برنامه
شرح
فلکسی تایم
نظام ساعات کاری انعطافپذیر. برنامه فلکسی تایم به عنوان یک شمای برنامهی کاری استفاده می شود که به کارمندان اجازه میدهد تا در محدودههای مشخص شده، ساعات کاری خودشان را بر اساس تقاضاهای سازمانها کنترل کنند.
غنیسازی شغل
برنامهای برای طراحی دوباره شغل جهت دستیابی به استقلال و مسئولیت بیشتر در اجرای وظایف کاری.
مدیریت بر مبنای هدف (MBO)
مشارکت یک کارمند در تنظیم اهداف شغلی که در راستای اهداف سازمانی باشد. ام.بی.او. به عنوان شیوهای برای همگرایی نیازهای فردی و سازمانی قلمداد می شود.
ساعات کاری نامشخص
جهت جلوگیری از تداخل ساعات کاری کارکنان باید یک برنامهی از پیش تعیینشده در اختیار داشت. در شمای برنامه ساعات کاری نامشخص، گروه های مختلف کاری کارشان را در زمانهای متفاوت شروع و تمام می کنند.
نظامهای اجتماعی-تکنیکی
شامل طراحی دوباره محیط فیزیکی و تکنولوژیکی کار برای کارکنان با ملاحظات انسانی نیروی کار.
چرخش شغلی
برنامهای که در آن کارکنان شغل فعلیشان را ادامه می دهند، اما به منظور ایجاد تنوع بیشتر در شغل، وظایفی به شغل کارکنان اضافه می شود.
گروه های کاری مستقل
شکلی از مشارکت که در آن گروهی از کارکنان کنترل محدودی بر روی تصمیم گیری در مورد روشهای تولید، تقسیم وظایف، استخدام اعضای تیم، انتخاب رهبران تیم، برنامه های کاری و … دارند.
مشارکت کارکنان
هدف از این برنامه تشریک بیشتر مسئولیت ها در روند تصمیم گیری است.
دو هدف عمده از اجرای برنامه کیفیت زندگی کاری، بهبود شرایط کاری و اثربخشی سازمانی است؛ هرچند، بعضیها معتقدند که بهبود بهداشت فیزیکی و روانی کارکنان و در نتیجه بهبود بهرهوری سازمان را هدف اساسی این نوع برنامه ها میدانند (الوانی و داناییفرد، ۱۳۸۵). البته، افزایش تعهد سازمانی، حل مشکلات و مسائل کارکنان و کمک به آن ها به منظور افزایش رضایت آنان و اثربخشی سازمان، رشد و توسعه یادگیری، افزایش هویت انسانی، و مواردی از این قبیل را نیز به عنوان اهداف کیفیت زندگی کاری ذکر کرده اند. به طور کلی، اعظمی (۱۳۸۸) اهداف متفاوت کیفیت زندگی کاری از چشماندازهای متعدد را به شکل زیر برمیشمارد:
رویکرد کارکنان به کیفیت زندگی کاری: هدف این قبیل برنامه ها ارائه امکانات و ملزوماتی است که کارکنان هرچه بیشتر نیازهای مهم شخصی خود را از طریق تجاربشان در سازمان برآورده سازند؛
رویکرد اتحادیه های کارگری به کیفیت زندگی کاری: هدف از بهبود این برنامه ها تقسیم سهم عادلانه و مناسب از درآمدها و منابع سازمان برای کارکنان و همچنین تأمین شرایط کاری انسانیتر و سالمتر است؛
رویکرد مدیران به کیفیت زندگی کاری: هدف اساسی از این نوع برنامه ها بهبود بهرهوری از طریق ورودیهای انسانی سازمان همراه با بهبود ورودیهای سرمایهای و فنی است؛
رویکرد حرفهای گرایی به کیفیت زندگی کاری: هدف اصلی این برنامه ها، برقراری دموکراسی صنعتی و مشارکت فزاینده کارکنان در تصمیم گیریهای سازمان با رعایت روابط و ملاحظات انسانی است؛
و در نهایت، هدف از بهبود این نوع برنامه ها به عنوان یک فلسفه ایجاد روابط مناسب و معقول و انسانی بین کارکنان، مشاغل، وظایف، شرایط و محیط کاری است.
در هر صورت، مطالعات و نتایج تجربی در زمینه کیفیت زندگی کاری بیانگر این واقعیت است که این برنامه ها تا حدود زیادی موفق و اثربخش بوده اند. هرچند، هر چه دوام این برنامه ها بیشتر باشد امکان موفقیت آن ها بیشتر خواهد بود. برخی از نویسندگان معتقدند که اثربخشی برنامه های کیفیت زندگی کاری منوط به شرایط زیر است:
مدیریت و نیروی کار (کارکنان) باید در طراحی برنامه های کیفیت زندگی کاری با یکدیگر همکاری و تشریک مساعی داشته باشند؛
هیچکدام از دو طرف درگیر- مدیریت و کارکنان- نباید از این برنامه ها به عنوان فرصتی برای کسب امتیاز از طرف دیگر استفاده نمایند؛
آن دسته از برنامه های کیفیت زندگی کاری که به اجرای آن توافق حاصل می شود باید به طور کامل به اجرا درآید. کلیه طرفهای درگیر در این برنامه باید مسئولیت پیگیری حسن اجرای برنامه ها را به عهده گیرند (کوهپیما، ۱۳۹۰).
با این وجود، بولاندر مشکلات رایج زیر را در اجرای برنامه های کیفیت زندگی کاری تشخیص داده است: الف) نگرشهای مدیریتی؛ و ب) نفوذ اتحادیه ها (رینا، ۲۰۰۹). فلسفهی کیفیت زندگی کاری بر مبنای مشارکت کارکنان استوار است. این بدین معناست که مدیران باید بخواهند و شرایط را به گونهای فراهم کنند که در آن کارکنان در مورد شرایط کاری و حتی محیط کاری خود تصمیم گیری کنند و نظر بدهند. نظام مدیریت سنتی ممکن است این اختیارات را چالشی برای حقوق خود در مورد کنترل و تصمیم گیری، که بر روی شرایط و محیط کاری کارکنان تأثیرگذار است، بداند. همچنین، ممکن است که آن ها نخواهند تصمیم گیریها را به سطوح پایینتر از خود محول کنند. مدیران عموماً بر این باورند که کارکنان ذاتاً تنبل هستند، فاقد حس مسئولیت پذیریاند، و به سرپرستی دقیق نیاز دارند. این باورها احتمالاً در مقابل هر نوع برنامه کیفیت زندگی کاری مقاومت نشان خواهند داد. بنابراین جهت موفق به اجرا درآمدن برنامه های کیفیت زندگی کاری، تغییر نگرشهای مدیریتی در همه سطوح ضروری به نظر میرسد. از طرف دیگر، اتحادیه های کاری میتوانند در موفقیت یا شکست برنامه های کیفیت زندگی کاری نقش بسزایی ایفا کنند. رهبران اتحادیه ها غالباً معتقدند که پروژه های کیفیت زندگی کاری ابزارهایی مدیریتی به شمار میآیند که از طریق آن کارآمدی یا سرعت عمل شغلی کارکنان بالا میرود، بدون آنکه حقوق کافی برای جبران این فرایند تعیین شود.
۲-۲-۵٫ الگوهای ارائهشده در مورد کیفیت زندگی کاری
موضوعات: بدون موضوع
[ 07:06:00 ق.ظ ]