کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • سطح سواد رسانه ای فرهنگیان شهر تهران مطالعه سواد رسانه ای معلمان دوره متوسطه شهر تهران در سال ۱۳۹۲- قسمت ۱۴
  • بررسی ساخت صرفی واژه¬های علوم نظامی مصّوب فرهنگستان زبان وادب فارسی۹۳- قسمت ۵
  • تحولات اخیر سیاست جنایی ایران در قبال اعتیاد و قاچاق مواد مخدر (روان ‌گردان‌ صنعتی غیر دارویی)- قسمت 24
  • پایان نامه : مشارکت در تصمیم گیری
  • پیامدهای تفکرات وهابیت در جهان اسلام- قسمت ۱۵
  • " مقاله-پروژه و پایان نامه – مقایسه دو استراتژی تمایز و حداقل هزینه در تاثیر بر ساختار سازمان – 9 "
  • بررسی تطبیقی استخدام در قانون استخدام کشوری با قانون مدیریت خدمات کشوری- قسمت ۸
  • بررسی ارجاع¬گفتمانی در زبان فارسی بر اساس مدل کاربرد شناختی- قسمت ۶
  • راهنمای ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری ...
  • پایان نامه حسابداری ۳- قسمت ۱۴- قسمت 2
  • بررسی اثر گزارشگری محافظه کارانه بر ارتباط بین اقلام تعهدی بلندمدت و جریانهای نقدی عملیاتی آتی در بورس اوراق بهادار تهران- قسمت ۴
  • عقد استصناع در حقوق ایران- قسمت ۶
  • تحلیل و بررسی اثرات قیمت نفت بر روی اقتصادایران- قسمت ۴
  • برّرسی ابزارهای نشانه ای و زبانیِ ایجاد هیجان در گزیده ای از نمایشنامه های کودک۹۴- قسمت ۳
  • بررسی تطبیقی بزه آدم ربایی در حقوق کیفری ایران و لبنان- قسمت ۲
  • تحلیل و بررسی عناصر متشکله جرم آدم ربایی توقیف غیرقانونی و جرایم مشابه در حقوق ایران- قسمت 14
  • مطالب در رابطه با : بررسی عناصر قصه در مثنوی «جمشید و خورشید»- فایل ۲۹
  • بررسی رابطه بین هوش هیجانی کارکنان و ارتباط سازمان با مشتری در بانک قرض الحسنه مهر ایران- قسمت ۷
  • تاثیر کارآیی مالی بر میزان جذب سپرده های مورد انتظار ...
  • تاثیر هوش فرهنگی بر رفتار شهروندی کارکنان بانک ملت ایران- قسمت ۷
  • بررسی تأثیر آموزش به شیوه نمایش خلاق بر تفکر انتقادی و پیشرفت درسی دانش آموزان در درس علوم اجتماعی سوم ابتدایی- قسمت ۹
  • طرح های پژوهشی انجام شده درباره پیش بینی تراوش از بدنه سدهای خاکی با استفاده از روش های داده ...
  • بررسی تأثیر عدم تقارن اطلاعاتی و مالکیت صندوق های سرمایه گذاری بر مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران- قسمت ۹- قسمت 2
  • تحقیقات انجام شده در مورد : شناسایی و اولویت بندی موانع حمایت مالی از ورزش قهرمانی استان فارس- ...
  • مسئولیت کیفری و عوامل رافع مسئولیت کیفری- فایل ۱۶
  • تبیین تأثیر اجرای طرح مبارزه با اراذل و اوباش در ارتقاء احساس امنیت شهروندان کرمانشاه- قسمت ۷
  • مطالعه و شناسایی سویه¬های باکتریایی تولیدکننده کوتیناز- قسمت ۱۱
  • سیر تحول اصل احتیاط نزد فقهای مذاهب و بررسی موارد فقهی آن۹۳- قسمت ۵
  • اصل لزوم در ایقاعات در فقه و حقوق ایران- قسمت ۷
  • تأثیر میکوریزا و اسید هیومیک بر روی برخی خصوصیات گیاه دارویی مرزه در سطوح مختلف کود اوره- قسمت ۱۰
  • تاثیر مدیریت سیستمهای اطلاعاتی بر شایستگی های محوری در شرکتهای بیمه تهران- قسمت ۸
  • بررسی تطبیقی مدل تأویلی غزلیات دیوان حافظ از آیات قرآن مجید با هرمنوتیک شلایرماخر- قسمت ۵
  • دانلود پروژه های پژوهشی در رابطه با بررسی تاثیر متقابل عوامل مدیریت زنجیره تامین و مدیریت ارتباط با ...




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      مطالعه رابطه بین محافطه¬کاری حسابداری، بازده سرمایه¬گذاری و مالکیت نهادی- قسمت ۴ ...

    ۱-۶- تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای پژوهش

     

    ۱-۶-۱-محافظه کاری[۵] :

    محافظه ­کاری که بر اعمال احتیاط در شناسایی و اندازه ­گیری در­آمد و دارایی­ ها دلالت دارد، یکی از مهم­ترین میثاق های محدود کننده­ صورت­های مالی به شمار می­رود. در حالی که که اکثر حسابداران وجود محافظه ­کاری را قبول دارند ولی تا کنون تعریف دقیق از آن ارائه نشده است. محافظه کاری عبارت است از الزام به داشتن درجه بالایی از تأیید برای شناخت اخبار خوب مانند سود، در مقابل شناخت اخبار بد مانند زیان تعریف می­ شود ( باسو ؛۱۹۷۷). در واقع محافظه ­کاری را می­توان محصول ابهام دانست و هر­گاه حسابداران با ابهام روبرو شوند، محافظه ­کاری را به کار می­برند. این تعریف محافظه ­کاری را از دیدگاه سود و زیان توصیف می­نماید. برای سنجش محافظه ­کاری از مدل باسو (۱۹۹۷) به شرح زیر استفاده شده است:
    ε + ۳RET*DRβ + β۲RET + β۱DR + α = NI
    در مدل بالا اندیس­های شرکت و زمان حذف شده است و متغیرهای آن بدین شرح است:
    NI : سود خالص قبل از اقلام غیر­مترقبه تقسیم بر ارزش بازار حقوق صاحبان سهام در اول دوره­ مالی
    تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)
    RET : بازده سالانه­ی سهام شرکت
    DR : متغیر مجازی است و برای شرکت­هایی که بازده (RET) منفی دارند برابر با یک و در غیر این صورت، صفر درنظر گرفته می­ شود.
    در این مدل بازده مثبت، نماینده­ی اخبار خوب و بازده منفی، نماینده­ی اخبار بد است (رضازاده و آزاد، ۱۳۸۷).

     

    دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir

    ۱-۶-۲- مالکیت نهادی[۶]

    مطابق تعریف ارائه شده و مورد استفاده در پژوهش ازیبی و همکاران (۲۰۱۰) مالکیت نهادی، به مجموع سهام در اختیار بانک­ها و بیمه­ها، هلدینگ­ها، شرکت­های سرمایه ­گذاری، صندوق بازنشستگی، شرکت­های تامین سرمایه و صندوق­های سرمایه ­گذاری، سازمان­ها و نهاد­های دولتی و شرکت­های دولتی و بطور کلی سهامداران عمده شرکت اطلاق می­ شود (نظام الدین رحیمیان،۱۳۹۰ : ص۷۲).
    سهام مالکان نهادی (SI)
    کل سهام شرکت (S)

     

    ۱-۶-۳- بازده سرمایه گذاری[۷]

    معمولاً افراد مصرف کنونی را به مصرف در آینده ترجیح می­دهند. بنابراین، برای تشویق افراد در به تعویق انداختن مصرف فعلی می­بایستی انتظار کسب پاداش از سرمایه ­گذاری را برای آنان ایجاد کرد. در واقع انتظار کسب بازده یا پاداش سرمایه ­گذاری موجب می­ شود تا سرمایه ­گذاران مصرف در آینده را به مصرف فعلی ترجیح دهند. اغلب از بازده در جهت معرفی بازده سرمایه ­گذاری در یک دارایی در طول یک دوره زمانی که به آن بازده دوره نگهداری می­گویند استفاده می­ شود و آن عبارتست از تغییرات قیمت و جریانات نقدی حاصل از آن دارایی طی دوره سرمایه ­گذاری. این میزان تغییرات را برحسب درصد بیان می­ کنند که نشان­دهنده درصدی از مبلغ سرمایه ­گذاری است و به آن نرخ بازده سرمایه ­گذاری می­گویند. نرخ بازده عامل بسیار مهمی در تصمیم­ گیری­ های مالی جهت سرمایه ­گذاری به شمار می­رود (ابزری و همکاران، ۱۳۸۶ ). بازده معمولاً از دو بخش تشکیل می­ شود:
    الف) سود دریافتی: مهم­ترین جزء بازده سودی است که به صورت جریانات نقدی دوره­ای سرمایه ­گذاری بوده و می ­تواند به شکل بهره یا سود تقسیمی باشد. ویژگی متمایز این دریافت­ها این است که منتشرکننده، پرداخت­هایی را به­صورت نقدی به دارنده دارایی پرداخت می­ کند. این جریانات نقدی با قیمت اوراق بهادار نیز مرتبط است.
    ب) سود (زیان) سرمایه: دومین جزء مهم بازده، سود (زیان) سرمایه است که مخصوص سهام عادی است ولی در مورد اوراق قرضه بلند مدت و سایر اوراق بهادار با درآمد ثابت نیز مصداق دارد. به این جزء که ناشی از افزایش (کاهش) قیمت دارایی است، سود (زیان) سرمایه می­گویند. این سود (زیان) سرمایه ناشی از اختلاف بین قیمت خرید و قیمت زمانی است که دارنده اوراق قرضه قصد فروش آن­ها را دارد. این اختلاف می ­تواند سود یا زیان باشد. مجموع این دو جزء بازده کل اوراق بهادار را تشکیل می­دهد و نرخ بازده اوراق بهادار که معیاری جهت تصمیم ­گیری سرمایه ­گذاران جهت سرمایه ­گذاری است به شرح زیر محاسبه می­گردد:

    rit = نرخ بازده یک قلم دارایی
    Pit = قیمت سهام در انتهای دوره
    Pit-1 = قیمت سهام ابتدای دوره
    Dit = سود تقسیمی در طی دوره

    ۱-۶-۴- عدم تقارن اطلاعاتی[۸]

    عدم تقارن اطلاعاتی یک مفهوم کیفی است برای اینکه قادر باشیم آن را در قالب اعداد و ارقام بیان کنیم به مدلی نیاز داریم که بتوانیم آن­را کمی کنیم. برای این کار از دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام استفاده می­کنیم.این مدل توسط چیانک و کینتاش[۹] در سال۱۹۸۶ برای تعیین قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام مورد استفاده قرار گرفت
    که درآن:
    =SPREADدامنه تفاوت قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام
    (ASK PRICE)AP= میانگین قیمت پیشنهادی فروش سهامi در دوره مورد بررسی
    (BID PRICE)BP= میانگین قیمت پیشنهادی خرید سهام i در دوره مورد بررسی
    برای انجام محاسبات، ابتدا بهترین قیمت پیشنهادی خرید و فروش هر سهم برای ۲۱روز قبل و بعد از اعلان سود برآوردی استخراج می­ شود (منظور از بهترین قیمت پیشنهادی خرید عبارت است از بالاترین قیمت پیشنهادی برای خرید هر سهم در هر روز، و بهترین قیمت پیشنهادی فروش نیز عبارت­است از کم­ترین قیمت پیشنهادی برای فروش هر سهم در هر روز) سپس با بهره گرفتن از میانگین آن­ها دامنه تفاوت قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام محاسبه می­گردد. پس از محاسبه­ی «دامنه تفاوت قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام»، میانگین اعداد به­دست آمده برای هر نمونه در قبل و بعد از اعلان محاسبه می­ شود، اگر میانگین دامنه تفاوت قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام صفر باشد، نشان­ دهنده عدم تقارن اطلاعاتی نسبت به اعلان سود است و در غیر این صورت نمایان­گر وجود عدم تقارن اطلاعاتی است.

     

    فصل دوم

     

    مبانی نظری و پیشینه پژوهش

     

    ۲-۱-مقدمه

    مدیران به عنوان مسئولان تهیه­ صورت­های مالی با اشراف کامل بر وضعیت مالی شرکت و با دارا بودن سطح آگاهی بیشتر نسبت به سایر کاربران از صورت­های مالی، به طور بالقوه­ای سعی می­نمایند که تصویر واحد تجاری را مطلوب جلوه دهند. به طور مثال ممکن است از طریق منظور نمودن هزینه­ های یک دوره به عنوان دارایی، باعث کم­گویی هزینه­ها و گزارش سود بیشتر در صورت­های مالی شوند. نیز ممکن است دارایی­ ها و سرمایه­ واحد تجاری بهتر از وضعیت واقعی به نظر برسد و انگیزه­ تزریق سرمایه و منافع مالی از طریق افراد برون سازمانی به شرکت افزایش می­یابد. در چنین شرایطی، اصول و رویه­ های حسابداری به پشتوانه­ی مراجع تدوین­کننده­ استاندارهای حسابداری با هدف متعادل کردن خوش­بینی­مدیران، حمایت از حقوق ذی­نفعان و ارائه­ منصفانه­ی صورت­های مالی، مفهوم محافظه کاری را به کار می بندند (ژیانگ، کیم، ۲۰۰۰)[۱۰].
    حسابداری266″ />
    تأثیر ساختار مالکیت بر عملکرد و بازده شرکت­ها موضوع پیچیده و چند بعدی است. به همین دلیل انواع تعارض و تضاد منافع بین اشخاص و گروه­ها را میتوان انتظار داشت که از جمله آن­ها می­توان به تضاد منافع بین مالکان و مدیران، سهام­داران و طلب­کاران، سهام­داران حقیقی و حقوقی، سهام­داران درونی و بیرونی و غیره اشاره نمود. با وجود این، یکی از مهم­ترین ابعاد تئوری نمایندگی به ناهمگرایی منافع بین مدیران وسهام­داران مربوط می شود که موضوع اصلی اکثر تحقیقات در این زمینه را تشکیل می­دهد. به اعتقاد صاحب­نظران، سهامداران همواره باید نظارت مؤثر و دقیقی را بر مدیریت اعمال نمایند و همواره تلاش کنند تا از ایجاد مغایرت در اهداف و بروز انحراف در تلاشهای مدیران جلوگیری شود(پوشنر، ۱۹۹۳).[۱۱]
    تحقیق حاضر به بررسی رابطه ساختار مالکیت شرکتی و محافظه ­کاری می پردازد. از دیدگاه تهیه کنندگان صورت های مالی، محافظه ­کاری به عنوان کوششی برای انتخاب یکی از روش­های پذیرفته شده حسابداری است که موجب شناخت کندتر درآمد فروش؛ شناخت سریع­تر هزینه، ارزش یابی کم­تر دارایی­ ها، و یا ارزش­یابی بیش­تر بدهی­ها شود . محققان از سه نوع معیار برای ارزیابی محافظه ­کاری استفاده می کنند. این معیارها بر اثر عدم تقارن زمانی در شناسایی سود و زیان­های حسابداری گزارش شده بویژه خالص دارایی­ ها، سود و اقلام تعهدی استوارند و در برگیرنده ی معیار خالص دارایی­ ها (استوبر ۱۹۶۶)، معیار سود و اقلام تعهدی (گیولی و هاین ۲۰۰۰)، معیار رابطه سود/بازده سهام (باسو ۱۹۹۷) است.

     

    ۲-۲-مبانی نظری

     

    ۲-۲-۱-محافظه ­کاری

    محافظه ­کاری یک واژه کلی برای جهان بینی­ های سیاسی اجتماعی و مذهبی است که هدف اصلی آن حفظ و نگهداری جامعه و ارزش­­های موجود است. هدف صورت­های مالی، ارائه اطلاعاتی تلخیص و طبقه ­بندی شده درباره وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطاف­پذیری مالی واحد تجاری است که برای طیفی گسترده از استفاده­کنندگان صورتهای مالی در اتخاذ تصمیمات اقتصادی مفید واقع گردد. هدف­های گزارشگری مالی و مبانی حسابداری ایجاب می­ کند، اطلاعاتی که گزارشگری مالی فراهم می­آورد از ویژگی­های معین برخوردار باشد (کمیته تدوین استاندارادهای حسابداری، ۱۳۹۱). در مفاهیم نظری گزارشگری مالی ایران از این ویژگی­ها با عنوان خصوصیات کیفی یاد شده است. یکی از این خصوصیات محافظه ­کاری است. محافظه ­کاری بدون تردید جایگاهی بسیار با اهمیت در اذهان حسابداری داشته و توسط برخی از نویسندگان حسابداری، با اهمیت­ترین اصل نامیده شده است. مثلاً ارزش­یابی موجودی­ها بر مبنای قاعده اقل بهای تمام شده یا بازار، مثالی کلاسیک برای محافظه ­کاری است (شباهنگ، ۱۳۸۹). یکی از محدودیت­های حاکم بر خصوصیات کیفی اطلاعات مالی این است که اغلب نوعی موازنه یا مصالحه بین خصوصیت­های کیفی ضرورت دارد. بطور مثال اطلاعاتی که قابل اتکاتر است، اغلب از درجه مربوط بودن کمتری برخوردار است و به عکس. عموماً هدف، دستیابی به نوعی توازن بین انواع خصوصیات کیفی به منظور پاسخ­گویی به اهداف صورت­های مالی است (مفاهیم نظری گزارشگری مالی، ۱۳۹۱). یکی از این مواردی که در این تضاد و ناهماهنگی توجه محققان را به خود جلب کرده است، محافظه ­کاری در حسابداری است، زیرا محافظه ­کاری قابلیت اتکای اطلاعات حسابداری را بهبود می­بخشد، ولی احتمالاً مربوط بودن اطلاعات به تصمیم ­گیری را کاهش می­دهد (کردستانی و ایرانشاهی، ۱۳۹۱).
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

     

    ۲-۲-۱-۱- محافظه ­کاری در کتاب­ شناسی حسابداری

    باسو (۱۹۹۷) محافظه ­کاری را تمایل حسابداران به الزام درجه بالاتری از تأییدپذیری برای شناسایی اخبارخوب (سودها)­، نسبت به شناسایی اخبار بد (زیان­ ها)­، تعریف نموده و آن را محافظه ­کاری شرطی یا وابسته به اخبار نامیده است. به عقیده وی قیمت­­های بازار منعکس­کننده تمام تغییرات در ارزش
    دارایی­ ها اعم از سودها و زیان­­ها است. بنابراین­، بازده سهام همواره منعکس کننده اخبار خوب و اخبار بد است. از این رو می­توان تغییرات بازده سهام را نماینده اخبار خوب و اخبار بد دانست. لیکن واکنش سود به عنوان یک رقم حسابداری به اخبار خوب و اخبار بد، به علت وجود محافظه ­کاری، نامتقارن است. پژوهش­های صورت گرفته توسط بیور و رایان[۱۲] (۲۰۰۰) محافظه ­کاری حسابداری را تفاوت بین ارزش بازار و ارزش دفتری دارایی­ ها عنوان می­ کنند. پنمن و ژانگ[۱۳] (۲۰۰۲) محافظه ­کاری حسابداری را انتخاب روش و برآوردی از حسابداری می­دانند که ارزش دفتری دارایی­ ها را به گونه­­ای بارز، پایین نشان می­دهد. بنابراین در شرایط تورمی، انتخاب روش لایفو برای شناسایی موجودی کالا نسبت به روش فایفو، روش
    محافظه ­کارانه است. دیگر تعریف ارائه شده از محافظه ­کاری توسط (احمد و همکاران[۱۴]، ۲۰۰۲) ارائه شد. به عقیده ایشان محافظه ­کاری کم­ نمایی پیوسته ارزش دفتری خالص دارایی­­ها نسبت به ارزش بازار آن­ها است.
    به عقیده گیولی و هاین[۱۵] (۲۰۰۷) محافظه ­کاری عبارت است از انتخاب یک راهکار حسابداری تحت شرایط عدم اطمینان که در نهایت به ارائه کم­ترین دارایی­­ها و درآمدها منجر شود و کم­ترین اثر مثبت را بر حقوق صاحبان سهام بگذارد. ایشان معتقدند که افزایش­­های فاقد قابلیت تأیید در سودها در زمان وقوع شناسایی نمی­شوند بلکه در دوره­­های آتی، زمانی که جریان­­های نقدی مربوط به آن­ها ایجاد می­ شود، شناسایی می­گردد. به عنوان مثال اگر ارزش یک دارایی به وسیلۀ افزایش جریان­­های نقدی مورد انتظار آتی آن افزایش یابد، درآمد مربوطه طی دوره­­های آتی به موازات ورود جریان­های نقدی شناسایی
    می­ شود. بنابراین، انتظار می­رود افزایش در درآمدها در دوره­ های آتی نیز پایدار است. در مقابل زیان­­ها با درجه مشابهی از تأییدپذیری به احتمال غالب در همان دوره وقوع شناسایی می­گردند. بنابراین، زیان­ها دارای پایداری کم­تری نسبت به درآمدها هستند.
    هیئت استانداردهای حسابداری مالی[۱۶] در بیانیه مفاهیم شماره (۲)، محافظه ­کاری را چنین تعریف نموده است: «نشان دادن واکنش محتاطانه به وجود ابهام، به منظور ایجاد اطمینان خاطر از اینکه ابهام و خطرهای ذاتی ناشی از آن در حد کافی مورد توجه واقع شده است». هیئت اصول حسابداری[۱۷] در بیانیه شماره (۴) با عنوان «مفاهیم و اصول حسابداری موجود در صورت­­های مالی شرکت­­ها یا واحد­های تجاری» در بخش دوم اصول حسابداری (عرف یا سنت) از محافظه ­کاری به عنوان یکی از اصول­حسابداری یاد نموده است (ولک و همکاران[۱۸]، ۲۰۰۴ ).
    هیئت استانداردهای حسابداری انگلستان[۱۹]، محافظه ­کاری را به عنوان یکی از خصوصیات کیفی اطلاعات حسابداری برشمرده است.
    هیئت استانداردهای بین­المللی­حسابداری[۲۰] و هیئت استانداردهای حسابداری مالی در بیانیه مشترکی پیرامون چارچوب نظری گزارشگری مالی، اهداف گزارشگری مالی و ویژگی­های کیفی اطلاعات مالی را در دو بخش ارائه کرده ­اند. طبق این بیانیه ویژگی­­های کیفی گزارشگری اطلاعات مالی مؤثر بر
    تصمیم­­گیری از اجزای زیر تشکیل می شود:
    الف) مربوط بودن شامل سودمندی در پیش ­بینی و قابلیت تأیید جریان وجوه نقد آتی.
    ب) قابلیت مقایسه شامل ثبات رویه.
    ج) قابل فهم بودن.
    د) ارائه منصفانه شامل قابلیت اثبات، کامل بودن و بی طرفی.
    بی طرفی که از نظر این بیانیه یکی از خصوصیات ارائه اطلاعات مالی منصفانه است، عبارت است از: «عدم تمایل به تشخیص قبل از موقع وقایع و یا انگیزه اتخاذ رفتار بخصوص در مقابل آنها ». بنابراین، در­این بیانیه مشترک محافظه ­کاری از شمول ویژگی­­های کیفی اطلاعات خارج پنداشته شده است.
    محافظه ­کاری یکی از مفاهیم واقع­بینی در حسابداری و یکی از محدودیت­­های حاکم بر حسابداری و گزارشگری مالی است. در وضعیت­­هایی که روش­­های حسابداری متفاوت و جایگزین با مناسبت­های همسان وجود دارد یا به عبارت دیگر هرگاه در مورد یک رویداد و یا وضعیت معین، اعمال روش­­های متفاوت اندازه ­گیری با پشتوانه منطقی و منطبق با اصول پذیرفته شده حسابداری امکان پذیر است، محافظه ­کاری ایجاب می­ کند که روشی اعمال و انتخاب شود که دارای حداقل اثر مساعد بر سود خالص و جمع دارایی­ ها در دوره جاری است. در مواقعی که برای شناخت و اندازه ­گیری دارایی­ ها ارزش­های ­پذیرفته شده متفاوتی وجود داشته است، دارایی­­ها باید به مبلغی ثبت شود که از همه کم­تر است. در ارتباط با شناسایی و اندازه ­گیری بدهی­­ها نیز بیش­ترین مبلغ از مبالغ متفاوت اندازه ­گیری شده باید ملاک ثبت قرار گیرد. در مواردی که نسبت به مناسب بودن ارزش­­های متفاوت درآمدها، هزینه­ها، سودها و زیان­­های غیرعملیاتی تردید وجود دارد، اقلام مزبور باید به مبالغی ثبت و گزارش شوند که دارای کم­ترین اثر مساعد برسود خالص است. بنابراین، محافظه ­کاری را می­توان به عنوان یک عامل تعدیل­کننده و یا وزنه تعادل برای جلوگیری از اندازه ­گیری­­های بسیار خوش­بینانه به کار گرفت و از آن به عنوان یک وسیله باز دارنده قوی و مؤثر در مقابل خطر ناشی از ارائه سود و وضعیت مالی به مبالغی بیش از میزان واقعی استفاده کرد. از سوی دیگر، تهیه صورت­­های مالی بیش از حد محافظه­­کارانه نیز مطلوب نیست زیرا به عدم رعایت بی­ طرفی و ارائه اطلاعات غیر واقع­بینانه منجر می­ شود. به همین دلیل مفهوم محافظه ­کاری را نباید به گونه ای تحریف کرد که به ارائه اقلام صورت­­های مالی به مبالغی کم­تر از میزان واقعی منجر شود (عالی­ور، ۱۳۷۰).
    در همین رابطه هیئت تدوین استانداردهای حسابداری مالی در بیانیه مفهومی شماره (۲) بیان
    می­ کند: «از حسابداری محافظه ­کارانه نبایستی به عنوان توجیه کم­تر برآورد کردن دارایی­­ها، به این بهانه که در آینده ممکن است منجر به ارائه بیش از حد سودها شود، استفاده کرد». (هیئت استانداردهای حسابداری مالی،۱۹۸۰).
    به طور کلی می­توان حسابداری محافظه­­کارانه را در سه مقوله به شرح زیر خلاصه کرد:
    الف)مقوله رفتاری: بد­بینی از خوش­­بینی بهتر است. به عنوان نمونه بر اساس رهنمودهای حسابداری،
    بدهی­­های احتمالی (زیان­­های احتمالی) تحت شرایط خاص شناسایی می­شوند در صورتی که این رهنمودها در خصوص دارایی­­های احتمالی (سودهای احتمالی) کاربرد ندارند.
    ب)مقوله زمان: زودتر نشان دادن زیان­­ها و هزینه­­ها از دیرتر نشان دادن آن­ها بهتر است و دیرتر نشان دادن سودها و درآمدها از زودتر نشان دادن آن­ها بهتر است.
    ج)مقوله ارزش: کم­تر نشان دادن سودها و درآمدها از بیش­تر نشان دادن آنها بهتر است و بیش­تر نشان دادن زیان­ها و هزینه­­ها از کم­تر نشان دادن آن­ها بهتر است (عالی­ور، ۱۳۷۰).

     

    ۲-۲-۱-۲- تاریخچه محافظه ­کاری

    حسابداری اغلب در کنار حسابرسی به منظور محدود کردن مدیران از اعمال نظر بیش از اندازه در مصرف منابع تحت اختیار آن­ها مورد استفاده قرار گرفته است. هم­چنین طی قرن­­ها، در تقسیم بازده میان
    گروه­­های مختلف درگیر با شرکت و هم­چنین برای تعیین مقادیر قابل تخصیص به دارندگان حقوق در شرکت نیز از حسابداری استفاده شده است. در اوایل قرن نوزده که شرکت­­ها شروع به استقراض نمودند، سود حسابداری به عنوان مبنایی برای توزیع سود نقدی مورد استفاده قرار گرفته شده است. در پایان قرن نوزده در انگلستان و در پایان دهه اول قرن بیستم در آمریکا، حسابداری به شکل جدید خود رشد کرد. جریان نقدی از طریق اقلام تعهدی به منظور به دست آمدن سود حسابداری به شکل امروزی خود تعدیل شد. شرکت­­های حرفه­ای حسابرسی نیز شکل گرفتند به گونه­ ای که در سال ۱۹۰۰ اکثر شرکت­ های بورس سهام لندن توسط حسابرسان مورد رسیدگی قرار گرفته شدند. در این قرن محافظه ­کاری به تدریج تبدیل به یکی از ویژگی­های کیفی اطلاعات حسابداری شده که یکی از کاربرد­­های آن، مربوط به
    قرارداد­های تقسیم سود میان مالکان و اعتباردهندگان شرکت بود. محافظه ­کاری هم چنین به نظر
    می­رسد در تعیین پاداش مدیران بر مبنای سود حسابداری نقش داشته باشد. اگر چه طرح­­های پاداش رسمی تا دهه ۱۹۵۰ در آمریکا معمول نبود اما سود حسابداری به طور غیر­­رسمی به عنوان مبنایی برای پرداخت پاداش به مدیران مورد استفاده قرار گرفته شده است (حسنی، ۱۳۸۸).
    چت­هیلد[۲۱] معتقد است که محافظه­ کاری ریشه در قرون وسطی دارد. در آن زمان ارباب­ها اداره املاک خود را به مباشر می­سپردند، مباشران نیز دریافتند که به کارگیری محافظه ­کاری، مکانیسم مناسبی برای محافظت از آن­ها است. آن­ها افزایش ارزش دارایی­­ها را پیش­­بینی نمی­کردند، زیرا اگر این افزایش ارزش­­­ها به وقوع نمی­پیوست، مالک ممکن بود مباشر را مسئول بداند. چت هیلد خاطر نشان می­ کند که در اواخر قرن نوزدهم در انگلستان، در دعاویی که پس از ورشکستگی شرکت­­­ها از سوی سرمایه ­گذاران مطرح شد، اغلب حسابرسان به عنوان متهم به دادگاه احضار می­شدند. حسابرسان نیز از آن پس دریافتند که بر مبنای صورت­­­های مالی محافظه­ کارانه، هرگز دعوایی علیه آنها اقامه نمی­ شود و فقط ارائه بیش­تر از واقع سود و سرمایه است که موجب چنین امری می­گردد (مجتهدزاده، ۱۳۸۰).
    باسو (۱۹۹۷) معتقد است که محافظه‏­کاری طی قرن­‏ ها تئوری و عمل حسابداری را تحت تأثیر قرار داده است. ثبت­های تاریخی اوایل قرن پانزدهم میلادی درباره معاملات مشارکتی و تضامنی نشان می‏دهند که حسابداری در اروپای قرون وسطی محافظه‏­کارانه بوده است. مفهوم محافظه‏­کاری زمانی ایجاد شد که ترازنامه مهم­ترین و اغلب تنها صورت مالی بود و اجزای سود یا سایر نتایج عملیات به ندرت در خارج از شرکت­­ها ارائه می‏شد. اولین کاربرد صورت‏­­های مالی برای بانکداران و دیگر اعتباردهندگان بوده است. انگیزه آنها از کاربرد محافظه‏­کاری اطمینان از آن بوده که سرمایه ­گذاریشان به گونه­­ای مناسب حفظ خواهدشد. از این رو کم­ نمایی خالص دارایی‏­­ها مطلوب و حتی شرافت­مندانه بود، چون باعث ایجاد حاشیه ایمنی برای وام­‏­ها می‏شد (هیئت استانداردهای حسابداری مالی، ۱۹۸۰).
    هندریکسون و ون­بردا(۱۹۹۴)[۲۲] معتقدند که از مجرای فشار بستانکاران و سایر استفاده­کنندگان از گزارش­های مالی، حسابداران سده نوزدهم به صورت دائم تحت فشار بودند تا در گزارش­ های خود از منعکس کردن خوش­­بینی­های مدیران و مالکان واحد­های تجاری خودداری کنند. از این رو، بسیاری از صاحب نظران حسابداری سنتی محافظه­ کار بودند و برخی از اصول ارائه شده به وسیله آن­ها در حسابداری امروز هم رسوخ کرده است.

     

    ۲-۲-۱-۳- محافظه ­کاری در استانداردهای حسابداری ایران

    در استانداردهای حسابداری ایران از واژه محافظه ­کاری به طور صریح استفاده نشده است لیکن در قسمت ویژگی­­های کیفی اطلاعات از بخش مفاهیم نظری گزارشگری مالی از ویژگی احتیاط به عنوان یکی از زیر مجموعه­های قابلیت اتکاء اطلاعات­مالی یاد شده است، استاندارد­های مذکور تصریح می­ کند که
    «تهیه­کنندگان صورت­های مالی در عین حال باید با ابهاماتی که به گونه­­ای اجتناب ناپذیر بر بسیاری رویدادها و شرایط سایه افکنده برخورد کنند». نمونه این ابهامات عبارت­است از قابلیت وصول مطالبات، عمرمفید دارایی­­های ثابت مشهود و تعداد و میزان ادعاهای احتمالی مربوط به کالای فروش رفته. چنین مواردی با رعایت احتیاط در تهیه صورت­­های مالی و همراه با افشاء ماهیت و میزان آن­ها شناسایی
    می­ شود. «احتیاط عبارت­است از کاربرد درجه­ای از مراقبت که در اعمال قضاوت برای انجام برآورد در شرایط ابهام مورد نیاز است به گونه­ ای که درآمد­ها یا دارایی­ ها بیش­تر از واقع و هزینه­ها یا بدهی­­ها
    کم­تر از واقع ارائه نشود» (کمیته تدوین استانداردهای حسابداری، ۱۳۸۸). این تعریف دقیقاً همان تعریف هیئت بین ­المللی استانداردهای حسابداری از محافظه­­کاری بوده و با تعریف گیولی و هین از محافظه­ کاری نیز مطابقت دارد. بنابراین، می­توان اصطلاح «احتیاط» را معادل واژه «محافظه­­کاری» تلقی نمود. طبق بند (۱۷) استاندارد حسابداری شماره (۱) ایران تحت عنوان «نحوه ارائه صورت­های مالی» مدیریت واحد تجاری باید رویه­­های حسابداری را به گونه­­ای انتخاب و اعمال کند که صورت­­های مالی با تمام الزامات استانداردهای حسابداری مربوط مطابقت داشته است. در صورت نبود استاندارد خاص­، مدیران باید رویه­ ها را به گونه­­ای تعیین کنند تا اطمینان یابند صورت­­های مالی اطلاعاتی را فراهم می­آورد که دارای هر دو خصوصیت مربوط بودن و قابلیت اتکاء است و محتاطانه بودن را به عنوان یکی از معیارهای اطلاعات قابل اتکاء معرفی می­ کند. از تعریف فوق دو مطلب استنباط می­ شود:

     

    موضوعات: بدون موضوع
    [چهارشنبه 1400-01-25] [ 12:55:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تاثیر آموزش مهارت های زندگی بر سلامت روان وعزت نفس دانش آموزان- قسمت ۱۳ ...

    سازمان بهداشت جهانی ، بهداشت روانی را بر اساس جنبه های زیستی و اجتماعی تعریف می کند. به نظر این سازمان ، بهداشت روانی برای فرد ، استعداد ایجاد روابط موزون با دیگران و استعداد شرکت در تغییرات محیط اجتماعی و طبیعی یا استعداد کمک به تغییرات ، به شیوه سازنده را قائل است . همچنین بهداشت روانی ایجاب می کند که بین تمایلات غریزی فرد هماهنگی وجود داشته باشد در این تعریف هیچ اشاره ای به بیماری نشده است .
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    در تعریف فوق و تعاریف مشابه آن ، سازگاری با محیط اهمیت زیادی دارد . طبق این تعاریف ، شخصی که بتواند با محیط (اعضای خانواده ، همکاران ، همسایگان و به طور کلی اجتماع) خوب سازگار شود ، از نظر بهداشت روانی بهنجار خواهد بود . این شخص با تعادل روانی رضایت بخش خواهد رفت ، تعارضات خود را با دنیای بیرون و درون حل خواهد کرد و در مقابل ناکامی های اجتناب ناپذیر زندگی مقاومت خواهد کرد . اگر کسی توان انجام دادن این کارها را نداشته باشد و در نتیجه با محیط خود به شیوه نامناسب و دور از انتظار برخورد کند . از نظر روانی بیمار محسوب خواهد شد . زیرا با این خطر روبرو خواهد بود که تعارض های حل نشده خود را به صورت نوروز ( اختلالات خفیف روانی ) نشان دهد ، و به شخص نوروتیک تبدیل شود (گنجی ، ۱۳۷۹) .
    طبق تعریف « فرهنگ روان شناسی آرتور[۴۴] » (۱۹۸۵) واژه سلامت روان برای افرادی که عملکردشان در سطح بالایی از سازگاری هیجانی و رفتاری است ، به کار می رود و در مورد افرادی که صرفا بیماری روانی ندارند ، به کار نمی رود . از نظر کاپلان و سادوک[۴۵] ، سلامت روانی ، آن حالت بهزیستی است که افراد قادر می باشند به راحتی در جامعه فعالیت کنند و پیشرفت ها و خصوصیات شخصی ، برای آنها رضایت بخش است . کنفرانس بین المللی بهداشت که با همکاری سازمان بهداشت جهانی و یونیسف در سال ۱۹۸۸ با شرکت ۱۳۴ کشور در آلما آتا[۴۶] تشکیل شد ، سلامت روانی را سلامت کامل جسمانی ، روانی و اجتماعی تعریف نموده است ، نه فقدان بیماری و ناتوانی ( به نقل از ادبی ، ۱۳۷۹) .
    نتیجه تصویری درباره سلامت روانی
    هوگان[۴۷] ( ۱۹۷۶) سه تعریف عمده از سلامت روان ارائه نموده است .

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

     

    سلامت روانی به معنی خود آگاهی یا فقدان خود فریبی ، حل تعارضات و کشمکش های درونی و پذیرش و پیروی از سرنوشت و تقدیر بشریت می باشد .

    سلامت روانی به معنای خود شکوفایی و تحقق خود می باشد . یعنی به عمل رساندن توانایی های ذاتی و درونی فرد .

    سلامت روانی حدودی است که فرد توانسته است با شبکه روابط اجتماعی پایدار ، به صورت یکپارچه در آید ( به نقل از وردی ، ۱۳۸۰).

    همانطور که ملاحظه می شود سلامت روان ، در هیچ یک از تعاریف فوق با فهرست و یا خصوصیات ثابت و ویژگی های معینی تعریف نشده است . در هر یک از آنها ، به جنبه های خاصی از این مبحث گسترده پرداخته شده است .
    این امر ناشی از آن است که مبحث سلامت روان یک موضوع وسیع و گسترده ای است که عوامل گوناگون تحت شرایط مختلف بر آن تاثیر می گذارند . بنابراین پرداختن به جنبه ای خاص در تعریف سلامت روان ، نمی تواند دیدگاه کامل و روشن از سلامت روان ارائه دهد . بلکه در نظر گرفتن عوامل و جنبه های مختلف که در تعاریف گوناگون به آنها اشاره شده است ، جهت شناختن دقیق و کامل سلامت روان ، ضروری به نظر می رسد .
    ۲- ۸ بهداشت روانی و اهمیت پیشگیری اولیه
    در سال های اخیر « انجمن کانادایی بهداشت روانی » ، بهداشت روانی را در سه قسمت تعریف کرده است .
    قسمت اول ، نگرش های مربوط به خود (شامل تسلط بر هیجان های خود ، آگاهی از ضعف های خود و رضایت از خوشی های ساده ) ، قسمت دوم ، نگرش های مربوط به دیگران (علاقه به دوستی های طولانی و صمیمی ، احساس تعلق به یک گروه و احساس مسئولیت در مقابل محیط انسانی و طبیعی ) و قسمت سوم ، نگرش های مربوط به زندگی (رویارویی با الزام های زندگی ، پذیرش مسئولیت ها ، توسعه امکانات و علایق خود ، توانایی اخذ تصمیم های شخصی و ذوق یا انگیزه خوب کار کردن (گنجی ، ۱۳۷۹) .
    بهداشت روانی را حالت سازگاری نسبتا خوب احساس بهزیستی و شکوفایی توان و استعدادهای شخصی تعریف کرده اند . این اصطلاح عموما برای کسی به کار می رود که در سطح بالایی از سازگاری ، انطباق رفتاری و عاطفی عمل می کند ، نه کسی که صرفا بیمار نیست . از سویی علم سلامت روان ، شاخه ای از علم بهداشت است که با پیشگیری از اختلالات روان و حفظ شیوه های بهینه زندگی و بهداشت عاطفی سر و کار دارد . علم سلامت روان فرایندی همیشگی است که از بدو تولد تا هنگام مرگ ادامه می یابد . این علم با چهار هدف شکوفایی توان بالقوه ، شادکامی ، رشد و تحول هماهنگ و زندگی موثر و کارآمد سعی می کند از طریق آموزش به کارکنان بهداشت روانی ، پیشگیری ، در مان اختلالات روانی و حفظ تداوم بهداشت روانی در اشخاص سالم شرایطی ایجاد کند که شهروندان جامعه بتوانند در خانه ، مدرسه ، جامعه و محیط های کاری نهایتا با خویش سازگار شوند .
    بهداشت روانی از پیشینه ای به قدمت انسان متمدن و تاریخچه ای کوتاه به لحاظ علمی برخوردار است . با اینکه فلاسفه هزاران سال در خصوص سعادت ، داد سخن رانده اند ، در سال ۱۹۰۸ بود که نخستین جمعیت برای سلامت روان تاسیس گردید . در سال ۱۹۱۹ « جامعه ملی سلامت روان[۴۸] » تشکیل شد که به تدریج به « کمیته بین المللی سلامت روان[۴۹] » تبدیل شد و نشریه ای به نام « سلامت روان » منتشر شد تا یافته های جدید را از سراسر جهان گرد آوری کند و ارتباط و همکاری دست اندرکاران این حوزه را تسهیل نماید . نمود کنونی سلامت روان را می توان در روان شناسی جامعه نگر ومراکز بهداشت روانی جامعه – نگر یافت که با هدف سه نوع پیشگیری در سطح وسیع و اجتماعی فعالیت دارد . جلوگیری از بروز اختلال های روانی (پیشگیری نخستین ) ، تشخیص و درمان زود هنگام اختلال ها (پیشگیری ثانوی ) و کمک به معضلات و مشکلات ناشی از ابتلاء به اختلالات روانی (پیشگیری ثالث ) (ساپینگتون[۵۰] ، ترجمه حسین شاهی برواتی ، ۱۳۷۹).
    بنارد و فافوگلیا[۵۱] (۱۹۹۱) معتقدند که پیشگیری یک فرایند فعال پیشگیرانه است که افراد و گروه ها را جهت مقابله با چالش ها و تغییرات زندگی توانمند می سازد و از طریق ایجاد و تقویت شرایطی که رفتار مناسب و مفید و سبک زندگی سالم را ترویج می دهند ، جریان می یابد( به نقل از آقاجانی ، ۱۳۸۱) .
    لافکوئیست[۵۲] (۱۹۸۳) ، پیشگیری را این گونه تعریف نمود : یک فرایند فعال توانمند جهت ایجاد شرایط و ویژگی های فردی است که سلامتی و بهداشت افراد را بهبود می بخشد . این تعریف نه تنها شامل رشد ویژگی های مثبت و بهبود پذیر فرد است بلکه شامل ایجاد شرایط محیطی و عوامل حمایتی که رشد سالم نوجوانان را ترویج می دهد ، نیز هست ( کانینگهام[۵۳] ، ۲۰۰۰به نقل از فولادی،۱۳۸۲).
    کاپلان ( ۱۹۶۴) ، چهار سطح از برنامه پیشگیرانه بهداشت روانی را مطرح نمود . به نظر وی سطح اول پیشگیری جمعیت عمومی را مورد توجه قرار می دهد و هدف آن ترویج و افزایش شایستگی های فردی و اجتماعی و ایجاد محیط های اجتماعی – فرهنگی حمایت کننده می باشد . به طور مثال اهداف عاطفی – اجتماعی (مانند افزایش مهارت های ارتباطی ، افزایش عزت نفس ) با برنامه های آموزش تحصیلی به صورت یادگیری مشارکتی و گروهی مطابقت دارد ( ناستاسیا [۵۴]، ۱۹۹۸) .
    کاپلان پیشگیری اولیه در بهداشت روانی را چنین تعریف می کند :
    کاهش در میزان بروز موارد اختلال روانی در یک جامعه به وسیله مقابله کردن با شرایط آسیب زا قبل از اینکه ایجاد شوند . هدف آن پیشگیری از بیمار شدن یک فرد خاص نیست بلکه در مقابل ، کوشش می کند که خطر ابتلاء به اختلالات را در کل جامعه مورد نظر کاهش دهد ( به نقل از شاملو ، ۱۳۷۸) .
    فلنر[۵۵] ، بنارد و فافوگلیا ( ۱۹۹۳) ، سه مرحله اساسی تلاش های برنامه پیشگیرانه در مدارس را شرح داده اند : تلاش های اولیه که تحت عنوان مداخله اولیه است بر دانش آموزانی متمرکز است که قبلا نشانه هایی از مشکلات سازگاری نشان داده اند . اگر چه تلاش ها بخش مهمی از راهبرد کلی پیشگیری است اما پیشگیری نیست . تلاش های ثانویه به پیشگیری بیشتر نزدیک هستند و بر رشد ویژگی های سازگارانه فردی دانش آموزان تمرکز دارند که از طریق برنامه های مشاوره ای مبتنی بر مدرسه صورت می پذیرد .
    تلاش های نوع سوم با هدف پیشگیرانه و از طریق بررسی شرایط جهت اصلاح محیط آموزشی که زمینه های رشدی دانش آموزان را شکل می دهند ، فعالیت می کنند . رویکرد اخیر ، تاکید لافکوئیست ( ۱۹۸۳) را برای شرایط محیطی لازم از طریق اعمال راهبردهایی که عوامل خطر زایی محیطی را کاهش می دهند و نیز عوامل حمایت کننده در مقابل خطر را افزایش می دهند ، تاکید می کند (به نقل از فولادی،۱۳۸۲).
    سلامت روان کودکان و نوجوانان موضوعی هست که به توجه جدی نیاز دارد . امروزه با بهره گرفتن از برنامه های مختلف مانند آموزش مهارت های زندگی ، آموزش بهداشت روانی و مداخلات بهداشتی مبتنی بر مدرسه می توان به کودکان کمک نمود تا زندگی مفیدتر و رضایتمندانه تری داشته باشند . مدرسه فرصت مناسبی برای بهبود زندگی بسیاری از کودکان و نوجوانان فراهم می کند . به موازات حرکت جوامع در جهت آموزش همگانی ، نقش مدارس در ارائه خدمات بهداشت روانی برای پرداختن به عواملی که در تحصیل مداخله می کند اهمیت بسیاری یافته است.
    برنامه بهداشت روانی مدارس با توجه به تحقیقات گوناگون دربهبود یادگیری ، سلامت روان و درمان اختلالات روانی موثر و موفق بوده است ( هندرن و رابرت[۵۶] ، ترجمه نوری قاسم ابادی ، طهماسیان و محمد خانی ، ۱۳۷۷) .
    ۲-۹ویژگی های افراد سالم ( برخوردار از سلامت روان ) از دیدگاه های مختلف :
    برای داشتن روانی خوب ، شرایطی وجود دارد . روبرو شدن با واقعیت ، سازگار شدن با تغییرات ، گنجایش داشتن برای اضطراب ها ، کم توقع بودن ، احترام قائل شدن برای دیگران ، دشمنی نکردن با دیگران و کمک رساندن به مردم (گنجی ، ۱۳۷۹).
    بنا بر تحقیقات « انجمن ملی بهداشت روانی »
    ۱- افراد سالم از نظر روان ، احساس راحتی می کنند . خود را آن گونه که هستند می پذیرند ، و از استعدادهای خود بهره مند می شوند . در مورد عیوب جسمانی و ناتوانی های خود شکیبا بوده و از آن ناراحت نمی شوند و دیدگاه واقع گرایانه دارند و دشواری های زندگی را سهل می انگارد . آنها وقت کمی را در نگرش ، ترس ، اضطراب و یا حسادت سپری می کنند . اغلب آرامند ، نسبت به عقاید تازه گشاده رو بوده و دارای طیب خاطر هستند ، شوخ طبع هستند و اعتماد به نفس دارند ، اگر چه از حضور در جمع لذت می برند ، اما به تنها بودن نیز اهمیت می دهند وحشتی از آن ندارند . همچنین از سیستم ارزشی برخوردارند که از تجارب شخصی شان سرچشمه می گیرد ، بدین معنی که یک احساس شخصی مبنی بر درست یا غلط بودن امور دارند .
    ۲- افراد دارای سلامتی روان ، احساس خوبی نسبت به دیگران دارند ، آنها می کوشند تا دیگران را دوست داشته باشند و به آنها اعتماد نمایند چنین افرادی قادرند که با دیگران روابط گرمی داشته باشند و این روابط را ادامه دهند و به علایق دیگران توجه می کنند و احترام می گذارند . آنها به خود اجازه نمی دهند که از سوی دیگران مورد حمله و فشار قرار گیرند و نیز سعی نمی کنند که بر دیگران تسلط یابند . آنها با احساس یکی بودن با جامعه ، نسبت به دیگران احساس مسئولیت می کنند .
    ۳- قدرت روبروشدن با نیازهای زندگی را دارند . معمولا نسبت به اعمال خود احساس مسئولیت می کنند و با مشکلات به همان شیوه که رخ می دهند ، برخورد می کنند . دارای پندارهای واقع گرا در مورد آنچه که می توانند یا نمی توانند انجام دهند ، هستند . بنابراین آنها محیط خود را تا آنجا که ممکن است شکل می دهند ، و نیز تا آنجا که ضرورت دارد با آن سازگار می شوند (بنی جمالی واحدی ، ۱۳۷۳) .
    ۲-۱۰دیدگاه های مختلف در مورد سلامت روانی
    ۲-۱۰-۱ دیدگاه روان پزشکی
    دیدگاه روان پزشکی ، درباره فرد ، دید تعادل حیاتی دارد . طبق این دیدگاه فردی از سلامت روانی برخوردار است که دارای نظام متعادلی است که خوب عمل می کند و اگر تعادل به هم بخورد ، بیماری روانی ظاهر خواهد شد (گنجی ، ۱۳۷۹) .
    دیدگاه روان کاوی معتقد است که شخصیت فرد از سه بخش تشکیل می شود : « نهاد ، من ، و من برتر » . بنابراین بهداشت روانی زمانی تضمین می شود ، که من با واقعیت سازگار شود ، و تکانش های غریزی نهاد به کنترل در آید ( گنجی ، ۱۳۷۹) .
    فروید معتقد است که شخص سالم دو ویژگی دارد :

     

     

    می تواند دوست بدارد و دوست داشته شود .

    می خواهد و می تواند کار بکند ( شعاری نژاد ، ۱۳۷۱) .

