۱-۶- تعریف مفهومی و عملیاتی متغیرهای پژوهش

 

۱-۶-۱-محافظه کاری[۵] :

محافظه ­کاری که بر اعمال احتیاط در شناسایی و اندازه ­گیری در­آمد و دارایی­ ها دلالت دارد، یکی از مهم­ترین میثاق های محدود کننده­ صورت­های مالی به شمار می­رود. در حالی که که اکثر حسابداران وجود محافظه ­کاری را قبول دارند ولی تا کنون تعریف دقیق از آن ارائه نشده است. محافظه کاری عبارت است از الزام به داشتن درجه بالایی از تأیید برای شناخت اخبار خوب مانند سود، در مقابل شناخت اخبار بد مانند زیان تعریف می­ شود ( باسو ؛۱۹۷۷). در واقع محافظه ­کاری را می­توان محصول ابهام دانست و هر­گاه حسابداران با ابهام روبرو شوند، محافظه ­کاری را به کار می­برند. این تعریف محافظه ­کاری را از دیدگاه سود و زیان توصیف می­نماید. برای سنجش محافظه ­کاری از مدل باسو (۱۹۹۷) به شرح زیر استفاده شده است:
ε + ۳RET*DRβ + β۲RET + β۱DR + α = NI
در مدل بالا اندیس­های شرکت و زمان حذف شده است و متغیرهای آن بدین شرح است:
NI : سود خالص قبل از اقلام غیر­مترقبه تقسیم بر ارزش بازار حقوق صاحبان سهام در اول دوره­ مالی
تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)
RET : بازده سالانه­ی سهام شرکت
DR : متغیر مجازی است و برای شرکت­هایی که بازده (RET) منفی دارند برابر با یک و در غیر این صورت، صفر درنظر گرفته می­ شود.
در این مدل بازده مثبت، نماینده­ی اخبار خوب و بازده منفی، نماینده­ی اخبار بد است (رضازاده و آزاد، ۱۳۸۷).

 

دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir

۱-۶-۲- مالکیت نهادی[۶]

مطابق تعریف ارائه شده و مورد استفاده در پژوهش ازیبی و همکاران (۲۰۱۰) مالکیت نهادی، به مجموع سهام در اختیار بانک­ها و بیمه­ها، هلدینگ­ها، شرکت­های سرمایه ­گذاری، صندوق بازنشستگی، شرکت­های تامین سرمایه و صندوق­های سرمایه ­گذاری، سازمان­ها و نهاد­های دولتی و شرکت­های دولتی و بطور کلی سهامداران عمده شرکت اطلاق می­ شود (نظام الدین رحیمیان،۱۳۹۰ : ص۷۲).
سهام مالکان نهادی (SI)
کل سهام شرکت (S)

 

۱-۶-۳- بازده سرمایه گذاری[۷]

معمولاً افراد مصرف کنونی را به مصرف در آینده ترجیح می­دهند. بنابراین، برای تشویق افراد در به تعویق انداختن مصرف فعلی می­بایستی انتظار کسب پاداش از سرمایه ­گذاری را برای آنان ایجاد کرد. در واقع انتظار کسب بازده یا پاداش سرمایه ­گذاری موجب می­ شود تا سرمایه ­گذاران مصرف در آینده را به مصرف فعلی ترجیح دهند. اغلب از بازده در جهت معرفی بازده سرمایه ­گذاری در یک دارایی در طول یک دوره زمانی که به آن بازده دوره نگهداری می­گویند استفاده می­ شود و آن عبارتست از تغییرات قیمت و جریانات نقدی حاصل از آن دارایی طی دوره سرمایه ­گذاری. این میزان تغییرات را برحسب درصد بیان می­ کنند که نشان­دهنده درصدی از مبلغ سرمایه ­گذاری است و به آن نرخ بازده سرمایه ­گذاری می­گویند. نرخ بازده عامل بسیار مهمی در تصمیم­ گیری­ های مالی جهت سرمایه ­گذاری به شمار می­رود (ابزری و همکاران، ۱۳۸۶ ). بازده معمولاً از دو بخش تشکیل می­ شود:
الف) سود دریافتی: مهم­ترین جزء بازده سودی است که به صورت جریانات نقدی دوره­ای سرمایه ­گذاری بوده و می ­تواند به شکل بهره یا سود تقسیمی باشد. ویژگی متمایز این دریافت­ها این است که منتشرکننده، پرداخت­هایی را به­صورت نقدی به دارنده دارایی پرداخت می­ کند. این جریانات نقدی با قیمت اوراق بهادار نیز مرتبط است.
ب) سود (زیان) سرمایه: دومین جزء مهم بازده، سود (زیان) سرمایه است که مخصوص سهام عادی است ولی در مورد اوراق قرضه بلند مدت و سایر اوراق بهادار با درآمد ثابت نیز مصداق دارد. به این جزء که ناشی از افزایش (کاهش) قیمت دارایی است، سود (زیان) سرمایه می­گویند. این سود (زیان) سرمایه ناشی از اختلاف بین قیمت خرید و قیمت زمانی است که دارنده اوراق قرضه قصد فروش آن­ها را دارد. این اختلاف می ­تواند سود یا زیان باشد. مجموع این دو جزء بازده کل اوراق بهادار را تشکیل می­دهد و نرخ بازده اوراق بهادار که معیاری جهت تصمیم ­گیری سرمایه ­گذاران جهت سرمایه ­گذاری است به شرح زیر محاسبه می­گردد:

rit = نرخ بازده یک قلم دارایی
Pit = قیمت سهام در انتهای دوره
Pit-1 = قیمت سهام ابتدای دوره
Dit = سود تقسیمی در طی دوره

۱-۶-۴- عدم تقارن اطلاعاتی[۸]

عدم تقارن اطلاعاتی یک مفهوم کیفی است برای اینکه قادر باشیم آن را در قالب اعداد و ارقام بیان کنیم به مدلی نیاز داریم که بتوانیم آن­را کمی کنیم. برای این کار از دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام استفاده می­کنیم.این مدل توسط چیانک و کینتاش[۹] در سال۱۹۸۶ برای تعیین قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام مورد استفاده قرار گرفت
که درآن:
=SPREADدامنه تفاوت قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام
(ASK PRICE)AP= میانگین قیمت پیشنهادی فروش سهامi در دوره مورد بررسی
(BID PRICE)BP= میانگین قیمت پیشنهادی خرید سهام i در دوره مورد بررسی
برای انجام محاسبات، ابتدا بهترین قیمت پیشنهادی خرید و فروش هر سهم برای ۲۱روز قبل و بعد از اعلان سود برآوردی استخراج می­ شود (منظور از بهترین قیمت پیشنهادی خرید عبارت است از بالاترین قیمت پیشنهادی برای خرید هر سهم در هر روز، و بهترین قیمت پیشنهادی فروش نیز عبارت­است از کم­ترین قیمت پیشنهادی برای فروش هر سهم در هر روز) سپس با بهره گرفتن از میانگین آن­ها دامنه تفاوت قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام محاسبه می­گردد. پس از محاسبه­ی «دامنه تفاوت قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام»، میانگین اعداد به­دست آمده برای هر نمونه در قبل و بعد از اعلان محاسبه می­ شود، اگر میانگین دامنه تفاوت قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام صفر باشد، نشان­ دهنده عدم تقارن اطلاعاتی نسبت به اعلان سود است و در غیر این صورت نمایان­گر وجود عدم تقارن اطلاعاتی است.

 

فصل دوم

 

مبانی نظری و پیشینه پژوهش

 

۲-۱-مقدمه

مدیران به عنوان مسئولان تهیه­ صورت­های مالی با اشراف کامل بر وضعیت مالی شرکت و با دارا بودن سطح آگاهی بیشتر نسبت به سایر کاربران از صورت­های مالی، به طور بالقوه­ای سعی می­نمایند که تصویر واحد تجاری را مطلوب جلوه دهند. به طور مثال ممکن است از طریق منظور نمودن هزینه­ های یک دوره به عنوان دارایی، باعث کم­گویی هزینه­ها و گزارش سود بیشتر در صورت­های مالی شوند. نیز ممکن است دارایی­ ها و سرمایه­ واحد تجاری بهتر از وضعیت واقعی به نظر برسد و انگیزه­ تزریق سرمایه و منافع مالی از طریق افراد برون سازمانی به شرکت افزایش می­یابد. در چنین شرایطی، اصول و رویه­ های حسابداری به پشتوانه­ی مراجع تدوین­کننده­ استاندارهای حسابداری با هدف متعادل کردن خوش­بینی­مدیران، حمایت از حقوق ذی­نفعان و ارائه­ منصفانه­ی صورت­های مالی، مفهوم محافظه کاری را به کار می بندند (ژیانگ، کیم، ۲۰۰۰)[۱۰].
حسابداری266″ />
تأثیر ساختار مالکیت بر عملکرد و بازده شرکت­ها موضوع پیچیده و چند بعدی است. به همین دلیل انواع تعارض و تضاد منافع بین اشخاص و گروه­ها را میتوان انتظار داشت که از جمله آن­ها می­توان به تضاد منافع بین مالکان و مدیران، سهام­داران و طلب­کاران، سهام­داران حقیقی و حقوقی، سهام­داران درونی و بیرونی و غیره اشاره نمود. با وجود این، یکی از مهم­ترین ابعاد تئوری نمایندگی به ناهمگرایی منافع بین مدیران وسهام­داران مربوط می شود که موضوع اصلی اکثر تحقیقات در این زمینه را تشکیل می­دهد. به اعتقاد صاحب­نظران، سهامداران همواره باید نظارت مؤثر و دقیقی را بر مدیریت اعمال نمایند و همواره تلاش کنند تا از ایجاد مغایرت در اهداف و بروز انحراف در تلاشهای مدیران جلوگیری شود(پوشنر، ۱۹۹۳).[۱۱]
تحقیق حاضر به بررسی رابطه ساختار مالکیت شرکتی و محافظه ­کاری می پردازد. از دیدگاه تهیه کنندگان صورت های مالی، محافظه ­کاری به عنوان کوششی برای انتخاب یکی از روش­های پذیرفته شده حسابداری است که موجب شناخت کندتر درآمد فروش؛ شناخت سریع­تر هزینه، ارزش یابی کم­تر دارایی­ ها، و یا ارزش­یابی بیش­تر بدهی­ها شود . محققان از سه نوع معیار برای ارزیابی محافظه ­کاری استفاده می کنند. این معیارها بر اثر عدم تقارن زمانی در شناسایی سود و زیان­های حسابداری گزارش شده بویژه خالص دارایی­ ها، سود و اقلام تعهدی استوارند و در برگیرنده ی معیار خالص دارایی­ ها (استوبر ۱۹۶۶)، معیار سود و اقلام تعهدی (گیولی و هاین ۲۰۰۰)، معیار رابطه سود/بازده سهام (باسو ۱۹۹۷) است.

 

۲-۲-مبانی نظری

 

۲-۲-۱-محافظه ­کاری

محافظه ­کاری یک واژه کلی برای جهان بینی­ های سیاسی اجتماعی و مذهبی است که هدف اصلی آن حفظ و نگهداری جامعه و ارزش­­های موجود است. هدف صورت­های مالی، ارائه اطلاعاتی تلخیص و طبقه ­بندی شده درباره وضعیت مالی، عملکرد مالی و انعطاف­پذیری مالی واحد تجاری است که برای طیفی گسترده از استفاده­کنندگان صورتهای مالی در اتخاذ تصمیمات اقتصادی مفید واقع گردد. هدف­های گزارشگری مالی و مبانی حسابداری ایجاب می­ کند، اطلاعاتی که گزارشگری مالی فراهم می­آورد از ویژگی­های معین برخوردار باشد (کمیته تدوین استاندارادهای حسابداری، ۱۳۹۱). در مفاهیم نظری گزارشگری مالی ایران از این ویژگی­ها با عنوان خصوصیات کیفی یاد شده است. یکی از این خصوصیات محافظه ­کاری است. محافظه ­کاری بدون تردید جایگاهی بسیار با اهمیت در اذهان حسابداری داشته و توسط برخی از نویسندگان حسابداری، با اهمیت­ترین اصل نامیده شده است. مثلاً ارزش­یابی موجودی­ها بر مبنای قاعده اقل بهای تمام شده یا بازار، مثالی کلاسیک برای محافظه ­کاری است (شباهنگ، ۱۳۸۹). یکی از محدودیت­های حاکم بر خصوصیات کیفی اطلاعات مالی این است که اغلب نوعی موازنه یا مصالحه بین خصوصیت­های کیفی ضرورت دارد. بطور مثال اطلاعاتی که قابل اتکاتر است، اغلب از درجه مربوط بودن کمتری برخوردار است و به عکس. عموماً هدف، دستیابی به نوعی توازن بین انواع خصوصیات کیفی به منظور پاسخ­گویی به اهداف صورت­های مالی است (مفاهیم نظری گزارشگری مالی، ۱۳۹۱). یکی از این مواردی که در این تضاد و ناهماهنگی توجه محققان را به خود جلب کرده است، محافظه ­کاری در حسابداری است، زیرا محافظه ­کاری قابلیت اتکای اطلاعات حسابداری را بهبود می­بخشد، ولی احتمالاً مربوط بودن اطلاعات به تصمیم ­گیری را کاهش می­دهد (کردستانی و ایرانشاهی، ۱۳۹۱).
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

 

۲-۲-۱-۱- محافظه ­کاری در کتاب­ شناسی حسابداری

باسو (۱۹۹۷) محافظه ­کاری را تمایل حسابداران به الزام درجه بالاتری از تأییدپذیری برای شناسایی اخبارخوب (سودها)­، نسبت به شناسایی اخبار بد (زیان­ ها)­، تعریف نموده و آن را محافظه ­کاری شرطی یا وابسته به اخبار نامیده است. به عقیده وی قیمت­­های بازار منعکس­کننده تمام تغییرات در ارزش
دارایی­ ها اعم از سودها و زیان­­ها است. بنابراین­، بازده سهام همواره منعکس کننده اخبار خوب و اخبار بد است. از این رو می­توان تغییرات بازده سهام را نماینده اخبار خوب و اخبار بد دانست. لیکن واکنش سود به عنوان یک رقم حسابداری به اخبار خوب و اخبار بد، به علت وجود محافظه ­کاری، نامتقارن است. پژوهش­های صورت گرفته توسط بیور و رایان[۱۲] (۲۰۰۰) محافظه ­کاری حسابداری را تفاوت بین ارزش بازار و ارزش دفتری دارایی­ ها عنوان می­ کنند. پنمن و ژانگ[۱۳] (۲۰۰۲) محافظه ­کاری حسابداری را انتخاب روش و برآوردی از حسابداری می­دانند که ارزش دفتری دارایی­ ها را به گونه­­ای بارز، پایین نشان می­دهد. بنابراین در شرایط تورمی، انتخاب روش لایفو برای شناسایی موجودی کالا نسبت به روش فایفو، روش
محافظه ­کارانه است. دیگر تعریف ارائه شده از محافظه ­کاری توسط (احمد و همکاران[۱۴]، ۲۰۰۲) ارائه شد. به عقیده ایشان محافظه ­کاری کم­ نمایی پیوسته ارزش دفتری خالص دارایی­­ها نسبت به ارزش بازار آن­ها است.
به عقیده گیولی و هاین[۱۵] (۲۰۰۷) محافظه ­کاری عبارت است از انتخاب یک راهکار حسابداری تحت شرایط عدم اطمینان که در نهایت به ارائه کم­ترین دارایی­­ها و درآمدها منجر شود و کم­ترین اثر مثبت را بر حقوق صاحبان سهام بگذارد. ایشان معتقدند که افزایش­­های فاقد قابلیت تأیید در سودها در زمان وقوع شناسایی نمی­شوند بلکه در دوره­­های آتی، زمانی که جریان­­های نقدی مربوط به آن­ها ایجاد می­ شود، شناسایی می­گردد. به عنوان مثال اگر ارزش یک دارایی به وسیلۀ افزایش جریان­­های نقدی مورد انتظار آتی آن افزایش یابد، درآمد مربوطه طی دوره­­های آتی به موازات ورود جریان­های نقدی شناسایی
می­ شود. بنابراین، انتظار می­رود افزایش در درآمدها در دوره­ های آتی نیز پایدار است. در مقابل زیان­­ها با درجه مشابهی از تأییدپذیری به احتمال غالب در همان دوره وقوع شناسایی می­گردند. بنابراین، زیان­ها دارای پایداری کم­تری نسبت به درآمدها هستند.
هیئت استانداردهای حسابداری مالی[۱۶] در بیانیه مفاهیم شماره (۲)، محافظه ­کاری را چنین تعریف نموده است: «نشان دادن واکنش محتاطانه به وجود ابهام، به منظور ایجاد اطمینان خاطر از اینکه ابهام و خطرهای ذاتی ناشی از آن در حد کافی مورد توجه واقع شده است». هیئت اصول حسابداری[۱۷] در بیانیه شماره (۴) با عنوان «مفاهیم و اصول حسابداری موجود در صورت­­های مالی شرکت­­ها یا واحد­های تجاری» در بخش دوم اصول حسابداری (عرف یا سنت) از محافظه ­کاری به عنوان یکی از اصول­حسابداری یاد نموده است (ولک و همکاران[۱۸]، ۲۰۰۴ ).
هیئت استانداردهای حسابداری انگلستان[۱۹]، محافظه ­کاری را به عنوان یکی از خصوصیات کیفی اطلاعات حسابداری برشمرده است.
هیئت استانداردهای بین­المللی­حسابداری[۲۰] و هیئت استانداردهای حسابداری مالی در بیانیه مشترکی پیرامون چارچوب نظری گزارشگری مالی، اهداف گزارشگری مالی و ویژگی­های کیفی اطلاعات مالی را در دو بخش ارائه کرده ­اند. طبق این بیانیه ویژگی­­های کیفی گزارشگری اطلاعات مالی مؤثر بر
تصمیم­­گیری از اجزای زیر تشکیل می شود:
الف) مربوط بودن شامل سودمندی در پیش ­بینی و قابلیت تأیید جریان وجوه نقد آتی.
ب) قابلیت مقایسه شامل ثبات رویه.
ج) قابل فهم بودن.
د) ارائه منصفانه شامل قابلیت اثبات، کامل بودن و بی طرفی.
بی طرفی که از نظر این بیانیه یکی از خصوصیات ارائه اطلاعات مالی منصفانه است، عبارت است از: «عدم تمایل به تشخیص قبل از موقع وقایع و یا انگیزه اتخاذ رفتار بخصوص در مقابل آنها ». بنابراین، در­این بیانیه مشترک محافظه ­کاری از شمول ویژگی­­های کیفی اطلاعات خارج پنداشته شده است.
محافظه ­کاری یکی از مفاهیم واقع­بینی در حسابداری و یکی از محدودیت­­های حاکم بر حسابداری و گزارشگری مالی است. در وضعیت­­هایی که روش­­های حسابداری متفاوت و جایگزین با مناسبت­های همسان وجود دارد یا به عبارت دیگر هرگاه در مورد یک رویداد و یا وضعیت معین، اعمال روش­­های متفاوت اندازه ­گیری با پشتوانه منطقی و منطبق با اصول پذیرفته شده حسابداری امکان پذیر است، محافظه ­کاری ایجاب می­ کند که روشی اعمال و انتخاب شود که دارای حداقل اثر مساعد بر سود خالص و جمع دارایی­ ها در دوره جاری است. در مواقعی که برای شناخت و اندازه ­گیری دارایی­ ها ارزش­های ­پذیرفته شده متفاوتی وجود داشته است، دارایی­­ها باید به مبلغی ثبت شود که از همه کم­تر است. در ارتباط با شناسایی و اندازه ­گیری بدهی­­ها نیز بیش­ترین مبلغ از مبالغ متفاوت اندازه ­گیری شده باید ملاک ثبت قرار گیرد. در مواردی که نسبت به مناسب بودن ارزش­­های متفاوت درآمدها، هزینه­ها، سودها و زیان­­های غیرعملیاتی تردید وجود دارد، اقلام مزبور باید به مبالغی ثبت و گزارش شوند که دارای کم­ترین اثر مساعد برسود خالص است. بنابراین، محافظه ­کاری را می­توان به عنوان یک عامل تعدیل­کننده و یا وزنه تعادل برای جلوگیری از اندازه ­گیری­­های بسیار خوش­بینانه به کار گرفت و از آن به عنوان یک وسیله باز دارنده قوی و مؤثر در مقابل خطر ناشی از ارائه سود و وضعیت مالی به مبالغی بیش از میزان واقعی استفاده کرد. از سوی دیگر، تهیه صورت­­های مالی بیش از حد محافظه­­کارانه نیز مطلوب نیست زیرا به عدم رعایت بی­ طرفی و ارائه اطلاعات غیر واقع­بینانه منجر می­ شود. به همین دلیل مفهوم محافظه ­کاری را نباید به گونه ای تحریف کرد که به ارائه اقلام صورت­­های مالی به مبالغی کم­تر از میزان واقعی منجر شود (عالی­ور، ۱۳۷۰).
در همین رابطه هیئت تدوین استانداردهای حسابداری مالی در بیانیه مفهومی شماره (۲) بیان
می­ کند: «از حسابداری محافظه ­کارانه نبایستی به عنوان توجیه کم­تر برآورد کردن دارایی­­ها، به این بهانه که در آینده ممکن است منجر به ارائه بیش از حد سودها شود، استفاده کرد». (هیئت استانداردهای حسابداری مالی،۱۹۸۰).
به طور کلی می­توان حسابداری محافظه­­کارانه را در سه مقوله به شرح زیر خلاصه کرد:
الف)مقوله رفتاری: بد­بینی از خوش­­بینی بهتر است. به عنوان نمونه بر اساس رهنمودهای حسابداری،
بدهی­­های احتمالی (زیان­­های احتمالی) تحت شرایط خاص شناسایی می­شوند در صورتی که این رهنمودها در خصوص دارایی­­های احتمالی (سودهای احتمالی) کاربرد ندارند.
ب)مقوله زمان: زودتر نشان دادن زیان­­ها و هزینه­­ها از دیرتر نشان دادن آن­ها بهتر است و دیرتر نشان دادن سودها و درآمدها از زودتر نشان دادن آن­ها بهتر است.
ج)مقوله ارزش: کم­تر نشان دادن سودها و درآمدها از بیش­تر نشان دادن آنها بهتر است و بیش­تر نشان دادن زیان­ها و هزینه­­ها از کم­تر نشان دادن آن­ها بهتر است (عالی­ور، ۱۳۷۰).

 

۲-۲-۱-۲- تاریخچه محافظه ­کاری

حسابداری اغلب در کنار حسابرسی به منظور محدود کردن مدیران از اعمال نظر بیش از اندازه در مصرف منابع تحت اختیار آن­ها مورد استفاده قرار گرفته است. هم­چنین طی قرن­­ها، در تقسیم بازده میان
گروه­­های مختلف درگیر با شرکت و هم­چنین برای تعیین مقادیر قابل تخصیص به دارندگان حقوق در شرکت نیز از حسابداری استفاده شده است. در اوایل قرن نوزده که شرکت­­ها شروع به استقراض نمودند، سود حسابداری به عنوان مبنایی برای توزیع سود نقدی مورد استفاده قرار گرفته شده است. در پایان قرن نوزده در انگلستان و در پایان دهه اول قرن بیستم در آمریکا، حسابداری به شکل جدید خود رشد کرد. جریان نقدی از طریق اقلام تعهدی به منظور به دست آمدن سود حسابداری به شکل امروزی خود تعدیل شد. شرکت­­های حرفه­ای حسابرسی نیز شکل گرفتند به گونه­ ای که در سال ۱۹۰۰ اکثر شرکت­ های بورس سهام لندن توسط حسابرسان مورد رسیدگی قرار گرفته شدند. در این قرن محافظه ­کاری به تدریج تبدیل به یکی از ویژگی­های کیفی اطلاعات حسابداری شده که یکی از کاربرد­­های آن، مربوط به
قرارداد­های تقسیم سود میان مالکان و اعتباردهندگان شرکت بود. محافظه ­کاری هم چنین به نظر
می­رسد در تعیین پاداش مدیران بر مبنای سود حسابداری نقش داشته باشد. اگر چه طرح­­های پاداش رسمی تا دهه ۱۹۵۰ در آمریکا معمول نبود اما سود حسابداری به طور غیر­­رسمی به عنوان مبنایی برای پرداخت پاداش به مدیران مورد استفاده قرار گرفته شده است (حسنی، ۱۳۸۸).
چت­هیلد[۲۱] معتقد است که محافظه­ کاری ریشه در قرون وسطی دارد. در آن زمان ارباب­ها اداره املاک خود را به مباشر می­سپردند، مباشران نیز دریافتند که به کارگیری محافظه ­کاری، مکانیسم مناسبی برای محافظت از آن­ها است. آن­ها افزایش ارزش دارایی­­ها را پیش­­بینی نمی­کردند، زیرا اگر این افزایش ارزش­­­ها به وقوع نمی­پیوست، مالک ممکن بود مباشر را مسئول بداند. چت هیلد خاطر نشان می­ کند که در اواخر قرن نوزدهم در انگلستان، در دعاویی که پس از ورشکستگی شرکت­­­ها از سوی سرمایه ­گذاران مطرح شد، اغلب حسابرسان به عنوان متهم به دادگاه احضار می­شدند. حسابرسان نیز از آن پس دریافتند که بر مبنای صورت­­­های مالی محافظه­ کارانه، هرگز دعوایی علیه آنها اقامه نمی­ شود و فقط ارائه بیش­تر از واقع سود و سرمایه است که موجب چنین امری می­گردد (مجتهدزاده، ۱۳۸۰).
باسو (۱۹۹۷) معتقد است که محافظه‏­کاری طی قرن­‏ ها تئوری و عمل حسابداری را تحت تأثیر قرار داده است. ثبت­های تاریخی اوایل قرن پانزدهم میلادی درباره معاملات مشارکتی و تضامنی نشان می‏دهند که حسابداری در اروپای قرون وسطی محافظه‏­کارانه بوده است. مفهوم محافظه‏­کاری زمانی ایجاد شد که ترازنامه مهم­ترین و اغلب تنها صورت مالی بود و اجزای سود یا سایر نتایج عملیات به ندرت در خارج از شرکت­­ها ارائه می‏شد. اولین کاربرد صورت‏­­های مالی برای بانکداران و دیگر اعتباردهندگان بوده است. انگیزه آنها از کاربرد محافظه‏­کاری اطمینان از آن بوده که سرمایه ­گذاریشان به گونه­­ای مناسب حفظ خواهدشد. از این رو کم­ نمایی خالص دارایی‏­­ها مطلوب و حتی شرافت­مندانه بود، چون باعث ایجاد حاشیه ایمنی برای وام­‏­ها می‏شد (هیئت استانداردهای حسابداری مالی، ۱۹۸۰).
هندریکسون و ون­بردا(۱۹۹۴)[۲۲] معتقدند که از مجرای فشار بستانکاران و سایر استفاده­کنندگان از گزارش­های مالی، حسابداران سده نوزدهم به صورت دائم تحت فشار بودند تا در گزارش­ های خود از منعکس کردن خوش­­بینی­های مدیران و مالکان واحد­های تجاری خودداری کنند. از این رو، بسیاری از صاحب نظران حسابداری سنتی محافظه­ کار بودند و برخی از اصول ارائه شده به وسیله آن­ها در حسابداری امروز هم رسوخ کرده است.

 

۲-۲-۱-۳- محافظه ­کاری در استانداردهای حسابداری ایران

در استانداردهای حسابداری ایران از واژه محافظه ­کاری به طور صریح استفاده نشده است لیکن در قسمت ویژگی­­های کیفی اطلاعات از بخش مفاهیم نظری گزارشگری مالی از ویژگی احتیاط به عنوان یکی از زیر مجموعه­های قابلیت اتکاء اطلاعات­مالی یاد شده است، استاندارد­های مذکور تصریح می­ کند که
«تهیه­کنندگان صورت­های مالی در عین حال باید با ابهاماتی که به گونه­­ای اجتناب ناپذیر بر بسیاری رویدادها و شرایط سایه افکنده برخورد کنند». نمونه این ابهامات عبارت­است از قابلیت وصول مطالبات، عمرمفید دارایی­­های ثابت مشهود و تعداد و میزان ادعاهای احتمالی مربوط به کالای فروش رفته. چنین مواردی با رعایت احتیاط در تهیه صورت­­های مالی و همراه با افشاء ماهیت و میزان آن­ها شناسایی
می­ شود. «احتیاط عبارت­است از کاربرد درجه­ای از مراقبت که در اعمال قضاوت برای انجام برآورد در شرایط ابهام مورد نیاز است به گونه­ ای که درآمد­ها یا دارایی­ ها بیش­تر از واقع و هزینه­ها یا بدهی­­ها
کم­تر از واقع ارائه نشود» (کمیته تدوین استانداردهای حسابداری، ۱۳۸۸). این تعریف دقیقاً همان تعریف هیئت بین ­المللی استانداردهای حسابداری از محافظه­­کاری بوده و با تعریف گیولی و هین از محافظه­ کاری نیز مطابقت دارد. بنابراین، می­توان اصطلاح «احتیاط» را معادل واژه «محافظه­­کاری» تلقی نمود. طبق بند (۱۷) استاندارد حسابداری شماره (۱) ایران تحت عنوان «نحوه ارائه صورت­های مالی» مدیریت واحد تجاری باید رویه­­های حسابداری را به گونه­­ای انتخاب و اعمال کند که صورت­­های مالی با تمام الزامات استانداردهای حسابداری مربوط مطابقت داشته است. در صورت نبود استاندارد خاص­، مدیران باید رویه­ ها را به گونه­­ای تعیین کنند تا اطمینان یابند صورت­­های مالی اطلاعاتی را فراهم می­آورد که دارای هر دو خصوصیت مربوط بودن و قابلیت اتکاء است و محتاطانه بودن را به عنوان یکی از معیارهای اطلاعات قابل اتکاء معرفی می­ کند. از تعریف فوق دو مطلب استنباط می­ شود:

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 12:55:00 ب.ظ ]