۱-۸-۲٫ سوالات جزئی:

۱- نقاط قوت فقه نسبت به قانون مدنی در موضوع اجیر در چه اموری است؟

 

    1. وجوه اشتراک و افتراق عقد اجاره اشخاص با جعاله چیست؟

 

 

۱-۹٫ شرح روش تحقیق:

این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی و با مراجعه به منابع کتابخانه ای و استفاده از سایت­های مرتبط با موضوع اجاره اشخاص انجام می­پذیرد. ابتدا به تهیه مطالب مورد نیاز پرداخته می­ شود، سپس با دسته­بندی و تبیین و تحلیل آنها به نتیجه ­گیری از مباحث مطروحه پرداخته خواهد شد.

۱-۱۰٫ تعاریف اصطلاحات

 

۱-۱۰- ۱٫ اجاره

اجاره در لغت مأخوذ از اجر، یأجرمصدر ایجار به معنای پاداش بر عمل[۱] می­باشد؛ اما در اصطلاح، تعاریف متنوعی برای آن ذکر شده است.
پایان نامه - مقاله - پروژه
بعضی ثمره اش را «تملیک منفعت در برابر عوض معلوم» دانسته اند[۲]. گروهی دیگراجاره را «تملیک منفعت معلوم در برابر عوض معلوم» دانسته اند[۳]. و برخی دیگر آن را «معاوضه بر منفعت؛ خواه منفعت؛ عمل باشد یا غیر عمل» می­دانند[۴].
درماده­ی ۴۶۶ قانون مدنی در باره­ی تعریف اجاره آمده است: «اجاره عقدی است که به موجب آن یک طرف منفعت عین یا نیروی کار خود را در ازاء اخذ اجرت معامله می­ کند. مورد اجاره ممکن است اشیاء یا حیوان یا نیروی انسان باشد[۵]».

۱-۱۰-۲٫ تعریف اجیر

اجیردر لغت بر وزن فعیل کسی است که در برابر اجرت کاری انجام می­دهد[۶]. در اصطلاح فقها به کسی گفته می­شودکه خود را برای انجام عملی اجاره می­دهدودر مقابل عمل به او اجرت پرداخت می­ شود[۷]. گاهی ممکن است تملیک منفعت بدون عمل صورت گیرد؛ مانند اجاره مرضعه (زن شیرده) برای رضاع[۸].
درقانون مدنی تعریفی از اجیر به عمل نیامده، فقط در ماده­ ۵۱۲ قانون مدنی آمده است: «در اجاره اشخاص، اجاره کننده را «مستأجر» و کسی را که مورد اجاره واقع می­ شود «اجیر» و مال الإجاره را «اجرت» می­نامند[۹] ».
برخی از حقوقدانان در تعریف آن گفته اند: «اجاره اشخاص عقدی است معوض که به موجب آن شخص در برابر اجرت معینی ملتزم می­ شود کاری را انجام دهد[۱۰]».

۱۰-۲-۱٫ اجیر مشترک(عام):

اجیر مشترک کسی است که انجام کاری را برای دیگری در مدتی معین بدون تعهد مباشرت در انجام آن کار یا با تعهد مباشرت، ولی بدون تعیین مدت و یا بدون تعیین هیچ یک از این­ها متعهد می­ شود[۱۱] .
در حقوق مدنی اجیر عام کسی است که تعهد به انجام عملی به عنوان اجاره می­نماید[۱۲].

۱-۱۰-۲-۲٫ اجیر خاص:

کسی که خود را برای انجام کاری مباشرتا در مدت معین یا برای کاری با تعیین آغاز زمان آن و ادامه دادن آن بدون وقفه تا تمام شدن کار اجاره دهد[۱۳]. صاحب جواهر در تعریف اجیر خاص می­گوید:
«کسی که خود را برای انجام کاری در مدت معین اجاره دهد به گونه ­ای مدت، قید عمل باشد نه شرط آن[۱۴]».
در حقوق مدنی اجیر خاص کسی است که خود را اجاره می­دهد بنحوی که تمامی منافع او در مدت معین متعلق به مستأجر می­ شود[۱۵].

۱-۱۰-۴٫ مستأجر

مستأجر در لغت اسم فاعل مأجور است به معنای کسیکه اجاره می­ کند[۱۶] .
در فقه (در بحث اجیر و مستأجر) مستأجر به کسی می گویند که مالک منافع اجیر می شود. در اجاره خدمات به کار فرما گفته می شود[۱۷].

۱-۱۰-۵٫ قراردادکار

عقدی که به موجب آن شخص خدمت وکار خود را در مقابل اخذ مزد مورد مبادله ومعاوضه قرار می­دهد ودر این صورت کارگر(اجیر) تحت نظر طرف (یعنی مستأجر یا کارفرما) کار می­ کند و رابطه­ تبعیت بین کارگر و کارفرما بوجود می ­آید. بر خلاف رابطه بین خیاط و کسیکه سفارش لباس به او می­دهد[۱۸].

فصل دوم:

 

ارکان، شرایط و آثار اجاره

بی تردید عقد اجاره ارکان وشرایطی دارد که فقدان هر یک از آنها انعقاد اجاره را مختل می­سازد. عقداجاره همانند دیگر عقود نیاز به تشریفات و فعل و انفعلاتی دارد که در عالم اعتبار تحقق یابد. با توجه به اینکه اجاره از عقود معاوضی هست و منفعت و عوض نیز از عناصر اصلی پدید آمدن اجاره محسوب می­شوند، بنابراین می­طلبد که دراین فصل ارکان اجاره که شامل صیغه و شرایط متعاقدان و عوضین و همچنین آثار آن که موجب تعهداتی برای دو طرف عقد می­ شود بررسی شود.

۲-۱٫ انعقاد اجاره

 

۲-۱-۱٫ صیغه :

عقد اجاره همانند دیگر عقود به ایجاب وقبول نیاز دارد. در اجاره ایجاب از صاحب منفعت وقبول از صاحب عوض صادر می­گردد[۱۹].
به عقیده بسیاری از فقها اجرای صیغه به زبان عربی شرط نیست و استفاده از هر لفظی که معنای اجاره برساند وبه هر زبانی که باشد صحیح می­باشد[۲۰]. شرط است درآن لفظ به زمان گذشته باشد[۲۱]. وجایز است ایجاب و قبول به فعل باشد یا بر عکس ودر آن معاطات جاری است؛ مانند سایر معاملات. در اجاره اشخاص ایجاب ازاجیر و قبول از مستأجر صادر می­گردد. پس ایجاب مثل اینکه اجیر بگوید خود را به تو اجاره دادم و مستأجر بگوید قبول کردم، و جایز است ایجاب از مستأجر و قبول از اجیر صادر گردد­؛ مثل اینکه مستأجر بگوید تو را برای دوختن لباسم اجاره کردم[۲۲].
اجاره عقد است و طیق ماده ی ۱۹۹ قانون مدنی عقد محقق می­ شود به قصد انشاء به شرط مقرون بودن به چیزی که دلالت بر قصد کند و آن چیز نوعا لفظ است. الفاظی که در مورد عقود استعمال می­ شود باید صریح در معنی مقصود باشد. عقد مزبور به وسیله ایجاب از طرف موجر و قبول از طرف مستأجر محقق می­ شود[۲۳].
بنابراین عقد اجاره هم در فقه وهم در قانون مدنی به ایجاب و قبول نیاز دارد واز هر طرف که صادر شود و معنای اجاره را برساند صحیح می­باشد.

۲-۲٫ شرایط طرفین عقد در اجاره اشخاص:

باید متعاقدین، کامل باشند؛ یعنى عاقل، بالغ، مختار، غیر مکره، رشید و جایز التصرف باشند، پس محجورعلیه به سبب افلاس یا سفه و سایر اسباب حجر نباشند[۲۴]. در همین رابطه در ماده­ ۲۱۰ قانون مدنی آمده است: «متعاملین باید برای معامله اهلیت داشته باشند». همین طور طبق ماده ی ۱۹۰ قانون مدنی «اهلیت شرط اساسی برای صحت هر معامله است»[۲۵].
در اینجا به بیان هر یک از این شرایط پرداخته می­ شود:

۲-۲ – ۱٫ عقل

در جواهر الکلام آمده است، اجاره مجنون، منعقد نمى­شود اگر چه ولى اجازه بدهد[۲۶]، به خاطر عدم قصد صحیح در انشاى عقد[۲۷]. و همچنین است صبىّ غیر ممیز، و صبی ممیّز[۲۸].
در حقوق مدنی عقل نیز یکی از شرایط صحت معامله است. عقل اولین شرط تحقق اهلیت است. عقل عبارت است از نیروی فکری که شخص به کمک آن می ­تواند رفتار و کردار و اداره­ی امور خود را به طور متعادل تنظیم کند. شخصی که فاقد عقل است مجنون نامیده می­ شود[۲۹].

۲–۲-۲٫ بلوغ

انسان نابالغ حقّ تصرف دراموال خود را ندارد[۳۰]. عبارت مجنون در منعقد شدن عقد تأثیر ندارد بخاطر اینکه فاقد قصد معتبر است چه با اذن ولی و چه بدون اذن ولی[۳۱].
قرآن در این مورد می‌فرماید:

موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 04:42:00 ب.ظ ]