والستاد[۲۷۲]و همکاران (۲۰۱۱) در مطالعه ی خود به بررسی اثرات MBSR در بیماران مبتلا به اختلالات اضطرابی پرداختند. مشخص شد که آموزش ذهن آگاهی می تواند اثرات سودمندی بر اختلالات اضطرابی و نشانگان مرتبط با آن داشته باشد.
اکثر پژوهش هایی که تاکنون انجام گردیده به بررسی اثر درمان های ذهن آگاهی در میان جمعیت
های بالینی مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر می پردازند اما در خصوص کاربرد این روش در مورد نگرانی در جمعیت های غیربالینی، پژوهش های اندکی انجام شده که از جمله آن ها می توان به کاربرد تکنیک های مبتنی بر ذهن آگاهی در میان جمعیت غیربالینی مبتلا به نگرانی مزمن و مقایسه آن با تکنیک های آرام سازی تدریجی عضلانی، توسط دلگادو و همکاران (۲۰۱۰) اشاره کرد.
این پژوهش به بررسی شاخص های روان شناختی و فیزیولوژیکی تنظیم هیجانی در جمعیت غیربالینی با سطوح بالای نگرانی می پردازد. آزمودنی ها از میان دانشجویان زن انتخاب گردیدند که در مقیاس PSWQ نمره بالایی کسب کرده و به اختلال اختلال اضطراب فراگیر مبتلا نبودند. نتایج نشان دهنده ی بهبود بالینی و کاهش تعداد و مدت اپیزودهای نگرانی درسرتاسر مداخله بود. هم چنین مشخص گردید که آموزش ذهن آگاهی نقش مهمی در اصلاح جنبه های مهم تجربه ی هیجانی ایفا می کند. (به عبارت دیگر، ذهن آگاهی باعث افزایش وضوح و تمییز هیجانات، احساسات و افزایش توانایی در ادراک و تنظیم هیجانات می شود)، این امر خود منجر به سازگاری رفتاری و بهزیستی روانی می شود. شرکت کنندگان این دوره، در شاخص های فیزیولوژیکی نیز کاهش معناداری در سرعت تنفس و طولانی تر شدن مدت مرحله ی بازدم نشان دادند. این پژوهش بیان گر اثربخشی درمان ذهن آگاهی در کاهش نگرانی مزمن بود، هر چند به بررسی اثرات کوتاه مدت درمان پرداخت و براین اساس پی گیری اثرات درمان صورت نپذیرفت.
۲-۲-۲- ادبیات تحقیق در داخل کشور
در ایران نیز تاکنون پژوهش های گوناگونی در حوزه ی نگرانی بیمارگونه انجام شده است. به عنوان مثال وزیری و موسوی نیک (۱۳۸۷) به بررسی رابطه ی فرانگرانی و باورهای فراشناختی منفی با فوبی در میان ۲۷۰ دانشجو، پرداختند. نتایچ پژوهش نشان داد که بین میزان باورهای منفی فراشناختی، فرانگرانی و فوبی اجتماعی در دانشجویان، رابطه ی مثبت و معناداری وجود دارد. هم چنین بین سطح فرانگرانی و باورهای منفی فراشناختی نیز رابطه ی مثبت معناداری وجود دارد.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
ارتباط میان نگرانی مرضی، شیوه های حل مسأله و افکار خودکشی در نمونه غیر بالینی توسط عدالتی شاطری و همکاران (۱۳۸۸) مورد بررسی قرار گرفت، نتایج نشان داد که میان میزان نگرانی، شیوه های حل مسأله و افکار خودکشی رابطه ی معناداری وجود دارد و نگرانی بر گرایش به برخی شیوه های حل مساله تاثیرگذار است.
در پژوهش نیکبخت نصرآبادی و همکاران (۱۳۸۷) ارتباط حیطه های نگرانی با کیفیت زندگی دانشجویان بررسی گردید و مشخص شد که بالا بودن میزان نگرانی در دانشجویان نشان دهنده وجود چالش در بهداشت روانی و جسمانی این گروه است. و یا خانی پور و همکاران (۱۳۹۰) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که باورهای فراشناختی و راهبرد های کنترل فکر نقش مهمی را در تداوم نگرانی دارند.
خانی پور، محمدخانی و طباطبایی (۱۳۹۰) به بررسی رابطه رگه اضطراب و راهبردهای کنترل فکر با نگرانی پرداختند. این پژوهش بر روی ۱۴۶ دانشجو انجام گردید و نتایج نشان داد که رگه اضطراب نسبت به راهبرهای کنترل فکر از توانایی بهتری برای پیش بینی نگرانی بیمارگون برخوردار است.
