حمیدی پور، (۱۳۸۹) در تحقیق به بررسی تاثیر زوج درمانی گروهی مبتنی بر بخشش بر رضایت زناشویی پرداخت. نمونه پژوهش شامل ۱۰ زوج از افراد مراجعه کنند به مرکز مشاوره بودند ۵ زوج در گروه آزمایش و ۵ زوج در گروه کنترل به طور تصادفی جایگزین شدند. نتایج با بهره گرفتن از روش آماری تحلیل واریانس نشان داد که گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، هم در رضایت زناشویی و هم در مهارت بخشش در مرحله پی گیری پیشرفت معنی داری کرده است.
عرفانیان تقوایی و همکاران (۱۳۸۴). در پژوهشی به بررسی کمی و کیفی رضایت زناشویی معتادان و همسران آنها در مراجعه کنندگان به کلینیک درمان و ترک اعتیاد در شهر مشهد پرداختند. در جمعیت مورد بررسی ۱۴۶ نفر از معتادین و همسران آنها، در سه گروه شامل گروه شوهر معتاد، زن غیر معتاد۹ نفر، گروه زن معتاد شوهر غیر معتاد ۲۶ نفر، گروه زن و شوهر معتاد ۳۰ نفر، میزان رضایت آنها را در حد متوسط می داند..نتایج تفاوت معنی داری بین سطح رضایت شوهران معتاد و همسران آنها که معتاد نبودند وجود داشت و بین رضایت زناشویی معتادان و سن، تحصیلات و نوع ماده مصرفی آنها رابطه معناداری وجود داشت. اما بین رضایت زناشویی معتادان ومدت اعتیاد آنها رابطه معنی داری وجود نداشت.
برغندان ،(۱۳۸۸) در تحقیقی به بررسی اثر بخشی آموزش مهارت حل به شیوه گروهی بر سلامت عمومی و رضایت زناشویی همسران کارمند مرد طرح اقماری در شهر اعواز پرداخت. نمونه آماری در این تحقیق شامل ۶۰ نفر بودند که به روش تصادفی ساده از بین همسران طرح اقماری یکی از شرکتها انتخاب شدند. و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش ۳۰ نفر و گروه کنترل (۳۰) نفر قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان داد آموزش مهارت حل مساله به شیوه گروهی برسلامت عمومی و رضایت زناشویی همسران کارمند طرح اقماری گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل تاثیر داشته است.
– زرگر، نجاریان و نعامی (۱۳۸۸) در تحقیق به بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی (هیجان خواهی ،ابرازوجود، سر سختی روانشناختی) نگرش مذهبی و رضایت زناشویی با آمادگی اعتیاد به مواد مخدر کارکنان یک شرکت صنعتی در اهواز پرداختند. حجم نمونه در این پژوهش شامل ۴۸۹ نفر از کارکنان آن شرکت صنعتی بودند و از ۶ پرسشنامه برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. پس از جمع آوری اطلاعات با روش رگرسیون چند متغییره و ضریب همبستگی پیرسون داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد کارکنانی که نارضایتی بیشتری از روابط زناشوی (همسر) داشتند آمادگی به اعتیاد بیشتری دارند.
اعتیاد به مواد مخدر
– جنا آبادی (۱۳۸۸) در پژوهشی با عنوان رابطه خودآگاهی هیجانی و کنترل تکانه از مولفه های هوش هیجانی با استعداد اعتیاد دانش آموزان پسر دوره متوسطه در شهر سیستان و بلوچستان را مورد بررسی قرار داد. حجم نمونه در این تحقیق ۱۰۰ نفر از دانش آموزان بودند که به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. نتایج نشان داد بین خودآگاهی هیجانی با استعداد اعتیاد رابطه معناداری و بین کنترل تکانه و استعداد اعتیاد رابطه منفی معناداری وجود دارد. یعنی از روش های ایجاد مقاومت در بین دانش آموزان در مدارس و نوجوانان در مقابل سو مصرف مواد مخدر تقویت عوامل هوش هیجانی به خصوص خود اگاهی وکنترل تکانه است.
تصویر توضیحی برای هوش هیجانی
– پژوهش به منظور بررسی رابطه بین شیوه حل مساله،شیوه حل تعارض وسلامت روان شناختی در بین دانشجویان دانشگاه تهران توسط باباپورخیرالدین درسال(۱۳۸۱)انجام گرفت.دراین تحقیق۴۲۰ نفر از دانشجویان به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب و تحت آموزش مهارت حل مساله به روش کسیدی و لانگ قرار گرفتند. نتیجه این تحقیق نشان داد که بین شیوه حل مساله و شیوه مقابله با تعارض و سلامت روانشناختی رابطه معنی داری وجود دارد. دانشجویانی که از شیوه حل مساله استفاده می کنند از میزان مهارت حل تعارض و سلامت روانشناختی بالاتری برخوردارند .
– فقیرپور (۱۳۸۱) در یک پژوهش به برسی نقش مهارتهای اجتماعی در سازگاری زناشویی پرداخت. نتایج پژوهش نشان داد که مهارتهای ارتباطی و مهارتهای حل مساله با سازگاری زناشویی رابطه دارد .
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
– جعفری (۱۳۸۲) در تحقیقی با عنوان تاثیر آموزش مهارت حل مساله به روش مشاوره گروهی بر کاهش اضطراب دانشجویان دانشگاه علامه را مورد بررسی قرار داد. نتایج حاکی از آن است که با احتمال ۹۹% آموزش حل مساله به شیوه گروهی موجب کاهش اضطراب گروه آزمایش در پس آزمون شده است. بنابراین آموزش حل مساله به شیوه گروهی می تواند اضطراب را کاهش دهد .
– اصلانی (۱۳۸۳) در پژوهش خود به بررسی نقش مهارتهای ارتباطی در کارآیی خانواده پرداخت. نمونه تحقیق او ۱۶ زوج از دانشجویان متاهل دانشگاه تهران بودند. نتایج نشان داد که آموزش مهارت های ارتباطی باعث بالا رفتن کارایی خانواده می شود .
– حجازی (۱۳۸۴) در پژوهش خود با عنوان اثر بخشی آموزش گروهی مهارت حل مساله بر میزان سازگاری اجتماعی بیماران زن مبتلا به اختلال دو قطبی در شهر اصفهان پرداخت. نتایج نشان داد که بین سازگاری اجتماعی سه گروه، آزمایش ۱ و ۲ و گروه گواه ( در گروه آزمایش ۱ فقط بیماران آموزش دیدند در گروه آمایشی ۲ علاوه بر بیماران خانوادها نیز آموزش دیدند و گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکردند)، بعد از آموزش (به روش گروهی حل مساله به شیوه هاوتون ) بین سه گروه تفاوت معنی داری مشاهده شد.
– جعفری (۱۳۸۴)، به منظور اثر بخشی آموزش مهارتهای ارتباطی زوجین پیش از ازدواج برای افزایش رضایت زناشویی زوجین پس از ازدواج پژوهشی انجام داد و نتیجه حاکی از اثر بخشی آموزش مهارتهای ارتباطی در افزایش رضایت زناشویی زوجین پس از ازدواج بود .
– فاتحی زاده (۱۳۸۴)، در پژوهشی در مورد نقش مهارتهای اجتماعی در سازگاری زناشویی به این نتیجه دست یافت که بین متغییر های ارتباطی – رفتاری و مهارت حل مساله با رضایت زناشویی همستگی و معناداری وجود دارد. همچنین مشخص شد که دو متغییر فوق میزان بالایی از رضایت زناشویی (۴۳%)را تبیین می کنند .
– ناصری و نیک پرور (۱۳۸۳)، تاثیر آموزش مهارتهای زندگی را بر نمونه ای از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت که واحد درسی مهارتهای زندگی ( خود آگاهی، کنترل خشم، رویارویی با تنش و حل مساله )به آنها آموزش داده می شد، پژوهشی انجام دادند. که در آن آزمودنی ها پیش و پس از آموزش مهارتها، پرسشنامه ۲۸ سوالی بهداشت روانی ([۱۴۲]GHQ) را پاسخ می دادند. یافته ها تفاوتی معنادار را در پیش و پس از آزمون نشان داد که بیانگر ارتقای بهداشت روانی دانشجویان است .
– رامشت و فرشاد (۱۳۸۳)، دریافتند که آموزش مهارتهای زندگی به تقویت اعتماد به نفس و احترام به خود، توانمندی سازی اشخاص با انواع روش های رویارویی با فشارهای پیرامونی، کمک به تقویت و گسترش پیوندهای دوستانه سالم و سرانجام به بالا بردن سطح رفتارهای سالم و سودمند اجتماعی می انجامد .
– حسینیان خان زاده، (۲۰۱۳) آموزش مهارت های زندگی اعضای خانواده را قادر به حل مشکلات خانواده. هدف از این مطالعه، بررسی اثرات آموزش مهارت های زندگی بر رضایت زناشویی.روش این مطالعه تجربی است و طرح پژوهش، پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. نمونه شامل ۴۰ نفر (۲۰ نفر گروه آزمون و ۲۰ نفر در گروه شاهد) بود. برنامه آموزش مهارت های زندگی در ۸ جلسه برای گروه آزمون اجرا شد. غنی سازی در مقیاس رضایت زناشویی (فرم کوتاه) به عنوان ابزار پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که آموزش مهارت های زندگی بر رضایت زناشویی موثر است.
– شاه سیاه و همکاران (۱۳۸۹) در تحقیقی به بررسی تاثیر آموزش جنسی بر بهبود رضایت زناشویی زوجین شهر اصفهان که به فرهنگ سرا خانواده مراجعه کرده بودند پرداختند. نمونه ای با حجم ۳۰ نفر از مراجعه کننده گان به فرهنگ سرا با روش تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و و کنترل قرار گرفتد. گروه آزمایش در طی ۶ جلسه یک ساعته مورد آموزش قرار گرفتند. نتایج نشان داد رابطه جنسی زن و شوهر مهمترین عامل تعیین کننده زندگی زناشویی است. و اینکه تاثیر آموزش جنسی بر خرده مقیاس های رضایت از شخصیت همسر، رابطه جنسی و حل تعارض ها به وضوح دیده شد و تفاوت معناداری بین گروه آزمایش و گروه کنترل بود.
– زرگر و همکاران ،(۱۳۸۷) به بررسی رابطه ویژگی های شخصیتی (هیجان خواهی، ابراز وجود، سرسختس روانشناختی )، نگرش مذهبی و رضایت زناشویی با آمادگی اعتیاد به مواد مخدر در کارکنان یک شرکت صنعتی در اهواز پرداهتند. در این پژوهش تعداد ۴۸۹ نفر از کارکنان به صورت تصادفی انتخاب شدند و سپس در طول دو ماه در کلاس های آموزشی شرکت نمودند. یافته ها نشان داد کارکنانی که نارضایتی بیشتری از همسر خود دارند آمادگی بیشتری به اعتیاد دارند.
– نیکویی و سیف (۱۳۸۶) در تحقیقی به بررسی رابطه دینداری با رضایت زناشویی زنان شهر تهران پرداختند. جامعه آماری شامل تمام زوج های شهر تهران می باشد، نمونه مورد پژوهش ۲۰۰آزمودنی، (۱۰۰ زوج) است که به شیوه تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. نتایج نشان داد. همبستگی معناداری بین جهت گیری دینی درونی و عمل به باورهای دینی و رضایت زناشویی وجود دارد. و متغیرهای تحصیلات بر جهت گیری مذهبی و عمل به باورهای دینی تاثیر معناداری وجود دارد. و لی همبستگی معناداری بین جهت گیری دینی برونی و رضایت زناشویی وجود ندارد.
– غفاری و احدی (۱۳۸۶) در تحقیقی به بررسی تاثیر آموزش خودآگاهی هیجانی و کنترل تکانه در کاهش کناره گیری اجتماعی و کاربری اجباری اینترنت دانش آموزان منطقه ۳ تهران پرداختند.
جامعه ی آماری پژوهش، دانش آموزان پسر دوره ی متوسطه ی منطقه ی ۳ شهر تهران بود، که ۳۰ نفر از دانش آموزان ” مرکز توسعه صادرات ایران ” بر اساس تشخیص اعتیاد به اینترنت به عنوان نمونه انتخاب شدند. نتایج نشان داد که خودآگاهی هیجانی و کنترل تکانه و به تبع آنها هوش هیجانی کلی پس از آموزش در گروه آزمایش، به طور معناداری افزایش پیدا کرده است، میزان کاربری اجباری اینترنت و کناره گیری اجتماعی در کاربرانی که مورد آموزش قرار گرفته بودند به طور معناد اری کاهش پیدا کرده و میزان این متغیرها در گروه کنترل از نظر آماری تفاوت معناداری نداشته است.
منصوری و مهرابی زاده هنرمند (۱۳۸۸) در تحقیقی به بررسی رابطه بین اختلال در سلامت روانی و خشنودی شغلی با رضایت زناشویی در زنان شاغل در صنعت نفت گچساران پرداختند. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان زن بود که شامل ۴۲۰ نفر بودند و ۱۵۰ نفر به صورت صادفی طبقه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند نتایج نشان داد بین اختلال در سلامت روانی و رضایت زناشویی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد و بین خشنودی شغلی و رضایت زناشویی زنان رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. و نتایج رگرسیون نشان دهنده آن است که بین اختلال در سلامت روانی و خشنودی شغلی با رضایت زناشویی کارکنان زن رابطه چندگانه معناداری وجود دارد.
نتیجه تصویری درباره سلامت روانی
۲-۶۵ تحقیقات خارجی :
هلفورد[۱۴۳] (۲۰۰۲) در مطالعه ای به تأثیر آموزش بر روابط بین فرد ی زوجین با حجم ۱۲۰ نفر به عنوان نمونه پرداخت. نتایج نشان داد ه شد که روابط بین فرد ی زوجین به سمت بهتر شدن پیش می رفت و در طول چهار سال زوجین در معرض خطر در گروه آزمایشی به خود نظم دهی و افزایش ارتباط بین فردی می رسیدند و این آموزش بر زنان در معرض خطر مفیدتر بود.
هامفر[۱۴۴] (۲۰۰۸) به بررسی اثر بخشی آموزش مهارتهای ارتباطی و مهارتهای زندگی در حل تعارضات زناشویی زوجین و افزایش رضایتمندی زناشویی پرداخت. نتایج نشان داد با فراهم نمودن فرصتهای آموزش جدید به زوجین می توان شیوه های مخرب و ناکاآمد مقابله با تعارض را به شیوه های کارآمد تر تغییر داد.
بکتس[۱۴۵]. (۲۰۰۷) در مطالعه ای در خصوص تاثیر برنامه آموزش ارتباط زوجین بر سازگاری زناشویی زنان، نتیجه گرفت که آموزش تاثیر مثبتی بر سازگاری زناشویی به دلیل بهبود مهارتهای ارتباطی دارد و ممکن است مربوط به تغییر در رفتار دارمدت زوجین باشد. و اینکه آموزش مهارتهای زندگی در زوجین غلاوه بر تاثیر آن بر بهبود و کیفیت روابط، نقش عمده ای در ارتقاء سلامت روان و سلامت عمومی، کاهش استرس خانوادگی، افزایش پذیرش اجتماعی ایشان و حتی جلوگیری از خودکشی ایفا می نماید.
– ویت کین[۱۴۶] (۱۹۸۳) در تحقیقی، برنامه ارتباطی زوج ها را با کارگاه های مهارتی در زمینه تاثیر بر ارتباط اثر بخش، حل مساله و رضایتمندی در روابط زناشویی، مورد مقایسه قرار داد.در این تحقیق از گروه کنترل نیز استفاده شده بود. نتایج تحقیق نشان داد زوج هایی که تحت برنامه آموزشی کارگاه مهارت های مورد نظر برای زوج هایی که تحت آموزش کارگاه مهارت های مورد نظر برای زوج ها آموزش دیده بودند، در پیام های غیرکلامی مثبت افزایش معنی داری نشان می دادند .
– جانسون[۱۴۷] و همکاران (۲۰۰۵)، تاثیر آموزش مهارت های حل تعارض و کنترل واکنش های هیجانی را بر روی تعارضات زناشویی مورد بررسی قرار دادند. نتایج این پژوهش که بر روی نمونه ای به حجم ۱۷۲ زوج در نیوزلند انجام شد، نشان داد که مهارت های حل مشکل، بکارگیری عاطفه و احساس، کنترل هیجانات منفی و تاثیر متقابل آنها بر روی یکدیگر، نقش مهمی در کاهش تعارضات و ابعاد آن و افزایش رضایتمندی زناشویی دارد .
– هامیش[۱۴۸]، (۲۰۰۷) به بررسی رابطه مصرف داروهای محرک و رضایت زناشویی در کارکنان شرکتهای صنعتی پرداختند. در این تحقیق حجم نمونه شامل ۲۷۰ نفر از کارکنان یک شرکت صنعتی بود. نتایج نشان داد همسرانی که رفتار و دیدگاه متفاوتی در مورد سوء مصرف دارند از رضایت زناشویی پایین تری برخوردارند.
– انجین و کم[۱۴۹] (۲۰۰۹) به بررسی اثر بخشی برنامه آموزش خود آگاهی بر خودکارآمدی و استقلال اجتماعی ویژگی های پرستاران در کلینیک روانپزشکی پرداختند..نمونه متشکل از ۲۲ نفر از پرستاران که در یک کلینیک روانپزشکی مشغول به کار بودند. فرم مشخصات توصیفی، مقیاس خودکارآمدی (SES)، و مقیاس استقلال (SAS): به سه شکل برای تحقیقات جمع آوری داده ها مورد استفاده قرار گرفت.اختلاف از نظر آماری معنی دار در پرستاران بخشهای روانپزشکی مشخص شد میانگین نمرات SES و SAS قبل و بعد از دریافت آموزش و پرورش برای افزایش خود آگاهی معنادار است. بر اساس این یافته ها، توصیه می شود که برنامه آموزش و پرورش برای افزایش خودآگاهی اجرا شود، زیرا تاثیر این آموزشها باعث افزایش ویژگی های شخصی و خودکارآمدی استقلال اجتماعی در این پرستاران شد.
– سانچز و ناپو[۱۵۰] (۲۰۰۸). در تحقیقی به بررسی تاثیر مذهب درمانی بر کاهش و بهبود بیماران معتاد در دانش آموزان دبیرستان پرداخت نتایج نشام داد گروه آزمایش که تحت تاثیر آموزش مذهی درمانی قرار گرفته بودند. نسبت به گروه کنترل بهتر و پایدارتر اقدام به ترک کردند و آموزش موثر واقع شده بود.
– اولیا[۱۵۱] و همکاران (۲۰۰۶) در تحقیقی به آموزش غنی سازی مهارتهای زندگی بر رضایت زناشویی پرداختند. نمونه ای با حجم ۴۰ نفر را به صورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و کنترل جای دادند. نتایج نشان داد که آموزش غنی ساز ی زندگی زناشویی باعث بهبود روابط جنسی، حل تعارضات، ارتباطات، توافقات مذهبی و فعالیت های اجتماعی و تفر یحات و به طور کلی رضایت زناشویی می شود.
– فالوفیلد[۱۵۲] (۲۰۰۴)، ‌در پژوهشی خود روی ۲۵ زن و ۳۰ مرد که دارای مشکلات در زندگی زناشویی خود بودند، به آموزش مهارتهای برقراری روابط بین فردی مؤثر و حل مساله و تصمیم گیری به مدت سه ماه پرداختند. نتیجه پژوهش از افزایش رضایت زناشویی آنان حکایت می کرد. ( به نقل از برغندان، ۱۳۸۸) .
مک لیوی، دالی و مورای[۱۵۳] (۱۹۹۴)، به نقل از دتیلیو و فریمن، (۲۰۰۰). مطالعه ای را راجع به اثر بخشی حل مساله در کاهش افکار مربوط به خودکشی بر روی ۳۹ بیمار مسموم که به قصد خودکشی خود را مسموم کرده بودند، انجام دادند. یافته های این پژوهش نشان داد که آموزش مهارت حل مساله بین فردی، در کاهش سطوح درماندگی، افزایش خود ادراکی، بهبود مهارتهای حل مساله اجتماعی مؤثر است و همچنین توانایی درک بیماران را برای مقابله با مشکلات مستمر زندگی بهبود می بخشد.
– الیوت و همکاران[۱۵۴] (۱۹۹۹) در تحقیقی، به مطالعه تاثیر آموزشی حل مساله در عملکرد دانشجویان کالج پرداختند. نتایج این تحقیق نشان داد که بین توانایی حل مساله در دانشجویان با عملکرد آنها در کالج رابطه وجود دارد. این پژوهش نشان داد که بین حل مساله و خلاقیت و همچنین سازگاری دانشجویان رابطه وجود دارد. همچنین در ادامه این تحقیق مشخص شد که حل مساله کارآمد نیازمند توانایی برای نقشه کشیدن، سازماندهی کردن، شناسایی راهبردهای مناسب و سرانجام عملکرد مؤثر است .
– بولتر و وامپلر[۱۵۵] (۱۹۹۹، به نقل از برغندان، ۱۳۸۸). در یک پژوهش فرا تحلیلی، ۱۶ پژوهش مربوط به زوجدرمانگری را که از برنامه التقاطی آموزشی مهارت های ارتباطی استفاده کرده بودند، بررسی کردند، نتایج نشان داد که آموزش مهارت های ارتباطی به پیشرفت های چشمگیری در ارتباط زوج ها با یکدیگر و نیز به تغییرات متوسط در درک زوج ها از یکدیگر منتهی شد .
– سییرز، کوهن، فریزکو و بلاچ[۱۵۶] (۲۰۰۲) در پژوهشی برای تشریح رابطه بین تعارض زناشویی و افسردگی، شناخت های آنها را مورد بررسی قرار دادند، برای این منظور، مهارت های حل مساله ۶۳ زوج دارای اختلاف زناشویی را مورد بررسی قرار دادند. ابتدا پرسشنامه خودسنجی را اجرا کردند. این پرسشنامه خلق و خوی (عواطف) زوجین را نشان می داد. بعد مهارت های حل مساله را آموزش دادند، پس از اتمام اجرای آموزش مهارت حل مساله مجدداً پرسشنامه خودسنجی عواطف را اجرا کردند. اختلاف پیش آزمون و پس آزمون در دو گروه کنترل و آزمایش نشان داد که اجرای مهارت حل مساله تاثیر چشم گیری در تعارضات زناشویی داشت .
– وینسنت و وایسز و گری[۱۵۷] ( ۲۰۰۶ ) ، در پژوهش خود به یک تحلیل رفتاری در زمینه فرایند حل تعارض زوجین آشفته و غیرآشفته پرداختند، نتایج نشان داد که زوجین آشفته در مقایسه با زوجین غیرآشفته پرداختند، نتایج نشان داد که زوجین آشفته در مقایسه با زوجین غیرآشفته به میزان بیشتری از رفتارهای حل تعارض منفی به میزان کمتری از رفتارهای حل تعارض مثبت استفاده می کنند.
– هانسون و لند بلند[۱۵۸]، (۲۰۰۰) در پژوهشی نشان دادند که آموزش مهارت های ارتباطی و حل تعارض به زوجینی که در تعاملات زناشویی مشکل داشتند،باعث بهبود روابطزوجین وکاهش تعارضات و افزایش سلامت روان درآنان میشود.
– جانسون[۱۵۹] و همکاران (۲۰۰۵)، تاثیر آموزش مهارت های حل تعارض و کنترل واکنش های هیجانی را بر روی تعارضات زناشویی مورد بررسی قرار دادند. نتایج این پژوهش که بر روی نمونه ای به حجم ۱۷۲ زوج در نیوزلند انجام شد، نشان داد که مهارت های حل مشکل، بکارگیری عاطفه و احساس، کنترل هیجانات منفی و تاثیر متقابل آنها بر روی یکدیگر، نقش مهمی در کاهش تعارضات و ابعاد آن و افزایش رضایتمندی زناشویی دارد .
– بیچ[۱۶۰] و همکاران (۱۹۹۲ ) زوج درمانی رفتاری را با تاکید بر آموزش مهارتهای ارتباطی و حل مساله بر روی ۴۵ بیمار افسرده اجرا کردند. آنها این مداخله را روشی مؤثر در کاهش اختلافات و تعارضات زناشویی به علاوه تقویت عملکرد زناشویی و تخفیف علائم افسردگی معرفی کردند .
– دالدت، گیفن و پاتن[۱۶۱] ( ۲۰۰۵ ) در پژوهشی بر ۳۲ پرستار زن متاهل در فیلادلفیا که به مدت سه ماه به آنها آموزش مهارت کنترل خشم و مهارت مدیریت استرس ( که این دو از انواع مهارت های زندگی می باشند ) را داده بودند، دریافتند که رضایت زناشویی آنان به حد چشمگیری افزایش یافته است. ( به نقل از بهاری، ۱۳۸۰ ).
– راز اوی و دلکوکس (۲۰۰۶)، در پژوهش خود بر روی ۹۲ زوج انگلیسی که به مدت چهار ماه، مهارت های زندگی را به آنها آموزش داده بودند، دریافتند که پس از این آموزش ها، زوجین صمیمیت بیشتر و رفتار جنسی مطلوب تری را گزارش کردند و نتیجه حاکی از اثر بخشی آموزش ها بوده است. (به نقل از میر خشتی، ۱۳۷۵).
– گیلچرست[۱۶۲]، (۲۰۰۵)، در تحقیقات خود بر ۱۳ زوج دیافتند که آموزش مهارت های زندگی به رشد خود کفایی که شامل توانایی حل مساله، برقراری ارتباط دوستانه، کنترل هیجانات و احساسات فردی آنها کمک می نماید.
– چیناوی[۱۶۳] (۲۰۱۳) مطالعه ای با هدف بررسی اثرات حل مساله به منظور ارتقاء مهارت های مقابله موثر و سازگاری روانی در میان دانشجویان با حجم نمونه ۸۰ نفر پرداخت نتایج نشان داد که پاسخ های مقابله با روش و راه اندازی روانی پس از برنامه ای برای گروه های آموزشی افزایش یافته بود. نتایج داد که آموزش مهارت حل مساله باعث ارتقاء مهارتهای حل مساله و سازگاری روانی در دانشجویان شد.
– اریک[۱۶۴] و همکاران ۲۰۰۸) در تحقیقی به اثر بخشی آموزش مهارتهای اجتماعی، شناختی – رفتاری بر بهبود عملکرد افراد مسن مبتلا به اسکیزوفرنی پرداختند. جامعه اماری شامل ۷۰ نفر اسکیزوفرن بودند و به صورت تصادفی ساده در دو گروه ۳۵ نفره به عنوان نمونه انتخاب شدند. و گروه آزمایش در طی ۱۲ ماه مورد آموزش قرار گرفتند. نتایج نشان داد گروهی که از مراقبتهای دارویی برخوردار بودند و مورد آموزش قرار گرفتند عملکرد اجتماعی شان بهتر شده بود یعنی آموزش این مهارتها برای گروه آزمایش موثر و عملکردشان نسبت به گروه کنترل بهتر شده بود.
۲-۶۶ خلاصه و جمع بندی
آموزش مهارتهای زندگی در برنامه های گوناگون مورد تحقیق که توسط پژوهشگران متعددی انجام گرفته است مفید و موثر بوده. مانند: برنامه های پیشگیری از سوء مصرف مواد، ارتقای هوش، پیش گیری از بی بندوباری جنسی، افزایش رضایت زناشویی، پیشگیری از ایدز و ارتقای اعتماد به نفس .مجموعه ای از سبکهای ارتباطی مثبت مانند بیان همدلانه و مناسب، حل مشکلات خانوادگی، فهم و درک همسر خود و حل مشکلات زندگی نظیر ترک مواد مخدر که این ها با رضایت زناشویی در بین همسران می تواند همبسته باشد. لذا با توجه به نتایج مطالعات انجام گرفته در رابطه با این موضوع
می توان انتظار داشت که مطالعه حاضر دیدگاه جدیدی از این مهارتها را از بعد روانشناسی ارائه دهد و راهکارهای مناسبی را برای بهتر شدن رضایت زناشویی بیماران معتاد پیشنهاد کند .
فصل سوم
روش تحقیق
۳-۱ مقدمه
روش تحقیق در حوزه تعلیم وتربیت از اهمیت ویژه ای برخوردار است. انتخاب روش تحقیق بستگی به هدف ها، ماهیت موضوع پژوهش و امکانات اجرایی آن دارد. بنابراین هنگامی می توان در مورد روش بررسی در انجام یک تحقیق تصمیم گرفت که ماهیت موضوع پژوهش، هدفها و نیز وسعت دامنه آن مشخص باشد. (سیف نراقی و نادری، ۱۳۸۵) .
با توجه به توضیحات ارائه شده در این فصل به روش انجام پژوهش، جامعه آماری، نمونه آماری ،‌روش نمونه گیری، نحوه جمع آوری اطلاعات، ابزار گردآوری اطلاعات و داده ها و در نهایت شیوه تجزیه تحلیل داده ها پرداخته شده است .
۳-۲ روش انجام پژوهش :
روش پژوهش انتخاب شده در این تحقیق از نوع نیمه آزمایشی است.
این دسته از طرح ها توانایی کنترل برخی از ملاکهای اعتبار درونی را دارند. گرچه کارایی آنها به اندازه کارایی طرح های آزمایشی نیست، ولی میزان توانایی آنها در کنترل متغییرها بیش از طرح های شبه آزمایشی است. در علوم انسانی به شیوه ای است که به پژوهشگر امکان رعایت شرایط تصادفی را در انتخاب نونه و دستکاری متغییرها نمی دهد. به همین دلیل استفاده از طرح های نیمه آزمایشی در علوم انسانی ضروری است. در این پژوهش از طرح نیمه آزمایشی پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل استفاده شده است. (دلاور، ۱۳۸۸).
۳-۳ طرح پژوهشی
جدول(۳-۱): طرح پژوهش

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

T2 X T1 E گروه آزمایش
T2 T1 C گروه کنترل

متغییر مستقل (X): آموزش مهارت خودآگاهی و حل مساله
پیش آزمون (T1): آزمون رضایت زناشویی اینریچ

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 02:05:00 ق.ظ ]