نمودار ۵-۵٫ همبستگی نگار پسماندهای تقاضای برآورد شده

تفسیر نتایج
در مصرف سرانه گاز طبیعی در بخش خانگی و تجاری کشور (با توجه به معادله برآورد شده) مؤلفه روند مشاهده نمی‌شود (نه به صورت مؤلفه روند قطعی و نه مؤلفه روند تصادفی)؛ وقتی که مؤلفه روند را در تخمین تابع می‌آوریم، ضرایب بی‌معنی می‌گردد. پس نتیجه می‌گیریم که فقط متغیرهای دما، قیمت نسبی گاز بر برق و درآمد بر میزان تقاضای یک مصرف کننده نمونه تأثیر دارند.
علاوه بر این نبود روند اصلی در تقاضای انرژی را می‌توان اینگونه تفسیر کنیم که اثر بهبود در کارایی مصرف انرژی در این بخشها ممکن است با تغییر سلیقه و ترجیحات مصرف کننده (در جهت افزایش مصرف) حذف شده باشد. وجود وقفه‌ دوم مصرف در مدل بیانگر آنست که تقاضا سریعا در جهت تعادل بلند‌مدت خود تعدیل نمی‌شود[۱۵۹].
مؤلفه فصلی در مدل تصادفی است یعنی با گذشت زمان اثرات فصلی تغییر می‌کند؛ سازمان هواشناسی افزایش دما در سالهای اخیر را تایید می‌کند[۱۶۰]. این موضوع باعث می‌شود که مصرف در یک فصل خاص (مثلاً زمستان یا پاییز) امسال، با ثابت در نظر گرفتن سایر شرایط، کمتر از مصرف در همان فصل سال قبل باشد[۱۶۱].
پیش‌بینی
تابع تقاضای برآورد شده بصورت زیر است:

که درآن  و  . یعنی برآورد نهایی مؤلفه فصلی در فصل چهارم سال ۱۳۸۳ برابر با ۰۷۷۹/۰- است.
برای پیش‌بینی تقاضای مصرف در یک دوره آتی معین، مقادیر فرضی متغیرهای توضیحی یا از قبل معلوم آن دوره را در معادله (۵-۴-۱) قرار می‌دهیم و مقدار نهایی مؤلفه فصلی را بهنگام می‌کنیم، سپس تقاضای مصرف را برآورد می‌کنیم. لگاریتم طبیعی تقاضای مصرف سرانه گاز طبیعی در بخش خانگی و تجاری کشور را برای یک دوره و دو دوره آتی به ترتیب در حدود ۴۱۰۷/۱- و ۸۷۵۶/۱- برآورد کرده‌ایم.[۱۶۲]
دانلود پایان نامه
به دو دلیل دوره پیش‌بینی تقاضای آینده مصرف گاز طبیعی در بخش خانگی و تجاری کشور را دو دوره‌ای در نظر می‌گیریم: یکی اینکه در دو فصل اول سال نیاز به گرمسازی محیط نیست و تقاضای مصرف گاز، بیشتر به منظور پخت و پز صورت می‌گیرد. دوم خطای پیش‌بینی برای دوره‌های آتی دور مثلاً دو سال بعد بیشتر از خطای پیش‌بینی برای دوره‌های آینده نزدیک مثلاً دو دوره بعد است. علاوه بر این انتخاب زمان دو دوره برای سیاستگزاری، مدت کوتاهی محسوب نمی‌شود. چون سیاستگزار طی دو فصل غیر‌گرمسازی برای دو فصل گرمسازی برنامه‌ریزی می‌کند.
نمودار (۵-۶) پیش‌بینی لگاریتم طبیعی مصرف سرانه گاز طبیعی را در بخش خانگی و تجاری ایران و در دو دوره ۱۳۸۴:۲-۱۳۸۴:۱ نشان می‌دهد. دایره‌های توخالی مصرف صورت گرفته را نشان می‌دهد و دو دایره توپر که با خط پر رنگ به هم وصل شده‌اند پیش‌بینی مصرف سرانه را با توجه به تابع تقاضای برآورد شده معادله (۵-۴-۱) نشان می‌دهد.

 

