گروهی از مردم جهان در اثر تبلیغات کشورهای قدرتمند دچار باورهای غلطی گشتهاند که نتیجه آن چیزی جز عقب ماندگی و فقر نیست. خود باختگی در برابر کشورهای توسعه یافته، یکی از باورهای نادرست است. خود باختگان میپندارند که از نوآوری، نبوغ و استعداد بیبهرهاند و همیشه باید منتظر بمانند تا نظریههای علمی، اختراعات و اکتشافات کشورهای توسعه یافته به سمت کشورهای آنها سرازیر شود. ناگفته پیداست این باور با واقعیت بسیار فاصله دارد و خودباوری و تلاش بسیاری از کشورهای توسعه یافته امروزی که تا نیم قرن پیش بسیار عقب افتاده بوده اند دلیل بر این مدعاست (بهشتی، ۱۳۸۵).
۲-۱-۴- علم سنجی
ریشه های علم سنجی یا مطالعه ریاضیاتی و کمی علم و فن آوری که تا حدود در برگیرنده کتاب سنجی و تحلیل اقتصادی علم نیز می شود (دیوداتو[۲۰]، ۱۹۹۴) به اوایل قرن ۱۹ میلادی باز می گردد، زمانی که برخی جنبه های کتابسنجی در حوزه هایی نظیر حقوق اعمال می شد (شاپیرو[۲۱]، ۱۹۹۹ نقل در ریسرج ترندز[۲۲]، ۲۰۰۷). علم سنجی در طول دهه های گذشته تحت تاثیر برخی وقایع و پیشرفت ها رشد کرده و به یک حوزه کاربردی گسترده و شناخته شده تبدیل شده است. از جمله رخداد های تاثیرگذار بر رشد و توسعه علم سنجی می توان به معرفی ضریب تاثیر توسط گارفیلد[۲۳] در ۱۹۹۵، انتشار نمایه استنادی علوم[۲۴] در ۱۹۶۱، رشد و توسعه بانک های اطلاعاتی کتابشناختی در دهه های ۱۹۶۰و ۱۹۷۰، انتشار مجله ساینتومتریکس[۲۵] در ۱۹۷۸، تاسیس انجمن بین المللی علم سنجی و اطلاع سنجی در ۱۹۹۳ و برگزاری همایش های دوسالانه، برخط شده نمایه استنادی علوم[۲۶] در اواخر دهه ۱۹۹۰، تاسیس پایگاه اسکوپوس[۲۷] در سال ۲۰۰۴ و کاربست روش های علم سنجی در سیاستگذاری و تخصیص منابع مالی توسط دولت ها در حوزه پژوهش اشاره کرد ( ریسرچ ترندز، ۲۰۰۷).
عکس مرتبط با اقتصاد
علم سنجی در ایران نیز مانند اروپا و آمریکا ابتدا با تحقیقات و نوشته هایی آغاز شد که به طور خاص به حوزه کتاب سنجی تعلق داشتند. شاید نخستین اثر علمی مرتبط با حوزه علم سنجی در ایران را بتوان مقاله محمدحسین دیانی با نام علم سنجی در مجله نشر دانش (دیانی، ۱۳۶۱)دانست. سپس به تدریج شاهد انجام پژوهش های کتاب سنجی در قالب پایان نامه بودیم به ویژه پژوهش هایی که به تحلیل استنادی یا کاربرد قوانین کتاب سنجی مثل قانون برادفورد در کتابداری می پرداختند. طی دهه هفتاد سیاست های وزارت علوم، تحقیقات و فن آوری و نیز وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در زمینه نحوه ارزیابی اعضای هیات علمی و سیاست های تشویقی در زمینه پژوهش موجب توجه بیشتر به علم سنجی و کاربردهای آن در کشور شد. از اوایل دهه ۱۳۶۰ تا کنون تقریباً حدود ۲۰ عنوان کتاب تالیف و ترجمه، بیش از ۱۳۰ پایان نامه و در حدود ۲۰۰ مقاله در زمینه های مرتبط با علم سنجی به رشته تحریر در آمده است. روند توجه به علم سنجی در حوزه پژوهش و آموزش و نیز کاربست نتایج مطالعات علم سنجی در سال های اخیر تحت تاثیر وقایعی نظیر موارد زیر شتاب بیشتری گفته و می گیرد: شکل گیری نمایه استنادی جهان اسلام در اوایل دهه ۱۳۸۰ و به نتیجه رسیدن آن در حدود ۱۳۸۵، ایجاد گروه های پژوهشی علم سنجی نظیر پژوهشکده علوم و فن آوری اطلاعات و گروه علم سنجی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور، برگزاری همایش های مرتبط با علم سنجی نظیر نخستین همایش سراسری علم سنجی در علوم پزشکی ( دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، ۱۳۸۶)، تشکیل کمیته های علم سنجی در برخی دانشگاه های کشور به ویژه دانشگاه های علوم پزشکی جهت رصد کردن تولیدات علمی این موسسات، تصویب دوره کارشناسی ارشد علمی سنجی توسط وزارت علوم در سال ۱۳۸۹، تلاش برای شکل گیری کمیسیون سنجش علم و فن آوری وزارت علوم با هدف سیاست گذاری و راهبری سنجش علم و فن آوری کشور در سال ۱۳۸۹ و در نهایت درخواست ایران برای میزبانی همایش کولنت[۲۸] ۲۰۱۱ و پذیرش این درخواست است. پژوهش ها در ایران در زمینه علم سنجی از نظر کمی به اشباع رسیده و نیاز است که به کیفیت و عمق این پژوهش توجه شود و این از طریق برنامه ریزی و هماهنگی بیشتر گروه های آموزش میسر می شود.
۲-۱-۴-۱- اهمیت علم سنجی
ارزشیابی کمی علوم در ارتباط با مقایسه برونی و درونی فعالیت های علمی، منجر به باروری و توسعه می شود، و می تواند کمک برزگی برای مسئولان برنامه ریزی باشد تا بتوانند با هزینه کمتر، بیش ترین استفاده را از منابع مالی و انسانی ببرند و در بهینه سازی ساختار اقتصادی – اجتماعی کشور موثر باشند. چرا که یکی از اهداف اصلی علمی سنجی، اندازه گیری و تعیین معیارهای جنبه های مختلف مدیریتی و سازمانی علوم است (سن گوپتا، ۱۳۷۲). در تایید این امر بک[۲۹] نیز عقیده دارد که علم سنجی می تواند به توازن بودجه و هزینه های جاری اقتصادی کمک کند (بک، ۱۹۷۸). در سطحی وسیع تر علم سنجی را می توان از عوامل موثر گردش مستمر فعالیت های تحقیقاتی در هر زمینه علمی دانست که مستقیماً با ارزشیابی کمی علمی سرکار دارد.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
۲-۱-۵- نتیجه گیری
علم در جهان با آفرینش انسان آغاز می شود چرا که انسان موجودی کنجکاو نسبت به محیط اطراف آفریده شده است. این کنجکاوی در انسان نسبت به هر موجود دیگری کامل تر و پایدارتر است. میل انسان نسبت به دانستن باعث ایجاد زمینه های مختلف علم و افزایش شاخه ها علم شده است. روند تولید علم در ایران در دوره های پیش از انقلاب به دلیل کمبود بسترهای لازم بسیار کند بوده ولی بعد از انقلاب اسلامی روندی رو به رشد داشته است به طوری که در سال های اخیر تولیدات علمی ایران از بسیاری از کشورهای خاورمیانه و حتی کشورهای اروپایی بیش تر بوده است. با این وجود، ایران به دلیل دارا بودن نیروی انسانی جوان و تحصیل کرده در جامعه و همچنین بسترهای لازم، پتانسیل لازم برای قرار گرفتن در رده ها تک رقمی در رنکینگ جهانی علم را داراست. این روند در صورتی شدنی است که سیاست گذاران علمی کشور به علم و تولید علم توجه خاص مبذول دارند. عدم برنامه ریزی صحیح و در اولویت قرار ندادن علم و پژوهش در برنامه های کلان کشور، بها ندادن به کیفیت آموزشی وکیفیت نیروی های تحصیل کرده، فراهم نکردن امکانات لازم و بودجه تحقیقاتی از جمله عواملی است که روند رشد تولید علم را در ایران را کند می کند.
امروزه به منظور سنجش تولیدات علمی در هر کشور از روش های علم سنجی استفاده می شود. از آنجا که، به کارگیری شاخص های علم سنجی جهت سنجش کمیت و کیفیت تولیدات علمی در سال های اخیر در مجامع بین المللی رشد بسیار زیادی داشته است، لازم و ضروری است که تولیدات علمی ایرانیان بر اساس شاخص های بین المللی علم سنجی مورد سنجش قرار گیرند تا روند فرایند تولید علم هم براساس بعد کمی و هم بر اساس بعد کیفی بر مبنای استاندارهای جهانی شکل بگیرد تا بتواند در صحنه رقابت بین المللی جایگاهی برای خود به دست آورد.
بدون شک امروزه دانشگاه ها به دلیل وجود امکانات آموزشی و پژوهشی خواستگاه تولیدات علمی در هر کشور به حساب می آیند. در هر دانشگاهی، اعضای هیات علمی نقشی بی بدیل در تولید علمی دارند. اعضای هیات علمی در هر دانشگاه در کنار وظایف آموزشی کار پژوهشی نیز انجام می دهند. علاوه بر آن اعضای هیات علمی کار هدایت پایانامه و همچنین کار هدایت دانشجویان کنجکاو در راه تولید مقاله و کسب علم را بر عهده دارند. بنابراین توجه به اعضا هیات علمی در دانشگاه، بدون تردید از یک طرف باعث افزایش تولیدات علمی می شود و از طرف دیگر کیفیت پژوهش ها را افزایش می دهد علاوه بر این به تربیت نیروی متخصص و پژوهشگر کمک شایانی می کند. از این رو توجه به نیازهای و دیدگاه اعضای هیات علمی در روند افزایش تولیدات علمی نقش بسیار موثری ایفا می کند.
۲ -۲- پیشینه پژوهش
۲-۲-۱- پیشینه پژوهش در داخل
برات پور (۱۳۸۱)در پژوهش خود به بررسی عوامل تاثیر گذار بر فعالیت های علمی اعضای هیات علمی گروه های کتابداری دانشگاه های دولتی ایران از دیدگاه آنان پرداخت. پژوهشگر در این پژوهش با بهره گرفتن از روش پیمایشی به بررسی دیدگاه های ۵۷ نفر از اعضای هیات علمی گروه های کتابداری دانشگاهی دولتی ایران درخصوص عوامل فردی، رفاهی، انگیزشی، اقتصادی و بوروکراسی اداری موثر بر فعالیت علمی پژوهشی آنان پرداخت. بر اساس یافته های تحقیق، از مجموع عوامل فردی عامل رقابت و علاقه به تحقیق بیش ترین تاثیر و عامل وقت کم ترین تاثیر را بر فعالیت علمی پژوهشی جامعه مورد مطالعه داشته است. در مجموع عوامل رفاهی- حمایتی، عامل دسترسی به کتب و نشریات جدید بیش ترین و دو عامل برگزاری کارگاههای آموزشی در زمینه روشهای تحقیق و آمار و نیز استفاده از تسهیلات رفاهی کم ترین تاثیر را داشته اند. از دیدگاه جامعه مورد مطالعه در مجموع عوامل اجتماعی، عامل روابط انسانی بین اعضای هیات علمی نسبت به عامل ارتباط علمی پژوهشی بین آنها تاثیر بیش تری بر فعالیت اعضای هیات علمی داشته است. همچنین نتایج نشان داد که در مجموعه عوامل انگیزشی عامل تشویق استادان بر شرکت در سمینارهای داخلی و خارجی بیش ترین و عامل تشویق استادان برای فعالیتهای مشترک با سایر دانشگاهها کم ترین تاثیرگذاری را داشته اند. در نهایت ازمجموعه عوامل بوروکراسی – اداری، طولانی بودن مراحل تصویب موضوع پژوهش بالاترین و بوروکراسی ناشی از مقررات تخصیص حق التحقیق پایینترین عامل تاثیر گذار در فعالیتهای پژوهشی تخصیص داده شده اند.
طالبی (۱۳۸۱)در تحقیقی با عنوان “بررسی عوامل موثر در تولید وچاپ مقالات علمی در مجلات خارجی معتبر“ به روش پیمایشی و با بهره گرفتن از پرسشنامه به مطالعه دیدگاه ۳۷ نفر از اعضای هیات علمی دانشکدههای فنی و مهندسی دانشگاههای صنعتی امیر کبیر و صنعتی شریف و علم و صنعت ایران در خصوص عوامل دخیل در تولید و چاپ مقالات علمی پرداخت. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که اکثریت پاسخ دهندگان به تاثیر زیاد پایان نامهها دکتری و تاثیر متوسط پایان نامههای کارشناسی ارشد در تولید مقاله اشاره کرده اند. در مورد تسهیلات اجرایی تحقیقات، آزمونهای آماری نشان داد که وسایل و تجهیزات بیش ازدستیار و کمک محقق بر تولید مقالات موثرند. گرچه درجه نیاز تحقیقات علمی به وسایل و تجهیزات متفاوت است و این تفاوت می تواند ناشی از نوع زمینهای که تحقیق در آن صورت میگیرد و یا نوع خود تحقیق به لحاظ نظری یا کاربردی بودن باشد. همچنین یافته ها نشان داد که انگیزه ارتقای عمومی مهمترین عامل انگیزشی در تولید مقالات علمی است. این عامل موثرتر از عوامل از عوامل حق التحقیقی و علاقه به کسب شهرت در تولید علمی است. براساس یافته ها تحقیق، اکثریت پاسخ دهندگان به تاثیر خیلی زیاد عوامل مربوط به رفاه و تامین مالی اشاره داشته اند. این در حالی است که از میان مجموعه عوامل ارتباط و همکاری علمی، همکاری و ارتباط علمی با همکاران و پژوهشگران خارجی نقش بیش تری را در تولیدات علمی نسبت به دو عامل دیگر یعنی ارتباط و همکاری با اعضا هیات علمی سایر دانشگاههای داخلی و پژوهشگران مراکز غیر دانشگاهی داشته است.
قاضی پور (۱۳۸۱)در تحقیقی با عنوان بررسی عوامل هنجاری و سازمانی موثر بر میزان تولید علمی اعضای هیات علمی دوجامعه دانشگاهی و پژوهشی به شناسایی و بررسی تطبیقی عوامل درونی نهاد علم شامل عوامل هنجاری و سازمانی بر میزان تولید علمی اعضای هیات علمی در جوامع پژوهشی و دانشگاهی پرداخت، جامعه آماری در این پژوهش ۱۹۴ نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه تهران به عنوان جامعه آموزشی و ۷۶ نفر از اعضای هیات علمی چند موسسه پژوهشی مستقر در تهران به عنوان جامعه پژوهشی بودند که به روش پیمایشی و از طریق پرسشنامه مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که در تبین میزان تولید علمی اعضای هیات علمی، بخش از عوامل هنجاری و سازمانی پیش بینی شده نقش داشته است. از این بین این عوامل در درجه اول اهمیت، میزان ارتباطات نقش موثری بر میزان تولیدات علمی پاسخ دهندگان در هر دو جامعه مورد مطالعه داشت و میزان تولید علمی آن دسته از اعضایی که ارتباطات قوی داشتند بیش تر بوده است. همچنین نقش تعهد هنجاری بر میزان تولید علمی پاسخ دهندگان تنها در جامعه دانشگاهی تایید شد و اعضای هیات علمی متعهد به هنجارهای علمی از تولید علمی بیش تر برخوردار بودند. اما تاثیر ناهنجارمندی سازمانی بر میزان تولید علمی اعضای هیات علمی در هیچ یک از دو جامعه تایید نشد و میزان هنجارمند بودن سازمان هیچ تاثیری بر میزان تولید علمی اعضای آن نداشت. همچنین یافته ها نشان داد عوامل هنجاری بر میزان تولید علمی اعضای هیات علمی جامعه پژوهشی کم تر تاثیرگذار بودند و به نظر میرسد که فعالیت علمی و تحقیقاتی آنها بیش تر مربوط به علائق و انگیزه شخصی آنهاست. اما در جامعه دانشگاهی به نظر میرسد که اصول و ضوابط خاص حاکم بر فضاهای آموزشی، دانشگاهی، محققین را هنجارمند بار میآورد، به طوریکه آنهایی که هنجارمندتر هستند تولید علمی بیش تری نیز دارند.
پاریاد (۱۳۸۲)در پایان نامه خود تحت عنوان بررسی موانع انجام پژوهش در بین اعضای هیات علمی گروه های علوم انسانی دانشگاههای اصفهان و منطقه غرب کشور با انتخاب یک نمومه آماری ۱۳۴ نفری به این نتیجه رسید که عواملی همچون دریافت مقررات مالی دست و پاگیر، کمبود تسهیلات، نداشتن توانایی حرفهای برای پژوهش، پایین بودن انگیزه، پایین بودن جایگاه پژوهش، نظام اداری، محدود بودن شبکه های اطلاع رسانی، تراکم برنامه های درسی و عدم برگزاری کارگاههای پژوهشی، از جمله موانع انجام پژوهش به شمار می روند.
ظهور و فکری (۱۳۸۲)در تحقیقی با عنوان “موانع پژوهشی از دیدگاه اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران“ به بررسی موانع پژوهشی از دیدگاه ۶۰ نفر از اعضای هیات علمی دو دانشکده مدیریت و اطلاع رسانی پزشکی و پرستاری و مامایی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران پرداختند. براساس یافته های تحقیق ۷۵ درصد از جامعه مورد پژوهش زن و ۲۵ درصد مرد بوده اند. بنا به اظهارات افراد، تنها حدود نیمی از آنان مهارت لازم را در تدوین پروپوزال ها، اجرای پژوهش ها، آنالیز و تفسیر داده ها و نیز مقالهنویسی دارند. محدودیتهایی مثل تایپ، پرینت، زیراکس، مشاوره پژوهشی، اینترنت و کتابخانه به ترتیب مهم ترین عوامل نارضایتی این افراد از خدمات کمک پژوهشی در دانشکده ها بود. همچنین جمعاً ۳۲ طرح تحقیقاتی توسط ۲۷ نفر از اعضای هیات علمی طی سه سال گذشته به دفتر پژوهشی دانشگاه ارسال شده که ۳۷ درصد آنها تصویب شده است. تنها حدود ۴۲درصد افراد مورد پژوهش به عنوان مجری یا همکار پژوهش در اجرای ۴۷ پروژه تحقیقاتی مشارکت داشته اند. از ۳۸درصد از اعضای هیات علمی هیچ مقالهای طی سه سال گذشته پذیرفته نشده است در حالی که از بقیه افراد مورد پژوهش ۲۲۴ مقاله به صورت سخنرانی یا پوستر یا چاپ در مجلات داخلی و بین المللی پذیرفته شده است. براساس نتایج به دست آمده پیشنهاد شده است جهت رفع موانع پژوهشی، مسئولان دانشکده ها اقدام به برگزاری کارگاههای روش تحقیق، آنالیز داده ها، مقاله نویسی، آیین نگارش، استفاده از شبکه ها اطلاع رسانی نمایند. تاسیس دفتر مشاوره پژوهشی در دانشکده ها و بیمارستانها، فراهم نمودن امکان دسترسی آسان به شبکه اطلاع رسانی و اینترنت در دانشکده، تجهیز اتاق استادان به رایانه و چاپگر، کاهش ساعات تدریس از دیگر پیشنهادات تحقیق جهت رفع موانع پژوهشی بوده است.
علمداری و افشون (۱۳۸۲)در پژوهشی با عنوان “موانع موجود در انجام فعالیتهای پژوهشی از دیدگاه اعضای هیات علمی دانشگاههای شهر یاسوج“ با استفاه از روش توصیفی تحلیلی و به کمک پرسشنامه به بررسی دیدگاه ۱۱۸ نفر از اعضای هیات علمی دانشگاههای شهر یاسوج پیرامون موانع فردی و سازمانی موثر در انجام فعالیتهای پژوهشی آنان پرداختند. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد از مجموعه موانع شخصی، کمبود فرصت و مشغله زیاد و بیعلاقگی به امر پژوهش به ترتیب بیش ترین و کم ترین موانع پژوهشی شناخته شدند. در حالی که از مجموعه موانع سازمانی، کمبود امکانات و تجهیزات لازم بیش ترین و محدودیتهای اخلاقی و انجام پژوهش کم ترین تاثیرگذاری را داشتند.
طیفوری (۱۳۸۳)در پژوهشی پیمایشی با عنوان بررسی وضعیت کمی تولید اطلاعات علمی توسط اعضای هیات علمی دانشگاه پیام نور طی سالهای ۱۳۸۰-۱۳۷۵ به کمک پرسشنامه اقدام به بررسی تولیدات اساتید دانشگاه پیام نور استان تهران نمود. یافته های تحقیق نشان داد بیش ترین میزان تولید اطلاعات علمی در قالب مقاله چاپ شده در نشریات داخلی و ترجمه کتاب بوده است. روند تولید اطلاعات علمی در دهه مورد بررسی سیری صعودی داشته و در سال ۱۳۸۳ تولید اطلاعات علمی آن ها به حداکثر رسیده است. همچنین مهم ترین مسائل مشکلات اعضای هیات علمی دانشگاه پیام نور در تولید اطلاعات علمی عبارت بود از:
۱٫ کمبود منابع علمی در دسترس.
۲٫ پایین بودن میزان حق التحقیق.
۳٫ توزیع نامناسب بودجه پژوهش بین بخش های مختلف.
۴٫ عدم آشنایی با حداقل یک زبان خارجی.
همچنین آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که بین آخرین مدرک تحصیلی، مرتبه علمی، آشنایی به زبان انگلیسی، با کل تولیدات اطلاعات علمی توسط اعضای هیات علمی رابطه معنی داری وجود دارد.
فرمانبر و عسگری (۱۳۸۳)در تحقیقی تحت عنوان “بررسی عوامل بازدارنده انجام تحقیق از دیدگاه اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی گیلان“ به روش توصیفی و با بهره گرفتن از پرسشنامه به مطالعه دیدگاه ۱۸۷ نفر از اعضای هیات علمی در مورد عوامل بازدارنده تحقیق از قبیل عوامل اقتصادی – مالی، سازمانی – اداری، شخصی – اجتماعی، حرفهای – تخصصی، و وسایل – امکاناتی پرداختند. یافته های تحقیق نشان داد از دیدگاه افراد مورد پژوهش، عوامل سازمانی – اداری مهم ترین موانع تحقیق به شمار می رود. اکثریت اعضای هیات علمی (۹/۷۶درصد)با مرتبه استادیاری معتقد بودند که مسئولین و مدیران به نتایج تحقیقات کاربردی توجهی نمی کنند در حالی که ۶/ ۸۷درصد از اعضای هیات علمی با مرتبه مربی معتقد بودند که انگیزه قوی و مناسبی برای امر پژوهش وجود ندارد. براساس نتایج پژوهش، پیشنهاد شده که می توان با مدیریت اثربخش پژوهش ها و ایجاد امکانات و تسهیلات پژوهشی نظیر تشکیل هستههای مشاوره پژوهش، کوتاه نمودن روند بررسی و تصویب طرحها، کاهش ساعات تدریس و وظایف آموزشی، توانمندسازی استادان در زمینه پژوهش به رفع تنگناهای پژوهشی در دانشگاه پرداخت.
فروغی و خرازی (۱۳۸۴) در پژوهشی به” بررسی وضعیت تولید اطلاعات علمی اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه در طی سالهای ۱۳۸۱-۱۳۷۲” پرداختند. در این پژوهش توصیفی که برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه و مدارک مستند استفاده شده کلیه اعضای هیات علمی تمام وقت (۲۱۰نفر) دانشگاه به صورت سرشماری مورد بررسی قرار گرفتند. اطلاعات با بهره گرفتن از آمار توصیفی و با بهره گیری از نرم افزار آماری علوم اجتماعی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد میزان کل اطلاعات تولید شده اعضا درهمه فرمهای تولیدی ۲۹۵۶ مورد بوده است. بیش ترین تولیدات علمی اعضا به صورت مشارکت در تولید پایان نامه و ۸۲/۴۲ درصد و بالاترین درصد تولیدات در سالهای پژوهش متعلق به سال۱۳۸۰(۵/۱۶ درصد) بوده است. در مجموع دانشکده پزشکی با ۸/۸۲ درصد، بیشترین تولید اطلاعات علمی را داشته است. معتبرترین تولیدات این اعضا یعنی ۷۳ مقاله خارجی توسط ۳۱ نفر (۲۱/۱۵ درصد)و کل ۳۷۰ مقاله داخلی نیز توسط ۱۳۱ نفر از اعضا (۵/۶۴ درصد) تولید شده است. بیست درصد طرحهای تحقیقاتی به صورت مقاله ارائه شده اند. همچنین نتایج نشان داد که تالیف و ترجمه کتب در سطح نازل و اطلاع رسانی نتایج طرحهای تحقیقاتی محدود است در این تحقیق پیشنهاد شده است که تسهیلات بیش تری برای چاپ و انتشار مقالات فرآهم گردد.
گنجی و آزاد (۱۳۸۴)در پژوهشی تحت عنوان “بررسی وضعیت تولید اطلاعات علمی هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد” با بهره گرفتن از روش پیمایشی و به کمک پرسشنامه به تعیین وضعیت تولیدات اطلاعات علمی ۲۱۷ نفر از اعضای هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد پرداختند. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد :
۱٫ بین تولیدات علمی- پژوهشی اعضای دارای مدرک دکتری و اعضای دارای مدرک کارشناسی ارشد تفاوت معنیداری وجود داشت.
۲٫ بین تولیدات علمی- پژوهشی اعضای تدریس کننده در دوره های تحصیلات تکمیلی و اعضای غیر تدریس کننده در دوره های تکمیلی تفاوت معنیداری وجود داشت.
۳٫ بین درجه آشنایی اعضای هیات علمی با زبان انگلیسی و تولیدات علمی – پژوهشی آن ها رابطه معنیداری وجود داشت.
۴٫ بین تولیدات علمی- پژوهشی اعضای استفاده کننده از فرصتهای مطالعاتی و اعضایی که از این فرصت استفاده نکرده اند تفاوت معنیداری وجود داشت.
۵٫ بین تولیدات علمی- پژوهشی اعضای هیات علمی در چهار حوزه علوم، کشاورزی، مهندسی و علوم انسانی تفاوت معنیداری وجود داشت.
۶٫ بین تولیدات تالیفی و ترجمه ای اعضای هیات علمی در چهار حوزه مورد مطالعه علوم، کشاورزی، مهندسی، علوم انسانی، تفاوت معنی داری وجود داشت.
عبادی فر، محمدی و ولایی (۱۳۸۴)در پژوهشی تحت عنوان “عملکرد پژوهشی و نیاز آموزشی پژوهشهای اعضای هیات علمی دندانپزشکی کشور” و با هدف تعیین عملکرد پژوهشی و نیازهای واقعی اعضای هیات علمی دندانپزشکی در مقوله آموزش و پژوهش به مطالعه عملکرد دندانپزشکان عضو هیات علمی کشور در سال ۱۳۸۳ پرداختند. این مطالعه با طراحی cross sectional بروی کلیه اعضای هیات علمی دندانپزشکی کشور انجام گرفت. خصوصیات فردی شامل سن، جنس، محل خدمت، سوابق تحصیلی وآموزشی، کارگاههای طی شده، تمایل به شرکت در کارگاهها و نیز عملکرد پژوهشی براساس تعداد طرحهای مصوب، تعداد مقاله های منتشره داخلی و خارجی و استفاده از اینترنت از طریق پرسشنامهای مورد ارزیابی قرار گرفت و با آمار توصیفی ارائه گردید. تعداد ۴۳۶ پرسشنامه واجد شرایط وجود داشت که حدود ۵۸ درصد اعضای هیات علمی را شامل می شد. براساس یافته های تحقیق، از نظر تعداد طرحهای پژوهشی ۴/۷ درصد بیش از ۱۰ طرح، ۱۵ درصد بین ۵ تا ۱۰ طرح، ۹/۴۹ درصد کمتر از ۵ طرح داشتند و ۷/۲۷ درصد فاقد طرح تحقیقاتی بودند. از نظر تعداد مقاله های داخلی، ۲/۲۸درصد فاقد مقاله بودند و ۸/۵۱ درصد بین ۱ تا ۵ مقاله و ۲۰ درصد بیش از ۵ مقاله داشتند. از نظر تعداد مقاله های خارجی، ۵/۷۷ درصد فاقد مقاله بودند و ۲/۲۰ درصد بین ۱ تا ۳ مقاله و ۲/۳ درصد بیش از ۳ مقاله داشتند. از نظر شرکت در کارگاههای پژوهشی، کارگاه روش تحقیق مقدماتی با ۶/۷۱ درصد بیش ترین و آشنایی با stata با ۷/۰ درصد کم ترین تعداد شرکتکنندگان را به خود اختصاص دادند. در مورد تمایل به شرکت در کارگاه مقاله نویسی جهت مقالات انگلیسی با ۳/۲۶ درصد اصول مقاله نویسی با ۵/۱۷ درصد و تهیه طرحهای تحقیقاتی ۱/۱۶ درصد به عنوان سر اولویت نخست انتخابی بودند. به طور کلی نتایج نشان داد که هر چند عملکرد پژوهشی هیات علمی دندانپزشکی در سالهای اخیر بهتر شده ولی درمجموع پایین است. به همین منظور برگزاری کارگاههای روششناسی تحقیق، مقاله نویسی و تهیه و تدوین طرحهای تحقیقاتی توصیه می شود.
محمدی (۱۳۸۴)در تحقیق خود تحت عنوان بررسی اثر عوامل سازمانی و فردی بر فعالیتهای علمی در ایران به روش پیمایشی و از طریق پرسشنامه و مصاحبه به مطالعه دیدگاه ۲۵۰نفر از اعضای هیات علمی گروههای فیزیک و شیمی شاغل در دانشگاههای ایران در خصوص عوامل فردی( جنسیت، سن، مرتبه علمی، نوع مدرک تحصیلی، محل اخد مدرک تحصیلی، نوع استخدام، سابقه تدریس به ویژه تدریس در دوره های کارشناسی ارشد و دکتری و سمت مدیریتی در دانشگاه) و عوامل سازمانی (تاثیر مدیریت علم، فرهنگ علم، منابع سازمان علم، میزان ارتباطات علمی)موثر بر فعالیتهای علمی آنان پرداخت. نتایج حاصل از این تحقیق حاکی از تاثیر متغیرهای فردی نظیر جنسیت، سن، مرتبه علمی، نوع مدرک تحصیلی، سابقه تدریس در فعالیتهای علمی جامعه مورد مطالعه بوده است. همچنین نتایج نشان داد از میان عوامل سازمانی نوع و میزان ارتباطات علمی اثر بیش تری داشته است. به طوری که افزایش میزان ارتباطات علمی فرد با اعضای جامعه علمی، انجمن های علمی، موسسات تحقیقاتی کارخانهها و ادارات دولتی می تواند منجر به افزایش فعالیت گردد. همچنین یافته های تحقیق نشان داد به کارگیری مدیران شایسته جهت مدیریت دانشگاهها و نحوه انجام وظایف مدیریتی توسط آنان بر چگونگی انجام فعالیت علمی موثر است. فرهنگ موسسات علمی نیز در ابعاد هنجاری و روش شناختی نقش موثری در چگونگی انجام فعالیت علمی دارد. بالاخره منابع سازمان علم و در اختصار قرار دادن امکانات مورد نیاز اعضای هیات علمی از عوامل موثر بر تولیدات علمی بوده است.
قائمی طلب (۱۳۸۵)در پژوهشی تحت عنوان بررسی عوامل موثر بر چاپ مقالات علمی در نشریات علمی – پژوهشی داخلی و خارجی از دیدگاه هیات علمی دانشگاه فردوسی مشهد که به روش پیمایشی و به کمک پرسشنامه صورت گرفت دیدگاه ۱۰۳ نفر از اعضای هیات علمی تمام وقت رسمی اعم از قطعی، آزمایشی و پیمانی دانشگاه فردوسی مشهد را در خصوص عوامل موثر بر چاپ مقالات در نشریات داخلی و خارجی را مورد بررسی قرار داد. بر اساس نتایج حاصل از تحقیق، در گروه علوم انسانی مهمترین عوامل موثر عبارتند از توانمندی علمی و پژوهشی محقق، توانمندی در نگارش علمی، تسلط پژوهشگر به منابع اطلاعاتی، تازگی موضوع مقاله، این درحالی است که در گروه علوم پایه و علوم ریاضی به ترتیب توانمندی در نگارش علمی، تسلط پژوهشگر به منابع اطلاعاتی، توانمندی علمی و پژوهشی محقق، و تازگی موضوع مقاله به عنوان مهمترین عوامل موثر شناخته شدند، اما در گروه کشاورزی و مهندسی، پاسخ دهندگان تازگی موضوع مقاله، توانمندی علمی و پژوهشی محقق، تسلط پژوهشگر بر منابع اطلاعاتی، توانمندی در نگارش علمی را به عنوان مهمترین عوامل موثر در چاپ مقالات علمی در فعالیتهای علمی داشته اند. در مجموع مهمترین عوامل موثر در چاپ مقالات علمی در نشریات داخلی و خارجی از دیدگاه اعضای هیات علمی گروههای سهگانه، عبارتند از توانمندی در نگارش علمی، تسلط پژوهشگر به منابع اطلاعاتی، توانمندی علمی و پژوهشی محقق و تازگی و بکر بودن موضوع مقاله.
کورکی، محجوب، و نسرین شیخ (۱۳۸۵)در مقاله به “بررسی عوامل تاثیرگذار بر عدم گرایش به نگارش مقالات علمی از دیدگاه اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی همدان” پرداخت و با مطالعه توصیفی – مقطعی به صورت سرشماری و مراجعه به ۲۶۰ نفر و بهره گیری از پرسسشنامه، نشان داد مشغله زیاد در امور آموزشی، دشواری انجام پروژه های اصیل پژوهشی و گزارش نتایج به صورت مقاله، طولانی بودن زمان ارائه تا چاپ مقالات در مجلات علمی، و نداشتن تسلط کافی به زبان انگلیسی به ترتیب با میانگین ۸۹/۳ ،۸۸/۳ ،۸۴/۳،۸۳/۳ بیش ترین تاثیر را داشتند.
گدازگر و علی زاده اقدم (۱۳۸۵)در پژوهشی با عنوان “مطالعه عوامل موثر بر تولید علم در بین اعضای هیات علمی دانشگاهها (نمونه موردی مطالعه: اعضای هیات علمی دانشگاه تبریز)” به این نتیجه رسیدند که اعضای هیات علمی مرد نسبت به زنان مشارکت بیش تری در تولید علمی دانشگاه دارند. همچنین نتایج نشان داد که با بالا رفتن مرتبه علمی اعضای هیات علمی تولید علمی آنها افزایش مییابد. اعضای هیات علمی با وضعیت استخدامی رسمی – قطعی نسبت به آزمایشیها و آزمایشیها نسبت به پیمانیها تولید علمی بیشتری دارند. وجود دانشجویان تحصیلات تکمیلی نیز از عوامل تاثیرگذار بر تولید علمی گروههای آموزشی است. تولید علمی اعضای هیات علمی علوم پایه نقش بیشتری در تولید علم نسبت به رشتههای فنی و کشاورزی و علوم انسانی دارند همچنین نتایج این پژوهش نشان داد که اعضای هیات علمی پیمانی و بعد از آن اعضای هیات علمی رسمی- آزمایشی نسبت به رسمی – قطعی ها از امنیت و تضمین شغلی کم تری برخوردارند و این خود یکی از عوامل تاثیر گذار بر تولید علمی آن ها است.
رسول آبادی (۱۳۸۶)دریک مطالعه توصیفی – تحلیلی با عنوان “بررسی میزان آشنایی اعضای هیات علمی و مدرسین دانشگاه علوم پزشکی کردستان با شیوه های جست و جوی اطلاعات در اینترنت و رابطه آن در فعالیتهای علمی و پژوهشی آنان” پرداخت و با جمع آوری اطلاعات از ۱۴۰ نفر نشان داد که ۷/۵۸ درصد ار جامعه مورد مطالعه با راهبردهای جست و جو آشنا نبوده و ۲/۴۲ درصد اصلا آن را بکار نمیبرند. ۴۴ درصد قادر به بازیابی اطلاعات مورد نیاز خود به میزان زیاد و خیلی زیاد هستند و ۶/۷۷ درصد در مجلات خارجی و ۲۸ درصد در مجلات داخلی مقاله ای ندارند. ۶۲ درصد هیچ تالیف و ترجمه ای و ۳۴ درصد اصلاً طرح تحقیقاتی نداشته اند.
موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 04:55:00 ق.ظ ]