کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • اثربخشی آموزش خودکارآمدی بر اهمال کاری تحصیلی دانش آموزان متوسطه- قسمت ۴
  • تحلیل و بررسی عناصر متشکله جرم آدم ربایی توقیف غیرقانونی و جرایم مشابه در حقوق ایران- قسمت 14
  • تعیین-دقیق-موارد-پرداخت-دیه-از-بیت‌المال-به-جهت-اهمیت-ارتباط-آن-با-نیازهای-اقتصادی-جامعه-و-بیان-قلمرو-و-شرایط-و-نحوه-اجرای-آن- قسمت 8
  • پژوهش های کارشناسی ارشد درباره شناخت و ارزیابی قابلیت های اکوتوریسمی بخش لواسانات)شهرستان شمیران(با استفاده ...
  • بررسی فشار مراقبتی و عوامل مرتبط با آن در مراقبین بیماران همودیالیزی مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی رازی شهر رشت در سال ۱۳۹۲- قسمت ۴
  • بررسی تطبیقی حقوق پناهندگان در اسلام و حقوق بین الملل- قسمت ۷
  • راهبرد فرهنگی ـ سیاسی جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر گفتمان مهدویت- قسمت ۵
  • بررسی اثربخشی درمان شناختی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی (MBCGT) بر افزایش خودکارآمدی و کاهش نشانه های افسردگی درافراد وابسته به مواد مخدر تحت درمان مراکزMMT شهر تهران- قسمت ۹
  • راهنمای نگارش پایان نامه در مورد مبانی فقهی حقوقی حق مالی زوجه با تأکید بر جنبه های ...
  • بررسی تطبیقی بزه آدم ربایی در حقوق کیفری ایران و لبنان- قسمت ۸
  • مقایسه اثربخشی درمان شناختی رفتاری وآرام سازی عضلانی در کاهش اضطراب- قسمت ۳
  • دانلود مقالات و پایان نامه ها درباره بررسی ارتباط بین مسئولیت اجتماعی و تعهد سازمانی در بین کارکنان بانک کشاورزی۹۳- ...
  • راهنمای نگارش مقاله با موضوع ارزیابی تمایل به پرداخت خانوارهای شهری گیلانی برای برنج ارگانیک- فایل ...
  • پژوهش های انجام شده در مورد ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در ...
  • تحقیقات انجام شده درباره : بررسی نقاط قوت و ضعف تدریس مشارکتی از دیدگاه استادان و ...
  • بررسی موانع مسئولیت کیفری در قانون مجازات اسلامی جدید- قسمت ۸
  • دانلود فایل ها با موضوع ارائه یک الگوریتم اجتماع مورچگان به منظور بهبود در زمان ...
  • بررسی تحلیلی رویکرد آموزشی رجیو امیلیا و سنجش میزان آگاهی مدیران و مربیان مراکز پیش از دبستان نسبت به عناصر اساسی برنامه درسی آن- قسمت ۱۴
  • بررسی رابطه انواع دینداری و نگرش به جامعه مدنی ( در میان دانشجویان دانشگاه تهران و شاهد )- قسمت ۳
  • مقایسه حقوقی دعوای خلع ید با دعوای رفع تصرف عدوانی در حقوق موضوعه ایران- قسمت ۴
  • دانلود متن کامل پایان نامه ارشد – ۱-۴-۳-۱ :قطعی های کوتاه مدت: – 8
  • بررسی جایگاه صبر و سکوت درآثار سعدی- قسمت ۷
  • نقد و بررسی دیدگاه‌ فیلیپ کلایتون در باب نفس از دیدگاه‌های ملاصدرا و علامه طباطبایی۸۹- قسمت ۵
  • تاثیر نگرش سرمایه¬گذاران وعملکرد مقطعی در مدل ریسک چند عاملی شواهدی از بازار اوراق بهادار تهران۹۳- قسمت ۳
  • تاثیر مدیریت هزینه بر عملکرد مالی شرکت- قسمت 12
  • منظومه¬های سیاسی طنز در انقلاب مشروطه- قسمت ۷- قسمت 2
  • تاثیر عوامل ژئوپلیتیک بر رژیم حقوقی دریای خزر با تاکید بر خطوط انتقال انرژی- قسمت 9
  • جایگاه زن در قوانین؛ بررسی تطبیقی مباحثات و مصوبات مجالس قانون‌گذاری ششم و هفتم
  • بررسی رفتار خانوارهای روستایی و شهری شهرستان بهبهان در مواجهه با گردوغبار- قسمت ۳- قسمت 2
  • اثر قیمتی معاملات بلوک در بورس اوراق بهادار تهران- قسمت ۳
  • تحلیل و بررسی عناصر متشکله جرم آدم ربایی توقیف غیرقانونی و جرایم مشابه در حقوق ایران- قسمت 15
  • مقایسه تأثیر آموزش مبتنی بر هوش‌های چندگانه و روش متداول بر یادگیری درس علوم دانش‌آموزان دختر ۸-۷ ساله مدارس ابتدایی شیراز درسال تحصیلی ۹۳-۱۳۹۲- قسمت ۳
  • بررسی رابطه بین معنویت در کار با درگیری کارکنان در کار- قسمت ۸- قسمت 2




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      اثر بخشی طرحواره درمانی بر راهبردهای مقابله ای و سازگاری اجتماعی افراد وابسته به مواد شهر یاسوج- قسمت ۵ ...

    این درمان‌ برای چه کسانی بکار می رود؟
    وقتی‌که رفته‌رفته درمانگران از درمان اختلال‌های محور یک مثل اضطراب به سمت کار بر روی اختلالات عمیق‌تر مثل‌ اختلالات شخصیتی محور دو حرکت کردند با محدودیت‌های مدل شناخت درمانگری بک رو به رو شدند. بیماران ‌مبتلا به اختلالات شخصیتی مجموعه‌ای از مشکلات پیچیده و مقاومی را دارند که در بسیاری از موارد روند درمان را متوقف می‌سازد؛ بنابراین یانگ تحت تأثیر ساختارگرایی طرحواره درمانی را بنا نهاد که اختلالات شخصیتی‌ و دیگر اختلال‌های دیرپا را نشانه رفته است (بک،۱۹۹۰).
    تجربه ‌نشان است که طرحواره درمانی در درمان افسردگی و اضطراب دیرپا، اختلال‌های خورد و خوراک، مسایل زناشویی ‌و مشکلات پایدار در حفظ روابط صمیمانه سازگار، اثربخش بوده است همچنین این روش در مورد مجرمان ‌و در پیشگیر‌ از عود در میان سوء مصرف کنندگان مواد مخدر کارایی دارد.
    نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

     

    ۱-۱- بیان مسأله

    امروزه مسئله اعتیاد به صورت یک مشکل جهانی و فراگیر درآمدهاست. آمارهای منتشرشده از سوی سازمان‌های بین‌المللی به ویژه سازمان بهداشت جهانی، کمیته کنترل جهانی مواد مخدر و سازمان یونسکو حاکی از مصرف فزاینده‌ی این مواد در سطح جهان است. در مطالعات اخیر بین ۳۵ تا ۶۵ درصد بیماران ‌مبتلا به سوء مصرف مواد واجد ملاک تشخیصی اختلال شخصیت ضد اجتماعی هستند (کاپلان[۹]، سادوک[۱۰]،۲۰۰۷). بعضی موثرترین عوامل شروع اعتیاد را کنجکاوی ‌و فشارهای ‌اجتماعی ‌می‌دانند (رحیمی،۱۳۸۱).
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    در پژوهشی ‌تحت عنوان استفاده از رویکرد طرحواره محور که درمانی نوین و نویدبخش در زمینه اختلالات مزمن هم چون وابستگی به مواد و اختلال شخصیت است و از آنجایی که طرحواره درمانی خصوصاً در زمینه وابستگی به مواد و اختلال شخصیت درمانی نوین است آشکاراست که چنین دانشی مثمر به ثمر واقع شود، زیرا روانشناسان و درمان‌گران را قادر به شناخت و درمان طرحواره‌های ناسازگار اولیه نموده و به درمان وابستگی در این بیماری کمک‌ خواهد کرد. مقابله مجموعه‌ای از فعالیت‌ها و فرایندهای ‌رفتاری ‌شناختی ‌برای ‌ممانعت، مدیریت ‌یا کاهش استرس است (لازاروس [۱۱]وفولکمن[۱۲] ، ۱۹۸۴ ).
    طرحواره ‌درمانی به درمانگر کمک می‌کند تا مشکلات مزمن و عمیق بیماران را دقیق تر تعریف کرده و آن‌ ها را به گونه‌ای ‌قابل‌درک سازمان‌دهی کند. در این مدل، ردپای طرحواره‌ها با تاکید بر روابط بین‌ فردی بیمار از زمان کودکی تا زمان حال دنبال می‌شود. با به کارگیری این مدل ‌بیماران می‌توانند مشکلات شخصیتی خود را به صورت‌ ناهم‌خوان دیده و در نتیجه برای رها شدن از شر مشکلات، انگیزه بیشتری پیدا کنند. درمان‌گران با بهره گرفتن از راهبرد‌های شناختی، عاطفی، رفتاری و بین فردی، در مبارزه با طرحواره‌ها با بیماران هم‌پیمان می‌شوند ‌و بیماران‌ را به شیوه ‌همدلانه با دلایل و ضرورت تغییر روبرو می‌کنند (یانگ و همکاران،۲۰۰۳).
    مقابله‌ی‌ متمرکز بر هیجان ‌مهارتی است که بر پرداختن به خود مسئله یا موقعیت تمرکز می‌کند مثل ارزیابی مجدد مثبت و مقابله‌ی هیجان مدار معطوف به مهار ناراحتی هیجانی بوده و به عواطفی که با آن موقعیت مرتبط است می‌پردازد، نه کنترل خود موقعیت مثل اجتناب از مشکل. عوامل شخصیتی و راهبردهای مقابله‌ای به صورت مستقیم و غیرمستقیم در ایجاد و تداوم انواع گوناگون ناسازگاری‌ها دخالت دارند. بدین منظور گروه کثیری از مطالعات در صدد روشن کردن مؤلفه‌های شخصیتی و راهبردهای مقابله‌ای در تعامل باهم در جمعیت بالینی و سالم بوده ­اند گاتی (۱۹۹۳). یکی از الگوها که پژوهش‌های زیادی در این زمینه بر اساس آن صورت گرفته است الگوی واسطه‌ای نام دارد. بر اساس این الگو فرض می‌شود که شخصیت، تعیین کننده‌ی راهبرد‌های مقابله‌ای است.
    پژوهشگران اثر ویژگی‌های اساسی شخصیت را بر پاسخ مقابله‌ای بین کرده‌اند: آن‌ ها نتیجه گرفتند که پاسخ‌های مقابله‌ای در طول زمان و نسبت به انواع استرس‌ها ثابت هستند و پیشنهاد می‌کنند که ویژگی‌های شخصیتی اولیه سرچشمه نوع مقابله هستند (هنرپروران،۲۰۰۷).
    از طرفی مقابله‌ی منفی هیجان مدار به مهار ناراحتی هیجان بوده و به عوامل عاطفی که با آن موقعیت مرتبط است می‌پردازد نه خود موقعیت (لازاروس وفولکمن،­­۱۹۸۰). افرادی که از این موقعیت‌های مقابله‌ای استفاده می‌کنند به جای تمرکز بر مشکل حل آن بیشتر در پی آن هستند تا پیامد‌های هیجان‌های منفی عامل استرس‌زا را مهار کنند: این افراد تحت تأثیر این راهبرد به جای مقابله از کنار مشکلات رد می‌شوند (سپند هنر،۱۹۸۰). راهبرد‌های مقابله‌ای هیجان مدار در کوتاه مدت برای کاهش تنش موثراست اما در بلندمدت اثرات منفی دارند (­­برنفمن[۱۳]،۲۰۰۲). پژوهش‌ها نشان داده‌اند که مصرف‌کنندگان مواد نسبت به استفاده از این راهبردها آسیب‌پذیر هستند (کودینی، برینی،۱۹۸۹).
    هم اکنون انجمن روانپزشکی ‌آمریکا (APA) درمان‌های روانی اجتماعی را از مؤلفه‌های اساسی هر نوع برنامه درمانی‌ و پیشگیرانه سوء مصرف مواد در نظر می­گیرند­. اجتماعی شدن یک فرایند دو جانبه ارتباط‌ میان فرد و جامعه است و در طول حیات انسان این فرایند­ در دو مقوله­ی یادگیری و یاد‌دادن ادامه ‌می­یابد و سازگاری اجتماعی در قلب این فرایندها صورت می­گیرد. به طور کلی موجودات زنده برای ادامه‌ی حیات مفید خود به سازگاری با محیط پیرامون خویش نیازمند هستند.
    رفتار آدمی تحت تأثیر عوامل مختلفی ازجمله خانواده، مدرسه، گروه همسالان و سایر عوامل‌ اجتماعی قرار دارد و شخصیت انسان در صورتی ‌به کمال می­رسد که بین او و محیط پیرامونش تعادل و تعامل مناسبی صورت پذیرد. فشارهای اجتماعی به وضوح تأثیر فراوانی بر رفتار دارد از طرفی دیگر انسان موجودی انعطاف­پذیر است­، او نه ‌تنها می ­تواند با محیط سازگار شود بلکه محیط را طبقه خواسته­­های خود دگرگون می‌کند. در حال حاضر اعتیاد علاوه بر زیان­های جدی و خطرناک جسمی از قبیل ابتلا به بیماری‌های عفونی همچون ایدز، هپاتیت و… عوارض و مشکلات عدیده­ی روانی اجتماعی نیز به دنبال‌ دارد، کراک یکی از مواد صنعتی جدید است در ایران از هروئین خالص ساخته می‌شود و با کراک واقعی موجود در دنیا که از مشتقات کوکائین است تفاوت دارد، مصرف راحت و بویایی سریع‌الاثر دلیل شیوعش ‌می‌باشد، عوارض مصرف کراک علاوه بر نئشگی، عصبانیت، پرخاشگری شدید و تهوع و استفراغ می‌باشد شخص مصرف‌کننده در زمان نرسیدن مواد قابل کنترل نیست و رفتارهای بسیار پرخطری از او سر می‌زند که قابل پیش‌بینی نیست. این عوارض ناهنجاری‌های عدیده‌ای را در سازگاری فرد به خصوص سازگاری اجتماعی به وجود آورده است. با توجه به موارد فوق پژوهشگر به دنبال پاسخ به این سؤال است که آیا طرحواره درمانی بر راهبردهای مقابله‌ای و سازگاری اجتماعی تأثیر دارد یا خیر؟

     

    ۱-۲- اهمیت و ضرورت

    بهره‌گیری از روش‌های علمی درمان وابستگی به مواد در سال ۱۳۸۱ در کشورمان شروع شده است و هم‌ اکنون اکثر متخصصان و صاحب‌نظران درمان وابستگی مواد بر این باور هستند که وابستگی به مواد یک اختلال روانی می‌باشد.
    همه‌ افراد در طول زندگی خود با استرس روبرو می‌شوند. زندگی بدون استرس یعنی مرگ، آنان در همه شرایط تحت استرس قرار دارد. ولی گاهی امکان دارد یک استرس بیماری زا و مشکل زا شود، این ‌مسئله بستگی به مقابله‌های فرد دارد. منظور از مقابله کوشش و تلاش‌هایی است که خود انجام می‌دهد تا استرس را از میان بردارد، برطرف کند، یا به حداقل برساند و یا تحمل کند.
    دقت‌ داشته باشید که ما همیشه نمی‌توانیم منبع استرس را از میان برداریم. بلکه در مواردی باید آن‌ ها را کاهش دهیم ‌و در مواقعی هم باید استرس را تحمل کنیم. مثلاً ما نمی‌توانیم کاری کنیم که اختلاف قدیمی‌ والدین حل شود. در این موارد باید سعی شود تا استرس های ناشی از این اختلاف را کاهش دهیم‌ و یا به صورتی تحمل کنیم تا کمتر آزار دهنده شود. کوشش‌های مقابله‌ای کاهش به صورت انجام دادن کار، فعالیت و اقدام خاصی است و گاه به صورت انجام دادن فعالیت‌های ذهنی و درون روان است. به این ترتیب می‌توان گفت دو نوع مقابله وجود دارد: مقابله‌های مسأله مدار و مقابله‌های هیجان مدار. در اکثر موارد ضروری و سالم است که هر دو نوع مقابله با هم مورد استفاده قرار بگیرند.

     

    ۱-۳- مقابله‌های مسأله مدار

    در مقابله‌های مسأله مدار فرد سعی می‌کند کاری انجام دهد تا استرس را از میان بردارد، کاهش دهد یا آن را تحمل کنند. نمونه‌ای از مقابله مسأله مدار عبارت است از اقدام به عمل نمودن- فعالیت خاصی انجام دادن- راهنمایی گرفتن- مشورت کردن- برنامه‌ریزی کردن- جمع‌ آوری اطلاعات- مطالعه کردن- استفاده از روش حل مسأله به فکر کردن و غیره، ژنتیکی، جسمی و اجتماعی است بر این ‌اساس تنوعی از درمان‌های دارویی روان‌شناختی و اجتماعی برای کنترل آن طراحی شده است آنچه که اهمیت دارد این است که فرد وابسته به مواد بر اساس شرایط و مشخصات خاص خود به برنامه ‌درمانی ‌هدایت شود (نادری و همکاران،۱۳۸۷).
    سوء مصرف ‌مواد، یکی از مشکلات نظام سلامت کشور است. ستاد مبارزه با مواد مخدر، جمعیت افراد وابسته به مواد کشور را رقمی حدود ۲/۱ میلیون نفر تخمین زده است. این در حالی ‌است که برخی از صاحب‌نظران، این آمار را بین دو تا پنج میلیون نفر تخمین زده‌اند (ندمی، ۱۳۸۷).
    با توجه به نیازهای جدی مراکز درمانی اعتیاد به برنامه‌های روان درمانی و اندک بودن پژوهش‌هایی که به بررسی اثربخشی درمان طرحواره درمانی در درمان اعتیاد پرداخته‌اند، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان ‌طرحواره درمانی بر سازگاری اجتماعی و بهبود مهارت‌های مقابله‌ای افراد معتاد انجام شده است. طرح واره درمانی ‌نقش مهمی را در شناخت درمانی ایفا می‌کند.
    راهبرد‌های‌ شناختی و تکنیک آموزش دو هدف اولیه این درمان است، آموزش جنبه ایست که مبتنی بر تعلیم بیماران‌ در مورد نیازهای معمولی و هیجان‌های معمولی است.
    این نیازهای معمولی شامل: ایمن بودن و یک اساس پایا و ماندنی داشتن، کسب کردن عشق، پرورش آن، شخصیت پذیرفته شده و اثبات شده، شخصیت درمان شده به وسیله تلقین، حمایت و دریافت راهنمایی مناسب و داشتن احساس‌ها و نیازهای معتبر یک شخص تحت عنوان طرحواره درمانی، همه بچه‌ها این نیازهای هسته‌ای راضی‌شان کرده و نوعی مشکلات رشدی که اینجا نمی‌توان به آن‌ ها اشاره کرد.

     

    ۱-۴- اهداف تحقیق

     

    ۱-۴-۱- هدف کلی

    ۱: تبیین میزان اثربخشی طرحواره درمانی بر راهبردهای مقابله‌ای در افراد وابسته به مواد.
    ۲: تبیین میزان اثربخشی طرحواره درمانی برو سازگاری اجتماعی در افراد وابسته به مواد.

     

    ۱-۴-۲- اهداف فرعی

    ۱: تبیین میزان اثربخشی طرحواره درمانی بر راهبرد ‌مقابله‌ی رویارویی در افراد وابسته به مواد.
    ۲: تبیین میزان اثربخشی طرحواره درمانی بر راهبرد خویشتن‌داری در افراد وابسته به مواد.
    ۳: تبیین میزان اثربخشی طرحواره درمانی بر راهبرد ‌دوری گزینی در افراد وابسته به مواد.
    ۴: تبیین میزان اثربخشی طرحواره درمانی بر راهبرد ‌فاصله گرفتن در افراد وابسته به مواد…
    ۵: تبیین میزان اثربخشی طرحواره درمانی بر راهبرد حمایت‌های اجتماعی در افراد وابسته به مواد.
    ۶: تبیین میزان اثربخشی طرحواره درمانی بر راهبرد گریز و اجتناب در افراد وابسته به مواد.
    ۷: تبیین میزان اثربخشی طرحواره درمانی بر راهبرد ‌مشگل گشایی برنامه‌ریزی‌ شده در افراد وابسته به مواد.
    ۸: تبیین میزان اثربخشی طرحواره درمانی بر راهبرد ‌ارزیابی مجدد مثبت در افراد وابسته به مواد.

     

    ۱-۵- فرضیات تحقیق

     

    ۱-۵-۱- فرضیه ­های اصلی

    ۱- طرحواره درمانی بر راهبردهای مقابله­ای تأثیر دارد.
    ۲- طرحواره درمانی بر سازگاری اجتماعی تأثیر دارد.

     

    ۱-۵-۲- فرضیات فرعی

    ۱- طرحواره درمانی بر راهبرد‌ مقابله­ا‌ی مستقیم تأثیر دارد.
    ۲- طرحواره درمانی بر راهبرد‌ مقابله‌ای فاصله گرفتن تأثیر دارد.
    ۳- طرحواره درمانی بر راهبرد‌ مقابله‌ای خود کنترلی تأثیر دارد.
    ۴- طرحواره درمانی بر راهبرد‌ مقابله‌ای طلب حمایت اجتماعی تأثیر دارد.
    ۵- طرحواره درمانی بر راهبرد‌ مقابله‌ای پذیرش مسئولیت تأثیر دارد.
    ۶- طرحواره درمانی بر راهبرد‌ مقابله‌ای گریز و اجتناب تأثیر دارد.
    ۷-طرحواره درمانی بر راهبرد‌ مقابله‌ای حل مسائل برنامه ­ریزی شده تأثیر دارد.
    ۸-طرحواره درمانی بر راهبرد‌ مقابله‌ای ارزیابی مجدد مثبت تأثیر دارد.

     

    ۱-۵- تعاریف نظری و عملیاتی متغییرها

     

    ۱-۵-۱- تعاریف نظری

    طرحواره درمانی: که توسط یانگ و همکارانش به وجود آمده‌ است درمانی نوین و یکپارچه که عمدتاً بر اساس بسط و گسترش مفاهیم و روش درمانی شناختی رفتاری کلاسیک بنا شده است (یانگ، ۱۳۹۹۰).
    راهبرد‌‌ مقابله‌ای: مجموعه‌ای از فعالیت‌ها و فرایند رفتاری شناختی برای ممانعت. مدیریت یا کاهش استرس (لازاروس وفولکمن).
    سازگاری اجتماعی: توانایی ایجاد ارتباط متقابل با دیگران در زمینه‌ی خاص که در عرف جامعه قابل قبول و ارزشمند باشد فورنری (،۲۰۰۶).

     

    ۱-۵-۲- تعاریف عملیاتی

    طرحواره درمانی میزان نمره‌ای است که هر آزمودنی از پرسشنامه یانگ (۱۹۹۳) کسب می‌کند.
    راهبرد مقابله­ای: میزان نمره‌های است که هر آزمودنی از پرسشنامه (لازاروس ‌و فولکمن،۱۹۸۷)
    کسب می‌کند.
    سازگاری اجتماعی: میزان نمره‌ای که هر آزمودنی از پرسشنامه سازگاری بل (۱۹۹۰) کسب می‌کند.

     

     

     

    فصل دوم

     

    ادبیات و پیشینه پژوهش

     

    ۲-۱- تعریف طرحواره

    قبل از هر چیز باید طرحواره‌ را توضیح بدهیم. طرحواره عبارت است از بازنمایی انتزاعی خصوصیات متمایز کننده‌ی یک واقعه یا طرح کلی از عناصر برجسته یک واقعه یا هر اصل سازمان بخش کلی که برای درک تجارب زندگی ‌فرد ضروری است. طرحواره یک الگوی شناختی، هیجانی همراه با احساس‌های بدنی است که موجب بروز رفتارهایی می‌شود (یانگ،۱۹۹۳).
    طرحواره‌ درمانی ‌رویکردی‌ نوین‌ و ‌منسجم به درمان اختلالات روانی است که حاصلی از ترکیب روانکاوی، گشتالت درمانی،‌رفتار درمانی و شناخت درمانی است. اصل در این رویکرد درمانی بر این است که فرد طرحواره‌هایی‌ از کودکی با خود به بزرگ‌سالی می‌آورد. این طرحواره‌ها معمولاًَ ناسازگار بوده و موجب می‌شود کیفیت زندگی فرد تحت تأثیر قرار بگیرد. برای بهبود کیفیت زندگی فرد باید طرحواره‌هایش را بهبود داد (بک،۱۹۹۶).

     

    ۲-۲- اعتیاد

    مفهوم‌ مواد مخدر از قرن ۱۴ چهاردهم و از کلمه فرانسوی (Drogue) به معنی مواد خوش گرفته شده است، یعنی اکثر داروهایی که در زمانی از گیاهان خشک به دست آمده‌اند (پالفای[۱۴]، جان کیویکس[۱۵]، ۱۹۹۱، به نقل از کریمی، ۱۳۸۴).

     

    ۲-۳- سازگاری اجتماعی

    رفتار جامعه پسند اصطلاحی است که روانشناسان به اعمال اخلاقی که از لحاظ فرهنگی تجویز می شود مانند مشارکت با دیگران، همکاری با دیگران، ابراز همدردی اطلاق می‌کنند. چنین

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
    [چهارشنبه 1400-01-25] [ 03:21:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی موانع حقوقی جهانی شدن حقوق بشر- قسمت ۵ ...

    ۴- موفقیت پیمان‌های منطقه‌ای‌: تشکیل و تحول جامعه اقتصادی اروپا، آسه آن، نفتا و… تجزیه مثبتی در زمینه تفویض اختیارات به نهادهای فراملی و استفاده از اقتدار دسته جمعی حاصله بود و نشان داد که در یک نظام تصمیم‌گیری جمعی هرچند که از استقلال رأی و عمل تک تک آحاد کاسته می‌شود اما اقتدار حاصله به مراتب بالاتر از قدرت انفرادی دولت‌ها بوده و میزان بهره برداری آن‌ ها در درجه‌ای بالا‌تر قرار می‌گیرد. هماهنگی و همسویی فکری پیمانی منطقه زمینه‌ساز استقبال آن‌ ها از روند جهانی شدن گردید.[۵۳]
    عکس مرتبط با اقتصاد
    در مجموع، به طور خلاصه می‌توان اثرات جهانی شدن سیاست را در موارد زیر دانست:
    ـ کاهش نقش دولت و کمرنگ شدن مفهوم دولت- ملت
    ـ شدت گیری روندهای منطقه‌گرایی و ایجاد حریم‌های حمایتی در مقابل موج تجارت جهانی
    ـ ورود بازیگران جدید در عرصۀ تأثیرگذاری بر روند تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری سیاسی در سطح ملی و جهانی
    ـ گسترش ارتباطات و رسانه‌های جهانی
    ـ گسترش فعالیت شرکت‌های فر‌ا‌ملی و تسهیل انتقال افراد، اندیشه‌ها، کالاها و خدمات
    ـ پیوند خوردن امنیت کشورها به یکدیگر
    ـ گسترش سازمان‌های فراملی (منطقه‌ای – جهانی)
    ـ مطرح شدن مفهوم میراث مشترک بشریت
    ـ پذیرش افراد، علاوه بر دولت‌ها به عنوان اشخاص حقوق یبن الملل
    ـ پیدایش موضوعات مشترک جهانی[۵۴]. [۵۵]
    بند سوم: جهانی شدن فرهنگ
    فرهنگ در شمار آن دسته از واژه‌ها و مفاهیم علوم اجتماعی و انسانی است که هرچند کاربرد بسیاری دارد، اما اتفاق نظر چندانی بر سر تعریف آن نیست. پژوهشگران و نظریه‌پردازان تعریف‌های متفاوتی از فرهنگ عرضه کرده‌اند که گاهی حتی در تضاد با یکدیگر قرار دارد. این گوناگونی و تفاوت گسترده گرچه تا اندازه‌ای از دیدگاه و برداشت‌های متفاوت پژوهشگران سرچشمه می‌گیرد، ولی در عین حال پیچیدگی‌های اجتماعی هم دلالت دارد که تحدید، تعریف و مفهوم بندی جنبه‌های گوناگون آن آسان نیست.[۵۶]
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    «لووی»[۵۷]، «مالینوفسکی»[۵۸]، «تالکوت پارسونز»[۵۹] و بسیاری دیگر از اندیشمندان تعاریف پرشمار و گوناگونی از فرهنگ ارائه می‌دهند. لووی فرهنگ را، مجموعه چیزهایی که افراد از جامعه خود به صورت میراثی از گذشته و از راه آموزش و پرورش رسمی و غیر رسمی فرا می‌گیرند، تعریف کرده است. مالینوفسکی به روشی دیگر فرهنگ را تعریف کرده است؛ او فرهنگ را دربردارنده همه عناصری می‌داند که برای برآوردن نیازها شکل گرفته‌اند. فرهنگ، کلیت یکپارچه‌ای از ابزارها و کالاهای مصرفی، ویژگی‌های اجتماعی گوناگون و پیشه‌ها، باورها و رسم‌های بشری است.[۶۰]
    پس از ذکر تعاریفی از فرهنگ، این سؤال مطرح می‌شود که منظور از جهانی شدن فرهنگ چیست؟
    یکی دیگر از ابعاد جهانی شدن، بعد فرهنگی و تأثیر آن بر ساختار سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دولت ملت‌هاست. بسیاری از نویسندگان و تحلیلگران، جهانی شدن را بیش‌تر با تکیه به بُعد فرهنگی آن مورد توجه قرار داده‌اند.
    از بعد فرهنگی، جهانی شدن بیش‌تر ناظر بر فشردگی زمان و مکان و پیدایش شرایط جدید برای جامعه جهانی و جهانی شدن فرهنگ است. تمرکز این بعد از جهانی شدن بر تأثیراتی است که فرهنگ جهانی بر هویت‌ها و فرهنگ‌های ملی و محلی بر جای می‌گذارد و احیاناً موجب شکل‌گیری و گسترش فرهنگی خاص در عرصه جهانی می‌شود که هرگونه محدودیت فرهنگی زندگی اجتماعی را تعدیل می‌کند یا از میان برمی‌دارد و فرهنگی جهانی را شکل می‌دهد.
    جهانی شدن فرهنگ و تصور اندیشه فرهنگ واحد جهانگیر، پیشینه‌ای طولانی دارد. از امپراطوری‌های باستان مانند چین یا روم که چنین برنامه‌ای داشتند تا ادیان جهان‌گستر هم‌چون مسیحیت و اسلام که اهدافشان معطوف به همه انسان‌ها بوده و دغدغه جهانگیر شدن داشته‌اند و حتی ایدئولوژی‌های سوسیالیستی سن سیمون و مارکس و دیگران که بر شکل‌گیری جامعه و فرهنگ جهانی استوار است، همگی به دنبال خلق فرهنگی برتر و فراگیر در سطح جهانی بوده‌اند.
    تأثیر ابزار و وسایل ارتباطی در کمرنگ کردن مرزها و شکل‌گیری فرهنگ‌های فراملی و فرامحلی بسیار موثر بوده است. همان‌گونه که در مقاطعی از تاریخ، استفاده از کاغذ، چرخ و جاده‌ها موجب حرکت در مسیری شد که آنتونی گیدنز آن را جدایی زمان از مکانی خاص نامید و توان قابلیت این ابزار موجب تسریع ارتباطات و سبب نزدیک شدن فاصله‌ها شد و توان دولت‌ها را برای تسلط بیش‌تر به مناطق حاشیه‌ای و افزایش قدرت خویس بالا برد. در مقاطع دیگری از تاریخ، ابزار دیگری چون ساعت مکانیکی و پول در این عرصه موثر بودند؛ چنان که به تعبیر مارشال مک لوهان ساعت با تقسیم‌بندی زمان، به تقسیم کار کمک کرد و پول سبب افزایش سرعت و حجم روابط افراد شد و بدین شکل، هر دو وسیله در خدمت تجدید سازمان مکان از طریق زمان و جهانی شدن قرار گرفتند.
    در مقاطع بعدی تاریخ، این نقش را به تدریج ابزار و اختراعات دیگری ایفا کردند و هر یک تحولات نوینی را در عرصه جهانی شدن فرهنگ، نوید دادند. در عصر حاضر نیز با پیدایش وسایل ارتباطی نوین همچون رسانه‌های الکترونیکی، جهانی شدن فرهنگ بار خاص خود را پیدا کرده و آثار تسریع کننده ارتباطات الکترونیکی و حمل و نقل سریع، موجب ایجاد تأثیر ساختاری شده است که مک لوهان آن را «انفجار اطلاعات» می‌نامد. از نظر او، این انفجار به معنی تجمع تمام تجارت انسانی در یک حالت، به نحوی که هر انسانی می‌تواند حوادث و مناظری را که بسیار دورتر از وی هستند احساس و امور مربوط به دیگر افراد بشر را مشاهده کند. وی نام این پدیده جدید را «دهکده جهانی» می‌گذارد.[۶۱]
    جهانی شدن فرهنگ در حقیقت حاصل دو روند قبلی بوده و تا اندازه زیادی در ارتباط با پیشرفت فن آوری ارتباطی متحول گردید. توسعه روز افزون رسانه‌های گروهی و ارائه برنامه‌های متنوع تلویزیونی از طریق ماهواره‌ها، گسترش چشمگیر استفاده از رایانه‌های شخصی، آموزش یک‌سویه اینترنت به زبان انگلیسی، رواج برنامه‌های نرم افزاری، امکان دریافت فیلم، موسیقی، کتاب و نشریات توسط شبکه‌های جهانی اطلاعات، همه و همه به افزایش تشابهات فرهنگی کمک کرده‌اند. به عبارت دیگر چنانچه روابط متقابل و تأثیر مناسبات تولیدی و فرهنگ جامعه مورد مطالعه قرار گیرد می‌توان استنتاج کرد که آزادی تجارت باعث تغییر مناسبات تولیدی در سطح جوامع شده و به تبع آن ارزش‌های فرهنگی نیز تدریجا متحول خواهد گردید.
    رابرتسون جهانی شدن را «احساس یکی شدن»‌ می‌داند. احساس یکی شدن، طریق دیگری است برای بیان این مطلب که جامعه بشری در حال هویت سازی نوینی است. اگر هویت سازی نوینی انجام می‌گیرد، اجبارات هویت‌ها و فرهنگ‌های پیشین مورد تهدید قرار گرفته‌اند. فرهنگ‌های پیشین توسط پسوند «ملی» تعریف می‌شوند، اما جهانی شدن این مفهوم را دربردارد که عامل ملی در فرایند فرهنگ سازی رفته رفته کارکرد خود را از دست می‌دهد، پس احساس تعلق داشتن به یک فرهنگ ملی رو به ویرانی می‌رود. به عبارت دیگر جهانی شدن در حوزه‌های مختلف از جمله در حوزه فرهنگی، موجب نوعی واگرایی و همزمان موجب همگرایی شده است. از سوی دیگر احساس یکی شدن یا هویت سازی جهانی، نقش کلیدی در جهانی شدن یک واگرایی فرهنگ در سطح ملی و یک همگرایی فرهنگ در سطح کلان و جهانی در حال شکل‌گیری را دارد.[۶۲]
    در مجموع محورهای اصلی در جهانی شدن فرهنگ را می‌توان این چنین برشمرد:
    ـ افزایش پیوند بین فرهنگ‌های متعدد در سطوح محلی یا خرد.
    ـ توان مطرح کردن و مطرح شدن فرهنگ‌های کوچک‌تر با بهره گرفتن از نظام‌های ارتباطی نوین، که موجب خودشناسی و احیای فرهنگ‌ها می‌شود و بدین وسیله فرهنگ‌هایی که پیش‌تر حاشیه‌ای تلقی می‌شدند، یعنی حضور فرهنگی در سطح جهان نداشتند، امروزه به بازیگران و فرهنگ سازان موثر مبدل شده‌‌اند.
    ـ ترسیم و شکل گیری فرهنگ بر اساس تاریخ فرهنگ‌ها و پدیده‌های بیرونی یا محیطی.
    ـ رابطه دیالکتیکی بین فرهنگ بومی و جهانی یا در سطح گسترده‌تر، پیوند بین ابعاد محلی و جهانی فرهنگ.
    ـ شکل گیری مشترکات فرهنگی در سطح جهانی همراه با نمایان شدن تفاوت‌های فرهنگی در درون جوامع.
    ـ وجود منابع متعدد هویت سازی که منجر به چند فرهنگی شدن فرد می‌گردد.[۶۳]
    فصل دوم:

    جهانی شدن حقوق بشر
    در زندگی بین‌المللی کنونی، بسیاری از مسائل جهانی شده و موضوعات زیادی با خروج از شمول مسائل داخلی، جزء مسائل بین‌المللی یا از جمله مسائل مورد علاقه جهانی گردیده‌اند. از جمله این مسائل جهانی شده، موضوع حقوق بشر است. دراین نگاه، «انسان بما هو انسان»، چیزی وجود دارد که مافوق فرهنگ، قوم، نژاد و امثال آن است و انسان، زندانی هیچ کدام از این عوامل تبعی و طفیلی حیات جمعی نیست. هر انسانی از حرمتی ذاتی برخوردار است و بر این اساس برخی چیزها نباید و برخی باید نسبت به انسان انجام گیرد. بنابراین، هنجارها و اصول عینی اخلاقی‌ای وجود دارند که برای گذشتگان، حال و آیندگان یکسان معتبر است. معیارهایی که ذات بین‌المللی را در معرض قضاوت یکدیگر و نهادهای غیردولتی قرار می‌دهد و آن‌ ها را وادار می‌دارد که پاسخگو باشند. پارادایم در حال ظهوری که در آن چارچوب‌های ملی جای خود را به سطح تحلیلی جهانی می‌دهد و ایده شکل‌گیری «جامعه مدنی جهانی»[۶۴] که از کنترل دولت‌ها و سازمان‌های بین‌المللی خارج، بلکه بر آن‌ ها تأثیرگذار است، مورد توجه قرار می‌گیرد.
    بر همین اساس می‌توان گفت، امروزه توجه و اقبال بین‌المللی نسبت به حقوق بشر، افزایش یافته است؛ به طوری که از سال ۱۹۴۸ به بعد، هنجارهای حقوق بشر رو به جهانی شدن داشته‌‌اند و این امر با اجرا شدن میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی[۶۵] و میثاق بین‌المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی[۶۶] و دیگر کنوانسیون‌های منطقه‌ای و بین‌المللی، شتاب بیش‌تری نیز گرفته است. همان‌طور که «پطروس پطروس غالی»[۶۷]، دبیرکل سابق سازمان ملل متحد نیز در کنفرانس وین اظهار داشت، زبان بین‌المللی حقوق بشر بطور نسبی یک شکل شده است، ولو اینکه برخی کشورها با آن سازگار نیستند. برهمین اساس، هرچند که تعدادی از کشورها در ۱۰ دسامبر ۱۹۴۸ به اعلامیه رأی ممتنع دادند، اما همه آن‌ ها به جز آفریقای جنوبی، به ماده ۷ قطعنامه اعطای استقلال به سرزمین‌ها و مردم مستعمره، مصوب ۱۹۶۰ مجمع عمومی‌، رأی مثبت دادند. این ماده، اشعار می‌دارد: همه دولت‌ها با حسن نیت، دقیقاً‌ مقررات منشور ملل متحد، اعلامیه جهانی حقوق بشر و اعلامیه حاضر را … رعایت می‌نمایند. در سال ۱۹۶۸ نیز در کنفرانس جهانی حقوق بشر، نمایندگانی ۸۴ دولت در تهران حضور یافتند و اعلامیه تهران را پذیرفتند که تأیید می‌نمود،‌ اعلامیه جهانی حقوق بشر، همه اعضا را به آن متعهد کرده است.[۶۸]
    همچنین، دومین کنفرانس جهانی حقوق بشر که در جریان تحولات بین‌المللی و پس از جنگ سرد در ژوئن ۱۹۹۳ در وین با حضور ۱۷۱ کشور برگزار گردید و به تصویب «اعلامیه و برنامه عمل وین ۱۹۹۳» منجر شد، نیز بر اهمیت ویژه نسبت به حقوق بشر و ارتقاء آن و جهانشمولی هنجارهای حقوق بشری تأکید کرده است. در بند ۱ بخش اول اعلامیه مزبور آمده است: «سرشت جهانشمولی این حقوق و آزادی‌های اساسی انکار‌پذیر است… » و در بند ۵ همین بخش تصریح شده است: «تمامی انواع حقوق بشر جهان شمول و تقسیم‌ناپذیرند و با هم وابستگی متقابل و ارتباط تنگاتنگ دارند. جامعه بین‌المللی باید حقوق بشر را به نحوی فراگیر، عادلانه و منصفانه برپایه‌ای برابر در نظر بگیرد و برای کلیه حقوق اهمیتی یکسان قائل شود. ضمناً، در نظر داشتن پیشینه‌های ملی، منطقه‌ای و تنوع زمینه‌های تاریخی، فرهنگی و مذهبی، برعهده دولت‌هاست که صرف نظر از نظام سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، به تقویت و حمایت از تمام حقوق بشر و همه ازادی‌های سیاسی بپردازند.»[۶۹]
    این اعلامیه، همچنین از کشورها می خواهد کنوانسیون‌های بین‌المللی حقوق بشر را بدون قید و شرط بپذیرند (بند ۶۲) و مقررات آن را وارد قوانین داخلی خود نمایند (بند ۳۸). طرح اجرایی اعلامیه وین، غیرقابل انفکاک بودن حقوق بشر، برخورد برابر، منصفانه و هماهنگ جامعه بین‌المللی و اهمیت ویژگی‌های ملی و منطقه‌ای و تفاوت پیشینه دینی، فرهنگی و تاریخی دولت‌ها در حقوق بشر را مورد اشاره قرار می‌دهد و اعلام می‌کند که دولت‌ها وظیفه دارند بدون توجه به نظام‌های فرهنگی، تاریخی، اقتصادی و سیاسی خود، برای ارتقاء و حمایت از حقوق بشر و آزادی‌های اساسی اقدام نمایند (بند ۵).
    طرح اجرایی، اهمیت تضمین جهان شمولی و عینی بودن هنجارهای حقوق بشر و گزینشی نبودن ترتیبات منطقه‌ای در ارتقاء و حمایت آن را مورد تاکید مجدد قرار می‌دهد (بندهای ۳۲ و ۳۷).[۷۰] برهمین اساس، در پرتوی اعلامیه وین و برنامه اجرایی آن، می‌توان اجزاء ذیل را برای جهانی شدن هنجارهای حقوق بشر در نظر گرفت:
    ـ هر بشری موضوع حقوق بشر است، بدون در نظر گرفتن اینکه آیا حقوق داخلی این حقوق را تأیید میکند یا خیر؛ خصلت جهانی بودن حقوق بشر از کرامت انسان ریشه می‌گیرد.
    ـ حمایت بین المللی از حقوق بشر بر پایه این فرض بنا شده که این حقوق به طور جهانی قابل اعمال هستند.
    ـ حمایت از حقوق بشر و آزادی‌های اساسی، بر پایه اصل برابری درجه و مقام آن‌ ها و وابستگی متقابل و عدم تفکیک پذیری قرار دارد.
    ـ مسئولیت اولیه پیشبرد و حمایت حقوق بشر بر دوش دولت‌ها است.
    ـ پیشبرد و حمایت بشر، ملاحظات مشروعی برای جامعه بین‌المللی بوجود می‌آورد که در چارچوب اهداف و اصول سازمان مالی قرار دارد.[۷۱]
    در این راستا، درک ماهیت حقوق بشر، می‌تواند به روشن شدن هرچه بیش‌تر مطالب کمک نماید.
    مبحث اول: ماهیت حقوق بشر
    «حقوق بشر» در زبان فارسی یا «حقوق الانسان» در زبان عربی یا “Human Rights” در زبان انگلیسی و یا “Dorits de I’Homme”در زبان فرانسوی، عبارت است از حقوقی است که شخص از این حیث که انسان است از آن برخوردار می‌باشد، حقوق بشر در عین حال حقوقی غیرقابل سلب (Inalienable) هستند؛ زیرا فارغ از این‌که ما چگونه رفتار می‌کنیم، نمی‌توانیم برازنده چیزی غیر از انسان باشیم. به عبارت دیگر، هر فردی صرفاً از این حیث که انسان است، مستحق برخورداری از حقوق خود است. بر این اساس، اگرچه افراد به درستی تابع دسته وسیعی از تعهدات سیاسی و اجتماعی هستند، حقوق بشر مجموعه‌ای غیرقابل سلب از کالا‌ها، خدمات و فرصت‌های فردی را معین و مشخص می‌کند که فرد فرد اجتماع در شرایط و اوضاع و احوال عادی موظف به رعایت و اجرای آن‌ ها هستند.[۷۲]
    به عبارت دیگر، انسان‌ها فارغ از اینکه در کجا زیست می‌کنند، به چه زبانی سخن می‌گویند، چه باورها و اعتقاداتی دارند و صرف نظر از تفاوت‌هایی که به لحاظ عوامل زیستی و اجتماعی بر آن‌ ها عارض شده است، از حیث انسان بودن هیچ تفاوتی با هم ندارند. همین وجه مشترک تمام آحاد جامعه بشری، مبنای برخورداری آن‌ ها از حقوق و آزادی‌هایی شده که مقید به زمان و مکان نیست. اعتقاد به حیثیت و کرامت و برابری تمام افراد نوع بشر- شالوده آن‌چه امروزه حقوق بشر نام گرفته است- مانند بسیاری از دیگر اصول اساسی، تقریباً در تمام فرهنگ‌ها و تمدن‌ها، ‌مذاهب و مشرب‌های فلسفی بازیافته می‌شود و نمی‌توان آن را مختص کشور و جامعه‌ای معین دانست. بنابراین حقوق بین‌الملل بشر یا حقوق اساسی نوع بشر مجموعه امتیازاتی است که باتوجه به شأن و مقام انسان شکل گرفته است. فلسفه وجودی حقوق بین‌الملل بشر، اعتلای منزلت این حقوق بوده است، تا آن‌که با رعایت موازین آن در سراسر جهان، همه افراد بشر بصورتی یکسان از این امتیازات بهره‌مند گردند. غایت این حقوق، حرمت نهادن به انسانیت انسان در تمام زمینه‌هاست. حق حیات، ممنوعیت شکنجه، ممنوعیت تبعیض، حق کار، حق تشکیل خانواده، حق آزادی بیان، حق آموزش و پرورش و بسیاری دیگر از حقوق که لازمه زیست اجتماعی انسان و رشد و شکوفایی همه جانبه شخصیت اوست در قالب مثلث آزادی، برابری و امنیت جای گرفته‌اند.[۷۳] برهمین اساس در خصوص مفهوم حقوق بشر، تعاریف متعددی از سوی حقوق‌دانان ارائه شده است که در این‌جا به دو تعریف بسنده می‌نمائیم. در دایره‌‌المعارف حقوقی چاپ انتشارات دانشگاه آکسفورد، حقوق بشر به آن دسته از حقوق و آزادی‌هایی اطلاق شده است که هر فرد محق به دارا بودن آن‌ هاست.[۷۴]
    «پروفسور بدوان» در فرهنگ حقوق بین‌الملل، حقوق بشر را چنین تعریف کرده است:
    حقوق بین‌الملل بشر یا حقوق انسان عبارت است از مجموعه امتیازاتی که با توجه به شأن و مقام انسان شکل گرفته است. فلسفه وجودی حقوق بشر، اعتلای منزلت این حقوق بوده است تا آن‌که با رعایت موازین آن در سراسر جهان، همه افراد به صورتی یکسان از این امتیازات بهره‌مند گردند.»[۷۵]
    برای شکوفایی حقوق بشر، آن را بر اصول پایه‌گذاری متکی می‌دانند که براساس آن، بشریت می‌تواند از زندگی شایسته در جلوه‌های متفاوت برخوردار شود، این اصول که در بادی امر، مولود اندیشه‌های فلسفی و اخلاقی و دینی می‌باشد و در آن سعادت بشری همواره مورد نظر است، در روابط فردی و اجتماعی، نظام حقوقی داخلی و بین‌المللی را بارور می‌سازد. برای این اصول پایه‌گذار، می‌توان از ماده ۱ اعلامیه جهانی حقوق بشر الهام گرفت که اعلام می‌دارد: «تمامی افراد بشر آزاد به دنیا می‌آیند و از لحاظ جیثیت و حقوق با هم برابرند». اصول «حیثیت»، «آزادی» و «برابری» انسان‌ها در عین آن‌که به عنوان منبع حقوق قابل درک است؛ به قواعد حقوقی، ارزش و محتوا می‌بخشد و به طور مستقیم یا غیرمستقیم ایجاد قاعده می‌کنند.[۷۶]
    بند اول: اصل حیثیت و کرامت انسانی
    اعتراف به بنیادی بودن حیثیت و کرامت انسانی[۷۷] سابقه طولانی دارد و ادیان و مذاهب گوناگون نیز بر اهمیت آن تأکید کرده‌اند. هرچند که تاریخ بشریت حکایت از ناهنجارهای حرمت شکن انسانی همچون کشتار جمعی، تخریب، جنگ، استثمار، بردگی و ظلم و تجاوز می‌کنند و در این روند است که حیثیت و منزلت انسانی همواره مخدوش و پایمال شده است؛ با وجود این خاطره مصیبت بار بزرگ، توسعه تدریجی افکار بشری مبارزات و انقلابات انسان دوستانه، از یک سو نفرت عمومی از جنگ‌های خانمان‌برانداز، از سوی دیگر، اصل حمایت از کرامت انسانی و ضرورت احترام به آن در اسناد بین‌المللی و قوانین اساسی کشورها مورد تأکید قرار گرفته است.[۷۸]
    بند دوم: اصل آزادی
    آزادی[۷۹] عبارت از حقی است به موجب آن، افراد بتوانند استعدادها و توانایی‌های طبیعی و خدادادی خود را به کار اندازند، مشروط بر آن‌که آسیب یا زیانی به دیگران وارد نسازند. آزادی در جوهره وجود آدمی است و فلاسفه نوعاً معتقدند که انسان آزاد متولد شده است.[۸۰] به این ترتیب، طبع اولیه افراد مبتنی بر آزادی است و این آزادی خواهی است که به عنوان ماهیت و جوهره اصلی منجر به استقرار دموکراسی پایدار خواهد شد. به عبارت دیگر، اعتقاد به آزادی تعادل اجتماعی را به دنبال می‌آورد. آزادی توأم با آزادی خواهی متکی بر سه اصل مسلم است:
    ـ تقدم اصالت فرد بر جامعه: علی‌رغم آن‌که فرد به وسیله جامعه احاطه می‌شود، برای آن‌که بتواند به حیات فردی خود در جامعه ادامه دهد باید از استقلال لازم و کافی برخوردار باشد و جامعه نیز به این استقلال احترام بگذارد.
    ـ تحمل: اجتماعی بودن افراد، انسان‌های عدیده‌ای را رو در روی یکدیگر قرار می‌دهد. استقلال و ازادی کامل هر یک تزاحم متقابل را پدیدار می‌سازد. طبع اجتماعی اقتضاء می‌کند که افراد، با صرف نظر کردن از قسمتی از آزادی خود زمینه را برای هم‌زیستی فراهم آورند و به این ترتیب یکدیگر را تا آن حد تحمل کنند که هم جامعه پایدار بماند و هم موجودیت خود را حفظ نمایند.
    ـ رد هرگونه استبداد: تحمل متقابل انعطاف فردی را اقتضاء می‌کند که به موجب آن افراد باید این انصاف را در خود بپرورانند تا ردی و اندیشه یکدیگر را احترام بگذارند. در غیر این صورت، آزادی رخت برخواهد بست و سلطه فردی جایگزین آن خواهد شد.[۸۱]
    بند سوم: اصل برابری
    اصل برابری[۸۲] عبارت از این است که تمام افراد دارای حقوق و تکالیف یکسان باشند. زمینه اصلی و اساسی حقوق و آزادی‌های فردی را باید در برابری انسان‌ها یافت. تا وقتی بین افراد مساوات کامل از هر لحاظ برقرار نشود، محال است که در جامعه‌ای عدالت و برابری و آزادی تحقق یابد. اختلافات اجتماعی به هر شکلی که باشد راه را برای ظلم و تجاوز و بیدادگری هموار می کند و کلیه اصول را که زیر پوشش حقوق بشر قرار دارد، ناممکن می‌سازد. به همین خاطر است که برای تحقق دموکراسی، مساوات را اصل و آزادی را فرع می‌دانند. امروزه وقتی سخن از برابری می‌شود، یکی از سه مفهوم فوق درنظر گرفته می‌شود: نخست؛ برابری ماهوی و ساختاری در جامعه بطوری که مواهب و خیرات جامعه یکسان و خالی از هر نوع تحدید و تخصیص، برای تمتع همه شهروندان در دسترسی آنان قرار گیرد. دوم، برابری عملی یعنی توانایی شهروندان به برخورداری از فرصت‌ها و امکانات که برای بهره‌مندی از برابری ماهوی ضرورت دارد. سوم، برابری کارکردی به معنی بی‌طرفی مصادر امور و عدم تبعیض و دخالت ندادن دوستی‌ها و دشمنی‌ها از سوی متصدیان مشاغل اجرایی و قضایی است که کلید تقسیم و توزیع مواهب و خیرات را به دست دارند.[۸۳]
    مبحث دوم: مقدمات جهانی شدن حقوق بشر
    بند اول: تحول مفهوم حاکمیت دولت‌ها
    حاکمیت به معنای سنگ بنای نظام حقوق بین‌الملل، همانند سایر مفاهیم حقوقی با گذشت زمان دچار تحول و تغییر شده است. این مفهوم از زمان‌های بسیار قدیم وجود داشته است. اما اصطلاح حاکمیت در قرن شانزدهم برای اولین بار از سوی ژان بدن مطرح شد. از نظر وی حاکمیت عبارت است از قدرت عالی و نهایی دولت بر اتباع و دارایی آن‌ ها که به وسیله قوانین موضوعه محدود نمی‌شود و مطلق و دائمی است. وی حاکمیت را دارای دو چهره داخلی و خارجی می‌دانست. یعنی قدرت برتر بر اتباع در یک سرزمین و آزادی از دخالت خارجی دولت‌های دیگر را شامل می‌شد. اما جنبه‌های خارجی حاکمیت صرفا بعد از ظهور دولت‌های ملی به دنبال معاهده وستفالی ۱۶۴۸ اهمیت یافت. از آن جایی که پس از صلح وستفالی تا اواخر قرن نوزدهم، نظام بین‌الملل یک نظام صرفاً اروپایی بود، مفهوم حاکمیت نیز برای به نظم در آوردن روابط میان دولت‌های اروپایی بکار گرفته می‌شد، اما با استقلال یافتن قدرت‌های غیراروپایی در عرصه روابط بین‌الملل و همچنین دولت‌های جهان سوم در قرن بیستم حقوق بین‌الملل ماهیتی جهانی یافت و حاکمیت آنان در سطح بین‌الملل به رسمیت شناخته شد.
    حاکمیت در ابتدا مطلق فرض می‌شد و تنها قدرت و اشکال متعددی از آن همچون توازن قدرت، حاکمیت دولت را محدود می‌کرد. اما به مرور زمان با نضج گرفتن حقوق بین‌الملل و عضویت دولت‌ها در معاهدات و سازمان‌های بین‌المللی و منطقه‌ای مختلف بویژه سازمان ملل متحد، ضمن محدود شدن توسل به زور، برای حاکمیت مطلق و بی‌حد و مرز نیز محدودیت‌هایی در قبال رفتار یک دولت با دولت‌های دیگر و مردم خود ایجاد شد. در این راستا منشور ملل متحد تعهداتی را بر دولت‌ها تحمیل نمود. در ماده ۲ منشور ضمن تاکید بر برابری تمام دولت‌های عضو، اعلام می‌شود که «اعضای سازمان، به منظور تضمین حقوق و مزایای ناشی از عضویت، تعهداتی را که به موجب منشور حاضر پذیرفته‌اند با حسن نیت انجام خواهند داد.»[۸۴] بدین ترتیب می‌بینیم که امروزه حاکمیت دولت‌ها به موجب منشور مجموعه‌ای از موافقت‌نامه‌های چند جانبه محدود شده است. همچنین دیوان بین‌المللی دادگستری در قضیه تنگه کورفو، حاکمیت دولت‌ها را باتوجه به شرایط جدید روابط بین‌الملل، محدود و مقید به مقررات بین‌المللی دانسته است. دبیرکل سازمان ملل متحد در گزارش خود به شورای امنیت در تاریخ ۳۱ ژانویه ۱۹۹۲ می‌نویسد: «احترام به حاکمیت جهت هر نوع ترقی مشترک بین‌المللی امری مهم و حیاتی است. اما زمان حاکمیت انحصاری و مطلق گذشته و نظریه آن نیز هیچ وقت با حقایق انطباق نداشته است.»[۸۵]
    روند تحولات در عصر حاضر به نحوی است که در حقوق بین‌الملل تفسیرهای جدیدی از موضوع حاکمیت در حال شکل‌گیری است و آن تعریف گذشته از «حاکمیت ملی» که هر دولت بر محدوده جغرافیایی خودش حاکمیت مطلق داشته در حال تغییر است.
    درحالی که تعدادی از اعضاء ملل متحد طرفدار شدت عمل حتی خارج ملل متحد علیه نقض کنندگان حقوق بشر مانند روش آپارتاید و ژنوساید (نسل کشی)[۸۶] هستند اما تردیدهای زیادی در مورد پذیرش این موضوع به عنوان حقوق بین‌الملل جدید ابراز شده است. حتی دولت‌هایی که از اقدام شورای امنیت در وضعیت‌های مشخص حمایت کرده‌اند، در مورد این‌که اگر چنین مداخله‌ای در امور داخلی آن‌ ها صورت گیرد برای آن‌ ها قابل قبول است یا نه، تردید کرده‌اند. به اعتقاد آن‌ ها حاکمیت هنوز اصل اساسی حقوق بین‌الملل در نظم بین‌المللی حاضر است و نمی‌توان از اصول مندرج در ماده دوم بند ۷ منشور چشم‌پوشی کرد. این احساس بویژه از سوی برخی از دولت‌های درحال توسعه که بیش‌تر در معرض این مسئله هستند، نمایان‌گر است.
    اما علی‌رغم این مسائل امروزه دیگر نمی‌توان مفهوم حاکمیت را همانند گذشته تعبیر نمود. عده‌ای حاکمیت را نسبی و محدود دانسته و برخی به تحول مفهوم حاکمیت اشاره نموده‌اند که این موضوع را بویژه می‌توان در بین‌المللی شدن بسیاری از مسائل داخلی و به ویژه حقوق بشر و عقب نشینی اصل عدم مداخله در برابر آن موثر دانست.
    بند دوم: تعدیل اصل عدم مداخله در امور داخلی دولت‌ها:
    اصل عدم مداخله در امور داخلی دولت‌ها یک اصل بنیادین حقوق بین‌الملل است که مبتنی بر حاکمیت، برابری و استقلال سیاسی دولت‌ها می‌باشد. این اصل تکلیفی، حقوقی بر دولت‌ها برای خودداری از دخالت در امور داخلی یکدیگر تحمیل می‌کند.[۸۷]طبق نظر اغلب نویسندگان، مداخله آن است که کشوری در امور داخلی یا خارجی کشور دیگر به منظور وارد کردن آن کشور به رفتاری، نفوذ کند و بدان وسیله بر او فشار وارد آورد و اراده حاکم تحت مداخله را نقض نماید.
    در ارتباط با اصل عدم مداخله در امور داخلی دولت‌ها، در بند ۷ ماده ۲ منشور ملل متحد چنین آمده است: «هیچ یک از مقررات مندرج در این منشور به ملل متحد اجازه نمی‌دهد در اموری که اساسا‌ً در صلاحیت داخلی دولت‌ها می‌باشد مداخله نماید و اعضا را نیز ملزم نمی‌کند که این قبیل امور را برای حل و فصل تابع مقررات این منشور قرار دهند، لیکن این اصل به اعمال اقدامات قهری پیش بینی شده در فصل هفتم لطمه‌ای وارد نخواهد کرد.»
    پس از منشور نیز، در قطعنامه‌های مختلف مجمع عمومی ملل متحد و کنفرانس‌های جنبش عدم تعهد و نیز موافقت‌نامه‌های منطقه‌ای متعدد، بر این اصل یعنی اصل عدم مداخله دولت‌ها تأکید شده است و بگونه‌ای اساسی‌تر دیوان بین‌المللی دادگستری در دو قضیه تنگه کورفو و نیکاراگوئه بنفع این اصل و در جهت تقویت و استحکام آن رأی داده است.
    باتوجه به عملکرد سازمان ملل متحد می‌توان چند معیار را در مورد مسائل خارج از صلاحیت داخلی دولت‌ها برشمرد. موضوعاتی که باعث نقض حقوق بین‌الملل، تجاوز به حقوق دولت‌های دیگر، تهدید صلح بین‌المللی، یا موجب نقض اساسی و مستمر حقوق بشر شوند و یا مربوط به پیشرفت مستعمره‌ای به سوی خودمختاری باشند از صلاحیت داخلی دولت‌ها خارج هستند. [۸۸]
    بنابراین صلاحیت داخلی امری مطلق نبوده و در نحوه رفتار ملل متحد به شیوه‌ای محدود تفسیر شده است و امروزه بسیاری از موضوعاتی که در گذشته جزو مسائل داخلی دولت‌ها بوده به آسانی مورد توجه، رسیدگی و عکس‌العمل جامعه بین‌المللی قرار گرفته است. همچنین اصل عدم مداخله با تحول در مفهوم حاکمیت به جهت توسعه همکاری‌های بین‌المللی، تشکیل سازماندهی بین‌المللی و منطقه‌ای، عضویت دولت‌ها در معاهدات بین‌المللی و گسترش قواعد آمره مثل عدم تبعیض نژادی و عدم نسل کشی، تعدیل شده است. به گفته خاویر پوزدکوئیار دبیرکل سابق سازمان ملل: «اصل عدم مداخله در امور داخلی کشورها نباید به صورت مانعی باشد که در پناه آن، دولت‌ها اقدام به نقض وسیع، پی در پی و سیستماتیک حقوق بشر نمایند.»[۸۹]
    یکی از موضوعاتی که به طور متقابل بر تحول اصل حاکمیت و تعدیل عدم مداخله در امور داخلی دولت‌ها مؤثر بوده است، موضوع حقوق بشر و جهانی شدن آن است. در این راستا قواعد حقوق بین‌الملل به تدریج دولت‌ها را متعهد به رعایت حداقلی از حقوق بشر در صلاحیت خود نموده است. طبق حقوق بین‌الملل سنتی، جامعه بین‌الملل در قبال کشتار یک اقلیت نژادی یا مذهبی در سرزمین یک دولت مسئولیتی نداشت و این مسأله موضوعی داخلی محسوب می‌شد. اما اینک جامعه بین‌المللی حمایت از حقوق بشر را پذیرفته و این بدان معناست که نقض فاحش و مداوم حقوق بشر دیگر قابل تحمل نیست. حقوق بین‌الملل در رابطه با حمایت از حقوق بشر به اندازه‌ای گسترش یافته که الزاماً موجب یک تعهد و همبستگی بین‌المللی در قبال اجرای حقوق بین‌الملل آن شده و اصول عدم مداخله و حق حاکمیت دولت‌ها در برابر آن گام پس نهاده‌اند.
    مبحث سوم: اقدامات سازمان ملل متحد در جهت جهانی شدن حقوق بشر
    بند اول: اولین گام‌ها در فرایند جهانی شدن حقوق بشر
    می‌توان گفت که نظام جدید بین المللی حقوق بشر دستاورد هم‌اندیشی‌ها و تلاش‌های واحدهای سیاسی از هنگام جنگ جهانی دوم است. نقض گسترده حقوق بشر و جنایات و فجایع ضد انسانی دوران جنگ، دولت‌ها را بر این باور قرار داد که اگر یک نظام مؤثر پشتیبانی از حقوق بشر در جامعه ملل وجود داشت، ممکن بود این‌گونه نقض حقوق انسانی و احتمالاً جنگ رخ ندهد.

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 03:21:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی تاثیر اقلام تعهدی و اقلام نقدی در پیش بینی ورشکستگی شرکت ها در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی- قسمت ۱۵ ...

    قابلیت یادگیری

    قابلیت یادگیری یعنی توانایی تنظیم پارامترهای شبکه در مسیر زمان که محیط شبکه تغییر می‌کند و شبکه شرایط جدید را تجربه می‌کند، با این هدف که اگر شبکه برای یک وضعیت خاص آموزش دید و تغییر کوچکی در شرایط محیطی آن رخ داد، شبکه بتواند با آموزش مختصر برای شرایط جدید نیز کارآمد باشد.

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

     

    پردازش اطلاعات به صورت متن

    آنچه شبکه فرا می‌گیرد، در وزنهای سیناپسی مستتر می‌باشد.رابطه یک به یک بین ورودی‌ها و وزن های سیناپتیکی وجود ندارد.می‌توان گفت که هر وزن سیناپسی مربوط به همه ورودی‌هاست ولی به هیچ یک از آنها به طورمنفرد ومجزا مربوط نیست. به عبارت دیگرهرنرون در شبکه، از کل فعالیت های سایر نرونها متاثر می‌باشد. در نتیجه، اطلاعات به صورت متن (context) توسط شبکه عصبی پردازش می‌شوند. براین اساس چنانچه بخشی از سلولهای شبکه حذف شوند ویا عملکرد غلطی داشته باشند باز هم احتمال رسیدن به پاسخ صحیح وجود دارد. اگر چه این احتمال برای تمام ورودیها کاهش یافته ولی برای هیچ یک از بین نرفته است.

     

     

    قابلیت تعمیم

    پس از آنکه مثال‌های اولیه به شبکه آموزش داده شد، شبکه می‌تواند در مقابل یک ورودی آموزش داده نشده قرار گیرد و یک خروجی مناسب ارائه نماید.

     

     

    پردازش موازی

    هنگامی که شبکه‌عصبی در قالب سخت افزار پیاده می‌شود سلول‌هایی که در یک تراز قرار می‌گیرند می‌توانند به طور همزمان به ورودی‌های آن تراز پاسخ دهند. این ویژگی باعث افزایش سرعت پردازش می‌شود.در واقع چنین سیستمی، وظیفه کلی پردازش بین پردازنده‌های کوچکتر مستقل از یکدیگر توزیع می‌گردد.

     

     

    مقاوم بودن

    در یک شبکه عصبی هر سلول بطور مستقل عمل می‌کند و رفتار کلی شبکه ،برآیند رفتارهای محلی سلولهای متعدد است.این ویژگی باعث می‌شود تا خطاهای محلی از چشم خروجی نهایی دور بمانند.به عبارت دیگر، سلولها در یک روند همکاری، خطاهای محلی یکدیگر را تصحیح می‌کنند.این خصوصیت باعث افزایش قابلیت مقاوم بودن(تحمل ‌پذیری خطاها) در سیستم می‌گردد.
    از میان تمام ویژگی‌های شبکه‌های عصبی هیچ‌کدام مانند توانایی یادگیری‌های ذهن انسان جذاب نیستند. یک شبکه به گونه‌ای آموزش داده می‌شود که با به کاربردن یک دسته از ورودی‌ها، دسته خروجی دلخواه تولید شود.(منهاج،۱۳۹۱)

     

    ۴-۲-۲ اجزا شبکه عصبی

    ورودی‌ها و خروجی‌ها: اعداد، ارقام، متون و تصاویرو…. در قالب یک یا چند متغیر به عنوان به عنوان ورودی شناخته می‌شوند که با انجام عملیات شناسایی روابط و تجزیه و تحلیل داده‌، به متغیر یا متغیرهای خروجی تبدیل می‌شوند. ورودی‌ها، متغیرهای مستقل و خروجی ها، متغیرهای وابسته محسوب می‌شوند.
    نورون‌ : نورون مهم‌ترین جز شبکه عصبی به حساب می‌آید که در هرسه لایه،ورودی،میانی و خروجی قرار می‌گیرند. نورونهای ورودی وظیفه دریافت داده‌های ورودی، و نورونهای ورودی و خروجی وظیفه پردازش اطلاعات را بر عهده دارند.
    وزن‌ها: میزان تاثیر ورودی های هر لایه را برلایه بعد به عنوان خروجی اندازه‌گیری می‌کند و پل ارتباطی بین لایه‌های مختلف محسوب می‌شود.
    توابع انتقال[۱۳۶]: در لایه‌های پنهان ولایه خروجی شبکه عصبی در نظر گرفته می‌شود، و با توجه به وزن‌های ورودی، محاسبه کلی خروجی را امکان پذیر می‌سازد.)منهاج،۱۳۹۱)

     

    ۵-۲-۲ کاربرد شبکه‌های عصبی

     

     

    طبقه بندی، شناسایی وتشخیص الگو

    انواع واقسام شبکه‌های عصبی استاتیکی ودینامیکی برای طبقه‌بندی، خوشه‌بندی، شناسایی وتشخیص الگوها مورد استفاده قرارگرفته‌است.

     

     

    پردازش سیگنال

    در این راستا می‌توان به کاربرد شبکه‌های عصبی در فیلترهای تطبیقی، پردازش صیک حبت وتصویر، بینایی ماشین،کدینگ و فشرده‌سازی تصویر اشاره نمود که از‌هردونوع شبکه های عصبی استاتیک و دینامیک به‌کرات استفاده شده است.

     

     

    پیش‌بینی سری‌های زمانی

    از شبکه های عصبی برای پیش بینی سری‌های زمانی علی‌الخصوص جایی که شرایط از قبیل ایستایی یا شرایط دیگری که راه را برای بکارگیری تکنیکهای کلاسیک فراهم می‌سازد،برقرارنیست وسریهای زمانی پیچیده می‌باشند بسیاراستفاده شده است.

     

     

    مدل‌سازی و کنترل

    در سیستم های تطبیقی مخصوصا در زمانی که پروسه تحت بررسی بسیار پیچیده می باشد شبکه های عصبی راه‌حل های مناسبی ارائه می‌دهند. دراینجا عموما اول شناسایی و سپس طراحی کنترل کننده آنگونه که پاسخ سیستم رفتارخاصی را دنبال می‌کنند صورت می‌پذیرد، که هر دوسیستم اشاره شده مبتنی بر شبکه‌های عصبی می‌باشند.

     

     

    بهینه سازی

    چه در سیستم های کنترلی و چه در سیستم‌های مدیریت، تخصیص و تقسیم منابع وچه در سیستم‌های مالی وبانکداری از شبکه‌های عصبی استفاده می‌شود.

     

     

    سیستم‌های خبره و فازی

    برای مسائل مالی و مدیریتی، سیستم های خبره زیاد مورد استفاده قرار گرفته‌اند. از شبکه‌های عصبی جهت تنظیم بهتر و رفتار مناسب تر سیستم‌های خبره استفاده شده است.

     

     

    مسائل مالی، بیمه، امنیتی، بازاربورس و وسایل سرگرم کننده

    از شبکه‌های عصبی می‌توان به عنوان مشاور در امور تخصیص اعتبارات وام، مشاور در امور تخصیص سرمایه درمکانهای مناسب، آنالیز امور مالی، پیش بینی قیمت ارز، پیش بینی قیمت سهام در بازار بورس، ارزیابی سیاست‌های مخاف اموربیمه ای، پیش بینی بازار، سیستم‌های مشاوره انبارداری کالاهای تجاری و ایجاد انیمیشن برای وسایل سرگرم کننده نام برد.
    تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)

     

     

    ساخت وسایل صنعتی، پزشکی و امور حمل ونقل

    مثال‌هایی از کاربرد شبکه عصبی عبارتنداز
    _ کنترل پروسه‌های ساخت وپیاده سازی دستگاه ها
    _ آنالیز وطراحی محصولات صنعتی خانگی
    _ ماشین پیش بینی خطا و عیب یاب
    _ آنالیز کیفیت جوشکاری
    _ آنالیز تعمیر و نگهداری(منهاج،۱۳۹۱)

     

    ۶-۲-۲ یادگیری

    در ادبیات شبکه عصبی، به جای اصطلاح تخمین ضرایب از اصطلاح یادگیری(learning) یا آموزش(traning) برای پیدا کردن وزن‌های شبکه استفاده می‌شود. بنابراین، یادگیری فرایندی است که در طی آن بردار وزن‌ها و بایاس‌ها به منظور حداقل کردن تابع خطا و افزایش قابلیت تعمیم شبکه تعدیل می‌شوند. که فرایند یادگیری به دو دسته یادگیری با ناظر و یادگیری بدون ناظر تقسیم می‌شود(منهاج،۱۳۹۱).

     

    ۷-۲-۲-روند شبیه­سازی مسائل

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 03:21:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      عوامل اقتصادی – اجتماعی مؤثر بر شکل‌گیری قشربندی اجتماعی در اهواز- قسمت ۳ ...

    قشربندی اجتماعی مفهوم جامعه شناختی عامی است که بیانگر سلسله مراتب اجتماعی در نطام ها و ساخت های مختلف اجتماعی در جامعه می باشد (توسلی ،۱۳۸۹)اصطلاح قشربندی از زمین شناسی گرفته شده و عبارت است از دسته بندی ترتیبی انسان ها بر اساس تمایزات در وضعیت های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و یا رتبه بندی افراد بر اساس مجموعه ی کیفیت های مطلوبی که این افراد به طور مشترک دارا هستن. بنابراین قشر بندی اجتماعی بر تقسیم جامعه به طبقاتی که افراد آن دسترسی نابرابر به فرصت ها و پاداش های اجتماعی دارند دلالت می کند .مردم در مناسـبات متقـابل خود با دیگران ، آنان را از نظر پایگـاه اجـتماعی در موقـعـیت های بالا و یا پایین طبقه بندی می کنند، به همین لحاظ جامعه دارای بخـش های متفـاوت و متشکل از قـشـرهای گوناگون می شود که با نظام سـلسله مـراتبی مو جود مطابقـت دارد ( سحر خیز ،۱۳۸۹) قـشربندی اجتماعی نیز از کـنـش مـتقابل میان افراد جامعه به وجـود می آیـد .کلیه اجتماعات بشری مبتنی بر طبقه بندی وسلسله مراتبی است که اغلب بسیار پیچیده ودارای صور گوناگونی است.از خلال این این طبقه بندی وسلسه مراتب به صورت کم بیش طبقاتی اجتماعی ظهور می کنند واین طبقات ، برمبنای تعریف امانوئل مونیز[۲] دسته ها و رده هایی را تشکیل می دهند که از جهت حیثیت با یکدیگر مساوی نیستند واعضای هر دسته از حیث رابطه با سایر دسته ها ، یا در مرحله پایین تر ویا در مرحله بالاتری قرار دارند .
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    نابرابری اجتماعی ناظر به وضعیتی است که در آن ، منابع وخدمات ارزشمند به طور مساوی در دسترس افراد قرار نمی گیرد. معنای اولیه نابرابری به تمایز بین افراد اشاره دارد، به نحوی که بین زندگی آنها ،به ویژه از نظر حقوق وفرصت های زندگی،پاداش ها وامتیازات،اختلافات آشکار وپنهان زیادی وجود داشته باشد.(گرب ،۱۳۷۷: ۱۰)
    قشربندی اجتماعی نظامی است که افراد را بر حسب میزان برخورداری شان از کیفیت های مطلوب رتبه بندی کرده و آنها را در طبقات اجتماعی متناسب با وضعیت شان جای می دهد. این کیفیت های خوشایند را فرهنگ هر جامعه ای مشخص می کند.(کوئن،۱۳۷۷: ۱۷۸). در حقیقت قشر بندی اجتماعی رده بندی گروه ها و افراد بر حسب سهم آنان از دستاوردهای مطلوب و حائز ارزش اجتماعی است. (ساروخانی ،۱۳۷۰: ۷۳۱).گرب قشربندی اجتماعی را پیوستار[۳] نبردبانی متشکل از مقوله هایی مجزا دانسته است.(گرب ، ۱۳۷۹: ۱۲۹).تامین هم قشربندی اجتماعی را توزیع افراد هر گروه اجتماعی یا جامعه بر روی یک «مقیاس موقعیت»[۴] تعریف کرده است. (تامین،۱۳۸۵: ۲۱).
    اگر بخواهیم در یک جمع بندی تعریفی از قشربندی اجتماعی ارائه دهیم باید بگوییم قشربندی اجتماعی مجموعه ای است سازمان یافته که درآن افراد وگروه های انسانی تحت تاثیر نابرابری های اجتماعی در سطحی از سلسله مراتب دستیابی به منابع با ارزش زندگی قرار می گیرند.تا اینجا تلاش کردیم تعریفی از نابرابری و قشربندی اجتماعی ارائه دهیم.برای آنکه درک روشن تری از بحث داشته باشیم بهتر است در مقام مقایسه این دو مفهوم به این نکته اشاره کنیم که نابرابری اجتماعی مجموعه ای از تفاوتهای میان افراد وگروه ها از نظر میزان دسترسی به منافع مادی ونمادین است حال آنکه قشربندی اجتماعی نظامی منسجم ورتبه بندی شده مبتنی برهمین نابرابری های اجنماعی است.همچنین مناسبات بین نابرابری اجتماعی و قشربندی اجتماعی مناسباتی دوسویه ودیالکتیکی است . همانطور که نابرابری ها عامل شکل گیری قشربندی اجتماعی هستند ،نظام قشربندی اجتماعی هم به نوبه خود نابرابری های اجتماعی را بازتولید می کنند.
    اکنون این پرسش مطرح است که قشربندی اجتماعی افراد وگروه های اجتماعی چگونه و بر اساس چه معیاری امکان پذیر است؟ اندیشمندان حوزه قشربندی اجتماعی معیارهای متفاوتی را برای این منظور ارائه کرده اند.گرب عقیده دارد در اکثر موارد پژوهشگران معرفی عینی از رتبه ی اقتصادی همچون درآمد، میزان تحصیلات و سطح شغلی را استفاده می کنند. (گرب ، ۱۳۷۹: ۱۲۹). تامین چهار معیار قدرت، مالکیت، ارزیابی اجتماعی و پاداش روانی را پیشنهاد کرده است. (تامین،۱۳۸۵: ۲۱).ساروخانی هم قدرت، ثروت و پایگاه را به عنوان معیارهای رایج سنجش وتعیین قشربندی اجتماعی معرفی می کند. (ساروخانی ،۱۳۷۰: ۷۳۱).
    عکس مرتبط با اقتصاد
    اگرچه بین معیارهای معرفی شده برای تعیین قشر اجتماعی افراد وگروه ها تفاوتهایی به چشم می خورد اما گرایش کلی بسیاری از پژوهشگران قشر بندی اجتماعی در جهتی است که از سویی نابرابری ها را با شاخص های عینی مانند میزان درآمد وسطح تحصیلات بررسی کرده وازسوی دیگر شاخص های ذهنی چون احترام یا حیثیت اجتماعی را مورد سنجش ومطالعه قرار دهند

     

    جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.

    ۱-۲- بیان مساله

    در تمام جوامع پیچیده ، جوامعی که دارای تقسیم کار اجتماعی هستند، دسترسی مردم به امکانات و تسهیلات زندگی و برخوداری از شان و حرمت(پرستیژ) اجتماعی، کم و بیش نابرابر است. قشربندی اجتماعی، واژه عامی است برای وصف ساختارهای منظم این نوع نابرابری اجتماعی، یا به عبارت دیگر دسته بندی سلسله مراتبی توزیع نابرابر پاداش های مادی و نمادی است. در جوامع ماقبل سرمایه داری ف نابرابری ها و قشربندی اجتماعی عمدتا پیامد نابرابری های ذاتی به شمالر می آمد و امری طبیعی یا تقدیر الهی محسوب می شد (کرامپتون ،۱۹۹۳). به عنوان مثال ارسطو در کتاب سیاست، بردگی را امری طبیعی و سودمند می داند: » آیا کسی هست که طبیعت او را برای بردگی در نظر گرفته باشد و برای او چنین وشغی متناسب و درست نباشد؟… هم لازم و هم سودمند است که برخی فرمانروایی کنند و برخی فرمانبری. برخی از مردم دم زدن برای عبودیت و برخی برای حکومت معین شده اند»
    در سبز فایل، از زمان ظهور و گسترش مدرنیسم ، نظام اعتقادات سنتی ، از جمله اعتقاد به طبیعی یا مقدر بودن نابرابری های اجتماعیمورد تایید قرار گرفت. در مخالفت مستقیم با این اعتقاد که انسان به طور طبیعی یا مقدر به دینا می آید، این اعتقاد پا گرفت که حکم انسانیت همه انسان ها برابر زاده می شوند نه نابرابر. بدین ترتیب مفروض داشتن برابری انسان ها، بر مفروض داشتن نابرابری های اجتماعی چیره شد. پرسش هایی نظیر « اگر برابری وضعیت طبیعی اسنان است چرا نابرابری اجتماعی وجود دارد؟» ، اگر همه افراد داری حقوق طبیعی اند چرا که برخی دیگران تفوق دارند؟ از جمله موضوعات اصلی تاملات نظری شد( همان ، ۳). به طور کلی جریان های عمده جامعه شناسی با دو دیدگاه نظری متفاوت به این پرسش ها پاسخ داده اند: یکی دیدگاه کارکردگرایی و دیگری دیدگاه تضاد .در دیدگاه کارکردگرایی قشربندی اجتماعی داری کارکردی مثبت برای حفظ تعادل نظام اجتماعی جامعه به شمار می آید (تامین، ۱۳۸۸) . قشربندی ، مکانیسمی به شمار می آید که جایگاه های اجتماعی[۵] توسط افراد شایسته را تضمین می کند. اما در دیدگاه تضاد توزیع نابرابر قدرت، مالکیت و پرستیژ ، نوعی امتیاز اجتماعی به شمار می آید که نخبگان و سرآمدان جامعه به زیان منافع اکثریت افراد جامعه آن را به خود اختصاص داده اند. در هر جامعه ای که امکان تولید مازاد فراهم می آید، عده ای بیش از دیگران به ثروت و قدرت ( که متقابلا همدیگر را تقویت می کنند) دست می یابند و به اتکای همان ثروت و قدرت همواره در پی حفظ جایگاه رفیع شان هستند، در حالی که دیگران می کوشند جایگاه­شان را ارتقا بخشند. از این رو قشربندی اجتماعی سرچشمه کشمکش و تضاد دائمی در جامعه است و مایه تضعیف یگانگی اجتماعی و مانعی در راه رشد و شکوفایی جامعه می شود ( تامین ، ۱۳۸۸ :۱۹).
    با توجه به آنچه تاکنون گفته شد، در تحقیق حاضر در پی پاسخگویی به این سول اصلی هستیم که چه عواملی بر شکل گیری قشربندی اجتماعی موثر است ؟ و سهم هر یک از این عوامل در تبیین شکل گیری قشربندی اجتماعی موجود در میان شهروندان شهر اهواز تا چه اندازه می باشد ؟

     

    ۱-۳- اهمیت و ضرورت تحقیق

    دستیابی به منابع ارزشمند و کمیابی مانند ثروت، قدرت دانش و منزلت ، افراد را در لایه های مختلف سلسله مراتب جای می دهد؛ و به این ترتیب جایگاه آن ها در جامعه یا به عبارت پایگاه پایگاه اجتماعی – اقتصادی آان را تعیین می کند. پایگاه اجتماعی – اقتصادی همانند یک قالب یا ظرف اجتماعی است که در چارچوب آن شیوه مواجهه افراد با محیط اجتماعی ساخته و پرداخته می شود.
    تاثیر نظام قشربندی جامعه بر الگوهای فکری و رفتاری مردم، موضع مهمی است که از سال ها پیش از جنبه های مختلف توجه جامعه شناسان کلاسیک( در راس آن ها مارکس ، وبر ، و پاره تو) و جامعه شناسان معاصر( مانند دارندوف ، لنسکی ، پولانتزاس ، رایت ، پارکین و گیدنز) را به خود جلب نموده است.
    جامعه شناسان تاکنون دریافته اند که تقریبا هر جنبه ای از زندی ما انسان ها از جمله بهره هوشی ، موفقیت تحصیلی ، معیارهای تغذیه ، عقاید سیاسی، بیماری هایی که از آن رنج می بریم و حتی نوع عادت های ما در روابط جنسی ، با پایگاه ما در سلسله مراتب اجتماعی مان مرتبط است( رابرتسون ، ۱۳۷۲ :۲۰۴).
    به رغم اهمیتی که قشربندی جامعه و گستردگی نفوذ آن بر پدیده ­ها و امور اجتماعی مختلف ، مطالعه اختصاصی آن چندان مورد توجه محققان ایرانی قرار نگرفته است. در اغلب پژوهش ها وضعیت طبقاتی یا پایگاه اجتماعی – اقتصادی به منزله یک متغیر زمینه ای یا مداخله کننده بررسی شده و به منزله یک متغیر مستقل و مجزا کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است.
    این در حالی است که جست و جو در ساختار قشربندی جامعه ایران و پیامدهای حاصل از آن در جهات مختلف حایز اهمیت است و این قبیل تاملات می تواند برای جامعه شناسی ایران سرچشمه بصیرت های تازه ای باشد.
    در جامعه امروزی ، قشربندی اجتماعی با پنج خصلت اصلی تعریف شده است: (تامین،۱۳۸۸: ۲۷)
    قشربندی خصلتی اجتماعی دارد به دلیل برخوداری از ۵ ویژگی شامل ؛ ضرورت صفات اجتماعی قشربندی ،هنجارها و ضمانت اجراها، ضرورت جامعه پذیر کردن هر نسل، ناپایداری ذاتی آرایش قشربندی اجتماعی ، ارتباط قشربنید با نهادهای اجتماعی دیگر (لیپست ، ۱۳۸۱)
    قشربندی پدیده ای قدیمی است : براساس پژوهش های تاریخی قشربندی در دسته های کوچک ایلی که از صورت های اولیه زندگی اجتماعی بوده وجود داشته است (همان)
    قشربندی پدیده ای جهانی است : در واقع قشربندی در دو سطح وجود دارد ،یکی نظام جهانی قشربندی که کشورها وملت ها را به دودسته دارا وندار تقسیم می کند . واین نظام در درون قشربندی هرکشور وجود دارد
    قشربندی پدیده ای با صورت گوناگون : صورت های گوناگون نابرابری از لحاظ شدت وضعف ونابرابری، نظام های قشربندی میان دو حد نهایی توزیع شده اند. حد نهایی همه پایگاهای اجتماعی (از لحاظ نظری)برابر تلقی شده وسهم مساوی از قدرت ومالکیت وحیثیت اجتماعی دارند.در حد نهایی مقابل پایگاهای اجتماعی بسیار نابرابرتوزیع شده است وجابجایی میانشان غیر ممکن است (همان)
    قشربندی ، پدیده ای با پیامدهای ویژه : نابرابری در قدرت و ثروت، در ارزیابی اجتماعی و در پاداش روانی پیامدهایی را دارد که می توان آن ها را در دو مقوله بزرگ جای داد. ا- فرصت های زندگی ، ۲-سبک زندگی
    اهمیت و ضروت بررسی این موضوع تا اندازه ای است که یکی از مهم ترین مسائل اجتماعی محسوب می وشد که بسیاری از کشورها جهان مخصوصا عقب افتاده یا در حال توسعه با آن دسته پنجه نرم می کنند. توجه بسیاری از جامعه شناسان را از جمله مارکس ، وبر ، کوهن ، گیدنز و بسیاری دیگر به خود مشغول داشته است یکی از دلایل اجتماعی بودن قشربندی ،ارتباط داشتن آن با نهاد های دیگر جامعه است که چنین ارتباطی را وابستگی متقابل نهادی می گویند(تامین،۱۳۸۸: ۲۷)این امر لزوم بررسی همه جانبه و جامعه شناختی مسئله قشربندی اجتماعی را آشکار می سازد.
    از سوی دیگر، با توجه به تکثر قومیتی در کلانشهر اهواز ، و در نتیجه عدم یکپارچگی این شهر به لحاظ قومیتی و ناهمگونی فرهنگی ، می توان گفت مسئله قشربندی اجتماعی از جمله مسائلی است که پدیده چندقومیتی را نیز در این شهر دامن می زند(نریمانی،۱۳۸۹). با توجه به آنچه گفته شد، ضرورت مطالعه قشربندی اجتماعی به ویژه از حیث عاملی که در ایجاد سایر مسائل اجتماعی از جمله بحران های هویتی ناشی از تکثر قومیتی ، نزاع های دسته جمعی اقوام مختلف در کلانشهر اهواز و عدم رعایت قوانین و مقررات و … بسیار مهم و حائز اهمیت است، بیش از پیش آشکار می گردد.

     

    ۱-۴- اهداف تحقیق

     

    ۱-۴-۱- هدف اصلی

    بررسی عوامل اجتماعی ، فرهنگی ، اقتصادی موثر بر شکل گیری قشربندی اجتماعی در شهروندان شهر اهواز

     

    ۱-۴-۲- اهداف جزئی

    ۱-۴-۲-۱- بررسی رابطه بین متغیرهای جمعیت شناختی و شکل گیری قشربندی اجتماعی
    ۱-۴-۲-۲- بررسی رابطه بین میزان تحصیلات و شکل گیری قشربندی اجتماعی
    ۱-۴-۲-۳- بررسی رابطه بین میزان درآمد خانواده و شکل گیری قشربندی اجتماعی
    ۱-۴-۲-۴- بررسی رابطه بین سبک زندگی و شکل گیری قشربندی اجتماعی
    ۱-۴-۲-۵- بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و شکل گیری قشربندی اجتماعی
    ۱-۴-۲-۶- بررسی رابطه بین سرمایه فرهنگی و شکل گیری قشربندی اجتماعی
    ۱-۴-۲-۷- بررسی رابطه بین سرمایه اقتصادی و شکل گیری قشربندی اجتماعی
    ۱-۴-۲-۸- بررسی رابطه بین دینداری و شکل گیری قشربندی اجتماعی

     

    ۲-۱- مقدمه

    این فصل از تحقیق حاضر به چهار بخش کلی تقسیم شده است. در بخش نخست نظریه های مربوط به قشربندی اجتماعی ذکر شده است. بخش دوم به بررسی پیشینه داخلی و خارجی در خصوص موضوع مورد نظر اختصاص یافته است. بخش سوم به چهارچوب نظری اختصاص یافته است در بخش پایانی نیز، مدل تحقیق و فرضیاتی که از این چارچوب و مدل استخراج شده است. ارائه می گردد

     

    ۲-۲- نظریه های قشربندی اجتماعی

    به طور کلی آراء جامعه شناختی مربوط به قشربندی اجتماعی را می توان به سه دیدگاه کارکردگرا(فونکسیونالیستی)[۶]، تضادگرا(مارکسیستی) و تلفیق گرا تقسیم نمود. که ابتدا به طور مختصر هر یک از دیدگاه ها بررسی شده وسپس آراء برخی از معروف ترین صاحب نظران هر کدام از این دیدگاه ها مورد بحث قرار می گیرد.

     

    ۲-۲-۱- دیدگاه کارکردگرایی

    نگرش کارکردگرایانه کارخود را با تشبیه نظام اجتماعی با ارگانیسم زیست شناختی آغاز می کند.در این نگرش نظام های اجتماعی و فرهنگی همچون کل واحدی در نظر گرفته می شوند که از شبکه ای از اجزای مختلف شکل یافته واین عناص در جهت برقراری نظم وتعادل اجتماعی که مالاَ به بقای نظام اجتماعی می انجامد با یکدیگر در ارتباط هستند.
    براساس نگرش فونکسیونالیستی یا کارکردگرایانه هر نظام اجتماعی،کل واحدی است که عناصر تشکیل دهنده ی آن (اقشار و طبقات و گروه ها) ، بر مبنای ارتباطاتی که با یکدیگر دارند و نقشی که در کل نظام ایفا می کنند موجب تداوم موجودیت و کلیت آن نظام می شوند. در نگرش فونکسیونالیستی اقشار و طبقات اجتماعی از نظر فونکسیون و ضرورتی که برای بقای کل سیستم دارند، مد نظر قرار می گیرند؛ و به همین جهت تنها وضعیت سیستم در مقطع زمانی مورد مطالعه، مهم شمرده می شود و بر خلاف نگرش مارکس گرایانه تحولات گذشته ی سیستم مد نظر نیست. در این نگرش ، علت وجودی قشربندی اجتماعی در تمام جوامع، نیاز جوامع به تقسیم کار اجتماعی و اقتصادی عنوان می شود و از آنجا که همه ی فعالیت های اجتماعی از ارزش یا اهمیت یکسانی در حفظ موجودیت سیستم برخوردار نیستند بنابراین نابرابری های موجود میان اقشار و طبقات نیز از فونکسیون برخوردارند و برای حفظ سیستم ضروری هستند.بر این اساس در نگرش فونکسیونالیستی کلاسیک هر اقدام برای تغییر موقعیت و نقش اقشار و طبقات و به عبارت دیگر ، هر اقدام برای دگرگونی اجتماعی بنیادی، اقدامی جهت اختلال در کارکرد متعارف کل نظام تلقی شده و زیان بار ارزیابی می شود. (ملک ، ۱۳۸۲: ۷۷).
    به طور کلی خطوط کلی قشر بندی اجتماعی از دیدگاه کارکردگرایی عبارتند از :
    ۱-نظام نابرابری های اجتماعی بر اساس ضرورت کارکردی است؛
    ۲-مبنای رتبه بندی اقشار اجتماعی ، بر اساس میزان اهمیت کارکردی هر یک از آنها است؛
    ۳-اشغال موقعیت های مهم ، توسط شایسته ترین افراد از طریق نحوه ی توزیع، پاداش ها انجام می گردد؛
    ۴-در مورد اهمیت مشاغل مختلف ، در جامعه اتفاق نظر وجود دارد؛
    ۵-درجوامع صنعتی،ارزش های اکتسابی جای ارزش های انتسابی را می گیرد.(خدابنده لو ، ۱۳۷۲: ۲۱).
    در این مفهوم، افراد بر اساس پایگاه نقش های ، متنوع خود قشربندی می شوند. افراد در زندگی پایگاه و نقش های گوناگونی دارند و لذا رتبه ی فرد بر اساس برآیند رتبه های وی در سلسله مراتب گوناگون ارزیابی می شوند. در بیشتر موارد، کارکردگرایان بر پایگاه نقش شخص در قلمرو شغلی تأکید می کنند. (گرب، ۱۳۷۳: ۱۳۰). از بین صاحب نظران این رویکرد دیدگاه های دورکیم و دیویس و مور را مورد بررسی قرار می دهیم.

     

    ۲-۲-۱-۱- دورکیم[۷]

    دورکیم سبب پیدایش نابرابری اجتماعی را در تفاوت های هوشی و کارآیی و شایستگی افراد می بیند و اینها تعیین کننده مقام های اجتماعی می باشند. این روند همان تقسیم کار در جامعه است که بر پایه استعدادها و کارآیی های افراد صورت می گیرد.(کمالی،۱۳۷۹: ۵۳). دورکیم درچارچوب ارگانیسم گرایی دو نوع نابرابری اجتماعی بیرونی ودرونی را در ساختار اجتماعی تشخیص داده است.منظور وی از نابرابری اجتماعی بیرونی آن دسته از نابرابری ها است که حاصل شرایط اجتماعی است مانند موقعیت های اجتماعی خانواده ،انتقال موروثی قدرت یا مالکیت.نوع دوم نابرابری ها از نظر دورکیم نابرابری هایی هستند که درنتیجه تفاوتهای فردی،قابلیت ها و استعدادهای خاص فرد بوجود می آبند.به عقیده وی در جوامعی که مناسبات وروابط اجتماعی مکانیکی است نابرابری های بیرونی رواج بیشتری داردو در جوامعی که این مناسبات ارگانیکی است نابرابری های درونی چشمگیرتر است.
    در واقع دورکیم ، خود چیز زیادی برای گفتن درباره ی تضاد طبقاتی و حتی قشربندی اجتماعی نداشته است، اما نظریه های وی در زمینه نظم اجتماعی ،سبب شد که بعدها، بر نیاز نظام اجتماعی ، به داشتن نظام قشربندی اجتماعی تأکید شود.(لهسایی زاده، ۱۳۷۷: ۳۳).

     

    ۲-۲-۱-۲- دیویس و مور[۸]

    نظریه قشربندی کارکردی مطرح شده به وسیله ی کینگزلی دیویس و ویلبرت مور(۱۹۴۵) شاید شناخته شده ترین دیدگاه در نظریه ی ساختاری – کارکردی باشد. دیویس و مور آشکارا گفته اند که قشربندی اجتماعی را به گونه ای جهانی و ضروری در نظر می گیرند. آنها استدلال می کنند که هیچ جامعه ای در جهان نبوده است که قشربندی نشده یا کاملاً بدون طبقه باشد. از دیدگاه آنها، قشربندی ضرورت کارکردی دارد. آنها نظام قشربندی را به عنوان یک ساختار در نظر می گیرند و یادآور می شوند که قشربندی نه به افراد درون نظام قشربندی، بلکه به نظامی از سمت ها اطلاق می شود…به نظر آنها سمت هایی که در نظام قشربندی از همه بلندپایه ترند، همان سمت هایی اند که به عهده گرفتن آنها ناخوشایندتر ولی برای بقای جامعه مهم ترند و به بیشترین توانایی و استعداد نیاز دارند. وانگهی ، جامعه باید پاداش های بیشتری برای این سمت ها قایل شود تا کسانی که این سمت ها را بر عهده می گیرند فعالانه تر کار کنند… [آنان گفته اند] قشر بندی یک تمهید است که ناخودآگاه شکل می گیرد. اما همین تمهید برای هر جامعه ای که خواسته باشد باقی بماند ضرورت دارد و باید انجامش دهد. (ریتزر، ۱۳۷۴: ۱۲۵).

     

    ۲-۲-۲- دیدگاه تضادگرایی

    نظریه پردازان این دیدگاه بر خلاف کارکردگرایان که نابرابری های اجتماعی را از دیدگاه کل جامعه به تحلیل می کشانند، این مسأله را از دیدگاه افراد در گروه ها در درون جامعه مورد تحلیل قرار می دهند. اینان معتقدند که نیازها و خواسته های فردی و گروهی باعث نابرابری های اجتماعی می شوند نه نیازهای جامعه. سی رایت میلز در توجیه این نظریه می نویسد: کسب قدرت چنان انجام می گیرد که یک گروه با تسلط بر گروه های دیگر و به زیر کنترل در آوردن آنان نمی گذارد که آن گروه به قدرت دسترسی پیدا کند. بنابراین نابرابری نمی تواند نیاز جامعه به حساب آید بلکه خواسته ی فردی و گروهی است.رادیکال ها و نظریه پردازان معتقد به تضاد، نابرابر های اجتماعی را ناشی از نزاع برای تصرف کالاهای محدودی می دانند. آنان بر عکس فونکسیونالیست ها که بر منافع مشترک اعضای جامعه تکیه می کنند بر منافعی که افراد و گروه ها را از هم مجزا می کند تأکید دارند. همچنین تضادگرایان برعکس فونکسیونالیست ها که بر فواید همگانی و مشترک ناشی از نابرابری های اجتماعی توجه می کنند بر تسلط گروه ها و افراد بر گروه های دیگر جامعه و استثمار آنها توجه دارند. و از آنجایی که منافع گروه ها با هم متفاوت است کشمکش و ستیز بین گروه های متخاصم امری اجتناب ناپذیر است.(ربانی و انصاری، ۱۳۸۵ : ۳۴). در جامعه شناسی تضادگرا قشر بندی اجتماعی اصطلاحی مجعول وناپذیرفتنی است. تضادگرا یا معتقدند غیر مارکس گرایان با عنوان کردن مفهوم قشر بندی اجتماعی در واقع قصدمخدوش و لوث کردن مفهوم طبقه و در نهایت ساختار طبقاتی جامعه را دارند.(ملک ، ۱۳۸۲ : ۶۳).از این رو از اصطلاح طبقه اجتماعی استفاده می شود.از بین نظریه پردازان این رویکرد، دیدگاه های کارل مارکس و نیکوس پولانزاس را بررسی می کنیم.

     

    ۲-۲-۲-۱- کارل مارکس[۹]

    جامعه شناسی مارکس ، جامعه شناسی نبرد طبقاتی است. برخی از قضایا در این جامعه شناسی اهمیت بنیادی دارند. جامعه ی کنونی ، جامعه ای متخاصم است. طبقات عوامل اصلی درام تاریخی سرمایه داری به طور اخص و تاریخ به طور اعم هستند. نبرد طبقاتی نیروی محرک تاریخ است .(آرون، ۱۳۸۱ : ۲۱۰). در مکتب مارکسیسم منظور از طبقه اجتماعی عبارت است از «گروهی که در فرایند تولید جایگاه معینی دارد و مقصود از جایگاه در فرایند تولید دو چیز است ، جایگاه در فرایند تولید و جایگاه در فرایند حقوقی آن که خود از فرایند فنی ناشی می شود.(همان : ۲۱۱). طبقات اجتماعی چگونه تشکیل می شوند؟ به نظر مارکس بر مبنای موقعیت ها و وظایف گوناگونی که افراد در ساختار تولید جامعه دارند طبقه اجتماعی تشکیل می گردد. دو عامل اصلی در تشکیل طبقه ی اجتماعی دخیل است: شیوه ی تولید(کشاورزی، پیشه وری ، صنعتی) ، و مناسبات تولید. همین عامل دوم است که لایه های عمده ی مشاغل را در ساختار اقتصادی جامعه ایجاد می کند: مالک زمین و رعیت را در جامعه ی دهقانی ، کارفرما و کارگر خانگی را در اقتصاد پیشه وری ، سرمایه دار مالکِ کارخانه و کارگر را در جامعه ی صنعتی در برابر یکدیگر قرار می دهد. عبارتِ«در برابر یکدیگر قرار می دهد» ماهیت این مناسبات را بیان می کند.(تامین ، ۱۳۸۵ : ۷).
    تعریف مارکسیستی طبقه ، نشأت گرفته از فرض تقدم تولید بر دیگر ابعاد است: طبقه، مجموعه به هم پیوسته ای از افراد است که نقش یکسانی در ساز و کار تولید ایفا می کنند. (لیپست و دیگران ، ۱۳۸۱ : ۳۶ ). پس از دیدگاه تضادگرایان تقسیم جامعه به طبقه های گوناگون ، نه بر بنیاد کمیت ثروت است و نه بر مقدار درآمد. شرایط ضروری تشکیل یک طبقه وجود دشمن طبقاتی است. از نظر مارکس، باید دو گامه پشت سر گذاشته شود تا یک طبقه ی اجتماعی به وجود آید. نخست، گامه ی «طبقه در خود» است که در آن ، افراد با منافع مشترک در نظام تولیدی، بدون آگاهی طبقاتی با یکدیگر زندگی می کنند. دوم گامه ی «طبقه برای خود» است که افراد را به همبستگی و انسجام طبقاتی می رساند. (لهسایی زاده ، ۱۳۷۷ : ۲۳). علاوه بر مفاهیم زیربنا و روبنا، دیدگاه مارکسیستی مطالعه ی قشربندی اجتماعی سه مفهوم کلیدی دیگر را نیز در بر می گیرد که عبارتند از : آگاهی طبقاتی، همبستگی طبقاتی و ستیزه ی طبقاتی. منظور از آگاهی طبقاتی[۱۰]، خود آگاهی یک طبقه – مثلاً طبقه ی کارگر- به نقشی است که اعضایش در فرایند تولید ایفا می کنند و به روابطی است که با طبقه ی مالکان وسایل تولید دارند…منظور مارکس از همبستگی طبقاتی[۱۱]، اقدام هماهنگ طبقه ی کارگر برای رسیدن به هدف های اقتصادی و سیاسی است. مفهوم ستیزه ی طبقاتی[۱۲] شامل دو وجه است:
    ۱-مبارزه ی ناآگاهانه میان پرولتاریا و سرمایه داران برای برخورداری از کالاهای اقتصادی پیش از نایل شدن به آگاهی طبقاتی.
    ۲-مبارزه ی آگاهانه و هماهنگ که دو طبقه را در برابر هم قرار می دهد و پرولتاریا با آگاهی یافتن به نقش تاریخی اش برای بهبود وضعیت زندگیش و در بلند مدت برای در اختیار گرفتن وسایل تولید مبادرت به عمل جمعی می کند.(تامین، ۱۳۸۵ : ۸).
    مارکس در « سرمایه» سه طبقه اصلی را مطرح می کند که توسط روابط شان با ابزار تولید، از یکدیگر تمایز یافته اند:
    ۱-سرمایه داران یا مالکان ابزار تولید؛
    ۲-کارگران یا همه ی آنهایی که توسط دیگران به کار گرفته می شوند؛
    ۳-زمین داران یعنی کسانی که به نظر می رسد در نظریه مارکسیستی متفاوت از سرمایه داران اند و به عنوان بازماندگان دوره ی فئودالیسم در نظر گرفته شده اند. (لیپست و دیگران، ۱۳۸۱ : ۳۶).

     

    ۲-۲-۲- ۲- نیکوس پولانزاس[۱۳]

    پولانزاس مانند اکثر مارکسیست های جدید، طبقه را به طور عمده به مثابه ی مجموعه ای از جایگاه ها در ساختار می داند، اگرچه گاهی مفهوم طبقه را به افراد یا عاملان اجتماعی[۱۴] نسبت می دهد که این مکان ها را اشغال می کنند. تمایز میان طبقات به مثابه ی افراد و طبقات به مثابه ی موقعیت های ساختاری[۱۵] با تأکید کارکردگرایان ساختاری به اینکه قشربندی به پایگاه- نقش هایی که افراد اشغال می کنند و نه خود افراد باز می گردد یکسان است. پولانزاس برای مشخص کردن محدوده ی ساختار طبقاتی از این حکم رایج در میان مارکسیست ها آغاز می کند که در نظام سرمایه داری پیشرفته دو طبقه ی اصلی بورژوا و پرولتاریا وجود دارد و این طبقات را مقدم بر هر چیز روابط اقتصادی از یکدیگر جدا کرده است، یعنی این واقعیت که بورژوازی ، نیروی مولد پرولتاریا را استثمار می کند تا به سود برسد. اما در گذر زمان ساختار طبقاتی را فرایندهای سیاسی و ایدئولوژیک حفظ می کند. وی اشاره می کند که عوامل سیاسی و ایدئولوژیک می تواند شکاف ثانویه ای را به شکل قشرها و یا تقسیمات فرعی[۱۶] را میان طبقات اصلی ایجاد کند. برای مثال در طبقه کارگر تجزیه درونی می تواند بر اساس تفاوت در مهارت ایجاد شود…پولانزاس دو خرده مقوله اصلی را معرفی می کند: خرده بورژوازی سنتی یا قدیمی مقوله ای که شامل مالکان مستقل و صنعتگران رو به زوالی هستند که وبر و مارکس به آنها اشاره می کنند و خرده بورژوازی جدید که شامل تکنسین ها و ناظران و کارکنان و یقه سپید مزد بگیر بخش سوم (خدمات) در حال رشد است.(گرب ، ۱۳۷۳ : ۱۷۶-۱۷۴).
    پولانزاس استدلال می کرد که طبقات اجتماعی تعینی ساختاری دارند؛ آنها مستقل از اراده و آگاهی اعضای طبقه به گونه ای عینی وجود دارند، با این همه طبقات یکسره با ساختارهای اقتصادی تعیین نمی شوند بلکه عوامل سیاسی و ایدئولوژیک نیز در آنها نقش دارند.(ریتز، ۱۳۷۴ : ۲۳۲).

     

    ۲-۲-۳- دیدگاه تلفیق گرایان

    تغییرات عمده ای که در روابط ومناسبات اقتصادی – اجتماعی بین افراد وگروه های انسانی رخ داده است شرایطی را فراهم کرده تا گروهی از جامعه شناسان رویکرد سومی را در مباحث جامعه شناختی وبه تبع قشربندی اجتماعی مطرح نمایند.این دسته که با عنوان تلفیق گرایان از آنان نام می بریم معتقدند هیچ کدام از دو رویکرد کارکردگرایی وتضادگرایی به تنهایی قادر به تبیین جامعه شناختی قشربندی نیستند.آنها عقیده دارندهرکدام از این دونظریه بخشی از موضوع قشربندی اجتماعی را تبیین می کنند.جامعه شناسان در رویکرد سوم می کوشند با ترکیب برخی از جنبه های تفکر مارکسیستی وکارکردگرایی نظریه جدیدی را بنا نهند.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 03:21:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی اثر تغییرات قیمت برق بر رفاه خانوارهای شهری در دهک ‌های مختلف درآمدی- قسمت ۳ ...

    جدول ۴ – ۱۱: محاسبه کشش درآمدی و کشش قیمتی برق برای دهک‌های مختلف مخارجی کشور (۱۳۸۶-۱۳۹۱) ………………………………………………………………………………………………۸۳
    جدول ۴ – ۱۲: محاسبه CV و EV ناشی از افزایش قیمت برق برای دهک‌های مختلف مخارجی کشور (۱۳۸۶-۱۳۹۱) ریال………………………………………………………………………………………..۸۴
    فصل اول: کلیات تحقیق
    ۱-۱ تعریف مسئله و بیان سؤال‌های اصلی تحقیق
    به طور سنتی سیاست‌های اقتصادی در ایران بر مبنای دسترسی آسان به انرژی در قیمت‌های بسیار پایین برای تأمین مالی برنامه‌های توسعه اقتصادی کشور بنا گردیده است(فرزانگان، مارک وادت؛۲۰۰۹)[۱] ،که این عامل منجر به استفاده بیش از اندازه از انرژی گردیده است. همانطور که نمودار شماره یک نشان می‌دهد، میزان مصرف داخلی انرژی در ایران در مقایسه با استاندارهای بین‌المللی بسیار بالا می‌باشد و نهایتاً رشد تقاضای انرژی بسیار فراتر از نرخ رشد درآمد سرانه در اکثر کشورهای با درآمد پایین و یا درآمد بالا می‌باشد.
    عکس مرتبط با اقتصاد
    نمودار ۱: رشد مصرف انرژی توسط خانوارها و بخشهای منتخب در سال های ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۶
    ماخذ:اصلاح قیمت های حاملهای انرژی در جمهوری اسلامی ایران. مترجم: حسنزاده،علی ( به نقل از برآورد صندوق بین المللی پول و اتحادیه اروپا)
    مصرف انرژی بر حسب رشد درآمد سرانه از رشد متوسطی )حدود چهار درصد در سال( برای سال‌های ۱۹۷۸ ۲۰۰۲ ) برخوردار بوده است )یعنی چهار برابر سریع‌تر از میزان آن در کشورهای با درآمد بالا و پایین).[۲] در دوره زمانی (۲۰۰۲-۲۰۰۳) میزان مصرف نفت در ایران (۵/۱ میلیون بشکه در روز) مشابه میزان مصرف نفت در کشور اسپانیا می باشد، با این تفاوت که در آن دوره تولید ناخالص داخلی اسپانیا شش برابر ایران بوده است[۳].
    از طرفی بهای ارزان انرژی منجر به تشویق به استفاده ناکارا و زیاد از منابع انرژی بر و همچنین مصرف مازاد درآمد انرژی گردیده است.( ماریاما و اکلمن[۴]،به نقل از حسن زاده؛ ۲۰۰۹). میزان مصرف انرژی در تولید الکتریسیته در ایران، بیشتر از متوسط کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی و توسعه ((OECD[5] می‌باشد[۶].
    بهای ارزان‌قیمت انرژی به طور بسیار نامناسبی منافع خود را به گروه‌های ثروتمند می‌رساند و آثار مخربی را بر محیط‌زیست وارد می کند. خانوارهای ثروتمند که استطاعت داشتن واحدهای مسکونی بزرگ‌تر را دارند و از وسایل انرژی‌بر و اتومبیل‌های بزرگ‌تر بهره‌مند می‌باشند، به طور نامناسبی از ثروت سوخت‌های فسیلی )هیدروکربن) سود می‌برند.
    با توجه به موارد بالا افزایش قیمت‌های حامل انرژی در اقتصاد ایران امری اجتناب‌ناپذیر به نظر می‌رسد. اما نکته‌ای که در اینجا بسیار مهم است و دولت‌مردان باید بیش از هر موضوعی بدان توجه داشته باشند این حقیقت است که تمام سیاست‌های اقتصادی دولت می‌تواند به نوعی بر رفاه خانوارهای اقتصادی تأثیرگذار باشد. وضع مالیات، پرداخت یارانه، اصلاحات آموزشی، برنامه‌های بهداشتی، مقررات زیست‌محیطی، دگرگونی در نظام تأمین اجتماعی، هدفمند کردن یارانه‌ها و آزادسازی تجاری همگی سیاست‌هایی هستند که از راه‌های گوناگون بر رفاه اقتصادی تأثیرگذار می‌باشند.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    بی‌تردید تغییرات قیمتی را باید از مهم‌ترین عواملی که به عنوان مکانیزم انتقال سیاست‌های دولت بر رفاه اقتصادی عمل می‌کند، دانست. با تغییر در قیمت‌ها ، ترجیحات مصرف‌کنندگان تغییر کرده و تخصیص منابع متحول می‌شود. بنابراین دولت‌ها همواره در اعمال این‌گونه سیاست‌گذاری‌ها باید به این امر توجه کنند که این سیاست‌گذاری‌ها و تعدیلات قیمت چگونه بر رفاه افراد تأثیر می‌گذارند. حال با توجه به اینکه بیش‌تر سیاست‌های دولت از طریق مکانیزم تغییر قیمت‌های نسبی انجام می‌پذیرد(فلاحی، ۱۳۹۲)، لذا لازم است اثرات این تغییرات قیمت بر رفاه اقتصادی مورد سنجش قرار گیرد.
    در هر حال باید توجه داشت در هر جامعه و اقتصاد برای شکل‌گیری شکوفایی اقتصادی، سرمایه‌گذاری، برنامه‌ریزی و هر فعالیت اجتماعی دیگر به حداقل زمینه مطمئن و آرام نیاز است، که ایجاد این‌گونه امنیت‌ها بدون ایجاد یک سطح نسبی رفاه در سطح جامعه امری نسبتاً غیرممکن به نظر می‌رسد. بدین ترتیب باید اذعان نمود، رفاه عملاً در زمره اهداف و ارزش‌های اصولی و لازمه هر جامعه‌ای قرار دارد. پس می‌توان گفت که احساس رفاه علاوه بر اینکه یک نیاز برای انسان‌ها است، عامل بسیار مهمی در پیشرفت و توسعه‌ی هر کشور است.
    از طرفی باید توجه نمود رفاه و بهزیستی (به معنای بهتر زیستن ) تنها به اقشار آسیب‌پذیر و یا گروه خاصی از افراد جامعه محدود نمی‌شود، بلکه ابعاد بسیار گسترده‌تری را در بر می‌گیرد. همان طور که در تعریف سازمان بهداشت جهانی به سلامت از جنبه مثبت آن تأکید شده است و فردی واجد سلامت شناخته می‌شود که به لحاظ زیستی، روانی و اجتماعی از شرایط معینی برخوردار باشد، همین شرایط در شکل گسترده‌تر در مورد رفاه افراد نیز صدق می‌کند. به نوعی می‌توان گفت مباحث مربوط به رفاه از جمله سلسله مباحثی است که کل جامعه را در بر می‌گیرد. اما موضوعی که باید بدان توجه نمود این است که، سیاست‌های اعمال‌شده در یک سیستم نمی‌تواند اثرات یکسانی بر گروه‌های مختلف موجود در آن جامعه داشته باشند؛ ممکن است گروهی منفعت و گروه‌های دیگری بر اثر اعمال این سیاست‌ها دچار خسران شوند، اما آنچه که مهم است این است که بدانیم، که آیا آثار یک تغییر بر روی افراد جامعه که در نتیجه آن بعضی منفعت کسب می‌کنند و بعضی دیگر دچار خسران می‌شوند، مطلوب است یا خیر؟
    حال با توجه به مطالب فوق، این مطالعه بررسی اثرات رفاهی افزایش قیمت برق در سطح جامعه را با توجه به اثرات رفاهی در دهک‌های مختلف درآمدی (هزینه‌ای) انجام می‌دهد، وسعی در پاسخگویی به سؤالات زیر را خواهد داشت:
    ۱-۲ سؤال‌های اصلی تحقیق
    سؤال اول: آیا افزایش قیمت برق بر مصرف برق در بخش خانگی شهری اقتصاد ایران موثر می‌باشد؟
    سؤال دوم: آیا اثرگذاری افزایش قیمت برق بر رفاه دهک‌های مختلف درآمدی شهری در کشور یکسان می‌باشد؟
    ۱-۳ ضرورت انجام تحقیق
    مفهوم رفاه در طول سال های اخیر به صورت جدی مورد علاقه جامعه شناسان، اقتصاددانان و سایر رشته های مرتبط با توسعه قرار گرفته است .در واقع از دهه ۱۹۸۰ به بعد در تعریف رفاه اجتماعی تغییر و تحول بسیاری پدید آمده است .( هزارجریبی، صفری شالی؛ ۱۳۹۰ ) متون مرتبط با جامعه شناسی و اقتصاد نشان می دهد که رفاه و بهزیستی (به معنای بهتر زیستن ) تنها به اقشارآسیب پذیر و یا گروه خاصی از افراد جامعه محدود نمی شود، بلکه ابعاد گسترده تری پیدا کرده است. همان طور که در تعریف سازمان بهداشت جهانی به سلامت از جنبه مثبت آن تأکید شده است و فردی واجد سلامت شناخته می شود که به لحاظ زیستی، روانی و اجتماعی از شرایط معینی برخوردار باشد، همین شرایط در شکل گسترده تر در مورد رفاه افراد نیز صدق می کند .
    بنابراین، رفاه اجتماعی در هر جامعه از اساسی ترین نیازهای اجتماعی است که افراد جامعه باید از آن برخور دار باشند. رفاه باعث خلق امنیت، احساس آرامش و اطمینان همه جانبه نسبت به حال و آینده است. بنابراین تأمین رفاه شهروندان را باید یکی از مهمترین وظایف دولت‌ها دانست.
    در هر جامعه و اقتصاد برای شکل‌گیری شکوفایی اقتصادی، سرمایه‌گذاری، برنامه‌ریزی و هر فعالیت اجتماعی دیگر به حداقل زمینه مطمئن و آرام نیاز است، که وجود این‌گونه امنیت‌ها نشان‌دهنده وجود رفاه در جامعه است. بدین ترتیب رفاه عملاً در زمره اهداف و ارزش‌های اصولی و لازمه هر جامعه‌ای قرار می‌گیرد. پس می‌توان گفت که احساس رفاه علاوه بر اینکه یک نیاز برای انسان‌ها است،عامل بسیار مهمی در پیشرفت و توسعه‌ی هر کشور است. با توجه به موارد بالا باید بیان نمود که، سلسه مباحث پیرامون رفاه می‌تواند به عنوان یک راهنمای مناسب برای دولت مردان یک کشور برای هر چه بهتر ورود یافتن به این زمینه با توجه به ابزار در اختیار خویش، شود.
    از طرفی دیگر، کشور ما حدود ۱% جمعیت جهان را دارد این در حالی است که در حدود ۲% از انرژی جهان را مصرف می کند[۷] . استفاده از برق ، گاز و سوخت مایع جهت گرمایش از مدت‌ها پیش برای ما به صورت امری عادی درآمده و امروزه هیچ منزلی نمی‌تواند بدون استفاده از تجهیزاتی همانند تجهیزات گرمایشی و سرمایشی ، روشنایی قابل سکونت باشد . سال‌هاست که بهای انواع انرژی افزایش ناچیزی داشته و انرژی گرمایشی با شرایط مناسبی در دسترس می‌باشد ، ولی این وضعیت به دلیل شرایط جهانی و افزایش بهای انرژی ( نفت ، برق و گاز) در حال تغییر است. تولید برق بسیار پر هزینه است به طوری که برای تولید ۱واحد برق حدود ۱۰۰۰ دلار سرمایه‌گذاری اولیه نیاز است[۸] و در طول استفاده از تأسیسات ، هزینه‌های جاری نیز به آن افزوده می‌شود .در میان بخش‌های مصرف‌کننده‌ی انرژی، بخش خانگی بیش‌ترین درصد مصرف برق را به خود اختصاص داده است. به طوری که به دلیل پایین بودن قیمت برق ، رعایت اصول استاندارد، الگوی مصرف مناسب و صرفه جوئی در مصرف برق برای خانوارها کم اهمیت بوده است ( صادقی و همکاران ۱۳۹۱).
    بنابراین نتایج حاصل از انجام این تحقیق می‌تواند به عنوان راهنمایی برای عملکرد هرچه بهتر دولت بالاخص وزارت خانه‌های اقتصاد و نیرو و همچنین شرکت تولید و توزیع برق ایران (توانیر) قرار گیرد، بدین ترتیب که دولت با توجه نتایج حاصل از این نوع مطالعات می‌تواند تصمیم بهتری مبنی بر ادامه و یا تغییر در ساختارهای سیاستی خویش در اقتصاد کشور گرفته، و عملکرد مناسب‌تری را داشته باشد.
    ۱-۴ فرضیه های تحقیق
    فرضیه اول: افزایش قیمت برق بر مصرف برق در بخش خانگی شهری اقتصاد ایران موثر می‌باشد.
    فرضیه دوم: افزایش یکسان قیمت برق باعث کاهش بیشتر رفاه دهک‌های درآمدی پایین نسبت به دهک‌های درآمدی بالا در بخش شهری اقتصاد ایران می‌شود .
    ۱-۵ اهداف اصلی تحقیق
    اهداف اصلی این پژوهش عبارت‌اند از:
    بررسی آثار افزایش قیمت برق در سطح مصرف برق در بخش خانگی شهری در ایران
    بررسی آثار افزایش قیمت برق بر سطح رفاه دهک‌های مختلف درآمدی خانوارهای شهری در ایران
    ۱-۶ نتایج مورد استفاده پس از انجام تحقیق
    نتایج حاصل از این پژوهش می‌تواند به عنوان راهنمایی برای سیاست‌گذاران اقتصادی در صنعت واقع گردد، بدین ترتیب که سیاست‌گذاران می‌توانند نگرش و همچنین نحوه عملکرد خویش را نسبت به افزایش قیمت برق ، بصورت یکسان را اصلاح نمایند.
    ۱-۷ استفاده‌ کنندگان از نتیجه پایان‌نامه
    این پژوهش می تواند در صورت صلاحدید هر یک از ارگان‌های زیر به عنوان یک پژوهش علمی مورد استفاده قرار گیرد:
    دولت، وزارت اقتصاد، وزارت نیرو، وزارت رفاه و کار و امور اجتماعی، شرکت تولید و توزیع برق ایران (توانیر)
    ۱-۸ روش و ابزار گردآوری اطلاعات
    روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه‌ای بوده و داده‌های مورد استفاده از مرکز آمار و بانک مرکزی ایران تهیه گردیده است.
    ۱-۹ جنبه جدید بودن و نوآوری تحقیق
    در این پژوهش با بهره گرفتن از مدل تقاضای تقریباً ایده آل و استخراج کشش قیمتی و درآمدی به بررسی تأثیرات افزایش قیمت برق بر رفاه خانوارهای شهری در اقتصاد ایران پرداخته شده است. این در حالی است که در مطالعات مشابه صورت گرفته در ایران اثرات افزایش قیمت سوخت‌هایی همچون بنزین که بر خلاف برق بعنوان یک کالای تقریباً بدون جانشین (یعنی اینکه انرژی برق و سایر سوخت‌های جایگزین نمی‌توانند به راحتی جانشین یکدیگر شوند (لطفعلی پور و لطفی (۱۳۸۳)) محسوب می‌شود، به نسبت دارای جانشین‌های مناسبی می‌باشد، بررسی شده است.
    ۱-۱۰ قلمرو تحقیق
    قلمرو مکانی مطالعه فوق کل مناطق شهری کشور ایران را در بر می‌گیرد و همچنین از بعد زمانی این مطالعه از داده های بین سالهای ۸۶ تا ۹۱ اقتصاد ایران را در بر می‌گیرد.
    ۱-۱۱ جامعه و نمونه آماری
    جامعه آماری این پژوهش کل بخش خانگی شهری اقتصاد ایران را شامل می‌شود.
    ۱-۱۲ روش تحقیق
    این مطالعه به جهت نوع تحقیق یک تحقیق کاربردی و ابزار جمع‌ آوری اطلاعات در آن، کتابخانه‌ای می‌باشد. در این مطالعه ابتدا به تصریح مناسب مدل و جمع‌ آوری اطلاعات و داده‌های مورد نیاز پرداخته می‌شود. داده‌های این تحقیق از دو جنبه‌ی زمان و واحدهای مقطعی برخوردارند، همچنین تعداد مشاهدات در طی سال‌ها و برای طبقات مختلف مساوی نیست، بنابراین در این مطالعه داده ها، داده‌های ادغام‌شده نابرابر خواهند بود. این داده‌ها هر ساله بر اساس طبقه‌بندی خاص SNA [۹] از طریق نمونه‌گیری گردآوری می‌شود. اطلاعات مربوط به شاخص قیمت‌ها نیز توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران در ترازنامه بانک مرکزی (همچنین در مجله بانک مرکزی و در سالنامه‌های آماری سال‌های مختلف) منتشر می‌شود. مخارج خانوار و هزینه زیرگروه‌های مختلف آن نیز هر ساله توسط مرکز آمار ایران با عنوان « نتایج تفصیلی آمارگیری از هزینه و درآمد خانوارهای شهری» انتشار می‌یابد.
    ۱-۱۳ روش تجزیه و تحلیل اطلاعات
    روشی که برای تجزیه و تحلیل اطلاعات در این پایان‌نامه مورد استفاده قرار می‌گیرد یک روش تحلیلی – توصیفی می‌باشد. در این مطالعه تجمیع داده‌ها بر مبنای واحد آماری خانوار انتخاب شده است که مطالعه رفتار مصرفی خانوارها را در سطوح مختلف هزینه‌ای و روی کوچک‌ترین واحد مصرفی یعنی خانوار شدنی و برآورد معادلات را با بهره‌گیری از تعداد داده‌های بیشتر امکان‌پذیر می‌سازد. نگرش سیستمی نسبت به رفتار مصرف‌کنندگان مستلزم توجه به تمامی اقلام مخارج در سبد هزینه خانوارهاست و از این رو در این تحقیق سبد مصرفی خانوار به سه زیرگروه برق، مسکن و سایر کالاها و خدمات تقسیم و آمار بودجه خانوار بر اساس طبقه‌بندی هزینه‌ای که مخارج مصرفی خانوارهای مختلف را در سطوح متفاوت نشان می‌دهد، به کار گرفته شده است .
    از طرفی با توجه به ویژگی‌های انعطاف‌پذیری تابع مخارج و عدم وابستگی به فرض خطی بودن منحنی انگل و همچنین به دلیل انتخاب سطح کلی کردن بر مبنای واحدهای مصرفی خانوارها و گروه‌های کالایی مسکن، برق و سایر کالاها سبب شده است که از سیستم تقاضای تقریباً ایده‌آل که در میان سیستم‌های تقاضای موجود قابلیت نمایش صحیح رفتار مصرف‌کنندگان در سطح پایینی از کلی کردن را دارا می‌باشد(انصاری،۱۳۹۲)، برای تخمین تابع تقاضا استفاده گردد.
    پس از تخمین تابع تقاضای دهک‌های مختلف درآمدی (هزینه‌ای) در این مطالعه با بهره گرفتن از تغییر جبرانی (CV)[10] و تغییر معادل (EV)[11]تغییر رفاه ایجادشده در دهک‌های مختلف هزینه‌ای را محاسبه گردیده است. بدین ترتیب می‌توان اثرات رفاهی ایجادشده بر اثر افزایش قیمت برق در دهک‌های مختلف هزینه‌ای را محاسبه نمود.
    ۱-۱۴ تعاریف مفاهیم و واژه ها
    سیستم تقاضای تقریبا ایده‌آل: اغلب مخارج را تابعی از مطلوبیت و قیمت در نظر می گیرند. ولی میولبور تابع ارجحیت را طوری تعریف می کند که مطلوبیت و قیمت به دلیل عدم همخوانی با یکدیگر از هم جدا باشند. اگر تابع مخارج گروه خانوار دارای ویژگیهای زیر باشد، در این صورت به لحاظ نظری می توان سیستمی از معادلات تقاضا را استخراج نمود که بدان سیستم تقاضای تقریباً ایده‌آل اطلاق می‌شود(داوودی، سالم؛۱۳۸۵)
    رفاه اجتماعی: رفاه اجتماعی، مجموعه قوانین، برنامه‌ها و خدمات سازمان‌یافته‌ای است که هدف آن تأمین حداقل نیازهای اساسی آحاد جمعیت کشور می‌باشد(زاهدی اصل،۱۳۷۳).
    مطلوبیت: مطلوبیت کیفیتی است که کالایی را برای افراد خواستنی می‌کند.[۱۲] به بیان دیگر، مطلوبیت عبارت است از رضایت مصرف کننده که از مصرف کالا و خدمات حاصل می‌شود[۱۳].
    خط فقر: خط فقر میزان درآمدی است که علاوه بر تأمین حداقل نیازهای اولیه و ضروری مانند غذا، پوشاک، مسکن، تحصیل، همچنین فرهنگ و تفریح را نیز می پوشاند. (پروین و زیدی ۱۳۸۰)
    خط فقر مطلق: مقدار درآمدی است که با توجه به زمینه های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی ،… جامعه مورد بررسی برای تأمین حداقل نیازهای افراد (مانند غذا، پوشاک، مسکن و …) لازم است و یا حداقل شرایطی (مانند حداقل میزان درآمد، تح صیلات،مسکن و …) است که عدم تأمین آن موجب می شود تا فرد مورد بررسی به عنوان فقیر در نظر گرفته شود (خدادکاشی و همکاران،۱۳۸۱)
    کشش درآمدی: نسبت تغییرات مقدار تقاضا به تغییرات درآمد کشش درآمدی تقاضاست.[۱۴]
    کشش قیمتی: حساسیت نسبی مقدار مورد تقاضا، نسبت به تغییر در قیمت کالا[۱۵]
    تغییر جبرانی ( CV ): معیار تغییرات جبرانی نشان می دهد اگر سیاست افزایش(کاهش) قیمت اجرا شود باید چه قدر به (از) خانوارها پرداخت (گرفته) شود تا به سطح مطلوبیت قبل از تغییر قیمت دست یابند. یعنی این معیار، میزان پولی را نشان می دهد که باید به خانوارها پرداخت شود تاپس از اجرا شدن سیاست افزایش قیمت ، خانوارها به سطح مطلوبیتی برسند که اگر سیاست اجرا نمی شد درآن قرار داشتند(فلاحی و همکاران،۱۳۹۲).
    تغییر معادل (EV ): نشان می دهد اگر سیاست افزایش (کاهش) قیمت اجرا نشود چه قدر باید از (به) خانوارها گرفته(داده) شود تا به مطلوبیت ثانویه ی بعد از تغییر قیمت دست یابند. یعنی این معیار، میزان پولی را نشان می دهد که باید از خانوارها گرفته شود تا سیاست افزایش قیمت اجرا نشود و خانوارها به سطح مطلوبیتی برسند که اگر سیاست اجرا می شد به آن می رسیدند(فلاحی و همکاران،۱۳۹۲)
    فصل دوم : ادبیات موضوع
    ۲-۱ مقدمه
    با توجه به مباحث پیرامون رفاه و انرژی و نقشی که آن دو در توسعه ایفا می‌کند، مطالعات گسترده‌ای در زمینه‌های پیرامونی آنها صورت گرفته است. در این میان اهمیت نقشی که تقاضای انرژی در نمایش سطح رفاه ایفا می کند، بررسی رفاه از طریق میزان تقاضای انرژی را پر اهمیت‌تر ساخته است. بنابراین مطالعات فراوانی در زمینه تغییر میزان سطح تقاضای انرژی و عوامل موثر بر سطح رفاه و همچنین تاثیر تقاضای انرژی در نمایش سطح رفاه جامعه صورت گرفته است. اهمیت این نوع پژوهش‌ها در ایران نیز از فراوانی مطالعات داخلی صورت گرفته به خوبی مشهود است. در این فصل به‌طور خلاصه به ذکر تعداد بسیار معدودی از مطالعات صورت گرفته در این شاخه‏‌های علم اقتصاد، چه در داخل ایران تحت عنوان مطالعات داخلی و چه در خارج ایران تحت عنوان مطالعات خارجی پرداخته می‌شود.
    ۲-۲ مطالعات انجام شده
    مطالعات انجام شده در دو بخش خارجی و داخلی ارائه می‌گردد.
    ۲-۲-۱ مطالعات خارجی
    کاپتین و هرواردن[۱۶] (۱۹۷۹) در پژوهشی به بررسی رفاه و اندازه توزیع بهینه درآمد پرداختند. آن‌ ها برای کار تجربی خود از اطلاعات کشور هلند استفاده کردند و از تابع رفاه درآمد (WFI[17]) بهره جستند. در این مطالعه جمعیت کشور هلند بر حسب متغیرهای جمعیتی طبقه‌بندی شده که شامل ۷ زیرگروه است ؛ تحصیلات، محیط کار، نوع کار، درجه شهرنشینی، سن، جغرافیای محیط زندگی ( شمال یا جنوب کشور ) آن گاه در هر کدام از این زمینه‌ها نیز چند زیرمجموعه در نظر گرفته شد. سپس برای هر کدام از زیرمجموعه‌های مجموعه اصلی آن سطح از درآمد که رفاه فرد را حداکثر می‌کند، محاسبه شده است و به مقایسه آن با سطح واقعی درآمد پرداخته شده است. نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که، تابع رفاه اجتماعی یک تابع افزایشی از توابع رفاه درآمد (WFI) است. همچنین بر اساس داده‌های کشور هلند و تحت شرایط خاص (مانند عدم وجود اثرات توزیع مجدد درآمد در بهره‌وری) توزیع برابر درآمد کمتر از حد مطلوب است، و همچنین سیاست‌های مربوط به شرایط مطلوب توزیع مجدد درآمد به رشد اقتصادی وابسته است.
    کومن[۱۸] ( ۱۹۸۵) به بررسی اثر افزایش قیمت چهار حامل انرژی شامل برق، گاز، نفت و زغال‌سنگ روی مخارج خانوار با بهره گرفتن از جدول داده- ستانده برای کشور انگلستان در دوره ۱۹۷۰- ۱۹۸۱ پرداخته است. یافته‌های وی نشان می‌دهد که افزایش قیمت حامل‌ها در این دوره (که به طور متوسط برابر ۲۶ درصد بوده) باعث افزایش مخارج خانوارها به میزان ۵۰ درصد شده است.[۱۹]
    کنراد[۲۰] و شرودر[۲۱](۱۹۹۱) پژوهشی را با عنوان تقاضای کالاهای با دوام و بی دوام، سیاستهای محیطی و رفاه مصرف کننده در کشور آلمان انجام داده‌اند. آن‌ ها برای بررسی اثر رفاهی مالیات بر بنزین، سه گروه خانوار با درآمدهای پایین، متوسط و بالا را در نظر می‌گیرند. افزایش پرداخت مالیات بر بنزین برای هر گروه از خانوارها، در مخارج قابل جانشینی آن‌ ها نشان داده می‌شود. آن‌ ها تغییر رفاه را به صورت حرکت از یک حالت مبنا با قیمت‌های P0 و مخارج e0 به حالتی با مالیات بر بنزین با قیمت‌های P1 و مخارج قابل انتقال e1 تعریف می‌کنند. آن‌ ها با بهره گرفتن از داده‌های سالانه آلمان برای دوره ۱۹۸۷-۱۹۶۵ مدل خود را تخمین زده و به این نتیجه دست می‌یابند که به ازای تحمیل یک مقدار مالیات مشخص بر انرژی؛ تغییر رفاه خانوارها در گروه‌های مختلف درآمدی، متفاوت است و این امر به ذخیره کالای بادوام و تابع مصرف انرژی به دست آمده برای گروه‌های مختلف بستگی دارد.

     

    جهت

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 03:20:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم