کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • اخلاق تبلیغ در سیره رسول الله (ص)- قسمت ۱۶
  • شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر پیاده سازی مدیریت ...
  • پیش فروش ساختمان از دیدگاه فقه و حقوق ایران- قسمت ۳
  • مقایسه-کیفیات-مخففه-ومشدده-در-قانون-مجازات-اسلامی-۱۳۹۲-و-قانون-مجازات-اسلامی-۱۳۷۰- قسمت ۶
  • نسبت منطق و مابعدالطبیعه نزد هیدگر- قسمت ۶
  • استناد پذیری ادله دیجیتالی در حقوق کیفری- قسمت ۴
  • بررسی ساخت صرفی واژه¬های علوم نظامی مصّوب فرهنگستان زبان وادب فارسی۹۳- قسمت ۵
  • پایان نامه مدیریت در مورد : جنسیت و اعتیاد به کار
  • ارزیابی شاخص های موثر در پیاده سازی حکمروایی خوب شهری- فایل ...
  • بررسی دیدگاه¬های انتقادی در اشعار قیصر امین¬پور- قسمت ۷
  • بررسی تأثیر مدیریت استعداد بر عملکرد کارکنان شعب بانک رفاه کارگران در شهر تهران- قسمت ۳
  • تاثیر آزمون های عملکردی سازنده گرایی بر پیشرفت ریاضی دانش آموزان ابتدایی- قسمت ۷
  • بررسی رابطه سبک های دلبستگی و سبک های هویت با سلامت روان و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر پیش دانشگاهی شهر قزوین- قسمت ۳
  • بررسی رابطه بین اخلاق حرفه ای و هوش معنوی در مدیران دبیرستان های شهرستان مشهد- قسمت ۱۳
  • دانلود متن کامل پایان نامه ارشد | ۲-۴-۴ بخش‌های پایگاه استنادی علوم جهان اسلام – 2
  • دانلود مطالب در مورد شناسایی و اولویت‌بندی عوامل حیاتی موفقیت توسعه محصول جدید در ...
  • دانلود منابع تحقیقاتی برای نگارش مقاله ارایه‌ی یک روش مسیریابی برای شبکه‌های حسگر بی‌سیم با هدف افزایش ...
  • مطالب پایان نامه ها درباره :جایابی بهینه محدود کننده‌های جریان خطا در میکروگریدها به منظور ...
  • عوامل اقتصادی، اجتماعی مرتبط با کیفیت زندگی زنان دارای کم توانی- قسمت ۵
  • بررسی تطبیقی حکم شهادت در طلاق در مذاهب خمسه- قسمت ۲
  • استفاده از منابع پایان نامه ها درباره ارزیابی میزان همخوانی برنامه درسی قصد شده، اجرا شده وآموخته شده ...
  • طرح-دعاوی-زیست-محیطی-عیله-دولت-در-حقوق-ایران-و-حقوق-بین-الملل- قسمت ۳
  • مطالب پایان نامه ها درباره : بررسی تطبیقی فضایل اخلاقی ایمانی در قرآن و عهدین- فایل ۲۳
  • شناسایی عوامل موثربر تدریس موفق معلمان نمونه در درس ریاضی پایه ششم ابتدایی ...
  • دانلود پروژه های پژوهشی در رابطه با ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در ...
  • صیانت و پیشگیری از جرم و گناه از منظر قرآن کریم و راهکار های نهادینه کردن آن در بین کارکنان ناجا- قسمت ۹
  • تحلیل صلاحیت حرفه ای معلمان دبیرستان های شهر کرمان در بخش دولتی و غیر دولتی- قسمت ۳
  • منابع تحقیقاتی برای نگارش مقاله مطالعه رابطه نقدشوندگی و کیفیت اطلاعات مالی در شرکتهای پذیرفته شده در ...
  • بررسی وضعیت مدیریت تغییر در خدمات کتابخانه مرکزی دانشگاه تربیت مدرس- قسمت ۳
  • دانلود پروژه های پژوهشی در رابطه با ضررهای جمعی در مسئولیت مدنی- فایل ۷
  • نقد و بررسی قانون اصلاح قانون بیمه اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی در مقابل شخص ثالث با محوریت نقش پلیس در پیشگیری،کنترل وجبران صدمات- قسمت ۹
  • معرفی وشناخت شخصیت های موجود در تاریخ بیهقی، بررسی خصوصیات روحی و روانی آنها به دانشجویان رشته ی ادبیات فارسی و علاقه مندان به آن- قسمت ۶
  • بررسی زبان شناختی اسم مرکب فعلی در زبان فارسی و انگلیسی۹۲- قسمت ۶




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      بررسی تطبیقی اخلاق از منظر نسبی یا مطلق‌بودن در مثنوی و نهج‌البلاغه۹۳- قسمت ۸ ...

     

    (حافظ، ۱۳۷۸،ص ۳۵۷)
    و در آخر، از شاعران خارجی فارسی زبان نیز می‌توان امیرخسرو دهلوی را نام برد که به تقلید از نظامی آثاری را از خود به جای گذاشته است و برخی از اشعار وی نیز رنگ و بوی اخلاقی دارد. او در توسعه فرهنگ ایرانی در خارج از ایران نیز نقش مهمی را ایفا کرده است.
    با توجه به موارد بالا و دیگر تحقیقات در کتب نامدار ادب فارسی، می‌توان چنین برداشت کرد که از روزگاران دیرین تاکنون، اخلاق نقشی اساسی در ادبیات ما داشته و از موضوع‌های محوری رشته‌های مختلف ادبیات همچون داستان و شعر بوده است. امروزه نیز می‌توان تجلی اخلاق را در آثار شاعران و نویسندگان معاصر کشور مشاهده کرد ولی به جهت طولانی شدن مطلب از آوردن آن‌ ها صرف نظر می‌کنیم.

     

    فصل اول

     

    کلیات

     

    ۱-۱- بیان مسئله

    اخلاق جمع «خُلق» به ‌معنی سیرت و باطن است. مراد از خُلق، شکل نفسانی و صفات روحی انسان است. مقصود از اخلاق، عالی‌ترین و کامل‌ترین علم اخلاق است که چون مستلزم آشنایی کامل با علوم دیگر است، آخرین درجه‌ی حکمت است. اخلاق مورد نظر کانت نه مبتنی بر مابعدالطبیعه است ـ اعم از فلسفی و دینی ـ و نه مبتنی بر علم و نه مأخوذ از مشاهدات روان‌شناسی است. قرآن کریم برای تهذیب اخلاق اهمیت خاصی قایل است و آن را موجب فلاح و رستگاری می‌داند. «قَد اَفلَحَ مَن تزکّی». یا در نهج‌البلاغه آمده است: «هرکس به ادب الهی مؤدب شود، این ادب او را به رستگاری دایم می‌کشاند. در حکمت ۱۰۹ نهج‌البلاغه آمده است: «هیچ میراثی همانند ادب و اخلاق نیکو نیست». در نهج‌البلاغه فضایل و رذایل اخلاقی به‌نحو احسن تبیین و معرفی شده است.
    در مثنوی هم اخلاق با نکات بدیع و دلچسب و تشبیهات تازه همراه است؛ اخلاقی که در مثنوی مولانا مطرح است، اخلاقی الهی است که مبدأ محور حرکت آن، خداوند است و مقدمه‌ای برای ورود به عرفان و عروج روح به‌ مراتب بالاتراست. مولانا مسائل اخلاقی را یک امر حقیقی و وجودی می‌داند.

     

    جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    حس دنیا نردبان این جهان حس دینی نردبان آسمان

     

     

     

     

     

     

     

     

    صحت ایـن حـس بجوییـد از طبیب صحت آن حس بخواهید از حبیب

    حال شایان ذکر است که در عرف عامه، احکام اخلاقی زمانی ارزش اخلاقی دارند که واجد کلیت باشند، وقتی می‌گوییم: به عهد خود وفا کن یا رَد امانت واجب است. این احکام فقط موقعی اعتبار دارد که کلیت داشته باشد. در غیر آن، جنبه‌ی مصلحت‌جویی و انتفاعی خواهد داشت؛ یعنی نسبی و مشروط خواهد بود و صفت اخلاقی از آن سلب خواهد شد. اراده‌ی نیک به‌طور مطلق و به ذات نیک است و نیکی اراده، تابع هیچ‌گونه سود و زیان نیست. چنین به‌نظر می‌رسد هم پیر بلخ و هم حضرت علی (ع) قایل به هر دو نوع اخلاق «نسبی و مطلق» هستند. با توجه به موارد ذکر شده سعی بر این است که با نگاهی ادبی به هر دو اثر (مثنوی و نهج‌البلاغه)، به بررسی اخلاق بین دو متن نظم و نثر ـ فارسی و عربی ـ ذکر شده، بپردازیم و به سؤالات ذیل نیز پاسخ داده شود.

     

     

    اخلاق تابع نیازهای فردی و اجتماعی است یا از حقیقتی جهان‌شمول برخوردار می‌باشد؟
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

     

    در چه مواقعی مولانا و حضرت علی (ع) قایل به اخلاق مطلق‌اند و در چه مواقعی، اخلاق را نسبی می‌دانند؟

    حضرت علی (ع) در نهج‌البلاغه و جلاالدین مولانا در مثنوی بیش‌تر به کدام نوع اخلاق تمایل دارند؟

    ۱-۲- اهمیت و ضرورت تحقیق

    درخصوص اخلاق در متون ادب فارسی به‌ خصوص ادبیات تعلیمی که بیش‌ترین نوع ادبی است، بحث و بررسی‌هایی صورت گرفته است، حتی به اسم و باب؛ مانند: در اخلاق درویشان از سعدی ـ علیه‌الرحمه ـ و غیره. اما به بررسی مطلق یا نسبی‌بودن در دو متن، یکی به نثر و دیگری به نظم، یکی از امام اول شیعیان حضرت علی (ع) و دیگری از حضرت مولانا، پرداخته نشده است؛ البته تفاوت دیدگاه و نوع متن کار را بر محقق دشوار خواهد کرد. امید است با انجام این پژوهش، یعنی مقایسۀ تطبیقی اخلاق در مثنوی و نهج‌البلاغه به نتایج معنی‌داری دست یابیم.

     

    ۱-۳- اهداف پژوهش

     

     

    با بررسی دو اثر مثنوی و نهج‌البلاغه از منظر نسبی یا مطلق‌بودن به چگونگی دیدگاه مولانا در اثرش و حضرت علی (ع) در دومین کتاب پس از قرآن کریم در مقوله‌ی مذکور دست خواهیم یافت.

    دستیابی به هر نتیجه‌ای (مطلق یا نسبی‌بودن اخلاق) گامی به پیش برای شناخت هرچه بیش‌تر دو اثر مذکور است.

    نتایج حاصل از این تحقیق در شناخت دقیق‌تر اندیشه‌های دو صاحب اثر مؤثر خواهد بود.

    شیوه‌ی استفاده‌ شده در بررسی بینامتنی این دو اثر، الگوها و ظرفیت‌های تحقیق ادبی را نشان خواهد داد.

    ۱-۴- فرضیه های پژوهش

     

     

    با توجه به اینکه اخلاق یک اراده‌ی خیر و ارزش ذاتی و مطلق به ودیعه گذاشته شده از سوی حق تعالی در وجود انسان است و اینکه اخلاق از حقیقتی جهان‌شمول برخوردار است، انسان با در نظر گرفتن اغراض خود و نیازهای فردی و اجتماعی به آن نسبیت می‌دهد.

    هرگاه سخن از عقل و اخلاق عملی به‌میان می‌آید، مولانا و حضرت علی (علیه السلام) اخلاق را مطلق می‌دانند. اگر پای نیازهای مادی و فردی و اجتماعی در میان باشد، اخلاق را نسبی می‌دانند.

    تمایل مولانا و حضرت علی (علیه السلام) البته به ‌سوی حقیقتی جهان‌شمول است.

    فصل دوم

     

    تعریف اخلاق

     

    (نسبی یا مطلق)

     

    ۲-۱- اخلاق و موضوع آن

    «اخلاق» واژۀ عربی و جمع مکسر خُلق و خُلُق است.از مادۀ آن(خ،ل،ق) سه لغت وضع و استعمال شده است:«خلق»و«قلخ»و«لخق» که در همۀ این لغات، معنای«اندازه و تقدیری معین و ثابت» نهفته است[۲].(ابن منظور، ۱۴۰۸ : ۴/۱۹۴)
    خلق به معنای سرشت و مربوط به آن دسته صفاتی است که در نفس راسخ و تثبیت شده ­اند، به طوری که صاحب آن صفت بی درنگ کار متناسب و متناظر با آن انجام می­دهد. به عبارت دیگر خُلق­ها صفات پایدار نفسانی هستند که خاستگاه رفتار آدمی­اند. از این صفت­ها در علم اخلاق به « ملکه» یاد می­ شود.

