ارتباط مستقیم این پدیده با توسعه انسانی و تأثیرات متفاوتی که بر عدالت جنسیتی گذاشته است آثار مثبتی دارد که سرمایهداری جهانی فرصت هایی را برای اشتغال زنان فراهم میآورد و حکومت جهانی برای ارتقاء جایگاه زنان ابتکارهای قانونی و سازمانی ارائه دادهاند و جامعه مدنی جهانی امکانات بیشتری را برای عدالت بسیج کرده است.
از جنبه منفی قشربندی نادرست دسترسی زنان به بسیاری از فضاهای جهانی را محدود کرده و بیشتر زنان شرایط نامطلوب دارند و هزینههای بازسازی اقتصادی جهانی نولیبرالی بطور نامتناسبی بر زنان تحمیل میشود.
عکس مرتبط با اقتصاد
جهانی شدن هم آثار مثبت و هم آثار منفی برای زنان داشته است. اثرات حقوقی و فرهنگی پدیده جهانی شدن بر جنبشهای زنان در جهان تحت الشعاع قرار گرفتن آنان در این طیف مستلزم بحثهای طولانی است.
به علت تغییرات و تحولات گسترده در جهان و جایگاه موضوع جهانی شدن نمیتوان از کنار این قضیه به راحتی گذشت و آن را نادیده گرفت بخصوص در عرصه زنان که نقش بسزایی دارندزیرانیمی ازهان راتشکیل میدهند ونیمی دیگرراپرورش میدهند.
پس میتوان با بررسی این پدیده و تعیین نقش والای زنان و موقعیت تا بعد از بین پدیده جهانی شدن و نگاهی اجمالی به ابعاد مختلف این امر به ارتباط آن به مسئله زنان و اثرات مثبت و منفی آن بپردازد و تأثیر آن را در ساختار فرهنگی، سیاسی کشورهای جهان را بررسی نماید و براساس روند تحولات گذشته با عنایت خداوند چشماندازی از آینده را تبیین کند.
جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.
اهداف تحقیق:
۱-تعیین میزان تأثیرگذاری فرایند جهانی شدن بر حقوق زنان
۲-تجزیه و تحلیل تأثیر گذاری فرایند جهانی شدن بر حقوق سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی زنان
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
۳-تعیین راهکارهای مناسب برای دستیابی حقوق زنان
روش تحقیق :
روش تحقیق مورد استفاده در این تحیقق بر روش تحلیلی و توصیفی میباشد و با بهره گرفتن از منابع کتابخانه ای و اینترنتی درصدد بررسی ابعاد گوناگون جهانی شدن و نقش زنان در این جهانی شدن میباشد.
گردآوری اطلاعات و داده ها:
از روش کتابخانه ای و تحلیل محتوا بهره گرفته است.
سازماندهی تحققیق :
این تحقیق در چهار بخش کلیات ، حقوق مدنی و سیاسی ، حقوق اقتصادی و حقوق اجتماعی و فرهنگی تنظیم شده است .
بخش حقوق مدنی و سیاسی در فصل های حق کرامت ، حق حیات ، حق تابعیت ، حقوق زن در خانواده و حقوق سیاسی تنظیم شده است.
بخش حقوق اقتصادی در فصل های حق مالکیت و حق اشتغال تنظیم شده است.
بخش حقوق فرهنگی و اجتماعی در فصل های حق آموزش وحق بهداشت و تامین اجتماعی تنظیم شده است.
مقدمه :
حقوق بشر از جمله مفاهیمی است که ریشه در خلقت بشری دارد و به انحاء مختلف در تمامی ادیان الهی و آموزههای دینی بدان اشاره شده است.
این حقوق از جمله قواعد حقوق طبیعی است که در چارچوب اصول کلی حقوق ذاتی تلقی میگردد و در نتیجه فراتر از اراده حاکمان، عام و فراگیر است و مشمول مرور زمان نمیشود و لازمه حیات فردی و اجتماعی است.
از جمله مسائل مهمی که در نظام حقوق بشر مطرح میباشد حقوق مربوط به زنان است، زنان نیز همچون مردان از حقوق اساسی، اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی و سیاسی خاص برخودارند.
زمانی که حکومتها در حوزه صلاحیتشان هرگونه که میخواستند رفتار میکردند و ادعا میکردند که حقوق بشر در صلاحیت داخلی آنهاست و هر دولت به تنهایی مسئول آن است در برابر انتقاداتی که از اقدامشان میشد مقاومت میکردند. اکنون حقوق بشر و حقوق مربوط به زنان بخش قوام یافته ای از حقوق بینالمللیباشد و دامنه آنها جهانی میباشد.
همانگونه که حقوق بشر جهانی شده، حقوق زنان نیز جهانی شده است و فراتر از مرزها و سازوکارهای دولتی عمل میکند.
جهانی شدن یکی از چالشهای عصر حاضر است که در دهه گذشته شاهد افزایش قابل توجه استفاده از این واژه در محافل دانشگاهی و مطبوعاتی و حتی در محافل سیاسی و اقتصادی بوده ایم.
این موضوع در ابعاد مختلف دستمایه تألیف کتابها و مقالات و بهانه برگزاری کنفرانسها واقع شده است. برداشتها و تعاریف و مواضع و سیاستها در این زمینه در مقیاس بینالملل و ملی از طیف وسیعی برخودار بودهاند، به طوری که اتفاق نظر در خصوص ماهیت، علل و آثار جهانی شدن آن را به امری دور از دسترس بدل ساخته است.
از میان سؤالاتی که در خصوص جهانی شدن مطرح شده است شاید مهمترین سؤال در زمینه حقوق زنان این باشد که آیا تغییر اجتماعی و فرایند جهانی شدن حیات اجتماعی و سیاسی زنان را دگرگون ساخته است و تأثیر آن بر زنان چگونه است؟
پاسخ به سؤالات باید تلقی ما را از مفهوم جهانی شدن زنان و نیز تأثیر جهانی شدن بر زنان راروشن خواهد کرد همچنین خواهیم دانست که آیا جهانی شدن حقوق زنان موجب همگون شدن حقوق زنان در تمام جوامع شده است.
بخش اول: کلیات مفاهیم
کلیات
پیگیری مطالعاتی که هدف از آن ارتقای شأن بینالمللی زنان میباشد نشان از تحولات بزرگ بینالملل در زمینههای اجتماعی و فرهنگی و شکل گیری پدیده جهانی شدن دارد که جهانیان پس از سقوط و فروپاشی اتحاد شوروی ۱۹۹۰ م شاهد آن بودند. «جهانی شدن» پدیده ای است که توجه پژوهشگران را به خود جلب کرده است. «جهانی شدن» میکوشد تا فرهنگ ویژه ای بسازد که در خدمت اهداف آن در شکل گیری منظومه رفتاری، ارزشی، گرایشی و روابطی باشد که جوامع سنتی را درنوردد و کارزار فرهنگی و تمدن بسازد.
جهانی شدن فرصتی در اختیار جهانیان قرار میدهد تا از غرامت محدوده جغرافیایی خویش رها شوند.
از سوی دیگر جهانی شدن سرچشمههای بیماری معاصر بشمار میرود و در زمینه خلاء اخلاقی و آنجا که موفقیت و ناکامی معیار آنها به شمار میرود و خودخواهیها حرف آخر را میزند و یکه تازی آنها از همه چیز مهمتر است که این بیماری جوامع انسانی که در رأس آن خانواده یعنی مرد و زن و فرزندان میباشد را تضعیف میکند.
در ابتدای دهه هشتاد قرن گذشته به مسئله زنان توجه بسیاری شد. و این موضوع در صحنه عمومی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جای مهمی به خود اختصاص داده است و در دو بعد محلی و بینالمللی نیز توجه بسیاری از جلب کرده است.
وقایع سه دهه گذشته ثابت میکند که حمایت از زنان با هدف پایان بخشیدن به تمامی تبعیض علیه زنان، بخش پنهانی برنامه جهانی شدن را تشکیل میدهد.
اکنون پرسشی که در اینجا مطرح میشود این است که آیا بازگرداندن موجودیت انسانی زن در پرتو جهانی شدن توانسته ارتقای انسانی برای وی فراهم آورد.
این پرسش محور و رود به دنیای جهانی شدن و پیامدهای آن بر زنان میباشد به عبارت دیگر حقوق وجایگاه زنان در جهانی شدن را به تصویر میکشد.
تعریف جهانی شدن
جهانی شدن فرایندی از تحول است که مرزهای سیاسی و اقتصادی را در نوردیده و ارتباطات را گسترش داده است و تعامل فرهنگها را افزایش داده است.
جهانی شدن پدیده ای چند بعدی است که آثار آن قابل تسری به فعالیتهای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، حقوقی و فرهنگی است.
البته با تأکید بر جنبههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، میتوان مهمترین بنیانهای عمومی جهانی شدن را ادغام اقتصادی، تجارت الکترونیکی، سیاست بازار سرمایه، آگهیهای همزمان، کاهش نفوذ دولتهای مرکزی، تخصصی شدن فعالیتهای تولیدی، مصرف گرایی و کمرنگ شدن ارزشهای سنتی عنوان نمود.
اصطلاح جهانی شدن یا واژه انگلیسی Globalization به معنای قراردادن چیزی در سطح جهانی گرفته شده و سپس به فرانسه به شکل Mondalisation برگردانده شده است و سپس با سه عنوان جهان گرایی و زمین گرایی و جهانی شدن و امروز زبان عربی و فارسی گردیده است.
البته جهانی شدن تعریف جامع و مانعی ندارد و به چندین صورت در میآید به عبارت دیگر جهانی شدن واحدی وجود ندارد و ما با جهانی شدن متفاوتی روبرو هستیم. جهانی شدن اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، علمی. از جمله تعریف هایی که در جهانی شدن خواهید دید. تعریف «رونالدروبینسون» است که متعقد است “به معنای فشار جهانی و کوچک سازی آن از یک سو و انگشت گذاردن آگاهی به آن به عنوان یک کل از سوی دیگر است”.[۱]
جهانی شدن میکوشد تا فرهنگ خود را در خدمت به اهدافی که برای آن در نظر گرفته درآورد.
جهانی شدن کوششی است فکری و فرهنگی برای از بین بردن هویت فرهنگی یا استفاده از نظامهای دموکراتیک که مفاهیم جدیدی چون دموکراسی، آزادی زنان حمایت از محیط زیست، بهداشت باروری، رفاه اجتماعی، شناخت، خلاقیت و حقوق بشر است با را با خود آورده است.
عکس مرتبط با محیط زیست
در علوم اجتماعی نیز از جهانی شدن تعاریف متعددی شده است که آن را باید از چند وجهی شدن جهانی شدن دانست نیز به علت گستردگی و وسعت و نظریه پردازیهای صورت گرفته از سوی مخالفان و موافقان تعاریف متعددی از جهانی شدن شده است.
«رابرتسون» در تعریف جهانی شدن عنوان میکند: جهانی شدن درهم فشرده شدن جهان و تراکم آگاهی نسبت به جهان دلالت دارد. [۲]
«واترز» جهانی شدن را فرایندی اجتماعی میداند که قید و بندهای اجتماعی جغرافیایی که بر روابط اجتماعی و فرهنگی سایه افکنده است از بین برده و مردم به طور فزاینده از قید و بند آگاه میشوند.[۳]
منظور واترز از بین رفتن قید و بندهای جغرافیایی به معنی ناپدید شدن مرزهای جغرافیایی و فتح کشورها به لحاظ قلمروهای فیزیکی و مرزهای سیاسی نیست، بلکه تشدید همگرایی و وابستگی متقابل جوامع نسبت به یکدیگر و از حیث اقتصادی فتح بازارهای جوامع بر روی یکدیگر میباشد.
«گیدنز» عنوان میکند: جهانی شدن در واقع به معنای در هم گره خوردن رویدادهای اجتماعی و روابط اجتماعی سرزمینهای دوردست با تار و پود موضعی یا محلی جوامع دیگر است، پدیده ای که میتوان آن را نوعی تلاقی حاضر و غایب دانست.[۴]
جهانی شدن فرایندی است که به واسطه آن تعامل میان جوامع و دولتها در حوزههای مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی گسترده تر و متراکم تر گردیده است. به طوری که تغییر در بخشهایی از جهان موجب تغییر و اثرگذاری در بخشهای دیگرجهان در مقیاسهای جهانی، منطقه ای، ملی و محلی میگردد.
جهانی شدن یک فرایند تاریخی در ابعاد اجتماعی و سیاسی و اقتصادی است که منجر به ورود عوامل غیربومی در حوزهها و قلمروهای بومی میگردد و از نظر برنامه ای بودن نیز مورد توجه قرار گرفته است. و نیز میتوان گفت جهانی شدن هر چند که به بسط عمومیتهای جهانی در حوزههای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی می انجامد. لیکن فرایندی است که آگاهی را در مقیاسهای محلی، ملی، منطقه ای در جهانی ارتقاء میدهد.
پیامدهای جهانی شدن
از ویژگیهای اصلی جهانی شدن از فناوریهای جدید بویژه در عرصه اطلاعات و ارتباطات که انگشت شاخص خود را بر روند جهانی شدن بر جای گذاردهاندمیباشد.
فناوریهای جدید منجر به ایجاد تغییر در مزیت نسبی بینالملل و دانش و شناخت را یکی از عوامل مهم تولید و از منابع بسیار مهم قدرت و ثروت ساخت بخشهای مرتبط و متکی بر شناختهای فشرده و فناوریهای بسیار دقیق بیشترین نرخ رشد را در اقتصاد جهانی پیدا کردند.
سرچشمه تمامی فناوریهای نوین برای کشورهای ثروتمند سرمایهداری میباشد بخش اعظم پژوهشها و پیشرفتها در آن انجام میشود که یکی از منابع مهم سلطه کار ملتهای چند ملیتی بر بازارهای جهانی و نیروی چانه زنی آنها در برابر دولتهای کشورهای رو به رشد را تشکیل میدهد.[۵]
جهانی شدن موجب به وجود آمدن محصولات نامتعادلی در میان کشورها میشود که در میان ثروتهایی که تولید میگردد کشورهای بسیاری هستند که سودی در این ثروتها ندارند و توزیع منافع میان کشورها بسیار نابرابر میباشد، کشورهای صنتعی با توجه به قدرت اقتصادی زیادی که دارند و نیز سرمایههای فراوانی در آن یافت میشود. به گونه ای بهتر و برتر آماده دریافت این مزایا میشوند و در مقابل کشورهای کمتر رشد یافته اسیر فقر و بی سوادی و محرومیت از مزایای جغرافیایی میباشند. [۶]
جهانی شدن باعث به وجود آوردن نرخ بیکاری و نرخ سقوط تفاوت درآمدها میشود. گزارش سازمان ملل متحد نشان میدهد که بخش بزرگی از جمعیت جهان زیر خط فقر زندگی میکنند و همچنان از تحقق هدف کاستن فقر و گرسنگی و فراهم آوردن کار شرافتمندانه فاصله بسیاری دارد و همچنان بیکاری در بخش اعظم بسیاری کشورها وجود دارد.[۷]
جهانی شدن پدیدهای میباشد که بیش از هر چیز ماهیتی اقتصادی و مانعی دارد اما از آنجا که پیشرفت تمدنی به شمار میرود به مانند تمام پیشرفتهای مهم تمدنی دیگر از اهمیت فرهنگی و غیرمادی والایی نیز برخوردار است و همانطور که میدانیم که هیچ امری از امور بشری صرفاً مادی و اقتصادی نیست.
همانطور که میدانیم در گذشته اقتصاد ملی کانون توجه بسیاری از اقتصاددانان بود اما امروزه بازارها از قالب اولیه خود خارج شده و به شکل ملی درآمدهاند و این تحولات کنونی در عرصه اقتصاد جملگی مرهون پیشرفتهای شگرفی است که در شالودههای مادی حیات بشر رخ داده است.
اکنون ارتباطات نیز جهانی شده است و جهانی شدن ارتباطات پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی فراوانی برای انسانها به ارمغان آورده است. از نظر اجتماعی، مقتضیات اقتصاد جهانی، شیوه زندگی و عادات کاری مردم کشورهای مختلف را دستخوش تغییر کرده است. و اقتصادهای ملی ناگزیرند خود را در برابر چالش اقتصاد جهانی بر ابزارهای جدید مجهز سازند.[۸]که این مستلزم تحولات و جابجاییها گسترده ای در میان کشورها میباشد و همانطور که میدانیم این تحولات رویههای اجتماعی کشورها را تخریب میکند و طبیعتاً شهروندان و دولتها نیز آنها را منفی قلمداد میکنند.
جایگاه زنان در روند جهانی شدن
جهانی شدن کاربردهای فراوانی دارد که گاه سبب چالشهای فراوان و گاه منبع الهام در سطح جوامع انسانی میشود و در مفهوم مثبت خود فرایندی است که موجب افزایش یکپارچگی اقتصاد جهان میشود و در مفهوم تجویزی خود، به معنای راهبرد توسعه بر پایه یکپارچگی سریع با اقتصاد جهانی است. لذا گروهی آن را عامل شکوفایی و گروهی دیگر آن را فاجعه میدانند.[۹]
آثار جهانی شدن بر زنان پیچیده و متناقض میباشد، جهانی شدن موجب افزایش درآمد زنان شده است و نیز موجب افزایش نرخ اشتغال آنان نیز فراهم آمده است.
موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 08:48:00 ق.ظ ]