رابطه ی هوش معنوی با رهبری موثق مدیران و کارکنان فدراسیون ورزش های جانبازان و معلولین جمهوری اسلامی ایران- قسمت ۱۶ | ... | |
یافتنوبه کارگیریمنابععمیقدرونیکهامکانتوجهبهدیگرانونیزتوانتحملو تطابقباآنهارابهمامیدهد. ایجاداحساسهویتفردیروشنوباثباتدرمحیطهایباروابطکاریمتغیر تواناییدرکمعنایواقعیرویدادهاوحوادث،وقابلیتمعنادارکردنکار شناساییوهمسوسازیارزشهابااهداففردیوسازمانی زندگیکردنباارزشهابدونسازش پذیریازموضعضعف،کهاینامرمنجربهحس انسجامفردیمیشود درکوشناخت “علتدرست[۲۷]” افکارورفتارخودوتواناثرگذاریبرآنها نتایجتوسعهوتمرینهوشمعنویشاملتواناییمواجهبابحرانهاوآشفتگیها،نگرشیعاریازخودخواهینسبتبهسایرینودیدگاهیروشنوآرامنسبتبهزندگیاست( زارعی متین و همکارانش، ۱۳۹۰: ۷۸-۷۹).
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.
ایجاد آرامش خاطر و چگونگی تأثیر آن بر اثربخشی خود: آگاهی از خود، شایستگی کلیدی هوش معنوی است. متاسفانه اغلب ما خود را موجوداتی فیزیکی و مادی می بینیم و معتقدیم که زندگی تجربه ای مادی و فیزیکی است. طبیعتاً اغلب ما معتقدیم که زندگی تجربه ای مادی و فیزیکی است. از جمله: پول، دارایی و … که همه اینها بستگی به شغل ما دارد. بنابراین عدم وجود اینها برای ما احساس نا امنی ایجاد می کند، در حالی که شغل، پول و دارایی چیزهایی هستند که می آیند و می روند و ما کنترل اندکی بر روی آنها داریم و یا اصلاً کنترلی نداریم. در این صورت این ناامنی احساس ترس و استرس ایجاد می کند به گونه ای که عملکرد و روابط ما را در کار و محیط کار تحت تأثیر قرار می دهد.
ایجاد تفاهم و درک متقابل بین افراد: یکی از بنیان های اساسی برای ایجاد رابطه سالم، یکدلی است. ایجاد یکدلی برای بسیاری از مدیران سخت است زیرا که آنها را وادار می کند که فراتر از کارکردهای یک وظیفه حرکت کرده و بدین ترتیب احساسات و عواطف افرادی را که مشمول انجام وظیفه هستند درک کنند.
مدیریت کردن تغییرات و از میان برداشتن موانع راه: برای اغلب افراد تغییر رنج آور است. نمی توان تصور کرد در زمانی که افراد در مورد چالش های محتمل و نامحتمل آینده صحبت می کنند، کاملاً آرام باشند و بخندند. مقاومت در برابر تغییر با ایجاد رفتار هایی بروز می کند، از جمله: کنترل کردن، شکایت کردن، انتقاد کردن، کنار کشیدن، انکار کردن و خودداری کردن. احساسات نهفته در این رفتارها، ترس، آشفتگی و عصبانیت است. حتی زمانی که فرد الزام به تغییر را به لحاظ عقلانی درک می کند، احساس ترس ممکن است وجود داشته باشد، دلیل این امر راحت طلبی و وابستگی به راه حل های قبلی است.
باتوجهبهوضعیتمناسبمؤلفه هایهوشمعنویدرکارکنانبایدراه هایعملیبرای به کارگیریهرچهبیشترهوشمعنویرایافتهوبرخیازتجربیاتخودرادراختیاردیگر سازمانهاقراردهند. کارگاه هاوآموزشهایمرتبطومستمربرایشناختبیشترجایگاهتوکلبهخداونددر سازمانهابرگزارگردد. معنادارکردنکاروزندگیبرایکارکنانرادربرنامه هایبلندمدتقراردهند. اینامر مستلزمآناستکهمدیریتسازمانخودازهوشمعنویبالاییبرخوردارباشدتابتواندچنین برنامههاییرادرسازماننهادینهنماید. جلساتخودارزیابیجهتآشناسازیکارکنانباابعادچندگانهانسانیوآشناییآنهاباجایگاه رفیعانسانیبرگزارگردد. سطحبینشکارکنانافزایشیابدونگاهآنانبهزندگیفردیوسازمانیشانتغییرکندو تعریفاهدافمتعالیبرایکارکنانتعریفشودوبرایرسیدنبهایناهدافکمکشود . کارکنانبامنابعمعنویکهممکناستازآنآگاهینداشتهباشند،درجهتحلمسائل زندگیکاریوشخصیشانآشناسازیشود . بسطوتوسعهارزشهاورفتارهاییهمانندبخشش،انفاقوفروتنیبسطوتوسعهیابندکه اینکارمستلزمالگوییدرسازماناستکههمهبتوانندازآنپیرویکنند. یکیاز تأثیرگذارترینافراددرسازمانمدیرسازماناست. احساسمثبتدرسازمانتلقینشودونوعیمکانیزمهدفگذاریکهتعقیبتواماناهداف فردیوهمسازمانیرابهدنبالداشتهباشد،فرهنگسازیشود( زارعی متین، ۱۳۹۰: ۹۲). ۴-۳-۲-۲ ابعاد هوش معنوی
قابلیتتعالیفیزیکیومادی[۲۸]:بهظرفیتانسانبرایورودبهسطوحنامتعارفومتعالی هوشیاریونیزبالاتررفتنیافراتررفتنازمحدودیتهایعادیوجسمیگفتهمیشود. تواناییتجربهبهحالاتبرترآگاهی[۲۹]: آگاهیازیکحقیقتغاییکهایجاداحساسیگانگیو وحدتمیکند،درآنهمهمرزهاناپدیدمیشوندوهمهچیزدریککلواحد یکیمیگردد. افرادی کهازهوشمعنویبرخوردارباشندمیتوانند، وارد اینسطحازآگاهیویاسایرحالاتبرترمعنوی مثلمراقبهومکاشفهشوند. توانایییافتنتقدسدرفعالیتهارویدادهاوروابطروزمره[۳۰]: تشخیصحضورالهیدر فعالیتهایعادی. برایمثالایمونز،چونگوتهرانی(۱۹۹۸)نشاندادندکهتلاشهایفردی روزمرهرامیتوانبهاموریمعنویومقدستبدیلکرد. تواناییبکارگیریمنابعمعنویبرایحلمسائلزندگی[۳۱] : افرادیکهذاتامذهبیهستندراحتتر میتوانندبااسترسهابرخوردکنند،اینافرادبیشازسایریندربحرانهایروحیومشکلات معناییبراییادگرفتنمییابندوازطریقاینمشکلاترشدمیکنند. تواناییانجامرفتارفاضلانه[۳۲]: رفتارهایدرستوپسندیدهایهمچونبخشش،نشاندادن سخاوت،انسانیت،شفقت،وعشقایثارگرانهوغیرهکهاززمان هایگذشتهتاکنونپسندیدهانگاشته شدهاند. ایمونزاظهارمیداردکهخودکنترلیهستهاصلیتماماینرفتارهایفاضلانهاست،وبرای موفقیتدرتمامحوزه هایزندگیلازماستوخودکنترلینیزدرمقابلهفتگناهکبیرهقرارمیگیرد کهعبارتنداز: شکمپرستی،تنبلی،غرور،خشم،حرص،شهوت،وحسد( فرهنگی و همکاران، ۱۳۸۸: ۴۰-۴۱). درپژوهشی که زارعی متین در سال ۱۳۹۰ انجام داده است؛ابتداتمامیتعاریف،ابعاد،مؤلفه هاومدلهایهوش معنوی کهتاکنونموجودبوده،موردمطالعهوتجزیهوتحلیل قرارگرفتوبراساستقارنمفهومیومعناییبینمدلها۲۰مولفهاستخراجگردیدو نامگذاریآنهاباتوجهبهفهمودرکبومیانجامشدکهاینمولفه هاعبارتنداز؛شناختو باوربهربوبیتخداوند،معنیبخشیبهکاروزندگی(کاربرایرضایخدا)،خودآگاهی عمیق،خردمندیمعنوی،داشتناهدافمتعالیدرکاروزندگی،شناختجایگاهخودنزد خداوند،تواناییاستفادهازمنابعمعنویدرجهتحلمسائلزندگی،ظرفیترفتارهای فضیلتمآبانه (بخشش،انفاق،فروتنی،وسپاسگذاری)،روحیهخدمتگذاری،ظرفیت همسوسازیاهداففردیوسازمانی،داشتنبصیرت،درک،تشخیصوتمیز،وجدانکاری، تفکرسیستمی(حوزهتوجهبهابعادروحیانسان)،توجهبهارزشهایمعنوی،احساسمثبت داشتن،تواناییپرسیدنسوالاتاساسیویافتنپاسخهایبنیادین،برونگراوجامعه گرا، پایبندیبهعهدوپیمان،اعتدالدرهمهجنبههایزندگی،درکمسئولیتهایفردیو اجتماعی.
دیدگاه فریدمن و مکدونالد مولفه های زیر را برای هوش معنوی بر می شمارند:
تمرکز داشتن بر معنای نهایی آگاهی از سطوح چندگانه هوشیاری و رشد آنها اعتقاد به گرانبها و مقدس بودن زندگی ارتقای خود به یک کل بزرگتر
دیدگاه نوبل و واگان این دو نفر نیز مولفه های زیر را برای هوش معنوی بیان کرده اند:
درستی و صراحت تمامیت
[سه شنبه 1400-01-24] [ 10:32:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|