شوری کم (EC< 4 dS/m)

 

 

مناسب برای کلیه گیاهان نیمه مقاوم و مقاوم به شوری. گیاهان نیمه حساس مانند ذرت تا ۴۰ درصد محصول خود را از دست میدهند. گیاهان حساس مانند لوبیا تا ۸۰ درصد محصول خود را دست میدهند.

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

 

 

لب شور (۴ ≤EC≤ ۸ dS/m)

 

 

مناسب برای کلیه گیاهان مقاوم به شوری. گیاهان نیمه مقاوم مانند گندم تا ۴۰ درصد محصول خود را از دست میدهند. گیاهان نیمه حساس مانند یونجه تا ۶۰ درصد محصول خود را از دست میدهند.

 

 

 

شوری متوسط (۸ ≤EC≤ ۱۲ dS/m)

 

 

گیاهان مقاوم به شوری ۴۰ درصد از محصول خود را از دست میدهند. گیاهان نیمه مقاوم تا ۷۰ درصد محصول خود را از دست میدهند.

 

 

 

شوری زیاد (EC≥ ۱۲ dS/m)

 

 

مناسب برای کشت گیاهان شورزیست. گیاهان مقاوم به شوری بیش از ۵۰ درصد محصول خود را از دست می‌دهند.

 

 

