کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • مطالعه-تطبیقی-دادرسی-عادلانه-در-حقوق-ایران-و-اسناد-بین-المللی-حقوق-بشر- قسمت ۴
  • تاثیرفناوری اطلاعات بر سبک¬های مختلف یادگیری کلب در دانش¬آموزان پایه پنجم و ششم ابتدایی منطقه ۲ شهر تهران- قسمت ۹
  • مداخلات اجتماعی دراحیاء بافت فرسوده شهری- فایل ۴
  • بیداری اسلامی و سیاست خارجی خاورمیانه ای آمریکا- قسمت ۲
  • مسئولیت مدنی دارنده و راننده وسایل نقلیه موتوری زمینی در ...
  • نگاهی به پژوهش‌های انجام‌شده درباره : جریان جوزفسون در اتصالات پایه گرافن تحت کشش۹۲- فایل ۱۵
  • بررسی میزان بیان ژن آلفا آمیلاز کبدی به روش Real time PCR در بافت کبد موش های نرمال و چاق- قسمت ۷
  • سیمای جامعه و زندگی مردم دوران سعدی با استناد به آثار شیخ اجل- قسمت ۵
  • استراتژی نظامی برون مرزی پس از فتح خرمشهر۹۴- فایل ۵
  • بررسی اقتصادی و تعیین اولویتهای سرمایه گذاری صنعتی در استان کرمانشاه- قسمت ۲۱
  • بررسی تطبیقی اخلاق از منظر نسبی یا مطلق‌بودن در مثنوی و نهج‌البلاغه۹۳- قسمت ۱۰
  • مقایسه خود پنداره تحصیلی، خود کارآمدی تحصیلی، عزت نفس و اضطراب امتحان
  • دانلود مقالات : ویژگیهای سازمانی
  • عدالت مهدوی مفهوم، ابعاد، شاخص ها از دیدگاه روایات- قسمت ۳
  • سنجش عوامل تاثیر گذار بر استقرار مدیریت ارتباط با مشتری- قسمت ۹
  • راهنمای نگارش پایان نامه درباره تاثیر عصاره روغنی رزماری -Rosmarinus officinalis- بر عملکرد رشد و ...
  • جهانی شدن حقوق زنان۹۳- قسمت ۴
  • پژوهش های انجام شده در مورد طراحی و ساخت سامانه اندازه گیری دمای چند کاناله با ...
  • ارزیابی برخی شاخص¬های زیستی عروس¬ماهی زاینده¬رود Petroleuciscus esfahani در پاسخ به ترکیبات مخرب سیستم اندوکراینی در رودخانه زاینده¬رود- قسمت ۱۶
  • پروژه های پژوهشی دانشگاه ها درباره تعیین تاثیر فعالیت های ترفیع (تبلیغات و فعالیت های پیشبرد فروش) و ...
  • اصول و مبانی جنگ نرم در اسلام- قسمت ۹
  • عوامل اقتصادی، اجتماعی مرتبط با کیفیت زندگی زنان دارای کم توانی- قسمت ۸- قسمت 2
  • اشکال اولیای دم در حقوق ایران با تکیه بر قانون مجازات اسلامی مصوب ۹۲- قسمت ۶
  • مسولیت مدنی والدین در ازدواج های تحمیلی- قسمت ۲
  • احکام بردگی در فقه امامیه با نگاهی به حقوق بشر معاصر- قسمت ۵
  • مطالعه تطبیقی مسئولیت مدنی ناشی از تصادفات با عابرین پیاده در کشورهای ایران ، انگلیس و فرانسه- قسمت ۳
  • تأثیر انواع بستر و تاریخ کاشت بر رشد، عملکرد و اجزای- قسمت ۱۶
  • دانلود فایل های پایان نامه درباره تعیین ارتباط بین کیفیت زندگی کاری (QWL) و تعهّد سازمانی کارکنان ...
  • به دنبال حفظ حقوق و حمایت کیفری از خانواده و بیان راهکارهایی در جهت تحکیم این نهاد- قسمت ۴
  • مطالب در رابطه با : بررسی علل وقوع جرم ایراد ضرب و جرح توسط نیروهای مسلح ...
  • ارزیابی مولفه¬های گرافیکی کتب درسی اول ابتدایی کودکان کم توان جسمی و حرکتی به منظور ارایه راهبردهای کاربردی- قسمت ۶
  • ترجمه و تحقیق کتاب سلم از کتاب خلاف شیخ طوسی بانضمام بررسی فقهی پیش فروش های متداول- قسمت 4
  • ارزیابی تاثیر کارآفرینی روستایی در توسعه روستای کندلوس و منطقه پیرامون- قسمت ۴




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      پژوهش های انجام شده درباره تأثیر شناخت صفت خالقیّت، فیّاضیّت و رحمت الهی بر تکامل انسان در فلسفه ... ...

    ﴿أَلَمْ تَرَ أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّیَاطِینَ عَلَى الْکَافِرِینَ تَؤُزُّهُمْ أَزًّا﴾[۳۸۶]
    بندگان شیطان، همانند پرستش کنندگان طاغوت، پیروان هوى هستند و در پرستندگان طاغوت، وحدت نیست و به همین دلیل آن­ها داراى طایفه ها و انواع فراوان هستند. منشأ طاغوت، نشأه طبیعت است و نشأه­ی طبیعت، روى به زوال دارد و در نتیجه، طاغوت و ولایت او نیز زائل شدنى است. با زوال دنیا و ظهور قیامت کبرى، روزگار ولایت طاغوت سپرى مى‌شود و آن روز حقیقت آشکار مى‌گردد که شیاطین، مالک هیچ کارى نیستند و خداوند سبحان، مالک همه امور است.[۳۸۷] رحمت رحیمیه، آن است که در نهایت امر، انسان را به سعادت نزدیک می کند.[۳۸۸] خداوند متعال می فرماید: ما هرگز انواع و اقسام نعمت هاى خود را بر بندگان حرام ننمودیم، ارزاق صورى و غذاهاى لذیذ و آن چه از مأکولات که براى آن ها گوارا است و نعم غیر مأکولات؛ مانند زینت ها و آن چه ظاهر آن ها را مى‌آراید و آن چه که به باطن اختصاص دارد؛ مانند ارزاق معنوى و طیبات روحانى و زینت هاى باطنى، بر آن­ها حلال و گوارا باد و ما به مقتضاى رحمت رحمانیه ی خود، همه را مشمول انعام خود قرار دادیم، ولى نعم دنیوى همیشه با آلام و کدورات و کراهت، آمیخته است و لازم دنیا است که نعمت‌هاى آن با آلام، مشوب است، ولى در آخرت به مناسبت حکم اسم «الرحیم»، نعمت‌هاى ما مشوب و ممزوج نیست و رحمت عامه ی کلى حق در آخرت، مانند دنیا از احکام موطن و مرتبه مبرّا است، و مرتبه و موطن دنیا داراى احکام خاص است که از جمله، رحمت را با نقمت ممزوج نماید و نیز در آخرت نسبت به کفّار، لذات از آلام تخلیص گردد، همان طورى نصیب مؤمن و موحّد حقیقى، رحمت خالص است.[۳۸۹]

    ۴-۵-۳. تقدّم رحمت بر غضب

    مشیت الهى، همه ی اشیاء را فرا گرفته و رحمت‏ او نیز همه اشیاء را فرا گرفته است؛ پس رحمت‏ او مشیت ذاتیه عام او است که سابق بر هر چیز است و رحمت‏ هم، سابق بر هر چیز است و از سوی دیگر رحمت‏، ذاتى است و عین ذات است و غضب، عارضى است، رحمت‏ سابق بر غضب است.[۳۹۰] بنابراین رحمت‏، حاکم و دایم است و آخرین شفیع، ارحم الراحمین است که بر غضب، غلبه مى‏کند.[۳۹۱]
    دانلود پروژه
    صدرالمتألهین در مورد آخرین شفیع می گوید:
    النبیّ الخاتم- صلوات اللّه و سلامه علیه و آله- لکونه رحمه للعالمین هو المظهر الجامع لشؤون الرحمه الإلهیه، کما إن فی مقابله إبلیس هو الجامع لجمیع الشرور، الحاوی هو و أولاده و جنود إبلیس أجمعین لمظاهر الغضب و شئونه إلى یوم الدین.[۳۹۲]
    پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم)به این دلیل ، رحمتی برای تمام جهانیان است که او مظهر تمام شئون رحمت حق است؛ چنان که در مقابل او، ابلیس و تمام اولاد و سپاهیانش که جامع شر و بدی هستند؛ به عنوان مظاهری از خشم و شئون آن، تا روز قیامت قرار می گیرند.
    شهید مطهری بر این عقیده است که براى نیل به سعادت، علاوه بر جریان اعمال و گام‌هایى که انسان برمى‏دارد، یک جریان دیگرى نیز همیشه در جهان است و آن جریان، رحمت سابقه پروردگار است. هم چنین در متون دینى آمده است: «یا من سبقت رحمته غضبه» یعنی«اى کسى که رحمت او بر غضبش تقدّم دارد».
    حافظ در غزل معروف خود مى‏گوید:

     

    مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو
    گفتم اى بخت بخسبیدى و خورشید دمید گفت با این همه از «سابقه» نومیدمشو

    مقصود حافظ از سابقه، سبقت رحمت پروردگار است.
    شهید مطهری در باره «تقدم رحمت بر غضب» می نویسد:
    به هر حال، این واقعیتى است که در نظام هستى، اصالت از آن رحمت و سعادت و رستگارى است و کفرها و فسق ها و شرور، عارضى و غیر اصیل هستند و همواره آن چه عارضى است به سبب جاذبه رحمت تا حدى که ممکن است برطرف مى‏گردد. وجود امدادهاى غیبى و تأییدات رحمانى، یکى از شواهد غلبه رحمت بر غضب است. مغفرت پروردگار و زایل ساختن عوارض گناه، یکى دیگر از شواهد تسلّط رأفت و مهربانى او بر غضب و قهر است.[۳۹۳]
    از دیگر شواهد غلبه رحمت بر غضب در نظام هستى آن است که همواره در جهان، اصالت از آن سلامت و صحّت است و مرض‌ها و بیماری‌ها استثنائى و اتفّاقی هستند. در ساختمان هر موجود زنده، قدرتى نهفته است که به نفع سلامت و تندرستى او فعّالیّت مى‏کند و از هستى او حمایت مى‏نماید. وجود گلبول‌هاى سفید در خون با قدرت دفاعى عجیبى که دارند، شاهد این مدّعا است. خاصیت جبران کنندگى و ترمیم کنندگى در بدن موجودات زنده، شاهدى دیگر است. شکستگى استخوان، پارگى زخم، کمبود مواد غذائى، به وسیله فعّالیّت درونى موجود زنده، جبران مى‏گردد.[۳۹۴] .کمالات و خیراتى که به انسان صالح مى‌رسد، حاصل رحمت و مغفرت خداوند است.[۳۹۵]
    صدرالمتألهین هم چنین معتقد است:
    الظاهر فی تلک الصور فما یعبدون إلا الله فرضی الله منهم من هذا الوجه فینقلب عذابهم عذبا فی حقهم و بالنسبه إلى الکافرین أیضا و إن کان العذاب عظیما لکنهم لم یتعذبوا به لرضاهم بما هم فیه فإن استعدادهم یطلب ذلک کالأتونی یفتخر بما هو فیه و عظم عذابه بالنسبه إلى من یعرف أن وراء مرتبتهم مرتبه و أنواع العذاب غیر مخلد على أهله من حیث إنه عذاب لانقطاعه بشفاعه الشافعین و آخر من یشفع هو أرحم الراحمین کما جاء فی الحدیث- لذلک ینبت الجرجیر فی قعر جهنم و بمقتضى سبقت رحمتی‏ غضبی‏.[۳۹۶]
    ظاهر در آن صور، این است که بندگان مخلص، غیر خداوند را عبادت نمی کنند، بنابراین خداوند از ایشان راضی است؛ از این رو عذاب ایشان هم برایشان گوارا خواهد بود. اما خداوند، نسبت به کافران نیز این گونه است؛ حتی بزرگ ترین عذاب هم اگر حق کافران باشد، خداوند ایشان را با رضایت خویش، غذاب نمی کند و استعداد و ظرفیتشان، چنین اقتضائی را دارد. بزرگ ترین عذاب خداوند، رحمت است؛ نسبت به کسی که می داند پشت آن عذاب، یک مرتبه و درجه ای برایش نهفته است و نیز می داند که عذاب خداوند، جاودانه نیست؛ زیرا این عذاب با شفاعت شافعین، بر داشته خواهد شد. حتی خداوند نیز که ارحم الراحمین است ، شفاعت گناه کاران را خواهد کرد، آن چنان که در حدیث آمده است- به این منظور گیاه جر جیر را در قعر جهنم می رویاند- و آن، به مقتضای این است که خداوند فرمود: رحمت من بر غضبم، پیشی دارد.
    به طور خلاصه می توان بیان کرد که مؤمن، بر این باور است که هر کجا برود سر و کارش با خداوند است، از این رو از عذاب و قهر الهی به رحمت الهی، پناه می برد. نظیر بچّه ایی که در خانه شیطنت کرده است وقتی مادر می خواهد او را تنبیه کند، فرار می کند و خود را پنهان می سازد، امّا پس از مدتی گرسنه و تشنه می شود و به ناچار نزد مادر برمی گردد، او غیر از مادر کسی را ندارد که نوازشش کند و به او رسیدگی کند و ناچار است تحت هر شرایطی به او پناه آورد. از این رو بنده ی گناه کار که احساس پشیمانی و گناه او را می آزارد، به دامن مهر و رحمت الهی پناه می آورد و به بخشش بی کران الهی، چشم می دوزد و امیدوار است که از بهترین نعمت های الهی بهره مند گردد و از رسیدگی و دستگیری خالق مهربان، برخوردار گردد.[۳۹۷]
    بنابراین گفته شده است: «من رحمه بدا و الى رحمه یؤول‏.»[۳۹۸]

     

      این عبارت بیان کننده ی این معنا است که:قسیم هستى از نظر رحمت، آن است که جهان «آمدن» دارد و «بازگشتن»، جهان «از اویى» دارد و «به سوى اویى». خداوند «رحمن» است؛ یعنى آمدن و «از اویى» و جهان، مظهر رحمت او است و خداوند «رحیم» است؛ یعنى بازگشتن و «به سوى اویى» و جهان آخرت نیز مظهر رحمت او است،حتى جهنم و عذاب الهى که مظهر جباریت و انتقام الهى است، نیز مولود رحیمیت او است.[۳۹۹]

    فصل پنجم
    چگونگی تأثیر شناخت صفت خالقیّت، فیّاضیّت و
    رحمت الهی بر تکامل انسان از نظر
    صدرالمتألّهین

    فصل پنجم: چگونگی تأثیر شناخت صفت خالقیّت، فیّاضیّت و

     

    رحمت الهی بر تکامل انسان از نظرصدرالمتألّهین

    صدرالمتألهین به تبیین مسأله ی اسماء وصفات الهی با تمام ابعاد آن و نیز به موضوع تکامل انسان پرداخته است، امّا ایشان به طور مستقیم، در مورد چگونگی تأثیر شناخت صفات خالقیت، فیاضیت و رحمت الهی بر تکامل انسان که این رساله در صدد تبیین آن است، نپرداخته است. بنابراین از برخی مسائل فصل پیش، جهت تدوین این فصل، استفاده شده است.

    ۵-۱. تبیین و بررسی صفت خالقیت و رابطه آن با تکامل انسان

    در فصل قبل، اثبات گردید خداوند، دارای صفت خالقیت است و خالق این جهان است و خلقت این جهان برای تحقق اهدافی بوده است؛ بنابراین جهان، عبث آفریده نشده است. در نظر شهید مطهری، معنای هدف مندی خلقت این گونه بیان شده است:
    خلقت، هدف فعل است نه هدف فاعل. هدف فعل، آن است که هر کاری به سوی هدفی رهسپار است و برای رسیدن به کمالی، آفریده شده است و این فعل، باید به آن برسد نه این که فاعل، این کار را کرده که خود به کمال برسد، به این معنا اگر ما ذات خلقت را این گونه در نظر بگیریم که هر فعلی از آغاز، وجودش به سوی کمالی در حرکت است؛ در این صورت، خلقت غایت دارد.[۴۰۰]
    بنابراین، صفات کمالیه خداوند اقتضا دارد، جهان به گونه‌ای آفریده شود که در مجموع بیش ترین کمال و خیر ممکن را داشته باشد، یعنی از برکت نظام احسن که بر جهان آفرینش، حاکم است‌، انسانی که از ماده­ زمینی خلق شده‌، بتواند با پیمودن راه تکامل به گوهری آسمانی و شریف تبدیل گردد و از نظر مراتب کمال از هر موجود دیگر برتری یابد و به خدا تقرب جوید. خلق جمادات و نباتات و حیوانات و… در راستای پیدایش نظام احسنی است که در مجموع، زمینه­ رشد انسان را فراهم می‌آورد. پس از ایجاد چنین نظامی که در نهایت اتقان و کمال است، می توان با شناخت و معرفت نسبت به تمام ابعاد آن، به شناخت خداوند و از طریق آن، به تکامل رسید.

    ۵-۱-۱ . از چه راه هایی می توان از طریق صفت خالقیت به تکامل رسید؟

    برای روشن شدن چگونگی رابطه­ صفت خالقیت و تأثیر شناخت آن بر تکامل انسان، به جایگاه او در نظام هستی اشاره می شود. صدرالمتألهین بر آن است که غایت نهایی از ایجاد عالم جسمانی و تمام کائنات آن، فقط خلقت انسان بوده و مقصود از خلقت انسان، رسیدن به مرتبه ی عقل مستفاد، یعنی مشاهده ی معقولات و اتصال به مبدأ اعلی بوده است و خلقت سایر موجودات از نباتات و حیوانات برای دو امر بوده است؛ یکی برای ضروریات حیات انسان بوده است تا که آن ها را به خدمت خویش درآورد و از آن ها بهره بگیرد و دیگر، تفاله موادی که انسان از جوهر و عصاره ی تصفیه شده ی آن ها آفریده شده است به بوته ی اهمال گذاشته نشده باشد؛ بلکه نباتات و حیوانات از آن ها آفریده شده اند و این عنایت الهی است که هر مخلوقی از مخلوقات عالم به سهمی از سعادت که شایسته ی او است، نایل گردد. بر اساس این، چنین انسانی به مقام عبودیّت ذاتی، یعنی فنای در حق تبارک و تعالی می رسد.[۴۰۱]
    بنابراین به خوبی روشن گردید، در میان همه موجوداتی که خدا آفریده است، انسان جایگاهی بالاتر و متفاوت‌تر از دیگر موجودات دارد. البته باید به این نکته توجّه داشت که خدا، هیچ موجودی را ناقص نیافریده است؛ به این معنا که هر موجودی به‌ اندازه ظرفیتی که داشته از استعدادهای خاص خود بهره‌مند شده است، اما انسان بالاترین و بهترین و بیش ترین استعدادها را دارد. بنابراین برای تحقق کمالات انسانی­اش از طرف خداوند، صاحب مقاماتی می گردد. در­ واقع، استعداد الهی شدن، استعداد جانشین خدا شدن، استعداد از فرشته بالاتر شدن و مسجود آن ها قرار گرفتن و پذیرش امانت الهی و مقامات دیگر، در انسان به ودیعه گذاشته‌ شده است که انسان از طریق این الطاف الهی، پی به معرفت و شناخت خداوند می برد و تا آن جا که انتهای کمال اش است پیش می رود.
    در این جا به آن مقاماتی اشاره می گردد که در پرتوی ایمان وعمل صالح به سوی آن ها هدایت می گردد و این مقامات، نشان دهنده ی جایگاه او در نظام هستی است.

    ۵-۱-۱-۱. مقام خلیفه الهی

    خلافت در لغت به معنای پشت سر آمدن و جانشین شدن و از پی چیزی در آمدن است. هر نسل جدیدی جانشین و خلیفه نسل قبلی است، شب و روز خلیفه یک دیگر هستند که یکی از پی دیگری می آید.[۴۰۲]
    سلطنت ذات ازلی و صفات والای واجب، اقتضا می کرد، با ظاهر کردن مخلوقات و محقق ساختن حقایق و مسخّر کردن اشیاء، پرچم ربوبیّت را بر افرازد. این امر، بدون واسطه محال بود، چون ذات حق قدیم است و مناسبتی بعید بین عزّت قدیم و ذلّت حدوث است، بنابراین خداوند، جانشینی برای خویش در تصرف و ولایت قرار داد. این جانشین رویی به قدم دارد و از حق استمداد می گیرد و رویی به حدوث دارد و به خلق، مدد می رساند. خداوند او را خلیفه ی خویش در تصرف ساخت.[۴۰۳]
    از سوی دیگر، خداوند او را بر صورت اسماء و صفات الهی خود خلق نمود تا قائم مقام او در تصرف امور باشد؛ پس لباس تمام اسماء و صفاتش را بر او پوشانید و با دادن کارها به دست او در مقام خلافت، جای گزینش کرد و مقدورات امور موجودات را به او حواله و حکم تصرفات او را در تمام خزاین عالم ملکوت امضاء و تسخیر موجودات را به سبب حکم و قضای جبروتش تصویب نمود و برای آن خلیفه به جهت مظهریت دو اسم «الظاهر» و «الباطل» حقیقتی باطنی و صورتی ظاهری قرار داد، تا به وسیله این دو اسم، قدرت تصرف در ملک و ملکوت را داشته باشد. پس مقصود از وجود عالم و ایجاد پی در پی اشیاء در آن، این است که انسان، یعنی خلیفه­ی الهی در جهان به وجود بیاید و هدف از ارکان و عناصر، آن است که نباتات، هدف از نباتات، آن است که حیوانات، هدف از حیوانات، آن است که اجساد بشری، هدف از اجساد بشری آن که ارواح انسانی و هدف از ارواح انسانی، آن است که خلیفه الهی در زمین به وجود بیاید.[۴۰۴] چنان که فرموده حق به آن دلالت دارد:
    ﴿وَإِذْقالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَهِ إِنّ ِیجاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَهً قالُوا أَتَجْعَلُ فِیها مَنْ یُفْسِدُ فِیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ قالَ إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُون ﴾[۴۰۵]
    خلیفه بودن امری تکوینی برای انسان است و روح الهی با تمام اسماء و صفات خود در او تجلّی می کند و در نظام هستی و در میان تمام موجودات، حتّی ملائکه که مقربان درگاه الهی اند، از این امتیاز برخوردار نیستند.[۴۰۶] براساس این، انسان خلیفه الهی و جامع تمام اسماءِ و صفات حق است، هم صفات تنزیهی مانند سبوح، قدوس و هم صفات تشبیهی مانند خالق و رازق را دارا است. امّا فرشتگان مظهر بعضی از صفات حق هستند. آن ها خدا را تنزیه و تقدیس می کنند؛ ولی فاقد صفاتی مانند خالق و رازق هستند و از آن جا که خداوند آدم را از اجزاءِ مختلف و قوای متباین آفرید، به او استعداد ادراک تمام مدارکات معقول، محسوس و متخیل را اعطا کرد. با وجود این، می تواند تمام حقایق کلّی و جزئی و خواص اسماءِ آن­ها را بشناسد و بر­اساس این اتّحاد عالم و معلوم، جهان عقلانی، شبیه جهان خارجی می گردد و این معنای جامعیّت انسان و خلافت الهی است.[۴۰۷]
    پس فعلیت قوای فطری انسان در راستای خداگونه شدن او در زمین، می تواند او را به این مقام برساند؛ یعنی آدمی در صورت کمال انسانی و صیرورت و تحوّل الهی می تواند آیینه­ی تمام نمای خداوند باشد و در امر خدا­­ نمایی از سوی خداوند خلافت و نیابت دارد و انسان هایی که از ادراک و شهود بی واسطه­ حق عاجز هستند، به واسطه­ او به شهود حق نائل آیند.[۴۰۸]
    این خلافت ویژه­ی نوع بشر است و نه حضرت آدم(علیه السّلام) و هیچ دلالتی بر انحصار این مقام برای حضرت آدم(علیه السّلام) در آیات و وایات وجود ندارد. پس هر انسانی که علم به اسمای الهی پیدا کند می تواند در جایگاه خلیفه ی خداوند قرار گیرد؛ بنابراین در اصل، هیچ انسانی، بالفعل خلیفه­ی خداوند نیست.
    امّا نوع بشر، بالقوه خلیفه­ی خداوند است؛ زیرا خداوند، اسماء را به حضرت آدم(علیه السلام) آموخت و این مقام برای او و افرادی از نسل او در هر دوره ایی که توانسته اند در مسیر تحوّل خود به این مقام برسند، تعلّق می گیرد؛[۴۰۹]زیرا غرض اصلی آفرینش انسان، تحقق خلافت الهی در زمین است. تولید نسل در بشر برای تحقق همین هدف است و اگر فقط حضرت آدم(علیه السّلام) خلیفه­ی خدا باشد، پس کثرت نسل انسان، بیهوده و عبث است و نقص غرض خواهد شد.[۴۱۰]

    موضوعات: بدون موضوع
    [پنجشنبه 1400-07-29] [ 01:30:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      دانلود پایان نامه با موضوع بررسی تطبیقی شکنجه علیه زنان در کشورهای جهان سوم و ... ...

    لذا این کشورها، با وجود این­که در سازمان ملل دارای بیش‌ترین آراء بودند اما ضعف‌های آنان در زمینه‌ی اقتصاد، سیاست و تکنولوژی و عوامل دیگر باعث شد که کشورهای قدرتمند و استعمارگر هم‌چنان در این کشورها حضوری هر چند غیرمستقیم داشته باشند.[۸]
    در تقسیم‌بندی دیگری، رهبران چین کمونیست، تفسیر دیگری از جهان سوم ارائه می‌دهند، طبق نظریه‌ی «سه جهان» مائوتسه دون، امریکا و شوروی جهان اول، ‌ژاپن و کشورهای اروپایی غربی و کانادا جهان دوم و افریقا و امریکای لاتین و بیشتر کشورهای آسیایی، جهان سوم را تشکیل می‌دهند، از نظر مائو و پیروانش، رابطه‌ی این سه جهان رابطه‌ای هرمی و مبتنی بر قدرت بود.[۹]
    کشورهای جهان سوم با این­که بیشترین امکانات مادی و انسانی را در اختیار دارند و همین‌طور از منابع عظیم ثروت بهره­مندند، دارای شرایط مناسب سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نیستند. پایه و زمینه‌ی این مشکلات به سیاست‌های کشورهای استعمارگر و قدرتمند که در طی قرون گذشته در این کشورها به اجرا گذاشتند، برمی‌گردد. به طوری‌ که هر چند در ظاهر این کشورها به استقلال سیاسی دست‌یافته‌اند ولی هنوز به طور غیرمستقیم و نسبی به کشورهای قدرتمند وابسته­اند.
    کشورهای جهان سوم با وجود مشابهت‌های فراوان و خصوصیات مشترک، تفاوت‌های فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، و اجتماعی زیادی با یکدیگر دارند که این امر ناشی از ویژگی‌های جغرافیایی، منابع مادی و انسانی و فرهنگی و آداب و سنن و ساختار سیاسی، این کشورها می‌باشد و با این وجود یک سری خصوصیات و ویژگی‌های مشترکی دارند که نسبت این ویژگی‌ها در کشورها با یکدیگر فرق می‌کند.
    بنابراین، مهم‌ترین مشکل کشورهای جهان سوم را با توجه به ویژگی‌های نسبتاً مشترک میان آن‌ ها، می‌توان این عامل دانست که، در تقسیم‌بندی‌های بین‌المللی در داخل خود از یک سیستم متجانس فرهنگی، اقتصادی و سیاسی برخوردار نیستند، نتیجه نبودن این ساخت متجانس، انعطاف‌پذیری آن‌ ها به متغیرهای خارجی و تناقضات فراوان در حیطه‌ی فرهنگ و اقتصاد در سیستم داخلی آن‌ ها می‌باشد که این عامل به راحتی در کشورهای جهان سوم قابل مشاهده و شناسایی است.[۱۰]
    پایان نامه - مقاله - پروژه
    به عبارتی، کشورهای جهان سوم در موقعیتی پا به عرصه‌ی وجود گذاشتند که غرب طی چندین قرن به این نظام شکل داده بود و شکافی عمیق از لحاظ تجربه‌ی کشورسازی و ایجاد سیستم‌های هماهنگ به وجود آورده بود.[۱۱]
    بیشتر کشورهای آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین، جهان سومی هستند و در سازمان ملل بیش از دوسوم کشورها را شامل می­شوند.[۱۲]

    ۲-۱-۳- کشورهای پیشرفته

    واژه کشورهای پیشرفته برای توصیف آن دسته از کشورهایی استفاده می‌شود که بر اساس معیارهایی به پیشرفت و توسعه دست یافته­اند. تعیین مصداق برای معیار پیشرفت همواره مورد بحث بوده‌است، اما به طور کلی معیارهای اقتصادی معمولاً شاخص اصلی کشورهای توسعه­یافته بوده‌است. برای مثال، میزان سرانه درآمد یکی از مهمترین معیارهاست، بنابراین، کشورهایی که دارای نرخ تولید ناخالص داخلی بالایی هستند، پیشرفته محسوب می‌شوند.
    معیار مهم اقتصادی دیگر، میزان صنعتی بودن کشور است. یکی دیگر از معیارهایی که اخیراً مورد توجه قرار گرفته، شاخص توسعه انسانی می‌باشد. این شاخص، معیارهای اقتصادی نظیر درآمد را با امری همچون میزان امید به زندگی و سطح آموزش عمومی ترکیب می‌کند. به این ترتیب، کشورهایی که نمره بالاتری در شاخص توسعه انسانی دارند، توسعه­یافته محسوب می‌شوند و به بقیه کشورها، کشورهای در حال توسعه گفته می‌شود ( در فصل بعد به تفصیل به این موضوع پرداخته خواهد شد). کلماتی نظیر کشورهای صنعتی، کشورهای توسعه­یافته، و کشورهای جهان اول هم در معنی مشابه استفاده می‌شوند.[۱۳]

    ۲-۱-۴- مسئولیت بین ­المللی

    یکی از مهم­ترین و پراهمیت­ترین موضوعات حقوق بین­الملل در دوران معاصر، «مسئولیت بین ­المللی دولت»[۱۴] است؛ زیرا که این موضوع رابطه نزدیکی با دیگر حوزه‌های حقوق بین­الملل به­ ویژه مبحث صلح و امنیت بین ­المللی دارد. بنابراین تبیین دقیق مسئولیت بین ­المللی دولت و ملزم بودن به آن، موجب توسعه ضمانت اجرای حقوق بین­الملل است. بر مسئولیت بین ­المللی دولت آثاری مفید و ارزشمند مترتب است؛ لزوم جبران خسارت مادی و حتی در مواردی معنوی از زیان دیده نمونه بارز چنین آثاری است. توسعه این نهاد حقوقی سبب تضمین منافع قدرت‌های کوچک در مقابل قدرت‌های بزرگ است.[۱۵]
    نهاد مسئولیت، ساز و کار مهم و اساسی در عرصۀ حقوق و روابط بین­الملل است. دولت‌ها به عنوان تابعان نخستین و سنتی حقوق بین­الملل از اختیارات وسیعی در مقابل یکدیگر و سایر تابعان برخوردارند. دولت‌ها ممکن است با نقض تعهدات بین ­المللی خود و یا از طریق ارتکاب اعمال خلاف حقوق بین­الملل، موجب ایجاد خسارت شوند، بدون اینکه مسئولیتی متوجه آنها گردد. این وضعیت حقوق بین­الملل معاصر را بر آن داشت تا به منظور جبران خسارت از زیان­دیدگان، مسئولیت دولت‌ را وارد عرصه حقوق بین­الملل نموده و آن را توسعه دهد.[۱۶]
    در واقع مسئولیت بین ­المللی دولت‌ها، ضرورتی برخواسته از این واقعیت است که دولت‌ با ارتکاب اعمالی که از نظر بین ­المللی خلاف است موجب ورود خسارت می‌گردند. اصل ملازمه حق و تکلیف یک اصل کلی و مورد قبول همه نظام‌های حقوقی است، طبق این اصل اگر کسی حقّی دارد، به تبع آن مسئولیت متوجه او می‌شود. پس دولت هم حق دارد و هم مسئولیت.[۱۷]
    مسئولیت یعنی پاسخگویی در برابر اعمال زیانبار. به طور کلی سه نوع مسئولیت (اخلاقی، کیفری، مدنی) وجود دارد. مسئولیت اخلاقی در حقوق بین­الملل جایگاهی ندارد و آنچه که در این راستا مطرح می‌شود تعهد اخلاقی دولت‌هاست نه مسئولیت اخلاقی آنها. دولت‌ها مسئولیت کیفری خویش را نیز قبول ندارند. تا به امروز هیچ سند بین ­المللی مبنی بر قبول چنین مسئولیتی به تصویب دولت نرسیده است.[۱۸] اما این مسئله به معنی نادیده انگاشتن مسئولیت کیفری دولت‌ها در حقوق بین­الملل نیست. بدین ترتیب اصل، قبول مسئولیت مدنی دولت‌ها است. ( در فصل چهارم به تفصیل به این مبحث پرداخته خواهد شد).

    ۲-۲- تاریخچه شکنجه

    در طول تاریخ، عنصر شکنجه از جمله مهم‌ترین وسایل ایجاد رعب و وحشت در میان مردم از حکومت‌ها و نظام‌های مختلف جامعه بشری بوده که هنوز هم این روش‌های قرون‌وسطایی در برخی کشورهای جهان ادامه دارد.
    کشیش‌های مسیحی در دوران موسوم به «قرون وسطی» به «تفتیش عقاید» در محکمه‌های بازجویی دینی روی آورده بودند.
    در نظام‌های حقوقی قدیم شکنجه متهمانی که از پاسخ دادن به پرسش‌های قضات امتناع می‌کردند، در سراسر اروپا (به استثنای انگلستان در زمان‌های معیّن) و لااقل در رسیدگی به جرایم مهم مرسوم بود. البته توسّل به شکنجه تنها به قرون وسطی(که از سال ۳۹۵ میلادی یعنی زمان سقوط امپراطوری روم غربی تا سال ۱۴۵۳ میلادی یعنی زمان سقوط امپراطوری روم شرقی یا بیزانس ادامه داشت) اختصاص نداشت و قبل از این دوره نیز شکنجه وجود داشت.
    «ژوس» (حقوقدان فرانسوی قبل از انقلاب کبیر ۱۷۸۹ میلادی) می‌نویسد: «آن‌گاه که شخصی به ارتکاب جنایتی متهم می‌شود، هیچ‌کسی بهتر از خود او نسبت به بی‌گناهی یا بزهکاری‌اش آگاهی کامل ندارد. درنتیجه، بین همه دلایلی که توان کشف حقیقت را دارند، دلیلی که از همه مهم­تر و از هرگونه اشتباهی نیز مصون است. اقرار متهم است.»[۱۹]
    در امپراطوری روم غربی، حتّی در دوره جمهوری که در آن «نظام اتهامی» معمول بود، باز هم شکنجه غلامان مرسوم بود. در دوران جمهوری رم، گواهی برده قبل از شکنجه ارزشی نداشت و آن برده ابتدا حتماً باید شکنجه می‌گشت تا در زیر شکنجه به واقعیت اعتراف کند و بعد ممکن بود از شهادتش در دادگاه استفاده شود.
    پس از ظهور مسیحیت و گرویدن روم غربی به این آیین، شکنجه از بین نرفت و علی‌رغم اعتراض‌‌های اوّلیه کلیسا، شکنجه همچنان متداول بود. پیامبران و افراد مورد احترام مذهبی مشهوری از جمله در دین مسیحیت عیسی مسیح، مریم مجدلیه و در دین اسلام سمیه دختر خباب (اولین شهید اسلام/ مادر عمار) و یاسر پسر عمار (دومین شهید اسلام/ پدر عمار) از قربانیان شکنجه هستند.
    یکی از امپراطوران روم شرقی به نام «ژوستینین» شکنجه را فقط در مورد روحانیون و در ایام «حرام» تحریم کرد. از قرن دوازدهم میلادی به بعد هم با رجعت کلیسا به حقوق روم، این شیوه اخذ اقرار از متهمان دوباره مرسوم شد به طوری که «پاپ اینوسان چهارم» در سال ۱۲۶۲ میلادی به صراحت به کار گرفتن شکنجه را در مورد کسانی که عقاید و افکارشان با عملکرد کلیسا هماهنگ نبود، تجویز کرد.[۲۰]
    با انتقال تدریجی دادرسی از دادگاه‌های مذهبی به محاکم عرفی به ویژه در اواخر قرون وسطی، شیوه تفتیشی متداول در کلیسا و به دنبال آن شکنجه متهمان، قانونی اعلام شد. شکنجه به طور معمول برای رسیدن به دو هدف اعمال می‌شد: در مورد اوّل که آن را «شکنجه تمهیدی» می‌نامیدند، هدف کسب اقرار از متهم و تکمیل پرونده مقدماتی بود،‌ آن هم با توسّل‌ به وسایل خاصی که متأسفانه، نه فقط بسیاری از حقوقدانان و قضات قرون شانزدهم و هفدهم اروپا طرفدار آن بودند، بلکه برای اخذ نتیجه مطلوب‌تر از آن، دستوراتی نیز به مأمور اجرا صادر می‌کردند.[۲۱]
    گاهی به هنگام اعمال شکنجه، حضور قضات عرفی به تبعیت از دادگاه‌های تفتیش عقاید ضروری بود. به طور مثال، در ماده ۱۸ آیین‌نامه دادگاه تفتیش عقاید اسپانیا در عهد «شارل کنت» امپراطور آن کشور، حضور دو رئیس از رؤسای دادگاه تفتیش و یک راهب به عنوان منشی برای استماع اقرار متهم، پیش‌بینی شده بود.[۲۲]
    دسته­ای دیگر از شکنجه که به «شکنجه قبلی» موسوم بود، با هدف اجبار محکوم‌علیه به معرفی معاونان و شرکای احتمالی جرم به دستگاه قضایی، به محکومان مرگ اعمال می­شد که قبل از اجرای حکم اعدام به عمل می‌آمد.[۲۳]
    البته در سیستم دلایل قانونی، هر چند اقرار، ملکه دلایل محسوب می‌شد، لیکن در همه اتهامات قابل اعمال نبود. فرمان بزرگ کیفری اوت سال ۱۶۷۰ میلادی پادشاه فرانسه، برای صدور دستور شکنجه متهم برای اخذ اقرار شرایط سه‌گانه زیر را قائل شده بود: اول ـ سزای جرم ارتکابی در صورت اثبات باید اعدام باشد؛ دوم ـ انتساب عمل به متهم؛ سوم ـ وجود دلایل موجه علیه متهم که ارزیابی آن بر عهده قاضی نهاده شده بود و می‌توانست ناشی از اقرار متهم در خارج از دادگاه یا شهادت یک نفر علیه متهم همراه با یک قرینه یا شهرت بد متهم یا قراین دیگر از قبیل دستگیری متهم مسلح به شمشیر در حوالی محل وقوع حادثه و امثال آن باشد. بدین ترتیب، اعمال شکنجه کاملاً قانونی بوده و مغایر با حس عدالت‌خواهی قضاوت و حقوقدانان آن عصر تلقی نمی‌شد. در ایتالیا، قضات و حقوقدانان را عقیده بر آن بود که متهم را بلافاصله بعد از شکنجه باید بر روی تشکی قرار داد و پس از انتقال او به کنار آتش و مختصری استراحت، قاضی باید برای بار دیگر او را مورد پرسش و سوال قرار دهد.[۲۴]
    در تاریخ ایران می‌توان از مازیار، بابک خرمدین، محمد علی رجایی، محمد کامرانی نام برد که در طول زندگیشان مورد شکنجه قرار گرفتند.
    در طول تاریخ، فلاسفه و دانشمندان مشهوری از جمله ارسطو، گالیله و فرانسیس بیکن از مشهورترین قربانیان شکنجه دولتی هستند که توسط نظام‌های وقت و بعضاً توتالیته مذهبی و در دادگاه‌های قرون‌وسطایی به زیر دستگاه شکنجه سپرده می‌شدند.
    در دوران فرمانروایی مطلق کلیسای کاتولیک در اروپا، بسیاری در دادگاه‌های تفتیش عقاید متهم به ارتداد، شرک و جادوگری می‌شدند. این افراد ابتدا محکوم به تحمل شکنجه و نهایتاً اعدام به صورت‌های بسیار غیرانسانی می‌گشتند.
    نهایتاً پاپ ژان پل دوم، با تأیید دوره مشهور به «جنایات کلیسا» برای نخستین‌بار در تاریخ کلیسای کاتولیک، با «اشتباه» خواندن بیش از یک‌صد عمل کلیسا در آن دوران، از قربانیان شکنجه و مردم جهان عذرخواهی کرد.[۲۵]
    اما در نظام‌های حقوقی معاصر، اقرار صرفاً دلیل است، درنتیجه مانند همه دلایل، خدشه­پذیر است.[۲۶] امروزه از دیدگاه حقوقی، زمانی­که «اقرارکننده» شرایط قانونی لازم را نداشته باشد، اقرار بدون ارزش و اعتبار قلمداد می‌شود، این شرایط قانونی عبارتند از بلوغ، عقل، قصد و اختیار. از این موارد، فقط شرط اختیار به مبحث شکنجه مربوط می­ شود. در واقع، یکی از شرایط قانونی اقرارکننده این است که او باید در ادای اقرار، مختار باشد. به این ترتیب، هرگاه فردی با تهدید و اعمال فشار، وادار به اقرار شود، مقر به دلیل مکره بودن (یا حتی در مواردی مجبور بودن) دارای اختیار نیست، لذا اقرارش معتبر نخواهد بود. بنابراین، اقراری که مبتنی بر شکنجه است، به­ دلیل فشارهای مادی (جسمی یا روحی) و روانی که به مُقر وارد می ­آید، از لحاظ حقوقی بی‌اعتبار است.

