۳۹- محمد حسین خوشوقت، تجزیه و تحلیل تصمیم گیری در سیاست خارجی، تهران :دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی، ۱۳۷۵، ص ۱۶۵
۴۰- بروست راست، هاروی استار، پیشین، ص ۱۷-۱۸
۴۱- چارلز کگلی، جین ویتکف، پیشین، ص ۳۸
۴۲- همان، ص ۷۴۰
۴۳- کارل دویچ و دیگران، نظریه‌های روابط بین‌الملل، ترجمه:وحید بزرگی، تهران:مؤسسه انتشارات جهاد دانشگاهی، ج ۲، ۱۳۷۵، ص ۶۹۴
۴۴- چارلز کگلی، جین ویتکف، پیشین، ص ۷۴۰
۴۵-James N.Rosenau “The National Interest in the Scientifice Study of Foreign Policy (New York:the Free Press. 1971):121-122
۴۶- Rosenau،۱۹۷۱:۱۳۴-۳۶
فصل سوم
راهبرد های سیاست خارجی بوش در خاورمیانه
و فرایند شکل گیری آن
۱-۳- مقدمه
آمریکا پس از جنگ سرد به دنبال نقش روشن جهانی برای خود بود چرا که سیاست خارجی آمریکا برای دوران جنگ سرد طراحی شده بود لذا برای برآورده ساختن نیاز های سبز فایل نیازمند بازسازی بود.
جرج بوش و همکارانش در شرایطی که نسبت به عملکرد کلینتون در روابط خارجی انتقاداتی اساسی داشتند وارد کاخ سفید شدند. آن‌ ها معتقد بودند که سیاست خارجی رئیس جمهور قبلی فاقد انسجام، اولویت‌های روشن و فاقد شناخت کافی از منابع واقعی و مهم آمریکا بوده است. از دید آن‌ ها باید انرژی و توان آمریکا را روی مسائلی که بیش از همه منافع این کشور را به خطر می‌اندازد و تهدیدی برای صلح و امنیت جهانی است متمرکز کرد.
در شرایطی که جرج دبلیو بوش سابقه‌ی تاریخی احساس ضربه ناپذیری و در عین حال ترس از حمله‌ی ناگهانی را با خود یدک می‌کشید با حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ مواجه شد. این حملات تأثیراتی اساسی و تعیین کننده بر طرز تفکر رهبران واشنگتن داشت و باعث شد که نخست اسطوره ضربه ناپذیری آمریکا زیر سؤال برود و دوم اینکه ترس از تهدیدات امنیتی به ترس عینی و واقعی تبدیل شود.
در فصل پیش رو قصد بررسی راهبرد های سیاست خارجی بوش در منطقه خاورمیانه با توجه به تحولات شکل گرفته را مد نظر داریم؛ و در ادامه به بررسی فرایند شکل گیری راهبرد مذکور طبق نظریه روزنا می‌پردازیم. بر طبق عناوین یاد شده سه فاکتور شخصیت، کنگره (عوامل بوروکراتیک)، و ساختار نظام جهانی از جمله عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری سیاست خارجی آمریکا می‌باشند و ما قصد کنکاش و بررسی نقش این عوامل بر سیاست خارجی بوش را در نظر داریم.
۲-۳- راهبرد های سیاست خارجی بوش در خاورمیانه
حوادث تروریستی ۱۱ سپتامبر باعث شد سیاست خارجی ایالات متحده سمت گیری جدیدی پیدا کند؛ و با وقوف به این واقعیت که شکل گیری استراتژی کلان بر خاسته از تعریف منافع، تعریف خطرات و تعریف روش‌ها است بنابراین استراتژی کلان آمریکا در دوران جدید این‌گونه تعریف خواهد شد.
استراتژی سد نفوذ جای خود را به استراتژی مبارزه با تروریسم داد چرا که تروریسم خطر جدید آمریکا بود. بنابراین استراتژی مبارزه با تروریسم که خصلتی تهاجمی دارد شکل گرفت تا بستر لازم و ضروری را برای فرصت دادن به ریشه گرفتن ارزش‌های لیبرال در جغرافیا های مورد علاقه آمریکا فراهم آورد. (۱)
در این راستا دولت بوش دست به استراتژی حمله‌ی پیش گیرانه زد و برای پیشبرد این مقصود یک‌جانبه گرایی را مد نظر قرارداد به عبارت دیگر محور تمامی طرح‌های استراتژیک آمریکا یک‌جانبه گرایی قرار گرفت.
جرج بوش در بعد از ظهر روز ۱۱ سپتامبر تعهد کرد: «آن‌ هایی را که پشت این عمل شیطانی بوده‌اند به پای میز محاکمه خواهد کشاند» (۲)
بوش در سخنرانی خود در یکم ژوئن ۲۰۰۲ رسماً دکترین خود مبنی بر پیش دستی در دفاع را مطرح می‌سازد:
«اگر ما منتظر تهدید بمانیم بسیار دیر عمل کرده‌ایم… ما باید مبارزه با دشمن را آغاز کنیم و با بدترین تهدیدات قبل از ایجاد آن مبارزه کنیم… »
وی در این سخنرانی ایران، کره شمالی، و عراق را محور شرارت خواند. (۳)
به طور کلی دکترین بوش به مؤلفه‌های متمایز و بعضاً بی سابقه‌ای اطلاق می‌گردد که در طول هشت سال ریاست جمهوری به ویژه پس از ۱۱ سپتامبر در سیاست خارجی آمریکا تدوین و عملیاتی شد به باور رابرت جرویس[۳۴] دکترین بوش چهار مؤلفه بنیادین را دارا بود:

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

 

 

عقیده استوار بر اهمیت نظام سیاسی در تعیین سیاست خارجی کشورها و اعتقاد به فراهم بودن فرصت ممتاز تاریخی برای تحول در سیاست خارجی؛

باور به وجود انواع جدید تهدیدات در عصر حاضر و لزوم مقابله با آن‌ ها از طریق جنگ پیشدستانه؛

تمایل به رفتار یک‌جانبه در هنگام لزوم؛

اعتقاد راسخ به این موضوع که صلح و ثبات در نظام بین‌الملل به استقرار بر ترس و هژمونی ایالات متحده در سیاست بین‌الملل وابسته است. (۴)

یکی از ستون‌های دکترین دولت بوش مبتنی بر این نگرش بود که جهان سرشار از تهدیدات مختلف متوجه آمریکاست و در میان مهم‌ترین آن‌ ها تروریست‌ها و دولت‌های یاغی و سلاح‌های کشتار جمعی قرار دارند. در این رابطه بوش در یک سخنرانی در کالج وست پوینت در سال ۲۰۰۲ گفته بود «امروز دشمنان ما سلاح‌های کشتار جمعی را به عنوان سلاح‌هایی برگزیده در نظر می‌گیرند. برای دولت‌های یاغی این سلاح‌ها ابزاری برای ترساندن و تجاوز نظامی بر علیه همسایگان آن‌ ها می‌باشد و این سلاح‌ها به این دولت‌ها اجازه می‌دهد که از آمریکا و متحدان این کشور باج‌گیری کنند و بازدارندگی و هژمونی آمریکا را به چالش بکشند»
مقامات آمریکایی در این رابطه این‌گونه اعلام کردند که: دولت‌های یاغی و گروه‌های تروریستی بنیاد گرا و خطر پذیر هستند و در صورت دست‌یابی به سلاح‌های کشتار جمعی در استفاده از آن‌ ها بر علیه دشمنان خود تردید نخواهد کرد.
به عنوان نمونه استفاده صدام از سلاح‌های شیمیایی علیه ایران و کردهای حلبچه؛ لذا آن‌ ها تأکید می‌کردند که دفاع و بازدارندگی در برابر تروریست‌ها و دولت‌های یاغی امکان پذیر نیست و واشنگتن بایستی برای جنگ‌های پیش دستانه قبل از اینکه تهدیدات کاملاً شکل بگیرد آماده باشد.
این بخش از دکترین بوش از همان ابتدا با انتقادات فراوانی مواجه بود و گروهی آن را خود کشی از ترس مرگ نامیدند و چهار چوب استنتاجی آن را بدین جهت که بر پایه احتمالات غیر قطعی و پیش بینی‌های انتزاعی بود زیر سؤال می بردند. از سوی دیگر این موضوع که آمریکا پس از اشغال عراق و سرنگونی صدام حسین ارتباطی بین حکومت عراق با گروه‌های تروریستی نیافت و ابعاد و اجزای برنامه هسته‌ای این کشور آن گونه که در آمریکا و بریتانیا ادعا می‌کردند نبود دکترین بوش و مبنای جنگ پیشگیرانه را دچار چالشی جدی نمود.
یکی دیگر از وجوه دکترین بوش عملکرد یک‌جانبه در عرصه‌ی بین‌الملل بود و این کشور در برابر موضوعات مختلف بدون توجه به دیدگاه‌های دیگر تنها بر پایه منافع و نگرش خود تصمیم گیری می‌نمود بر همین اساس کاخ سفید از پیمان زیست محیطی کیوتو و دیوان کیفری بین‌المللی و قرارداد منع کاربرد سلاح‌های بیولوژیک خارج گشت و علی رغم مخالفت کشورهای مختلف از جمله متحدان اروپایی خود به عراق لشگر کشی کرد. که این امر زمینه ساز اختلافات و گسست هایی در روابط آمریکا با متحد ین قدیمی واشنگتن شد. ژاک شیراک رئیس جمهور وقت فرانسه در برابر این رویه دولت بوش گفته بود «ما دیگر در عصری زندگی نمی‌کنیم که یک کشور سرنوشت بقیه کشورها را تعیین کند».(۵)

پایان نامه رشته حقوق

دولت بوش پس از اشغال عراق دو حرکت اساسی را برای ایجاد چارچوب جدید سیاسی امنیتی در منطقه خاورمیانه آغاز کرد. یکی اعلام طرح صلح موسوم به نقشه راه برای پایان دادن به درگیری‌های فلسطینی اسرائیلی و دیگری اعلام تعطیلی بیشتر پایگاه‌های نظامی این کشور در عربستان سعودی و انتقال نیروهای امریکایی به قطر بود. (۶).(رک:پیوست شماره ۱)
بوش با تقسیم جهان به خیر و شر در صدد برآمد تا سیطره و نفوذ هژمونیک خود را در بخش‌های مختلف جهانی اعمال کند و در این راستا عملکرد در قالب نهاد های بین‌المللی و سازمان‌هایی همچون ناتو را که خودش مؤسس آن بود به دلیل ایجاد محدودیت بر توان این کشور کمتر ساخت و ائتلاف‌هایی مبتنی بر قدرت و توان تعیین کننده هژمونیک آمریکا ایجاد نمود که می‌توان از ائتلاف اراده‌ها یاد کرد. (۷)
گسترش دموکراسی و آزادی همواره یکی از اصول سیاست خارجی آمریکا بوده است اما دولت بوش با بهره گرفتن از شرایط پس از ۱۱ سپتامبر و پیروزی آسان در اشغال افغانستان در صدد عملیاتی کردن آن در عراق و در نهایت کل خاورمیانه بر آمد لذا تحت لوای دکترین بوش آمریکا دولتی حافظ وضع موجود نبود و مجموعه‌ای از عوامل همچون قدرت و توان گسترده نظامی، ترس و احساس تهدید و فراهم بودن فرصت‌ها منجر به این شد که ایالات متحده درصدد باز تعریف سیستم بین‌المللی برآید و حتی نوع سیستم‌های سیاسی را در کشورهای مختلف مطابق نگرش مطلوب خود دچار تغیر و تحول نماید و جهانی را بنیان گذاری کند که رژیم‌های دموکراتیک با ارزش‌های لیبرالی کمتر به نزاع با یکدیگر و تهدید آمریکا و متحدان این کشور بپردازند. (۸)
دولت آمریکا در سال‌های زمامداری بوش به جای عملیات پلیسی در مقابله با تروریسم بین‌المللی با نیروی نظامی به مقابله با آن پرداخت و محیط داخلی این کشور را به گونه‌ای در آورد که نیازمندی‌های امنیتی بر آزادی و حقوق بشر در این کشور پیشی گرفت و یک محیط بین‌المللی به وجود آورد که در آن در اولویت تعقیب تروریست‌ها ترس ناشی از حملات آن‌ ها این ادعای آمریکا را که اجرای عملیات پیشدستانه و یک‌جانبه یا چندجانبه را حق خود می‌دانست برای بسیاری توجیه پذیر و منطقی نمود.
با پیامد های حمله آمریکا به عراق و نگرانی‌های مربوط به افزایش هزینه‌های مالی و سیاسی یک‌جانبه گرایی و هزینه‌های فزاینده نظامی و کاهش شدید در مالیات در کنار کسر بودجه شدید منجر به بحران مالی گسترده در آمریکا شد و نرخ بی کاری را به مرز بی سابقه‌ای رساند.
طرح مد نظر سیاستمداران آمریکا برای پیشبرد اهداف خود در خاورمیانه بوده است از طرح خاورمیانه بزرگ. آمریکائیان هدف اصلی خاورمیانه بزرگ را ایجاد امنیت در گسترده‌ی این منطقه خوانده‌اند. بر اساس پیش نویس اولیه‌ی طرح اوضاع سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در خاورمیانه تهدید مستقیمی برای ثبات منطقه و منافع آمریکا و هم پیمانان او به شمار می‌رود. (رک:پیوست شماره ۲)
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
آمریکائیان معتقدند که اوضاع داخلی دولت‌های منطقه و محرومیت مردم از حقوق سیاسی و اقتصادی‌شان و شکست نظام سیاسی آن‌ ها در تعامل با یکدیگر سبب بروز طالبان در افغانستان گشته است. طرح خاورمیانه بزرگ در برگیرنده‌ی ابعاد و اهداف سیاسی و اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در قبال کشورهای خاورمیانه می‌باشد. (۹)
عکس مرتبط با اقتصاد
طرح خاورمیانه بزرگ در چارچوب یک ۵ ضلعی قابل تشریح و تفکیک است.
۱- دولت سازی ۲- نخبه سازی ۳- اقتصاد سازی ۴- فرهنگ سازی ۵- مذهب سازی (۱۰)
اهداف آمریکا از طرح خاورمیانه‌ی بزرگ عبارت است از اهداف اقتصادی شامل:
الف) نفت
ب) نفوذ و تسلط بر بازار تجاری منطقه
ج) کاهش هزینه‌های حضور آمریکا در منطقه
و اهداف سیاسی از جمله
الف) کنترل بنیاد گرایی
ب) کمک به رژیم صهیونیستی (۱۱)
۳-۳- فرایند شکلگیری راهبردهای سیاست خارجی آمریکا در دوران بوش
۱-۳-۳- شخصیت بوش
در خرد تر ین سطح تحلیل سیاست خارجی افراد یا همان تصمیم گیرندگان را داریم. ویژگی‌های روان‌شناختی تصمیم گیرندگان می‌تواند در نحوه‌ی تصمیم گیری مؤثر باشد. بدون تردید ویژگی‌های روان‌شناختی فردی، اخلاقیات، شیوه‌ی تفکر، بستر پرورش، اطرافیان و حوادث زندگانی همه و همه تأثیر فراوانی در شکل گیری شخصیت افراد دارد. که این مسائل در مورد تصمیم گیرندگان در سطح کلان تأثیر فراوانی دارد. بدون شک سابقه و گذشته‌ی زندگی افراد در تصمیم گیری آن‌ ها مؤثر است. (۱۲)
جرج واکر بوش[۳۵] روز ۶ ژوئیه سال ۱۹۴۶ در خانواده‌ای کاملاً سیاسی در نیوهیون[۳۶] کنتیکات واقع در ایالت تگزاس متولد شد. وی نخستین فرزند باربارا پیرس[۳۷] و جرج هربرت واکر بوش[۳۸] بود. جرج بوش درست وقتی به دنیا آمد که پدرش تازه از جنگ جهانی دوم برگشته بود. بوش در میدلند و هوستون تگزاس به همراه سه برادرش جان (جیب) نیل و ماروین و دو خواهرش به نام‌های دوروتی و رابین دوران کودکی‌اش را گذراند. (۱۳)
زندگی در شهر میدلند ایالت تگزاس که در حقیقت مرکز تلاقی فرهنگ گاوچرانی و نفت بود، تأثیری شگرف بر تربیت وی داشت. میدلند در آن روزگار از یک شهر قدیمی با بافت روستایی به یک شهر نفت خیز تبدیل شد و پذیرای هزاران کارگر و مهاجری بود که برای کار، در این شهر حضور می‌یافتند. از دیگر نکات شایان توجه همان پیوند گسترده‌ی اجتماعی در این شهر بود که تأثیر بسزایی بر افراد بر جای می‌گذاشت. (۱۴)
کودکی جرج در راحتی و آسایش سپری شد تنها ابری که آسمان کودکی او را تیره کرد مرگ رابین در سال ۱۹۵۳ بود. رابین سرطان خون گرفته بود. (۱۵)
خاندان بوش یک خانواده کاملاً سیاسی است. این خانواده سیاسی در ۵ دهه اخیر پیوسته یک نفر در بالاترین رده‌های سیاسی آمریکا داشته‌اند فرماندار، سناتور، نماینده مجلس، رئیس جمهور، ثروت این خانواده را پدر بزرگ هربرت که صنعتگر سرمایه دار و سیاستمدار بوده به دست آورده است. آن‌ ها در شمال آمریکا جایکه ثروت انباشته شده بوش به نام جدیدترین مؤسسات مالی -اقتصادی آمریکا گره خورده است مستقر می‌باشند. (۱۶)
وی به مدت ۷ سال در مدرسه سن خوزه جونیورهای حضور پیدا کرد و سال ۱۹۵۹ زمانی که پدرش محل شرکت نفتی‌اش را تغییر داد آن‌ ها به شهر هوستون نقل مکان کردند. او در مدرسه شبانه روزی پسرانه فیلیپس آکادمی[۳۹] در اندور ایالت ماساچوست همانند پدرش تحصیل کرد.
با این کوچ مشکلات جرج دبلیو بوش به علت وابستگی شدید وی به شهر میدلند آغاز شد. تأثیر این وابستگی روحی در ناکامی بوش در امتحان ورودی مدارس نمونه شهر هیوستن و ناسازگاری‌هایش با سیستم آموزشی نمود پیدا کرد. وی در زمانی رشد یافت که جامعه آمریکا دچار انحطاط اخلاقی شده و ناهنجاری‌ها و رفتارهای ضد ارزشی چون طوفان این کشور را فراگرفته بود. جرج دبلیو بوش از قبولی در دانشگاه تگزاس نیز باز ماند. (۱۷)
ظاهراً این سال‌ها در شکل گرفتن زندگی او سهم بزرگی داشت البته او خودش بعدها در مصاحبه‌ای گفت: «من در شرق درس خواندم ولی قلبم همیشه در تگزاس می‌تپد.» تا سال‌ها گذشته‌ی او چیزی شبیه بچه‌ای است که کفش‌های پدرش را پا کرده و توی آن کفش‌های بزرگ پایش لق می‌خورد. (۱۸)
بعد از دبیرستان مطابق همان الگوی از پیش تعیین شده جرج با بهره گرفتن از نفوذ پدرش در دانشگاه ییل[۴۰] پذیرفته شد. در ییل به انجمن دانشجویی دلتا کاپا ایپسیلون[۴۱] پیوست.
جرج بوش به عنوان یکی از اعضای فرقه «جمجمه و استخوان» شناخته می‌شد. وی در سال ۱۹۶۸ به عضویت این فرقه در آمد پدر و رقیب بوش، جان کری هم به عضویت این فرقه در آمده بودند. او سنتی ابداع کرد که طبق آن اعضای گروه باید با آهن داغ علامت گذاری می‌شدند این کار باعث شد به خاطر خشونتش تیتر اول روزنامه «ییل دیلی نیوز» شود. (۱۹)
اما جرج باز هم طبق همان الگو چند ماه قبل از اینکه درسش تمام شود دانشگاه را رها کرد تا به خدمت نظام برود. البته او به جای این که خلبان نیروی دریایی شود در گارد ملی هوایی تگزاس خدمت کرد و در لباس خلبان پاره وقت اف ۱۰۲ تعهد به انجام خدمت کرد. او تا پایان خدمت سربازیش در سال ۱۹۷۳ به همه‌ی جلسه‌های آموزشی ماهانه‌ی گارد ملی می‌رفت؛ و در عین حال سعی می‌کرد به پدرش کمک کند تا در انتخابات سنا رأی بیاورد. البته این دور خیز زود هنگام در انتخابات سال ۱۹۷۹ به نتیجه‌ی خوبی نرسید. (۲۰)
او در سال ۱۹۷۵ به مدرسه بازرگانی هاروارد رفت و از آن جا یک مدرک فوق لیسانس مدیریت بازرگانی گرفت. او اولین رئیس جمهور آمریکاست که دارای مدرک تحصیلی کارشناسی ارشد در این رشته است.
وقتی که او در سال ۱۹۷۷ با لورا ولش[۴۲] ازدواج کرد اوضاع خیلی تغییر کرد لورا در تگزاس کتابدار بود دوستان و نزدیکان بوش امید زیادی داشتند که لورا بتواند به زندگی بوش پسر و آپارتمانش که به خاطر وجود تعداد زیادی بطری‌های مواد الکلی به آشغال دونی مشهور بود نظم خاصی ببخشد و او موفق شد و کاری کرد که او کاملاً الکل را ترک کرد و به فعالیت‌های جدی پرداخت. آن‌ ها در سال ۱۹۸۱ صاحب یک جفت دختر دوقلو با نام‌های جنا و باربارا شدند. جنا نام مادر لورا و باربارا نام مادر جرج بود. (۲۱)
مبدأ تغییر بنیادی و دگرگونی ریشه‌ای بوش به دیدار وی با یک کشیش مسیحی باز می‌گردد. او در این دیدار که در سال ۱۹۸۴ و در کلیسای شهر میدلاند صورت گرفت کشیش آرتور بلیسیت که همیشه با صلیب «دعوت و تبلیغ مسیحیت» به نقاط مختلف جهان سفر می‌کرد، ملاقات کرد. در پایان ملاقات، بوش پسر تمایل زیادی به توبه پیدا کرده بود و از کشیش خواست که برایش دعا کند. بعد از گذشت مدتی از این دیدار بوش پسر نماز خواندن را شروع کرد و همه روزه بخشی از انجیل را قرائت می‌کرد و به همراه برخی از دوستانش در جلسات آموزش انجیل شرکت و دیگر از خوردن شراب خودداری کرد به گونه‌ی که خیلی‌ها عامل این تغییر بنیادین در وجود بوش را آن ملاقات می‌دانند. (۲۲)
در سال ۱۹۸۷ جرج با اینکه تجربه‌ی عملی‌ای در حوزه‌ی سیاست نداشت سعی کرد نماینده‌ی مجلس شود نتیجه این که دموکرات‌ها از او حمایت نکردند و یک دموکرات محافظه کار به نام کنت هنس توانست او را شکست دهد. (۲۳)
در جریان تبلیغات انتخاباتی دوستان جرج با پخش اعلامیه از مردم خواستند که در راه‌پیمایی که به منظور اعلام حمایت از بوش برگزار خواهد شد و با توزیع آب جوی مجانی همراه خواهد بود شرکت کنند. این مساله باعث شد که هانس در رقابت‌های تبلیغاتی خود از بوش چهره‌ای ضد اخلاقی و ضد دینی ترسیم کند. (۲۴)
در همان سال او شرکت حفاری نفتی‌اش آربستو انرژی[۴۳] را ثبت کرد (آربستو در زبان اسپانیولی به معنای بوش است) در همان زمان پدر بوش در حال پول جمع کردن برای سفر های تبلیغات ریاست جمهوری‌اش بود. شباهت جالبی میان فهرست حامیان بوش پدر و سرمایه گذاران آربستو انرژی است. در اواخر دهه ۷۰ قیمت نفت کاهش پیدا کرد. اما به واسطه‌ی ارتباط‌های خانوادگی و تلاش‌های مالی در سطح بین‌المللی و تلاش‌های پدرش و حمایت معاون رئیس جمهور این شرکت توانست سر پا بماند. (۲۵)
این شرکت در سال ۱۹۷۹ با بحران مواجه شد و بوش پس از تغییر نام آن به نام اکسپلوریشن در سال ۱۹۸۴ آن را به رقیب تگزاسی‌اش اسپکتروم ۷ فروخت و بعد خودش در رأس آن قرار گرفت. (۲۶)
در سال ۱۹۹۳ بعد از اینکه بوش پدر در انتخابات ریاست جمهوری شکست خورد پسر نامزد انتخابات فرمانداری تگزاس شد. چهره دینی‌ای که بوش از خود ارائه داده بود، عامل اصلی پیروزی وی در برابر رقیب دموکراتش یعنی «آن ریچاردز[۴۴]» بود. آن ریچاردز رقیب انتخاباتی بوش در تبلیغات خود قصد داشت، چهره‌ای منفی از طرف مقابل بسازد و بوش را فردی ثروتمند، مرفه و لاابالی معرفی کند که این مساله باعث شد بوش با ارائه تصویری مذهبی از خود با انتقادات رقیب دموکراتش مقابله کند. بوش در جریان مبارزات انتخاباتی گفته بود: «خداوند از من خواسته است که نامزد انتخابات ریاست جمهوری شوم».(۲۷)
شعار های انتخاباتی او به رفاه، آموزش، بزه کاری نوجوانان و تغییر در قانون برای محدود کردن آسیب‌های ناشی از اقامه‌ی دعوی تاکید داشت. در نوامبر سال ۱۹۹۴ نتیجه‌ی انتخابات بوش را چهار سال فرماندار تگزاس کرد.
او در دوره‌ی فرمانداری‌اش دستورالعملی برای مقابله با جنایات صادر کرد که به مردم تگزاس اجازه می‌داد اسلحه حمل کنند او در سیستم آموزشی هم تغییرات ایجاد کرد که به مدرسه‌ها استقلال بیشتری می‌داد به این ترتیب در سال ۱۹۹۸ جرج دبلیو بوش دوباره با هفتاد درصد آرا چهار سال دیگر فرماندار تگزاس شد و از فروش باشگاه بیس بال در این سال پول زیادی به دست آورد.
نکته قابل توجه سیاست او در تگزاس استفاده او از مجازات اعدام در این ایالت است. به دستور او ۱۵۲ نفر محکوم به مرگ و اعدام شدند.

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 03:08:00 ق.ظ ]