کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • جایگاه هویت در اندیشه داریوش شایگان و عبدالحسین زرین¬کوب رویکرد تطبیقی- قسمت ۸
  • بررسی رابطه بین هوش چند گانه و تفکر انتقادی مدیران دانشگاههای آزاد اسلامی استان اردبیل- قسمت ۱۰
  • تاثیر مدیریت سیستمهای اطلاعاتی بر شایستگی های محوری در شرکتهای بیمه تهران- قسمت ۸- قسمت 2
  • تأثیر تمرینات مقاومتی با جریان خون محدود شده بر سطح سرمی ...
  • اثربخشی آموزش مهارت¬های زندگی بر سرسختی روانشناختی و بهزیستی اجتماعی در خانم¬های خانه دار و شاغل- قسمت ۸
  • مفهوم دعا و آثار تربیتی آن در قرآن و روایات- قسمت ۸
  • ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی در رابطه با مسئولیت مدنی رسانه های صوتی و تصویری- فایل ۳۹
  • مسئولیت مدنی ناشی از خسارت آلودگی نفتی کشتی در دریای آزاد- قسمت ۶
  • تبیین جایگاه و نقش فلسفه تعلیم و تربیت در نظام های آموزشی کشورهای مختلف- قسمت 8
  • اثربخشی آموزش مدیریت رفتار کودکان به مادران بر سلامت روان مادران و نشانگان اختلال نارسایی توجه – بیش ‌فعالی در کودکان- قسمت ۹- قسمت 2
  • تحولات قانونگذاری در بخش تعاون و تأثیر آن بر شرکتهای تعاونی- قسمت 5
  • تربیت اخلاقی در نهج البلاغه- قسمت ۱۰
  • نگارش پایان نامه درباره بررسی و تحلیل شعر اعتراض در دهه۱۰_ ۴۰ (با تکیه بر سروده های ...
  • روش های حقوقی مدیریت ریسک در قرارداد های نفتی- قسمت ۳
  • بررسی رابطه توانمندی روان شناختی وکیفیت زندگی کاری با رضایت شغلی اساتید دانشگاه ازاد اسلامی واحد بندرعباس۹۳- قسمت ۲
  • پیش بینی کیفیت زندگی بیماران دچار ضایعه نخاعی ومراقبان آنها براساس خودکارآمدی،صفات شخصیت وراهبردهای مقابله ای- قسمت ۳- قسمت 2
  • تبیین تربیت جهادی از منظر قرآن- قسمت ۲
  • دانلود فایل ها در مورد ارزیابی پایداری درزنجیره تأمین در صنعت تولید فرآورده های لبنی استان مازندران- فایل ...
  • اثر بخشی طرحواره های درمانی بر کاهش تعارضات زناشویی و افزایش سلامت روان- قسمت ۴
  • سنجش تراکم کلمات کلیدی در وب ‏سایت کتابخانه ‏های دانشگاه ‏های تابعه وزارت علوم شهر تهران- قسمت ۱۰
  • اثربخشی رویکرد امید درمانی بر کاهش دلزدگی زناشویی و افزایش شادکامی زناشویی- قسمت ۸
  • یان-نامه-کارشناسی-بررسی-مسائل-ومشکلات-مدیران-گروههای-آموزشی۷۶ص
  • تاثیر تربیتی کانون اصلاح و تربیت در بازپروری کودکان و نوجوانان معارض با قانون- قسمت ۱۰
  • روایی تشخیصی فرم بازسازی شده پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینه-سوتا-۲ (MMPI-2RF) در گروه اختلالات خُلقی- قسمت ۴
  • بررسی تاثیر شیوه های مالی بر میزان سودآوری شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران- قسمت ۱۸
  • رابطه بین تصویر سازمانی با وفاداری مشتریان بانک رفاه(مطالعه موردیشعب منطقه شمال تهران )- قسمت ۹
  • صناعات بدیعی در بوستـان سعـدی۹۱- قسمت ۸
  • بررسی تطبیقی آزادی عقیده در اسلام و یهود- قسمت ۶
  • علل-و-عوامل-سرقت-در-استان-قم-و-راهکارهای-پیشگیرانه-آن- قسمت ۷- قسمت 2
  • شیوه های امر به معروف و نهی از منکر در قرآن و حدیث بااستفاده ازابزارهای جدید۹۳- قسمت ۷
  • بررسی اثربخشی مشاوره گروهی عقلانی-عاطفی-رفتاری بر افزایش عزت نفس و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر شهر بندرعباس- قسمت ۵
  • تدوین الگوی شایستگی کانونی تخصصی و سنجش آن در میان دانشجویان دوره ی کارشناسی علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه های تهران، شهید چمران اهواز، شیراز و فردوسی مشهد- قسمت ۷- قسمت 2
  • اثربخشی آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری بر افکار غیرمنطقی و تاب¬آوری در معتادان به مواد مخدر- قسمت ۵- قسمت 3




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      بررسی اثر ۸ هفته تمرین هوازی بر سطوح پلاسمایی آنزیم مبدل آنژیوتانسین (ACE) زنان دارای اضافه وزن — قسمت ۳ ...

    ۱-۵-فرضیات پژوهش

     

     

    ۸ هفته تمرین هوازی بر سطوح پلاسمایی ACE زنان دارای اضافه وزن اثر دارد.

    ۸ هفته تمرین هوازی بر مقاومت انسولینی زنان دارای اضافه وزن اثر دارد.

    بین تغییرات سطوح پلاسمایی ACE با تغییرات مقاومت انسولینی، تغییرات فشار خون سیستولیک و دیاستولیک و تغییرات ویژگی‌های آنتروپومتریکی زنان دارای اضافه وزن ارتباط وجود دارد.

    ۱-۶- محدودیت‌های پژوهش

     

     

    مهمترین محدودیت این پژوهش تفاوت در آمادگی بدنی آزمودنی‌ها بود که توسط پژوهشگر قابل کنترل نبود.

    همچنین کنترل رژیم غذایی آزمودنی‌ها از محدودیت‌های دیگر این پژوهش است که به صورت کامل توسط پژوهشگر قابل کنترل نبود.

    کنترل تفاوت‌های فردی و ویژگی‌های وراثتی آزمودنی‌ها نیز برای پژوهشگر میسر نبود.
    جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.

     

    صحت گفتار و رفتار آزمودنی‌ها در ۱۲ ساعت ناشتا بودن شبانه مشخص نبود.

    کنترل دقیق فعالیت بدنی روزانه آزمودنی‌ها ممکن نبود.

    ۱-۷- تعریف واژه ها و اصطلاحات پژوهش
    ACE: آنزیم ACE به عنوان یک پپتیداز دکاپپتیدی در سیستم‌های مختلف بدن از جمله قلبی – عروقی یافت می‌شود. این آنزیم نقش کاتالیزوری در تبدیل AngΙ به AngΙΙ را بر عهده دارد. بسترهای عروقی از مکان‌هایی است که این آنزیم به وفور یافت می‌شود و سبب پاسخ عروقی، تنگی و تکثیر سلولی می‌گردد [۷۴]. افزایش فعالیت این آنزیم سبب افزایش تولید AngΙΙ می‌گردد که از قوی‌ترین منقبض کننده‌های عروقی است. این عامل انقباض قدرتمند با سازوکارهای متعددی از جمله تنگی آرتریول‌ها، افزایش تولید رادیکال آزاد و کاهش تولید نیتریک اکسید سبب پر فشار خونی، هایپرتروفی میوکارد و اختلال در عملکرد اندوتلیال عروق می‌شود [۲۰].
    تمرین هوازی: فعالیت ورزشی دویدن در سالن با ۴۵-۴۰ درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره به مدت ۲۵ دقیقه در هفته اول بود که در هفته هشتم به ۴۵ دقیقه با ۸۰ -۷۰ درصد حداکثر ضربان قلب ذخیره رسید (هر هفته ۵ دقیقه به زمان و ۵ درصد به شدت افزوده شد). انجام شد [۹۱].
    اضافه وزن: تجمع غیرطبیعی و بیش از حد چربی که سلامتی را به مخاطره می اندازد و شاخص توده بدنی این افراد بیشتر از ۲۵ می‌باشد [WHO].
    فصل دوم
    مبانی نظری و پیشینه پژوهش
    ۲-۱- مقدمه
    امروزه بیماری‌های مزمن در کشورهای در حال توسعه بیشتر از کشورهای توسعه یافته است. ریشه‌ی اکثر این بیماری‌ها اضافه وزن یا چاقی، عدم تحرک جسمانی و عوامل ژنتیک میباشد (۱۵). چاقی و اضافه وزن عاملی مستقل برای بسیاری از بیماری‌ها از جمله بیماری‌های قلبی – عروقی، دیابت نوع دوم، پرفشار خونی، مشکلات تنفسی و برخی سرطان‌ها است (۳). بدین جهت تحقیقات فراوانی در خصوص فعالیت بدنی و تاثیر آن بر بدن انجام شده است. به طور متعددی گزارش شده است که اضافه وزن منجر به افزایش خون می‌شود (۲). یکی از عوامل در ایجاد فشار خون آنزیم مبدل (تبدیل‌گر) آنژیوتانسین (ACE) می‌باشد (۲۲،۲۱،۱۹). . لذا در این فصل در بخش مبانی نظری تحقیق ابتدا در مورد اضافه وزن و سیستم رنین – آنژیوتانسین – آلدوسترون به اختصار بررسی شده است. سپس ACE به عنوان یک آنزیم مترشحه از اندوتلیوم عروق معرفی و نقش، اثر و ارتباط آن با بیماری‌ها مورد بحث قرار گرفته و در نهایت در بخش مرور ادبیات پیشینه تحقیق، اثرات فعالیت ورزشی بر تغییرات این آنزیم بررسی شده است.
    ۲-۲- مبانی نظری پژوهش
    ۲-۲-۱- اضافه وزن
    اضافه وزن، چاقی و بیماری‌های وابسته به آن از مهمترین دلایل مرگ و میر در کشورهای صنعتی و کشورهای در حال توسعه می‌باشد. گزارش‌ها نشان می‌دهند، چاقی در جوامع در حال افزایش است. چاقی عمدتا مشکل جوامع غربی به شمار می‌رود، ولی در چند سال گذشته این معضل به سرتاسر جهان سرایت کرده است. به طوری که در سال ۲۰۰۰ چاقی به آن حد افزایش یافت که سازمان بهداشت جهانی (WHO) آن را به عنوان بزرگترین تهدید کننده سلامتی در کشور های غربی معرفی کرده است [۱].
    رژیم غذایی پر چرب، عدم تحرک و عادات غلط زندگی باعث افزایش چربی و به دنبال آن چاقی است. چاقی یکی از عوامل خطرساز مهم برای ایجاد اختلالات سوخت و سازی به ویژه سوخت و ساز چربی، دیابت نوع دو، مقاومت به انسولینی، بیماری‌های صفراوی، بیماری‌های تنفسی و تعدادی از سرطان‌ها است که شیوع این اختلالات در اکثر کشورهای پیشرفته و صنعتی به سرعت رو به افزایش می‌باشد. افزایش چربی بدن همچنین یک عامل مستقل خطرزا برای بیماری‌های قلبی عروقی و پرفشار خونی می‌باشد [۸،۲۵]. همین طور جمعیت جهان رو به فزونی است و اکثر افراد نسبت به گذشته از غذاهای ناسالم و پر حجم استفاده می‌کنند. بنابراین فعالیت بدنی کم و استفاده از غذاهای ناسالم سبب افزایش غیر قابل کنترل شیوع چاقی در جهان شده است، به همین جهت اپیدمی جهانی برای کمک به افراد مبتلا به اضافه وزن و یا افراد چاقی که در صدد کاهش وزن هستند تلاش می‌کند، هرچند که حفظ کاهش وزن یک چالش است و اکثریت مردم در طولانی مدت دوباره دچار افزایش وزن می‌شوند [۲]. تحقیقات فراوانی در خصوص متابولیسم چربی در بدن و عملکرد سلولهای چربی و تأثیر فعالیت بدنی و مواد مترشحه از بافت چربی انجام شده است. بر خلاف آن چه در گذشته تصور می شد که بافت چربی بافت ذخیره انرژی بدن بوده و در فعل و انفعالات بیوشیمیایی و ترشح مواد نقشی ندارد، امروزه مشخص شده که بافت چربی بافت زنده و فعالی است و در ترشح مولکول های بیوشیمیایی به داخل جریان خون نقش مهمی را ایفا می نماید [۲۶]. نشان داده شده است که در افراد چاق افزایش فعالیت آنژیوتانسیوژن (AGT)، رنین، آلدوسترون، آنزیم تبدیل کننده آنژیوتانسین (ACE) وجود دارد، علاوه بر این افزایش بیان سیستم رنین – آنژیوتانسین – آلدوسترون (RAAS) در بافت چربی مخصوصا در جوندگان چاق توصیف شده است [۳].
    ۲-۲-۲٫ سیستم رنین – آنژیوتانسین – آلدوسترون
    RAAS مجموعه به هم بافته ای جهت حفظ تعادل فشار خون و مایعات/ الکترولیت ها ی بدن است. یک طرح کلی از RAAS در شکل ۱ نشان داده شده است.
    ماده اصلی تشکیل دهنده این سیستم آنژیوتانسیوژن یک α- گلیکوپروتئین است که در کبد تولید و آزاد می‌شود و توسط آنزیم رنین مترشحه از کلیه[۲۲] به AngΙ (دکاپپتید) تبدیل می‌شود، آنزیم رنین در پاسخ به کاهش فشارخون، کاهش غلظت سدیم و افزایش فعالیت سمپاتیک ترشح می‌شود [۲۲]. AngΙ اثری ضعیف بر انقباض عروق دارد که از لحاظ فیزیولوژیکی قابل توجه نیست.
    پس از آن AngΙ توسط آنزیم ACE به AngΙΙ (اکتاپپتید[۲۳]) تبدیل می‌شود. آنزیم ACE یک متالوپروتئاز در محدوده غشا است که بیشترین بیان آن در سلول‌های اندوتلیال گردش خون ریوی است [۲۲]. البته هرچند ACE کاتالیزور اصلی برای این تبدیل است اما آنزیم های دیگری از جمله آنزیم های کیناز[۲۴] [۲۷]، کاپتین[۲۵] [۲۸] و تونین[۲۶] [۲۹] توانایی تولید AngΙΙ را نیز دارند.

    شکل ۲- ۱ – طرح کلی از سیستم رنین – آنژیوتانسین – آلدوسترون ]۳۰[
    AngΙΙ به عنوان پپتید موثر اصلی بر روی RAAS مطرح شده است که باتحریک آن تمامی گیرنده‌های خاص خود را فعال می‌کند [۲۲]. بیشترین تاثیر آن بر گیرنده‌های AT1 است [۳۱]، گیرنده‌های دیگر آن به نام AT2 به عنوان گیرنده های خوبی معرفی نشده اند اما ممکن است بعضی از فرایند‌هایی که توسط گیرنده‌های AT1 فراهم می‌شود را خنثی کند [۳۲].
    AngΙΙ یک پپتید چند کاره است که بر بافت‌های مختلفی فعال می‌شود (شکل۱). AngΙΙ آزاد سازی آلدوسترون از غدد فوق کلیوی را تحریک می‌کند و باعث انقباض شریان کلیوی می‌شود و بدین ترتیب افزایش بازجذب آب و نمک در کلیه ها اتفاق می‌افتد. در مغـز ΙΙAng تحت تاثیر سیستم عصبی خودکار در تنظیم نمک و هموستاز مایعات [۳۳] همچنین آزادسازی وازوپرسین [۳۴] درگیر است، و باعث تشنگی و میل به نمک می‌شود [۳۵] در عروق خونی AngΙΙ باعث انقباض قوی در آنها می‌شود و در تغییرات دیواره عروق در رشد سلول‌های ماهیچه‌های صاف درگیر است [۳۶]. تنظیم مثبت عوامل رشدی را انجام می‌دهد [۳۷]، بر تشکیل پروتئین‌های ماتریکس خارج از سلولی تاثیر می‌گذارد [۳۸]، در قلب AngΙΙ باعث انقباض ماهیچه‌های آن می‌شود [۳۸]و فیبروزی قلب را بالا می‌برد [۳۹].
    شکسته شدن AngΙΙ به پپتیدهای دیگر بعد از تشکیل آن بسیار سریع اتفاق می‌افتد [۴۰]. تعدادی از پپتیدهای AngΙΙ در دهه‌ های اخیر شناخته شده‌اند نام تعدادی از آنها را اسیدهای آمینه نامیده‌اند[۴۱]. بیشترین توجه افراد بر۷-۱Ang در فعالیت فارماکولوژی بوده است[۴۲] ، تبدیل ۹-۱ Ang به ۷-۱ Ang و همچنین تخریب ۷-۱ Ang به ۵-۱ Ang توسط آنزیم ACE کاتالیز می‌شود [۴۳] (شکل۲-۲).
    ۲-۲-۳- آنزیم مبدل آنژیوتانسین
    ACE برای اولین بار توسط اسکدز[۲۷] و همکارانش در سال ۱۹۵۰ کشف شد و این افراد آن را آنزیم تبدیل کننده نامیدند، چند سال بعد یانگ[۲۸]و همکارانش آنزیمی را در خون انسان پیدا کردند که توانایی تخریب برادی کنین را نیز داشت و آن را کینینازΙΙ[۲۹] نامیدند، بعدها دریافتند که آنزیم تبدیل‌کننده و کینینازΙΙ هر دو یک آنزیم هستند و امروزه این آنزیم به آنزیم مبدل آنژیوتانسین اشاره دارد [۲۱].

    شکل۲-۲- وظایف کلی ACE و ACE2 [44]
    ACE گلیکوپروتئینی است در سطح سلول که قسمت اعظم آن از جمله جایگاه فعال آن به سمت خارج سلول قرار گرفته است. یعنی به صورت یک اکتوآنزیم است. ACE علاوه بر تبدیل Ang مسئول بی اثر سازی ماده اتساع کننده عروق یعنی برادی کینین است. ACE از بیشتر بافت‌های PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است)داران خالص شده است [۱۲]. در انسان ACE به صورت دو ایزوفرم یافت شده است:
    ۱- شکل سوماتیک (sACE) که در بافت‌های مختلف و انواع سلول‌ها از جمله سیستم قلبی عروقی، کلیه، روده، غدد فوق کلیوی، کبد و رحم بیان می‌شود [۳۱]. وزن مولکولی این آنزیم در حدود ۱۸۰-۱۵۰ کیلودالتون است، این آنزیم به نوع اندوتلیومی نیز موسوم است [۱۲]. جالب توجه ترین مشخصه ACE اندوتلیال وجود تشابه زیاد بین دو قسمت آن است. این امر مخصوصاً در اسید آمینه‌های حیاتی جایگاه فعال و محل اتصال به اتم روی (His-Glu-X-X-His) که در هر دو قسمت حفظ شده است، حفظ می‌گردد [۴۵].
    ۲- شکل تستیکولار (tACE) است که فقط در بیضه‌ها یافت می‌شود و در تکامل اسپرماتید و بلوغ اسپرماتوزا و تولید مثل نقش دارد، وزن مولکولی این ایزوفرم در حدود ۱۱۰-۹۰ کیلودالتون است، این آنزیم به ژرمینال نیز معروف است [۱۲]، برخلاف ACE اندوتلیالی این ایزوفرم دارای یک جایگاه فعال است که مطابق با قسمت انتهای کربوکسی ACE اندوتلیال است [۴۵].
    پنجاه سال پس از کشف ACE دو گروه تحقیقاتی مستقل با بهره گرفتن از استراتژدی منحصر به فردی عضومتشابه ACE را کشف کردند و آن را ۲ACE نامیدند و در همه بافت‌ها آن را ردیابی کردند و غلظت بالایی از آن را در قلب، ریه، بیضه وکلیه پیداکردند [۴۶]. این پروتئین برخلاف ACE تنها یک ایزوفرم دارد و وزن مولکولی آن در حدود ۱۲۰ کیلودالتون است. آنزیم ۲ACE در تولید پپتیدهای آنژیوتانسین متناوب مخصوص توسط AngΙΙ به ۷-۱Ang و AngΙ به ۹-۱Ang درگیر است [۴۶] (شکل۲-۲).
    ۲-۲-۳-۱- ساختار آنزیم مبدل آنژیوتانسین
    هر دو ایزوفرم ACE دارای یک محدوده غشای هیدروفوبی و یک سیتوپلاسم کوچک است [۲۰]. شکل سوماتیک دارای دو محدوده متالوپروتئاز (محدوه پایانی C و V) است که هر کدام حاوی یک دنباله متوالی به متصل بهƤ Zn2 برجسته است: HExxH (His-Glu-x-x-His). هرچند دو محدوده فعالیت پروتئاز دارند. محدوده پایانی C برای تنظیم فشار خون مهم است [۲۱].
    شکل تستیکولار تنها شامل یک محدوده متالوپروتئاز پایانی-C است که همراه با محدوده نگهدارنده غشای آبگریز و یک ناحیه کوچک پایانی-C است که دارای چند الیگوساکارید ارتباط دهنده-O است [۲۱].
    بنابراین شکل اندوتلیالی ACE ناشی از دو برابر شدن ژن اجدادی بوده و ایجاب می‌کند که ACE اندوتلیال دو جایگاه فعال کارا داشته باشد، در حالی‌که شکل ژرمینال دو برابر ژن اجدادی نمی‌باشد. ACE اندوتلیال در جایگاه فعال خود اتم روی دارد که برای فعالیت آنزیم ضروری است. هر یک از دو قسمت مولکول ACE از توالی‌های کوتاهی مشابه با دیگر متالوپروتئازهای متصل به اتم روی (ترمولیزین، اندوپپتیداز ۱۱/۲۴و کلاژناز) تشکیل شده است [۴۷]. ولی صرفاً از روی آنالیز توالی‌ها نمی‌توان نتیجه گرفت که یک یا هر دو جایگاه فعال کارا هستند. هردو جایگاه فعال قادر هستند تا AngΙΙ و BK را مستقل از یکدیگر و به طور تجمعی هیدرولیز نمایند [۴۷]. با این حال تفاوت‌هایی در پارامترهای کاتالیتیکی و نیاز به یون کلر در بین آنها مشاهده می‌شود که نشان دهنده تفاوت‌های مهم فیزیولوژیکی و ساختمانی بین دو جایگاه است. سوالی که اینجا مطرح می‌شود این است که آیا ACE یک آنزیم دو کاره است؟ آنزیم‌های دو کاره دارای دو جایگاه فعال هستند که ناشی از دو برابر شدن ژن اجدادیشان است. اما در همان حال این دو جایگاه فعال تشابه توالی پایینی داشته و یک اختلاف واضح در سوبسترای اختصاصی دارند. پیشنهاد شده است که قسمت انتهای آمینی دارای سوبستراهای متفاوتی نسبت به قسمت انتهای کربوکسی است، گر چه سوبسترای اختصاصی برای آن پیدا نشده است. این پیشنهاد به خاطر تفاوت در آن پیدا نشده است. این پیشنهاد به خاطر تفاوت در پارامترهای کاتالیتیکی حداقل یک سوبسترا (HHL) و اختلاف حساسیت به مهار کنندگان و یون کلر است[۴۸].
    این اواخر یک ساختار تجربی برای ACE که در دسترس نیست و مهارکننده های ACE انجام شده که بر اساس اطلاعات مرتبط با طراحی نقاط فعال کربوکسی پپتیدهای دیگر تعیین شده است[۲۰].
    ۲-۲-۳-۲- پلی مورفیزم آنزیم مبدل آنژیوتانسین
    پلی‌مورفیزم ژن ACE به حضور (درج [I]) یا عدم حضور (حذف [D]) یک توالی DNA، ۲۸۷ جفت- بازی در ژن ACE اطلاق می‌گردد [۲۱]. با این حال هر I یا D بیانگر یک آلل منفرد است. آلل D دارایbp 238 قسمت و آلل I دارای دو قسمت bp 155 و bp 525 است (شکل ۳). چون هر ژن ۲ آلل دارد، ۳ ترکیب از ژن بوجود می‌آورد که شامل II، ID، DD می‌باشد. پلی‌مورفیزم ID عامل تعیین کننده فعالیت پلاسماست و افرادی که ناقل هوموزیگوس آلل D هستند، بالاترین مقادیر ACE پلاسما را دارند. حالت هوموزیگوت برای آلل A کمترین میزان و حالت هتروزیگوت ID مقادیر متوسط را نشان می‌دهد [۲۲-۴۹]. مطالعات بسیاری در زمینه پلی‌مورفیزم ID و وضعیت نخبه ورزشی و همچنین هموزیگوت DD با بسیاری از بیماری‌ها از جمله بیماری‌های قلبی-عروقی انجام شده است [۴-۱۵].

    شکل ۲-۳- طرحی کلی از ژنوتیپ ACE می‌باشد. قسمت آغازگر (قرمز) و قسمت پایان‌ده (آبی) اجازه تشخیص ۲۳۸ جفت را برای آللD، و ۵۲۵ جفت را برای آللI می‌دهد. جفت خاص آللI (سبز) یک قطعه اضافی برای تقویت آللI می‌باشد که اندازه‌گیریی ژنوتیپ ACE را آسان‌تر و دقیق‌تر می‌سازد.
    در دهه‌ های اخیر مطالعات فراوانی در رابطه با ارتباط معنی دار بین ژنوتیپ ACE و وضعیت ورزشی نخبه انجام شده است که بعضی از آنها را بررسی می‌کنیم.
    ۲-۲-۳-۳- آنزیم مبدل آنژیوتانسین و عملکرد استقامتی
    مطالعات مبادرت به تعیین اینکه آیا یک پلی‌مورفیزم یا آلل خاص بطور مکررتری در جمعیت خاصی از ورزشکاران نسبت به گروه کنترل رخ می‌دهد، نمودند. فراوانی معنی‌داری از ژنوتیپ‌های II و ACE ID را در بین پاروزنان ملی استرالیایی در مبادرت بر آزمون‌های پیش از المپیک در سال ۱۹۹۶ نشـان داده شده است [۵۰]. مطالعات کمی نیز افزایش ارتباط آلل I درمیان ورزشکارانی که رویدادهای مسافت طولانی را انجام دادند و افزایشی در تکرر آلل I چنانچه مسافت رویداد افزایش می‌یافت را نشان داده‌اند. محققان ارتباط پلی مورفیزم ACE I/D را درمیان ۹۱ دونده بالقوه المپیکی مورد مطالعه قراردادند و نشان دادند که تکرر آلل I بطور معنی‌داری در میان دونده‌های مسافت طولانی (فاصله بیشتر از ۵۰۰۰ متر) نسبت بـه گروه کنترل (۴۰۴ ورزشکار المپیکی از ۱۹ رویداد ورزشی مختلف) بیشتر بود، بعلاوه آنها افزایشی در تکرر آلل I با افزایش مسافت را نشان دادند [۵۱]. تکرر پلی‌مورفیزم ACE I/D د‌ر میان شناگران استقامتی نخبه نیز بررسی شده است، افزایش معنی‌داری از آلل D را در میان آزمودنی‌های رقابت کننده در مسابقات ۱ تا ۱۰ کیلومتر که ممکن است نیازمند قدرت و توان بیشتری باشد مشاهده شده است [۵۲].
    بعضی محققان در صدد یافتن ارتباط بین پلی مورفیزم ژن ACE و اندازه‌گیری Vo2max برای تعیین عملکرد استقامتی بودند. بنابر گزارشات Vo2max تحت تاثیر عوامل محیطی، ژنتیکی و مشخصات درون فردی در پاسخ به تمرینات است [۵۳]. مطالعات متفاوتی اثر سازگاری پلی‌مورفیزم I/D ژن ACE روی Vo2max وجود ندارد [۵۳]. در مطالعه‌ای ارتباطی بین آلل I با Vo2max یافت شده است اما این افزایش را به اختلاف اکسیژن شریانی نسبت داده‌اند [۵۴].
    پلی‌مورفیزم ACE عملکرد جسمانی انسان را تحت تاثیر قرار می‌دهد. هرچند تاثیر آن به ظرفیت هوازی هنوز یافت نشده است، اما گزارشی حاکی از آن است که ژنوتیپ II یا آلل I با عملکرد استقامتی و اکسیژن مصرفی و شاخص خستگی ارتباط دارد [۵۵]. فعالیت ACE سازگاری بالایی با DD، متوسطی با ID وپایینی با II دارد [۵۵].
    ۲-۲-۳-۴- آنزیم مبدل آنژیوتانسین و عملکرد قدرتی
    بنابر یافته‌ها آلل D و موفقیت در رویدادهای قدرتی با هم در ارتباط هستند [۵۶]، علاوه بر آن فعالیت قابل ملاحظه ACE در عضله اسکلتی یافت شده است [۵۷]. محققین گزارش کردند ارتباط قابل توجهی بین ژنوتیپ ID ژن ACE و قدرت عضلات چهارسر وجود دارد [۵۸].در مطالعه‌ای برای بررسی تاثیر آللD بر پاسخ عضلات چهارسر انسان به برنامه های تمرین قدرتی خاص در مردان جوان و سالم پرداخته شده است و این مطالعه افزایش قدرت را به طور معنی‌دار بیشتر در میان افرادی که دارای آللD بودند نشان داد. گروه با ژنوتیپ ID بیشترین بهبود قدرت و به دنبال آن گروه با ژنوتیپ DD و سپس گروه با ژنوتیپII بودند [۵۹]. در گزارشات تحقیقی بطور معنی‌دار میزان بالاتری از آلل D دربین دونده های سرعت ۲۰۰ متر یا المپیکی مشاهده نمودند. این یافته ها محققان دیگر را به بررسی این ارتباط در شناگران نخبه سوق داد، که حضور آلل D در ۶۶% این افراد به طور معنی‌داری بالاتر نشان داد [۵۱].
    ۲-۲-۳-۵- مطالعاتی که ارتباط آنزیم مبدل آنژیوتانسین و عملکرد جسمانی را نشان نمی‌دهند
    بنابر گزارشات هیچ ارتباطی بین ژنوتیپ های ACE و ورزشکاران استقامتی آفریقایی یافت نشده است [۵۶]. علاوه بر آن، پلی‌مورفیزم ACE I/D در ۲۹۱ ورزشکار نخبه مورد بررسی قرار گرفت و هیچ ارتباطی بین پلی‌مورفیزم ACE I/D و ورزشکار استقامتی نخبه یافت نشد [۵۶]. محققی به این نکته اشاره نموده که مطالعاتی که ارتباطی از ژنوتیپ ACE با عملکرد جسمانی را در ورزشکاران جوان مشاهده نمودند نوعا درگیر جمعیت‌هایی با محدودیت نژادی یا اختلاف ژئوگرافیک بوده‌اند. آنها پیشنهاد نمودند که این نوع از هم گروهی‌ها ممکن است منتج به برآورد بیش از حد از تاثیر پلی‌مورفیزم بر عملکرد جسمانی باشند [۵۳].
    ۲-۲-۳-۶- بیان آنزیم مبدل آنژیوتانسین در بافت‌ها
    سطح بالایی از ACE در سلول‌های اندوتلیال عروقی وجود دارد. همچنین در لمفوسیت‌های T، ماکروفاژها، بافت قلبی و در دیواره عروق نیز شناخته شده‌ است [۲۲]. ACE خون به صورت عمده از سلول‌های اندوتلیال سرچشمه می‌گیرد و بعد از آنکه پروتئولیتیک از محل اتصال آن جدا شد به خون آزاد می‌شود (۲۱). در‌حالیکه ACE در عروق بالا است اما اینکه سطح ACE خون با سطح ACE در بافت‌ها ارتباطی دارد هنوز شناخته نشده است [۲۲]. از منابع دیگر ACE ریه‌ها هستند. درسیستم قلب وعروق نیز ACE هم بـه صورت محلول در خون و هم در محدوده غشای سلولی در انواع سلول‌های مختلف قرار دارد [۲۲]. در تخمدان‌ها ACE به مقدار فراوان قابل یافت است، البته با افزایش سن مقدار آن کاهش پیدا می‌کند [۲۲]. در گزارشات مطالعه‌ای توسط اتوگرافی‌کمی مقدار زیادی ACE در بافت زیرپوستی موش‌ها تشخیص داده شده است، اما اینکه چه نوع سلولی بیانگر ACE است مشخص نیست [۲۲]. بیان ACE می‌تواند توسط سلول‌های عروقی اندوتلیال باشد و یا از گردش خون گرفته شود. ACE در لایه های درمال و اپی درمال پوست موش‌ها نیز یافت شده است [۲۲].
    ۲-۲-۳-۷- تنظیم آنزیم مبدل آنژیوتانسین
    یک اختلاف فردی زیاد در مقدار ACE خون افراد مشاهده می‌شود که تا حدودی از پلی‌مورفیزم ACEI/D به دست می‌آید [۶۱]. ممکن است ACE سطح نسخه برداری را تنظیم کند که این بر تشکیل آنزیم اثر می‌گذارد. مطالعات مختلف نشان می‌دهند که بیان ACE توسط اندوژن و نیز اگزوژن از جمله فاکتورهای رشد اندوتلیال عروقی، استرادیول، گلوکوکورتیکوئیدها، هورمون‌های تیروئید و مصرف کم نمک تحت تاثیر قرار می‌گیرد [۲]. متناوبا، ممکن است ACE سطح پروتئین و تغییرات فعالیت آنزیماتیک را تنظیم کند بدون آنکه تغییری در سطح بیان آن ایجاد شود. مهار کننده‌های ACE (ACEi) معمولا داروهای پایین آورنده فشار خون هستند که به نقاط فعال ACE متصل می‌شوند و در نتیجه فعالیت ACE رامهار می‌کند [۶۲]. مطالعات نشان داده‌اند که درمان طولانی مدت با ACEi باعث افزایش بیان ACE در سول‌های اندوتلیال و همچنین گردش خون می‌شود [۶۲].
    ۲-۲-۴- آنزیم مبدل آنژیوتانسین بیماری‌ها
    مطالعات بسیاری در رابطه با ACE و انواع بیماری‌ها انجام گرفته است. در این بخش به ارتباط این آنزیم و بیماری‌های رایج پرداخته شده است.
    ۲-۲-۴-۱- آنزیم مبدل آنژیوتانسین و دیابت
    بیماری دیابت یک مشکل بهداشتی در سراسر جهان است که حدود یک تا دو درصد افراد جامعه بدان مبتلا هستند و سبب ازکارافتادگی و مرگ و میر فراوان می‌گردد [۶۳]. دیابت نوع۱ یا وابسته به انسولین، حدود ۱۰ درصد از کل موارد دیابت را تشکیل می‌دهد و به علت اختلال و تخریب کامل سلول‌های بتای پانکراس ایجاد می‌گردد. اختلالات عروقی مانند افزایش فشار خون، نفروپاتی و رتینوپاتی از علل بروز مرگ و میر در این بیماری هستند [۶۴]. تعداد بیشتری از بیماران دیابتی دارای دیابت نوع۲ هستند. دیابت نوع۲ با درجات مختلف مقاومت به انسولین و کمبود نسبی انسولین مشخص می‌شود و هر دوی عوامل ژنتیکی و محیطی در علت بروز دیابت نوع۲ دخالت دارند [۶۵]. دیابت نوع۲با تسریع آترواسکلروز می‌شود، که مرگ و میر زیادی را در این بیماران ایجاد می‌کند [۶۴]. اگر چه مطالعات بر روی دیابت بسیار زیاد بوده است و مکانیسم‌های آن شناسایی شده‌اند اما بسیاری از مطالعات گزارش کرده‌اند که مقاومت به انسولین و اختلال در عملکرد اندوتلیال دو کلید مهم در ایجاد پاتوژنز بیماری آترواسکلروز می‌باشد [۶۴]. اختلال در عملکرد اندوتلیال یک پیش بینی مستقل برای دیابت نوع۲ است که هیچ رابطه‌ای با چاقی و التهاب ندارد [۶۴٫]. اندوتلیوم عروق، هماهنگی و تنظیم عروق و خون‌رسانی به بافت را حفظ می‌کند [۶۴]. ACE که به طور وسیعی در اندوتلیوم عروق توزیع شده است مقادیر بالایی از AngΙΙ تولید می‌کند [۶۵]. AngΙΙ سبب انقباض قوی شریان‌ها و افزایش فشار خون می‌شود. مشاهدات نشان می‌دهد که AngΙΙ سبب تکثیر سلول‌های صاف دیواره‌های عروق [۶۵]، هایپرتروفی میوسیت‌ها [۶۴] و آزاد شدن عامل رشد مشتق از پلاکت‌ها [۶۵] و فاکتور رشدβ (TGFβ) می‌گردد که همگی آنها در بروز اختلالات عروقی در دیابت نقش دارند.

     

    موضوعات: بدون موضوع
    [چهارشنبه 1400-01-25] [ 03:16:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      ساخت آغاز‌گر-پایان ‌بخش در کتابهای درسی کودکان و ارتباط آن با درک خواندن نگرشی نقشگرا- قسمت ۱۵ ...

    question

     

     

    command

     

     

    (ii) demanding

     

     

    مفهوم مهم دیگر در ارتباط با فرانقش بینافردی، «وجه»[۷۰] است. تامسون (۲۰۰۴، ص ۴۹)، نیز هلیدی و متیسون (۲۰۰۴، ص ۱۱۱) در معرفی وجه،‌ ابتدا مثالهایی از جملات دارای به اصطلاح پرسش تاییدی[۷۱] می‌آورند. همچون ( مثالهای زیر از تامسون است):

     

     

    They’ve all gone, have they?

    ‘I thought very highly of him.’ ‘So you did, did you?’

    ایشان سپس سؤالی مطرح میکنند که در این به اصطلاح پرسشهای تاییدی کدام قسمت از جمله تکرار میشود؟ هر دو منبع معتقدند آنچه در اینجا تکرار میشود عبارت است از دو چیز: یکی «فاعل/نهاد»[۷۲] و دیگری چیزی که سنت دستورنویسی آن را فعل کمکی[۷۳] میگوید اما این واژه نقش آن را کاملاَ بیان نمیکند. به همین دلیل هلیدی و متیسون (همانجا) و نیز تامسون (همانجا) اصطلاح «زمانداری»[۷۴] را برای آن برمیگزینند. آنها سپس اشاره میکنند که این دو بر روی هم وجه را تشکیل میدهند. یعنی وجه از فاعل/نهاد و زمانداری، هر دو تشکیل شده است.
    هلیدی و متیسون (۲۰۰۴، ص ۱۱۵) وظیفه زمانداری را ایجاد ارتباط میان گزاره و بافت غیرزبانی آن در رخداد زبانی میدانند. آنها اشاره میکنند که این وظیفه از دو طریق قابل انجام است: یکی با ارجاع به زمان گفتگو و دیگری با ارجاع به قضاوت گوینده درباره آن رخداد. اولی را «زمان نخستین»[۷۵] و دومی را «وجهیت»[۷۶] مینامند.
    زمان نخستین یعنی گذشته، حال و آینده نسبت به زمان گفتگو؛ و وجهیت یعنی احتمال و میزان درخواست (همان، ص ۱۱۶).
    هلیدی و متیسون (۲۰۰۴، ص ۱۱۶) توضیح میدهند که زمانداری از طریق یک عملگر[۷۷] فعلی که میتواند زمانی یا وجهی باشد بیان میشود. اما هنوز یک عنصر دیگر وجود دارد که در زمانداری حایز اهمیت است و آن «نفی-و-اثبات»[۷۸] است. نفی-و-اثبات یعنی انتخاب بین جمله مثبت (ایجابی)[۷۹] یا منفی (سلبی)[۸۰].
    در مورد فاعل/نهاد نیز هلیدی و متیسون (۲۰۰۴، ص ۱۱۷) توضیح میدهند که این نقش مشتمل بر دیگر چیزهایی (جز وجه) است که برای شکل یافتن یک گزاره لازم است.
    بخش دیگری که در فرانقش بینافردی خود را نشان میدهد، «مانده»[۸۱] نام دارد. مانده خود شامل سه قسمت است: «محمول»[۸۲]، «متمم»[۸۳]، «افزوده» (همان، ص ۱۲۱).
    محمول در تمام بندهای مهین حاضر است جز بندهایی که به علت حذف[۸۴] حضور ندارد. هلیدی و متیسون (۲۰۰۴، ص ۱۲۱) تصریح میکنند که محمول عبارت است از گروه فعلی منهای عملگر زمانی یا وجهی.
    متمم به گفته هلیدی و متیسون (۲۰۰۴، ص ۱۲۲) عنصری است در داخل مانده که بالقوه میتوانسته فاعل/نهاد باشد اما نیست. به عبارتی دیگر عنصری است که توان بالقوهای داشته تا به جایگاهی از نظر بینافردی بالاتر بالا رفته و کارکرد وجهی بگیرد. نتیجه آنکه (همان، ص ۱۲۳) در یک جمله موضوع[۸۵]های غیر فاعل را میتوان متمم نامید.
    افزوده نیز بنا به تعریف هلیدی و متیسون (۲۰۰۴، ص ۱۲۳) عبارت است از عنصری که توان بالقوه فاعل/نهاد شدن را نداشته، یعنی نمیتوانسته به جایگاه بینافردی کاربرد وجهی بالاتری برود. این سخن بدان معنی است که موضوعها نمیتوانند در سازهای که افزوده است قرار داشته باشند.
    بنا به این سنجش که بر طبق معیار کاربرد وجهی هلیدی و متیسون به کار میبرند، این دو نمودار زیر را پیشنهاد میکنند (در متن اصلی Fig. 4-8):

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

     

     

     

     

    modal responsibility actual Subject participants
    potential Complement
    modal responsibility none Adjunct circumstances

    بدین سان میتوان اجزای فرانقش بینافردی را به صورت زیر خلاصه نمود:

     

     

    فرانقش بینافردی شامل دو جزء است: وجه و مانده
    وجه شامل دو جزء است: فاعل/نهاد و زمانداری
    زمانداری شامل سه جزء است: زمان نخستین، وجهیت و نفی-و-اثبات

    مانده شامل سه قسمت است: محمول، متمم، افزوده.

    میتوان بنابراین تقسیمبندی نمودار زیر را رسم نمود:
    فرانقش تجربی
    وجه مانده

    فاعل/نهاد زمانداری محمول متمم افزوده
    زمان نخستین وجهیت نفی-و-اثبات
    ۳-۲-۱-۲- فرانقش تجربی
    فرانقش دیگر فرانقش تجربی است که ارتباطی تنگاتنگ با مفهوم «گذرایی»[۸۶] دارد. تامسون (۲۰۰۴، ص ۸۶) در معرفی این فرانقش این کارکرد زبان را به یاد میآورد که زبان برای گفتگو درباره جهان، چه دنیای خارج و چه جهان ذهنی به کار میرود. او میگوید هنگام بررسی چگونگی عملکرد زبان از این منظر، ما در واقع بر روی محتوای[۸۷] گزارهای پیام متمرکز میشویم و نه هدف گوینده از تولید آن. او متذکر میشود که از منظر تجربی، زبان متشکل است از مجموعهای از منابع لازم برای ارجاع به موجودیتهای جهان و راه هایی که آن موجودیتها بدان طرق عمل میکنند یا به یکدیگر مرتبط میشوند. او طبقهبندیای نیز از این موجودیتها ارائه میدهد: چیزهایی که میگذرند (افعال)، اشیاء (نامها)، خصیصهها (صفتها)، جزئیات پسزمینهای مکان، زمان، حالت و غیره (قیدها).
    بنابراین آنچه در این فرانقش مطرح است انتخاب فرایند و مشارکهای متناسب با آن است. بدین منظور فرانقش تجربی دارای مجموعهای از نقشهای متفاوت است.
    آنچه در این فرانقش مهم است فرایندی است که رخ میدهد. بنابراین اولین جزء این فرانقش «فرایند»[۸۸] است. در درجه دوم نیز افراد یا اشیایی که به نحوی در این فرایند دخیل‌اند مد نظر هستند پس جزء بعدی «مشارک»[۸۹] است. در آخر نیز «افزوده های پیرامونی»[۹۰] را باید نام برد.
    برای معرفی فرایند، هلیدی و متیسون (۲۰۰۴، ص ۱۷۰) با این واقعیت شروع میکنند که تجربه شامل جریانی از رخدادها یا چیزهایی است که میگذرند[۹۱] و این جریان رخدادها در زبان به عنوان تصویر[۹۲] الگوسازی میشود: تصویر رخدادن، انجام دادن، احساس کردن، سخن گفتن، بودن یا داشتن. تمام این تصویرها شامل فرایندی در زمان و نیز مشارکهایی هستند که مستقیماً به نحوی در این فرایند درگیرند. همچنین افزوده های پیرامونی زمان، مکان، علت، حالت و غیره ممکن است در آن باشند. بدین سان هر بند بازتابی است از نیازی بیپایان و متنوع به جریان رخدادها. نظام دستور زبانی که با آن به این هدف نایل میشویم همانا «گذرایی» است. نظام گذرایی جهان تجربه را به مجموعه دردسترسی به نام «گونه های فرایندی»[۹۳] ترجمه میکند. هر گونه فرایندی الگو و طرح خود را برای تعبیر یک حوزه خاص تجربه به یک تصویر از نوعی خاص در اختیار دارد.
    هلیدی و متیسون (۲۰۰۴، ص ۱۷۶) تصریح میکنند که فرایند توسط گروه فعلی، مشارکها توسط گروه اسمی و افزوده های پیرامونی توسط گروه قیدی و حرف اضافه به نمایش در میآیند.
    فرایندها متنوع اند. تامسون (۲۰۰۴، صص ۹۰-۱۰۹)فرایندهای زیر را معرفی میکند:

     

     

    فرایند مادی[۹۴] با مشارکهای اصلی:کنشگر[۹۵] ، هدف[۹۶].

    فرایند ذهنی[۹۷] با مشارکهای اصلی: حسگر[۹۸]، پدیده[۹۹].

    فرایند رابطهای[۱۰۰] با مشارکهای اصلی: حامل[۱۰۱]، شاخص[۱۰۲] و شناخته[۱۰۳]، شناسا[۱۰۴].

    فرایند بیانی[۱۰۵] با مشارکهای اصلی: گوینده[۱۰۶]، دریافتگر[۱۰۷]، بیان[۱۰۸]، مقصود[۱۰۹].

    فرایند رفتاری [۱۱۰]با مشارکهای اصلی: رفتارگر[۱۱۱]، بُرد[۱۱۲].

    فرایند وجودی[۱۱۳] با تنها یک مشارک: موجود.[۱۱۴]

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 03:16:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      عدالت ترمیمی و نقش آن در امنیت قضایی- قسمت ۶ ...

    از این مسائل ناشی از تعریف قانونی جرم است که در آن بزه دیده جایگاهی ندارد. جرم (اصولاً) به اقدامی علیه دولت تعریف شده است، و به همین دلیل دولت جایگاه بزه دیده را به خود اختصاص می دهد. در حالی که بزه دیدگان در فرایند اجرای عدالت کیفری دارای نیازهای خاصی هستند.

    پایان نامه رشته حقوق

    با توجه به تعریف قانونی جرم و ماهیت فرایند عدالت کیفری، چنین به نظر می رسد که چهار نیاز عمده بزه دیدگان که در ذیل آید به نحو ویژه ای مورد بی توجهی و مسامحه قرار گرفته است:
    الف- اطلاعات: بزه دیدگان نیازمند آگهی و دریافت پاسخ پرسش های خود در مورد جرم و دلیل وقوع آن و این که چرا در آن زمان مورد ارتکاب قرار گرفت هستند. آنها نیازمند اطلاعات واقعی، نه اطلاعات نظری و ساختاری حقوقی که ناشی از یک محاکمه یا توافق در دفاع است، می باشند. تأمین و تحصیل اطلاعات واقعی اغلب مستلزم دسترسی مستقیم و غیرمستقیم به بزهکار است که این اطلاعات را در سینه خود جای داده است.
    ب- بیان حقیقت: یکی از مهمترین عناصر (تحقق) التیام و بهبودی یا فائق آمدن بر تجربه (ناخوشایند تحمل) جرم (توسط بزه دیده) داشتن فرصتی برای بیان داستان و سرگذشت آنچه اتفاق افتاده است می باشد. به علاوه برای بزه دیده این نکته مهم است که بتواند این داستان را چندین مرتبه بازگو کند. دلایل درمانی قابل توجهی در این خصوص وجود دارد. بخشی از تأثیر ناخوشایند جرم ناظر به ایجاد دیدگاهی وارونه از خود و جهان اطراف و زندگی شخصی بزه دیده است.
    فائق آمدن بر این تجربه یعنی آن که داستان زندگی خود را بار دیگر و در جایگاهی مهم و قابل توجه که اغلب منجر به آگاهی عامه می شود بیان کنیم. همچنین، غالباً برای بزه دیدگان مهم است که داستان تحمل جرم را به کسانی بگویند که عامل ارتکاب آن بوده و به آنها بفهمانند که ارتکاب آن چه تأثیری بر عملکردشان داشته است.

     

    جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.

     

     

    بازتوانی (تقویت): بزه دیدگان اغلب احساس می کنند که کنترل خود- یعنی کنترل بر اموال، جسم، احساسات، تفکر و آرزوها- را در نتیجه تحمل بزه از دست داده اند. درگیر نمودن بزه دیدگان در فرایند عدالت کیفری در رابطه با جرم ارتکابی، روشی برای بازگرداندن احساس قدرت و توانایی به آنان است.

    جبران یا استیفای حقوق: جبران ضرر و زیان توسط بزهکار، اغلب برای بزه دیده، گاه به دلیل ضرر ملموسی که متوجه او شده است، اما مهمتر از آن به دلیل جنبه نمادین (سمبلیک) مستتر در جبران ضرر و زیان، موضوع سهمی است. زمانی که بزهکار تلاش می کند صدمه و ضرر و زیان ایجاد شده را جبران کند، حتی اگر بخشی از آن جبران شود، در واقع در راهی قدم گذاشته است که می خواهد بگوید «من مسئولیت عمل ارتکابی خود را می پذیرم و شما قابل سرزنش نیستید.»

    در واقع جبران صدمه و زیان، نشانه یا علامت نیاز اساسی دیگر، یعنی نیاز به استیفای حقوق است. در حالی که بحث از استیفای حقوق خارج از موضوع این نوشتار است من معتقدم که برای همه ما وقتی که در معرض بی عدالتی قرار می گیریم، این نیاز، نیازی اساسی است. جبران ضرر و زیان تنها یکی از راه های تأمین درجاتی از این نیاز است. عذرخواهی و درخواست بخشش (توسط بزهکار) نیز تا حدودی تأمین کننده آن است تا اعلام کند که عمل ارتکابی اشتباه بوده است.
    نظریه (و رویه) های اجرای عدالت ترمیمی ناشی از تلاش و کوششی است که این نیازهای بزه دیدگان را جدی گرفته و به آنها شکل بخشیده است. دومین موضوع مهم مورد توجه در عدالت ترمیمی، پاسخگویی و مسئولیت پذیری بزهکار است.
    نظام عدالت کیفری نیز با پاسخگو نمودن بزهکار توجه می کند، اما این ابزاری است برای اینکه اطمینان حاصل نماید بزهکار مجازاتی را که مستحق آن است دریافت می کند. در فرایند عدالت کیفری تلاش اندکی به عمل می آید تا بزهکار را به فهم نتایج عمل ارتکابی به ویژه نسبت به بزه دیده، تشویق کند. در مقابل، ویژگی مخاصمه آمیز این نظام مستلزم آن است که بزهکار در جستجوی (منافع) خویش باشد. (در این نظام) بزهکاران به قبول مسئولیت خود تشویق نمی شوند و اصولاً فرصت اندکی برای انجام مسئولیت های خویش دارند.
    راهبرد (استراتژی) بی طرفی خنثی- تیپ کلیشه ای و استدلالی که بزهکاران اغلب برای فاصله گرفتن از کسانی که به آنها صدمه و زیان وارد کرده اند هرگز (در نظام عدالت کیفری) مورد چالش قرار نمی گیرد. بدبختانه، پس از آن، احساس بیگانگی بزهکار از اجتماع در فرایند عدالت کیفری تجربه زندان، سخت تر و شدیدتر می شود. به دلیل مختلف فرایند کیفری به این گرایش دارد که مسئولیت پذیری و همدردی بخشی از بزهکاران را تشویق نکند.
    عدالت ترمیمی، آگاهی از محدودیت ها و تأثیرات جانبی منفی مجازات را افزایش داده است. لیکن فراتر از آن، در اینجا استدلال می شود که اعمال مجازات یا تحمل آن مسئولیت پذیر و پاسخگویی واقعی نیست. مسئولیت پذیری و پاسخگویی مستلزم در روشدن آنچه که فرد انجام داده است، می باشد. این امر بدان معناست که بزهکاران باید تشویق شوند تا تأثیر رفتار خویش- صدمه و زیانی را که ایجاد کرده اند- بر دیگران درک کنند و نیز ترغیب شوند جهت اصلاح امور تا آنجا که امکان پذیر است گامهایی را بردارند. قابل استدلال است که این گونه پاسخگویی برای بزه دیدگان، جامعه و بزهکاران بهتر است.
    بزهکاران فراتر از داشتن مسئولیت نسبت به بزه دیدگان و اجتماع نیازهای دیگری نیز دارند. از دیدگاه عدالت ترمیمی اگر ما از آنها انتظار داریم که مسئولیت های خویش را بپذیرند، رفتار خود را تغییر دهند و عضوی مفید و مولد در اجتماع باشند، نیازهای آنها نیز باید مورد توجه قرار گیرد. این موضوع فراتر از حوصله این کتاب کوچک است، برخی از این نیازها عبارتند از:

     

     

    پاسخگویی و مسئولیت پذیری که:

     

    ناظر به نتایج زیانبار عمل ارتکابی است،

    مشوق همدردی و قبول مسئولیت است،

    دگرگون کننده (کیفیت) شرمساری است.[۲۳]

     

    تشویق تجربه دگرگون شدن شخصی، شامل:

     

    بهبود صدمات و زیانهایی که ناشی از رفتار مجرمانه است،

    فرصت هایی برای درمان اعتیادها و یا مشکلات،

    افزایش و ارتقای ظرفیت ها و صلاحیت ها و توانایی های شخصی،

     

    تشویق و حمایت جهت ادغام و پذیرش در اجتماع.

    برای برخی، حداقل محدودیت موقت.

    اعضای جامعه محلی در نتیجه وقوع جرم نیازهایی پیدا می کنند که در راستای آن باید نقش هایی را ایفا نمایند. طرفداران عدالت ترمیمی معتقدند که وقتی دولت به نام ما جرم را از آن خود کرد، احساس ما به عنوان یک جامعه (محلی) را نادیده گرفت. جوامع محلی به واسطه وقوع جرم تحت تأثیر قرار می گیرند و نسبت به بسیاری از موضوعات (جرائم) باید به عنوان بزه دیده، ثانویه، صاحب نفع و سهم تلقی شوند. اعضای جامعه محلی توانایی ایفای نقش های مهمی را دارند و می توانند نسبت به بزه دیدگان، بزهکاران و همچنین نسبت به خودشان مسئولیت هایی داشته باشند.
    ه- عدالت ترمیمی و اصلاح امور
    ایده ی محوری عدالت ترمیمی درست کردن امور (اصلاح امور) است که اغلب در زبان انگلیسی (انگلستان) برای نشان دادن جنبه فعال نه انفعالی آن از اصطلاح «راست گردانیدن» (راست گزاری) استفاده می شود. همان گونه که اکنون ذکر شد، این مفهوم متضمن مسئولیت و پاسخگویی بزهکار جهت برداشتن گام هایی برای جبران صدمه و زیان بزه دیده (و شاید جامعه محلی متأثر از جرم) تا آنجا که امکان پذیر است، می باشد. در موضوعاتی از قبیل قتل عمد، بدیهی است که ضرر وارده قابل جبران نیست، با این وجود، گام های نمادین شامل قبول مسئولیت یا جبران، می توانند برای بزه دیده مساعد بوده و از جمله وظایف بزهکاران باشند.
    راست گردانیدن امور متضمن تعمیر یا جبران (اعاده) یا بهسازی است اما با این وجود این کلمات حاکی از «اعاده» اغلب رسا نیستند. آنگاه که خطای سنگینی مورد ارتکاب قرار گرفت، هیچ امکانی برای تعمیر آنچه که دچار زیان شده است یا اعاده آنچه قبلاً وجود داشته است، نیست: همانگونه که «لین شینر» مادر دو کودک مقتول به من گفت: «شما می سازید؛ شما خلق می کنید زندگی جدیدی را، من یک جفت چیز از زندگی قدیم خود داشتم که با آنها جور می آمدم.» این امکان پذیر است که یک بزه دیده وقتی که بزهکار اقداماتی – خواه مؤثر و واقعی یا سمبلیک و نمادین- جهت اصلاح امور و جبران ضرر و زیان انجام می دهد، مورد مساعدت قرار گیرد تا بهبود یابد. با این وجود، بسیاری از بزه دیدگان، در مورد اصطلاح «التیام و بهبود» بخاطر احساس اختتام یا پایان دهی که در آن مستتر است، دچار تردید و تعارض هستند. این مسیر به بزه دیدگان- هیچ کس دیگر نمی تواند آنرا برای آنها انجام دهد- تعلق دارد، اما تلاش برای اصلاح امور می تواند به آنها در این فرایند کمک نماید، اگرچه هرگز نمی تواند به طور کامل منجر به ترمیم و اصلاح اوضاع آنها شود.
    تعهد و التزام به راست گرانیدن امور قبل از هرکس وظیفه بزهکار است، اما علاوه بر او جامعه محلی نیز ممکن است مسئولیت هایی نسبت به بزه دیده و همچنین نسبت به بزهکار داشته باشد. بزهکاران برای آنکه بتوانند به نحو موفقیت آمیزی به تعهدات خود عمل کنند، ممکن است نیازمند برخی حمایت ها و تشویق ها از طرف جامعه گسترده تر باشند. فراتر از این، جامعه مسئولیت هایی در قبال اوضاع و احوالی که موجب یا مشوّق (وقوع) جرم هستند نیز دارد. به لحاظ آرمانی، فرایندهای (اجرای) عدالت ترمیمی می توانند عوامل مؤثری در سرعت بخشیدن (تأمین این نیازها) بوده و / یا زمینه کشف و تعیین آن نیازها، مسئولیت ها و انتظارات را فراهم کنند. «راست گردانیدن امور» مستلزم توجه به صدمه و زیان و همچنین عوامل (وقوع) جرم است، بسیاری از بزه دیدگان خواستار چنین توجهی هستند. آنها می خواهند بدانند چه گام هایی جهت کاهش این صدمات و زیان ها برای آنها و دیگران برداشته شده است.
    نشست های گروهی خانوادگی در نیوزیلند، جایی که عدالت ترمیمی یک هنجار و امر معمول است، برای این مورد استفاده قرار می گیرند که طرح و نقشه و برنامه مورد اجماعی را که دربرگیرنده عناصری از جبران و ترمیم و نیز پیشگیری باشند، تحت حمایت قرار دهند. این برنامه ها باید در ارتباط با نیازهای بزه دیدگان و تعهدات بزهکاران برای تأمین آن نیازها باشند. لیکن علاوه بر این، در تنظیم این برنامه ها باید به این نکته نیز توجه نمود که بزهکار برای تغییر رفتار خویش نیازمند چه چیزهایی است.
    بزهکاران متعهدند که به علل رفتار خویش توجه نمایند، لیکن معمولاً آنها نمی توانند به تنهایی اقدام به چنین امری کنند.
    ممکن است تعهداتی بزرگتر و فراتر از بزهکار وجود داشته باشد. به عنوان مثال نابرابری اجتماعی و سایر شرایطی که موجب وقوع جرم یا بروز شرایط (ایجاد) ناامنی هستند از آن جمله اند در بسیاری از اوقات، علاوه بر بزهکاران، افراد دیگری نیز مسئولیت هایی دارند. اینان عبارتند از: خانواده ها، جامعه محلی بزرگتر و به طور کلی اگر قرار باشد که ما به صدمات و زیان ها و علل (جرم) توجه کنیم، باید به زیان هایی که بزهکاران متحمل شده اند نیز توجه نماییم. مطالعات نشان می دهند که بسیاری از بزهکاران، به جهات قابل توجهی خود بزه دیده بوده اند. بسیاری دیگر از بزهکاران خود را بزه دیده تلقی می کنند. این نیازها و درک و فهم ها یکی از مهمترین عوامل مرتبط با علل جرم هستند.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    زخم های روانی تجربه ای اساسی نه تنها برای بزه دیدگان، بلکه همچنین برای بزهکاران است. اکنون بسیاری از خشونت ها ممکن است ناشی از فعالیت مجدد زخم هایی باشند، که قبلاً تجربه و تحمل شده، لیکن پاسخ کافی دریافت نکرده اند. جامعه (بیشتر) مایل است که به این زخم ها از طریق تحمیل حبس به بزهکار، (یعنی) با ایجاد زخم دیگری پاسخ دهد. اگرچه وجود زخم روانی نباید به عنوان عامل تبرئه کننده بزهکار تلقی شود، لیکن اینگونه مشکلات باید درک شده، مورد توجه قرار گیرند.
    به طور خلاصه، تلاش برای راست گردانیدن امور، هسته مرکزی عدالت ترمیمی است. «راست گردانیدن امور» دارای دو بعد است:

     

     

    توجه به صدمه و زیانی که واقع شده است.

