پس از ظهور اسلام مفهوم پناهندگی همچنان حفظ گردید و در فقه اسلامی از پناهندگی به صورت استجاره و امان یا استجاره و تامین تعبیر می شود. استجاره و امان یا تامین همان پناهندگی خواستن و پناهندگی و امان دادن است. از نظر فقهای اسلامی مبنای پناهندگی در اسلام، آیه ۶ سوره مبارکه توبه در قرآن کریم است. بر طبق نص صریح این آیه هر مسلمانی مجاز است به هر غیرمسلم و حتی کافر و در زمان جنگ، در سرزمین اسلام پناه دهد: «اگرکافری نزد شما پناه گزیند از او حمایت کنید، باشد که سخن حق را بشنود و او را ایمن سازید…» کسی که از این طریق به مسلمانان پناهنده می گردد «مستامن» نامیده می شود.
در حقوق اسلامی، مفهوم امان متضمن دو نکته اساسی است: اول این که حق اعطای پناهندگی مقدس است و نمی توان آن را از کسی دریغ داشت و دوم این که به هیچ عنوان نمی توان شخص را به کشور اصلی اش برگرداند[۴]. براین اساس، اسلام جزو اولین نهادهایی بوده که اصل بازنگردان و عدم اخراج پناهندگانی را که مرتکب جرائم سیاسی شده اند پذیرفته است[۵].
نکته اساسی راجع به مبحث پناهندگی و عبور اشخاص از قلمروی به قلمرو دیگر در حقوق بین الملل اسلامی مربوط به دوران معاصر است که آیا مرزبندی های داخلی جهان اسلام برای مسلمانان کشورهای گوناگون اسلامی احکام و آثاری را در پی دارد یا خیر؟ و به عبارت دیگر آیا مسلمانان ساکن در یکی از این کشورها می تواند به هرکدام از کشورهای اسلامی که می خواهد رفت و آمد کند و در هر نقطه آنها که بخواهد ساکن شود و به اموری مد نظر خود بپردازد؟
به نظر می رسد که مرزبندی های جدید تاثیری در اجرای احکام اولیه اسلام ندارد، زیرا کشورهای اسلامی اگرچه از لحاظ جغرافیایی دارای مرزها و قلمرو معینی می باشند لکن از لحاظ عقیدتی همچنان مشترک و واحد هستند و امروزه با استناد به اصل ضرورت می توان احکام ثانویه را که در واقع نشات گرفته از احکام اولیه است در روابط بین دول اسلامی مجری دانست و یا به رسمیت شناختن هریک از حکومت های فوق، زمینه را برای اتحاد آنان در عرصه بین المللی فراهم ساخت.
موارد ذیل مفاهیم کلیدی این رساله بوده و هر یک در معانی خاص خود به کار می روند:
پناهنده: با رعایت تعاریف موجود در اسناد و موازین بین المللی، پناهنده به شخصی اطلاق می گردد که خارج از کشور متبوع خود به سر می برد و از سوی کشور میزبان به وی عنوان پناهندگی اعطا گردد.
مستامن: به فردی تعبیر شده که به دلیل نیاز، وارد قلمرو و حکومت اسلامی می شود و چون به او امان از تعرض داده شده است او را مستامن می خوانند.
امان: نوعی قرارداد و پیمان است که شخص بیگانه با کشور اسلامی منعقد می کند و بر طبق آن وی اجازه ورود به دارالاسلام را پیدا می کند.
وضعیت حقوقی: وضعیت حقوقی به معنای جایگاه یک شخص در مجموعه مقررات داخلی و بین المللی می باشد. به عبارت دیگر وضعیت حقوقی شخص، مشخص می کند که وی در یک نظام حقوقی از چه حقوق و تعهداتی برخوردار است.
رساله پیش رو با عنوان «بررسی تطبیقی حقوق پناهندگان دراسلام وحقوق بین الملل» درصدد است مفهوم پناهندگی را از دیدگاه دو نظام حقوقی اسلام و بین الملل معاصر بررسی کند و در خلال مباحث مطروحه نظام حقوقی پناهندگان را در طی مباحث مختلفی مورد بحث و تبادل نظر قرار می دهد.
