استقرار چرخه مديريت بهبود بهرهوري باعث ميشود تا بهرهوري بهصورت فرايندي دائمي ارتقاء يافته، مسير بهرهوري مشخص شده و بسترسازيهاي لازم صورت گيرد. حركت بهرهوري، لازمه رشد و پيشرفت سازمان بوده و به نهادي شدن بهبود در نظامهاي مختلف سازماني خواهد انجاميد (ابطحي 1383).
مدلهای بهرهوری منابع انسانی :
مطالعات حاكي از آن است كه عملكرد كاركنان، تابعي از انگيزش و توان است. عملكرد فرد، به نوعي تحتتأثير توانايي و انگيزه وي براي انجام كار است. هر چه اين دو عامل در كاركنان بهنحوي مناسب در نظر گرفته شده باشد، عملكرد و بهتبع آن بهرهوري، افزايش مييابد. نام بردن از نيروي انساني در تمامي مدلهاي ارائه شده، بهعنوان يكي از عوامل مؤثر بر ارتقاي بهرهوري، بيانگر اهميت موضوع است. مدل بهرهوری هرسی و گلداسمیت «مدل پروكوپنكو«، «مدل يكپارچه عوامل بهرهوري» و «مدل سوترمايستر» از جمله مهمترين مدلها در اين زمينه هستند. در خصوص مدلسازی بهرهوری منابع انسانی،کوششهای زیادی صورت گرفته است و ازجمله اندیشمندانی که در این عرصه تلاش های بی بدیلی را انجام دادهاند میتوان به هرسی و گلدسمیت اشاره کرد.
مدل بهرهوری هرسی و گلدسمیت:
هرسی و گلدسمیت الگوی بهرهوری منابع انسانی را که الگوي شاخصهاي بهرهوری مینامدکه شاخص های آن عبارتنداز: توانکار، شناختشغل، حمايت سازماني، انگيزش، بازخور عملکرد، اعتبار و سازگاري محيطي
مدل پروكوپنكو[92]:
پروكوپنكو يكي از مشاوران بينالمللي كار است كه عوامل موثر بر بهرهوري سازمان را در طبقهبندي خود به دو گروه كلي داخلي و خارجي تقسيمبندي كرده است. نقطه اتكاي اين تقسيمبندي، تحت كنترل سازمان بودن يا نبودن عوامل ياد شده است. پروكوپنكو دستهبندي عوامل مؤثر بر بهرهوري يك سازمان را بهصورت شكل زیر ارائه كرده است: (مشبکی و روحانی، 1386).
شکل2-5- مدل پروكوپنكو
مدل يكپارچه عوامل بهرهوري:
) در اين مدل، عوامل مؤثر در ارتقاي بهرهوري به دو گروه اصلي دروني و بيروني تقسيمبندي شدهاند (شكل 3
شكل 2-6- مدل يكپارچه عوامل بهرهوري (مشبکی و روحانی، 1386).
مدل سوتر مايستر[93]
«سوتر مايستر» استاد دانشكده روابط تجاري دانشگاه واشنگتن، عوامل مؤثر در بهرهوري مؤسسات و بنگاهها را بهنحوي بديع مدل كرده است (1976). اين مدل تا حد زيادي عوامل مؤثر در بهرهوري شركتهاي خودروسازي را نشان ميدهد (شكل 4). عوامل نزديكتر به مركز دايره، تأثيري بيشتر بر بهرهوري دارند. با دقت در نمودار شكل 4 در مييابيم كه افزون بر 90 درصد از عوامل مؤثر در بهرهوري را كاركنان و نيروي انساني تشكيل ميدهند كه اين خود نشاندهنده اهميت موضوع است زيرا تنها انسان ساعات كار ماشين و ساعات كار دستگاههاي توليدي را كارا و بهرهورتر ساخته و ضايعات را به حداقل ميرساند. مدل ياد شده نشان ميدهد كه انگيزه كاركنان تأثير بيشتري بر عملكرد آنان دارد. انگيزه، مجموعهاي از فرايندهاست كه زمينهساز تحريك، هدايت، كنترل و نگهداري رفتار انسان بهمنظور رسيدن به هدف است (مشبكي و روحاني، 1386). بنابراين، براي بهرهوري نيروي انسان و در پي آن بهرهوري سازماني، بايد براي ايجاد انگيزه در كاركنان، تلاش كرد
شكل 2-7- مدل سوتر مايستر
تأثير حقوق و دستمزد بر بهرهوري
هر سازماني براي جذب و نگهداري كاركنان خود نيازمند بهرهگيري از الگوي مناسب در زمينه مزاياي كاركنان است به زعم هرسي و بلانچارد پول محرك يا مشوق بسيار پيچيدهاي است كه علاوه بر نيازهاي فيزيولوژيك با همه انواع نيازها درگير است و اهميت آن را به سختي ميتوان معين كرد. بنابراين، پول انگيزه بسيار پيچيدهاي است. منطق نظري نظام جبران و خدمات را ميتوان بر اساس نظريههاي انگيزش تحليل كرد. به زعم هلدن، سه نظريه عمده انگيزشي كه مباني نظري براي استراتژ یهاي جبران خدمات را فراهم ميسازند عبارتند از : نظريه سلسله مراتب نيازهاي مازلو، نظريه انگيزش بهداشت هرزبرگ و مدل انگيزشي پورتر و لاولر. بر اساس اين نظريه، مدير هرگاه بخواهد در فرد ايجاد انگيزش كند بايد نخست دريابد كه از نظر سلسله مراتب نيازها آن شخص در كجا قرار دارد و آ نگاه در جهت ارضاي همان نيازها يا آنهايي كه در سطح بالاتر قرار دارند اقدام كند. سادگي و درك پذيري اين نظريه براي اغلب مديران سازما نها پذيرش آن را با اقبال همگاني مواجه ساخته است. (طالقاني، تنعمي، فرهنگي و زريننگار، 1390).
فهرست شاخصهاي بهرهوري مديران
با بررسیهای انجام شده توسط عزیزی و شفیغی(1391)، شاخص های بهرهوری مدیران را به نقل از آنها به شرح زیر بیان میکنیم:
جدول2-7- فهرست شاخصهاي بهره وري مديران
عوامل موثر بر بهرهوری
با توجه به اينكه بهرهوري منابع انسانی تابعي از عوامل مختلف است و اين عوامل با توجه به ماهيت، رسالت، فعاليت و عمليات، از سازماني به سازمان ديگر متفاوت است و ميزان تأثير هريك از عوامل بر بهرهوري كاركنان در سازمانهاي مختلف يكسان نيست. هر يك از انديشمندان اين حوزه به بعضي از ابعاد فرآيند بهرهوري كاركنان اشاره كردهاند ولي تاكنون يك مدل فراگير از ابعاد و شاخصهاي بهرهوري كاركنان و ارتباط بين آنها ارائه نشده است(لطفیان و دعایی، 1392). بنابراين دستيابي به مدل مناسب بهرهوري منابع انساني با توجه به ماهيت هر سازمان مستلزم شناسايي و اولويتبندي عوامل از لحاظ اهميت، طبق معيارها و روشهاي علمي معتبر ميباشد. شناخت و سطحبندي عوامل موثر بر بهرهوري كاركنان طبق روشهاي دقيق و علمي در بانکها نيز يكي از دغدغههاي مهم مديران است چرا كه اگر كاركنان بهرهور باشند ميتوانند ساير منابع را به نحو احسن و مطلوب به كار گيرند و انواع بهرهوري را محقق سازند و نهايتا سازمان را بهرهور كنند و گرنه ركود و عقب ماندگي ارمغان منابع انساني منفعل و بي انگيزه ميباشد .
عوامل موثر بر بهرهوری منابع انسانی را به سه دستهی عوامل شخصی، محیطی و سازمانی به شرح زیر تقسیم کرده اند:
دسته اول عوامل فردی شامل: تجربه، میزان درآمد، سطح تحصیلات، سن و آموزش
-
- تجربه: هر تجربه از نسل قدیم به نسل جدید به شکلی کاملتر و دقیقتر انتقال مییابد بهرهوری منابع انسانی بالاتر میرود لذا باید انتقال تجربه نظاممند گردد.
-
-
- درآمد: یکی از انگیزه های بسیار قوی برای افزایش بهرهوری، پرداخت به منابع انسانی بر اساس توانایی او میباشد. به عبارت دیگر اگر پرداخت به هر فرد براساس میزان تلاش او صورت گیرد افراد انگیزه بیشتری در جهت افزایش بهرهوری خواهند داشت.
-
- سطح تحصیلات: مطالعات نشان میدهد سطح تحصیلات رابطه مستقیمی با میزان بهرهوری منابع انسانی دارد و هرچه قدر میزان تحصیلات افراد در کارشان بیشتر باشد بهرهوری افزایش مییابد .
-
- سن: رابطه سن و بهرهوری منابع انسانی به این صورت است که از یک طرف هرجه سن بالاتر باشد به علت کاهش توانایی جسمی بهرهوری کاهش مییابد و از طرف دیگر هر چه سن بالاتر میرود تجربه کاری فرد افزایش مییابد لذا بهرهوری فرد نیز افزایش مییابد. بنابراین در مورد رابطه سن و بهرهوری بسته به اینکه کدام عامل برتری پیدا کند بهرهوری منابع انسانی با افزایش سن می تواند افزایش پیدا کند یا کاهش یابد.
-
- آموزش: آموزشهای داده شده به منابع انسانی در صورتی که در عمل بکار گرفته شود سطح بهرهوری را افزایش میدهد در غیر این صورت افزایش بهرهوری از طریق آموزش محقق نمیگردد. بنابراین یکی از راه های افزایش بهرهوری بکار گرفتن دانستهای مفید و متانسب با شرایط واقعی میباشد.
دسته دوم از عوامل موثر بر بهرهوری منابع انسانی عوامل محیطی میباشند که شامل: مشارکت، مناسبات اجتماعی، محتوای کار و خشنودی شغلی میباشد.
عامل مناسبات اجتماعی از طریق ارتباط بیشتر عامل انسانی با یکدیگر بر بهرهوری منابع انسانی تاثیرگذار است بدین معنا که هر چه روابط بیشتر گردد انسانها تحت تاثیر روحیه نوع دوستی انگیزه فعالیت بیشتری خواهند داشت.
عامل خوشنودی فرد از کار می تواند بر بهرهوری فرد تاثیر مثبت داشته باشد. به این معنا که هرچه فرد بار ضایت بیشتری فعالیت نماید در نتیجه حاصل کار او بهتر و در نتیجه بهرهوری افزایش خواهد یافت و برعکس( امامی میبدی، 1384).
دسته سوم عوامل سازمانی موثر بر بهرهوری :
1-مشارکت کارکنان در تعیین اهداف شغلی:
منابع انسانی عملا قسمت مهمی از حیات کاریی خود را در ارتباط با سازمانها میگذراند اگر افراد بتوانند در طول این مدت اهداف فردی و سازمانی خود را تلفیق و هماهنگ نمایند بازدهی به مراتب بالاتری را خواهند داشت.(شیخی، 1388). در اوایل نیمه دوم قرن بیستم پیتر دراکر این مبحث را تحت عنوان «مدیریت برای نتایج “یا مدیرت بر مبنای هدف” مطرح کرد که دلالت بر تقویت انگیزش کارکنان و اعمال کنترل مدیریت از طریق تلفیق اهداف و ارزیابی آنها داشت(الوانی، 1386)
یکی از عوامل موثر بر عملکرد افراد در محیطهای کاری آگاه بودن و شناخت آنها از اهداف موسسه و مجموعه است (ساعتچی، 1386) اگر کارکنان در تنظیم اهداف شعلی مشارکت داشته باشند در نیل به آن اهداف بیشتر تلاش می کنند.
2-مشارکت کارکنان در تصمیم گیریها
تردیدی نیست که یکی از اهداف اصلی فعالیتهای گروهی و فلسفهی وجود سازمانها افزایش کارایی و اثربخشی در چهارچوب ارزشهای جامعه است و در این جهت توصیهی تعاون و همکاری بین افراد و گروه های مختلف از دیرباز مورد توجه اغلب پیشهوران و رهبران سیاسی و عقیدتی بوده است منتها چگونگی این گونه همکاریهای و تصمیم گیریها در مورد راه روشن رسیدن به اهداف مشترک متاثر از طرز فکرها و سلیقههای جوامع مختلف است که از فرهنگ و طرز تلقیهای سیاسی و اقتصادی آنها سرچشمه میگیرد. (میرسپاسی، 1371)
معمولا زمینه های مشارکت به صورت زیر تقسیم بندی میشوند:
*مشارکت در تصمیمهایی که به زمینه های فنی مربوط میشوند.
*مشارکت در زمینه های پرسنلی و کارگزینی، این نوع مشارکت در قانون شوراهای اسلامی به صورت نسبتا گستردهای بیان میشوند.
*مشارکت در تصمیم گیریهای مالی نظیر سرمایه گذاری توزیع درآمد و…
*مشارکت در تصمیماتی که در زمینه های عمومی اتخاذ میشوند مانند تغییر ساختار واحد صنعتی تغییر محل کارخانه، متوقف کردن و توسعه واحدها (میر سپاسی، 1371)
چنین استدلال شده است که مشارکت کارکنان باعث افزایش اثربخشی خواهد شد و شرکت دادن کارمندان در تصمیمات مربوط به سازمان دارای مزایای زیر است:.
موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 05:17:00 ق.ظ ]