صبح منطقه ۱۲
صرف ایدئوژیک بودن نهاد آموزش وپرورش تضمین کننده موفقیت این نهاد نیست وتوان باز تولید نهادی نظیر مدرسه امری مفروض وتضمین شده نمی باشد
کهنه پوشی ها(۱۳۸۸)
تحلیل محتوای مفهوم هویت درکتابهای درسی جامعه شناسی ۱و۲
———-
تحلیل محتوا
مقولات:هویت(ملی،
مذهبی،فردی و جنسیتی)
واحدتحلیل:کلمات ومعانی
حجم نمونه:کتاب جامعه شناسی۲و۱
نفی هر نوع تکثر گرایی وبرخوردی سیاسی وغیر علمی با مفهوم هویت وتنوع فرهنگی
عبدالهی و اسماعیل زاده و زرسازکار(۱۳۸۹)
جنسیت در کتابهای درسی، مطالعه موردی دوره ابتدائی
آلتوسر، گرامشی، بوردیو
تحلیل محتوا
مقولات:مشاغل وویژگی ها
واحد تحلیل:مضمون درس
تصاویروجملات حجم نمونه:فارسی بخوانیم،فارسی بنویسیم،ریاضیوعلوم(پنجم دبستان)
تقویت وبازتولید ارزش ها ، نگرشها،عتقادات وباورهای جنسیتی
منبع:مولف
۲-۱-۳٫جمع بندی
با توجه به مقاله های فوق الذکرکه شاخص ترین کارهای انجام گرفته در این زمینه هستند باید اذعان کرد که بیشتر کارهای انجام شده همانطوری که جدول بالانشان می دهد ازروش تحلیل محتوا که یک روش کمی است ،به تحلیل وبررسی متون کتب درسی پرداخته اند .این روش نگاهی سطحی به مضامین مندرج درکتب درسی داشته وتنها به شمارش موارد،مفاهیم-مضامین-مولفه ها،می پردازد واز واکاوی دقیق ورفتن به لایه های زیرین متون ونگاه عمیق وموشکافانه به کتب درسی امتناع میکند .اگر از دیدگاه فرکلاف بخواهیم تحلیل متن رابه سه سطح توصیف،تفسیر وتبیین تقسیم کنیم بیشتر کارهای انجام شده در این زمینه تنها به بخش کوچکی از لایه های سطحی توصیف خلاصه می شود استفاده از روش تحلیل محتوا برای بررسی متون درسی به چند دلیل صورت می گیرد که مهمترین آن این است که اکثریت محققین فعال دراین زمینه متعلق به حوزه برنامه ریزی آموزشی وعلوم تربیتی می باشند که روش متداول مورد استفاده در این حوزه روش تحلیل محتواست .آنها با گذشت زمان وپیشرفت دراین زمینه از فرمول های دقیق تر استفاده می کنند اما این مولفه ها وفرمول های جدید هم درچهاچوب همان روش پیشین یعنی تحلیل محتوا ،که یک روش کمی است،جای می گیرد که همانطوری که عنوان شد نگاهی سطحی ،کمی وکاربردی به متن کتب درسی دارد.
بابررسی دقیق مقاله ها در این زمینه می توان پی برد که مهمترین دغدغه متخصصان در این حوزه قرار دادن مفاهیم ،مضامین ومولفه های مربوط به آنها درخلال متون کتاب های درسی است که پاسخ گوی نیازها برای زندگی درجهان امروز باشد وهمچنین نشان دادن اهمیت این مفاهیم وعواقب عدم حضور یا کمرنگ بودن آن درکتب درسی ودرپایان ارائه راهکار وپیشنهاد به مولفین وبرنامه ریزان کتب درسی . این هدف البته درجای خود ارزش بسیاردارد اما افق دید آن محدود است ومتخصصان را چنان درگیر کمیت می کند که ازپرداختن به کیفیت متون درسی باز می مانند.
درمیان کارهایی که جامعه شناسان دراین زمینه انجام داده اند کارمحمد رضایی کاری است که شایان توجه است .او با نگاهی انتقادی به تحلیل نظام آموزش وپرورش واهداف ایدئولوژیک آن پرداخته است ودرکارش علاوه بر استفاده ازنظریه هایی چون گرامشی وآلتوسر ازلاکلا وموفه،نظریه اصلی در پژوهش حاضر،نیز بهره برده است وبه نتایج درخور توجهی دست یافته است:اینکه صرف ایدئولوژیک بودن نظام آموزش وپرورش تضمین کننده موفقیت آن نیست .درواقع ،تلاش ایدئولوژیک برای مرجع سازی معانی خاص فقط یک برهه ازمدار تولید ومصرف احتمالی پیام های ایدئولوژیک است وچه بسا مصرف پیام به گونه ای متفاوت با خواست تولید کنندگان آن صورت گیرد.درمقاله ای دیگرکه متعلق به فرید منصوری ،او با استفاده ازنظریه گرامشی وتحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف به بررسی متون کتب درسی پرداخته است .گرچه این کارنقاط ضعف بسیارچون :پراکندگی مطالب،عدم پایبندی به روش فرکلاف درخلال انجام پروژه ونزدیک شدن این کار در بسیاری ازموارد به حوزه علوم تربیتی ونگاه کمی آن حوزه ، با این حال برای شروع ،قابل توجه است.
باتوجه به مطالب فوق الذکراین پژوهش قصد دارد باروشی کیفی وبا ترکیب نظریه گفتمانی لاکلا وموفه وروش انتقادی فرکلاف به بررسی متون کتب درسی بپردازد . با استفاده ازظرفیتها واصول حاکم برنظریه گفتمان لاکلاوموفه وروش انتقادی فرکلاف می توان بطور عمیق به بررسی متون کتب درسی پرداخت ومعانی نهفته درخلال این متون دررابطه با آزادی راتشخیص داد. این کاردرنوع خود بدیع است .هیچ پژوهشی تاکنون باترکیب نظریه وروش مذکور به واکاوی مفاهیم درخلال متون کتب درسی نپرداخته است. ازدیگرسو هیچ یک ازحوزه های فعال درزمینه تحلیل کتب درسی تاکنون به بررسی مفهوم آزادی دراین متون مبادرت نورزیده اند. این پژوهش سعی دارد بدور از جهت گیری ایدئولوژیکی به بررسی دقیق گفتمان های حاکم برکتب درسی بپردازد.برای پرهیز از نگاه کمی ومعایب ذکرشده برای آن در این کار از روش فرکلاف استفاده می شود .در روش کیفی فرکلاف ، متون بانگاهی انتقادی مورد تحلیل قرار می گیرند. ولایه های مختلف متن واکاوی وبررسی دقیق می شود تا اهداف مورد نظرنویسندگان متن که نه به صورت عریان بلکه در لفافه وبه صورت پنهان در متن گنجانده شده مشخص وبه چالش کشیده شود ودر این راستا مخاطب از رمز وراز مستتر درلابلای متن برای رسیدن به اهدافی خاص آگاه شود.
۲-۲-۱ .نظریه گفتمان[۵]
نظریه گفتمان در سال های اخیر در حوزه های مختلف علوم انسانی کاربرد وسیعی یافته است. شاید مهم ترین دلیل رشد این نظریه نارضایتی از پوزیتویسم،بخصوص در رشته هایی چون علوم اجتماعی و سیاسی است (حسینی زاده، ۱۳۸۳ : ۱۸۲ ).این نظریه از علوم تعبیری چون هرمنوتیک ، پدیدار شناسی،ساخت گرایی و شالوده شکنی الهام می گیرد. (هوارت،۱۵۶:۱۳۷۷ ).سوسور زبان شناس سوئیسی با طرح ساختارهای زبانی ، نخستین گام ها را در ایجاد نظریه گفتمان برداشت. از این روی می توان گفت که نظریه های گفتمان ریشه در نظریات سوسور در زبان شناسی دارد (حقیقت ۴۵۷:۱۳۸۵ ). که به مرور تحول یافت و به حوزه ی علوم اجتماعی وارد شد .سیر تحول تحلیل گفتمان در زبان شناسی را می توان به ترتیب در قالب تحلیل گفتمان ساختارگرا ، نقش گرا و تحلیل گفتمان انتقادی خلاصه کرد (سلطانی ، ۱۳۸۳: ۱۵۵ ).دغدغه اصلی در نظریه گفتمان آن است که مردم در جوامع گوناگون چه شناخت و تعریفی از خود دارند و به تبع این تعریف و شناخت الگوی رفتاری آن ها چیست ؟ (مارش و استوگر،۲۰۷:۱۳۷۸ ).جهان محصول گفتمان هاست . البته این نظریه وجود واقعیت را نفی نمی کند اما معتقد است که اشیاء و پدیده ها تنها از طریق گفتمان معنا دار گردیده ، قابلیت فهم و شناخت پیدا می کنند در عین حال ، دامنه گفتمان فقط به معنا بخشی محدود نمی شود ، بلکه هر یک از دریافت ها ، سلسله اعمال خاص را ایجاب می کنند و پیامد های خاص اجتماعی را به دنبال دارند. گفتمان ها به واقعیت معنا می دهند و جهان اجتماعی در نتیجه همین فرایند معنا بخشی ساخته می شوند و تغییر می کند. هویت ها و روابط اجتماعی نیز محصول زبان و گفتمان ها هستند و تغییر در گفتمان ، تغییر در جهان اجتماعی را به همراه خواهد داشت. مخاصمات گفتمانی به تغییر و باز تولید واقعیت اجتماعی منجر می شود (کسرایی، ۳۴۱:۱۳۸۸-۳۴۰ ).ویژگی منحصر به فرد تحلیل گفتمانی به قول میشل فوکو آن است که ماهیت امور مورد بررسی از پیش تعیین نمی شود ؛ بلکه توام با همان صورت بندی های گفتمانی پا به عرصه ی حیات می گذارد که امکان صحبت درباره ی آن ها را فراهم آورده اند ( تاجیک،۱۶:۱۳۷۹ ).بدین ترتیب تحلیل گفتمانی با اجتناب از پیش داوری مانند ساختار گرایی و نفی نگرش تک بعدی همچون اراده گرایی ، می کوشند با ایجاد رابطه متقابل میان متن و زمینه[۶] به فهمی روشن و کامل تر از واقعیت دست یابد و این نظریه اگر چه هر گونه کلیت و تمامیت از سر تردید می نگرداما عناصر مجزا را صرفا در روابطشان با یکدیگر به تحلیل می کشد . گر چه به علت سیاست گفتمان ها در بستر اجتماعی ، تفکیک شفاف میان متن و زمینه در بسیاری از موارد امکان پذیر نیست .نظریه گفتمانی که در این جا از آن صحبت خواهد شد توسط دو زن و شوهر نام های ارنستو لاکلا و شنتال موفه در دانشگاه اکسس انگلیس در سال ۱۹۸۵ در کتاب هژمونی و استراتژی سوسیالیستی: به سوی رادیکال دموکراسی مطرح شده است .این دو متفکر نقطه عزیمت تئوریک خویش را نه بر بستر یا حوزه ی مشخص و واحد بلکه بر شماری از جریان های نظری و فلسفی نظیر :واسازی، دریدا ،تبار شناسی و دیرینه شناسی فوکو ، روان کاوی لاکان ، پدیدار شناسی هوسرل و هایدگر ، پراگماتیسم رورتی ، زبان شناسی و نشانه شناسی مدرن (سوسور ، بارتز و….) رهیافت فرا تحلیلی ویتگنشتاین و هژمونی گرامشی بنا نهادند . آنچه این گرایشات گوناگون فکری-معرفتی را به صورت یک پیکره همگون و سازواره جلوه گرمی سازد ، مفصل بندی نامیده می شود (تاجیک ، ۲۰:۱۳۷۹ ).
۲-۲-۲ .نظریه گفتمان لاکلا وموفه
نظریه ارنستو لاکلا و شنتال موفه ، ریشه در دو سنت نظری ساختار گرا یعنی مارکسیسم و زبان شناسی سوسوری دارد. مارکسیسم مبنای اندیشه ی اجتماعی این نظریه را فراهم می آورد و زبان شناسی ساختار گرا سوسور ، نظریه معنایی مورد نیاز این دیدگاه را در اختیارشان قرار می دهد (کسرایی ، ۳۴۱:۸۷). آن ها با در هم آمیختن این دو دیدگاه به نظریه ای پسا ساخت گرایانه دست یافتند که مطابق آن کل حوزه اجتماع به مثابه ی شبکه ای از فرایندهای متفاوت دریافته می شود که در آن معنی تولید می شود (سلطانی ، ۴:۱۳۸۴).
مفاهیم و مولفه های نظریه گفتمان لاکلا موفه :
نظریه لاکلا و موفه در زمینه گفتمان را می توان کاربردی ترین نظریات این حوزه دانست (آنچه تحلیل گفتمانی لاکلا وموفه را از سایر نظریه های گفتمانی متمایز می کند تسری گفتمان از حوزه فرهنگ و فلسفه به جامعه و سیاست است)(حسینی زاده، ۱۹۴:۱۳۸۳). معرفی این نظریه مستلزم بیان مفاهیم کلیدی و سازنده ی آن است این مفاهیم ابزاری در اختیار محقق قرار می دهد که به خوبی بتواند روابط درون گفتمان و برون گفتمانی ِگفتمان های حاکم بر جوامع را بشناسد و اجزای مختلف پدیده های اجتماعی را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد این مفاهیم به صورت زنجیره وار با یکدیگر مرتبط اند و برخی از مفاهیم اصلی چند مفاهیم دیگر را در بر می گیرند در ادامه این مفاهیم تشریح خواهند شد.
مفصل بندی[۷]:
مفصل بندی ، کنشی است که میان عناصر مختلف مانند مفاهیم ، نماد ها ، رفتار ها و… چنان رابطه ای ایجاد می کند که هویت اولیه آن ها دگرگون شده ، هویتی جدید می یابند. از این رو هویت یک گفتمان ، در اثر رابطه ای که از طریق عمل مفصل بندی میان عناصر گوناگون به وجود می آید شکل می گیرد ( تاجیک ۴۶:۱۳۷۹) .در واقع گفتمان پیکره نظامندی است که از مفصل بندی عناصر و مفاهیم مرتبط حاصل می شود و مجموعه ای از واژگان را در بر می گیرد که به گونه ای معنادار با هم مرتبط اند. به عبارت دیگر، گفتمان ها، مفصل بندی مجموعه ای منسجم از افراد ، مفاهیم و واژگان هستند که حول دال برتر قرار گرفته اند و به زندگی انسان معنا می بخشند ( خلجی ، ۱۳۸۶: ۵۴ ). به طور مثال در گفتمان اسلام سیاسی مفاهیمی چون عدالت ، امنیت ، رهایی از هوای نفسانی، آزادی حول رضایت وخشنودی خداوند، مفصل بندی می شوند . لاکلا و موفه بر خصلت ضد سرمایه داری نظریه خود تاکید می کند و در عین حال ، مفهوم پرکاربرد ایدئولوژی در مارکسیسم در نظریه شان رنگ می بازد زیرا نزد آنها تمام قلمرو اجتماعی ، گفتمانی بوده اساس تمایز رو بنا و زیر بنا فرو می ریزد(لاکلاوموفه،۱۹۹۴ :۱۴۰ ).و گفتمان جایگزین مفاهیم ایدئولوژی ،در مارکسیسم و زبان در نظریه های پسامدرن شده است. هویت ها برساخته مفصل بندی های هژمونیک هستند به اعتقاد آنان هیچ چیز بنیادین –همانند مارکسیسم- وجود ندارد که به بقیه پدیده ها معنا و هویت بخشد . هویت هر چیز صرفا در شبکه هویت های دیگر که با هم مفصل بندی شده اند ، پدید می آید (کسرایی ، ۳۴۳:۱۳۸۷).
دال [۸]و مدلول [۹]دال ها:
اشخاص ، مفاهیم ، عبارات و نماد هایی انتزاعی یا حقیقی هستند که در چهار چوب های گفتمانی خاص ، بر معانی خاص دلالت می کنند. معنا و مصداقی که یک دال بر آن دلالت می کند مدلول نامیده می شود. مدلول نشانه ای است که ما با دیدن آن ، دال مورد نظر برایمان معنا می شود به طور مثال تکثر مطبوعات منتقد یک مدلول است که ما را به دال ،آزادی بیان ،رهنمون می سازد (کسرایی ۳۴۴:۱۳۸۷ ).
۱-دال مرکزی[۱۰]: به شخص یا نماد یا مفهومی که سایر دال ها حول محور آن جمع و مفصل بندی می شوند دال مرکزی
می گویند (کسرایی ، ۳۴۴:۱۳۸۷ ) .دال مرکزی نشانه ممتازی است که نشانه های دیگر حول آن انسجام می یابد. این دال ،دال های دیگر را شارژ می کند و آنها را در قلمرو جاذبه معنایی خود نگه می دارد (حسینی زاده ، ۱۹۰:۱۳۸۳ ).دال مرکزی به مثابه عمود خیمه است که اگر برداشته شود ، خیمه فرو می ریزد به طور مثال در گفتمان لیبرالیسم حقوق بشر ، جامعه مدنی و … به عنوان دال هایی هستند که حول دال های مرکزی آزادی مفصل بندی می شوند.
۲-دال شناور[۱۱]: دال های شناور نشانه هایی هستند که گفتمان های مختلف تلاش می کنند تا به آن ها به شیوه خاص خودشان معنا ببخشند (یورگنسن و فیلیپس ۲۸:۲۰۰۲ ) .دال شناور مدلولهای متعددی دارد و گروه های سیاسی برای انتساب مدلول مورد نظر خود به آن ها، با هم رقابت می کنند(کسرایی ، ۳۴۴:۱۳۸۷ ).بطور مثال دال عقلانیت برای گفتمان اسلام سیاسی یک دال شناورمی باشد.
۳- اختیاری بودن رابطه دال و مدلول : در نظریه لاکلا و موفه همانند اندیشه سوسور ، پیوند هر نشانه با معنای خود نه ذاتی ، که اختیاری و قراردای است ، علت وجود دال های متفاوت برای یک مدلول در زبان های مختلف ، اصل اختیاری بودن رابطه دال و مدلول را نشان می دهد. اما آن ها بر خلاف سوسور ارتباط دال و مدلول را ثابت نمی دانند. دیدگاه لاکلا و موفه متاثر از نگاه پسا ساخت گرایانه ژاک دریدا می باشد چنین نگرشی زمینه رابرای ابهام ، چندگونگی معنایی و سوء تفاهمات در زندگی روز مره فراهم می سازد کاربرد واژه هایی همچون آزادی ، دموکراسی و عدالت با معنایی بسیار متفاوت و متناقض دلیل بر اثبات ادعای متغییر بودن رابطه دال و مدلول می باشد (سلطانی ، ۱۳۸۳ : ۸۳-۷۳). بنابر گفته هوارث چنین دیدگاهی موجب بروز یک آفت و آشوب در جهان ما که همه در آن به دنبال تثبیت معنا هستند و این کار را با خلق
فرایند مفصل بندی و هژمونیک انجام می دهند می شود (کسرایی ، ۳۴۵:۱۳۸۷ )
۴-عنصر[۱۲]، وقته[۱۳]، حوزه گفتمان گونگی : انسجام گفتمان ها به ثبات رابطه دال ومدلول از یک سو و ثبات رابطه دال ها با دال مرکزی از سوی دیگر وابسته است . دال هایی را که حول دال مرکزی گرد هم می آیند وقته می نامند .از چند معنایی که هر نشانه دارد هر گفتمان به طور طبیعی ، یکی از آن معانی را بر حسب هم خوانی با نظام معنایی خود تثبیت و مابقی را طرد می کند. لاکلا وموفه معانی اجتماعی نشانه ها را که از گفتمان طرد شده اند حوزه گفتمان گونگی[۱۴] می نامند. سر ریز ی معانی یک دال یا نشانه به حوزه گفتمان گونگی با هدف ایجاد یک دستی معنایی در یک گفتمان انجام می شود . (لاکلاوموفه،۱۹۹۰ :۱۱۱). یک وقته تا پیش از مفصل بندی شدن در گفتمان ،در حوزه ی گفتمان گونگی قرار دارد و یک عنصر نامیده می شود. عناصر، دال های شناوری هستند که هنوز ذیل یک گفتمان قرار نگرفته و از گفتمان طرد شده اند(یورگسن وفیلیپس،۲۰۰۲ : ۲۴)
بی قراری [۱۵]:همواره این امکان وجود دارد که معنای تثبیت شده یک وقته متزلزل شود این تزلزل را ،بی قراری می نامند. بی قراری از یک سو با تضعیف هژمونی گفتمان مسلط، امکان پیدایش سوژه های رقیب و مفصل بندی های جدید را فراهم می سازد و از سوی دیگر ، گفتمان حاکم را ترغیب می کند تا خود را بازسازی کرده و از تزلزل معانی و بی قراری دال ها جلوگیری نماید. بی قراری دربر دارنده ی نوعی تغییر است اما بر خلاف مارکسیسم تغییری که اتفاقی و سمت و جهت از پیش تعیین شده ندارد .از این رو بی قراری به تصادفی بودن صورت بندی های اجتماعی و آزادی بیشتر سوژه از جبرساختاری اشاره می کند منشاء اصلی پیدایش بی قراری کجاست؟ پاسخ ضدیت و غیرت می باشد.
ضدیت[۱۶]، غیریت[۱۷]: غیرت سازی فرایندی است که به واسطه ی آن گفتمان ها ، اقدام به تولید غیر، دیگر و یا دشمن برای خود می کنند، زیرا غیر باعث شکل گیری هویت ومعنا می شود (سلطانی ، ۷:۱۳۸۴ ).هویت یابی یک گفتمان ، صرفا در تعارض با گفتمان های دیگر امکان پذیر است.روز را در تعارض با شب می توان درک کرد (کسرایی، ۳۴۷:۱۳۸۷ ). به عقیده لاکلا و موفه گفتمان ها از طریق ایجاد مرز های سیاسی و ضدیت میان ما و دیگری هویت خود را کسب می کنند(تاجیک ۸۵:۱۳۷۹ ). همه هویت ها چه فردی، چه جمعی و چه گفتمانی به وسیله ی یک اصل مشترک یعنی تقابل درون و بیرون شکل می گیرد.
۱-بر جسته سازی ، حاشیه رانی و رقابت: مفهوم غیرت در ذات خود با مفاهیم بر جسته سازی و حاشیه رانی همراه است که به اشکال مختلف در عرصه منازعات گفتمانی ظاهر می شود برجسته سازی دال های مورد نظر خود و حاشیه رانی نظام معانی و دال های گفتمان رقیب و برجسته سازی نقاط قوت خود ونقاط ضعف رقیب از آن جمله است در واقع برجسته سازی و حاشیه رانی ، شیوه ای برای حفظ و استقرار قدرت و تداوم هژمونی یک گفتمان است (کسرایی، ۳۴۸:۱۳۸۷ ).
۲- منطق تفاوت[۱۸]و هم ارزی[۱۹] :غیرت ما را با مفهوم دیگری رهنمون می سازد «منطق تفاوت» که به متکثر بودن جامعه اشاره دارد منطق تفاوت می کوشد با تاکید بر اختلاف موجود در عرصه اجتماعی زنجیر ، هم ارزی گفتمان رقیب را به هم ریزد. در زنجیره هم ارزی تفاوت ها پنهان می شوند و تلاش می شود جامعه یکسان نشان داده شود به عبارت دیگر نشانه های اصلی در یک زنجیره معنایی با نشانه های دیگر ترکیب می شوند و در مقابل تهدید یک غیر قرار می گیرد.حاشیه رانی غیر هر اندازه هم شدید باشد ، نمی تواند رقیب را به طور کامل از صحنه حذف کند هر چه ظرفیت گفتمان ها برای تبدیل خصومت به رقابت بیشتر باشد ، موقعیت آن ها بیشتر تثبیت خواهد شد. حضور یک رقیب باعث رونق فضای رقابت به عنوان یک بیرون سازنده[۲۰] در ایجاد و شکل گیری هویت ایفای نقش کند.
موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 01:39:00 ب.ظ ]