ضرورت و هدف پژوهش
همانطور که از مباحث پیشین برداشت می شود در ارتباط با جمعیت های پناهنده و حمایت بین المللی از آنان، مسائل، مشکلات و پیچیدگی های خاصی مطرح است که تا دهه های اخیر کمتر مورد توجه دولتها و نهادهای ذیربط قرار گرفته است. این در حالی است که شرایط ویژه و آسیب پذیری این افراد ایجاب می کند که اهمیت بیشتری به نیازها و مسائل خاص آنها صورت پذیرد. با این حال با عنایت به توسعه روزافزون توجه جامعه بین المللی و محافل حقوق بشری به مباحث مربوط به پناهندگان در دهه های اخیر و نیز با در نظرگرفتن مسائل و مشکلات عدیده ای که جمعیت های پناهنده با آن مواجه اند، گسترش حمایت بین المللی از این افراد، اهمیت ویژه ای پیدا می کند.
باتوجه به مراتب فوق هدف از پژوهش حاضر بررسی موضوعات و مباحث مطروحه راجع به پناهندگان خصوصا در دوران معاصر هم در حقوق بین الملل و هم در سطح روابط جهان اسلام است، که این افراد دارای چه حقوق، تکالیف و یا احیانا محرومیت هایی هستند.
سوالات پژوهش
مهمترین سوالاتی که در ارتباط با پناهندگان و مستامنین در این پژوهش مطرح بوده و پاسخ به آنها موضوع این رساله می باشد عبارتند از:
مفهوم پناهنده و عناصر اساسی آن از دیدگاه دو نظام حقوقی بین الملل و اسلام چیست؟
وضعیت حقوقی پناهندگان و حقوق و قواعد حمایتی راجع به پناهندگان در نظامهای مذکور چگونه می باشد؟
مساله رفت و آمد اتباع مسلمان به سایر کشورهای اسلامی با توجه به مرزبندی های جدید و اجرای احکام اولیه اسلام در دارالاسلام نوین چگونه می باشد؟
فرضیه

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

 

حقوق بین الملل پناهندگان عمدتا حالت توصیه ای داشته و از ضمانت اجرای قوی همراه با سازوکار بین المللی برخوردار نیست.

دیدگاه اسلام در خصوص حقوق پناهندگان، مذهبی و انحصاری نیست بلکه کاملا جهانشمول ، با نگاه به کل بشریت و جامع است.

شریعت اسلام ضمانت اجرای جامع تری برای تحقق حقوق پناهندگان نسبت به حقوق بین الملل معاصر در نظر گرفته است.

روش تحقیق
دراین نوشتار با اتخاذ از روش کتابخانه ای وابزارتحقیق فیش برداری ونیز استفاده از کتب و مقالات و بویژه اسناد بین المللی در قالب سازمان ملل متحد، کمیساریای عالی پناهندگان ملل متحد، سازمان بین المللی مهاجرت و اسناد و مصوبات سازمان کنفرانس اسلامی و از جمله اعلامیه حقوق بشر اسلامی و استفاده از کتب و مقالات کتابخانه و اطلاعات پایگاه های اینترنتی و بویژه اسناد بین المللی از طریق اینترنت به جمع آوری اطلاعات مرتبط با موضوع پرداخته تادر جهت بیان مباحث گام برداشته شود
وضعیت حقوقی: وضعیت حقوقی به معنای جایگاه یک شخص در مجموعه مقررات داخلی و بین المللی می باشد. به عبارت دیگر وضعیت حقوقی شخص، مشخص می کند که وی در یک نظام حقوقی از چه حقوق و تعهداتی برخوردار است.
ساختار پژوهش
با توجه به سوالات و فرضیاتی که برای این پژوهش منظور گردید، سازماندهی این رساله در سه بخش انجام پذیرفت. در بخش اول تحت عنوان کلیات به بررسی سیر تاریخی مفهوم پناهندگی و تجزیه و تحلیل مفاهیم اساسی و بنیادین پناهندگی پرداخته می شود. شالوده این بخش را دو فصل اصلی با مضمون سیر تاریخی پناهندگی و حمایت از پناهنده در اسلام و حقوق بین الملل و همچنین تعریف و تبیین مفهوم پناهنده و عناصر اساسی آن تشکیل می دهد.
بخش دوم رساله به بررسی جایگاه حقوق پناهندگان از دیدگاه حقوق اسلام می پردازد که از پنج فصل تشکیل شده است که در فصل اول به بررسی ماهیت و ادله مشروعیت پناهندگی می پردازد و در فصل دوم عناصر تشکیل دهنده پناهندگی و انواع امان را مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد و در فصل سوم به تبیین حقوق و قواعد حمایتی مورد نظر اسلام راجع به پناهندگی و همچنین معافیت ها و تکالیف این گروه موجود در دارالاسلام می پردازد، در فصل چهارم به اثبات و خاتمه پناهندگی و عقد امان می پردازد و بالاخره در فصل پنجم و آخرین فصل از مباحث، دارالاسلام نوین و روابط بین المللی جهان اسلام را در عصر حاضر مورد بررسی قرار می دهد.
بخش سوم این رساله به بررسی جایگاه حقوق پناهندگان از دیدگاه حقوق بین الملل می پردازد که از دو فصل تشکیل شده است که در فصل اول به وضعیت حقوقی پناهندگان در مجموعه مقررات بین المللی می پردازد و آنها را از دید اسناد جهانی و منطقه ای مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد و در فصل دوم ازاین بخش حقوق و قواعد حمایتی پناهندگان را در قالب مقررات بین المللی خاص پناهندگان همانند کنوانسیون ۱۹۵۱ و حمایت های امدادی UNHCR و سایر اسناد حقوق بشری مانند اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاقین بررسی می کند.
بخش اول:
کلیات
فصل اول: تاریخچه پناهندگی
تاسیس حقوقی پناهندگی و حمایت بین المللی از پناهندگان از آغاز پیدایش تاکنون تحولات زیادی را پشت سر گذاشته است. ازاین رو برای ارائه تصویر جامع و روشنی از مسایل مربوط به حقوق پناهندگان و حمایت بین المللی از آنها ضرورت دارد تا به طور خلاصه و گذرا نگرشی بر تاریخچه و چگونگی پیدایش این وضعیت داشته باشیم.
از آنجا که پایه این کار تحقیقی بررسی تطبیقی دو نظام حقوقی اسلام و بین الملل است، بنابراین در این فصل طی دو مبحث به سنت پناهندگی و حمایت از پناهنده در حقوق بین الملل و اسلام می پردازیم.
مبحث اول: سنت پناهندگی و حمایت از پناهنده در اسلام
دین اسلام نیز مساله پناهندگی را پذیرفته است البته این مفهوم در میان اعراب قبل از اسلام وجود داشته و حتی از شکل مذهبی نیز برخوردار بود. در میان اعراب قبلاز ظهور اسلام مکان های خاصی که مهمترین آنها کعبه بود، برای این منظور یعنی پناه گرفتن از تعقیب دشمنان، در نظر گرفته شده بود. برخی معتقدند که کعبه در اصل به عنوان مامن پناهندگان و به دستور حضرت حق برپا گردید؛ چرا که حضرت ابراهیم خود از جور نمرود و به امر پروردگار کعبه را برپاساخت تا مردمان با پناه جستن در آن از هرگونه تعقیب و خطری که جسم و جان آنها را به خطر اندازد در امان بوده و شکستن این حرمت گناه به شمار می رفت[۶].
پس از ظهور اسلام نیز مفهوم پناهندگی همچنان حفظ گردید. در فقه اسلامی از پناهندگی به صورت «استجاره و امان» یا «استجاره و تامین» تعبیر می شود. «استجاره و امان یا تامین» همان «پناهندگی خواستن» و «پناهندگی» و «امان دادن» است.
گفتار اول: سنت پناهندگی در جزیره العرب
پناهندگی در جزیره العرب پیش از اسلام و بعد از آن متداول بوده و قبایل عرب در عین آلودگی به شرک و بسیاری از احرافات اجتماعی و اخلاقی، واجد امتیازات مهمی نیز بوده اند که از آن جمله دفاع از پناهندگان بوده است[۷]. تا آنجا که تاریخ نشان می دهد عرب پیش از اسلام، هرچند دارای دولتی مهم و فراگیر نبوده اند که بر سراسر جزیره العرب یا حتی بر نقاط مختلف آن تسلط داشته باشد و بیشتر به صورت بیابانگرد و صحرانشین می زیسته اند، ولی کمتر به صورت جدی تحت سلطه دیگران قرار گرفته اند و تا حدود زیادی آزادی خود را حفظ نموده و به داشته های اندک خویش قناعت ورزیده اند. عدم وجود منابع طبیعی و ثروت سرشار و نیز هوای گرم و سوزان در بیشتر نواحی جزیره العرب، در این آزادی موثر بوده است. این آزادی آنان را به سوی فضایلی مانند احترام به مهمان و پناهنده دو فضیلتی است که از دیرباز در میان مردم عرب رواج داشته و اسلام نیز آن را تقویت نموده است.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
در جزیره العرب گذشته از اینکه افراد و بویژه روستای قبایل، خود را موظف به دفاع از پناهندگان می دانستند، مناطق امنی نیز برای پناه گرفتن افرادی که به هر دلیلی، مورد تعقیب بوده و قدرت دفاع از خود را نداشتند، به رسمیت شناخته شده بود و مهمترین آنها سرزمین حرم بود که نه تنها مسجد الحرام، بلکه منطقه ای وسیع به مساحت چندصد کیلومتر مربع را در برمی گرفت. بنابراین سرزمین حرم از نظر وسعت شاید از بعضی کشورهای جدید التاسیس بزرگتر باشد و این چیزی است که ظاهرا در هیچ جای جهان و در میان هیچ ملتی نظیر نداشته است[۸].
وجود حرم امن الهی در سرزمین حجاز، شاید از عواملی بوده که اعراب را به اهمیت و حسن احترام به پناهندگان مقیدتر می ساخته است. گذشته از حرم مکه، مراکز دیگری نیز به صورت صومعه و یا کلیسا و … وجود داشته که کم و بیش احترام آنها مراعات می شده است، ولی تردیدی نیست که نه از نظر زمان و نه میزان اهمیت و ضمانت اجرا، قابل مقایسه با کعبه که از همان آغاز به عنوان حرم امن الهی اشتهار داشته نبوده اند؛ زیرا کعبه نه تنها برای همه اعراب اهمیت داشته، بلکه از نظر همه پیروان ادیان توحیدی دارای اهمیت زیادی بوده است.
گفتار دوم: سنت پناهندگی در دوران پیامبر(ص)
سنت پناهندگی همان گونه که در دوران قبل از ظهور اسلام وجود داشت، در دوران پس از ظهور اسلام و حیات پیامبر اکرم(ص) نیز ادامه داشت. جامعه اسلامی به حکم این که در مهد شرک و بت پرستی پدید آمد و اصول و معیارهای اجتماعی این مکتب در تضاد مستقیم با عقاید بت پرستانه مردم عرب بود، از همان آغاز بزرگان عرب و بویژه تجار و ثروتمندان قریش با آن به ستیز برخواستند و مسلمانان نخستین به علت عدم قدرت کافی مجبور بودند از اصل پناهندگی به طور جدی استفاده کنند.
متاسفانه ظهور اسلام در شهر مکه و حضور مسلمانان در این شهر نیز، با همه احترام ویژه ای که اعراب برای حرم امن الهی قائل بودند نتوانست مصونیت کافی برای مسلمانان فراهم آورد و لذا شخص پیامبر(ص) و دیگر مسلمانان و بویژه افرادی که از حمایت و پشتیبانی قبیله و طایفه نیرومندی برخوردار نبودند، سخت تحت شکنجه و آزار مخالفان قرار داشتند و در منطقه ای که مجرمان با آرامش می زیستند، پرچمداران آزادی و ارزش های انسانی در فشار و اضطراب به سر می بردند.
پیامبر(ص) شخصا به خاطر حمایت بنی هاشم، دست کم از نظر جانی مصونیت داشت، ولی دیگر مسلمانان در معرض آزار و اذیت بیشتری بودند و گاهی جان آنان نیز در معرض خطر قرار می گفت. بدین جهت، پیامبر (ص) تصمیم گرفت از اصل پناهندگی استفاده کند و لذا به مسلمانان فرمان داد که به حبشه پناهنده شوند؛ زیرا می دانست نجاشی پادشاه حبشه، مردی است عدالت پیشه و انتظار می رفت که از مسلمانان حمایت نماید تا دشمنان نتوانند نسبت به آنان سختگیری نمایند و عملا نیز آنچه انتظار می رفت رخ داد و هنگامی که نجاشی از پناهنده شدن مسلمانان به کشورش مطلع گردید و با منطق آنان آشنا شد، پیشنهاد مردم مکه را نسبت به استرداد پناهندگان مسلمان رد کرد و اعلام کرد تا هنگامی که مسلمانان در سرزمین حبشه زندگی کنند در پناه او خواهند بود. جالب اینکه پیامبر اسلام(ص) خود از پیشگامان حمایت از پناهندگان و مظلومان بوده و در جنگ های فجار همراه عموهایش از پناهندگان به حرم دفاع می نموده است.
پیامبر(ص) نه تنها پس از بعثت احترام حرم را حفظ کرد و بر این امر که پناهندگان به این سرزمین مقدس برای همیشه در امان خواهند بود تاکید نمود بلکه با هجرت به مدینه حرم دومی تاسیس کرد که تقریبا مشابه حرم امن مکه بود[۹] و در اولین پیمان خود با قبایل و ملت هایی که در مدینه می زیستند، این شهر را سرزمینی امن برای تمامی کسانی که در آن حضور دارند، معرفی نمود. در ماه دوم منشور مدینه آمده است: داخل یثرب برای امضاکنندگان این پیمان، منطقه حرم اعلام می گردد. جان همه کسانی که پناه داده شده اند، بسان جان ساکنان مدینه است و نباید به ایشان ضرری برسد.
در پایان می توان گفت اصل پناهندگی چه در دوران زندگی رسول خدا(ص) و چه بعد از آن در جامعه مسلمانان با دقت خاصی مراعات گردیده است و تنها مورد یکه این اصل استثنا خورده در پیام صلح حدیبیه آن هم به صورت مقطعی است که در آن پیامبر (ص) پذیرفت فراریان مردم مکه را در عین حال که مسلمان بوده و به هم مسلکان خود پناهنده شده باشند بجز زنان را بازگرداند، ولی مردم مکه به جنین شرطی عمل نکنند.
گفتار سوم: سیره مسلمین بعد از رحلت پیامبر(ص)
این سیره پسندیده نسبت به پناهندگان بعد از رحلت پیامبر(ص) در میان مسلمانان به عنوان یک قانون اسلامی بدقت مراعات می شده است. حتی تا آنجا که نوشته اند در مواردی امان یک برده مسلمان نسبت به مردم شهری تنفیذ شده است. فضیل بن زید نقل می کند در یکی از غزوات، هنگامی که از حمله به شهری که امید فتح آن می رفت بازگشتیم برده ای مسلمان باقی ماند و با مردم شهر گفتگو کرد و امان نامه ای برایشان نوشت و با پرتاب تیری آن را به داخل شهر انداخت و مردم شهر آن را پذیرفتند و دربهای شهر را گشودند[۱۰].
مرحوم صاحب جواهر ضمن نقل گفتار فضیل بن زید روایتی از حضرت علی(ع) نقل می کند که ایشان در یکی از جنگها به هنگام محاصره شهری، از امان دادن برده ای مسلمان به اهل آن مطلع گردید امان او را تنفیذ کرد و از محاصره آنجا دست برداشت[۱۱].
از آنچه گفته شد نتیجه گرفته می شود که پذیرش اصل پناهندگی و عمل بدان در جامعه اسلامی، قطعا از همان آغاز مورد توجه بوده و چه در زمان حیات و چه بعد از وفات پیامبر(ص) به آن عمل شده و حق پناه دادن نیز در جامعه اسلامی مخصوص حاکم اسلامی و حتی مشروط به تایید او نبوده است، بلکه هر فرد مسلمانان اعم از آزاد و برده در صورتی که از استقلال عقل و اختیار برخوردار بودند، می توانستند بیگانه یا بیگانگانی را پناه دهند و در این صورت آن فرد یا افراد از مصونیت مالی و جانی برخوردار می شدند.
اهتمام مسلمین به مساله پناهندگی تا آنجا بوده که حتی در مواردی هم که بیگانگان به توهم اینکه به آنان امان داده شده وارد سرزمین اسلامی می شدند ولی در واقع چنین امانی در کار نبود و آنها اشتباه کرده بودند، با آنان همانند پناهنده رفتار می شد و از مصونیت مالی و جانی برخوردار بودند و هیچ مسلمانی حق تعرض به آنان را نداشت و در صورتی که حاکم اسلامی حضور آنان را در جامعه اسلامی به مصلحت نمی دانست، افرادی را مامور می کرد تا آنان را به سلامت تا سرزمین خودشان بدرقه نمایند.
مبحث دوم: سنت پناهندگی و حمایت از پناهنده در حقوق بین الملل
نهاد حقوقی پناهندگی و سنت حمایت بین المللی از پناهنده و پناهندگان از آغاز پیدایش تاکنون در حقوق بین الملل تحولات زیادی را پشت سرگذاشته است. از این رو برای ارائه تصویری از این وضعیت و تبیین مسایل مربوط به تاریخچه حقوق پناهندگان، این وضعیت را در ادوار مختلف حقوق بین الملل بررسی می کنیم.
گفتار اول: پناهندگی و حمایت از پناهنده در دوران قبل از جامعه ملل[۱۲]
«مفهوم پناه جستن که عموما با یک محل یا مکان ملازم است در تاریخ بشری ریشه ای بسیار کهن دارد و همچون بسیاری دیگر از مفاهیم اجتماعی پیش از آن که ردپایی در تاریخ مکتوب بر جای گذارد، در جوامع بشری وجود داشته است[۱۳].»به گونه ای که تاریخ آن را پدیده ای بس دیرپا و همزاد زندگی اجتماعی انسان می داند، چنان که گروهی «آدم و حوا» را نخستین پناهندگان تاریخ خوانده اند[۱۴].
پدیده ترس از جان در مقابل یک خطر خارجی و پناه گزیدن در یک محل امن را می توان غریزه مشترک در همه جانداران توصیف کرد. «همین ترس غریزی انسان اولیه را به جانب غارها و شکاف های کوه های صعب العبور کشانید. بعدها با گردآمدن انسان ها به دور یکدیگر و تشکیل جوامع ابتدایی، ترس از نیروهای مافوق الطبیعه و جانوران جای خود را به ترس از همنوعان داد[۱۵]». به تدریج با گسترش جوامع بشری و افزایش تعداد اجتماعات، تنش ها میان افراد و گروه های بشری افزایش یافت، اما همیشه عده ای در صدد بودند که دیگران را تحت تسلط خود درآورده و آنها را استثمار کنند و بدین ترتیب فشارها و تهدیدات علیه جان و مال افراد بیشتر شد. به دلیل این شرایط، فشارها و ترس از جان، همیشه عده ای بودند که سرزمین خود را ترک کرده و در جاهای دیگر پناه می گرفتند.
الف: پناهندگی در عهد باستان
۱- پناهندگی در یونان
همان گونه که پیش از این یادآور شدیم، پناهندگی به عنوان یک رسم کهن که ریشه های عاطفی و فکری در همه افراد بشر داشته، از قدیم الایام در میان اقوام و ملل مختلف مطرح بوده و از جمله، یونانیان نیز برای این مساله اهمیت ویژه ای قائل بودند، به گونه ای که هر گونه نقض حق پناهندگی، مجازات های شدیدی را در پی داشت. در دولت شهرهای یونان پناهندگی به عنوان یکی از مسائل حقوق بین الملل مطرح گردیده است. شاید شکل گیری مفهوم پناهندگی به صورت نهادین، به دوران دولت شهرهای یونان برگردد. در یونان باستان حق پناهندگی به رسمیت شناخته شده و شخص پناهنده از نهایت امنیت برخوردار بود؛ زیرا این موضوع در چارچوب منازعات دولت شهرها و جناح های داخلی و در اعمال مجازات های تبعید اجباری نقشی بسزا داشت، هرگاه فرد مخالفتی نمی توانست دموکراسی را تحمل کند، حق داشت که به نقاط دیگر عالم برود. براساس قواعد متداول، پناهندگان می توانستند به معابد و نزد مجسمه های خدایان و مراکزی که در آنجا مراسم قربانی کردن به عمل می آمده،پناه برده و از مجازات مصون بمانند و این امتیاز از حقوق عمومی یونانیان سرچشمه می گرفت[۱۶].
معاهدات میان شهرهای مستقل یونان چنان دقیق و کامل تهیه و تنظیم گردیده تا قبل از قرن نوزدهم میلادی اثری همانند آن به چشم نمی خورد.
مهمترین مقرراتی که ریشه در قراردادها و معاهدات فوق داشته و بعدها توجه خاص یونانیان را برانگیخت و امروزه از قواعد حقوق بین الملل محسوب می شود، عبارت است از:
الف) شناسایی حق آزادی شخصی و صیانت دارایی اتباع کشورهای متعاهد
ب) تاسیس نمایندگای که تقربا همان کنسول امروز است و وظیفه حمایت از اتباع را در کشور خارجی و نیز یک سلسله وظایف سیاسی را برعهده داشت.
پ) داوری،که طریقه ای برای حل اختلاف مرزی و حقوقی طرفین بود. در این مورد معمولا کشور ثالثی به عنوان داور انتخاب می شد و داوری مفهوم سیاسی می یافت.
ت) مصونیت سفیران
ث) حرمت (بیطرفی و تقدس) بعضی از مکان ها
ج) تحکیم عهدنامه های صلح با ادای سوگند

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 01:27:00 ب.ظ ]