فهرست نمودارها
نمودار (۴- ۱): توزیع فراوانی آزمودنی ها بر حسب جنسیت …………………………………………………………. ۵۹
نمودار (۴- ۲): فراوانی آزمودنی ها برحسب تأهل ………………………………………………………………………… ۶۰
نمودار (۴- ۳): فراوانی آزمودنی ها برحسب رشته تحصیلی ………………………………………………………….. ۶۲
نمودار (۴- ۴): وضعیت سنی در نمونه مورد بررسی ……………………………………………………………………… ۶۳
نمودار (۴- ۵): وضعیت کیفیت زندگی در نمونه مورد بررسی ………………………………………………………… ۶۴
نمودار (۴- ۶): وضعیت خودپنداره در نمونه مورد بررسی ……………………………………………………………… ۶۵
نمودار (۴- ۷): مقایسه کیفیت زندگی در گروه ها با توجه به جنسیت ……………………………………………… ۷۴
نمودار (۴- ۸): مقایسه کیفیت زندگی در گروه ها با توجه به وضعیت تاهل …………………………………….. ۷۵
چکیده
هدف از انجام پژوهش بررسی رابطه ویژگیهای شخصیت (مدل پنج عاملی) و خودپنداره با کیفیت زندگی دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه بود. این پژوهش با توجه به هدف از نوع توصیفی و همبستگی است. جامعه موردنظر دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه اسلامی واحد کرمانـشاه که در سال تحصیلی ۹۴ – ۱۳۹۳ مشغول به تحصیل هستند را در بر میگیرد. که تعداد ۳۹۱ نفر آزمودنی از دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانـشاه که در سال تحصیلی ۹۴ – ۱۳۹۳ مشغول به تحصیل میباشد به عنوان نمونه به صورت تصادفی خوشهای انتخاب شدند.برای تجزیه و تحلیل دادهها از شاخص آمار توصیفی که شامل فراوانی، میانگین، انحراف معیار میباشد و هم از شاخص آماری استنباطی که شامل ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون است استفاده شده است. برای به دست آوردن دادهها از نرمافزار SPSS-19 استفاده گردید. در این پژوهش از سه ابزار که شامل: پنج عامل بزرگ شخصیت فرم کوتاه ، پرسشنامۀ خود پندارۀ راجرز و پرسشنامهی کیفیت زندگی استفاده شد. نتایج نشان داد که بین ویژگی شخصیتی و تعدادی از ابعاد کیفیت زندگی رابطه معنیداری وجود دارد، همچنین بین خود پنداره و ابعاد کیفیت زندگی رابطه معنیداری وجود دارد. برای پیشبینی کیفیت زندگی بر اساس ویژگیهای شخصیتی و خودپنداره از روش تحلیل رگرسیون به شیوه گام به گام استفاده شد، نتایج نشان داد که تحلیل رگرسیون معنادار میباشد، و ویژگیهای شخصیتی و خود پنداره توان پیشبینی کیفیت زندگی را دارند.
واژگان کلیدی: ویژگیهای شخصیت، مدل پنج عاملی، خود پنداره، کیفیت زندگی.
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.
فصل اول
کلیات پژوهش
۱- ۱- مقدمه
آنچه بیش از همه در نظریات روان شناسان در مباحث شخصیت مورد توجه قرارگرفته است تفاوتهای فردی است. یعنی ویژگیهایی که یک فرد را از فرد دیگر متمایز میکند هر انسان آمیزهای از سه ویژگی نوعی- فرهنگی- فردی را تشکیل میدهد. آلپورت[۱] (۱۹۶۱) معتقد است شخصیت سازمان پویایی از سیستمهای روانتنی فرد است که رفتار و افکار خاص را تعیین میکند. ابعاد پنجگانه شخصیت شامل: روان رنجورخویی، برونگرایی، پذیرابودن، سازگاری، مسئولیتپذیری (جان[۲]، ۱۹۹۰به نقل از پروین) میباشد. متغیر دیگر پژوهش حاضر خودپنداره است که تصویر روانی هر فرد و شامل تمام ادراکات فرد (ظواهر و ارزش و عقاید) است. که بر رفتار فرد تأثیر داشته و به زمانی که فرد از کلمه «من» استفاده میکند اشاره دارد (تنر[۳]، ۲۰۰۰). به عبارت دیگر، خود پنداره دیدگاه کلی فرد نسبت به خود است و در برگیرنده همه نقاط مثبت و ضعف فرد است (مشرف[۴] و همکاران، ۲۰۰۷). همچنین متغیر دیگر که رابطه ویژگیهای شخصیت و خودپنداره با آن سنجیده میشوند کیفیت زندگی است که ساواتزکی (۲۰۰۲) نیز درباره آن بیان میکند اصطلاح کیفیت زندگی اشاره به یک سازه چند بعدی میکند که در برگیرنده ی چشمانداز فرد از کیفیت کلی زندگی خود و سنجش آن ها از مؤلفههای خاص کیفیت زندگی مثل : فیزیکی، روانشناختی و بهزیستی اجتماعی است. کیفیت زندگی برداشت و پنداری است که افراد از موقعیت شان در زندگی، در زمینه فرهنگی و ارزشهایی که به آن معتقدند، دارند و به اهداف، انتظارات، استانداردها و علایقشان وابسته است (فشارکی، میر، صفوی و فرهادی، ۱۳۹۰). سه بعد اساسی کیفیت زندگی مرتبط با سلامت شامل ابعاد فیزیکی، روانی و اجتماعی هستند که هر یک از آن ها به زیر مجموعههای دیگر تقسیم میشوند. بعد فیزیکی به دریافت بیمار از تواناییهایش در انجام فعالیتها و وظایف روزانه که نیاز به صرف انرژی دارد اشاره میکند. بُعد روحی، جنبههای روحی و احساس سلامت روحی مانند افسردگی، ترس، عصبانیت، خوشحالی و آرامش را در بر میگیرد. بعد اجتماعی به تواناییهای فرد در برقراری با اعضای خانواده، همسایگان و همکاران و سایر گروههای اجتماعی مربوط میشود (فیضی، قاضی، دولتشاهی و نادیا حتمی، ۱۳۸۵).
نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
خویشتن پنداری عبارت است از تصور و پنداری که فرد درباره کل وجود خود دارد. این تصور و پندار تمام ابعاد جسمانی، ذهنی، اجتماعی، عاطفی و اخلاقی را در بر میگیرد. تصور انسان در هر یک از زمینههای فوق، رفتار معین و مشخص را موجب میگردد. خویشتن پنداری حاصل تعامل عوامل متعددی از جمله نظر والدین، نظر دوستان و نظر معلمان میباشد و دید فرد را نسبت به جوانب خویش از جمله نگرشها، ارزشها، اهداف، تصورات جسمانی، ارزش شخصی و تواناییها را شامل میشود (شفیعآبادی، ۱۳۸۴).
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
به طور کلی، با توجه به مطالب با پژوهنده در پژوهش حاضر در نظر دارد ارتباط ویژگیهای شخصیت (مدل پنج عاملی) و خودپنداره با کیفیت زندگی در دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی کرمانشاه در سال ۹۴ – ۱۳۹۳ مورد بررسی قرار دهد.
۱- ۲- بیان مساله
در طی دو دهه گذشته کیفیت زندگی[۵] که مفهومی چند بعدی است یکی از مهم ترین موضوعات تحقیقات بالینی بوده است. سازمان جهانی بهداشت آن را چنین تعریف می کند « درک فرد از وضعیت زندگی اش با توجه به فرهنگ و نظام ارزشی و ارتباط آن با اهداف، انتظارات، علایق، استانداردها و تجربیات زندگی» ، این مفهوم تعریف وسیعی دارد که بر وضعیت سلامت فیزیکی، وضعیت روانی، استقلال، ارتباطات اجتماعی و عقاید شخصی فرد تاثیرگذار است (کادنا و همکاران[۶]، ۲۰۰۳). کینگ و هیندس ( به نقل از میرشمسی) نیز کیفیت زندگی را به معنای چگونگی زندگی می دانند که در برگیرنده تفاوت های انحصاری افراد است و می تواند افراد را از یکدیگر متمایز سازد (میرشمسی، ۲۰۰۹).
کیفیت زندگی هم عینی و هم ذهنی است. هر محور شامل هفت بعد بهزیستی مادی، سلامت، بهره وری، صمیمیت، بهزیستی هیجانی و اشتراکی است. ابعاد عینی در برگیرنده ی اندازه های مرتبط به بهزیستی ذهنی به لحاظ فرهنگی و ابعاد ذهنی در برگیرنده ی بعد رضایت با اهمیت دادن به فرد است (کوسینس و هانس، ۲۰۰۱؛ ماهر، ۱۹۹۹). کمپل، کانورس و راجرز[۷] (۱۹۷۹) ابعاد زندکی را حوزه هایی از تجربه می دانند که برای همه یا بیشتر افراد مهم هستند و تا اندازه ای به تجربه کیفیت کلی زندگی کمک می کنند. آنها همچنین بیان می کنند ابعاد زندگی همانند ابعاد فیزیکی، روانشناختی و اجتماعی زندگی می تواند بر حسب میزان رضایت فرد به کیفیت کلی زندگی کمک می کنند، ارزشیابی شوند ( به نقل ار ساواتزکی، ۲۰۰۷). فالو[۸](۱۹۹۰) نیز چهار بعد اساسی کیفیت زندگی را به عنوان روانشناختی (خلق و خو، استرس هیجانی، سازگاری با بیماری)، اجتماعی (روابط، فعالیت اجتماعی – تفریحی)، شغلی(کار بدون مزد و با مزد) و فیزیکی (پویایی ، درد، خواب و اشتها) بیان می کنند ( به نقل از اوگدان[۹]، ۲۰۰۴). کیفیت زندگی افراد تحت تاثیر عوامل متعددی قرار دارد که از جمله آنها می توان به شخصیت افراد اشاره کرد.
شخصیت هر فرد اصلی ترین بعد و ساختار روان شناختی اوست؛ که به شکل گیری سبک زندگی وی کمک می کند. در دهه های اخیر، عده ای با طرح صفاتی، برای شخصیت و استفاده از روش های آماری پیچیده نظیر تحلیل عوامل، توانستند جایگاه مناسبی را در بین متخصصان برای خود باز کنند( امرایی و همکاران،۲۰۱۱). یکی از کارآمد ترین و جامع ترین نظریه های مطرح شده در باب شخصیت، نظریه پنج عاملی کاستا و مک کری است. براساس این دیدگاه شخصیت ساختاری دارای سلسله مراتبی با ۵ بعد اصلی در بالاترین مرتبه و قابل فروکاهی به اجزا یا صفات رده پایین تر است . پنج عامل اصلی شخصیت شامل روان نژندگرایی[۱۰] ، برون گرایی[۱۱] ، تجربه پذیری[۱۲]، دلپذیر بودن[۱۳] و وجدان گرایی[۱۴] هستند. روان نژندگرایی به تمایل برای تجربه اضطراب، تنش، خودخوری، خصومت، تکانشوری، کمرویی، تفکر غیر منطقی ، اقسردگی و عزت نفس پایین اطلاق می شود. برونگرایی تمایل به مثبت بودن، قاطعیت، تحرک، مهربانی و اجتماعی بودن است. تجربه پذیری عبارت از تمایل به کنجکاوی، هنر نمایی، خردورزی، انعطاف پذیری، روشنفکری و نوآوری می باشد. دلپذیر بودن به تمایل برای بازگشت، مهربانی، سخاوتمندی، اعتماد ورزی، همدلی، فرمانبرداری و وفاداری اطلاق می شود. وجدان گرایی نیز عبارت از تمایل به سازمان دهی، کارآمدی، قابلیت اعتماد، خویشتن داری، پیشرفت گرایی، منطق گرایی و تعمق است(کوروتکو و هانا[۱۵]،۲۰۰۴؛ مک کری و کاستا[۱۶]،۲۰۰۳).
مفهوم شخصیت از دیدگاه های مختلفی مورد بررسی قرار گرفته و هر یک از این دیدگاه ها با توجه به فلسفه وجودی و اصول زیر بنایی خود به تعریف شخصیت پرداخته اند. تعریف آلپورت[۱۷] از شخصیت نتیجه بررسی و تجزیه و تحلیل حداقل ۵۰ نوع تعریف شخصیت است. آلپورت شخصیت را چنین تعریف می کند: « شخصیت، سازمان پویایی است که در درون فرد قرار گرفته و شامل سیستم های جسمانی و روانی است که تعیین کننده سازگاری های بی همتای فرد با محیط خود است» (آلپورت،۱۹۳۷، به نقل از کوپر و پروین[۱۸]،۱۹۹۸). مک کری و کاستا [۱۹] (۲۰۰۳) بر این باورند که شخصیت از یک منبع درونی منشا می گیرد. با این دید، صفات شخصیت بیشتر متاثر از عوامل زیستی است تا محصول تجربه های زندگی و شکوفایی تمایلات اساسی به وسیله محیط، این تمایلات در طول زندگی فرد، هم بر خودپنداره و هم بر ویژگی ها ی مربوط به سازگاری( نگرش ها ، اهداف شخصی، باورهای خودکارآمدی و…) تاثیر می گذارد. یک سنخ شناسی معروف از صفات شخصیت مدل پنج عامل، گلدبرگ[۲۰] (۱۹۹۲) است. این عومل روان رنجورخویی، برون گرایی، گشودگی، سازگاری و وظیفه شناسی هستند. تحقیقات نشان داده است که برون گرایی و روان رنجورخویی معنادارترین رابطه را با بهزیستی ذهنی دارد. برون گرایی و بهزیستی ذهنی رابطه مثبت و روان رنجورخویی و بهزیستی رابطه منفی دارند(کوسینس و هانس، ۲۰۰۱، به نقل از مک کرا و کاستا،۲۰۰۳ ).
همچنین متغیر دیگری که بر کیفیت زندگی افراد تاثیرگذاراست خودپنداره[۲۱] می باشد که خودپنداره یک رشته صفات و توانایی ها ، نگرش ها و ارزش هایی است که فرد معتقد است او را توصیف کند (محمدی،۲۰۰۸). خودپنداره را می توان درک فرد از خودش دانست که در نتیجه تجربیات فرد با محیط و رابطه او با دیگران شکل می گیرد(رین و کانینگام[۲۲]،۲۰۰۸) . همچنین خودپنداره فرد ممکن است از خیلی ضعیف یا منفی تا خیلی قوی یا مثبت تغییر یابد، افرادی که خود پنداره مثبت دارند احساس کفایت کرده و در انطباق وسازگاری با دنیای پیرامون خویش توانا تر بوده اند (کاروین[۲۳]،۲۰۰۰).
خودپنداره برای متخصصان بهداشت روان اهمیت خاصی دارد ، زیرا پندار فرد از شخصیت خود تا اندازه ای زیاد تصور او را راجع به محیط اش تعیین می کند. اگر تصور از خود مثبت و نسبتاً متعادل باشد، شخص دارای سلامت روانی است و اگر به عکس، خود پنداره شخص منفی و نا متعادل باشد، او از لحاظ روانی ناسالم شناخته می شود(حسینیا[۲۴]،۲۰۰۱). خودپنداره ماهیتی روان شناختی دارد و شامل احساس ها، ارزیابی ها، نگرش ها و همچنین توصیف های افراد از خود است. خودپنداره از یکسو به لحاظ بیرونی با خصائص شخصیتی و رفتاری افراد و از سوی دیگر به لحاظ درونی ازطریق چگونگی احساس افراد از خود و جهان اطرافشان و در ارتباط با دیگران مشخص می شود (رین و کانینگام، ۲۰۰۸).
نتیجه تصویری درباره سلامت روانی
تعدادی از محققان دیگر نیز رابطه بین برون گرایی و روان رنجورخویی و کیفیت زندگی را مطالعه کرده اند. در دو مطالعه توسط موریسون [۲۵] (۱۹۹۷) رابطه بین کیفیت زندگی با برون گرایی مثبت و معنادار و با روان رنجورخویی منفی و معنادار بود(به نقل از گیبونس، کریت کریستوف، باربر، استیرمن، گالوپ، گلدشتین، تمز و رینگزکورت[۲۶]،۲۰۰۹ ). نتایج مطالعه ی دی نوه و کوپر[۲۷] (۱۹۸۸) نشان داد که برون گرایی با عواطف مثبت و نوروزگرایی با عواطف منفی رابطه دارند، در حالیکه گشودگی هم با عواطف مثبت هم با عواطف منفی به طور مثبتی رابطه داشت. وظیفه شناسی و وجدان هم به عنوان عواملی هستند که بهزیستی فرد را پیش بینی می کنند و با رضایت از زندگی و شادکامی رابطه دارند. کیندرمن ، هویجنن، گوسنز، روئه لوفز، وربینت و لاین [۲۸](۲۰۱۱) بیان می کنند که رفتارهای اجتنابی پیش بینی کننده سطح بالاتر ناتوانی و سطح پایین کیفیت زندگی هستند. با توجه به مطالب عنوان شده در زمینه ویژگی های شخصیت، خودپنداره و کیفیت زندگی، بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین ویژگی های شخصیت ( مدل پنج عانلی) و خودپنداره باکیفیت زندگی در بین دانشجویان انجام شد.
کیفیت زندگی افراد تحت تأثیر عوامل متعددی قرار دارد که از جمله آن ها میتوان به شخصیت افراد اشاره کرد. شخصیت هر فرد اصلیترین بعد و ساختار روانشناختی اوست؛ که به شکلگیری سبک زندگی وی کمک میکند. در دهه های اخیر، عدهای با طرح صفاتی، برای شخصیت و استفاده از روشهای آماری پیچیده نظیر تحلیل عوامل، توانستند جایگاه مناسبی را در بین متخصصان برای خود باز کنند (امرایی و همکاران، ۲۰۱۱). پژوهشهای هایس[۲۹] و جوزف[۳۰]، ویدیگر[۳۱] و سدلینز[۳۲] در زمینه بررسی عوامل تأثیرگذار در سلامت افراد نشان داد که شخصیت افراد میتواند مهمترین عامل تأثیرگذار در سازگاری، سلامتی و کیفیت زندگی آنان به شمار آید و در ایجاد، کاهش یا از میان بردن علائم اختلالات روانی نقش مهمی را ایفا کند (هایس و جوزف، ۲۰۰۳؛ ویدیگر، ۲۰۰۵؛ ویدیگر و سدلینز، ۲۰۰۲).همچنین متغیر دیگری که بر کیفیت زندگی افراد تأثیرگذار است خودپنداره[۳۳] میباشد که خودپنداره یک رشته صفات و تواناییها ، نگرشها و ارزشهایی است که فرد معتقد است او را توصیف کند (محمدی، ۲۰۰۸). خودپنداره را میتوان درک فرد از خودش دانست که در نتیجه تجربیات فرد با محیط و رابطه او با دیگران شکل میگیرد (رین و کانینگام[۳۴]، ۲۰۰۸). خودپنداره ماهیتی روانشناختی دارد و شامل احساسها، ارزیابیها، نگرشها و همچنین توصیفهای افراد از خود است. خودپنداره از یکسو به لحاظ بیرونی با خصائص شخصیتی و رفتاری افراد و از سوی دیگر به لحاظ درونی از طریق چگونگی احساس افراد از خود و جهان اطرافشان و در ارتباط با دیگران مشخص میشود (رین و کانینگام، ۲۰۰۸).
با توجه به مطالب عنوان شده در زمینه ویژگیهای شخصیت، خودپنداره و کیفیت زندگی، بنابراین پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین ویژگیهای شخصیت (مدل پنج عاملی) و خودپنداره باکیفیت زندگی در بین دانشجویان انجام شد.
