امید به معنای سرشار بودن از انرژی برای زندگی و بهتر کردن آن است . امیددر حوزه اجتماع ,به معنای تحول ورشد ودر حوزه شخصی ،به معنای تغییر دائمی شرایط برای فرار از ملال و روزمرگی است .البته آنچه بطور معمول با امید اشتباه گرفته می شود ،رضایت و یا تلاش برای رضایت است ونه انتظار برای رضایت و آسایش ،چراکه بعد از رسیدن به رضایت و قرار گرفتن در آن ،زندگی یکنواخت و ملال آورمی شود و به تدریج قوت و نشاط خودش را ازدست می دهد ،اینجاست که می توان گفت: تلاش آهسته برای رسیدن به آینده ،موثرتر از تلاش سریع وبا خستگی است . تلاش آهسته باعث امیدی یک نواخت برای آیندهای بهتر می شود و تلاش سریع ،خستگی و دلزدگی از دستاوردهای زندگی را به دنبال خواهد داشت . (انصاری ومیر شاه جعفری ،1389)
امید، حالت درونی، نگرش یا وضعیتی است كه آدمی را علاوه بر واداشتن به پیشبینی روی دادی خاص، برای تغییر و تحول آماده میسازد. (حاتمی ،1385)
امید به معنای آرزو ،انتظار و انتظار یعنی چشم داشتن و چشم به راه بودن ( دهخدا،1372)
امید، در انتظار چیزی بودن است در حالی که بیشتر وسایل و اسباب آن فراهم شده است. طبق این معنا امید و انتظار مفهومی است که با نهاد همه انسانها آمیخته شده ومی توان گفت که همه انسانها به نوعی منتظر و امید وارند.(جباران ،1378 ) در فرهنگ امروز” امید و انتظار” تقریبا به یک معنی بکار می روندانسان سالم دارای امید و آرزوست . انسان سالم دارای هدف در زندگی است که بین هدف وامید و آرزو رابطه وجوددارد .انسان سالم دارای تلاش وکوشش است انسان امیدوار دارای تلاش و کوشش است پس بین تلاش و امیدواری و هدفداری رابطه وجوددارد.(شولتش ،1380) معمولاً امید و آرزو، در فرهنگ فارسی، در کنار یکدیگر به کار می روند، اما در زبان عربی به صورت جداگانه با عنوان های (رجا) و (اَمَل)و (آرزو ) استعمال می شوند.
2-3 امید ازمنظر روانشناسان
“امید یک مفهوم چند بعدی مرکب بوده و در قالب اسم وفعل به کار می رود . وقتی امید به صورت اسم باشد معنای احساس فردبه یک امر واقع شدنی ،امری که امید بدان معطوف است را می دهدوعامل امید که امید بدان بسته می شود و منتظر چیزی بودن را می رساند .و وقتی به صورت فعل باشد طبق لغت نامه به عنوان توکل ،چشمداشت همراه باانتظار و یا اعتماد به وقوع یک امر معنی می دهد .” (غیور پور ، 1389).
امید بیشتر از یک مفهوم در زندگی مطرح است” امید” پایه مهم زندگی بوده و به اندازه آب و غذا ضروری است ویک مشخصه وصفت آدمی بوده که با مفهوم پیروزی و اعتقادات به شدت همراه است . از نظر میلر[3] 1986 امید تجسم کردن روز های خوب در آینده است. (ره انجام ،1389)
امید ، اكسیر معجزه كننده ای است كه وجودش از انسان ، فردی مثال زدنی ، الگو ، و مورد غبطه ی دیگران می سازد ؛ فردی که جایگاهش و موفقیت های پی در پی اش آرزوی دیگران
می شود . و به طور كلی ، جنبه ی اصلی شخصیت آدمی، مقاصد سنجیده و آگاه یعنی امیدها و آرزوهای اوست(دوان شولتس[4] ،ترجمه خوشدل ،1380)
اسنایدر[5] و همکاران
“اسنایدر هریس و همکاران (1991) اولین بار نظریه خود را درباره امید مطرح کردند و آن رامرکب از مولفه های ،قدرت اراده یاتفکر پایوری ،قدرت راهیابی یاتفکر برنامه ریزی –هدف و تشخیص موانع دانستند . امابعدها همکارانش در سال (2005) اعلام کردند رای و نظریه اسنایدر پیام دیگری است که آن را قدرت شکیبایی یا توکل نامیدند .از نظر اسنایدرامید را یک حالت انگیزشی مثبت می داند که مبتنی برحس پایوری و راهیابی است و ناشی از تعامل فرد بامحیط است .” (ره انجام ،1389)
“در سالهای اخیر روان شناسان به سازه امید به عنوان یک نقطه قوت روان شناختی نگریسته و معتقدند این سازه می تواند به پرورش وایجاد سلامت روانی کمک زیادی کند.” (همان)
نتیجه تصویری درباره سلامت روانی
به نظر سلیگمن[6] پدر روان شناسی مثبت : امید به انسان روحیه مثبت می دهد. “
امید باعث تلاش و کوشش می شود .امید باعث خوش بینی می شود –
امید باعث موفقیت می شود “. (آرائی ، 1391)
[7] امید از نظر آلپورت گوردون
او جنبه اصلی شخصیت آدمی را مقاصد سنجیده وآگاه یعنی امید و آرزوهامی داند . و
انسان سالم دارای امید و آرزو است . –
انسان سالم دارای هدف درزندگی است. –
بین داشتن امید و آرزو و داشتن هدف رابطه وجوددارد-
انسان سالم دارای تلاش و کوشش است.-
انسان امیدوار دارای تلاش و کوشش است. –
پس بین تلاش وامیدواری و هدفداری رابطه وجود دارد. (شولتس ،ترجمه خوشدل ،1380)
ابراهام مازلو[8]
نیازهای انسان را به پنج قسمت می کند. نیازهای جسمانی ،ایمنی ،نیاز به محبت ،نیاز به احترام ،نیاز به خودیابی سپس رسیدن به آنها رااز امیدواری می داند. (همان)
اریک فروم[9]
به اعتقاد وی سلامت روان بسته به این است که جامعه تا چه اندازه نیازهای اساسی افرادجامعه رابرآورده سازد نه این که فردتا چه اندازه خودرا با محیط سازگار کرده است،می توان گفت که احساس امیدواری یا ناامیدی در جهت تغیراوضاع خود به عنوان بخشی از شخصیت انسان بسته به شرایط اجتماعی است یعنی جامعه امیدوار ودارای هدف ،شخصیت فرد را می سازد . به نظر فروم احساس خوشبختی دلیل موفقیت شخص در هنرزیستن است و .خوشبختی بزرگترین توفیق آدمی است . (همان)
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
کارل منینجر[10] 1995
“اولین باراز امید به عنوان نقطه قوت دردرمان جویان اشاره کرد و روان پزشکان را تشویق کرد که قدرت امید به خود و قدرت امیدبه بیماران رادر فهم ودرمان بیماری های روانی به رسمیت بشناسند.”( ره انجام ،1389)
گروپمن[11] 2005
“امید رااحساس وجد ونشاطی در نظر می گیرد که هنگامی که تجربه می شودفرد آینده ی بهتری را فراسوی چشمان خود انتظار داشته باشد . امید موانع مهم وپرتگاه های عمیق رادر طی مسیر تصدیق میکند.درامید واقعی باچشمان باز جایی برای وهم نیست به همین دلیل وی اعتقاددارد که امید باچشمان باز به ما جرات می دهدکه با شرایط خویش مواجه شده و ظرفیت غلبه برآن ها را پیدا کنیم در واقع گروپمن امید را خصیصه ای انفعالی می داند و آن را مانند دارونما تلقی می کند . ” (ره انجام ،1389)
” محققانی که برروی مغز کار می کنند معتقدند آنچه در بدن اتفاق می افتد می تواند بر مغز اثر گذارد و آنچه در مغز روی می دهدبرجسم تاثیر دارد امید و قصد ومعنی صرفا حالت روحی نیستند ،بلکه این امور ارتباط الکترو شمییایی دارند که درفعالیت سیستم ایمنی و ارگانیزم نقش مهمی دارد “. (آرائی ،1391)
“امید بدون موضوع مرده است بنابراین هرنوع امید باید در خودهدفی داشته باشد البته این هدف بایدارزشمند باشد و ارزش فکر کردن را داشته باشد ،اگر هدف آنقدر کوچک باشد که انگیزهای برای فرد ایجادنکند هیچ امیدی بدست نمی آید. ” (کوهساریان ،1387 )
“امید یک رفتارشناختی ناآگاهانهای است که به فرد انرژی می دهد ومنجر به عمل برای دست یابی به هدف شده و بحران ها را به فرصت برای رشد تبدیل می کند و ارتباط تنگاتنگ با اطمینان،ارزو وایمان دارد. ” (غیورپور،1389)
ویکتور فرانکل[12] 1905
وی اعتقاد داشت بدون امید به آینده محمل معنوی زندگی از میان می رود.هر چه میزان عدم معنا برای زندگی پوچ انگاری بیشتر شود ، احساس امید کم تر و میل به زندگی کم تر ، یعنی داشتن معنایی برای زندگی ، برای فرد و احساس امید رابطه وجود دارد .هرچه میزان عدم معنا برای زندگی پوچ انگاری بیشتر شود احساس امید کم تر است .هرچه میزان معنا برای زندگی کم تر شود میل به زندگی کم تر است . این نگرش به انسان امید می دهد که زندگی به رقم موقعیّت های گذرای آن می تواند غنی و سالم باشد . (شولتس ،خوشدل ، 1380)
لوپز [13]و همکارانش (2003) بیان می کنند که قدرت امید به عنوان یک نیروی انگیزشی در تمام دوران معاصر مورد بحث بوده ودر قرون گذشته صاحب نظران پزشکی و روان شناسی آن را بررسی کرده اند .( ره انجام ،1389)
ابعاد امید از منظر روان شناسان
نظریه ابعاد امید شامل شش بعد است که آنها را در کنار هم بنا کرده و تغییرات آنها سبب بروز فرایند امیدواری می گردد: (بهاری ،1388)
– بعد شناختی : فرایندی است که فرد طی آن آرزو ، درک ، تصور ، یادگیری و قضاوت در مورد موضوع امید را عملی می سازد ، این بعد شامل فرایندی مثل تعریف موضوع امید ، کشف واقعی بودن امید ، تمیز دادن عوامل ارتقاء دهنده امید از موانع آن و تصویر سازی ذهنی است.در این مرحله فرد به بررسی منابع و محدودیت ها پرداخته و توان و قوت خود را بررسی می کند و در صورت عدم توان کافی ، موضوع امید را تعدیل و تغییر میدهد یا مورد جدیدی را انتخاب می کند . ( همان)
– بعد عاطفی : بر احساسات و روحیات فرد دلالت می کند و شامل جاذبه و کشش یک پیامد خوب ، احساس نسبت به اهمیت امید ، اعتماد و یا عدم اطمینان می باشد . این بعد بر تمامی فرایند امید نفوذ دارد و احساسات متفاوتی از دردناک بودن تا آرامش را در بر می گیرد.
ـ بعد رفتاری : این بعد مشتمل بر اعمال و رفتاری است که فرد برای رسیدن به موضوع امید انجام می دهدامید می تواند منجر به افزایش انرژی برای انجام اعمال شود ، این اعمال می تواندفیزیولوژیک ،روانی یا فرهنگی باشد
ـ بعد نسبی : این بعد بر احساس وابستگی و ارتباط با دیگران حکم می کند و شامل تعامل اجتماعی ، تقابل برخورد و امنیت وارتباط با موجودات ، افراد و خداوند می باشد. (بهاری 1388)
ـ بعد زمانی : این بعد بر تجربیات گذشته ، حال و آینده توجه دارد ، امید اگر چه مربوط به آینده است اما گذشته و حال بر فراینده امید موثر است. موضوع امید گاه متوجه زمان خاصی است و گاه اختصاص به زمان خاصی ندارد. (همان)
ـبعد زمینه ای: که مربوط به موقعیت زندگی فرد است که بر امید موثر است . بعضی موقعیت ها منجر به بروز نا امیدی و یا امید می شوند. ( همان )
2-4-امید از منظر فلاسفه
امید یعنی قبول داشتن تمامییّت خود،زیستن به طور سالم و داشتن یک زندگی با مفهوم” (اسلامی نسب ، 1373).
از نظر مارسل1962[14] امید یعنی احساس امکان داشتن و ممکن بودن هر چیز غیر ممکن،امید یعنی هدف بخشیدن به زندگی از طریق معنویت بخشیدن به خود و پناهنده شدن به اصول معنوی و معنا دادن به زندگی از این طریق .
اکویناس[15] معتقد بود که امید فضیلتی الهی است پس متعلق به خداست و نفس انسان تنها در سه ساحت (ذهن ،عقل ،اراده) لایق و سزاوار خداست و امید در اراده جادارد و اراده فاعل امید است . (آرائی ،1391 )
اکویناس در کتابی به نام “حقیقت ” افراد را دارای دو نوع استعداد یا آمادگی بالقوه می داند :یکی استعداددرونی ودیگری بیرونی . پرورش استعداد درونی به خودشخص و فعالیت ذهنی او بستگی دارد . (کاردان ،1391)
از نظر اکویناس مهمترین اثر امید قوت و نشاط بخشیدن به عمل انسان است و امید به دودلیل سبب افزایش عمل است : با این که امید سخت و دشوار است لکن انسان میتواندبه آن دست یابد و سبب اشتیاق بیشتر به عمل است . وامید موجب لذت در انسان است که کمک به فعل انسان می کند . (آرائی ،1391)
2-5- امید از نظر اندیشمندان اسلامی
امید از منظر ملااحمد نراقی
ضد یاس از رحمت خدا امیدواری به اوست که آن را رجاءگویند .و رجاءعبارت است از انبساط و سرور در دل به جهت انتظار امر محبوبی . نراقی رجاءو امید واری بدون طاعت راحماقت دانسته و می گوید امیدواری به رحمت ومغفرت باید بعداز طاعت و عبادت باشد. (نراقی ، 1367)
امید از منظر عبدالله شبر:
رجا عبارت است از سرور و نشاط قلب به خاطر انتظار آنچه محبوب اوست؛ به شرط آنكه وقوعش متوقع و منتظر بوده و سببى عقلائى داشته، و انتظار انسان به این خاطر باشد كه اكثر اسباب آن فراهم است. در این صورت نام رجا براین انتظار، صادق است. ولى اگر كسى بدون سبب، منتظر وقوع محبوب خود باشد، نام غرور و حماقت بر آن صادقتر از” رجاء”است و اگر اسباب آن معلوم الوجود نبوده، و از عدم آنها نیز اطلاعى در دست نباشد بهتر است به جاى رجاء به آن تمنى بگوئیم. ( جباران ،1378)
امید از منظر امام محمد غزالی:
از نظر غزالی امید عامل و انگیزه حرکت انسان به سوی خداست چنان که اگرانسان امیدی به لذت دیدار جمال حق نداشته باشد راه های سخت سیر و سلوک را نمی پیماید(آرائی ،1391)
غزالی امید را درمان درد ،روح و روان انسان می داند،و در مواردی انسانی که نامیدی براو غلبه کرده مثال میزند که عبادتها را ر هاکرده و درعین حال توبه هم نمی کند او آنچنان در شهوات و لذت های حیوانی و پست است که خود راجداودوراز خدامی پندارد و هیچ امیدی به بازگشت به سوی خدا را ندارد لذاتوبه هم نمی کند . ودر برخی موارد انسانی به سبب کوشش بسیارش در طاعت و عبادت خدارنج بسیار می برد تاحدی که به خانواده اش ضرر می رساند این دو حالت عارض برنفس افراط وتفریط اعتدال نفس است پس هر دو انسان بیمار اند و راه درمان هر دو امید است ،پس امید موجب اعتدال نفس است . (آرائی 1391)
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.
موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 01:43:00 ق.ظ ]