با بررسی سوابق مشخص می شود تا اواسط دهه ۱۹۷۰،در کشورهای توسعه یافته بسیاری در مورد اهمیت تربیت دبیر تردید داشتند.
بانک جهانی، برای بررسی بیشتر این مساله تحقیقات مربوط به ارتباط بین کیفیت تربیت معلم و عملکرد دانش آموزان را مورد بازنگری قرارداد. در این بازنگری تحقیقات نشان داد که تجربه کشورهای در حال توسعه این تردید را تایید نمی کند و چنین نتیجه گرفته شد که معلمان تربیت شده تغییراتی ایجاد می­ کنند و به ویژه این صلاحیت تجربه و مقدار آموزش و دانش معلم به طور مثبت با عملکرد آموزشی و دانش آموزان در ارتباط است. (کیامنش، ۱۳۸۵، ص۳۹۵)
در خصوص اهمیت صلاحیت حرفه ای معلم در فرایند تدریس، یک سازمان آموزش حرفه­ای چنین بیان داشته است:
نیازهای اساسی درتدریس حرفه­ای، موارد نسبتاً روشنی هستند. هرمعلم باید در علوم و علوم انسانی زمینه داشته باشد. علاوه برآن ،تخصص در زمینه موضوع تدریس، دانستن مهارت­ هایی که می­باید پرورش یابند و آگاهی درباره ترتیبات برنامه های تحصیلی و مواد آموزشی مناسب که محتوای برنامه را شکل می­ دهند و متبلور می سازند از دیگر شرایط لازم برای یک معلم ماهر است. همچنین می­توان دانش معلم درباره روش­های کلی تدریس و روش­های خاص تدریس هر موضوع درسی و نیز ارزیابی از آموخته­های دانش آموزان و سرانجام مهارت در شناخت دانش ­آموزان و گسترش دانش انسانی را بعنوان سایر شرایط ضروری تدریس حرفه ای برشمرد. (هومن [۳]، ۱۳۷۴،ص۳۰).

۱-۳-هدف اصلی
بررسی میزان صلاحیت حرفه ای دبیران مقطع متوسطه شهر کرمان.
اهداف فرعی
۱- مقایسه صلاحیت های حرفه­ای دبیران مقطع متوسطه دولتی و غیر دولتی شهر کرمان.
۲- مقایسه صلاحیت­های حرفه­ای دبیران مقطع متوسطه زن و مرد شهر کرمان.
۳- رابطه­ صلاحیت­های حرفه­ای دبیران مقطع متوسطه با مدرک تحصیلی.
۱-۴-سوال اصلی
میزان صلاحیت حرفه ای دبیران مقطع متوسطه شهرکرمان درچه حد است ؟
سوالات فرعی
۱-آیا بین صلاحیت حرفه ای دبیران مقطع متوسطه دولتی وغیردولتی شهرکرمان تفاوتی وجوددارد؟
۲-آیابین صلاحیت حرفه ای دبیران مقطع متوسطه زن ومردشهرکرمان تفاوتی وجوددارد؟
۳-آیابین صلاحیت حرفه ای ومدرک تحصیلی دبیران رابطه معنی داری وجوددارد؟

۱-۵- اهمیت وضرورت تحقیق:
سازمان­های اداری،صنعتی و آموزشی در جوامع آموزشی از ارکان مهم توسعه اقتصادی و فرهنگی می­باشند آنها برای تحقق اهداف خود از فرایندهای برنامه ­ریزی و سازماندهی استفاده می­ کنند. در فرایند برنامه ­ریزی، سازمان با ترسیم اهداف، تعیین منابع، امکانات، تشخیص نیازها، مسائل و محدودیت­های احتمالی اقداماتی را برای رسیدن به مقاصد خود پیش بینی می­ کند همچنین در فرایند سازماندهی منابع (انسانی و مالی) وظائف و اقدامات هر بخش برای تحقق اهداف تعیین می­گردد. آن چه این دو فرایند مهم سازمانی را به هم پیوند می­دهد اهداف سازمان، تشخیص نیازها و تعیین اولویت­هاست. با توجه به نقش تعیین کننده منابع انسانی در سازمان شناخت ویژگی­های او در بر عهده گرفتن وظائف شغلی نیز هدایت فعالیت­ها توسط وی برای تحقق اهداف امری ضروری است. افراد با ویژگی­های مختلف و متنوع وارد محیط سازمان می­شوند. برخی از این ویژگی­ها ذاتی(علایق استعدادها نگرش­ها احساسات عواطف ادراکات) و برخی دیگر اکتسابی اند (دانش مهارت ­ها و تجربیات) تعامل این خصوصیات است که شخصیت افرادرا شکل می­دهد و آنها را حائز شغل یا پذیرش نقشهای سازمانی می کند. (عمادزاده ، هاشمیان، ،۱۳۸۷،ص ۱۲۷)
عکس مرتبط با اقتصاد
اقتصاد­دانان و جامعه­شناسان، همگان این واقعیت را پذیرفته­اند که تنها عاملی که سرانجام جهت و سرعت آهنگ رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی هر کشوری را تعیین می­ کند منابع انسانی آن جامعه است نه سرمایه ­های فیزیکی و یا منابع طبیعی و مادی آن. بنابراین شرط اساسی شکوفایی و بالندگی هر جامعه در توسعه سرمایه ­های انسانی و تربیت آنها نهفته است. توسعه سرمایه انسانی که از راه آموزش افراد فراهم می­ شود موجب خواهد شد که انتقال تکنولوژی و پیشرفت صنعتی به آسانی صورت پذیرد.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
آموزش و پرورش نقش عظیمی از وظیفه تربیت منابع انسانی را به عهده دارد. فضا و امکانات، محتوا،متون آموزشی وروش­های آموزش بر عهده او گذاشته شده است و بیش از پیش معلمان را در نظام آموزش و پرورش با اهمیت نموده است. (شریعتمداری، ،۱۳۷۲ص ۹۳)
معلم امروز تنها عهده­دار تدریس مواد درسی نیست. او،علاوه بر آگاهی از محتوای درس باید از روانشناسی تربیتی، برنامه ­ریزی درسی، سنجش و اندازه گیری نیزآگاه باشد و به قول اچ کلارک[۴]، معلم واقعی امروز کسی است که در سه رکن تدریس یعنی شناخت دانش آموزان، محتوای درس و روش تدریس کارآمد باشد. سه محور مذکور باید در کنار هم در نظر گرفته شود بعبارت دیگر این سه مهارت و توانایی لازم و ملزومند در شرایط کنونی این صلاحیت­ها با داشتن ویژگیهایی چون تحصیلات عالی، تجربه آموزشی، رشته تحصیلی متناسب با محتوای تدریس کارآموزی (بدو و ضمن خدمت)، مهارت­ های تدریس و آشنایی با روانشناسی تربیتی در افراد بوجود می­آیند .
به هرحال، اهمیت و نقش معلم و پیچیدگی کار تدریس تا آنجاست که داشتن مدرک تحصیلی نمی ­تواند مجوز ورود افراد به شغل معلمی باشد بلکه وجود صفات و ویژگی­های متعدد را در افراد بررسی می­ کنند تا پس از حصول اطمینان از وجود صفات و ویژگی­های مورد نظر افراد آنها را برای معلمی و تدریس انتخاب کنند.
معیارهای زیر از جمله مواردی است که امروزه کشورهای پیشرفته برای انتخاب معلم مد نظر قرار می­ دهند داشتن تجربه کار در آموزش و پرورش، توانایی برای مشارکت دانش آموزان در یادگیری، توانایی برای اجرای عملکردهایی که لازمه شغل معلمی است، داشتن مهارت­ هایی که مربوط به تدریس است، داشتن دانش­هایی که مربوط به تدریس درس مورد نظر است و داشتن هوش و توانایی آکادمیک.
نتیجه تصویری برای موضوع هوش
درخصوص لزوم برخورداری معلم از صلاحیت حرفه­ای برخی معتقدند:
وظیفه معلم در درجه اول عالم بودن در رشته تدریس است، البته هر عالمی نمی ­تواند معلم خوبی باشد در کنار این سفارشات تأکیدات فراوانی هم نسبت به لزوم فراگیری شیوه ­های تدریس شده است.
ریمون لاله[۵] می­گوید: قدرت تدریس فقط با آگاهی از موادی که باید تدریس شود بدست نمی­آید. داشتن این آگاهی ها شرط لازم اما کافی نیست. لذا معلمان باید در رابطه با حرفه معلمی مهارت­ های لازم هم را کسب نمایند همچنین کنانت[۶] معتقد است در حالی که معلم باید در زمینه آنچه که تدریس می­ کند متخصص باشد لازم است مهارت­ های تربیتی را هم بیاموزد. و برای تحقق این امر باید به معلمان واجد صلاحیت گواهینامه تدریس داده شود و افرادی که گواهینامه تدریس ندارند نباید بکار معلمی گمارده شوند.
از جمله دلایل توجه بیشتر به بررسی صلاحیت حرفه­ای دبیران دوره متوسطه، اهمیتی است که این دوره در میان سایر دوره های تحصیلی دارد. این اهمیت از یک سو به نقش مهم دوره جوانی و نوجوانی فراگیران، و از سوی دیگر به انتظارات جامعه از این دوره تحصیلی مربوط می­ شود. بنابراین آموزش متوسطه باید وظایفی را بر عهده گیرد تا این خواسته ­ها را تامین کند. (علیزاده، ۱۳۷۱، ص۱۴۷)
لوکاس[۷] در کتاب مبانی تعلیم و تربیت وظایف حرفه­ای مدارس متوسطه را به شرح زیر بیان داشته است :
۱ـ آماده کردن فارغ التحصیلان مدرسه متوسطه از لحاظ کسب مهارت­ های لازم حرفه­ای.
۲ـ فراهم کردن تجربیات لازم برای شاگردانی که پیش از فارغ التحصیل شدن مدرسه را ترک می­نمایند.
۳ـ آماده کردن شاگردان برای شرکت در آموزش­های حرفه­ای بعد از دبیرستان.
۴ـ آموزش حرفه­ای را به جای آموزش سنتی قرار دادن.
با توجه به نقش منابع انسانی در تحقق اهداف سازمان­ها،تاثیر انکار ناپذیر معلمان کارآزموده و توانا در فرایند آموزش و تدریس و نیز نقش تعیین کننده دوره متوسطه در نظام آموزشی کشور انتظار می­رود سیاست­گذاران تعلیم و تربیت (بویژه دوره متوسطه) نسبت به شناخت و ترسیم دقیق وضعیت شغل آموزشی و حرفه­ای دبیران این دوره همت گمارند تا از این طریق مقدمات ایجاد یک نظام مدیریت انسانی کار آمد را فراهم آورند. بنابراین قبل از هرگونه تصمیم و برنامه ­ریزی برای استقرار چنین نظامی شناخت صلاحیت حرفه­ای موجود دبیران و بررسی میزان و مطابقت صلاحیت با شاخصهای تعیین شده ضروری بنظر می رسد. (هومن ۱۳۷۴ص ۱۲۷)
۱-۶- تعریف عملیاتی اصطلاحات:
صلاحیت: میزان شایستگی تخصصی، نظرها و گرایش ها و معرفت فرد که بطور کلی شغل او را مشخص می کند. (شعاری نژاد، ۱۳۷۵، ص ۷۰۰)
حرفه: این واژه در فرهنگ علوم رفتاری به عنوان هر پیشه یا شغلی که مستلزم تربیت و آمادگی طولانی و تخصصی است. (همان)
معلم: فردی که به موجب قانون عمومی آموزش و پرورش بر اساس میزان تحصیلات، تجربه، آمادگی حرفه­ای وتوانایی­های تدریس به استخدام آموزش و پرورش درآمده باشد. (ملکی، ۱۳۸۷، ص ۲۸).
تعریف عملیاتی: منظور از صلاحیت حرفه­ای در این طرح میزان شایستگی فرد برای تصدی مسئولیت دبیری در آموزش و پرورش است که این شایستگی عمدتأ از طریق آموزش و تجربه بدست می آید. بنابراین :
عوامل تعیین کننده صلاحیت حرفه­ای دبیران در این تحقیق عبارتند از:
مدرک تحصیلی ،گرایش تحصیلی ،سابقه تدریس،گذراندن دوره های ضمن خدمت عمومی وتخصصی، میزان تناسب رشته تحصیلی با درس مورد تدریس، تسلط به محتوای درس، انتقال و تفهیم موضوع درسی به دانش آموزان، بکارگیری روش های متنوع درسی، خلاقیت و نوآوری در تدریس، استفاده از تکنولوژی و دانش روز، استفاده از وسائل کمک آموزشی، آموزش مداوم و دانش افزایی و اعتلای معلومات، تهیه و تنظیم طرح درس و استفاده از آن در کلاس، جدیت و پیگیری در فرایند یاددهی – یادگیری، استفاده از روش های (کمی و کیفی) ارزشیابی تحصیلی.
مهارت دربررسی تکالیف و فعالیت­های دانش آموزان، مدیریت کلاس، توجه به فعالیت­های فردی و لحاظ کردن آن در تدریس، ایجاد انگیزه و تشویق و ترغیب دانش آموزان، ارتباط مؤثر و مفید با دانش آموزان.
فصل دوم

ادبیات تحقیق
۲-۱دیدگاهای دانشمندان درباره صلاحیت حرفه ای
به اعتقادبوریچ[۸] (۱۹۷۷،ص،۶و۷)برای کسب نتایج مطلوب بایدسه نوع صلاحیت درمعلمان وجودداشته باشد:
شایستگیهای علمی که منظوردیدگاه های شناختی معلم است.
شایستگی های عملکردی که منظورتوانائی های معلم درتدریس است.
شایستگی های نتیجه ای که به رفتارهای دانش آموزی که شواهدی برای اثربخشی تدریس است توجه دارد.به اعتقادوی شایستگی علمی ،عملکردی ونتیجه ای بایدبعنوان رفتارهای مرتبط باهم بطورمتوالی درنظرگرفته شود.
لیونیک استون[۹](۱۸۷۰،ص،۵۰)می گوید:تعلیم وتربیت همان برخوردوتماس افکاراست.حرارت وشیفتگی معلم درباره درس وپیشرفت دانش آموزان است که برخورددرخشان فکروشخصیت معلم وودانش آموزان راتولیدمی کند.مجموع این اعمال ورفتاراست که صلاحیت حرفه ای معلمان رارقم می زند.
۲-۲- صلاحیت حرفه­ای در آموزش و پرورش
در چند سال گذشته دگرگونی­های سریع در ارزش­ها و آداب و رسوم و تعبیر و تغییر کلمه­ها با توجه به هدف­ها، انگیزه­ها و گاهی اغراض شخصی باعث شده است تا کلمه ها مفهوم اصلی خود را از دست بدهند. کلمه حرفه­ای نیز از این کلمه­ها است. مقصود از معلم حرفه­ای، فردی است که مهارت­ های ویژه­ای را کسب کرده و در همان حال از دانش عملی و نظری که افراد عادی فاقد آنند برخوردار باشد. همین مهارت ­ها و دانش ویژه است که وی را قادر می سازد کار­آیی بهتری داشته باشد و در موقعیت­های دشوار که کنترل وضعیت از حد توانایی­های یک فرد مبتدی یا فردی تازه کار خارج است موفق باشد. فرق یک معلم حرفه­ای و یک معلم تازه آزموده همچون فرق بین یک ماما و یک پزشک مخصوص زایمان است. یک ماما که تجربه زیادی در کار خود اندوخته است در بیشتر موارد کار خود موفق است اما زمانی که مشکلی جدید در پیش رو دارد تنها یک پزشک مخصوص زایمان است که هم مهارت کافی در طرز عمل و هم دارای دانش نظری است، قادر به انجام است. شاید مثالی که هاردی[۱۰] برودی در نطق خود در گردهمایی انجمن مراکز تربیت معلم آمریکا در سال۱۹۶۷ درباره فرق بین یک معلم حرفه­ای و یک معلم کارآزموده ذکر کرده است برای منظور مناسب­تر باشد.
برودی در مثال خود سه معلم را که همگی در کارشان موفق بودند مقایسه کرد. از این سه معلم، معلم اول به خاطر داشتن شم تدریس در کار خود موفق بود، معلم دوم از قاعده پیروی می­کرد یعنی اینکه در این مرحله باید این موضوع را گفت و در مرحله بعد موضوع دیگر. معلم سوم بر اساس دانش نظری خود تدریس می کرد. وی تنها معلمی بود که آگاهانه تدریس می­کرد. در این مثال معلم سوم که می دانست چه را تدریس می کند یک معلم حرفه­ای بود. معلم دوم که با چشم بسته تنها از روی قاعده تدریس می کرد یک بازیگر بود و موفقیت معلم اول که تنها بر پایه انگیزه درونی خود تدریس می کرد یک معجزه بود.
همان گونه که اشاره شد، معلم واقعی کسی است که بطور حقیقی در کار خود کفایت داشته باشدوی در سه رکن تدریس یعنی شناختن دانش آموزان، موضوع، و روش تدریس به خوبی کارآمد است. او بر روش­ها و شیوه ­های تدریس مسلط است و با توجه به وضعیت و نوع کلاس ماهرانه روش مناسب را برای تدریس در آن کلاس در پیش می­گیرد. او خوب می داند دانش آموزان را چگونه به کار بکشد و برنامه درسی را با نیازها و توانایی های آنان تطبیق دهد.
برای آشنایی با رموز کار در حرفه تدریس، تنها نباید به نظریه­ای خاص یا روش تدریس ویژه­ای اکتفا کرد معلمان به منظور کسب تخصص بیشتر طرق مختلفی را انتخاب می­ کنند مثلا می­توان از فعالیت­هایی چون تحصیلات دوره فوق لیسانس به بالا، فعالیت­های کارگاهی، مطالعه شخصی و مستقل، کار گروهی با برنامه دوره تحصیلی، تحقیقات علمی و کنفرانس­های تخصصی نام برد. نکته اساسی اینجاست که همه فعالیت­های فوق، در جهت بهبود صلاحیت و اخلاق آموزشی عمل می کنند
۲-۳ اهمیت آموزش منابع انسانی
آموزش، یکی از پیچیده ترین وظایف در اداره امور هر سازمان و به ویژه در مدیریت منابع انسانی است. پس از نظام (استخدام)، نظام بهسازی و بکارگیری مناسب منابع انسانی آن سازمان قرار دارد که شامل آموزش و پرورش منابع انسانی است. در حقیقت، آموزش از مهمترین اقدامات و برنامه ­های هر سازمان است. نظام آموزشی، تکمیل کننده نظام استخدامی بشمار می­رود و باعث شکوفا شدن توانمندی و قابلیت­های بالقوه و در نتیجه استفاده بهتر از منابع انسانی موجود می­ شود و در مجموع، موفقیت­های آتی سازمان را تضمین و تحکیم می­ کند.
عکس مرتبط با منابع انسانی
۲-۴آموزش کارکنان
اصولاً می­توان آموزش را جریانی دانست که افراد طی آن آگاهی­ها، و مهارت ­ها، طرز تلقی­ها و گرایش مناسب را برای ایفای نقش معین و در جهت تحقق خاصی قرار می­گیرند و به کمک آموزش، قدرت درک و تجزیه و تحلیل و شناخت افراد افزایش پیدا می­ کند. فرایند آموزش شامل محتوا، جهت­گیری­ها و تاکیدهای خاصی است. طی این فرایند معلومات و مهارت ­ها در ذهن فرد جایگزین شده و با آگاهی­های قبلی او تلفیق می­ شود و در نتیجه در رفتار و بینش فرد تغییراتی بوجود می­آید. آموزش صحیح حرفه­ای و شغلی سبب افزایش بازدهی در شغل فرد و نیز آمادگی برای قبول مسئولیت­های بعدی در او می­ شود و سرانجام باعث بهبود امور سازمان و اعتلای اثر بخشی خواهد شد.
با مروری بر تجربه سازمان­های امروزی این امر مشخص خواهد شد که آموزش توانسته است به عنوان یکی از مطمئن ترین وسائل به بهبود کیفیت و عملکرد امور سازمان و حل مسائل آن کمک کند. البته آموزش به تنهایی قادر به حل همه نابسامانی­ها و مشکلات سازمان نخواهدبود. لیکن بدون تردید یکی از موثرترین تدابیر برای انجام امور و تسهیل کننده ماموریت­های زمان محسوب می شود.
۲-۵ اهمیت نقش منابع انسانی درنظام آموزشی
هر نظام اعم از (آموزشی و غیر آموزشی) دارای سه بخش عمده درونداد، فرایند و برونداد است در نظام­های اجتماعی منابع انسانی مهمترین عنصر هر یک از بخش­های نظام محسوب می­شوند. در نظام آموزش و پرورش، معلم از یک سو بعنوان درونداد، وارد کننده اطلاعات، بینش­ها و روش­ها است و نقش غیرقابل انکاری بر برونداد نظام ایفا می­ کند. و از سوی دیگر مسئولیت بخش عمده­ای از فرایند نظام را بعهده دارد و بنابراین تحقق اهداف نظام آموزشی تا حد زیادی مرهون تلاش­ های معلم است. معلم یک عامل غیرقابل جایگزین در روند آموزش و پرورش و در کلیه سطوح آن می­باشد و کیفیت آموزش و پرورش، ارتباط تنگاتنگی با ویژگی­های او دارد. معلم در تحقق اهداف نظام آموزشی و انجام وظائف خود زمانی موفق است که برای پذیرش امر مهم تدریس شایستگی­های لازم را کسب کرده باشد. در تامین منابع انسانی برای آموزش و پرورش دو جنبه کیفی و کمی با هم مطرح می­ شود و صرفاً رفع نیاز کمی که توجهی به کیفیت ندارد مطرح نیست. در جامعه ما، به لحاظ ازدیاد سریع جمعیت دانش آموزی، تعداد بسیاری از افراد داوطلب شغل معلمی به استخدام آموزش و پرورش در آمده اند تا ازعهده این جمعیت زیاد برآیند. استخدام غالباً با منابع مالی محدود انجام گرفته است و امکان گزینش داوطلبان شایسته همیشه امکان پذیرنبوده است. شرایط کاری معلمان در غالب موارد به علت کمبود امکانات مالی و تجهیزات آموزشی مناسب و کلاس­های پر جمعیت بدتر شده است. برآوردن نیازهای دانش آموزانی که مشکل اغلب آنها نبود یا ضعف انگیزه تحصیلی است. نیازمند معلمانی است که دارای ویژگی­هایی چون علاقمندی ،تجربه، تخصص، شایستگی تدریس و هدایت جریان یادگیری باشد.
۲-۶ ویژگی­های معلمان
یکی ازعناصری که برنامه نظام آموزشی با آن بطورمستقیم سروکارداردمعلم است .معلم، مهمترین فرددرفرایندتدریس درکلاس درس است ازاین رومدیران باید از ویژگیهای شخصی وحرفه ای معلمانی که قراراست باآنان کارکنند شناخت دقیقی داشته باشند.این شناخت به آنان کمک می کندتادرک وبینش صحیحتری نسبت به معلمان تحت نظارت خودپیداکنندو بدانندباچه کسی همکاری پیدامی کنندواودرچه سطحی ازرشدوپیشرفت حرفه ای قراردارد.شناخت مدیران ازمعلم ضرورتی سازمانی وحرفه ای است اوبایددانش ومهارتهاونگرشهاونیازهاوانتظارات معلم ومدرسه واثربخشی معلم راموردبررسی قراردهد.معلمان افرادمتخصصی محسوب می شوندکه وظیفه ای فنی راانجام می دهندوبایددرمورددانش آموزان وفرایندرشدرفتارآنان دانش واطلاعات وسیعی داشته باشند.
خلاقترین معلمان افرادی هستندکه درهمه مراحل فرایندیعنی ازمراحل تدارکاتی برنامه ریزی درسی گرفته تاتدریس فعالیت داشته باشد. زیرادرآن صورت مدرسه رانظام اجتماعی تلقی می کنندکه تجربیات یادگیری دانش آموزان رابراساس مبنای درست پیش بینی وطراحی می کنندمعلمان بایدازنظریه های برنامه درسی وتحقیقات انجام شده دراین زمینه آگاهی داشته باشند زیراکیفیت تدریس به آگاهی یاعدم آگاهی ازآن بستگی داردوبایددربرنامه ریزی درسی ازاین نظریات وتحقیقات استفاده شود.

 

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 05:04:00 ق.ظ ]