فهرست جداول
عنوان صفحه
جدول ۱ – ۳ اطلاعات جمعیتشناختی بر حسب رده سنی و رده شغلی بیماران ۷۵
جدول ۲ – ۳ اطلاعات جمعیتشناختی بر سطح تحصیلات و وضعیت مسکن بیماران ۷۶
جدول ۳- ۳ اطلاعات جمعیتشناختی بر حسب وضعیت تأهل و داشتن بیماری غیر از دیابت بیماران دیابتی ۷۶
جدول ۱-۴ مقادیر جمع نمرات ، میانگین ، انحراف استاندارد ، حداقل و حداکثر متغیرهای امید به زندگی ، تاب آوری ، بهزیستی روان شناختی و خرده مقیاسهای مربوطه جهت کل آزمودنی ها به تفکیک جنسیت ۸۳
جدول ۲-۴ مقادیر جمع نمرات ، میانگین ، انحراف استاندارد ، حداقل و حداکثر متغیرهای امید به زندگی ، تاب آوری ، بهزیستی روان شناختی و خرده مقیاسهای مربوطه جهت کل آزمودنیها ۸۴
جدول ۳-۴ ماتریس همبستگی پیرسون جهت بررسی رابطه بین متغیرهای پژوهش ۸۵
جدول ۴-۴ آزمون رگرسیون خطی به روش همزمان ( inter ) 87
جدول ۵ – ۴ آزمون رگرسیون خطی به روش همزمان ( inter ) 88
جدول ۶ – ۴ اثر پیلایی ، لامبدای ویلکز ، اثر هتلینگ و بزرگترین ریشه روی ۸۹
جدول ۷- ۴ تحلیل واریانس چند متغیره برای بررسی تفاوت بهزیستی روان شناختی در مردان و زنان بیمار دیابتی با آسیب شبکیه چشم ۹۰
پیشبینی بهزیستی روانشناختی بر اساس تابآوری و امید به زندگی
در بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم
نگارش: ندا شیبانی
چکیده:
پژوهش حاضر با هدف پیشبینی بهزیستی روانشناختی بر اساس تابآوری و امید به زندگی در بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم صورت گرفت. جامعهی آماری این پژوهش شامل کلیهی بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم شهر شیراز در سال ۹۳ که به بیمارستان چشم پزشکی دکتر خدادوست مراجعه کردهاند، بود که از بین آنها تعداد ۱۰۰ نفر (۴۶ مرد و ۵۴ زن) از بیماران دیابتی با آسیب شبکیه با بهره گرفتن از روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و با کمک همراهانشان یا محقق (به دلیل آسیب بینایی و عدم توانایی نوشتن) به تکمیل پرسشنامه بهزیستی روانشناختی، پرسشنامه تابآوری و پرسشنامه امید به زندگی پرداختند. نتایج به دست آمده نشان داد که متغیر تابآوری میتواند بخشی از بهزیستی روانشناختی را در بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم به صورت مثبت پیشبینی نماید. متغیر امید به زندگی نیز میتواند بخشی از بهزیستی روانشناختی را در بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم به صورت مثبت پیشبینی کند. همچنین نمرات بهزیستی روانشناختی و ابعاد آن در مردان و زنان، تفاوت معنیداری نداشتند.
واژههای کلیدی: بهزیستی روانشناختی، تابآوری، امید به زندگی، بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم.
فصل اول
کلیات پژوهش
[۱]
۱-۱- مقدمه
دیابت نه تنها به عنوان یک بیماری شایع بلکه یک مشکل بزرگ بهداشتی است که در دنیای معاصر پراکندگی گستردهای پیدا کرده است. دیابت یا بیماری قند یک اختلال متابولیک (سوخت و سازی) در بدن است. در این بیماری توانایی تولید انسولین در بدن از بین میرود و یا بدن در برابر انسولین مقاوم شده و بنابراین انسولین تولیدی نمیتواند عملکرد طبیعی خود را انجام دهد. نقش اصلی انسولین پایین آوردن قند خون توسط مکانیزمهای مختلفی است. دیابت دو نوع اصلی دارد. در دیابت نوع یک تخریب سلولهای بتا در پانکراس منجر به نقص تولید انسولین میشود و در نوع دو مقاومت پیشرونده بدن به انسولین وجود دارد که در نهایت ممکن است به تخریب سلولهای بتای پانکراس و نقص کامل تولید انسولین منجر شود. در دیابت نوع دو مشخص است که عوامل ژنتیکی، چاقی و کمتحرکی نقش مهمی در ابتلای فرد دارند (مراسکین[۲]، ۲۰۱۲).
