اخلاق یکی از آموزههای دین است که در جایجای زندگی بشر اهمیت فراوان دارد به طوری که نقش و اهمیت مکارم اخلاق در تعالی معنوی انسانها بر هیچکس پوشیده نیست .در اهمیت علم اخلاق میتوان گفت که وجود انسان به گونهای ضعیف و ناقص آفریده شده است؛ به گونهای که باید خود، ابعاد هستی خویش را شکل دهد و به کمک قدرت اندیشه و اراده خویش استعدادهای مختلفش را شکوفا سازد و به کمال لایق خود برسد. اخلاق، استعدادی است که در وجود انسان نهفته است و برای آنکه انسان به کمال لایق خود برسد، باید این جنبه از وجودش را نیز شکوفا سازد.(امید، ۱۳۸۱: ۱۶۶)
اخلاق که با چگونگى رفتار و حالتهاى اختیارى انسان سروکار دارد، همواره جاذبه ویژهاى براى او داشته است و آدمى به دیده احترام در آن نگریسته است.
نهاد اخلاقى زندگى انسان، اساس و پایه تشکیل اجتماع و ظهور تمدنهاى بشرى است. حرمت اخلاق چنان است که حتى کسانى هم که خود به زیور اخلاق آراسته نیستند، آراستگان به فضایل اخلاقى را با دیده عزت مىنگرند و شان آنها را والا مىدانند.
جذبه و دلربایى اخلاق، اگر از چشمانداز قرآنى به آن نگریسته شود، دوچندان خواهد شد. زیرا قرآن آخرین کلام الهى با بشر است و به اقتضاى این ویژگى، کاملترین سخن را درباره اخلاق بیان کرده است. فضایل اخلاقى از نگاه قرآن، صرفاً وسیلهاى براى ساماندهى به رفتار این جهانى آدمى، به غرض نظم و انتظام دادن به زندگى او نیست، بلکه از آن مهمتر، چونان مصالح ساختمانى براى پىریزى بناى حیات ابدى او به حساب مىآید. این نگرش فرجام شناسانه به فضایل و الزامهاى اخلاقى، بر ارج و اهمیت آنها مىافزاید .
برای شناخت درست از نادرست در هر موضوعی به معیار و میزان نیاز است، روجوع به کتاب قرآن کریم که حاوی مفاهیم و مضامین بسیاری در هر زمینه، به ویژه اخلاق و خودسازی و هنجارهای رفتاری است یک معیار و میزان مناسب می باشد.
در روشنگری این نکته می توان به بعضی از آیاتی که در قرآن بر بعد اخلاقی، خواه فردی یا اجتماعی، خانوادگی، زیست محیطی و … تاکید شده است، اشاره کرد :
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
در بحث اخلاق فردی برای متخلق شدن به اخلاق الهی و در نتیجه رسیدن به قرب الی الله بحث خود شناسی و خودسازی فردی است،خودسازی پرورش اخلاق پسندیده و محو رذایل ناپسند است که اساس رشدِ شخصیت انسانی هر فردی را تشکیل می دهد. “کسی که خود را شناخت، خدای خویش را می شناسد. “[۱]و همچنین کسب فضایل و مکارم اخلاقی در سایه ی ایمان به خدا و جهان آخرت (امانت، صداقت، وفاداری، درستکاری و……) و رعایت اصول بهداشت جسم تن می باشد اسلام کار کردن را از بزرگ ترین عبادتها و وسیلهای برای تقرب به پروردگار شمرده است. قرآن مجید کارکردن را با ارزش میداند و میفرماید: “و آن که نیست انسان را جزء آن که بکوشد.” [۲]
بعد از اخلاق فردی از جمله حق و حقوق هایی که در قرآن کریم بر آن تاکید شده، اخلاق اجتماعی است. انسان موجودی اجتماعی است بر همین اساس انسانها در جامعه نسبت به یکدیگر وظایف متقابل دارند و به تعبیری دیگر، بر عهده خویش نسبت به افراد دیگر حقوق متقابل دارند. شناخت این حقوق و انجام آنها و مراعات دو جانبه، ضامن تصحیح روابط و سالم سازی معاشرت ها و زدودن کدورت ها و کاهش اختلاف ها و گله مندی هاست.(جوادی آملی،۱۳۹۱)