    ۲-۳- تحلیل ریشه‌های شکنجه

    روان‌شناسان بالینی از جمله سام واکنین[۲۷]، در توجیه عمل شکنجه روی دو عامل اساسی انگشت می‌گذارند؛ یکی شکنجه‌های کاربردی و دیگری شکنجه‌های سادیستی (بیمارگونه).
    هر دو نوع شکنجه برای سرپوش گذاشتن بر ترس عمیق شخص شکنجه­گر است. در نوع اول منبع ترس در بیرون شخص شکنجه­گر می‌باشد و در نوع دوم ترس از درون شخص شکنجه­گر و گذشته پاتالوژیک زندگی وی نشأت می‌گیرد. می‌توان این دلایل را به شرح زیر بر شمرد:
    شکنجه برای گرفتن اطلاعات جهت مجازات­های بعدی زندان.
    شکنجه برای گرفتن اطلاعات و مجبور کردن زندانی به همکاری؛ در این نوع شکنجه از کشتن زندانی پرهیز می‌شود چرا که اطلاعات فرد زندانی از خود وی اهمیت بیشتری دارد.
    شکنجه به عنوان انجام فریضه دینی و تکلیف الهی برای اجرای فرمان‌های خدا یا نماینده خدا (توجیه اخلاقی و دینی).
    شکنجه‌های سادیستی که شخص شکنجه­گر برای ارضای تمایلات سرکوب‌شده خود و سرپوش گذاشتن بر ترس، درماندگی، حقارت و ضعف­های خود اقدام به شکنجه دیگران می‌کند. رفتار شکنجه گر در این نوع از شکنجه بعضاً خارج از کنترل، افراطی و خصومت‌آمیز می‌باشد. شکنجه­گر عمدتاً با هدف انتقام و برای ارضای خود، زندانی را شکنجه می‌کند. در حقیقت شکنجه­گر خود کودک آسیب‌دیده و شکنجه‌شده‌ای است که اکنون فرصت یافته است تا انتقام شکنجه‌های خود را از زندانی بی‌پناه بگیرد. (پدیده جابجایی).
    شکنجه در زمان جنگ در زندان و یا در حین درگیری­های خیابانی؛ در این نوع شکنجه، شخص شکنجه­گر عمدتاً جهت تأیید فرامین افراد مافوق و همراهی با ساختار حکومتی اقدام به شکنجه دیگران می‌کند. چرا که از دست دادن موقعیتش برای وی ترسناک می‌باشد.
    شکنجه برای به دست آوردن مجدد کنترل، اعتمادبه‌نفس، برتری و احساس رضایتمندی که خود یک مکانیسم دفاعی روانی ناخودآگاه می‌باشد. (جبران)

    ۲-۴- انواع شکنجه

    شکنجه را می‌توان به انواع مختلف تقسیم‌بندی کرد. عده‌ای آن را به شکنجه‌های جسمی، روانی، اجتماعی، مذهبی و جنسی تقسیم‌بندی می‌کنند و عده‌ای شکنجه را به دو نوع سفید و قرمز نام‌گذاری می‌کنند.
    منظور از شکنجه سفید شکنجه‌های روانی است که روح و روان و یا مغز شخص شکنجه­شونده را مورد تجاوز قرار می‌دهند که اثر جسمی قابل‌مشاهده کمتر آشکار است.
    شکنجه‌های سفید با هدف تحقیر شخصیت، ایجاد احساس ترس، تنهایی و بی پناهی در شخص شکنجه­شونده اعمال می‌شود و این‌ها همگی آثار روانی درازمدتی بر زندگی عادی شخص شکنجه‌شده و اطرافیانش باقی می‌گذارد. اما این بدان معنی نیست که این شکنجه‌ها روی دستگاه بیولوژیکی شخص شکنجه‌شده بی­تأثیر باشد. منظور از شکنجه قرمز مجموعه شکنجه‌هایی است که جسم فرد را مورد آزار و تعرض قرار می‌دهد که البته اثرات روانی و روحی بعدی به همراه خواهد داشت.[۲۸]

    ۲-۵- رویکرد قوانین به شکنجه

    در قرون هیجدهم و نوزدهم میلادی،‌ شکنجه از نظر قانونی منع و در متون قانونی تحریم شد و برای افرادی که جهت گرفتن اقرار از متهم به شکنجه متوسل می­شدند،‌ مجازاتی تعیین شد ولی در عمل هم­چنان در بسیاری از کشورها این اعمال ادامه دارد. بدون شک اگر دولت‌ها شکنجه‌‌گران را مجازات می­کردند و به وظیفه خود در این زمینه عمل می‌کردند، نیازی به مداخله جامعه بین‌الملل نبود. ولی متأسفانه در بسیاری از موارد، دولت‌ها با مجازات نکردن مسئولان شکنجه به طور غیرمستقیم بر اعمال آنان مهر تأیید می‌زدند و در نتیجه شکنجه در خفا و به طور غیررسمی ادامه یافت و بعضاً در زمان حاضر نیز مشاهده می‌شود.[۲۹]
    در بسیاری از اسناد بین ­المللی به طور مستقیم و غیرمستقیم به ممنوعیت شکنجه اشاره شده­است که در این میان، بعضی اسناد به طور ویژه به ممنوعیت شکنجه و تبعیض علیه زنان پرداخته­اند. از جمله اسناد بین‌المللی که شکنجه را منع کرده‌اند عبارتند از: منشور کوروش کبیر،‌ ماده ۵ اعلامیه جهانی حقوق بشر سازمان ملل متحد (۱۹۴۸)، ماده ۳ کنوانسیون اروپایی حقوق بشر (۱۹۵۰)، ماده ۷ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی (۱۹۶۶)،‌ ماده ۵ منشور حقوق بشر و ملل آفریقا (۱۹۸۱)، کنوانسیون ضد شکنجه و رفتار یا مجازات خشن، غیر انسانی یا تحقیر کننده مجمع عمومی سازمان ملل متحد (۱۹۸۴)، پیمان‌نامه‌ منع و مجازات شکنجه در قاره آمریکا (۱۹۸۵)، پیمان‌نامه اروپایی منع شکنجه که به موجب آن «کمیسیون منع شکنجه» به وجود آمده است، اعلامیه حمایت از کلیه اشخاص در برابر شکنجه و سایر رفتار یا مجازات‌های بی‌رحمانه، غیرانسانی یا تحقیرآمیز (۱۹۷۵)، پروتکل اختیاری مربوط به کنوانسیون علیه شکنجه و سایر مجازات‌ یا رفتار بی‌رحمانه، غیرانسانی یا تحقیر‌آمیز (۲۰۰۲)، اصول درباره تحقیق و جمع آوری سند موثر شکنجه و سایر مجازات یا رفتار بیرحمانه، غیرانسانی یا تحقیرآمیز (۲۰۱۴)، در همه‌ اسناد مذکور، شکنجه تقبیح و مکانیزم‌هایی برای جلوگیری از ارتکاب آن و الزام دولت‌ها به جرم دانستن شکنجه و جبران خسارت قربانیان آن پیش‌بینی شده است.
    در « منشور کورش کبیر» آمده است:

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 01:29:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      پروژه های پژوهشی در مورد مقایسه ی کاربرد افعال در تاریخ جهانگشای جوینی وتاریخ بیهقی- ... ...

    ۶- تو مردی مرغ دلی سر دشمنان چنین باید.(همان: ۱۸۸)
    فعل کمکی غیر شخصی در مقام فعل خاص( بایسته است)
    ۷- تا مرا به ضرورت باز بایست گشت. (همان: ۵۸۱)
    فاعل-فعل کمکی غیر شخصی-با تابع مصدر مرخم
    فعل کمکی غیر شخصی با ضمیر منفصل، شخصی شده است .(من به ضرورت بایست باز گردم).
    ۸- امیر گفت: سپاه سالار را بباید رفت. (همان: ۴۳۹)
    فاعل- فعل کمکی غیر شخصی با نهاد (اسم) شخصی شده است-تابع مصدر
    ۹- باید که آن ناخوشی زیادت گردد. (همان: ۳۶۸)
    فعل کمکی غیر شخصی-تابع مضارع
    ۱۰- اما صاحب دیوان دم نیارست زدن. (همان: ۴۴۱)
    نیارست دم زدن-فعل کمکی شخصی با تابع مصدر
    ۱۱- مدارا می دانست کرد. (همان: ۴۴۳)
    فعل کمکی شخصی متضمن استمرار در زمان ماضی – تابع مصدر مرخم
    ۱۲- چنان که از بزرگی وحلم او سزید فرمان داد. (همان: ۳۱)
    فعل غیر شخصی (ناقص)
    ۱۳- از گفتار باز توان ایستاد واز نبشتن باز نتوان ایستاد ونبشته باز نتوان گردانید. (همان: ۶۷۲)
    فعل کمکی غیر شخصی-تابع مصدر مرخم-فعل کمکی غیر شخصی منفی-تابع مصدر مرخم- فعل کمکی غیر شخصی منفی-تابع فعل مضارع واداری.
    ۱۴- و بایستی که این خطبه کردن بی مشورت مغافصه کردی. (همان: ۶۷۲)
    فعل تمنایی-فعل تابع به صیغه ماضی با پسوند(ی) که دلالت بر تکرار می کند.
    ۱۵- کار ایشان بدین منزلت خواست رسید. (همان: ۶۸۲)
    فعل کمکی شخصی- با تابع مصدر مرخم
    ۱۶- و خوارزمشاه مرده را به آموی داند آورد. (همان: ۳۶۷)
    فعل کمکی شخصی (تواند)- تابع مصدر مرخم
    ۱۷- حسنک را خلعت داد وفرمود تا به سوی نشابور باز گردد. (همان: ۳۱۰)
    فعل تام که برای تمام شدن معنی به فعل تابع محتاج است-با تابع مضارع التزامی
    پایان نامه - مقاله
    ۱۸- و اگر خداوند بنده را فرماید رفتن برود. (همان: ۴۰۴)
    فعل تام-با تابع مضارع التزامی
    ۱۹- دیگر باره قصد چغانیان وترمذ خواستند که کنند . (همان: ۴۹۲)
    فعل کمکی شخصی-با تابع مضارع التزامی که حرف ربط « که» میان دو فرا کرد وجود دارد.
    ۲۰- آغازیدند ایشان را نواختن وچیزی بخشیدن و بر نشاندن . (همان: ۲۲۲)
    فعل کمکی شخصی –تابع مصدر-تابع مصدر-تابع مصدر.
    ۱- در آن مدت که رسول آمده بود وبازگشته(بود). (فیاض: ۴۲)
    معین فعل ماضی بعید – حذف معین فعل (فعل وصفی)
    ۲- اولیاء حشم نشسته بودند وایستاده (بودند). (همان: ۴۷)
    معین فعل ماضی بعید – حذف معین فعل
    ۳- و پوشیده نیز کس فرستاده بود ومنشور وزمان ها بخواسته وفرو نگریسته وترجمه های آن راست کرده وباز در خریطه ها دیبای سیاه نهاده ، باز فرستاد. (همان: ۴۶)
    واضح است که پنج فعل به قرینه لفظی فعل معینشان حذف شده است که این مختص فعل های ماضی نقلی یا ماضی بعید به صیغه وصفی است که ضمایر یا فعل های معین را به قرینه فعل اول یا آخر حذف می کنند.(بهار،۱۳۵۵: ۷۶)
    ۴- پذیره وی آمده وی را مواجر خواند . (همان: ۱۸۶)
    فعل وصفی با حذف معین فعل بدون واو عطف چون در مقام مضارع واقع شده است.
    ۵- چون خصمان به اطراف بیابان رفتند وعلف آنجا نایافت،کار به جایگاهی صعب کشید. (همان: ۶۰۷)
    حذف فعل معین (بود)به قرینه معنوی
    ۶- دشت وجبال گویی سوخته اند،هیچ گیاه نه. (همان: ۶۱۲)
    (نبود)حذف فعل معین به قرینه ی معنوی
    ۴-۶- فعل های ناقص (تمیز پذیر)
    ۱- ما رأی حاجب را در این باب جزیل یافتیم . (فیاض: ۹۰)
    متمم(تمیز)-فعل ناقص
    ۲- و مرا امیر علی نشان،نام کردند. (همان: ۵۴)
    متمم(تمیز)-فعل ناقص

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 01:29:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی قابلیت اطمینان شبکه توزیع پس از اجرای برنامه ی ... ...

     

     

    RTP

     

    ۱۳۱۷

     

     

     

    همان‌‌گونه که از جدول ۲- ۱ مشاهده می‌شود، هزینه‌ها در هر برنامه با برنامه دیگر متفاوت است. در صورتی که مصرف‌کننده از برنامه‌ TOU برای کاهش مصرف خود استفاده کند، ۱۱% هزینه او نسبت به حالتی که از نرخ‌های ثابت استفاده می‌کند، کمتر است. از سوی دیگر در صورت استفاده از برنامه RTP هزینه سیستم ۳۳% نسبت به برنامه نرخ ثابت و ۲۲% نسبت به برنامه TOU کاهش می‌یابد.
    پایان نامه - مقاله - پروژه
    در شکل ۲- ۴ تأثیر برنامه­ی پاسخگویی زمان استفاده (TOU) بر الگوی مصرف یک بار نشان داده شده است. شایان ذکر است که لازمه استفاده از روش پاسخگویی زمان، مجهز بودن به دستگاه اندازه گیری مناسب که قابلت ثبت میزان مصرف در هر بازه را داشته باشد، دارد. کنتورهای سنتی و همچنین کنتورهای با قابلیت خواندن مصرف از راه دور برای این برنامه ها چندان مناسب نمی باشند اما پیشرفت تکنولوژی اندازه گیری به سمت AMI [۳۴] شرایط مناسب برای ایجاد این برنامه ها فراهم کرده است.
    تجربه نشان می دهد که استفاده از این تعرفه ها در بخش خانگی، سبب صاف تر شدن منحنی مصرفشان از طریق کاهش مصرف در دوره های با قیمت بالا و افزایش مصرف در دوره های با قیمت پائین، می شود.
    شکل۲- ۴ : تاثیر برنامه TOU بر منحنی مصرف مشتریان
    ۲-۲-۳- قیمت‌های اوج بحرانی (CPP):
    همانگونه که پیش از این بدان اشاره شد برخی بارها توانایی به اجرا در آوردن روش RTP را دارا نمی‌باشند. همچنین مشاهده شد که روش TOU به نوعی نوسانات قیمت را در غالب چند تعرفه‌ی کلی به بارها اعمال می‌کند. به منظور برآورده کردن نیاز به کاهش مصرف در ساعات بحرانی سال که در آن ساعات، مصرف برق بسیار بالا (به عنوان مثال گرمای بسیار شدید) و با قابلیت اطمینان سیستم در معرض خطر است (وقوع یک پیشامد اتفاقی) و یا قیمت بازار عمده‌فروشی بسیار بالا می‌باشد، استفاده از قیمت‌گذاری زمان بحرانی راه حل مناسب به نظر می‌رسد. تعرفه­ی CPP در واقع تعرفه­ای است که در ساعات بحرانی به برنامه­ی قیمت گذاری ثابت و یا TOU اضافه می شود. نمونه ای از این تعرفه ها در شکل ۲- ۵ نشان داده شده است.
    شکل ۲- ۵ : مقایسه برنامه TOU و CPP از دیدگاه قیمت پرداختی مشتری [۱۷]
    قیمت برق در این ساعات که از قبل تعیین می‌شوند باید به اندازه کافی گران باشد تا مصرف‌کنندگان را به کاهش مصرف برق و یا انتقال آن به ساعات دیگر ترغیب کند. معمولا قیمت‌های اوج بحرانی حدود ۴ تا ۵ برابر قیمت میانگین می‌باشند. نمونه‌ای از این تعرفه‌ها در شکل ۲- ۶ نشان داده شده است. [۱۸]
    شکل ۲- ۶: مقایسه قیمت‌های CPP و TOU ار دیدگاه قیمت پرداختی مشتری
    همانطور که در شکل ۲- ۶ دیده می‌شود، این تعرفه به تعرفه TOU اضافه شده است. تعداد ساعات بحرانی در سال بسیار محدود بوده (حدود ۱% یا ۸۷ ساعت در هر سال) و روزهایی که این فراخوانی و اطلاع انجام می‌گیرد از قبل مشخص نیست. به طور کلی برنامه‌های CPP برای مصرف‌کنندگان بزرگ و کوچک مناسب می‌باشند.
    این روش به دلیل از پیش تعیین شدن قیمت‌ها، از مزایای اقتصادی کمتری نسبت به روش RTP برخوردار می‌باشد. اما از طرف دیگر، همین ویژگی باعث جذاب شدن آن شده است. چرا که برخلاف RTP این روش خطر روبرو شدن با تغییرات قیمت ناگهانی شدید را ندارد. با وجود اینکه این برنامه جزء برنامه‌های پاسخگویی بار بر مبنای قیمت می‌باشد، به دلیل آنکه در زمان به خطر افتادن سیستم قابل استفاده می‌باشد، در دسته برنامه‌های مبتنی بر قابلیت اطمینان نیز قرار خواهد گرفت. شواهد تجربی نشان می دهند که این برنامه ها می تواند سبب کاهش به مقدار کافی در بارها در ساعات بحرانی شود. به عنوان مثال در کالیفرنیا استفاده از تعرفه CPP مقدار ۴۱% کاهش در بارها را از مقدار عادی مصرفشان (مصرف بدون تعرفه CPP) در طول ۲ ساعت که ناشی از گرمای شدید بود، نتیجه داده است. شایان ذکر است که بدون استفاده از کنترل مصرف کنندگان انتهایی، مقدار این کاهش ۱۳% و در بازه ی زمانی ۵ ساعته می باشد. [۱۲]
    به طور کلی می‌توان برنامه‌های CPP را به چهار دسته تقسیم کرد ]۷[:
    ۲-۲-۳-۱- CPP دوره ثابت[۳۵]:
    در CPP دوره ثابت، زمان و مدت افزایش قیمت (در ساعات بحرانی) از قبل تعیین می‌شود، اما روزهایی که در آن اوج بحرانی رخ می‌دهد، مشخص نیست. در این برنامه حداکثر روزهایی که معمولا طی آن فراخوانی انجام می‌گیرد نیز از قبل تعیین می‌شود و زمان وقوع حادثه در همان روز به مصرف‌کنندگان اطلاع داده می‌شود.
    ۲-۲-۳-۲- CPP دوره متغیر[۳۶]:
    در CPP دوره متغیر، زمان، مدت و روزی که افزایش قیمت در آن روی می‌دهد از قبل مشخص نیست و در همان روز حادثه اطلاع‌رسانی به مصرف‌کنندگان صورت می‌گیرد. معمولا در وسایلی که به صورت خودکار به قیمت‌های اوج بحرانی پاسخ می‌دهند (مانند ترموستات‌های مخابراتی)، از این برنامه استفاده می‌شود.
    ۲-۲-۳-۳- CPP قیمت‌گذاری اوج متغیر[۳۷]:
    در این برنامه قیمت انرژی در دوره‌های غیر اوج و میان باری برای یک ماه یا بیشتر، از قبل مشخص می‌شود. قیمت در ساعات اوج نیز براساس قیمت میانگین در همان روز تعیین می‌شود. استفاده از این روش مزیتی دارد که از آن جمله می‌توان به ایجاد ارتباطی مستقیم بین قیمت‌های بازار خرده‌فروشی و عمده‌فروشی اشاره کرد.
    ۲-۲-۳-۴- CPP با تخفیف اوج بحرانی[۳۸]:
    در این برنامه مصرف‌کننده نرخ ثابتی برای مصرف برق پرداخت می‌کند و اگر مصرف خود را در طی دوره‌های اوج بحرانی کاهش دهد، تخفیفی به او تعلق می‌گیرد.
    ۲-۲-۴- تعرفه‌های اوج بحرانی روز به شدت بحرانی (ED-CPP):
    این تعرفه‌ها نمونه‌ای از تعرفه‌های CPP می‌باشد که برای کل روز بحرانی قیمت‌های بالاتری نسبت به روزهای معمولی در نظر می‌گیرند و برای ساعاتی از روز که مصرف برق به مقدار اوج خود می‌رسد قیمت‌ها به مراتب بالاتر از قیمت‌های ساعات دیگر در همان روز می‌باشد.
    ۲-۲-۵- قیمت‌های روز بحرانی (EDP):
    این برنامه از نظر داشتن قیمت‌های بالا در ساعات بحرانی همانند برنامه CPP می‌باشد. اما تفاوتی که با این برنامه دارد، آن است که CPP تنها ساعات محدودی را شامل می‌شود اما تعرفه EDP کل روز بحرانی را دربر می‌گیرد. این قیمت‌ها تا روز بحرانی نامشخص می‌باشند.به طور کلی، برنامه‌های پاسخگویی بار بر مبنای قیمت فوراَ نمی‌تواند برای همه مصرف‌کنندگان اجرا شود. به عبارت دیگر وسایل اندازه‌گیری متداول و سنتی و همچنین سیستم‌های صدور و تنظیم صورت حساب برای این گونه برنامه‌ها مناسب نیستند و مصرف‌کنندگان نمی‌توانند به صورت روزانه و ساعتی تصمیم‌گیری کنند. بنابراین تقویت برنامه‌های پاسخگویی بار بر مبنای پرداخت‌های تشویقی تا زمانی که برنامه‌های پاسخگویی بار بر مبنای قیمت ترقی کنند می‌تواند کمک شایانی را به افزایش بهره‌وری و قابلیت اطمینان سیستم کند[۵].
    ۲-۳- برنامه‌های پاسخگویی بار برمبنای پرداخت‌های تشویقی:
    برنامه‌های پاسخگویی بار تشویقی، انگیزه‌ای را برای مصرف‌کنندگان ایجاد می‌کنند تا مصرف خود را کاهش دهند. این برنامه‌ها برخلاف برنامه‌های گروه اول، با سیگنال‌های قیمت سروکار ندارند، بلکه به طور کلی ابزار مناسبی را برای کنترل بار در شرایط اضطراری برای استفاده شرکت‌های برق و بهره‌برداران شبکه فراهم می‌کند تا به وسیله آن بتوانند قابلیت اطمینان سیستم را حفظ کرده و بر هزینه‌ها مدیریت کنند. این برنامه‌ها تشویق‌هایی را برای مشارکت داوطلبانه مصرف‌کنندگان در کاهش بار، در نظر می‌گیرند. این پرداخت‌های تشویقی هیچ ارتباطی با قیمت‌ برق ندارند و ممکن است به صورت تخفیف روی صورتحساب ساعت‌های بعد، پرداخت به صورت پیش قراراد یا اندازه‌گیری بار کاهش یافته باشد. تعدادی از این برنامه‌ها برای مصرف‌کنندگانی که برای کاهش بار اعلام آمادگی می‌کنند و در زمان مقرر مصرف خود را کاهش نمی‌دهند، جریمه‌هایی را در نظر می‌گیرند ]۳[.
    به طور کلی پاسخگویی بار برمبنای پرداخت‌های تشویقی خود شامل کنترل مستقیم بار[۳۹] (DLC)، قطع یا کاهش بار[۴۰] (I/C)، برنامه‌های مزایده بار[۴۱] (DBP)، برنامه‌های پاسخگویی بار اضطراری[۴۲] (EDRP)، برنامه‌های بازار ظرفیت[۴۳] (CMP) و برنامه‌های خدمات جانبی بازار[۴۴] (ASMP) می‌باشد.
    ۲-۳-۱- کنترل مستقیم بار (DLC):
    این روش شامل برنامه‌هایی است که شرکت برق با بهره‌برداری به طور مستقیم می‌توانند از راه دور و توسط یک سوئیچ کنترل، تجهیزات الکتریکی مشترکین (بارهایی از قبیل تهویه مطبوع، آبگرمکن‌ها، پمپ‌های استخر) را با اطلاع قبلی قطع کنند. به عبارت دیگر هنگامی که مصرف‌کننده‌ای برای شرکت در این برنامه اعلام آمادگی می‌کند، این اجازه را به شرکت برق می‌دهد تا مصرف او را کنترل کند. در واقع این برنامه‌ها به شرکت‌های برق این اطمینان را می‌دهند که در زمان احتیاج می‌توانند بار مصرف‌کننده را قطع نمایند و در نتیجه در این زمان، نیاز کمتری به تولیدات اضافی احساس خواهد شد. در این برنامه مبلغی به عنوان تشویق که معمولا بصورت اعتبار مصرف برق است، برای این مشارکت به مصرف‌کنندگان پرداخت خواهد شد. بطور معمول در این برنامه به شرکت‌کنندگان اجازه تخطی از برنامه کنترلی داده نمی‌شود. در هر حال، چنانچه شرکت‌کننده از این برنامه تخطی کند، مبلغ تشویقی به مصرف‌کننده پرداخت نخواهد شد[۳]. در این برنامه تعیین زمان دقیق روشن و خاموش شدن وسیله و همچنین مدت زمان روشن و خاموش ماندن وسیله بسیار مهم است. به طور کلی این برنامه برای مصرف‌کنندگان مسکونی و تجاری کوچک مناسب می‌باشد.
    از انواع معمول این روش، برنامه‌ای می‌باشد که مصرف برق سیستم تهویه هوا و یا آبگرمکن شرکت‌کنندگان را به تعویق می‌اندازد. در این روش یک کلید کنترل از راه دور به کندانسور تهویه‌کننده هوا و یا المنت آبگرمکن وصل می‌شود. با این کار در ساعات اوج با قطع این بارها، مصرف برق کاهش می‌یابد. کاهش مصرف تهویه هوا به طور معمول kW 1 و آبگرمکن kW 6/0 می‌باشد. کلید کنترلی معمولا توسط سیگنال‌های رادیویی کنترل می‌شوند. بسته به دوره کاری[۴۵] اعلام شده، مصرف می‌تواند در کل دوره و یا در بخشی از دوره‌ی اوج بار و یا پیشامد، قطع شود (این دوره کاری به طور معمول ۱۵ دقیقه و در یک ساعت می‌باشد). از نمونه دیگر این روش می‌توان به نصب ترموستات‌های هوشمند و قابل برنامه‌ریزی اشاره کرد. برنامه ­های کنترل مستقیم باری که از این ترموستات‌ها استفاده می‌کنند، از راه دور امکان کنترل درجه این ترموستات‌ها را دارا می­باشند. بدین معنی که در تابستان و در هنگام نیاز، شرکت برق درجه این ترموستات ها را بالا می‌برد تا مصرف برق کاهش پیدا کند. پس از برطرف شدن پیشامد، درجه حرارت ترموستات دوباره همانند قبل از وقوع حادثه (تنظیم مصرف‌کنندگان) خواهد شد.
    تعدادی از شرکت‌های برق نیز پرداخت‌های اضافی برای مشترکان در نظر می‌گیرند. همچنین بعضی مواقع شرکت‌های برق قرارداد‌هایی را با مصرف‌کننده منعقد می‌کنند و در آن حداکثر تعداد وقایع در هر سال (بالای ۳۰ حادثه)، و حداکثر مدت وقوع هر حادثه (بین ۲ تا ۸ ساعت در اکثر موارد چهار ساعت) را تعیین می‌کنند. بیشتر برنامه‌هایDLC به مصرف‌کنندگان این اجازه را می‌دهند که قطع برق را در صورت ایجاد ناراحتی لغو سازند. اگر چه این برنامه‌ها اختیاری است و نباید به دلیل عدم قطع مصرف جرایمی به مصرف‌کنندگان تعلق می‌گیرد، اما تعدادی از شرکت‌ها در صورت لغو کردن قطع برق، جرایمی را برای مصرف‌کنندگان در نظر می‌گیرند.
    در گذشته دو روش TOU و DLC برای کاهش اوج مصرف بارهای خانگی بکار می‌رفتند. به عنوان مثال DLC از اوایل دهه ۱۹۸۰ میلادی اجرا می‌شد، که در آن در ازای کنترل بار مصرف‌کنندگان بزرگ توسط شرکت برق (بطور معمول سیستم تهویه‌ی هوای مرکزی)، مبلغ دریافتی برای برق به این مصرف‌کنندگان بازگردانده و یا کاهش می‌یافت. یکی از دلایل محبوبیت این روش نسبت به روش‌ۀای مبتنی بر قیمت، عدم نیاز این روش به سیستم‌های اندازه‌گیری پیشرفته و سازگاری آنها با سیستم‌های اندازه‌گیری سنتی می‌باشد [۱۲]. قدمت استفاده از این روش به اواخر دهه ۱۹۶۰ میلادی باز می‌گردد. در این سال‌ها شرکت‌های برق مختلفی این روش‌ها را به اجرا درآوردند. اولین شرکت برق در سال ۱۹۶۸ برنامه کنترل مستقیم بار را اجرا کرد[۴۶]. این روش در دهه‌ های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ گسترش چشمگیری یافت. در سال ۱۹۸۵ ، ۱۷۵ مصرف‌کننده خانگی و ۹۹ مصرف‌کننده تجاری در آمریکا در این برنامه شرکت کردند.
    ۲-۳-۲- قطع یا کاهش بار (I/C):
    در این برنامه برای مصرف‌کنندگانی که برای کاهش یا قطع بار در طی حوادث احتمالی[۴۷] مشارکت می‌کنند، تخفیفی روی صورت‌حساب و یا اعتبار برق بیشتر در نظر گرفته می‌شود. اما اگر در مواقع نیاز بار خود را قطع نکردند، می‌توانند مشمول جرایمی شوند. این جرایم می‌توانند به صورت قیمت‌های بالای برق یا کنار گذاشتن از برنامه پاسخگویی بار باشد. همچنین اگر نیاز به قطع برق از سوی مصرف‌کننده نباشد، به صورت ماهیانه برای او تشویقی‌هایی در نظر گرفته خواهد شد. نحوه این قرارداد در شکل ۲- ۷ نشان داده شده است[۱۷].
    شکل ۲- ۷ : نحوه اجرای برنامه قطع یا کاهش بار
    این برنامه‌ها که بیشتر برای مصرف‌کنندگان بزرگ (تجاری و صنعتی) مناسب می‌باشند، با برنامه‌های پاسخگویی بار اضطراری و بازار ظرفیت متفاوت است، زیرا در برنامه‌های مطرح شده شرکت‌های برق، خود پیشنهاد کاهش بار را در صورت لزوم مطرح می‌کنند، در حالیکه در برنامه قطع بار، مصرف‌کننده برای قطع و یا کاهش بار اعلام آمادگی می‌کنند]۷[. شکل ۲-۸ تأثیر اجرای این برنامه را بر منحنی بار نشان می‌دهد]۶[.
    شکل ۲- ۸: تأثیر اجرای برنامه (I/C) بر منحنی بار
    در این برنامه شرکت‌های برق به دلیل حفظ قابلیت اطمینان سیستم و کاهش بار اوج و در نتیجه جلوگیری از روشن و یا آمادگی نگهداشتن واحدهای گران قیمت برای ذخیره‌سازی سیستم، سود می‌بردند و مصرف‌کنندگان نیز در ازای قابلیت تغییر و کاهش بار مصرفی خود از شرکت برق پول و یا اعتبار مصرف برق دریافت کرده و در نتیجه سود می‌برند.

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 01:28:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره تاثیر کاربرد کودهای فسفره و همزیستی قارچ میکوریز با ذرت ... ...

    عناصر سنگین و مضرات آن

    از جمله مهمترین آلاینده­های محیط­زیست عناصر سنگین می­باشند که در چند دهه اخیر به شدت مورد توجه قرار گرفته­اند. این عناصر در خاک، بویژه در زمین­های کشاورزی، به تدریج تجمع یافته و می ­تواند به سطوحی برسد که امنیت غذایی بشر را تهدید نماید. سالانه هزاران تن از این عناصر که ناشی از فعالیت­های شهری، صنعتی و کشاورزی است وارد خاک می­ شود. به عنوان مثال سالانه بیش از ۳۸ هزار تن کادمیوم و ۱ میلیون تن سرب از منابع مختلف به خاک اضافه می­ شود‌‍ (الووی، ۱۹۹۵؛ هولدن، ۱۹۸۹). استخراج معادن، ذوب فلزات و مصرف سوخت­های فسیلی بیشترین منابع آلودگی خاک هستند. هر ساله نیز مقادیر قابل توجهی لجن فاضلاب، پساب و کمپوست ضایعات شهری به خاک افزوده می­گردد. از منابع دیگر آلودگی خاک به عناصر سنگین، می­توان به گرد و غبار اتمسفری حاصل از کارخانجات تولید انرژی و کارخانجات صنعتی اشاره کرد (الووی، ۱۹۹۰؛ کیواواویلر، ۱۹۹۸).
    این فلزات شامل ۵۳ عنصر بوده و در رده­بندی عناصر دارای جرم اتمی بالای ۵ گرم بر سانتی­متر مکعب قرار می­گیرند (هولمان و همکاران، ۱۹۹۵). بیش از دو قرن است که پراکنش فلزات سنگین سمی از منابع طبیعی و فعالیت­های انسان به طور آشکاری افزایش یافته و مناطق بسیاری را آلوده کرده است (اوانجلو، ۲۰۰۴؛ کلمنز، ۲۰۰۶).
    فلزات سنگین به طور مداوم از طریق فعالیت­های کشاورزی مانند کاربرد طولانی مدت فاضلاب­های شهری در اراضی کشاورزی، استفاده از مواد شیمیایی کشاورزی، همچنین فعالیت­های صنعتی، پسماندها، سوزاندن بقایا و دود حاصل از وسایل نقلیه به خاک اضافه می­شوند. این امر سبب تجمع فلزات و شبه فلزات در خاک­های کشاورزی شده و در پی آن تهدید امنیت غذایی و ایجاد خطرات بالقوه بهداشتی به دلیل انتقال آن­ها از خاک به گیاه را به دنبال خواهد داشت (یانگ و همکاران، ۲۰۰۵؛ خان، ۲۰۰۶). سمیت بالای فلزات سنگین در غلظت های کم برای زیست­بوم ، تجزیه ناپذیری و تأثیر­پذیری اندک آن­ها از بوم سازگان اهمیت آلودگی به این عناصر را نشان می­دهد (لسمانا و همکاران، ۲۰۰۹).
    پایان نامه - مقاله - پروژه
    این عناصر شامل دو گروه کلی می­باشند:
    ۱- عناصر ضروریگیاهان به مقدار خیلی جزئی به آن نیاز دارند و در متابولیسم­های گیاهی دخالت دارند ولی در صورت داشتن غلظت بالا سمی به­شمار می­آیند، نظیر Fe، Ni، Mn، Cu و Zn (یانگ و همکاران، ۲۰۰۵).
    ۲- عناصر غیر ضروریوجود آن ها برای رشد گیاهان لازم نیست و سمی می باشند مانندPb ، As، Hg، Se، Sr، Co و Cs(مکینتایر، ۲۰۰۳).

    پراکنش برخی فلزات سنگین در خاک­های ایران

    با تجزیه نمونه­های خاک جمع­آوری شده از زمین­های کشاورزی مجاور کارخانجات استان زنجان، گلچین (۱۳۸۲) مقدار کادمیوم کل و قابل استخراج با DTPA[1] را به ترتیب بین ۱۰ تا ۳۲۳۳ و ۳ تا ۴۷ و مقدار سرب کل و قابل استخراج با DTPA را به ترتیب ۵۹ تا ۱۵۸۵۰ و ۵/۰ تا ۹۸ میلی­گرم در کیلوگرم خاک گزارش کرد که نشان­دهنده آلودگی شدید خاک­های مطالعه شده به عناصر مذکور می­باشد.
    جهت تهیه نقشه آلودگی سرب و کادمیوم، امینی و همکاران (۲۰۰۵)، ۲۵۵ نمونه تصادفی از ۶۸۰۰ کیلومتر­مربع خاک­های نواحی استان اصفهان جمع­آوری نمودند. آن­ها مشاهده کردند که کادمیوم کل بیش از ۸۹ درصد خاک­ها بیشتر از مقدار مجاز سوئیس[۲] ( برای کادمیوم و سرب به ترتیب ۸/۰ و ۵۰ میلی­گرم بر کیلوگرم ) بود. برای سرب این مقدار کمتر از ۵ درصد بود. افیونی و همکاران (۱۳۷۹) با تحقیق بر خاک­های اطراف اصفهان گزارش کردند که مقدار کادمیوم بین ۲/۰ تا ۶/۳ و سرب کل بین ۴/۳ تا ۲/۶۳ میلی­گرم بر کیلوگرم خاک می­باشد. غلظت کادمیوم و سرب قابل استخراج با DTPA در خاک­های خرمشهر به ترتیب ۰۶/۰ تا ۲۴ و ۸/۰ تا ۱۸۶ میلی­گرم در کیلوگرم خاک گزارش شده است (امینی و همکاران، ۲۰۰۵).

    سرب

    یکی از سمی­ترین عناصرسنگین برای انسان خصوصاً اطفال سرب می­باشد. این عنصر با ورود به محیط، نهایتاً به زنجیره غذایی وارد و مسمومیت شدید حیوانات و انسان­ها را باعث می­گردد (باسک و همکاران، ۱۹۹۳). همچنین در اولویت بندی سازمان حفاظت محیط­زیست امریکا (EPA) بین مضرترین فلزات جهان این عنصر در رده دوم قرار دارد (لیو و همکاران، ۲۰۰۶).
    سرب جز عناصر شیمیایی واسطه در جدول تناوبی است و در رده بندی فلزها قرار دارد. این عنصر در جدول تناوبی با عدد اتمی ۸۲ و نشان Pb وجود دارد. عنصری سنگین، سمی و چکش خوار است که دارای رنگ خاکستری مایل به کدر می­‌باشد .بیشترین استفاده جهانی از سرب در باطری­ها می­باشد. همچنین از این عنصر در لحیم کاری، آلیاژها، وزنه­های سربی، مواد شیمیایی، کابل­ها، پشم سربی و بنزین نیز استفاده می­ شود (کاباتا پندیاس و موخرجی، ۲۰۰۷).

    سرب در اتمسفر

    سرب موجود در اتمسفر اطراف کره زمین بیشتر نتیجه استفاده از ترکیبات سرب در سوخت وسایل نقلیه است. استفاده از تترا اتیل سرب، تترا متیل سرب، برمید اتیلن، برمید اتیل و دیگر ترکیبات با مقدار سرب حدود ۷۸/۰ گرم در لیتر که منجر به انتشار برمید و اکسید سرب از اگزوز ماشین­ها می­ شود (کیواواویلر، ۱۹۸۰). در سال ۱۹۷۰ در آمریکا، ماشین­ها سالیانه حدود ۲۵۰۰۰۰ تن تترا اتیل سرب مصرف می­نمودند. سرب منتشرشده از اگزوز ماشین­ها عمدتاً به شکل نمک­های هالیدی نظیر PbBrCl،PbBr+، Pb(OH)Br، Pb(O)2PbBr2 است. این ذرات سرب منتشر شده معمولاً ناپایدار بوده و به راحتی به اکسیدها و کربنات­ها و سولفات­های سرب تبدیل می­گردد (کیواواویلر، ۱۹۸۰؛ مک لافلین، ۱۹۹۴).

    سرب در خاک

    در شرایط طبیعی زمین پایدارترین ترکیب سرب مخصوصاً در شرایط اسیدی، فسفات سرب است. حلالیت سرب در خاک­های آهکی، بوسیله کربنات سرب کنترل می­ شود و در خاک­های غیر آهکی، به­وسیله Pb(OH)2، Pb3(PO4)2، PbO(PO4)2 و یا Pb10(PO4)6(OH)2 مهار می­ شود که بستگی به پ­هاش خاک دارد. در پ­هاش کمتر از ۶، تبادل یونی مهمترین فرایند در نگهداری سرب در خاک است. سرب می ­تواند در مقادیر بیشتر از ظرفیت تبادل کاتیونی جذب گردد. احتمالاً تشکیل گونه­ های هیدروکسید نظیر Pb(OH)+ یا رسوب هیدروکسیدهای سرب دو ظرفیتی در این پدیده نقش دارد (نیجو و همکاران، ۱۹۹۹).

    منشأ طبیعی

    سرب (Pb) با مقدار معمول ۲ تا ۳۰۰ میلی­گرم در کیلوگرم خاک کم­تحرک­ترین عنصر در بین عناصر سنگین، محسوب می­ شود (چارلاتچکا و همکاران، ۲۰۰۰). میانگین غلظت آن در قشر پوسته زمین حدود ۱۵ میلی­گرم در کیلوگرم است. دو نوع سرب در محیط شناخته شده است:
    ۱) سرب اولیه که منشأ زمین­ شناسی داشته و از ترکیب شدن سرب با ترکیبات دیگر، کانی­های متفاوتی را ایجاد می­نماید.
    ۲) سرب ثانویه که منشأ رادیواکتیو داشته و از تجزیه اورانیوم و تالیم تولید می­گردد. از نسبت سرب با منشأهای گوناگون برای ردیابی کانی­های اولیه استفاده می­ شود (سیلویرا و سامرز، ۱۹۷۷).

    منشأ انسانی

    در خاک­های غیرآلوده غلظت­ سرب کمتر از ۲۰ میلی­گرم در کیلوگرم است، اما در نواحی آلوده غلظت­های ۱۰۰ تا ۱۰۰۰ برابر غلظت طبیعی آن نیز در خاک وجود دارد (نیجو و همکاران، ۱۹۹۹). سرب می ­تواند از منابع مختلفی وارد چرخه حیات شده و سبب آلودگی محیط­زیست گردد و در زندگی جانداران اختلالاتی به وجود آورد. سرب موجود در خاک، آب، هوا در نتیجه فعالیت­های بشری از جمله کاربرد سموم کشاورزی، پسماندهای شهری، لجن فاضلاب­های شهری، کارخانجات ذوب فلزات و معادن حاصل می­ شود (سیلویرا و سامرز، ۱۹۷۷).

    گونه­ های سرب در محلول خاک

    از گونه­ های هیدرولیزی مهم سرب در محلول خاک می­توان به PbOH+ اشاره نمود که در پ­هاش ۷/۷ ، غلظت آن برابر غلظت کاتیون آزاد دو ظرفیتی سرب خواهد بود و در پ­هاش بیشتر از ۷/۷ غلظت این گونه از Pb2+ تجاوز می­نماید (آندرسون و همکاران، ۲۰۰۰).
    پایداری کمپلکس­های یون­های هالید با سرب با کاهش عدد اتمی هالیدها کاهش می­یابد. اگر غلظت یون یدید در محلول خاک حدود ۲-۱۰ مولار باشد غلظت کمپلکس PbI- تا حدودی برابر با غلظت یون آزاد دو ظرفیتی سرب خواهد بود و کمپلکس­های برمید و کلرید سرب به مراتب غلظت کمتری در محلول خاک خواهند داشت. در خاک­هایی که غلظت یون سولفات زیاد است، کمپلکس PbSO4o سهم بالایی از سرب کل محلول خاک را به خود اختصاص خواهد داد (آندرسون و همکاران، ۲۰۰۰).

    سرب در گیاه

    گیاهان به علت حلالیت خیلی کم سرب در خاک قادر به جذب مقدار زیاد آن نمی­باشند و عمده سرب موجود در خاک برای گیاه غیرقابل استفاده است. در پژوهشی جذب سرب بوسیله گیاه جو مورد مطالعه قرار گرفت و مشخص شد که تنها ۰۰۳/۰ تا ۰۰۵/۰ % سرب کل خاک توسط گیاهان جذب شد (سیلویرا و سامرز، ۱۹۷۷). علی­رغم گزارش­های متعدد در مورد جذب اندک سرب بوسیله گیاهان، ولی بعضی گونه­ ها نظیر تالاسپی، ذرت و آفتابگردان مقادیر قابل توجهی سرب را در بافت­های خود خصوصاً در ریشه ذخیره می­ کنند. این عنصر عمدتاً از طریق تارهای کشنده جذب شده و به مقدار قابل توجهی در دیواره سلولی ذخیره می­گردد. در تحقیقی مشاهده شد که جذب سرب بوسیله گیاهان به طور غیر فعال صورت می­گیرد و مقدار جذب نیز با کاهش دما و آهک دهی کم می­ شود (زیمدال و کوپه، ۱۹۷۷). اخیراً قابلیت استفاده ترکیبات آلی سرب (عمدتاً سرب آلکیل­دار) و اثرات سمی آن بر روی گیاهان مورد توجه قرار گرفته است. معمولاً تترا آلکیل­های سرب در خاک سریعاً به ترکیبات محلول سرب تبدیل شده و به آسانی در دسترس گیاه قرار می­گیرد. از این جهت گیاهان رشدیافته در این خاک­ها دارای مقادیر سرب نسبتا بالایی در اعضای رویشی وزایشی خود هستند (سیلویرا و سامرز، ۱۹۷۷). زیمدال و کوپه (۱۹۷۷) نشان دادند که در شرایط خاص، سرب در داخل گیاه متحرک است و قادر است از خاک به بخش­های خوراکی گیاهان انتقال یابد. همچنین آن­ها بیان نمودند عامل اصلی در انباشتگی سرب در بافت­های ریشه­ای، رسوب سرب مخصوصاً بصورت پیرو فسفات سرب در طول دیواره سلولی است. همچنین ترکیبات سرب رسوب یافته در ریشه ها، ساقه ها و برگ ها نشان داد که انتقال و رسوب سرب در بافت­های گیاهی مختلف دارای روند مشابهی است. گزارش­های متعددی در مورد اثرات سمی سرب بر فرآیندهایی نظیر فتوسنتز، تقسیم سلولی و جذب آب وجود دارد. سرب در تنفس و فتوسنتز گیاهان به علت ایجاد اختلال درفرایند انتقال الکترون مساله ساز می­باشد. این واکنش­ها حتی در غلظت­های کمتر از ۱ میکروگرم بر گرم سرب در میتوکندری ذرت کاهش می­یابد. با افزایش غلظت سرب به حدود ۱ میکروگرم بر گرم در برگ­های آفتابگردان، فرایند فتوسنتز به حدود نصف کاهش می­یابد.. مخربترین اثر سرب بر ساختمان گیاه، تخریب پلاسمالما است به گونه ­ای که با تأثیر بر قابلیت نفوذ آب منجر به اختلال در رشد گیاه می­گردد (سیلویرا و سامرز، ۱۹۷۷). لان و همکاران گزارش کردند که سرب با ترکیبات در دیواره سلولی خصوصاً با اسید پکتیک پیوند قوی برقرار کرده و تأثیر قابل ملاحظه ای بر خاصیت انعطاف پذیری و شکل­پذیری دیواره سلولی دارد. دامنه طبیعی غلظت سرب در گیاهان از ۲/۰ تا ۲۰ میلی­گرم در کیلوگرم و حد بحرانی آن ۳۰ تا ۳۰۰ میلی­گرم در کیلوگرم گزارش شده است (چارلاتچکا و همکاران، ۲۰۰۰).

    سرب در انسان

    سرب در آب، غذا و هوا یافت می­ شود و راه­های انتقال آن به انسان و تأثیر آن در افراد مختلف متفاوت است. به عنوان مثال، جنین انسان از طریق جفت خود و یا اطفالی که از شیر مادر تغذیه می­نمایند، می­توانند در معرض خطر آلودگی به سرب قرار گیرند. این عوامل ممکن است منجر به بروز اثرات زیان­باری در طول دوره رشد اطفال گردد. در مورد افراد مسن، آزاد شدن سرب در استخوان در اثر حل شدن ترکیبات موجود در آن در نتیجه پوکی استخوان یا حل شدن ترکیبات موجود در اسکلت افراد مسن باعث انتقال آن به برخی از اعضای مهم بدن نظیر کلیه و مغز می­ شود (نیجو و همکاران، ۱۹۹۹).

    سرب در زنجیره غذایی

    سرب پس از ورود به بدن انسان به طور عمده در استخوان و همچنین در کلیه و کبد انباشته می­ شود. یک منبع ذخیره ای کوتاه مدت برای سرب، خون می­باشد که معیار مفیدی در سنجش مقدار آلودگی افراد به سرب به شمار می­رود (نیجو و همکاران، ۱۹۹۹). عمده مسمومیت اطفال با سرب در اثر مصرف آن از محیط از طریق گردوغبار، خاک، ذرات رنگ، سرامیک، آب آشامیدنی و داروهای خاص است (نیجو و همکاران، ۱۹۹۹). در افراد مسن، مسمومیت با سرب عمدتاً در اثر استشمام در محیط کار، محیط­های پر رفت­و­آمد، نواحی صنعتی و مصرف آن از طریق غذا و آب آشامیدنی است (وانگ و سلیم، ۲۰۰۳).

    تاثیر سرب بر سلامتی انسان

    مهمترین اثر سرب در اطفال، ایجاد اختلال در سیستم عصب مرکزی است. این عنصر می ­تواند سبب تأخیر در رشد فیزیکی، کاهش ضریب هوشی و تغییر رفتار اطفال گردد. این اثرات هنگامی رخ می­دهد که مقدار سرب در خون اطفال به حدود ۲۰-۱۰ میکروگرم در دسی لیتر برسد. محققان مشاهده کردند، هنگامی که مقدار سرب خون به ۱۰ میکروگرم در دسی لیتر برسد اختلال در رفتار و رشد فکری اطفال، کاهش دوره حاملگی در زنان آبستن و کاهش وزن نوزاد را به همراه خواهد داشت. در مطالعه انجام شده با اشخاصی که در مجاورت معدنی در لهستان زندگی می­کردند، مشخص شد که غلظت سرب خون اطفال ۸-۶ ساله ۲۶% و اطفال ۱۵-۱۴ ساله ۱۱% بیشتر از مقدار حد مجاز آن یعنی ۲۰ میکروگرم در لیتر بوده است (سیلویرا و سامرز، ۱۹۷۷). در صورتی که غلظت سرب در خون این افراد از حد ۲۰ میکروگرم در دسی لیتر بالاتر رود افزایش فشار خون را به دنبال دارد. علایم اصلی مسمومیت افراد مسن با سرب، دربرگیرنده اختلالات گوارشی نظیر کاهش اشتها، سوء هاضمه، یبوست و شکم درد و علایم عصبی نظیر پرخاشگری، اغماء، تشنج و علایم دیگر نظیر درد مفصل و ماهیچه، خستگی و رعشه است (نیجو و همکاران، ۱۹۹۹). بطور کلی در اطفال، سرب سبب بروز مشکلاتی از قبیل کاهش بهره هوشی، کند شدن رشد فیزیکی و مشکلات شنوایی می­گردد. در افراد بالغ، ممکن است سبب کم خونی، امراض کلیوی، آسیب رساندن به مغز و سیستم عصبی، افزایش فشار خون، غیر عادی شدن تولید مثل و متابولیسم ویتامین D و در حالت شدید سبب مرگ گردد (وانگ و سلیم، ۲۰۰۳).‌

    روش­های پاک­سازی و اصلاح خاک­های آلوده

     

    روش های بیولوژیکی

    روش­های مختلفی برای مدیریت و اصلاح زیستی (Bioremediation) خاک­ها و آب­های آلوده به عناصر سنگین به وسیله محققین مورد استفاده قرار گرفته است (اسپارکس، ۱۹۹۵).
    زیست پالایی تکنولوژی استفاده از ویژگی­های رشدی میکروارگانیسم­ها (قارچ­ها و باکتری­ ها) و یا گیاهان به منظور تسریع تجزیه و تغییر در مواد آلی و معدنی در مناطق با آلودگی بالا می­باشد که امروزه در رفع آلودگی خاک بسیار مطرح است (پالفورد و واتسون، ۲۰۰۳).
    با توجه به معایب روش­های غیر­بیولوژیک استفاده از روش­های بیولوژیکی مانند استفاده از گیاهان فرا­انباشگر و میکروارگانیسم­های خاک، در کاهش استرس عناصر سنگین امید بخش می­باشند (هرناندز و همکاران، ۲۰۰۶؛ مک گراث و همکاران، ۲۰۰۶).

    روش­های غیر­بیولوژیکی

    که شامل روش­های فیزیکی و برداشت خاک آلوده و خاک برداری و انتقال لایه­ های خاک، تثبیت شیمیایی و استفاده از جاذب­های مختلف برای تثبیت عنصر آلاینده از خاک و یا حذف عنصرآلاینده از آب، تجزیه عناصر سنگین توسط هوادهی، در­آمیختن خاک آلوده با آسفالت و شستن خاک­های آلوده با محلول­هایی از اسیدها و کلات کننده­ های قوی در خاک می­باشد (بارگاوا و همکاران، ۲۰۱۲؛ اسپارکس، ۱۹۹۵). این روش­ها دارای کارآمدی کم و هزینه بالا بوده و سبب تخریب ساختمان و کاهش حاصلخیزی خاک می­شوند و تا حد زیادی وابسته به نوع آلاینده­ها، ویژگی­های خاک و شرایط محل مورد نظر می­باشند. (هه و یانگ، ۲۰۰۷).

    قارچ­های میکوریز

     

    تاریخچه

    همزیستی قارچ با گیاهان از حدود یک قرن پیش مشخص شده و تا امروز اطلاعات فراوانی در مورد ویژگی­‏های ساختاری، پراکنش، فیزیولوژی و بوم‏شناسی این همزیستی به دست آمده است. همزیستی قارچ های میکوریزی از ۴۶۰ میلیون سال قبل، ابتدا در بازدانگان و خانواده سرخس­ها و سپس در اکثر پوشش ­های زمینی صورت گرفت (رد و همکاران، ۲۰۰۰). فرانک گیاه‏شناس آلمانی در سال ۱۸۸۵ کلمه‏ی یونانی Mycorrhizae را که به معنی قارچ ریشه است، به کاربرد که از دو بخش Myco به معنای قارچ و Rhizae به معنی ریشه تشکیل شده است. همزیستی میکوریزی از رایج‏ترین و سابقه‏دارترین رابطه همزیستی در سلسله گیاهان است و یکی از مهمترین انواع میکوریزها، میکوریز آرباسکولار (AM) می‏باشد که از نظر کشاورزی اهمیت فوق‏العاده‏ زیادی دارد و به عنوان یک نوع کود زیستی برای افزایش محصولات کشاورزی با اهمیت می‏باشد، زیرا ریشه اغلب گیاهان مرتعی، زراعی و باغی با میکوریز همزیست هستند ( شارما و جوهری، ۲۰۰۲).

    تقسیم بندی و وظایف قارچ های میکوریز

    بر اساس تفاوت­های مورفولوژیک میکوریز به دو دسته کلی اکتومیکوریز و اندومیکوریز تفکیک شده‌اند، که در حالت اندومیکوریز میسیلیوم قارچ به داخل بافت ریشه و سلول‏های روپوست و پوست نفوذ می‏کند، ولی هیچ نوع میسیلیومی بر سطح ریشه مشاهده نمی­‏شود. در نتیجه هیف‏­ها در داخل و یا در فضای سلول‏های میزبان قرار می‏­گیرند. این قارچ به آندودرم و استوانه‏ آوندی و مریستم­‏های ریشه نفوذ نمی‏کند. در همه‏ی قارچ‏های میکوریز آرباسکولار، هیف داخل سلول می­‏تواند ساختاری مشابه با مکنده ایجاد کند که از نظر شکل ظاهری درختچه مانند است و آرباسکول نامیده می­‏شود و وظیفه‏ی آن تبادل مواد غذایی مابین قارچ و گیاه میزبان است (اسمیت و رید، ۲۰۱۰). به غیر از آرباسکول، وزیکول‏­ها که اندام‏­های بیضوی یا تخم‎‏­مرغی شکل و غنی از ترکیبات لیپیدی با دیواره نازک هستند، از متورم شدن سلول‏­های میانی یا انتهایی هیف­‏های درون ریشه‏ای تشکیل می­‏شوند که در برخی جنس‏ها دیده نمی‏شود. استقرار میکوریز در ریشه باعث تغییر فیزیولوژیکی گیاه می‏­شود مانند تغییر در ترکیب عناصر در بافت­‏های گیاهی، تعادل هورمونی و الگوی تخصیص منابع کربن، همچنین قارچ ترکیب ترشحات ریشه را تغییر می­‏دهد و گسترش میسیلیوم‏­ها در خاک به عنوان منبعی از کربن برای جوامع میکروبی خاک عمل می‏­کند و باعث تغییر فیزیکی محیط خاک می‏­شود (گریندر، ۲۰۰۰).
    همزیستی قارچ­های میکوریز با ۸۰ تا ۹۰ درصد گیاهان اکوسیستم­های خشکی و جنگل­ها مشاهده می­ شود (بران درت، ۲۰۰۲). نتایج برخی تحقیقات نشان داده است که هدایت هیدرولیکی سیستم ریشه گیاهان میکوریزی بیش از گیاهان غیر میکوریزی است که این امر در اثر افزایش سطح موثر ریشه و یا طول ریشه ­های میکوریزی می­باشد. همچنین هدایت آبی در واحد طول ریشه گیاهان میکوریزی می ­تواند ۲ تا ۳ برابر گیاهان غیر همزیست افزایش یابد (ترو و لویانچان، ۲۰۰۳). همزیستی قارچ میکوریز روابط آبی گیاه میزبان را از طریق افزایش هدایت هیدرولیکی خاک، افزایش نسبت تعرق، کاهش مقاومت روزنه­ای و تغییر در تعادل هورمون های گیاهی بهبود می­بخشد ( آلکاراکی و همکاران، ۲۰۰۴). همچنین قارچ‏­های میکوریز با داشتن شبکه هیفی گسترده و افزایش سطح و سرعت جذب ریشه باعث بهبود استقرار گیاه، افزایش جذب آب و عناصر غذایی مخصوصاً فسفر، روی، مس و نیتروژن (کلارک و زتو، ۲۰۰۰) و مقاومت گیاه در برابر تنش‏های زنده و غیر زنده (باسکوت، ۲۰۰۵؛ اسمیت و رید، ۲۰۰۸) می­‏شوند. همچنین همزیستی میکوریز باعث تغییرات وسیع شاخص‏های مورفولوژیکی ریشه به ویژه افزایش شاخه‏دهی ریشه می‏شود (برتا و همکاران، ۲۰۰۲).
    بطور کلی قارچ­های میکوریز سبب افزایش جذب آب و املاح غذایی از خاک، کاهش استرس گیاهان در خاک­های آلوده، بهبود ساختار خاک، تولید برخی از مواد ترکیب شونده با عناصر (سیستئین، گلوتاتیون و گلومالین)، کاهش اثر پاتوژن­های بیماری­زا و ایجاد رابطه با سایر میکروارگانیسم­ها و بهبود کارایی تلفیقی با آن­ها می­ شود(میر انصاری، ۲۰۱۱؛ اسمیت و رید، ۲۰۰۷).

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 01:28:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم