تعریف مفهومی:پیش بینی و مکتوب کردن فعالیتها به همراه تخمین و ذکر کردن مورد نیاز هر فعالیت که در دوره ای (ساعات آینده،روز آینده،هفته آینده ،ماه آینده)لازم است انجام شود.
تعریف عملیاتی:منظور از برنامه ریزی نمره ای است که فرد در پرسشنامه مدیریت زمان در سوالات
(۳۶-۲۹-۲۵-۲۴-۲۱-۱۸-۱۷-۱۲-۸-۷) کسب می کند
فصل دوم
مبانی نظری و پیشینه تحقیق
مقدمه
بررسی مسائل در خصوص نوجوانان و جوانان به عنوان نسل مولد و آینده‌ساز جامعه، همواره مدنظر کارشناسان و صاحبنظران بوده است. این مرحله از زندگی، معرف تغییر عمیقی است که نوجوان و جوان را از کودک جدا ساخته و کاملاً دگرگون می‌سازد. علم مدیریت زمان از جمله علوم رفتاری است که حدود ۳۰۰ سال قدمت دارد. پرداختن به روش‌ها و فنون این علم بدون توجه به مبانی نظری و پژوهشهای انجام شده در این حوزه نمی توان قانع کننده باشد. مدیریت زمان برای نوجوانان و جوانان یکی از مسائل مهم و جدی می‌باشد. به همین خاطر پژوهشگران را به این سو سوق داده که نوجوانان وجوانان برای استفاده بهینه از زمان خود چگونه رفتار خواهند کرد و البته در خصوص مدیریت زمان نوجوانان و جوانان پژوهش زیادی انجام نشده است. در این فصل مرور و بررسی مطالعات و تحقیقات پیشین در زمینه موضوع مورد تحقیق صورت می‌گیرد. نحوه ارائه مطالب به این شکل است که مباحث نظری زمان، مدیریت زمان، نوجوانان و جوانان، همچنین مفهوم روانشناختی مدیریت زمان، مفاهیم کلیدی مدیریت زمان، اصول مدیریت زمان، قوانین مرتبط با مدیریت زمان، عوامل اتلاف زمان، راه های استفاده بهینه از زمان، فواید مدیریت زمان،مبانی نظری رسانه و نتایج تحقیقات انجام شده در داخل کشور و خارج از کشور ارائه خواهد شد.
ماهیت و مفهوم زمان
ماهیت “زمان” یکی از بزرگترین رازها و پرسش‌های مردمان باستان بوده است. پرسشی که هنوز هم پاسخی برای آن یافت نشده است. علیرغم دستاوردهای علمی بشر در سده‌های گذشته، هیچگونه پیشرفتی در زمینه درک مفهوم زمان و تعریفی از آن به دست نیامده است.
بحث از زمان به صورت مستقل برای فلاسفه یونان باستان مطرح نبوده است؛ پی بردن به چگونگی تشکیل جهان و شناسایی عناصر اولیه تشکیل دهنده آن و نیز واحد یا کثیربودن پدیده‌ها موضوعات اساسی‌ای بودند که ذهن متفکران یونان باستان را به خود مشغول می‌کردند. (موسوی کریمی، ۱۳۸۹)
واژه زمان در زبان پارسی و عربی مشترک است؛ در زبان پهلوی Zaman، در ایران باستان jemana و در سریانی zabana آمده است. قرنها پس از ظهور زرتشت اولین بار به خدای زمان در بین ایرانیان اشاره می‌شود. هم چنین برخی از محققین معتقدند خدای زمان از خدایان قدیم آریایی‌هاست. (ابراهیمی، ۱۳۷۳).
امروزه در زبان فارسی می‌گوییم وقت طلاست. در زبان‌های دیگر نیز تعبیرهای متفاوتی چون وقت الماس است، وقت جواهراست، بکار رفته است. اما ارزش زمان بیش از طلاست و قابل مقایسه با آن نیست. ارزش والایی که وقت دارا است باید به گونه‌ای شایسته و بایسته از زمان در دسترس استفاده نمود.
بسیاری از افراد ادعا می‌کنند که وقت آنها به هدر نمی‌رود و ابراز می‌دارند که: “من خیلی سازمان‌دهی شده کار می‌کنم، می‌دانم کجا می‌روم، می‌دانم چکار می‌کنم و ….” این گروه از افراد در اقلیت هستند زیرا زمان، با ارزش‌ترین منبعی است که در اختیار انسانها قرار دارد و تمامی منابع دیگر به شرط وجود زمان، ارزش می‌یابند و به دلیل همین ارزش و اهمیت، توجه به زمان در بسیاری از فرهنگها و زبانهای مختلف تکرار شده است. زمان بسیار با ارزش‌تر از پول است و به همین دلیل این سرمایه بایست بسیار دقیق بکار گرفته شود. ما هنگامی قادر خواهیم بود برداشت درستی از زندگی بر روی کره زمین داشته باشیم که بتوانیم وقت معینی برای زندگی در این کره خاکی بدست آوریم.
خیلی از مردم نسبت به روزهای بدون بهره‌وری و بی‌حاصل خود بی‌تفاوت هستند در حالی که همگی ما مایل هستیم کارهای بسیاری را در یک روز انجام دهیم، ولی معلوم نیست کارهایمان چقدر ارزش داشته و بر چه اساسی اولویت‌بندی شده‌اند و چقدر وقت باید صرف آنها کنیم. مثلاً گاهی اوقات برای گرفتن یک جوراب یا ارسال یک نامه بیشتر از اهمیت آن موضوع وقت صرف می‌کنیم.
زمان برخلاف سایر منابع مثل پول، تجهیزات و چیزهای دیگر ثابت است و ما نی‌توانیم بیشتر از آنچه که هست ایجاد کنیم؛ اگر کاری را که ما انجام می‌دهیم متناسب با زمان‌ نباشد تنها کاری که می‌توانیم انجام دهیم این است که مقدار کار را تغییر دهیم و این کار همان “مدیریت زمان” است.
زمان از منابع ارزشمند، محدود و البته غیرقابل جایگزین در اختیار بشر است. این منبع، قابلیت ذخیره شدن را ندارد. از این رو مدیریت زمان، اهمیت یافته و مورد توجه جدی است. (صفا، ۱۳۸۹)
برایان پوسر (۲۰۰۲) می‌گوید نکته مهم در مورد زمان، جهت آن است که به طور مستقیم از گذشته به طرف آینده است. یکی از فیلسوفان یونان باستان گفته است که هرگز دوبار در یک رودخانه شنا نمی‌کنیم یعنی زندگی دائماً در شرف آغاز است مانند فصلها و سالها.
نوع تلقی از زمان در میان جوامع مختلف، یکی از شاخص ها‌ و معیارهایی است که از طریق آن می‌توان درباره ماهیت و کارآمد بودن زمان، در رشد و بالندگی آن جامعه قضاوت کرد. زمان در بعضی از جوامع یک مقوله خطی و ساده ‌و در بعضی از جوامع یک مسئله غیرخطی و پیچیده است. این تعبیر از زمان بر نحوه استفاده و عملکرد افرادی که در چارچوب ارزش‌های آن جامعه قرار دارند تأثیر می‌گذارد.
درباره تلقی از زمان سه نوع زمان را می‌توان نام برد:
الف: حال مدار: در این نوع زمان، زمان تقریباً وجود ندارد و آینده نادیده گرفته می‌شود و هر چه هست، اکنون است که در آن قرار داریم.
ب: گذشته‌مدار: در این نوع زمان، تلاش می‌شود تا سنت‌های کهن را احیاء و این سنت‌ها را در زمان حال حفظ کنند و در واقع حال ادامۀ گذشته می‌شود.
ج: آینده‌مدار: در این نوع از زمان، همواره یک مطلوب وجود دارد که سعی می‌کنند آن را به دست آورند، عموماً مردمانی که به توسعه اقتصادی و اجتماعی دست یافته‌اند در این چارچوب به زمان می‌نگرند. (موذن جامی ، ۱۳۸۱).
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
تاریخچه مختصر از زمان
در اروپای قرون وسطی، کلیسا زمان را تنظیم می‌کرد و قوانینی درباره کارهایی که می‌توان یا نمی‌توان در روز خاصی داد وضع می‌کرد؛ قوانین مذهبی زمان های معینی از روز را برای نماز خواندن تعیین می‌کرد. گرچه اولین ساعت‌های مکانیکی حدود قرن ۱۳میلادی ساخته شد (پیش از آن به طور گسترده از ساعتهای آبی و شنی استفاده می‌شد)، اما از آنها برای قرنها فقط برای مجسمه‌های تزیینی استفاده می‌شد؛ حتی اشخاص مهمی چون ساموئل پینر که یک مقام دولتی قرن ۱۷ بود اوقات روزانه خود را با ساعت خورشیدی یا ناقوس کلیسا تنظیم می‌کرد. (ظهوریان، ۱۳۸۹ ،ص۵۲)
مفهوم نوین زمان در پی اعتراضات پیوریتنها به تقویم کشیشهای کاتولیک رم شکل گرفت؛ نظر آنها یعنی شش روز کار در هفته و یک روز استراحت عمدتاً تا پایان قرن ۱۷ مورد قبول عامه بود. با توجه به عقیده مردم شناسان، شکارچیان عصر سنگ می‌توانستند با یک هفته کار ۱۵ ساعته به راحتی امور خود را بگذرانند، اما این فقط مربوط به گذر زمان بود تا مردم متوجه شوند که صرف زمان بیشتر می‌تواند موجب پاداشهای بیشتری شود. همانطور که تمدن پیش می‌رفت به همان ترتیب طول هفته کاری افزایش یافت. (لوئیس، ترجمه روح شهباز، ۱۳۸۸)
در قرن ۱۹ صاحبان کارخانه‌ها به طور روز افزونی به زمان توجه پیدا کردند و آن را به مثابه عنصری همسنگ پول می‌شناختند؛ تا آن موقع مردم عادی خود را درگیر چنین جزئیاتی نمی‌کردند؛ برای ۱۵۰ سال ساعتها وجود داشت اما در خانه بیشتر کارگران ساعتی نبود که به همراه خود داشته باشند و کنترل وقت‌کاری، دلبخواهی بود، اما این شیوه مورد پسند صاحبان کار نبود، آنها می‌خواستند حداکثر بهره را از کارگرانشان بگیرند تا حداکثر بازده را از کارخانه‌هایشان کسب کنند ،چون ماشینها محتاج افراد زیادی برای کار انداختن آنها بودند، همه باید همزمان در محل حضور داشتند، همین موضوع در طول قرن بحران‌های متعددی بوجود آورد. (شیشه‌بر اصفهانی، ۱۳۸۷)
ایرانیان نیز از زمان‌های دور ساعت را می‌شناختند و روایاتی که در شاهنامه راجع به ساعت و تنظیم وقت آمده جملگی گواه بر این است که ساعت از نظر آنان همان مقدار زمانی بود که هم اکنون در جهان رایج است و گمان می‌رود به جای ساعت واژه «پاس» به کار می رفته است. (جنیدی، ۱۳۸۵)
وقت موهبتی است که در این کره خاکی به هر یک از ما به رایگان عطا شده است و میزان آن برای همه یکسان است. موفقیت ما در زندگی بستگی به چگونگی استفاده از این گوهر گرانبها دارد. موفقیت هر شخص در زمینه تحقق اهداف و آرمان‌هایش به مقدار قابل توجهی تابع استفاده مؤثر از وقت است (نصر اصفهانی، ۸۱:۱۳۸۱).
عرفا نیز به واسطه ماهیت ابراز شناختی خود، یعنی دل، از زبان نمادین استفاده می‌کنند و زمان را دارای جنبه درونی می‌دانند و از آن با اصطلاحاتی مانند وقت، آن و دم یاد می‌کنند.
دین اسلام نیز اهمیت زمان را مورد تأیید قرار داده است، چنان که امام صادق (ع) می‌فرماید: «من استوی یوماه فهو مغبون» باید هر روز نسبت به روز قبل بهتر باشیم (رضایی مقدم؛ بخشی جهرمی، ۱۳۷۵، به نقل از کرمی‌مقدم، ۱۳۷۷).
در فرهنگ و ادب ایران نیز به اهمیت زمان و نحوه استفاده درست از آن اشاره شده است. خیام، زمان را به پرنده‌ای که به سر شاخه‌ای نشسته است تشبیه می‌کند (شیخ نظامی، به نقل از کرمی مقدم، ۱۳۷۷، ص ۲۹).
ولتر نویسنده، فیلسوف و متفکر بزرگ فرانسوی در یکی از کتاب‌های خود از زبان دو تن از شخصیت‌هایش به موضوع قابل تأملی اشاره می‌کند. یکی از شخصیت‌ها از دیگری می‌پرسد: «از تمام چیزهایی که در دنیا وجود دارد، چه چیزی سریع‌ترین و کندترین است؟ چه چیز بلندترین و کوتاه‌ترین است؟ چه چیز بخش‌پذیرترین و گسترده‌ترین است؟ چه چیز حد اعلای ندامت را به همراه می‌آورد، ولی بیش از هر چیز دیگری مورد بی‌توجهی قرار می‌گیرد؟ چه چیز است که بدون آن هیچ‌کاری صورت نمی‌پذیرد، کوچک‌ترین چیزها را می‌بلعد و به بزرگ‌ترین‌ها حیات می‌بخشد؟ و پاسخ می‌شنود: «زمان»» (هیندل، ۱۳۸۳: ۹۱).
ازنظرجامعه شناسان، نظام ارزشی هر فرد تحت تأثیر باورهای اوست و باورهای هر انسانی برخاسته از فرهنگی است که در آن رشد و نمو کرده است. نوع نگاه فرهنگ و افراد جامعه به زمان، بر نحوه استفاده و عملکرد افرادی که در چارچوب ارزش‌های آن قرار دارند، تأثیر می‌گذارد. زمان و نوع استفاده از آن یکی از عناصر و معیارهایی است که از طریق آن می‌توان درباره کارآمد بودن و قدرت یک فرهنگ در زمینه بالندگی و خلاقیت افراد آن قضاوت کرد (بوریل و مورگان، ۱۳۸۳: ۲۰).در گذشته، به دلیل نیاز به دانستن زمان کشت و برداشت محصول، کشاورزان فقط به اندازه‌گیری فواصل بلند زمانی توجه داشتند. آنها به هم زمانی دقیق کار انسانی نیازمند نبودند و به ندرت از واحدهای دقیق برای اندازه‌گیری فواصل کوتاه زمانی استفاده می‌کردند. آنان به طور معمول زمان را نه به واحدهای ثابتی نظیر ساعت یا دقیقه، بلکه به بخش‌های بی‌نظم و غیردقیقی که نمایانگر زمان مورد نیاز برای اجرای وظایف روزمره بود، تقسیم می‌کردند؛ اما انقلاب صنعتی، تصاویر ذهنی مردم درباره زمان را دگرگون کرد. در این دوره به جای فواصل زمانی مبهم، جوامع صنعتی به واحدهای بسیار دقیقی مثل ساعت، دقیقه و ثانیه نیاز داشتند که می‌بایست استاندارد و از فصلی به فصل دیگر و از جامعه‌ای به جامعه دیگر قابل تبدیل باشد (سپورت،۸:۱۳۷۵).
به طور کلی دو رویکرد متفاوت در مورد زمان وجود دارد، یکی رویکرد چند زمانی و دیگری رویکرد تک زمانی. در فرهنگ‌هایی که رویکرد چند زمانی دارند، تعامل گروه در مقایسه با رویکرد تک زمانی از لحاظ مهلت زمانی کار کردن مهم‌تر است. در این فرهنگ‌ها غالباً قرارها و وعده‌ها مورد توجه قرار نمی‌گیرد و در مورد آنها تخلف می‌شود. در فرهنگ‌هایی که رویکرد تک زمانی دارند، زمان به واحدهای دقیق تقسیم می‌شده است، وقت، زمان‌بندی و مدیریت می‌شود، برای اجرا ی کارها مهلت زمانی تعیین می‌گردد و تلاش می‌شود که کارها مطابق برنامه زمان‌بندی شده انجام گیرد. تأخیر در یک جلسه یا رعایت نکردن مهلت زمانی، وظیفه نشناسی تلقی می‌گردد. فرهنگ‌های اروپای شمالی و آمریکای شمالی بیشتر به سوی رویکرد تک زمانی گرایش دارند، در حالی که گرایش فرهنگ‌های آمریکای لاتین و خاورمیانه بیشتر به رویکرد چند زمانی است (قائد محمدی،۱۳۸۹ ،ص۶۳).
مفهوم مدیریت زمان
مفهوم مدیریت زمان، برای اولین بار توسط فردریک تیلور در سال ۱۸۸۳به کار گرفته شد.وی یک کار مشخص را به عناصری تقسیم نمود و تک‌تک این عناصر را مورد بررسی قرار داد (آتش‌پور، ۱۳۷۶).مدیریت زمان عبارت است از استفاده مؤثر از منابع و راهی جهت رسیدن به اهداف شخصی، علاوه بر آن مدیریت زمان استفاده بهینه از وقت جهت زندگی راحت‌تر و آسوده‌تر است (جواهری‌زاده، ۱۳۷۹). مدیریت زمان به معنی تحت کنترل گرفتن زمان برای استفاده حداکثر از آن در رسیدن به هدف است، چنین مدیریتی باعث افزایش بهره‌وری و کاهش مشکلات ناشی از کار است. مدیریت زمان شامل مهارتهایی از قبیل هدف‌گذاری،اولویت بندی ، برنامه ریزی، استفاده بهینه از لحظه‌ها، انضباط شخصی، روش‌های سازماندهی و … می‌باشد. این مهارتها به خوبی می‌توانند باعث حذف بسیاری از منابع استرس زمانی شده و در نتیجه موجب بهبود بهداشت روانی افراد ‌شوند.
مبانی نظری مدیریت زمان:
اهمیت و اولویت زمان از دیرباز مورد توجه علما و اندیشمندان قرار داشته است. تا بدانجا که برخی برای شناخت بیشتر زمان، دست به پیشگویی زده و مرزهای آن را در هم شکسته‌اند. برخی تا سال ۲۱۰۰ میلادی نیز پیشگویی نموده‌اند (ابراهیمی، ۱۳۷۳، ص ۱۶) . استفان لیندر درباره کمیابی فرایند زمان صحبت می‌کند و آن را یکی از مباحث اقتصادی می‌داند و اعتقاد دارد زمان می‌تواند به عنوان یکی از منابع کمیاب در علم اقتصاد مورد بررسی قرار گیرد.
عکس مرتبط با اقتصاد
«چونگ»[۹] می‌گوید: امروز جهان مشحون از چیزهای گرانبهاست، خانه، زمین، اموال و غیره. اما پرارزش‌ترین آنها زمان است. هیچ جنگاوری بالاتر از زمان نیست و تنها اوست که فاتح نهایی است. اتلاف وقت حتی از هدر دادن پول هم اسفناک‌تر است. زیرا شما همیشه قادر به تحصیل پول خواهی بود اما زمان هرگز باز نمی‌گردد (کیم، وو، چونگ، ۱۳۷۲، صص ۸۴-۷۵)
رضائیان بیان می‌کند که زمان یکی از منابعی است که هیچ کس نمی‌تواند برای شما بوجود آورد. اما افراد موفق همگی مبتکر زمان هستند و بر اصل و اساس هر وضعیت تمرکز می‌کنند. (رضائیان، ۱۳۷۲، ص ۶۳).
سروش می‌گوید: وقت شما، عمر شما و ارزش شما معادل چیزهایی است در مقابل صرف عمرتان به دست آورده‌اید (سروش، ۱۳۷۲، ص ۱۱). چونگ می‌گوید: بسیاری از فلاسفه اعتقاد دارند که زندگی انسان به اندازه کافی طولانی است. انسان چنانچه به طور مؤثر و مفید از وقتش استفاده کند طول عمر آنقدر خواهد بود که بتواند به موفقیت‌های برجسته‌ای دست پیدا کند. اما اگر عمر انسان به بطالت سپری شود و هیچ فرقی در زندگی نداشته باشد، پس از گذشت چند صباحی متوجه خواهد شد که دیگر فرصتی برای تغییر مسیر زندگی وجود ندارد، به هر حال عمر آدمی کوتاه نیست بلکه وی با اتلاف آن، عمر خود را کوتاه می‌کند. (کیم، وو، چونگ، ۱۳۷۲، صص ۸۴-۷۵)
اسلامی می‌گوید: عقربه‌های ساعت را نمی‌توان متوقف کرد و گذشت زمان را نمی‌توان کندتر نمود، بی‌توجهی به ارزش زمان باعث می‌شود که فرد نیازی به استفاده بهتر از اوقات احساس نکند و به اقدامات غیر ضروری و بیهوده بپردازد. (اسلامی، ۱۳۷۲، صص ۳۵-۳۴)
ابراهیمی اشاره می‌کند به اینکه دلیل تغییرات پر شتابی که در زمان رخ می‌دهد، زمان از ارزش و اهمیت کافی برخوردار است. به طوری که امروز کشورهای مترقی و در حال توسعه را براساس کندی و تندی تغییرات با یکدیگر مقایسه می‌کنند. هر چند در کشور ما چنانچه باید به مهم‌ترین نکته یعنی آموزش مدیریت زمان توجه کافی مبذول نشده است. (ابراهیمی، ۱۳۷۳، ص ۵۹)
زالی می‌گوید: زمان‌های از دست رفته بازگشتنی نیستند و شاید این بی‌رحمانه‌ترین قوانین باشد. زمان همانند تیری است که از کمان رها شده و هرگز باز نمی‌گردد و با شتاب هر چه تمامتر به پیش می‌رود. شما همیشه می‌توانید کار جدیدی آغاز و یا ثروت تازه‌ای کسب کنید، اما هرگز قادر به توقف زمان نخواهید بود. زمان ،گرانبهاترین و ضروری‌ترین منبع است و هیچ چیز جای وقت از دست رفته را نمی‌گیرد. (زالی، ۱۳۷۵، ص ۲۰).
جواهری زاده می‌گوید: شاید زندگی جاویدان، آرزویی دست نیافتنی باشد، ولی زندگی طولانی می‌تواند دست یافتنی باشد. یکی از راه‌های طولانی کردن زندگی، استفاده بهتر از وقت و توجه به اهمیت و ارزش والای آن است . (جواهری‌زاده، ۱۳۷۹، ص ۴۳).
کرامر (۱۹۸۹) دریافته است که زنان در استفاده از وقت‌شان کارآمدتر هستند. همچنین ولیز (۱۹۹۳) در پژوهش خود دریافت که بین مردان و زنان در استفاده از مدیریت زمان تفاوت وجود دارد.
شناخت زمان و ارزش نهادن به آن از ویژگی‌های مردان و زنان بزرگ است؛ چه بسا فرصت‌ها و زمان های مناسب که به علت بی‌توجهی و یا غفلت، از دست می‌روند. تشخیص درست و به موقع مشکلات و حوادث و راه حل آنها از ضروریات مدیریت زمان است.
شناخت مناسب‌ترین زمان برای تصمیمات و رفتارهای تربیتی، تضمین‌کننده موفقیت مربیان و مدیران آموزشی می‌باشد. متأسفانه با اینکه علم مدیریت پیشرفت چشمگیری داشته و در موضوعات مختلف کار شده، از مدیریت زمان کمتر سخن رفته است (شادمان‌فر، ۱۳۸۸).
یکی از بهترین راه های استفاده از زمان محدود و با ارزش عمر، بکارگیری دائمی و هوشیارانه “مدیریت زمان” است. “مدیریت زمان” یعنی این که کنترل زمان و کار خویش را بدست بگیریم و اجازه ندهیم که امور و حادثه‌ها ما را هدایت کنند. به تعبیر دیگر اگر انسان در رابطه با جریانهای زندگی، انفعالی عمل کند. زمان او به شدت هدر خواهد رفت، به تعببیر دیگر “مدیریت زمان” همان مدیریت بر خویشتن است و جالب است که بدانیم مهارتهایی که ما برای اداره دیگران نیازمندیم همان مهارتهایی است که برای اداره کردن خود نیازمندیم (صفا، ۱۳۸۹).
در مدیریت زمان، تعیین اولویتهای کاری از اهمیت به سزایی برخوردار است و اولویت با امور و کارهایی است که فوریت دارند و اهمیت بیشتری دارند. اغب این دو عامل در تعارض قرار می‌گیرند، یعنی ممکن است کاری فوری باشد اما مهم نباشد ویا برعکس؛ همیشه کار امروز فوریت دارد در حالیکه برنامه‌های سال بعد فوریت روز نیست به این سبب، امروز و فردا را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد و برای رفع این مشکل لازم است اولویتهای امروز و اولویتهای برنامه‌ریزی آینده را تعیین کنیم، ممکن است این امر اغلب به این معنی باشد که برخی از کارهای امروز از برنامه خارج شوند (فرنر[۱۰]، ۱۹۹۵).
شاخص های مدیریت زمان
هدفگذاری
تدوین طرح‌های کوتاه مدت نیز با تمرکز و توجه بر اجرای هدف فوری به جای دلبستن به آینده‌ای بیمناک، به هدف عوامل استرس‌زای پیشین کمک می‌کند. اولین مرحله برای برنامه‌ریزی مطلوب تعیین اهداف است. بیشتر برنامه‌های هدفگذاری مدیریت بر مبنای هدف با این مرحله آغاز و در این مرحله خاتمه می‌یابد. متأسفانه اولین مرحله به تنهایی به دستیابی به هدف یا حذف استرس منتهی نمی‌شود. صرف تدوین یک هدف اگر چه مفید است اما کافی نیست . (وتن وکمرون ۱۹۵۶، ترجمه جعفری مقدم، ۱۳۸۰)
در هنگام بررسی اهداف، آنها را بنویسید و بعد آنها را به اهداف کوتاه مدت، بلندمدت، شخصی و کاری تقسیم کنید. سپس ببینید آیا این اهداف واقع‌بینانه هستند یا خیر، ببینید برای رسیدن به اهداف مورد نظر به کدام مهارت‌ها احتیاج دارید و برای رسیدن به هر یک از اهداف خود یک جدول زمان‌بندی تدوین و مهلت رسیدن به هر هدف را در آن قیدکنید. (هیندل، ۱۹۹۴، ترجمه جعفری مقدم، ۱۳۸۳).
اولویت‌بندی
اولویت‌گذاری فعالیت‌ها در واقع بدین معنی است که مشخص کنیم کدام یک از وظایف بالاترین و کدام یک از درجه اهمیت کمتری برخوردار دارند و کدام یک از این فعالیتها قادر به انجام در پایین‌ترین سطح اولویت می‌باشد. وظایفی که دارای مرتبه و اولویت بالا می‌باشند بایستی در مراحل نخست انجام پذیرد (ویلسون ۲۰۰۶) . هر چند که تعیین اهداف مشخص و روشن، تضمین‌کننده استفاده خردمندانه از وقت است، اما تعیین اولویت‌ها تنها راهی است که می‌توان از طریق آن در جهت رسیدن به اهداف کار کرد. (روبرتا ،۱۹۸۹، ترجمه شیرازی‌منش و همکاران، ۱۳۸۳)
پژوهش‌ها نشان داد خصوصیات افرادی که دارای هوش هیجانی بالا می‌باشند، برگرفته از مهارت اجتماعی بالا، سازگاری با اهداف گروه یا سازمان، رتبه‌بندی اهداف، برنامه‌ریزی، اولویت‌بندی و نظم درونی می‌باشد. (قائد محمدی، ۱۳۸۸، ص ۴۴)
تصویر توضیحی برای هوش هیجانی
برنامه‌ریزی
پیتر دراکر، برنامه‌ریزی را به عنوان یکی از عوامل اصلی مدیریت مطرح کرده است. به این معنا که به جای آن که در اختیار خواسته‌ها و تمهیدات قرار گیریم، زمان را بطور دقیق برنامه‌ریزی کنیم. هیچ چیزی برای تنظیم وقت از برنامه‌ریزی روزانه ارزشمندتر نیست. بدون وجود چنین برنامه‌ای دائماً در خدمت خواسته های دیگران خواهیم بود. با وجود یک برنامه مدون و مرتب همیشه می‌دانیم کجا هستیم، کجا باید باشیم و با قدرت می توانیم با اموری که در طول روز برایمان اتفاق می‌افتد چگونه برخورد کنیم. چرا که اولویت‌‌ها از پیش برای ما مشخص شده‌اند (فرنر، ۲۰۰۳، به نقل از جواهری زاده، ۱۳۸۱) . برنامه‌ریزی، آماده نمودن امکانات و منابع و وسایل جهت تحقق بخشیدن به اهداف می‌باشد. مهم‌ترین نقش برنامه‌ریزی عبارت است از مکتوب‌سازی آنچه قرار است انجام شود. برنامه نوشته شده دارای اثر روانی در تحریک درونی برای انجام کار است (ساقیان، ۱۳۷۹).
ویلسون ادعا کرد یکی از مهم‌ترین برنامه‌هایی که شخص در آن می‌تواند به کمترین کنترل هیجان های خود و برقراری ارتباط سالم و توانایی شناخت احساسات خود بپردازد، برنامه‌ریزی زمان است. زیرا باعث می‌شود که افراد به زمان یا ساعتی خاص، خود را محدود سازند و با زمانبندی، زمان کیفی برای ارتباط مطمئن برقرار کنند و حتی پیشنهاد می‌شود این افراد از زمان خود به بهترین نحو استفاده کنند. به عنوان مثال رانندگان در زمان خاص چند کار را به بهترین نحو انجام دهند (ویلسون، ۲۰۰۶).
یکی از عوامل فردی مرتبط با پیشرفت و موفقیت نوجوانان و جوانان، خودتنظیمی است. به این معنا که فرد باید تکالیف و کارهایش را تنظیم کند ، به همین دلیل نیاز به یک برنامه‌ریزی صحیح زمانی و هدف‌گذاری دارد که همان مدیریت زمان می‌باشد.
مدیریت زمان در حیطه‌های مختلفی مانند کار بیرون از منزل، انجام کارهای مربوط به تحصیل و اوقات فراغت و استراحت قابل اجرا است. مدیریت زمان یا استفاده بهینه از زمان که شامل برنامه‌ریزی صحیح زمانی، هدف‌گذاری و اولویت‌بندی در اهداف بعنوان یک سازه مهم در روان‌شناسی می‌تواند در موفقیت مؤثر باشد. به نظر می‌رسد دانش‌آموزانی که از مهارت مدیریت زمان برخوردارند می‌توانند در برابر خواسته‌های نامعقول و غیرمنطقی دیگران نه بگویند و به تکالیف درسی و تحصیلی خود بپردازند و پیشرفت تحصیلی بهتری داشته باشند.
خود تنظیمی فرایندی است که از طریق آن دانش‌آموزان شناخت‌ها، رفتارها و عواطفی را که به طور نظام‌مند متوجه اکتساب اهداف است، فعال و حفظ می‌کند،در واقع خود تنظیمی یکی از عوامل فردی تعیین کننده پیشرفت وموفقیت نوجوانان و جوانان می باشد. (زیمرمن، ۱۹۸۹، به نقل از پنتریچ و شانک، ۲۰۰۲، ترجمه شهرآرای، ص ۳۰۰)
دانش‌آموزانی که برای دستیابی به هدف برانگیخته شده‌اند، به فعالیت‌هایی که به مفید بودن آنها اعتقاد دارند، (مثل توانایی مروز ذهنی مطالب یاد گرفته شده، روشن کردن اطلاعات مبهم) می‌پردازند. در حقیقت خود تنظیمی، یادگیری را افزایش می‌دهد و موجب پیشرفت تحصیل می‌شود و ادراک شایستگی بیشتر، انگیزش و تنظیم عملکرد را برای دستیابی به اهداف جدید حفظ می‌کند. (شانک ۱۹۹۱، به نقل از پنتریچ و شانک/ ۲۰۰۲)، ترجمه شهرآرای، ۱۳۸۶)
یک جزء مهم و متمایز کننده خود تنظیمی این است که یادگیرنده، حداقل در یک جنبه و شاید در همه جنبه‌ها امکان انتخاب داشته باشد. این بدین معنی نیست که یاد گیرندگان همیشه از انتخاب‌های موجود، به درستی استفاده می‌کنند، بلکه آنها ممکن است در مورد چگونگی پیش رفتن، نامطمئن باشند و از معلم درباره آنچه باید انجام دهند، سئوال کنند. (همان منبع).مدیریت زمان یا استفاده بهینه و مؤثر از زمان، عبارت است از برنامه‌ریزی زمانی منظم و هماهنگ، بعلاوه واکنش مناسب در مقابل ضایع کنندگان وقت (سروش، ۱۳۷۲).چون کمبود وقت معمولاً موجب اضطراب و فشار روانی و … می‌شود بنابراین اگر نوجوانان و جوانان برای تنظیم اوقات خود از برنامه‌ریزی صحیح زمانی و هدف‌گذاری استفاده نمایند، انتظار می‌رود که موفقیت در کارها داشته باشند و با ادامه مدیریت زمان در دوره‌های تحصیلی انتظار می‌رود که پیشرفت تحصیلی نیز حاصل شود.مدیریت زمان، نیاز به برنامه‌ریزی زمانی صحیح دارد. افراد باید جهت برنامه‌ریزی موثر راهی برای نجات زمانشان پیدا کنند. استفاده بهینه از زمان شامل برنامه ریزی زمانی دقیق و در نظر گرفتن اولویت‌ها است، (بون[۱۱] ۱۹۹۲).برنامه‌ریزی زمانی صحیح در مدیریت زمان از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. زیرا باعث تأثیر در عملکرد (پیشرفت تحصیل، سلامت روانی)، تمرکز یافتن بر اهداف، از بین بردن عدم اطمینان و مسائل مورد انتظار، فراهم کردن راهنمایی برای تصمیم‌گیری و تسهیل کنترل می‌شود، (بون، ۱۹۹۲).همانگونه که اشاره شد، مدیریت زمان شامل الف) ارزشیابی استفاده بهینه از زمان، ب) تعیین اولویت‌ها و ج) مدیریت مؤثر زمان است. (بون، ۱۹۹۲). در ادامه به توضیح این عناصر می‌پردازیم:
نتیجه تصویری درباره سلامت روانی
الف: ارزشیابی استفاده بهینه از زمان:
مدیریت زمان، فرایند مؤثر تقسیم زمان در میان تکالیف مختلف است که یک عامل کلیدی در فواید وابسته به مدیریت محسوب می‌شود. برای اطمینان از استفاده بهینه از زمان، افراد باید زمانشان را برآورد کنند. اولویتی را در نظر بگیرند و زمان را بطور مؤثر مدیریت کنند. اجرای این تکالیف به معنی پرسیدن و پاسخ دادن به ۵ سال مهم زیر است:

 

برای

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 05:20:00 ق.ظ ]