کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • دانلود پایان نامه مدیریت درباره کیفیت ادراک شده :
  • متن کامل پایان نامه مدیریت : نظریات مکینون شاو، استیگلیتز[۱] و ساختارگرایان جدید
  • پژوهش های انجام شده در مورد طراحی و ساخت سامانه اندازه گیری دمای چند کاناله با ...
  • بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی بر تعهد سازمانی کارکنان۹۳- قسمت ۲
  • طلسم و افسون در داستانهای هزار و یک شب- قسمت ۴
  • بررسی رابطه بین اجزای تعهدی سود با میزان هموارسازی سود و فرصت¬های رشد در شرکت¬های پذیرفته¬شده در بورس اوراق بهادار تهران- قسمت ۳
  • مطالعه تطبیقی ازدواج محجورین در فقه اسلامی و حقوق ایران- قسمت ۹
  • تاثیر آزمون های عملکردی سازنده گرایی بر پیشرفت ریاضی دانش آموزان ابتدایی- قسمت ۳
  • مطالب درباره ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری ...
  • تاثیر ارزش درک شده بر پیشبرد فروش در نمایندگان فروش محصولات شرکت صبا باتری در شهر تهران با استفاده از مدل لاپیر- قسمت ۱۰
  • سیاست‌ های آمریکا درعراق پس از صدام و پیامدهای آن بر موازنه قوا در خاورمیانه- قسمت ۹
  • استفاده از منابع پایان نامه ها درباره :تعیین ظرفیت بردتغذیه ای گوزن زرد ایرانی در جزیره اشک، دریاچه ...
  • بررسی رابطه بین ساختار مالکیت و ارزش بازار شرکت¬های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران- قسمت ۲
  • مقایسه تأثیر آموزش مبتنی بر هوش‌های چندگانه و روش متداول بر یادگیری درس علوم دانش‌آموزان دختر ۸-۷ ساله مدارس ابتدایی شیراز درسال تحصیلی ۹۳-۱۳۹۲- قسمت ۲
  • شناخت اثربخشی آموزش های ضمن خدمت کارکنان فرماندهی انتظامی استان مازندران- قسمت ۱۴
  • بررسی ابعاد شخصیتی پیامبر (ص) از دیدگاه مولای متقیان امیر مؤمنان (ص)- قسمت ۶
  • بررسی مسأله این‌همانی شخصی بر اساس مبانی ملاصدرا- قسمت ۳
  • بررسی فقهی حقوقی ضمانت بانک مرکزی در کاهش ارزش پول- قسمت ۱۳
  • دانلود فایل های پایان نامه در رابطه با ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری ...
  • اعتبار و درستی‌سنجی سیستم مبتنی بر منطق فازی- قسمت ۵
  • مقایسه ویژگی‌های شخصیتی و راهبردهای مقابله‌ای در افراد موفق و افراد ناموفق در درمان با متادون- قسمت ۱۰
  • پیش بینی کوتاه مدت بار استان مازندران با استفاده از سیستم ...
  • تحلیل نظریه مشورتی دیوان بین المللی دادگستری در قضیه استقلال کوزوو- قسمت 2
  • برآورد کل بار رسوبی کف در آبراهه¬ها براساس مدل رگرسیون بردار پشتیبان (SVR) و الگوریتم بهینه¬سازی اجتماع ذرات (PSO)- قسمت 18
  • بررسی رابطه باورهای هوشی، عزت نفس و انگیزه پیشرفت با کارآفرینی دانشجویان دانشگاه آزاد مرودشت- قسمت ۲
  • تحقیقات انجام شده با موضوع ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در ...
  • صور خیال در شعر نو در آثار نیما یوشیج ، سهراب سپهری ، مهدی اخوان ثالث و احمد شاملو ۹۱- قسمت ۲۲
  • طراحی، شبیه سازی وساخت یک آنتن میکرواستریپی جدید با قابلیت کنترل چند باند فرکانسی- قسمت ۶
  • بررسی عوامل موثر بر ارزش ویژه نام و نشان تجاری از ...
  • دانلود منابع تحقیقاتی برای نگارش مقاله ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در ...
  • نگارش پایان نامه با موضوع بررسی اثرات زیست محیطی نیروگاه، پتروشیمی و پالایشگاه بر منابع خاک برخوار غربی- ...
  • بررسی نقش برنامه درسی پنهان بر مسئولیت پذیری دانش آموزان مقطع متوسطه اول از دیدگاه معلمان مطالعه موردی شهر گیلانغرب- قسمت ۲
  • بررسی رابطه عزت نفس مدیران با رضایت شغلی کارکنان مطالعه موردی سازمان مرکزی بنادر و دریانوردی- قسمت ۲




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      تأثیر ساختار هیأت¬ مدیره شرکت¬ها بر سیاست¬های متهورانه مالیاتی شرکت¬های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران- قسمت ۵ ...

