با توجه به اهمیت مهارت های حل مسئله، به نظر می رسد که بررسی عوامل مرتبط با این مهارت ها نیز دارای اهمیت بسیاری است. به طور کلی؛ با توجه به نتایج مطالعات مختلف، عوامل متعددی بر ایجاد و ارتقاء این مهارت ها نقش دارند. گروهی از محققین این عوامل را در دو دسته ی عوامل فردی شامل هوش، انگیزه، وضعیت از پیش دانسته ها، ثبات عملکردی و عوامل اجتماعی شامل سطح اجتماعی- اقتصادی، تکامل اجتماعی، روش های آموزش و مراقبت در دوران کودکی و نگرش های خانواده، موقعیت فیزیکی مدرسه و کلاس تقسیم بندی می کنند. برخی دیگر نیز عوامل مؤثر بر حل مسئله را در سه گروه شناختی، عاطفی و تجربی طبقه بندی می کنند (۲۰). آنچه مسلم است، حل مسئله به عنوان یک نیروی قوی در سازگاری با نیازها و رویدادهای روزانه زندگی مطرح بوده و با تمرکز بر نقش عوامل فردی، تاثیرات محیطی و زمینه های فرهنگی جوامع مختلف، در افراد تثبیت می شود (۹). بنابراین؛ تعیین و شناسایی توانایی های حل مسئله و عوامل مرتبط با آن، مهم است. به طور کلی؛ با توجه به بررسی مطالعات مختلف و نظر صاحبنظران این امر، در این مطالعه، عوامل مرتبط با مهارت های حل مسئله ی دانشجویان، در سه دسته ی کلی عوامل فردی- اجتماعی، آموزشی و انگیزشی بحث و بررسی می شوند (۱، ۹، ۱۵، ۲۱).
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
در خصوص تشریح عوامل فردی- اجتماعی مرتبط با حل مسئله، گوون[۹] رضایت از ارتباط با دوستان را بر مهارت های حل مسئله ی آنان، مؤثر دانسته (۲۲) و نتایج مطالعات اوسلو[۱۰] نیز به تاثیر متغیرهای فردی همچون سن، جنس و وضعیت سکونت بر مهارت های حل مسئله، اشاره دارد، به طوری که، توانایی حل مسئله در پسران بیشتر از دختران بوده و با افزایش سن، ارتقاء می یافت و مهارت حل مسئله ی دانشجویانی که با خانواده زندگی می کردند به طور معناداری کمتر از سایرین بود (۰۵/۰>P) (9)، درحالیکه کسکین و یلدیریم[۱۱] مهارت حل مسئله را در دختران بیشتر از پسران برآورد کرده اند (۰۵/۰>P) (23) و گوون، در میزان مهارت های حل مسئله ی دانشجویان برحسب متغیرهای سن و جنس تفاوت معناداری نیافت (۲۲). گورال[۱۲] نیز به تاثیر ورزش در ارتقاء مهارت های حل مسئله ی دانش آموزان دبیرستانی اشاره دارد (۰۵/۰>P) (20). مطالعه ی یلدیریم و همکاران نیز به تاثیر منفی مصرف سیگار و الکل در دانش آموزان دبیرستانی بر مهارت های حل مسئله ی آنان اشاره دارد (۰۰۱/۰>P) (24).
عکس مرتبط با سیگار
دسته ی دیگری که در تقویت مهارت های حل مسئله دخیل می باشند، عوامل آموزشی است که عبارت از عواملی مانند فراگیر، فراده، برنامه، محیط و تجهیزات آموزشی در دانشگاه می باشد که آموزش فراگیران را تحت تاثیر قرار می دهد(۲۵). از جمله این عوامل می توان به سال های تحصیلی گذرانده شده، اشاره کرد (۱، ۹، ۱۵، ۱۹). از دانشجویان سال های بالاتر انتظار می رود که به تفاوت مشکلات بیماران مختلف دست یافته و از تجارب قبلی شان در مواجهه با بیماران مشابه، به عنوان چهارچوبی برای حل مسائل جدید استفاده کنند (۲۶). در همین راستا، در مطالعات سینار، بسر و اوسلو مشخص شد که دانشجویان سال آخر پرستاری نسبت به دانشجویان سال های قبل، مهارت بیشتری در حل مسئله داشتند (۹، ۱۵، ۱۹)، اما در مطالعه ی مشیرآبادی، توانایی حل مسئله ی دانشجویان سال آخر نسبت به دانشجویان سال اول تفاوت آماری معناداری نداشته است (۰۵/۰<P) (1). سایین و فاریماز[۱۳] نیز در میانگین نمره ی حل مسئله دانشجویان سال اول و آخر کارشناسی پرستاری دانشگاه کموریت[۱۴] ترکیه، تفاوت آماری معناداری مشاهده نکردند (۰۵/۰<P) (27). در تشریح سایر عوامل آموزشی مرتبط با حل مسئله، می توان به مطالعه ی گوون اشاره کرد که موفقیت های تحصیلی دانشجویان را بر میزان مهارت های حل مسئله ی آنان مؤثر دانسته است (۲۲). در مطالعه ی سینار نیز، عوامل آموزشی مانند نوع رشته تحصیلی پرستاری و مامایی و سال های تحصیلی گذرانده شده، در میزان مهارت های حل مسئله ی دانشجویان دخیل بوده است و دانشجویان مامایی نسبت به دانشجویان پرستاری، مهارت بیشتری در حل مسئله داشتند (۱۵)، درحالیکه گوون در مهارت های حل مسئله ی دانشجویان گرایش های مختلف آموزش حرفه ای و هنر، تفاوت آماری معناداری مشاهده نکرده است (۲۲).
همانگونه که اشاره شد، عامل دیگری که می تواند در ارتقاء و بهبود مهارت های حل مسئله نقش داشته باشد، عامل انگیزشی است. در خصوص تاثیر این عامل در تقویت مهارت های حل مسئله، مایر[۱۵] به نقل از ورتایمر[۱۶] می نویسد: بعضی از افراد هنگام مواجهه با مشکلات، تفکرات و ایده های هوشمندانه ای دارند و ابتکارات، اکتشافات و راه حل های خلاقی ارائه می دهند، در توضیح دلایل چنین رفتاری، فقط تمرکز بر روی آموزش مهارت های حل مسئله کافی نیست، بلکه احساس، علاقه و جنبه های انگیزشی فرد نیز اهمیت زیادی دارد (۲۸). انگیزش میل شخص برای تلاش در جهت انجام وظایف و استفاده از مهارت های فردی می باشد (۲۹). انگیزش تحصیلی نیز به رفتارهایی اطلاق می شود که منجر به یادگیری و پیشرفت می شود (۳۰) و عبارت از تمایل فراگیر است، به آن که کاری را در قلمرو خاصی به خوبی انجام دهد و عملکردش را بطور خودجوش ارزیابی کند (۳۱). مانند سایر یادگیری ها، یادگیری حل مسئله نیز نیازمند انگیزش سطح بالاست (۲۱).
در تعبیر و تفسیر موقعیت مسئله دار، انگیزه می تواند تاثیر معناداری در عملکرد حل مسئله ی دانشجویان داشته باشد. زیرا؛ هنگامی که شخص به موضوعی علاقه داشته باشد، بیشتر تلاش کرده، در حل مسئله موفق تر خواهد بود و یادگیری معنادارتری خواهد داشت و در مقابل؛ بی علاقگی شخص نسبت به موضوع، سبب می شود که در انجام فعالیت های مربوط به آن، کمتر به تفکر خلاق و فرایند حل مسئله روی آورد (۲۸). آک[۱۷] به نقل از لپر[۱۸] می نویسد: فعالیت های یادگیری مختلف که به دانشجو در چگونگی استفاده از مهارت هایش در موقعیت های واقعی زندگی کمک کند، انگیزش وی را افزایش می دهد (۲۹). سیف نیز معتقد است: اگر فراگیران برای یادگیری حل مسئله از انگیزش لازم برخوردار نباشند، در اختیار داشتن بهترین راهبردهای حل مسئله نیز کارساز نخواهد بود (۲۱).
لذا با عنایت به نتایج پژوهش های مختلف و به خصوص، اهمیت مهارت های حل مسئله در تصمیم گیری های مستقل پرستاران و دانشجویان پرستاری و خطرات ناشی از عدم انتخاب راه حل مناسب در موقعیت های بالینی و با توجه به نقش مهم عوامل فردی، آموزشی و انگیزشی در مهارت های حل مسئله و تفاوت احتمالی در ابعاد انگیزش تحصیلی مرتبط با مهارت حل مسئله، همچنین با توجه به انگیزه ی شخصی پژوهشگر مانند مشاهده موارد متعددی از عدم تصمیم گیری و عدم حل مشکل توسط پرستاران و دانشجویان پرستاری و متکی بودن دانشجویان به اساتید بالینی و پرستاران به پزشکان و حتی تصمیم گیری های پرستاری از جانب پزشکان، باید سطح این مهارت ها در دانشجویان بررسی شده و آموزش های پرستاری براین اساس برنامه ریزی گردند. لذا؛ این مطالعه با هدف تعیین مهارت های حل مسئله در دانشجویان کارشناسی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی گیلان انجام می شود تا بتوان با شناسایی عوامل مرتبط با ارتقاء این مهارت ها و در اختیار نهادن نتایج آن برای اساتید، پژوهشگران و برنامه ریزان آموزش پرستاری، در امر برنامه ریزی آموزشی و بهبود آن در طی دوره چهار ساله آموزش پرستاری گام موثری برداشت.

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

اهداف پژوهش

هدف کلی:
تعیین مهارت های حل مسئله و عوامل مرتبط با آن در دانشجویان کارشناسی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی گیلان در سال ۹۳-۱۳۹۲
اهداف ویژه‌ :
۱) تعیین میانگین امتیازات مهارت های حل مسئله در دانشجویان کارشناسی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی گیلان
۱-۱) تعیین میانگین امتیازات مهارت های حل مسئله در دانشجویان کارشناسی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی گیلان در بعد اعتماد به خود در حل مسئله
۲-۱) تعیین میانگین امتیازات مهارت های حل مسئله در دانشجویان کارشناسی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی گیلان در بعد شیوه اجتناب- نزدیکی به مسئله
۳-۱) تعیین میانگین امتیازات مهارت های حل مسئله در دانشجویان کارشناسی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی گیلان در بعد کنترل شخصی
۲) تعیین عوامل فردی- اجتماعی مرتبط با مهارت های حل مسئله در دانشجویان کارشناسی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی گیلان
۳) تعیین عوامل آموزشی مرتبط با مهارت های حل مسئله در دانشجویان کارشناسی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی گیلان
۴) تعیین ابعاد انگیزش تحصیلی مرتبط با مهارت های حل مسئله در دانشجویان کارشناسی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی گیلان

 

سوالات پژوهش:

۱) میانگین امتیازات مهارت های حل مسئله در دانشجویان کارشناسی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی گیلان چقدر است؟
۱-۱) میانگین امتیازات مهارت های حل مسئله در دانشجویان کارشناسی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی گیلان در بعد اعتماد به خود در حل مسئله چقدر است؟
۲-۱) میانگین امتیازات مهارت های حل مسئله در دانشجویان کارشناسی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی گیلان در بعد شیوه اجتناب- نزدیکی به مسئله چقدر است؟
۳-۱) میانگین امتیازات مهارت های حل مسئله در دانشجویان کارشناسی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی گیلان در بعد کنترل شخصی چقدر است؟
۲) عوامل فردی- اجتماعی مرتبط با مهارت های حل مسئله در دانشجویان کارشناسی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی گیلان کدامند؟
۳) عوامل آموزشی مرتبط با مهارت های حل مسئله در دانشجویان کارشناسی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی گیلان کدامند؟
۴) ابعاد انگیزش تحصیلی مرتبط با مهارت های حل مسئله در دانشجویان کارشناسی پرستاری دانشگاه علوم پزشکی گیلان کدامند؟

 

پیش فرض های پژوهش :

۱٫ حل مسئله فرایندی نظام مند است که بر تحلیل موقعیت مسئله، تمرکز داشته و بیانگر توانایی اشخاص در غلبه بر موانع و دستیابی به اهداف می باشد (۱).
۲٫ مهارت حل مسئله در بلوغ شناختی، عاطفی و مهارتی افراد نقش بسزایی داشته و سبب افزایش قدرت تصمیم گیری (۸) و کاهش افسردگی و اضطراب می شود (۹ و ۱۰).
نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
۳٫ هدف اصلی آموزش در رشته های علوم پزشکی از جمله پرستاری رشد شایستگی حرفه ای و توسعه ی مهارت های تصمیم گیری و حل مسئله می باشد (۱).
۴٫ پرستاران برای حل مسائل و مشکلات بیماران به بهترین نحو ممکن، به مهارت های سطح بالای تفکر و حل مسئله نیاز دارند (۱ و ۲)
۵٫ مهارت های حل مسئله و تصمیم گیری مبتنی بر دانش جزء رفتارهای مورد انتظار دانشجویان پرستاری است (۱۵)
۶٫ آموزش پرستاری جهت توسعه مهارت حل مسئله، باید فرصتی را برای دانشجویان فراهم نماید تا در پایان دوره آموزش کارشناسی پرستاری مجهز به مهارت های سطح بالای تفکر و حل مسئله باشند (۱).
۷٫ حل مسئله به عنوان یک نیروی قوی در سازگاری با نیازها و رویدادهای روزانه زندگی مطرح بوده و با تمرکز بر نقش عوامل فردی، تاثیرات محیطی و زمینه های فرهنگی جوامع مختلف، در افراد تثبیت می شود (۹).

 

تعریف واژه های کلیدی :

Pمهارت حل مسئله
تعریف نظری: فرایندی نظام مند که بر تحلیل موقعیت و مشکل تمرکز دارد و عبارت از مهارت شناسایی مشکل و طی کردن مراحل لازم برای حل مشکل می باشد. این مهارت شامل توانایی های استفاده از فرایند هایی است که جهت غلبه بر موانع و دستیابی به اهداف مطلوب به اشخاص کمک می کند و شامل سه مولفه ی اعتماد به خود در حل مسئله، شیوه اجتناب- نزدیکی به مسئله و کنترل شخصی می باشد(۱).
تعریف عملی: منظور از مهارت های حل مسئله در این پژوهش، مجموعه امتیازاتی است که واحدهای مورد پژوهش از پاسخ گویی به سوالات ابزار مهارت های حل مسئله ی هپنر و پیترسون[۱۹] (۱۹۸۲) کسب می کنند. این ابزار دارای ۳۲ عبارت بوده، پاسخ این عبارات در مقیاس لیکرتی تنظیم شده است و با سه مؤلفه ی اعتماد به خود در حل مسئله، شیوه اجتناب- نزدیکی به مسئله و کنترل شخصی، شیوه رویارویی یا تطابق با مشکل را بررسی می کند. دامنه ی نمره کل، از ۳۲ تا ۱۹۲ متغیر می باشد که نمره ی پایین تر از میانگین، نشان دهنده ی ارزیابی مثبت از توانایی حل مسئله ی فرد و مهارت حل مسئله ی بالاتر است.
Pاعتماد به خود در حل مسئله
تعریف نظری: بیانگر اعتقاد فرد به توانایی خود در حل مشکلات است (۳۲).
تعریف عملی: در این پژوهش، این عامل، با بهره گرفتن از عبارات ۵- ۹- ۱۰- ۱۱- ۱۸- ۲۱- ۲۲- ۲۵- ۳۰- ۳۱- ۳۲ ابزار حل مسئله ی هپنر و پیترسون اندازه گیری می شود. دامنه ی نمره دهی آن، از ۱۱ تا ۶۶ متغیر بوده و نمره ی پایین تر از میانگین، نشان دهنده ی اعتماد به نفس بالاتر دانشجو در حل مسائل و مشکلات است.
Pشیوه اجتناب- نزدیکی به مسئله
تعریف نظری: بیانگر تمایل فرد برای رد شدن از کنار مشکلات به جای مقابله با آن ها و یا تمایل به مقابله رودررو با آن ها است (۳۲).
تعریف عملی: این عامل، با بهره گرفتن از عبارات۱- ۲- ۴- ۶- ۷- ۸- ۱۲- ۱۴- ۱۵- ۱۶- ۱۷- ۱۹- ۲۰- ۲۶-۲۷- ۲۸ ابزار حل مسئله ی هپنر و پیترسون اندازه گیری می شود. دامنه ی نمره دهی آن، از ۱۶ تا ۹۶ متغیر بوده و نمره ی پایین تر از میانگین، بیانگر تمایل بیشتر فرد برای مقابله با مسائل به جای اجتناب از آن ها است.
P کنترل شخصی
تعریف نظری: استفاده از راهکار های متنوع و متفاوت در کنترل رفتار و هدفداری در فرایند حل مسئله است (۳۲).
تعریف عملی: این عامل نیز، با بهره گرفتن از عبارات ۳- ۱۳- ۲۳- ۲۴- ۲۹ ابزار حل مسئله ی هپنر و پیترسون اندازه گیری می شود. دامنه نمره دهی آن، از ۵ تا ۳۰ متغیر بوده و نمره ی پایین تر از میانگین، نشان دهنده ی توانایی بالاتر در کنترل شخصی است.
P عوامل فردی- اجتماعی
تعریف نظری: عواملی که به مشخصات فردی یک فرد مربوط می شود که شامل ویژگی های دموگرافیکی است. ویژگی های دموگرافیکی، مجموعه ای از حالات، کیفیت و مشخصات بخصوصی است که یک فرد را از افراد دیگر متمایز می کند (۳۳). براساس مطالعات مختلف، عوامل فردی- اجتماعی مرتبط با مهارت های حل مسئله شامل سن، جنس، سطح تحصیلات والدین و وضعیت اشتغال آن ها، سطح درآمد ماهیانه، انجام ورزش به طور منظم، سابقه ی مصرف سیگار و الکل، وضعیت سکونت، میزان رضایت از ارتباط با دوستان و همسالان، موفقیت درک شده ی فرد در حل مسائل و مشکلات و نوع رفتار والدین از دیدگاه فرد می باشد (۱، ۹، ۱۵، ۲۰، ۲۲، ۲۳، ۲۴، ۳۴).
تعریف عملی: در این پژوهش تعریف عملی همان تعریف نظری است که با بهره گرفتن از پرسشنامه تهیه شده، مورد سنجش قرار گرفته است.
P عوامل آموزشی
تعریف نظری: عوامل آموزشی عبارت از عواملی مانند فراگیر، فراده، برنامه، محیط و تجهیزات آموزشی در دانشگاه می باشد که آموزش فراگیران را تحت تاثیر قرار می دهد(۲۵). براساس مطالعات مختلف، عوامل آموزشی مرتبط با مهارت های حل مسئله شامل سال تحصیلی، شرکت در کلاس های مهارت های زندگی، میزان موفقیت درک شده ی فرد در مهارت های حرفه ای، بالینی و در امر تحصیل می باشد (۱، ۹، ۱۵، ۱۹، ۲۴، ۲۷).
تعریف عملی: در این پژوهش تعریف عملی همان تعریف نظری است که با بهره گرفتن از پرسشنامه تهیه شده، مورد سنجش قرار گرفته است.
P انگیزش تحصیلی
تعریف نظری: انگیزش تحصیلی به رفتارهایی اطلاق می شود که منجر به یادگیری و پیشرفت می شود (۳۰) و عبارت از تمایل فراگیر است، به آن که کاری را در قلمرو خاصی به خوبی انجام دهد و عملکردش را بطور خودجوش ارزیابی کند (۳۱).
تعریف عملی: منظور از انگیزش تحصیلی در این پژوهش، مجموعه امتیازاتی است که واحدهای مورد پژوهش از پاسخ گویی به سوالات پرسشنامه مقیاس انگیزش تحصیلی[۲۰] والرند[۲۱] (۱۹۹۲) کسب می کنند. این ابزار بر مبنای نظریه خودتعیین کنندگی دسی و ریان[۲۲] طراحی شده و شامل ۲۸ پرسش می باشد و پاسخ این پرسش ها در مقیاس لیکرتی تنظیم شده است. سه بعد انگیزش درونی[۲۳]، انگیزش بیرونی[۲۴] و بی انگیزشی[۲۵] را می سنجد و نمره ی بالاتر در هر بعد، بیانگر کاربرد بیشتر آن بعد در فرد است.

 

محدودیت های پژوهش :

وضعیت روحی و روانی دانشجویان به هنگام پاسخگویی به سوالات که غیر قابل کنترل می باشد.
فصل دوم
این فصل از پژوهش مشتمل بر دو بخش چهارچوب پژوهش و مروری بر مطالعات انجام شده است.

 

چهارچوب پژوهش :

چهارچوب این پژوهش پنداشتی است که براساس مفهوم حل مسئله استوار می باشد و در راستای آن تعریف حل مسئله، مراحل حل مسئله و عوامل مرتبط با آن با تاکید بر کسب این مهارت ها در آموزش پرستاری مورد بحث قرار می گیرد.
علاقه به مهارت های فکری، پدیده ای است که در تاریخ تعلیم و تربیت ریشه دارد، اما متاسفانه امروزه آموزشگاه ها توجه خود را به انتقال اطلاعات و حقایق علمی معطوف می کنند (۳۵). امروزه در مواجهه با مسائل جدید، بهره گیری از تفکر قالبی و روش های معمولی و سنتی مفید نیستند (۳۶). در تمام طول تاریخ آموزش و پرورش، حل مسئله یکی از هدف های مهم آموزشی به شمار می آمده و یکی از خواسته های معلمان و والدین برای کسب توانایی حل مسئله از سوی دانش آموزان بوده است. روانشناسان و نظریه پردازان مختلف نیز همواره بر اهمیت فعالیت های وابسته به حل مسئله در ایجاد یادگیری مفید و مؤثر تاکید داشته اند (۲۱). مفهوم زندگی چیزی جز مواجهه با مسائل و کوشش برای فهم و حل آن ها نیست (۳۷). مسئله عموماَ در موقعیتی نامعین و متناقض ایجاد می شود و تعیین کننده ی فاصله ی وضعیت موجود با وضعیت مطلوب است (۳۵). خنیفر می نویسد: آدمی با سرمایه های وجودی خویش می تواند احساسات، افکار، هیجانات و ادراکات خود را تحلیل و بررسی نماید و مطلوب ترین راه را برای ادامه ی حیات برگزیند (۱۱).
افراد در برخورد با مشکلات، در هر سطحی از پیچیدگی و اهمیت که باشد، با یکدیگر تفاوت هایی دارند، اما غالباَ برای مقابله با این مشکلات از روش ها و فنون خاصی بهره می برند. حل مسئله راهبرد مقابله ای مهمی است که می تواند فرد را قادر سازد تا موقعیت مشکل آفرین زندگی روزمره و تاثیر هیجانی آن را به خوبی مهار کند و از این طریق تنیدگی روانشناختی را به حداقل برساند و یا از آن پیشگیری نماید. سبک های مقابله ای و حل مسئله ی افراد در برابر مشکلات و مسائل زندگی متفاوت است. برخی افراد هنگام مواجهه با مشکلات می کوشند با ارزیابی درست و منطقی موقعیت و با بهره گرفتن از راهبردهای مؤثر، با موقعیت موجود مقابله کنند، اما عده ای دیگر در مواجهه با مشکلات به جای مقابله در جهت کسب سازگاری، به روش های مختلفی مانند کناره گیری، افسردگی، پناه بردن به الکل و مواد مخدر و … از رویارویی و برخورد با مشکلات اجتناب می کنند. (۳۸). به اعتقاد آلتون[۲۶]، انسان ها مشکلات را به کمک دانش، ارزش ها و مهارت ها، حل می کنند و بخشی از این فرایند، توسعه ی ویژگی های فردی مثل شجاعت، خود کنترلی، تصمیم گیری خوب و ملاحظه ی دیگران است (۳۴).
توانایی حل مسئله، جزء مهارت های اساسی زندگی است. فرایند نظام مندی است که بر تحلیل موقعیت مشکل تمرکز دارد. سیف در تعریف مسئله می نویسد: زمانی که یادگیرنده با موقعیتی رو به رو می شود که نمی تواند با بهره گرفتن از اطلاعات و مهارت هایی که در آن لحظه در اختیار دارد به آن موقعیت سریعاَ پاسخ دهد یا وقتی هدفی دارد و هنوز راه رسیدن به آن را نیافته است، گفته می شود با یک مسئله رو به رو شده است (۲۱). بیابانگرد حل مسئله را یافتن راه حلی مناسب برای رسیدن به هدف می داند (۳۹). از نظر سیف، حل مسئله، تشخیص و کاربرد دانش و مهارت هایی است که منجر به پاسخ درست یادگیرنده به موقعیت، یا رسیدن او به هدف مورد نظرش می شود. به عقیده ی او عنصر اساسی حل مسئله، کاربرد دانش و مهارت های از قبل آموخته شده در موقعیت های جدید است (۲۱). در واقع؛ در مشکل گشایی، برای دستیابی به هدفی می کوشیم که برای آن هیچ وسیله ی از پیش آماده ای در دست نداریم؛ باید آن هدف را به هدف های فرعی و شاید باز هم به هدف های کوچکتر تجزیه کنیم تا سرانجام به وسایل لازم دست یابیم (۷). آلتون به نقل از بکر و فندلر[۲۷] می نویسد: حل مسئله، مهارت اساسی شناخت مسئله و طی کردن گام های حل آن است (۳۴).
در حقیقت؛ حل مسئله روشی است که افراد می توانند برای برخورد با چالش های زندگی از آن استفاده نمایند. این مهارت مستلزم راهبردهای هدفمند و ویژه ای است که فرد به وسیله ی آن مشکلات زندگی را تعریف می کند، در مورد راه حل تصمیم می گیرد، راهبردهای حل مسئله را انجام داده و بر آن نظارت می کند (۳۸). به عبارت دیگر، این مهارت بر یک فرایند رفتاری- شناختی دلالت دارد که پاسخ های بالقوه مؤثر را برای یک موقعیت مشکل ساز، فراهم آورده و احتمال انتخاب مؤثرترین پاسخ را از میان پاسخ های متعدد افزایش می دهد (۱).
ادیر[۲۸] معتقد است: انسان ها به سه نوع تفکر کاربردی نیاز دارند که عبارتند از: تصمیم گیری، حل مسئله و تفکر خلاق که این سه مورد تا حد قابل توجهی با یکدیگر همپوشانی دارند. هدف فرایند حل مسئله، معمولاَ رسیدن به راه حل، پاسخ یا نتیجه گیری است (۴۰). توجه به این مسئله مهم است که تفکر انتقادی و مهارت حل مسئله هر دو به عنوان مهارت های ذهنی سطح بالا شناخته می شوند. مهارت حل مسئله زیر مجموعه ای از تفکر انتقادی بوده و راهکارهای مشابهی را به کار می گیرد. گرچه مرز بین این دو مهارت نامشخص است، اما هدف حل مسئله، ارائه ی راه حل برای مشکلات ساختارمند است، در حالیکه تفکر انتقادی برای مشکلات بدون ساختار، راه حل های منطقی ارائه می دهد (۱).

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 08:05:00 ق.ظ ]