نگارنده در مقدمه کتاب به اهمیت شناخت غرب و تمدن و فرهنگ آن اشاره می کند و بیان می کند: با تمام کوشش پیگیری که در حفظ هویت فرهنگی خود می کنیم، خاطره قومی ما رو به زوال است. در چنین وضعی بحث درباره ضرورت یا عدم ضرورت سنن و هویت و غیره، بدون بحث ریشه ای درباره نیروهایی که مورد معارضه هستند، قشری است و تا موقعی که این بحث صورت نگیرد و ما موجودیت خود و تمدنی را که معروضش هستیم، نشناسیم و مورد پرسش قرار ندهیم، در این باره توفیقی نخواهیم یافت. به طور کلی نویسنده در این کتاب در پی پاسخ به سؤالها و دغدغههایی است که زمانی آن را در کتاب بتهای ذهنی و خاطره ازلی دنبال میکرد، البته اینجا منسجمتر و منظمتر بدان می پردازد.
۵-۱-انقلاب مذهبی چیست؟
کتاب حاضر به زبان فرانسه نوشته شده است اما فصل پنجم کتاب با عنوان «ایدئولوژیک شدن سنت» در ماهنامه کیان توسط مهرداد مهربان ترجمه و منتشر شده است. شاید بتوان گفت تنها اثر سیاسی داریوش شایگان کتاب انقلاب مذهبی چیست میباشد که تحت تأثیر انقلاب اسلامی ایران نوشته است. او در این کتاب مسأله ایدئولوژی و رابطه آن را با مذهب بررسی می کند. مسئله اساسی شایگان در کتاب حاضر بخصوص فصل پنجم آن، بعد از توضیح پیرامون چیستی ایدئولوژی و ارتباط اسلام و انقلاب؛ این است که مذهب بعد از انقلاب ایران تبدیل به ایدئوژی شده است یعنی از آن هتک تقدس شده و از آن اسطورهی سیاسی ساخته و برای امور این جهانی خرج می شود. بنابراین باید برای نجات این امر مهم آن را وارد حوزه خصوصی کرد و به عبارتی آن را در جای خود قرار داد.
۶-۱-نگاه شکسته: اسکیزوفرنی فرهنگی
این کتاب از جمله آثار موفق شایگان به زبان فرانسه است که هنوز به فارسی ترجمه نشده، ولی به چند زبان دیگر ترجمه شده است. اما بخشی از آن در فصلنامه گفتگو توسط علیرضا منافزاده ترجمه و منتشر شده است. در این کتاب نگارنده وضعیت انسانی را تشریح می کند که در حد فاصل دو عالم دو اپیستمه قرار دارد. شرایطی که دین ایدئولوژیک شده است و با تجدد نیز به دلیل عدم شناخت صحیح مخالفت شده وضعیت دوپارهای ایجاد می شود که قرینهی کژتابیها یا غربزدگی ناآگاهانه است. این کژتابیها به زعم نگارنده حاصل شکافها و گسستهای معرفتیاند، که در سطح فردی به شکل اسکیزوفرنی فرهنگی ظاهر می شود.
۷-۱-هانری کربن: آفاق تفکر معنوی در اسلام ایرانی
چنانکه خود شایگان میگوید این کتاب در واقع ادای دینی به استاد. نویسنده توانسته در بررسی سیر و سلوک معنوی کربن در ایران محورهای اساسی اندیشه او را بیان کند، ایشان در این راستا به تاریخ شرق و غرب، به فلسفه و عرفان اسلامی می پردازد تا بتواند دغدغههای کربن را از زوایای بهتری نشان دهد. این اثر در سال ۱۳۷۱ توسط باقر پرهام به فارسی برگردانده شد.
۸-۱-زیر آسمانهای جهان
این کتاب توسط نازی عظیما از فرانسه به فارسی برگردانده، و در سال ۱۳۷۱ منتشر شده است. کتاب حاضر گفتگویی است بین رامین جهانبگلو و داریوش شایگان پیرامون زندگی، اندیشهها و آثارش. مروری بر کلیه تجاربش، از تجربه های شرقشناسی و هندشناسی گرفته تا دغدغههایی که پیرامون جایگاه شرق در مقابل غرب دارد و مسایلی که در کتاب آسیا در برابر غرب مطرح شده تا کتاب انقلاب مذهبی چیست و ایدئولوژیک شدن سنت و غربزدگی ناآگاهانه و اهمیت دموکراسی و حقوق بشر.
۹-۱-افسونزدگی جدید: هویت چهلتکه و تفکر سیار
«افسونزدگی جدید» نماینده دیدگاه جدید شایگان به سوی تکثرگرایی است. او در اثر فوق بکلی از فضای دوآلیستی شرقی- غربی فاصله میگیرد و به ایده کثرتاندیشانه در حوزه های هستیشناسی، انسانشناسی و معرفتشناسی میرسد شایگان در این اثر جهانی را به تصویر میکشد که انسانی چهلتکه را در دامان خویش میپروراند، انسانی که دیگر به هویتی خاص متعلق نیست و چند هویتی است. انسانی که دیگر اندیشههایش فقط مادیگرایانه نیست بلکه به دنبال گمشده ایست که او را بسوی انواع ادیان و فرقههای مذهبی میکشاند.
فصل اول کتاب، با عنوان «سطوح متعدد آگاهی » آغاز می شود. در این فصل از آگاهی عصر نوسنگی تا عصر انفجار اطلاعات را به میان میکشد و معتقد است که با گسترش ارتباطات و با کنار هم قرار گرفتن همزمان فرهنگ های گوناگون، هم زمانی سطوح مختلف آگاهی نیز عیان میشود و انسان احساس می کند که گویی هیچ چیز از صفحه خاطر ذهن بشر محو نشده است و همزمان باهمه این سطوح آگاهی می تواند در ارتباط باشد از یوگای هندی گرفته تا موسیقی راک غربی. در فصل دوم شایگان به مسایل فرهنگ و چندگانگی فرهنگی (Muliculturalism) می پردازد او بر این باور است که بررسی مسایل فرهنگی، یکی از پیچیده ترین مباحث جامعه است و هم اکنون به علت تکنولوژیهای ارتباطی، گسترش افق فرهنگی، یکی از پیچیده ترین و جذابترین جنبه های هویت چندگانه فرهنگی است. چندگانگی فرهنگی در شکل افراطی آن به سیاست هویتی تبدیل می شود که در آن مفهوم فرهنگ قهرا با هویت قومی بسیار تنگی مشتبه می شود . این امر دو خطر را در بر دارد: یکی آن که ذات و جوهر مفهوم فرهنگ را اصالت می بخشد و با تاکید مفرط بر محدودهها و تمایزهای یک فرهنگ خاص نسبت به دیگر فرهنگ ها، آن را شیئی وار (Reify) می کند . دیگر آن که به تجانس این فرهنگ بیش از حد تعمیم میبخشد، و از آن بت می سازد و آن را خارج از دسترس تحلیل نقادانه قرار میدهد . شایگان با اعتراف به این که چندگانگی فرهنگی بن مایه های اصلی خود را از نسبی نگری فرهنگی اخذ می کند، ولی بر این باور است که چندگانگی فرهنگی در عین رد فرهنگ والا و برتر که اروپا مداری مروج آن است، خود همان مرزبندهایی را که به آنها معترض است، بی قید و شرط می پذیرد . در حالی که خواهان کثرت ضوابط فرهنگی و برنامه درسی جداگانه برای هر گروه و قومی است، بر همان عدم مساواتی که می خواهد از بین ببرد، مهر تایید می زند .
فصل سوم کتاب دکتر شایگان به هویت چهل تکه اختصاص یافته است. وی اعتقاد دارد که انسان امروز دیگر قادر نیست وجود خود را در یک محدوده و با یک هویت معین حفظ کند. ما هر چه بیشتر بر هویت خویش تاکید کنیم، هر چه تعلق خود را به فلان گروه یا ملت با صدای بلندتر جار زنیم، آسیب پذیری هویت خویش را بیشتر نشان داده ایم. انسان امروزی از آن رو دچار بحران هویت است که هویت، دیگر مجموعه ای یک دست از ارزش های ثابت و مطمئن نیست. ظهور ارتباطات و ویژگیهایی که با خود به همراه آورد سبب شده ما دیگر نتوانیم در دنیای بسته خویش زندگی کنیم و خویشتن را بر اساس معیارهای داخلی بسنجیم و تعریف کنیم.
نویسنده کتاب، فصل چهارم را حوزه اختلاط نام نهاده است. در حوزه اختلاط، برای روایت و تخیل، زمینه پربار و سرشار از تصویر به بار می آورد; عرصه ای است که در آن پاره های واقعیت سبب ایجاد ترکیبهایی بس جسورانه می شوند و امور جزئی، پراکنده، در هم شکسته و متضاد در حیطه های متعدد، دیدگاه های درخشان به بار می آورند; زیرا در این عرصه سطوح معنایی از لحاظ تاریخی دور از هم، روی هم جای می گیرند تا دنیایی بیافرینند که انسجام آن هم مدیون قدرت تخیل است و هم حاصل گسست های آزاردهنده واقعیت .
در فصل پنجم شایگان به طیف وسیعی از تفسیرها از جهان می پردازد . در این فصل، مباحث مدرنیته و فلسفههای نیهیلستی و هیچ انگارانه ای طرح می شود و سپس با طرح مسئله ای با عنوان پایان مدرنیته، بر این باور است که از هم پاشی روایت مدرن از جهان به واقعیت جدیدی در جهان منجر می شود که سررسیدن عمر مدرنیته نیست، اما روی کارآمدن معنویت جدید است، معنویتی که با احوال دنیای کنونی ما انطباق یافته است .
نویسنده فصل ششم را شبح سازی جهان نامیده. مراد نویسنده از شبح سازی این است که در آغاز پروژه مدرنیته، اندک اندک اسطوره ها و صور ازلی جهان کهن به وسیله انسان مدرن کنار زده شد و پس از چندین قرن درون فکنی، اکنون جهان دوباره افسون زده شده است . نیاز به امور غیرعقیدتی، به تکریم و پرستش مجهولات و میل کودکانه به چیزهای اعجاب انگیز، امروز نیز به اندازه گذشته قوی است. بی تردید سرشت این پدیده جدید که گاه به صورت اعتقاد ساده دلانه به خرافات ظاهر می شود، با آنچه بر جهان ما قبل مدرن حاکم بود، متفاوت است . این نوع شبح سازی از امور معنوی، علاوه بر آن که حاکی از میل اصیل انسان به سیر و سلوک است، شکنندگی آشوب برانگیز اسطوره های جدید را نیز آشکار می سازد. اسطوره هایی که چون معانی استوار ندارند و بی شکل هستند، قادرند همه عناصر ناهمگون و پراکنده در جهان را جذب نمایند..
در فصل هفتم دکتر شایگان به مسایل روح می پردازد و عنوان این فصل را «قاره گمشده روح » می نامد . وی در این فصل ابتدا به گفت وگوهای فراتاریخی می پردازد و با بررسی آثار شانکارا یکی از برجسته ترین حکمای اندیشه کهن هندو و بانی مکتب ادویتا و دانتا، و مایستراکهارت، یکی از اصیل ترین نمایندگان معنویت مسیحی در قرون وسطی، دو قطب بزرگ، یکی در مشرق زمین (هند) و دیگری در غرب، و ابن عربی از جهان اسلام و حکیم تائوی چینی، یعنی “لائوستو و چوانگ ستو” سعی می کند با بررسی تطبیقی نظام های دینی و عرفانی اشخاص یاد شده، به یک الگوی یکسان برسد هر چند از لحاظ جزئیاتی چون منشا و اوضاع و احوال تاریخی، متفاوت هستند.
۲- هنر و ادبیات[۱۳]
۱-۲-سرزمین سرابها:
کتابی است به زبان فرانسه و رمانگونه( البته شایگان نام رمان را بر آن نگذاشته است) و برنده جایزهی انجمن نویسندگان فرانسوی. «سرزمین سرابها» مجموعه نامههای دو شخصیت فرضی، یکی مردی ایرانی به نام کاوه و دیگری زنی فرانسوی به نام مرین است که دلداده یکدیگرند ولی به دلایلی از هم جدا زندگی می کنند و ارتباطشان با وجود فناوریهای ارتباطی از راه نامهنگاریست.
مرین، آن گونه که خود مینویسد، با کاوه جهان ایرانی را تجربه میکند و در فرایند این تجربه به گونهای مسخ میشود: «دیگر نه یک فرانسوی جدی هستم و نه چندان به یک ایرانی بیخیال بدل شدهام. نه این هستم و نه آن؛ مهاجری شدهام در معرض انواع مسخ شدنها». به قول کاوه، مرین از یک اروپایی فعال مدافع حقوق بشر به یک عارف بدل میشود ( خلجی، ۱۳۸۸: ۶۳۳)
به نظر میرسد کاوه نماینده فرهنگ ایرانی و مرین نماینده فرهنگ غربی است. شایگان سعی کرده در این کتاب مسئله تقابل یا تفاهم فرهنگها را نشان دهد.
۲-۲- در جستجوی فضاهای گمشده
کتاب حاضر مجموعه مقالاتی است در حوزه هنر شرق و غرب ، که در دو بخش تدوین شده است. در بخش دوم این مجموعه، توجه شایگان به هنر معاصر ایران مبذول شده است. نگارنده تلاش کرده در این اثر نقش و اهمیت هنر را به عنوان جزئی لاینفک از فرهنگ یک ملت بررسی کند. نویسنده در این کتاب به مسائل هنری اعم از نقاشی، عکاسی و معماری و فلسفۀ هنر پرداخته است. در اینجا دکتر شایگان به واقع به عنوان یک فیلسوف فلسفۀ هنر،در حد و معیار جهانی، به مسائل هنر و معماری و نقاشی و شعر سرزمین خود نگریسته است.
۳-۲- پنج اقلیم حضور
« پنج اقلیم حضور» جدیدترین اثر داریوش شایگان است که در سال ۱۳۹۳ به چاپ رسیده است. کتاب بحثی است درباره شاعرانگی ایرانیان و بر محور این پرسش اساسی است که ارج و منزلت ایرانیان در قبال بزرگان ادبشان حاصل چه برداشتی است؟
ایشان معتقدند که از میان صدها شاعری که تاریخ ادبیات ایران به خود دیده است، ایرانیان تنها پنج شاعر (یا به عقیده برخی شش شاعر) را در مقام نمونههای اعلای بینش شاعرانه خویش برگزیدهاند. جایگاه ممتاز این شاعران در تفکر ایرانی، صرفا ثمره صفات استثنایی آنان نیست بلکه این پنج شاعر، هر یک به تناسب نبوغ خاص خود، نماینده تبلور یک جریان بزرگ تبارشناسی فکری هستند که سبک و سیاق و شیوهای منحصر به فرد را در بازتاب نحوه ویژه جهانشناسی خود در پیش میگیرند
شایگان در کتاب فوق پنج شاعر ایرانی ( فردوسی، خیام، مولوی، سعوی و حافظ) را نماینده تبلور یک جریان بزرگ تبارشناسی فکری میداند که علت ماندگاری آنهاست در ذهنیت و زندگی ایرانیان.
با ملاحظه و مطالعه آثار شایگان در حوزه های مختلف فلسفه، عرفان، سیاست میتوان متوجه شد که کلیه واژگان فکری اجتماعی او ذیل این کلمات میگنجد. تلاش خواهیم کرد در فصل بعدی مفهوم هویت را در پس آثار ایشان برجسته سازیم. اما پیش از آن نیاز هست که زندگی و آثار دیگر متفکر ایرانی را که در این زمینه اهمیت داشته، یعنی عبدالحسین زرینکوب بررسی کنیم.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
ب )زندگی و آثار عبدالحسین زرینکوب
زندگینامه
چهارشنبه ۲۴ شهریورماه سال ۱۳۷۸ جامعه علمی ایران با درگذشت استاد علم و ادب، مردی از دیار آشنا، جستجوگر تفاهم و مدارا و دوستدار ایران وایرانی مواجه شد. ایشان ۲۷ اسفند ماه ۱۳۰۱در شهر بروجرد چشم به جهان گشودند و در طول ۷۷ سال زندگی پرتلاششان عاشقانه زیستند و عاشقانه قلم زدند. عبدالحسین زرینکوب بیش از چهارصد اثر در زمینه های تاریخ، ادبیات، نقد و ترجمه از خود به یادگار گذاشتند که دارای نثری روان ، قلمی شیوا، دقت بیان و صراحت و اعتبار میباشد.
روزبه زرینکوب برادرزاده عبدالحسین زرینکوب نقل می کند: ایشان تحصیلات ابتدایی را در همان شهر بروجرد به پایان برد. سپس در کنار تحصیل در دوره متوسطه به تشویق و ترغیب پدر، که مردی متشرع و دیندار بود، اوقات فراغت را صرف فراگیری علوم دینی و حوزهای نمود؛ و ضمن تحصیل فقه و تفسیر و ادبیات عرب به شعر عربی هم علاقه مند شد. گرچه تا پایان سال پنجم متوسطه، در رشته علمی تحصیل میکرد، با این حال کمتر کتاب تاریخ و فلسفه و ادبیاتی بود که به زبان فارسی منتشر شده باشد، و او آن را در مطالعه نگرفته باشد. به دنبال تعطیل کلاس ششم متوسطه در تنها دبیرستان شهر، برای ادامه تحصیل به تهران رفت. اما این بار رشته ادبی را برگزید ودر سال ۱۳۱۹ تحصیلات دبیرستانی را به پایان برد، و با وجود آنکه کتابهای سال چهارم و پنجم متوسطه ادبی را قبلا نخوانده بود، در میان دانش آموزان رشته ادبی سراسر کشور، رتبه دوم را بدست آورد. در آذر ماه سال ۱۳۲۰ که بعد از حادثه شهریور ماه همان سال [۱۴]، دانشگاه مجددا افتتاح شده بود،در امتحان ورودی دانشکده حقوق شرکت کرد. باآنکه پس از کسب رتبه اول، در دانشکده ثبتنام هم کرده بود، اما به الزام پدر ناچار به ترک تهران شد. در همان ایام، علیکبر دهخدا که ریاست دانشکده حقوق را بر عهده داشت، از اینکه چنین دانشجوی فاضلی را از دست میداد، اضهار تأسف کرده بود. بنابراین زرینکوب به زادگاه خود برگشت (دهباشی،۱۳۷۹: ۱۵) وشغل معلمی را برگزید. در همین سال برای تدریس به دبیرستانهای خرمآباد لرستان رفت؛ او خود در این باره میگوید: ” از این ندای درونی خویش سپاس دارم که مرا در طی سالهایی که در جستجوی شغل، بین انتخاب کار لشگری، و آنچه قضاوتگری نام دارد. در فرود بودم و سرانجام مرا به سوی معلمی راند …” سال بعد به بروجرد بازگشت. وی جز فارسی؛ فیزیک، هندسه، علمالحیات، تاریخ، جغرافیا، فرانسه و فلسفه نیز تدریس میکرد. در سال ۱۳۲۲ سازمان روشنفکران بروجرد را با همکاری دکتر محمد علی شهریاری تأسیس کرد و با احداث کتابخانه و ترتیب سخرانیهایی به آن رونق بخشید. در همین سال به تشویق یکی از دوستان پدرش گرایش و علاقه شدیدی به تصوف پیدا کرد و بسیاری از آثار صوفیه را مطالعه کرد و با اهل خانقاه نیز نشست و خواست داشت (ذوالفقاری، ۱۳۷۸: ۱۴) ایشان بسیاری از آثار تاریخی و فلسفی و ادبی موجود در زبان فارسی را مطالعه نمود و از سوی دیگر به فلسفه معاصر غربی علاقهمند شد و به مطالعه و شناخت آن روی آورد. نخستین آثار استاد، در قالب مقاله در حوزه شعر و ادبیات بود و اولین کتابش به نام فلسفهی شعر یا تاریخ تطور شعر و شاعری در ایران، چهارسال پس از تألیف آن در سال ۱۳۲۳، در بروجرد به طبع رسید، در سال ۱۳۲۴ ایشان بار دیگر در رشته ادبیات دانشگاه تهران با رتبهی اول پذیرفته شدند و در سال ۱۳۲۷ به عنوان دانشجوی رتبهی اول، از دانشگاه فراغت یافتند ودر سال بعد دوره دکتری ادبیات فارسی را در همان دانشگاه آغاز نمودند. وی که از زمان شروع تحصیلات دانشگاهی، به عنوان دبیر در دبیرستانهای تهران به تدریس پرداخته بود، از سال ۱۳۲۸، سردبیری مجلهی هفتگی “مهرگان” به مدیریت محمد درخشش را نیز عهده دار شد که با وجود وقفه هایی، این همکاری تا پنج سال تداوم یافت. ایشان ضمن تحصیل دکتری در ادبیات فارسی، به ملل و نحل و مباحث مربوط به کلام و مناظرات علاقه یافت. لذا بعد از پایان تحصیلات دکتری به دعوت و اصرار استادانش در مؤسسهی “وعظ و تبلیغ اسلامی” به تدریس تاریخ کلام و تاریخ ادیان اشتغال یافت (تبریزینیا،۱۳۷۹: ۶۱-۵۷). زرینکوب پس از ازدواج با قمر آریان، همدرس دانشکده در سال ۱۳۳۲ شمسی، در سال ۱۳۳۴ از رساله دکتری خود با عنوان “نقد شعر، تاریخ و اصول آن” زیر نظر بدیعالزمان فروزانفر تألیف شده بود با موفقیت دفاع کرد و در سال ۱۳۳۵ با رتبهی دانشیاری، کار خود را در دانشگاه تهران آغاز کرد (دهباشی، ۱۳۷۹: ۱۷-۱۶) ایشان نقل می کنند بعد از پایان دوره دکتری از طرف رئیس دانشکده معقول و منقول برای تدریس تاریخ علم کلام و تاریخ مشاجرات فرق دعوت شدم. غیر از این دو مبحث، تاریخ اسلام، تاریخ تصوف، تاریخ ادیان و تاریخ علوم اسلامی زمینه های دیگری بود که طی دوازده سال( از سال ۱۳۴۷-۱۳۳۵) در آن دانشکده به تدریس آنها اشتغال داشتم. در همین دانشکده بود که با استاد سیدحسنتقیزاده، استاد شیخ محمد عبده و استاد محمود شهابی خراسانی آشنا شدم و از محضر آنها کسب فیض کردم. همچنین در همین دانشکده بود که همکاری طولانی با استاد مجتبی مینوی، الهی قمشهای، دکتر علی اکبر فیاض، سیدفخرالدینشادمان و دکتر مهدیحمیدی به دوستی انجامید و از صحبت هر یک از عزیزان استفادههای روحانی حاصل نمودم. در همین ایام از جانب استاد تقیزاده برای ترجمه و تکمیل و تدوین مقالات مربوط به هند از چاپ قدیم دایرهالمعارف اسلام دعوت شدم ودر این زمینه چندین مقاله ترجمه و و تعدادی تألیف کردم. چندی بعد هم باز به دعوت وی در کتابخانهی مجلس سنا به عنوان مشاور عالی انتخاب شدم و به انتخاب و سفارش دادن کتابهای مربوط به فرهنگ وادبیات اسلامی اشتغال جستم. در صحبت استاد فروزانفر یکبار برای شرکت در پنجمین دوره مؤتمر اسلامی در بغداد و یکبار برای شرکت در بیست و سومین کنگرهی خاورشناسان دهلی دعوت و مأمور شدم وچند هفتهای نیز در پاکستان به دیدار از دانشکده ها و ایراد سخنرانی در بعضی مجامع علمی آن سرزمین پرداختم و با بعضی از اکابر آن سرزمین مثل مرحوم حسامالدین راشدی، ممتاز حسن و استاد فضلالرحمان دوستی پیدا کردم (زرینکوب، ۱۳۷۸: ۱۳-۱۲). ایشان از پاییز۱۳۳۵ تا تابستان ۱۳۳۶ مدیریت امور بنگاه ترجمه و نشر کتاب را با درخواست ایرج افشار دوست صمیمی خود پذیرفت و عهدهدارش شد. به عضویت انجمن فلسفه و علوم انسانی هم انتخاب شده بود. مدتی هم به همراه مجتبی مینوی در مؤسسه انتشارات فرانکلین که برای تألیف لغت فارسی به ابتکار همایون صنعتی تأسیس شده بود، همکاری کرد. اودر این مؤسسه در تألیف دایرهالمعارف فارسی به سرپرستی غلامحسین مصاحب نیز همکاری داشت ( بصیرمژدهی،۱۳۸۵: ۸۵-۸۴).
دکتر زرین کوب در بسیاری از مجامع و مجالس علمی جهانی شرکت کرده و به عنوان نماینده ایران به ایراد سخنرانی پرداخته است. از این میان پنجمین کنگره اسلامی در بغداد، بیست و ششمین کنگره بین المللی شرقشناسان در دهلی نو، کنگره بین المللی علوم تاریخی در وین، کنگره تاریخ ادیان در ژنو، مجلس بزرگداشت حافظ شیرازی در دوشنبه تاجیکستان، کنگره بزرگداشت نظامی گنجوی در ایتالیا و امریکا، مجمع عمومی سردبیران طرح تاریخ تمدن اقوام آسیای مرکزی در پاریس، کنگره بزرگداشت مولوی در مونیخ، کنگره جهانی بزرگداشت خواجوی کرمانی در کرمان، و کنگره همکاریهای اقوام آسیای مرکزی در تهران، تعدادی از این مجالس را شامل می شود.
ایشان سفرهای زیادی به کشورهای دیگر برای تکمیل تألیفاتشان داشتند؛ نیز تجربه تدریس در دانشگاههای خارجی را در کارنامه زرین خویش دارند. زرینکوب خودش نقل می کند: در طی سفرهایی مکرر به سوئیس، آلمان، انگلستان، ایتالیا، اسپانیا و فرانسه مسافرت کردم و با بهره گرفتن از موزهها و کتابخانه های آن کشورها مواد بسیاری برای کتابهایی که در دست تألیف داشتم، فراهم داشتم، در بیروت یکچند مهمان مؤسسه فرانکلین بودم و در اردن و سوریه و عراق هم چندی در کتابخانه ها به مطالعه و تحقیق اشتغال داشتم. بین سالهای ۱۳۴۹-۱۳۴۷ مدتی در دانشگاه پرینستون و دانشگاه کالیفرنیای لسآنجلس به تدریس ادبیات، تاریخ ایران و تصوف ایرانی اشتغال جستم( زرینکوب، ۱۳۷۸: ۱۳-۱۲). پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۴۹، به دانشکدهی ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران انتقال یافت و در دو گروه تاریخ و ادبیات مشغول به کار شد که این همکاری تا اواخر عمر ایشان نیز ادامه داشت.( دهباشی، ۱۳۷۹: ۱۷).
در سال ۱۳۵۷ و در بحبوحه انقلاب اسلامی ایران استاد زرینکوب برای عمل جراحی قلب به آمریکا سفر کرده بودند، ایشان در سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۲ را نیز در پاریس برای ادامه معالجاتشان به سر بردند، لکن در این زمان نیز دست از تحقیق و تفحص برنداشتند؛ تحقیقاتشان در باب آثار مولوی مربوط به همین دوران حضورشان در پاریس میباشد. این استاد گرانقدر در ۲۴ شهریور ۱۳۷۸ به دلیل عارضه قلبی در گذشت و در قطعه هنرمندان بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
آثار عبدالحسین زرینکوب
مرحوم زرینکوب در طول زندگی پربارشان آثار قلمی زیادی از خود به یادگار گذاشتند که نشان از عظمت و جامعیت شخصیت و اندیشه ایشان است. پژوهش حاضر تلاش دارد مهمترین آثار ایشان را در بر حسب موضوع در هفت قسمت با عناوین: نقد ادبی، تاریخ اسلام، تاریخ ایران، عرفان و تصوف، ترجمه، مجموعه مقالات و نوشتههای ادبی و تاریخنگاری ارائه دهد. نگارنده در این قسمت بر حسب ضرورت و بر اساس موضوع رساله فقط به توضیح آثاری خواهد پرداخت که در ذیل هویت و مؤلفه های این مهم میگنجد و از باقی آثار فقط با معرفی از آن میگذرد.
۱)نقد ادبی
۱-۱-اولین اثر زرینکوب “فلسفه شعر یا تاریخ تطور شعر و شاعری در ایران” است که در سال ۱۳۲۴در شهر بروجرد در هشتاد صفحه به چاپ رسید.
۲-۱-کتاب دو جلدی “نقد ادبی” که در سال ۱۳۳۸ به چاپ رسید، جستجویی است در اصول و طرق و مباحث نقادی و بررسی تاریخ نقد و نقادان.
۳-۱-کتاب “با کاروان حله” مجموعه نقد ادبی است در سی گفتار که در سال ۱۳۴۳ به چاپ رسید.
۴-۱- در سال ۱۳۴۶ کتابی با عنوان “شعر بی دروغ شعر بی نقاب” شامل بحث در فنون شاعری، سبک و نقد فارسی با ملاحظات تطبیقی و انتقادی راجعبه شعر قدیم و شعر امروز، از ایشان منتشر شد.
۵-۱- “از کوچه رندان” عنوان کتاب دیگری است پیرامون اندیشه حافظ شیرازی و شرایط سیاسی و اجتماعی زمان شاه مسعود؛ و در سال ۱۳۴۹ به طبع رسید.
۶-۱- “سیری در شعر فارسی” بحثی انتقادی است پیرامون شعر فارسی و تحول آن با نمونههایی از شعر شاعران، و جستجویی در اقوال ادبا و تذکره نویسان؛ که در سال ۱۳۶۳ منتشر شده است.
۷-۱- کتاب دو جلدی “سر نی” اثر دیگریست که در قسمت نقد ادبی جای میگیرد که شرحی تطبیقی و تحلیلی است پیرامون مثنوی مولانا جلالالدین، این کتاب در سال ۱۳۶۴ از مرحوم زرینکوب به چاپ رسید.
۸-۱- “بحر در کوزه” عنوان کتابی است که در سال ۱۳۶۶ به طبع رسید و دیدگاهی انتقادی و تحلیلی به قصهها و تمثیلات مثنوی معنوی دارد.
۹-۱- “پیر گنجه در جستجوی ناکجاآباد” در سال۱۳۷۲ درباره زندگی و اندیشهی نظامی گنجوی و شرح تاریخ آن دوران، به چاپ رسید.
۱۰-۱- “آشنایی با نقد ادبی” در سال ۱۳۷۲٫
۱۱-۱- “از نی نامه” گزیدهایست از مثنوی معنوی که در سال ۱۳۷۷ با همکاری همسر عبدالحسین زرینکوب، قمر آریان منتشر شد.
۱۲-۱- “دیدار با کعبه جان”درباره زندگی و آثار و اندیشه خاقانی در سال ۱۳۷۸٫
۱۳-۱- “صدای بال سیمرغ” درباره آثار و اندیشهی عطار در سال ۱۳۷۸٫
۱۳-۱- “نامور نامه” درباره فردوسی و شاهنامه اوست که در سال ۱۳۸۱ سه سال پس از درگذشت ایشان به طبع رسید.
۲-تاریخ اسلام
۱-۲- “بامداد اسلام” کتابی است که در سال ۱۳۴۶ منتشر شده است و شرحی است از تاریخ اسلام، از آغاز تا پایان دولت اموی.
۲-۲- “کارنامه اسلام” کتاب دیگری است که در این قسمت جای میگیرد و دستاوردهای اسلام و پیشرفتهای فیلسوفان مسلمان را در علوم مختلف تشریح می کند. این کتاب در سال ۱۳۴۸ به چاپ رسیده است. این کتاب دارای یک مقدمه و بیست و پنج گفتار می باشد نویسنده در مقدمه این نکته را متذکر می شود که خواسته است دراین کتاب با همان چشمی به فرهنگ گذشته اسلام بنگرد که خود مسلمین گذشته بدان می نگریسته اند. شیوه بیانی عاری از هیجان و خالی از همدردی که محققان اروپایی در این مسائل دارند. در گفتار اول کتاب به صورت اجمالی به کارنامه درخشان اسلام اشاره می کند به اینکه قلمرو اسلام نه شرق بود و نه غرب بلکه دنیای تازه ای ورای شرق و غرب ایجاد کرد.
در ادامه به این موارد اشاره می کند که فتح اسلامی اگر چه با جنگ حاصل شد اما نشر اسلام در بین مردم کشورهای فتح شده به زور جنگ نبود.. و پیشرفت های نظامی ادامه غزوات پیامبر (ص) بود که از زمان خلفای راشدین شدت بیشتری یافت. محرک اعراب در این امر در درجه اول شاید کسب غنیمت و در درجه دوم اجر اخروی بود. این فتوحات تا قبل از سلطنت امویان ناشی از حکم خدایی بود اما پس از به قدرت رسیدن بنی امیه، فتوحات را وسیله ای برای توسعه مملکت می دیدند.
پس از بنی امیه، عباسیان به کمک ایرانیان به قدرت رسیدند که این خلافت نیز نوعی سلطنت موروثی بود. هر چند ما در این دوره شاهد شکوفایی تمدن و فرهنگ شرق هستیم. پس از دوره اقتدار بنی عباس، بغداد رونق خود را از دست داد و تجزیه خلافت آغاز گردید به طوری که در دنیای اسلام در یک زمان سه خلیفه حکومت میراند، عباسی در بغداد، فاطمی در مصر و اموی در اندلس.
نویسنده در ادامه به جنگ های صلیبی اشاره کرده و معتقد است که این جنگ شرق و غرب ریشه ای کهن داشته که هنوز نیز ادامه دارد. هر چند در دو قرن اخیر این جنگ به صورت نامرئی، قلمرو اسلام را در معرض تجاوز غرب نهاده است. لذا باید برای مقابله با آن، دنیای اسلام باید در نوع اسلحه خویش تجدید نظر کند و بر اساس علم و فرهنگ گذشته اش نه آن چه در کورکورانه از غرب گرفته است بنای عدم و فرهنگ تازه ای بگذارد. نویسنده در این انتهای این گفتار می گوید: اکنون همه چیز بشارت می دهد که قلمرو اسلام بار دیگر از آن شوق و هیجان مقدس مشتعل خواهد شد.
۳-تاریخ ایران
۱-۳- “دوقرن سکوت” سرگذشت حوادث و اوضاع تاریخی ایران در دو قرن اول اسلام از حملهی عرب تا ظهور دولت طاهریان. این کتاب نخستین تألیف بلند زرینکوب است که در سال ۱۳۳۰ منتشر شد و پرتنشترین اثر قلمی زرینکوب نیز محسوب می شود که انتقادهای زیادی را به خود اختصاص داده است. نویسنده در کتاب داستان ورود اسلام و مقاومتهای انجام شده توسط ایرانیان و جنگهای انجام شده بین ایرانیان و سپاه اعراب را به تفصیل و با شوری مایل به تعصب توضیح میدهد. ایشان در ادامه کتاب مدعی میشوند که با ورود اعراب به ایران زبان فارسی و فرهنگ ایرانی دو قرن پرحادثه در خاموشی را تجربه کرده است تا اینکه با دولت طاهریان در خراسان و بخصوص سامانیان ایران دوباره توانست طلسم دویست ساله سکوت و خموشی را در هم شکند و دوباره هویتاش را باز یابد.
۲-۳- “تاریخ ایران بعد از اسلام” عنوان کتابی است واقعگرایانه تر از دو قرن سکوت، که شرایط ایران را از سقوط دولت ساسانی تا پایان فرمانروایی صفاریان تشریح می کند. این کتاب در سال ۱۳۴۳ به چاپ رسیده بود.
۳-۳- “تاریخ مردم ایران” منتشر شده در سال ۱۳۶۴ است که به تاریخ ایران، قبل از ورود اسلام به این کشور می پردازد.
۴-۳- کتاب بعدی مجموعه سه جلدی با عنوان “روزگاران ایران” میباشد، جلد اول این کتاب در سال ۱۳۷۳ و دو جلد بعدی کتاب رد سال ۱۳۷۵ به چاپ رسیدند. جلد اول شامل تاریخ ایران قبل از اسلام و یا همان گذشته باستانی میباشد، ایشان در این جلد به تفصیل تاریخ ایران را از نخستین روزهای ورود آریاییها به ایران بررسی کرده است و تلاشی است در جهت نشان دادن و برجسته کردن ویژگیهایی که این دوران باستانی را شایسته ستایش و نامگذاری عصر زرین کرده است. بخش اعظمی از این جلد به تاریخ هخامنشیان و ساسانیان و دستاوردهای این شاهنشاهی برای ایران و جهانیانیان اختصاص یافته است. جلد دوم شرایط و اوضاع ایران از سقوط ساسانیان تا تیموریان را ترسیم می کند، دورانی که آن را دوران بازیابی هویت ایرانی میداند. ایشان در این جلد شرایط ورود اسلام به ایران و وضعیت زبانفارسی و ادبیات و نیز شرایط تاریخی این دوره را به تفصیل بیان کرده اند. و اما جلد سوم؛ با عنوان روزگاران دیگر به اوضاع و احوال کشور ایران از صفویه تا عصر حاضر می پردازد. نویسنده چگونگی ایجاد دولت ملی را توسط صفویه و تاریخ آن را تا پایان دوره محمد رضا شاه پهلوی توضیح داده و سعی کرده تا در تاریخ این دویست سال اخیر حضور مهمان جدیدی را در کنار عناصر هویتی ایرانی به ما بازشناسد. این دوره به زعم ایشان دوره استغراق در هویت ایرانی است، دوران جدیدی که شایسته است تا ما با زاویه دیگری به عناصر هویتی خویش بنگریم.
۵-۳- “کتاب آشنایی با تاریخ ایران”، این کتاب در سال ۱۳۸۶ به چاپ رسیده است.
۴- عرفان و تصوف
۱-۴- “ارزش میراث صوفیه” (۱۳۴۲).
۲-۴- “فرار از مدرسه” (۱۳۵۳) درباره زندگی و اندیشه امام محمد غزالی.
۳-۴- “جستجو در تصوف ایران”( ۱۳۵۷)
۴-۴- “در قلمرو وجدان” (۱۳۶۹) سیری است در ادیان و عقاید و اساطیر.
موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 06:10:00 ق.ظ ]