هم چنین با ورود درمان های مبتنی بر ذهن آگاهی، تاکنون اشکال مختلف این درمان در بسیاری از حوزه ها هم چون کاهش افکار خودآیند منفی (کاویانی و همکاران، ۱۳۸۴ و ۱۳۸۷)، نگرش ناکارآمد (کاویانی و همکاران، ۱۳۸۴ و ۱۳۸۷)، پیش گیری از عود مصرف مواد افیونی (دباغی و همکاران، ۱۳۸۶)، کاهش نشخوار فکری (آذرگون و همکاران، ۱۳۸۸ )، درمان اختلال وسواسی اجباری (فیروزآبادی و شاره، ۱۳۸۸)، درمان اختلال افسردگی اساسی (امیدی و همکاران، ۱۳۸۷)، افراد افسرده خودکشی گرا (حناساب زاده و همکاران، ۱۳۹۰)، افراد افسرده غیربالینی (کاویانی و همکاران، ۱۳۸۷)، کاهش اضطراب امتحان دانش آموزان (بیرامی و عبدی، ۱۳۸۸) و مقایسه ذهن آگاهی نابینایان و همتایان بینا (نجاتی، ۱۳۸۸) به کار برده شده است. اما با این حال تاکنون کاربرد رویکرد منسجم MBSR، بر نگرانی بیمارگونه، مورد بررسی قرار نگرفته است.
نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
همان گونه که مشاهده می شود تمامی تحقیقات به نوعی مبین سودمندی این درمان در افکار نگرانی زا، تنش های موجود و افزایش رضایت از زندگی است. با توجه به اهمیت نگرانی در کیفیت زندگی و بهزیستی روان شناختی افراد؛ و نقش موثر این مولفه، در حوزه ی آسیب شناسی روانی؛ و با تکیه بر شواهدی که در خصوص سودمندی رویکرد کاهش استرس براساس ذهن آگاهی در این حوزه ها وجود دارد، برآن شدیم که اثربخشی آن را در جمعیت دانشجویی با نگرانی بیمارگونه مورد بررسی قرار دهیم.
فصل سه
روش شناسی پژوهش
۳-۱- مقدمه
هدف پژوهش حاضر تعیین اثر بخشی رویکرد درمانی کاهش استرس بر اساس ذهن آگاهی (MBSR) بر میزان نگرانی افراد مبتلا بوده است. بدین خاطر ابتدا پرسش نامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا (PSWQ) بر روی نمونه ی وسیعی از دانشجویان دختر مقطع کارشناسی در سطح تمام دانشکده های دانشگاه شاهد انجام شد (۴۰۸ = n) و افرادی که نگرانی آن ها بالاتر از نقطه برش بوده و ملاک های شمول را نیز دارا بودند، به منظور قرارگیری در گروه های آزمایش و کنترل، انتخاب شدند. آزمون های موردنظر در مراحل پیش آزمون و پس آزمون، بر روی هر دو گروه اجرا گردید و رویکرد درمانی MBSR بر روی گروه آزمایش انجام شد. در مرحله ی بعد نتایج مورد نظر استخراج شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
در این فصل ابتدا چهارچوب طرح تحقیق بیان می شود، سپس به جامعه و نمونه انتخاب شده و نحوه نمونه گیری پرداخته می شود، پس از آن ابزارهای مورد استفاده و شیوه ی درمانی به کار گرفته شده معرفی می شوند و در نهایت شیوه انجام تحقیق و شیوه تحلیل داده ها ارائه می گردد.
۳-۲- نوع پژوهش
نوع پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بوده است.
۳-۳- آزمودنی های پژوهش
۳-۳-۱- جامعه آماری
جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه ی دانشجویان دختر مقطع کارشناسی بوده که در دانشکده های دانشگاه شاهد در سال تحصیلی ۹۲- ۹۱ مشغول به تحصیل بوده و دارای نگرانی بیمارگونه بوده اند.
۳-۳-۲- نمونه تحقیق
نمونه گیری تحقیق حاضر در دو مرحله انجام شده است :
الف) مرحله اول : در مرحله اول ۴۰۸ نفر از دانشجویان دختر دانشگاه با بهره گرفتن از مقیاس PSWQ مورد بررسی قرار گرفتند. سپس میزان نگرانی آن ها وارسی شد و آزمودنی هایی که دارای نمره نگرانی بالاتر از نقطه برش بودند، انتخاب شدند.
قابل ذکر است که در پژوهش دلگادو و همکاران (۲۰۱۰) آزمودنی هایی که در مقیاس PSWQ نمراتی بالاتر از نقطه برش بدست آورده بودند (۶/۳ = sd ، ۹/۶۹ = M)، به عنوان افرادی با نگرانی بیمارگونه شناخته شدند. در پژوهش خانی پور و همکاران (۱۳۹۰) با اقتباس از پژوهش بیهار، الکن، زولیگ و بورکووک (۲۰۰۳؛ به نقل از خانی پور و همکاران، ۱۳۹۰) نمره برش (۴۵) برای آزمون PSWQ به منظور جداکردن افراد با نگرانی بهنجار و بیمارگون تعیین گردید (۱۰/۱۰ = sd، ۵۲/۴۵ = M). در پژوهشی دیگر میانگین و انحراف معیار نگرانی بیمارگونه مقیاس PSWQ، به ترتیب ۸۹/۴۳ و ۹۴/۱۱ تعیین شد (منصوری و همکاران، ۱۳۸۹).
از سوی دیگر قابل اشاره است که میانگین و انحراف معیار افراد در پژوهش حاضر، به ترتیب برابر با ۷۱/۴۵ و ۹۳/۱۰ بوده است. ۵/۱۷درصد از آزمودنی های حاضر نمراتی بالاتر از یک انحراف معیار داشتند (یعنی بالاتر از ۶۴/۵۶ = ۹۳/۱۰+ ۷۱/۴۵). هم چنین ۶۷/۳۱ درصد افراد نیز نمراتی در حد فاصل میان میانگین و ۱ انحراف معیار (۵۷-۴۵) کسب کردند.
در این پژوهش براساس پژوهش های قبلی که نمره ۵۰ در خارج از ایران و ۴۵ در ایران، به عنوان نقطه برش درنظر گرفته شده بود، نمره ی ۵۰ برای احتیاط بیش تر به عنوان نقطه ی برش درنظر گرفته شد. از میان افرادی که نمره ای بالاتر از نمره ی برش کسب کرده بودند، با ۷۵ نفر تماس گرفته شد که از آن میان، ۵۵ نفر در مرحله ی اول حاضر به همکاری شدند.
براین اساس، با هر یک از این افراد به صورت انفرادی مصاحبه ی تشخیصی اختلال اضطراب فراگیر مبتنی بر DSM-IV انجام گردید، پرسش نامه ی GAD-7 نیز بر روی آن ها انجام شد و ملاک های شمول در خصوص آن ها مورد بررسی قرار گرفت. ملاک های شمول و عدم شمول در این پژوهش به شرح زیر بود:
الف) معیارهای ورود
دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir
اشتغال به تحصیل در دوره کارشناسی در رشته های متعدد
زن بودن
گستره سنی ۲۴- ۱۸ سال
کسب نمره بالاتر از نقطه برش در مقیاس PSWQ
عدم دریافت درمان های دارویی، روان شناختی و یا مشاوره در یک سال اخیر
عدم ابتلا به اختلال اضطراب فراگیر و سایر اختلالات روان شناختی
ب) معیارهای خروج:
عدم اشتغال به تحصیل در هنگام اجرای مداخلات
جنسیت مرد
سن بالاتر یا پایین تر از دامنه ی مورد نظر (۱۸ تا ۲۴ سال)
کسب نمره ی کم تر از نقطه برش در مقیاس PSWQ
دریافت درمان های دارویی، روان شناختی و یا مشاوره در یک سال اخیر
احراز ملاک های اختلال اضطراب فراگیر و سایر اختلالات روان شناختی
ب) مرحله دوم: در مرحله دوم از میان افرادی که دارای ملاک های شمول بوده و آماده ی همکاری در پژوهش حاضر بوده اند، دو گروه تشکیل شد که در گروه آزمایش ۲۰ نفر و در گروه کنترل ۱۴ نفر جایگزین شدند.
در گروه آزمایش، ۷ نفر از آزمودنی ها در هفته ی اول، عدم تمایل به شرکت در جلسات را مطرح کردند. ۲ آزمودنی نیز از جلسه ی دوم حضور نامنظم داشتند و در نهایت در جلسات هفته های بعد، شرکت نکردند.
از جمله عللی که آزمودنی ها برای عدم حضور در جلسات مطرح کردند می توان به موارد زیر اشاره داشت:
مشغله ی زیاد، محیط نامناسب خوابگاه، افزایش سطح نگرانی با انجام تمرین ها، تردید در مورد سودمند بودن برنامه ی درمانی و اعتقاد به درمان ناپذیری مشکل خویش.
در گروه کنترل، از میان ۱۴ نفر، ۲ نفر از آزمودنی ها به تماس مجدد پاسخ ندادند و به رغم پی گیری های متعددی که انجام شد، امکان دست رسی به آن ها میسر نشد. ۳ نفر نیز همکاری مناسبی انجام ندادند.
پس از ریزش آزمودنی ها در جلسات اولیه، در نهایت ۱۱ نفر در گروه آزمایش و ۹ نفر در گروه کنترل باقی ماندند.
۳-۴- ابزارهای پژوهش
ابزار های مورد استفاده در این تحقیق عبارتند از:
۳-۴-۱- پرسش نامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا PSWQ ( می یر و دیگران، ۱۹۹۰) :
پرسش نامه ۱۶ گویه ای که برای سنجش نگرانی به کار می رود و عمومیت، شدت و غیرقابل کنترل بودن نگرانی بیمارگونه را می سنجد. هر گویه براساس یک مقیاس ۵ درجه ای به شیوه ی لیکرتی نمره گذاری می شود (از ۱= اصلاً در مورد من صدق نمی کند تا ۵ = کاملا در مورد من صدق می کند). دامنه نمره ها از ۱۶ تا ۸۰ تغییر می کند و نمره بیشتر نشان گر تجربه نگرانی بیشتر است.
در ایران شیرین زاده دستگیری (۱۳۸۵) پایایی آزمون را به روش همسانی درونی ۸۶/۰، به روش بازآزمایی با چهار هفته فاصله ۷۷/۰ گزارش کرده است. اعتبار همزمان آن با آزمون اضطراب بک ۴۹/۰ گزارش شد.
در پژوهش خانی پور و همکاران (۱۳۹۰) ضریب همسانی این آزمون با آلفای کرونباخ ۷۷/۰ محاسبه شده است. در پژوهش حاضر ضریب همسانی این آزمون با آلفای کرونباخ برابر با ۸۸/۰ و ضریب اسپیرمن براون پرسش نامه نیز برابر با ۸۹/۰ بوده است.
از این پرسش نامه به منظور سرند اولیه ی آزمودنی های دارای نگرانی بالینی از غیربالینی و بررسی سطح نگرانی بیمارگونه در مرحله ی پس آزمون استفاده شده است.
۳-۴-۲- مقیاس GAD-7 (اسپیتزر و همکاران، ۲۰۰۶) :
این مقیاس دارای ۷ سوال است که هر یک از سوالات مقیاس، از ۰ تا ۳ نمره گذاری می شود و گستره نمره مقیاس از ۰ تا ۲۱ است. اسپیتزر و همکاران (۲۰۰۶) همسانی درونی این مقیاس را با بهره گرفتن از آلفای کرونباخ (۹۲/۰) و پایایی بازآزمایی آن را برابر با ۸۳/۰ گزارش می کنند. حساسیت و ویژگی مقیاس در نقطه برش ۱۰ یا بیش تر، از ۸۰% می گذرد و همبستگی این مقیاس با خرده مقیاس های ۲۰- SF از ۳۹/۰ تا ۹۱/۰ و همبستگی آن با دو مقیاس اضطراب بک ۷۲/۰ و با خرده مقیاس اضطراب مقیاس SCL-90-R ، ۷۴/۰ گزارش شده است.
در یک مطالعه که به منظور بررسی ویژگی های روان سنجی این مقیاس بر روی جمعیت ایرانی انجام شده، آلفای کرونباخ این آزمون برابر با ۸۵/۰ بود و پایایی ناشی از دو بار اجرای بدست آمده برای این آزمون در این نمونه، برابر ۴۸/۰ = r به دست آمد که حاکی از انسجام درونی و قابل قبول برای مقیاس در نمونه ی ایرانی مورد مطالعه است. اعتبار همزمان مقیاس، از طریق بررسی همبستگی آن با پرسش نامه اضطراب حالت-صفت اسپیلبرگر (برای اضطراب حالت ۷۱/۰= r و برای اضطراب صفت حالت ۵۲/۰= r) و از طریق خرده مقیاس اضطراب ۱۲ ماده ای از چک لیست نشانه های بالینی (SCL-90-R) 63/0 = r به دست آمد که بیان گر اعتبار قابل قبول برای مقیاس مذکور در جامعه ی ایرانی است (نایینیان و همکاران، ۱۳۹۰).
از این پرسش نامه برای تمایز افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر از افراد غیرمبتلا در بین نمونه های ارزیابی شده برای ورود به مرحله دوم تحقیق استفاده شده است .
۳-۴-۳- مصاحبه ساخت یافته بر مبنای DSM-IV-TR :
به منظور برآوردی دقیق تر از نشانه های بالینی اختلال اضطراب فراگیر در افراد، مصاحبه ای ساخت یافته مبتنی بر نشانه های ذکر شده در جدول ملاک های تشخیصی اختلال اضطراب فراگیر در DSM-IV-TR (و با نگاهی اجمالی به ملاک های این اختلال در DSM-V)، از جمله وجوه مربوط به تشخیص افتراقی اختلال، با افراد انجام شده است تا نسبت به عدم تشخیص اختلال اضطراب فراگیر در آن ها، اطمینان حاصل شود.
موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 02:07:00 ق.ظ ]