    لینکویس[۴۵](۱۹۸۴) یکی از حامیان این تئوری است که، ذینفع را این گونه تعریف می کند “ذینفع، افراد یا سازمان هایی هستند که به نوعی از فعالیت های سازمان متاثر میشوند و میتواند، تقویت کننده یا مانع موفقیت سازمان شوند. ذینفعان ممکن است برنده یا بازنده باشند و نیز میتوانند بخش از تصمیم گیرندگان، کاربران، مصرف کنندگان و فعالان فعالیتهای سازمان باشند”.
    این تئوری مشخص می کند که خیلی از گروه ها از جمله گروه های سیاسی، سرمایهگذاران، مشتریان، فراهمآورندگان، سازمان های دولتی و مرتبط با شرکت ارتباط دارند و تحت تاثیر تصمیمگیری های شرکت قرار می گیرند.
    دولت به عنوان یک ذی نفع از مزایای اطلاعات شفاف ناشی از سیستم حاکمیت شرکتی برخوردار می گردد. در چنین شرایطی، سیستم حاکمیت شرکتی مطلوب از منظر دولت به رویکردی اطلاق می شود که حقوق دولت نیز به عنوان یکی از گروه های ذینفع رعایت گردیده و سهم وی از سود شرکت به صورت دقیق و روشن مشخص شود. لازمه این امر آن است که سهامداران نهادی نظارت کافی بر عملکرد شرکت داشته و فعالیت گرا باشند و هیأت مدیره شرکت ها نیز توجه به حقوق تمامی ذینفعان را در اولویت و دستورکار خود قرار دهند. در این میان، مالیات به عنوان بارزترین حقوق دولت از اهمیت بسزایی برخوردار است و چنانچه موارد فوق رعایت نگردد، باعث به وجود آمدن اختلاف سود ابرازی شرکت ها با سود تعیین شده مشمول مالیات از طرف مقامات مالیاتی خواهد شد.
    تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)
    تئوری ذینفعان در برابر تئوری نمایندگی
    آیا ممکن است شرکت ها بتوانند ثروت سهامداران را در یک چارچوب تئوری نمایندگی افزایش دهند و در همان زمان منافع تعداد کثیری از ذینفعان را برآورده سازند؟ به عبارت دیگر آیا بین تئوری ذینفعان و تئوری نمایندگی توافقی وجود دارد؟ در واقع، از لحاظ نظری تفاوتهای مشخصی بین دو الگوی تئوری را سازش ناپذیر می سازد. لکن با بررسی دقیقتر می توان به شباهت هایی بین این دو تئوری پی برد به عنوان مثال، مدیران به عنوان یک گروه از ذینفعان در موضع کنترل نهایی قرار دارند چون آن ها دارای قدمت تصمیمگیری هستند که به آن ها اجازه می دهد تا منابع شرکت را به صورتی موافق با ادعاهای دیگر گروه های ذینفع تخصیص دهند(هیل و جونز، ۱۹۹۲). این بدان معنا است که مدیر شرکت در نهایت مسئول رفع نیازها و انتظارات ذینفعان می باشد. با بهره گرفتن از واژگان تئوری نمایندگی با فرض وضعیت مسئولیت منحصر به فرد مدیران، منافع آن ها نه تنها باید با منافع سهامداران، بلکه با منافع تمام گروه های ذینفعان دیگر هماهنگ شوند، همانطور که در گفتار ذیل بیان شده است که: “…بین گروه کلی روابط ذینفع-کاگزار و روابط کارگمار-کارگزار تعادلی وجود دارد که در تئوری نمایندگی بیان می شود. روابط ذینفع-کارگزار تعادلی وجود دارد که در تئوری نمایندگی بیان می شود. بین روابط ذینفعان-کارگزار و روابط کارگمار-کارگزار هر دو مستلزم یک قرارداد صریح یا ضمنی می باشند که هدف آن سازگاری بین منافع مختلف است. به علاوه هر دو رابطه با ساختار حاکمیت شرکتی کنترل می شوند”(هیل و جونز، ۱۹۹۲). همانطوری که پیشتر گفته شد، پذیرش دیدگاه تئوری نمایندگی منجر به تبیین تئوری بر اساس منفعت شخصی می شود، در حالی که پذیرش دیدگاه تئوری هزینه معاملات، منجر به بازار سرمایه و پیشگیری از فروپاشی شرکت ها ممکن نیست مگر آن که بتوان به نحوی این دو دیدگاه را با هم ادغام کرد، در غیر این صورت نمیتوان به حاکمیت شرکتی مناسبی دستیافت (حساس یگانه، ۱۳۸۶).
    ترکیب تئوریها
    تئوریهای مذکور هر یک دیدگاه منحصربهفردی به این مسئله دارند که جایگاه هیأت مدیره در شرکت چگونه است. تئوری نمایندگی بر تضاد منافع بین مدیر و مالک تمرکز دارد، در حالی که تئوری مباشرت به مدیران به عنوان مباشران نگاه می کند و بر این فرض استوار است که یک همسویی بین مباشران و اهداف سازمانی وجود دارد. از طرفی تئوری ذینفعان در رابطه با منافع گروه های مختلف ذینفع روبرو است. تئوری وابسته به منابع نیز بر اهمیت هیأت مدیره به عنوان یک منبع تاکید می کند و فراتر از نقش سنتیاش در تئوری نمایندگی (مسئولیت نظارت) گام بر میدارد. در میان تئوریهای بحث شده، دیدگاه تئوری نمایندگی در میان نویسندگان و محققین دانشگاهی مختلف بیشترین توجه را دارا می باشد. تئوری نمایندگی پایهای برای استانداردهای راهبردی، آییننامهها و اصول به وسیلهی سازمان های زیادی از قبیل؛ سازمان همکاری توسعه اقتصادی[۴۶] ؛صندوق بین المللی پول (۱۹۹۲) میباشد. هیأت مدیره توسط سهامداران منصوب می شود تا مدیران را برای محافظت از منابع سهامداران نظارت و کنترل کنند و انتظار میرود که این نقش به وسیلهی استقلال اعضایغیرموظف و جدایی ریاست هیأت مدیره و مدیرعامل موثرتر شود. در بخش بعدی از چهار دیدگاه تئوریکی بالا بهره میگیریم تا ساختار هیأت مدیره را بشناسیم و تاثیر آن را روی سیاست های متهورانه مالیاتی شناسایی کنیم.
    عکس مرتبط با اقتصاد
    ۲-۲-۴) ساختار هیأت مدیره
    شرکت باید توسط هیأت مدیرهای کارا هدایت شود که این هیأت مدیره مسئول موفقیت شرکت است. نقش هیأت مدیره هدایت شرکت در چارچوبی از کنترلهای اثربخش و سنجیده میباشد که او را قادر به ارزیابی و مدیریت ریسک می کند. هیأت مدیره باید اهداف راهبردی شرکت را تعیین کند و اطمینان یابد که منابع انسانی و مالی لازم به منظور تحقق اهداف شرکت وجود دارد و همچنین باید با تعیین ارزشها و استانداردهای شرکت، تعهدات خود را نسبت به سهامداران و سایر ذینفعان اعمال کند.
    اعضای هیأت مدیره از بین خود فردی را به عنوان رئیس انتخاب می کنند که مسئول هدایت و رهبری هیأت مدیره است.
    رئیس هیأت مدیره باید اطمینان یابد که اطلاعات صحیح به موقع و واضح در اختیار مدیران قرار میگیرد. رئیس هیأت مدیره باید ارتباطات ساختاری بین مدیراناجرایی و غیراجرایی ایجاد کرده و امکان مشارکت اثربخش اعضای غیرموظف را در امور خاص فراهم نماید(گزارش کنسل[۴۷]، ۲۰۰۳). چارچوب حاکمیت شرکتی باید هدایت راهبردی شرکت و نظارت بر کارایی مدیریت توسط هیأت مدیره و همچنین پاسخگویی هیأت مدیره به شرکت و سهامداران را تضمین کند.
    هیأت مدیره باید بر مبنایی کاملا آگاهانه، با حسن نیت و با پشتکار و مراقبت مقتضی و به نفع شرکت و سهامدارن انجام وظیفه نماید. در شرایطی که تصمیمات هیأت مدیره، گروه های مختلف سهامداران را به گونهای متفاوت تحت تاثیر قرار می دهد، باید با کلیه سهامداران به نحو منصفانه برخورد شود(جلالی، فاطمه، ۱۳۸۶).
    به طور خلاصه هیأت مدیره باید وظایف کلیدی مشخصی به این شرح را برآورده کند:
    بازبینی و هدایت راهبردی شرکت، برنامه ریزی طرحهای عمده، تعیین سیاست های مربوط به ریسک، نظارت بر اجرای صحیح عملکرد شرکت، نظارت بر مخارج سرمایهای عمده، هزینه های تحصیل و نقدینهکردن سرمایهگذاری.
    نظارت بر کارایی رویه های حاکمیت شرکتی و ایجاد تغییرات مورد نیاز.
    تعیین پاداش، نظارت و در مواقع ضروری جایگزینی مدیران اجرایی کلیدی
    همسوکردن پاداش هیأت مدیره و مدیران اجرایی کلیدی با منافع بلندمدت شرکت و سهامداران.
    ایجاد فرایندهای رسمی و شفاف در خصوص انتخاب و انتصاب هیأت مدیره.
    اطمینان از یکپارچگی سیستمهای گزارشگری مالی و حسابداری شرکت از جمله حسابرسی مستقل و اطمینان از اینکه سیستمهای مدیریت ریسک، کنترل مالی و عملیاتی در مکان مناسب وجود داشته و با قانون و استانداردهای مربوطه مطابقت دارند.
    حسابداری266″ />
    نظارت بر فرایندهای افشا و تبادل اطلاعات (حساس یگانه، ۱۳۸۶). جانسون[۴۸](۲۰۰۴) بیان میکند که هیأت مدیره باید قادر به اعمال قضاوت عینی مستقل در امور شرکت باشد و همچنین تعیین کمیته هیأت مدیره، تفویض اختیار اعضا و فرایندهای کاری باید به خوبی توسط هیأت مدیره تعریف و افشا گردد. اعضای هیأت مدیره باید قادر باشند که مسئولیتهایشان را به گونهای اثربخش برعهده گیرند و بهمنظور مسئولیتهای خود باید به اطلاعات به موقع، مرتبط و صحیح دسترسی داشته باشند.
    ویلن و هانگر[۴۹] (۲۰۰۴) وظایف اولیه هیأت مدیره را اینگونه خلاصه می کنند:
    نظارت: یک هیأت مدیره باید خودش را در کنار و همسو با پیشرفت(همداخل و همخارج)سازمان قرار دهد. هیأت مدیره علاوه بر استفاده از اطلاعات در تصمیمگیریها، می توانند عدمتوجه به برخی مشکلات و راه های پیشرفت را به مدیرعامل گوشزد کند.
    ارزیابی و تاثیرگذاری: هیأت مدیره میتواند وعدهها، تصمیمات و اعمال مدیرعامل را بررسی کرده، تا آن ها موافقت یا مخالفت نماید، توصیه یا پیشنهاد دهد و جایگزینها را مطرح کند. اکثر هیأت مدیرههای فعال این اعمال را علاوه بر نظارت بر فعالیتهای مدیریت، انجام میدهند.
    به کار انداختن و تصمیم گرفتن: هیأت مدیره می تواند رسالت مشترک را طراحی و گزینه های استراتژیک را در مدیریتش مشخص کند.
    ۲-۲-۵) هیأت مدیره و مسئولیتآن
    هیأت مدیره نسبت به صحت و منصفانه بودن حسابهای مالی مسئولیت دارد با این حال، غالبا دادگاه ها از تعیین وظایف سنگین هیأت مدیره شانه خالی می نمایند. طی سال های اخیر، مواردی مشاهده شده است که دادگاه ها تلاش کردهاند بکارگیری استانداردهای بیشتری را جهت هیأت مدیره پیشنهادکنند. براساس قانون شرکت ها (۱۹۸۵) اعضای هیأت مدیره به عنوان تضمین کننده صحت و منصفانه بودن صورتهایمالی شناخته شدهاند. اما دادگاه ها و مراجع قضایی با تفسیری که از قانون داشتند، حوزه وظایف هیأت مدیره را محدود به وظایف عادی و بر اساس مهارتهای آن ها تعیین نمودند. بدینترتیب، هیأت مدیرهای که صورتهایمالی را به کمک حسابداران رسمی تهیه مینمایند، میتواند از مسئولیت در قبال صحت و منصفانه بودن صورتهای مالی شانه خالیکند.
    هیأت مدیره علاوه بر تعهدات خود نسبت به مدیریت مناسب شرکت و حرکت در جهت منافع سهامداران، مسئولیت های دیگری از قبیل حفاظت از دارائی ها، جلوگیری از وقوع تقلب و کشف تقلبهای انجامشده و سایر اعمالغیرقانونی را برعهده دارد.
    روشها و رویه های حسابداری و سایر کنترلهای مالی در صورتی که توسط حسابرسان داخلی و نیز کمیته حسابرسی به طور منظم بررسی شوند، می توانند موثرتر باشند. هیأت مدیره باید به منظور دستیابی به اطلاعات و صورت هایمالی صحیح و منصفانه، به طور مستمر سیاستها و روش های حسابداری مناسب را براساس استاندارهای موجود بکاربرده و در مواقعی که نیاز به برآورد باشد، برآوردهای انجامشده به طور منطقی و محتاطانه صورت پذیرد.
    افزایش حقوق هیأت مدیره، پاداش و حق اختیار خرید سهامی که به آن ها تعلق می گیرد، دیدگاهی را تداعی می کند که مدیران بیشتر به دنبال کسب منافع خود هستند و از منافع سهامداران شرکت غافلاند. این امر تا جایی پیشرفت که در بسیاری از موارد حتی با وجود پدیدار شدن علایم ورشکستگی مالی، حقوق تعلق گرفته به هیأت مدیره کاهش نمی یابد.
    شرکت ها از طریق تصمیمهای اتخاذ شده از سوی هیأت مدیره خود، اقدام به تنظیم سیاستها و اهداف خود مینمایند. اهداف مذکور از سوی مدیران ارشد به مدیران اجرایی شرکت ابلاغ می شود تا سیاست های اتخاذ شده اجرا گردند. فرض بر آن است که هیأت مدیره با تطابق نتایج واقعی عملیات با اهداف تعیینشده، هر چه سریعتر مشکلات ایجادشده را شناسایی و پس از یافتن دلایل انحراف از اهداف تعیینشده، اقدام به اصلاح مشکلات نماید.
    از سوی دیگر، حسابرسان ملزم هستند تا مهارتهای حرفهای خود را بصورت بیطرفانه بهکاربرند و درعینحال، ویژگی استقلال و دیدگاه انتقادی خود را حفظ نمایند. در این میان، هیأت مدیره باید تلاش نماید تا رابطه بین حسابرسان و مدیریت با سهولت بیشتری پیش رود. این روند باید بهگونهای باشد که مدیران نسبت به مسئولیتهای خود واقف بوده و ضمن رعایت کنترلهای داخل واحد تجاری، به سوی تداوم فعالیت گام بردارند و توضیحات لازم جهت حسابرسان ارائه گردد.
    ۲-۲-۶) هیأت مدیره بعنوان سازوکاری نظارتی
    برای تقلیل زیان باقیمانده به افراد ذینفع از تهور مالیاتی و درنتیجه کنترل معضل نمایندگی، سیستمهای تصمیمگیری مناسبی که مدیریت و کنترل تصمیمات با اهمیت را در تمامی سطوح شرکت تفکیک میکنند ضرورت دارند(فاما و جنسن، ۱۹۸۳[۵۰]). هیأت مدیره یکی از چنین سیستمهای تصمیمگیری است. یعنی یک دستگاه حکمفرمای شرکتی با اهمیت مورداستفاده برای تایید و نظارت بر مهمترین تصمیمات شرکتی و استخدام، اخراج و پرداخت حقوق و مزایای مدیران سطح عالیرتبه در شرکت است. هیأت مدیره اختیار خود را برای کنترل داخلی و دیگر تصمیمات از سهامداران شرکت دریافت میکند. دارای اختیار محدود ساختن هرگونه زیان باقیمانده ناشی از معضل نمایندگی میباشد چون از مسئولیت نهایی در چارچوب نمایندگی برای فراهمنمودن سازوکارهای کمهزینه برای جایگزینی یا جابجایی مدیریت ارشد به نفع سهامداران برخوردار است. این امر باعث می-شود تا هیأت مدیره به نقطه اوج یا راس امور کنترل تصمیمات در شرکت تبدیل شود.
    هیأت مدیره همچنین از مسئولیت نهایی برای تصمیمات راهبردی که شرکت برای تمامی افراد ذینفع و بطورکلی برای جامعه اتخاذ میکند، برخوردار است. بنابراین، هیأت مدیره باید بر مدیریت نظارت نماید تا اطمینان یابد که به میزان کافی به انتظارات فرد ذینفع و اجتماعی رسیدگی میشود(رز، ۲۰۰۷)[۵۱].
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    ۲-۲-۷) ترکیب هیأت مدیره و تهور مالیاتی (اعضای موظف و غیرموظف):
    فاما و جنسن(۱۹۸۳)[۵۲] اینگونه استدلال میکنند که ترکیب هیأت مدیره یک عامل حیاتی در ایجاد هیأت مدیرهای است که ناظر اثربخش بر اعمال مدیریت بوده و بر ارزش برخورداری از اعضای غیرموظف و موظف بر هیأت مدیره تاکید دارد. آن ها همچنین بر این موضوع تاکید دارند که اثربخشی هیأت مدیره در نظارت بر مدیریت، تابعی از ترکیب اعضای غیرموظف و موظف است در خدمت هیأت مدیره میباشند. به همین ترتیب، ابراهیم و همکارانش(۲۰۰۳)[۵۳] بر این مدعا هستند که ترکیب هیأت مدیره بر پاسخگویی شرکت به نیازهای جامعه تاثیرگذار است.
    قابلیت وجود یا حضور هیأت مدیره بعنوان سازوکار حاصل داخلی کمهزینه کنترل را میتوان با گنجاندن اعضایغیرموظف در هیأت مدیره ارتقا داد (فاما، ۱۹۸۰). ارزش افزودهای که اعضای غیرموظف با خود به همراه دارد را میتوان به بهترین نحو با لحاظ نمودن آن بعنوان داوران حرفهای قدردانی نمود داورانی که وظیفه آن ها پیشبینی رقابت میان مدیران ارشد شرکت است. هیأت مدیره معمولاً شامل تعداد زیادی از اعضایغیرموظف است که بعنوان میانجیهایی در توافقات بین اعضای موظف و تصمیمات تحریمی ایفای نقش میکنند که دربرگیرنده معضلات عمده نمایندگی است. انتصاب نسبت بالاتری از اعضای موظف در هیأت مدیره باید باعث ارتقا اثربخشی آن ها در نظارت بر مدیریت و بهبود تطبیق شرکتی شود.(فاما و جنسن، ۱۹۸۳).
    تحقیقات پیشین از جمله: دیانجل، (۱۹۹۴)؛ بیسلی، (۱۹۹۶)؛ یرماک، (۱۹۹۶) و اوزون، (۲۰۰۴) به بررسی تاثیر نظارت موثر بر احتمال گزارشدهی مالی و کلاهبرداری شرکتی پرداختهاست. این تحقیقات نشان می دهد که شرکت های دارای نظارت موثرتر بر مدیریت کمتر احتمال دارد در کلاهبرداریهای شرکتی درگیر شوند چرا که اعضای غیرموظف از انگیزه ناچیزی برای حضور در این گونه رفتار برخوردارند. بویژه، پرداخت حقوق و مزایا به اعضای غیرموظف معمولاً ارتباطی با عملکرد مالی و یا قیمت سهام شرکت ندارد، این مدیران از انگیزه بیشتری برای نظارت بر مدیریت برخوردارند. بازار خارجی برای اعضایغیرموظف نیز باید به عملکرد مناسب پاداش داده و به اعضای غیرموظف نظم ببخشد که در نظارت بر مدیریت ناکارامد هستند.
    ادبیات مسئولیت اجتماعیشرکتی نیز بر اهمیت اعضایغیرموظف در نظارت بر رفتار مدیرعامل در مقوله تصمیمات راهبردی کلیدی تاکید دارد که بطورکلی بر جامعه تاثیرگذاراست (پیرس و زهرا، ۱۹۹۱، ابراهیم ۲۰۰۳، رز، ۲۰۰۷ ). اعضای غیرموظف در نقش های خود بعنوان ناظران تصمیمات راهبردی شرکتی، باید بنحوی فعال حامی پاسخگویی بیشتر شرکت به نیازهای جامعه باشند. همچنین تایید میکنند که اعضایغیرموظف به احتمال زیاد نسبت به اعضای موظف مخالف تعریف نامشخص عملکردی از شرکت هستند که عمدتاً بر روی معیارهای مالی متمرکز بوده و به پاسخگویی بیشتر به نیازهای جامعه گرایش دارند (ابراهیم و همکارانش، ۲۰۰۳).
    هرچندکه، مدیران در استرالیا از مسئولیت قانونی معمول برای برقراری سیستمهای کنترل داخلی در شرکت و نظارت بر مدیریت برخوردارند. سطح واقعی که بر اساس آن برنامه ریزی مالیات در شرکت انجام میپذیرد بههیچوجه دلیلی برای مدیران نیست تا از وظیفه قانونی خود نسبت به سهامداران و دیگر افراد ذینفع در شرکت چشمپوشی نمایند (رامسی، [۵۴]۱۹۹۹؛ ویلیامز[۵۵]، ۲۰۰۷). درواقع، هیأت مدیره دربرگیرنده مسئولیت نهایی برای امور مالیاتی شرکت است و باید در برابر سهامداران و دیگر افراد ذینفع پاسخگو باشد (هارتنت، [۵۶]۲۰۰۸).
    چنانچه برنامه ریزی مالیات شرکت در سطح نسبتاً پایین در شرکت رخدهد، وجود هیأت مدیره کارامد که بتواند بدرستی بر برنامه ریزی مالیات شرکت نظارت کند و پیادهسازی فرایند مورداستفاده توسط مدیریت از اهمیت حتی بیشتری برای شرکت برخوردار میشود. لاندولف[۵۷] (۲۰۰۶) اینگونه بیان میدارد که ریسکهای مواجهشده در موضوعات مالیاتی از تنوع بیشتری برخوردارند، هیأت مدیره در چارچوب راهبرد مدیریت ریسک شرکت باید بطور مستقیم خود را درگیر در برنامه ریزی مالیات شرکت نماید. وی همچنین بر این موضوع اذعان دارد که پس از لحاظ نمودن جنبههای مهم ثبات، تطبیق با فعالیتهای کسبوکار و ساختارهای مالیاتی، فرهنگ مالیاتی شرکت و مقوله پرداخت سهم منصفانهای از مالیات های شرکت، هیأت مدیره باید چنین راهبردی را بدقت پیاده سازد. علاوه براین، همانطور که پیشتر ذکر شد، مقامات مالیاتی استرالیا و بریتانیا به اهمیت هیأت مدیره را بعنوان سازوکار کنترل داخلی واقفند که بتواند نقشی را در محدودنمودن تهور مالیاتی شرکتی ایفا نماید. حرفه حسابداری نیز نقش کلیدی را به رسمیت میشناسد که بر اساس آن هیأت مدیره در نظارت بر مدیریت ایفا میکند. سرمایهگذاران نیز از شرکت انتظار دارند تا نشاندهند که آن ها با مقررات مالیاتی تطبیق مییابند. براساس مبحث پیش، چنین انتظاری معقول است که برخورداری از نسبت بیشتری از اعضایغیرموظف در هیأت مدیره میتواند بنحوی قابلملاحظه به کاهش احتمال تهور مالیاتی بیانجامد.
    ۲-۲-۸) معیارهای سنجش ساختار هیأت مدیره
    نقش و تاثیر هیأت مدیره توسط محققان رشته های مختلف مثل: حقوق، اقتصاد، حسابداری مالی، جامعهشناسی، مدیریت استراتژیک و نظریه سازمانی مورد بررسی قرار گرفته و تعدادی آثار مکتوب خارجی درباره تاثیر ساختار هیأت مدیره بر سیاست های متهورانه مالیاتی نوشته شده است. محققان بی شماری به موضوعات دیگری از قبیل: مالکیت، تغییر مدیرعامل در یک شرکت و اثر آنر بر روی عملکرد توجه کرده اند.
    در اینجا نیز یک سری عناصر برای ساختار هیات مدیره تعریف نموده ایم و سعی بر آن است که میزان اثرگذاری این عناصر را بر سیاست های متهورانه مالیاتی سنجیده شود.
    نسبت تغییرات هیأت مدیره
    شرکت به وسیله هیأت مدیرهای که از بین صاحبان سهام انتخاب شده و کلا یا بعضا قابل عزل میباشند اداره خواهد شد. عده اعضای هیأت مدیره در شرکت های سهامی عمومی نباید از پنج نفر کمتر باشد.
    در صورتیکه بر اثر فوت یا استعفا یا سلب شرایط از یک یا چند نفر از مدیران تعداد اعضا هیأت مدیره از حداقل مقرر در این قانون کمتر شود اعضا علیالبدل به ترتیب مقرر در اساسنامه و الا به ترتیب مقرر توسط مجمع عمومی جای آنان را خواهند گرفت و درصورتی که عضو علیالبدل تعیین نشده باشد و یا تعداد اعضا علیالبدل کافی برای تصدی محلهای خالی در هیأت مدیره نباشد مدیران باقی مانده باید بلافاصله مجمع عمومی عادی شرکت را جهت تکمیل اعضا هیأت مدیره دعوت نمایند (ماده ۱۱۲قانون تجارت).
    همچنین در ماده ۱۱۹ قانون تجارت آمده است؛ هیأت مدیره در اولین جلسه خود از بین اعضا هیات یک رئیس و یک نایبرئیس که باید شخص حقیقی باشند برای هیأت مدیره تعیین مینماید. مدت ریاست رئیس و نیابت نایب رئیس هیأت مدیره بیش از مدت عضویت آن ها در هیأت مدیره نخواهد بود. هیأت مدیره در هر موقع میتواند رئیس و نایب رئیس هیأت مدیره را از سمتهای مذکور عزل کند. هر ترتیبی خلاف این ماده مقرر شود کان لم یکن خواهد بود.
    نسبت مدیران موظف
    فاما و جانسون (۱۹۸۳) معتقدند وجود اکثریت مدیران موظف در هیأت مدیره منجر به عملکرد بالای شرکت می شود چرا که این مدیران تصور بهتری از شرکت داشته و در رهبری شرکت در جایگاه بالاتری نسبت به مدیران غیرموظف قرار دارند و در نتیجه می توانند تصمیمات بهتر و کاراتری بگیرند و هیأت مدیره را وسیلهای برای نظارت مدیران معرفی می کنند و هیأت مدیره را متشکل از دو قسمت می دانند:
    الف)اعضای موظف، مدیرانی که در شرکت سمت اجرایی دارند.
    ب)مدیران غیر موظف، مدیرانی که تمام وقت در استخدام شرکت نیستند.
    البته مدیران غیرموظف نقش بزرگتری در نظارت مدیریت، در مقایسه با اعضای موظف هیأت مدیره دارند. در واقع فاما (۱۹۸۰) بیان می کند که وجود مدیران غیرموظف در هیأت مدیره امکان تبانی مدیران و سلب حقوق و ثروت سهامداران کاهش می یابد و هیأت مدیره به عنوان یک مکانیسم وادار کننده بازار، در کاهش هزینه های داخلی و افزایش نظارت موثر است. همچنین بیان می کنند که هیأت مدیره در صورتی وسیلهای موثر برای نظارت بر تصمیمات است که بتوانند نظر (رای) مدیران ارشد را محدود کنند. این محدودیت به سبب وجود اعضای غیرموظف که مستقلند، اعمال می شود.
    اعضای موظف شرکت بطورمعمول مهمترین اعضای هیأت مدیره هستند چراکه آن ها از اطلاعات ارزشمندی درباره فعالیتهای شرکت برخوردارند که به هیأت مدیره کمک میکند تا بعنوان سازوکارهای کنترل تصمیمگیری اثرگذار ایفای نقش نمایند (فاما، ۱۹۸۰ [۵۸] ؛ فاما و جنسن، [۵۹]۱۹۸۳). ازاینرو از این هیاتانتظار میرود تا دربرگیرنده گروه های مدیریت شرکتی متعددی باشند.هرچندکه، هیأت مدیره قادر به ایفای نقش موثر در کنترل تصمیمات نخواهد بود مگراینکه این صلاحدید را محدود نماید که هریک از مدیران باید تصمیمات کلیدی بگیرند (بیسلی، ۱۹۹۶).
    استیلای هیأت مدیره بر مدیریت میتواند مدیران را به تبانی و سلبثروت سهامدار با حضور در فعالیتهای کلاهبرداری ترغیب نماید. درواقع، شواهد مبین این مساله است که مدیران اقلام حسابداری ارائهشده در گزارش مالی شرکت را دستکاری خواهند کرد زیرا با انجام اینکار آن ها حقوق و مزایای خود را افزایش میدهند که با عملکرد مالی شرکت و یا بهای سهام شرکت مرتبط است (فاما، ۱۹۸۰؛ دیانجلو و همکاران[۶۰]، ۱۹۹۴؛ یرماک[۶۱]، ۱۹۹۶). در یک مجموعه مطالعاتی در مقولهای گستردهتر که دربرگیرنده رویدادهای کلاهبرداری در صورتهای مالی، کلاهبرداری دولتی و تخطیهای مقرراتی است، اوزون و همکارانش(۲۰۰۴)[۶۲] نشان میدهند که مدیران برای افزایش ثروت خود مرتکب کلاهبرداری میشوند.
    از این رو نسبت مدیران موظف یک موضوع مهم است و باید اثر آن روی تصمیمات آنان و سیاست هایی که اتخاذ می شود خصوصا سیاست های متهورانه مالیات مورد بررسی قرار گیرد تا بتواند بینش سودمند برای مطالعات فراهم آورد.
    نقش دوگانه مدیرعامل
    اگر مدیرعامل رئیس هیأت مدیره نیز باشد، به این وضعیت دوگانگی وظیفه مدیرعامل اطلاق میگردد و در این حالت مدیرعامل به طور بالقوه اختیار بیشتری دارد. ساختار دوگانه همچنین به مدیرعامل اجازه می دهد تا اطلاعات در دسترس سایر اعضای هیأت مدیره را به طور موثری کنترل کند و بنابراین ممکن است از نظارت موثر جلوگیری به عمل آورد (جنسن، ۱۹۹۳). ازآنجاکه مدیران از مزیت اطلاعات فراوان بدلیل موقعیت تماموقت خود و معلومات اعضای موظف برخوردارند، هیأت مدیره میتواند براحتی تبدیل به ابزار مدیریت شده و بموجب آن از منافع سهامدار چشمپوشی و غفلت نماید (ویلیامسون[۶۳]، ۲۰۰۷).
    بین اعضای هیأت مدیره، باید توازن قوا وجود داشته باشد تا هیچکس قادر به کنترل “بی قید و شرط” فرایند تصمیمگیری در شرکت نباشد. علاوهبراین تقسیم مسئولیت ها در سطح عالی شرکت، باید به روشنی مشخص شده باشد تا از توازن قوا و حدود اختیارات اعضای هیأت مدیره اطمینان کافی حاصل شود(کادبری[۶۴] ، ۱۹۹۲).
    بر اساس تحقیقهای علمی انجامشد، تفکیک وظایف رئیس هیأت مدیره و مدیرعامل از جمله محرکهایی به شمار میآید که به دلیل اعطای استقلال بیشتر در تصمیمگیری، موجب کاهش مشکلات نمایندگی و بهبود عملکرد شرکت میشود. برخی از تحقیقات نیز نشان می دهد که تفکیک وظایف، واقعا موجب بهبود قابل ملاحظهای در عملکرد مالی شرکت شدهاست (پیل و اودانل[۶۵]، ۱۹۹۵).
    به نظر میرسد که فرهنگ حاکم بر هیأت مدیره شرکت های امریکایی با بروز هرگونه تظادی در میان اعضای آن مخالف است، یعنی مدیرعامل (که معمولا رئیس هیأت مدیره نیز می باشد) درای قدرت نامحدود بوده و کنترل نهایی فرایند تصمیمگیری شرکت را در اختیار دارد.علاوه بر این معمولا تعداد اعضای هیأت مدیره در شرکت های امریکایی زیاد است که این امر خود موجب کاهش اثر بخشی آن ها می شود در واقع شواهد آماری نشان دادهاست که عملکرد و ارزش شرکت، با تعداد اعضای هیأت مدیره نسبت معکوس دارد(یرماک[۶۶]، ۲۰۰۶).
    در اکثریت قریب به اتفاق شرکت ها مدیرعامل و رئیسهیأت مدیره یک فرد واحد است در حالی که اجماع عموم در مخالفت با این امر روز به روز در حال افزایش می باشد.
    بهترین کار آن است که شرکت های اروپایی خود به تفکیک وظایف رئیس هیأت مدیره و مدیرعامل روی آورند تا قادر به ایجاد یک سازوکار کنترلی در قلب نظام حاکمیت شرکتی خود باشند.
    گزارش کادبری در سال ۱۹۹۲ وظایف رئیس هیأت مدیره را این گونه بیان می کند: مسئولیت پاسخگویی اعمال هیأت مدیره، حلو فصل موضوع عضویت بین هیأت مدیره و سهامداران، اطمیناندادن به انجام تمام کار لیست هیأت مدیره، تشویق و قادر ساختن تمامی مدیران اعم از اجرایی و غیراجرایی به ایفای کامل نقش خود. رئیس هیأت مدیره عقاید بیانشده را می شنود، به آن ها نظم میبخشد و هیأت مدیره را قادر به اتخاذ تصمیمات واحد و تاثیرگذاری نمایند.
    در مورد نقش دوگانه مدیرعامل، تئوری مباشرت بعنوان دیدگاه موافق آن و تئوری نمایندگی بعنوان دیدگاه مخالف وجود دارد که با هم جمع نمیشوند.
    الف) دیدگاه موافق با دوگانگی (تئوری مباشرت)
    لیتون و تاین[۶۷] (۱۹۹۳) بیان میکنند که رئیس هیأت مدیره در فرایند تصمیمگیری نقش مهمی ایفا می کند و از طرفی نظارت موثر مدیران، توسط مدیرعامل انجام می شود. به نظر ایشان اگر این دو نقش ترکیب شده و توسط یک فرد به عهد گرفته شود یک رهبری یکپارچه و قدرتمند فراهم خواهد آمد. دیدگاه تئوری مباشرت این است که مدیرعامل به عنوان یک رهبر قوی در جهت منافع سهامداران خدمت می کند. همچنین نقش دوگانه مدیرعامل، سازبرگ ساختار مهمی برای نظارت هیأت مدیره می باشد.

