نام الگو
عناصر اساسی برنامه درسی
مک میلان
هدف: هدف مهد کودک مک میلان، حمایت از رشد جسمانی و عقلانی کودکان خردسال بود و مهدکودک در یک شکل تکوینی، یک محیط تربیتی دارای کیفیت برای کودکان فقیر فراهم می کرد و رشد ادراکی -حرکتی، مبنای مهم برای آموزش و پرورش بود. (محمدبیگی، ۱۳۸۵، ص۱۳۲)
محتوا:برنامه درسی مهد کودک مک میلان، طیفی از فعالیت های آموزشی رادر برمی گیرد. علاوه بر جنبه های نگه داری ومراقبت مانند خوردن و خوابیدن، فعالیت های یادگیری نیز به طور مشخص تعیین شده بود و براساس سن، تفاوت داشت. فعالیت هایی در زمینه یادگیری مهارت های مراقبت از خود و امورروزمره مانند بستن دکمه و بند کفش، شستن لباس و شانه کردن موها، آموزش اشکال ورنگ ها، آموزش علوم از طریق مطالعه طبیعت و ارائه دروسی درزمینه ءخواندن و نوشتن و حساب کردن، فعالیت های حرکتی و جنبشی شامل حرکاتی برای افزایش توان جسمی ودرک موسیقی برای کودکان، تربیت تخیل و اجرای نقش و فراهم کردن فرصت هایی برای آن که کودکان بتوانند به ابراز خود بپردازند. (همان)
روش: مهدکودک مک میلان بیشتر شبیه مراکز مراقبت روزانه جدید، از صبح زود تا عصر دایر بود. برنامه زمانی و جداول روزانه برای فعالیت ها تهیه نشده بود، اما دوره های زمانی معینی برای خوردن غذا وخوابیدن اختصاص داشت. همچنین برای کودکان خردسال تابلوهای اشکال و برای کودکان بزرگتر تابلوهای حروف الفبا، مربع های رنگی چوبی و چرخ های رنگی فراهم شده بود تا کودکان بتوانند به ابراز خود بپردازند. مانند شکل دادن به خمیرهای گلی وساخت و ساز با بهره گرفتن از مکعب ها و استفاده از دیگر مواد و وسایل روش اصلی آموزش در مهد کودک مک میلان، تدریس غیر رسمی بود و جلب توجه و علاقه کودکان به طبیعت و آموزش عینی نیز از دیگر جنبه های روش آموزشی این الگو بود. (همان، ص۱۳۵)
محیط یادگیری:از دیدگاه این الگو، تغذیه سالم، نظافت، هوای تمیز، ورزش و زندگی در یک محیط سالم، از الزامات اساسی برای رشد و آموزش هستند. الگوی مک میلان به ارتباط میان کودک و طبیعت تاکید داشت. بنابراین محیط را به گونه ای ساخت که کودکان بتوانند به طبیعت نزدیک باشند، در مهد کودک درخت و سبزیجات و گل و گیاهان معطر کاشته شد تاکودکان تجربیات حسی، بینایی، بویایی وچشایی داشته باشند. حیوانات اهلی و خانگی در محیط، نگه داری می شد تا مسئولیت تغذیه و مراقبت از آنها به کودکان سپرده شود. همچنین کودکان بیشتر وقت خود رادر خارج از کلاس صرف می کردندو از تمام فضای مرکز برای تربیت آنها استفاده می شد.
کارکنان:مک میلان تدریس در مهد کودک را نقشی می دانست که مراقبت وآموزش کودکان را با هم ترکیب می ساخت، مربیان، پرستار- معلم بودند و به تمام جنبه های مراقبت، بعد تربیتی داده می شد. (همان، ص۱۳۴)
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.
الگوی مونته سوری
نظام آموزشی مونته سوری یکی ازشاخص ترین، مطرح ترین ودرحال حاضر پرطرفدار ترین نظام آموزشی منطبق بر روان شناسی گشتالت است. اگرچه مدارس ومراکز مونته سوری تغییرات شگرفی نسبت به تئوری گشتالت کهلر و ورتهایمر کرده است، اما می توان گفت که بنیان این نظام آموزشی از چنین گرایشی شکل گرفته است. هرچند که درابتدا مونته سوری کار خود را آغاز کرد، شناختی از روان شناسی گشتالت نداشت. او در حین کار خودبا این دیدگاه آشنا شد و خود را بسیار به این دیدگاه نزدیک دید. (یوسفی، ۱۳۹۱، ص۹۴)
ماریا مونته سوری در ۲۱ آگوست ۱۸۷۰ میلادی در کشور ایتالیا به دنیا آمد. او فرزند یک خانواده بسیار متمول بود که از همان ابتدا فرصت های فراوانی برای رشد و بالندگی دراختیار داشت. مادر ماریا زنی تحصیل کرده و فرهنگی بود که در تربیت فرزند دخترش نهایت سعی و کوشش را انجام داد. با تمام روشنفکری مادر ماریا، پدر ماریا مردی سنتی و از تمام کارها و فعالیت های دخترش هراسناک بود. وقتی ماریا مونته سوری با حمایت مادر در دانشکده پزشکی ثبت نام کرد، پدر آشفته شد و این کار را توهین به پیشینه خانوادگی خود دانست. (همان، ص۹۵)
مونته سوری در تمام زندگی اش نقش های متعددی عهده دار شد ولی نقش او در تعلیم و تربیت جالب و شگفت انگیز بود. او به عنوان اولین زن پزشک در ایتالیا، ابتدا به کلنیک روانی دانشگاه رم راه یافت و وظیفه مراقبت از دیوانگان و بیماران روانی را برعهده گرفت. بنابراین مونته سوری توانست، با کودکان عقب مانده ذهنی که ناآگاهانه و در حقیقت بیرحمانه “کودکان ابله” نامیده می شدند، تماسی نزدیک برقرار نماید. (مفیدی، ۱۳۸۱، ص۱۰۸)
او در سال ۱۹۰۹ میلادی روش خود را در آموزش کودکان به طور رسمی اعلام کرد و گروه ها و افراد مختلف را برای بازدید از مرکز خود دعوت کرد. دیدگاه های او در آموزش کودکان همراه با اصلاحات اجتماعی بود که از دید بسیاری از دولت ها خوشایند نبود. او در سال ۱۹۴۶ به انگلستان رفت و به تکمیل تحقیقات خود پرداخت. او در سال های فراوانی سعی کردکه از مدرسه هایی که مدافع الگوی باز و یا در مقابل رفتارگراها بودند حمایت کند. مدافعین و طرف داران مونته سوری سعی کردند تا با تغییرات، روز آمد کردن و بهسازی این الگو، از روش ها و دیدگاه های مونته سوری در مراکز آموزشی خود استفاده کنند. (یوسفی، ۱۳۹۱، ص۹۹)
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
هم اکنون در آمریکا، کانادا، آلمان، انگلستان، بسیاری از کشورهای اروپایی، هند، پاکستان، ژاپن و حتی بسیاری از کشورهای آفریقایی مراکز آموزشی مونته سوری بسیار فعال اند. نظم، قانون مندی، تجهیزات و روش مندی کار موجب شده است که مدارس مونته سوری بااستقبال به نسبت گسترده ای روبرو شود. در سال۲۰۰۷ کشور ایتالیا صدمین سالگرد تاسیس مراکز آموزشی مونته سوری را جشن گرفت و بسیاری از کشورهای دیگر نیز مراسم گوناگونی برگزار کردند. با این که حجم مقاله ها و تحقیقات دانشگاهی روز به روز در دنیا درباره مونته سوری رو به گسترش است، اما آگاهی جامعه آموزشی ایران از مونته سوری در حداقل ممکن است. (یوسفی، ۱۳۹۱، ص۱۱۲)
روش مونته سوری براساس نظریات او درباره رشد کودک شکل گرفته است. او تصور می کردکه کودکی مرحله ای بسیار حساس از زندگی انسان است. دراین مرحله است که کودکان به سهولت بیشتری قادر به یادگیری مهارت ها و رفتارها نسبت به مراحل دیگر زندگی می باشند. براساس این اندیشه، محیطی را پدید آورد که با بهره گرفتن از فعالیت ها و وسایل ویژه، نیازهای کودکان را در سه دوره اساسی و اولیه رشد برآورده می نمود:
دوره آموزش حرکتی یا تجارب عملی زندگی[۸۴]
دوره آموزش حسی یا تربیتی حواس[۸۵]
دوره آموزش مهارت های تحصیلی و مدرسه ای و یا آموزش خواندن و نوشتن [۸۶]
دوره آموزش حرکتی یا تجارب عملی زندگی
از نظر مونته سوری دوره ای است که باعث به وجود آمدن تعادل بدنی، راه رفتن و همچنین ایجاد هماهنگی لازم بین دیگر حرکات بدنی کودک می شود و به این جهت فعالیتی رابرای جهت دادن این گونه تجارب تدارک دیده است. مونته سوری لباس پوشیدن ودرآوردن (مراقبت های شخصی) را به عنوان اولین گام در مراقبت از کودک می دانست. او تربیت ماهیچه ها و عضلات بدن را دومین مرحله در این دوره می دانست. وی حرکات طبیعی کودکان را ازطریق تمرینات منظمی مانندراه رفتن، رژه رفتن، دویدن، زانوزدن و خم شدن، بلند شدن، نفس کشیدن (دم و بازدم)، پریدن، تاب خوردن، حرکات موزون، و دیگر حرکات ژیمناستیکی ساده، کنترل کرده وسازمان می داد. او بر این باور بود که تقویت ماهیچه ها نه فقط به دلیل فواید و سودمندی های فیزیولوژیکی که به علت تاثیر آن بر یادگیری حائز اهمیت است. (مفیدی، ۱۳۸۱، ص۱۱۲)
آموزش حسی وتقویت حواس
فعالیت های حسی فعالیت هایی هستند که کودک را به محیط خارج مربوط می سازد و باعث می شود که طفل به وسیله تمرینات مداوم مبتنی برمشاهده، مقایسه وتشخیص، قوای عضلانی و ذهنی خود را پرورش دهد. وی با این زیربنای فکری که حرکت، دست کاری و تقویت حواس مختلف، استعداد های فکری را رشد می دهد، وسائلی راابداع کرد که هم کودک می توانست با آنها مستقلا به فعالیت و بازی بپردازد (اصل خودگردانی[۸۷]) و هم می توانست به خطاهای خود پی برده و خود را اصلاح کند. (اصل اصلاح خود[۸۸])
وسائل حسی ابداعی مونته سوری دارای دو خصوصیت ویژه بود:
درجه بندی[۸۹]
کنترل خطا[۹۰]
منظور از درجه بندی تنظیم فعالیت از ساده به دشواراست و کنترل خطا بدین معنی است که بازی با این وسایل به کودکان اجازه می دهد که خطاهای خود را کنترل کرده و به اشتباهات خود پی ببرند. این دو خصوصیت از دیدگاه مونته سوری بسیار اهمیت دارند، زیرا به کودکان کمک می کنند تا فراگیرانی مستقل و خود انگیخته[۹۱] باربیایند. (همان، ص۱۱۳)
وسایل زیر نمونه هایی از وسایل حسی و تعلیمی[۹۲] مونته سوری است:
زنگوله های موزیکال[۹۳]: عبارتند از دوسری (مجموعه) زنگوله. یکی سفید و دیگری قهوه ای که از نظر شکل و اندازه و کیفیت صدا مشابه هستند و کودکان رنگ ها را در دو سری بر طبق کیفیت صدا مورد مقایسه قرار می دهند.
لوحه ها یا صفحات سمباده ای[۹۴]: عبارتند از دو سری صفحات سمباده ای که از نظر بافت[۹۵] و ترکیب اجزا با هم متفاوت اند. کودکان انگشتان خود را روی صفحات کشیده و لمس می کنند تا حس و بافت هر سری را تشخیص داده و مورد مقایسه قرار دهند.
ظروف ادویه[۹۶]: (تشخیص بو) از دوسری ظرف از نوع شیشه ای سفید مات تشکیل شده است که محتویات آن قابل مشاهده نیست.
وسایل چوبی استوانه ای شکل دسته دار[۹۷]: عبارتند از سه جعبه چوبی جداگانه که دارای سوراخ هایی هستند و سه سری استوانه چوبی دسته دار هم اندازه آنها که در داخل سوراخ های مناسب جای می گیرند. یکی از جعبه ها دارای سوراخ هایی است که فقط از نظر عمق متفاوت بوده ولی قطر سوراخ ها ثابت است، سومین جعبه، هم از نظر عمق وهم از نظر قطر سوراخ هایش متفاوت است. کودکان استوانه های چوبی دسته دار را از جعبه ها خارج کرده و آنها را به طور نامنظم مخلوط می کنند و سپس کوشش می کنند تا هرکدام را با سوراخ متناسب موجود در جعبه ها جورکنند. (همان، ص۱۱۴)
آموزش خواندن و نوشتن
آخرین قسمت از وسایل مونته سوری شامل یادگیری مهارت های آموزشی و تحصیلی است. مونته سوری عقیده داشت هنگامی که کودکان تجارب اولیه مناسبی را با بهره گرفتن از وسایل حسی کسب نمایند، به نحو بهتری آماده گذر از مرحله حسی به مرحله درونی کردن اندیشه ها می باشند[۹۸]. عناصر اساسی و تشکیل دهنده این روند استفاده از نظام نامگذاری بود که در سه مرحله به کودکان ارائه می شد. (درس سه مرحله ای)
نام بردن کیفیت و یا ارتباط حواس باصدای حروف – معلم می گوید:( این ب است) کودکان بلافاصله روی حرف ” ب ” که روی کارت های برجسته نوشته شده دست می کشند. هدف این فعالیت تقویت حافظه ماهیچه ای[۹۹] است.
شناسایی کیفیت یا تشخیص اشکال حروف به هنگام شنیدن صداهای مربوط به آنها -وقتی که معلم می گوید:حرف ” ب”را به من بده یا حرف ” آ” را به من بده، در صورتی که کودکان حروف صحیح را تشخیص دهند، آنها را به دست معلم می دهند و در غیر این صورت درس، پایان پذیرفته روز دیگر به همین شیوه آغاز می گردد.
تلفظ صحیح یا تشخیص حروف و تولید صدا- معلم حروف را روی میز قرار می دهد و می پرسد:آن چیست و از کودکان انتظار دارد که حروف مناسب را در پاسخ بگویند. (همان، ص۱۱۶)
بعضی از وسایل تدریس مونته سوری به شرح زیر می باشند:
نقشه حروف با اشکال هندسی[۱۰۰]:عبارتند از ده شکل هندسی که مهارت های نوشتن را ارائه می دهند. کودکان یک برگه نقشه حروف الفبا را انتخاب می کنندو دور آنها را خط می کشند بعد حاشیه هر حرف رابا مداد رنگی پر می کنند.
کارتهای فعالیت[۱۰۱]: عبارتند از یک سری کارت های قرمز که روی آنها کلمات فعالیت[۱۰۲] نوشته شده است. کودکان، کلمه ای را که روی کارت نوشته شده، می خوانند و دستور مشخص و کار خواسته شده را انجام می دهند. مثلا بپر یا آواز بخوان و. . .
حروف و اعداد با کاغذ سمباده ای[۱۰۳]: حروف و اعداد از کاغذ سمباده ای بریده و برروی کارت های جداگانه الصاق می شود که معلم از این حروف یا اعداد برای درس سه مرحله ای که شرح داده شد، استفاده می کنند. (همان، ص۱۱۷)
در تقسیم بندی دیگر، محتوای برنامه درسی مونته سوری را می توان در قالب پنج حوزه مختلف چنین بیان نمود:
زندگی عملی:سازماندهی، نظم وترتیب شناختی، ازطریق مراقبت ازخود ومراقبت ازمحیط زیست وهماهنگی حرکات جسمانی که موجبات رشدرا فراهم می کند.
عکس مرتبط با محیط زیست
حوزه مربوط به موضوعات حسی:کودک را برای نظم بخشیدن، طبقه بندی کردن، توصیف دررابطه با طول، عرض، درجه حرارت، توده مواد، رنگ وغیره توانمند می کند.
فعالیتهای فرهنگی:کودک را درمعرض حوزه های جغرافیا، تاریخ، علوم، موسیقی، هنر قرارمی دهد که بخشی ازبرنامه فعالیت های فرهنگی وحدت یافته می باشد.
ریاضیات:موجبات استفاده ازمواد ودستکاری کردن را فراهم می کند تاکودک را در درونی کردن مفاهیم، اعداد، نمادها وحفظ حقایق اساسی توانمند کنند.
هنرهای زبانی: شامل رشدزبان گفتاری، توضیح قواعد نوشتاری، خواندن وادبیات کودکان است. مهارتهای اساسی درخواندن و نوشتن به کمک کاغذ های سمباده ای، الفبای بریده شده ونمایش آنها به کودکان کسب می شود. این روش اجازه می دهد که کودکان صداها، علائم وحروف را به هم ارتباط و افکارشان را ازطریق نوشتن توضیح دهند. (حبیبی واحمدی، ۱۳۹۰، ص۷۴)
کلاس های مونته سوری برای کودکان ووالدین هردوجذاب است. کلاس های روشن، گرم وجادار و پر ازگیاهان، حیوانات، لوازم هنری، ابزارآلات موسیقی وکتاب. همچنین وسایل ومواد دیگری درمحیط مونته سوری درقفسه های باز ودردسترس به گونه ای قرار داده می شود که کودکان را به کارو استقلال درفعالیت دعوت می کنند. نقشه های جغرافیایی، پازل ها، انواع دکمه، دانه های تسبیح رنگی، انواع مکعب ومستطیل های ویژه ازجمله مسائل موجود درمحیط است. کلاس های مونته سوری هم شامل کودکانی با تفاوت های سنی سه سال است. (۳-۶، ۶-۹، ۹-۱۲، ۱۲-۱۵سال) این تفاوت سنی سبب ایجاد تجربه ای موفق وترویج حس تعلق به اجتماع می شود که درآن کودکان بطور طبیعی به یکدیگر کمک می کند. (همان، ص۷۷)
ازآنجاکه روش مونته سوری براصل مشاهده ساده مبتنی است، بهترین یادگیری درکودکان ازطریق تجربیات مستقیم وتحقیق وکشف انجام می گیرد. ازاین رو، روزکاری، به دوره های زمانی کاملا مشخص برای هرموضوع تقسیم نمی شود. الگوی مونته سوری دارای روشی انفرادی، روشن، ساده وعینی است که مربی درهنگام فعالیت تا حدممکن دخالت خود راکم می کند واستفاده از الگوسازی، نمایش دادن وسخنرانی کردن کمتر انجام می شود. (همان ص۸۱)
مسیر حرکت مونته سوری درتوسعه شیوه آموزشی خود یک مسیر بالنده است اودر تنظیم برنامه های آموزشی خود ازاصل انگیزه درونی آغاز کرد که درجایگاه خودیک انقلاب بزرگ بود. مونته سوری برای اولین بار تئوری حل مسئله رابه عنوان یکی ازمهم ترین اصول آموزشی مطرح کرد وآن را به جامعه ی آموزشی معرفی کرد. این مسئله به معنی اتفاق های سخت ودشوار نیست، بلکه باز کردن دریک قوطی، طبقه بندی مهره های رنگی، ساخت یک پازل و. . . نیزیک مسئله است که بایدحل کرد. مونته سوری به آزادی درکار وآموزش بسیارتوجه داشت. درهمین مسیر نکته دیگری که مونته سوری به آن رسید توجه به نظم بود. اومعتقدبود که کودکان درنظم بهترمی توانند آزادی را تجربه کنند. نظم به کودکان امنیت می دهد وموجب می شودتا آنان بهتر بتوانند مسیر کشف و جستجوی خودرا پیگیری کنند. ازدیدمونته سوری هیچ ضرورتی ندارد که ما به کودکان دنیا را غیرواقعی نشان دهیم تخیل زمانی معنا پیدامی کند که کودک در یک بستر درست ازواقعیت قراربگیرد و سپس ازشناخت واقعیت بتواند به فرایندهای بهتر ومتفاوت دیگری فکرکند ویا به آن بپردازد. در غیر این صورت تخیل می تواند تبدیل به یک خرافه ای آسیب رسان شود. ما اجازه نداریم که غیر از واقعیت به کودکان چیزهای غیر واقعی نشان بدهیم . چون کودکان در یک محیط واقعی زندگی می کنند نه فانتزی. بدین ترتیب مونته سوری در طراحی وسایل خود سعی کرد که از اشکال طبیعی و واقعی استفاده کند. نظریه مونته سوری شکل گرفت و ترویج پیدا کرد. مونته سوری در حقیقت به توسعه ی انسانی اعتقاد داشت و این توسعه را یک فرایند می دید. او با اعتقاد به اصل اکتشاف از سوی کودک سعی کرد مهارت های مختلف را در کودک تقویت کند تا بتواند مسائل خودرا حل کند و خود را برای یک زندگی خوب و آزاد آماده کند. (یوسفی، ۱۳۹۱، ص۱۱۱)
جدول ۲-۴ عناصر اساسی برنامه درسی الگوی مونته سوری(اقتباس از حبیبی واحمدی، ۱۳۹۰)