    فروید ، سلامت روانی را از یک طرف نتیجه تعادل بین سه عنصر نهاد ، من و من برتر و از طرفی دیگر نتیجه تعادل بین سطوح خود آگاه و ناخودآگاه می داند ( حسینی ، ۱۳۶۰) .
    فروید معتقد است ویژگی خاصی که برای سلامت روان شناختی ضروری است خودآگاهی می باشد . یعنی هر آنچه که ممکن است در ناخودآگاه موجب مشکل شود ، بایستی خود آگاه شود. شخص سالم از مکانیزمهای دفاعی نوع دوستی ، شوخ طبعی ، پارسایی ، ریاضت و والایش یا تصعید استفاده می کند (لیندزی ، وهال ، ۱۹۷۰ ، به نقل از نجات و ایروانی ، ۱۳۷۸) .
    فروید معتقد است ، انسان متعارف و سالم کسی است که مراحل رشد روانی – جنسی را با موفقیت پشت سر گذاشته باشد و در هیچ یک از مراحل بیش از حد تثبیت نشده باشد ( کورسینی، ۱۹۷۳ ، به نقل از وردی ، ۱۳۸۰ ) .
    آلپورت نتیجه پژوهش های خود مربوط به سلامت روان شناختی را در شش معیار خلاصه نموده است ، که این معیارها عبارتند از : رشد خویشتن،مبادله و تعامل با دیگران ، احساس هم دردی ، امنیت عاطفی ، هوش کنشی ، بینش نسبت به خویشتن و هدف مندی . اگر چه فرد نمی تواند تمام این ویژگی ها را به دست آورد ، اما این ویژگی ها روی هم رفته ، معنای سلامت روان شناختی را از دیدگاه آلپورت روشن می سازد (هوگان ، ۱۹۷۶ ، به نقل از وردی ، ۱۳۸۳) .
    ازدیدگاه کارل یونگ ، فرایندی که موجب یکپارچگی شخصیت انسانی می شود ، مزیت یافتن یا تحقق خود است این فرایند خود شدن ، فرایندی طبیعی است و چنان نیرومند است که یونگ آن را غریزه نامید .
    در انسان مزیت یافته ، هیچ یک از وجوه شخصیت مسلط نیست ، نه هشیار و نه ناهشیار ، نه یک منش یا گرایش خاص و نه هیچ یک از سنخ های کهن بلکه همه آنها به توازونی هماهنگ رسیده اند . از طرف دیگر به نظر وی همه جنبه های شخصیت باید به یکپارچگی و هماهنگی دست یابند به طوری که همه آنها بتوانند بیان شوند . افراد سالم از شخصیتی برخوردارند که یونگ آن را شخصیت مشترک خوانده است ، چون دیگر هیچ جنبه شخصیت به تنهایی حاکم نیست ، یکتایی فرد ناپدید می شود و دیگر چنین اشخاص را نمی توان متعلق به سنخ روانی خاص دانست ( نجات و ایروانی ، ۱۳۷۸).
    مورای ( ۱۹۳۸) ، معتقد است رشد طبیعی و سالم به گونه ای است که ابتدا نهاد ، بعد من برتر و آن گاه من نقش تعیین کننده رفتار را ایفا می کنند .
    تکانه های نهاد ، بایستی با نظارت خردمندانه من و مواظبت و حراست من برتر به صورت قابل قبول فرهنگی و تحت شرایط مورد قبول جامعه ارضا شود . همچنین به عقیده وی ، شخص سالم کسی است که نیازهای تثبیت شده نداشته باشد و نیازهای درونی و نهفته اش در جهت معیارهای درونی شده و من برتر باشد و براساس نیازهایش عمل نکند و نیازهایش با یکدیگر در تعارض و کشمکش نباشند . به علاوه انسان برخودار از سلامت روان شناختی ، موجودی منحصر به فرد است که بایستی به صورت یگانه مورد بررسی و مطالعه قرار بگیرد و دارای خصوصیات زیر است :

     

     

    بین من برتر و من آرمانی فرد فاصله زیادی وجود ندارد .

    من دارای قدرتمندی و کار آمدی بسیار است .

    از ساختار روانی خودش آگاهی لازم را دارد .

    هدف نهایی او رشد ، خلاقیت و تحقق خویشتن است .

    به نظر هورنای (۱۹۴۵) انسان برخوردار از سلامت روان دارای این ویژگی ها می باشد . احساس امنیت می کند ، لذا فا قد پرخاشگری و خود شیفتگی است . به دلیل آگاهی از خود واقعی و استعداد بالقوه خویش ، تسلیم محض محیط اجتماعی و فرهنگی نیست ، بلکه ابتکار و شخصیت خودش را عهده دار می شود . خودشناسی و کوشش برای تحقق استعدادهای فطری و ذاتی وظیفه اخلاقی و امتیاز معنوی شخصیت سالم است و هدف او کمال است . انسان سالم خود آگاهی دارد و از خود واقعی و استعدادهایش کم و بیش آگاه است و خودش بسیاری از مشکلات زندگی را حل می کند ، لذا به دیگران وابستگی ندارد ( خدا رحیمی ، ۱۳۷۴).
    اریکسون[۵۷] ، سلامت روان شناختی را نتیجه عملکرد قوی و قدرتمند « من » می داند .« من » عنوان مفهومی است که نشان دهنده ی توانایی یکپارچه سازی اعمال و تجارب شخص به صورت انطباقی و سازش است .
    « من » تنظیم کننده درونی روان است که تجارب فرد را سازماندهی می کند و در نتیجه از انسان در مقابل فشارهای «نهاد » و من برتر حمایت می کند . هنگامی که رشد انسان و سازماندهی اجتماعی به نحو متناسب هماهنگ شود در هر کدام از مراحل رشد روانی – اجتماعی توانایی ها و استعدادهای مشخصی ظهور می نماید . در واقع به عقیده اریکسون سلامت روانشناختی هر فرد به همان اندازه است که توانسته است توانایی متناسب با هر کدام از مراحل زندگی را کسب کند ( خدارحیمی ، ۱۳۷۴).
    اریکسون احساس هویت را نشانه سلامت فکر و روان می داند که خود از مراحل حس اعتماد ، خود مختاری ، ابتکار و اشتغال به کارهای سودمند می گذرد و سرانجام به احساس هویت خود منجر می گردد . این احساس سرمایه داخلی است که بعد از طی موفقیت آمیز تمام مراحل ایجاد می گردد و با همانند سازی موفقیت آمیزی که به تنظیم محرک ها و غرایز اصلی فرد با توجه به فرصت ها و امکانات او منجر می شود ، ارتباط دارد . بدین ترتیب احساس هویت موجب اطمینان خاطری می گردد که به شخص قدرت انطباق و سازگاری می دهد( حسینی ، ۱۳۶۰) .
    در واقع به نظر اریکسون (۱۹۶۸) ، هویت نشانه نشاط روانی است و هویت در مقابل سر درگمی نشانه یک شخصیت سالم در نوجوانان است .
    مارسیا ( ۱۹۸۹ ) ، نیز بیان کرد که بین هویت و سلامت روانی ارتباط وجود دارد . وی مطرح می کند که پایگاه هویت موفق ، سالم ترین پایگاه است ، چون توانایی شخصی خوبی برای سازگاری با محیط دارد ( ادبی ، ۱۳۷۹) .
    اریک فروم تصویر روشنی از شخصیت سالم به دست می دهد . چنین انسانی به طور عمیق عشق می ورزد ، آفریننده است ، قوه تعقلش را کاملا پرورانده است ، و جهان و خود را به طور عینی ادارک می کند . حس هویت پایداری دارد ، با جهان در پیوند است و در آن ریشه دارد ، و حاکم و عامل در سرنوشت خویش است . فروم شخصیت سالم را دارای جهت گیری بارور می داند به نظر وی جهت گیری ، گرایش یا نگرش کلی است که همه جنبه های زندگی یعنی پاسخ های فکری ، عاطفی و حسی مردم ، موضوع ها ورویدادها خواه در جهان و خواه در خود را در بر می گیرد . بارور بودن یعنی به کار بستن همه قدرت ها و استعدادهای بالقوه ی خویش ، چهار جنبه شخصیت سالم در روشن ساختن مقصود فروم از جهت گیری بارور موثر است . این چهار جنبه شامل عشق بارور ، تفکر بارور ، خوشبختی و وجدان اخلاق می باشد .
    عشق بارور لازمه رابطه آزد و برابر بشری است طرفین رابطه می توانند فردیت خود را حفظ کنند . عشق بارور از چهار ویژگی برخوردار است ؛ توجه ، احساس مسئولیت ، احترام و شناخت . تفکر بارور مستلزم هوش ، عقل و عینیت است .
    خوشبختی بحث جدایی ناپذیر و پیامد زیستن موافق جهت گیری بارور و همراه همه فعالیت های سازنده می باشد . فروم میان دو نوع وجدان اخلاق که عبارتند از وجدان اخلاق قدرت گرا و وجدان اخلاقی انسان گرا تفاوت قائل شده است . وجدان اخلاقی قدرت گرا ، نمایانگر قدرت خارجی درونی شده است که رفتار شخص را هدایت می کند . وجدان اخلاقی انسان گرا تداعی خود است و از تاثیر عامل خارجی آزاد است ( نجات وایروانی ، ۱۳۷۸) .
    به عقیده آلفرد آدلر زندگی ، بودن نیست ، بلکه شدت است . آدلر به انتخاب ، مسئولیت و معناداری مفاهیم در شیوه زندگی اعتقاد دارد و شیوه زندگی افراد را متفاوت می داند . محرک اصلی رفتار بشر ، هدفها و انتظار او از آینده است ، فرد سالم به عقیده آدلر از مفاهیم و اهداف خودش آگاهی دارد و عملکرد او مبتنی بر حیله و بهانه نیست او جذاب و شاداب است و روابط اجتماعی سازنده و مثبتی با دیگران دارد . روابط خانوادگی صمیمی و مطلوب دارد و جایگاه خودش را در خانواده و گروه های اجتماعی به درستی می شناسد . همچنین فرد سالم در زندگی هدفمند و غایت مدار است و اهداف او مبتنی بر تعقیب این اهداف است . غایی ترین هدف شخصیت سالم ، تحقق خویشتن است . از ویژگی های دیگر سلامت روانشناختی این است که فرد سالم همواره به بررسی ماهیت اهداف و ادراکات خودش می پردازد و اشتباهاتش را بر طرف کند . فرد ، خالق عواطف خودش است نه قربانی آنها . آفرینش گرایی و ابتکار فیزیکی از ویژگی های دیگر این افراد است . فرد سالم از اشتباهات اساسی پرهیز می کند .
    اشتباهات اساسی شامل تعمیم مطلق ، اهداف نادرست و محال ، درک درست و توقع بی مورد از زندگی ، تقلیل یا انکار ارزشمندی خود و ارزش ها و باورهای غلط می باشد ( شاملو ، ۱۳۷۸) .
    ۲-۱۰-۲ دیدگاه رفتار گرایی

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 12:55:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      طراحی الگوی راهبردی ارزیابی عملکرد یگان های ناجا- قسمت ۶ ...

    ۱۸-۱- فرایند برنامه ریزی سالیانه بازرسی و ارزیابی از یگانها:
    از آنجا که معمولاً در هر سال سیاست ها، تدابیر و اهداف کلان از سوی ناجا در حیطه وظائف محوله بازرسی تعیین و اعلام می گردد بازرسی یگانها در انتخاب برنامه های استانی منطقه ای و یا یگانی خود باید با محوریت سیاست ها و برنامه های بازرسی کل ناجا نسبت به تهیه و تدوین برنامه های سالانه ، فصلی، ماهیانه در سطح یگان خود اقدام نمایند مع الوصف برای تدوین واجرای برنامه های ارزیابی اثربخش نکات زیر مدنظر قرار می گیرد:
    ۱- برنامه ها در راستای سیاست ها و اهداف بازرسی و ارزیابی بازرسی ناجا می باشد.
    ۲- حتی الامکان برنامه ها فراگیر و دربرگیرنده ی همه ی اجزاء سازمان اعم از ستاد و صف می باشد.
    ۳- قبل از تدوین برنامه با ارزیابی برآورد و شناخت نقاط کلیدی، حساس، آسیب پذیر و گلوگاه ها و همچنین نتایج برنامه های کنترلی گذشته، موضوعات اساسی شناسائی و دسته بندی می گردد.
    ۴- روی موضوعات کاری و ماموریتی که در روند و اهداف سازمان نقش اساسی دارند و از وزن بیشتری (اولویت و اهمیت بیشتری) برخوردار هستند توجه بیشتری معطوف می گردد.
    ۵- اهداف کمی و کیفی کنترلی هر برنامه پیش بینی می گردد.
    ۶- برنامه هایی انتخاب و پیش بینی می شوند که قابلیت عملیاتی و اجرائی شدن را داشته باشند .
    ۷- برنامه براساس الگوی معین تنظیم وتصویب گردد وهماهنگی ومشارکت همه مجریان راجلب نماید.
    ۸- برنامه به موقع اجراء می گردد.
    ۹- میزان پیشرفت برنامه، نتایج و اثربخشی آن مورد ارزیابی قرار می گیرد.
    ۱۹-۱- ارزیابی نحوه اجرای تدابیر، دستورالعمل ها، طرح ها و برنامه ها:
    تدابیر، سیاست ها و خط مشی های کلی مدیریت عالی سازمان برای بهبود وضعیت عملکرد و سرعت بیشتر انجام فعالیت ها، وظایف و مأموریت ها هستند که بنا به اقتضاء و شرایط اتخاذ می گردند یگان های ستادی دستورالعمل ها را به عنوان راهنمای چگونگی انجام وظائف در رابطه با یک مأموریت و موضوع، اهداف، تکالیف مجریان و روابط بین آنها را تهیه و ابلاغ می نمایند.
    لذا تدابیر و دستورالعمل ها طرح ها و یا برنامه ها نقش مهمی در موفقیت و پیشبرد اهداف سازمانی دارند و چون منابع قابل توجهی برای اجرای آن صرف می گردد باید به دقت و جدیت مورد اجراء، ارزیابی قرار گیرند..
    اصولا ًوظیفه ارزیابی یک دستورالعمل و یا طرح برعهده رده صادرکننده می باشد و چون دستورالعمل و یا طرح در جهت تکمیل وظایف ذاتی و یا انجام یک وظیفه خاص است بنابراین ابلاغ، آموزش مجریان، اجرا و بازخوردگیری از آن وظیفه رده صادرکننده می باشد و این فرهنگ باید در ناجا نهادینه گردد و صرفاً بازرسی نقش کلی در بحث ارزیابی عالیه و یا اطمینان از ارزیابی و یا انجام وظیفه ارزیابی توسط یگان صادرکننده دستورالعمل دارد که تا چه میزان بر حُسن اجرای امور محوله ارزیابی بعمل آورد ولی برخی از مواقع بنا به تدبیر سلسله مراتب و یا ضرورت های دیگر و یا به عنوان یک برنامه کلان ارزیابی عملکرد یگانها در مورد اجرای یک طرح و یا دستورالعمل به بازرسی محول می گردد. که با توجه به اهمیت موضوع فرایند ارزیابی اجرای دستور العمل و یا طرح ها به شرح زیر براساس نقش یگانهای صادرکننده و بازرسی تعیین گردیده است و بازرسی یگانها باید طبق همین فرایند بر دستورالعمل ها نظارت نمایند لازم به ذکر است که ارزیابی تدابیر هم به مثابه ی دستورالعمل ها می باشد و یگانهای مسئول موظف به پیگیری نتایج اجرائی تدابیر هستند و بازرسی ارزیابی کلی را خواهد داشت و یا اینکه بصورت موردی و یا ویژه ارزیابی خواهد کرد..
    گام اول
    بومی سازی تدابیر، دستورالعمل ها، طرح ها و یابرنامه ها
    تهیه و تدوین چک لیست ارزیابی از سوی رده صادر کننده
    توجیه و آموزش رده های مجری طرح و یا دستورالعمل
    بومی سازی طرح یا دستورالعمل واصله براساس شرایط استان یا یگان و ابلاغ آن به رده های ذیربط

    گام دوم
    ارزیابی صحت و سقم اقدامات رده های مجری توسط یگان صادر کننده یا رده ستادی وابسته در استن.
    ارائه گزارش خود اظهاری توسط رده مجری در مورد چگونگی و میزان پیشرفت تدابیر، طرح ها، دستورالعمل ها و نتایج برابر چگ لیست های مربوطه به رده پیگیر.
    گزارش گیری از نحوه
    اجرای تدابیر، دستورالعمل و طرح و یا برنامه
    انعکاس نتایج میزان اجرا و پیشرفت تدابیر ، دستورالعمل یا طرح به همراه میزان تحقق اهداف و تجزیه و تحلیل مربوط به رده یا یگان صادر کننده
    گزارش اعلام نتایج کلی کیفیت اجرای تدابیر، دستورالعمل و طرح از سوی رده ستادی مربوط به بازرسی استان ویا یگان.
    پیگیری هدفمند و جدی رده ستادی در مورد رفع معایب و نواقص و فرایند اجرای تدابیر، دستورالعمل و طرح تا حصول نتیجه نهایی
    گام سوم
    ارزیابی نحوه اجرای تدابیر، دستورالعمل ها و طرح ها با نظارت و کنترل لازم و تغییر میزان درصد اجرا و اثربخشی آن در تحقق اهداف پیش بینی شده
    ارزیابی صحت و سقم اقدامات انجام شده در مورد اجرای تدابیر ، دستورالعمل و یا طرح توسط رده مجری بصورت میدانی از سوی بازرسی یگان
    گزارش نتایج اقدامات انجام شده و میزان پیشرفت کمی و کیفی تدابیر و دستورالعمل به سلسله مراتب فرماندهی و تخصصی
    گام چهارم
    انعکاس نقاط ضعف، معایب و نواقص احتمالی در رابط

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
    ه با اجرای ناقص تدابیر و دستورالعمل ها و… به یگان مجری از سوی بازرسی یگان
    انعکاس گزارش نتایج نهایی و یا هر مرحله از اجرای تدابیر و یا دستورالعمل به سلسله مراتب فرماندهی و تخصصی یا مرجع پیگیری با ذکر میزان تحقق اهداف
    پیگیری به موقع نتایج رفع نقاط ضعف و موانع در اجرای تدابیر، دستورالعمل ها و طرح ها
    نمودار۱-۱ ) روند نمای فرایند ارزیابی نحوه اجرای تدابیر، دستورالعمل ها ،طرح ها و برنامه ها
    ۲۰-۱- الگوی فعلی ارزیابی عملکرد در ناجا با توجه به دستورالعمل نظارت و بازرسی از یگانها:
    با توجه به دستورالعمل نظارت و بازرسی از یگان ها و روابط بین ورودی ها، خروجی ها، مدل فعلی ارزیابی عملکرد یگان ها در ناجا به شرح زیر ترسیم می شود:
    خروجی ۱
    ورودی ۱
    ورودی ۲
    خروجی ۲
    خروجی ۳
    ورودی ۳

    ورودی ۵
    خروجی ۵
    خروجی ۴
    ورودی ۴
    شکل۲-۱ ) الگوی موجود ارزیابی عملکرد در ناجا

    فصل دوم
    مبانی نظری تحقیق
    مقدمه:
    در عصرکنونی، محیط ناپایدار و پیچیده، رقابت فزاینده، تغییر و تحولات سریع و توسعه روزافزون ارتباطات. از سویی و تحولات شگرف دانش مدیریت از سوی دیگر، وجود نظام ارزیابی را اجتناب‌ناپذیر نموده است (شیخ‌زاده، ۱۳۸۸: ۲۰).
    وجود ارزیابی عملکرد در ابعاد مختلف سازمان اعم از ارزیابی استفاده از منابع و امکانات، کارکنان، اهداف و راهبرد‎ها، به عنوان یکی از علائم پویایی، استمرار و سازگاری سازمان قلمداد می‎شود. هر سازمان به منظور آگاهی از عملکرد خود بالاخص در محیط‎های پیچیده پویا، نیاز مبرم به نظام ارزیابی دارد (آلن[۱۵]،۲۰۰۴: ۱۵۴). از سوی دیگر فقدان وجود نظام ارزیابی در یک سیستم به معنای عدم برقراری ارتباط با محیط درون و برون سازمانی تلقی می‎گردد که مشکلات زیادی را برای سازمان بوجود خواهد آورد. بنابراین، همه ی سازمان ها به نوعی درگیر مقوله ارزیابی عملکرد سازمانی هستند، اماعدم توافق ها بر سر چارچوب ها، روش ها و فرایندهاست (لوستائوس،آدرین و آندرسون[۱۶]، ۲۰۰۶ : ۲۱۰).
    در بیشتر سازمان های متوسط و عظیم، ارزیابی برنامه های استرتژیک، صرفاً یک وظیفه ذهنی نیست. در واقع بیشتر موسسات به ندرت به ارزیابی استراتژی رسمی و مشخص می پردازند. حال آنکه، ارزیابی عملکرد برنامه های استراتژیک موجود یک فرایند مستمر است و به سختی می توان آن را از برنامه ریزی، گزارش دهی، کنترل و نظام های پرداخت مستمر مؤسسه تفکیک کرد. از این نقطه نظر، ارزیابی برنامه های استراتژیک، بیشتر یک فرایند سازمانی است تا یک عمل ذهنی (براین، مینتز برگ، جیمز، ۱۹۹۷: ۵۴).
    لازمه ی بهبود عملکرد سازمان ها، ارزیابی مستمر و منظم فعالیت های آنها است. ارزیابی عملکرد این امکان را فراهم می سازد تا سازمان ها بتوانند به صورت شفاف، نقاط قوت و زمینه های بهبود خود را شناسایی نمایند، سپس برنامه هایی برای بهبود در عملکرد خود تدوین نمایند و از این طریق برای پیشرفت و ترقی سازمان گام بردارند (رحمانی، ۱۳۸۴: ۱۲).
    در بسیاری از سازمان ها رویکرد نظام مندی برای طراحی و پیاده سازی سیستم های ارزیابی عملکرد وجود ندارد. در نتیجه موفقیت یا شکست بسیاری از برنامه های مدیریت، بدرستی قابل ارزیابی نیست. فقدان یا نادرستی کارکرد یک سیستم ارزیابی در یک سیستم به مفهوم عدم امکان ارتباط مناسب با محیط و درون سازمان بوده ودر دنیای امروز که تغییرات وسیعی در محیط رخ می دهد به معنای مرگ سازمان است. بنابراین ارزیابی عملکرد پایه و اساس تمامی نظام های مدیریت شناخته شده است (دراکر، ۱۹۹۵: ۱۷۸).
    طبیعی است که مشارکت همه ذینفعان سازمان در فرایند ارزیابی عملکرد ضروری می باشد. باید توجه نمود که ارزیابی عملکرد صرفاً جمع آوری داده نیست بلکه اندازه گیری و تحلیل نظام مند همه جنبه های یک سازمان می باشد و ‏در این صورت است که نتایج ارزیابی در شناخت بهتر، کنترل مؤثرتر و بهبود سازمان مؤثر می باشد (لوتانز، ۲۰۰۴: ۳۱۰).
    ‏بطور کلاسیک شاخص های ارزیابی عملکرد می تواند در یک سازمان شامل شاخص های اثر بخشی، کارایی، کیفیت، بهره وری و… باشد. شاخص های ایده آل، تعادل بین نیاز، انتظارات و ترجیهات ذینفعان سازمان را معلوم می کند و پایه و اساس اصول مورد توافق برای تصمیم گیری را معین می کند این شاخص ها باید با قابلیت بکار گیری گسترده، سازگاری با ابزارهای اندازه گیری، امکان فهم ساده و در عین حال دقیق را داشته و منعکس کننده جنبه های گوناگون یک سازمان باشد (آدرین[۱۷]، ۲۰۰۲: ۱۴۰).
    در یک سیستم ارزیابی عملکرد شاخص ها ارتباط معین و روشنی با یکدیگر دارند و رفتار سازمان را بخوبی توصیف و تبیین می نمایند و اولویت بعضی از آنها نسبت به بعضی دیگر بر مبنای انتظارات سازمان تعیین می شود، به کمک چنین سیستمی می توان میزان برآورده شدن انتظارات را اندازه گیری نمود و امکان تجزیه و تحلیل فرایندها و ساختارها فراهم می آید. با تجزیه و تحلیل علل و معلولی به ریشه و به عبارت بهتر ریشه های مشکلات پی برده می شود و این اطمینان حاصل می شود که تصمیم گیری براساس حقایق نه احساسات انجام
    می گیرد. نقاط و جنبه های ضعیف سیستم معلوم می شود وسیاستهای بهبود براساس آن تدوین می گردد(روسی،۲۰۰۴:۱۲۰).
    اما در مورد سازمان ناجا، تدوین نظام ارزیابی عملکرد مبتنی بر چه ضرورت ها و واجد چه ویژگی هایی است؟ تردیدی نیست که در میان سازمان هایی که در حوزه های مختلف فعالیت می نمایند و از تحولات پی در پی و بی وقفه متأثر می شوند، نیروی انتظامی موقعیت ممتازی دارد. انطباق با محیط، انعطاف در مقابل تغییرات محیط، ایجاد تغییر در محیط و بالاخره ارزیابی خود در مقابل این تغییرات، ویژگی های ممتاز در این سازمان محسوب می شود. بنابراین نه تنها به یک نظام ارزیابی عملکرد که فارغ از شناخت های شخصی و تک بعدی سازمان را رصد نماید نیاز می باشد، بلکه باید این نظام توانایی ارزیابی محیط را داشته و علاوه برآن باید خود نظام قابلیت انعطاف در قبال تغییرات جامعه را نیز داشته باشد.
    از دیگر ویژگی های سازمان های نظامی و انتظامی آن است که ارزیابی دیگر بخش ها را بخوبی بر نمی تابند و پاسخگویی به جامعه در قبال عملکرد خودراتا حدودی مقبول نمی دانند به همین جهت نظامی که ارزیابی عملکرد ناجا را درعین مقبولیت درونی، به انجام رساند اهمیت خاصی دارد.
    واقعیت این است که ماموریت ناجا ماهیت منحصر به فرد، خلاق است و نمی توان حوزه های مختلف آن را با معیارهای سنتی ارزیابی کرد، بلکه نیازمند بکارگیری نظام های نوین ارزیابی هستند.
    بخش اول: ادبیات تحقیق:
    نظام مدیریت و ارزیابی عملکرد به عنوان یکی از فرایندهای مدیریتی نقش برجسته ای در کمک به تحقق اهداف و مأموریت های سازمان دارد. این امر در حوزه مدیریت دولتی، که بخش عظیمی از مردم از رفتار و الگوهای آن متأثر می شوند، اهمیت مضاعف می یابد. در همین راستا کیفیت نظام مدیریت و ارزیابی عملکرد همواره از دغدغه های مدیران عالی سازمانها می باشد. لذا آشنایی با تعاریف و مفاهیم مربوط و فرایند پیاده سازی آن یکی از ضروریات است. بنابراین دراین فصل ابتدا تاریخچه ارزیابی عملکرد در جهان و ایران را مورد بررسی قرار می دهیم و سپس به تعاریف و مفاهم مربوط به این نظام پرداخته و ضمن تشریح رویکردهای سنتی و نوین ارزیابی عملکرد، فرایندآن را نیز مورد بحث و بررسی قرار می دهیم.
    ۱-۲- تعاریف ارزیابی عملکرد:
    به منظور درک صحیح هر پدیده یا موضوع، لازم است از آن پدیده تعریف و برداشت و فهم مشترکی حاصل شود. موضوع ارزیابی عملکرد نیز از این قاعده مستثنی نیست.
    لرد کلوین[۱۸] (۱۹۰۷-۱۸۲۴) معتقد است که اگر بتوانید آنچه را که درباره آن صحبت می کنید اندازه بگیرید، و آن را در قالب اعداد بیان کنید، شما چیزی درباره آن می دانید ، در غیر این صورت دانش شما تنها یک نوع دانش ناچیز و سطحی است. ممکن است مقدمه‌ای بر دانش باشد اما شما به مرحله علم وارد نشده اید. با اقتباس از مقدمه فوق در این بخش به تعریف برخی مفاهیم مطرح در نظام مدیریت عملکرد می پردازیم:
    ۱-۱-۲- ارزیابی : از واژه (ارزیابی) تعاریف بسیاری ارائه شده است، در فرهنگ دهخدا ارزیابی «عمل یافتن ارزش هر چیز» و در فرهنگ معین ارزیابی «عمل ارزش و بهای هر چیز، سنجش و بررسی حدود هر چیز و برآورد کردن ارزش آن» معنی شده است (دهخدا، ۱۳۸۵: ۴۹).
    ارزیابی روشی است که به وسیله آن میزان نزدیکی عملیات انجام شده با انتظارات مورد نظر سنجیده می شود. به عبارت دیگر ارزیابی مقایسه ای است بین آنچه وجود دارد با آنچه مورد نظر و مطلوب است .به بیان دیگر ارزیابی عبارت است از تعیین ارزش، اهمیت، شایستگی یا مطلوبیت یک چیز، این امرباروش جستجوی منظم و قضاوت کردن سر و کار دارد( بازرگان،۱۳۸۰: ۵۳ ).
    ۲-۱-۲- عملکرد: مفهوم این واژه از آن جا حائز اهمیت است که با تعریف عملکرد می توان آن را ارزیابی یا مدیریت نمود. هولتون وبیتز[۱۹] خاطر نشان ساخته اندکه «عملکرد یک ساختار چند بعدی است که ارزیابی آن، بسته به انواع عوامل، متفاوت است». کین[۲۰]معتقد است «عملکرد چیزی است که فرد به جا می گذارد و جدای از هدف است».
    بروج براچ[۲۱] معتقد است: «عملکرد، هم به معنای رفتارها و هم به معنای نتایج است. رفتارها از فرد اجرا کننده ناشی می شوند که عملکرد را از یک مفهوم انتزاعی به عمل تبدیل میکنند. رفتارها فقط ابزارهایی برای نتایج نیستند، بلکه به نوبه خود نتیجه به حساب میآیند و میتوان جدای از نتایج در مورد آنها قضاوت کرد». این تعریف از عملکرد، منجر به این نتیجهگیری می شود که هنگام مدیریت عملکرد گروه ها و افراد، هم ورودی ها (رفتارها) و هم خروجی ها (نتایج) باید درنظر گرفته شوند.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 12:55:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      ارزیابی پذیرش کیفیت خدمات الکترونیکی، رضایت و تمایلات مشتری درمطالعه میدانی بانک ملت استان کرمانشاه- قسمت ۶ ...

    ۳- بانکداری خانگی

    نوع دیگری از بانکداری الکترونیک، بانکداری خانگی و یا انجام امور بانکی از منزل می‌باشد. در این نوع از بانکداری دسترسی به اطلاعات حساب‌ها و خدمات بانکی از طریق کامپیوترهای شخصی و با بهره گرفتن از یک مودم و یک خط تلفن به علاوه یک نرم‌افزار کاربردی مالی و یا بانکی صورت می‌پذیرد. تفاوت عمده‌ای که بین این نوع از بانکداری و بانکداری اینترنتی وجود دارد در نوع شبکه‌ها مورد استفاده می‌باشد. در مجموع بانکداری اینترنتی به عنوان زیرمجموعه بانکداری خانگی است(نیازی ،۱۳۸۷).

    بانکهای ایرانی در حالی از گسترش بانکداری الکترونیک سخن میگویند که ایرانیان برای پرداخت هزینه های آب، برق، تلفن، گاز و انتقال پول از حسابی به حسابی دیگر وقت زیادی میگذارند و برای پرداخت و دریافت وجه نقد گاه ساعتها در صف میمانند.
    جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.

    اسکناس، چک و اسناد بانکی مهمترین ابزار انتقال مالکیت در سیستم بانکی است ولی در میان آنها اسکناس جایگاه ویژه ای دارد و ایرانیان اعتماد خاصی به آن دارند.

    انتقال وجه نقد بدون حضور در بانک و پر کردن انواع و اقسام فرمها تقریبا غیر ممکن است. در اکثر موارد چندین روز طول می کشد تا وجه نقد حواله شده عملا به حسابی در شهری دیگر یا حتی در همان شهر واریز شود.

    کامپیوتر بانکها عمدتا نقش ماشین حساب و دفاتر بانکی را بازی می کند و نمی توان از طریق شبکه اینترنت که حالا در ایران کم و بیش همه گیر شده وجوه نقدی را به جایی حواله یا به حساب کسی منتقل کرد.

    در مقابل در بانکداری الکترونیک کارتها جای اسکناس، چک و اسناد بانکی را گرفته اند. با این کارتها می توان از فروشگاه محل خرید کرد، بدون مراجعه به بانک با بهره گرفتن از شبکه اینترنت پولی از حساب شخصی به حساب دیگری ریخت، قبض آب، برق، گاز، تلفن را پرداخت، بلیت هواپیما خرید و هزینه اقامت در هتل را داد (نیازی ،۱۳۸۷: ۵).

    مزایای بانکداری الکترونیک

     

     

    مزایای بانکداری الکترونیک را می توان از دو جنبه مشتریان و موسسات مالی مورد توجه قرار داد. از دید مشتریان می توان به صرفه جویی در هزینه ها، صرفه جویی در زمان و دسترسی به کانال های متعدد برای انجام عملیات بانکی نام برد.

    از دید موسسات مالی می توان به ویژگی هایی چون ایجاد و افزایش شهرت بانک ها در ارائه نوآوری، حفظ مشتریان علیرغم تغییرات مکانی بانک ها، ایجاد فرصت برای جستجوی مشتریان جدید در بازارهای هدف، گسترش محدوده جغرافیایی فعالیت و برقراری شرایط رقابت کامل را نام برد. بر اساس پژوهش های موسسه دیتا مانیتور[۲۹] مهم ترین مزایای بانکداری الکترونیک عبارتند از: تمرکز بر کانال های توزیع جدید، ارائه خدمات اصلاح شده به مشتریان و استفاده از راهبردهای تجارت الکترونیک(نیازی ،۱۳۸۷).

    البته مزایای بانکداری الکترونیک از دیدگاه های کوتاه مدت، میان مدت و بلندمدت نیز قابل بررسی است. رقابت یکسان، نگهداری و جذب مشتری از جمله مزایای بانکداری الکترونیک در کوتاه مدت (کمتر از یکسال) هستند. در میان مدت (کمتر از ۱۸ ماه) مزایای بانکداری الکترونیک عبارتند از: یکپارچه سازی کانال های مختلف، مدیریت اطلاعات، گستردگی طیف مشتریان، هدایت مشتریان به سوی کانال های مناسب با ویژگی های مطلوب و کاهش هزینه ها. کاهش هزینه پردازش معاملات، ارائه خدمات به مشتریان بازار هدف و ایجاد درآمد نیز از جمله مزایای بلندمدت بانکداری الکترونیک هستند(نیازی ،۱۳۸۷).

    مزایای استفاده از pc(کامپیوتر)

     

     


    شفاف سازی همه جانبه

    سازگاری با استاندارد ۲۰۰۰ ISO

    افزایش پایایی و توان عملیاتی خدمات

    بهینه سازی استفاده از منابع ( IT ، مالی ، نیروی انسانی، دانش فنی و…)

    قابلیت اندازه گیری کیفیت خدمات

    بهبود کیفیت در برنامه ریزی ها ، فرهنگ استفاده از خدمات و برقراری نظم در امور

    مستقل از سکوهای عملیاتی(راحتی،۱۳۸۷).

     

    ۴-خدمات بانکی مبتنی بر تلویزیون

    در این روش با بهره گرفتن از تلویزیون‌های ماهواره‌ای ارائه اطلاعات حساب‌های مشتریان بر روی صفحه تلویزیون آنها ارائه می‌شود. در سال ۱۹۹۷ آزمایش‌های علمی متعددی در مورد ارائه خدمات بانکی به خانه مشتریان از طریق تلویزیون صورت گرفته است. با به وجود آمدن تلویزیون‌های دیجیتالی و امکانات موجود در آن دامنه ارائه این‌گونه خدمات به سرعت افزایش یافته است. امتیاز عمده این نوع خدمات در این است که نیازمند استفاده از کامپیوترهای شخصی نبود و این امر توسعه بازاری این نوع سیستم‌ها را تشویق می‌کند. دو نمونه از این بانک‌ها عبارتند از HSBC، LIYED .

    ۵-بانکداری تلفنی

    در بانکداری تلفنی مشتریان قادر خواهند بود که عملیات مالی خودشان را از طریق تلفن انجام دهند که این خدمات به دو طریق انجام می‌گیرد یکی بانکداری تلفنی مبتنی بر اپراتور انسانی و دیگری به طور اتوماتیک. در بانکداری الکترونیکی مبتنی بر اپراتور، یک فرد مسوول پاسخگویی و راهنمایی ارباب‌رجوع است که این امر به صورت شبانه‌روزی هزینه عملیاتی بالایی را در پی داشته و از کارایی و اثربخشی لازم برخوردار نخواهد بود اما در بانکداری الکترونیکی اتوماتیک این کار از طریق یک سیستم کامپیوتری پاسخگو انجام می‌گیرد(راحتی،۱۳۸۷).

    مهارت های کامپیوتری:

    سطح مهارت مشتری های الکترونیکی در دستکاوی تکنولوژی غالب (متداول) می تواند به نتایج تجربه خدمات تأثیر بگذارد. یک تفاوت بین خدمات قدیمی و تجربیات خدمات الکترونیکی این است که مشتری الکترونیکی توانایی خود در استفاده از تکنولوژی را برای رسیدن به خدمات ابراز می کند بنابراین در ارسال خدمات الکترونیکی شریک می شود (کیم، چان و سانگ، ۲۰۰۹، کیسما، لاکانن و هیلتن، ۲۰۰۷). فر ات ال (۲۰۰۱) یک رابطه قوی بین تفاوت های فردی در جستجوی اینترنت را نشان داد. راولی (۲۰۰۶) بحث می کند که دانش افزایش یافته مشتری و مهارت با یک فرایند خدمات انجام میشود که راهکار کلیدی سازمانی برای مدیریت خشنودی مشتری است. او توضیح میدهد که شرکت ها نیاز دارند که به راحتی یک وب خوب را طراحی کنند و ساختارهای قانونی را برای استفاده از فرایندهای یادگیری روشن سازند که به مشتری های الکترونیکی آنها کمک می کند تا مهارت بیشتری کسب کنند زمانی که با خدمات الکترونیکی دست می یابند. فرایندهای یادگیری باید تمایلات مشتری های خاص، روش های یادگیری و سطوح مهارت را کسب کنند. سانچز فرانکو و رلدان (۲۰۰۵) این حقیقت را بیان کردند که تفاوت در مهارت های افراد می تواند برای تفاوت های دریافتی کیفیت خدمات الکترونیکی و خشنودی محاسبه شود. یک استفاده کننده با مهارت وب، بیشتر بر چالش های وب سایت غلبه می کند و ارزیابی قابل توجهی از خدمات وب دارد. (شین، ۲۰۰۴: ۵۵).

    متغیر وابسته متغیر مستقل

    تاثیر مهارت های PC
    کیفیت سرویس وب
    ۲-۶٫تاثیر ریسک درک شده بر کیفیت سرویس وب
    اندازه گیری کیفیت سرویس وب
    موافقت عمومی زمانی وجود دارد که کیفیت خدمات یک ساختار متمایز است اما تفاوت هایی در رابطه با اندازه گیری کیفیت وجود دارند. یکی از اولین و گسترده ترین وسایل استفاده شده برای اندازه گیری خدمات توسط پاراسرمن، زتیامل و بری (۱۹۸۸) ایجاد شد و به فراهم کردن مدیران با بیان جنبه های داخلی خدمات دریافتی IS تمایل داشت و در نتیجه، زیر بنایی برای فرایندهای شغلی IS فراهم کرد. (کتینگر ولی، ۱۹۹۷). SERVQAL همانطور که نامیده می شود، بر اندازه‌گیری کیفیت خدمات براساس مفهوم اختلاف زیاد کیفیت خدمات (SQG) (پاراسرمن ات ال (۱۹۸۸) بین کارایی (بازده) کیفیت خدمات سازمان و نیازهای کیفیت خدمات مشتری تأکید دارد. (توقعات – دریافتی ها). چاراسرمن ات ال (۱۹۸۸) به طور کلی یک مدل کیفی خدمات را براساس پنج SQGS (اندازه گیری بعد از خدمات دریافت شده) را ارائه کرد. پاراسرمن، زیتامل و بری (۱۹۹۴) بعداً از مدل که شامل کیفیت خدمات الکترونیکی منعکس کننده ویژگی ها بود استفاده کردند و آنرا به عنوان یک وب سایت تسهیل کننده خرید مفید مؤثر، خریداری کردن و ارسال تعریف کردند که بسیاری از آنها نشان دهنده جنبه های پیشنهاد شده به عنوان عوامل مؤثر بر کیفیت خدمات در برخورد با خدمات فیزیکی هستند. SERVQAL شامل ۵ مرحله است:
    قابل لمس )محسوس) شامل ظاهر فیزیکی، وسایل، افراد و موارد ارتباطی
    قابلیت اطمینان یا توانایی انجام خدمات پیشنهاد شده و تهیه خدمات سریع
    تعهد (اطمینان) یا دانش و تواضع کارمندان و توانایی آنها در ابراز صداقت و اعتماد
    همدلی یا توجه به آموزش انفرادی که شرکت برای مشتری هایش فراهم می کند.

     

     

    طرح های کیفیت خدمات

    آیا فقط خدمات ارائه شده به مشتری برای اندازه گیری کیفیت استفاده می شود (کرانین، تایلر، ۱۹۹۲) یا خدمات ارائه نشده (توقعات- خدمات دریافت شده) استفاده می شود (پراسرمن ات ال، ۱۹۸۸). اگر خدمات ارائه نشده استفاده شود، آیا می توان آنرا محاسبه یا اندازه گیری کرد؟ (دابکار، شفرد و ثرپ، ۲۰۰۰: ۳۱).

    محتوای وب سایت می تواند به عنوان ارائه و فهرست کردن اطلاعات و عملکردهایی تعریف شود که ارائه کلی شرکت و تصور عمومی آن را ارائه میدهد و به نظر میرسد که بر چگونگی کیفیت خدمات دریافتی وب توسط مشتری تأثیر گذار است (لیو، تووشی، ۲۰۰۶). این ساختار شامل جنبه هایی از قبیل کیفیت اطلاعات مناسب بودن مقدار اطلاعات، انواع رسانه ها، حالت ارائه، اندازه و انواع تصاویر، درخواست کلی وب سایت است.

    تعریف ریسک:

    ریسک، نوعی عدم اطمینان به آینده است که قابلیت محاسبه را داشته باشد. ( ویلیامز، ۱۳۸۲: ۳۲). اگر نتوان میزان عدم اطمینان به آینده را محاسبه کرد، ریسک نیست؛ بلکه فقط عدم اطمینان است؛ به‌همین جهت به‌دلیل محاسبه مقداری عدم اطمینان در قالب ریسک می‌توان آن‌را مدیریت و کنترل کرد. ریسک در زبان چینیان نیز با دو علامت تعریف می‌شود که اولی به‌معنی خطر و دومی به مفهوم فرصت است (راعی، ۱۳۸۷: ۲۵).

    ریسک در اصطلاح عبارت است از امکان تفاوت بازده واقعی (برحسب ریال یا درصد) از بازده مورد انتظار( بریگام، ۱۳۸۴: ۲۸).

    همچنین در مدیرت مالی، ریسک به وضعیتی گفته می‌شود که در آن وقوع پیشامدها احتمالی است( مصباحی مقدم ، ۱۳۸۸: ۶۳).

    مهفوم ریسک از اوایل قرن حاضر وارد ادبیات مدیریت مالی‌ گشته است. چرخ عمر این مفهوم از سطح مبانی نظری شروع شده و سپس به‌ سطح ارائه الگوهای فکری متفاوت از ریسک رسید. بعد از سیر این دو مرحله از سطوح تحلیل‌های ذهنی به تحلیل‌های‌ عینی رسیده و با بهره‌گیری از آمار و ریاضی به اندازه‌گیری‌ ریسک به‌صورت کمّی منتهی شده است(حسین‌آبادی، ۱۳۸۰ : ۴۱).

    مارکویتس[۳۰] :دانشمند آمریکایی، اولین کسی بود که مقوله ریسک را کمّی کرد. وی اعلام داشت که تصمیم‌های مالی باید براساس ریسک بازده انجام شود. یعنی در یک سطح مشخص بازده، کمترین ریسک و در یک سطح مشخص ریسک، بیشترین بازده را نصیب سرمایه‌گذار میکنند. ( میکائل پور ، ۱۳۸۲: ۲۸).

    اهمیت ریسک

    پدیده ریسک یکی از کلیدی‌ترین مشخصه‌ های شکل‌گیری تصمیم در حوزه سرمایه‌گذاری، امور مربوط به بازارهای مالی و انواع فعالیت‌های اقتصادی است. در بیشتر کتاب‌های اقتصادی، از سه عامل کار، زمین و سرمایه به‌عنوان نهاده‌های اصلی تولید نام برده میشود. اما با کمی تامل دانسته میشود که سه عامل شرط لازم برای تولید است؛ اما شرط کافی در فرایند تولید چیزی جز عامل ریسک نیست. به‌عبارت دیگر، چنان‌چه سه عامل وجود داشته باشد، اما تولیدکننده زیان‌های احتمالی این فرایند را متقبّل نشود، هرگز تولید صورت نخواهد گرفت. از این‌رو در برخی مطالعات از عامل ریسک به‌عنوان عامل چهارم در فرایند تولید یاد میشود( مصباحی مقدم ، ۱۳۸۸: ۴۴).
    عکس مرتبط با اقتصاد

     

    روش‌های محاسباتی ریسک

    روش‌های مختلفی برای محاسبه ریسک وجود دارد؛ مهمترین آنها عبارتند از:

    روش ارزش در معرض خطر [۳۱]؛ این روش نخستین بار توسط وترستون [۳۲]در سال ۱۹۹۴ ارائه شد. در سال ۱۹۹۵ کمیته بال (نهاد ناظر بر فعالیت بانک‌های بین‌المللی) بانک‌ها را موظف کرد که از این مدل، برای تعیین حد کفایت سرمایه خود استفاده کنند. این روش، به‌معنای برآورد حداکثر زیان در سطح خاصی از اطمینان (مثلا۹۵درصد) و در مدت‌زمان معیّن است. با بهره گرفتن از این روش، می‌توان ریسک موجود را اندازه گیری کرد.

     

    آزمون شرایط حاد؛ استفاده از این روش، به‌عنوان ابزاری برای برآورد حداکثر میزان زیان‌های اقتصادی بالقوه در شرایط غیر عادی بازار است. هدف این ابزار، تلاش در جهت افزایش شفافیّت ریسک‌ها از طریق بازاریابی دامنه رخدادهای بالقوه‌ای است که از احتمال وقوع بسیار کمی برخوردارند؛ به‌گونهای که این رخدادهای زیان‌بار خارج از محدوده آماری مورد استفاده از روش قبلی قرار دارند(میکائل پور ، ۱۳۸۲: ۲۹).

     

    پوشش ریسک؛ اکثر شرکتهایی که در رابطه با ساخت و تولید، خرده‌فروشی، عمده‌فروشی یا ارائه خدمات فعالیت میکنند، در زمینه پیش‌بینی متغیرهایی همچون نرخ بهره، نرخ ارز و قیمت کالا، از تخصّص و مهارت کافی برخوردار نیستند. بنابراین منطقی است که اقدام به پوشش ریسک ناشی از متغیّرهای مذکور نمایند و از این طریق شرکت‌ها می‌توانند بر فعالیت اصلی خود تمرکز یابند(میکائل پور ، ۱۳۸۲: ۳۱).

    راهبرد پوشش ریسک در موضع خرید [۳۳]؛ معامله‌گرانی که به‌منظور پوشش ریسک، یک موضع معاملاتی خرید در قرارداد آتی اتخاذ می‌کنند، اصطلاحا گفته میشود که از راهبرد پوشش ریسک در موضع خرید استفاده کردهاند. این راهبرد، برای شرکتی مناسب است که قصد دارد در آینده کالایی را خریداری و قیمت آینده آن‌را در حال حاضر تثبیت نماید.

    راهبرد پوشش ریسک در موضع فروش [۳۴]: این راهبرد، اتخاذ موضع معاملاتی فروش در قراردادهای آتی است و هنگامی مناسب خواهد بود که پوشش‌دهنده ریسک، از قبل مالک دارایی بوده و در انتظار دارد که در مقطعی از زمان آینده، آن‌را بفروشد. برای مثال کشاورزی که مقداری محصول در اختیار دارد و میداند که محصولش در دو ماه آینده، آماده فروش در بازار است، میتواند از این راهبرد استفاده کند( هال، جان؛ ۱۳۸۴: ۶۳).

    ابعاد ریسک

    اگر ریسک را به‌عنوان یک پدیده مورد بررسی قرار دهیم، از ابعاد گوناگونی میتوان به آن نگاه کرد:

    ریسک مولّد و غیر مولد؛ ریسک مولّد ریسکی است که متضمن ارزش افزوده است؛ در حالی‌که ریسک غیر مولد ریسکی فاقد ارزش افزوده است. سرمایه‌گذاری در پروژه اکتشاف معدن، متضمن نوع اقتصادی ریسک است؛ در حالی‌که شرکت در جلسه قمار که آن هم نوعی به‌خطر انداختن مال به امید کسب مال بیشتری است ریسک غیر مولد شمرده میشود.

     

    ریسک قابل کنترل و غیر قابل کنترل[۳۵] : ریسک قابل کنترل میتواند به‌وسیله تصمیمگیرنده، کنترل شود یا تحت تاثیر قرار گیرد؛ در حالی‌که تصمیمگیرنده در ریسک غیر قابل کنترل، هیچگونه کنترلی بر ریسک ندارد. به ریسک قابل کنترل، ریسک واکنشی و به ریسک غیر قابلکنترل ریسک شانس گفته میشود. به‌عنوان مثال صاحب خودرو با رعایت موارد ایمنی مثل استفاده از دزدگیر میتواند خود را در برابر قسمتی از ریسک سرقت پوشش دهد؛ اما اگر با رعایت موارد ایمنی بازهم با خطر سرقت روبرو شود، ریسک غیر قابل کنترل خواهد بود.

    ریسک مالی و غیر مالی؛ ریسک مالی پذیرش مخاطره در امور مالی است؛ در حالی‌که ریسک غیر مالی پذیرش خطر جانی، اجتماعی امنیتی و … است( مصباحی مقدم ، ۱۳۸۸: ۵۶).
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

     

     

    ریسک از جهت سود و زیان: ریسک را به دو دسته ریسک واقعی (خالص) و سوداگرانه (برد و باخت) تقسیم می‌کنند. بدین صورت که ریسک واقعی، همواره دربرگیرنده زیان است (همانند مالکیت خودرو که در صورت تصادف، زیان وارد می‌شود و در غیر این‌صورت، وضعیت، بدون تغییر است) و ریسک سوداگرانه، سود و زیان را دربردارد (نمونه بارز آن مالکیت یک کارخانه یا شرکت است). به‌عبارت ساده، ریسک هم می‌تواند جنبه زیان (ریسک منفی) و هم جنبه سود (ریسک مثبت) را در برگیرد( اکبریان، ۱۳۸۲: ۲۳).

    ریسک عملیاتی[۳۶] ؛ ریسک عملیاتی می‌تواند از قصور و عدم کارایی پرسنل و افراد [۳۷]؛ تکنولوژی [۳۸]و روند کاری [۳۹] رخ دهد( ابوالحسنی، ۱۳۸۷: ۶۹).

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 12:55:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی اثربخشی مشاوره گروهی عقلانی-عاطفی-رفتاری بر افزایش عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر شهر بندرعباس- قسمت ۶ ...

    والن دی گیوپس درایدن[۶۰](۱۹۹۲)، اصول شش گانه نظریه الیس را این گونه مطرح می نماید:
    ۱- اصل بنیادی نظریه عقلانی- عاطفی ـ رفتاری، این است که شناخت، مهم ترین عامل تعیین کننده هیجانات انسان است. به بیان ساده باید گفت: «ما آنچه را که تفکر می کنیم احساس می نماییم» رویدادها و سایر افراد، منشأ و عامل احساس خوب یا بد در ما نیستند. بلکه خود ما مولد این احساسات به طور روان شناختی هستیم(استادی، ۱۳۸۴).
    ۲- دومین اصل، بر این عقیده است که تفکر بدکنشی عامل مهم و اساسی درماندگی هیجانی است . حالات هیجانی بدکنشی و جنبه های گوناگون آسیب شناختی روانی، همگی از فرایندهای تفکر بدکنش نشأت می گیرند که معمولاً با این اصطلاحات قابل توصیف می باشند: ساده نمایی بیش از حد، تعمیم دهی افراطی، بی منطقی، فرض های نامعتبر و مطلق گرایی(استادی، ۱۳۸۴).
    ۳- با توجه به مفهوم بنیادی نظریه عقلانی ـ عاطفی که معتقد است، ما آن چه را که تفکر می نماییم احساس می کنیم لذا برای حل مشکلات هیجانی و رفع آن ها ما از تجربه و تحلیل افکارمان آغاز می نماییم. اگر درماندگی در نتیجه محصول تفکر غیرعقلانی است، به طور بالینی این رویکرد، اغلب تنها (یا حداقل کاربردی ترین) جنبه تجربی هیجانی است که ما قادریم مراجع را به تغییر ترغیب و وادار نماییم(استادی، ۱۳۸۴).
    ۴- عوامل چند گانه، در برگیرنده تأثیرات محیطی و وراثتی است. در آسیب شناسی روانی و تفکر غیرمنطقی به عنوان پیشامدهای سبب شناسی مطرح است. الیس بارها خاطرنشان ساخته است که به نظر می رسد، ما انسان ها از زمینه فکری و طبیعی در تفکر به شکل غیرمنطقی برخورداریم(استادی، ۱۳۸۴).
    ۵- نظیر بسیاری از نظریه های روان شناسی معاصر، نظریه عقلانی ـ عاطفی ـ رفتاری به جای تأکید برگذشته و تأثیرات تاریخچه ای بر روی رفتار، به حال توجه دارد. بنابراین ایده ی دیگر نظریه عقلانی ـ عاطفی ـ رفتاری این است که، اگرچه شرایط محیطی و وراثتی در کسب و ابتلا نشانه های آسیب شناختی حائز اهمیت است. اما این شرایط در درک تداوم آن ها محور اولیه محسوب نمی شود، افراد، زمانی در حالت پریشانی و آشفتگی ابقاء می شوند که حالت فرد، تلقین گری را تداوم بخشد. بنابراین اگر افراد، یک ارزیابی مجدد از ریشه و منشأ افکار خود در حال داشته باشند، مطمئناً عملکرد جاری آن ها کاملاً فرق خواهد کرد(استادی، ۱۳۸۴).
    ۶- با وجود سایر اصول نظریه عقلانی ـ عاطفی ـ رفتاری که منعکس کننده این واقعیت است که باورها قابل تغییر می باشند، باید متذکر شد قطعاً چنین تغییری الزاماً به سادگی رخ نخواهد داد. تغییر در باورهای غیر منطقی با برخورد فعال وکوشش های مداوم در جهت بازشناسی، چالش و تجدیدنظر در افکار حاصل خواهد شد که نتیجه این فرایند، کاهش درماندگی هیجانی خواهد بود(استادی، ۱۳۸۴).
    ۲-۲-۲-۴ اصول سیزده گانه به مثابه معیارهایی برای سلامت روان شناختی:
    ۲-۲-۲-۴-۱ رغبت فردی:
    افرادی که از نظر هیجانی سالم می باشند، بر اساس آن چه که الیس به عنوان «رغبت خودآگاه یافته» می نامد، عمل می نمایند. بدین معنی که این گونه افراد تمایل دارند، رغبت ها و اهداف خودشان را در اکثر اوقات، بر اهداف و رغبت های سایرین، به ویژه افراد نزدیک و مهم مقدم دارند و آن ها در مرتبه بعدی قرار گیرند. البته، گاهی اوقات نیز ممکن است، افراد اهداف و رغبت های دیگران را بر خود مقدم بدارند، به ویژه زمانی که رفاه وشادی دیگران بر ایشان مهم باشد(خانجانی، ۱۳۸۳).
    ۲-۲-۲-۴-۲ رغبت اجتماعی:
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    معرف این است که، انسان موجودی است، اجتماعی که به طور کلی مستعد زندگی در گروه می باشد و در جست وجوی همکاری با دیگران است. الیس مدعی است که افرادی که از نظر روان شناختی سالم می باشند؛ به یک فلسفه رغبت اجتماعی معتقد می باشند، این بدان معنی است که این گونه افراد به طور معمول، شیوه عمل براساس اخلاقیات را انتخاب می نمایند، از حقوق دیگران حمایت می کنند و به بقاء جامعه کمک می نمایند و در ایجاد دنیایی که در آن افراد بتوانند زندگی سالم، شاد و راحتی داشته باشند، کمک می نمایند(خانجانی، ۱۳۸۳).
    ۲-۲-۲-۴-۳ خود ـ تدبیری:
    افرادی که از نظر روان شناختی سالم می باشند، تمایل را در جهت همکاری با سایرانسان ها از خود نشان می دهند. و این امر در توجه به رغبت اجتماعی نیز کمک خواهد نمود. به هر حال، این دسته از افراد، تمایل دارند مسؤولیتی را برای ایجاد اهداف شخصی معنی دار برای خود فرض نمایند و در جهت دستیابی به این اهداف کوشش نمایند(خانجانی، ۱۳۸۳).
    ۲-۲-۲-۴-۴ تحمل:
    بر اساس نظر الیس، افرادی که از درجه بالاتری از سلامت روانی برخوردارند در مواقعی که با شرایط یا رویدادهایی که با ارزش های اساسی، اهداف و توجیحاتشان در تعارض می باشد، مواجه می شوند، فلسفه تحمل را به کار می گیرند. این بدان معنی است که این دسته از افراد زمانی که در شرایط دشوار و توأم با ناکامی قرار می گیرند، تحمل را به عنوان وسیله در جهت دستیابی به اهداف مطلوبشان در پیش می گیرند(خانجانی، ۱۳۸۳).
    نتیجه تصویری درباره سلامت روانی
    ۲-۲-۲-۴-۵ انعطاف پذیری:
    این ملاک، به تمایلات افرادی که از نظر روانشناختی سالمند و تفکراتشان انعطاف پذیر، قابل تغییر، بی تعصب و نگرششان نسبت به سایرین، براساس همزیستی است اشاره دارد. این دسته از افراد، معتقدند، خود ویرانگری به طور بالقوه برای خود و دیگران قواعد خشک و غیرقابل تغییری را به همراه خواهد داشت و در نتیجه، قواعد خشک، احتمالاً آن ها را به سوی رفتار توأم با اختلال و آشفتگی هدایت خواهد نمود(خانجانی، ۱۳۸۳).
    ۲-۲-۲-۴-۶ پذیرش عدم اطمینان:
    برپایه نظریه الیس، افرادی که از نظر روانشناختی سالمند، واقعیت زندگی شان را در یک دنیای تصادف و احتمال باز شناخته و می پذیرند. آن ها می دانند که مسلمات تغییر ناپذیر ومطلق وجود ندارد و احتمالاً وجود نخواهد داشت. آن ها قادرند، به جهان بنگرند که (وجود) ممکن است، هیجان انگیز و جالب باشد و هرگز مجبور نیستند که آن را وحشتناک تلقی نمایند(خانجانی، ۱۳۸۳).
    ۲-۲-۲-۴-۷ تعهد نسبت به حرفه خلاق:
    از نظر الیس افراد بهتر سازگار یافته، ارزش را در جذب شدن در پاره ای از علایق و فعالیت های خارج از خودشان می بینند. همان گونه که بیان گردید، آن ها اغلب حرفه خلاق و پاره ای از اشکال اشتغالات انسانی را برای خود فراهم می آورند. و از نظر آن ها این فعالیت ها بسیار مهم است. به طوری که ساختار بخش مناسبی از وجود روزمره اطرافشان را تشکیل می دهد(خانجانی، ۱۳۸۳).
    ۲-۲-۲-۴-۸ تفکر عملی:
    الیس معتقد است افرادی که به طور نسبی از آشفتگی های هیجانی فارغ اند، تمایل خواهند داشت، تفکراتشان عملی، منطقی و کاملاً عینی باشد. به همان گونه که می توان با افراد کاملاً آشفته مقایسه نمود. این گونه افراد قادرند، احساس عمیق داشته باشند و به طور عینی عمل نمایند. آن ها قادرند کنترل هیجانات و اعمالشان را به وسیله انعکاس مناسب آن انتخاب نمایند. بدین طریق این گونه افراد قادرند، پیامدهای هیجانات و اعمالشان را بر حسب درجه ای که در آن برای رسیدن به اهداف ارزش یافته شان سهیم می باشند، ارزیابی نمایند(خانجانی، ۱۳۸۳).
    ۲-۲-۲-۴-۹ پذیرش خود:
    افرادی که از نظر روانشناختی سالمند، قادر به درک حقیقت پیچیده انسان می باشند. آن ها می دانند که انسان دارای ویژگی های خوب وبد می باشد. بر خلاف افراد آشفته،آن ها از هر کوششی در جهت درجه بندی کلی ارزش ذاتی شان(چه مثبت وچه منفی) بر اساس ویژگی های شان خودداری می نمایند. در عوض، آن ها انتخاب می نمایند که خودشان را به طور غیر مشروط بپذیرند و سعی می نمایند تا لذت ببرند، تا این که خودشان را به اثبات برسانند(خانجانی، ۱۳۸۳).
    ۲-۲-۲-۴-۱۰ خطر نمودن:
    از نظر الیس، افرادی که از سلامت جسمانی برخوردارند، احساس مسئوولیت بیش تری را نسبت به خطر نمودن منطقی، به منظور حصول اهدافی که خودشان آن ها را انتخاب نموده اند، از خود نشان می دهند، در این معنی آن ها تمایل دارند به کارهای ماجراجویانه و احمقانه مبادرت ورزند(خانجانی، ۱۳۸۳).
    ۲-۲-۲-۴-۱۱ لذت گرایی بلند ـ دامنه :
    الیس، بررسی نمود، افرادی که از سلامت روانی برخوردارند، لذت گرا می باشند. در این معنی، آن ها به شیوه ای اقدام می نمایند تا بتوانند، حداکثر لذت و رضایت از زندگی را کسب نمایند، البته با توجه به زمان حال و آینده، آن ها تمایل را در جهت تحمل رنج در زمان حال، برای کسب منافع بیش تری از خود نشان می دهند. معمولاً این گونه افراد به زندگی بلند مدتی فکر می نمایند(خانجانی، ۱۳۸۳).
    ۲-۲-۲-۴-۱۲ غیرـ آرمانگرایی (توجه به واقعیات):
    افرادی که از نظر هیجانی سالم اند می پذیرند که جهان، سایر انسان ها و حتی خودشان کامل نمی باشند و این که شرایط احتمالاً هرگز به صورتی نخواهد شد که هرچیزی را که اراده نمایند به دست آورند. و از هر چیز ناخوشایندی اجتناب نمایند، آن ها از کوشش های بی مورد و غیرواقعی برای کسب لذت های کامل و یا برای محو نمودن احساسات آشفته نظیر اضطراب، افسردگی، خشم امتناع می ورزند(خانجانی، ۱۳۸۳).
    نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
    ۲-۲-۲-۴-۱۳ خود ـ مسئوولیتی برای آشفتگی خویش:
    الیس، معتقد است که افراد سالم تمایل زیادی در جهت پذیرش درجات بیش تری از مسؤولیت، نسبت به آشفتگی های رفتاری و هیجانی خودشان دارند. آن ها به طور دفاعی، سرزنش، شرایط اجتماعی یا دیگران را برای مشکل خودشان انتخاب نمی کنند. و به احتمال زیاد، سعی ایشان بر این است که عملکرد روان شناختی شان را بهبود بخشند(خانجانی، ۱۳۸۳).
    ۲-۲-۲-۵ مدل A.B.C در نظریه الیس:
    الیس برای توضیح مفاهیم مهم نظریه اش یک مدل مفهومی را به وجود آورد که اساس نظریه درمان عقلانی- هیجانی- رفتاری را این مدل(A-B-C) تشکیل می دهد( درایدن[۶۱]،۲۰۰۹؛ الیس،۲۰۰۱؛ الیس و مک کلارن[۶۲]، ۱۹۹۸؛ ورنون[۶۳]، ۲۰۰۳). انسان ها هدف هایی دارند که رویدادهای فعال کننده(A ها) یا از آن حمایت می کنند و یا مانع رسیدن به اهداف می شوند. سپس هشیارانه یا ناهشیارانه با نظام اعتقادی(B) خویش واکنش نشان می دهند. انسان ها پیامد هیجانی، یا رفتاری© رویداد فعال کننده را نیز تجربه می کنند. وقتی رویدادهای فعال کننده مطلوب هستند و از هدف های انسان حمایت می کنند، این نظام به خوبی کار می کند. ولی وقتی رویدادهای فعال کننده از هدف های انسان حمایت نمی کنند، احتمالاً در این نظام خلل ایجاد می شود.این خلل احتمالی برای نظام های اعتقادی خاصی پیش می آید که نامعقول یا مختل باشد. وقتی انسان ها معتقد باشند که باید همان اتفاقی بیفتد که آن ها می خواهند، اختلال هیجانی ایجاد می شود(شارف، ۱۹۹۶، ترجمه فیروزبخت، ۱۳۸۱).
    اصولاً این نظریه تأکید می کند که وقایع فعال کننده(A) پیامدهای هیجانی و رفتاری© را به وجود نمی آورند. در حالی که این پیامدها به وقایع فعال کننده نسبت داده می شود، اما معلول نظام باورهای افراد می باشد. افراد ممکن است اهداف مشترکی داشته باشند اما همان اتفاق واحد را به شکل های متفاوتی احساس کرده و واکنش نشان می دهند که این تفاوت به شیوه تفکر آن ها نسبت داده می شود(ورنون، ۲۰۰۳). B همان باورهاست که ممکن است بر دو نوع منطقی و غیرمنطقی باشد. باورهای منطقی(rb) موجب پیشرفت فرد می شوند و به افراد برای رسیدن به اهدافشان کمک می کنند. نوع دوم باورها، باورهای غیرمنطقی هستند(ib) که موجب بروز احساسات نامناسب و رفتارهای نامؤثر می شوند. احساسات و رفتارهایی که نمی گذارند به خواسته هایمان برسیم(الیس و مک کلارن، ۱۹۹۸؛ ورنون، ۲۰۰۳). اگر فرد تابع و دست خوش افکار و عقاید غیرمنطقی باشد، با عواقب غیرمنطقی(ic) مواجه خواهد شد، که در این حالت او فردی است مضطرب و غیرعادی، که شخصیت ناسالمی دارد. درواقع وقتی حادثه نامطلوبی برای فرد اتفاق می افتد و او احساس اضطراب و تشویش می کند، تقریباً در نقطه B( نظام باورهایش) خود را به دو چیز کاملاً متفاوت و متضاد متقاعد می کند و یکی از آن ها را در پیش می گیرد که مسلماً همان افکار غیر عقلانی اوست(IC). مطالب گفته شده را می توان در نمودار زیر نشان داد:
    RC Rb سلامت روانی یا شخصیت سالم
    اختلال شخصیت Ib I

    تأکید درمان روی بحث کردن باورهای غیر عقلانی است. مباحثه شامل زیر سؤال بردن وقایع و هیجانات مختلف، به خاطر از بین بردن باورهاب غیر عقلانی است(اوورهولسر[۶۴]، ۲۰۰۳). به طور کلی سه نوع مباحثه(D) وجود دارد: کشف عقاید نامعقول، جداکردن عقاید معقول و نامعقول و زیر سؤال بردن عقاید نامعقول. پس از مباحثه، مراجعان به یک نتیجه جدید(E) می رسند. یعنی به یک فلسفه جدید و عاطفه ای در خور مشکل مورد نظر(شارف، ۱۹۹۶، ترجمه فیروزبخت، ۱۳۸۱). در دیدگاه درمان عقلانی- هیجانی- رفتاری علت اکثر مشکلات رفتاری و تعارض های بین فردی از جمله تعارض های زناشویی، مربوط به باورهای غیر منطقی فرد است(شفیع آبادی و همکاران، ۱۳۸۴، الیس، ۲۰۰۳؛ فرحبخش، ۱۳۸۳). الیس منشأ تعارض های زناشویی و ازدواج های ناموفق را باورهای غیر منطقی، بک علت اصلی تعارض ها را خطاهای شناختی مثل ذهن خوانی، بزرگ نمایی بیش از اندازه، دید تونلی، برچسب های کلی بر یکدیگر زدن، تفکر همه یا هیچ و استقرار انتخابی می داند(بک[۶۵]،۱۹۹۹، ترجمه قراچه داغی، ۱۳۸۶).
    در تئوری REBT، هر یک از این سه ریشه عمده بایدها، موجب اختلال هیجانی می شوند. ابتدا فرد دارای اختلال به شکل غیر عقلانی واقعیت را انکار می کند و می خواهد اوضاع به شکل دیگری باشد و سپس وقتی می بیند واقعیت همان است؛ وحشتناکی، تحمل پایین ناکامی و بی ارزشی را تجربه می کنند(زیگلر[۶۶]، ۲۰۰۳).
    ۲-۲-۲-۶ عوامل بنیادی:
    الیس به برخی عوامل دخیل در تحول شخصیت اشاره می کند( عوامل زیست شناختی و اجتماعی) که به درمانگر اجازه تغییر مورد نظر را نمی دهد. این عوامل شامل موارد زیر است:
    ۲-۲-۲-۶-۱ عوامل زیست شناختی:
    الیس معتقد است که انسان ذاتاً تمایلات بیولوژیکی برای تفکر و عمل به شیوه خاص دارد، که این شیوه ممکن است در جهت منطقی یا غیر منطقی باشد. او انسان را از نظر بیولوژیکی عمدتاً موجودی می داند که در جهت تخریب نفس گام برمی دارد و آمادگی ذاتی برای تفکر غیر منطقی را دارد(پاترسون[۶۷]، ۱۹۸۵؛ کریسنی، ۱۹۷۳؛ شفیع آبادی و ناصری، ۱۳۸۴). الیس می گوید: ” ولی من هنوز هم به شدت تحت تأثیر این واقعیت هستم که انسان ها، گرایش زیست شناختی عجیبی به ناراحت کردن خودشان دارند. آن چه اوضاع را وخیم تر می کند این است که گرایش شدیدی هم به ادامه دادن ناهشیارانه و از روی عادت اختلالات روانی خود دارند و به هیچ وجه نمی خواهند از آن دست بکشند(شارف، ۱۹۹۶). در ضمن الیس معتقد است که برخی از اختلالات شدید روانی مثل اسکیزوفرنی، تا حدودی فطری و مبانی محکم زیست شناختی دارند(فیروز بخت، ۱۳۸۳).
    ۲-۲-۲-۶-۲ عوامل اجتماعی:
    الیس می پذیرد که انسان موجودی اجتماعی است و زندگی در اجتماع برای او لازم و ضروری است. وی معتقد است که انسان باید در اجتماع مطابق انتظارات خود و دیگران رفتار کند و بیش از حد، خود مدار نباشد ولی معتقد است که پافشاری بر نگرش دیگران نسبت به خود و جلوه دادن آن به صورت نیازی مبرم، حالتی مرضی و مخرب نفس است( کریسنی، ۱۹۷۳؛ الیس، ۲۰۰۰؛ شفیع آبادی و ناصری، ۱۳۸۴). طبق دیدگاه رفتار درمانی عقلانی- هیجانی، انسان هایی که احساس بد بودن یا بی ارزشی می کنند کسانی هستند که برای نظرات دیگران خیلی اهمیت قائلند. به نظر الیس، نهادهای اجتماعی مثل مدرسه و دین می توانند راه های مناسب برقراری ارتباط با دیگران را در قالب رسوم، شیوه ها، روابط جنسی و خانوادگی رواج دهند(شارف، ۱۹۹۶، ترجمه فیروزبخت، ۱۳۸۱).
    ۲-۲-۲-۷ درمان عقلانی- عاطفی- رفتاری:
    درمان عقلانی- عاطفی- رفتاری یکی از مشهورترین و متداول ترین درمان شناختی است. این درمان فکر و به تبع آن رفتار و هیجان های انسان را اصلاح می کند. الیس می گوید: ” من کشف کردم که مردم تا حد زیادی با فکر خود، احساسات و اعمالشان را به منصه ظهور می رسانند. این موضوع را در متون برخی از فلاسفه یونان باستان خواندم و بین سال های ۱۹۴۲ تا ۱۹۵۵ آن را در تمام مراجعانم مشاهده کردم. من فهمیدم وقتی مراجعانم تفکر واقع بینانه، منطقی و آمیخته با ترجیح را دنبال می کردند، هیجان ها و رفتارهای مناسب و خودیار در آن ها پدید می آمد و وقتی تفکر غیرواقع بینانه، غیرمنطقی و جزمی می اندیشیدند، احساسات و اعمال نامناسبی در آن ها ظاهر می شد که مغایر منافع آن ها بود. در چند سالی که مشغول روانکاوی بودم نیز این را می دیدم. وقتی این قضیه برای من مسجل شد، روانکاوی را کنار گذاشتم و در سال ۱۹۵۵ درمان عقلانی- عاطفی- رفتاری را اجرا کردم و تعلیم دادم”(الیس، آبرامس و دنگلجی[۶۸]،۲۰۰۵).
    “الیس رویکردی را بنیان گذاشت که به نظر خودش بهتر و آسان تر از روانکاوی، تغییر درمان بخش ایجاد می کرد. رویکرد وی رویکردی شناختی است که جنبه های رفتاری و هیجانی مهمی دارد”(شارف،۱۹۹۶).
    REBT به طور گسترده ای یک درمان رفتاری- شناختی[۶۹] محسوب می شود، نه تنها به خاطر این که بنیان گذار آن آلبرت الیس در مورد آن این گونه می اندیشد، بلکه بیش تر به دلیل آن که کارکرد کلی درمان های رفتاری- شناختی[۷۰] به طور مؤثری در آن دیده می شود. در حقیقت الیس دوران فعالیت خود را به عنوان یک درمانگر رفتاری شناختی آغاز نمود. او شدیداً به تفکر نادرست افراد علاقه مند بود و قادر بود تا الگو ها یا دسته بندی های مشخص در تفکر غیر منطقی مراجعه کنندگان را بیابد. REBT به مدت چند دهه براساس این الگو ها کار می کرد و هزاران درمانگر برای تشخیص دسته بندی های مختلف عقاید کارآمدتر آموزش می دیدند. سایر اشکال درمان رفتاری تدریجاً در دهه ۱۹۶۰ زیاد شدند. اگر چه هر کدام از آن ها تا حدی بر جنبه های مختلف رفتار و تفکر مراجعه کنندگان تأکید می کردند،REBT به طور فزاینده ای خود را از سایر درمان های مشابه متمایز نمود. یک تفاوت عمده REBT و سایر درمان های رفتاری- شناختی، نوع عقاید ناکارآمد می باشد که پزشکان بر آن تمرکز نمودند؛ اگر چه سایر اشکال تفکر غیر عادی هم چنان مهم و جهت تغییر ارزشمند محسوب می شد تا این الزام ها را بیابند و آن ها را با اولویت هایی که به عنوان راه حلی درست مشاهده شده جایگزین سازند. درمان های شناختی- رفتاری با REBT شروع شد و سپس توسط درمان شناختی بک و درمان شناختی- رفتاری مایکنبام[۷۱] دنبال شد(صفایی، ۱۳۸۶).
    امروزه سنت شناختی- رفتاری در درمان جای سنت روانکاوی را گرفته است و حتی بسیاری از روانکاوان نیز روش های درمان شناختی- رفتاری را به کار می برند( صفایی، ۱۳۸۶). بک و الیس هر دو به عنوان روانکاو آموزش دیدند، اما تلاش کردند که فرایند تحلیل روانی را کوتاه کنند و با بهره گرفتن از میانبر مستقیماً به سراغ افکار بروند و مستقیماً آن ها را تغییر دهند. از همان ابتدا هر دوی آن ها افکار غلط را علت اصلی آسیب های روانی می دانستند. این افکار غلط در نظریه بک به عنوان شناخت های کژکار و در نظریه الیس با عنوان عقاید ناکارآمد تعریف شدند(حسنی، محزونی نجف آبادی و لطفی کاشانی، ۱۳۹۰).
    در سبب شناسی اختلالات روانی میان REBT و CBT اشتراکات زیادی وجود دارد. هر دو تفکر سودار را علت اصلی اختلالات هیجانی می دانند و معتقدند که اکثر مردم این تفکر سودار را دارند، اما تنها کسانی دچار مشکل می شوند که به این تفکرات بیش از حد بها داده، به اصطلاح به آن ها می چسبند، اما تفاوت هایی نیز میان این دو دیدگاه وجود دارد. برای مثال بک می گوید: تفکر سودار به خودی خود به افسردگی منجر می شود، اما الیس می گوید: تفکر سودار باید با الزام (یک عقیده ناکارآمد) همراه شود. در درمان اختلالات روانی نیز میان REBT و CBT اشتراکات زیادی وجود دارد، چون هر دو علت بیماری روانی را افکار غلط می دانند، لذا عنصر اصلی درمان در هر دوی آن ها عبارت است از” باز ارزیابی شناختی”، به چالش کشیدن شناخت ها، افکار و باورهای غلط بیمار(حسنی و همکاران، ۱۳۹۰). تفاوت های ظریفی نیز در باز ارزیابی شناختی میان آن دو وجود دارد که الیس سه مورد از مهم ترین آن ها را بیان می کند:

     

    جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.

     

     

    CBT به شناساندن افکار خودکار[۷۲] به مراجع اکتفا می کند، اما REBT به مراجع می فهماند که این افکار خودکار از عقاید ناکارآمد نشأت گرفته اند.

    CBT به مراجعان مهارت هایی برای شناساندن افکار خودکار و باورهای غیرمنطقی شان می آموزد، اما REBT علاوه بر این، مهارت هایی برای مقابله با این افکار و باورها نیز به مراجع یاد می دهد.

    CBT باورهای بیمار را با کلمات خود بیمار بیان می کند. REBT نیز این کار را می کند، اما وقتی بیمار برای این کار مشکل داشته باشد، اهداف ناکارآمدی را که در پشت کلماتش هست، به او نشان می دهد( موسوی، ۱۳۸۸). REBT ویژگی هایی دارد که مختص خود آن است و در سایر درمان های شناختی- رفتاری دیده نمی شود:

    ۳-۱ سنت گرایی پست مدرن[۷۳] که می گوید هیچ شیوه مطلقی برای تعیین واقعیت وجود ندارد. واقعیت تا حد زیادی ساخته ذهن ماست و لذا هر فرد جهان خود را دارد.
    ۳-۲ در الگوی ABC، A فقط نماینده یک رویداد بیرونی نیست، بلکه می تواند یک رویداد شناختی، هیجانی یا رفتاری درونی باشد؛ مثلاً اگر هم هیچ گونه رویداد بدی در بیرون اتفاق نیفتاده باشد، یک فرد بد می تواند نقش A را بازی کرده، فرد را ناراحت کند. C نیز فقط یک هیجان نیست، بلکه می تواند شناختی(افکار بد) و رفتاری(افت عملکرد) هم باشد.
    ۳-۳ توجه به آسیب فرا هیجانی[۷۴]: برای مثال خشم یک آسیب هیجانی است، اما اگر فرد پس از فروکش کردن خشم از خشم خود احساس شرم کند، این شرم یک آسیب فرا هیجانی است.
    ۳-۴ انعطاف پذیری[۷۵]، هسته سلامت روانی و تحجر[۷۶]، هسته بیماری روانی است(احمدی، ۱۳۸۷).
    در عین حال الیس معتقد است که الگوی درمانی وی با الگوهای درمانی دیگر متفاوت است، الیس در این باره می گوید: درمان عقلانی- عاطفی- رفتاری نه پیرو الگوی پزشکی است که ریشه مشکلات هیجانی افراد را تحت عنوان بیماری بررسی می کند و راه درمان و معالجه آن را در اشخاص دیگری می داند که مقتدرانه روش اصلاح و حل مشکلات را به مردم یاد می دهد و نه پیرو الگوی شرطی سازی است که مشکلات و وقایع اوایل زندگی را سبب ایجاد اختلال می داند و از طریق درمانگری که همانند والدین مراجعین عمل می کند آنان را به نحوی وادار کند تا الگوهای رفتاری جدیدی را پی بگیرند تا وقایع اولیه را مجدداً بسازند یا شرطی کنند. درمان عقلانی- عاطفی- رفتاری از یک الگوی انسان گرایانه و تربیتی پیروی می کند که معتقد است انسان ها حتی در ابتدای زندگیشان حق انتخاب های زیادی دارند و بخش اعظمی از شرطی شدن های آن ها در واقع یک نوع خود شرطی سازی است، درمانگر، معلم یا حتی کتاب می تواند به آن ها کمک کند تا راه حل های دیگری را هم ببینند و به این ترتیب خودشان را مجدداً آموزش دهند و مشکلات عاطفی خود را برطرف نمایند. درمان عقلانی- عاطفی- رفتاری از همان ابتدا از روش های درمان فردی و یا گروهی استفاده کرده است. هم چنین از کارگاه های بزرگ، سخنرانی، سمینار، نمایش درمانی برای عموم مردم، ضبط گفت گو، فیلم، داستان، کتاب، جزوات و سایر رسانه ها برای آموزش این نکته استفاده کرده است که نشان دهد انسان ها متأسفانه چه طور خود را ناراحت می کنند و چه طور می توانند به خود کمک نمایند(الیس،۲۰۰۳، ترجمه فیروزبخت، ۱۳۸۷).
    به طور کلی الیس می گوید: “ما در درمان عقلانی- هیجانی به شما کمک خواهیم کرد تا بین تفکر عاقلانه وغیر عاقلانه تفاوت قائل شوید. افکار عاقلانه معمولاً به هیجان های مناسب و افکار غیر عاقلانه به هیجان های نامناسب منجر می شوند. منظور از تفکر عاقلانه، آن نوع تفکری است که: ۱- بقای فرد را حفظ کند؛ ۲- اهداف یا ارزش های فرد را برای یک زندگی لذت بخش، خوشایند یا ارزشمند برآورده سازد. درمان عقلانی- هیجانی به شما کمک می کند تا با دست کشیدن از ارزیابی خودتان به خاطر داشتن یا نداشتن فلان احساس بتوانید با آن احساس، تماس داشته باشید و شدت آن را حس کنید. شما با فلسفه های عاقلانه ای که بر می گزینید، ابتدا خود و احساسات خود (حتی احساسات ناخوشایندی مثل افسردگی و نفرت) را می پذیرید. سپس به آن ها علاقه مند می شوید و درباره آن ها کنجکاوی می کنید؛ مثلاً به خودتان خواهید گفت: خیلی جالب است(به جای آن که بگویید خیلی افتضاح است) که فرد هوشمندی مثل من این قدر احمقانه و منفی رفتار می کند! و به این ترتیب در خواهید یافت که این شما هستید که احساسات مخرب خود را خلق می کنید و اگر واقعاً بخواهید، می توانید آن ها را تغییر دهید. هم چنین می توانید بین احساسات مناسب و کامروا کننده و احساسات نامناسب مضر خود، تمایز قائل شوید و تفاوت احساسات سالم و احساسات نامناسبی را که جایگزین آن ها کرده اید و از آن ها واهمه دارید ببینید و سرانجام می توانید بین مأیوس شدن بر اثر رفتارهای دیگران و ابراز این احساس یا بین عصبانی شدن از اعمال و رفتار دیگران و دستور دادن به آن ها برای تغییر رفتارشان تفاوت قائل شوید. به عبارت دیگر، تفکر عقلانی- هیجانی به شما کمک خواهد کرد تا احساسات خود را به طور کامل تر و آزادانه تری مشاهده کنید و وجود آن ها را بپذیرید و آن ها را جزیی از خودتان بدانید و ببینید آیا مناسب اند یا خیر و بالاخره، احساس مورد نظرتان را داشته باشید و از زندگی بهره بیش تری ببرید” (الیس،۲۰۰۳، ترجمه فیروزبخت،۱۳۸۷). در نظریه REBT این که رویدادهای بیرونی ما را دچار اختلال کنند یا نکنند، به عقاید ما بستگی دارد. عقاید، بخش مهمی از نظام شناختی ما هستند که کار آن ها ارزشیابی[۷۷] رویدادهای بیرونی است. بر حسب این که این ارزشیابی چگونه صورت می گیرد، دو نوع عقیده وجود دارد: کارآمد و ناکارآمد. عقاید کارآمد براساس سه ملاک منطقی، تجربی و کارکردی، رویدادهای بیرونی را درست ارزشیابی می کنند. لذا عقاید کارآمد به پیامدهای کارا[۷۸] و عقاید ناکارآمد به پیامدهای کژکار[۷۹] منجر می شوند. پیامدها یا هیجانی اند( غم و افسردگی) و یا رفتاری(تلاش بیش تر، افت عملکرد). اگر فرد عقاید کارآمد داشته باشد، علی رغم رویدادهای بد می تواند به اهداف اصلیش برسد، اما عقاید ناکارآمد وقتی توسط رویدادها فعال شوند، جلوی رسیدن فرد به اهدافش را می گیرند. وقتی یک رویداد منفی قابل تغییر باشد، فرد باید با آن مقابله کند و وقتی غیر قابل تغییر باشد، باید با آن سازگار شود. عقاید کارآمد به هر دو فرایند مقابله و سازگاری کمک می کنند و عقاید ناکارآمد در هر دوی این فرایندها اختلال ایجاد می نمایند( تقوی، ۱۳۸۷). در REBT عقیده ای کارآمد است که فرد را در رسیدن به اهدافش کمک کند(البته اهدافی که با اهداف دیگران، خانواده، گروه و جامعه تناقض نداشته باشد، بدین معنی که خودخواهانه نباشد). امکان دارد یک عقیده با دو ملاک منطقی و تجربی درست باشد، اما حتی چنین عقیده ای اگر جلوی رسیدن فرد به اهدافش را بگیرد، براساس ملاک کارکردی نادرست است و لذا ناکارآمد است. بنابراین عقاید کارآمد” خودافزا[۸۰] ” و عقاید ناکارآمد خود- تخریبگر[۸۱]” خود شکن” هستند. چند پژوهش نشان داده اند که عقاید ناکارآمد بر عملکرد افراد در تکالیف مختلف اثر می گذارند. برای مثال، عقاید ناکارآمد یکی از علل به تعویق اندازی هستند و با ادراک کنترل پایین و انگیزش بیرونی بالا نیز رابطه دارند. این انگیزش بیرونی بالا از طریق برانگیختگی که تولید می کند، باعث می شود که فرد نتواند در تکالیف دشوار و پیچیده عملکرد مناسبی داشته باشد. عقاید ناکارآمد، پافشاری های کمال گرایانه و بلندپروازانه ای هستند که جنبه مطلق[۸۲] دارند، در مقابل عقاید کارآمد جنبه ترجیحی[۸۳] و شرطی دارند(صحرایی،۱۳۸۹).
    همه انسان ها دارای عقاید کارآمد و ناکارآمد هستند. هر فرد زمانی که به موقعیت های مهم پاسخ می دهد با هر دو سیستم عقاید کارآمد و ناکارآمد پاسخ می دهد. هر قدر فرد عقاید کارآمد را بیش تر به کار گیرد، پیامدهای کاراتر و هر قدر عقاید ناکارآمد را بیش تر به کار گیرد پیامدهای کژکارتر دریافت خواهد نمود. در مقابل، استرس زاهای محیطی عقاید کارآمد به مثابه عوامل محافظ و عقاید ناکارآمد به مثابه عوامل آسیب پذیری هستند. عقاید هرقدر اصلی تر، انتزاعی تر و فراگیرتر شوند، از حالت عقیده خارج شده، به شکل فلسفه در می آیند، فلسفه های زندگی ناهشیار و بیان نشده ای[۸۴] که بر تمامی شؤون زندگی فرد تأثیر می گذارند(حمیدی فرد، ۱۳۸۶).
    انواع عقاید ناکارآمد به این شرح هستند:

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 12:55:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم