استقلال

هدف گرا

مرکز کنترل داخلی

عکس العمل مثبت نسبت به مشکلات و موانع

توانایی به ایجاد ارتباطات

توفیق طلبی

تمایل به مسئولیت پذیری

به طور کلی«کارآفرینی» از ابتدای خلقت بشر و همراه با او در تمام شئون زندگی حضور داشته و مبنای تحولات و پیشرقت های جامعه بشری بوده است. لیکن تعاریف زیاد و متنوعی از آن در سیر تاریخی و روند تکامل موضوع بیان شده است، که برخی از این تعاریف ارائه می گردد:

 

 

کارآفرین کسی است که متعهد می شود مخاطره های یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره و تقبل کند.
عکس مرتبط با اقتصاد

 

خریداری نیروی کار و مواد اولیه و بهائی نامعین و به فروش رساندن محصولات به بهائی طبق قرارداد.

کارآفرین فردی است که ابزار تولید را به منظور ادغام آنها برای تولید محصولات قابل عرضه به بازار، استفاده می کند
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

 

کارآفرین عاملی است که تمامی ابزار تولید را ترکیب می کند و مسئولیت ارزش تولیدات، بازیافت کل سرمایه ای را به کار می گیرد، ارزش دستمزدها، بهره و اجاره ای که تعیین شده می پردازد و همچنین سود حاصل را بر عهده می گیرد.

کارآفرینی پلی است بین جامعه به عنوان یک کل، به ویژه جنبه های غیر اقتصادی جامعه و موسسات انتفاعی تاسیس شده برای برخورداری از مزیت های اقتصادی و ارضاء آرزوهای اقتصادی.

کارآفرین فردی است که تخصص وی در تصمیم گیری عقلائی و منطقی در خصوص ایجاد هماهنگی در منابع کمیاب موثر می باشد.

کارآفرینی به عنوان یک تسریع کننده، جرقه رشد و توسعه اقتصادی را فراهم می آورد.

کارآفرین فردی است که شرکت های جدیدی را که سبب ایجاد و رونق شغل های جدیدی می شوند، شکل می دهد(همان، ۲۲).

اهمیت و ضرورت کارآفرینی

تحولات و دگروگونی های نظام اجتماعی- اقتصادی عصر حاضر، ریشه در پیشرفت و تغییرات به وجود آمده در علم تکنولوژی دارد که این له نو به خود به تغییر در علائق و ذائقه ها منجر شده است.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
بدون تردید سازمان های عصر حاضر با تحولات و تهدیدات گسترده روبه رو هستند از این رو، تضمین و تداوم حیات و بقاء سازمان ها نیازمند یافتن راه حل ها و روش های جدید مقابله با مشکلات است که به نوآوری، ابداع، خلق محصولات، فرایندها و روش های بستگی زیادی دارد.
برای نیل به این هدف، سیاستمداران به کمک مدیران، اقتصاددانان و کارگزاران بدنبال الگویی هستند که نقش کارآفرینی را در توسعه همه جانبه به ویژه اقتصاد تقویت می نماید. در واقع، امروزه از نقش کارآفرینی به عنوان موتور توسعه اقتصادی و به عنوان نقش های قهرمان توسعه صنعتی و محرک و مشوق سرمایه گذاری و عامل اصلی انتقال تکنولوژی و عامل رفع خلل و تنگناها بازار، عامل اصلی ایجاد اشتغال یاد می گردد(همان، ۴۶).

 

کارآفرینی روستایی

امروزه برنامه ریزان، به ویژه اقتصاددانان روستایی، به این نتیجه رسیده اند که مناسب ترین راهبرد پاسخ گویی به چالش ها، به ویژه اقتصادی، در مناطق روستایی تشویق روستاییان برای گرایش به «تجارت خانگی» به شیوه کارآفرینی است. فلسفه بنیادی این نظریه بر این اساس بود که این فعالیت ها هم به ایجاد شغل منجر می شود و یک نوع خود اشتغالی را در سطح جامعه محلی به وجود می آورد و هم از این طریق، روستاییان می توانند تولیدات خود را صادر(روانه بازار) کنند(Heriot,2002: 3).
کارآفرینی روستایی برای شکل گیری تحت تاثیر نیروهای بیرونی و درونی بوده است که هر یک به نوعی به ایجاد چالش هایی در جامعه روستایی امروزی منجر می شوند. این محیط ها بر حسب منابع و فرصت های موجود در محیط های روستایی(بالقوه و بالفعل، نرم افزاری و سخت افزاری)، هدایت کننده اهداف توسعه، به ویژه توسعه اقتصادی، در این جوامع اند. در این راستا همین فرایندها و با در نظر گرفتن این دو محیط یک پیوند ارگانیکی میان اهداف توسعه روستایی و توسعه کارآفرینی در این مناطق برقرار می شود تا از ترکیب مناسب این عوامل، رفتارهای کارآفرینی در جوامع روستایی در راستای توسعه اقتصادی شکل می گیرد.
بنابراین، کارآفرینان در جوامع روستایی به حمایت برای ایجاد رشد فعالیت های خود نیاز دارند، اما بیشتر این جوامع، آمادگی لازم را برای تامین نیازهای مورد در خواست آنان مانند سرمایه، دانش فنی و اطلاعات ندارد، در نتیجه برای کمک به جوامع روستایی در توسعه یک مدل نظری (تئوریک)، کارآفرینی به شناخت متغیرهای وابسته و رابطه میان آنها نیازمند است(Allen,2003: 5). به همین علت، سائر با در نظر گرفتن کارآفرینی به عنوان الگوی توسعه اقتصادی، توسعه روستایی را تشویق کشاورزان کارآفرین، کمک و مساعدت مدیریتی و فنی کارآفرینان روستایی، حمل و نقل روستایی، مدیریت منابع طبیعی و غیره تعریف می کند(Sauer,1986: 2).
ریگان، کارآفرینی روستایی را فراهم کننده زمینه اشتغال، افزایش درآمد و تولید ثروت، بهبود دهنده کیفیت زندگی و کمک کننده به افراد محلی برای مشارکت در اقتصاد می داند(Reagan, 2002:8).
از نظر ورتمن کارآفرینی روستایی عبارتنداز: ایجاد سازمانی جدید که یک تولید یا خدمت جدید را معرفی یا بازار جدیدی را ایجاد می کند و یا از فناوری جدید در کحیط روستایی استفاده می نماید(Herior,2002: 2).
در تعریفی دیگر، کارآفرینی روستایی فعالیتی است که به مردم روستایی کمک می کند تا فرصت های اقتصادی را در جوامع محلی بشناسند و یاد بگیرند که چگونه این فرصت ها را به فعالیت های اقتصادی سودآور تبدیل کنند.
بدین ترتیب، کارآفرینی در محیط مناطق روستایی گستردگی زیادی دارد و به دلیل تسلط بخش کشاورزی در اغلب مناطق روستایی، تاکید عمده مطالعه بر کارآفرینی کشاورزی است، زیرا توسعه کارآفرینی روستایی، قابلیتی برای کمک به تنوع بخشی به درآمد و میزان تولیدات کشاورزی و غیر کشاورزی روستاییان محسوب می شود و فرصت های مناسبی را برای کاهش خطر معیشتی و افزایش امنیت غذایی پایدار در مناطق روستایی فراهم می کند. کارآفرینی روستایی یکی از زمینه های مناسب برای ایجاد اشتغال در بخش های کشاورزی و غیر کشاورزی است و بخش خصوصی، مهم ترین عامل توسعه پایدار اقتصادی روستا به شمار می رود. کارآفرینی روستایی، دارای عناصر پایه ای است که تمرکز عمده آنها بر فراهم کردن زیرساخت های اساسی روستا(سخت افزاری و نرم افزاری) و خدماتی است که کاهش فقر و تسریع و زمینه های رشد اقتصادی روستا را فراهم می سازد. دابسون و دیگران(۲۰۰۲) در مطالعه خود به منظور طراحی فعالیت های کارآفرینی و جمع آوری اطلاعات درباره سازمان ها، برنامه ها و فعالیت ها حمایت کننده از کارآفرینی در مناطق روستایی به این نتیجه رسیدند که به چهار عامل اصلی برای حیات بخشی به روح کارآفرینی در مناطق روستایی نیاز است که عبارتنداز((Dabson et al., 2002: 4

 

 

ایجاد فعالیت متناسب با نیازهای شناسایی شده جامعه محلی.

تولیدات کافب متناسب با مقیاس، منابع و مهارت های محلی.

تمرکز بر کارآفرینی.

یاد گیری مداوم از طریق تغییر آموزه های قبلی.

همچنین آنان دو عنصر اصلی را برای بهبود فضای کارآفرینی در جهت رسیدن به موفقیت شناسایی کردند: عنصر اول«موسسات حامی»، مثل دانشگاه ها و گروه های مشارکت کننده در فعالیت های کارآفرینی روستایی هستند و عنصر دوم، فضایی است که همه کارآفرینان با در نظر گرفتن ویژگی استعداد و انگیزه کاری به خدمات دسترسی پیدا می کنند. بنابراین، مهم ترین راهبردهای تقویت کننده کارآفرینی محلی عبارتنداز(Alison, 1990: 80)

 

 

ایجاد محیط و زمینه های قبل از کارآفرینی(ظرفیت سازی).

ایجاد زمینه خود باوری(توانمندسازی).

تسریع رشد از طریق تحرک بخشی.