     

    ۲-۲- تاریخچه علم اخلاق

    بی شک بحثهای اخلاقی از زمانی که انسان گام بر روی زمین گذارد آغاز شد، زیرا ما معتقدیم که حضرت آدم علیه السلام پیامبر خدا بود، نه تنها فرزندانش را با دستورهای اخلاقی آشنا ساخت بلکه خداوند از همان زمانی که او را آفرید و ساکن بهشت ساخت مسائل اخلاقی را با اوامر و نواهی اش به او آموخت.
    سایر پیامبران الهی یکی پس از دیگری به تهذیب نفوس و تکمیل اخلاق که خمیر مایه سعادت انسان­ها است پرداختند، تا نوبت به حضرت مسیح علیه السلام رسید که بخش عظیمی از دستوراتش را مباحث اخلاقی تشکیل می دهد، و همه پیروان و علاقه مندان او، وی را به عنوان معلم بزرگ اخلاق می شناسند.
    اما بزرگترین معلم اخلاق پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بود که با شعار «انما بعثت لا تم-م مکارم الاخلاق» مبعوث شد و خداوند درباره خود او فرموده است: «و انک لعلی خلق عظیم؛ اخلاق تو بسیار عظیم و شایسته است[۳]
    در میان فلاسفه نیز بزرگانی بودند که به عنوان معلم اخلاق از قدیم الایام شمرده می شدند، مانند: افلاطون، ارسطو، سقراط و جمعی دیگر از فلاسفه یونان.
    به هر حال بعد از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله امامان معصوم علیهم السلام به گواهی روایات اخلاقی گسترده ای که از آنان نقل شده، بزرگترین معلمان اخلاق بودند؛ و در مکتب آنها مردان برجسته ای که هر کدام از آنها را می توان یکی از معلمان عصر خود شمرد، پرورش یافتند.
    زندگانی پیشوایان معصوم علیهم السلام و یاران با فضیلت آنان، گواه روشنی بر موقعیت اخلاقی و فضائل آنها می باشد.
    اما این که «علم اخلاق» از چه زمانی در اسلام پیدا شد و مشاهیر این علم چه کسانی بودند داستان مفصلی دارد که در کتاب گرانبهای «تاسیس الشیعه لعلوم الاسلام» نوشته آیت الله صدر، به گوشه ای از آن اشاره شده است.
    نامبرده این موضوع را به سه بخش تقسیم می کند:
    الف – می گوید اولین کسی که علم اخلاق را تاسیس کرد امیر مؤمنان علی علیه السلام بود که در نامه معروفش (به فرزندش امام مجتبی علیه السلام ) بعد از بازگشت از صفین، اساس و ریشه مسائل اخلاقی را تبیین فرمود؛ و ملکات فضیلت و صفات رذیلت به عالیترین وجهی در آن مورد تحلیل قرار گرفته است[۴]
    این نامه را (علاوه بر مرحوم سید رضی در نهج البلاغه) گروهی دیگر از علمای شیعه نقل کرده اند.
    بعضی از دانشمندان اهل سنت مانند ابو احمد حسن بن عبدالله عسکری نیز در کتاب الزواجر و المواعظ تمام آن را آورده و می افزاید:

     

    موضوعات: بدون موضوع
    [چهارشنبه 1400-01-25] [ 05:24:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی مقایسه ای روشهای حل تعارض زناشویی و شیوه¬های فرزندپروری در پرستاران شیفت در گردش و شیفت ثابت بیمارستان های دولتی بندرعباس۹۳- قسمت ۷ ...

    نظریه تفاوت های ادراکی[۸۳]: مطابق این نظریه، یکی از عواملی که باعث ایجاد تعارض می شود تفاوت در ادراک زوجین با یکدیگر در ارتباط با یک موضوع است. در نتیجه تعارض با تفاوت های ادراکی شروع شده و رفتارها و عواطف بروز می کند.

    نظریه برابری: درک افراد از برابری در روابط، به وسیله ارزیابی از نتایج مشخص می شود. اگر یکی از زوجین متوجه شود که روابط نابرابر باعث تنش روانی شده، این نقش ایجاد تعارض می کند. به طور مثال در یک زوج دو شغلی، یک شخص ممکن است در توزیع مسؤولیت های منزل احساس بی عدالتی کند.

    نظریه تبدیل (معاوضه)[۸۴]: این نظریه نشان می دهد که تعارض نتیجه عدم تعادل روان شناختی بین هر یک از زوجین می باشد. به عبارتی آن ها در صدد دریافت حداکثر و حداقل هزینه هستند. بعضی از پاداش هایی که زوجین معاوضه می کنند مانند پول، خدمات، عشق، موقعیت ها و اطلاعات می باشد.

    نظریه اسناد[۸۵]: این نظریه نشانگر این است که واکنش مردم به یک مشکل، بر مبنای عقایدشان در مورد علت مشکل است. اسناد دادن یک مشکل به یک شخص و به عهده نگرفتن مسئولیت تعارض، یک روش معمول برای ایجاد احساسی بهتر، بدون حل تعارض است.
    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.

    نظریه رفتاری: مطابق نظریه رفتاری آن چه اهمیت دارد، درک رفتار هر یک از زوجین در حین تعارض و سپس جستجوی رفتارهای جدید منتج از تعارض می باشد. به عبارت دیگر، تمرکز نظریه رفتاری روی تغییر رفتاری هر دو زوج می باشد. به عنوان مثال، همسری که تحقیر و انتقاد می کند، در حالی که دیگری به جای مواجهه کلامی و حل تعارض، اتاق را ترک می کند و این مسأله را به جای حل تعارض، تنها تعارض را افزایش می دهد.

    نظریه رشدی[۸۶]: مطابق این نظریه، تعارض نتیجه تجارب زوجین در مراحل پیش بینی شده و پیش بینی نشده رشدی می باشد. این وضعیت در مراحل انتقالی از چرخه زندگی خانوادگی به وجود می آید که احتمال تعارض در روابط بیشتر می شود. به طور مثال، زوجی ممکن است که به درمانگر به این دلیل مراجعه کنند که با تولد اولین فرزندشان، روابط آن ها دچار مشکل شده و فاصله بین آن ها بیشتر شده و نارضایتی در روابط شان مشاهده می شود.

    چرخه زندگی و تعارضات زناشویی
    در فرایند تکوین خانواده تغییراتی به وجود می آید و برای درک مناسب چنین تغییراتی به چارچوب ذهنی مناسبی نیاز داریم که چرخه زندگی نام دارد. در واقع مفهوم چرخه زندگی یک چهارچوب مفید و ویژه است که مشکلات ارجاع شده برای خانواده درمانی را مفهوم سازی می کند (سعیدیان، ۱۳۸۲، ص۶۸). به عبارت دیگر در چرخه زندگی افراد ازدواج می کنند، بچه دار می شوند، کودکان رشد می کنند، روابط عمیق تر و گاهی سطحی می شود. این تغییرات ممکن است بعضی مواقع با تعارض توأم باشد و باعث اختلاف می شود، اما در مقایسه با تغییرات سریع، کم تر باعث گسیختگی رابطه می شوند. برای بسیاری از افراد، تغییر دادن فرد جهت انطباق با تغییر ایجاد شده، مشکل می باشد و به علت مقاومت آن ها در برابر تغییر، تعارض بوجود می آید.
    دووال[۸۷] و میلر[۸۸] (۱۹۸۵)، فرایند تحول و تکوین خانواده را به هشت مرحله تقسیم می کند این مراحل عبارتند از:

     

     

    زوج های بدون فرزند.

    خانواده های بچه دار، که در آن ها کودک ارشد کمتر از ۳۰ ماه دارد.

    خانواده های با بچه های پیش دبستانی که بزرگترین کودم آن ها دو سال و نیم تا شش سال دارد.

    خانواده هایی با بچه های مدرسه رو، که کودک ارشد خانوده بین ۶ تا ۱۳ سال دارد.

    خانواده هایی با بچه های نوجوان که بزرگترین کودک، ۱۳ تا ۲۰ سال دارد.

    خانواده هایی که جوانان از آن ها جدا می شوند. این مرحله با عزیمت اولین بچه از خانه شروع می شود و با رفتن آخرین آن ها خاتمه می یابد.

    والدین میانسال، از هنگامی که فرزندان آنها منزل را ترک گفته اند تا زمان بازنشستگی.

    مرحله ی تعهدات اعضای خانوده، مرحله ی از بازنشستگی تا مرگ (به نقل از بارکر زیرنویس شود ، ترجمه ی دهقانی، ۱۳۷۵، ص۶۸، ۶۷).

    السون و همکاران (۱۹۸۹)، نیز برای سیکل زندگی خانوادگی مراحلی شبیه به مراحل فوق را مطرح می کنند و معتقداند که میزان رضایت زناشویی در هر یک از مراحل متفاوت است. این مراحل عبارت اند از:
    ۱- زوج های جوان بدون بچه. ۲- خانواده با بچه های پیش دبستانی. ۳- خانواده با بچه های دبستانی. ۴- خانواده با فرزند نوجوان. ۵- خانواده با بچه هایی که شروع به ترک خانه می کنند. ۶- خانواده بدون فرزند، فرزندان در این مرحله خانواده را ترک گفته اند. ۷- خانواده در زمان بازنشستگی و پیری.
    شلزینگر[۸۹] (۱۹۹۰)، براساس مطالعات خود روی ۲۹ زوج که حداقل ۱۵ سال از ازدواج شان گذشته و صاحب یک فرزند بودند، نتیجه می گیرند که: ۱- میزان رضایت زناشویی دارای یک افت پیوسته در دوران پس از ماه عسل است. ۲- رضایت زناشویی به صورت منحنی شکل می باشد که اوج آن در سال های آغازین و قعر آن هنگام تولد کودکان است و هنگامی بهبود می یابد که بچه ها خانه را ترک کرده اند (سلیمانیان، ۱۳۷۳، ص۹۸).
    نتایج تحقیقات رولین[۹۰] و کانون[۹۱] (۱۹۷۴)، و اشپانیز[۹۲] ، لوئیس[۹۳] و کول[۹۴] (۱۹۷۵)، نشان می دهد که نقش های مربوط به نقش های زناشویی پس از استقلال زندگی فرزندان نسبت به زمانی که آنان در خانواده حضور داشته اند، کم تر شده است و زوج ها از رفتار خود نسبت به یکدیگر کم تر شکایت دارند (سیف، ۱۳۶۸، ص۸۷).
    سبک های حل تعارض زناشویی
    براساس نظریه رفتاری و هم چنین براساس الگوه های برقراری ارتباط، سبک هایی از حل تعارض زناشویی معرفی شده است:

     

     

    اجتناب کردن: در این سبک افراد مسئولیت را به شخص دیگری واگذار کردن، چشم پوشی از عدم توافق و از موقعیت تعارض را کناره گیری می کنند.

    ترغیب کردن: گاهی مواقع زن شوهر می کوشند یکدیگر را به فکر کردن درباره روش برخورد با مسأله ترغیب کنند و یکی از همسران ممکن است با قدرت بیشتر و با زور و با کلک دیگری را راضی یا ترغیب و طرف مقابل نیز سرانجام اطاعت کند.

    مرافعه یا کوتاه آمدن: اگر هیچ یک از شرکای زندگی، کوتاه نیامد، این عدم توافق می تواند، تا حد یک بحث و جدل یا مرافعه مخرب تشدید شود، و یا یکی از زوجین در برابر احساس خشم تسلیم شود.

    بلاتکلیفی: با این فرایند، همسران درباره راه حل ها بحث می کنند و بر آن ها نزدیک می شوند و اما هرگز به جواب نمی رسند و هیچ چیز فیصله یافته نیست. آن ها در حین جرو بحث ها صورت مسأله را پاک می کنند و هیچ گاه آگاهی کامل را تجربه نمی کنند.

    آشتی کردن: راه دیگری برای رفع تعارض، آشتی کردن است یعنی رسیدن به راه حل از طریق مصالحه، در این جا زن و شوهر خاضعانه با شور و شوق به یکدیگر امتیازاتی می دهند.

    مشارکت جویی : این فرایند از مصالحه فراتر می رود در این فرایند زن و شوهر درصدد هستند که راه حلی برای مسأله پیدا یا ابداع، که به نفع هر دوی آن هاست (میلر و همکاران، ترجمه بهاری، ۱۳۸۵، ص۴۸، ۴۷).

    هاریت[۹۵](۱۹۸۵)، بیشتر همسران بدون در نظر گرفتن مسأله تمایل به تکرار الگوه های مشابهی در هنگام بحث دارند راهنمایی را برای سبک های اداره ای خشم تهیه کرد و این سبک به صورت دنباله رو[۹۶] دوری گزین[۹۷]، با کارآیی بالا[۹۸]، با کارآیی پایین[۹۹]، و سرزنش کردن[۱۰۰] نامگذاری کرده است:
    افراد دنباله رو: در پی ایجاد ارتباط هستند به طوری که بتوانند نزدیکی و صمیمیت بیشتری به وجود آورند از آن جایی که صحبت کردند و بیان احساسات برای شان مهم است اگر همسرشان فضای بیشتری برای خود بخواهد احساس می کنند از جانب او طرد شده اند هنگامی که همسر یا فرد مهم دیگری از زندگی شان کنار می رود تمایل شدیدتری به دنباله روی پیدا می کنند.
    دوری گزین ها: تمایل به ایجاد فاصله عاطفی احساسی دارند برای آن ها نشان دادن ضعف و وابستگی مشکل است و استرس های وارده را اغلب با پناه بردن به شغل شان اداره می کنند و هرگاه مسائل تشدید پیدا کنند ممکن است ارتباط را خاتمه دهند هرگاه احساس کنند که خواهان آن ها هستند احتمال کمتری دارند عواطف خود را بروز دهند.
    افراد با کارایی پایین: به طور شاخصی در زندگی شان حوزه های متعددی وجود دارند که به نظر می رسد در آن ها انسجام کسب نکرده اند در شرایط استرس انسجام آن ها حتی کمتر هم می شود آن ها در ایفای قدرت و شایستگی خود در روابط صمیمی مشکل دارند.
    افراد با کارایی بالا: جهت مشورت و کمک به دیگران در هنگام مواجهه با مشکلات سریع هستند گویی آن ها از این که چه چیزی برای خودشان و دیگران بهتر است آگاه اند و لذا اغلب به عنوان معتمد از آن ها یاد می شود این افراد در نشان دادن وجهه آسیب پذیر و ناکارآمد خود مشکل دارند.
    سرزنش گرها: سرزنش گرها میل دارند که به استرس، با هیجان زیاد و رفتار پرخاشگرانه واکنش نشان دهند این ها دوست دارندکه برای تغییر دیگران تلاش کنند و به منظور خوب جلوه دادن خود آن ها را تحقیر کنند زوج ها اغلب در الگوه های از برخورد با تعارض قرار دارند که تغییر نمی کند صرف نظر از این ها اگر آن ها راجع به چیزی بحث کنند تمایل دارند که همان الگوه را دنبال کنند.
    خانواده
    یکی از عوامل مهم و مؤثری که در رشد و تکامل انسان نقش اساسی د ارد «خانواده» است. محیط خانواده بادوام تریم عاملی است که در رشد شخصیت افراد تأثیر می گذارد. زیرا تنها در خانواده است که کودک نخستین چشم انداز را از جهان پیرامون خود به دست می آورد و احساس وجود می کند یعنی می آموزد، چگونه غذا بخورد، لباس بپوشد، حرف بزند، معاشرت کند، همکاری نماید، محبت و احترام روا دارد و هم چنین در خانواده است که به آداب و رسوم ملی، مراسم دینی، وظایف فردی و حدود اختیارات و مسئوولیت ها پی می برد (پارسا، ۱۳۷۲، ص۶۷).
    در حقیقت استحکام و استواری خانواده به ازدواج و رابطه زناشویی پایدار و بنیادین بستگی دارد بعنی هرگونه تزلزل و سستی در سازگاری زناشویی و یا وجود یک ازدواج ناموفق علاوه بر آن که آرامش روانی زوجین را مختل می کند و افسردگی و اضطراب را می ا فزاید، بقا و دوام خانواده را نیز در معرض تهدید قرار می دهد و فروپاشی خانواده مزید بر علت شده افسردگی و اضطراب همسران و دیگر مشکلات جسمی و روانی را پیش از پیش افزایش می دهد (کاظمی حقیقی، ۱۳۷۷، صاگر نقل قول مستقیم است شماره صفحه ذکر شود و مطالب در گیومه آورده شود در غیر این صورت شماره صفحه حذف شود۲۴). واضح است که کودکان چیزهای زیادی را از طریق تجربیات روزمره شان در تعامل با دنیای اجتماعی و فیزیکی یاد می گیرند آن چه یاد گرفته می شود در ژن ها وجود ندارد و هیچ گونه برنامه سازماندهی شده ندارد، و بر طبق یک برنامه زمانبندی شده خاص در درون متن اجتماع رخ می دهند، در این جا است که والدین در آن نقش ایفا می کنند (مک کوبی، ۲۰۰۰).
    نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
    از آن جا که خانواده، خود یک واحد اجتماعی است و ارزش ها و معیارهای اجتماعی از طریق آن به کودک منتقل می شود، به عنوان یک واسطه از لحاظ تأثیر محیط اجتماعی بر کودک، اهمیت فراوانی دارد. به سخن دیگر، چون خانواده کانون تولد و زایش فرزند است و پیش از وی شکل گرفته است، تا مرحله ای که فرزند به آگاهی و «شعور» کافی برسد، خواه ناخواه در تعیین سرنوشت، ساختمان روحی و نوع جهان بینی و طرز تفکر وی که خود برگرفته از محیط اجتماعی است، تأثیر فراوان دارد (احدی و محسنی، ۱۳۸۷).
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    شیوه فرزندپروری و تعاریف آن
    اصطلاح فرزندپروری از ریشه پریو[۱۰۱] به معنی “زندگی بخش” گرفته شده است. منظور از شیوه های فرزندپروری، روش هایی است که والدین برای ترتبیت فرزندان خود به کار می گیرند و بیانگر نگرش هایی است که آن ها نسبت به فرزندان خود دارند و هم چنین شامل قواعدی است که برای فرزندان خویش وضع می کنند. ولی باید پذیرفت که رفتارهای فرزند پروری به واسطه فرهنگ، نژاد و گروه های اقتصادی تغییر می کند (اسعدی، و همکاران، ۱۳۸۵، ص۶۷).
    عکس مرتبط با اقتصاد
    بامریند (۱۹۹۱)، فرزند پروری، شیوه تربیتی اعمال شده از سوی والدین است، که شامل مجموعه رفتارهای متعدد و گوناگون طبیعی و بهنجار می باشد که والدین به منظور کنترل کردن و اجتماعی نمودن کودک از استفاده می کنند، دو نکته مهم در این تعریف وجود دارد، اول این که شیوه تربیتی به معنی توصیف و تبیین رفتارهای متعدد و گوناگون، اما بهنجار و طبیعی والدین است، به عبارت دیگر رفتارهای نامناسب و نادرست والدین که می تواند نمونه های آن را در خانواده های آشفته و پریشان یا بیمار یافت، شامل نمی گردد. دوم این که، شیوه ی تربیتی بهنجار و طبیعی حول محور مسأله کنترل متمرکز است. واضح است که والدین در زمینه کنترل اجتماعی ساختن کودک و گسترۀ عملکرد خود با یکدیگر تفاوت دارند. اما با وجود همه تفاوت ها نقش اصلی همه والدین، تأثیرگذاری و آموزش و کنترل کودک است (غنی آبادی، ۱۳۸۰، ص۱۲).
    مک کوبی و مارتی (۱۹۸۳)، شیوه فرزندپروری را دارای دو مولفه مهم دانستند: ۱- پاسخ دهی والدین ۲- تو قع والدین
    پاسخ دهی والدین: به موضوعی اشاره می کند که والدین تا چه اندازه خود را با رفتارهای کودکان خودوفق می دهند و به ارضای نیازها و تقاضا وجود را در کودک پرورش می دهند، چنین فرایندی از طریق شناخت والدین از کودک و خصوصیات وی انجام می پذیرد (بامریند، ۱۹۹۱).
    توقع والدین: اشاره می کند به درجه ای که والدین انتظارات و درخواست های از فرزندان خود دارند، و به رفتار مسئولانه اشاره می کند. این والدین معیارهای زیادی برای فرزندان تعیین می کنند و انتظار دارند فرزندان به آن ها دست یابند (استاتبرگ، ۱۹۹۳، ص۷۵).
    هلر[۱۰۲] و میلر[۱۰۳] (۱۹۹۹)، فرزندپروری خوب کاری دشوار، اما رضایت بخش است. والدین همیشه مقتدر، سهل گیر و استبداری نیستند. اما والدین تمایل دارند، بیشتر از یک شیوه استفاده کنند (برجعلی ۱۳۷۸، ص۱۷). الگوی تعامل با تک تک فرزندان و جوی که به وسیله شیوه های فرزندپروری در خانه ایجاد می شود، می تواند ویژگی های ذاتی کودکان را تضعیف یا تقویت کند. هم چنین، آن چه که والدین به وسیله الگوه های خود در مورد ارزش های اخلاقی و مذهبی به فرزندان آموزش می دهند، کمک می کند تا آن ها حتی در برابر تمایلات زیستی یا تأثیرات همسالان انتخاب عاقلانه داشته باشند. در نهایت، والدین می توانند با فرهم آوردن فرصت هایی که محاسن فردی کودکان را تقویت می کند در تقویت می کند در شخصیت کودک تفاوت ایجاد کند. شیوه فرزند پروری، روش های که والدین در برخورد با فرزندان خود اعمال می کنند و در شکل گیری رشد و تکامل کودک در دوران کودکی و خصایص بعدی شخصیت و رفتار تأثیر فروان و عمیقی دارد. مثلاً طرد کودک با فقدان ارتباط معنادار بین کودک و مادر سبب پیدایش و اختلال شخصیت می شود (شعاری نژاد، ۱۳۷۶، ص۸۹).
    تاریخچه شیوه های فرزند پروری
    در مورد شیوه فرزند پروری و تاریخچه آن باید گفت که در هر دوره با توجه به نگرش های اجماعی رایج نسبت به کودکان، شیوه تربیت و پرورش گزینش در مورد کودکان اعمال شده است. مثلاً در سه دهه نخست قرن گذشته روش های خشک و خشن بودند و در آن زمان، به والدین توصیه می شد با بغل کردن کودک به هنگام گریه کردن او را لوس نکنند، طبق برنامه ثابتی به او غذا بدهند و آداب توالت رفتن را در همان سال زندگی به او آموزش بدهند، جای تردید است که پدران و مادران زیادی این شیوه خشک را به کار بسته باشند. اما در هر حال توصیه متخصصان آن زمان چنین بوده است (رضایی، ۱۳۷۵، ص۶۸). شیوه های قدیمی فرزند پروری، روش های کنترل و تنبیه بدنی را برای جلوگیری از لوس کردن بچه ها تجویز می کردند، اما در نظریه های جدید تعلیم و تربیت تأکید بیشتر بر جنبه های روان شناختی ملایم همراه با استدلال و نصیحت است (کریمی، ۱۳۷۴، ص۳۷).
    در طی سال های ۱۹۰۰ تا ۱۹۳۰ که اوج رفتارگرایی در آمریکا به رهبری جان بی. واتسون بود متخصصان، تربیت کودکان نوزاد را شیئی فرض می گردد که آن را به شکل نظام مندی می توان شکل داد و ظری کرد (طهوریان، ۱۳۷۳، ص۱۰۱). آن زمان به والدین توصیه می شد با بغل کردن کودک را لوس نکنند و طی برنامه خاصی به او غذا بدهند (اعم از این که گرسنه باشد یا نباشد)، آداب توالت رفتن را در همان سال اول زندگی به او آموزش دهند. این روش کاملاً خشک تا حدودی زیر نفوذ مکتب رفتارگرائی بود (براهنی و دیگران، ۱۳۸۶، ص۵۳).
    در دهه ی ۱۹۴۰ روند شیوه های فرزند پروری در جهت سهل گیری و انعطاف پذیری بیشتری دگرگون شده در این دهه نظریه های فرزند پروری بر نفوذ مکتب روان کاوی قرار گرفت، مکتبی که در آن به امنیت عاطفی کودک و زیان های ناشی از کنترل شدید تکانه های طبیعی او تأکید می کرد. در دوره بنیامین اسباک به والدین توصیه می کرد که از شم طبیعی خود پیروی کنند و از برنامه های انعطاف پذیری که هم با نیازهای خود آن ها و هم با نیازهای کودک سازگاری دارد، استفاده کنند. در حال حاضر با پیشرفت جوامع و رشد منفی آن ها و فراهم نشدن امکانات بحث فرزند محوری مطرح است، که مطابق خواست و میل کودک رفتار کنند، و هر آن چه که خواست برای او فراهم کنند، که بحث با نظریات کانت که شیوه تربیت سخت را توصیه می کرد تا حدودی در تضاد است (رضایی، ۱۳۷۵، ص۳۴).
    طبقه بندی انواع شیوه های فرزند پروری
    طبقه بندی که در این پژوهش به کار رفته، براساس مطالعه ی بامریند است. مطالعه ی بامریند از شیوه های تربیتی رویکردی التقاطی است که به آسانی نمی توان آن را با نظریه خاصی مرتبط دانست. لازم به ذکر است که او شخصیت والدین را جدای از عقاید و رفتارهای آن ها نمی داند و به طور مجزا به بررسی آن ها نمی پرداند (بامریند و بلک، ۱۹۶۷، ص۸۶).
    طبقه بندی بامریند از تحلیل عمیق و چند روش تعامل والد- کودک حاصل آمد. او مادران و پدران را در هنگامی که با کودکان سه، چهار ساله خود در یک تکالیف ساخت مند شرکت می جستند مشاهده کرد و ارزیابی که در این داده ها در خانه و محیط های آزمایشگاهی جمع آوری شدند وی هم چنین مصاحبه های با والدین ترتیب داد که ابعاد مورد سنجش عبارت بودند از: کنترل والدین، معقول بودن درخواست ها والدین، ارتباط والد-کودک و مهرورزی والدین. کنترل والدین به صورت آن دسته از رفتارهایی تعریف شد که در خدمت جامعه پذیری کودک قرار دارند. این امر به صورت توانایی والدین در اعمال رهنمود، ثبات، توانایی تحمل رفتارهای نامطلوب و استفاده از مشوق ها مورد اندازه گیری قرار می گرفت. متغیرهای معقول بودن درخواست شامل درجات توانایی والدین در آموزش مهارت های لازم به کودک برای استقلال عقلانی، اجتماعی، هیجانی او و اجازه به کودک برای تصمیم گیری مستقل بود. بامریند با مطالعه الگوه های استقلالی، رهنمودی، مشارکت در بحث و گسترش آن در زمینه مسائل مورد اختلاف و مشخص کردن منابع قدرت، به تفکیک رفتارهای ارتباطی مبادرت ورزید. سهولت کلام، خودانگیختگی و وضوح رهنمودها نیز مورد اندازه قرار گرفتند. آخرین بُعد مورد مطالعه مهرورزی بود. این امر به عنوان کارکرد مراقبت تعریف شد (بامریند و بلک، ۱۹۶۷، ص۸۶). بامریند در دو محیط خانه و آزمایشگاه به مطالعه ی متغیرهایی پرداخت که کودک را خشنود می سازد، از او حمایت می کنند؛ و از تشویق و تقویت مثبت استفاده می کنند. او هم چنین به بررسی درجات مراقبت از کودک، محبت به شکل دلگرمی، اطمینان دهی و مهرورزی، فقدان رفتارهای خصمانه والدین و دلواپسی به شکی گذران وقت با کودک و شرکت در فعالیت های و تفریحات او پرداخت (بامریند، ۱۹۷۱).
    بامریند (۱۹۷۱)، تحلیل رفتار کودک و والدین سه شیوه تعاملی متمایز را آشکار ساخت: مقتدرانه، سهل گیر و استبدادی.
    شیوه مقتدرانه:والدین در الگوی اول نسبت به سایر والدین واقعیت ها و بینش های شناختی را به کودکان خود منتقل می سازند و تمایل بیشتری برای پذیرش دلایل کودک در رد یک رهنمود از خود نشان می دهند. این والدین سخنوران خوبی هستند و اغلب برای مطیع سازی از استدلال و منطق بهره می گیرند و نیز به منظور توافق با کودک از ارتباط کلامی استفاده می کنند. آن ها ظاهراً تحمل مقاومت در برابر قهر و غضب کودک را دارند. والدین مقتدر به آغاز تعامل کودک، به گونه و درجه ای پاسخ می گویند که معمولاً برای کودک خشنود کننده است. والدین مقتدر به تلاش های کودکان در جهت حمایت و توجه پاسخ می دادند و از تقویت های مثبت بیشتری استفاده می کنند. علاوه بر این والدین مقتدر در ابراز محبت و تفاهم والد-کودک به طور چشمگیری نمرات بالاتری می گیرند و در تمام متغیرهای دربرگیرنده بُعد محبت هست رتبه های بالاتری احراز می کنند. والدین کودکان مقتدر با بیان آشکار آن چه از کودک انتظار می رود. به ایجاد توازن بین مهرورزی شدید، کنترل شدید، خواسته های فزاینده می پردازند. براساس تعریف ساختاری، والدین مقتدر همواره در تلاش اند خواسته های کودک را به شیوه عقلانی و موضوع مدار هدایت کنند، روابط کلامی را تشویق کنند و کودک را در جریان علت و منطق نهفته در روش خود قرار دهند و به ویژگی های بیانی و ابرازی و نیز استقلال رأی و ثبات قاعده مند ارزش دهند. بدین ترتیب این والدین در نقاط اختلاف والد-کودک کنترل شدیدی را اعمال می دارند، اما کودک را در این باره محدود نمی سازند. این والدین حقوق ویژه خود را به عنوان یک بزرگسال شناخته اند اما علایق فردی و ویژگی های خاص کودک را نیز می شناسند. والد مقتدر کیفیات کنونی را می پذیرد اما برای اعمال آنی، معیارهایی را نیز معین می کند، والدین برای کسب اهدافش علاوه بر زور بر استدلال نیز تکیه می کند. او تصمیم های خود را بر پایه توافق گروه یا امیال فردی کودک بنا نمی کند. و در عین حال خودش را نیز از خطا و اشتباه مصون نمی داند و اعتقاد ندارند که تصمیمات او وحی منزلند. بامریند (۱۹۶۸)، کودکان والدین مقتدر در مقیاس های هم چون فعال بودن، اعتماد به خود، استقلال رأی یا خودداری رتبه های بالایی را به خود اختصاص می دهند. این کودکان واقع گرا، با کفایت و خشنود توصیف شده اند (باقری، ۱۳۷۲، ص۹۹، ۹۸).
    شیوه ی سهل گیر: والدین سهل گیر در ابعاد کنترل و خواست های خود معتدل و پائین از این سطح هستند و در مهرورزی حد وسط سه الگوی موجود را به خود اختصاص می دهند. خانواده والدین سهل گیر، نسبتاً آشفته است. فعالیت های خانواده نامرتب و ا عمال مقررات اهمال کارانه است. براساس گزارش های موجود، هر دو والد کنترل اندکی را بر کودکان شان را دارند. این والدین هم چنین در خصوص انضباط کودک از نگرش های متعارض برخورد دارند. والدین سهل گیر در عین حال که به ظاهر نسبت به کودکان خود حساس هستند، اما توقع چندانی از آن ها ندارند. فقدان خواسته های معقول همراه با خودداری از ارائه و درگیری با کودک، همواره از ویژگی های این شیوه به شمار می رود. این والدین به ندرت به فرزندان خود اطلاعات صحیح را با توضیحات ارائه می دهند. در عین حال والدین سهل گیر در توانائی های کنترل، والدی زورگو و سرکوب گر هستند. آن ها از روش های احساس گناه و انحراف استفاده می کنند، این والدین هم چنین، در بیشتر موارد در مواجهه با بهانه جویی و شکایت کودک سر تسیلم فرو می آورند. والدین سهل انگار در نشان دادن محبت با والدین مقتدر تفاوت فاحشی ندارند، مادر کودک را از محبت خود محروم می کنند و به تمسخر او می پردازند و یک والد سهل گیر در تلاش است تا به شیوه ای موافق و هم سو با تکانه ها، امیال و اعمال کودک رفتار کند. او درباره خط مشی خود با کودک مشورت می کند و قواعد خانواده را برای توضیح می دهد. این والدین ها توقع چندانی برای انجام کارهای منزل و رفتار صحیح از کودک خود ندارد. او خود را به کودک هم چون منجی معرفی می کند که هرگاه بخواهد، می تواند از آن استفاده کند و نه به عنوان عاملی فعال که مسئوول شکل دهی یا تغییر رفتار کنونی یا آنی کودک است او به کودک اجازه می دهد که تا حد امکان خود به تنظیم فعالیت هایش بپردازد. از اعمال کنترل اجتناب می ورزد و پیروی از معیارهای مشخص نشده برونی را تشویق نمی کند.
    شیوه ی استبدادی: نمایش قدرت والدین اولین عاملی است که این شیوه را از دو شیوه دیگر متمایز می سازد. این والدین بسیار پرتوقع بوده و پذیرای نیازها و امیال کودکان نیستند. پیامدهای کلامی والدین یک جانبه و فاقد همنوایی عاطفی است. والدین مستبد غالباً هنگام اعمال رهنمودها، دلیلی ارائه نمی کنند و به تشویق پاسخ های کلامی می پردازند و هم چنین تا آن جا که ممکن است در برابر استدلال کودکان خود به تعابیر موضوع نمی پردازند. والدین مستبد نسبت به سایر والدین در میزان مرغوب شدن در برابر رفتارهای نامطلوب در حد متوسط قرار دارند (بامریند، ۱۹۶۸).
    در میان این سه الگوه، الگوی استبدادی کم ترین مهرورزی را اعمال می کند به ویژه این والدین به ندرت در تعاملی که منجر به خشنودی کودک شود، شرکت می جویند. والدین مستبد عموماً نسبت به تلاش های کودکان برای حمایت و توجه بی تفاوت اند و به ندرت از تقویت مثبت استفاده می کنند. ابراز محبت در این الگوه در پائین ترین سطح خود قرار دارد. این مادران تائید همدلی و همدردی اندکی را نسبت به فرزندان خود ابراز می کنند و شواهد اندکی مبتنی بر روابط عاطفی قوی بین مادر و فرزند وجود دارد. براساس گزارش های موجود این مادران برای کنترل کودکان خود از شیوه ایجاد ترس استفاده می کنند. و نکته جالب توجه آن است بین والدین مستبد و فرزندانشان هیچ گونه تفاهمی وجود ندارد براساس شیوه تعریف استبدادی نشان گر والدی است که می کوشند رفتارها و نگرش های کودک را براساس یک دسته معیارهای رفتاری شکل داده و کنترل و ارزیابی کنند. معیارهایی که معمولاً مطلق بوده و قدرتی بالاتر آن ها را تعیین کرده است. او اطاعت کودک را یک حسن تلقی می کند و در مواقعی که اعمال رفتار کودک رفتار کودک در تعارض با معیارهای رفتاری قرار می گیرد، از تنبیه و اعمال زور برای مهار خواسته کودک استفاده می کند. او به القاء ارزش هایی هم چون احترام به قدرت و احترام به کار، احترام به حفظ نظم و ساختار نسبی باور دارد. براساس مشاهدات بامریند کودکان والدین مستبد نسبت به کودکان والدین مقتدر در برقراری رابطه به همتاها و احراز موضع فعال و نیز استقلال رأی در رتبه های پایین تر قرار می گیرند و این کودکان هم چنین به صورت افرادی با خصومت نافعال، منزوی و غم زده، آسیب پذیر نسبت به فشار و محتاط توصیف شدند.
    دارلین و استنبرگ (۱۹۹۳)، مدلی را مطرح کردند که در آن چهار شیوه فرزندپروری روی شکلی نمایش داده شده است. این شکل از چهار بُعد کنترل، پذیرش، بی توقع بودن و طرد کردن تشکیل شده است. زمانی که ابعاد در کنار یکدیگر قرار می گیرند، شیوه های مختلف فرزندپروری به وجود می آید که هر شیوه ویژگی های خاص خودش را دارد که به صورت مفصل در مورد آن ها مطالبی مطرح شد. زمانی که بُعد کنترل و بُعد پذیرش با هم تلفیق شوند، شیوه فرزندپروری حاصل از تلفیق این دو بُعد شیوه ی مقتدرانه خواهد بود. زمانی که بُعد پذیرش با بُعد بی توقع بودن با هم تلفیق شوند، شیوه فرزندپروری حاصل از تلفیق این دو شیوه فرزندپروری سهل گیر خواهد بود، زمانی که بُعد بی توقع بودن و بُعد طرد کردن با هم تلفیق شوند، شیوه فرزند پروری حاصل از تلفیق این دو شیوه اغفال کننده یا مسامحه کار خواهد بود و زمانی که بُعد طرد کردن و بُعد کنترل با هم تلفیق شوند شیوه فرزند پروری حاصل از تلفیق این دو شیوه استبدادی خواهد بود (دارلین و
    استنبرگ، ۱۹۹۳).
    شکل۳-۱ مدل دارلینگ ـ استنبرگ
    الگوه های جدید فرزندپروری بامریند

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 05:23:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      تحلیل فقهی و حقوقی امر به معروف و نهی از منکر در سیاست کیفری اسلام- قسمت ۹ ...

    فصل دوم
    شرایط ، مبانی حقوقی و درآمدی بر کیفیت تاثیرگذاری
    امر به معروف و نهی از منکر در پیشگیری از جرم
    مبحث نخست: شرایط ومبانی حقوقی
    همه تکالیف الهی مشروط به شرایطی همانند بلوغ،عقل وقدرتند، بنابراین امربه معروف ونهی از منکر نیز به عنوان یک فریضه واجب الهی دارای شرایطی می باشد .
    گفتار نخست: شرایط
    حضرت امام خمینی(ره) در تحریرالوسیله می فرمایند:
    ((یجب تعلم شرایط الامر بالمعروف والنهی عن المنکر وموارد الوجوب وعدمه والجواز وعدمه حتی لایقع فی المنکر فی امره ونهیه))
    ((واجب است آموزش شرایط امربه معروف ونهی ازمنکر وموارد وجوب وعدم آن وموارد جواز وعدم جواز تاخود در امربه معروف ونهی مرتکب نهی نشود))[۸۴]
    فقهای شیعه مجموعاٌ ۴ شرط برای امر به معروف ونهی از منکر ذکر کرده اند:
    الف: علم به معروف ونهی ازمنکر
    باید آمرین به معروف و ناهیان ازمنکر معروف و منکر را بشناسند تا مبادا بر اثر ناآگاهی امر به منکر و نهی ازمعروف نمایند. مبنای فقهی این شرط روایت حضرت امام جعفرصادق(ع) که میفرمایند: ( انماهوعلی القوی المطاع العالم بالمعروف من المنکر لا علی الضعیف الذی لایهتدی سبیلا الی ای من ای یقول من الحق الی الباطل) این واجب وظیفه کسی است که قدرتمندبود وحرفش خریدار داشته باشد ومعروف را ازمنکر بشناسد نه برضعیف ناآگاهی که حق را از باطل تشخیص نمی دهد[۸۵]
    ازکلمات بزرگانی که این شرط را ذکر کرده اند استفاده میشود که این شرط ، شرط وجوب است نه شرط واجب توضیح آنکه فقها شروط تکالیف را بردوبخش تقسیم کرده اند:

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

     

    شرایط وجوب وآنها عبارتند از شرایطی که بدون آنها تکلیف بعهده نمی آید مانند شرط استطاعت برای حج که تااستطاعت حاصل نشود حج واجب نیست ولازم نیست انسان دنبال آن باشد تاخودرا به استطاعت رسانده درنتیجه حج براو واجب شود.

    شرایط واجب وآنها عبارت از شروطی هستندکه تحصیل آنها برمکلف واجب است مانند شرط طهارت برای نماز ، برکسی که وقت داخل شد ونمازبراو واجب گشت باید دنبال طهارت بوده تا نماز با طهارت بخواند.

    بااین توضیح میگوئیم: از ظاهرکلمات بزرگان فقاهت استفاده میشود که این شرط ، شرط وجوب امر به معروف ونهی ازمنکر است یعنی تا انسان عالم به معروف ومنکر نشود این تکلیف به عهده او نیامده است ولازم نیست دنبال تحصیل این شرط باشد تا امر به معروف ونهی ازمنکر براو واجب شود.
    ب: استمرار برگناه
    دومین شرط امر به معروف ونهی از منکر آن است که مرتکب منکر اصرار براستمرار گناه داشته باشد بنابراین اگر نشانه های کنارهگیری از گناه در او ظاهر شود نهی از منکر واجب نیست. مدرک فقهی این شرط ، اجماع علمای شیعه است .[۸۶] مقصود از استمراراین است که بدانیم او تصمیم دارد هرچندیک بار دیگر گناه کند نه آنکه مقصود از استمرار دوام باشد براین این شرط اگر بدانیم شخصی مرتکب گناه شده وهم اکنون به شدت نادم وپشیمان است وتصمیم جدی داردکه دیگرسراغ گناه نرود در این صورت امر به معروف ونهی ازمنکر حرام است.[۸۷] زیرا که هتک شخصیت مومن است ازاین شرط بخوبی استفاده می شود که اسلام عزیز با امر به معروف ونهی ازمنکر درصدد درمان بیماری گناه است نه کوبیدن و له کردن شخصیت مرتکب منکر ، رعایت این شرط بویژه در مورد جوانان تاکید بیشتری دارد باید بدانیم بحران جوانی عوارضی را درپی دارد که تنها ایمان قوی یوســف گونه است که جوانان را ازگناه وآلودگی حفظ می کند براین اساس در برخورد با جوانانی که به دام گناه لغزیده اند ابتدا باید آنان را به توجه به خدا هدایت نموده و وادار به توبه کنیم ودر صورتیکه توبه کردند باید گناهشان را به کلی نادیده گرفت وبه رخ کشیدن مجدد گناه آنان گناهی بزرگ است و چه بسا کشاندن مجددآنان به گناه ومعصیت است.
    ج: احتمال تاثیر
    سومین شرط امربه معروف ونهی ازمنکر احتمال تاثیراست بنابراین اگر درموردی یقین حاصل شود که امربه معروف ونهی ازمنکر بی اثراست این تکلیف ساقط است . مدرک فقهی این حکم نیز روایاتی است که ازامامان شیعه دراین زمینه رسیده است ازجمله:

     

     

    روایت مسعده بن صدقه ، او می گوید از حضرت امام صادق (ع) سئوال شد معنای این حدیث که از پیامبراکرم(ص) روایت شده: (افضل الجهاد کلمه عدل عند امام جائر) برترین جهاد گفتار عدل نزد سلطان ستمگر است چیست؟ امام (ع) فرمود:(هذا علی ان یامره بعدمعرفته وهو مع ذلک یقبل منه والا فلا) یعنی درصورتی گفتار عدل نزد ستمگر برترین جهاداست که اولاٌ عدل را بشناسد وثانیاٌ رهبر ستمگر از او کلمه عدل را قبول کند وگرنه برترین جهاد نیست . [۸۸]

    ازاین روایت استفاده میشود اگر یقین حاصل شد که گفتارعدل درستمگر تاثیرندارد این تکلیف ساقط است ،بلکه از روایت داود رقی استفاده می شود که این کار بدان علت که مستلزم ذلت مومن میشود حرام است متن روایت این است:
    (عن داود الرقی قال سمعت اباعبدالله(ع) یقول: لاینبغی للمومن ان یذل نفسه قیل له و کیف یذل نفسه قال یتعرض لما لایطیق )داود رقی گوید ازامام صادق (ع) شنیدم که فرمود سزوار نیست که مومن خودرا ذلیل کند به حضرت عرض شد مومن چگونه خودرا ذلیل می کند؟ حضرت فرمود اینکه متعرض چیزی شود که توان انجام آن را ندارد؟ [۸۹] ازاین روایت استفاده میشود که ورود مومن درنهی از منکری که می داند موثر نیست مصداق متعرض شدن امری است که توان آن را ندارد واین ذلت است ومومن حق ذلیل ساختن خودرا ندارد.

     

     

    روایت یحیی طویل که از حضرت امام صادق (ع) روایت میکند: (انمایومر بالمعروف وینهی عن المنکر مومن فیتعظ او جاهل فیتعلم فاما صاحب سوط او سیف فلا)

    باید درامر به معروف ونهی ازمنکر سراغ مومن(مرتکب منکری رفت) که موعظه پذیر است یا نادان (مرتکب منکری) که آموزش پذیراست و(احتمال تاثیر درموردآنان هست) واما کسی راکه تازیانه وشمشیربه دست دارد(وامرونهی دراو اثرندارد) نباید امربه معروف ونهی ازمنکر کرد.[۹۰]
    براین اساس این دو روایات وروایت دیگر: احتمال تاثیر از شرایط وجوب امر به معروف ونهی ازمنکر تنها قطع به عدم تاثیر سبب سقوط این تکلیف است.
    پرواضح است که اشتراط این شرط گویای جامعیت اسلام وبینش وسیع وهمه جانبه این مکتب الهی است،فلسفه امر به معروف ونهی ازمنکر این است که معروف جامه تحقق بپوشد ومنکر صورت نپذیرد اگر درموردی احتمال تحقق این امر بود هرچند ضعیف ،این تکلیف جایگاه ویژه خودرا دارد ولی اگر حتی احتمال اثرهم نبودچه بسا امربه معروف ونهی ازمنکر عوارض منفی دارد که آن عوارض خود منکری است که اسلام آنرا نمی پسندد که مهمترین آن ذلیل شدن مومن است ، علاوه برآن درمتن این شرط این نکته نهفته است که درامر به معروف ونهی ازمنکرباید سراغ تاثیر رفت ودنبال موثرترین شیوه برای این امربود و هرگز نباید بی گدار به آب زد .
    حضرت امام خمینی (ره) دررابطه با این شرط ، فروعی ذکر کرده اند در این جا به برخی از فروع اشاره خواهدشد:

     

     

    وجوب امر به معروف ونهی از منکر باگمان بی اثر بودن هرچند قوی باشد (مثلاٌ ۸۰درصد )ساقط نیست بنابراین اگر احتمال عقلانی براین تاثیرباشد امر ونهی واجب است.[۹۱]

    اگر بداند که نهی از منکر اثرندارد مگر آنکه همراه با استدعا وموعظه باشد ظاهر آن است که انکار اینچنینواجباستواگربداندکهتنهااستدعاوموعظهمؤثراست (نهامرونهی)بعید نیست که این دو واجب باشد.[۹۲]

    اگر شخصی دوحرام را مرتکب شده ویا دو واجب را ترک کندو(آمر وناهی) بداند که امر ونهی نسبت به هردو اثرندارد ولکن نسبت به یکی عیناٌ موثراست واجب است ازهمان نهی یا بهمان امر شود واگراحتمال بدهد تنها یک امر ونهی بطور نامشخص موثرات واجب است که ملاحظه مهمتررا بنماید بنابراین اگرکسی هم تارک نمازاست وهم روزه وبداند امراو به نمازاثرندارد ولکن نسبت به روزه موثراست باید اورا امربه روزه کند واگراحتمال تاثیردریکی بطور نامشخص بدهد واجب است اورا امربه نماز کند (چون نماز از روزه مهمتر است) واگرهیچکدام مهمتر نباشد اومخیر است بلکه میتواند بطور اجمال به یکی از آنها امر نماید درصورتی که احتمال دهد این چنین امر کردن موثر باشد.[۹۳]

    اگربداندیااحتمال دهد که امرونهیاو درصورتتکرار شدن اثرمیگذارد تکرارکردن آنواجب است .[۹۴]

    اگربداند یا احتمال دهد که انکار او درحضور عده ای موثراست نه غیرآن ، اگر مرتکب منکر متجاهر به گناه است(آشکارا گناه می کند) انکار درجمع جایز است(زیرا متجاهر به گناه چون حریم خداوند را نگه نمی دارد احترامی ندارد) واگر چنین نیست در وجوب وبلکه جواز انکار اشکال است (چون هتک آبروی مومنی که متجاهر به گناه نیست خود منکراست ونمی توان بامنکر نهی ازمنکرکرد!).[۹۵]

    اگر بداند که انکارش نسبت به گناهی درحال حاضر موثرنیست لکن می داند یا احتمال می دهد همین امر فعلی نسبت به آینده اثردارد واوگناه را ترک می کند دراین صورت امر ونهی واجب است همینطور اگر بداند نهی او از خوردن شراب نسبت به کاسه مشخصی بی اثر است لیکن نهی او ازآن برای بعد بطور کل یا تاحدودی درترک شرب خمر موثراست (نهی کردن) واجب است.[۹۶]

    د : خالی بودن از مفسده
    شرط چهارم امربه معروف ونهی ازمنکر آن است که درآن مفسده ای نباشد براین اساس اگرعلم یاگمان داشته باشد که با انجام این فریضه ضرری متوجه او یا مالش یا آبرویش یا یکی از مسلمانان درحال یا آینده می شود وجوب آن ساقط است.
    مدارک فقهی این شرط عبارتند از:

     

     

    عمومات ادله نفی ضرر وضرار وحرج ومشقت در دین و دلیل هایی که دلالت برسهولت وآسان بودن دین واینکه خداوند اراده یسر(آسانی) نموده است نه عسر(سختی ومشقت) براسـاس این ادله که عناوین ثانوی تکالیف می باشند هرتکلیفی که مستلزم امور فوق باشد ساقط است.

    روایات فراوان ازجمله : حدیث حضرت امام صادق (ع) که فرمود: (والامر بالمعروف والنهی عن المنکر واجبان علی من امکنه ذلک ولم یخف علی نفسه ولا علی اصحابه ) امر به معروف ونهی از منکر برکسی واجب است که امکان آن را داشته باشد واز جان خود ودوستانش بیمناک نباشد.[۹۷]

    اجماع علمای شیعه آن چنانکه صاحب جواهر می فرماید ( بلاخلاف اجده فیه کما اعترف به بعضهم ) خلافی دراین مسئله نیافتیم آنچنانکه بعضی از فقها باین امر معترفند.[۹۸]

    دراین جا باید به این سئوال پاسخ گفت که باتوجه به باین شرط قیام سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) که خود می فرمایند(اریدان امر بالمعروف والنهی عن المنکر) قیامم برای امر به معروف ونهی از منکر است چگونه توجیه میشود:
    چه ضرری (درظاهر) بالاتر از کشته شدن خود وعزیزانش وبه اسارت رفتن خانواده اش ؟
    در پاسخ باین سئوال باید گفت: این شرط بطور مطلق نیست بلکه باید دید منکر چه منکری است وضرر چه ضرری، اگر منکر، منکری است که به هیچ وجه شارع مقدس به آن راضی نبوده وبه هروسیله ای بایدآنرا دفع کند همانند به خطر افتادن کیان اسلام ، اینجا قطعاٌ این شرط ساقط است وباید جان ومال را سپر دین قرار داد آنچنانکه امام حسین(ع) چنین کردند ولی اگر منکر درآن حد از اهمیت نباشد این شرط جایگاه مخصوص خودرا دارد چراکه جان ومال مومن محترم است وحتی در برخی روایات آمده است احترام مومن از کعبه نیز بیشتراست.
    حضرت امام خمینی (ره) دراین زمینه می فرمایند:اگر معروف ومنکر از اموری است که شارع مقدس به آن اهمیت ویژه داده است مانند(آنکه معروف) حفظ جان وقبیله اش از مسلمین باشد (یامنکر) هتک نوامیس مسلمانان یا نابودی آثار اسلام ومحو دلیل حقانیت اسلام بوده بگونه ای سبب گمراهی مسلمانان شود ویا منکر نابودی بعضی از شعائر مانند بیت الله الحرام باشد بگونه ای که آثار ومحل آن از بین برود دراین گونه موارد باید اهمیت آن معروف و منکر را دید ونمی توان مطلق ضرر هرچند جان باشد ونیز مشقت سبب رفع تکیلف باشد براین اساس اگر برپایی حجت ها ( دلایل حقانیت اسلام) بگونه ای که سبب زدودن گمراهی شود توقف بر بذل جان یا جانها باشد ظاهر آن است که واجب است تاچه برسد به وقوع در ضرر یا حرج که کمتر از بذل جان است.[۹۹]
    گفتار دوم: مبنای حقوقی
    یکی از جلوه های اساسی ومهم نظام اجتماعی ،شناختی است که مردم راجع به اعتبار وقوت قوانین دارند، بدین معنی که قوانین ومقررات، چگونه معتبر وقابل اجرا شناخته میشوند وکدام قوانین هستند که ازپشتیبانی مراجع برخوردارند، این تمایز و تفکیک،راجع به نظامهای اجتماعی اعم از هیئت های مقننه تا مردم عادی قابل اطلاق است .
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    کسانی که تاقبل ازتصویب قوانیــن ونحوه تکامــل آن مخالف اند باید قیود وموانعی را که وجود دارد بیان نموده وفضای امن برای آنان ایجاد تا کمبودها وکاستی های موجود را بررسی وتجزیه وتحلیل نمایند ومشترکاٌ اقدام عملی لازم را تنظیم نموده وبه مرحله پیشنهاد درآورند وآزادانه از لوایح و طرحهایی که درآینده بصورت قانون درخواهدآمد بگونه ای صحیح وعقلانی انتقاد نمایند. این نقد منصفانه درفضای مناسب موجب ارتقاء سیاسی اجتماعی، اقتصادی وفرهنگی در تمام سطوح می گردد وبیان نقطه نظرات ضعفها، خطاهــا واشتباهــات جلوی سوء استفاده های ابزاری و احتمالی ازقوانین را خواهدگرفت و استعدادها، شکوفا وکارها بهتر انجام خواهدشد، چون رفتارهای انحرافی وضدقانونی به وجودقانون متکی است وبراساس آن سنجیده میشود، انحرافات ممکن است ناشی ازتحولات قانون باشد ویا برعکس تحولات قانون انحراف را برطرف سازد. بنابراین انحراف واعمال ضد اجتماعی بستگی به منشاء تحولات قوانین دارد به عبارت دیگرانحراف به همان اندازه که به وجود قوانین بستگی دارد به همان نحو نیز به بروز وظهور یک قانون وابسته است.[۱۰۰]
    عکس مرتبط با اقتصاد
    بنابراین یکی ازعوامل بازدارنده منکر وتوسعه معروف ، قوانین ومقررات است که بعنوان ترمز، منکرات وتمایلات عمل منحرفانه را تاحدودی کنترل می کند . پس وظیفه حاکمیت اسلامی است که جهت کارآمدی وبازدارندگی مقررات وقوانین، با ایجاد فضایی مناسب برای نقدوبررسی آن ، ضمن فراهم نمودن رشد استعدادها وقوای خلاقه انسان، موجب تصویب و وضع قوانین الهی ، با لحاظ نمودن مصالح اجتماع و تحقق بسیاری از معروف ها ومحو تمامی منکرات وانحرافات گردد.
    الف : درسطح قانون اساسی
    دراصل هشتم قانون اساسی آمده است(درجمهوری اسلامی ایران دعوت به خیروامر به معروف ونهی از منکر، وظیفهای است همگانی ومتقابل برعهده مردم نسبت به یکدیگر ،دولت نسبت به مردم ومردم نسبت به دولت که شرایط وحدود وکیفیت آن را قانون معین می کند)[۱۰۱](والمومنون والمومنات بعضهم اولیاء بعض ، یامرون بالمعروف وینهون عن المنکر) دراین اصل به میراث گرانبهایی اشاره شده است که دین مبین اسلام برای مسلمین به ارمغان گذاشته است. درقانون اساسی چنین تکلیفی جدای ازپست و مقام وموقعیت سیاسی واجتماعی به آحاد افراد واگذار شده است تا درصورت مشاهده انجام منکر از جانب هر فردی ولو این که یک مقام عالی رتبه سیاسی یا نظامی وغیره باشد حتی فرد عادی بتواند با حصول شرایطی مانع اوشود واورا وادار به ترک آن عمل نماید، با اجرای این اصل بنیادی ، می توان ادعانمود که اگرجامعه ای براساس مکتب ارزشمند اسلام بنیان نهاده شود فساد وانحرافات وتعدی ، ازتمامی سطوح مختلف آن جامعه زائل می شود و عناصر فاسد ومفسد از محیط سالم اجتماع طرد گشته وزمینه برای رشد و تعالی عناصر سالم مهیا میگردد تحقق این امر، تاثیر شگفت دربدنه وبافت سیاسی اقتصادی فرهنگی وآموزشی درجامعه اسلامیخواهد گذاشت از این رو امر به معروف ونهی از منکر عامل تنظیم کننده روابط اجتماعی وسیاسی مسلمین با یکدیگر بوده ونقش سازندهای درسیاست داخلی کشور ایفا میکند به عبارت دیگر اجرای صحیح آن، جامعه را از جرم و اعمال ضد اجتماعی واکسینه و زمینه رابرای پیشگیری از کجروی ها وفساد مهیا می نماید.
    استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران بر مبنای اعتقاد بر حکومت حق و عدل و قرآن می‏باشد.[۱۰۲]اعتقاد به این حکومت مقدّمه اجرای دستورات و احکام اسلام است تا از این طریق بتوان به جامعه سالم و نمونه، که در آن قسط، عدل، استقلال و همبستگی ملی تامین شده باشد دست یافت.[۱۰۳]برای نیل به این مقصود، دولت موظف است همه امکانات خود را برای ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوا و مبارزه با کلیه مظاهر فساد و تباهی به کار بندد.[۱۰۴]
    امر به معروف و نهی از منکر اهرم بسیار قدرتمندی است که از طریق بسیج همگانی و مستمر دولت و ملت، می‏تواند زمینه‏ساز رشد فضایل و طرد مفاسد باشد. قانون‏گذار اساسی، با درک مراتب این عنصر سازنده اسلامی، برای تأسیس نهاد نظارت و مراقبت همگانی، اصل هشتم را مقرّر داشته است.[۱۰۵]
    یکی از مهم‏ترین مسائل در باب امر به معروف و نهی از منکر، ضابطه تمیز معروف و منکر از حسن و قبح است. آیا مفهوم «معروف» و «منکر» محدود به واجب و حرام است یا مستحب و مکروه و مباح را نیز شامل می‏شود؟ امور اجتماعی و مسائل ملی در زمره کدام امور قرار می‏گیرند؟ اینها مسائلی است که به توجه و بررسی دقیق نیاز دارد. شاید به همین دلیل است که در اصل هشتم قانون اساسی مقرّر گردیده است: «شرایط و حدود و کیفیت آن را قانون معین می‏کند.» اما امر مسلّم این است که اسلام در عین حالی که به رابطه انسان با خدا اهمیت فراوان می‏دهد، از تکالیف اجتماعی انسان غفلت ننموده، برای آنها ارزش بیشتری از امور فردی قرار داده است.در قرآن نیز وقتی سخن از حساب و کتاب انسان‏ها در قیامت می‏شود، از دو نوع پرونده و حساب‏رسی خبر می‏دهد. یکی پرونده و کتاب شخصی و دیگری حساب جمعی و گروهی. قرآن می‏فرماید: «وَتَرَی کُلَّ أُمَّهٍ جَاثِیَهً کُلُّ أُمَّهٍ تُدْعَی إِلَی کِتَابِهَا الْیَوْمَ تُجْزَوْنَ مَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ»؛[۱۰۶]
    در آن روز هر گروه و امتی را می‏نگری که به زانو درآمده و هر گروهی به سوی کتاب خود خوانده شود. امروز همه به پاداش اعمال خود می‏رسید. حکم امر به معروف و نهی از منکر نیز در تعقیب همین هدف است. از توضیحات پیرامون این دو فریضه و اصل هشتم قانون اساسی، به دست می‏آید که امر به معروف و نهی از منکر دارای سه جنبه است:
    اول. امر به معروف و نهی از منکر مردم نسبت به یکدیگر (نظارت مردم بر مردم)؛
    دوم. امر به معروف و نهی از منکر دولت نسبت به مردم (نظارت دولت بر مردم)؛
    سوم. امر به معروف و نهی از منکر مردم نسبت به دولت (نظارت مردم بر دولت)؛
    در مورد بند اول، اینکه این دو فریضه دو واجب دینی هستند که ارزش آنها از سایر فروع دین بالاتر است.در مورد بند دوم امربه معروف ونهی ازمنکر، یعنی وظیفه دولت نسبت به مردم، می‏توان به این حدیث نبوی اشاره کرد که فرمود: آگاه باشید که همه شما نگهبانید و همه در برابر کسانی که مأمور نگهبانی آنها هستید، مسئولید. امیر و فرمانروا نگهبان مردم است و در برابر آنها مسئول است. مرد، نگهبان خانه خویش است، و درمقابل آنها مسئول است. زن نگهبان خانواده، شوهر وفرزندان است و دربرابر آنها مسئول می‏باشد. آگاه باشید که همه شما نگهبانید و همه شما در برابر کسانی که مأمور نگهبانی آنها هستید، مسئولید.[۱۰۷]
    حضرت علی علیه‏السلام فرمودند: ملت‏هایی که پیش از شما به هلاکت رسیده و نابود شدند، فقط به خاطر این بود، که هرگاه مردم، مرتکب گناه و معاصی می‏شدند. روحانیون و عالمان دینی‏شان آنان را از کار زشت، بازنمی‏داشتند و چون این وضع ادامه یافت کیفرهای الهی بر آنان نازل گردید، پس بر شماست که امر به معروف و نهی از منکر کنید.[۱۰۸]
    در مورد بند سوم می‏توان به این حدیث اشاره نمود که پیامبر اکرم صلی‏الله‏علیه‏و‏آله فرمودند: باید امر به معروف و نهی از منکر کنید، وگرنه خداوند ستمگری را بر شما مسلط می‏کند که نه به پیران احترام می‏گذارد و نه به خردسالان رحم می‏کند. نیکان و صالحان شما دعا می‏کنند، ولی مستجاب نمی‏شود و از خداوند یاری می‏طلبند، اما خدا به آنها کمک نمی‏کند و حتی توبه می‏کنند و خدا از گناهشان درنمی‏گذرد.[۱۰۹]
    اعمال نظارت سه ‏گانه در قانون:
    بند اول. نظارت مردم بر مردم:
    اصل هشتم قانون اساسی، ناظر بر حق بنیادی و الهی مردم نسبت به یکدیگر در امر و نهی به منظور برپایی جامعه سالم و دور از فساد و تباهی و ظلم است. اما در جامعه اسلامی با وجود رهبری ولایت فقیه، هرگاه امر به معروف و نهی از منکر مستلزم ضرب و شتم و بالاتر از آن باشد، اجرای این موضوع بر عهده حاکم قرار می‏گیرد. در واقع، مرتبه انکار قلبی و زبانی وظیفه همگانی است، اما مرتبه اقدام عملی با حکومت است. این مسئله در فقه نیز مورد توجه می‏باشد. مقام معظّم رهبری در پاسخ به یک استفتاء می‏فرمایند:
    با توجه به اینکه در زمان قدرت حکومت اسلامی امکان ارجاع مرتبه سوم از امر به معروف و نهی از منکر به قوّه قضائیه و نیروی انتظامی وجود دارد، به ویژه در مواردی که جلوگیری از منکر متوقّف بر تصرّف اموال مرتکب شونده می‏باشد، یا لازم است تعزیر شود یا او را زندانی کنند. بنابراین، بر مکلّف واجب است در امر به معروف و نهی از منکر به دو مرتبه اکتفا کند و در صورتی که اثر نکرد و نیاز به توسّل به زور وجود داشت، مسئله را به نیروی انتظامی و قضایی ارجاع دهند. [۱۱۰]
    بند دوم. نظارت دولت بر مردم:
    آنچه به عنوان حقوق اساسی و نسبت به حق مالکیت و نظارت حکومت بر مردم در قانون اساسی بیان شده است، ناظر به مواردی است که از اشاعه منکرات می‏کاهد و عاصیان، مجرمان و متجاوزان به حقوق مردم را مجازات می‏نماید. همچنین با فراهم نمودن زمینه‏های لازم برای رشد و شکوفایی فضایل اخلاقی، از پرداختن مردم به امور خلاف جلوگیری می‏نماید و نیز زمینه‏های خطا و گناه را برای مجرمان، ناسالم و ناامن می‏کند و بخشی از آنها را از بین می‏برد. این موارد در اصول عدیده قانون اساسی متکفل نظارت بر مردم است[۱۱۱]؛ از جمله:

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 05:23:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      صور خیال در شعر نو در آثار نیما یوشیج ، سهراب سپهری ، مهدی اخوان ثالث و احمد شاملو ۹۱- قسمت ۲۲ ...

    و هرکه روی خویش تُرُش کرد
    با تلخی زمانه ی تاراج (شفیعی : ۱۴۰)

     

    ۴-۸-۲ مجاز

    کاربرد لغت و یا ترکیب است در معنی غیر ما وضع له مثل کاربرد سر معنی “موی سر”: دیروز سرم را اصلاح کردم. یعنی موی سرم را.
    در مجاز چند شرط وجود دارد:
    کاربرد کلمه در معنی غیرحقیقی و دیگر وجود قرینه است. بین معنی حقیقی و مجازی که به آن اصطلاحاً علاقه می گویند. این علاقه باعث می شود که ذهن از توجّه به معنی حقیقی منصرف شود و به معنی مجازی توجّه کند بهمنین جهت اصطلاحاً به آن قرینۀ صارفه می گویند. ضمناً رابطه بین معنی حقیقی و مجازی نباید شباهت باشد چرا که در این صورت دیگر مجاز نیست. به مجازی که دربارۀ آن توضیح می دهیم، مجاز مرسل هم می گویند. علاقه های مهم مجاز عبارتند از: علاقۀ کل و جزء و جزء به کل، حال و محل و ظرف و مظروف، ملازمت، سببیّت، ذکر خاص و ارادۀ عام، ذکر عام و ارادۀ خاص، علاقۀ ماکان، علاقۀ مایکون، علاقۀ جنس، علاقۀ صفت و موصوف و مضاف و مضاف الیه، مجاورت، قوم و خویشی، علاقۀ تضادّ.
    ذیلاً برای هریک از علاقه ها یک نمونه می آوریم:
    الف: ذکر کل و ارادۀ جزء : سرم درد می کند، یعنی پیشانی ام یا شقیقه ام.
    ب: ذکر جزء و ارادۀ کل: حمدی بخوانید، یعنی سورۀ فاتحه.
    ج: ذکر محل و ارادۀ حال: کلاس زد زیر خنده یعنی دانشجویان کلاس
    د: ذکر حال و ارادۀ محل: “می به دست” یعنی جام می به دست
    هـ: ملازمت: شب بود، ماه نجاتم داد یعنی نور ماه…
    و: ذکر عام و ارادۀ خاص: مولانا می گوید یعنی جلال الدین محمد بلخی
    ز: ذکر خاص و ارادۀ عام: کدخدای زمانه چاکراو خواجۀ روزگار قنبر او
    که مراد از “قنبر”، غلام است نه غلام خاص حضرت علی (ع). (حدیقه: ۱۱۶)
    ح) علاقۀ ماکان: سه راه سیروس که در واقع چهارراه سیروس است امّا روزگاری در گذشته سه راه بوده است یا مثلاً در کرمان می گویند: فلکۀ فابریک در حالیکه الان فلکه امام علی (ع) است. امّا روزگاری در ضلع شرقی این فلکه کارخانه فابریک = Fabric نخ ریسی بوده است که هنوز ساختمان آن برجاست.
    ط) علاقۀ مایکون: دیروز تو باغچه هندوانه کاشتم یعنی تخم هندوانه که در آینده (یکون) به هندوانه بدل می شود. یا در قرآن آمده است که یکی از زندانیان به حضرت یوسف (ع) گفت: در خواب دیدم شراب می فشردم که مراد از “شراب”، انگور است که در آینده به شراب می تواند بدل شود.
    ی) علاقۀ قوم و خویشی: مانند ابن سینا که در حقیقت نام این دانشمند معروف حسین بن عبدالله بن سیناست که بجای پدر، نام او را به جدّش اضافه کرده ایم.
    ک) علاقۀ تضادّ : ای آدم عاقل! یعنی ای نادان!
    آوردن نمونه برای هریک از علاقه های مجاز از شعر معاصر چندان لطفی ندارد چرا هک مجاز نسبت به تشبیه و استعاره از لطافت و ظرافت چندانی برخوردار نیست بدین جهت برای هرچند علاقه از مجاز یک جا نمونه هایی از شعر معاصر آورده شده است.
    الف) مجاز به علاقۀ ملازمت و جنسیّت و جزء و کل :
    – بیا ای دوست اینجا در وطن، همراه من باش
    بیا با من/ شریک رنج و شادیهای من باشد (شفیعی کدکنی: ۱۴۲)
    “شریک رنج و شادیها”، مجازاً به معنای “شریک زندگی” است چرا که رنج و شادی بخش از زندگی و جزئی از آن و به اعتباری ملازم با آن است. بنابراین شریک رنج و شادی مجاز به علاقۀ ملازمت از شریک زندگی است.
    ترسم که روز حشر عنان بر عنان رود تسبیح شیخ و خرقه ی رند شربخوار (حافظ انجوی: ۱۳۲)
    – اینجا قناری های محبوسِ قفس پیوند
    این بستگان آهن و خوکرده با دیوار
    بر چوب بستِ حسّ معصوم سعادتهای مصنوعی
    با دانه ای / فنجان آبی / چهچهی آوازشان / خرسند
    هرگز نمی دانند: / کاین تنگناشان پردۀ شور و نوایی نیست.
    “بستگان آهن” مجازاً یعنی بستگان قفس، چرا که قفس از سیم های فلّزی و آهنی است. (مجاز به علاقه ی جنسیّت)
    و مراد از “دانه ای” و “فنجان آبی” یعنی با خوردن: دانه ای و فنجان آبی که مجاز به علاقه ی مسامحت است. “مسامحه” به نظر زبان شناسان، یک امر طبیعی است و به دو گونه است: لفظی و معنایی. (باطنی: ۱۷۰)
    – من چون درخت معجز زردشت / چون سرو کاشمر
    با شاخ و برگ سبز بهاران / قدمی کشم به روشنی صبح /
    از سایه های رود کناران (همان: ۱۶۶)
    از “سایه ها” یعنی از سایه های درختان. حذف مضاف الیه به قرینه ی معنوی.
    گاه “مضاف” به قرینه ی معنایی، مجازاً محذوف است:
    – باران! / چندان زلال شعر تو امشب / آیینه ی تصور و تصویر من شده است / اینک / به هرچه عشق و ترانه ست
    دیوان خویش را به تو تقدیم می کنم. (همان: ۱۶۷)
    “دیوان” مجازاً به معنای اشعار دیوان بکار رفته است.
    – بنفشه ها را / بر سفرۀ اسفند /
    صبحانه / با نور و نسیم کوچه / مهمان سحر کردی
    آن ساقه های گردِ افسرده / پشت حصیر ساکت پرده / هرگز / اعجازِ دستان تو را / در خواب می دیدند؟ (شفیعی کدکنی: ۱۷۳)
    نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
    “ساکت” مجازاً به معنای آرام و بی حرکت است، چرا که لازمۀ آرامش و بی حرکت بودن، سکوت است.
    – و خواهرم که دوست گلها بود
    و حرفهای ساده ی قلبش را
    وقتی که مادر او را می زد
    به جمع مهربان و ساکت آنها می برد . (فرّخزاد: ۷۵)
    “حرفها” مجاز به معنی “سخنها” ست به علاقه ی جزء به کل.
    – پیش آهنگ سپاهم / صدهزاران گُرد رویین تن
    با درفش کاویانِ جاودان پیروز
    تیغ هاشان برگذشته از حریر ابر
    سربه سر روی زمین زیر نگین من.
    “زیر نگین بودن” مجازاً به علاقه ی ملازمت یعنی در زیر فرمان بودن چرا که نگین مقصود نگین پادشاهی است که در انگشتری بوده و با آن فرمان ها را مهر می کردند و فرمان راندن، لازمه نوشتن فرمان است و مهر نمودن آن.
    – وقتی که من سوی تو می آیم / از ارتفاع لحظه های شوق
    یا ژرفنای تلخ و تار صبر / در پیچ و خمهای خیابانهای /
    غرق ازدحام آهن و پولاد / زیباترین رنگها سبز است. (همان: ۱۷۵)
    “ازدحام آهن و پولاد” یعنی ازدحام ماشینها، چرا که ماشین ها را از آهن و انواع و فلّز ساخته اند.
    – و این منم / زنی تنها
    در آستانه ی فصلی سرد
    در ابتدای درک هستی آلوده ی زمین
    و یأس ساده و غمناک آسمان
    و ناتوانی این دستهای سیمانی (فرخزاد، ۱۳۶۸: ۲۳)
    “سیمانی” مجاز است از ناتوان به علاقه ی جنسیّت، چرا که “دستهای سیمانی” یعنی دستهای خشک و ناتوان و بی روح.
    – همچنان می شوید از آفاق
    هرچه در هرجای
    خاک و خون و خاطره برجاست. (شفیعی کدکنی: ۱۰۶)
    “آفاق” مجاز است از اجزای جهان به علاقۀ کل و جزء.
    – آدمها و بوی ناکی دنیاهاشان / یکسر
    دوزخی است در کتابی / که من آن را / لغت به لغت/

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 05:23:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      رابطه بین تصویر سازمانی با وفاداری مشتریان بانک رفاه(مطالعه موردیشعب منطقه شمال تهران )- قسمت ۷ ...

    ۲-۲- ۶-۲-۱- تعاریف اعتبار سازمانی
    از اعتبار،تعاریف متفاوتی به عمل آمده است که به شرح زیر اند:
    اعتبار عبارتست از ثبات یک سازمان در طی زمان؛ بنابراین اعتبار از ضمانت خدمات معتبر نشأت مـی گیرد.
    اعتبار، تخمین پایداری خصوصیات یک موجودیت – نظیر یک شرکت یا سازمان- در طی زمان است.
    (انگوین و لی بلانک،۲۰۰۱)اعتبار نتیجه اقدامات گذشته شرکت است و می تواند به عنوان آینه تاریخ شرکت- با توجه به کیفیت کالاها و خدمات در مقابل سایر رقبا- تلقی شود.
    (کریستنسن و آسکگارد،۲۰۰۱؛ بارنت و همکاران،۲۰۰۶؛ بویل ،۱۹۹۶؛ آبرات و موفوکنگ،۲۰۰۱)هویت سازمانی به مجموعـه ای ازسمبل ها اتلاق می شود که در راستای انتقال ادراک ایده آل از سازمان بـه جامعـه بیرونـی طراحـی و مدیریت می شوند.
    (انگوین و لی بلانک،۲۰۰۱) به عبارت دیگر،اعتبار یک شرکت و یا سازمان حاصل تجمیع ادراکـات یـک ذینفـع در مـورد شـیوه پاسخگویی شرکت یا سازمان به تقاضاها و انتظارات ذینفعان است. این تعریف شامل ادراکات گروهی از توانایی شرکت در پاسخ گویی به انتظارات گروه نیزمی شود.اعتبار یک شرکت و یا سازمان ممکن اسـت در میان گروه های متفاوت یکسان نباشد. بنابراین اعتبار شرکت و یا سازمان می تواند بر اساس ترکیب متفاوت خصایص و ذینفعان، متفاوت باشد.
    فومبرن و شینلی (۱۹۹۰) معتقدند اعتبار، نمایشی ادراکی از اقدامات گذشته و دورنمای آتـی شـرکت است که بیانگر جاذبه کلی شرکت برای ذینفعان کلیدی در مقایسه با سـایر رقباسـت.
    ( رز وتامسن[۲۴]،۲۰۰۴)اعتبار، برای مشتریان از اهمیت فوق العاده ای- جهت ارزیابی کیفیت خدمات- برخوردار اسـت.اعتبـارخدمات از طریق اقدامات معتبر مدیریتی ایجاد می شود. در واقـع مـدیریت نقـشی محـوری در شـکل گیری اعتبار سازمانی – از طریق شاخص های سبک رهبری، شخصیت و رشد دهـی جـو سـازمانی درراستای مرتفع ساختن نیاز مشتریان- دارد.
    (لی بلانک و انگوین،۱۹۹۶)زمانیکه اعتبار توسط مدیریت شکل گرفت بایستی اطمینان حاصل کرد که هرگونه اقدامی در راسـتای حفظ و ارتقای آن صورت می گیرد.
    (وی،۲۰۰۲)اعتبار نظیر سایر متغیرهـا از جملـه راهبردهـای بازاریـابی، کیفیـت کالاهـا و خـدمات ارائـه شـده بـه مشتریان،می تواند نتایج و پیامدهای تصویر سازی را شکل دهد.
    به زعم بارنت و همکاران(۲۰۰۶)، اعتبار سازمانی عبارت است از قضاوت های جمعی از یک شرکت یا سازمان براساس ارزیابی های اقتصادی- اجتماعی و اثرات محیطی که در طی زمان به آن شـرکت ویا سازمان نسبت داده می شود.واضح است که واژه اعتبار مفهومی تخمینـی اسـت و بـا قـضاوت هـا وارزیابی ها سرو کار دارد.تعداد کثیری از محققین سازه اعتبار را مربوط به ارزیابی های افراد می دانند.
    عکس مرتبط با اقتصاد
    در مجموع در این تحقیق تعریف انگوین و لی بلانک (۲۰۰۱) مبنا قرار گرفته است:” اعتبار، تخمین پایداری خصوصیات یک موجودیت – نظیر یک شرکت یا سازمان- در طی زمان است.”
    ۲-۲-۶-۲-۲- رابطه اعتبار سازمانی با تصویر سازمانی
    عده ای از نویسندگان معتقدند که اعتبار خوب ممکن است به شکل گیری تصویر نوآورانـه بـرای یـک شرکت پیشتاز کمک کند. عده ای دیگر معتقدند که اعتبار یک شرکت ،نتیجـه نهـایی فراینـد تـصویرسازی است.
    در هر دو دیدگاه، دو مفهوم تصویر و اعتبار شرکت به ادراکات بیرونی شرکت اشـاره دارنـد. تـصویر بـه چهره شرکت در ذهن مشتریان می پردازد در حالیکه اعتبار به درجه اعتماد یا عدم اعتماد بـه توانـایی شرکت در پاسخگویی به انتظارات مشتریان در مورد یک ویژگی خاص اشاره دارد.
    (انگوین و لی بلانک،۲۰۰۱)بنابراین تصویر و اعتبار سازمانی نتیجـه فراینـدی تجمعـی هـستند کـه اطلاعـات پراکنـده ای را کـه مشتریان برای شکل دهی به ادراکات خود استفاده می کنند را با هم ترکیب می کند. حتی برای مشتریانی که هنوز تجربه ای از شرکت ندارند، این ادراکات ممکن است توسط سـایر منـابع اطلاعاتی نظیر تبلیغات و یا پیشنهادات دهان به دهان شکل گیرند.
    گری و بالمر (۱۹۹۸) معتقدند تصویر سازمانی، تصویری است که بلافاصله پس از به خـاطر آوردن یک سازمان در ذهن مخاطبین نقش می بندد.از طرف دیگر، اعتبـار شـرکت قـضاوتی ارزشی درباره ویژگی های شرکت است. اعتبار سازمانی در طی زمان و در نتیجه عملکرد مناسب و ارتباطات اثر بخش تکامل می یابد؛ در حالی که تصویر سازمانی از طریق برنامه های ارتباطی مناسب با سرعت بیشتری شکل می گیرد.
    فومبرن و ون ریل (۱۹۹۷)، تصویر و هویت را زیر مجموعه اعتبار می دانند. از نقطه نظر آن ها، تـصویرو هویت مولفه های اساسی اعتبار هستند. در نگرش آن ها هویت به ادراک کارکنان و مدیران – افراد درون سازمانی- از شرکت باز می گردد. در مقابل، تصویر به ادراک مشاهده گران خارجی از شرکت اشاره دارد.
    اما اعتبار نتیجه خالص تحمیع ادراکات مذکور است. در واقع اعتبار سازمانی وضـعیت نـسبی درونـی وبیرونی سازمان را از دید ذینفعان می سنجد.
    در مقابل وی (۲۰۰۲) معتقد است که تصویر زیر مجموعه اعتبار است. اعتبار به ایجاد تصویر سـازمانی کمک می کند.(به نقل از بارنت و همکاران ،۲۰۰۶)
    بارنت و همکاران (۲۰۰۶) چارچوب زیر را جهت تفکیک مفاهیم هویت، تـصویر، اعتبـار و اعتبـارسرمایه ارائه داده اند.

    شکل ۲- ۷- رابطه اعتبار سازمانی با تصویر سازمانی منبع: (بارنت جرمیر و لافرتی ،۲۰۰۶)
    ۲-۲- ۶-۲-۳- فرایند شکل گیری اعتبار
    ساختن اعتبار یک شرکت مستلزم تعاملات خوب در طی زمان است؛ در حالیکه آسیب رساندن بـه آنبه سادگی و از طریق بروز نشان های مختلط (خوب وبد ) به بازار و یا اقدامات بد مربوط به یک گروه صورت می پذیرد.
    (انگوین و لی بلانک،۲۰۰۱)ماهیت اعتبار یک شرکت به نتایج ادراکات ناشی از اقدامات آن شرکت در زمان خود وابسته است. اگـرشرکتی مکررا در عمل به تعهدات خود موفق باشد؛ مسلماً دارای اعتبار مطلوبی خواهد بود و بالعکـس شکست یک شرکت در عمل کردن به مقاصد بیان شده ، منجر به شکل گیـری اعتبـار منفـی خواهـدشد.
    (آبرات و موفوکنگ،۲۰۰۱)چندین عامل بر اعتبار سازمانی اثرگذار هستند. این چند عامـل عبارتنـد از: چشم انداز؛ سیاستهای رسمی کشور، استراتژی و ساختار؛ فرهنگ سازمانی، شبکه نامرئی؛ ارتباطات (آنچه کـه یـک سـازمان اظهار می کند و انجام می دهد)؛ هویت سازمانی(آنچه که مشتریان می بینند همان چیزی اسـت که درک می کنند)؛ کشور، صنعت و تصور از برند.
    ۲-۲- ۶-۳- محیط فیزیکی
    محیط فیزیکی در این تحقیق به ویژگیهای ملموس فیزیکی اشـاره دارد کـه بـر شـکل گیـری تـصویرسازمانی تاثیر گذارند. این خصوصیات شامل اتمسفر، دکوراسیون، نورپردازی و مبلمان، ظاهر ساختمان و زمین اطراف آن است.
    تحقیقات پیشین در صنعت گردشگری بر روی تصویر مقصد به عنوان عاملی اثرگذار بر رفتـار تـصمیم گیری مشتری، تأکید کرده اند. از دیدگاه مدیریت جهانگردی، کارکنان حوزه خدمات و محیط فیزیکی ارائه خدمات، دو عنصر مهم در موفقیت فرایند ارائه خدمات هستند. آن ها به جذب گروه های هـدف وتعریف تصویر سازمانی کمک می کنند. این برخورد اولین تصویر جهانگردان با یـک سـازمان را شـکل می دهد که ممکن است تأثیر بسزایی بر روی رفتار خرید آن ها بگذارد. (انگوین،۲۰۰۶)
    تصویر درباره گردشگری
    ون هیردن وپوث (۱۹۹۵) بیان می کنند که نام سازمانی خوب شناخته شده، لوگوی سازمانی متمایز وبه خصوص ساختمان های جذاب و زیبا و رنگهای جذاب سازمانی مهمترین عـواملی هـستند کـه بـه شکل گیری تصویر سازمانی مطلوب کمک می کنند. آن ها معتقدند که رفتار سازمانی و هویت بـصری سازمان منجر به شکل گیری تصویر سازمانی می شوند.
    (انگوین و لی بلانک،۱۹۹۸)نشانه های محیط فیزیکی از ابزارهای انتقال تصویر و هدف شرکت هستند. عوامل فیزیکی اثـری قابـل ملاحظه بر روی انگیزه کارکنان و کیفیت ارائه خدمات دارد.
    از آنجا که تولید و مصرف خدمات همواره بصورت همزمان و در محیط فیزیکـی سـازمان ارائـه دهنـده خدمات اتفاق می افتد؛ توانایی عناصر محیطی در ایجاد و انتقال تصویر سازمانی اهمیت وافری دارد. محیط فیزیکی شامل سه جزءاست: شرایط پیرامون، طرح فضاو دکوراسیون و علائم راهنما. شرایط پیرامون شامل عناصر متفاوتی نظیر رنگ، نور، دما، صدا، بو و موسیقی است که همگی بـر روی حواس پنج گانه مشتریان اثر دارندو این حواس بر روی ادراک مشتری تأثیر گذارند.
    (انگوین،۲۰۰۶)در گذشته، محیط فیزیکی به اندازه قیمت و تبلیغات در تعیین سیاست های شرکت و یا سازمان، موردتوجه قرار نمی گرفت اما تحقیقات کنونی بر نقش مهم فیزیکی را در فرایند مدیریت تـصویر سـازمانی تأکید می کنند.
    از دیدگاه مشتریان، عکس العمل نسبت به محیط فیزیکی می تواند در سه سـطح طبقـه بنـدی شـود:
    شناختی ، فیزیولوژیکی (زیستی) و احساسی.

     

    دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir

     

    در سطح شناختی، مشتری نشان های غیر زبانی را مورد ملاحظه قرار می دهد که ماهیـت خـدمات وارزش اعتبار ارائه دهنده خدمات را انتقال می دهند. به عنوان مثال زمانی که یک مشتری برای اولـین بار به یک آژانس مسافرتی مراجعه می کند، کیفیـت دکوراسـیون و مبلمـان ممکن اسـت بـه عنـوان شاخص های موفقیت در ذهن او تداعی شوند.

    عکس العمل فیزیولوژیک (زیستی)، نتیجه شـرایط پیرامـون در موقعیـت کنـونی سـازمان اسـت. ایـن شرایط ممکن است برای مشتری احساس راحتی یا ناراحتی ایجاد کند و بر تصمیم وی مبنی بر ادامـه یا قطع استفاده از خدمات اثر گذارد. بنابراین شرایط پیرامون بر نگرش و رفتارهای مشتریان نسبت به ارائه دهنده خدمات اثر گذارند.

    (انگوین،۲۰۰۶) در نهایت محیط فیزیکی ممکن است منجر به بروز عکس العمل احساسی شـده که بـر نگرش ها ورفتارها اثر گذارند. زمانی که ادراک از کارکنان حوزه خدمات و محیط فیزیکی ارائـه خـدمات مطلـوب می باشد ادراک از تصویر سازمانی نیز مطلوب خواهد بود.

    ۲-۲-۶-۴- کارکنان مرتبط با مشتری
    (کلر،۲۰۰۸،۱۵) یکی از مشکلات عمده در زمینه بازاریابی خدمات این است کـه خـدمات مـاهیتی نـاملموس داشـته وبنابراین کیفیت آن ها با تغییر فرد یا افراد ارائه دهنده خدمات ،تغییر می کند.
    در ادبیات بازاریابی به وفور به اهمیت نقش کارکنان حیطه خدمات اشاره شده است. در واقـع عملیـات کارکنان حوزه خدمات تأثیر بسزایی بر روی ادراکات مشتریان از خدمات دارد. نقش ایـن کارکنـان دوبعدی است و شامل دریافت اطلاعات از مشتری و ارائه خدمات به وی می باشد. کارکنان صفی به علت موقعیت راهبردی خود، اطلاعات مختلفی در مورد ارائه خدمات و رویه هـای آن از مـشتریان دریافـتمی دارند . این اطلاعات برای مدیریت در راستای بهبود کیفیت خدمات حائز اهیمت اسـت. پرسـنل درارتباط با مشتری به علت داشتن ارتباط مستقیم با مشتریان و داشتن اطلاعات در زمینه فراینـد ارائـه خدمات، منبع اطلاعاتی مهمی برای سازمان به شمار می روند.
    به علاوه آن ها از نظر بازاریابی نیز نقش مهمی دارند زیرا به عنوان نمایندگان سازمان به شمار رفتـه وبر روابط با مشتری اثر گذارند.کارکنان حیطه خدمات گاهی به عنوان بازاریابان پـاره وقـت تلقـی مـیشوند زیرا آن ها فعالیت های مربوط به بازاریابی را بدون تعلق به واحدهای بازاریابی یا فروش انجـام مـی دهند.
    در واقع آن ها آموزش می بینند که چطور انتظارات مشتریان را رفع کنند و از منافع سـازمان حمایـت به عمل آورند. این کارکنان به طور همزمان عضو سازمان و بخشی از تجربه مشتری هستند بنابراین درموقعیتی تعارض آمیز میان انگیزه های مشتریان و اهداف سازمان قرار مـی گیرنـد.
    (انگوین،۲۰۰۶) چنـین تعارضـاتی ممکن است منجر به ایجاد استرس در هنگام انجام وظایف آن ها شود. بنابراین رضایت شغلی کارکنان امری حیاتی است و با تعهد سازمانی که منجر به تلاش بیشتر می شود در ارتباط است. رضایت شغلی و افتخار به سازمان منجر به افزایش بروز رفتار مثبت در کارکنان می شود. مقوله تصویر سازمانی در زمینه شرکت های تولیدی و خرده فروشی ها به طور گسترده مـورد مطالعـه قرار گرفته است؛ اما ارزیابی تصویر سازمانی در حوزه خدمات، به علت ماهیت ناملموس خدمات، امـری چالش برانگیز می باشد.

    رابطه بین اخلاق، رضایت شغلی و تعهدسازمانی با ترک خدمت حسابرسان

    (انگوین و لی بلانک،۱۹۹۸)تصویر، سازه ای است که در هر بار که مشتری ،خدمات را تجربه می کند؛ مورد بازنگری قرار می گیردو به روز می شود.عملکرد پرسنل در ارتباط با مشتری بیانگر سطح کیفیت ارائـه شـده توسـط شـرکت خدماتی است و بر تصویر سازمانی اثرگذار است.
    در برخی خدمات ، نظیر خدمات هتل ها، آژانس ها مـسافرتی، بانکهـا، شـرکت هـای بیمـه وخـدمات آموزشی و تخصصی، کالای ملموس وجود ندارند؛ لذا کارکنان بخش خدمات و محیط فیزیکی بـر روی ادراک مشتریان از تصویر سازمانی اثر می گذارند.
    (انگوین،۲۰۰۶) البته این امر بدین معنا نیست که سایر عوامل نظیر نام شرکت، پیشنهادات دهان به دهان و راهبرد ارتباطات، اثری بر ادراک مشتری قبل از برقراری ارتباط با سازمان ندارند.
    پرسنل در ارتباط با مشتری و محیط فیزیکی عواملی مهم در تشریح تصویر سازمانی هستند و مدیریت بایستی عوامل محیطی را که خدمات در آن ارائه می شوند را کنترل کند و پرسنل را متقاعد کنـد کـه توجه به کیفیت بخشی از وظیفه و شغل آنان است.
    (لـی بلانک و انگوین،۱۹۹۶)نکته مهم اینست که مشتری- بر طبق این عناصر- سطح خاصی از انتظارات عملکردی را دارد که اگـرمؤسسه مالی آن ها را در سطحی مناسب ارضا ننماید، ادراک از تصویر تأثیری منفی مـی پـذیرد.
    (هچ و شولتز[۲۵]،۱۹۹۷)تصویر سازمانی از تعاملات روزمره میان اعضای سازمان و مخاطبیان خـارجی متـأثر اسـت. بـه عـلاوه تصویر شکل یافته در ذهن یک گروه خاص از مخاطبین خارجی می توانـد تحـت تـأثیر مقاصـد سـایر بازیگران نظیر گروه های دیگر قرار گیرد. (ون هیـردن وپوث،۱۹۹۵) خصیصه های رفتاری در ایجاد تصویر سازمانی اهمیت بسیاری دارند. بنابراین مـدیریت بایـستی زمـان بیشتری را صـرف مـدیریت ابعـادی نظیـر خـدمات مـشتریان و روابـط عمـومی کنـد.
    در این راستا تلاش های بازاریابی درونی بایستی بر روی متقاعد ساختن پرسنل تمرکز کند زیرا تصویرسازی بخشی از شغل آن هاست و تمامی پرسنل بایستی در تبعیت از استانداردهای کیفیتی کوشا باشند چرا که مشتریان تمامی وجوه سازمان را طی زمان ارائه خدمات تجربه می کنند.
    (لی بلانک و انگوین،۱۹۹۶)بنابراین پرسنل ارتباطی و نشانه های ملموس محیط فیزیکـی کـه خـدمات در آن ارائـه مـی شـوند ازعوامل برجسته در شکل گیری تصویر به شمار می روند. به علاوه نحوه روابط حـین ارائـه خـدمات؛ درمرکز ارزیابی مشتریان از کیفیت خدمات دریافت شده قرار می گیرد و بر روی تصویر ادراک شـده اثـرمی گذارندتعریف محقق از ویژگی های پرسنل در ارتباط با مشتری شامل ویژگیهایی نظیر رفتاردوستانه و رفتارمناسب، ظاهر آراسته، توجه به مشتری و شایستگی آنها می باشد.
    ۲-۲- ۶-۵- ارتباطات سازمانی
    (کلر،۲۰۰۸، ۲۶۴)ارتباطات سازمانی به مجموعه ای از برنامه ها اطلاق می شود که به منظور حفظ یـا ارتقـاء تـصویر شرکت و یا محصولات آن به کار می روند.
    (بارنارد، ۱۹۳۸)ارتباطات سازمانی عامل مهمی در سازمان بوده و بخش های مختلف سازمان را به هم مرتبط و متصل می کند . ارتباطات بخش وسیعی از رفتارهای افراد را سازمان شامل می شود و ابزاری برای شکل دادن به وظایف اصلی مدیریت سازمان است.
    (تنـگ فـت، وی، یـوان و سـوآن،۲۰۰۰)بسیاری از سازمان ها نیز زمان و منابع بسیاری را صرف ایجاد تصویری قوی از کسب و کـار خـود مـی نمایند. میلیون ها دلار خرج تبلیغات محصولات و خدمات می شود تا برندی قوی و تأثیر گذار بوجـود آید. برخی دیگر از شرکت ها و یا سازمان ها نیز از فعالیت های خیرخواهانه پشتیبانی کرده تـا تـصویری مطلوب از مسئولیت اجتماعی سازمان در اذهان عمـوم ایجـاد گـردد.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    ( ایراندوسـت صانعی،۱۳۸۴)تبلیغات به مجموعه فعالیت هایی اتلاق می شود که توسط آن ها پیام های سمعی و بصری به منظـورآگاهی رسانی و تحت تاثیر قرار دادن مردم در خصوص کالاها،خدمات،ایده ها،نهاد هـا و حتـی افـراد وفعالیت ها به طور عمومی منتشر و یا توزیع می گردد.فعالیت های تبلیغاتی شامل انتشار پیام از طریق رسـانه های جمعی(رادیو، تلویزیون، روزنامه، مجلات و شـبکه اینترنت )و تابلوهای فضای آزاد، بروشورها، پوسترها،تصاویر روی وسایل نقلیـه عمـومی مثل اتوبوس ها می باشد
    (کلر، ۲۰۰۸، ۲۳۱)کلر معتقد است که محیط رسانه ها در سال های اخیر تغییرات عمده ای کرده است.این بدین معناست که امروزه رسانه های سنتی تبلیغات نظیر تلویزیون،رادیو،مجلات و روزنامه ها درحال ازدست دادن سیطره خود بر مشتریان هستندکه این امر به دلیل رشد فزاینده اینترنت است.
    ۲-۲- ۶-۵-۱- مدل های ارتباطات سازمانی

     

     

    مدل گـری و بـالمر

    اولین مدل بیان شده در این پژوهش، مدل ارائه شـده توسـط گـری و بـالمر (۱۹۹۸) متـشکل از عناصـر اساسـی هویـت سـازمانی، ارتباطات، تصویر و اعتبار است. آن ها به دنبـال روابـط میـان ایـن اجـزاء هـستند و بـه اهمیـت دریافت بازخورد و انجام اقدامات اصلاحی اشاره می کنند. ستاده این فرایند مـی توانـد مزیـت رقـابتی باشد. مدل ارائه شده توسط گری و بالمر (۱۹۹۸) به شکل زیر است.

    شکل ۲- ۸- مدل ارائه شده توسط گری و بالمر (۱۹۹۸)
    در مدیریت هویت سازمانی، بازخورد امری ضروری بشمار رفته و بدون آن مدیران اجرایی سازمان به طور کورکورانه ای عمل خواهند کرد؛ زیرا غالباً آن هـا جهـت اتخـاذ تـصمیمات مناسب نیاز به اطلاعات دقیقی از ادراکات ذینفعان دارند.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 05:23:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم