رسالت ها
آموزش دانشجویان
هیئت علمی
تأمین مالی آموزش عالی
اداره امور دانشگاه ها (ورنر و وبر[۸۲]، ۲۰۰۹ :۳۸)
۲-۲-۲-۱- محیط در حال تغییر
تغییرات روز افزون جغرافیایی- سیاسی، اقتصادی و فناورانه که بر کل جهان تأثیر گذاشته‌اند، دانشگاه‌ها را نیز فرا گرفته است. هر چند دانشگاه‌ها در طول حیات طولانی خود، به ویژه در نیم کره شرقی، دوران سختی را پشت سر گذاشته‌اند، اما اکنون برای اولین بار تهدیدهای سیاسی و تغییرات و فشارهای اقتصادی و فناورانه، روشی را که آنها با بهره گرفتن از آن رسالت‌های خود را به انجام می‌رسانند، به چالش طلبیده است. در ابتدا شرکت‌ها مجبور به تغییر بودند و اکنون نوبت به آموزش عالی رسیده است. به ویژه این که دو نیروی قوی، یعنی جهانی شدن و انقلاب فناوری اطلاعات نیز وارد عرصه عمل شده‌اند. واین موضوع مستلزم ایجاد جایگاه در بین رقبا می باشد. (ورنر و وبر، ۲۰۰۹ :۴۲) اگر عاقلانه با موضوع برخورد نمائیم در می یابیم که دانشگاه ها با توجه به گستردگی فعالیت ولزوم تغییرات محیطی وتغییر سیاست های کلان کشور احتیاج به بازنگری در تصویر ذهنی خود دارند.
دانلود پایان نامه - مقاله - پروژه
دوران کالاهای اجباری دیگر گذشته است در حال حاظر دانشجویان دانشگاهی را برای تحصیل انتخاب می نمایند که از سطح علمی ، کیفیت دانشگاهی، هیئت علمی قوی، خدمات آموزشی و ارزش مدرک تحصیلی عالی برخوردار باشند.(بازرگان،۱۳۹۳ :۱۲)
۲-۲-۲-۱-۱- جهانی شدن[۸۳]
جهانی شدن و به ویژه رشد و توسعه سریع «صنعت دانش» نظام آموزشی را شدیداً متحول ساخته است، زیرا امکان انتقال سریع‌تر و مقرون به صرفه‌تر اطلاعات، بیشتر و گسترده‌تر می شود. این پیشرفت‌ها مستلزم تغییر موقعیت و جایگاه دانشگاه خواهد بود. دانشگاه، در یک محیط رقابتی و به منظور جهانی عمل کردن، خواه ناخواه باید دانشجویان را به عنوان مشتری محسوب کند و برنامه های خود را با نیازها و خواسته های آنها هماهنگ سازد.
۲-۲-۲-۱-۲- تأثیر فناوری
انفجار فناوری‌های اطلاعات و ارتباطات از راه دور، امکانات جدیدی را برای تولید و نشر دانش فراهم می‌آورد. آموزش از راه دور، به روش‌های گوناگون در حال شکل‌گیری است. بخشی از یک درس می‌تواند از طریق اینترنت، دریافت و محتوای آن با نیازهای منطقه‌ای ترکیب شود، که این امر خود نوعی تخصص بین‌المللی ایجاد می کند.(آراسته،۱۳۹۱ :۷) از طرف دیگر، شبکه‌ها امکان عرضه دروس و سرشکن کردن هزینه‌های آنها بین تعداد زیادی از دانشجویان را فراهم می‌آورند. علاوه بر این، یادگیری از راه دور در سطوح بالا نیز امکان‌پذیر است. بیشتر اینکه وسایل و تجهیزات فناورانه مانند وسائل صوتی و تصویری و نرم‌افزاری نیز امر یادگیری را آسان‌تر کرده اند.(آراسته،۱۳۹۱ :۱۳)
۲-۲-۲-۲- رسالت‌ها[۸۴]
آموزش، پژوهش و خدمات اجتماعی سه رسالت اصلی و بنیادی دانشگاه‌ها است. دانشگاه‌ها باید اشتیاق بیشتری به مشارکت با صنعت، دولت و سایر مؤسسات آموزش عالی از خود نشان دهند و یا حتی در این کار رهبری را برعهده بگیرند. دانشگاه‌ها و بخش‌های تابعه آنها باید شرکای قابل اعتمادی برای شرکت ها، مؤسسه ها و غیره باشند.
با توجه به آنچه در مورد رسالت دانشگاه ها مطرح شد، دو بعد اساسی رسالت دانشگاه ها در معرض خطر است:(قارون،۱۳۹۳ :۳۷)
اول اینکه پیچیدگی روز افزون پژوهش و همچنین ضرورت بهبود کیفیت برنامه‌های آموزشی، در حال ایجاد شکافی روز افزون میان فعالیت‌های آموزشی و فعالیت‌های پژوهشی حداقل در سطح تحصیلات تکمیلی است.
دوم اینکه شفافیت و رقابت روز افزون همراه با ارتقاء کیفیت نیز تهدیدهایی برای الگوی یک دانشگاه جامع به شمار می‌آیند. از آنجا که دانشگاه در یک بازار رقابتی و شفاف برای نوآوری و انتقال دانش فعالیت می‌کند، در صورت عدم تضمین استانداردهای کیفی، بهترین مشتریان بالقوه خود را از دست خواهد داد.
این روند، شهرت طلب ترین مؤسسه‌ها را وادار می سازد تا منابع خود را در رشته‌هایی متمرکز کنند که در آنها وجهه خوبی دارند یا اینکه می‌خواهند برخوردار شوند و در صورت امکان شبکه هایی ایجاد کنند و یا حتی با دیگر موسسات مکمل ادغام شوند. (برین من وفینی[۸۵]۲۰۱۲ : ۱۰۸)
۲-۲-۲-۳- دانشجویان و آموزش
در دانشگاه‌ باید به رسالت آموزش و همچنین پاسخ به انتظارات دانشجویان از آموزش عالی ارزش و بها داد.
۲-۲-۲-۳-۱- دانشجویان
در خصوص دانشجویان موضوع اصلی، دسترسی به آموزش عالی است. تقاضای روز افزون برای آموزش عالی تنها ریشه در آرمان اجتماعی ندارد، بلکه به دلیل افزایش نیازمندی های بازار کار، که خود حاصل به کارگیری دانش است، نیز هست. صرف نظر از ظرفیت و اهداف جذب مؤسسه‌های آموزش عالی که عمدتاً ممکن است مالی و شاید هم سیاسی باشد، مسئله اصلی دسترسی به آموزش عالی به طور عادلانه است. از این نظر جوامع ما تا به حال در زمینه ایجاد دسترسی برابر به آموزش عالی موفق نبوده‌اند. بنابراین، آنها مجبور به رفع این نیاز اجتماعی هستند. این هدف (دسترسی برابر به آموزش عالی) مقبولیت عام یافته است؛ اما دستیابی به آن دشوار به نظر می‌رسد، زیرا تحولات جدید در زمینه مالی به ویژه افزایش شهریه‌ها، جایگزینی وام‌ها به جای بورس‌ها و تبدیل یارانه‌ها به تسهیلات رفاهی دانشجویان بر این مشکل می‌افزاید. این وضعیت در ایالات متحده، جایی که حتی طبقه متوسطه چنین فشاری را حس می‌کند، حادتر و جدی تر به نظر می‌رسد.(بازرگان و نادری ،۱۳۹۳ :۴۷)
۲-۲-۲-۳-۲- آموزش[۸۶]
روی دیگر سکه همانا آموزش است، که مسائل جدی‌تری را مطرح می‌سازد. اول اینکه جامعه مبتنی بر دانش بیشتر به افراد فرهیخته نیاز دارد تا افرادی که تنها در زمینه خاصی تعلیم یافته‌اند، دانشگاه‌ها باید به منظور پاسخگویی به تقاضا، برنامه‌های آموزشی خود را در مقیاس گسترده‌تری سازماندهی کنند، به طوری که آموزش فرآیندی مستمر و همیشگی در نظر گرفته شود که هرگز بعد از دانشگاه متوقف نخواهد شد. یکی دیگر از واژه‌هایی که در هنگام بررسی مسئله آموزش به آن بر‌‌می‌خوریم، بین المللی‌سازی است. در جامعه جهانی این امکان که دانشجو بخشی از برنامه درسی خود را در دانشگاه دیگری بگذارند، نه تنها از نظر فرهنگ عمومی مفید خواهد بود، بلکه می‌تواند زمینه را برای گسترش حوزه تخصص آماده سازد. اما به منظور اینکه تحرک و تغییر‌پذیری دانشگاه عملی و امکان‌پذیر گردد، لازم است همزمان با لحاظ کردن فردیت و تنوع، از تأیید متقابل مدارک تحصیلی و واحدهای درسی، اطمینان حاصل شود.(ورنر ووبر،۲۰۰۹ :۱۶)
۲-۲-۲-۴- اعضاء هیئت علمی[۸۷] ومدرسین
همانگونه که در مبحث تمایز پرسنلی نیز اشاره گردید، اعضای هیئت علمی و دیگر مدرسین و پژوهشگران بزرگ‌ترین منبع انسانی دانشگاه محسوب می‌شوند. بهترین دانشگاه‌ها اگر کادر آموزش واجد صلاحیت نداشته باشند، فاقد هر گونه ارزش و اعتباری هستند، کادر آموزش فاقد صلاحیت به منزله آموزش ضعیف و پژوهش غیر خلاق است. (بازرگان و نادری ،۱۳۹۳ :۵۷) به همین دلیل گروه‌های آموزشی و رهبران دانشگاه‌ها باید توجه زیادی را نه تنها به گزینش افراد، بلکه به مدیریت این منبع انسانی کمیاب مبذول دارند. در این‌باره تحقیقات درباره آموزش عالی نشان داده است که باید به سه مسئله دشوار پرداخت: نقش در حال تغییر مدرسین، وضعیت استخدام رسمی و تأمین نسل جدیدی از کادر آموزشی برای پر کردن مناصب‌های خالی.(دودراشتات،۱۳۸۵ :۷۵)
۲-۲-۲-۵- منابع مالی دانشگا ه ها
تأمین اعتبارمالی دانشگاه ها به دلایل زیر به طور روز افزون دشوار می شود:
بخش دولتی شدیداً تحت فشار وظایف مربوط به توزیع بودجه (نظیر توجه و رسیدگی به سالمندان، بهداشت، فقر و کمک های خارجی) و همچنین مسائل امنیتی و حفظ زیر ساخت های عمومی است. در نتیجه، کاهش سهم درصد درآمدهایی که به دانشگاه ها اختصاص می یابد قطعی است. و این موضوع باعث گردیده اکثریت دانشگاه های دولتی به اصل ۴۴ قانون اساسی اهمیت بیشتری دهند وبودجه های خود را از منابع دریافت دانشجو به طرق مختلف مانند پردیس های دانشگاهی اختصاص دهند.(آراسته،۱۳۹۱ :۸)
بخش خصوصی کمتر حاضر به انتقال پول به دانشگاه ها، بدون دریافت خدمات متقابل و یا اعمال نفوذ در فعالیت‌های آنها است.
افزایش هزینه عرضه خدمات آموزش دانشگاهی و انجام امور پژوهشی به طور چشمگیری بیشتر از افزایش هزینه‌های زندگی است. (قارون،۱۳۹۳ :۶۰) این موضوع جایگاه برند دانشگاه ها را به شدت تحت تاثیر خود قرار داده است. یکی از متغیر های این تحقیق شهریه دانشگاه ها می باشد موضوعی که در تفاوت با دانشگاه های دولتی جهت مزیت رقابتی دانشگاه های آزاد اسلامی را دچار انحراف می نماید. بدیهی است دانشجویان علاقه مند به شرایط تحصیل در دانشگاه های رایگان و دولتی می باشند. حتی اگر از جایگاه برند مناسبی نسبت به دانشگاه های آزاد برخوردار نباشد.
بنابراین، مؤسسات آموزش عالی باید به طور جدی اقداماتی را در خصوص دو سوی بودجه به عمل آورند، به عبارت دیگر از یک سو درآمدهای خود را حفظ کرده و حتی افزایش دهند و از سوی دیگر هزینه‌های واحد تولید و انتقال دانش جدید را کاهش دهند. هر مؤسسه‌ای که این مسائل را نادیده بگیرد، ناگزیر از گستره و کیفیت آن کاسته خواهد شد.
عوامل زیادی را می توان مسبب مشکلات مالی فعلی اغلب دانشگاه ها در اروپای غربی و نیز آمریکای شمالی دانست. کاهش حمایت دولت یکی از عوامل مهم است، اما تنها عامل نیست. پژوهش و تحصیلات تکمیلی به ویژه در حوزه علوم پایه که تجهیزات مورد نیاز آن بسیار گرانتر از حوزه‌های دیگر علوم است به نحو فزاینده‌ای پُر هزینه شده است. همچنین مقررات دولتی و درخواست تجهیزات مورد نیاز، دشوارتر شده است. (پوتکا[۸۸]،۱۹۹۷ :۹۴)
توسعه منابع مالی جدید دانشگاه ها به منظور جبران کاهش حمایت دولت و افزایش هزینه‌های عملیاتی باعث شده تا از منابع عمده کمک‌های خصوصی استفاده کنند که بالغ بر میلیون ها دلار است که البته این موضوع جدیدی نیست ولی در سال‌های اخیر در ایالات متحده به سرعت افزایش یافته است؛(گرسموک[۸۹]،۲۰۰۹ :۳۷) و در حال حاضر بعضی از دانشگاه‌ها بیش از یک میلیارد دلار کمک در هر دوره فعالیت ۵ تا ۷ ساله جمع آوری می‌کنند. اما در کشورهای اروپایی بیشتر متکی به تأمین منابع از طریق دولتی بوده‌اند، در عین حال آنها نیز تا حدودی به تأمین مالی از طریق بخش خصوصی فکر می کنند.
دانشگاه‌ها و کالج‌ها مدت‌ها است که دریافت کننده کمک‌های بخش خصوصی هستند؛ برای مثال هدف دانشگاه‌ «هاروارد» کسب ۱/۲ میلیارد دلار بوده است. بین سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲، وجوه خصوصی جمع‌ آوری شده توسط دانشگاه‌ها و کالج‌های آمریکا با ۳۰ درصد رشد به ۷/۱۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۱۲ رسیده است. کمک‌های دانش‌آموختگان دانشگاه ۴۲ درصد رشد داشته که سهم آن بیش از گروه‌های دیگر بود (برین من وفینی[۹۰]۲۰۱۲ :۹۳).
هرچند حجم هدایا افزایش یافته، کفاف نیازهای رو به رشد دانشگاه‌ها و کالج‌ها را نمی‌دهد. از این رو، مؤسسات به دنبال یافتن منابع مالی جدیدی هستند که مستلزم کارآفرینی زیاد بوده و در مجموع آنها را به سوی محیطی خارجی که پویایی خاص خودش را دارد هدایت کند. این منابع عبارت‌اند از:
الف) حمایت مالی شرکت‌ها از تحقیقات دانشگاه‌ها، حق ثبت اختراع، اعطای جواز، تجاری کردن.
ب) بنگاه‌های تجاری تحت مالکیت دانشگاه
ج) فعالیت‌های تجاری مشترک دانشگاه و بخش خصوصی
در ادامه به بررسی سه مورد بالا در کشور آمریکا پرداخته خواهد شد.
الف) حمایت مالی شرکت ها از تحقیقات دانشگاهی در آمریکا 
در آمریکا این نوع حمایت‌ها بین سال‌های ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۹ تقریباً چهار برابر شد و از ۲۳۸ میلیون دلار به ۹۲۰ میلیون دلار رسید (گرسموک[۹۱]،۲۰۰۹ :۱۸). همزمان که از طریق این کمک‌ها یافته‌های پژوهشی ارزشمندی تولید می‌شود، باید درباره حق ثبت اختراع و اینکه آیا اجازه بهره‌برداری از نتایج تحقیقات داده شود یا نه و در صورت مثبت بودن جواب، چطور از عواید حاصل از اعطای جواز، بهره‌برداری کرد، تصمیم‌گیری شود.
یک بررسی که از ۱۷۳ دانشگاه و کالج به عمل آمد نشان داد که آنها در کنار بودجه پژوهشی ۴/۲۱ میلیارد دلاری، ۴۹۸ میلیون دلار از محل حق ثبت اختراع و اعطای جواز (بهره برداری) درآمد داشته‌اند که نسبت به ۵ سال قبل ۱۶۷ درصد افزایش داشته است. دانشگاه کالیفرنیا با کسب ۸/۶۳ میلیون دلار از این محل در رأس بوده و پس از آن استنفورد با ۸/۴۳ میلیون دلار و کلمبیا با ۶/۴۰ میلیون دلار قرار دارند (مارکوس[۹۲]،۱۹۹۸ :۵۷).
دانشگاه‌ها به این نتیجه رسیدند که به جای آنکه جواز بهره‌برداری از اختراع‌هایشان را به صنایع واگذار کنند، خود با همکاری با بنگاه‌های خصوصی، زمینه اقدامات مشترکی از قبیل سرمایه‌گذاری‌های اولیه را فراهم آورند. مؤید این مطلب گزارشی است که واحد بین الملل(SRI[93])برای بنیاد ملی علوم تهیه کرده است. در این گزارش (گریگوری و شیهن[۹۴]،۱۹۹۸) چنین نتیجه‌گیری کردند که سرمایه‌گذاری‌های بنیادی، موفق‌تر و سودآورتر از اعطای جواز بهره‌برداری دانشگاه‌ها است. از میان تلاش‌های متعدد و جالب توجه مذکور، شاید پیشروترین برنامه همکاری دانشگاه و صنعت، برنامه کانکت دانشگاه کالیفرنیا در سن‌دیگو باشد. اعتقاد بر این است که برنامه مذکور با داشتن تحقیقات و همکاری دانشگاه حدود ۱۲۰ شرکت (کارخانه) دارای فناوری پیشرفته در منطقه سن دیگو ایجاد کرده و نتیجه این برنامه اشتغال حدود ۰۰۰/۱۵ نفر و درآمدی حدود ۲ میلیارد دلار در سال است (اتکینسون[۹۵]،۱۹۹۸ :۸۲).
ب) بنگاه های تجاری تحت مالکیت دانشگاه
در سال‌های اخیر، دانشگاه‌ها به طرز فزاینده‌ای فعالیت‌های تجاری بسیاری را یک تنه انجام داده‌اند. آنها بیشتر اقدامات کمکی و جنبی و امور روزمره داخلی را انجام داده و برای حمایت از آنها زیرساخت‌هایی نیز ایجاد کرده‌اند. برای نمونه هنگامی که زمین یا دفتر کار و املاک مسکونی به دانشگاه داده می‌شود دانشگاه می‌تواند تبدیل به یک ملک و هر چند ندانسته و اتفاقی وارد بازار مستغلات و املاک شود. (پوتکا[۹۶]،۱۹۹۷ : ۵) دانشگاه هاروارد با داشتن ۱۳ میلیارد دلار کمک مالی در بازار سهام، مستغلات و اکتشافات نفت و گاز سرمایه‌گذاری و به تازگی نیز شرکت وایت ریور را که یک شرکت سرمایه‌گذاری و خدمات بیمه‌ای است به مبلغ ۴۰۰ میلیون دلار خریداری کرده است. آشکار است که این گونه سرمایه‌گذاری‌ها خطر زیادی به همراه دارند.
ج) فعالیت‌های تجاری مشترک دانشگاه و بخش خصوصی
دانشگاه‌ها همواره قراردادهایی برای کسب درآمد منعقد می‌کنند. یکی از اقدامات محترمانه و معمول، فروش حق استفاده از آرم دانشگاه‌ها روی لباس و کلاه و همانند‌های آن است.  به عنوان نمونه دانشگاه بریتیش کلمبیا، با هدف کسب درآمد، خط هوایی و بانک خاصی را برای استفاده انتخاب کرده است (اکونومیز[۹۷]،۲۰۱۰ : ۲۰۷). چنین اقداماتی به دلیل فقدان قدرت انتخاب و احتمالاً قیمت‌های انحصاری بالا، برای مشتریان ناکارا و پرهزینه به نظر می‌رسد.
۲-۲-۲-۶- اداره امور دانشگاه
اداره امور مؤسسه‌های آموزش عالی، به ویژه دانشگاه‌هایی که مبتنی بر پژوهش باشند، احتمالاً مهم‌ترین و پیچیده‌ترین مسئله در سیاست‌گذاری آموزش عالی است. در دنیایی که به سرعت در حال تغییر است و منابع آن ثابت و یا در حال کاهش است، در دانشگاه نباید صرفاً بر مسائل اجرایی تأکید گردد، بلکه باید به اداره امور آن نیز توجه شود، به طوری که دائماً با محیط علمی و اجتماعی، سازگار شود؛ بدون اینکه از مسئولیت خود غافل بماند.(ورنر ووبر،۲۰۰۹ص۴۷) روند کنونی اداره امور مشارکتی، که ریشه در دانشگاه‌های آمریکای شمالی و اروپای غربی دارد، در وضعیت ثابت یا در زمان افزایش منابع به خوبی عمل می‌کند، اما در زمان فشار یا محدودیت و تغییر سریع، نواقص آشکاری دارد. امروزه رسیدن به جایگاه تصویر ذهنی مطلوب از مشکلات دانشگاه هابه شمار می رود. ساختار تصمیم‌گیری در دانشگاه‌های سنتی، کند و کم تحرک است. (اکونومیز،۲۰۱۰ : ۱۷۷) این ساختار بر پایه ساختار دانشکده/ گروه آموزشی قرار دارد و تصمیمات را تعداد زیادی از کمیته‌های داخلی اتخاذ می‌کنند. تصمیم‌گیری ها نوعاً مستلزم اتفاق نظر میان اعضای هیئت علمی است. این ساختار، فرایند تصمیم‌گیری را مختل می‌کند و به واکنش‌های بسیار کند می‌ انجامد. ماهیت اصلی این فرایند، توان رهبری امور را تضعیف و به تبع آن به دوام و استمرار گذشته‌ای مهجور کمک می‌کند. (اکونومیز،۲۰۱۰ : ۱۰۴)
اگر دانشگاه‌ها می‌خواهند در جهان دانش فردا نقش اساسی ایفا نمایند، آنها نمی‌توانند هم در اوضاع سنتی به سر برند و هم به روزهای بهتر دل ببندند. از دانشگاه‌ها انتظار می‌رود که تغییر کنند و این کار را باید خود به تنهایی انجام دهند. بنابراین، آنها باید ساختار خود را چنان تغییر دهند که بتوانند با امکانات کمتر، بازدهی بیشتری داشته باشند.
به هرحال راه حل های عمده بهبود امور دانشگاه شامل موارد زیر می شود:‌
الف) سازماندهی دانشگاه به مانند یک اتحادیه (فدراسیون) یا به مانند یک شرکت سهامی و به کارگیری اصل اختیار تصمیم‌گیری فردی، به عبارت دیگر، استقلال بخشی هر چه بیشتر به واحدها جهت تخصیص منابع انسانی و مالی، آن طور که خود می خواهند.

موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 04:50:00 ق.ظ ]