۰٫۰۰۰۰
-۱۳٫۵۰
۰٫۰۳
-۰٫۴۱
DUM4
۰٫۰۰۰۰
۱۷٫۷۷
۰٫۰۲
۰٫۴۵
DUM7
منبع : یافته های تحقیق
=۰٫۹۲ Mean Dependent Var=4.09
adj=0.91 S.D Dependent Var=1.66
Durbin-Watson=1.79
همچنین در این معادله، متغیرهای مجازی برای کشورهای ایران، عربستان، کویت، ونزوئلا و امارات (به خاطر داشتن توسعه انسانی بالا و بسیار بالا) در نظر گرفته شده است (سازمان ملل متحد ۲۰۱۰). نتایج این تحقیق به طور کامل در پیوست آمده است.
۴-۵ نتیجه گیری
امروزه نقش بازارهای مالی به حدی است که میتوان تفاوت کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه را در سطح توسعه مالی کشورها جست. در این راستا سیستم مالی کارآمد می تواند از طریق کسب اطلاعات درباره سرمایه گذاری و تخصیص سرمایهها، سهولت بخشیدن مبادله، متنوع سازی و مدیریت ریسک، نظارت بر عملکرد مدیران و اعمال حاکمیت شرکتی، تجهیز و تحرک بخشیدن پساندازها و تسهیل مبادله کالا، خدمات و قراردادها، موجب تخصیص بهتر منابع و در نهایت افزایش رشد اقتصادی شوند. همچنین سیستم مالی کارا سبب شده موانع تامین مالی خارجی کاهش یافته و با تسهیل دسترسی واحدهای تولیدی و صنعتی زمینه رشد هرچه بیشتر اقتصاد را فراهم آورند(آرو۱۹۶۴[۹۰])
عکس مرتبط با اقتصاد
یافته های این تحقیق حاکی از آن است که آزادسازی تجاری اثر مثبت و معنادار بر توسعه مالی این گروه از کشورها دارد و هرچه موانع تعرفهای کمتر شود و به دنبال آن تجارت بیشتر شود باعث افزایش سطح توسعه مالی این گروه از کشورها میگردد. آزادسازی مالی اثر مثبت بر توسعه مالی این گروه از کشورها دارد و هرچه مالکیت و کنترل دولتی در بخش بانکداری و بیمه کمتر شود و میزان آزادی موسسات مالی بیشتر شود، باعث افزایش در سطح توسعه مالی این گروه از کشورها می شود. شاخص درآمد سرانه اثر مثبت و معنادار بر سطح توسعه مالی این گروه از کشورها دارد. از شاخص نهادی و قانونی به عنوان متغیر توضیحی و اثرگذار بر توسعه مالی استفاده شده است که اثر مثبت و معنادار بر سطح توسعه مالی این گروه از کشورها دارد و بیانگر این است که هرچه ساختار نهادی و قانونی این کشورها از کیفیت بهتری برخوردار باشد منافع آزادسازی هرچه بهتر نمایان می شود.
فصل پنجم
نتیجه گیری و پیشنهادات
مقدمه
توسعه مالی، توسعه اصلاح نهادهاست، که در چند دهه اخیر نظر اقتصاددانان را به خود جلب نموده است. از جمله این اصلاحات میتوان به رسمیت شناختن حقوق مالکیت، نظام قانونی، فساد و … اشاره کرد که خود این نهادها توسط ابزارهایی مانند آزادسازی تجاری (با بهره گرفتن از کم کردن تعرفهها، فساد و…) و آزادسازی مالی (تسهیل در استفاده از سرمایهگذاری مستقیم خارجی و …) کنترل میشود. برای رسیدن به رشد و توسعهی اقتصادی مطلوب، توجه به وجود نهادهای کارا و تجهیز مناسب منابع مالی، امری ضروری است. سیستم مالی کارآمد میتواند از طریق تجمیع و تجهیز مناسب وجوه پسانداز شده، نظارت بر سرمایهگذاریها و اعمال حاکمیت شرکتی، تسهیل مبادلهی کالا و خدمات و توزیع و مدیریت ریسک، از طریق کسب اطلاعات و کاهش هزینههای مبادله، رشد و توسعهی هرچه سریعتر اقتصاد را فراهم آورد. هدف نظارتها بر جریان سرمایه به سرمایه گذاران داخلی و خارجی، امکان دسترسی به جریانهای وجوه بهتر را فراهم میآورد که این خود باعث کاهش هزینه سرمایه و تنوع بیشتر در سبد مالی میشود (استولز[۹۱]۱۹۹۵).
در سالهای اوج انقلاب کینزی یعنی سالهای ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ اهمیت سیستم مالی کمکم نادیده گرفته شد و کشورها (به خصوص کشورهای در حال توسعه) نرخ بهرههای اسمی پایین و تورم بالا را تحمل میکردند. با روی کارآمدن نظریات مککینون و شاو[۹۲] (۱۹۷۳)، بحثهای بازارهای مالی جانی تازه گرفت. آنها بیان میداشتند سیستم مالی کارا با کانالیزه کردن وجوهات و تخصیص سرمایه به سرمایهگذاران، قدرت سرمایه گذاری در طرحهای پربازده را میدهد.
اما به نظر میرسد سیستم مالی کارا تنها تخصیص سرمایهای که مککینون و شاو (۱۹۷۳) در نظریاتشان اعلام میکردند نیست، امروزه توسعه مالی نقشها و کارکردهای مختلفی را ایفا می کند و تقریبا به تمام ابعاد اقتصاد بسط و گسترش یافته است. البته اقتصاددانان درباره نقش و عملکرد توسعه مالی نظریات متفاوتی دارند. بعضیها به اثر مثبت سیستم مالی بر رشد توجه دارند؛ هیکس[۹۳] (۱۹۶۹) معتقد است که سیستم مالی کارا از طریق کانالیزه کردن و تخصیص سرمایه برای طرحهای بزرگ در آغاز انقلاب صنعتی نقش حیاتی داشته است. وی بیان میدارد بانکها با شناسایی و تامین مالی کارفرمایانی که بیشترین شانس را برای تولید محصولات جدید دارند موجب تقویت نوآوریهای تکنیکی میشوند. شومپتر[۹۴](۱۹۱۲) عقیده دارد بازارهای مالی کارا فعالیتهای نوآورانه افراد را افزایش داده و در پی آن باعث افزایش رشد اقتصادی می شود. برعکس برخی اقتصاددانان اعتقاد به رابطه یکطرفه از رشد اقتصادی به سمت توسعه مالی دارند؛ رابینسون[۹۵](۱۹۵۲) از جمله کسانی است که این باور را دارد که سیستم مالی پیرو بخش واقعی اقتصاد است و هرگاه بخش واقعی اقتصاد توسعه یابد بخش مالی هم به تبع آن توسعه مییابد. برخی دیگر از اقتصاددانان به بیاهمیت بودن سیستم مالی اعتقاد دارند؛ لوکاس[۹۶](۱۹۹۸) ازجمله کسانی است که بیان میدارد که اقتصاددانان بیش از حد به نقش سیستم مالی توجه دارند.
اما چگونه میتوان به تاثیرگذاری آزادسازی مالی و تجاری بر توسعه مالی پی برد؟ کلاسنست[۹۷](۲۰۰۱) بیان می دارد، راههای مختلفی برای اثر بخشی آزادسازی بازارهای مالی بر توسعه مالی وجود دارد، اول اینکه آزادسازی بازارهای مالی می تواند سرکوب مالی را در بازارهای مالی از طریق افزایش نرخ بهره در حد تعادلی کاهش دهد، دوم اینکه از میان برداشتن کنترل بر ورود سرمایه باعث می شود سرمایه گذاران داخلی و خارجی به سرمایه گذاری در پرتفولیو مختلف تشویق شوند و بدین ترتیب هزینه سرمایه گذاری کاهش و موجودی سرمایه افزایش یابد، سوم اینکه آزادسازی بازارهای مالی نه تنها باعث افزایش کارایی سیستم مالی از طریق خارجسازی سازمان های مالی ناکارا و افزایش فشار بر تجدید ساختار مالی شود، بلکه می تواند نامتقارنی اطلاعات و مخاطره اخلاقی و انتخاب نامناسب را کاهش دهد. استیگلیتز[۹۸](۲۰۰۰) معتقد است، آزادسازی مالی می تواند منافع ذکر شده را به همراه داشته باشد، به شرطی که ساختارهای نهادی و قانونی، به درستی تعریف شده باشند.
برای این منظور قسمت های مختلف این فصل به شرح زیر تنظیم شده است:
بخش اول این فصل به نتیجه گیری کل تحقیق اختصاص دارد و بخش بعدی این فصل به پیشنهادات و توصیههای سیاستی تحقیق پرداخته می شود.
۵-۱ نتیجه گیری
هدف از انجام این تحقیق، بررسی اثرات آزادسازی مالی و تجاری بر توسعه مالی گروهی از کشورهای عضو اوپک (ایران، عربستان، کویت، ونزوئلا، الجزیره، نیجریه، امارات و قطر) با تاکید بر ایران طی سالهای ۲۰۱۱-۲۰۰۰ با بهره گرفتن از روش داده های تابلویی (POOLED) میباشد. همان طور که در فصول قبلی بیان گردید، فرضیات تحقیق به شرح زیر میباشد :
فرضیه اول : آزادسازی مالی اثر مثبت و معناداری بر سطح توسعه مالی این گروه از کشورها دارد. فرضیه دوم : آزادسازی تجاری اثر مثبت و معنادار بر سطح توسعه مالی این گروه از کشورها دارد.
برای بیان نتایج این تحقیق و اثبات یا رد فرضیات بیان شده، پس از نوشتن دوبارهی مدل به نتایج این فرضیات و اثرات متغیرها بر متغیر وابسته پرداخته می شود.
LNFDit=α+β۱LNFOit+β۲LNTOit+β۳LNYit+β۴LNinsit+Uit
همان طور که در فصل ۴ بیان شد، نتایج به شرح زیر است:
LNFD : لگاریتم توسعه مالی میباشد (متغیر وابسته) که برای این متغیر از شاخص نسبت اعتبارات داده شده به بخش خصوصی به تولید ناخالص داخلی استفاده شده است.
LNFO : لگاریتم آزادسازی مالی میباشد که برای این متغیر از شاخص مالکیت و کنترل دولتی در بخش بانکداری و بیمه و میزان آزادی موسسات مالی در تعیین نحوه تامین اعتبار براساس درصدی از تولید ناخالص داخلی استفاده شده است. آزادسازی مالی اثر مثبت و معنادار بر توسعه مالی این گروه از کشورها دارد و (۱) درصد افزایش در آزادسازی مالی باعث افزایش ۰٫۲۱ درصد در توسعه مالی می شود. یعنی هرچه مالکیت و کنترل دولتی در بخش بانکداری و بیمه کمتر و میزان آزادی موسسات مالی در تعیین نحوه تامین اعتبار که براساس درصدی از تولید ناخالص داخلی بیان می شود، بیشتر باشد باعث بهبود در توسعه مالی این گروه از کشورها می شود. این نتیجه با یافته های قبلی و همچنین انتظارات تئوریکی سازگار است. پس فرضیه اول تایید می شود.
LNTO: لگاریتم آزادسازی تجاری میباشد که برای این متغیر از شاخص میزان محدودیت تعرفهای و غیر تعرفهای بر واردات کالاهای خارجی به صورت درصدی از تولید ناخالص داخلی استفاده شده است. آزادسازی تجاری اثر مثبت و معنادار بر توسعه مالی این گروه از کشورها دارد و (۱) درصد افزایش در آزادسازی تجاری، باعث افزایش ۰٫۰۶ درصد در توسعه مالی می شود. یعنی هرچه سهم و میزان محدودیت تعرفهای و غیر تعرفهای بر واردات کالاهای خارجی که به صورت درصدی از تولید ناخالص داخلی بیان می شود، کمتر باشد و میزان آزادسازی تعرفهای و غیر تعرفهای بر واردات کالاهای خارجی، بیشتر باشد، باعث بهبود در توسعه مالی این گروه از کشورها می شود. این نتیجه با یافته های قبلی و همچنین انتظارات تئوریکی سازگار است. پس فرضیه دوم هم تایید می شود.
LNY: لگاریتم درآمد سرانه به قیمتهای ثابت ۲۰۰۰ آمریکا میباشد. درآمد سرانه اثر مثبت و معنادار بر توسعه مالی این گروه از کشورها دارد و (۱) درصد افزایش در درآمد سرانه، باعث افزایش ۰٫۱۷ درصد در توسعه مالی می شود.
LNINS: لگاریتم شاخص نهادی میباشد که از شاخص های فساد، ثبات دولت و کیفیت بوروکراسی به صورت درصدی از تولید ناخالص داخلی استفاده شده است. شاخص کیفیت نهادی اثر مثبت و معنادار بر توسعه مالی این گروه از کشورها دارد و (۱) درصد افزایش در شاخص نهادی، باعث افزایش ۰٫۰۲ درصد در توسعه مالی می شود.
نتایج حاصله با یافته های قبلی و انتظارات تئوریکی سازگار است و یافته های قبلی محققان دیگر را در کشورهای عضو اوپک هم تایید مینماید.
۵-۲ پیشنهادات
۵-۲-۱ پیشنهادات حاصل از تحقیق
توسعه مالی از مقولههای مهم در رشد و توسعه اقتصادی هر کشور است که با توجه به نقش و عملکرد آن، شتاب در رشد و توسعه اقتصادی انجام گرفته و این شتاب به صورت مستمرتر انجام میپذیرد. توسعه مالی یک مفهوم چند وجهی است که علاوه بر توسعه بخش بانکی، ابعاد دیگری چون توسعه بخش مالی غیر بانکی، توسعه بخش پولی و سیاستگذاری پولی، مقررات و نظارت بانکی، بازبودن بخش مالی و محیط نهادی را در بر میگیرد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد:
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
هرچه آزادسازی تجاری و مالی بیشتر و بهتر انجام شود، سطح توسعه مالی بهبود یافته و به دنبال آن رشد و توسعه اقتصادی بهتر می شود.
– بر طبق آمار و داده ها، کشورهای عضو اوپک از شاخص های کیفیت نهادی نسبتا پایینی برخوردارند که باعث شده اثرات این آزادسازی، کمتر از سایر کشورهای با کیفیت نهادی بالا، باشد. و پیشنهاد می شود محیط نهادی و قانونی این کشورها هرچه بیشتر و بهتر تقویت یافته تا به دنبال آن اثرات آزادسازی مالی و تجاری بر توسعه مالی این گروه از کشورها، هرچه بیشتر و بهتر انجام پذیرد.
پیشنهادات جانبی
پیشنهاد می شود جهت دستیابی به سطح مطلوب از توسعه مالی طی سالهای آتی کشورها نیازمند تدوین برنامه استاندارد توسعه مالی، توجه به اصلاحات نهادی، باز بودن بخش مالی و ایجاد زیر ساختهای لازم برای بهبود محیط نهادی میباشد. همچنین هرچه کیفیت نهادی بهتر شود، آزادسازی مالی اثر بهتری بر توسعه مالی کشورها بر جای میگذارد (استیگلیتز ۲۰۰۰)؛ بدین ترتیب که :
کیفیت بوروکراسی تقویت شود.
ثبات دولت وجود داشته باشد و فساد در بخش مالی کمتر شود.
موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 03:32:00 ب.ظ ]