نمودار ۵-۶٫ پیش‌بینی لگاریتم طبیعی مصرف سرانه گاز طبیعی بخش خانگی و تجاری ایران

خلاصه و نتیجه‌گیری
در چند دهه اخیر نقش حامل انرژی گاز طبیعی در عرضه انرژی کشورها و ایران در نتیجه افزایش تقاضای انرژی، افزایش یافته است. در سالهای اخیر تقاضا برای حامل انرژی گاز طبیعی با رشد بیشتری از آنچه که قبلا بوده افزایش یافته؛ بدلیل اینکه گاز طبیعی با محیط سازگار بوده، آلودگی کمتری دارد و ارزانتر از دیگر حاملهای انرژی است، یک حامل انرژی برتر محسوب می‌شود.
در ایران بیشترین مصرف حامل انرژی گاز طبیعی در بخش خانگی و تجاری اتفاق می‌افتد و این حامل انرژی در تأمین انرژی بخشهای مذکور از اهمیت بالایی برخوردار است؛ بطوریکه در سال ۸۳ حدود ۶۳% انرژی مورد نیاز آن بخشها را تأمین نموده است.
دو واقعیت مهم موجود در تقاضای انرژی یعنی روند اصلی و ماهیّت فصلی را در تخمین تابع تقاضای انرژی باید در نظر گرفت. روند اصلی تقاضای انرژی ممکن است غیرخطی باشد، که این نه تنها ممکن است انعکاسی از پیشرفت تکنولوژی باشد بلکه می‌تواند انعکاسی از دیگر عاملها مثل تغییر سلیقه مصرف کنندگان و ساختار اقتصادی و غیره باشد. اگرچه این تغییرات بطور مستقیم قابل مشاهده نیستند ولی ممکن است تأثیر فوق‌العاده‌ای بر سری ‌زمانی بگذارند. بنابراین روش مدل ساختار سری ‌زمانی  را برای برآورد تابع تقاضای انرژی بکار می‌گیریم. با بکارگیری این روش در تخمین روند اصلی تقاضای انرژی بین عوامل اقتصادی مثل تغییرات قیمت و درآمد (قابل مشاهده) و عوامل غیر اقتصادی مثل تغییر سلیقه مصرف کنندگان و پیشرفت تکنولوژی و عوامل دیگری که قابل مشاهده نیستند ولی بعضی مواقع اثر قوی بر تقاضای مصرف گاز طبیعی دارند تفاوت قایل می‌شویم. همچنین در مدلسازی اثرات فصلی، اثرات تصادفی فصلی و غیرقابل مشاهده را از اثرات فصلی قابل مشاهده مثل تغییرات دما و شرایط جوّی متمایز می‌کنیم. خلاصه با بکار‌گیری روش  از برآورد‌های اریب‌دار کششهای قیمتی و درآمدی تقاضای انرژی پرهیز می‌نماییم.
نتایج حاصل از برآورد تابع تقاضای با بکارگیری روش  منجر به پذیرش فرضیه‌های این تحقیق مبنی بر وجود رابطه معکوس بین متوسط درجه حرارت و مقدار مصرف گاز طبیعی در بخش خانگی و تجاری است؛ تقاضای گاز طبیعی با قیمت آن رابطه معکوس و با درآمد مصرف کنندگان رابطه مستقیم دارد و نیز با گذشت زمان تغییر سلیقه مصرف کنندگان در جهت مصرف بیشتر گاز طبیعی است.
با بهره گرفتن از کلیه مطالب ذکر شده و تابع تقاضای برآورد شده، نتایج زیر بدست می‌آید:
عدم مشاهده مؤلفه روند در مصرف سرانه گاز طبیعی (نه مؤلفه روند قطعی و نه مؤلفه روند تصادفی) این گونه توجیه می‌شود که بهبود در کارایی مصرف انرژی ممکن است با تغییر سلیقه و ترجیحات مصرف کننده (در جهت افزایش مصرف) حذف شده باشد و فقط متغیرهای دما، قیمت نسبی و درآمد به میزان تقاضا تأثیر دارند.
مؤلفه فصلی در مدل تصادفی است و با گذشت زمان تغییر اثرات فصلی در جهت کاهش مصرف سرانه گاز طبیعی بوده است.
کشش مصرف سرانه نسبت به دما حدود ۲۶/۰- درصد است؛ یعنی به ازای هر یک درصد تغییر در متوسط درجه حرارت حدود ۲۶/۰ در میزان مصرف گاز طبیعی مصرف کننده در جهت عکس تغییرات درجه حرارت، تغییر ایجاد می‌شود. اندازه این عدد برای سیاستگزار به منظور عرضه به موقع و مقدار لازم مهم است.
کشش بلندمدت قیمتی حدود ۱۳/۰- است که نشان می‌دهد مصرف کننده حامل انرژی جایگزین ارزانتر و مناسب‌تری نمی‌تواند پیدا کند؛ و با افزایش قیمت، مصرف کننده تغییر محسوسی در میزان مصرف حامل انرژی خود ایجاد نمی‌کند بلکه سعی در صرفه جویی و مصرف بهینه می‌کند.
کشش بلندمدت درآمدی حدود ۱۷/۰ است؛ یعنی گاز طبیعی در سبد سوختی یک مصرف کننده ایرانی یک کالای ضروری محسوب می‌شود.
پیش‌بینی صحیح تقاضای مصرف گاز طبیعی بخش خانگی و تجاری کشور سیاستگزاران را در تصمیم‌گیری بهتر و برنامه‌ریزی دقیق‌تر برای واردات، صادرات، ذخیره سازی و نیز برقراری توازن بین عرضه و تقاضای گاز طبیعی برای پرهیز از زیانهای اقتصادی یاری می‌کند.
فهرست منابع:

 

Aras, H., Aras, N., 2004. Forecasting residential natural gas demand. Energy Sources 26, 463-472. [۱]
موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 02:12:00 ب.ظ ]