فصل دوم
ادبیات تحقیق
مبانی نظری پژوهش

 

بررسی مدل های سود اقتصادی
عکس مرتبط با اقتصاد

درسال های اخیر مفاهیم مختلف اندازه گیری سود باقیمانده به میزان گسترده ای در حوزه مدیریت بر مبنای ارزش[۱۳](VBM) مطرح شده است. در واقع، هدف این مفاهیم ارائه یک معیار اندازه گیری عملکرد بوده است که به طور مناسب موجبات انگیزش مدیربرای اجرای تمام پروژه های سرمایه گذاری در دسترس با ارزش فعلی خالص مثبت را فراهم سازد. مفروضات اصلی که این نوع از معیارهای ارزیابی عملکرد بر پایه آنها مطرح می شوند، وجود منابع مالی نامحدود با یک هزینه سرمایه معین و عدم تقارن اطلاعاتی بین مالک و نماینده درباره ارزش فعلی خالص پروژه های سرمایه گذاری انتخاب شده به وسیله مدیر می باشد.در بین مفاهیم متعدد معیارهای اندازه گیری سود باقیمانده که در سالهای اخیر مطرح شده است، استفاده از ارزشهای دفتری و ارزشهای بازار در تعیین سود و هزینه سرمایه موجب تفاوتچشمگیر بین نتایج حاصل از آنها می شود. ایـن مفاهیـم در حالت کلـی مبتنـی بـر ارزش هـای زیـر می باشند(باش و همکاران،۲۰۰۳)
اندازه گیری سود و هزینه سرمایه بر مبنای ارزش دفتری (EVA)[14]
اندازه گیری سود بر مبنای ارزش دفتری و هزینه سرمایه بر مبنای ارزش بازار (REVA)[15]
اندازه گیری سود و هزینه سرمایه برمبنای ارزش بازار(REI)[16]

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.

بررسی ارزش افزوده اقتصادی (EVA)

استیورات(۱۹۹۱)معتقد است که شرکت هایی که تلاش های ان ها جهت ایجاد ارزش برای سهامداران با شکست روبرو شده است به این دلیل بوده است که از سیستم مدیریت مالی سنتی استفاده کرده اند.به نظر وی برای دستیابی به ارزش باید اهداف مالی ، ابزار ارزیابی عملکرد و رویه های ارزیابی مورد توجه و تاکید قرار گیرند. همچنین جنسن و مک لینگ(۱۹۹۹) معتقدند اگرچه بسیاری از شرکت ها از معیارهای سنتی ارزیابی عملکرد مثل نرخ بازده حقوق صاحبان سهام استفاده می کنند، اما آن در معرض تحریف شدن به وسیله اعمال مدیران است. به دنبال اظهارات جنسن و مک لینگ ، بلک و همکاران(۲۰۰۱)، بیان کردند که معیارهای سنتی ارزیابی عملکرد هم جهت با ایجاد ارزش برای سهامداران نیست . برای مثال گردش دارایی ها نرخ بازده حقوق صاحبان سهام را که یکی از معیارهای سنتی ارزیابی عملکرد است تحت تاثیر قرار می دهد و این در حالی است که گردش دارایی ها لزوما منافعی برای سهامداران ایجاد نمی کند اما سبب افزایش نرخ بازده حقوق صاحبان سهام می شود .
تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)
برای رفع نواقص مربوط به معیارهای سنتی ارزیابی عملکرد استورات(۱۹۹۱) جنسن و مک لینگ(۱۹۹۹) از سال ها قبل استفاده از ارزش افزوده اقتصادی را برای ارزیابی عملکرد مدیرلن پیشنهاد کردند. همچنین کاپلان و اتکینسون(۲۰۰۵) بیان کردند که مدیران مالی باید به منطور ارتقای معیارهای سنتی ارزیابی عملکرد از معیارهایی استفاده کنند که به واقعیت های اقتصادی نزدیک تر است .آن ها نیز استفاده از معیارهای اقتصادی ارزیابی عملکرد مثل ارزش افزوده اقتصادی را پیشنهاد کردند که با بهره گرفتن از آن نقایص مربوط به استفاده از ابزارهای سنتی ارزیابی عملکرد برطرف خواهد شد.
به نظر باش و همکاران(۲۰۰۳) استفاده از ارزش افزوده اقتصادی که یک رویکرد خاص از ارزش افزوده باقیمانده است و بر این مبنا استوار است که مدیران باید بازدهی بیشتر از هزینه سرمایه به کار رفته در شرکت بدست آورند موجب افزایش ثروت سهامداران می شود. از بین همه رویکردهای سود باقیمانده به عنوان مبنای ارزیابی عملکرد ارزش افزوده اقتصادی مورد بیشترین توجه قرار گرفته است. برای ایجاد بهبود وضعیت سهامداران سود عملیاتی شرکت باید از هزینه سرمایه بکار رفته در شرکت بیشتر باشد.همچنین گیسر و لیبنبرگ (۲۰۰۲)بیان کردند که ارزش افزوده اقتصادی که یک معیار اندازه گیری عملکرد مالی و یک ابزار برای محاسبه میزان ارزش ایجاد شده برای سهامداران و همچنین یک ابزار برای تصمیم گیری در سرمایه گذاری در یک شرکت است معیاری است که در آن برای ارزیابی عملکرد شرکت هزینه سرمایه به کار رفته در شرکت نیز در نظر گرفته می شود. ارزش افزوده اقتصادی بازده اضافی ایجاد شده در اثر انجام یک سرمایه گذاری است. از سوی دیگر باسیدرو همکاران(۱۹۹۷) بیان کردند که ارزش افزوده اقتصادی می تواند به عنوان یک ابزار اندازه گیری عملکرد مالی مبنای محاسبه پاداش مدیران قرار گیرد، زیرا ارزش افزوده اقتصادی از یک طرف ارتباط زیادی با تغیر در ثروت سهامداران دارد و از طرف دیگر اثر منفی بر قیمت سهام شرکت ندارد. همچنین ارزش افزوده اقتصادی به برقراری ارتباط بین داده های حسابداری یک شرکت و عملکرد بازار سهام آن می پردازد.همچنین از ارزش افزوده اقتصادی علاوه بر ارزیابی عملکرد مدیران می توان به عنوان ابزاری برای تحلیل مالی شرکت و تصمیم گیری در مورد سرمایه گذاری در پروژه های مختلف استفاده کرد(فارسیو و همکاران،۲۰۰۰ :۱۱۵).
حسابداری
ارزش افزوده اقتصادی ،سود خالص عملیاتی پس از کسر هزینه فرصت مربوط به سرمایه بکار رفته در یک شرکت و یا یک پروژه است. ارزش افزوده اقتصادی ،برآوردی از میزان سود اقتصادی یک شرکت است و به صورت معادله زیر بیان می شود:
EVA= NOPAT-KW(Capitalt-1)
در معادله بالا؛ NOPAT به عنوان سود عملیاتی خالص پس از کسر مالیات به علاوه هر گونه افرایش ذخیره مطالبات مشکوک الوصول ، ذخیره ارزشیابی بر مبنای اولین صادره از آخرین وارده ، استهلاک سرقفلی، خالص مبالغ سرمایه گذاری شده به عنوان هزینه های پژوهش و توسعه و سایر سودهای عملیاتی است.در بین تمام رویکردها به اندازه گیری عملکرد بر مبنای سود باقیمانده، ارزش افزوده اقتصادی (EVA) بیشترین توجه رابه خود جلب نموده است. فلسفه زیربنایی EVA آن است که از آنجایی که سرمایه گذاران در قبال فراهم ساختن منابع مالی و متحمل شدن ریسک تجاری در انتظاردریافتپاداش هستند، سود عملیاتی شرکت باید به منظور خلق ارزش برای سهامداران، از هزینه سرمایه فراتر برود و مـوجب افزایـش ثروت سهام داران شود.ایـن موضـوع از طـریق رابـطه زیـر بیـانمی شود(باسیدور و همکاران):[۱۷]

که در آن :
NOPATt = سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات در انتهای دوره t
WACC = میانگین موزون نرخ هزینه سرمایه
Capitalt-1 = مجموع سرمایه به ارزش دفتری در ابتدای دوره t (انتهایt-1)
همانگونه که از فرمول بالا استنباط می شود، عوامل محرک ارزش[۱۸] درالگوی EVA به سهگروه اصلی تقسیم می شوند(پناهیان،۱۳۸۲)
۱-سودآوری عملیاتی شرکت
۲-میانگین موزون هزینه سرمایه
۳-میزان سرمایه بکار گرفته شده
در این ارتباط استراتژی های اساسی شرکت را می توان به چهار گروه تقسیم کرد(همان منبع):

 

 

استراتژی هایی برای بهبود بازده حاصل از سرمایه های موجود و به همراه آن بهبود سودآوری و بهره وری سرمایه شرکت

استراتژی های تأمین مالی به منظور بهینه سازی ساختار سرمایه و کاهش هزینه سرمایه

استراتژی سرمایه گذاری در طرحهای پربازده

استراتژی آزاد کردن دارایی های کم بازده وغیر مولد[۱۹]

Capital (سرمایه بکار گرفته شده) و NOPAT (سود خالص عملیاتی پس از کسر مالیات)

برای محاسبه Capital و NOPAT می توان از دو رویکرد عملیاتی و تأمین مالی استفاده کرد. استفاده از هر دو رویکرد به نتایج مشابهی منجر خواهد شد. در زیر دو رویکرد را به طور خلاصه مرورمی کنیم(کاوسی، ۱۳۸۲)
الف) رویکرد عملیاتی: طبق این رویکردCapitalوNOPAT به صورت جدول زیر محاسبه می شوند:

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

جدول ۲-۱ (محاسبه Capital و NOPAT بر اساس رویکرد تأمین عملکردی)
NOPAT Capital
فروش خالص
بهای تمام شده کالای فروش رفته
هزینه های عملیاتی
سود عملیاتی
سایر درآمد (هزینه) ها
افزایش در معادلهای سرمایه
مالیات
سود خالص عملیاتی پس از مالیات (NOPAT) خالص سرمایه در گردش
خالص دارایی های ثابت
سایر دارایی ها
مانده معادلهای سرمایه
سرمایه بکار گرفته شده (Capital)

(بدهی های جاری بهره دار-بدهی های جاری) – دارای های جاری = خالص سرمایه در گردش
پیش دریافت فروش[۲۰] + تسهیلات کوتاه مدت دریافتی از بانکها = بدهیهای جاری بهره دار
استهلاک انباشته-بهای تمام شده تاریخی داراییهای ثابت = خالص داراییهای ثابت
برای به دست آوردن Capital، معادلهای سرمایه شامل ذخیره کاهش ارزش موجودی ها، ذخیره کاهش ارزش سرمایه گذاری ها، ذخیره مطالبات مشکوک الوصول، ذخیره هزینه های معوق، ذخیره مزایای پایان خدمت کارکنان، ذخیره Lifo، استهلاک انباشته سرقفلی، مانده داراییهای نامشهود سرمایه ای شده (مخارج تحقیق و توسعه و هزینه بازاریابی و توسعه محصول جدید) و سایر ذخیره های معادل سرمایه به خالص دارایی ها اضافه می شوند.
برای به دست آوردن NOPAT، افزایش در معادلهای سرمایه شامل افزایش در ذخیره کاهش ارزش موجودی ها، افزایش در ذخیره کاهش ارزش سرمایه گذاری ها، افزایش در ذخیره مطالبات مشکوک الوصول، افزایش در ذخیره هزینه های معوق، افزایش در مزایای پایان خدمت کارکنان، افزایش در ذخیره Lifo، افزایش در استهلاک انباشته سرقفلی، افزایش در مانده داراییهای نامشهود سرمایه ای شده و افزایش در سایر ذخیره های معادل سرمایه به سود عملیاتی اضافه می شود.

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 02:51:00 ق.ظ ]