۱- ۳- اهمیت و ضرورت پژوهش
مطالعات زیادی رابطه بین کیفیت زندگی دانشجویان دانشگاه و سایر عوامل مانند شخصیت، سلامتی و محیط را مورد بررسی قرار دادهاند (سیرجی[۳۵]، گرزسکویاک[۳۶] و راهیز[۳۷]، ۲۰۰۵). دانشجویان در دستیابی به اهداف آموزشی و زندگی شخصی خود با چالشهای فراوانی مواجه میشوند. وقتی چنین تجاربی منفی تلقی میگردد، اثر مخربی بر انگیزش، عملکرد تحصیلی ، بهزیستی و سلامت و در کل زندگی آنان بر جای میگذارد. از آنجایی که ضرورت توجه به کیفیت زندگی دانشجویان با تأکید بر نقش پنج عامل شخصیت و خودپنداره از اهمیت ویژه برخوردار است. الگوی پنج عامل بزرگ شخصیت برای محققان علاقهمند به شناسایی تفاوتهای فردی زیربنایی در شخصیت، بهمثابهی یک کشف بنیادی به نظر میرسد (گلدبرگ، ۱۹۹۳؛ نقل از کوروتکا و هانا[۳۸]، ۲۰۰۴). بنابراین شخصیت به طور قوی به قضاوتهای ذهنی درباره کیفیت زندگی مرتبط است زیرا شخصیت یک ویژگی دیرپا است و کیفیت زندگی متغیرتر است.
همچنین در چند دهه اخیر، دیدگاه روانشناسان دربارۀ ماهیت خودپنداره متحول گردیده است. صاحبنظران اولیه، ماهیت خودپنداره را تک بعدی، واحد و ثابت فرض میکردند. در حالی که صاحبنظران معاصر بر این باورند که خودپنداره یک سازۀ پویا و چند بعدی است (کامپبل[۳۹] و همکاران، ۱۹۹۶). در دیدگاه معاصر، خودپنداره یک طرحوارۀ شناختی تلقی میگردد (کامپبل و همکاران، ۱۹۹۶). در واقع، خودپنداره هر فرد اقدامی است به منظور ساخت یک طرحواره برای سازماندهی ادراکات، احساسات و نگرشهایی که آن فرد در مورد خود دارد (وولفک[۴۰]، ۱۹۹۳). باشد. بسیاری از محققان بر این عقیدهاند که به میزانی که افراد به یک هویت یا خودپندارۀ منسجم و مشخص دست مییابند، با احساسات مثبت یا منفی گوناگونی درگیر میشوند. به اعتقاد آنان، باورهای ناهماهنگ و از هم به مشکلات عاطفی و هیجانی متعددی «خود» گسیخته در مورد منجر میگردد (کوپر و پروین، ۱۹۹۸). در واقع افرادی که دارای خودپندارۀ واضح، خوب تعریف شده، هماهنگ و تقریباً باثبات هستند از سلامت روانشناختی بیشتری برخوردارند (کمپبل و همکاران، ۱۹۹۶). این افراد به یک دید روشن در مورد خود رسیدهاند و کمتر تحت تأثیر وقایع روزانه و ارزیابیهای این وقایع قرار میگیرند (کرنیس و همکاران، ۲۰۰۰).
با توجه به مطالب عنوان شده در زمینه ویژگیهای شخصیت، خودپنداره و کیفیت زندگی و اینکه دانشجویان هر کشور، گروه قابلتر و ممتازتر از بقیه افراد جامعه محسوب میشوند، همچنین با توجه به اینکه در بررسی عوامل مؤثر در کیفیت زندگی و خودپنداره کمتر به نقش عوامل درونی و مهمتر از همه، نقش ابعاد شخصیتی اهمیت داده شده است. بنابراین پژوهش حاضر با عنوان «بررسی رابطه بین رابطه ویژگیهای شخصیت (مدل پنج عاملی) و خودپنداره با کیفیت زندگی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه در نیمسال اول ۹۴-۱۳۹۳» انجام گرفت.
۱- ۴- اهداف پژوهش
۱- ۴- ۱- هدف اصلی
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رابطه بین رابطه ویژگیهای شخصیت (مدل پنج عاملی) و خودپنداره با کیفیت زندگی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه در نیمسال اول ۹۳-۹۴ است.
۱- ۴- ۱- اهداف فرعی
تعیین رابطه بین ویژگیهای شخصیت (روانرنجورخویی، برونگرایی، گشودگی، سازگاری، وظیفهشناسی) با کیفیت زندگی دانشجویان.
تعیین رابطه بین خودپنداره با کیفیت زندگی دانشجویان.
تعیین پیشبینی توان کیفیت زندگی با واسطهگری ویژگیهای شخصیت (مدل پنج عاملی) و خودپنداره دانشجویان.
۱- ۵- فرضیههای پژوهش
بین ویژگیهای شخصیت (روانرنجورخویی، برونگرایی، گشودگی، سازگاری، وظیفهشناسی) با کیفیت زندگی دانشجویان رابطه وجود دارد.
بین خودپنداره با کیفیت زندگی دانشجویان رابطه وجود دارد.
ویژگیهای شخصیت (مدل پنج عاملی) و خودپنداره توان پیشبینی کیفیت زندگی دانشجویان را دارند.
۱- ۶- تعاریف (مفهومی و عملیاتی) متغیرهای پژوهش
۱- ۶- ۱- تعاریف مفهومی
۱- ۶- ۱- ۱- ویژگیهای شخصیتی
ویژگیهای شخصیت عبارتاند از الگوهای پایدار ادراک، شیوههای ارتباطی و طرز تفکر فرد نسبت به خود و محیط اطرافش که در گستره وسیعی از زمینه های فردی و اجتماعی نمایان میگردند و گستره تفاوتهای فردی، اهم از صفات بهنجار و نابهنجار شخصیتی پنج بُعد اصلی برای شخصیت قائل است که عبارتاند از:
رواننژندی، برونگرایی، گشودگی، موافق بودن و باوجدان بودن (مک کری و کوستا، ۲۰۰۳).
۱- ۶- ۱- ۲- رواننژندی (N)
مؤثرترین قلمرو مقیاسهای شخصیت تقابل سازگاری یا ثبات عاطفی با ناسازگاری یا رواننژندی است. متخصصین بالینی انواع گوناگونی از ناراحتیهای عاطفی، چون ترس اجتماعی، افسردگی و خصومت را در افراد تشخیص میدهند، اما مطالعات بیشماری نشان میدهد، افرادی که مستعد یکی از این وضعیتهای عاطفی هستند، احتمالاً وضعیتهای دیگر را نیز تجربه میکنند (مک کری و کوستا، ۲۰۰۳).
۱- ۶- ۱- ۳- برونگرایی (E)
برونگراها، جامعهگرا هستند، اما توانایی اجتماعی فقط یکی از صفاتی است که حیطه برونگرایی دارای آن است. علاوه بر آن دوست داشتن مردم ، ترجیح گروههای بزرگ و گردهماییها، با جرئت بودن، فعال بودن و پرحرف بودن نیز از صفات برونگراها است. آن ها برانگیختگی جنسی و نیز تحریک را دوست دارند و متمایلاند که بشاش باشند. همچنین سرخوش، با انرژی و خوشبین نیز هستند. مقیاسهای حیطه E بهطور قوی با علاقه به ریسکهای بزرگ در مشاغل همبسته است (کوستا و مک کری، ۱۹۹۱).
۱- ۶- ۱- ۴- گشودگی (O)
عناصر گشودگی چون تصور فعال، احساس زیباپسندی، توجه به احساسات درونی، تنوعطلب، کنجکاوی ذهنی و استقلال در قضاوت، اغلب نقشی در تئوریهای و سنجشهای شخصیت ایفا نمودهاند. اشخاص گشوده هم درباره دنیای درونی و هم درباره دنیای بیرونی کنجکاو هستند و زندگی آن ها از لحاظ تجربه غنی است. آن ها مایل به پذیرش عقاید جدید و ارزشهای غیرمتعارف بوده و بیشتر و عمیقتر از اشخاص غیر انعطافپذیر هیجانهای مثبت و منفی را تجربه میکنند. نمرات گشودگی با نمرات هوش همبسته است. انعطافپذیری مخصوصاً با جنبههای مختلف هوش چون تفکر واگرا که عاملی در خلاقیت میباشد، مربوط است (مک کری و کوستا، ۱۹۸۶) اما انعطافپذیری ظرفیت هوشی خیلی محدودی دارند.
۱- ۶- ۱- ۵- موافق بودن (A)
یک فرد موافق اساساً نوعدوست است، او نسبت به دیگران همدردی کرده و باور دارد که دیگران نیز متقابلاً کمککننده هستند. در مقابل فرد غیر موافق ستیزهجو، خودمدار و شکاک نسبت به دیگران بوده و رقابتجو است تا همکاری کننده.
افراد، بسیار مایلاند که موافق بودن را هم بهعنوان صفتی که از لحاظ اجتماعی مطلوب است و هم از لحاظ روانی سالمتری است، ببینند. این امر نیز حقیقت دارد که افراد موافق مقبولتر و محبوبتر از افراد ستیزهجو هستند، ولی باید توجه داشت که آمادگی برای جنگیدن در برابر منافع خود هم یک امتیاز است و لذا دلپذیر بودن در میدان جنگ یا در صحن دادگاه فضیلتی محسوب نمیشود، همچنین تفکر انتقادی و بدبین بودن در علم نیز به تحلیلهای صحیح علمی کمک میکند. هیچ یک از دو قطب انتهایی این عامل از نقطه نظر جامعه مطلوب نیست و نیز هیچ یک لزوماً در مورد سلامت روانی فرد نیز مفید نمیباشد. نمره پایین در A با حالات خودشیفتگی ، ضداجتماعی و اختلال شخصیتی پارانویید همراه بوده در حالی که نمره بالا در A با اختلال شخصیتی وابسته همراه است (کوستا و مک کری، ۱۹۸۶).
۱- ۶- ۱- ۶- باوجدان بودن ©
تعدادی از تئوریهای شخصیت بخصوص نظریه روان پویایی به کنترل تکانهها توجه دارند. در طول دوره رشد اغلب افراد یاد میگیرند که چگونه با آرزوهایشان کنار بیایند. باوجدان بودن توصیف کننده قدرت کنترل تکانهها، به نحوی که جامعه مطلوب میداند و تسهیلکننده رفتار تکلیف محور و هدف محور است. وظیفهشناسی ویژگیهایی چون تفکر قبل از عمل، به تأخیر اندازی ارضا خواستهها، رعایت قوانین و هنجارها و سازماندهی و اولویتبندی تکالیف را در برمیگیرد. کنترل خود، همچنین میتواند به مفهوم قدرت طرحریزی خیلی فعال، سازماندهی و انجام وظایف محوله به نحو مطلوب نیز باشد. تفاوتهای فردی در این موارد اساس باوجدان بودن است. فرد باوجدان هدفمند، با اراده و مصمم است (کوستا و مک کری، ۱۹۹۱).
۱- ۶- ۱- ۷- شخصیت
کمپبل [۴۱]
شخصیت، یعنی منش، خصوصیات و تا حدی الگوهای واکنش رفتاری قابل پیشبینی که هر فردی چه به صورت خودآگاه و چه به صورت ناخودآگاه، بهعنوان سبک و شیوه زندگی از خود نشان میدهد. به عبارت دیگر، به مجموعه صفات هیجانی، رفتاری، منش و خصوصیاتی که در شرایط معمولی معرف شخص بوده و برای هر فردی نسبتاً ثابت و قابل پیشبینی است، شخصیت اطلاق میشود. به نظر وی، شخصیت از دو عامل اصلی تشکیل شده است:
۱٫ خصوصیات ارثی
۲٫ تجارب زندگی، به خصوص تجارب سالهای اولیه زندگی.
آدامز [۴۲]
آدامز معتقد است، هرگاه که ما از واژه “من” استفاده میکنیم اگر دقیقاً بدانیم منظورمان چیست و این واژه به چه چیزی دلالت میکند، شناخت نسبتاً خوبی درباره معنی شخصیت به دست آوردهایم (شولتز، ۱۳۸۶).
۱- ۷- ۱- ۸- کیفیت زندگی
کالمن میگوید که کیفیت زندگی گستردگی و انبساط امید و آرزو است که از تجارب زندگی ناشی میشود (کالمن[۴۳]، ۱۹۸۴).
فرانس و پاورس[۴۴] مینویسند: «کیفیت زندگی، ادراک فرد از رفاه است که به نظر میرسد از رضایت یا عدم رضایت در حیطههای اصلی زندگی ناشی میشود» (فرانس و پاورس، ۱۹۸۵).