همانطور که گفته شد، با تبخیر از سطح خاک و جذب آن توسط ریشه‌‌ها، غلظت نمک در محلول خاک افزایش یافته و مقدار آن به ۲ تا ۵ برابر غلظت آب آبیاری می‌‌رسد. در نتیجه این عمل، پتانسیل اسمزی آب در محلول خاک کاهش یافته (بیشتر منفی می‌‌شود) و غلظت یون‌‌ها ممکن است به حدی برسد که برای گیاه اثر سمّی داشته باشند. اگر کاهش رشدگیاه در اثر کاهش پتانسیل اسمزی باشد گفته می‌‌شود شوری اثر اسمزی دارد [۱۶].
گیاه آب را از منطقه‌ای که کمترین انرژی را صرف کند دریافت می‌‌نماید. معمولاً در بخش فوقانی ناحیه ریشه که کم‌‌ترین اثر اسمزی وجود دارد، آب جذب می‌‌شود. شوری خاک در بخش‌‌های مختلف ناحیه ریشه ثابت نمی‌‌ماند. زیرا به سبب استفاده گیاه از آب و تبخیر آب از سطح خاک، املاح در آب خاک که حجم آن رو به کاهش است باقی خواهند ماند. بنابراین با کاهش میزان آب قابل استفاده در خاک که کمبود آب و اثر اسمزی در خاک در این دوره خشکیدگی افزایش یافته و در نتیجه با بالا رفتن غلظت نمک در خاک، به طور چشم‌گیری شوری افزوده خواهد شد [۲۵].
مقدار جذب آب توسط ریشه به دو عامل بستگی دارد. ۱) شیب پتانسیل آب و ۲) مقاومت ریشه‌‌ها. اگر پتانسیل اسمزی محلول خاک کاهش یابد، بدون اینکه پتانسیل اسمزی آب درون ریشه کاهش یابد، نتیجه آن کاهش جذب آب توسط ریشه‌‌هاست. در بسیاری از مواقع با کاهش پتانسیل اسمزی محلول خاک، پتانسیل اسمزی آب درون گیاه نیز کاهش پیدا کرده و گیاه خود را با شرایط جدید تطبیق می‌‌دهد. برای آنکه گیاه خود را با شرایط وفق دهد لازم است مقداری مواد آلی و معدنی در شیره گیاهی تجمع پیدا کند. انجام این عمل توسط گیاه موجب صرف انرژی و در نتیجه کاهش رشد می‌‌شود [۱۵].
تا زمانی که شوری از حد معینی (آستانه شوری) تجاوز نکند، گیاه عملاً تحت تاثیر واقع نمی‌‌شود و پس از آن مقدار محصول نیز به صورت خطی کاهش پیدا می‌‌کند و سرانجام اگر شوری از حد مشخص دیگری تجاوز کند تولید محصول به صفر می‌‌رسد. مقدار نمک در این حد عبارت از حداکثر شوری است که گیاه می‌‌تواند تحمل نماید. این اثر شوری بر رشد گیاهان زراعی، عدم یکنواختی در جوانه‌زدن بذر است به طوری که در سطح مزرعه لکه‌‌های لخت و بدون بوته به چشم می‌‌خورد. بقیه بوته‌‌ها نیز به رنگ سبز متمایل به آبی تیره در می‌آیند. البته عوامل دیگری مانند عدم یکنواختی آبیاری و کمبود مواد غذایی نیز موجب ناهماهنگی رشد بوته‌‌ها و تغییر رنگ آن‌‌ها می‌‌گردد که باید از شوری متمایز شود [۱۶].
به طور کلی، شوری از سه راه رشد و عملکرد گیاه را محدود می‌‌کند. اثر نخست و غالب مربوط به کل املاح در خاک است که کاهش پتانسیل اسمزی را به دنبال دارد. اثر دوم مربوط به وجود یون-هایی ویژه در محلول خاک می‌‌شود. یون‌‌هایی مانند کلر، سدیم و بر می‌‌توانند مستقیماً موجب بروز سمّیت در گیاه شده و در مکانیسم‌‌های جذب گیاه اختلال ایجاد کنند. اثر سوم در حقیقت زائیده اثر نوع دوم است که موجب عدم تعادل تغذیه‌‌ای می‌‌شود [۲۴].
گیاهان زراعی در مواقع جوانه‌زدن در برابر شوری حساس‌‌تر از سایر مراحل زندگی خود می‌‌باشند. درجه مقاومت برای گیاهان مختلف، متفاوت است. اگر گیاهی عموماً در برابر شوری مقاوم است، هیچ دلیلی وجود ندارد که این مقاومت شامل مرحله جوانه زدن آن هم بشود. با افزایش غلظت املاح محلول، مقاومت گیاه نیز کاهش می‌‌یابد، اما این همبستگی به صورت یک رابطه مستقیم نبوده بلکه به خصوص در ابتدای امر، یک ضربه شدید بر رشد گیاه وارد می‌‌شود که در صورت غلبه گیاه، ادامه آن متناسب با غلظت املاح می‌‌تواند پیش رود که در اینجا واکنش گیاهان مختلف، متفاوت است [۵].
برخی پژوهش‌گران اظهار داشته‌‌اند که آبیاری با آب کم شور، ممکن است کیفیت تولید محصول را با افزایش میزان ماده خشک و غلظت قند میوه بهبود بخشد. در هر حال به کارگیری دراز مدت آب شور برای آبیاری، موجب شور و سدیمی شدن خاک در مناطق خشک شده و رشد گیاهان، عملکرد محصول، تبخیر و تعرق، پتانسیل آب برگ گیاه و انتقال روزنه‌‌ای را کاهش می‌‌دهد [۴۷ و ۵۰].
در ابتدای رشد گیاهان، بهتر است آبیاری تا مرحله استقرار، با آب غیر‌شور انجام شود. اگر در ابتدای رشد که گیاهان تحمل کمتری به شوری دارند، آبیاری با آب شور انجام شود، موجب رشد نامناسب و غیر‌‌یکنواخت خواهد شد. هرچند برخی پژوهش‌گران عقیده دارند که به واسطه تبخیر آب از سطح خاک در طی دوره جوانه‌زنی و خروج جوانه از خاک، شوری در سطح لایه فوقانی خاک تشدید شده و موجب می‌‌شود که بذر در معرض شوری بیشتر در مقایسه با مراحل بعدی رشد قرار گیرد. بنابراین، نمی‌‌توان گفت که گیاهان در مرحله جوانه‌زنی حساستر به شوری می‌‌باشند [۲۶، ۲۸ و ۵۲].
تنش شوری به فعالیت یون سدیم در ارتباط با یون‌‌های کلسیم و منیزیم بستگی دارد. حتی اگر ناحیه ریشه مرطوب باشد، شوری بیش از اندازه موجب کاهش دسترسی گیاه به آب می‌‌شود. کاهش رشد ریشه تحت شرایط شور، موجب محدود شدن دسترسی گیاه به آب شده و حجم کمتری از خاک برای جذب آب توسط ریشه در دسترس قرار می‌گیرد. کاهش دسترسی گیاه به رطوبت نه فقط به واسطه حجم کمتر خاک مرطوب، بلکه به دلیل کاهش پتانسیل اسمزی نیز می‌‌باشد [۲۶، ۳۰ و ۳۶].

 

اثر شوری بر خاک

با افزایش میزان نمک محلول در خاک، فشار اسمزی زیاد شده و در نتیجه جذب آب توسط ریشه دشوار می‌‌شود و مقاومت گیاه برای تولید محصول مقرون به صرفه ناچیز می‌‌گردد. املاح، ساختمان خاک را تغییر داده، در وضع شیمیایی و کلوئیدی خاک اختلال ایجاد کرده و گاهی باعث هماوری مواد کلوئیدی خاک می‌‌شوند. املاح منتسب به شوری نه تنها از میزان محصول می‌‌کاهند، بلکه فعالیت ریزجانداران خاک را متوقف و مانع فعالیت باکتری‌‌ها شده و عمل نیتریفیکاسیون را در خاک مختل می‌‌سازند. یون سدیم ویژگی‌های مکانیکی خاک را تغییر می‌‌دهد و این موضوع در رابطه با کارکردن وسائل مکانیکی در این خاک‌‌ها اهمیت زیادی دارد. سدیم تبادلی، از نفوذپذیری خاک‌‌ها می‌‌کاهد، زیرا ذرات رس بیشتر از حالت معمول متورم می‌‌شوند [۵].
تحت شرایط مزرعه‌‌ای، خاک‌‌هایی که در معرض آبیاری قرار دارند در دوره‌‌های زمانی متوالی مرطوب شده و سپس خشک می‌‌شوند. در واقع، خاک‌‌هایی که در معرض چرخه‌های تر و خشک شدن قرار می‌‌گیرند، به مرور پایداری ذرات خود را از دست داده، مواد چسبنده بین ذرات آزاد شده و منافذ خاک از بین می‌‌رود. در آبیاری با آب شور ممکن است عدم پیوستگی خاکدانه های خاک، تخریب خاکدانه‌‌ها، تشکیل سله سطحی و در نهایت تغییر در نفوذپذیری خاک رخ دهد. شاید بتوان گفت که کیفیت آب، ابتدا بر ویژگی‌‌های شیمیایی خاک اثر می‌‌گذارد و در نهایت موجب تغییر ویژگی‌‌های خاک و نفوذ پذیری آن می‌‌شود [۴۵]. املاح موجود در آب آبیاری با ممانعت از پراکنده‌شدن ذرات خاک، از کاهش نفوذپذیری آن جلوگیری می‌‌کنند. بررسی‌‌های انجام‌شده نشان داده است که شوری و ازدیاد املاح خاک باعث افزایش نفوذپذیری خاک می‌‌گردد [۴۹].
از طرف دیگر آبیاری با آبی که شور نیست (رسانایی الکتریکی کمتر از dS/m5/0 و خصوصاً کمتر از dS/m2/0) باعث رقیق‌شدن محلول خاک و همچنین شسته شدن نمک‌های کم محلول مانند کلسیم و منیزیم شده و از این جهت به پراکندگی بیشتر ذرات خاک و نهایتاً به کاهش نفوذپذیری آن کمک می‌کند [۴۹].

 

اثر شوری بر نفوذپذیری خاک

کیفیت آب آبیاری از عوامل موثر بر نفوذپذیری خاک می‌‌باشد و دارای پتانسیل زیادی برای تأثیر بر ساختمان و ویژگی‌‌های خاک است . بنابراین، مدیریت مناسب در کاربرد آب شور برای آبیاری باید به گونه‌‌ای اعمال شود که دارای کمترین پیامدهای مخرب بر خاک باشد [۳۵].
اثر شور و سدیمی‌شدن بر ویژگی‌‌های خاک باید در مزرعه مورد ارزیابی قرار گیرد و نتایج بدست‌آمده در شرایط آزمایشگاهی برای شرایط مزرعه‌‌ای قابل تعمیم نمی‌‌باشد. نفوذپذیری خاک در اجرای طرح‌‌های آبیاری دارای اهمیت می‌‌باشد، زیرا اجرای طرح‌‌های آبیاری سطحی به تابع نفوذ وابسته است. تغییرات نفوذ در آبیاری سطحی یک مانع فیزیکی عمده برای رسیدن به راندمان آبیاری مناسب می‌‌باشد. تغییر تابع نفوذ در طول فصل کشت، به اختلاف نفوذ به واسطه انسداد منافذ خاک سطحی در اثر تشکیل سله، تغییرات رطوبت خاک پیش از آبیاری و اثر مالچ نسبت داده می‌‌شود [۱۷ و ۴۴].
نفوذپذیری یک خاک به درصد سدیم قابل تبادل خاک و غلظت نمک محلول نفوذیافته به خاک بستگی دارد، به گونه‌‌ای که افزایش درصد سدیم قابل تبادل و کاهش غلظت نمک، نفوذپذیری خاک را کاهش می‌‌دهد. در یک آزمایش که روی ستون‌‌های خاک لومی دست‌نخورده انجام شد، با یک درصد سدیم قابل تبادل ثابت خاک سطحی، کاهش شوری آب آبیاری، میزان نفوذ را به شدت کاهش داد [۴۰].
کاربرد دراز مدت آب شیرین می‌‌تواند شوری خاک را در خاک‌‌های ریزبافت به واسطه خیز موئینگی افزایش دهد و حتی موجب سدیمی‌شدن سطح خاک شود. خشک‌شدن سطح خاک، املاح محلول را وادار به حرکت به سطح خاک نموده و احتمال خطر شور و سدیمی شدن سطح خاک افزایش
می‌‌یابد. از طرفی خشک‌شدن سطح خاک موجب تحکیم سطح و کاهش نفوذپذیری خاک می‌‌شود [۴۳ و ۵۰].
کاهش میزان نفوذپذیری خاک، تأمین آب برای گیاه را با دشواری مواجه می‌‌سازد. در این راستا تغییرات نفوذپذیری نهایی خاک در آبیاری جویچه‌‌ای به ازای کیفیت‌‌های مختلف آب توسط امداد و همکاران بررسی گردیده است. کیفیت آب آبیاری شامل سه تیمار با رسانایی الکتریکی dS/m6/0 دسی زیمنس بر متر و نسبت جذبی سدیم برابر ۹/۰ و دو تیمار شوری دیگر به صورت dS/m2 و dS/m6 و با نسبت جذب سدیم به ترتیب ۱۰ و ۳۰ اعمال گردیدند. نفوذپذیری با بهره گرفتن از روش ورودی و خروجی اندازه‌‌گیری شد. نتایج نشان داد که با افزایش نسبت جذب سدیم، سرعت نفوذپذیری نهایی خاک در انتهای دوره به صورت معنی‌‌داری نسبت به تیمار شاهد کاهش می‌‌یابد. سرعت نفوذپذیری نهایی خاک در تیمار با شوری dS/m 6 و نسبت جذب سدیم ۳۰ درصد، حدود ۴۱ درصد نسبت به تیمار شاهد کاهش یافت [۷].

 

حرکت آب و املاح

به طوری کلی آب و املاح در خاک به صورت‌‌ فرایندهای پخشیدگی، حرکت توده‌ای و انتشار انتقال پیدا می‌‌کنند [۴]. در فرایند پخشیدگی به علت وجود یک شیب غلظت، معمولاً املاح از مکان با غلظت بیشتر به مکان با غلظت کمتر حرکت می‌‌کنند. در این فرایند، تنها وجود شیب غلظت جهت حرکت و انتقال املاح کافی است، حتی اگر هیچ‌‌گونه جریان آب هم در خاک اتفاق نیفتد. ضریب پخشیدگی یون‌‌ها در خاک به واکنش تبادلی، نوع کانی، میزان رطوبت و سایر ویژگی‌‌های فیزیکوشیمیایی خاک بستگی دارد [۳۵]. در حرکت توده‌‌ای آب و املاح به علت پیچیدگی و ناهمگنی منافذ آب و خاک، هریک از عناصر سیال در خاک پیوسته تغییر جهت داده و در نتیجه با یکدیگر اختلاط حاصل می‌‌نمایند.
سیستم آب و خاک ممکن است به صورت دو فازی و یا سه فازی باشند. در حالت دو فازی، خاک اشباع و بدون هواست. بنابراین اگر در چنین شرایطی آب در خاک دارای حرکت باشد آن را حرکت در حالت اشباع گویند. در وضعیت سه فازی، علاوه بر آب، مقداری هوا نیز در خاک وجود دارد. لذا حرکت آب در چنین خاکهایی به صورت غیر اشباع میباشد. در هر دو حالت نیز جریانی از آب مایع از لابلای ذرات خاک صورت میگیرد با این تفاوت که در حالت اول قسمت عمده جریان از منافذ درشت خاک عبور میکند و کمتر در برخورد و تماس با دانه های خاک قرار میگیرد. حال آن که در حالت دوم بسته به اینکه خاک تا چه اندازه غیراشباع باشد، جریان آب از منافذ ریز خاک عبور کرده و در نتیجه از اصطکاک بیشتری با ذرات خاک برخوردار است. به طور کلی، هم در جریان اشباع و هم در جریان غیراشباع، عامل اصلی که باعث حرکت آب از یک نقطه به نقطه دیگر میشود اختلاف پتانسیل هیدرولیکی است که بین دو نقطه ممکن است وجود داشته باشد [۱۵].
علاوه بر حرکت آب مایع در خاک، که به دلیل اختلاف پتانسیل هیدرولیکی صورت میگیرد، آب میتواند به صورت بخار نیز در خاک حرکت کند [۱۵].
با توجه به حرکت آب درخاک، چهار نوع حرکت را می‌توان تشخیص داد:

 

 

حرکت آب در حالت اشباع

حرکت آب در حالت غیر اشباع

حرکت آب به صورت بخار

نفوذ آب به درون خاک

هر کدام از حالتهای فوق در بخشی از فیزیک خاک اهمیت دارند. مثلاً کاربری مورد اول بیشتر در زهکشی خاکها و مورد دوم در آبیاری است. مورد سوم تامین‌کننده رطوبت مورد نیاز گیاهان کویری و یا تامین آب از سطح ایستابی و مورد چهارم اساس تامین رطوبت خاک از طریق آبیاری است [۱۵].

 

توزیع نمک در نیمرخ خاک

شوری خاک یک ویژگی ایستا نیست، بلکه مقدار آن نسبت به زمان و مکان متغیر است. عامل اصلی عدم توزیع یکنواخت نمک، نقل مکان آن همراه با حرکت حرکت آب در خاک است و چون رژیم رطوبتی خاک بسیار پویا می‌‌باشد به تبع آن توزیع نمک نیز متغیر است [۱۴].
حرکت صعودی و نزولی آب موجب می‌‌گردد که توزیع نمک در ستون‌‌های عمودی خاک یکنواخت نباشد. پس از هر آبیاری یا بارندگی مشاهده می‌‌شود که نمک‌‌ها از لایه‌‌های سطحی خاک شسته شده و به اعماق آن نفوذ کرده به گونه‌‌ای که تجمع نمک در لایه‌‌های زیرین به مراتب بیشتر از سطح خاک می‌‌گردد. عکس این حالت در زمان خشکی اتفاق می‌‌افتد. زیرا آب بر اثر خیز موئینگی از اعماق به طرف لایه‌‌های سطحی خاک حرکت کرده و در آنجا نمک خود را باقی گذاشته و خود جذب گیاه شده یا تبخیر می‌‌گردد و در نتیجه نمک در لایه سطحی افزایش می‌‌یابد. در اعماق بسیار زیاد، تغییرات رطوبت بسیار کم است. از این رو غلظت نمک نیز کم و بیش ثابت بوده و تنها تغییرات فصلی، آن هم خیلی اندک صورت می‌‌گیرد [۱۴ و ۲۴].
به طور کلی تغییرات نمک در قسمت‌‌های مختلف خاک و توزیع آن بیشتر یک قاعده است تا استثنا. بررسی‌‌های انجام‌شده نشان داده است عواملی مانند شوری آب آبیاری (ECiw)، نسبت آبشویی (LF)، ویژگی‌‌های فیزیکوشیمیایی خاک، روش آبیاری، شرایط زهکشی و سیستم ریشه‌‌ای گیاه بر توزیع نمک در خاک مؤثر می‌‌باشند. باور و همکاران (۱۹۷۰) نشان دادند که با یک شوری ثابت آب آبیاری و نسبت آبشویی‌‌های متفاوت، شوری لایه سطحی خاک تقریباً یکنواخت بوده و در عین حال با کاهش نسبت آبشویی، میزان شوری خاک نسبت به عمق افزایش بیشتری یافته است. همچنین آن‌‌ها مشاهده کردند برای یک نسبت مساوی LF/ECiw شوری لایه سطحی خاک بستگی به شوری آب آبیاری (ECiw) دارد، ولی شوری در لایه‌‌ انتهایی عمق توسعه ریشه تقریباً یکسان می‌‌باشد [۲۹].
توزیع هم‌‌زمان آب و املاح در محیط‌‌های متخلخل در راستای افقی و عمودی متفاوت می‌‌باشد. در راستای افقی، پخش آب و املاح تقریبا یکسان است. در جهت عمودی، جبهه حرکت آب کمی جلوتر از جبهه حرکت نمک می‌‌باشد. این موضوع به دلیل کاهش هدایت هیدرولیکی خاک می‌‌باشد که باعث می‌‌شود نمک نتواند با آب حرکت کند [۳۷].
تجمع نمک‌‌های قابل حل در خاک متناسب با مقدار نمک آب آبیاری و تبخیر آب از سطح خاک، افزایش باید. به علاوه، تبخیر و تعرق می‌‌تواند سبب حرکت آب سفره‌‌های زیرزمینی کم عمق (و همچنین نمک) به سمت بالا شده و وارد منطقه توسعه ریشه می‌‌گردد، که در نتیجه شوری خاک افزایش می‌‌یابد [۲۳].
میانگین زمان تجمعی نمک در منطقه توسعه ریشه‌‌ها به میزان آب تخلیه‌شده از خاک در فواصل بین آبیاری‌‌ها و نسبت آبشویی بستگی دارد. با افزایش فاصله زمانی بین آبیاری‌‌ها ضمن خشک‌شدن خاک، آب موجود در آن کاهش می‌‌یابد و پتانسیل ماتریک و اسمزی آب و خاک با افزایش غلظت نمک در حجم تقلیل‌یافته آب کاهش می‌‌یابد و انتقال مواد حل‌شده تحت فرایند جابجایی (حرکت مواد حل‌شده در قالب کل محلول) و پخشیدگی (حرکت مستقل مواد حل‌شده در اثر شیب غلظت) انجام می‌‌شود. بنابراین پیشنهاد می‌‌شودکه کنترل مستقیم مقدار نمک در منطقه توسعه ریشه و توزیع آن در سطح مزرعه و به طور دوره‌‌ای به منظور ارزیابی اثربخشی نمک و برنامه‌‌های مدیریت آبیاری و زهکشی انجام گیرد [۲۵].
شورشدن اراضی در اقلیم‌‌های گرم و خشک چشم‌‌گیرتر از اقلیم‌‌های معتدل یا مرطوب است. زیرا در شرایط اخیر بارندگی نسبتاً زیاد بوده و نفوذ آب باعث شسته‌شدن نمک‌‌ها از خاک می‌‌گردد [۱۰].

 

آبشویی

پساب‌ها معمولاً دارای مقادیر زیادی سدیم نسبت به بقیه کاتیون‌ها می‌باشند. استفاده از آب آبیاری با ECو SAR زیاد باعث افزایش درصد سدیم قابل تبادل (ESP) می‌شود. افزایش میزان ESP در خاک باعث پراکنش ذرات رس و متورم شدن ساختمان خاک می‌شود که نهایتاً باعث پیامدهای منفی بر ویژگی‌های فیزیکی خاک مانند کاهش نفوذپذیری، ماندابی‌شدن خاک، کاهش آبشویی و شور شدن خاک می‌گردد [۳۸]. استفاده از آب شور در آبیاری باعث افزایش شوری در منطقه ریشه می‌شود. این شوری با افزایش عمق تغییر می‌کند به این صورت که قسمت بالای ناحیه توسعه ریشه حاوی نمک کمتری نسبت به قسمت‌های پایین ناحیه توسعه ریشه می‌باشد. برای جلوگیری از تجمع بیش از اندازه نمک در ناحیه توسعه ریشه لازم است تا به اندازه‌ای که نمک از طریق آب آبیاری وارد خاک شده به همان اندازه نیز نمک از این ناحیه خارج شود [۲۵]. آبی که به عمق ناحیه ریشه نفوذ پیدا می‌کند نمک ها را از قسمت بالای ناحیه ریشه به این ناحیه منتقل می‌کند. نمکی که از ناحیه بالای ریشه شسته می‌شود در قسمت پایین‌تر و در سطوح مختلف تجمع پیدا می‌کند ولی نهایتاً بواسطه آبشویی کافی از ناحیه توسعه ریشه خارج می‌شود. بنابراین انتظار می‌رود که شوری خاک با افزایش عمق تا سه برابر نسبت به شوری آب آبیاری افزایش پیدا کند. عملکرد گیاه نیز بستگی به میانگین شوری ناحیه توسعه ریشه دارد [۳۱].
غلظت زیاد سدیم در فاضلاب و پساب در نتیجه کاربرد مواد شیمیایی نیز می‌تواند تاثیر قابل توجهی را بر ویژگی‌های خاک بر جای گذارد [۹ و ۳۸]. حسن اقلی و همکاران برای بررسی انتقال آلودگی و املاح موجود در پساب به عمق خاک و زیر ناحیه توسعه ریشه پژوهشی انجام دادند که تغییرات کیفیت زه‌آب حاصل از اعماق ۲۰، ۴۵ و ۹۰ سانتی‌متری سطح خاک در قالب پژوهش‌های لایسیمتری به مدت دو سال بررسی شد. آبیاری با بهره گرفتن از ۳ نوع تیمار آبیاری (آب معمولی با شوری dS/m 66/0، فاضلاب خام با شوری dS/m 77/0 و پساب تصفیه‌شده شهرک اکباتان با شوری dS/m59/0) انجام شد. آنها به این نتیجه رسیدند که بیشترین میزان انتقال نمک ها به عمق خاک به ترتیب متعلق به تیمار آب معمولی، فاضلاب خام و تیمار پساب بوده است. همچنین در نتایج خود بیان کردند که با افزایش عمق خاک، EC زه‌آب نیز افزایش پیدا می‌کند [۶]. همچنین روحانی شهرکی و همکاران متوجه شدند خاکی که با پساب آبیاری شده بود دارای EC و SAR کمتری نسبت به خاک آبیاری شده با آب چاه بود. آنها بیان کردند که پساب نه تنها تاثیر منفی از لحاظ شوری و قلیاییت در منطقه ایجاد ننموده بلکه شوری و قلیاییت خاک منطقه را نیز کاهش داده است [۹].
از آنجایی‌که شوری خاک را میتوان به وسیله نفوذ عمقی آب پایین آورد، آبی مازاد بر نیاز مصرفی گیاه لازم است تا به کمک آن بتوان نمک‌های اضافی محلولی را که بواسطه پساب وارد خاک شده‌اند کاهش داد و یا حتی به طور کامل آن‌ ها را حذف کرد [۳۴]. به کسری از آب که به آب آبیاری افزوده شده و باعث می‌شود آب به زیر ناحیه توسعه ریشه نفوذ پیدا کند کسر آبشویی (LF) گفته می‌شود. مقدار نمکی که در ناحیه توسعه ریشه تجمع پیدا می‌کند به طور عکس با کسر آبشویی تناسب دارد. برای پساب فاضلاب در نظر گرفتن کسر آبشویی به مقدار ۵۰ درصد مطلوب است [۲۵].
روش‌های متداولی که در حال حاضر برای محاسبه نیاز آبشویی (LR) استفاده می‌شود با روابط به شرح زیر بیان می‌شود [۲۵]:

 

 

 

 

 

 

 

 

حق انحصاری © 2021 مطالب علمی گلچین شده. کلیه حقوق محفو

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 08:05:00 ق.ظ ]