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
    [چهارشنبه 1400-01-25] [ 01:15:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      طلسم و افسون در داستانهای هزار و یک شب- قسمت ۴ ...

    دیدگاه پیرس را، که بی تردید می توان نگرشی ” کاربرد شناختی[۵۵] ” به نشانه دانست باید با نگرش بولر و طرح وی دربارۀ نشانه، همسو فرض کرد. بولر در ” الگوی ارغنون[۵۶] ” خود به این نکته اشاره می کند که یک نشانه باید در آن واحد از نقش ” نماد[۵۷] “، ” نشان [۵۸] ” و ” علامت [۵۹] ” برخوردار باشد و از این طریق، به ترتیب؛ به موضوعی در جهان خارج دلالت کند، اطلاعاتی درباره فرستنده به دست دهد و گیرنده را به تعبیر نشانه وادار سازد.
    « به نظر ” رولان بارت[۶۰] “، نشانه خود می تواند به دلالت کنندۀ تازه ای برای نشانۀ دیگر تبدیل شود. او این دلالت را ” نشانۀ مرتبۀ دوم ” می داند. » ( ضیمران، ۱۳۸۳ : ۱۶ )
    یکی از پرنفوذترین نوشته های بعد از جنگ جهانی دوم در مورد نشانه شناسی، کتاب معروف ” عناصر نشانه شناسی ” رولان بارت است. بارت، با تکیه بر دستاوردهای زبان شناختی سوسور مهمترین نظریه در حوزۀ نشانه ها را تدوین نمود. به نظر او، نشانه بطور عمده عبارت است از شکلی از دلالت و ” معنای صریح[۶۱] “. درچنین صورتی بارت از آنها با نام دلالت ” استلزامی[۶۲] ” یاد نموده است که برای مثال واژۀ تبر، به دست افزاری برای شکستن چوب دلالت دارد. در نظر رولان بارت، نظام نشانه ها خود مبین ارزشهای فرهنگی و یا ایدئولوژی است و در اینجاست که نشانۀ مزبور، متضمن معنای ضمنی خواهد بود.
    کی یر آلام می گوید: « بهترین تعریفی که می توان ارائه کرد این است که نشانه شناسی علمی است که به بررسی تولید معنی درجامعه می پردازد. » ( گلزاری، ۱۳۸۵: ۸ )
    در آخر، آنچه که در باب نشانه شناسی در این پژوهش دارای اهمیت است این است که نشانه شناسی به عنوان یک علم و یک روش بررسی و تحلیل شناخته شده و در این رساله سعی بر آن است تا با بهره گرفتن از آن، به تحلیل و بررسی افسون و جادو در هزار و یک شب پرداخته شود. البته در این بررسی، خود افسانه ها به مثابۀ یک کل در نظر گرفته شده و افسون و جادو به عنوان اجزای آن و ارتباطشان با هم و با کل مجموعه مورد بررسی قرارخواهند گرفت.
    ۳-۱ جادو و جایگاه آن در فرهنگ ایران
    در باب جادو سخن های بسیاری گفته شده و تحقیقات بیشماری انجام گرفته است. دیدگاه های مختلفی در این باب وجود دارد که مهمترین آنها دیدگاه ادیان در این باره می باشد. اما جدا از نظریاتی که در مورد آن وجود دارد، جادو همواره وجود داشته و با زندگی انسان عجین است. این که شیطان خود را به شکل ماری در آورد و سیب ممنوعه را به خورد حوا داد نیز، نشان از این دارد که جادو حتی در بین ادیان نیز از جایگاه ویژه ای برخوردار است. هر نظر و هر دیدگاهی که در مورد آن باشد، این موضوع قابل انکار نیست که جایگاه مهمی در ادبیات شفاهی، فرهنگ ها و قصه های عامیانه داشته و دارد. بدلیل هدف این رساله، که بررسی جادو در یکی از غنی ترین قصه های عامیانه یعنی ” هزار و یک شب ” است؛ بررسی و دانستن اینکه جادو چه جایگاه و تعریفی در میان ایرانیان و فرهنگ آنان دارد، از اهمیت بسیاری برخوردار است. در حقیقت باید گفت، جادوی قصه ها از دل همین باورهاست که برخاسته است.
    ۳-۲ معنی واژۀ جادو
    در این قسمت به معنی واژۀ جادو در زبان های مختلف پرداخته می شود تا از طریق معنی واژه در ادبیات و فرهنگهای مختلف، بتوان به درک بهتر ماهیت آن نائل شد:
    ۳-۲-۱ در زبان پهلوی
    « واژۀ یاتو[۶۳] که اصولاً گروهی از دیوان را معنا می داد و واژۀ مشترک هند و ایرانیان بود، در میان ایرانیان به تدریج به آن کسان که می توانستند این نیروها را اداره کنند، یعنی افسونگران و ساحران و جادوگران اطلاق شد. واژۀ یاتو ( در فارسی امروزی جادو ) که در اوستای متأخر مصرف شده است! این معنا را می رساند: تعبیر تدریجی زرتشتیان از مفهوم ” دیو” که تمام نیروهای تاریکی و پلیدی شود. اما اندیشۀ اصیل جادو با آن معنا که در یسنای فراورنی (اعتراف) به کار رفته و مفهوم روح خبیث را در نهاد و ذات خویش نهفته داشته، با معنای طلسم ها و تعاویذ بازدارندۀ پریان بستگی دارد. » (دماوندی، ۱۳۸۸: ۱۰۲و۱۰۱)
    جادو در زبان پهلوی ” جادوگ[۶۴] ” یا ” جاتوکیه ” بوده‌ است . در هند باستان نیز چون اوستا، خیال و سحر را یاتو نامند. در ارمنی ” دخیل چتوک ” اما در بسیاری از نوشته ها ” یاتو ” را برابر با ” جادو ” گرفته اند. جادو در اوستا به گروه شیادان، ساحران، گمراه کنندگان و فریبندگان اطلاق شده است. در ” یشتها ” جادو را به جای ” درَوَند” پهلوی و در ” پازند” به نام دروغ پرست و پیرو دیو آورده اند. همان طور که می بینیم جادوی امروز، با معنای سحر و جادوگر با معنای ساحر، ریشه ای کهن ندارد.
    « در مزدیسنا آمده است : جادو در اوستا یاتو و در پهلوی یاتوک آمده و همان کتاب، هر نوع جادو را به شدت حرام می داند. به طور کلی، در آیین زرتشت جادو و جادوگری کاری سخت حرام و غیر مردمی است. هر جا که از جادوان سخن رانده شده، اراده از آن شیاطین گمراه کننده بوده است. در ادبیات زرتشتی، و در نوشته های پهلوی و پازند؛ جادو یا همان یاتو و یاتوک، به معنای دروغ پرست و پیرو دین یسنا آورده شده است. » ( گلسرخی، ۱۳۷۷ : ۱۷)
    کاربردهای جادو در ایران کهن نیز مانند تمامی تمدن های پیشین، گوناگون و متفاوت بوده و هر دو نوع جادوی سفید و سیاه نیز، در آن رواج داشته است.

    ۳-۲-۲ در زبان انگلیسی
    « معادل انگلیسی واژۀ جادو، ” مجیک [۶۵] ” است. این واژه از “مجوس[۶۶] ” گرفته شده که در قدیم نام یکی از موبدان ستاره شناس زرتشتی بوده است. » (دماوندی: ۱۳۸۸، ۸۲)
    این واژه به معنای سحر، افسون، سحرآمیز، وابسته به جادو، شگفت انگیز، افسون گر و جادوگر نیز می باشد. واژگان بسیار دیگر با همین معانی آمده است. اصطلاح جادو دلالت دارد بر مجموعه ای از باورها و کردار که افراد و گروه ها ممکن است به وسیلۀ آن، برای رسیدن به هدفی؛ به تلاش برای کنترل محیط خویش بپردازند. کارآیی چنین کنترلی، آزموده نشده و در برخی موارد، آزمودن آن از طریق روش های علوم تجربی ناممکن است .
    اصطلاح انگلیسی ” فنون سحرآمیز[۶۷] ” شامل قسمتی از این گونه پدیده هاست که شامل جادوی خاص است. جادو یا جادوی خاص یا جادو در معنای جزئی، فنّی است مرموز برای اثرگذاری بر عالم مادّه با دخالت ارادۀ جادوگر، چه خود جادو باشد و چه برای خنثی کردن جادوی دیگری، چه هدف متعالی داشته باشد و چه پست، چه ورد بخواند وحرکاتی انجام دهد یا از وسایلی استفاده کند، اما در معنای کلّی، جادو به معنای هر عمل عجیب است و در هر حال نیاز به اجرا کننده ای دارد که همان جادوگر است.
    « واژۀ جادوگر از کلمۀ ” آنگلوساکسن[۶۸] ” مشتق می شود و به معنای ساحری که نیروی اهریمن را تضعیف می کند. » (هاینینگ، ۱۳۷۹: ۱۲)
    ۳-۲-۳ واژۀ جادو در زبان عربی و از منظر قرآن
    « واژه ای که درزبان عربی برای این مفهوم به کارمی رود، “سحر” است که با فعل “به توهم افکندن چشم” پیوند دارد. » (موسی پور،۱۳۸۷: ۲۳)
    در قرآن کریم واژۀ ” السّحر ” به صورت مفرد، جمع، اسم فاعل و مفعول و دیگر مشتقات بکار رفته است که جمع آن، اسحار و سحور است. کتاب فرهنگ ابجد، سحر را این چنین معنی کرده است: سحر، شعبده بازی، باطل را به گونۀ حق در آوردن، نیرنگ و فریب. همانا در سخنی، اثر جادویی و افسون باشد. آنچه که در نزدیکی به شیطان کمک کند و انسان را از حقیقت دور کند. تباهی، فساد در قاموس.
    « قرآن سحر را این گونه معنی کرده است: السّحر: جادو، حیله ها و تخیلات بی حقیقت است که شعبده باز با تردستی، چشم شخص را از کاری که می کند منحرف می سازد.» ( طالبی، ۱۳۸۸ : ۱۰و۱۱ )
    ۳-۲-۴ معنی واژه به روایت فرهنگ لغات
    دهخدا : جادوی. آنکه جادوکند. افسونگر. جادوگر. عامل سحر. ساحر. جادو ساحر باشد و جادوی، ساحری و سحر کردن و عوام، سحر را جادوی دانند و ساحر را جادوگر خوانند و این غلط است. چیزهای غریب را که خلاف عادت طبع است، جادوئی و سحر گویند. صاحب غیاث گوید که: فی الواقع در کلام قدما، جادو به معنی ساحر است و در کلام شعرای معتبر هند مثل امیرخسرو و فیضی و شاعران متأخر ایران، جادو به معنی سحر و جادوگر به معنی ساحر بیش از آن است که تعداد توان کرد. پس تغلیط این هردو لفظ بر سبیل اطلاق درست نباشد و از اینجاست که در برهان، جادو به معنی سحر و ساحر هر دو آمده است.
    معین : ۱ – افسونگر ۲ – سحر، ساحری ۳ – چشم معشوق ۴ – دلفریب ۵ – محیل، مکار.
    سخن: نیرنگ، مکر، سحر انگیزی، جاذبه، آنچه جادوگران بر زبان رانند، سخنی که برای فریب دادن و تحت تأثیر قرار دادن دیگران گفته شود.
    ۳-۳ پیشینۀ جادو
    « برای منشاء سحر و جادو، علاوه بر تدقیق در مقتضیات فکر انسان ابتدایی و وحشی می توان خواهش دل وی را دراین باره مطالعه نمود. مرد وحشی در حال انداختن یک تیر، تمام علاقه و احساس قلبی خود را در آن متمرکز می نماید و با تیری که به طرف هدف نشانه می رود، به زبان بی زبانی حرف می زند و به آن می گوید ” راست بسوی هدف ” و هرگاه تیر خطا نرفته باشد، او خیال می کند که همان تمنی و خواهش و نذر و آرزوی شدید درونی وی سبب موفقیت بوده است. » (ترابی،۱۳۴۱: ۳۰ و ۲۹ )
    از زمان های بسیار دور، این احساس در بشر به وجود آمد که او با موجودات شریر و ماوراءالطبیعه روبروست و در این رو به رویی، آیین های جادویی را تنها سلاح خویش یافت. همه جا این ارواح را در کمین خود می دید، ارواح خبیث و اشباحی که ساکن زیر زمین بودند و خون آشام هایی که از میان مردگان می گریختند و به زنده ها حمله می کردند.
    « ” نمتار[۶۹] ” (طاعون) و ” ایدپا[۷۰] “(تب) که همچون بلایی بر شهرها نازل می شوند، دیوهای شریری که حاکم شب های بیابان ها، مغاک ها، دریاها، کوهها، مرداب ها و بادهای جنوب بودند و بالاخره بختک های نر و ماده با کابوس های وحشتناکی که با خود داشتند: ” ماسکیم[۷۱] ” تله گزار و دیو خبیث بیابان ها، ” اوتوق[۷۲] ” دیو فریب، ” تلال[۷۳] ” و ” آلال[۷۴] ” دیو ویرانگر. » (گلسرخی: ۱۳۷۷، ۲۰)
    اگر در گذشته پیشتر و پیشتر رویم تا به انسان های اولیه برسیم، متوجه می شویم که جادو امر بیهوده نبوده و جادوگر برای افراد قبیله خود بانی خیر بود و در برابر ناشناخته های ترسناک به آنها وعدۀ کمک می داد. در واقع، درست همان گونه که انسان امروز نیاز دارد که برای سبک کردن بار گناهش نزد کشیش اعتراف کند یا به روانکاو رو آورد، انسان اولیه هم دلواپسی ها و نگرانی های خود را نزد جادوگر می برد. اعمال جادویی، نظامی را به وجود می آورد که انسان را قادر می ساخت تا از طریق توسل به نیروهای ماوراء الطبیعه، کارهای روزانه را بگرداند و بر موانع واقعیت، غلبه پیدا کند. اینها هدایایی بودند که انسان می توانست از جادوی اختراعی خود به دست آورد و بالاخره، جادو تنها شیوه ای در روزگار خود بود که می توانست به اهداف انسان جامۀ عمل بپوشاند.
    « منشاء جادوگری به دوران قبل از تاریخ تعلق دارد. باستان شناسان می گویند که در جوامع بشری اولیه، زن در کنار وظایف خانه داری و بچه داری، صاحب شهرت و آوازه و مشاور خردمند خدایان طبیعت بوده است. مسئولیت اوست تا ببیند خشم خدایان فرو نشسته تا مردان در شکار و ماهیگیری موفق شوند، فرزندان بسیاری به وجود آیند و گله ها افزایش یابند تا قبیله، مقتدر باقی بماند. » ( هاینینگ، ۱۳۷۹: ۱۲)
    کهن ترین تصاویر و نقاشی ها که بر سنگ غارها باقی مانده است، نوعی جادو را می نمایاند که گویای تفکر انسان های غارنشین در خصوص نیروهای موجود در طبیعت بوده است و همین تفکر پایۀ پیدایش رب النوع ها و اعتقاد به وجود روح در اشیاء شد. دماوندی در این خصوص اذعان می دارد: « دانشوران سال ها اندیشیدند تا دریافتند، رنگ سرخی که در جای جای این پیکره ها به کار رفته نمایانگر جادوی تقلیدی است یعنی انسان بدوی، پیش از شکار؛ تصویر جانوری را که دوست داشت شکار کند یا ممکن بود با آن رویارو بشود می کشید و بر این تصویر، زخمگاه هایی نقش می کرد تا فردا همان جایها زخمی شوند و او در شکار پیروز باشد. هنر و جادو، پیوندی ژرف تر از این مختصر دارند. نوع بناها، آراستگی درون خانه ها و تمام زمینه های پیرامون زندگی نیز به نوعی با جادوی سفید و سیاه پیوند داشت، دفع شر و جلب خیر. » (دماوندی، ۱۳۸۸: ۳۷)
    انسان شناسان با مطالعۀ جادوها در اقوام مختلف متوجۀ این نکتۀ مهم شدند که اعتقاد به سحر و جادو لااقل این کارکرد را دارد که مردم، بدون این که در واقع امر به کسی زیان و آسیبی برسانند عقده های خود را خالی کنند. قاتل، مجسمۀ دشمن خود را بصورت بالشتک سوزن و سنجاق در می آورد اما با خود طرف کار ندارد.
    « از طرف دیگر جادو، به حفظ پایداری و صلح کمک می کند. برای مثال اهالی ” دوبو ” برای حراست درختان میوه از دزدان، یک افسون بیماری آویزان می کنند و خیالشان راحت می شود که کسی جرأت دست درازی پیدا نمی کند. در این سرزمین از قانون و پلیس خبری نیست و جادو وسیلۀ مطمئنی برای تأمین امنیت است و در مسائل بزرگ، جادوگر نقش مجری قانون را اجرا می کند. » (گریگور، ۱۳۶۱: ۴۳)
    البته که جادو می توانست در خدمت مقاصد شر هم به کار گرفته شود زیرا بر شر هم همان قانونی حاکم است که بر خیر حاکمیت دارد و این وسوسۀ همیشگی هم وجود داشت که می توان نیروهای مکتوم و ماوراء الطبیعی را رام نمود و در اختیار در آورد و آنها را در انجام نیات مخرب بکار گرفت. در دوران ما قبل تاریخ، نیازهای بشر ساده و ابتدایی بود اما با رشد عقل و شعور، به تعمق دربارۀ سحر و جادو پرداخت و دریافت که جادو کاربردی دو گانه دارد: نیک و بد، جادوی سفید و جادوی سیاه گرچه این موضوع منحصر به جادو نیست و می تواند در باب نیات و اعمال آدمی نیز مصداقی کامل داشته باشد.
    « به اعتقاد مالینوفسکی انسان دارای دو گونه میراث است: میراث بیولوژیکی و میراث اجتماعی که آن را به اصطلاح فرهنگ می شناسند و به نظر او بلافاصله بعد از تولد انسان آغاز می شود. این اعتقاد که آیین ها، مراسم، عادات، باورها، رسوم، افکار و آنچه که به چشم یک نگارنده می آیند، در واقع بر آورندۀ نیازهای بیولوژیکی، روانی و اجتماعی افراد آن جامعه محسوب می شود. » ( ادیبی، ۱۳۵۳: ۲۶۰)
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    رسم و آیینی که اکنون بدان جادوگری گوییم ابتدا در غرب، در اروپای مرکزی و شمالی گسترش یافت. در واقع، جادوگری با آب و هوای سرد و مرطوب و شرایط اقلیمی این بخش از جهان سازگار بود. « جادوگری در اروپا که منشاء آن است، سه نقطۀ جغرافیایی داشته است: بر فراز کوه ” بروکن [۷۵]” در آلمان، بیشه ای نزدیک ” بنه ونتو[۷۶] ” در ایتالیا و بیابانی درقلب اردن. » ( هاینینگ، ۱۳۷۹: ۱۵)
    جهان جادو به گستردگی و دیرینگی جهان آدمی است و گونه های آن در هر کجای گیتی دیده می شود. جادو از زندگی و فرهنگ انسان ها به هنر راه یافته است و در ادبیات، چهره نموده است. می توان گفت که فرهنگ و ادب هیچ ملتی بی پیوند با جادو نیست. از حماسه های بزرگ جهان تا داستان های عاشقانه و نمایش نامه ها، همه جا جادو و جادوگران نقشی بسزا دارند. عمر بسیار طولانی آن نشان می دهد که این پدیده ریشه های عمیقی در روح و افکار مردم دارد و از آنچنان پیشینۀ نیرومندی برخوردار است که از هیچ قوم و قبیله و ملتی جدا نیست. در پیشینۀ ادیان و تفکرات و اساطیر و داستان های تمامی مردمان ساکن زمین، از دیرباز تا امروز؛ جادو همواره حضور داشته و دارد.
    ۳-۴ جادو از منظر فلسفه
    در قرن هیجدهم جادو، فلسفه، دین و سیاست؛ چنان به هم پیوسته و جوش خورده بودند که توصیف ماهیت راستین جمعیت های سرّی، که مثل سیل سراسر اروپا را فرا گرفته بود؛ امری مشکل و حتی غیر ممکن می نماید. فلاسفه، بر اندام اعتقادات کهن جادویی که با زندگی مردم عجین شده بود جامه های زیبا پوشاندند و آن ها را عقل و استدلال نامیدند اما بسیاری از آنان نیز مانند سایر طبقات به جادو و خرافات رایج در میان مردم تن دادند. طالس (۵۴۷-۶۴۰ ق.م) به ظهور ارواح پلید و شیطانی معتقد بود و افلاطون، اشباح را باور داشت. دموکریتوس (ذیمقراطیس در قرن پنج ق.م) که از ته دل به بی خردی مردم می خندید، خود توصیه می کرد که اگر کسی را عقرب نیش زد باید سوار الاغی شود و در گوش حیوان نجوا کند: ” عقربی مرا گزیده است ” و معتقد بود که به این وسیله، درد نیش عقرب به الاغ منتقل خواهد شد.
    همۀ فلاسفۀ قدیمی به واقعیت جادو معتقد بودند، هراکلیت (هراقلیطوس) طالس پینداروس زنفون و سقراط هیچ یک قادر به گریز از این دایرۀ جادویی سحرآمیز نبوده اند. فلاسفۀ متأخر یونانی نیز مانند پرفریوس (۳۰۳-۲۳۳ میلادی) همه هواخواه جادو بوده اند و شناخت استادانۀ خود را از دیو و جن برای مسیحیان اولیه که خود به شدت آنها را سرکوب می نمودند، به وراثت گذاشته اند.
    هگل می گوید که جادو در همۀ زمانها و بین همۀ ملل وجود داشته است. بررسی در مورد تاریخچۀ علوم مکتوم در دنیای کهن، نشان می دهد که گفتۀ هگل به هیچ وجه اغراق نیست. جادو تأثیر زیادی بر ذهن و تفکر انسان گذاشته و دانشمندان، مدتها در مورد خوب و بد این تأثیرات بحث کرده اند.
    ۳-۴-۱ افلاطون و خلقت جادویی جهان
    افلاطون نیز همچون زرتشت، پیامبر ایرانی که معتقد بود اهورامزدا جهان را با اندیشه شکل داده است؛ تفکر را یک خصیصۀ الهی می دانست. از آنجا که اندیشه بر جسم حاکم است جادوگران مغرب زمین به این نتیجه رسیده بودند که با قدرت مطلق حکمروایی اندیشه می توان در جهان مادی معجزه آفرید.
    افلاطون، شعر را گونه ای محاکات (تقلید) می پنداشت و این برداشت را دربارۀ هنر داشت که هنر یکسر تقلیدی از طبیعت است. باید گفت بن مایۀ تعریف افلاطون، جادویی است و معتقد است که شبیه، شبیه می آفریند. گونه هایی از هنر با این گونه جادو در پیوندند مانند نقاشی های کهن که تقلیدی از طبیعت اند و برداشتی جادویی، و نه محض؛ چرا که دخل و تصرفی در آن انجام گرفته است. این دخالت جاودانه است، یعنی تصویر جانوری کشیده شده است و بخشی از آن زخمی است تا فردا در شکار، این پدیده رخ دهد. تندیس سازان از قدیم به این جنبۀ جادویی توجه داشتند.
    « افلاطون می گوید: سر، که مقرّ و مکان اندیشه است؛ مانند ستارگان، شکل کروی دارد و تنها قسمتی از بدن است که با عرش ارتباط دارد و گردن، همچون تنگۀ کوچکی؛ این دو بخش عقلانی و جسمانی را از یکدیگر مجزا می نماید. دنیای افلاطون یک دنیای جادویی است زیرا به هم پیوسته است و همه چیزها در آنجا در ارتباط با یکدیگرند. جهان، حیوانی است که به آن نفس و اندیشه عطا شده. چشم ندارد زیرا در فراسوی آن چیزی برای دیدن نیست. گوش ندارد چون در خارج از آن جایی نیست که بتوان از آن چیزی شنید. نفس نمی کشد زیرا جو و هوا در درون خود اوست. دست برای او بی فایده است زیرا دشمنی ندارد که دستهایش را علیه او به کار برد. پا ندارد چه، برای حرکت دورانی به آن نیازی نیست و به این ترتیب، حیوان دنیا به صورت کامل ترین شکل، یعنی کروی است. » (گلسرخی: ۱۳۷۷، ۱۰۵)
    جادو، در گذر زمان و در آمیزش با ادیان و اندیشه ها و دانش ها و بینش ها تغییر شکل داد و حیات خود را نگه داشت و فرود و فرازهای بسیاری را پشت سر گذاشت. در دستان بسیاری افتاد و کوشید و ماند و نه تنها از آن کم نشد، بلکه گونه های دیگری نیز بنیاد نهاد. بسیاری از جادوها، امروزه به عنوان پدیده های فرا روانشناختی و فرا روانی بررسی می شود و پژوهندگان این دانش، هر روزه به پدیده های شگفت دیگری با سند و مدرک فراوان بر می خورند و شگفت زده می گردند. پژوهنده ای که در تاریخ و دین و هنر، و هرچیز دیگر که با آدمی پیوند دارد؛ به پژوهش می نشیند، برون و درون آدمی را می کاود و رازها و اسطوره ها و نمادها و خرافه های او را بررسی می کند، ناگزیر است تا جادو را نیز بشناسد و بکاود چرا که جادو و اعمال جادویی، به همۀ جنبه های زندگی انسان ها مربوط می شوند و همۀ مسائل مادی و معنوی را در بر می گیرند. در واقع و از دیدگاه عوام، کارهای خارق العاده در همۀ شرایط غیر طبیعی به کمک انسان می آیند تا او را از گرفتاری ها برهانند.
    « بر مبنای نظر ” مارسل موس[۷۷] ” جادو شامل سه عنصر است: کنشگران( جادوگران ) کنش ها ( مناسک )، بازنمودها ( پنداره ها و باورهایی که به کنشهای جادویی مربوط می شوند. ) » (تاج مهر، ۱۳۸۶: ۷۲ )
    جادو، بیش از آن که فقط به نیروی طبیعی مربوط باشد؛ به فعالیت های انسان و پاسخ طبیعت به فعالیت های انسان باز می گردد. درباغداری و ماهیگیری، این رفتار گیاهان یا حیوانات است که توسط انسان، مراقبت یا تعقیب می شود. بنابراین، جادو را می توان قدرت نسل به نسل منتقل شدۀ انسان بر آفریده های خویش قلمداد کرد، بر چیزهایی که زمانی توسط انسان پدیدار شده و یا پاسخ های طبیعت به فعالیت ها و خواست های اوست.
    مالینوفسکی در باب جادو می گوید: « جادو در حوزه های منافع حیاتی انسان، بر انگیختگی شدید احساسات و عواطف، مقابلۀ نیروهای اسرارآمیز با کوشش انسان است و به هنگام درک این مطلب که چه چیزی دقیق ترین محاسبات، آگاهانه ترین اقدام ها و کوشش های او را در هم می ریزد، از همه جا نیرومندتر است » (تاج مهر، ۱۳۸۶: ۶۲)
    جادو از نظر وی جنبه های گوناگونی دارد و در واقع جادو در سراسر جهان، بصورت ابتدایی یا تکامل یافته؛ از سه جنبۀ اساسی تشکیل می شود: در اجرای آن همواره بعضی از عبارت ها ادا یا زمزمه می شود، پاره ای اعمال انجام می گیرد و مراسم آن همواره بانی و یا بانیانی دارد. به نظر او موضوع نظام های جادو و فرق بین مناسک و فرمول های جادویی، با جنبه های جادویی ارتباط مستقیم دارد. کل جادو به چند شاخۀ بزرگ تقسیم می شود که هریک از آنها ناظر بر یکی از ارکان طبیعت از قبیل باد یا هوا، بعضی فعالیت های بشر از قبیل باغداری ماهیگیری، شکار یا جنگ، یا بعضی نیروهای واقعی یا تخیلی مانند الهام هنرمندانه و جادوگری است.
    مالینوفسکی هر نوع نظام اعتقادی افسانه ای و اسطوره ای را نوعی پاسخ فرهنگی به ترسی مبهم از دشمن و بدبختی و مصیبت های طبیعی می دانست که انسان، آن را به گذشته( اعتقاد به بهشت گمشدۀ آغازین) و به آینده ( اعتقاد به فرجام ) فرا فکنی می کند. گذشته توجیه کنندۀ وضعیت کنونی انسان، یعنی سقوط و شرایط زمینی اش؛ و آینده، تسلی بخش رهایی از این وضع و دستیابی به بهشت موعود است.
    ” جورج فریزر[۷۸] ” آن را هنر جعلی یا علم حرامزاده می نامد و تأکید او بیش از راز آمیز بودن بر دروغین بودن جادوست. او معتقد است که جادو، خود یک دروغ بوده ولی دروغی که نتایج مثبت یعنی پیشرفت اجتماعی و علمی؛ به همراه دارد. به عقیدۀ فریزر، تفکر ابتدایی تحت سلطۀ یک نظام ایده ها قرار ندارد بلکه سلطۀ دو نظام متفاوت ایده هاست که یکی جادو و دیگری دین می باشد. « فریزر سه مرحلۀ عمده را در تحویل ذهنی بشر شناخته بود که عبارتند از مرحلۀ جادویی، مرحلۀ مذهبی، مرحله علمی. » (دماوندی، ۱۳۸۸: ۱۸)

    ۳-۵ جادو از منظر روانشناسی
    محققان روانکاو پیرو “زیگموند فروید[۷۹] “، همانند مالینوفسکی؛ جادو را وسیله ای می دانند که کاربرد آن برای آرامش بخشیدن به روان است. جایی که فریزر، نمادگرایی جادو را مجموعه ای از تصورات دروغین می داند؛ روانکاوان، این نمادها را سرشار از مفهوم دانسته و با احساسات و امیال سرکوب شدۀ جادوگر و تماشاگرانش مربوط می دانند. انسان شناسان جدید به جای تأکید بر اسرارآمیز یا دروغین بودن جادو، بر بیان متمایز و نمادگرایی ناهشیارانۀ آن تأکید دارند و این، موجب گستردگی مفهوم جادو است. اندیشه و عمل جادویی برای توجیه یا تبیین نامرادی های فردی و جمعی است به عبارت دیگر، جادوگری در زمرۀ اولین مساعی انسان ابتدایی برای کشف رابطۀ علت و معلولی شمرده می شود. مالینوفسکی و زیگموند فرویدکوشیده اند تا جادو را در زمینۀ روزانه اش مطرح کنند و اهمیت و نقش جادو را در سازماندهی و تنظیم فعالیت های سازنده نشان دهند. فروید چنین استدلال کرد که جادو، هالۀ تقدسی را به عملیات فنی می افکند و چنان اعتباری برای این عملیات فراهم می کند که باعث می شود مردم آنها را بسیار جدی می گیرند. جادو، مکان و مراحل گوناگون آن را مشخص می سازد و به همین دلیل وسیله ای مفید و سازمان دهنده است. جادو به انسان اعتماد می بخشد واضطرابش را تخفیف می دهد و در صورت شکست، تبیین جانشین را فراهم می سازد. جادو جانشینی برای رویه های فنی نیست، بلکه یک فن کمکی و الحاقی است.
    « بنا بر نظر فروید، خطاست اگر فکر کنیم انسان ها، تنها در اثر کنجکاوی فکری و فقط به سبب عطش علمی به ایجاد اسلوب جهانی خود دست زده اند. در عمل، احتیاج به استیلای بر طبیعت قاعدتاً در این تلاش ها نقشی داشته است و به همین علت، برای ما پی بردن به این نکته تعجبی ندارد که اسلوب آنیمیسم، شامل یک نتیجۀ منطقی و بخصوص جادویی مجموعه ای از تدابیر است؛ تدابیری که راجع به طرز عمل به منظور استیلای بر انسان ها حیوانات و اشیاء یا استیلا بر ارواح انسانها، ارواح حیوانات و ارواح اشیاء است. این مجموعۀ تدابیر ( این اصول و قاعدۀ رفتار)، که به نام “سحر و جادو” معروف است؛ به منزلۀ استراتژی ” آنیمیسم ” تلقی شده است. » (تاج مهر، ۱۳۸۶: ۶۶ )
    پس، از دیدگاه روانشناسی جادو امری است که در آن، انسان ها با قائل شدن روح و جانگرایی برای اشیاء، دست به اعمال جادویی و یا خواندن اورادی می زنند و امیدوارند که با این اعمال، از روح حاضر در اشیاء مدد جویند و معتقدند که درخواست خود را با انجام اعمال و خواندن اوراد و اذکار، به ارواح بیان کرده اند. ژان پیاژه، روانشناس سوئیسی؛ ثابت کرده که انسان تا سن شش، هفت سالگی در دنیایی جادویی زندگی می کند و او در این دنیا، همان قدر با عادات و اعتقادات گذشتۀ دور شریک است که با عادات اولیۀ امروزین. جادو هنوز هم در میان ملل رایج و موردپسند است و مشکل کسی بتواند ادعا کند که مطلقاً خالی از فکر یا عمل مربوط به جادوست. در هر انسانی این هوس یا آرزو نهفته است که از جریان عادی روزمره بگریزد.
    « هدف استفاده ازجادو این است که کارهایی انجام شود که انجام آنها ازطریق عادی ممکن نیست یا مستلزم صرف نیرو و وقت بسیاراست یا بهرحال انجام آنها به شیوه هایی متعارف مسائل و مشکلاتی به دنبال خود می آورد. جادو، راه میان بری به سوی این هدف وگاهی تنها راه رسیدن به آن است . » ( هولزر،۱۳۵۱ : ۱۲۲)
    ۳-۶ جادو از منظر مذاهب و ادیان
    « کارهای شگفت همچون معجزه و کرامت، فرقشان با سحر؛ در نفس عمل کننده است و ظاهر این اعمال به هم شباهت دارد. همان گونه که در قرآن آمده، مردمان پیامبران را جادوگر می خواندند زیرا بین کارهای آنها و ساحران شباهتی می دیدند و تشخیص استمداد روحی هریک و ساختگاه معنوی آن برایشان دشوار بود و در دین، نکوهش جادو به خاطر آزارگری و مدد جستن از شیاطین است اما در امور مثبت به نام های دیگر، در برخی موارد روا دانسته شده است. » ( دماوندی، ۱۳۸۸: ۱۷۴)
    اما بر خلاف نظری که به آن پرداخته شد، دیدگاه هایی نیز وجود دارد که همۀ این باورها را در یک چیز می داند و آن، نیاز بشر به یک منجی برای فرار از ترس ها، تردیدها و ناشناخته هاست چنان که مالینوفسکی در این مورد دیدگاه متفاوتی را ارائه می دهد:
    « مالینوفسکی در کتاب ” آزادی و تمدن ” دربارۀ نقش دین و جادو به تفصیل سخن می گوید. به نظر او جادو و دین، که جزء اعتقادات و باورهای مردم هر جامعه ای است؛ با همۀ تفاوت ها و گوناگونی هایی که در آن به چشم می خورد نقش واحدی دارند و آن، بر آوردن نیازهای روانی و تسکین احساس ترس و تشویش مردمان در برابر مخاطرات طبیعت است. بشر اولیه در مقابل طبیعت سخت عاجز و درمانده بود. از اینکه همیشه خطر حیوانات وحشی نیروهای طبیعت، بیماریها و زلزله امنیت را از او سلب می کرده، نگران و مشوش بود. تمام این نیازها رفته رفته او را به سوی دین و جادو کشاند. بشر، دین و جادو را آفرید تا با تکیه بر آنها از تشویش خود بکاهد. » ( ادیبی، ۱۳۵۳ : ۲۶۰ )

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 01:14:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      تاثیر چرخه عمر شرکت ها بر روی محافظه کاری شرکت ها- قسمت ۲۲ ...

    for Equality of Means

     

     

    آماره

     

     

    احتمال

     

     

    آماره

     

     

    احتمال

     

     

     

    ۱۴۷/۳۷

     

     

    ۰۰۰/۰

     

     

    ۴۴۸/۵

     

     

    ۰۰۰/۰

     

     

     

    منبع: یافته های پژوهش

     

     

    با توجه به جدول (۴-۱۱) از آنجائیکه نتیجه آزمون ناهمسانی واریانس کوچکتر از ۰۵/۰ است، در نتیجه واریانس دو جامعه(شرکت های رو به افول و بالغ) با هم برابر نیستند و برای بررسی آزمون فرضیه دوم به سطر اول خروجی نرم افزار توجه می کنیم؛ و از آنجائیکه احتمال آزمون تی مستقل کوچکتر از ۰۵/۰ است می توان اظهار داشت که تفاوت معنی داری بین دو جامعه وجود دارد. و با توجه به مقدار میانگین دو جامعه (شرکت های رو به افول و شرکت های بالغ)می توان گفت که میانگین جامعه شرکت های رو به افول بیشتر از شرکت های بالغ است. در نتیجه فرضیه دوم این پژوهش در سطح معنی داری ۹۵% رد می شود.
    ۴-۵ خلاصه فصل
    در این فصل، فرضیه ­های پژوهش بر اساس داده ­های گردآوری شده از ۱۸۰ شرکت طی سال­های ۱۳۸۸ تا ۱۳۹۲ با بهره گرفتن از تحلیل رگرسیون داده های مقطعی مورد آزمون قرار گرفتند. در ابتدا آماره­های توصیفی مربوط به متغیرهای وابسته و مستقل ارائه گردید. سپس فرضیه های اصلی مطرح شده در فصول پیشین، مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج آزمون t مستقل برای فرضیه های پژوهش نشان داد، تفاوت معنی داری بین محافظه کاری در شرکت های رو به رشد و شرکت های بالغ وجود ندارد؛ همچنین نتایج نشان داد که محافظه کاری در شرکت های رو به افول بیشتر از شرکت های بالغ است.
    فصل پنجم
    نتیجه گیری و پیشنهادها

    ۵-۱مقدمه
    واتز (Watts , 2002)محافظه کاری حسابداری را اینچنین تعریف میکند :
    حسابداری
    لزوم تفاوت قائل شدن در اثبات پذیری شناسایی سود در مقابل زیان . طبق این تعریف از محافظه کاری، پیشبینی سود های آتی، بایستی از قابلیت اثبات پذیری بیشتری نسبت به زیانهای آتی برخوردار باشد .
    به طور کلی می توان محافظه کاری حسابداری را در سه مقوله به شرح زیر طبقه بندی کرد:
    الف–مقوله رفتاری: بدبینی از خوشبینی بهتر است. به عنوان نمونه بر اساس رهنمود های حسابداری بدهی های احتمالی(زیانهای احتمالی) تحت شرایط خاص شناسایی می شوند در صورتی که این رهنمودها در خصوص دارایی های احتمالی (سودهای احتمالی )کاربرد ندارد.
    ب- مقوله زمان: زودتر نشان دادن زیان ها و هزینه ها از دیرتر نشان دادن آنها بهتر است و دیرتر نشان دادن سودها و درآمدها از زودتر نشان دادن آنها بهتر است.
    ج) مقوله ارزش: کمتر نشان دادن سودها ودرآمدها از بیشتر نشان دادن آنها بهتر است و بیشتر نشان دادن زیانها و هزینه ها از کمتر نشان دادن آنها بهتر است
    تعریف دیگری که توسط محققان از محافظه کای حسابداری صورت گرفته است ، آنرا اینچنین بیان می کند
    محافظه کاری حسابداری،یک مفهوم حسابداری است که منجر به کاهش سود انباشته گزارش شده از طریق شناخت دیرتر درآمد و شناخت سریعتر هزینه،ارزیابی پایین دارایی و ارزیابی بالای بدهی می شود.
    تاثیراتی که محافظه کاری در پی دارد ما را وا داشت که پی به پیشبینی رفتار گروه های مختلف شرکت ها که در مراحل مختلف دوره عمر قرار دارند بپردازیم.
    ۵-۲ خلاصه موضوع و روش تحقیق و بیان فرضیه ها:
    در این تحقیق ما به دنبال بررسی رابطه محافظه کاری با چرخه عمر شرکت ها بودیم به این نحو که ما ابتدا شرکت های عضو نمونه را بر اساس چهار متغییر مخارج سرمایه ای،سن شرکت، نسبت تقسیم سود و رشد فروش به چهار گروه تقسیم بندی کردیم و از همان ابتدا گروه اول را که شرکت های نو ظهور بودند از نمونه حذف کردیم و بعد از آن محافظه کاری را در هر یک از دسته شرکت ها رو به رشد، بالغ و رو به افول با بهره گرفتن از مدل خان و واتس محاسبه و بعد با آماره طی به مقایسه آن پرداختیم.
    مفروضات ما به شرح زیر می باشد:
    ۱- شرکت های روبه رشد در مقایسه با شرکت های بالغ از سطح محافظه کاری بالا تری برخوردارند.
    ۲- شرکت های روبه افول در مقایسه با شرکت های بالغ از سطح محافظه کاری پایین تری برخوردارند.
    اما یافته ها به قرار زیر می باشد:
    جدول(۵-۱):نتایج تحقیق

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    یافته تحقیق نتایج فرضیه
    تفاوت معنا داری بین مقادیر محافظه کاری در مرحله رشد وبالغ وجود ندارد. رد فرضیه ۱- شرکت های روبه رشد در مقایسه با شرکت های بالغ از سطح محافظه کاری بالا تری برخوردارند.
    محافظه کاری در شرکت های رو به افول بیشتر از شرکت های بالغ می باشد. رد فرضیه ۲- شرکت های روبه افول در مقایسه با شرکت های بالغ از سطح محافظه کاری پایین تری برخوردارند.

    منبع:یافته های پژوهش
    ۵-۳ تحلیل تطبیقی یافته ها
    ما در این تحقیق مقاله عبد اله و صالح۲۰۱۴ را به عنوان مقاله پایه قرار داده و مفروضات آن را بر روی شرکت ها پذیرفته شده در بورس مورد بررسی قرار داد. ابتدا در مقاله عبد اله و صالح که در مالزی اجرا شده بود به دنبال بررسی اثر چرخه عمر شرکت بر روی محافضه کاری پرداختند. مفروضات آن ها شامل موارد زیر بود:
    ۱- شرکت های روبه رشد در مقایسه با شرکت های بالغ از سطح محافظه کاری بالا تری برخوردارند.
    ۲- شرکت های روبه افول در مقایسه با شرکت های بالغ از سطح محافظه کاری پایین تری برخوردارند.
    که در نتیجه تحقیقات صورت گرفته در مالزی فرض اول رد شد و فرض دوم پذیرفته شد.
    اما تحقیقات دیگری که در این زمینه صورت گرفته عبارتند از تحقیق چوریتو ۲۰۱۱ و تحقیق لی ۲۰۰۶ که نتایج آن به شرح زیر است.
    چوریتو۲۰۱۱ و همکاران به این نتیجه رسیدند که شرکت های رو به رشد در گزارش اخبار خوب بسیار محافظه کار می باشند آن ها سعی می کنند تا حد امکان زمان شناسایی در آمد را به تاخیر انداخته تا توقعات از شرکت و عملکرد آن بالا نرود تا از این طریق حسن شهرت خود را به خطر نیندازند.
    اما لی و همکارا ۲۰۰۶ معتقد بودند که شرکت های رو به رشد محافظه کاری کمتری نسبت به شرکت های بالغ دارند.
    اما نتایج ماکاملا متفاوت از تحقیقات قبلی می باشد محافظه کاری در ایران بین دو مرحله عمر بلوغ و رشد تفاوت معناداری ندارد و در مرحله افول نیز محافظه کاری بیشتر از مرحله بالغ است.از انجایی که محافظه کاری متغییری است که ناشی از تصمیم گیری بشر می باشد می توان به این نتیجه رسید که این تفاوت در سطوح محافظه کاری به دلیل اختلاف در افکار و عقاید می باشد و در ایران وقتی که شرکت ها به مرحله افول می رسند تلاش برای تامین مالی و عبور از بحران متوقف می شود و بیشتر مدیران نگران هزینه های حقوقی می باشند.
    ۵-۴ محدودیت های تحقیق
    در فرایند تحقیق علمی ،مجموغه شرایط و مواردی وجود دارد که خارج از کنترل محقق می باشد. وای به طور بالقوه می تواند نتایج تحقیق را تحت تاثیر قرار دهد. برخی از این محدودیت ها ذاتی و برخی ناشی از شرایط محیطی و محدودیت های زمانی تحقیق می باشد. ضرورت دارد نتایج تحقیق عملی،با مد نظر قرار دادن محدودیت های موجود مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد.
    ۱-نبود یک پایگاه اطلاعاتی منظم و سازمان یافته و با اطلاعات قابل اتکا جهت دستیابی محقق با اطلاعات مورد نیاز شرکت ها در یک حیطه زمانی مناسب
    ۲-متغییر های محاسبه شده صرف نظر از آثار تورمی محاسبه گردیده اند و از آنجا که کشور ایران جزء کشور های با تورم بالا به شمار می رود و این می تواند بر نتایج تحقیق اثر بگذارد و تعمیم نتایج را با محدودیت هایی همراه کند.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 01:14:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی اثر گزارشگری محافظه کارانه بر ارتباط بین اقلام تعهدی بلندمدت و جریانهای نقدی عملیاتی آتی در بورس اوراق بهادار تهران- قسمت ۶ ...

    معیار عدم تقارن زمانی در شناسایی سود و زیان؛

    معیار چولگی منفی توزیع سود و جریانهای نقدی.

    ۲-۳-۱- معیارهای محافظه ­کاری مبتنی بر اقلام تعهدی
    گیولی و هین(۲۰۰۰) به بررسی سیر تاریخی محافظه ­کاری پرداختند تا به این سؤال پاسخ دهند که آیا گزارشگری مالی، محافظه ­کارانه­تر شده است یه نه؟ آن­ها یک دوره ۵۰ ساله یعنی فاصله زمانی ۱۹۵۰ تا ۲۰۰۰ میلادی را بررسی کردند و با به کارگیری چند معیار برای محافظه ­کاری دریافتند که در طول نیم قرن گذشته گزارش­های حسابداری به شدت متأثر از رویه­ های محافظه ­کارانه بوده است. آن­ها با تکیه بر یک تعریف خاص، اقلام تعهدی غیر­عملیاتی را برای اندازه ­گیری محافظه ­کاری به کار بردند. بنا به تعریف مذکور، محافظه ­کاری زمانی در شناسایی و گزارش رویداد­های مالی اعمال می­ شود که نخست، مدیریت با ابهام و نبود اطمینان مواجه بوده و ناگزیر از انتخاب یک گزینه از بین دو یا چند گزینه باشد و دوم، روشی انتخاب و اجرا شود که به کمترین مقدار ممکن برای سود انباشته بیانجامد. آن­ها به این دلیل از اقلام تعهدی و غیر­عملیاتی استفاده کردند که از یک سو حسابداری تعهدی مجرایی برای اعمال محافظه ­کاری است و از سوی دیگر، اعمال اختیار از جانب مدیران در شرایط نبود اطمینان، زمینه پیدایش محافظه ­کاری را فراهم می­آورد. جمع اقلام تعهدی و اقلام غیر­عملیاتی اینگونه محاسبه می شود:
    حسابداری
    ACCit = (NIit+DEPit)-CFOit
    OACCit = Δ(ARit+Iit+PEit)-Δ(APit+TPit)
    NOACCit = ACCit-OACCit
    جمع اقلام تعهدی ACC =، سود قبل از اقلام غیر مترقبهNI = ؛ هزینه های استهلاکDEP =؛ اقلام تعهدی عملیاتیOACC = ، حساب های دریافتنیAR = ، موجودی مواد و کالاI =، پیش پرداخت هزینه هاPE =، حساب های پرداختنیAP =، مالیات های پرداختنیTP =، اقلام تعهدی غیر عملیاتی
    NOACC =، جریان های نقدی عملیاتی CFO =
    اقلام تعهدی غیر­عملیاتی شامل مقادیری است که از برآوردها و قضاوت­های مدیریت ناشی می­ شود. برای مثال، می­توان به ذخیره مطالبات مشکوک الوصول، افزایش هزینه­ها که ناشی از تغییر برآوردهاست، سود و زیان فروش دارایی­ ها، زیان کاهش ارزش موجودی­ها و دارایی­ های ثابت و اقلام انتقالی به دوره­ های آتی اشاره کرد. یافته­ های گیولی و هین(۲۰۰۰) حاکی از آن بود که با گذشت هر سال، اقلام تعهدی غیر­عملیاتی نسبت به سال قبل به صورت معناداری­تری کوچک­تر شده ­اند. بر این اساس، آن­ها نتیجه گرفتند که با گذشت زمان، محافظه ­کاری بیشتر شده است. این به این معناست که در طول زمان، مدیران روش­هایی را انتخاب می­ کنند که به حداقل شدن سود انباشته منجر شده است.
    یکی دیگر از شاخص ­های معرفی شده توسط گیولی و هین(۲۰۰۰) چولگی منفی توزیع سود و جریان­های نقدی است. آنان با توجه به اینکه حسابداری تعهدی مجرایی برای اعمال محافظه ­کاری فراهم می­سازد، استدلال می­ کنند که توزیع سود به عنوان یک متغیر تصادفی، باید نسبت به توزیع جریان­های نقدی، چولگی بیشتری داشته باشد. آن­ها سود و جریان­های نقدی هر سال را بر جمع دارایی­ ها تقسیم کرده و توزیع این دو متغیر تصادفی را برای شرکت­های مشخص در یک مقطع زمانی و نیز برای یک شرکت در چند دوره زمانی بررسی کردند. بررسی آن­ها نشان داد که توزیع سود، چولگی منفی­تری نسبت به توزیع جریانهای نقدی دارد. دلیل این امر از منظر گیولی و هین(۲۰۰۰)، آن است که سود حسابداری به انعکاس اخبار خوشایند و افزایش ارزش دارایی­ ها نمی ­پردازد، ولی زیان­ها را از طریق اقلام تعهدی به سرعت شناسایی می­ کند. شناسایی این زیان­ها، همچون زیان کاهش ارزش موجودی­ها، تأثیری بر وجه نقد حاصل از عملیات ندارد و همین امر سبب می­ شود تا توزیع سود نسبت به توزیع جریان­های نقدی عملیاتی، چولگی منفی­تری داشته باشد.
    ۲-۳-۲- معیار های محافظه ­کاری مبتنی بر ارزش­های بازار
    بیور و رایان (۲۰۰۰) بیان می­دارند که غیر­ممکن است نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری خالص دارایی­ ها برابر یک باشد. از منظر آنان، اختلاف ارزش­های بازار و دفتری را می­توان به دو بخش دائمی و موقت تقسیم کرد. هر دو بخش به نوعی از اِعمال محافظه ­کاری سرچشمه می­گیرند. بخش دائمی، ناشی از اعمال رویه­ های محافظه ­کارانه برای اندازه ­گیری و شناخت اولیه­ی اقلام در صورت­های مالی است. به سبب وجود این رویه­ های محافظه ­کارانه، ارزش­های دفتری همواره کمتر از ارزش­های بازار هستند. از جمله این رویه­ ها می­توان به شناسایی مخارج تحقیق و توسعه به عنوان هزینه و نه یک دارایی اشاره کرد. در حالی که بازار به منافع آینده­ این گونه مخارج ارزش­هایی را اختصاص می­دهد، ترازنامه­ واحد تجاری به انعکاس آن­ها نمی ­پردازد. بخش موقت نیز ناشی از برخوردهای محافظه ­کارانه در دوره­هایی پس از شناخت اولیه­ اقلام دارایی و بدهی است. در دوره­ های مزبور، با در دسترس قرار گرفتن اطلاعات جدید، زیان­ها و کاهش ارزش­ها به سرعت شناسایی می­ شود، ولی افزایش ارزش­ها منعکس نمی­ شود. در واقع، شناسایی افزایش ارزش خالص دارایی­ ها به آینده موکول می­ شود. بدین ترتیب و تا زمانی که شواهد قابل اتکایی از افزایش ارزش خالص دارایی­ ها فراهم شود، ارزش دفتری خالص دارایی­ ها از ارزش بازار آن­ها کمتر خواهد بود. با در دسترس قرار گرفتن شواهد مزبور و انعکاس افزایش ارزش در مبالغ دفتری، اختلاف بین ارزش­های بازار و ارزش­های دفتری به کمترین مقدار ممکن خواهد رسید. بیور و رایان(۲۰۰۰) در ابتدا بخش­های موقت و دائمی را به ترتیب، تأخیر و سوگیری حسابداری نامیدند و سپس در سال ۲۰۰۵، دو اصطلاح محافظه ­کاری شرطی و غیر­شرطی را برای اشاره به بخش­های موقت و دائمی به کار گرفتند.
    ۲-۳-۳- معیار عدم­تقارن زمانی در شناسایی سود و زیان
    باسو(۱۹۹۷) از پیشگامان انجام تحقیقات در مورد محافظه ­کاری در دهه اخیر بوده است و اولین پژوهش­های مطرح در این زمینه را انجام داده است که حاصل آن ارائه­ مدلی برای بررسی میزان محافظه ­کاری بوده است. مدلی که او به کار برد دارای دو متغیر اصلی است. این متغیر ها سود حسابداری و بازده سهام می­باشد.
    تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)
    سود، برآوردی است که حسابداری از تغییر ثروت سهامداران طی سال مالی به عمل می­آورد؛ در حالی که بازده، برآوردی است که بازار از میزان تغییر ثروت سهامداران طی سال مالی به دست می­دهد. از این منظر، هر چند سود و بازده سهام هر دو معیاری برای سنجش یک موضوع مشابه، یعنی میزان تغییر در ثروت سهامداران هستند، اما تفاوت­هایی نیز بین این دو وجود دارد. یک تفاوت مهم، نحوه برخورد آن­ها با آثار رویدادهایی است که دامنه­ تأثیر آن­ها دوره­ های آینده را نیز در بر می­گیرد(گرگریو و اسکرات[۴۳]، ۲۰۰۷). همان طور که در فرضیه بازار کارا مطرح می­ شود، قیمت و بازده سهام منعکس­کننده­­ی تمام اخبار و اطلاعات موجود است. به بیان دیگر، بازده سهام منعکس­کننده هم اخبار خوب و هم اخبار بد می­باشد. تمام اخبار و اطلاعات موجود بدون اینکه تفاوتی بین آن­ها وجود داشته باشد، در بازده منعکس می­شوند. این در حالی است که در محاسبه و گزارش سود حسابداری، درجات بالاتری از قابلیت اتکا برای شناسایی سودها و اخبار خوشایند در برابر زیان­ها و اخبار ناخوشایند لازم است (باسو، ۱۹۹۷). تفاوتی که بین سود و بازده از لحاظ انعکاس آثار رویدادهای مختلف به شرح پیش­گفته وجود دارد، زمینه­ مناسبی را برای سنجش محافظه ­کاری فراهم می­ کند. اخبار ناخوشایند هم در سود و هم در بازده دوره­ جاری منعکس می­شوند، در حالی که برخی افزایش در ارزش دارایی­ ها و برخی درآمدها (اخبار خوشایند) بدون انعکاس در سود حسابداری، فقط در بازده منعکس می­شوند. سود حسابداری شناسایی این درآمدها یا افزایش­ها در دارایی­ ها را به دوره­ های آینده منتقل می­ کند، در حالی که بازده سهام آن­ها را در دوره­ جاری لحاظ می­دارد. برای مثال، اگر واحد تجاری پروژه­ای را با ارزش فعلی خالص مثبت آغاز کند، قیمت و بازده سهام واحد تجاری به سبب اجرای این پروژه افزایش خواهد یافت، زیرا بازار مطلع شده که ارزش واحد تجاری افزایش یافته است. اما سود حسابداری، هیچ­گاه ارزش فعلی خالص مثبت این پروژه را منعکس نمی­ کند (مهرانی و محمدآبادی، ۱۳۸۸).
    در مدل باسو(۱۹۹۷)، محافظه کاری به معنای شناسایی و انعکاس سریعتر اخبار ناخوشایند (برای مثال،کاهش ارزش دارایی­ ها) نسبت به اخبار خوشایند (برای مثال، افزایش ارزش دارایی­ ها) می­باشد. او بازده سهام را به عنوان شاخصی برای تعیین نوع اخبار موجود پیرامون واحد تجاری به کار برد، زیرا بازده سهام اطلاعاتی را که بازار دریافت کرده، منعکس می­ کند و این اطلاعات نه تنها از محل سود حسابداری، بلکه از منابع مختلفی تامین می­ شود.
    با توجه به توضیحات فوق، می­توان انتظار داشت که بین سود حسابداری و بازده­های منفی در قیاس با بازده­های مثبت، ارتباط قوی­تری وجود داشته باشد، زیرا سود حسابداری همزمان با بازده­های منفی، اخبار ناخوشایند را منعکس می­سازد، ولی بر خلاف بازده­های مثبت، شناسایی و انعکاس اخبار خوشایند را تا حدی به تاخیر می­اندازد.
    بر اساس آنچه که گفته شد باسو برای پیش­بینی­های خود از رگرسیون زیر استفاده کرد:
    EPSi,t سود هر سهم شرکت i درسال t، Pi,t-1 قیمت بازار هر سهم شرکت i در ابتدای سالt
    Reti;t بازده شرکت i در سال t، DTi;t متغیر مجازی (دامی) است که اگر بازده شرکت i در سال t منفی باشد یک و در غیر این صورت صفر خواهد بود.
    ۲-۳-۴- معیار چولگی منفی توزیع سود و جریان­های نقدی
    یکی دیگر از شاخص ­های معرفی شده توسط گیولی و هین(۲۰۰۰)، چولگی منفی توزیع سود و جریان­های نقدی است. آن­ها اظهار داشتند که باید جمع کل جریانهای نقدی در تمام عمر شرکت با کل سودها در تمام عمر شرکت برابر باشد. اختلاف بین خالص جریانهای نقدی و سود خالص، اقلام تعهدی می­باشند. لذا، انتظار می­رود در صورتی که در دوره­ای خالص اقلام تعهدی منفی باشند، دوره پس از چنین دوره­هایی، خالص اقلام تعهدی بایستی مثبت باشد. و بنابراین نتیجه می­گیرند در صورت وجود دوره­ های متوالی طولانی با خالص اقلام تعهدی منفی، رویکرد محافظه ­کارانه در گزارش­های مالی در پیش گرفته شده است. آنان با توجه به اینکه حسابداری تعهدی مجرایی برای اعمال محافظه ­کاری فراهم می­سازد، استدلال می­ کنند که توزیع سود به عنوان یک متغیر تصادفی، باید نسبت به توزیع جریان­های نقدی چولگی بیشتری داشته باشد. آن­ها سود و جریان­های نقدی هر سال را بر جمع دارایی­ ها تقسیم کرده و توزیع این دو متغیر تصادفی را برای شرکت­های مشخص در یک مقطع زمانی و نیز برای یک شرکت در چند دوره زمانی بررسی کردند. بررسی آن­ها نشان داد که توزیع سود، چولگی منفی­تری نسبت به توزیع جریانهای نقدی دارد. دلیل این امر از منظر گیولی و هین( ۲۰۰۰)، آن است که سود حسابداری به انعکاس اخبار خوشایند و افزایش ارزش دارایی­ ها نمی ­پردازد، ولی زیان­ها را از طریق اقلام تعهدی به سرعت شناسایی می­ کند. شناسایی این زیان­ها، همچون زیان کاهش ارزش موجودی­ها، تأثیری بر وجه نقد حاصل از عملیات ندارد و همین امر سبب می­ شود تا توزیع سود نسبت به توزیع جریان­های نقدی عملیاتی، چولگی منفی­تری داشته باشد.
    ۲-۳-۵- سایر روش های اندازه ­گیری محافظه ­کاری
    خان[۴۴] و واتس‌(۲۰۰۷) از دیگر محققانی هستند که به ابداع روشی برای اندازه ­گیری محافظه ­کاری پرداختند. از نظر آنان، محافظه ­کاری تابعی است از میزان اهرم، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری خالص دارایی­ ها و اندازه­ واحد تجاری. برای سنجش میزان محافظه ­کاری اعمال شده در صورت­های مالی یک شرکت در یک سال خاص، آنها سه متغیر ذکر شده را در مدل باسو جایگزین کرده و مدل مزبور را برای هر سال تخمین می­زنند. سپس با کمک سه متغیر مزبور و با بهره گرفتن از ضرایب حاصل از تخمین سالانه مدل، به محاسبه شاخص کمی برای محافظه ­کاری می­پردازند. مقادیر بالاتر این شاخص نشانگر سطوح بالاتر محافظه ­کاری هستند.
    ۲-۴- بررسی ارتباط بین قلم تعهدی استهلاک و جریانهای نقدی جاری
    هدف حسابداری ارائه اطلاعات مفید برای استفاده­کنندگان است. اطلاعاتی مفید هستند که خصوصیات کیفی لازم از جمله مربوط بودن را داشته باشند. یکی از ویژگی­های اطلاعات مربوط، قدرت پیش­بینی­کنندگی آن اطلاعات هستند (سازمان حسابرسی، ۱۳۸۶). بنابراین اطلاعات ارائه شده باید قدرت پیش ­بینی داشته باشند. سود حسابداری به عنوان معیاری برای پیش ­بینی بهتر جریانهای نقدی است و به عبارت دیگر سود یک عقیده یا باور است در حالی که جریانهای نقدی یک حقیقت است (دیچو، ۱۹۹۱). سود از دو بخش تعهدی و نقدی تشکیل شده است. بخش تعهدی سود، آن بخش از سود عملیات واحد تجاری است که در دوره موردنظر به وجه نقد تبدیل نشده ­اند. این اقلام به دو بخش اقلام تعهدی کوتاه­مدت (اقلام تعهدی سرمایه در گردش) و اقلام تعهدی بلندمدت قابل تقسیم هستند. اقلام تعهدی کوتاه­مدت حاصل فرایند فروش هستند اما اقلام تعهدی بلندمدت عمدتا” شامل استهلاک و کاهش ارزش دارایی­ های عملیاتی می­باشند (لئو ۲۰۰۷). متغیر کلیدی این تحقیق استهلاک می­باشد. بنابراین بیشترین تمرکز محقق نیز بررسی ارتباط بین استهلاک و سایر متغیرهای وابسته خواهد بود.
    استهلاک یکی از رویدادها و وقایع اقتصادی واقعی است که باید در گزارشگری مالی شناسایی شود. بنابراین استهلاک حسابداری، اندازه ­گیری حسابدار از استهلاک اقتصادی دارایی­ های عملیاتی خواهد بود. براساس توصیه استانداردهای حسابداری، مدیریت باید روشی را اتخاذ کند که استهلاک حسابداری متناسب با استهلاک اقتصادی دارایی­ ها باشد. به عبارت دیگراستهلاک حسابداری شناسایی شده، باید متناسب با الگوی کسب انتفاع از دارایی­ های عملیاتی باشد (سازمان حسابرسی، ۱۳۸۶). در صورتی که استهلاک حسابداری با استهلاک اقتصادی دارایی­ های عملیاتی برابر باشد، در این صورت انتظار می­رود ارتیاط بین استهلاک حسابداری و جریانهای نقدی جاری منفی و معنادار باشد. زیرا در این صورت افت اقتصادی دارایی­ ها و شناسایی این افت اقتصادی (استهلاک حسابداری) همزمان در یک دوره اتفاق می­افتد.
    عکس مرتبط با اقتصاد
    با توجه به اینکه استهلاک بخش مهم اقلام تعهدی بلندمدت می­باشد، لذا سوال اصلی این بخش را بدین صورت می­توان مطرح کرد؛
    “آیا ارتباط معناداری بین اجزای اقلام تعهدی سود، یعنی استهلاک و جریانهای نقدی جاری وجود دارد؟”
    اقلام تعهدی اقلامی هستند که مدیریت توان اعمال قضاوت در گزارشگری آن­ها دارد. اما ماهیت اقلام تعهدی متفاوت است و این، متفاوت بودن ماهیت توان مدیریت در اعمال قضاوت را تحت تاثیر قرار می­دهد. بدین معنی که برخی از اقلام تعهدی بیشتر قابل مدیریت هستند و مدیریت اختیار بیشتری در دست­کاری این گونه اقلام را دارند. بنابراین اقلام تعهدی به دو بخش اختیاری و غیراختیاری تقسیم می­شوند. بخش اختیاری آن بخش از اقلام تعهدی است که مدیریت قدرت اعمال قضاوت بیشتری دارد. به علت اینکه اقلام تعهدی به دو بخش اختیاری و غیراختیاری قابل تقسیم هستند، بنابراین در بررسی ارتباط بین استهلاک و جریانهای نقدی جاری، استهلاک با بهره گرفتن از مدل­های مختلف به دو بخش اختیاری و غیر اختیاری تقسیم شده و اثر هر کدام بر روی جریانهای نقدی جاری به طور جداگانه بررسی شده است .
    ۲-۵- بررسی ارتباط بین قلم تعهدی استهلاک و جریانهای نقدی آتی
    اقلام تعهدی ابزاری برای پیش ­بینی هستند و مهمترین نیاز استفاده­کنندگان جهت پیش ­بینی جریانهای نقدی آتی می­باشد (دیچو، ۱۹۹۱). به عبارت دیگر اقلام تعهدی بخشی از سود هستند که در دوره مورد گزارش به صورت نقدی تحقق نیافته­اند و نیز بیان شد که در صورتی که استهلاک اقتصادی در دوره­ای که به وقوع پیوسته در گزارش­های مالی شناسایی شود، ارتباط بین استهلاک حسابداری و جریانهای نقدی جاری منفی خواهد بود. اما یکی از ویژگی­های کیفی اطلاعات مالی، محافظه ­کاری در گزارشگری مالی می­باشد (سازمان حسابرسی، ۱۳۸۶)[۴۵]. از جمله دلایل اتخاذ رویکرد محافظه ­کارانه در گزارشگری مالی، کاهش تمایل جانب­دارانه مدیریت در بزرگ­نمایی سود و دارایی­ ها، کاهش یا به تعویق انداختن مالیات، انعقاد قراردادهای کارا، کاهش فشارها و تهدیدات رقابتی، کاهش هزینه­ های سیاسی و افزایش کیفیت اطلاعات مالی را می­توان نام برد. گزارشگری محافظه ­کارانه در گزارشگری استهلاک به صورت زودتر شناسایی کردن استهلاک حسابداری نسبت به استهلاک اقتصادی تعریف شده است. رایان (۲۰۰۶) در این زمینه بیان می­دارد که در صورتی که شتاب استهلاک حسابداری بیشتر از شتاب استهلاک اقتصادی داریی­ها باشد، محافظه ­کاری در گزارشگری استهلاک وجود دارد.
    در صورت وجود محافظه ­کاری، قبل از آنکه استهلاک اقتصادی دارایی­ ها به وقوع بپیوندد، استهلاک حسابداری در صورت­های مالی شناسایی می­ شود و چون افت اقتصادی با کاهش قدرت کسب وجوه نقد همراه است، انتظار می­رود قبل از کاهش جریانهای نقدی استهلاک حسابداری شناسایی شود. به عبارت دیگر پیش ­بینی می­ شود ارتباط بین استهلاک حسابداری و جریانهای نقدی آتی منفی باشد. لذا می­توان سوال اصلی این بخش را به صورت زیر مطرح کرد:
    “آیا ارتباط معناداری بین اجزای اقلام تعهدی سود، یعنی استهلاک حسابداری و جریانهای نقدی آتی وجود دارد؟”
    در این بخش هم مطابق بخش قبلی، استهلاک که متغیر کلیدی تحقیق می­باشد، به دو بخش اخیاری و غیراختیاری با بهره گرفتن از مدل­های مختلف تقسیم شده است و ارتباط بین اجزای استهلاک و جریانهای نقدی آتی به صورت جداگانه مورد بررسی قرار گرفته است.
    ۲-۶- بررسی ارتباط گزارشگری محافظه ­کارانه استهلاک با بازده سهام
    محافظه ­کاری دارای اثرات مختلفی است. این اثرات از بیشتر جنبه­ها باعث خودسری ذینفعان و سهام­داران واحد تجاری می­ شود؛ که مهمترین این جنبه­ها کاهش تمایل جانب­دارانه مدیریت درکاهش یا به تعویق انداختن مالیات (واتس ۲۰۰۳)، کاهش هزینه­ های سیاسی (کردلر و شهریاری ۱۳۸۸) و کاهش فشارها و تهدیدات رقابتی( غفارلو ۱۳۹۰) را می­توان نام برد. مهمترین مزیت اتخاذ رویکرد محافظه ­کارانه، افزایش کیفیت اطلاعات مالی است؛ زیرا محافظه ­کاری یکی از خصوصیات کیفی اطلاعات مالی است که از آن به عنوان اصل احتیاط یاد شده است (سازمان حسابرسی، ۱۳۸۶). بر اساس تئوری­های مدیریت مالی، در صورت افزایش کیفیت اطلاعات مالی، ریسک واحد تجاری کاهش یافته و این امر باعث افزایش بازدهی اوراق بهادار شرکت از جمله اوراق سهام شرکت می­باشد. اما توأم با این اثرات اتخاذ رویکرد محافظه ­کارانه، محافظه ­کاری باعث کاهش انتظارات از عملکرد آتی شرکت­ها نیز می­باشد (غفارلو ۱۳۹۰). زیرا محافظه ­کاری با زودتر شناسایی کردن هزینه­ها و به تعویق انداختن شناسایی درآمدها، وضعیت آتی شرکت را بد نشان می­دهد و بدین ترتیب باعث کاهش انتظارات از عملکرد آتی واحد های تجاری می­ شود. حال سوال این بخش به این صورت مطرح می­ شود که آیا اتخاذ رویکرد محافظه ­کارانه در گزارشگری استهلاک، باعث کاهش بازده سهام شرکت می­ شود یا افزایش آن ؟ لذا سوال اصلی این بخش به صورت زیر مطرح می شود:
    “آیا شرکت­هایی که در گزارشگری استهلاک، رویکرد محافظه ­کارانه اتخاذ می­ کنند، بازده بازار سهام بیشتری نیز دارند؟”
    ۲-۷- بررسی نقش گزارشگری محافظه ­کارانه استهلاک در ارائه اطلاعات محرمانه مدیریت و وجود فرصت­های رشد آتی
    محافظه ­کاری از یک سو دارای مزایایی چون کاهش تمایل جانب­دارانه مدیریت در بیشتر نشان دادن سود و دارایی­ ها، کاهش یا به تعویق انداختن مالیات، کاهش هزینه­ های سیاسی، کاهش فشارهای رقابتی و افزایش کیفیت اطلاعات مالی می­باشد؛ اما از سوی دیگر انتظارات از عملکرد آتی را نیز کاهش می­دهد. بنابراین شرکت­هایی اقدام به اتخاذ رویکرد محافظه ­کارانه خواهند کرد که عملکرد آتی بهتر یا فرصت­های آتی رشد داشته باشند (لئو، ۲۰۰۷). زیرا در غیر این صورت هزینه ناشی از کاهش انتظارات از عملکرد آتی بیشتر می­ شود؛ و در حالت کلی هزینه اتخاذ سیاست محافظه ­کارانه بیشتر از منفعت آن خواهد بود. بنابراین سوال اصلی این بخش به این صورت مطرح می­ شود که :
    ” آیا اتخاذ رویکرد محافظه ­کارانه در گزارشگری استهلاک، نشان­دهنده وجود فرصت­های رشد آتی بالاتر برای شرکت هست؟ “
    در این مدل نیز معیار گزارشگری محافظه ­کارانه استهلاک نیز گزارش کردن استهلاک اختیاری بیشتر خواهد بود.
    ۲-۸- بررسی ارتباط بین گزارشگری محافظه ­کارانه استهلاک و رابطه ارزشی سود
    سود یکی از اطلاعات ارائه شده توسط سیستم حسابداری است و یکی از مهمترین معیارها در تعیین ارزش بازار سهام شرکت است. در صورتی که نقش سود در تعیین ارزش بازار سهام و تغییرات ارزش بازرا سهام بیشتر باشد، گویند که ارزش سود بالاست و در غیر این صورت ارزش سود پایین خواهد بود؛ زیرا منابع اطلاعاتی سهام­داران، تحلیل­گران و سرمایه ­گذاران متعدد است. آن­ها در صورتی که به سود اتکا بکنند، ارزش سود نیز بالاتر خواهد بود. با توجه به این که یکی از معیارهای خصوصیات کیفی اطلاعات مالی، بحث محافظه ­کاری می­باشد، این سوال مطرح می­باشد که رعایت اصل محافظه ­کاری در گزارشگری استهلاک باعث افزایش رابطه ارزشی سود می­باشد یا خیر؟ با توجه به این که محافظه ­کاری باعث افزایش کیفیت اطلاعات مالی می­باشد، انتظار می­رود ارتباط بین گزارشگری محافظه ­کارانه استهلاک و رابطه ارزشی سود مثبت و معنادار باشد. بنابراین سوال اصلی این بخش به صورت زیر مطرح می­ شود:
    “آیا بین گزارشگری محافظه ­کارانه استهلاک و رابطه ارزشی سود رابطه معناداری وجود دارد؟”
    ۲-۹- بررسی ارتباط بین گزارشگری محافظه ­کارانه استهلاک و پایداری سود
    همچنان که بیان شد، استهلاک به عنوان مهمترین بخش اقلام تعهدی بلندمدت مطرح می­باشد. اقلام تعهدی ابزاری در دست مدیریت جهت اعمال قضاوت و مدیریت سود می­باشد. در صورت اعمال مدیریت، نوسانات سود کاهش خواهد یافت و سود پایدارتر می­ شود. اما اعمال محافظه ­کاری به عنوان یکی از معیارهای کیفی اطلاعات مالی مانع از تمایل جانب­دارانه مدیریت و اعمال قضاوت در شناسایی سود می­باشد. به عبارت دیگر، محافظه ­کاری ابزاری برای کاهش اعمال قضاوت در گزارشگری مالی است، لذا انتظار می­رود شرکت­هایی که در گزارشگری استهلاک رویکرد محافظه ­کارانه دارند مدیریت سود کمتر و پایداری سود کمتری دارند. بنابراین سوال اصلی این بخش به صورت زیر مطرح می­ شود:
    “آیا بین گزارشگری محافظه ­کارانه استهلاک و پایداری سود رابطه معناداری وجود دارد؟”
    ۲-۱۰- پیشینه تحقیق
    ۲-۱۰-۱- تحقیقات خارجی
    ۲-۱۰-۱-۱- تحقیق باسو
    باسو(۱۹۹۷) در تحقیقی تأثیر محافظه ­کاری را بر صورت های­مالی بررسی کرد. او محافظه ­کاری در حسابداری را به عنوان شناسایی به­موقع­تر اخبار بد در مقایسه با اخبار خوب تفسیر می­ کند. به­موقع­تر بودن شناسایی اخبار بد دلالت بر این دارد که سود نسبت به بازده­های منفی در مقایسه با بازده های مثبت، در هر زمانی حساس­تر است. او نشان داد که حساسیت سود نسبت به بازده­های منفی دو الی شش برابر بزرگتر از حساسیت سود به بازده­های مثبت است. علاوه بر این، باسو نشان می­دهد که به موقع­تر بودن سود اساسا” بر اثر شناسایی به موقع­تر اخبار بد از طریق اقلام تعهدی (و نه جریان­های نقدی) است. از سوی دیگر، اقلام تعهدی و جریان­های نقدی در زمان­بندی شناسایی اخبار خوب در صورت­های مالی، تفاوتی با یکدیگر ندارند.
    ۲-۱۰-۱-۲- تحقیق بیور و رایان
    بیور و رایان(۲۰۰۴) رابطه­ بین محافظه ­کاری با هزینه­ استهلاک، تحقیق و توسعه و ذخیره کاهش ارزش موجودی تحت روش لایفو را مورد بررسی قرار دادند. آن­ها در این بررسی دریافتند که هزینه­ استهلاک به روش نزولی، هزینه­ های تحقیق و توسعه و هزینه تبلیغات بر محافظه ­کاری اثر منفی و معکوس دارند. اما شاخص ذخیره­ کاهش ارزش موجودی تحت روش لایفو، اثر مثبتی بر محافظه ­کاری دارد.
    ۲-۱۰-۱-۳- تحقیق لافوند و واتس
    لافوند و واتس(۲۰۰۶) در مقاله خود، اثر نامتقارن بودن اطلاعات بین مدیران و سرمایه ­گذاران شرکت را روی محافظه ­کاری به کار رفته، بررسی کردند. آن­ها مشاهده کردند که در شرکت­های دارای عدم­تقارن اطلاعاتی زیاد بین سرمایه ­گذاران و مدیران، صورت­های مالی در رابطه با سود، اطلاعات کمتر و در رابطه با زیان­های شرکت اطلاعات بیشتری دارد. به علاوه، آنها دریافتند که شناسایی نامتقارن سود­ها و زیان­ها در صورت­های مالی با بیشتر شدن نا متقارن بودن اطلاعات افزایش پیدا می­ کند. نتایج همسان با این موضوع بود که سرمایه ­گذاران به دلیل کاهش مشکلات مربوط به نمایندگی، خواستار اعمال رویه­ های محافظه ­کارانه هستند. همچنین میزان محافظه ­کاری به کار رفته در گزارشگری مالی با افزایش عدم­تقارن اطلاعاتی افزایش پیدا می­ کند و محافظه ­کاری به کاهش عدم­تقارن اطلاعاتی بین سرمایه ­گذاران و مدیران کمک می­ کند.
    ۲-۱۰-۱-۴- تحقیق بلچندرام و مهنرام
    بلچندرام و مهنرام[۴۶](۲۰۰۶) با توجه به تحقیقات خود مشاهده کردند که رابطه­ ارزشی درآمدهای گزارش شده به صورت محافظه ­کارانه در رابطه با قیمت سهام، بیشتر از رابطه ارزشی درآمدهای گزارش شده­ غیرمحافظه ­کارانه است و نتیجه گرفتند که احتمال کمی وجود دارد که گزارشگری محافظه ­کارانه عامل اصلی کاهش رابطه­ ارزشی اطلاعات حسابداری باشد. در این مقاله، ارتباط بین محافظه ­کاری و رابطه­ ارزشی اطلاعات حسابداری در طول زمان مورد بررسی قرار گرفت. بلچندرام و مهنرام پیش ­بینی می­کردند که رابطه­ گفته شده چندان مشخص و واضح نباشد و این دو، روابط مختلفی ممکن است با یکدیگر داشته باشند و چنین نتیجه­ای هم گرفتند.
    یکی از نتایج استنباط شده در این مقاله این بودکه رابطه­ ارزشی اطلاعات حسابداری در موسساتی که محافظه ­کاری آن­ها در حداقل ممکن است، کمترین مقدار را به خود اختصاص می­دهد. مطالعات قبلی بیان می­نمود که یکی از دلایل وجود محافظه ­کاری می ­تواند به علت به هزینه بردن مستقیم مخارجی همچون تحقیق و توسعه باشد؛ اما در این تحقیق، مشاهده شد که رابطه ارزشی اطلاعات حسابداری در مؤسساتی که مخارج تحقیق و توسعه را به عنوان دارایی نامشهود شناسایی نمی­ کنند، کاهش پیدا نمی­ کند.
    همچنین در این مقاله نتیجه گرفته شد که یک رابطه منفی بین محافظه ­کاری اندازه ­گیری شده با بهره گرفتن از روش انحراف از ارزش دفتری و محافظه ­کاری اندازه ­گیری شده به وسیله­ روش نامتقارنی اطلاعات وجود دارد. در این مقاله، افزایش نامتقارن بودن اطلاعات در طول زمان برای مؤسساتی که ارتباط ارزشی اطلاعات آنها کاهش یافته بود مشاهده نشد.
    به طور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که افزایش محافظه ­کاری نمی ­تواند باعث کاهش رابطه­ ارزشی اطلاعات حسابداری شود. البته یافته­ های این تحقیق به مانند نتایج بسیاری از تحقیقات انجام شده مرتبط، نشان دهنده­ این است که محافظه ­کاری بر گزارشگری مالی تأثیرگذار است.
    ۲-۱۰-۱-۵- تحقیق رویچودهاری و واتس
    رویچودهاری[۴۷] و واتس(۲۰۰۷) رابطه­ بین عدم­تقارن زمانی سود و زیان و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری را به عنوان معیارهای محافظه ­کاری شرطی و غیر­شرطی، مورد بررسی قرار دادند. نتایج تحقیق بیانگر وجود یک رابطه­ منفی بین این دو معیار سنجش محافظه ­کاری بود. همچنین آنها یافتند که هر چه دوره­ برآورد معیار عدم­تقارن زمانی سود طولانی­تر شود، این رابطه­ منفی کمتر می­ شود. در دوره­ های سه ساله رابطه­ این دو معیار مثبت خواهد شد.
    ۲-۱۰-۱-۶- تحقیق فلسام
    فلسام (۲۰۰۹) در تحقیقی که انجام داد رابطه­ بین ساختار رقابتی و حسابداری محافظه ­کارانه را مورد بررسی قرار داد. او نتیجه گرفت که میزان و شدت رقابت در بازارهای محصول یک عامل برای به­ کارگیری رویه­ های حسابداری محافظه ­کارانه است. نتایج تحقیق نشان داد که شرکت­ها، محافظه ­کاری را در پاسخ به رقابت بیشتر به کار می برند. همچنین مؤسسات قبل از صدور سهام و اوراق بدهی، کمتر از حسابداری محافظه ­کارانه استفاده می­ کنند.
    ۲-۱۰-۱-۷- تحقیق فرانسز و همکاران
    فرانسز و دیگران[۴۸] (۲۰۰۴) در تحقیقی به بررسی ارتباط بین محافظه ­کاری و هزینه­ سرمایه شرکت پرداخت. او بیان کرد که محافظه ­کاری از یک طرف باعث کاهش اتنظارات از عملکرد آتی می­ شود و از طرف دیگر با بالا بردن کیفیت اطلاعات مالی باعث کاهش ریسک کلی شرکت می­ شود. او در ادامه بیان می­ کند که کاهش این دو عامل موثر بر هزینه سرمایه، متناسب هم بوده و با خنثی کردن اثر همدیگر باعث می­شوند هزینه سرمایه شرکت ثابت باقی بماند.
    ۲-۱۰-۱-۸- تحقیق ایکس­لی
    ایکس­لی[۴۹] (۲۰۱۰) در تحقیقی با عنوان اثر محافظه ­کاری حسابداری بر روی هزینه­ سرمایه در سطح بین ­المللی به این نتیجه رسید که کشورهایی با رویکرد حسابداری محافظه ­کارانه هزینه سرمایه به مراتب کمتر نسبت به بقیه کشورها دارند.
    ۲-۱۰-۲- تحقیقات داخلی
    ۲-۱۰-۲-۱- تحقیق ادهم
    ادهم(۱۳۸۶) در تحقیقی با موضوع نقش محافظه ­کاری حسابداری در کیفیت سود و بازده سهام به نتایج زیر دست یافت:
    ۱- بین محافظه ­کاری حسابداری و کیفیت سود، رابطه­ مثبتی برقرار است، یعنی هرچه شرکت­ها رویه­ های محافظه ­کارانه­­تری اتخاذ کنند، سود گزارش شده کیفیت بالاتری از نظر نزدیکی به وجه نقد خواهد داشت و بالعکس.
    ۲- بین محافظه ­کاری و اندازه­ شرکت رابطه­ معناداری وجود ندارد.

     

    جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 01:14:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      شئون رسالت حضرت عیسی علیه السلام از نگاه قرآن و عهد جدید- قسمت ۲ ...

    فصل چهارم: تحلیل داده‌ها، جمع‌‌بندی و نتیجه گیری ۷۷
    ۱-آیا حضرت عیسی علیه السلام قصد تشکیل حکومت داشت؟ ۷۸
    الف: آیاتی که بر حکومت و پادشاهی حضرت عیسی علیه السلام دلالت دارند: ۷۹
    سخنان عیسی علیه السلام برای مخالفان ۸۸
    الف. تحقیر حاکم ۸۸
    ب. پرخاش کردن و برهم زدن خانه خدا ۸۸
    ت. مرزبندی میان خود و مخالفین ۸۹
    ث. تعبیرات تند بر علیه یهودیان مخالف ۸۹
    ذ. دادن وعید دنیوی برای دولتمندان و سیرشدگان ۹۱
    ز. خوار کردن مهمان ۹۱
    د. تحقیر فریسان و کاتبان ۹۱
    ر. انتقام گرفتن از یهود بخاطر کشتار انبیاء ۹۱
    س. برشمردن اتهامات فقهای یهودی ۹۲
    ب: آیاتی که بر عدم دخالت و عدم برپایی حکومت حضرت عیسی علیه السلام دلالت دارند: ۹۲
    ۲-آیا حضرت عیسی علیه السلام از نظر قرآن یک پیامبر جهانی است؟ ۹۴
    ۳-آیا حضرت عیسی علیه السلام از نظر عهد جدید یک پیامبر جهانی است؟ ۹۸
    شفا دادن به یهودیان ۱۰۴
    ۴–تبشیر به چه معناست؟ ۱۱۰
    جمع بندی و نتیجه گیری ۱۱۰
    وجوه مشترک بین قرآن و عهد جدید ۱۱۱
    وجوه مختص به قرآن ۱۱۳
    وجوه مختص به عهد جدید ۱۱۳
    کتاب نامه ۱۱۵
    منابع فارسی ۱۱۵
    منابع عربی ۱۱۶
    English Resources 117
    منابع عبری ۱۱۸
    Abstract 119

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

     

    فصل اول: مقدمه و مفاهیم کلّی

     

     

    مقدمه

    دین و دینداری از شاخصه ها و خصیصه های بارز زندگی انسانهاست. دین و دل مشغولیهای دینی در واقع عبارتست از تبیین جهان در نظر متدینان و فهم‌پذیر کردن عالم هستی برای آنان. بنابراین جای تردید نیست که جایگاهی اساسی و عمیق در جان و دل انسانها داشته باشد و به همین جهت تفاوت دیدگاه‌ها در بین ادیان، جهان‌های متفاوتی برای پیروان آنها خلق کند و آنان را با یکدیگر بیگانه کند.
    موضوعات تطبیقی بین الأدیانی کلیدی است برای گشودن باب ارتباط بین پیروان ادیان. در این مباحث، موضوعات مشترک و دیدگاه های یکسان و بسط و تبیین آنها زمینه تفاهم بیشتر را فراهم می‌کند همانطور که روشن کردن نقاط متمایز و اختلاف و تا حد امکان قابل اغماض نشان دادن آنها می‌تواند به همزیستی پیروان ادیان کمک شایان کند. در این پایان‌نامه ما به یکی از این موضوعات که هر دو دین اسلام و مسیحیت به طور جدی آن را مطرح کرده‌اند و در کانون توجه پیروان این دو دین است پرداخته‌ایم.
    مسلمانان بنابر دستور قرآن کریم به حضرت عیسی بن مریم علیهما السلام به عنوان مسیح و پیامبر خداوند ایمان دارند و نیز او را به عنوان بشارت دهنده به آخرین پیامبر می‌شناسند البته بین مسلمانان و مسیحیان اختلافاتی درباره رسالت و مقام حضرت عیسی علیه السلام وجود دارد که قرآن با ارائه این راه که می‌فرماید:
    بگو: «اى اهل کتاب، بیایید بر سر سخنى که میان ما و شما یکسان است بایستیم که: جز خدا را نپرستیم و چیزى را شریک او نگردانیم، و بعضى از ما بعضى دیگر را به جاى خدا به خدایى نگیرد…»[۱] به گفتگوی مسالمت آمیز حول محور مشترکات دعوت می‌کند.
    در این پایان‌نامه از ترجمه قرآن آقای فولادوند استفاده کرده‌ایم و در مواردی که ترجمه دیگری لازم بوده است نام مترجم یا کتاب را بعد از واژه ترجمه آورده‌ایم. آیات اشاره شده از عهدین را از کتاب مقدس، ترجمه معروف به قدیم از انتشارات ایلام آورده‌ایم و جایی که ترجمه دیگری نیاز بوده، متذکر شده‌ایم.
    در قسمتهایی که متن استفاده شده عربی یا انگلیسی بوده است فقط با نوشتن «ترجمه: » مشخص شده است که متن مورد نظر فارسی نبوده و نویسنده آن را ترجمه کرده ‌است.
    چون این پایان‌نامه صرفا به شئون رسالت حضرت عیسی علیه السلام پرداخته لذا نیازی به طرح مسائل فرقه‌ای اسلام و مسیحیت نبوده زیرا هم قرآن بین همه مسلمانان حجت تام است و هم کتاب مقدس در هر سه فرقه عمده مسیحی کاتولیک، ارتدوکس و پروتستان حجت تام است به همین خاطر سعی کرده‌ایم هم قرائتی را که بین همه مسلمانان درباره حضرت عیسی شایع و منبعث از قرآن است درباره ایشان ذکر کنیم و هم قرائتی که بین اغلب مسیحیان درباره حضرت عیسی رایج و منبعث از عهد جدید است در این پایان‌نامه بکار ببریم. با اینحال در تفسیر قرآن از معروفترین تفاسیر مطرح شیعه و سنی که نقاط قابل ملاحظه‌ای در رابطه با عنوان پایان‌نامه داشتند استفاده کرده‌ایم که عبارتند از: مجمع البیان فی تفسیر القرآن طبرسی، المیزان فی تفسیر القرآن علامه طباطبائی، تفسیر موضوعی قرآن کریم و تفسیر ترتیبی جوادی آملی، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل زمخشری، مفاتیح الغیب ( تفسیر کبیر) فخر رازی، تفسیر المنار رشید رضا و چند تفسیر دیگر. در مفردات الفاظ قرآنی نیز از مفردات الفاظ قرآن راغب اصفهانی، مجمع البحرین طریحی و لسان العرب ابن منظور و چند لغتنامه دیگر استفاده کرده‌ایم در تفسیر کتاب مقدس، ما در حد وسع خود به منابع موجود مراجعه کردیم که عبارتند از تفسیر آنطونیوس فکری، تفسیر یعقوب تادرس و تفسیر کاربردی عهد جدید و چند تفسیر دیگر. و در اعلام و اصطلاحات عهد جدید نیز به قاموس کتاب مقدس، فرهنگ ادیان جهان، دایره المعارف کتاب مقدس، دایره المعارف بریتانیکا مراجعه کرده‌ایم.

     

    طرح مسأله

    داستان مختصری از زندگی و آموزه‌های حضرت عیسی علیه السلام به عنوان یکی از پیامبران بزرگ الهی در قرآن بیان شده است. این پیامبر عظیم الشأن جایگاه ویژه‌ای بین مسلمانان دارد همچنین عهد جدید نیز مهمترین موضوع‌اش پرداختن به شخصیت، آموزه‌ها و داستان زندگی آن حضرت است.
    دراین نوشتار به موضوع مشترک بین قرآن و عهد جدید که همان وجود مقدس حضرت عیسی بن مریم علیهما السلام است پرداخته می‌شود و تلاش می‌شود نظر صریح دو متن مقدس درباره حضرت عیسی علیه السلام بیان شود اما این مانع نشده ‌است که موارد اختلاف نادیده گرفته شود و آنچه مد نظر بوده صرفا بیان دیدگاه های دو متن مقدس درباره آن حضرت است.
    همه مسیحیان به حضرت عیسی علیه السلام اعتقاد دارند و همه مسلمانان هم به او به عنوان پیامبر خدا ایمان دارند اما گاه این دو گروه از مومنان در طول تاریخ باهم تنش داشته‌اند و کمتر بوده که این دو گروه به دور از عقده‌های تاریخی یک زندگی برادرانه و یک گفتمان تقریب گرایانه داشته باشند. شاید رفتار امرای دو گروه در دور افتادن مومنان این دو دین از هم بی‌تاثیر نبوده است و دوران جنگهای صلیبی و اتحاد صلیبیان با مغولها برای از بین بردن جهان اسلام و تنشهای دهها و صدها ساله گواه این مدعاست که این دو گروه فهم مشترکی نسبت به هم نداشتند[۲] اما مراجعه به متن مقدس هر دو طرف و بررسی شخصیت مشترک میان این دو گروه می‌تواند نغمه وحدت بین این دو دین بزرگ را همراه با حفظ تفاوتها بنوازد. در این راستا این پایان‌نامه با مراجعه به متن مقدس هر دو طرف و طرح تفاسیر مهم و مطرح که دارای جایگاه و ارزش علمی هستند، سعی می‌کند این نسیم خوش را به همه طرفداران خود برساند که عیسای قرآنی هدایت و نور را آورد و همو با تاکید بر خدمت به انسانها در عهد جدید معنای حیات جاودان را به انسانها یاد داد.
    علاوه بر آنچه گفته شد عنوان پایان‌نامه نیز این را می‌نمایاند که ما در این مکتوب بنا داریم که ببینیم حضرت عیسی علیه السلام در قرآن و عهد جدید دارای چه ویژگیها و کارکردهایی است آیا همچون یک معلم و ربی یا کاهن صرفا جنبه موعظه‌ای و تعلیمی و اصلاح دیدگاه های منحرف دینی دارد؟ یا چون یک فرد انقلابی و اصلاحگر و همچون یک پیامبر هدفش ایجاد حرکت اجتماعی و دینی برای برانداختن نظام دینی قبلی و پایه‌گذاری دینی جدید با اصول و فروعی کاملا جدید است؟ و یا شکل دادن نوعی جریان سیاسی و رهبری آن و در نهایت رسیدن این مرحله که در مقام یک پادشاه، نظام سیاسی جدیدی را طراحی کند؟
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    هرکدام از اینها که باشد ما به این نیازمندیم که آن جناب را در هر دو متن دینی بصورت ریز و دقیق بررسی کنیم و برداشتها را در عناوین کلی بگنجانیم تا بتوانیم در آخر کار نتیجه لازم را از مقایسه نگاه دو متن دینی در رابطه با شئون رسالت آن حضرت بدست آوریم.
    برای این کار در فصل اول منظور خود را از عنوان پایان‌نامه و کلمات کلیدی بصورت کامل و واضح بیان کرده و سپس در فصل دوم شئون آن حضرت را از منظر عهد جدید تحت سه عنوان کلی درآوردم و در فصل سوم نیز شئون ایشان را در دو شأن از منظر قرآن بررسی کرده‌ام.
    البته بطور دقیق نمی‌توان همه افعال یک پیامبر را از هم تفکیک و تمایز کرد و در ذیل عناوین کلی قرار داد زیرا بعضی از این افعال قابلیت درج در ذیل عنوان دیگر را نیز دارند و از طرفی معنای بعضی از افعال با معنای افعال دیگر همپوشانی دارد از طرفی می‌توان ادعا کرد همه افعال یک پیامبر نشأت گرفته از عنوان پیامبری شخص است و لذا همه رفتارها، کارها و گفتارهای آن نبی ذیل عنوان پیامبری اوست اما ما در این پایان‌نامه ناچاریم که یک تقسیم بندی بین افعال حضرت عیسی(ع) ایجاد کنیم تا هم از شکل منظم یک پایان‌نامه دور نشویم و هم بتوانیم همه افعال او را از دو متن دینی احصاء کرده و آنها را تحت شئون مطرح شده قرار دهیم زیرا در افعال ایشان نکات ریزی هست که نه می‌شود آنها را نادیده گرفت و نه می‌توان برای هر یک جداگانه عنوان زد.

     

    پیشینه تحقیق

    تلاش برای معرفی عیسای قرآنی از طرف مسلمانان به همان زمان نزول قرآن می‌رسد. قرآن ایشان را بنده و رسول خدا معرفی می‌کند و پیروان ایشان را نزدیکترین امت به مسلمانان معرفی کرده‌است و ایمان اسلامی را منوط به اعتقاد به همه پیامبران گذشته از جمله حضرت عیسی علیه السلام و ایمان به همه کتابهای پیشین از جمله انجیل، کرده ‌است. مفسرین قرآن در تفسیر آیاتی که درباره ایشان و مادر مکرمه‌شان و کتاب او است، به بیان شأن و عظمت او پرداخته‌اند و اوصاف او را برشمرده‌اند. از طرف مسیحیان اولین و جدی‌ترین حرکت در این زمینه نیز در شورای دوم واتیکان «۱۹۶۲-۱۹۶۵» مطرح شد در این شورا که سه شاخه مهم مسیحیت در آن حضور داشتند بیانیه‌ای صادر شد که در آن مسلمانان محترم شمرده شدند و نظر مسلمانان درباره حضرت عیسی علیه السلام و نگاه آنها به ایشان مطرح و به همین سبب از همه طرفین خواسته شد گذشته را فراموش کرده و تلاش کنند تا فهم متقابلی به عمل آید.[۳]
    در باب حضرت عیسی علیه السلام گذشته از آنچه در تفاسیر آمده است کتابهای فراوانی نگاشته شده است.[۴] این کتابها گاه به دیدگاه مسیحیان و نوع باورهای آنها در مورد حضرت عیسی علیه السلام هم نظر داشته‌اند. البته بسیاری از این کتابها به زبان عربی نوشته شده‌اند و به نوعی نگاه تند انتقادی دارند اما در این میان کتابهایی که به زبان فارسی نگاشته شده‌است، هم اندک است و هم به کار مقایسه‌ای مستند و دقیق در این باب نپرداخته‌اند مثلا کتاب پژوهشی درباره انجیل و مسیح به قلم آیت الله شیخ محمد حسین کاشف الغطاء و ترجمه آقای سید هادی خسروشاهی بر تفاوتهای ماهوی بین عیسای قرآنی و عیسای عهد جدیدی استوار است.
    با توجه به کتابهای موجود و نوع نگاه آنها به این موضوع جای چنین اثری در بین کتابهایی که با این موضوع در ارتباط‌اند خالی بود زیرا کاستیهایی که آن آثار داشتند در این اثر به چشم نمی‌خورد.
    در بین کتابهایی هم که در دنیای مسیحیت نوشته شده اثر جامع و عالمانه‌ای را ندیدم مثلا کتاب ما بین الانجیل و القرآن یوسف حداد نیز نتوانسته حیث علمی را رعایت کند و برداشتهای شخصی و غیر مستند به تفاسیر را، درباره قرآن مطرح کرده است.

     

    ضرورت تحقیق

    کم رنگ شدن خطوط مرزها و بیشتر شدن ارتباطات انسانی و تبدیل جهان به یک دهکده و خستگی انسان از قرنها جنگ و خونریزی و بی‌اعتمادی، می‌طلبد که امروز با توجه به سیاهی‌های گذشته به فکر فردایی بود که همگان در آن دارای احترام هستند. این امر زمانی می‌تواند محقق شود که انسانها دور یک میز نشسته و فهم‌ها را با ابزار عقل و فطرت به هم نزدیک کرده و به همدیگر عشق بورزند. در این میان دو دین بزرگ الهی می‌توانند نقش بسیار بزرگی ایفا کنند و با توجه به اینکه دین مسیحیت یک دین شخص محور است اگر مسلمانان و مسیحیان با حفظ تفاوتها به گفتمان مشترکی درباره حضرت عیسی علیه السلام برسند می‌توانند جامعه نوینی را بنیان نهند. بر همین اساس جوامع مطالعات ادیانی بایستی در صدد ارائه قرائتی از حضرت عیسی علیه السلام باشند که با رعایت اصول علمی راه را برای شناخت بهتر و دقیقتر آن حضرت ارائه دهند هر چند که در این راه تفاوتها نیز نمایان خواهند شد اما راه برای قضاوتهای نابجا و غیر عالمانه بسته خواهد شد. این پایان‌نامه نیز تلاشی است در این راستا.

     

    روش تحقیق

    از آنجا که در این پایان‌نامه بنابر باز نمودن دیدگاه‌های دو متن مقدس دینی درباره موضوعی خاص و مقایسه آن دو متن است، بنابر‌این روش بکار گرفته شده، روش کتابخانه‌ای و مراجعه به متون تفسیری و توصیفی ناظر به این دو متن است البته نمی‌توانم ادعا کنم که مفهوم واقعی کتابخانه را رعایت کرده‌ام اما آنچه در پیش روست حاصل مراجعه به کتابهایی است که درباره موضوع و هدف این پایان‌نامه حرفهای شایسته شنیدن داشتند. البته نباید مشکلات این مسیر را نادیده گرفت زیرا کم بضاعتی نویسنده در مراجعه به کتابهای غیر فارسی و عربی و منابع دست اول و در دسترس نبودن این نوع منابع، مسیر را سخت و گاهی ادامه آن را ناممکن کرد اما تلاش بر این بوده تا با منابع موجود که گاهی با سختی‌فراوانی بدست آوردم نوشته‌ای فراهم آید که دست کم متضمن گزارشی نزدیک به واقعیت از قرآن و عهد جدید در موضوع مورد بحث باشد.

     

    دامنه تحقیق

    با توجه به اینکه موضوع پایان‌نامه، شئون رسالت حضرت عیسی علیه السلام است لذا کلیه گزارشهایی را که درباره سیره عملی و نیز اقوال نقل شده از حضرت عیسی در قرآن و عهد جدید مطرح شده جمع می‌کنم. البته در مورد عهد جدید این کار به معنی مطالعه دقیق تمام اناجیل چهارگانه و همچنین کتاب اعمال رسولان و نامه‌های رسولان است. سپس با توجه به اهمیت واژه شناسی هر جا با واژه شناسی سروکار داشته باشیم به تفاسیری که به این بحث اهمیت داده‌اند مثل مجمع البیان در تشیع و کشاف در اهل تسنن مراجعه می‌کنیم و هر جا با مباحث کلامی سروکار داشته باشیم به سراغ تفسیر فخر رازی، تفسیر علامه طباطبائی و دیگر تفاسیر که نکات قابل توجهی در این باره دارند مراجعه می کنیم. در باب عهد جدید نیز به منابعی که در مقدمه ذکرشده، مراجعه می‌کنیم.

     

    ساختار پایان‌نامه

    پایان‌نامه حاضر از چهار فصل تشکیل شده است. در فصل اول در مقدمه؛ طرح مسئله، پیشینه تحقیق، اهمیت و ضرورت تحقیق، روش تحقیق، دامنه تحقیق، ساختار پایان‌نامه و جنبه های نوآوری مطرح شده‌است. نیز مفاهیم کلی مثل معنای شأن و رسالت و معرفی حضرت عیسی علیه السلام از منظر قرآن و عهد جدید و همچنین خود عهد جدید و قرآن نیز که از الفاظ پایان‌نامه می باشند درباره‌شان توضیح داده خواهد شد.
    فصل دوم پایان‌نامه شئون رسالت حضرت عیسی علیه السلام را در عهد جدید گزارش می‌کند. به دلیل اینکه عهد جدید به لحاظ تاریخی بر قرآن مقدم است و از طرفی محتوای آن بخصوص در بخش اناجیل بر معرفی حضرت عیسی علیه السلام و تشریح تاریخ حیات و سیره ایشان متمرکز است لذا ابتدا به مطالعه و بررسی آن می‌پردازیم و دیدگاه های موجود در آن در باب شئون حضرت عیسی علیه السلام را گزارش می کنیم. همانگونه که گذشت این شئون می‌تواند برداشت از سخنان منسوب به خود آن حضرت باشد همچنین می‌تواند حاصل برداشت از گزارش‌هایی مرتبط به مخاطبان و معاصران آن حضرت باشد.
    فصل سوم نیز به بررسی آن دسته از آیات قرآن که درباره حضرت عیسی علیه السلام است می‌پردازد. در این فصل بر این خواهیم بود که با نگاهی تطبیقی بررسی کنیم که آیا همان شئون متصور در عهد جدید در اینجا هم مطرح هست یا شئون دیگری برای حضرت مطرح شده است؟
    فصل چهارم فصل جمع‌بندی، نتیجه گیری و تحلیل داده‌هاست. در این فصل با تحلیل داده‌هایی که در فصول گذشته آمده به جمع‌بندی و نتیجه گیری از داده‌ها خواهیم پرداخت. و کار مقایسه‌ای، بین عهد جدید و قرآن و بیان وجه یا وجوه مشابهت و تفاوت این دو متن دینی در باب این موضوع خواهد بود. نظر به اهمیت بسیار زیاد این موضوع در عالم مسیحیت و اسلام، مشابهت دیدگاه دو متن فوق گویای نزدیکی دیدگاه آن دو متن نه تنها در مورد شخصیت و جایگاه حضرت عیسی علیه السلام بلکه گویای نزدیکی در نوع جهان بینی آن دو نیز خواهد بود کما اینکه اگر تفاوتی در این باب در کار باشد حاکی از فاصله‌ای پراهمیت در بخشی از جهان بینی بین این دو متن می‌باشد.

     

    جنبه‌های نوآوری

    در این پایان‌نامه نگاه اسلامی به حضرت عیسی علیه السلام در کنار نگاه عهد جدیدی به حضرت عیسی علیه السلام در یک مجموعه اما جدای از هم آورده شده است و تلاش شده است تصویر عالمانه و منصفانه‌ای که مبتنی بر دو کتاب مقدس است ارائه شود. تاکنون کارهای زیادی درباره حضرت عیسی علیه السلام هم در جهان مسیحیت و هم در جهان اسلام شده است اما رویکردی که این پایان‌نامه دارد با دیگر آثار متفاوت است. نوآوری این اثر اولا در این نکته است که معرفی حضرت عیسی علیه السلام در قرآن و عهد جدید از منظری خاص صورت می‌پذیرد و آن عبارت است از جایگاه آن حضرت و نگاه به سیره ایشان از دریچه این جایگاه. نکته دیگر می‌تواند پرداختن به موضوعی فرعی اما در عین حال مهم باشد و آن عبارت است از اینکه با توجه به اینکه قرآن در زمان به ظهور رسیدنش با مخاطبان مسیحی هم مواجه بوده است و بطور قطع به دیدگاه های دینی آنان بخصوص در باب حضرت عیسی علیه السلام توجه کامل داشته، آیا در صدد تأیید کامل دیدگاه های این دسته از مخاطبان و جلب نظر آنهاست یا در صدد بیان دیدگاه خاص خودش با صرف نظر از خوش آیند و پسند یا ناپسند این مخاطبان است؟ یا اگر تلاشی هم در جهت جلب نظر آنها دارد این تلاش چگونه و با چه بیانی است و در چه زمینه هایی است؟ به بیان دیگر در این پایان‌نامه در ضمن پرداختن به یک موضوع اساسی مربوط به دو دین مسیحیت و اسلام، که بعضی جنبه‌های مهم مورد اختلاف در آن دو دین مشهود است، به یک موضوع جنبی و در عین حال حائز اهیمت نیز نظر می‌افکنیم و آن عبارت است از نحوه پرداختن قرآن به بیان دیدگاه هایی است که زمینه ابراز مخالفت از جانب مخاطب در آن هست و البته در عین حال این موضوع با رویکرد دعوت کنندگی قرآن و فراخواندن به تمرکز بر مشترکات که از آن با تعبیر«کلمه سواء» به معنی «سخن مشترک و مورد توافق» یاد می کند، چگونه در می‌آمیزد؟ این جنبه را می توان نوعی نوآوری در این پایان‌نامه دانست.
    در این فصل که مقدمه و توابع آن گذشت، اینک مفاهیم کلیدی و مهم را که استخوان بندی این پایان نامه بر آنها استوار شده، مطرح کرده و در مواردی که نیاز باشد، نظر دو متن مقدس را درباره آن مفاهیم بیان می‌کنیم. لذا به سراغ الفاظ عنوان پایان‌نامه رفته و تک تک الفاظ را مورد بررسی قرار می‌دهیم.
    در این فصل علاوه بر مقدمه، معنا و مراد خود را از کلمات شئون، رسالت، حضرت عیسی علیه السلام، قرآن و عهد جدید آورده و در پاره‌ای از موارد پیرامون بعضی از این الفاظ توضیحاتی می‌دهیم.

     

    شأن

    مراد از شأن در واقع مرتبه و جایگاهی خاص است که آن جایگاه مستلزم انجام وظایفی است بنابراین اگر سخن از شأن تعلیم و معلم بودن، یا به تعبیر عبری و در میان عرف یهودیان، ربّی بودن به میان آید، به نوعی جایگاه دینی اجتماعی اشاره می شود که کارکرد آن آموزش‌دادن آداب و شعائر دینی، آموزش دادن متن مقدس دینی و یاد دادن باید و نباید‌های اخلاقی و شریعتی است. در واقع بسیاری از اعمال و رفتار انسانها در اجتماع ناشی از مسئولیت اجتماعی آنان و به تعبیری شأن و جایگاهی است که در آن قرار دارند. به همین سبب انتظارات دیگران و درخواستها و سوالات دیگران و تعامل دیگران با یک شخص ناشی از جایگاهی است که آنها برای وی قائل هستند. به این معنی می‌توانیم در رسالت حضرت عیسی علیه السلام (کما اینکه در رسالت دیگر رسولان الهی نیز می توان چنین جایگاهی داشت) اقسامی از عملکردها را سراغ گرفت که هریک ناظر به جایگاهی خاص است و یا در نوع برخوردها و تعامل دیگران با آن حضرت می‌توان به این نتیجه رسید که آنان برای حضرت عیسی علیه السلام جایگاهی معین و خاص مد نظر داشته‌اند. بنابراین مراد ما از شأن نوعی جایگاه اجتماعی دینی است.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 01:13:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم