۲-۶-۶ محیط کالبدی
دسترسی به آب آشامیدنی سالم ، بهسازی محیط ، دفع صحیح فاضلاب، جمع آوری صحیح زباله ،عدم آلودگی صوتی وهوای سالم از شاخصه های محبط کالبدی اندکه در مناطق شهری دارای اهمیت بسزایی هستند.انجام امور مربوط به این موارداز اواخر سده ۱۹ واوایل سده ۲۰م در شهرهای کشورهای توسعه یافته ،منجربه کاهش بیماری های عفونی ومرگ ومیر ناشی از آنها شده است.( دانشنامه جامع مدیریت شهری وروستایی،۱۳۸۸ ج اول ص۱۵۷)
بنابراین کالبد شهر ترکیب مجموعه ای از عواملی هستند که در کل، سیمای شهر را می سازد و عواملی چون دره، لبه ، گره، نشانه ، رنگ ، بافت، مقیاس و تناسب از مهمترین آنها به شمار می رود ( مزینی، ۱۳۷۰ ، ص ۲۲۷ ) و یا به عبارتی طرح فضایی شهر است که بیانگر وسعت، محیط و حدود جغرافیایی شهر و چگونگی استفاده از زمین شهری و فعالیت هایی است که توسط انسان بر روی این فضا پیاده می شود.( حبیبی،۱۳۷۵، ص ۱ )
۲-۶-۷ مطالعه کالبد شهر به عنوان یک سیستم
محیط فیزیکی شهر، که به عنوان مکان زیست ، تجلی گاه نمایشگر چهره اقتصادی واجتماعی جوامع است به گونه ای سیستمی عمل می کند که با تمامی نقص های خود ، زنده بوده وکار می کند به طوری که این سیستم به تبعیت از عواملی چون افزایش جمعیت ، مهاجرت وصنعتی شدن جوامع تحت تأثیر قرار گرفته واین سیستم دچار دگرگونی می شود.(عزیزی،۱۳۷۲،ص ۷۵) به این ترتیب سیستم کالبدی شهر به عنوان عنصری از سیستم شهری دارای زیرسیستم هایی چون فضا (کاربری های مختلف زمینی) وارتباطات (انواع شبکه های مختلف ارتباطی )است که برای تحقق هدف یا اهداف خاصی درحرکتند. (شهیدی ،۱۳۶۸،ص۱۲۵) سیستم کالبدی که مجموعه ای ازفضاها ، کاربری های مختلف زمینی عناصر وشبکه های ارتباطی بین آن هاست (ارتباطات) تحت تأثیر سیستم های جغرافیا یی ، اقلیمی ، اکولوژیکی ،اقتصادی و…که به عنوان محیط سیستم عمل می کند در مسیر فراهم کردن شرایط زندگی مطلوب برای ساکنین آن (هدف) همواره درحالت پویایی به سر می برد. عناصر سیستم کالبدی شهری تحت تأثیر سیستم های محیط ازطرفی وتحویل سیستم های تشکیل دهنده آن یا تحقق عملکرد( انواع کاربری های زمینی،تراکم کاربری های مختلف ، مکان یابی وترکیب مکانی یا هم جواری کاربری ها ،کارآیی یا فرسودگی فضا ها وبالاخره کاهش عملکرد فضا ها )ازنظر میزان ، نوع ونحوه ارتباطاتشان بایکدیگر، از طرف دیگر دچاردگرگونی گشته وبا درنظر گرفتن توان برقراری ارتباط یا ظرفیت ممکن شبکه های ارتباطی (فیزیکی –اطلاعاتی)که عمدتا محصول تکنولوژی ارتباطات است درمسیر تحقق هدف دچار اختلال می شوند . بالعکس گاهی به جهت تکنولوژی ارتباطات ، توان های ارتباطی انواع شبکه های موجود به نحوی دچار دگرگونی می شود که به علت ایجاد استعداد های جدید درفضا یا کاربری ها ازنظر نوع، تراکم ، مکان یابی، ترکیب ، کارایی، فرسودگی ونهایتا عملکرد تعادل بین فضاها وشبکه های ارتباطی ، کل سیستم دچاراختلال می گردداین حرکت ازنظم به بی نظمی یا سازمان یافتگی بی سازمانی (آنتروپی) درسیستم موجب می شود. سیستم ازتعادل خود که برای تحقق سطح کیفی وکمی خاص اززندگی درنظر گرفته شده ، خارج گشته که ازاین رهگذر بازده عناصر یا کاربری ها ویا فضاهای شهری به جای گرایش به سوی تعادل اقتصادی (حداقل مصرف انرژی برای حداکثر بازده) عملا ازآن دور گردد. این وضع درسیستم های شهری امروز ما به صورت تصادفات وتخلفات روزافزون دربرابر بازده ونتایج کم ارزش ، ناراحتی وگرانی سفرها برای هدف های کم بها ، تأخیر های طولانی برای به دست آوردن نتایج ناچیز، تخریب محیط زیست دربرابر بهره گیری اندک ازآن ودرمورد فضاهای ارتباطی ازیک سووبه صورت پیدایش مناطق مسکونی آرام دورافتاده یا شلوغ نزدیک ، طراحی مراکز اداری متناسب دوریا فشرده وغیر استاندارد نزدیک به مراکز شهری، پارک های بزرگ وزیبای دوریا شلوغ وآلوده ونامتناسب نزدیک وغیره درمورد فضاهای فعالیتی ، ازسوی دیگر به روشنی دیده می شوند . (همان،ص۱۲۵-۱۲۶) براین بری تئوری سیستم ها رادرمطالعات شهری به کار می گیرد مفهوم سیستم شهری مبنی بروجود مجموعه ای ازمراکزشهری وناحیه ای است. دراین نگرش هرشهر وشهرک دارای منطقه نفوذی است که باهم کل زمین های شهری حوزه نفوذرادربر می گیرد.کارکردهای اقتصادی میان این نواحی براساس ملاک های اقتصادی ، اجتماعی وسیاسی توزیع شده است. پاره ای ازاین کارکردها درهمه جاوجود دارد وحتی درپایین ترین نظام سلسله مراتب مکان مرکزی نیز یافت می شود پاره ای دیگر تنها به مکان های ویژه اختصاص یافته، چه بسا که فقط دربزرگترین شهر ناحیه آن هم باهدف خاص به وجودآمده باشد. (شکوئی،۱۳۶۴،ص۱۴۸)
۲-۶- ۸ توسعه کالبدی
عبارت است از تحول سیما ، ریخت وپیکر فضایی شهر همراه با گسترش فیزیکی شهردرنتیجه رشد جمعیت وتوسعه ساخت وسازهای انسانی، اقتصادی ، سیاسی یاکاربری اراضی شبکه حمل ونقل وارتباطات وفعالیت های صنعتی واقتصادی ونیز تأسیسات وتجهیزات زیربنایی شهرازقبیل خطوط آب ،گاز،وفاضلاب و…است. (رهنمایی،۱۳۷۰ص۱) ویا به عبارت دیگر توسعه کالبدی روند متحول جهت پاسخ گویی به نیازها وخواسته های شهروندان و دربرگیرنده فضای کالبدی جهت کارکردها وفعالیت های نوین که درحالت مطلوب وارگانیک پابه پای تحولات اجتماعی حرکت می کند وارتباط متقابل فضای کالبدی وتحولات اجتماعی،اقتصادی همواره به گونه ای است که هرگونه کاستی ونقصی که درپدیده به وجودمی آید عوارض آن دردیگری منعکس می شود.(سلطان زاده،۱۳۶۷،ص۲۲)توسعه کالبدی به دوصورت زیر مطرح می باشد:
-
- توسعه ازپیش تدوین شده : که برروی مقدارمشخصی اززمین های بایر براساس برنامه ریزی وطراحی قبلی چه به صورت برنامه ریزی دولتی وچه به صورت ارشادی وباکمک سرمایه گذاری بخش خصوصی طرح خانه سازی ، احداث معابر، ایجادواحدهای خدماتی ورفاهی و…متحقق می شود.
۲٫توسعه خودبخود وکنترل نشده : دراین نوع توسعه به علت افزایش جمعیت به خصوص افزایش شدید جمعیت شهری به دلیل تأثیر عوامل اقتصادی واجتماعی که مانع رشد شهری درداخل زمین های موجود شهر ئیز رشد عمودی می شوند ، زمین های حاشیه شهر ، موردساختمان سازی مسکونی قرار می گیرند و به ندرت این توسعه ازناحیه اقشار دارا وبرروی زمین های گران قیمت ، صورت می پذیرد. (زنگی آبادی،۱۳۷۱،ص۴۱)
۲-۶-۹ عوامل موثر درتوسعه کالبدی شهرها
شهرها نیزمانند موجودات زنده ازلحاظ کالبد بزرگتر وازلحاظ ساخت پیچیده ترمی گردند وبه دنبال این رشد فیزیکی ، توسعه اقتصادی ، اجتماعی وفرهنگی آن ها نیز به تدریج دگرگون می شود.همواره فضای کالبدی شهرها تحت تأثیر مکانیزم ها وعواملی قرار دارد که درطی زمان باپیشرفت ها وتحولات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی وزیست محیطی و…متحول می گردند ودرضمن این تأثیرات ، تغییرات جدیدی نیز برچهره ومنظر کالبدی ، فیزیکی یا مورفولوژی آن ها تحمیل می گردد. این تغییرات زمینه ای رانیز جهت تحولات عمده درمحتوای وساختارهای اجتماعی- اقتصادی شهرها فراهم می کنند که به دنبال این تغییرات وتحولات است که محتوی کلی شهرها بتدریج دگرگون می شود .(محمدی،۱۳۷۵ص۲۷۵)
کاربری اراضی شهری وبه تبع آن فضاهای شهری یکی ازمباحث مهم درتوسعه کالبدی شهر محسوب می شود به خاطر اینکه کاربری اراضی شهری نحوه استفاده اززمین وکارکردی است که به آن تعلق می گیرد که این کارکرد ممکن است درمقیاس منطقه یا درمقیاس سکونتگاه های انسانی وشهر باشد.(مهدیزاده،۱۳۷۹،ص۷۱(
۲-۷ نتیجه گیری
درمورد فصلی که گذشت به این نتایج رسیدیم که شهر ازجهات مختلف تعریف می شود وهرکس به گونه ای به تعریف آن پرداخته است یکی آب ویکی جمعیت …راملاک تعریف قرارداده است.درمورد نفت گفتیم که ماده ای است سیاه وبدبوکه ازبقایای جانوران قدیمی به وجود آمده است وارزش آن نسبت به سایر سوخت ها درحمل ونقل آسان وآلودگی کمتر نسبت به بقیه سوخت ها اشاره کرد ودرمورد کالبدیک شهربه ساخت سطوح وخانه ها پرداخته است واجتماع همان جمعت ساکن دریک منطقه می باشد واقتصاد به دارایی های یک منطقه اشاره دارد.که همه موارد بالا به گونه ای به فصلی که گذشت اشاره دارد.
فصل سوم
خصوصیات طبیعی و تاریخی شهر دوگنبدان
۳-۱ مقدمه
شهر پدیده تاریخی و در عین حال جغرافیایی است ، یعنی شهر ساخته و پرداخته دوران گذشته و حال میباشد. بنابراین در شناخت شهر و تحقیق در ساختمان و رشد آن کلیه عوامل سازنده شهر، از محیط طبیعی گرفته تا تأثیر مستقیم سیستمهای اقتصادی و اجتماعی و حتی عوامل سیاسی و نقش شخصیتهای تاریخی را که به گونه ای با شهر پیوندی برقرارکرده اند، باید در نظر گرفت(فرید،۱۳۸۲، ص۷۲). به هرحال از آنجاییکه مطالعه وضعیت هر شهری بدون توجه بهگذشته تاریخی آن مقدور نیست و برای بررسی جغرافیای شهری هر منطقهای باید تاریخ گذشته آن مورد مطالعه قرارگیرددراین فصل علاوه برمطالب بالا به ریزش های جوی ،میزان موالید،موقعیت شهر،میزان موالید،گسل ها،معادن،دشت ها ،منابع آب،پوشش گیاهی،ساختمان سنی وجنسی جمعیت، پرداخته شده وسعی شده که تمام خصوصیات وویژگی های این شهر مورد مطالعه قرار بگیرد وشهر به صورت همه جانبه مورد مطالعه قرار گیرد وعلاوه بر شهر ویژگی های شهرستان هم مورد مطالعه قرار بگیرد
۳-۲ موقعیت و وسعت شهرستان گچساران
شهرستان گچساران در جنوب استان کهگیلویه و بویراحمد واقع شده استان کهگیلویه و بویراحمد در جنوب غربی ایران با مساحتی معادل ۱۴۲۶۱ کیلومتر مربع سرزمینی کوهستانی می باشد . این استان از شمال به استان چهار محال بختیاری ،از شرق به استان اصفهان و فارس ، از جنوب به استان فارس و بوشهر و از غرب به استان خوزستان محدود می شود.(فرجی جغرافیای کامل ایران ،۱۳۶۴ص۹۶) شهرستان گچساران نیز از شمال به شهرستان کهگیلویه از جنوب به استان بوشهر از مشرق به استان فارس و از مغرب به استان های بوشهر و خوزستان محدود می شود. از نظر جغرافیایی بین ۲۲،۵۰ تا ۱۱، ۵۰ طول شرقی و ۴۹ ،۲۹ تا ۴۲،۳۰ عرض شمالی قرار گرفته است . مساحت این شهرستان براساس تقسیمات کشوری سال ۱۳۶۵ برابر ۴۶۸۳ کیلومتر مربع (۸/۲۸% از کل مساحت استان ) است . (مرکز انفورماتیک،۱۳۷۲ص ۳۲) شهرستان گچساران نسبت به سایر مناطق استان کهگیلویه و بویراحمد ناهمواری کمتری دارد اما کوه های زاگرس با رشته های موازی سراسر شمال و شرق آن را در بر گرفته اند که به طرف جنوب از ارتفاع این کوهها کاسته می شود و در نهایت به تپه ماهور تبدیل می شود. بلندترین ارتفاعات این شهرستان شامل کوه های خامی به ارتفاع ۳۱۷۴ و کوه دیل در شمال شهر دوگنبدان به ارتفاع ۲۱۲۴ متر سایر کوههای این شهرستان شامل کوه لار ،کوه گوهر و کوه شاه بهرام واقع در شمال و شمال شرق شهر دوگنبدان ،کوه کل آب انجیر واقع در مشرق شهرستان گچساران و کوه سرخ در مغرب شهر دوگنبدان است. این شهرستان دارای دو بخش مرکزی و باشت و بابویی می باشد که ۲ شهر ۶ دهستان و ۲۴۴ آبادی دارای سکنه در محدوده این شهرستان قرار دارد .(مرکز آمار ایران،۱۳۸۵ ص ۱۵) شهرهای دوگنبدان و باشت دو شهر شهرستان گچساران می باشند که دوگنبدان در بخش مرکزی و باشت در بخش باشت و بابویی قرار گرفته است .
۳-۳ دشت های گچساران
مهمترین دشتهای این شهرستان شامل دشت لیشتر ، دشت باشت ، دشت دوگنبدان ،دشت امامزاده جعفرودشت چهاربیشه می باشد ، که بین رشته های زاگرس در امتداد شمال غربی _ جنوب شرقی و گاهی بصورت غربی _ شرقی امتداد یافته اند . مهمترین دشت شهرستان که در آن زارعت آبی رواج دارد ، دشت باشت می باشد که بدلیل قرارگیری در بین ارتفاعات از منابع آبی خوبی برخوردار است . بطور کلی آبرفت دشتهای شهرستان گچساران از تجزیه و تخریب طبقات آهکی ارتفاعات شمالی شهرستان تشکیل شده است ، که به طرف جنوب این آبرفتها دانه ریزتر شده و با رسوبات گچی و مارنی مخلوط و در نهایت درجنوب شهرستان گچساران به تپه ماهورهای گچی تبدیل می شوند . بارندگی دشت دوگنبدان بطور متوسط ۳۷۱ میلی متر در سال است ، که این رقم در شهر دوگنبدان به دلیل جهت امتداد کوهها ۶/۴۵۷ میلی متر است ، میانگین درجه حرارت سالانه در دشت دوگنبدان و شهر دوگنبدان ۴/۲۲ درجه سانتیگراد است . بنابراین بطور کلی می توان گفت که آب و هوای این منطقه گرم و نیمه خشک است . پوشش گیاهی شهرستان گچساران به تبع شرایط توپوگرافی متغیر است ، چنانچه در ارتفاعات شمالی جنگل های نیمه انبوده و به طرف دشت های جنوبی پوشش گیاهی در مراتع متوسط و سپس مراتع ضعیف در تپه ماهورهای جنوب شهرستان مشاهده می شود.
۳-۴ زمین شناسی
تکامل چینه ها در منطقه چین خورده زاگرس در دوران اول به چینه شناسی سایر قسمتهای ایران شباهت دارد که رسوبگذاری آن طی دوران با آرامش تکتونیکی انجام گرفته است . لایه گذاری طبقات در این دوران اغلب به صورت افقی بوده و عموماً به طور متناوب رسوبات دریایی کم عمق جایگزین تشکیلات آهکی انجام گرفته که مهمترین آنها متعلق به دوران کرتاسه میانی تا سئومانین بوده است در این دوران طبقات ضخیم و متراکمی بوده آمده که سازند ایلام _ سروک نام دارد.
بر روی تشکیلات آهکی یاد شده طبقات عظیمی از مارن ،آهکهای مارنی ،گچ و شیل قرار گرفته که سن آنها از کرتاسه فوقانی تا ائوسن بوده و ضخامت آن به بیش از ۱۷۰۰ متر می رسد که به سازنده پابده _ گورپی معروف است . دوران سوم با ادامه رسوبگذاری سازند پابده _ گورپی آغاز می شود رسوبگذاری در دریای الگوسن موجپ پیدایش مهمترین طبقات آهکی در زاگرس شده و تشکیلات آسماری را بوجود آورده است . این طبقات که مهم ترین سنگ مادر نفت در ایران به شمار می رود متشکل از آهکهای تراکمی است که امروزه اغلب تاقدیسهای زاگرس را می پوشاند ، پس از آن محیط های رسوبگذاری به صورت کم عمق و تبخیری و از زمان میوسن تشکیلاتی از تناوب لایه های نمک ، انیدریت ، گچ و مارن به جای مانده که سازند گچساران نامیده می شود. این طبقات که خود نشانه های بارزی از شرایط اقلیمی کاملاً خشک و بری در اوایل میوسن میباشد از دو جنبه دارای اهمیت است . یکی اینکه آنها به عنوان سرپوشی از خروج مایعات (نفت و گاز ) موجود در طبقات آسماری به سوی بالا جلوگیری کرده و آنها را این سنگ ها محافظت می کند و دیگر اینکه این طبقات در برابر فشارهای تکتونیکی دارای تحرک و انعطاف پذیری بوده و موجب پیدایش چین خوردگیهای نامتقارن در طبقات آهکی نسبتاً انعطاف پذیر آسماری می شوند.
همین امر کمک موثری به یافتن محل تجمع در چین خوردگیها می کند . بر روی تشکیلات تبخیری گچساران همزمان با حرکات کوهزایی در اواخر میوسن و اوایل پلیوسن رسوبات دانه درشتی نمایان می شودکه لیتولوژی و دانه بندی آنها بین مارن و کنگلومرای دانه درشت متغیر است ، این تشکیلات که به نامهای میشان و آغاجاری نامگذاری شده اند . دارای تغییرات زیادی در رخساره می باشند. ماسه سنگها و مارنهای آغاجاری در بیشتر نقاط در زیر کنگلومرای متراکم بختیاری قرار می گیرد.
در دوران چهارم فعالیتهای شدید فرسایش در حوضه پست آغاز می شود و در محل شکستکی های تکتونیکی و یا بر روی طبقات کم مقاومت مانند مارن ها فرسایش سطحی رخنه می کندو به مرور حوضچه هایی کاسه مانند تا اعماق ۱۵۰ متر بوجود می آید که همانند با حرکات کوهزایی این دوران از واریزها و سنگ های آواری ناشی از فرسایش ارتفاعات مجاور پر شده و به صورت دشتهای همواری نمایان می شود. به طور کلی در این ناحیه از جنوب غربی به شمال شرقی به وسعت و شدت چین خوردگی افزوده می شود . به اعتقاد دکتر خسرو تهرانی (رسوبات ضخیم زاگرس از اینفراکانبرین تانئوژن ) فقط در مراحل آخر کوهزایی آلپی ،یعنی زمان پلیو پلئیستوسن چین خورده است که می توان آن را به سه قسمت تقسیم کرد.
الف-رسوبات تا اواخر تریاس با خصوصیات پلت فرمی
ب-رسوبات اواخر تریاس تامیوسن از نوع رسوبات ژئوسنکلینالی
ج-رسوبات کنگلومرائی همزمان یا بعد از کوهزایی آلپی پایان مربوط به زمان پلیوپلئستوسن .(خسروانی تهرانی ،۱۳۶۴ص ۱۲۰)
با وجود هم شیبی بین رسوبات زاگرس وجود حرکات خشکی زائی باعث ایجاد تغییرات زیادی در ضخامت و تنوع محلی در جنس رسوبات شده است ، در جنوب زاگرس تا سواحل خلیج فارس وجود تپه ماهوریهایی که از رسوبات میوسن بالایی و پلیوسن تشکیل شده اند . نشانگر ذخایر بزرگ نفتی می باشد . شهر دوگنبدان جزء ناحیه زاگرس جنوبی می باشد که از رشته های موازی شمال غربی به جنوب شرقی تشکیل شده است . تشکیلات زمین شناسی اطراف دشت دوگنبدان مربوط به فرماسیون گچساران که شامل رسوبات تبخیری مارن ،گچ و نمک بخش چمپه که آهک مارنی است و نی فراسیون میشان می باشد و بالاخره در آنتی کلینال بزرگ شمال دشت ،تشکیلات آسماری جهرم دشت دوگنبدان را احاطه نموده است . تشکیلات زمین شناسی حاشیه دشت امامزاده جعفر را تشکیلات آسماری و قسمتهای جنوبی و نواحی غربی آنرا تشکیلات گچساران و روی آنرا کنگلومرای بخیتاری پوشانیده است .(مهندسین مشاور بعد تکنیک ،۱۳۸۵ص ۱۰)
بطور کلی آبرفت دشتهای یاد شده از تخریب و تجزیه طبقات آهکی شمال منطقه به وجود آمده است در شمال آبرفت دانه درشت ودارای قلوه سنگ و شن می باشد ولی هرچه بطرف جنوب پیش می رویم آبرفت ،دانه ریز شده و با رسوبات گچی و مارنی مخلوط می گردد. ضخامت آبرفت دشت امام زاده جعفر و دوگنبدان بطور دقیق معلوم نیست اما با توجه به چاه های عمیق حفر شده میتوان گفت حداکثر ضخامت آبرفت در شمال دشت امام زاده جعفر ۱۵۰ متر می باشد در صورتی که در جنوب آن حداکثر ضخامت آبرفت از ۷۰ متر تجاوز نخواهد نمود. آبرفت دشت دوگنبدان مخلوطی از واریزه های آهکی و مارنی است که در شرق دشت ضخامت آن به ۷۵ متر می رسد ، ولی در غرب و جنوب دشت ضخامت آن بسیار کم است . (همان ص۱۲)
۳-۵ لرزه خیزی
با بهره گرفتن از منابع گوناگون و داده های لرزه ای موجود حدود ۵۰ واقعه زمین لرزه در گستره مورد نظر بین سال های ۸۵۶ تا ۱۹۰۰ میلادی روی داده است و کم بودن تعداد زمین لرزه ها بدین سبب است که در سالهای پیش از ۱۹۰۰ میلادی دستگاه های لرزه نگاشت وجود نداشته و زمین لرزه های کمتر از ۵ درجه در مقیاس ریشتر که احتمال وقوع آنها بسیار زیاد می باشد ثبت و گزارش نشده است . در این رابطه تنها زمین لرزه هایی که خسارات جانی ومالی فراوان به بار آورده اند و از نظر بررسیهای آماری ، احتمال رویداد وقایع کم و دوره بازگشت طولانی داشته اند ثبت و گزارش شده اند . بنابراین در یک دوره ۱۰۳۰ ساله (۸۵۶ تا ۱۹۰۰ به طور میانگین هر ۲۰ سال یک زمین لرزه به بزرگی بین ۵/۴ تا ۱/۷ درجه در مقیاس ریشتر روی داده است .
براساس بررسیهای انجام شده ژرفای پی سنگ شهرستان به طور میانگین در عمق ۱۲ کیلومتری زیر سطح آزاد دریاها قرار دارد و این ژرفا به سمت شمال شرقی کاهش و به سوی جنوب غربی افزایش می یابد . حرکات شدید تکتونیکی صفحه ای و فازهای کوه زایی موجب گسلیده شدن پی سنگ دگرگون شده پرکامبرین و نهشته های فانروزئیک محدوده مورد مطالعه شده وگسله های سطحی آشکار و یا عمیق غیر آشکاری را به وجود آورده که گسترده ای پرتکاپو و با لرزه خیزی بالایی را ایجاد کرده است .
از میان تمامی زلزله ها می توان یه زمین لرزه های ۱۸ دسامبر ۱۹۲۵ میلادی اهرم به بزرگی ۵/۵ = Mb ریشتر ، دوم ژولای ۱۹۷۲ میلادی میشان به بزرگی ۴/۵ = Mb ریشتر و یازدهم اوت ۱۹۸۸ میلادی دره گرگ ممسنی به بزرگ ۱/۶ =Ms ریشتر اشاره کرد که یکی از مخرب ترین زمین لرزه های روی داده در چند سال گذشته می باشد همچنین سایر زلزله ها مانند زمین لرزه های بی بی بی جان آباد ، خربل و پشه کان و بابا کلان در سالهای ۶۸و۱۳۶۹ زمین لرزه روستای خیر آباد در سال ۱۳۷۰ ، زمین لرزه ۶/۵ ریشتر در منطقه دوگنبدان به سال ۱۳۷۲ اشاره کرد . شایان ذکر است طبق بررسی های ثبت شده در دو دهه گذشته نشان می دهد که منطقه دوگنبدان مکان زلزله هایی با بزرگی ۵/۵ درجه بوده است و در مورد شهر دوگنبدان شدت ۷ درجه مرکالی و شتاب افقی ۱۳۰ سانتی متر در مجذور ثانیه حداقل ارقامی هستند که می بایستی مد نظر قرار گیرند. (مرکز انفورماتیک و مطالعه توسعه ص ۴۶)
۳-۶ گسلهای مهم منطقه
در منطقه کهگیلویه و بویراحمد بیشتر گسل ها از نوع فشاری و یا دارای سازند های مهم فشاری می باشند این گونه گسل ها در مقایسه با گسل های معمولی و راستگرد از انرژی بالایی برخوردار بوده و همچنین زمان برگشت زمین لرزه ها در امتداد این گسل ها طولانی تر و شتاب حرکت افقی زمین بیشتر خواهد بود. بدین ترتیب احتمال رخ دادن زمین لرزه های بزرگ و ویرانگر در این منطقه همواه وجود دارد ومهمترین خطراتی که گسترده مورد نظر را تهدید می کند عبارتند از پویا شدن گسلهای عمیق غیر آشکار ، سطحی آشکار و رخ دادن زمین لرزه های ویرانگر ، فوجهای زمین لرزه ای دراز مدت و کوتاه مدت(همان ،ص۴۹ ) .
گسل های مهم شهرستان گچساران به شرح ذیل می باشند :
۳-۶-۱ گسل رگ سفید
این گسل با سازند فشاری و در جهت شرقی –جنوب غربی شیب آن به طرف شمال شرقی است ، طول گسل ۹۰ کیلومتر و بخش شمال غربی آن خمش یافته و شمالی _ جنوبی می شود. فرا دیواره این گسل را سازندهای میشان و آغاجاری تشکیل می دهد که بر روی آبرفتهای دشت ساحلی دهانه خلیج فارس و در شمال بندر دیلم رانده شده اند ، این گسل مرز میان کوه و دشت را تشکیل می دهد و به صورت خطواره ای آشکار روی نقشه های ماهواره ای دیده می شود و احتمال رویداد زمین لرزه هایی با بزرگی بیش از ۵ ریشتر در امتداد این گسل وجود دارد .
۳-۶-۲ گسل میشان
این گسل از وسط میشان در جنوب دوگنبدان عبور می کند امتداد آن شمال غربی _ جنوب شرقی بوده و با شیبی بین ۴۰ تا ۵۴ درجه به سوی شمال شرقی تشکیل شده است . طول گسل ۷۰ کیلومتر و در امتداد آن سازند گچساران بر روی سازند میشان رانده شده است که نحوه عملکرد آن در روی عکس های ماهواره ی به روشنی دیده می شود. ساز و کار این گسل تراستی بوده و به نظر می رسد که رخداد زمین لرزه دوم ژوییه ۱۹۷۲ میلادی با بزرگی حجمی ۴/ ۵ = Mb ریشتر در ارتباط با فعالیت این گسل باشد
۳-۶-۳ گسل فشاری دوگنبدان
این گسل دارای امتدادی شمال غربی _ جنوب شرقی بوده و شیب آن به سوی شمال شرقی می باشد د. طول این گسل حدود ۵۵ کیلومتر بوده و فرا دیواره آن را سازند آسماری تشکیل داده که بر روی آبرفت های دشت دوگنبدان رانده شده است . این گسل مربوط به کوارترنر می باشد . اما تاکنون هیچ گونه داده لرزه خیزی مستقیمی از آن به دست نیامده است .
۳-۶-۴ گسل فشاری باشت
این گسل با طول ۵۰ کیلومتر دارای امتدادی شمال غربی جنوب شرقی بوده و شیب آن به سوی شمال شرقی می باشد . فرا دیواره گسل باشت را سازند آسماری و فرو دیواره آن را سازندهای بختیاری و گچساران و آبرفت های کوارترنر تشکیل می دهد . با وجود کواترنر بودن گسل فشاری باشت هیچ گونه داده لرزه خیزی مستقیمی از آن تاکنون به دست نیامده است .
۳-۷ زمین شناسی اقتصادی
موضوعات: بدون موضوع
[ 01:20:00 ب.ظ ]