امروزه بزرگترین بلا در جوامع انسانی، به ویژه جوامع روستایی که کانون تمرکز فقرا در کشورهای در حال توسعه اند، بیکاری است و فقرا نه تنها قربانی بیکاری، بی نظمی و بی برنامگی خود، بلکه قربانی شرایط و مقتضیات محیطی نیز هستند. اینکه کمک واقعی به فقرا، دستگیری حمایتی به صورت خیریه ای به آنان امری ضروری نیست. برای کاهش مشکلات فوری بیکاری و توانمندسازی و ظرفیت سازی(در مناطق روستایی) باید اقداماتی زیربنایی در جهت تدوین روش های جدید سازماندهی کار، متفاوت از استخدام مرسوم و معمول، برای آیند صورت گیرد. امروزه استفاده ز توانایی و استعداد درونی روستاییان یکی از شیوه های مناسب رسیدن به این هدف است که می تواند در قالب کارآفرینی بروز کند.
بر این اساس، کارآفرینی در بخش روستایی می تواند نظمی نو برای کار در مناطق روستایی ایجاد کند که از چندین جنبه اهمیت دارد: اول آنکه معقولانه است، یعنی افراد و گروه های کاری در محیط روستا توانایی کنترل بیشتری بر کار خود خواهند داشت و برای استفاده از آن در جهت رفع نیازهای خود، از جمله نیاز به رشد و توسعه سالم فرصت های بیشتری به دست خواهند آورد. دوم آنکه انسانی تر است، یعنی کار افراد و گروه ها نه تنها در زمینه اموری که با اهداف آنان بیگانه است. مورد استفاده قرار نمی گیرد، بلکه موجب استثمار و زیان دیگران نیز نخواهند شد. سوم آنکه، با محیط زیست سازگارتر است، به این ترتیب کار با محیط طبیعی و زیست انسانی هماهنگ خواهد بود و طبیعت را تخریب نخواهد کرد.
عکس مرتبط با محیط زیست

 

 

موسسه های توسعه، کارآفرینی روستایی را همانند قابلیتی برای ایجاد فرصت های وسیع شغلی تلقی می کنند، سیاست مداران آن را به عنوان یک راه حل کلیدی برای پیشگیری ازآشفتگی روستا می شناسند، کشاورزان، کارآفرینی را ابزاری برای بهبود درآمدهای کشاورزی در نظر می گیرند و زنان آن را به عنوان امکان کار در مجاورت منازل­شان تلقی می کنند که این نگرش، موجب استقلال، عدم وابستگی و کاهش نیاز شدید آنان به حمایت های جامعه می شود. البته برای تمامی این گروه ها ایجاد کارآفرینی و اشتغال وسیله ای برای بهبود کیفیت زندگی افراد، خانواده ها و اجتماعات ب شمار می رود که نتیجه تعامل آن ایجاد محیط و اقتصاد سالم است(پاسبان، ۱۳۸۳: ۲۸۱). با عنایت به آنچه آمد می توان گفت کارآفرینی روستایی نیروی فرایندی است که «به بررسی بازتولید منابع برای تقاضای ارضا نشده بازار می پردازد»، یعنی«توانایی ای که می تواند تقریبا از هیچ، همه چیز بسازد» و یا«روند خلق ارزش از طریق کنار هم گذاشتن واحدهایی از منابع برای تقویت یک فرصت است»(همان، ۲۸۶)

از طرف دیگر، برای تشویق کارآفرینی در مناطق روستایی جستجو برای رهبری کارآفرین با خصوصیاتی که در بالا آمده بسیار ضروری است. این در حالی است که آموزش می تواند به مردم در بهبود برخی زمینه های مطرح شده در سطور قبلی کمک کند(همان، ۲۸۸). در حقیقت انتظار می رود که این مدیران، به عنوان رهبران کارآفرین هدفمند، نقش رهبری خود را به صورت زیر در جامعه اعمال کنند(ازگلی، ۱۳۸۳: ۱۸).

 

 

نقش محوری، یعنی ایجاد آرمان مشترک، تعیین رسالت، موقعیت آفرینی و کانون توجه بودن.

نقش تسهیل کنندگی، یعنی ایجاد تعهد، عمل، هماهنگی و رشد.

یاری رسانی به دیگران، یعنی کمک برای رسیدن به هماهنگی نقش ها و اهداف فردی، سازمانی و اجتماعی.

کارآفرین بودن، یعنی قرار دادن خود در مقام فراگیر(یادگیرنده) و دانش پژوه کمکی در یک کار گروهی و همکار موجد موفقیت تا اینکه خود را به عنوان نفر اول در گروه، سازمان، بنگاه و درمیان افراد هم سطح مطرح کندو افزون بر این، خود را نباید به عنوان قهرمان مطرح سازد.

شکل۱-۲: فرصت ها و منابع موثر در کارآفرینی روستایی(اقتباس ازJulian et al: 2000, 19)

 

انواع کارآفرینی

کانتیلون[۱] یکی از اولین نظریه پردازان اقتصادی درباره ی کارآفرینی است که در تقسیم بندی ساده ای کلیه عاملان اقتصادی را در سه گروه طبقه بندی می کند:

 

 

زمین داران

کارآفرینان

اجاره داران(Grebel,2001: 3)

در کنار این نگاه تک بعدی اقتصادی، استیونسون و جریلو[۲] (۱۹۹۰) با نگاه میان رشته ای به کارآفرینی، بحث کارآفرینی را از طریق سه پرسش به سه قسمت تقسیم کردند:

 

 

چگونه کارآفرینی اتفاق می افتد؟

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 12:33:00 ق.ظ ]