در دیابت، سرعت و توانایی بدن در استفاده و سوخت و ساز کامل گلوکز کاهش مییابد از اینرو میزان قند خون افزایش یافته که بهآن هایپرگلیسمی میگویند. وقتی این افزایش قند در دراز مدت در بدن وجود داشته باشد عوارض میکروواسکولار دیابت یا تخریب رگهای بسیار ریز در بدن ایجاد میشوند که میتوانند اعضای مختلف بدن همچون کلیه، چشم و اعصاب را درگیر کنند (شیفر، اندریو، لی و فلایشر[۳]، ۲۰۱۱).
رتینوپاتی دیابتی یکی از عوارض بیماری دیابت است که روی چشم ها تأثیر میگذارد. رتینوپاتی دیابتی به سه شکل ادم ماکولا (نشت عروقی منتشر و یا موضعی در ماکولا)، تجمع پیشرونده عروقی (میکروآنوریسم، خونریزیهای داخل شبکیه، خمیدگی عروقی) و انسداد شریانی شبکیه دیده میشود (بوید[۴] و همکاران، ۲۰۱۳).
از آنجا که کنترل نکردن دیابت میتواند با آسیبهای جدی از جمله آسیب به شبکیه چشم همراه باشد، لذا بررسی بهزیستی روانشناختی و عوامل مؤثر بر آن در بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم از اهمیت بسزایی برخوردار است.
بهزیستی روانشناختی در دو دهه اخیر در ادبیات پژوهشی به وفور مورد بررسی قرار گرفته است و دامنهی مطالعات آن از حوزهی زندگی فردی به تعاملات اجتماعی کشیده شده است (کول، ۲۰۰۹). بهزیستی روانشناختی به عنوان یکی از جنبههای مهم بهزیستی به معنای تلاش برای استعلا و ارتقاست که در تحقق استعدادها و توانایی های فردی متجلی میشود یا به عبارت دیگر، تلاش برای کمال در جهت تحقق تواناییهای بالقوه واقعی فرد است (رایف[۵]، ۱۹۹۵). الگوها و نظرات مختلفی در خصوص بهزیستی روانشناختی توسط روانشناسان و صاحبنظران حوزهی سلامت روان مطرح شده است. یکی از مهمترین الگوهای تبیین بهزیستی روانشناختی الگوی رایف و کیز (۱۹۹۵) می باشد. در این الگو، بهزیستی روانشناختی به عنوان تلاشی برای رسیدن به کمال در جهت تحقق تواناییهای بالقوه واقعی فرد به شمار میرود که شش مؤلفهی خودپیروی[۶]، تسلط محیطی[۷]، رشد شخصی[۸]، رابطه مثبت با دیگران[۹]، هدف و جهتگیری در زندگی[۱۰] و پذیرش خود[۱۱] را در بر میگیرد.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
خودپیروی به معنای عملکرد فرد بر اساس معیارها و عقاید خویش میباشد، هر چند که با عرف و رسم و رسوم پذیرفته شده در جامعه متناقض باشد؛ تسلط محیطی به معنای تحت کنترل داشتنِ جهان پیرامون است به طوری که فرد بتواند تا حد زیادی بر زندگی و محیط اطرافش احاطه داشته باشد؛ رشد شخصی شامل توانایی شکوفا ساختن کلیه نیروها و استعدادها و پرورش تواناییهای جدید در شخص است؛ رابطه مثبت با دیگران بر میگردد به برقراری روابط صمیمی و نزدیک با دیگران ضمن اشتیاق داشتن به برقراری چنین روابطی و نیز توانایی عشق ورزیدن به اطرافیان؛ هدف و جهتگیری در زندگی به معنای توانایی پیدا کردن معنا در زندگی و هدفمند بودن و تعقیب اهداف است؛ پذیرش خود نیز دربرگیرندهی نگرش مثبت شخص نسبت به خود است که نه به معنای خودشیفتگی یا عزت نفس بالا، بلکه به معنای احترام به نفسی است که با دانستنِ نقاط قوت و ضعف خود در فرد صورت میگیرد (ریف و کیز، ۱۹۹۵).
عکس در مورد عشق ورزی
نقش عوامل حمایتی در کمک به افراد برای سازگاری فعالانه با رویدادهای استرسزا همواره مورد توجه پژوهشگران حوزهی روانشناسی بوده است. به طوری که آنها بر این باورند که افراد در برخورد با مشکلات میتوانند ضمن مبارزهی سرسختانه، قدرت و ظرفیت تحمل بیشتری را در خود به وجود آورده تا بدین طریق بتوانند بر مشکلات فائق آیند. در دو دهه اخیر پژوهشگران دریافتند که افراد موفق در برخورد با مسائل استرسزا و فشارها در مقایسه با افراد شکننده در برابر مشکلات، دارای خصوصیات و ویژگیهای متفاوتی میباشند که از این طریق میتوانند فشار کمتری را تحمل کرده و هر چه سریعتر به نقطهی تعدل روحی برسند. یکی از این ویژگیها در قالب مفهومی با عنوان تابآوری[۱۲] مطرح گردیده است. تابآوری یکی از سازههای عمده رویکرد روانشناسی مثبتگرا[۱۳] میباشد. در سالهای اخیر، این رویکرد با شعار توجه به استعدادها و توانمندیهای انسان (به جای پرداختن به اختلالات و ناهنجاریها) مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. تابآوری در برگیرنده مفاهیم مختلف است. اصطلاح تابآوری به صورتهای مختلف و متنوعی تعریف شده است: مانند توانایی سازگاری موفقیتآمیز[۱۴] در مقابل محیط در حال تغییر (داروین[۱۵]، ۱۹۸۹؛ سیچیتی و کوهن[۱۶]، ۱۹۹۵)؛ سرسختی[۱۷] و آسیبناپذیری[۱۸] (آنتونی[۱۹]، ۱۹۷۴؛ کوباسا[۲۰]، ۱۹۷۹؛ مدی و خوشابا[۲۱]، ۱۹۹۴)؛ و سازگاری موفقیتآمیز علیرغم استرس زیاد و شرایط ناگوار (استوارت، رید و منگهام[۲۲]، ۱۹۹۷). اما همه تعاریف دارای یک توصیف مشترک میباشند و آن هم «توانایی بازگشت به حالت اولیه[۲۳]» میباشد (به نقل از صحراگرد، ۱۳۸۶).
گارمزی و ماستن (۱۹۹۱) تابآوری را یک فرایند، توانایی یا پیامد سازگاری موفقیتآمیز علیرغم شرایط چالشبرانگیز و تهدیدکننده میدانند. در تعریفی دیگر، تابآوری یعنی آشکارکردن شایستگی در افراد علیرغم تحت فشار بودن و استرس زیاد است (گارمزی، ماستن و تلگن[۲۴]، ۱۹۸۴). راتر[۲۵] (۲۰۰۱) معتقد است تابآوری، سازگاری مثبت در واکنش به شرایط ناگوار است.
امید به زندگی نیز به عنوان یکی از پیشایندهای بهزیستی روانشناختی دارای تعاریف گوناگونی است. جنانچه فرانکل (۱۹۸۴) معتقد است هنگامی که انسان به فعالیتهای مورد علاقهاش میپردازد، با دیگران ملاقات میکند، به تماشای آثار هنری و ادبی میپردازد، و یا به دامان طبیعت پناه میبرد، امید را در خود احساس میکند. همچنین هنگامی که احساس میکند وجود و هستیاش به یک منبع لاینزل پیوند خورده است و خود را متکی به چهارچوبها و تکیهگاههای گسترده و قابل اتکایی مانند مذهب میداند و فلسفهای برای زندگی کردن انتخاب کرده است زندگی را میبیند، آن را در مییابد و احساس میکند.
با توجه به اهمیت بررسی پیشایندهای بهزیستی روانشناختی در بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم، پژوهش حاضر بر آن است تا به بررسی اثر پیشبینیکنندگی تابآوری و امید به زندگی بر بهزیستی روانشناختی بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم بپردازد.
۲-۱- بیان مسئله
سازمان بهداشت جهانی (۲۰۰۱)، سلامتی را به عنوان حالتی از بهزیستی کامل جسمی، ذهنی و اجتماعی و نه صرفاً نبود بیماری تعریف میکند. به بیان دیگر از نظر این سازمان، سلامت روانی حالتی از بهزیستی است که در آن فرد به تواناییهای خود، آگاه، با فشارهای روانی، سازگار و مثمرثمر در کار مفید برای خویش است (سازمان بهداشت جهانی، ۲۰۰۴). به رغم تأکید فوق بر مسایل مثبت غالباً متخصصان سلامت به قدری بر مشکلات افرادِ دچار بیماری متمرکزند که نیازهای افراد سالم را فراموش میکنند. به بیان دیگر مراکز سلامت روانی به جای توجه به جنبههای مثبت سلامت بیشتر درگیر درمان بیماریهای روانیاند (پیلگریم[۲۶]، ۱۹۹۷).
نتیجه تصویری درباره سلامت روانی
دیابت یا بیماری قند یک اختلال متابولیک (سوخت و سازی) در بدن است. در این بیماری توانایی تولید انسولین در بدن از بین میرود و یا بدن در برابر انسولین مقاوم شده و بنابراین انسولین تولیدی نمیتواند عملکرد طبیعی خود را انجام دهد (مراسکین، ۲۰۱۲). بنابراین دیابت جزء بیماریهایی است که سلامت فرد را تهدید کرده و بر سایر اعضای بدن از جمله چشم تأثیر مخرب دارد (بوید و همکاران، ۲۰۱۳).
یکی از آسیبهای چشمی که ناشی از بیماری دیابت است با نام رتینوپاتی دیابتی شناخته شده است. این بیماری به طور مستقیم شبکیه چشم را هدف قرار داده و موجب رشد رگهای خونی غیرطبیعی در آن قسمت میشود. لذا باعث بروز مشکلات جدی در بینایی میگردد (بوید و همکاران، ۲۰۱۳).
بنابر آنچه ذکر شد، لزوم توجه به سلامت جسمی و روانی این بیماران آشکارتر میگردد. از این رو، شناخت عوامل تعیین کنندهی سلامت روانی افراد از مهم ترین مسائل علوم انسانی در سالهای معاصر است. نظریههایی مانند نظریههای خودشکوفایی مازلو[۲۷]، کارکرد کامل[۲۸] راجرز[۲۹] و انسان بالغ یا بالیدگی[۳۰] آلپورت[۳۱] در شکلبندی مفهوم سلامتی روانشناختی، این فرضیه بنیادی را پذیرفته و از آن بهره جستهاند (ریان و دسی[۳۲]، ۲۰۰۱). به دنبال ظهور این نظریهها و جنبش روانشناسی مثبت[۳۳] که در سلامتی روانی بر وجود ویژگیهای مثبت و رشد تواناییهای فردی تأکید داشتند، گروهی از روانشناسان به جای اصطلاح سلامتی روانی[۳۴] از بهزیستی رواشناختی[۳۵] استفاده کردهاند. زیرا معتقدند این واژه بیشتر ابعاد مثبت را به ذهن متبادر میکند (ریف و سنیگر، ۱۹۹۸) و در این راستا مدلهایی مانند مدل جاهودا[۳۶] مدل بهزیستی ذهنی[۳۷]، داینر[۳۸] و مدل شش عاملی بهزیستی روانشناختی ریف (۱۹۸۹) تدوین شدهاند که در تعریف و تبیین سلامت روانی به جای تمرکز بر بیماری و ضعف بر تواناییها و داشتههای فرد متمرکز هستند (کومپتون[۳۹]، ۲۰۰۱).
الگوی ریف (۱۹۹۵) است که از مهمترین مدلهای حوزه بهزیستی روانشناختی به شمار میرود. در این دیدگاه بهزیستی به معنای تلاش برای استقلال و ارتقاست که در تحقق استعدادها و تواناییهای فرد متجلی میشود. از این منظر، فردی که دارای بهزیستی روانشناختی است از ویژگیهایی مانند عزت نفس، ارتباطهای اجتماعی گسترده، احساس خودکارآمدی و حس استقلال برخوردار است (ریف و سینگر، ۱۹۹۸).
پژوهشگران در تحقیقات مختلف عوامل متعددی را اثرگذار بر بهزیستی روانشناختی دانستهاند که از آن جمله میتوان به نقش عوامل فردی، اجتماعی و خانوادگی اشاره کرد (دیمو و اکوک[۴۰]، ۱۹۹۶؛ فالسی[۴۱]، ۱۹۹۷؛ بل و بل[۴۲]، ۲۰۰۵؛ دسجردنیز، زلنسکی و کاپلان[۴۳]، ۲۰۰۸؛ سندهو، سینگ، تونگ و کاندرا[۴۴]، ۲۰۱۲؛ جاهودا، ۱۹۵۸؛ کاون[۴۵]، ۲۰۰۰؛ ویسینگ و وان ادن[۴۶]، ۲۰۰۲؛ کارادماس، ۲۰۰۶؛ ترینر و همکاران، ۲۰۱۲؛ کیمر، ۲۰۱۳). اما به طور خاص، برخی پژوهشها به بررسی نقش اثرگذار تابآوری (مک و وونگ[۴۷]، ۲۰۱۱؛ ولف، ۲۰۰۱؛ توماس و
همکاران، ۲۰۱۲؛ پرچ، فلانگر و اشمیت[۴۸]، ۲۰۱۲؛ کوتو، کولر و نوو[۴۹]، ۲۰۱۱) و یا امید به زندگی (پاپولاسوپلس و کپلر[۵۰]، ۲۰۱۱؛ کاریمن و وینگرهوست[۵۱]، ۲۰۱۲) بر بهزیستی روانشناختی اهتمام ورزیدند.
تابآوری قابلیت فرد در برقراری تعادل زیستی-روانی و روحی در مقابل شرایط مخاطرهآمیز میباشد (کانر و دیویدسون[۵۲]، ۲۰۰۳). بنابراین افراد تابآور در شرایط مختلف قادر به حفظ سلامت خود بوده و میتوانند بهزیستی روانشناختی را تجربه کنند (مک و وونگ، ۲۰۱۱).
توماس[۵۳] و همکاران (۲۰۱۲) در پژوهشی نشان دادند که تابآوری پیشبینیکنندهی مثبت و معناداری برای بهزیستی روانشناختی است. پرچ، فلانگر و اشمیت (۲۰۱۲) در پژوهشی دریافتند که تابآوری دارای اهمیت بسیاری در بهزیستی میباشد به طوری که با افزایش تابآوری، بهزیستی نیز افزایش مییابد.
امید به زندگی نیز به عنوان مجموعهای ذهنی در نظر گرفته شده است که مبتنی بر حس متقابل اراده و برنامهریزی برای رسیدن به هدف میباشد (اشنایدر و همکاران، ۲۰۰۶). بنابراین افراد امیدوارتر از بهزیستی روانشناختی بالاتری برخوردارند (پاپولاسوپلس و کپلر، ۲۰۱۱).
کاریمن و وینگرهوست (۲۰۱۲) طی پژوهشی نشان دادند که افراد با امیدواری بیشتر به آینده دارای خصوصیات ارزیابی مجدد، تابآوری و بهزیستی بالاتر و سرکوبی کمتر بودند، اما افراد ناامید به آینده، بهزیستی روانشناختی پایینتری داشتند. پاپولاسوپلس و کپلر (۲۰۱۱) طی پژوهشی نشان دادند که امید به زندگی رابطهی مثبت و معناداری با بهزیستی روانشناختی دارد.
با این همه باید گفت که تحقیقات بسیار اندکی به بررسی تأثیر نقش پیشبینیکنندگی همزمان عواملی چون تابآوری و امید به زندگی بر بهزیستی روانشناختی بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم پرداختهاند. از اینرو پژوهش حاضر در پی پاسخگویی به این سؤال است که آیا تابآوری و امید به زندگی پیشبینیکنندههای معنیداری برای بهزیستی روانشناختی بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم میباشند؟ در واقع پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه همزمان دو عامل مهم فردی شامل تابآوری و امید به زندگی بر بهزیستی روانشناختی صورت میگیرد تا علاوه بر پیدا کردن رابطهی همزمان این عوامل با بهزیستی روانشناختی، نقش هر یک از آن ها را در پیشبینی بهزیستی روانشناختی بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم مورد بررسی قرار دهد.
۳-۱- اهمیت و ضرورت پژوهش
موضوع سلامتی از بدو پیدایش بشر و در قرون و اعصار متمادی مطرح بوده است؛ سازمان بهداشت جهانی، سلامتی را حالت بهزیستی کامل بدنی، روانی و اجتماعی میداند (ایلاتی و ابونجمی[۵۴]، ۲۰۰۶). بنابراین یکی از جنبههای سلامتی به صورت بهزیستی بدنی است که نداشتن بیماری جسمی مشخصهی آن است. بیماریهای مختلف میتوانند تأثیرات منفی بر سلامت عمومی داشته باشند به طوری که مطالعات نشان دادهاند که یک بیماری مانند دیابت میتواند تأثیرات منفی بر سلامت عمومی و احساس خوب یودن و به عبارتی بر کیفیت زندگی بیماران داشته باشد (لاستمن[۵۵] و همکاران، ۲۰۰۰).
دیابت به عنوان یکی از مهمترین مشکلات بهداشتی جوامع پیشرفته و در حال توسعه در عصر حاضر بروز و شیوع پیدا کرده است. نه تنها خسارات اقتصادی ناشی از وجود بیماری در افراد مبتلا از اهمیت بالایی برخوردار است، بلکه خسارات روحی و روانی ناشی از آن که بر افراد بیمار و خانوادههای آنها تحمیل میگردد، نیز غیرقابل اغماض میباشد. نتایج مطالعات گذشته نشان داده است که تقریباً تمامی جنبههای زندگی افراد بیمار میتواند تحت تأثیر بیماری دیابت قرار گرفته و موجب کاهش سطح رضایتمندی و نیز کیفیت زندگی افراد بیمار گردد (پورکاخکی و همکاران، ۲۰۰۶؛ باقری و همکاران، ۲۰۰۵).
عکس مرتبط با اقتصاد
آمارهای موجود در ارتباط با بیماری دیابت حاکی از آن است که شیوع دیابت به طور هشداردهندهای افزایش یافته است و به عنوان اپیدمی شایع قرن مطرح شده است (کوکران، ۲۰۰۰). به طوری که حدود ۱۳۵ میلیون نفر در سراسر دنیا به دیابت مبتلا هستند (فانگ و همکاران، ۲۰۰۴). در ایران نیز طبق آمارها، شیوع این بیماری بین ۳/۷ درصد تا ۵/۱۴ درصد متغیر بوده است (اردکانی و همکاران، ۱۳۷۷؛ امینی و همکاران، ۱۳۷۷؛ نوایی، کیمیاگر و عزیزی، ۱۳۷۶). بنابراین اهمیت بررسی بیماری دیابت نه تنها به عنوان یک بیماری شایع بلکه یک مشکل بهداشتی بزرگ آشکارتر میشود.
یکی از مشکلات مهم همراه با بیماریهای با ماهیت مزمن مثل دیابت بروز اختلالات روانپزشکی در مبتلایان به آنها است. فاکتورهای روانپزشکی در بروز بیماری دیابت در افراد مستعد نقش زیادی دارند. توجه توأم به مشکلات روانپزشکی و طبی باعث میشود تا از بروز عوارض کاسته شده و کیفیت زندگی بیماران دیابتیک افزایش یابد (کاپلان و سادوک[۵۶]، ۱۹۹۸).
از سوی دیگر، یکی از موضوعاتی که در دهه های اخیر توجه بسیاری را به خود جلب کرده است، روانشناسی مثبتگرا است (سلیگمن و سنت چک میهالی، ۲۰۰۰). این دیدگاه بر توانمندیها و داشتههای فرد تأکید میکند و معتقد است هدف روانشناسی باید ارتقای سطح زندگی فرد و بالفعل کردن استعدادهای نهفتهی وی باشد. امروزه نیز دیدگاه جدیدی در علوم وابسته به سلامت به طور اعم و در روانشناسی به طور اخص در حال شکلگیری و گسترش است که هدف آن تمرکز روی سلامتی، بهزیستی و توضیح و تبیین ماهیت بهزیستی روانشناختی است.
بهزیستی روانشناختی در دو دهه اخیر در ادبیات پژوهشی به وفور مورد بررسی قرار گرفته است و دامنهی مطالعات آن از حوزهی زندگی فردی به تعاملات اجتماعی کشیده شده است (کول، ۲۰۰۲). بنابراین بررسی پیشایندهای آن از اهمیت ویژهای برخوردار است.
از سوی دیگر، در کشور ما تحقیقات نظامداری پیرامون بهزیستی در بیماران دیابتی با آسیب شبکیه صورت نگرفته است. بنابراین ضروری است تا میزان بهزیستی و عوامل پیشبینیکنندهی آن در این بیماران مورد توجه قرار گیرد.
با توجه به توضیحاتی که ذکر آن رفت به نظر میرسد که بررسی پیشایندهای بهزیستی روانشناختی در بیماران دیابتی با آسیب شبکیه از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. شماری از پژوهشها به بررسی عوامل خانوادگی، اجتماعی و فردی مؤثر بر بهزیستی روانشناختی پرداختهاند که در این میان، برخی تحقیقات نشان دادهاند که امید به زندگی و تابآوری از عوامل فردی مؤثر بر بهزیستی روانشناختی میباشند.
به طور کلی با مطالعه بهزیستی روانشناختی میتوان مقدمات پیشگیری از آسیبهای ناشی از برخورد با مسائل استرسزا را در افراد دیابتی با آسیب شبکیه چشم فراهم کرده و همچنین در تداوم برنامههای درمانی آنان مسیر همواری را ترسیم کرد. از طرفی، با توجه به اینکه سازهای مانند تابآوری قابل افزایش شدن از طریق آموزش میباشد و امید به زندگی نیز با برنامههای بخصوصی میتواند سیر صعودی را طی کند، نتایج پژوهش حاصل میتواند به برگزاری دورههای آموزشی در زمینهی تابآوری و امیدواری در بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم منجر گردد تا از این طریق بتوانند با سرعت بیشتری سلامتی خود را باز یابند.
۴-۱- اهداف پژوهش
هدف اصلی:
پیشبینی بهزیستی روانشناختی بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم در ارتباط با تابآوری و امید به زندگی
اهداف جزیی:
جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.
بررسی نقش پیشبینیکنندگی تابآوری در ارتباط با بهزیستی روانشناختی بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم.
بررسی نقش پیشبینیکنندگی امید به زندگی در ارتباط با بهزیستی روانشناختی بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم.
بررسی تفاوت بهزیستی روانشناختی در مردان و زنان دیابتی با آسیب شبکیه چشم
۵-۱- فرضیههای پژوهش
در راستای اهداف پژوهش، فرضیههای زیر مطرح گردید:
تابآوری قادر به پیشبینی بهزیستی روانشناختی در بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم میباشد.
امید به زندگی قادر به پیشبینی بهزیستی روانشناختی در بیماران دیابتی با آسیب شبکیه چشم میباشد.
بهزیستی روانشناختی در زنان و مردان دیابتی با آسیب شبکیه چشم تفاوت معنیداری دارد.
موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 07:45:00 ق.ظ ]