اعمال تنش در منطقه، علاوه بر ایجاد ساختمانهای چینخورده و گسلیده، درزههای فراوانی را نیز ایجاد نموده است. بر اساس مختصات درزهها و چگونگی ارتباط آنها با ساختمانهای چینخورده و گسلیده به خوبی میتوان نوع آنها را معین نمود.درزه های تشکیل شده از نوع درزههای کششی Tensile joints و درزههای برشی Shear joints هستند.
درزههای کششی با بازشدگی همراه هستند و فضای ایجاد شده در راستای درزه ها،عمدتاً توسط کلسیت پر شده است .این درزهها به دو سری با راستا های متفاوت تفکیک می شوند.یک سری عمود بر محور چینخوردگی ایجاد شدهاند و به عنوان درزههای عرضی Transverse joints در نظر گرفته میشوند. امتداد این درزهها به تقریب به موازات تنش چیره اعمال شده بر ناحیه است و از نظر آماری بیشترین تراکم و گسترش را در سطح منطقه دارا هستند.
سری دیگر درزههای کششی به موازات محور چینخوردگی جهتیابی شدهاند و به عنوان درزههای طولی Longitudinal joints معرفی میشوند. این درزهها از دیدگاه آماری، کمترین گسترش را در منطقه دارا هستند. این دو دسته شکستگی کششی به تقریب برهم عمود هستند.
درزههای برشی به عنوان درزههای هم یوغ معرفی میشوند و گاه آثار لغزش Slicken sides نیز در سطح آنها مشاهده میشود.
۳-۵-۳ -وضعیت عمومی لرزه خیزی حوزه
منطقه مورد مطالعه که بخشی از زون زمینشناسی کپهداغ و یکی از مناطق فعال تکتونیکی محسوب میشود از نظر ساختمانی حد شمال شرقی کمربند کوهستانی آلپ – هیمالیا است و در شمال شرقی خود توسط گسل اصلی کپه داغ از سپر پایدار توران ( ترکمنستان ) جدا می شود. از نظر لرزه خیزی، بیشتر منطقه کپهداغ و جنوب حاشیه اصلی توران فعال و از نوع کم عمق هستند. در پهنهبندی خطر زمینلرزه، منطقه چناران در گروه مناطق با خطر نسبی بالا طبقهبندی شده است.
ساختمان پوسته در منطقه کپه داغ به نظر میرسد که در حال کوتاه شدگی است و این کوتاه شدگی همراه گسلش راندگی و امتداد لغز چپ گرد در غرب و احتمالا امتداد لغز راستگرد در شرق است .
درصد زلزله هایی که برای این گستره تعیین کرده اند ۸۵/۴ درصد کل زلزله در زونهای ساختمانی ایران است. از دو هزار سال گذشته تاکنون بیش از ۱۶ زمین لرزه (تاریخی و دستگاهی) با بزرگی بالاتر از ۶ در مقیاس امواج سطحی و حجمی در این منطقه بوقوع پیوسته است ( امامی ، فرزاد : چکیده مقالات بیستمین گردهمایی علوم زمین:۱۳۸۰).
۳-۶ -ژئومورفولوژی
از نگاه ریختشناسى، کپهداغ منطقهاى کوهستانى است که فازهاى آلپ پایانى در شکلگیرى سیماى امروزى آن نقش اساسى داشتهاند. ریختشناسى منطقه، جوان است و توپوگرافى ناحیه، رابطهاى مستقیم با ساختارهاى زمینشناسى دارد. به طور معمول، تاقدیسها ارتفاعات، و ناودیسها دشتهاى میانکوهى را میسازند و سازندهاى کربناتى مزدوران (ژوراسیک بالایى) و تیرگان (کرتاسه پایینى) واحدهاى سیما ساز منطقه هستند. دشتهاى سرخس، گرگان، مشهد – قوچان و شیروان – بجنورد از نواحى فروافتاده کپهداغاند.
ناحیه چناران با روند کلی شمال غرب – جنوب شرق از نظر ژئومورفولوژیکی از دو تیپ مشخص کوهستان و دشت تشکیل شده است. تیپ کوهستان در دو حاشیه شمال شرقی و جنوب غربی و تیپ دشت در بین دو بخش یاد شده واقع شده است. دو بخش کوهستان به تبعیت از روند عمومی منطقه در جهت شمال غرب – جنوب شرق کشیده شدهاند. تیپ دشت به صورت یک Piedmont و آن هم، روند شمال غربی – جنوب شرقی دارد. شرایط توپوگرافی ناحیه دشت به نحوی است که روانآب زیرحوزهها به سمت مرکز دشت هدایت میگردد. شکل ۳‑۷: واحدهای ژئومورفولوژی محدوده مطالعاتی را نشان میدهد.
شکل ۳‑۷: واحدهای ژئومورفولوژی محدوده
۳-۶-۱ -واحدهای ژئومورفولوژی
۳-۶-۱-۱-واحد دشت
واحد دشت آبرفتی، در منطقه مورد مطالعه،در تراز ارتفاعی ۱۲۰۰ متر در بالادست شروع می شود و به سمت مرکز حوزه در هر دوسوی شمالی و جنوبی حوزه به سمت مرکز تداوم دارد. این دشت با روند شمالغرب – جنوبشرق از روند ارتفاعات و ساختارهای تکتونیکی عمده منطقه تبعیت میکند طول زیاد و عرض کم از ویژگی بارز آن است.شیب عمومی دشت به سمت غرب و جنوب غربی. یاد آور میشود که مرز بین کوه و دشت واضح و شارپ است که نشانه فعالیت تکتونیک جوان در منطقه است.
رخساره دشت سر آبرفتی
این بخش از واحد ژئومورفولوزی در حد فاصل کوه و دشت با شیب رو به جنوب غربی شامل واحد زمینشناسی QPl و Qt1 است.
این واحد زمینشناسی شامل پادگانه آبرفتی بلند و نهشته های پلیوکواترنر است. نهشتههای پلیوکواترنر با سنی بیشتر در تراز ارتفاعی بالا و در حد فاصل مرزکوه و دشت رخنمون یافته است که یادآور فعالیت تکتونیکی گذشته منطقه و بالا آمدکی کوه و به تبع آن فرسایش شدید و رسوبگذاری با نرخ بالا در منطقه است. وضعیت قرارگیری نهشتههای یاد شده تقریباً افقی با تمایل به سوی دشت است. در این طبقات درههای عمیق حاصل فرسایش آبراههای شایع است. فرسایشهای تاخیری بر ارتفاعات سنگی منطقه و نهشته های پلیوکواترنر اثر کرده و پادگانههای آبرفتی بلند تشکیل شدهاند. رخساره مخروط افکنهای در بخش سردشت حاصل رسوبگذاری رودخانهها در محل خروجی از کوهستان تشکیل شده است. راس این مخروطهای واریزه به سمت کوه وقاعده آن به سمت دشت گسترده شده است. حاصل به هم پیوستن مخروطهای یاد شده، دشت آبرفتی است.
رخساره دشت
این بخش درپایین دست بخش دشت سر شامل نهشته های آبرفتی Qal و Qt2 است. واحد لیتولوزی Qal در بستر فعلی رودخانههای منطقه و واحد Qt2 بسترهای رها شده رودخانههای جاری منطقه را تشکیل میدهد. واحد دشت در نقطه شکست شیب و در پای ارتفاعات منطقه سردشت شکل گرفته است.
رخساره کفه رسی
در دشت آبرفتی مورد بحث، بعد از گذر از بادزنهای آبرفتی و تراسهای آبرفتی، به سمت غرب و جنوب غربی، پهنههای کم ارتفاع و نسبتاًمسطحی گسترش دارد که با تخریبیهای ریزدانه مثل ماسه، سیلت، رس و مارل، پوشیده شدهاند. این پهنهها در مواقع خشک سالی با ترکهای گلی همراهند و در مواقع تر سالی، تبدیل به دریاچههای فصلی میشود که در واژه زمینشناسی محلی به “دغ” معروفند که در شرق ایران از پهنهبندیهای وسیع و گسترده برخوردار است. این اراضی با شیب کم، ریزدانه و شور مشخص می باشند. سطح ایستابی در این بخش بالا است. این اراضی از زهکشی مناسب برخوردار نیستند. در اثر نیروی مویینگی در سطح این اراضی آثار شوری دیده میشود.
۳-۶-۱-۲-واحد تپه ماهور
این واحد زئومورفولوزی در مرز کوه با دشت سر با ارتفاع کم تا متوسط و با قلل مدور وفرسوده رخنمون دارد. این واحد از دو تیپ با لیتولوژی مجموعه سنگهای آتشفشانی افیولیتی و نهشته های کنگلومرایی پلیوکواترنر تشکیل شده است. تیپ تپه ماهورهای افیولیتی در قسمت جنوب شرق و از نوع نهشتههای پلیوکواترنر در سرتاسر مرز کوه و دشت در حوزه برونزد دارند.
رخساره بدلندی
شامل نهشتههای آذرین- رسوبی پالئوسن در سطح حوزه رخنمون دارد. حضور لایه های مارنی و زود فرسا سبب تشکیل پهنه های فرسایشی بدلندی در منطقه شده است. توسعه فرسایش های شیاری وخندقی در این اراضی کاملاً مشهود است.
۳-۶-۱-۳-واحد کوهستان
واحد کوهستان با بیشینه ارتفاع ۲۷۱۰ متر در قسمتهای شمالی و کمینه ارتفاع ۱۷۰۰ متر در شرق و جنوبشرقی قرار گرفته است. مرز جدا کننده دو بخش کوهستان و دشت آبرفتی (Piedmont) به صورت یک خط سراسری از شمال غرب به جنوب شرق، در پای دامنه و تقریباً منطبق بر تراز توپوگرافی ۱۷۰۰ متر کشیده شده است. بخش کوهستان به صورت یک منوکلاین با شیب نسبتاً تند است که شیب دامنه آن به سمت جنوب غربی است. لازم به یادآوری است که احتمالاً بعضی از رخنمونها، به ویژه در حاشیه شرقی منطقه،در اثر عملکرد گسلهای محلی و یا منطقهای، ممکن است شیب متفاوتی را نشان دهند.
بخش کوهستان به طول تقریبی ۷۰ کیلومتر و عرض ۵ تا ۱۸ کیلومتر، از بلندترین نقطه در قله رخنمون ماسه سنگ کوارتزینی (کرتاسه آغازی) در حاشیه شرقی به ارتفاع بیش از ۲۷۱۰ متر، تا مرز دامنه و دشت در ارتفاع ۱۷۱۰ متر، میرسد. چنین دامنهای گذرگاه مناسبی برای جریان یافتن روانآب های سطحی از مناطق مرتفع و بالادست به دشت پاییندست میباشد. نتیجه این مجموعه مورفوتکتونیکی، تشکیل زیرحوضههای کوچک در بالادست و تجمیع و تبدیل آنها به زیر حوضههای بزرگتر در پاییندست شده است .
بخش کوهستان به عنوان منطقه منشاء (Source area)، نقش بسیار مهمی در تامین مواد و اجزاء تشکیل دهنده مجموعههای آبرفتی و کنگلومرایی در دشت آبرفتی دارد. در این ارتباط، طبقات و سنگ رخسارههای نرم و فرسایش پذیر در تامین اجزاء دانهریز از قبیل ماسه، سیلت، رس و سنگ رخسارههای سخت و مقاوم، در تامین اجزاء درشت دانه چون شن، ریگ، قلوه سنگ و… نقش سنگ مادر را ایفا کردهاند. موضوع فرسایشپذیری رخنمون ها در بالادست و در منطقه منشاء، ارتباط مستقیم با سنگشناسی و جنس هر طبقه دارد. این موضوع به منظور سهولت دسترسی و خودداری از تکرار مطالب، ضمن معرفی توالیهای سنگ چینهای در قسمت چینهشناسی،در گزارش حاضر، مطرح و بحث شده است.
واحد کوهستان تقریبا نیمی از سطح حوزه را در بر دارد. این قسمت، از لیتولوژی متنوع آذرین نوع خروجی ودرونی و سنگهای رسوبی تشکیل شده است. عمده گسترش این بخش در مرز شمال شرقی حوزه است که بصورت پیوسته رخنمون دارند. سطح کمی از مرز جنوب غربی حوزه سلسله ارتفاعات منقطع متشکل از واحدهای سنگی ژوراسیک و کرتاسه برونزد دارند.
در واحد کوهستان چهار رخساره کوهستان توده سنگی، کوهستان برونزد سنگی، کوهستان با برونزد سنگی با واریزه و کوهستان با دامنه هموار( سازند شمشک) تشکیل شده است. در رخساره دامنه منظم رخنمون سنگی بسیار اندک میباشد و با تراسبندی میتوان بر روی آن ها طرحهای توسعه جنگلکاری و کشاورزی انجام داد. در رخساره های با برونزد سنگی واریزه دار یک نوع بی ثباتی بر روی دامنهها دیده میشود. این واریزهها در حالت عادی حرکت بطئی دارند ولی در اثر وقوع زمینلرزه یا دستکاری شیبها، ناپایداری روی دامنه ایجاد خواهد شد.
۳-۷ -نفوذپذیری
پس از تهیه نقشه لیتولوژی با توجه به خصوصیات هیدرودینامیکی لیتولوژیهای مختلف، میزان تراوایی سازندها در ۵ رده خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد تقسیمبندی شد که نتایج آن در جدول ۳-۴ و شکل ۳-۸ ارائه شده است.
جدول ۳‑۴: درجه تراوایی واحدهای سنگی منطقه طرح
موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 07:39:00 ق.ظ ]