۱-۳- اهمیت و ضرورت مسأله
امروزه تمام کشورهای جهان در پی بدست آوردن پیشرفتهایی در زمینهی بهره وری هستند، بدین معنی که بتوانند با مصرف منابع کمتر به مقدار تولید بیشتری دست یابند. به منظور افزایش بهره وری در اقتصاد ایران باید به بخش کشاورزی به عنوان یکی از بخشهای مهم و عمده فعالیت اقتصادی در کشور توجه خاص کرد، زیرا افزایش رشد بهره وری در این بخش، با توجه به اهمیت آن، میتواند ما را در جهت دستیابی به توسعهی اقتصادی یاری کند. از طرفی براساس مادهی ۵ قانون برنامهی چهارم توسعه، ارزش افزوده بخش کشاورزی در طول سالهای برنامه چهارم باید سالانه ۵/۶ درصد رشد نماید که ۲/۲ درصد از آن باید از محل رشد بهره وری کل عوامل تولید حاصل شود.
عکس مرتبط با اقتصاد
همچنین نتایج این مطالعه میتواند برای بهبود شاخصهای بهره وری در واحدهای تولیدی دامی مفید باشد. در سطح منطقه نیز مدیران میتوانند با درک عوامل مؤثر بر بهره وری، برنامه ریزی بهتری برای واحدهای خود پیاده نمایند.
۱-۴- اهداف پژوهش
هدف اصلی این مطالعه بررسی و شناسایی عوامل مؤثر در بهره وری واحدهای تولیدی مرغ گوشتی میباشد. همچنین این مطالعه اهداف فرعی زیر را دنبال میکند:
– اولویتبندی عوامل مؤثر بر بهره وری به ترتیب اهمیت
– ارائه راهکارهایی برای افزایش بهره وری در واحدهای تولیدی مرغ گوشتی
۱-۵- سوالات تحقیق
سوال اصلی:
عوامل مؤثر بر بهره وری واحدهای تولیدی مرغ گوشتی کدامها هستند؟
سوالات فرعی:
۱- آیا بهبود مصرف انرژی بر بهره وری واحدهای تولیدی مرغ گوشتی مؤثر میباشد؟
۲- آیا سابقهی مدیر و کارکنان واحد تولیدی دامی بر بهره وری واحدهای تولیدی مرغ گوشتی مؤثر میباشد؟
۳- آیا میزان سرمایهی واحد تولیدی دامی بر بهره وری واحدهای تولیدی مرغ گوشتی مؤثر میباشد؟
۴- آیا اندازهی واحد تولیدی دامی بر بهره وری واحدهای تولیدی مرغ گوشتی مؤثر میباشد؟
۵- آیا آموزش و ترویج بر بهره وری واحدهای تولیدی مرغ گوشتی مؤثر میباشد؟
۶- آیا استفاده از تکنولوژی های جدید بر بهره وری واحدهای تولیدی مرغ گوشتی مؤثر میباشد؟
۷- آیا قیمت نهادهها بر بهره وری واحدهای تولیدی مرغ گوشتی مؤثر میباشد؟
۱-۶- فرضیات پژوهش
۱- بهبود مصرف انرژی بر بهره وری واحدهای تولیدی مرغ گوشتی مؤثر میباشد.
۲- سابقهی مدیر و کارکنان واحد تولیدی دامی بر بهره وری واحدهای تولیدی مرغ گوشتی مؤثر میباشد.
۳- میزان سرمایهی واحد تولیدی دامی بر بهره وری واحدهای تولیدی مرغ گوشتی مؤثر میباشد.
۴- اندازهی واحد تولیدی دامی بر بهره وری واحدهای تولیدی مرغ گوشتی مؤثر میباشد.
۵- آموزش و ترویج بر بهره وری واحدهای تولیدی مرغ گوشتی مؤثر میباشد.
۶- استفاده از تکنولوژی های جدید بر بهره وری واحدهای تولیدی مرغ گوشتی مؤثر میباشد.
۷- قیمت نهادهها بر بهره وری واحدهای تولیدی مرغ گوشتی مؤثر میباشد.
۱-۷- قلمرو تحقیق
۱-۷-۱- قلمرو مکانی
قلمرو مکانی این تحقیق کشور ایران و شهرستان مراغه از استان آذربایجان شرقی میباشند.
۱-۷-۲- قلمرو زمانی
قلمرو زمانی این تحقیق از بهمن ۱۳۹۱ تا خرداد ۱۳۹۲ میباشد.
۱-۷-۳- قلمرو موضوعی
این مطالعه به بررسی و شناسایی عوامل مؤثر در بهره وری واحدهای تولید مرغ گوشتی میپردازد.
۱-۸- تعاریف مفهومی و عملیاتی مفاهیم کلیدی
تعاریف مفهومی
بهره وری: بهره وری عبارتست است از استفادهی مطلوب، مؤثر و بهینه از مجموعه امکانات، ظرفیتها، سرمایه ها، منابع و فرصتها. به عبارت دیگر، بهره وری، استفادهی مؤثر و بهینه از زمان و ارزش حاصل از سرمایه، عمر، فکر، اندیشیه و توانها و استعدادها در یک واحد زمان و استفادهی مطلوب از همهی امکانات است (رفیعی و همکاران، ۱۳۹۰).
واحدهای تولیدی مرغ گوشتی: شامل کلیه واحدهای پرورش دهنده مرغ گوشتی میباشد.
تعاریف عملیاتی
بهره وری: در این تحقیق شامل نمرهای است که نمونهی آماری از پرسشنامههای مربوطه دریافت میکنند.
واحدهای تولیدی مرغ گوشتی: در این تحقیق شامل واحدهای تولیدی مرغ گوشتی در شهرستان مراغه میباشد.
فصل دوم
ادبیات و پیشینه تحقیق
۲-۱- مقدمه
با توجه به محدودیت منابع و نامحدود بودن نیازهای انسانی، افزایش جمعیت و رقابت شدید و بیرحمانه در اقتصاد جهانی، بهبود بهره وری نه یک انتخاب بلکه یک ضرورت میباشد. بیگمان رشد و توسعهی اقتصادی امروزهی جوامع مختلف در نرخ رشد بهره وری آنها نهفته است. کوشش برای افزایش نرخ بهره وری، کوشش برای زندگی و رفاه بهتر برای افراد و جامعه است. در دنیای رقابتآمیز امروز کشورهایی برنده خواهند بود که بتوانند دانش، بینش و رفتار بهره وری را در مدیران و کارکنان خود ایجاد نمایند (تهامیپور و شاهمرادی، ۱۳۸۶).
بدون تردید برای داشتن آیندهی پویا و توسعه یافته و ایستادگی اقتصادی در دنیای پررقابت امروزی، نیازمند افزایش بهرهوری و استفادهی حداکثری از حداقل امکانات هستیم. امروزه همهی کشورهای توسعه یافته و یا در حال توسعه به اهمیت بهرهوری به عنوان یکی از ضرورتهای توسعهی اقتصادی و کسب برتری رقابتی پی بردهاند. به این ترتیب اغلب کشورهای در حال توسعه به منظور اشاعهی فرهنگ نگرش ویژه به بهرهوری و تعمیم به کارگیری فنون و روشهای بهبود آن سرمایهگذاریهای قابل توجهی انجام دادهاند. در ایران اهمیت توجه به مقولهی بهرهوری به دلایل مختلفی از جمله حاکم نبودن فرهنگ و نگرش درست به بهرهوری در جامعه، مورد غفلت واقع گردیده است. بسیاری از کارشناسان بر این باورند که حلقهی مفقوده اقتصاد ایران پیش از آنکه سرمایه و یا منابع طبیعی باشد، نبودن بهرهوری است (حسینی و همکاران، ۱۳۹۰).
رشد جمعیت، به ویژه در کشورهای در حال توسعه، به همراه فقر غذایی در بخشهایی از جهان موجب شده است که موضوع دسترسی کافی به غذا همچنان در دستور کار سیاستگذاران اقتصادی ـ اجتماعی باقی بماند. از منظر برنامهریزی و توسعه، غذا هم به عنوان کالای اقتصادی و هم به عنوان یکی از محصولات اصلی توسعهی اقتصادی، نقش اساسی در تأمین استقلال کشور، تأمین سلامت جامعه و افزایش کارآیی نیروی انسانی دارد (زهری، ۱۳۷۰).
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
فعالان بخش خصوصی در چارچوب انبوهی از تشکلهای غیردولتی، بنگاههای کوچک و متوسط، خوشههای صنعتی و کارآفرینان از طریق نوآوری و خلاقیت و تولیدات مبتنی بر دانش، از عوامل اصلی رشد و توسعهی صنعتی در همهی کشورها محسوب میشوند. این فعالان به عنوان عوامل تولیدی واسطه و یا نهایی و نیز مصرف کنندهی خدمات و کالاها، نقش تعیین کننده و معنیداری در ایجاد اشتغال و تولید ثروت و جلب سرمایههای خارجی در منطقه ایفا مینمایند (قاسمی، ۱۳۸۵).
از سوی دیگر، بهبود بهرهوری یکی از مهمترین راهکارهای توسعهی اقتصادی، اجتماعی است. بهبود بهرهوری میتواند اصلاح و بهبود فرایندها، بهبود روابط کاری، اصلاح رفتارهای فردی و گروهی، افزایش انگیزهی کاری، افزایش کیفیت زندگی، افزایش سطح رفاه، افزایش اشتغال، افزایش سطح حقوق و دستمزد (به دلیل بهبود تولید و سود در سازمان) را در پی داشته باشد.
هنگامی که کشورهای جهان، اعم از توسعه نیافته، در حال توسعه و یا توسعه یافته از مشکلات اقتصادی نظیر تورم، رکودی یا کسادی اقتصادی آسیب میبینند، به اهمیت بهبود بهرهوری پی میبرند. برای ارتقای بهرهوری باید قبل از هر چیز، عوامل مؤثر بر بهرهوری را به خوبی شناخت. عوامل مؤثر بر بهرهوری نیروی انسانی را میتوان در قالب تحصیلات، آموزش، تجارت نیروی کار، کیفیت مدیریتی، سرمایهگذاری در تجهیزات، تکنولوژی و محیط اجتماعی دستهبندی کرد (فرانکالانسی و گولال[۴]، ۱۹۹۸).
در این فصل مبانی نظری مربوط به موضوع تحقیق گفته میشود و مطالعات پیشین در این زمینه ارائه میگردد.
۲-۲- اهمیت بخش کشاورزی و دام و طیور
بخش کشاورزی در ایران جایگاه مهمی در اقتصاد کشور دارد. حدود ۱۵ درصد تولید ناخالص داخلی کشور در این بخش کشاورزی تولید میشود و حدود ۲۵ درصد اشتغال، ۹۹ درصد نیاز غذایی، حدود ۲۰ درصد صادرات غیرنفتی و حدود ۹۰ درصد مواد خام مورد نیاز صنایع تبدیلی کشور نیز از طریق این بخش تأمین میشود (امیر تیموری و خلیلیان، ۱۳۸۶).
بررسی توانمندیها و پتانسیلهای موجود در کشاورزی کشور نشان میدهد که این بخش از ظرفیتهای قابل توجهی برخوردار است و در صورت فعالیت مفید این بخش، زمینهی فعالیت و پیشرفت سایر بخشها فراهم و کشور به سوی توسعه سوق مییابد. با توجه به اهمیت بخش کشاورزی در تولید، اشتغال و ایجاد امنیت غذایی، کشورهای مختلف جهان اعم از توسعه یافته و یا در حال توسعه، به طرق گوناگون این بخش را مورد حمایت قرار میدهند. حمایت از بخش کشاورزی ضرورتی است اجتنابناپذیر که تحقق آن منافع همهی بخشهای جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد (حسینی، ۱۳۸۵) از جمله دلایل اقتصادی اجرای سیاستهای حمایتی در بخش کشاورزی میتوان به کم کشش بودن عرضهی محصولات، فسادپذیری و محدود بودن قدرت ذخیرهسازی محصولات کشاورزی، افزایش توان رقابتی در بازارهای صادراتی محصولات کشاورزی، افزایش توان رقابتی در بازارهای صادراتی، جلوگیری از کاهش درآمد کشاورزان و دامداران در مقایسه با دیگر بخشهای اقتصاد، حفظ اشتغال و جلوگیری از مهاجرت روستاییان به شهر، جلوگیری از انتقال درآمد از بخش کشاورزی به دیگر بخشهای اقتصادی، عدم تمایل بخش خصوصی به سرمایهگذاری در بخشهای پشتیبانی و زیربنای کشاورزی و دیگر بخشهای مرتبط، از دلایل لزوم دخالت دولتها در این زمینه هستند.
بنابراین، حمایت از بخش کشاورزی همواره مورد توجه دولتها بوده و جزء جدانشدنی این بخش میباشد. بر این اساس، در بیشتر کشورهای جهان بدون حمایت از بخش کشاورزی، تعداد زیادی از کشاورزان و روستاییان با درآمد اندک، با مشکلات جدی روبه رو خواهند شد، به ویژه آن که این کشورها به منظور تأمین امنیت غذایی، با بهره گرفتن از اهرم واردات و دخالت مستقیم در قیمت محصولات کشاورزی و غذایی اساسی، سعی در پایین نگه داشتن قیمت به منظور حمایت از مصرفکنندگان شهری داشتهاند، بنابراین اتخاذ سیاستهای حمایتی از سوی دولت ضروری است (حمیدنژاد م, ۱۳۷۳).
از سوی دیگر، نوع اتخاذ این سیاستها روی بهرهوری کل عوامل تولید بخش کشاورزی میتواند اثرگذار باشد. در واقع تعیین سیاستهای مناسب و اثرگذار حمایتی از بخش کشاورزی، میتواند منجر به افزایش توان تولیدکنندگان و مصرف کنندگان این بخش در تولید و مصرف محصولات کشاورزی گردد و بدین ترتیب میتواند بر بهرهوری بخش کشاورزی اثرات مثبتی را بر جای گذارد (پژوهشهای برنامهریزی و اقتصاد کشاورزی، ۱۳۸۴).
۲-۳- بهرهوری
در تعریف مرکز بهرهوری ژاپن[۵]، بهرهوری عبارت است از به حداکثر رساندن استفاده از منابع، نیروی انسانی، تسهیلات و غیره به طریقهی علمی و کاهش هزینه های تولید، گسترش بازارها، افزایش اشتغال، کوشش برای افزایش دستمزدهای واقعی و بهبود معیارهای زندگی آنگونه که به سود کارکنان، مدیریت و عموم مصرف کنندگان باشد.
در تعریف مرکز بهرهوری ایران[۶]، بهرهوری یک فرهنگ، یک نگرش عقلایی به کار و زندگی است، که هدف آن هوشمندانهتر کردن فعالیتها برای دستیابی به زندگی بهتر و فعالتر است.
بهرهوری استفاده مؤثر و کارآمد از ورودیها یا منابع برای تولید محصول یا ارائه خروجی هاست. ورودیها (نهادهها) منابعی از قبیل مواد اولیه، ابزارآلات و تجهیزات، نیروی کار و زمین و… هستند که برای خلق خروجی یا ستاده (محصولات تولیدی، خدمات ارائه شده) استفاده میشوند. اندازهگیری بهرهوری برای هر سازمان ضروری است و این امر به حدی حائز اهمیت است که میتوان با برقراری و اجرای یک سیستم اندازهگیری بهرهوری به نقاط قوت و ضعف یک سازمان تولیدی پی برد (رفیعی و زیبایی، ۱۳۸۲).
در متون اقتصادی، تعاریف متفاوتی برای بهرهوری ارائه شده است، اما تعریف پذیرفته شدهای که مورد توافق همگان باشد وجود ندارد و هر کدام از اندیشمندان و سازمانهای مختلف از دیدگاه مطالعات، سازمان و رشته تحصیلی خود بهرهوری را تعریف کردهاند، و از بین این تعاریف، از دیدگاه اقتصادی تعریف کاربردی “نسبت ستانده به نهادههای به کار رفته در تولید آن ستانده”، را میتوان به عنوان یک تعریف کلی و کاربردی برای بهرهوری پذیرفت. بهرهوری معیار و وسیلهی سنجشی برای اندازهگیری کارآیی فعالیتهای اقتصادی در جامعه است. در واقع امروزه، بهرهوری بهترین و مؤثرترین روش دستیابی به رشد اقتصادی، با توجه به کمیابی منابع تولید است. بهرهوری مفهومی است جامع و کلی که افزایش آن به عنوان ضرورتی جهت ارتقای زندگی انسانها و ساختن اجتماعی مرفهتر، همواره مدنظر صاحب نظران سیاست و اقتصاد بوده است (اکبری و رنجکش، ۱۳۸۲). به منظور افزایش بهرهوری در اقتصاد ایران باید به بخش کشاورزی به عنوان یکی از بخشهای مهم و عمده فعالیت اقتصادی در کشور توجه خاص کرد، زیرا رشد بهرهوری در این بخش با توجه به ساختار ویژهی اقتصادی کشور میتواند در جهت دستیابی به اهداف اقتصادی، کشور را یاری کند.
۲-۳-۱- مفهوم بهرهوری
در ادبیات اقتصادی برای بهرهوری مفاهیم متعددی توسط اقتصاددانان، مؤسسات و سازمانهای بینالمللی ارائه شده است. واژهی بهرهوری برای اولین بار در سال ۱۷۶۶ توسط کنه به کار رفت. یک قرن بعد از ایشان لیتر در سال ۱۸۳۳ بهرهوری را به مفهوم «استعداد تولید کردن» تعریف کرد. در اوایل دهه ۱۹۰۰ بهرهوری را «رابطهی بین ستانده و عوامل به کار گرفته شده در تولید» تعریف کردند. در سال ۱۹۵۰ سازمان همکاری اقتصادی اروپا تعریف دقیقتری از بهرهوری ارائه نمود و آن را «نسبت ستانده به یکی از عوامل تولید» معرفی کرد. دفتر بینالمللی کار بهرهوری را «رابطهی بازده تولید با یکی از عوامل مشخص کنندهی تولید، زمین، سرمایه، کار و مدیریت» میداند و سازمان بهرهوری اروپا آن را «درجهی استفادهی مؤثر از هر یک از عوامل تولید» معرفی میکند و معتقد است که بهرهوری قبل از هر چیز یک دیدگاه فکری است. هدف بهرهوری این است که به طور مستمر سعی در بهبود وضع موجود می کند. مبنای این هدف بر این عقیده استوار است که امروز بهتر از دیروز و فردا بهتر از امروز کار کنیم (عسگری و همکاران، ۱۳۸۳).
در یک نگاه کلی، بهرهوری یعنی «استفادهی بهینه از منابع تولیدی، نیروی کار، سرمایه، تجهیزات و تسهیلات، انرژی، مواد و مدیریت به طور علمی، کاهش هزینههای تولید، از بین بردن ضایعات، گسترش بازارها و غیره جهت بهبود سطح کیفیت زندگی و توسعهی اقتصادی است که به طور کلی از نسبت تولید کالاها و خدمات و یا مجموعهای از کالاها و خدمات به یک یا چند عامل مؤثر در تولید آن کالاها و خدمات به دست میآید». به طور خلاصه، بهرهوری به صورت نسبت ستاندهها به نهادهها تعریف میشود. ممکن است نهادههای تولید یک عامل و یا چندین عامل باشد که در این صورت بهرهوری به دست آمده را به ترتیب بهرهوری جزئی[۷]یا بهرهوری کل عوامل تولید[۸] میگویند.
بهرهوری مفهومی جامع و کلی است که به عنوان یک ضرورت برای ارتقای سطح زندگی رفاه بیشتر و آسایش انسانها ـ که هدفی اساسی برای تمامی کشورهای جهان محسوب میشود، همواره مورد نظر مسؤؤلین و دستاندرکاران اقتصادی هر کشور بوده و هست (طوسی، ۱۳۷۲).
بهرهوری به عنوان یکی از شاخصهای مهم کارآمدی بخشها و فعالیتهای مختلف اقتصادی محسوب میشود و معیاری مناسب برای ارزیابی عملکرد بنگاهها، سازمانها و تعیین میزان موفقیت در رسیدن به اهداف میباشد. گرچه امروز مفهوم بهرهوری فراتر از یک معیار و به عنوان یک فرهنگ و نگرش به کار و زندگی مطرح شده است، اما هنوز اهمیت اندازهگیری کمی بهرهوری به قوت خود باقی مانده است و به عنوان مهمترین شاخص در ارزیابی اقتصادی دارای کاربرد فراوان در مطالعات تجربی است و از اهمیت به سزایی برخوردار میباشد.
ارتقای بهرهوری همواره مطلوب بوده و متضمن رفاه عمومی، محور رقابتهای جهانی استفادهی کارآمد از منابع، ارتقای کیفیت کالاها و خدمات و به عبارت بهتر، مسیر تعالی و پیشرفت و توسعه اقتصادی جامعه است که با استفادهی شایسته از منابع انسانی و جلب مشارکت آنان، به کارگیری شیوههای نوین علمی در مدیریت، فناوری، آموزش و ترویج فرهنگ بهرهوری در سطح ملی، تسهیل ارتباطات و انتقال اطلاعات، همسو شدن منافع فردی با منافع ملی و به طور خلاصه با رفتار و تصمیم هوشمندانه، خردمندانه و زیرکانه به دست میآید (قاسمی، ۱۳۸۵).
۲-۳-۲- مدیریت بهرهوری
منظور از مدیریت بهرهوری اداره کردن مجموعه فعالیتهایی است که به منظور ارتقاء بهرهوری صورت میپذیرد. مدیریت مؤثر بهرهوری مستلزم لحاظ داشتن دو معیار عملکردی اثربخشی و کارآیی به طور همزمان میباشد. چرا که تنها هنگامی میتوان سیستمی را بهرهور دانست که در آن سیستم فعالیتهای با ارزش افزوده به صورت درست انجام شوند. از این رو است که موفقیت مدیریت بهرهوری مستلزم توجه کافی به هر دو جنبهی مدیریت، یعنی مدیریت عملیاتی و استراتژیک است، چرا که محور مدیریت عملیاتی بهبود کارآیی فعالیتها و محور اساسی مدیریت استراتژیک بهبود اثربخشی است (اکبری و رنجکش، ۱۳۸۲).
دانلود
موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 03:57:00 ق.ظ ]