    توجه به علل آن صدمات و زیان ها، از جمله صدمات و زیان های مرتبط با آن. از آنجا که عدالت باید در جستجوی راست گردانیدن امور باشد و از آنجا که بزه دیده متحمل ضرر و زیان شده است، عدالت ترمیمی باید از بزه دیده شروع کند.

    با این وجود، نهایتاً عدالت ترمیمی در ارتباط با جبران و بازپذیری و ادغام هم بزه دیدگان و هم بزهکاران و به علاوه بهزیستی تمامیت جامعه است. عدالت ترمیمی ناظر به ایجاد توازن در نگرش به همه طرفین است.
    عدالت ترمیمی آورده ها و نتایجی را تشویق می کند که موجب ارتقای مسئولیت، جبران و التیام و بهبودی برای همه است. عدالت ترمیمی در جستجوی آن است که ساختار یا نگرشی جایگزین برای تفکر در مورد جرم و عدالت فراهم نماید.
    اصول:
    این نگرش یا فلسفه ترمیمی دارای پنج اصل یا اقدام کلیدی و اساسی است.

     

     

    تمرکز بر صدمه و زیان و نیازهای بعدی بزه دیدگان، به علاوه جوامع (جامعه محلی و جامعه بزرگتر) و بزهکاران؛

    توجه به تعهدات ناشی از ایجاد صدمه و زیان (تعهدات بزهکاران، به علاوه جوامع محلی و جامعه بزرگ)؛

    استفاده از فرایندی فراگیر و توأم با همکاری؛

    درگیر نمودن و مشارکت دادن کسانی که دارای سهمی در جرم هستند، شامل بزه دیدگان، بزهکاران، اعضای جامعه محلی و جامعه بزرگ (کلان)؛

    جستجو برای اصلاح امور.

    ما می توانیم عدالت ترمیمی را همانند یک چرخ ترسیم کنیم. در مرکز و هسته آن نقطه تمرکز اصلی عدالت ترمیمی وجود دارد:
    جستجو برای اصلاح امور و (جبران) ضرر و زیان. هرکدام از پره ها نماینده چهار عنصر فوق الذکر دیگر هستند. تأکید و تمرکز به صدمات و زیان ها و نیازها، توجه به تعهدات، مشارکت و درگیر نمودن سهامداران (بزه دیدگان، بزهکاران و جامعه مراقب)، و تا آنجا که امکان پذیر است استفاده از فرایندی فراگیر و توأم با همکاری. البته این نیازها در صورتی برآورده می شوند که رویکردی مبتنی بر احترام به کلیه کسانی که درگیر این فرایند هستند، وجود داشته باشد.
    تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)

     

    مبحث ششم: روش های اجرای عدالت ترمیمی

     

    گفتار اول: میانجی گری

    از نیمه دهه هفتاد قرن بیستم تا کنون میانجی گری به عنوان قدیم ترین و شایع ترین روش اجرای عدالت ترمیمی رشد آرامی داشته است. علی رغم تفاوتهای موجود در اهداف و روش های اجرای برنامه های میانجی گری، عنصر مشترک در همه آنها مشارکت آزادانه و ملاقات چهره به چهره بزه دیده و بزهکار است. به طور کلی میانجی گری روش یا آیین حل اختلافات است، فرایندی که طی آن بر ضرورت مذاکره شرکت کنندگان با یکدیگر جهت حصول به یک توافق در خصوص دعوای مطروح تأکید و بر مبنای تصمیم سازی آزادانه و توأم با مشارکت طرفین نسبت به حل و فصل خصومت اقدام می شود. در این تصمیم سازی اولاً تسهیل کننده (میانجی) در برنامه میانجی گری هیچ برتری و فرصتی بر سایر شرکت کنندگان در حل و فصل خصومت ندارد، ثانیاً میانجی نمی تواند هیچ تصمیمی را بر دیگران تحمیل کند و ثالثاً طرفین هرگز به توافق کامل کامل جهت حل و فصل خصومت نخواهند رسید مگر آنکه هرکدام از آنها کاملاً راه حل پیشنهادی را پذیرفته باشند. «در بیست و هشتم ماه می ۱۹۷۴ دو جوان از اهالی «المیرا» (اونتاریو- کانادا) در معرض اتهام تخریب ۲۲ کالا قرار گرفتند. در آن زمان هیچ کس نمی توانست پیش بینی کند که قضیه آنها تحولی در حل و فصل دعاوی در قلمرو بین المللی ایجاد کند. چند روز قبل از آن اعضای یک گروه مسیحی گرد هم آمده بودند تا در خصوص واکنش نسبت به سرقت از مغازه ها بر مبنای آموزه های مسیحی با یکدیگر رایزنی کنند. موضوع آن دو جوان نیز در سطح گسترده ای منتشر شده بود و بنابراین در این گردهمایی نیز مورد بحث قرار گرفت. یک مأمور تعلیق مراقبتی به نام «مارک یانتزی» که مسئول تهیه گزارش بزه ارتکابی آن دو جوان و تقدیم آن به دادگاه بود، در گردهمایی حضور داشت. وی چنین اندیشید که جهت حل و فصل این قضیه ترتیب ملاقات بزه دیدگان با بزهکاران جوان را فراهم نماید. لیکن با توجه به رویه جاری، از اندیشه پیگیری چننی طرحی صرف نظر کرد. با این وجود، «داومنونیت» (کتیچنز، اونتاریو) از آن استقبال نمود.»[۲۴] وی با توجه به ناامیدی از فرایند رسمی رسیدگی کیفری و تمایل به ایجاد صلح و سازش میان طرفین، بر امکان طرح و پیگیری اندیشه مارک تأکید کرد. مارک با کمیته مرکزی منونیت همکاری داشت. طرح وی ناظر به تأسیس و کشف یک جایگزین واکنش کیفری سنتی بر مبنای توجه به مداخله اجتماع (جامعه محلی) بود. او با اینکه می دانست اندیشه وی به لحاظ محدودیتهای قانونی ممکن است با استقبال قاضی رو به رو نشود تصمیم گرفت با پذیرش خطر، موضوع ملاقات بزه دیدگان با بزهکاران را جهت رسیدن به یک توافق مطرح نماید.
    «علی رغم مخالفت اولیه، سرانجام قاضی پیشنهاد مارک و داو را پذیرفت و مقرر کرد آن دو جوان یک ماه جهت حل و فصل موضوع با شاکیان ملاقات کنند. دو جوان بزهکار به همراه مأمور تعلیق مراقبتی (مارک یانتزی) و مسئول هماهنگی ارائه خدمات اجتماعی داوطلبانه (داو وورث) با کلیه بزه دیدگان به جز دو نفر که در جایی دیگر سکونت گزیده بودند در خانه های آنها ملاقات کردند. موضوع جبران خسارت مورد بحث قرار گرفت. پس از حصول به توافق مراتب به قاضی مربوط گزارش شد. قاضی ضمن صدور حکم تعلیق مجازات، آنان را ملزم به جبران خسارت بزه دیدگان کرد و در طی چند ماه نسبت به پرداخت خسارت اقدام شد. روش اولیه اجرای میانجی گری بسیار ساده بود. مارک یانتزی خاطر نشان می کند «ما به درب خانه ها می رفتیم. دو جوان در می زدند و ما آنچه را که بیان می شد یادداشت می کردیم.»
    در نتیجه این موفقیت جنبشی در کانادا به وجود آمد، جنبشی که در سالهای ۱۹۷۷-۱۹۷۸ در «الکهارت» (ایندیانا، آمریکا) نیز مورد استقبال قرار گرفت و در اندک مدتی در نقاط مختلف جهان توسعه یافت.»[۲۵]
    فرایند میانجی گری معمولا ًاز طریق ارجاع پرونده از طرف قاضی، مأمور تعلیق مراقبتی، وکلای بزه دیدگان، دادستان و مأموران اجرای قانون در مشورهای مختلف آغاز می شود. در برخی برنامه ها، در راستای اجرای برنامه قضازدایی، پرونده از طرف مقام تعقیب به برنامه میانجی گری احاله می شود. در برخی دیگر از برنامه ها، احاله تنها زمانی صورت می گیرد که در ابتدا بزهکاری و مسئولیت متهم در دادگاه احراز شده باشد. در این صورت میانجی گری شرط تعلیق مجازات یا هر تصمیم قضایی مساعد به حال متهم، به شرط پذیرش بزه دیده جهت مشارکت در فرایند اجری آن است.
    بدون تردید یکی از مهمترین اصول میانجی گری تأمین امنیت بزه دیدگان است. تحمل بزه، تجریه ناخوشایند و هولناکی است که بزه دیدگان را در معرض احساس تهدید و ناامنی مستمر قرار داده، زیانهای روحی و روانی جبران ناپذیری را برای آنها به دنبال می آورد و به همین دلیل میانجی گران باید به صورت چهره به چهره یا تلفنی با بزه دیده ارتباط داشته باشند و از هر وسیله ای برای جلوگیری از بزه دیدگی مجدد و مضاعف وی استفاده کنند. حتی به عقیده برخی از محققان میانجی گری در هر مرحله از اجرای برنامه میانجی گری باید از خود بپرسند که آیا این اقدام منجر به تهدید و تخریب روحی بیشتر بزه دیده نشده است؟ در صورتی که بزه دیده احساس ناامنی و تهدید کند، میانجی گران موظف به تأمین امنیت وی از هر طریق ممکن می باشند. حتی محل برگزاری جلسات میانجی گری نیز باید به ترتیبی باشد که بزه دیدگان احساس ناامنی بیشتر نکنند. گفتنی است که اصولاً بزه دیدگان تمایل دارند آنچه در جلسات میانجی گری بیان می شود به عنوان اسناد معتبر تلقی شده، قابل استناد باشد. در این صورت میانجی گری باید نسبت به یادداشت اطلاعات مبادله شده در جلسات اقدام نمایند.
    رعایت حق انتخاب بزه دیده یکی دیگر از اصول میانجی گری است. در نتیجه وقوع جرم، احساس آسیب پذیری، عدم توانایی و فقدان قدرت بزه دیدگان را فرا می گیرد. به همین دلیل در ابتدای تحمل بزه و تا مدتی چند، بزه دیدگان کنترل و مهار زندگی و امور خویش را از دست می دهند و قادر به مدیریت امور خویش به روال سابق نیستند «تجدید قوا» یا بازتوانی بزه دیدگان به این معناست که آنها بار دیگر بتوانند اوضاع را به حالت سابق برگردانند و با اعتماد به نفس نقش خود را در جامعه و خانواده بازیابند. وظیفه مجریان برنامه میانجی گری راائه اطلاعات و حمایت های لازم به بزه دیده و کمک به وی در اتخاذ تصمیمات مفید و مناسب است.
    یکی دیگر از نکات مهم در اجرای برنامه های میانجی گری استفاده از زبان و ادبیات متناسب با اهداف و اصول عدالت ترمیمی است. میانجی گران باید در استفاده از زبان و ادبیات دقت کافی به عمل آورند. برخی عبارات و کلمات ممکن است موجب ایجاد سوءظن و یا انتظار و امید بیهوده شوند. برای مثال با توجه به نقش بی طرفی میانجی گر، وی نمی تواند خطاب به بزه دیده یا بزهکار بگوید «شما باید …».
    در چنین وضعیتی، ممکن است بزه دیده نوعی فشار و الزام ناموجه را احساس کند و بی طرفی میانجی مورد تردید قرار گیرد. وظیفه میانجی آن است که اطلاعات لازم در اختیار طرفیت قرار داده، آنها را به اتخاذ تصمیم سازند، تشویق کند. میانجی گری همچنین باید از استعمال الفاظی همانند «بخشش» یا «آشتی و توافق» خوددری نمایند و بزه دیده را در وضعیت اخلاقی و روحی خاصی که مجبور به اتخاذ تصمیم مساعد به حال بزهکار شود قرار ندهند. همچنین میانجی گری نباید با عباراتی همانند «همه کارها درست خواهد شد»، «شما کاملاً به حقتان می رسید» و غیره انتظار فوق العاده ای را در بزه دیده ایجاد کنند.
    از دیگر نکات مهم، ملاقات میانجی گری با بزهکار قبل از آغاز برنامه میانجی گری است. برای این منظور ضروری است میانجی ابتدا با بزهکار و سپس با بزه دیده ملاقات نماید. در صورتی که میانجی آغاز برنامه را با بزه دیده شروع و موافقت وی را جهت ملاقات با بزهکار اخذ نماید، لیکن بزهکار مایل به میانجی گری نباشد، نوعی بزه دیدگی مجدد در بزه دیده ایجاد می گردد در ملاقات میانجی با بزهکار، میانجی باید توضیح دهد که بزهکار هیچ اجباری به مشارکت در میانجی گری ندارد. اجبار بزهکار به مشارکت نه تنها ممکن است منجر به حصول توافق و آشتی نگردد بلکه حتی ممکن است آثار منفی دیگری را در پی داشته باشد و موجب عمیق تر شدن اختلافات طرفین شود.
    میانجی گری فرایندی است که به بزه دیده فرصت می دهد با بزهکار ملاقات کند و در فضایی امن و آرام و با هدف حصول به آرامش و بهبودی و پاسخگو نمودن مستقیم بزهکار جبران زیانهای خود را تقاضا نماید.

     

    گفتار دوم: نشست

    «تا سال ۱۹۸۹ برنامه میانجی گری، روش غالب اجرای عدالت ترمیمی بوده است. از زمان استفاده از برنامه «نشست گروهی خانوادگی» در نیوزیلند که با وضع «قانون کودکان، جوانان و خانواده های آنها» در سال ۱۹۸۹ آغاز شده گرایش به برنامه های مذکور همواره رو به افزایش بوده است. برنامه نشست گروهی خانوادگی «فرایندی است که طی آن هر گروه از اشخاصی که به نحوی با جرم در ارتباط بوده یا از آن متأثر شده اند گردهم آمده، درباره موضوعات مربوط به آن بحث می کنند»[۲۶] نشست گروهی خانوادگی مبتنی بر سنتهای محلی و روش های قدیمی حل و فصل اختلافات در قبایل «مائوری» نیوزیلند است که برای اولین بار در سال ۱۹۸۹ در قالب وضع «قانون کودکان، جوانان و خانواده های آنها» در نیوزیلند به رسمیت شناخته شد. این برنامه اکنون در استرالیا، انگلستان، ایالتهای مختلف آمریکا، کانادا، برخی کشورهای آفریقایی (به ویژه آفریقای جنوبی)، سوئد، سنگاپور و غیره استفاده می شود و تحقیقات متعددی در خصوص نتایج استفاده از آن صورت گرفته است.
    اجرای این برنامه در راستای اهداف و اصول عدالت ترمیمی از طریق مشارکت کلیه کسانی است که از ارتکاب جرم متأثر شده اند. برنامه نشست روشی است برای گفتگو میان شرکت کنندگان در زمانی مناسب، فضایی امن و طرح پرسش و پاسخهای مناسب که در نظام کیفری سنتی امکان بروز و ظهور ندارد.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 03:15:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی شرایط و آثار مرابحه در حقوق ایران با تأکید بر بانکداری اسلامی- قسمت ۶ ...

    گفتار اول- قصد طرفین
    از اطلاق ماده ۱۹۱ ق.م چنین استدلال می شود که، عقد با قصدانشاءمتعاقدین تشکیل می شود. به شرط اینکه موضوع عقدبر قصد آنها دلالت کند. عقد تعهدی است بین دو طرف در خصوص معاوضه مال یا منفعت مورد معامله، و رکن اساسی تحقق آن قصد می‌باشد، و اگر طرفین عقد، قصدی برای ایجاد آن نداشته باشند، آن عقد ایجاد نخواهد شد. و در صورت ظهور چنین بنایی، بعلت فقدان قصد طرفین، باطل و بلااثر خواهد بود. و چون قصد امری است که از درون انسان نشأت می‌گیرد، جهت ظهور آن باید کاشف از لفظ یا عملی که دلالت بر آن دارد، باشد. قصد طرفین با ایجاب و قبول ظاهر می‌شود. و ازمفاد ماده ۳۳۹ ق.م چنین برمیاید که، پس از توافق طرفین متعاقدین در مبیع و ثمن ، عقد بیع به ایجاب و قبول محقق می‌شود.وشق اخیر ماده مذکور، بیع به دادو ستد رانیز از این قسم فرض کرده است.
    جهت تحقق بیع مرابحه، همچون سایر عقود بهم رسیدن دو اراده لازم و ضروری است «اراده عبارتست از حرکت نفس به طرف انجام یا ترک کاری پس از تصور و تصدیق سود و زیان آن می‌باشد و به مجموع (قصد+ رضا) اراده گویند. منظور از قصد، مصمم شدن به انجام یا ترک کاری (خواه با رضایت یا بدون رضایت)»[۳۱].
    بعد از وجود اراده منطبق شدن دو اراده برای ایجاد عقد ضروری می‌باشد. خواسته‌های طرفین عقد باید در یک نقطه بهم برسند. و شرایطی که بر همدیگر و بر روی ثمن و مبیع گذاشتند، مورد قبول طرفین واقع گیرد. بعنوان مثال اگر قصد یکی از طرفین صلح باشد. طرف دیگر نیز باید بر همین قصد باشد. و چنانچه قصد طرف دیگربیع باشد. این انطباق اراده طرفین نمی‌تواند باشد. حتماً باید قصد وی نیز صلح باشد. تا رابطه حقوقی بین طرفین ایجاد گردد.
    از مصادیق عدم انطباق اراده طرفین می‌توان به موارد زیر اشاره کرد.

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

     

    در موردی فروشنده بگوید به موکل تو فروختم و مخاطب بگوید برای خودم خریدم.

    موردی که طرفین در ثمن به توافق نرسیده باشند. برای مثال فروشنده ثمن را یکصد واحد انشاء کند و خریدار آنراده واحد در نظر بگیرد. که در این صورت عقد واقع نخواهد شد.

    در صورتی که فروشنده قصد یک مبیعی را بکند و خریدار مال دیگر فروشنده مدنظرش باشد. که در این حالت نیز عقد برقرار نخواهد شد.

    در صورتی که فروشنده مال خود را با شرط خیار فسخ انشاء کرده باشد و خریدار آنرا بدون خیار و مطلق قبول نماید. که در مورد مذکور نیز بعلت عدم تطابق اراده طرفین معامله، عقد واقع نخواهد شد.

    عکس مورد قبلی نیز می‌تواند عنوان شود بدین ترتیب که فروشنده مال خود را بصورت مطلق بفروشد، و خریدار آنرا با قید و شرط خریده باشد. این نیز از موارد عدم انطباق می‌باشد.

    ممکن است فروشنده مبیع را به دو نفر در مقابل ثمنی معیین انشاء کرده باشد و یکی از مخاطبین بگوید من نصف آن مبیع را به نصف ثمن انشایی خریدم در این صورت نیز عقد واقع نخواهد شد.

    گفتار دوم- اهلیت و اختیار طرفین
    اهلیت و اختیار طرفین متعاملین، از شروطی هستند که داشتن آنها برای انعقاد هر عقدی لازم وضروریست. ما در این گفتار به بسط این شروط میپردازیم.
    الف- اهلیت طرفین
    ماده ۲۱۱ ق.م شرایطی را که طرفین معامله اهل به حساب بیایند را با این مضمون اشعار داشته است.برای اهلمحسوب شدن متعاملین،انها باید بالغ، عاقل و رشید باشند. طرفین متعاقدین باید شرایط سه گانه مذکور در ماده ۲۱۱ ق.م را داشته باشند.
    اهلیت در دو معنا ظاهر می‌شود. اهلیت به معنای عام تمام و کمال کلمه، و آن صلاحیت شخص برای دارا شدن حق و تکلیف می‌باشد. و اهلیت به معنای خاص و آنهم توانمندی شخص برای دارا شدن می‌باشد. البته در اکثر متون حقوقی منظور از اهلیت، اهلیت به معنای عام بوده و استعمال می‌گردد.
    اهلیت به معنای خاص، یعنی اهلیت دارا شدن حق که اهلیت استحقاق[۳۲]، اهیلیت تمتع[۳۳]، اهیلیت تملک[۳۴] نیز می‌گویند. در ماده ۹۵۶ ق.م با این شرح آمده است اهلیت برای دارا شدن حقوق، با متولد شدن انسان شروع شده و با مرگ او خاتمه می یابد.
    اهلیت به معنای عام، مجموع اهلیت برای دارا شدن و استفاده از حقوق را گویند. یک طفل صغیر درست است که دارای اهلیت تمیع است. ولی بعلت محجور بودن، نمی‌تواند در حقوق و دارایی‌های خود تصرف داشته باشد. اموال خود را معامله نموده، یا قسمتی یا تمام آنها را هبه کرده یا اموال خود را اجاره داده و یا اجاره بهای آنها را دریافت نماید و …
    فرد مذکور شایستگی و توانایی اجرای حقوق خود را نداشته و برای چنین شخصی با توجه به شرایط، ولی، قیم یا وصی تعیین می‌گردد.
    “اهلیت برای اجرای حق را اهلیت استیفاء می‌گویند”[۳۵].
    اهلیت در مراحل زندگی انسان یکسان نمی‌باشد، از اهلیت “تمتع ناقص”[۳۶] تا “اهلیت استیفای کامل”[۳۷] حالات مختلفی وجود دارد و برای هر مرحله قوانین جداگانه‌ای وضع گردیده است.و به تدریج اهلیت انسان، توأم با رشد قوای جسمی و دماغی، تکمیل می‌شود. و انسان اهلیتی که بصورت ناقص در دوران جنینی داشت، بتدریج به اهلیت کامل و اجرایی (اهلیت استیفاء) می‌رسد. بطوری که انسان بالغ، کامل و رشید دارای هر گونه حقوق (ازجمله تمتع و استیفاء) بوده و اصل برای اهلیت تمتع، انسان بودن می‌باشد. و به محض زنده متولد شدن انسان (حتی در قبل از تولد نیز دارای حق تمتع ناقص می‌باشد) دارای چنین حقی می‌گردد. و تا زمان مرگ این حق را خواهد داشت.
    ولی در اهلیت استیفاء رسیدن به بلوغ و رشد اصل است. یعنی اگر شخص درک و شعور داشته باشد و معانی اعمال حقوقی را درک کند. می‌تواند در مسائل مالی خود دخل و تصرف داشته، و در اداره آن امور تصمیم بگیرد. ولی اگر شخص پس از رسیدن به سن بلوغ و رشد، قوه دماغی او کامل نشده و درک و تمیز کافی امور را بطور کامل نداشته باشد. نخواهد توانست در امورات مالی خود بصورت عاقلانه دخل و تصرف داشته و در آنها تصمیم‌گیری نماید. مانند سفیه که باید برای اداره اموال او ولی یا قیم تعیین گردد.
    ب- اختیار طرفین
    اختیار در دو حالت قابل تصور است: یکی توانایی حقوقی و قانونی شخص در انجام معامله و دیگری توانایی شخص در تصرف اموال خود.
    در مورد اول شخص ممکن است، بصورت ارادی یا بصورت قانونی یک سری از امورات خود را به دیگری واگذار نماید که در این حالت اگر بصورت ارادی باشد. خود نیز می‌تواند آن امور را انجام دهد مانند وکالت.
    بعضاً اتفاق می‌افتد این اختیار در اثر اجبار، اکراه، اضطرار یا اشتباه خدشه‌دار می‌شود. طبق ماده ۱۹۹ ق.م رضا درمعامله اگر با اشتباه یا اکراه توام باشد. آن معامله نافذ نخواهد بود.
    در موردی که قانون اختیارات شخص را محدود کرده باشد، او دیگر شخصاَ توانایی اجرای آن امور را نخواهد داشت. از جمله آنهاست:
    محجورین، مجنونین، ورشکستگان یا مفلسین، ممنوع المعاملین و در شرایطی که مال توقیف بوده یا وثیقه در جایی باشد یا از طرف مقام قضایی بازداشت باشد.
    طبق ماده ۱۹۹ اشتباه هم می‌تواند اختیار را معیوب نماید. اشتباه در موارد تدلیس یا غبن می‌تواند یک سری خیاراتی برای شخص معیوب الاراده ایجاد نماید. که در قانون مدنی در مواد ۴۱۶ و ۴۳۹ بعنوان خیارات آمده است و این نوع معیوب بودن اختیار سبب عدم نفوذ معامله نخواهد شد.
    درخصوص شخص مضطر، باید خاطر نشان کرد، درست است که اختیار شخص مضطر معیوب می‌باشد. ولی این اضطرار سبب عدم نفوذ عقد نخواهد شد.
    گفتار سوم- مشروعیت جهت عقد
    مشروعیت جهت معامله یکی ازشروطی است که باید در حین عقد مد نظر قرار گیرد. علمای حقوق در این خصوص بیاناتی دارند:«انگیزه و مقصودی که هر یک از طرفین قرارداد، به خاطر رسیدن به آن، اقدام به انعقاد قرارداد و انجام معامله می‌کنند، جهت معامله نامدارد»[۳۸].
    «انگیزه و نیتی است که از انجام معامله در طرفین وجود دارد»[۳۹].
    در ماده ۳۱۷ ق.م نیز در این خصوص چنین بیان می دارد:
    در معاملات لزومی به ذکر وتصریح جهت معامله نمی باشد. ولی اگر جهت معامله در قرارداد آورده شود،دراین صورت باید جهت ذکر شده مشروع باشد. درغیر اینصورت معامله باطل خواهد بود.
    همانطوری که از ماده فوق برمی‌آید نتیجه و مقصودی که طرفین معامله از آن دارند، لزومی برای ذکر آن مقصود نمی‌باشد. و عدم ذکر آن خللی بر عقد وارد نخواهد آورد.
    چرا که موارد لازم الذکر در عقد در قانون مشخص گردیده است. بعنوان مثال عوضین، اوصاف آنها و شرایطی که متعاملین در نظر دارند. و ارکانی که ذکر آنها برای طرفین ضرورت دارد و عدم ذکر آنها جهل طرفین را سبب خواهد شد. و جهل در معامله، معامله را غرری کرده و معامله غرری نیز باطل خواهد بود.
    ولی اگر جهت معامله که ذکر آن در عقد ضروری نمی‌باشد. آورده شده باشد، آن جهت ذکر شده حتماً باید مشروع باشد، در بعضی مواقع ذاتاً معاملات برپایه جهت نامشروع واقع می‌شوند. از آن جمله است: سفارش ساختن اسباب قمار؛ هر چند ادوات مذکور بمنطور قمار کردن سفارش داده نشود، این معامله بعلت نامشروع بودن جهت معامله باطل خواهد بود. چرا که جنس مورد معامله مالیت نداشته و عمل مذکور از نظر مشهور فقهای امامیه احترام ندارد و نمی‌تواند مورد داد و ستد قرار گیرد. چون مالیت ندارد ثمنی هم نمی‌توان برای آن تعیین کرد. مواردی هم هست که موضوع معامله هم برای جهت مشروع قابل استفاده است، هم برای جهت نامشروع، مانند انگور که هم می‌توان از آن شراب درست کرد و هم شیره انگور، سرکه و … که در این صورت اگر خریدار ذکر نماید، این انگور را جهت درست کردن شراب می‌خرم آن معامله به علت نامشروع بودن جهت معامله باطل خواهد بود. ولی اگر عنوان نشود که به چه منظوری انگور خریداری می‌شود، در صحت معامله مورد شکی نخواهد بود.
    موردی هم مطرح است که طرفین ذکر به جهت نامشروع معامله ننموده‌اند ولی فروشنده با توجه به شخصیت و شغل و ماهیت کاری خریدار، می‌داند که این انگور را که خریداری می‌کند حتماً برای درست کردن شراب می‌خواهد، هر چند که در حین معامله ذکر نشده باشد. بعضی از علما قائل بر بطلان این نوع عقد هستند، ولی آنطوری که از مفاد ماده ۲۱۷ ق.م برمی‌آید. بعلت عدم ذکر جهت معامله نمی‌توان این عقد را باطل فرض نمود.
    بعضی از علما جهت معامله را دو قسم دانسته و بر آن عقیده‌اند:
    «جهتی که صریحاً یا ضمناً مورد توافق طرفین در عقد قرار گرفته مشروع بوده و بر خلاف اخلاق حسنه نباشد»[۴۰].
    گفتار چهارم- موضوع معامله
    مورد معامله ممکن است عین باشد، مانند یک خودرو مشخص و یا کلی باشد مانند یک تن برنج که جنس و وصفش مشخص بین طرفین باشد. با انجام بیع در صورت وقوع، طرفین متعهد به تسلیم مبیع و ثمن می‌گردند.
    طبق ماده ۲۱۴ ق.م هر یک از طرفین متعاملین باید قدرت تسلیم مورد معامله را داشته باشند، که صور مختلفی در این خصوص متصور است از جمله:
    در تمامی معاملات، مورد معامله باید مالیت داشته باشد و مالیت داشتن به این معناست که مال باید منفعت عقلایی داشته باشد. در این خصوص ماده ۲۱۵ ق.م حکم قضیه را مشخص کرده است.
    اگر عوض یا معوض کلی باشد اولاً باید حصول آن در خارج ممکن باشد و ثانیاً متعهد از توان تسلیم آن در زمان معین اطمینان داشته باشد.
    مورد معامله در این حالت باید ممکن الوجود باشد. یعنی طبیعتاً متعهد بتواند موضوع تعهد را در زمان معین تسلیم نماید. مانند آن که شخص متعهد بشود یک کتاب پانصد صفحه‌ای را در عرض یک روز خوش‌نویسی کند. که در این صورت معامله باطل است.
    در معاملاتی که عوضین عین معین هستند علاوه بر وجود آن در زمان معامله باید متعهدین قدرت تسلیم آنرا داشته باشند، بنابراین فروش حیوان ضاله که نه بایع و نه مشتری می‌توانند آنرا تصاحب نمایند باطل است. این شق استثنائاتی دارد، از جمله:
    حیواناتی که فروخته می‌شوند عادتاً از منزل خارج شده و چند روز بعد به خانه برمی‌‌گردند.
    موردی که مشتری قدرت تصاحب مورد معامله را دارد، هر چند بایع خود عاجز از این کار باشد مانند پرنده‌ای که پرواز کرده و بایع قدرت نشاندن آنرا ندارد ولی مشتری می‌تواند این کار را انجام دهد.
    متصرف بودن مالک مشروط بر امری نبوده و مالک از تمامی جوانب جواز تصرف مال مورد معامله، مبیع یا ثمن را داشته باشد. در صورتی که قسمتی از مال اعم از عین، منافع یا حقوقی از آن در تصرف دیگر باشد. معامله آن جایز نخواهد بود.
    علاوه بر توضیحات فوق، مورد معامله نباید مبهم باشد. از ماده ۲۱۶ ق.م در این خصوص چنین استنباط می شود، که مورد معامله نباید مبهم باشد، مگر در مواردی که علم اجمالی به آن کفایت کند.
    منظور از معلوم بودن مورد معامله این است که، یعنی مبهم و مجهول نباشد. و جنس، وصف و مقدار آن معلوم و معین باشد. منظور از معین بودن یعنی مردد بین دو یا چند چیز نباشد. طبق مفاد ماده ۳۴۲ ق.م باید مقدار و جنس و وصف مبیع معین بوده و تعیین مقدار آن به وزن یا کیل یا عدد یا ذرع یا مساحت یا مشاهده طبق عرف محل باشد.
    ماده فوق، منظور از ابهام در مورد معامله را مشخص کرده است و علم متعاقدین به مورد معامله توسط بیان نمودن اوصاف از حیث کمیت و کیفیت مشخص می‌شود. مالی که از طریق دیدن، جهل طرفین برطرف می‌شود، مشاهده آن کفایت خواهد کرد چرا که منظور و مقصود، رفع ابهام در مورد معامله بوده و آن نیز بوسیله مشاهده حاصل خواهد شد.
    مواردی هم ممکن است پیش بیاد که قانون علم اجمالی را در مورد معامله کافی بداند. از آن جمله می‌توان ماده ۶۹۴ ق.م را عنوان کرد. که مفادآن، علم ضامن را به مقدار و اوصاف و شرایط دینی را که ضمانت آن را کرده است شرط نمیداند. بدین ترتیب اگر شخصی ضامن دین دیگری شود بدون اینکه بداند آن دین چه مقدار است ضمان او صحیح خواهد بود. ولی ضمانت یکی از چندین دین به نحوی که ضامن تردید داشته باشد که کدامیک از دیوین را ضمانت می کند، آن ضمانت باطل خواهد بود.
    همانطوری که نیز ذکر شد، ابهام در معامله به دو صورت ممکن است پیش آید، یکی اینکه بایع بصورت ابهام بخواهد چیزی را بفروشد. بعنوان مثال دو یا چند خودرو دارد و بگوید من یکی از این خودروها را فروختم. که در اینجا مورد معامله ذاتاً ابهام دارد. و معامله باطل خواهد بود.
    و دیگری موردی است که، مبیع و ثمن معین شده است ولی نزد طرفین معامله مبهم می‌باشد. در حالتی ممکن است از دو مال یکی تلف شده باشد. و مالک نداند که کدام تلف شده و کدامیک باقی است در این مورد معامله باطل خواهد بود. اعم از اینکه فرد مبهم فروخته شود یا کلی در معین.
    ولی در موقعه‌ای که علم اجمالی کافی باشد. زمانی است که دو مال مشخص معین مثلی متحدالجنس و وصف را مالک می‌فروشد، و یکی تلف می شود، و نه بایع می‌داند و نه مشتری که کدام است. در این حالت، معامله صحیح بوده هر چند هویت اموال مورد معامله نزد متعاقدین معلوم نباشد.
    موجودیت مورد معامله در حین عقد، یکی دیگر از شرایط عمومی عقد می‌باشد. که در عقود تملیکی شرط اساسی می‌باشد. بدین صورت که مورد معامله از یک طرف معامله به طرف دیگر انتقال مالکیت داده می‌شود، چراکه فقط مالی که وجود دارد می‌تواند مورد انتقال واقع گیرد، ذاتاً نمی‌توان مالی را که موجود نیست مورد بیع قرار داد حتی اگر آن مال بعد از بیع موجود شود.
    ماده ۳۶۱ ق.م در این خصوص مقرر می‌دارد، اگر در بیع عین معین معلوم شود که مبیع در حین عقد وجود نداشته است بیع باطل خواهد بود.
    البته در عقود عهدی چنین شرطی وجود ندارد. و طرفین می‌توانند مالی را بفروشند که در آینده بوجود خواهد آمد و آن تعهدی خواهد بود که طرفین می‌توانند تحویل مال را به آینده موکول نمایند.
    قابلیت انتقال مورد معامله یکی دیگر از شرایط بیع می‌باشد. که طرفین باید قدرت انتقال مال مورد معامله را داشته باشند. بعنوان مثال، مالی غیر قابل انتقال باشد و شخص بخواهد آنرا مورد بیع قرار دهد که در این صورت بعلت ناتوانی مالک از انتقال ملکیت، معامله مذکور باطل خواهد بود.
    قید ثمن معامله از شرایط اساسی دیگر عقد بیع می‌باشد. و اگر این شرط وجود نداشته باشد عقد بیع باطل خواهد بود.
    “قانون مدنی درباره ثمن هیچ قیدی ندارد.”[۴۱] «بنابراین هر چه مال باشد، اعم از عین و منفعت و حق، می‌تواند عوض مبیع قرار گیرد»[۴۲].
    درست است که هر چیزی می‌تواند ثمن باشد که مالیت دارد ولی در عرف بازار امروز، فقط پول است که بعنوان ثمن معامله می‌تواند قرار گیرد، نه اینکه دیگر کالاها نمی‌توانند مورد ثمن قرار واقع شوند، اعیان، منافع و حقوق و حتی عمل در مقابل مبیع می‌تواند ثمن تلقی گردد. ولی در عرف به چنین معاملاتی معاوضه می‌گویند. و ثمن بیع اصولاَ در عرف جامعه باید پول باشد. خصوصاً در بیع مرابحه حتماً باید ثمن معامله پول باشد. چرا که، در اصل مرابحه جهت تأمین مالی می‌باشد. و معاوضه در این عقد جایی نخواهد داشت.
    اصل بیع نباید، مشروط باشد، مشروط نمودن اصل بیع باطل خواهد بود. مگر اینکه، شرط قید شده مربوط به اصل بیع نباشد و شرط مربوط به مبیع یا ثمن و یا نحوه تحویل یا مدت زمان تحویل ثمن یا مبیع باشد. که معمولاً چنین شروطی در اکثر معاملات وجود دارد و آن‌ ها را شروط ضمن عقد می‌نامند.
    ماده ۲۳۲ ق.م در این خصوص شروطی که باطل هستند ولی عقد را باطل نمی‌کنند را سه قسم عنوان کرده است.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 03:15:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی رابطه کارآفرینی و مدیریت دانش استرس دانشجویان- قسمت ۳- قسمت 2 ...
    موضوعات: بدون موضوع
     [ 03:15:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم