3-5- اهمیّت دوست خوب
عقل سلیم حکم می کند که دوستی با نیکان و افرادی که دارای صفات حمیده هستند، خوب و پسندیده است و دوستی با افرادی که دارای رذائل و انحراف اخلاقی هستند، ناپسند و مایه سرزنش آدمی میباشد. امیرالمومنین(ع) فرموده است: «صاحب السوء قطعۀ من النار» : دوست بد، پارهای از آتش است (تمیمی آمدی، 1366 :531) و یا رسول خدا(ص) می فرمایند: «ألرَّجُل عَلَی دین خَلیلِهِ فَلیَنظُر أحَدُکُم مَن یُخالِلُ.»: انسان بر دین دوستش است؛ پس هر یک از شما بنگرد که با چه کسی دوستی می کند (پاینده،1382: 507). امام علی(ع) می فرماید: «الصاحب کالرقعه فاتخذ مشاکلاً» ؛ دوست همانند وصله است، پس آن را همانند خود برگزین. (تمیمی آمدی، 1366: 423). بر اساس آنچه که از معصومین(ع) بیان شد، انسان باید در انتخاب دوست و یار و رفیق خود با کمال دقت رفتار نموده و جانب احتیاط را رعایت کند تا در قیامت ندای یَا وَیْلَتَى لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِیلًا(فرقان:28)؛ ای کاش فلان شخص را دوست خود نمی گرفتم سر ندهد.
3-6- سیمای دوست:
دوستی که انسان انتخاب می کند، باید آنچه را که برای خود خوب یا بد می داند، برای دوست خود نیز رعایت کند. یعنی سود و ضرر او را، سود و ضرر خود بداند. البتّه این کمترین چیزی است که یک دوست باید داشته باشد؛ ولی درجه بالاتر این است که رسول خدا(ص) فرموده اند: « قَالَ رَسُولُ اللهِ (ص) : قَالَتِ الْحَوَارِیُّونَ لِعِیسَى یَا رُوحَ الله مَنْ نُجَالِسُ قَالَ مَنْ یُذَکِّرُکُمُ الله رُوْیَتُهُ وَ یَزِیدُ فِی عِلْمِکُمْ مَنْطِقُهُ وَ یُرَغِّبُکُمْ فِی الآْخِرَهِ عَمَله» حواریون به حضرت عیسی(ع) گفتند: با چه کسی مجالست کنیم؟ حضرت عیسی(ع) فرمودند: کسی که دیدنش شما را به یاد خدا بیاندازد و محبّت کردنش، علم شما را زیاد کند و عمل او، شما را به آخرت ترغیب کند(کلینی، 1429: 191) و یا امیر المومنین(ع) فرموده باشند: «الصدیق من وقاک بنفسه و آثرک علی ماله و ولده و عرسه»: دوست، کسی است که تو را به جان نگه دارد و بر مال و اولاد و خانواده اش تو را برگزیند. پیدا کردن دوست با این ویژگی ها کار بسیار سختی است(تمیمی آمدی، 416:1366).
3-7- نوع رفتار با دوست از نظر قرآن وسنّت
اسلام عزیز دستوراتی برای زیاد كردن رفیق از نظر كمیت و كیفیت دارد كه به اجمالی از آن اشاره می كنیم:

جواب سلام رابهتر بگوئیم إِذا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها إِنَّ اللّهَ كانَ عَلی كُلِّ شَیْ ءٍ حَسِیباً (نساء:86 )؛ و چون به شما تحیت و درودی گفته شد شما تحیتی نیکوتر از آن را بگویید که بی تردید خداوند حسابرس همه چیز است.
در سلام پیشی بگیریم، اجر سلام كننده بیشتر است.
مصافحه كنیم: چندین حدیث داریم كه گناهان را مثل برگ درختان خشك می كند.
دست از دست رفیق برندارد، تا او اول بردارد.
برخورد با مردم با لبخند: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) : الْقَ أَخَاكَ بِوَجْهٍ مُنْبَسِطٍ: برادر مسلمانت را با روی گشاده ملاقات کن. (کلینی،1364: 103 ).
مهربانی كردن با مردم: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) : التَّوَدُّدُ إِلَی النَّاسِ نِصْفُ الْعَقْلِ: رفاقت کردن با مردم نصف عقل است. (کلینی،1364: 643 ).
احترام به عقیده و حرف مردم گذاشتن (در بین حرفشان حرف نزنیم، یک دفعه مخالف عقیده آنها چیزی نگوئیم) ، چه هر شخصی به حرف و عقیده خود علاقه دارد.
با نام نیک صدا زدن: ولایسخر قوم من قوم وَ لا تَنابَزُوا بِالالْقابِ بِئْسَ الاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الایمانِ (حجرات:11 )؛ هرگز نباید قومی قوم دیگری را مسخره کند و با لقب های زشت یکدیگر را مخوانید که پس از ایمان به خدا نام فسق بسیار زشت است.
عفو واغماض: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) : عَلَیْكُمْ بِالْعَفْوِ فَإِنَّ الْعَفْوَ لا یَزِیدُ الْعَبْدَ إِلا عِزّاً فَتَعَافَوْا یُعِزَّكُمُ اللَّهُ: بر شما باد بخشش یکدیگر زیرا عفو زیاد نمی کند بخشنده را مگر عزت پس ببخشید تا خداوند عزتتان بدهد (کلینی،1364: 108 ).
رو آوردن به كسانی كه از تو اعراض می كنند: قَالَ الْبَاقِرُ (ع) : ثَلاثٌ لا یَزِیدُ اللَّهُ بِهِنَّ الْمَرْءَ الْمُسْلِمَ إِلا عِزّاً الصَّفْحُ عَمَّنْ ظَلَمَهُ وَ إِعْطَاءُ مَنْ حَرَمَهُ وَ الصِّلَةُ لِمَنْ قَطَعَهُ: سه چیز است که زیاد نمی کند مرد مسلمان را مگر عزت، گذشت از کسی که به تو ستم کرده ، بخشش و عطا به کسی که محرومت کرده و صله با کسی که قطع ارتباط کرده است (کلینی،1364: 108 ).
تواضع: قَالَ الصَّادِقُ (ع) : إِنَّ مِنَ التَّوَاضُعِ أَنْ یَجْلِسَ الرَّجُلُ دُونَ شَرَفِهِ: تواضع در مجلس آن است که کسی در کمتر از جایگاهش بنشیند(کلینی،1364: 123 ).
قَالَ الصَّادِقُ (ع) : مِنَ التَّوَاضُعِ أَنْ تُسَلِّمَ عَلَی مَنْ لَقِیتَ: تواضع آن است که هر گاه کسی را ملاقات کردی سلام کن (کلینی،1364: 646 ).

انصاف، گرچه به ضررش باشد: قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (ع) فِی كَلامٍ لَهُ: أَلا إِنَّهُ مَنْ یُنْصِفِ النَّاسَ مِنْ نَفْسِهِ لَمْ یَزِدْهُ اللَّهُ إِلا عِزّاً: هر کسی با برادر دینیش انصاف بورزد خداوند عزتش را زیاد می کند. (کلینی،1364: 144 ).
قَالَ الصَّادِقُ (ع) : مَنْ أَنْصَفَ النَّاسَ مِنْ نَفْسِهِ رُضِیَ بِهِ حَكَماً لِغَیْرِهِ: هر کس با مردم منصفانه رفتار کند دیگران داوری او را می پذیرند (کلینی،1364: 146 ). تعداد بیست حدیث در كافی راجع به انصاف

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
بیان شده است.

ادخال سرور مومن: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) : إِنَّ أَحَبَّ الاعْمَالِ إِلَی اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ إِدْخَالُ السُّرُورِ عَلَی الْمُومِنِینَ: محبوب ترین عمل در پیشگاه خداوند تبارک و تعالی خوشحال کردن مردم است. (کلینی،1364: 189 ).
هدیه: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) : الهدیة تورث المودة و تجدد الاخوة و تذهب الضغینة؛ ( هدیه و بخشش مودت و دوستی را زیاد و برادری را تجدید می نماید و کینه را از بین می برد. (عوالی اللئالی، ج 1، ص294 ) هدیه دوستی را زیاد می كند، بهترین هدیه چیست؟ قَالَ الصَّادِقُ (ع) : نِعْمَ الشَّیْ ءُ الْهَدِیَّةُ أَمَامَ الْحَاجَةِ وَ قَالَ تَهَادَوْا تَحَابُّوا فَإِنَّ الْهَدِیَّةَ تَذْهَبُ بِالضَّغَائِنِ؛خوب چیزی است هدیه هنگام حاجت برادر مومن و فرمود به یکدیگر هدیه دهید تا دوستدار یکدیگر شوید همانا هدیه کینه ها را از بین می برد. (صدوق،1385: 27 ).
مراعات حیا در كلام وتمام كارها: قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (ع) : مَنْ كَسَاهُ الْحَیَاءُ ثَوْبَهُ لَمْ یَرَ النَّاسُ عَیْبَهُ: آن کس که با لباس حیا خود را بپوشاند کسی عیب او را نبیند. (نهج البلاغه، حكمت 223 ).
قَالَ الْكَاظِمُ (ع) : أ یأتی أحدكم إلی دكان أخیه أو منزله عند الضائقة فیستخرج كیسه و یأخذ ما یحتاج إلیه فلا ینكر علیه قال لا قال فلستم علی ما أحب فی التواصل(مجلسی: 231 ) ؛ آیا یکی از شما به دکان برادرش می رود یا خانه اش مهمان می رود پس از آن کیسه اش را در می آورد و آنچه را که به آن احتیاج دارد برمیدارد برادرش به او اعتراض می کند؟ راوی گفت نه. فرمود : پس شما وصلی را که من دوست ندارم ندارید.
قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ (ع) : ابذل لاخیک دمك و مالك و لعدوك عدلك و إنصافك (الحرانی،1394: 212 ).
عَنْ جَابِرٍ الْجُعْفِیِّ قَالَ: “تَقَبَّضْتُ بَیْنَ یَدَیْ أَبِی جَعْفَرٍ (ع) فَقُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ رُبَّمَا حَزِنْتُ مِنْ غَیْرِ مُصِیبَةٍ تُصِیبُنِی أَوْ أَمْرٍ یَنْزِلُ بِی حَتَّی یَعْرِفَ ذَلِكَ أَهْلِی فِی وَجْهِی وَ صَدِیقِی فَقَالَ نَعَمْ یَا جَابِرُ إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ الْمُومِنِینَ مِنْ طِینَةِ الْجِنَانِ وَ أَجْرَی فِیهِمْ مِنْ رِیحِ رُوحِهِ فَلِذَلِكَ الْمُومِنُ أَخُو الْمُومِنِ لابِیهِ وَ أُمِّهِ فَإِذَا أَصَابَ رُوحاً مِنْ تِلْكَ الارْوَاحِ فِی بَلَدٍ مِنَ الْبُلْدَانِ حُزْنٌ حَزِنَتْ هَذِهِ لانَّهَا مِنْهَا: بعضی اوقات ناراحتم، نمی دانم چرا بی جهت به طوری كه اهل وعیال می فهمند، فرمود: بله! خداوند مومنین را از یک طینت خلق كرده و از یک روح، از یک پدر ومادر و چون گاهی بعضی از مومنین در بعضی از نقاط ناراحت می شوند، روح شما هم در شهر خود ناراحت است(کلینی،1364: 166 ).
قالَ الصَّادِقُ (ع) : إِنَّمَا الْمُومِنُونَ إِخْوَةٌ بَنُو أَبٍ وَ أُمٍّ وَ إِذَا ضَرَبَ عَلَی رَجُلٍ مِنْهُمْ عِرْقٌ سَهِرَ لَهُ الاخَرُونَ:همانا مومنین برادر یکدیگر هستند فرزندان یک پدر و یک مادرند وقتی رگ یکی از آنها قطع شود دیگران از غصه بیدار می مانند (کلینی،1364: 165 ).
قالَ الصَّادِقُ (ع) : الْمُومِنُ أَخُو الْمُومِنِ كَالْجَسَدِ الْوَاحِدِ إِنِ اشْتَكَی شَیْئاً مِنْهُ وَجَدَ أَلَمَ ذَلِكَ فِی سَائِرِ جَسَدِهِ وَ أَرْوَاحُهُمَا مِنْ رُوحٍ وَاحِدَةٍ: مومن برادر مومن است مانند یک جسد می باشند وقتی برادر ایمانی شکوه کند دردی را در خودش برادر ایمانی درد را در همه جسدش درک می کند و روح برادر ایمانی از یک روح می باشد. (کلینی،1364: 169 ).
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) : إِنَّ اللَّهَ فِی عَوْنِ الْعَبْدِ مَا دَامَ الْعَبْدُ فِی عَوْنِ أَخِیهِ: خداوند پیوسته کمک می کند بنده را تازمانی که بنده برادرش را کمک می کند (اراکی،1403: 107 ).
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) : الْمُومِنُ مِرْآةٌ لاخِیهِ الْمُومِنِ: مومن آینه ی برادر مومن خودش است. (محمداشعث،1370: 197).
مثل الاخوین مثل الیدین تغسل احدهما الاخری:مثل دو برادر مثل دو تا دست می باشد که یکی دیگری را می شوید (پاینده،1385: 566 ).
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) : مثل المؤمن فی توادهم و تراحمهم كمثل الجسد إذا اشتكی بعضه تداعی سائره بالسهر و الحمی: مثل مومنین در رفاقت و رحم به یکدیگر همانند جسد است وقتی بعضی از جسد شکایتی دارد عضو دیگر جسد هم شب بیدار می ماند و تب می کند (مجلسی: 150 ).
قالَ الصَّادِقُ (ع) : مَنْ صَحِبَ مُومِناً أَرْبَعِینَ خُطْوَةً سَأَلَهُ اللَّهُ عَنْهُ یَوْمَ الْقِیَامَة ( محمدی ری شهری،1375: 413 ).
الف) سرشناسان قریش دیدند كه بلال و خبّاب و عمار گرد رسول خدا (ص) جمع شدند گفتند: آیا با اینها راضی و قانعی؟ آنان را طرد كن تا ما به سوی تو بیائیم، ولی قرآن با این آیه دست رد بر سینه آنان زد (وَ لا تَطْرُدِ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِیِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ( انعام:52)؛ و کسانى را که صبح و شام خدا را مى‏خوانند، و جز ذات پاک او نظرى ندارند، از خود دور مکن.) ( مجلسی: 183)
ب) وَ اصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَداةِ وَ الْعَشِیِّ(كهف:28)؛ با کسانی باش که پروردگار خود را صبح و عصر می خوانند.
ج) عَبَسَ وَ تَوَلّی أَنْ جاءَهُ الاعْمی وَ ما یُدْرِیكَ لَعَلَّهُ یَزَّكّی(عبس:3- 1 )؛ عبوس و ترشرو گشت چون آن مرد نابینا حضورش آمد و تو چه می دانی ممکن است او مردی پارسا و پاکیزه صفت
باشد.
فصل چهارم:
«آثار منفی دوستان بد از دیدگاه قرآن و روایات»
4-1- اوصاف دوستان ناشایست :
4-1-1- از منظر قران دوستان بد کسانی هستند که خداوند آنها رادو ست ندارد که به آیاتی در این مورد اشاره می نماییم:

فساد کنندگان:
وَ قالَتِ الْیَهُودُ یَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَیْدیهِمْ وَ لُعِنُوا بِما قالُوا بَلْ یَداهُ مَبْسُوطَتانِ یُنْفِقُ کَیْفَ یَشاءُ وَ لَیَزیدَنَّ کَثیراً مِنْهُمْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ طُغْیاناً وَ کُفْراً وَ أَلْقَیْنا بَیْنَهُمُ الْعَداوَةَ وَ الْبَغْضاءَ إِلى‏ یَوْمِ الْقِیامَةِ کُلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ وَ یَسْعَوْنَ فِی الْأَرْضِ فَساداً وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ الْمُفْسِدینَ(مائده:64)؛ یهود گفتند: دست (قدرت) خدا بسته است! به واسطه این گفتار (دروغ) دست آنها بسته شده و به لعن خدا گرفتار گردیدند، بلکه دو دست (قدرت) خدا گشاده است و هر گونه بخواهد (بر خلق) انفاق می‌کند. و همانا قرآنی که به تو نازل گشت بر کفر و طغیان بسیاری از اهل کتاب بیفزاید و ما (به کیفر آن) تا قیامت آتش کینه و دشمنی را در میان آنها برافروختیم، هر گاه برای جنگ (با مسلمانان) آتشی برافروختند خدا آن آتش را خاموش ساخت، و آنها در روی زمین به فسادکاری می‌کوشند، و هرگز خدا مردم ستمکار مفسد را دوست نمی‌دارد.

خیانتکارن:
وَإِمَّا تَخَافَنَّ مِن قَوْمٍ خِیَانَةً فَانبِذْ إِلَیْهِمْ عَلَى سَوَاء إِنَّ اللّهَ لاَ یُحِبُّ الخَائِنِینَ(انفال:58)؛ و اگر از گروهى بیم خیانت دارى پیمانشان رابه سویشان بینداز به طور یكسان زیرا خدا خائنان را دوست نمى‏دارد.

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 07:29:00 ق.ظ ]