هنگامى که سخن از حق و حقوق افراد نسبت به یکدیگر به میان مىآید معمولا در ذهن افراد حق و تکلیف فرزندان نسبت به پدر و مادر، حقوق والدین نسبت به فرزندان، زن و شوهر نسبت به یکدیگر، همسایه ها نسبت به یکدیگر، حقوقی که معلم بر شاگردان و بالعکس دارد و مسؤلیت فرد در قبال همسایگان، ایتام و مستمندان و…، مواردى از این نمونه حق و حقوق متقابل که به عنوان اخلاق اجتماعی یاد می شود، نقش می بندد که عمل به این وظایف، موجبات رشد و تعالی انسان در زمینه های مختلف می گردد. پیوند با خویشاوندان و نیکی به آنان بویژه پدر و مادر، از راه های مهم رشد و تعالی در همه زمینه ها و تقرب به خدای سبحان است[۳] که پس از ایمان به خدا از با فضیلت ترین اعمال دینی بشمار می آید.[۴] اهمیت رعایت حقوق والدین (پدر و مادر) در قرآن زیاد است و در روایات نیز جزو با فضیلت ترین اعمال ذکر شده است. ما به انسان وصیت کردیم نسبت به پدر و مادر نیکی کند. سخنی که آنها را برجاند بر زبان جاری نسازید و با آنها با احترام سخن بگویید. [۵]همانگونه که اسلام وظایفی را برای فرزندان، در قبال والدین مشخص نموده است، والدین نیز وظایفی را در قبال فرزندان خود دارند که با رعایت حقوقی که اسلام معین نموده، فرزندان خود را در امر تربیت یاری نمایند. ای فرزند من به خدای بزرگ شرک میاور. زیرا شرک گناه بزرگی است. ای فرزند نماز را بپا دار، به نیکی امر کن از زشتی و منکر بازدار. و صبر را پیشه خود نما. یکی دیگر از جوانب وظیفه مداری که در قرآن به آن ذکر شده احترام به همسر می باشد که در جامعه اسلامی نیز دارای اهمیت ویژه ای است. بهطور پسندیده و نیکو با زنان معاشرت کنید. [۶](همان،۵۸)
از آنجا که دین مبین اسلام کاملترین و آخرین دین الهی است، بدون شک احکام و حقوقی کامل درباره حیوانات و طبیعت نیز دارد که شاید کمتر به آنها توجه شده است . انسان به عنوان اشرف مخلوقات در تمام ادیان آسمانی، از کرامت خاصی برخوردار است و حقوق و تکالیف زیادی دارد . برطبق دیدگاه دین مبین اسلام و تعلیمات آن، اگر چه خداوند سبحان آنچه که درآسمان و زمین است مسخر انسان قرار داده است ولی انسان فقط حق بهره گیری مشروع از اینها را دارد . دقت و تامل به مبانی ارزشی و اعتقادی محیط زیست در اسلام نشان می دهد که پیروان و باورمندان به این مکتب ارزشی در برابر حفاظت و صیانت از محیط زیست و تلاش برای پاک نگهداشتن و بهبود آن مسؤل و مکلف هستند و رعایت مسایل محیط زیستی نه تنها یک موضوع انسانی صرف بحساب میرود بلکه یک تکلیف شرعی و دینی نیز هست که تخطی از آن نافرمانی آشکار در برابر دستورات خالق هستی و گناه محسوب میشود.آب و هوای سالم و زمین حاصلخیز موهبتی خدایی است که تحصیل و نگهداری آن ضرورت زندگی است. بفرموده قرآن: آب و خاک، ماده نخست آفرینش انسان اند[۷]. بویژه آب که ماده نخست آفرینش هر موجود زنده در زمین و مایه حیات زمین است.[۸] (جوادی آملی، ۱۳۹۱)
عکس مرتبط با محیط زیست
با توجه به آموزه های اخلاقی بیان شده ، مساله اصلی مورد بحث در این پژوهش این است که با توجه به آسمانی بودن دین اسلام و اهمیت قرآن کریم ونقش آن در زندگی انسان ها به بررسی مفاهیم ومضامین اخلاقی بپردازیم و جهت هر چه بهتر شدن نظام آموزشی اخلاقی با بهره گرفتن از مضامین اخلاقی و اجتماعی دین آسمانی اسلام، پیشنهاداتی را ارائه دهیم.
۳٫۱٫ اهمیت و ضرورت مساله
اخلاق و تربیت اخلاقی از دیرباز و در همه جوامع مورد توجه پیامبران الهی، فیلسوفان، اندیشمندان، معلمان و والدین قرار داشته است، بشر امروز نیز به دلیل رویارویی با بحران هویت انسانی و ارزشهای اخلاقی ناگزیر است به ارزشهای اخلاقی روی آورد.(نجارزادگان،۱۳۸۸: ۲۲)
در جهان امروز اگرچه انسان از نظر صنعت و تکنولوژی به پیشرفتهای چشمگیری دست یافته، اما به نظر میرسد از نظر اخلاقی نه تنها به پیشرفتی نائل نیامده، بلکه از ارزشهای راستین تهی گشته و در نابسامانیها دستوپا میزند.(سعیدی،۱۳۸۸)
بعضی از دانشمندان و فیلسوفان تربیتی امروز با تکیه بر علم تجربی و علم مداری و اندیشههای الحادی از رهنمودهای منابع آسمانی و وحی الهی محروم شدهاند و نظام تربیتی با مشکلاتی روبروشده است. لذا یک نظام آموزش اخلاقی مبتنی بر علم و وحی و جامع و فراگیر برای نجات جامعه بشری ضرورت پیدا میکند. در مکتب اسلام که هدف اصلی در آن یکتاپرستی و خدا پرستی می باشد، اخلاق جزیی از دین است و مبانی، اصول و روش خود را از دین می گیرد، بنابراین بررسی مفاهیم اخلاقی در این منبع آسمانی دین اسلام ضرورت پیدا می کند تا با سرلوحه قرار دادن این مفاهیم به تربیت اخلاقی ای بپردازیم که هدف نهایی آن رسیدن به قرب الی الله می باشد.
۴٫۱٫ اهداف تحقیق
هدف کلی:
بررسی محتوایی مفاهیم و مضامین اخلاقی در قرآن کریم و کاربردهای آن در طراحی یک نظام تربیتی آموزشی
اهداف جزئی:
به کاربستن این مفاهیم برای طراحی یک نظام آموزش اخلاقی
۵٫۱٫ سوالات تحقیق
۱٫ مفاهیم و مضامین اخلاقی در قرآن کریم کدامند؟
۲٫چگونه می توان از این مفاهیم برای طراحی یک نظام آموزش اخلاقی استفاده کرد؟
۳٫با توجه به مفاهیم ومضامین اخلاقی در قرآن کریم عناصر تربیت اخلاقی (اهداف، مبانی، روش ها …….)کدامند؟
۶٫۱٫ تعریف اصطلاحات
۱٫۶٫۱٫ اخلاق:
” واژه اخلاق جمع خُلق و خَلق است و در لغت به معنی مفاهیم خوی ها، طبیعت باطنی، سرشت درونی، طبع، مروت، خوشرفتاری” (دهخدا، ۱۳۵۷)
“برخی از لغت شناسان معتقدند خَلق و خُلق هر دو به یک معناست لکن خَلق به هیئت ها و شکل ها و صورت هایی اختصاص دارد که به وسیله ی چشم قابل دیدن هستند و خُلق به خوی و سجایایی که با بصیرت و دیده درک می شود اطلاق می شود”(راغب اصفهانی، ج ۱، ۱۴۱۶ ق : ۲۹۷)
۲٫۶٫۱٫ قرآن:
“قرآن کتاب اصلی دین اسلام است ،این کلام الهى را خداوند به تدریج بر حضرت محمد(صلى الله علیه وآله) خاتم پیامبران به زبان عربى و لهجه ى قریش، نازل کرده است”.(علامه عسگری،ج۱،۱۴۱۶ق : ۲۶۱)
قرآن اصلیترین منبع وحی در اسلام به شمار میآید و به زبان عربی است. کلمه قرآن در لغت به معنی «قرائت کردن» و «خواندن» است و مسلمانان معمولاً به آن با عناوینی مانند «قرآن کریم» و «قرآن مجید» اشاره میکنند. قرآن به ۳۰ جزء تقسیم شده و ۱۱۴ سوره دارد.(ویکی فقه)
۳٫۶٫۱٫ تربیت:
“تربیت، دگرگون کردن گام به گام و پیوسته هر چیز است تا آنگاه که به انجامی که آن را سزد برسد.”(راغب اصفهانی، ج ۱، ۱۴۱۶ ق۱۸۴)
“تربیت عبارت است از رفع موانع و ایجاد مقتضیات برای آنکه استعدادهای انسان در جهت کمال مطلق شکوفا شود”.(دلشاد تهرانی ،۱۳۷۷:۲۴)
۴٫۶٫۱٫ نظام تربیتی:
“مجموعه گزاره ها و اندیشه های منظم و سازمان یافته درباره تربیت که از مبانی، اصول، اهداف و روش های تربیتی شکل گرفته است”.(خسرو پناه ،۱۳۸۱: ۲۲)
۵٫۶٫۱٫ تربیت اخلاقی:
“تربیت اخلاقی ناظر بر پرورش استعدادهای روحی و اخلاقی است که مشتمل بر اصلاح درون و تهذیب نفس می باشد و مقدم بر آموزش های فکری است”.(سادات،۱۳۸۰: ۲۴)
فصل دوم
ادبیات و پیشینه تحقیق
۱٫۲٫ مقدمه :
علم اخلاق از جمله دیرینه ترین دانش های بشری است، چراکه از دیرباز دغدغه بشر بوده است و در کهن ترین متونی که از فرهنگ های مختلف بر جای مانده نیز با آموزه های اخلاقی مواجه می شویم توصیه ها و دستورات فراوانی که از حکما و فرزانگان درباره رفتارهای درست و نادرست و خصلت های خوب و بد رسیده، همه گویای سابقه دیرینه این دانش است و در تعریف و توصیف این واژه، ادبا، فلاسفه، عرفا و سایر اندیشمندان سخن گفته و هر یک به قدر وسع و به تناسب دریافت شخصی خود به ارائه تعاریف متنوع پرداخته اند. در ادامه میکوشیم تا با بهره گرفتن از دیدگاه صاحب نظران مختلف به تبیین کلمه اخلاق بپردازیم.
۲٫۲٫ تعریف مفهوم اخلاق:
واژه اخلاق جمع خُلق و خَلق است و در لغت به معنی “مفاهیم خوی ها، طبیعت باطنی، سرشت درونی، طبع، مروت، خوشرفتاری” (دهخدا، ۱۳۵۷)
ابوعلی ابن مسکویه که از عالمان پیشین است در تعریف علم اخلاق چنین می گوید: “خُلق همان حالتی است که برای نفس انسانی حاصل می گردد که نفس را به جانب افعال آن و بدون تفکر و تامل به سوی کارهایی تحریک و فرا می خواند” (ابن مسکویه، ۵۱:۱۴۱۵) “در آن هیئت نفسانی و حالت راسخه ای که خُلق نامیده می شود، اگر کانون افعال نیکو باشد، آن را خُلق حَسَن و اگر مصدر اعمال زشت باشد، آن را خُلق قبیح می نامند” (همان؛ ۲۵)
خواجه نصیرالدین طوسی نیز در کتاب اخلاق ناصری بیان کرده است:
“خلق ملکه ای نفسانی است که باعث صدور افعال بدون فکر و تامل است و در حکمت نظری روشن شده است که از کیفیات، آنچه به سرعت از بین می رود، آن را حال خوانند و آنچه زوال آن به کندی باشد، آن را ملکه گویند. پس ملکه کیفیتی بوَد از کیفیات نفسانی و این ماهیت خُلق است”. (طوسی؛۱۳۶۴؛۱۰۱)
فیض کاشانی در کتاب المحجه البیضاء نیز علم اخلاق را علمی می دانند که :”به کمک آن از حالات مختلف قلب اطلاع حاصل می شود که برخی از آنها پسندیده است، مانند صبر، شکر، اخلاص و شماری دیگر مذموم و قبیح است مانند حد و خیانت”. (فیض کاشانی؛ بی تا: ۳۱)
۳٫۲٫ دیدگاه ها و مکاتب موجود در مورد اخلاق :
امروزه علم اخلاق دارای شاخه های متعددی است که هر بخش با رویکرد خاص به توضیح و تبیین علم اخلاق می پردازد که عمدتاً در سه شاخه اصلی طبقه بندی می شوند:
۳٫۲٫ ۱٫ اخلاق توصیفی [۹]
۳٫۲٫ ۲٫ اخلاق هنجاری [۱۰]
۳٫۲٫ ۳٫ فرا اخلاق [۱۱]
۳٫۲٫ ۱٫اخلاق توصیفى
اخلاق توصیفى چیزى است که جامعه شناسان، روانشناسان، مورخان و انسان شناسان به آن مىپردازند، در اینجا تنها به گزارش، توصیف وتبیین پرداخته مىشود و از هر گونه توصیه یا امر و نهى پرهیز مىگردد. در اخلاق توصیفى به اخلاق ملتها و اقوام مختلف و حتى اخلاق نحل توجه مىشود و مسایل و نظامهاى پذیرفته شده از سوى آنها توصیف و تبیین مىگردد. مثلاً مسائل اخلاقی را از دیدگاه اسلام یا مسیحیت بررسی می کند؛ گزاره هایی مانند «عدالت خواهی خوب است»، «دروغگویی بد است»، «کمک به مستمندان وظیفه ماست» و «سقط جنین ناصواب است» بیانگر این توصیف است. اگر چه ممکن است از سوی بعضی از دیدگاه های فرهنگ غرب، نظری متناقض با این گزاره ها ابراز گردد. هر گزاره اخلاقی را که در صدد توصیف اخلاقی یک فعل انسانی، از نظر یک شخص خاص، یک قوم خاص و یا به طور کلی، از یک دیدگاه خاص است، اخلاق توصیفی می نامند.( پالمر، ۱۹۹۵: ص ۱۱)
۳٫۲٫ ۲٫اخلاق هنجارى یا دستورى
اخلاق دستوری یا اخلاق هنجاری از موضوعاتی است که در حوزه فلسفه اخلاق مورد بحث قرار می گیرد در این شاخه از اخلاق، ما به طریق عقلانی میکوشیم، معیارها و قواعدی را عرضه کنیم که به کمک آن ها، اعمال خوب و درست را از اعمال بد و نادرست تشخیص دهیم یا به تعبیر دیگر، به طریق عقلانی میکوشیم اصولی را کشف کنیم که به ما کمک میکند چه کارهایی را باید انجام دهیم و چه کارهایی را نباید انجام دهیم یا چه کارهایی خوب، و چه کارهایی بد است بنابراین، آنچه در این حوزه برای فیلسوف اخلاق اهمّیت دارد، کشف این نکته است که چرا انسانها بعضی از اعمال را خوب و بعضی دیگر را بد میدانند و چه اعمالی را باید و چه اعمالی را نباید انجام دهند. بحث در باب صحّت و سقم و اتقان این معیارها و قواعد، وظیفه فیلسوف اخلاق است. این شاخه از اخلاقکه به آن فلسفه اخلاق نیز گفته میشود، سنّت اصلی و رایج در حوزه فلسفه اخلاق است که مباحث دوران پیش از سقراط و زمان او و زمان افلاطون و ارسطو و… تا زمان کنونی را دربرمیگیرد.(همان،ص ۲۰)
دیدگاههای مربوط به اخلاق دستوری به طور معمول به دو گروه عمده تقسیم میشود:
دیدگاهها و نظریات غایتگرایانه [۱۲]
دیدگاهها و نظریات وظیفهگرایانه[۱۳]
۳٫۲٫ ۲٫ ۱٫دیدگاه و نظریات غایت گرایانه
این دیدگاهها به هدف و غایت رفتار نظر دارد و ارزش اخلاقی کار را براساس غایت و نتیجهی خارجی آن تعیین میکنند. لذت، سود، قدرت، رفاه و کمال، هر یک ممکن است غایت و نتیجه اخلاقی کارها و معیار ارزشهای اخلاقی به حساب آیند.
در این دیدگاهها، ملاک درستی یا نادرستی و بایستگی و نبایستگی یک رفتار همان ارزشهای بیرونی و خارج از حوزهی اخلاق است که به وجود میآورد.
نظریات غایتگرا، درستی یک عمل را صرفاً به وسیله تعیین میزان فایدهی حاصل از آن قابل تشخیص میدانند. یک عمل در صورتی از لحاظ اخلاقی درست است که نتایج آن بیشتر مطلوب باشد تا نامطلوب. نظریات غایتگرا، در ابتدا نتایج خوب و بد عمل را محاسبه میکنند، سپس تعیین میکنند که آیا مجموع نتایج خوب بر نتایج بد غلبه دارد یا نه. اگر نتایج بد بیشتر بود در این صورت عمل مورد نظر از لحاظ اخلاقی نادرست و اگر نتایج خوب بیشتر بود، در این صورت، این عمل از لحاظ اخلاقی درست است. (ویلیامز،۱۳۸۳:ص۱۸-۱۷)
۳٫۲٫ ۲٫ ۱٫۱٫کورتالیسم [۱۴]
کورتالیسم معتقد است هر کاری که به لذت فرد بینجامد، خوب است و هر کاری که رنج آور است، بد است وی معیار و ملاک ارزشهای اخلاقی را لذت شخصی میداند و بیشتر بر لذتهای جسمانی تأکید میکند.
بنابراین دیدگاه، معیار خوب و بد، لذت و الم شخصی است. هر انسانی باید چنان رفتار کند که لذت شخصی او تأمین گردد. از این رو ممکن است که یک عمل برای یک شخص لذت آور باشد و برای شخص دیگری، درد و رنج آور و برای شخص سوّمی بیتفاوت باشد، که در این صورت برای شخص اول، خوب، برای شخص دوم، بد و برای شخص سوم دارای ارزش خنثی است.( مصباح یزدی ، ۱۳۷۴ : ۱۴۹)
۳٫۲٫ ۲٫ ۱٫۲٫ اپیکوریسم[۱۵]
مکتب اپیکوریسم معتقد است که غایت و هدف زندگی لذت برون است. و ملاک حسن و قبح کارها را لذت میداند و لذات طبیعی که لذاتی معتدل وسالم اند ومنبع آرامش می باشند را قبول داشت . امالذاتی که بر آمده از حالت غیر طبیعی آزوشهوت باشد را قبول نداشتو ارزشهای اخلاقی را مطلق و ثابت میداند.(صانعی، ۱۳۶۸ :۲۵-۲۳)
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.
موضوعات: بدون موضوع
[سه شنبه 1400-01-24] [ 11:41:00 ب.ظ ]