کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • احادیث مهدویت در صحاح سته- قسمت 12
  • بررسی فقهی و حقوقی اوراق استصناع- قسمت ۹
  • بررسی رابطه بین ابعاد ساختار سازمانی با وضعیت مدیریت دانش در سازمانهای دولتی شهر بندر عباس- قسمت ۷
  • اجرای تحریم‌های یکجانبه علیه ایران از دیدگاه حقوق بین‌الملل- قسمت ۵- قسمت 2
  • بررسی و تحلیل محتوای نرم افزارهای آموزش درس ریاضی موجود در بازار از دیدگاه رویکرد یادگیری فعال و ساخت گرا و اصول طراحی چند رسانه ای ها- قسمت ۱۰- قسمت 2
  • شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقاء منزلت اجتماعی کتابداران و توسعه‌ سرمایه اجتماعی در کتابخانه‌های دانشگاهی همدان- قسمت ۴
  • دانلود فایل ها در مورد بررسی رابطه بین مدیریت منابع انسانی الکترونیک و توانمندسازی کارکنان- فایل ...
  • بررسی پایان نامه های انجام شده درباره : اجرای عدالت و لغو مجازات اعدام طبق پروتکل الحاقی دوم به میثاق بین ...
  • ارائه مدلی برای اندازه گیری میزان چابکی در شرکت های نرم افزاری بر اساس اصول چابک- قسمت ۵
  • تبیین اراده و مشیت الهی بر اساس روایات کافی- قسمت ۴
  • ارائه الگوی تلفیقی تدوین استراتژی بر مبنای تحلیل SWOT و رویکرد ...
  • پیش بینی موفقیت شغلی بر مبنای عوامل ویژگی شخصیتی سرشت و منش در کارکنان پروازی و زمینی یک شرکت هواپیمایی۹۳- قسمت ۷
  • شناخت نحوه پوشش اخبار شبکه های سیما با تأکید بر شرایط سیاسی و خصوصاً انتخابات اسفند ماه سال ۹۰ در شبکه های خبری- قسمت ۳
  • بررسی رابطه مهارت مذاکره مدیران با میزان تعارض میان کارکنان مراکز آموزش فنی و حرفه ای کرج- قسمت ۱۳
  • بررسی اثر اندرکنش خاک و سازه بر روی باز توزیع نیروها در المان های سازه های فولادی- قسمت ۲۲
  • بررسی و تبیین ساز و کار جبران های تجاری در سازمان جهانی تجارت- قسمت ۳
  • راهنمای نگارش پایان نامه درباره تعیین رابطه بین ریسک سیستماتیک شرکت، عملکرد، نوسانات سرمایه و ...
  • بررسی رابطه گرایشهای معنوی با کیفیت زندگی دانشجویان دانشگاه شاهد- قسمت ۱۴- قسمت 2
  • رابطه ی اضطراب امتحان با عملکرد تحصیلی و انگیزه ی پیشرفت تحصیلی دانشجویان در مراکز علمی کاربردی بهزیستی- قسمت ۶
  • بررسی مقایسه ای روشهای حل تعارض زناشویی و شیوه¬های فرزندپروری در پرستاران شیفت در گردش و شیفت ثابت بیمارستان های دولتی بندرعباس۹۳- قسمت ۲
  • بررسی و مقایسه موجودات وهمی- خیالی در «داستان های هزار و یک شب و هری پاتر»- قسمت ۸
  • اثرعصاره الکلی درمنه کوهی بر تشنج ناشی ازپنتیلن تترازول در موش آزمایشگاهی نر- قسمت ۲
  • ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری ...
  • نقد و بررسی قانون اصلاح قانون بیمه اجباری مسئولیت مدنی دارندگان وسایل نقلیه موتوری زمینی در مقابل شخص ثالث با محوریت نقش پلیس در پیشگیری،کنترل وجبران صدمات- قسمت ۱۴
  • شناسایی تعیین کننده های ظرفیت جذب دانش و تاثیر آن بر قابلیت پاسخگوی سریع سازمان- قسمت ۵- قسمت 2
  • بررسی تاثیر انتصاب های مبتنی بر شایستگی مدیران بر بهره وری نیروی انسانی بانک ملت استان اردبیل- قسمت ۱۵
  • دانلود پژوهش های پیشین درباره اثر ضد میکروبی عصاره هسته سنجد بر کیفیت و ماندگاری سس ...
  • بررسی رابطه بین اجتناب مالیاتی باگزارشگری مالی متهورانه در شرکت‎های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادر تهران- قسمت ۳
  • نگارش پایان نامه درباره بررسی ارتباط میان آگاهی کارکنان در تعامل با مشتریان از اهداف ...
  • بررسی تاثیر روش تدریس جیگ ساو و روش تدریس یادگیری ...
  • مطالب پژوهشی درباره طراحی و ساخت واکسن کاندید یونیورسال بر علیه ویروس های پاپیلوماانسانی ...
  • طراحی الگوی راهبردی ارزیابی عملکرد یگان های ناجا- قسمت ۲۳- قسمت 2
  • طرح های پژوهشی دانشگاه ها در مورد بررسی تطبیقی تعهدات وکیل دعاوی در حقوق ایران و آمریکا- فایل ۷




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      بررسی فرهنگ عامه در دیوان مسعود سعد سلمان- قسمت ۸ ...

    در روز ششم هر ماه که به نام این فرشته است جشنهای خردادگان بوده است. ایزد تشتر و ایزد فروردین و ایزدباد از همکاران خردادند. دیو گرسنگی (تاریچ) از دشمنان خرداد هستند.
    گل سوسن، مخصوص خرداد است:
    خجسته روزا، کاندر نبرد سطوت تو به آب تیغ بیفروخت آذر خرداد
    همیشه تا بپرستنــد مایــه کشمیــر همیشه تا بفروزنــد مایه خـرداد
    (مسعود سعد: ۵۴۱)
    زینت باغ ماه خرداد است گر به باده گرایی از داد است
    (مسعود سعد: ۶۵۵)
    تیر ماه
    «چهارمین ماه سال و سیزدهمین روز هر ماه شمسی به نام این فرشته است. تشتر همیشه با دو صفتِ رایومند و فرهمند به عنوان سپهسالار ستارگان مشرق که علیه ستارگان مغرب نبرد می کند معروف است». (یاحقی، ۱۳۸۶: ۲۶۲)
    ماه تیرست ای نموده تیر از روی تـو مــاه می درین مه لعل روشن گردد ای مه می بخواه
    وقت نعمتهاست لیکن نعمتی چون می مدان جان بدیــن گفته که من گفتــم گواه آید گواه
    (مسعود سعد: ۵۴۲)
    مرداد ماه
    در پهلوی امردات به معنی، «بی مرگی و جاودانگی» آمده است. مرداد مظهر دوام هورامزدا هست و اهورامزدا جاودانی (مرداد)را به کسی می بخشد که در دنیا گفتار و پندارش طبق آیین مقدس باشد (پور داوود، ۱۳۰۹: ۱/۹۵). و روز هفتم به مرداد تعلق دارد که به حفظ گیتی و اقامه غذاها و دواهایی که منشأ نباتی دارند و دافع جوع و ضرر و مرض هستند می کوشد (همان: ۲۸۹).
    و نگهبانی گیاه با مرداد می باشد. در روز هفتم هر ماه که به نام این فرشته است جشنهای مردادگان بوده است. و ایزد رشن (رشن روز) و ایزد اشتاد ( اشتادروز) و ایزد زامیاد ( زامیادروز) از یاران مردادند.
    دیو تشنگی(زاریچ) از دشمنان مرداد هستند و گل چمبک از آن مرداد است.
    مرداد مهست سخت خرم می نوش پیاپی و دمادم
    از گردون طبع خاک پر تف وز باران چیم ابر پر نم
    (مسعود سعد: ۵۴۲)
    شهریور
    «مرکب از دو جزء است. جزء اول به معنی سلطنت و مملکت و جزء دوم که صفت است به معنی آرزو شده و جمعاً به معنی سلطنت مطلوب و کشور آرزو شده است» (بیرونی، ۱۳۵۲: ۸۴)
    شهریور است و گیتی از عدل شهریار شاد است خیز و مایه شادی برِ من آر
    (مسعود سعد: ۶۵۶)
    مهر ماه
    «مهر در ایران زردشتی به پیروی از اندیشه یکتاپرستی، مقام مهر کاهش پذیرفت و د رمیان خدایان فقط اهورا مزدا اهمیت یافت و مهر تنها به عنوان فرشته ای بلند پایه باقی ماند». (جهان فروری، ۱۳۵۵: ۸۴) مصریان مهر را خدای خویش قرار ساختند و در چین ، از روزگار باستان شاهان خود را از اعقاب خدای خورشید می دانستند.
    مسعود سعد در بیتی اغلبِ این معانی را جمع کرده است:
    روز مهر و ماه و جشن فرخ مهرگان مهــر بفزای ای نگار مهرچهرِ مهربان
    ای مه مه مهـر و مهــرمــاه اســت بی بـــاده نشستــن از گنــاه اســت
    روز و رخ دوستــان سپیــد اسـت روی و دل دشمنـــان سیـــاه اسـت
    (مسعود سعد: ۵۴۳)
    آبان
    «نام فرشته آب است که نگهبانی ماه هشتم سال و روز دهم هر ماه را بر عهده او می دانسته اند. آبان روز از آبان ماه را در روزگاران گذشته جشنی بر پای می‌داشتند که به «آبانگان» شهرت داشته است. در شعر و نثر فارسی، آبان، هم به معنای کهن آن، یعنی روز دهم هر ماه به کار رفته و هم به مفهوم امروزی آن، یعنی ماه هشتم سال». (بلعمی، ۱۳۵۳: ۵۲۱)
    آبان روزست روز آبان خرّم گردان به آبِ رَز، جان
    (مسعود سعد: ۶۶۱)
    بر اساس شواهد شعری به نظر می رسد خوردن شراب در ماه آبان، که آغاز فصل سرما نیز بوده، رواج فراوان داشته است:
    ماه آبان چو آب جوی ببست آب انگور باید اندر دست
    (مسعود سعد: ۶۵۷)
    آذر ماه (آذر جشن)
    آذر روز، روز نهم هر ماه است. در این روز از آذر ماه طبق سنتّت ایران باستان جشنی بوده است موسوم به آذرجشن که آن را عید آتش نیز گفته اند و به نام فرشته آذر که به همه آتش ها موکول است به این اسم موسوم شده است.
    گویند زردشت امر کرد در این روز به زیارت آتشکده ها بروند و قربانی ها به آتش نزدیک کنند و در امور عالم به مشاوره بپردازند. در این روز مو ستردن و ناخن چیدن و به آتشکده رفتن را نیک می دانسته اند. به نظر می رسد گرامیداشت آتش در این جشن با سردی هوا و لذت بخش بودن آن در فصل زمستان بی ارتباط نباشد؛ چنان که از این ابیات پیداست:
    آذر بفروز و خانه خوش کن ز آذر صنما به ماه آذر
    (مسعود سعد: ۶۵۷)
    دی ماه
    دی به معنی آفریننده و داداری (پور داوود، ۱۳۰۹: ۱/۴۲) در آیین زردشتی و از صفات اهورامزدا نام فرشته ای است که تدابیر امور و مصالح ماه دهم سال و روزهای هشت و پانزده و بیست و سه از هر ماه شمسی به او متعلق است.
    ماه دهم سال (دی ماه) به نام این فرشته موسوم است نخستین ماه از فصل زمستان است که آن را به عربی «جدی» خوانند.
    ماه دی آمده که هوا هر زمان بارد کافور همی بر جهان
    از فلک امروز مونث کند لشکر سرما را باد خزان
    (مسعود سعد: ۵۴۳)
    بهمن ماه
    یازدهمین ماه سال و دومین روز هر ماه به نام بهمن است. ایزد ماه، ایزد وش و ایزد رام همکاران بهمن، و اَکَهَ مَنَه (بد منش) دشمن بزرگ و رقیب او هستند.
    ماه بهمن نبید باید خورد ماه بهمن نشاط باید کرد
    (مسعود سعد: ۵۴۴)
    آسفندماه (سپندارمذ ماه)
    دوازدهمین ماه سال که نگهبان آن سفندارمذ است؛ او موظف است زمین را خرم و آبادان و پاک و بارور نگه دارد. به این جهت هر کس به کشت و کار و آبادانی بپردازد خشنودی سپندارمذ را فراهم کرده است. ایزد آبان، ایزد دین و ایزد اَرد همکاران سفندارمذ، و د
    یو ناخشنودی و خیره سر، رقیب او هستند.
    سپندارمــذمــاه آخــر ز ســـال که گشت آخرین ماه هر بد سگـال
    همــی مــژده دارد که تا چند روز پذیرد چمن حسن و زیب و جمال
    به هر مرغـــزاری بتــازد تــذرو به هر بوستـــانــی ببالــد نهـــال
    کشد ابر بر سایـــه فـرش بهـــار دمد مشـــک بــر کــوه باد شمال
    ز سلطان گیتی ملــک ارســـلان شود طالع ســال فرخنـــده فــال
    جهاندار شاهـا تویــی از ملــوک که گردون محلــی و دریــا نـوال
    چو مهر مضی تاب و بر خلق تاب چو سرو سهی بال و در ملک بـال
    (مسعود سعد: ۵۴۴)
    ۴-۱-۵- نام روزهای فرس
    اورمزدروز
    اورمزد (اوهرمزد، هرمزد، هرمز) نامی از نام های خدای بزرگ ایرانیان باستان است (= اهورامزدا). نخستین روز هر ماه شمسی نیز به این نام موسوم است. بنا بر روایات کهن، آدم در این روز آفریده شد. پارسیان آن را روزی نیک و شایسته مِی خوردن و خرمّی می‌دانند و برای حاجت خواستن و به خدمت سلطان بار یافتن مناسب است. همچنین بازرگانی و شکار و ساختمان کردن را در این روز مبارک شمرده اند. در شعر فارسی هم از این جهات، به این روز توجه شده است:
    امروز اورمزد است ای یار مِی گسار برخیز و تازگی کن و آن جام باده آر
    (مسعود سعد: ۶۵۹)
    ای اورمزد روی بده روز اورمزد آن مِی که شادمان کندم اورمزد وار
    (مسعود سعد: ۶۵۹)
    بهمن روز
    دومین روز از هر ماه شمسی به نام امشاسپند بهمن نام گذاری شده است. بهمن فرشته ای است که خشم و قهر و آتش غضب را فرو می نشاند. او موکل است بر گاوها و گوسفندان. کتاب اندرز آذرباد مارسپندان توصیه می کند که از بستر و جامه نو در این روز استفاده کنند. از سلمان فارسی نقل شده که بهمن روز برای ازدواج و برآوردن کارها نیک و مبارک است:

     

    جهت

    موضوعات: بدون موضوع
    [چهارشنبه 1400-01-25] [ 05:52:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      ارزیابی تعالی سازمانی شرکت گاز استان مرکزیبر اساس مدل EFQM- قسمت ۷ ...

    استفاده از روش‌های آماری (مثل نمودارهای کنترل) و تفکر آماری

    میزان همکاری هسته‌های کنترل کیفی

    فعالیت‌های کنترل کیفی واقعی

    وضعیت کنترل

    ۸- تضمین کیفیت

     

     

    روش‌های توسعه محصولات جدید (مثل تحلیل کیفیت و به کارگیری آن، مطالعات اطمینان‌سنجی و طراحی) ایمنی، و پیشگیری از خسارت ناشی از محصولات جدید

    طراحی، تجزیه و تحلیل، کنترل و بهبود فرایند

    قابلیت فرایند

    اندازه‌گیری و بازرسی

    تجهیزات، واگذاری کار به پیمان‌کاران، خرید و کنترل خدمات

    سیستم تضمین کیفیت و تشخیص عیب

    استفاده از روش‌های آماری

    ارزشیابی کیفیت و ممیزی

    وضعیت واقعی تضمین کیفیت

    ۹- آثار

     

     

    اثر اندازه‌گیری

    منافع ملموس نظیر کیفیت، خدمات، زمان‌بندی توزیع، هزینه، منافع، ایمنی و محیط زیست
    عکس مرتبط با محیط زیست

     

    منافع غیر ملموس

    همگرایی بین اثر مورد انتظار و اثر واقعی

    ۱۰- برنامه‌ریزی برای آینده

     

    جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.

     

     

    درک شرایط حاضر و ویژگی آن

    خط‌مشی اصلاح موارد معیوب

    برنامه‌های ارتقا TQM

    ارتباط با برنامه‌های بلندمدت

    نقاط قوت و ضعف جایزه دمینگ
    به طور خلاصه از مهمترین ویژگیهای خوب جایزه دمینگ، روندگرایی و توجه به فرهنگ سازی و توسعه فعالیتهای آماری و توانمندسازی است.
    از نقاط ضعف این جایزه می‌توان بالابودن تعداد کانونهای توجه و نتیجه‌گرایی و به عبارتی ساده تر، بالا بودن محورهایی که برای دریافت جایزه باید به آن توجه کرد و ضریب وزنی مساوی همه معیارها را نام برد. به طور کلی در این مدل نگاه سیستمی به سازمان ضعیف است به همین دلیل کشورهای کمی این مدل را به طور کامل پذیرفته‌اند (مجیبی میکلایی، ۱۳۸۵، ص۲۴).

     

     

    مدل پیترز و واترمن

    از زمان‌های بسیار قدیم، جستجو برای تعالی و رشد همه جانبه از مهمترین مسایل نوع بشر بوده است. فرایندهای ذهنی انسان ببا عنوان تئوری‌های متفاوت به مدیریت ارائه شدند، و عمل به آن تئوری به تعالی نائل شد. اگرجه تئوری‌های مدیریت در محیط‌ها و زمان‌های متناسب خود ارائه شدند، اما تئوری‌های مشابه در جوامع مختلف نتایج متفاوتی به بار آورد. این علت به پیشرفت دیگر تئوری‌های مدیریتی برای غلبه بر کمبودها دیگر انواع منجر شد. با این اکنون با عمل به هر تئوری، مدیریت درس‌های جدیدی را برای دستیابی به تعالی فرا گرفت. به عنوان یک مثال ثابت شده، کتاب معروف پیترز و واترمن با عنوان ( در جستجوی تعالی- درس‌هایی از شرکت‌های موفق آمریکایی) پیشنهادهای زیادی را به عنوان معیارهای موفق تعالی ارائه کرد ( شارما و تالور،۲۰۰۷).
    پیترز و واترمن (۱۹۸۲) هشت ویژگی شرکت‌های موفق که به آن دست یافتند نام می‌برند این هشت ویژگی به صورت خلاصه عبارتند از : ۱- تعصب به عمل؛ ۲- توجه به نیازهای مشتری؛ ۳- استقلال و کارآفرینی؛ ۴- بهره‌وری از طریق کارکنان؛ ۵- توجه به ارزش‌ها؛ ۶- پایبندی به کار اصلی؛ ۷- ساختارهای ساده؛ ۸- انعطاف‌پذیری است. اکنون به شرح اسن هشت ویژگی معرفی شده توسط پیترز و واترمن که اساس کار این پژوهش است پرداخته خواهد شد:

     

     

    تعصب به عمل: دست به کار زدن و از بی‌حرکتی در برابر دشواری‌ها پرهیز کردن به معنی آزمودن است و این از ویژگی‌های شرکت‌های برجسته است که به سودگیری برای شروع به کار کردن شناخته شده‌اند. وظیفه مدیریت آن است که روحیه آزمودن را در شرکت پرورش دهد و اندک شکست و ناکامی را بپذیرد و برای آزمایش‌ها وزن و ارزش کافی قایل گردد و خود پشتیبان مشوقان کار آزمایشی باشد. می‌توان گفت که تعصب به عمل در شرکت‌های موفق دارای زیر معیارهای: روانی سازمانی، خرد کردن کارها و استفاده از تجربیات دیگر سازمان‌هاست ( پیترز و واترمن،۱۹۸۲).

    توجه به نیاز‌های مشتری: پیترز و واترمن توجه به نیازهای مشتری را از مهمترین ویژگی‌های سازمان‌های موفق دانسته‌اند. نزدیک کردن کسب وکار با خواست و نیاز مشتریان یک اندرز و پیام شرکت‌های برجسته است. شرکت‌های موفق بسیاری از شیوه‌های کامیابی را از مشتریان خود می‌آموزند؛ آنها در بهبود کیفیت کالا، خدمت به مشتری و قابلیت اعتماد بی‌نظیرند و به طور کامل در خدمت مشتریان هستند و به عبارتی می‌توان گفت نوعی از قالب دادن به کوشش‌های شرکت است که در حقیقت، پیدا کردن راه مناسب ویژه‌ای که ضمن آن یک شرکت می‌تواند بهتر از دیگران به مشتریان خدمت کند.

    استقلال عمل وکارآفرینی: شرکت‌های نوآور در درون سازمان خود به پرورش بسیاری از رهبران و مبتکران دست می‌زنند و با باز گذاشتن میدان عمل افراد را به آفریدن تشویق می‌کنند و با تشویق خطر جویی، آزمایش‌های شایسته را پشتیبانی می‌کنند. اجرای برنامه‌های نوآور و تازه‌گردان اصول مسلم شرکت‌های برجسته است و با ایجاد روحیه خطرجویی در میان کارکنان استقلال عمل را به شیوه‌ای شگفت انگیز در همه رده‌های سازمانی روان می‌سازند. با نا متمرکز کردن کارها، آسان بودن ارتباطات و نبودن موانع بر سر راه سخت گفتن با یکدیگر زمینه را برای نوآفرینی مهیا می‌سازند ( پیترز و واترمن،۱۹۸۲؛ الور[۲۴] ۲۰۱۰).

    بهره‌وری از طریق کارکنان: بر اساس نظر پیترز و واترمن شرکت‌های موفق کارکنان عادی خود را منبع اساسی بالا رفتن کیفیت کار و بهره‌وری به شمار می‌آورند و کارگر را سرچشمه اندیشه‌های تازه می‌شناساند و معتقدند که هر گاه با کارکنان بر پایه بالندگی رفتار شود، آنان با رفتار خود پاسخ مناسب خواهند داد ( پیترز و واترمن،۱۹۸۲؛ آلفرو و همکاران[۲۵] ۲۰۱۱).

    توجه به ارزش‌ها: یکی دیگر از ویژگی‌های بارز شرکت‌های متعالی را باید در اعتقاد آنها به نظام ارزشی جستجو کرد، زیرا سازمان‌ها برای پایایی خود و دستیابی به کار تکامل باید از مجموعه‌ای از باورهای راستین برخوردار باشند که بر روی آنها همه سیاست‌ها و کوشش‌های خود را پایه‌گذاری کنند. پس مهمترین عامل در پیروزی یک شرکت پایبندی و پیروی راستین این باورهاست و اگر سازمانی می‌خواهد چالش جهان پر از دگرگونی را بپذیرید، باید آماده باشد در مسیر حرکت خود به جلو، همه چیز جز آن مجموعه باورها را دگرگون سازد ( پیترز و واترمن،۱۹۸۲).

    استقلال عمل و کارآفرینی: شرکت‌های نوآور در درون سازمان خود به پرورش بسیاری از رهبران و مبتکران دست می‌زند و با باز گذاشتن میدان عمل افراد را به آفریدن تشویق می‌کنند و با تشویق خطرجویی، آزمایش‌های شایسته را پشتیبانی می‌کنند. اجرای برنامه‌های نواور و تازه‌گردان اصول مسلم شرکت‌های برجسته است و با ایجاد روحیه خطرجویی در میان کارکنان استقلال عمل را به شیوه‌ای شگفت‌انگیز در همه رده‌های سازمانی روان می‌سازند. با نامتمرکز کردن کارها، آسان بودن ارتباطات و نبودن موانع بر سر راه سخن گفتن با یکدیگر زمینه را برای نوآفرینی مهیا می‌سازند ( پیترز و واترمن،۱۹۸۲).

    بهره‌وری از طریق کارکنان: بر اساس نظر پیترز و واترمن شرکت‌های موفق کارکنان عادی خود را به منبع اساسی بالا رفتن کیفیت کار و بهره‌وری به شمار می‌آورند و کارگر را سرچشمه اندیشه‌های تازه می‌شناسند و معتقدند که هر گاه با کارکنان بر پایه بالندگی رفتار شود، آنان با رفتار خود پاسخ خواهند داد (پیترز و واترمن،۱۹۸۲؛ گارسیا و رامیز[۲۶] ۲۰۱۰).

    توجه به ارزش‌ها: یکی دیگر از ویژگی‌های بارز شرکت‌های متعالی را باید در اعتقاد به نظام ارزشی جستجو کرد، زیرا سازمان‌ها برای پایایی خود و دستیابی به کار تکامل باید از مجموعه‌ای از باورهای راستین برخوردار باشند که بر روی آنها همه سیاست‌ها و کوشش‌های خود را پایه‌گذاری کنند.

    توجه به مزیت رقابتی: در نظر پیترز و واترمن مزیت یعنی پایبندی به کار اصلی، به نظر آنها موفق‌ترین شرکت‌ها آنهایی هستند که برگرد یک مهارت اصلی به افزایش حیطه کاری خود دست زده‌اند و به طور کلی سیاست آنها در برابر توسعه کار و بر حیطه کار استوار است و هرگز خود را درگیر دام تنوع و بزرگ شدن نمی‌کنند. به طور کلی شرکت‌های تازه‌گردان به بزرگ کردن خود دست می‌زنند، ولی همواره این افزودن و گسترش و متنوع کردن را به شیوه‌ای تجربی صورت می‌دهند.

    ساختارهای ساده و شمار اندک کارکنان ستادی: ساختار شرکت‌های موفق، در نهایت سادگی است و تعداد مقام‌های ارشد این شرکت‌ها به گونه حیرت‌آوری اندک است. در شرکت‌های موفق، شرایط کار و ساختار به گونه‌ای است که همه از فرایند کارها آگاهی دارند. این شرکت‌ها با توجه به حجم کوچک واحدهای خود با سادگی بیشتری با شرایط کنار می‌آیند و در نتیجه می‌توانند به سادگی به تکرار و با انعطاف‌پذیری و روانی بیشتری در کار خود تجدید سازمان دهند.

    انعطاف‌پذیری: بنا بر نظر پیترز و واترمن (۱۹۸۲) شرکت‌های موفق در آن واحد هم متمرکز و هم غیرمتمرکز هستند، در بسیاری از موارد کارکنان خط مقدم تولید، گروه تحقیق و توسعه، استقلال و خود مختاری فراوان دارند. در بسیاری از موارد کارکنان خط مقدم تولید، گروه تحقیق و توسعه، استقلال و خودمختاری فراوان دارند و با این اکنون و به طور همزمان، مدیریت شرکت نسبت به معدودی از ارزش‌های مورد باور خود به شدت علاقه نشان می‌دهند.

    اکنون در اینجا نکته‌ای که به ذهن می‌رسد، این است که آیا ویژگی‌ها را می‌توان برای سازمان‌ها در شرایط متلاطم کنونی و عصر حاضر پیاده کرد؟ تام پیترز در مصاحبه‌ای در سال ۲۰۰۱ بیان کرد ویژگی‌های بیان شده در سال ۱۹۸۲ برای شرکت‌های موفق همچنان پابرجاست و نباید این ویژگی‌ها را تغییر داد، اما می‌توان یک مورد دیگر به آن اضافه کرد و آن (توانایی‌های مربوط به عقاید، آزادی و سرعت ) است (پیترز،۲۰۰۹). همچنین، بنیاد در جستجوی تعالی (۲۰۱۰) عامل ( راز تناسب فرهنگی) را به عنوان یکی دیگر از ویژگی‌های سازمان‌های موفق بیان کرده است.

     

     

    مدل تعالی بالدریج:

    در سال ۱۹۷۸ و به دنبال مطالعات انجام شده در وزارت بازرگانی آمریکا درباره علل توفیق ژاپن در مقایسه با آمریکا، جایزه ملی کیفیت آمریکا تهیه و با توجه به نقش مالکوم بالدریج در تهیه آن، به نام جایزه ملی کیفیت (مالکوم بالدریج) نام‌گذاری شد. معیارهای مدل بالدریج بر مبنای یک سری ارزش‌های محوری و مفاهیم اساسی و در جهت تحقق آنها تنظیم شده است. این ارزش‌ها عبارتند از: رهبری آرمانگرا، مشتری‌گرایی، یادگیری فردی و سازمانی، ارزش‌گذاری به کارکنان و شرکا، سرعت عمل و انعطاف‌پذیری، تمرکز بر آینده، مدیریت نوآوری، مدیریت بر مبنای واقعیات، مسئولیت‌پذیری عمومی و شهروندی، تمرکز بر نتایج و ایجاد ارزش و نگرش سیستمی. در مدل تعالی عملکرد بالدریج، ۷ حوزه بررسی می‌شود و هر حوزه به چند معیار نقسیم می‌شود. در هر معیار نیز زمینه‌های ویژه‌ای مورد توجه قرار می‌گیرد(کریستین و همکاران[۲۷] ۲۰۰۰)
    رهبردها و برنامه های
    اجرایی متمرکز بر مشتریان و بازار
    برنامه‌ریزی راهبری
    ۸۵
    توجه به منابع انسانی
    ۸۵
    نتایج عملکرد سازمانی
    ۴۵۰
    رهبری
    ۱۲۵
    تمرکز بر مشتری و بازار
    ۸۵
    مدیریت فرایند
    ۸۵
    اطلاعات و تجزیه و تحلیل
    نقاط قوت و ضعف مدل بالدریج
    نقاط قوت:

     

     

    مدل جداگانه‌ای برای موسسات تجاری، آموزشی و بهداشتی و درمانی ارائه می‌کند.

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 05:51:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی رابطه بین روابط موضوعی با سازگاری عاطفی، اجتماعی و آموزشی- قسمت ۵ ...

    رنه اشپیتز زیر نظر فرنزی[۸۷] به فعالیت پرداخت وتحت تحلیل آموزشی فروید قرار گرفت. نظریه اشپیتز مبتنی بر ارائه مراحل پدیدآیی رابطه موضوعی و ارتباط انسانی است. در این گستره ، اشپیتز سه مرحله تحول را بر می‌شمرد.

     

     

    مرحله‌ی بدون موضوع

    مرحله‌ی در راه موضوع

    مرحله‌ی موضوع لیبیدویی به معنای دقیق کلمه

    گذار از این مراحل مختلف اساساٌ در چارچوب رابطه‌ی مادرو کودک قرار می گیرند و بر اثر رفتار های خاصی در کودک ردپایی می شود. رفتارهای خاصی که اشپیتز آن ها را نشانگر[۸۸] ها (از نوع “پاسخ با لبخند”) نامیده است. این نشانگرها آشکار کننده‌ی موجودیت سازمانگرها‌ی [۸۹]روانی‌اند که آغازگر فرایند‌های” رشد و رسیدگی “و تحولی هستند که به صورت یک “آمیزه “به یکدیگر ملحق می‌شوند، آمیزه‌ای که متدرجاٌ تکامل به سوی توحید یافتگی شخصیت کودک را دامن می‌زند. در هر مرحله‌ی جدید از توحید یافتگی، دستگاه روانی از مکانیزم‌های کنش وری جدید و متفاوتی بر خوردار می‌شود ( منصور، دادستان، ۱۳۷۶).

     

    مرحله‌ی اول: مرحله بدون موضوعی

    در تعریف این مرحله که کم و بیش با خود دوستداری نخستین فروید مطابقت دارد. اشپیتز اصطلاح بی تمایزی[۹۰] را بکار می‌بندد. مفهومی که اشپیتز بیان می‌کند نشان می‌دهد که نوزاد در قلمرو‌هایی مانند ادراک، فعالیت و کنش‌وری هنوز “سازمان یافته ” نیست: جنبه‌ی روانی و جنبه‌ی بدنی از یکدیگر متمایز نشده اند. محیط هنوز ادراک نشده است، پس مفاهیم درونی و برونی وجود ندارند، اجزای بدن به منزله‌ی قسمت های جدا از یکدیگر حس نشده اند و جدایی بین کشانده ها و موضوع وجود ندارد. تنها گیرند‌گان اختصاصی و گیرندگان درونی، نخستین ادراکات وی را دریافت می‌کنند: یک سد طبیعی بسیار رفیع او را در مقابل محرک‌هایی که به وی هجوم می‌آورند، حمایت می‌کند. اشپیتز در مورد این نخستین روزهای زندگی، کلمه‌ی دریافت یعنی ظرفیت حس کردن به معنای احشایی کلمه را ترجیح می‌دهد. این دریافت حسی به سازمان یافتگی حس درونی تعلق دارد. کودک از این دریافت حس درونی به سوی یک ادراک کانونی شده‌ی متمرکز، محدود و مشدد گام برمی‌دارد. کودک با تغذیه شدن، سر PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است) یا PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است)ک را در دهان “حس می‌کند” و چهره مادر را می‌بیند. این دو ادراک همزمان، اعم از اینکه براثر تماس یا با فاصله تشکیل شده باشند، اجزاء کامل کننده‌ی تجربه‌ی واحدی هستند. تماس در جریان شیردهی ممکن است موقتاٌ از دست برود در حالیکه ادراک با فاصله‌ی چهره پا برجا می‌ماند. این دو نوع ادراک، یعنی “لمس دهانی ناپیوسته”و “ادراک دیداری پیوسته‌‌ی نا متصل”، امکان گذار تدریجی از “جهت یابی از طریق لامسه به سوی جهت یابی از طریق ادراک فاصله دار “را فراهم می‌آورند: بدین ترتیب است که”پایداری موضوعی”و تشکیل موضوع در کودک آغاز می‌شود ( منصور ، دادستان، ۱۳۷۶).

     

    مرحله‌ی دوم: مرحله پیش- موضوعی یا در راه موضوع

    از دو ماهگی، باز شناخته شده ترین ادراک دیداری در کودک، چهره انسانی است. کودک بر اثر رشد و رسیدگی جسمانی و بر اثر تحول روانی می‌تواند ابزارهای بدنی خود را به منظور بیان یک تجربه‌ی روانشناختی به کار گیرد. در نتیجه با لبخند به یک چهره اعم از آشنا یا نا آشنا پاسخ خواهد داد: اگر به این ترتیب کودک به هر چهره‌ای لبخند می‌زند علت آن است که هنوز “یک شخص را، یک موضوع لیبیدویی “را ادراک نمی‌کند بلکه آنچه ادراک می‌کند یک علامت است. این علامت یک علامت خاص است، چه کودک به تمام چهره‌ی انسان پاسخ نمی‌دهد بلکه به آن چیزی پاسخ می‌دهد که اشپیتز آن را “نشانگر گشتالتی “می‌نامد و از آنجا که پیشانی، چشم ها و دماغ از مقابل و در حرکت تشکیل یافته است . از آنجا که “گشتالت – علامت “نمی‌تواند به منزله‌ی یک موضوع واقعی باشد، اشپیتز به آن نام پیش – موضوع می‌دهد، چه کودک هنوز قادر به متمایز کردن یک چهره از دیگر چهره نیست، و هنوز موضوع لیبیدویی استقرار نیافته است و کودک در راه تشکیل موضوع گام بر می‌دارد. در نتیجه‌ی تحول، از این پس کودک قادر است پا را از حد “دریافت محرک‌های درونی به ادراک محرک‌های برونی “فراتر نهد. هم چنین او می‌تواند برای مدتی اصل لذت را به سود اصل واقعیت، در تعلیق قرار دهد. او قادر به باز شناسی یک چهره‌ی انسانی است، ردهای حفظی تشکیل می‌گردند و جدایی من و بن حاصل می‌شود و یک من نو خاسته (من بدنی “فروید” ۱۹۲۳) شروع به کار می‌کند، در حالیکه مادر، نقش یک “من معین” را بر عهده می‌گیرد.. ظهور پاسخ با لبخند به منزله ی الگو و مبنای کلیه‌ی روابط اجتماعی بعدی است. همین نشانگر است که استقرار نخستین سازماندهی روانی را آشکار می‌سازد .ترکیب دوتایی مادر – کودک (مفهوم جمعیت دو نفری فرویدی ۱۹۲۱)، امکان پدیدار شدن این شاخص را تسهیل می‌کند و اشپیتز بر ارتباطی که در چار چوب این ترکیب دوتایی وجود دارد، بسیار تاکید می‌ورزد. اعمال هشیارانه‌ی مادر و باز خورد‌های ناهشیارانه اش اثر یک “تقویت نخستین “را در کودک دارد. این ارتباط از راه علامت های محرک حس درونی، در چارچوب جو عاطفی بین مادر و کودک ، تحقق می‌پذیرد. تجارب لذت و عدم لذت بارها تکرار می‌شوند. نخستین عواطف کسب لذت را که در قالب لبخند یا احساس عدم لذت را که با گریه تعبیر می‌شود، فراهم می‌آورد. برای آن که تجارب کودک به شکل سرمایه گذاری‌های عاطفی در آیند باید که اثرات حفظی بر قرار گردند. در حد شش ماهگی، توحید یافتگی اثرات حفظی تحت تاثیر فراینده‌ی من، موجب همجوشی تصاویر بیش- موضوعی، اعم از خوب یا بد، خواهد شد تا به یک تصویر مادرانه‌ی واحد منتهی شود و کشاننده پرخاشگری و لیبیدویی به سوی آن هدایت شوند. در هم تنیدگی دو کشاننده، وقتی با شخصی که بیش از هر شخص دیگر مورد سرمایه گذاری عاطفی واقع شده است مواجه گردد، موجب بر آمدن یا آشکار شدن موضوع لیبیدویی به معنای دقیق کلمه خواهد شد و این شروع واقعی روابط موضوعی است.( منصور، دادستان،۱۳۷۶).
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.

    مرحله‌‌‌ی سوم :مرحله‌ی موضوع لیبیدویی به معنای دقیق کلمه

    در آغاز سه ماهه سوم زندگی (درحد هشت ماهگی)، ظرفیت‌های ایجاد تمایز ادراکی کانونی شده و محدود، به خوبی گسترش یافته‌اند و هنگامی که کودک در مقابل غریبه قرار می‌گیرد، چهره‌ی او را در مقابل اثرات حفظی چهره‌ی آشنای مادر قرار می‌دهد. آنگاه یک حالت اجتناب از تماس، که کم وبیش با دلهره همراه است، از خود نشان می‌دهد. این نخستین تظاهر دلهره به معنای واقعی کلمه است که دلهره‌ی “هشتمین ماه ” نامیده شده است و دلهره‌ی از دست دادن “موضوع “است. این تظاهر دلهره ، نشانگر دومین سازمانگر روانی است که موجبات آشکار شدن استقرار یک رابطه‌ی موضوعی را فراهم می سازد: مادر از این پس یک موضوع لیبیدویی است. او اینک موضوعی ترجیحی، نه فقط در بخش دیداری، بلکه قبل از هر چیز در قلمرو عاطفی است. اشپیتز ارائه نظام خود را بر داده هایی مبتنی ساخته است که از راه مشاهده‌ی روابط موضوعی مادر با کودک به دست آورده است. این نوع مشاهده به او اجازه داده است که به کشف هایی درباره‌ی پدیده های مرضی دوره کودکی نائل گردد. پدیده هایی که به بی‌نظمی ها و نارسایی‌های کیفی و کمی رابطه دوتایی مادر و کودک وابسته است ( منصور، دادستان،۱۳۷۶)

     

    نظریه ملانی کلاین

    (زندگی هیجانی کودک شیر خوار)
    ملانی کلاین[۹۱] به سال ۱۸۸۲در وین بدنیا آمد. پس از ازدواج و بدنیا آوردن سه فرزندش، تحصیلات خود را از سر گرفت و متخصص روانکاوی کودکان شد. او مطمئناٌ پس از فروید یکی از بزرگترین چهره های روان تحلیل گری است. کلاین از فروید آغاز کرد و از او فراتر رفت. با آثاری که از سال ۱۹۲۱ تا سال ۱۹۶۰ نگاشت، بسط و گسترش قابل توجهی در مفاهیم فرویدی موضوع و روابط موضوعی به وجود آورد.کلاین بر مبنای کار تحلیلی خود، زندگی هیجانی کودک شیر خوار را توصیف کرده است.( منصور، دادستان،۱۳۷۶)

     

    مفاهیم اصلی نظریه‌ی کلاین

    غرایز
    کلاین در بررسی دنیای روانی نوزاد بر سائق های زیستی و غرایز تاکید می‌کرد سائق ها و تکانه ها بر این دنیا سلطه دارند. تعاملات میان والدین و نوزاد-در واقع همه تعاملات و روابط موضوعی – همچون وجوهی از سائق ها باز نموده می‌شوند. تاکید کلاین بر نقش سائق های زیستی در تعاملات، نظریه‌ی روان شناختی او را نظریه‌ای اید – محور[۹۲] می‌سازد ، یعنی نوعی روان شناسی که بیش از تاثیرات والدین ، بر نقش سائق ها آن گونه که در تخیلات ذهنی تجلی می‌یابند، تاکید دارد. یکی از منابع اصلی اضطراب نوزاد، فعالیت غریزه مرگ است ، مفهومی که میان فروید و کلاین مشترک است و چندان مورد قبول واقع نشده است. فرض بر این است که غریزه‌ی مرگ در قالب ترس از مرگ و نیست شدن تجربه می‌شود. این غریزه شکل ترس از آزار یا نابودی به خود می‌گیرد ترس از این تکانه‌ی ویرانگر در درون “خود”به موضوعی متصل می‌شود و آن موضوع در خیال پردازی های کودک بی‌پناه ، مهار ناپذیر و پر قدرت می کند(سنت کلر،۱۹۴۰؛ ترجمه طهماسب،علی آقایی۱۳۸۶)
    خیال پردازی
    حیات درونی نوزاد دنیایی از خیال پردازی است و خیال پردازی نوعی فعالیت ذهنی است که از زمان تولد حضور دارد. در این دنیای ذهنی ، تخیلات همچون باز نمایی‌های خیالی غرایز و شهوات و نیز به منزله‌ی پاسخ‌های فعالانه‌ی نوزاد به احساسات و سائق های قوی عمل می‌کند بر این اساس نوزاد گرسنه می‌شود. با خلق توهم PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است) و مزه شیر ،گرسنگی خود را موقتاٌ مهار می‌کند(کلاین۱۹۷۵،۱۹۵۹)
    در حالی که این فرایند های ذهنی در خیال پردازی و در سطح روان شناختی به وقوع می‌پیوندند، تجربه نوزاد از آن ها هم جسمانی و هم ذهنی است. این خیال پردازی ها و موضوع های درونی ، واقعی به نظر می‌رسند زیرا نوزاد در این مرحله قادر نیست میان واقییت و دنیای تخیلی خود تمایز قائل شود. بنابر این، هر رنج و ناکامی نوزاد چنان احساس می‌شود که گویی حمله ای شخصی از سوی نیروی متخاصم بوده است برای نوزاد بی‌پناه، واقعی تجربه می‌شود.به عبارتی رویداد روان شناختی نزد نوزاد جسمانی به نظر می‌رسد. برای نمونه نوزاد که انگشت خود را می‌مکد و با دهان صدای مکیدن در می‌آورد، چنین خیال پردازی می کند که به واقع در حال مکیدن PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است) است و حتی PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است)ی خوب در درون خود دارد.( سگال[۹۳] ۱۹۶۴)
    موضوع:
    کلاین معتقد بود هر شهوت و غریزه‌ای به موضوعی متصل است. از انجا که ایگو و مهارت های ادراکی نوزاد رشد کافی نیافته‌اند و نوراد در هر زمان تنها قادر است به یک وجه یا قسمت از اشخاص توجه کند، او در ابتدا با موضوع های جزیی ارتباط بر قرار می‌کند. نخستین موضوع جزیی نوزاد فقط PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است) مادر است. در این مرحله‌ی آغازین رشد، نوزاد فقط می‌تواند یکی از دو حالت ارضا شدن یا محروم ماندن را تجربه کند. PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است)، یا کودک را ارضا می‌کند و یا محروم می‌سازد و بدین ترتیب در ذهن کودک، یا خوب دانسته می‌شود و یا بد . نوزاد در رابطه اش با PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است) ، یا احساس ارضا شدگی می‌کند و یا احساس محرومیت؛ به عبارتی یا احساس خوب دارد و یا احساسی بد. در آغوش بودن و تغذیه شدن به احساسات خوشایند منجر می‌شود و این احساسات متعاقباٌ به ادراک موضوع ارضا کننده همچون موضوعی خوب می‌ انجامد. این تمایل به رابطه برقرار کردن با موضوع‌های جزیی، خصلت خیال پردازانه ونا واقع گرایانه‌ی روابط نوزاد با هر چیز اعم از اجزای بدن خود، افراد دیگر و موضوع های بی‌جان را تبیین می‌کند. دنیای موضوع های نوزاد در دو سه ماه نخست زندگی از اجزاء و بخش‌هایی از جهان تشکیل می‌شود که ارضا کننده و یا خصمانه و آسیب رسان هستند. کلاین به جای اصطلاح باز نمایی موضوع، بیش تر از اصطلاح موضوع درونی استفاده می‌کند.(سنت کلر، ۱۹۴۰؛ ترجمه طهماسب،علی آقایی۱۳۸۶)
    مکانیزم‌های روانی:
    نوزاد برای مهار نیازها، ترس‌ها و احساسات شدید دوران نوزادی، مکانیزم های روان شناسی متعددی به کار می‌گیرد. نحوه‌ی ارتباط جویی نوزاد با PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است) مادر برخی از این مکانیزهای فرافکنی، درون فکنی، دوپاره سازی و همسان سازی فرافکنانه را آشکار می‌سازد.
    فرافکنی [۹۴] نوعی فرایند ذهنی یا تحلیلی است که از طریق آن، نوزاد احساسات خود را همچون کیفیات موضوع می‌پندارد. بر همین اساس نوزادی که خوب تغذیه شده است و سرشار از احساس لذت است. این احساس خوب را به موضوع بر می‌گرداند و این اعتقاد در او شکل می‌گیرد که PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است) مذکور خوب است PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است) خوب به الگوی نخستین [۹۵] چیزهایی بدل می‌شود که در سراسر زندگی خوب و بخشنده احساس می‌شود، و PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است) بد نماینده‌ی هر چیز شر و آسیب رسان می‌شود. وقتی نوزاد سر خوردگی ونفرتش را به سوی PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است) بد محروم کننده معطوف می‌سازد، تمام نفرت فعالانه ی خودش را به آن نسبت می‌دهد.
    درون فکنی [۹۶] یکی دیگر از مکانیزم های مهم و اولیه است که در نورادان بسیار کم سال، موجود و قابل دسترسی است. این مکانیزم نوعی خیال پردازی ذهنی است که به واسطه‌ی آن نوزاد چیزی را از جهان خارج دریافت کرده است بدین شکل، هر خطر و محرومیتی در جهان خارج به درون می‌آید و به خطری درونی تبدیل می‌شود. موضوع های ناکام کننده و منابع اضطراب که نسبت به نوزاد بیرونی‌اند یا مکانیزم درون فکنی به آزارگران درونی نوزاد وحشت زده بدل می‌شوند. نوزاد برای حفاظت از خودش به مکانیسم دوپاره سازی متوسل می‌شود.
    دوپاره سازی [۹۷] مستلزم جدا سازی و مجزا نگه داشتن احساسات و وجوه مختلف “خود”است. نوزاد یا دو پاره سازی ایگو و موضوع هایش به دو بخش قابل مهار، از خود محافظت می‌کند. به عبارتی، نوزاد ایگو و موضوع ها را تحت دو مقوله خوب و بد تفکیک می‌کند و از یکدیگر جدا نگه می‌دارد رابطه نوزاد با مادر و PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است) او رابطه‌ای پیجیده است که در آن احساسات عشق و نفرت و نا‌کامی و ارضا ء شدگی حضوری توامان دارند. دوپاره سازی با تبدیل رابطه‌ی پیچیده‌ی نوزاد با مادر به روابط ساده‌ی متعدد (موضوع محبوب باخود ارضاء شده ، موضوع منفور با “خود”ناکام مانده و …) در ساده سازی امور عمل می‌کند. دوپاره سازی احساسات خطرناک را با جدا نگه داشتن آن ها از احساسات رضایت آمیز، متفرق می سازد.(اگدن[۹۸]،۱۹۸۳
    همسان سازی فرافکنانه: [۹۹] شیوه دیگر نوزاد برای دفاع از خودش، نوعی فرایند خیال پردازی است که طی آن دنیای درونی خود را به دنیای خیال پردازانه‌ی بیرونی تحمیل می‌کند و سپس این دنیا را مجدداٌ درونی سازی می‌کند . نوزاد با این کار می‌کوشد کمی از اضطراب و احساس خطر درونی خود را با با برون سازی و تعدیل در جهان خارج، فرو نشاند. این فرایند که همسان سازی فرافکنانه نامیده می‌شود مستلزم آن است که بخش نامطلوب “خود”به شکلی تخیلی جدا و به موضوعی دیگر نسبت داده شود .برای مثال نوزادی درد گرستگی را تجربه می‌کند، با جدا کردن بخشی از احساس خودش که همان حس درد باشد و فرافکنی آن به یک موضوع، یعنی PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است) ناکام کننده، از خود محافظت می‌کند. اما این منسوب کردن درد نوزاد به موضوع بیرونی چندان موثر نیست و بنابر این فرایند دیگری لازم است :فرایند بازگشت درون فکنانه‌ی ملغمه‌ای مرکب از بخش جدا شده ی”خود”و موضوع . به عبارت دیگر، اکنون PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است) آزارگر، ناکام ساز و محروم کننده درون نوزاد جای می‌گیرد. نوزاد در تکاپوی مواجهه با ترس ها و نیازهای خودش است و گویی به PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است) مذکور می‌گوید : “از آن جا که من در رنجم و به تو نیازمندم و نو هم مرا تغذیه نمی‌کنی، پس تو بد هستی و مرا در معرض حمله قرار داده‌ای و محروم ساخته‌ای و من احساس بدی دارم.” هنگام ارضا شدن نوزاد نیز فرایند مشایهی روی می‌دهد .بر این اساس، نوزادی که با پر شدن شکمش از شیر گرم ارضا شده است ممکن است چنین فکری داشته باشد:”تو مرا تغذیه کردی و درنتیجه خوب هستی و در من نیز احساس خوبی ایجاد کرد ه‌ای؛ پس باید درون من باشی تا چنین احساس خوبی را در من به وجود آوری “فرض بر این است که این فرایند در سطح تخیل روی می دهند، اما کلاین اغلب با توصیف گاه به گاه این باز نمایی ها به شکلی که گویی عامل های روانی [۱۰۰]واقعی و قادر به تفکر و احساس هستند ، خوانندگانش را سردر گم می سازد . به بیان دیگر، او در مواردی موضوع ها را از باز نمایی ذهنی آن ها ، و محتوای خیال پردازی ها را از عامل های روانی حقیقی که خیال پردازی و احساس می‌کنند، متمایز نمی کند. (گروتستین،۱۹۸۱)
    دنیای درونی روابط موضوعی:
    کلاین بر نقش فعالانه ی نوزادان در شکل گیری “خود”و دنیای درونی روابط موضوعی تاکید داشت نوزادان با کاربرد مستمر مکانیزم های فرافکنی و درون فکنی برای کنترل نیازهای خود و استقرار روابط موضوعی با چرخه‌ های ناکامی و ارضا رو به رو می‌شود (کلاین؛۱۹۷۵)بدین معنا که نوزادان با معطوف ساختن احساسات و انرژی خود به سمت بیرون و منسوب کردن این کیفیات به موضوع نخستین روابط موضوعی خود را خلق می‌کنند . بنا به نظر کلاین، موضوع های اولیه، وجوه جدا شده‌ی “خود” با احساساتی هستند که در مو‌ضوعی بیرونی فرافکنی شده و سپس به منزله ی موضوعی درونی، مجدداٌ به درون باز گردانده شده‌اند.(گرتستین،۱۹۸۲)
    موضوع های درونی، ترکیبی از خود و موضوع های بیرونی‌اند. موضوع های بیرونی نه به خودی خود بلکه تنها از این حیث اهمیت دارد که چگونه فرافکنی ها را تعدیل می‌کند. بر این اساس سایه‌ی ایگو (یا “خود”) بر موضوع می افتد. موضوع درونی کلاین نیز بیش از تاکید بر جهان بیرونی، به صورت تعدیل شده‌ی [۱۰۱]آن با احساسات نوزاد تاکید دارد. یعنی بر نقش خود او تاکید کرده است .در آغاز نوزاد فقط می تواند با موضوع های جزیی، یعنی صرفاٌ با یک وجه از شخصی دیگر مرتبط شود ارتباط یافتن با موضوع ها‌ی جزیی موجب می‌شود دنیای درونی نوزاد در دو سه ماه نخست از اجزاء و بخش های آسیب رسان و خصمانه و نیز بخش های ارضاکننده آکنده شود. این دنیای پر از خطر و اضطراب خیال پردازانه و شبه سایکوزی[۱۰۲]، از وجه تخریب گری خود نوزاد و غریزه ی فرضی مرگ در او زاده می‌شود .نوزاد در جریان رشد این ظرفیت را به دست می‌آورد که به تدریج با تمام موضوع ها ارتباط برقرار کند. رشد سالم بدین معناست که کودک هرچه کم تر به در هم ریختن روابطش بر اثر خشم، عشق و حرص بپردازد. به تدریج این توانایی در نوزاد شکل می‌گیرد که مادرخود را همچون یک کل و موجودی دوست داشتنی ببیند و با درک این که او بیش از یک ویژگی دارد از کلیت او لذت ببرد . همان طور که نوزاد کلیت این شخص یعنی مادر را لذت بخش می‌یابد اعتماد و توانایی‌اش برای درک و ارتباط جویی با دیگر اشخاص در مقام کل در جهان خارج، افزایش می‌یابد. تمامی روابط دیگر بر این رابطه موضوعی اصلی که با PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است) مادر آغاز شده، بنا می‌شود.این احساسات و خیال پردازی های دوران نوزادی در ذهن فرد آثاری باقی می‌گذارند که در گذر زمان رنگ نمی‌یازند بلکه ذخیره می‌شود و فعال می‌ماند و بر حیات هیجانی و تعاملی فرد تاثیری دائم اعمال می‌کنند .درمانگر هوشیار می‌تواند حضور آن ها را در روابط انتقالی تشخیص دهد.(سنت کلر،۹۴۰)
    ایگو و سوپر ایگو
    ایجاد ساختارهای روان شناختی به معنای ایجاد عامل هایی جدید در درون از راه همسان سازی و درونی سازی است. این عامل های جدید درون شخصیت، یعنی ایگو وسوپر ایگو، اجرای کارکرد هایی را بر عهده می‌گیرند که بیش تر موضو ع های بیرونی از قبیل والدین اجرا می‌کردند.(اگدن،۱۹۸۳)
    از نظر کلاین ارتباط با نخستین موضوع یعنی PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است) و به درون بردن شیر آن در پیدایش ایگو و سوپر ایگو نقش مهمی ایفا می کند. PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است) خوب به کانونی بدل می‌شود که ایگو حول آن رشد می‌یابد(ایگو به واقع از زمان تولد حضور دارد .) و وجوه خوب مادر (عشق ورزی ، تعذیه و مراقبت) دنیای درونی نوزاد را پر می‌کنند و به مشخصاتی بدل می‌شوند که ایگو به همسان سازی با آن ها می‌پردازد. این موضوع های درون فکنی شده رشد آتی روان را سازمان دهی می کنند و موضوع های دیگر آن ها را دائماٌ تعدیل و دگرگون می‌سازند. سوپر ایگو نیز مانند ایگو کارکردهایی اجرا می‌کند که پیش تر موضوع های بیرونی اجرا می‌کردند و به نحوی شایسته، محصول فرایند های فرا فکنی و درون فکنی است. نوزاد ویرانگری و آزمندی خود را به موضوع، یعنی PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است) فرا می افکند و مجدداٌ آن موضوع را به صورت ترکیب موضوع و خودش، درونی سازی میکند، چنان که حرص خود نوزاد ، به انگاره ی PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است)ی حریص تبدیل می‌شود ، و همین انگاره، سوپر ایگوی پر توقع نوزاد را تشکیل می‌دهد. بر این اساس، سوپر ایگو محصول حرص دوران نوزادی است که در PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است) بد ناکام کننده و متوقع فرافکنی و سپس به موضوع آزارگر [۱۰۳] درونی بدل می شود. ممکن است دوپاره سازی اجزای این ترکیب درونی شده را از هم جدا کند، که در آن صورت این آزارگر درونی یا همان وجدان، بیگانه و نه یخشی از خود یا” من به نظر خواهد آمد .(کلاین، ۱۹۷۵،۱۹۴۸)
    عکس در مورد عشق ورزی
    کودکان در درون خود انگاره هایی غیر واقعی و تخیلی در مورد والدین خود خلق می کنند که بنابر آن ها، والدین به کودک آسیب می رسانند و ممکن است اورا بدرند، ببلعند و گاز بگیرند. این موضوع های خطرناک در قالب حیوانات درنده و هیولا ها درونی می شوند و در کودک وحشت شدیدی از بلعیده و نابود شدن به وجود می آورند این وحوش و هیولاهای درونی شده در ترکیب با حرص و ترس نوزاد، سوپر ایگو را –یعنی همان موضوع درون فکنی شده ای که گاز می‌گیرد و می بلعد-تشکیل می‌دهند. البته سوپر ایگو دقیقاٌ باز نمایی والدین واقعی نیست و بیش تر بر ساخته ای از انگاره های خیالی والدین است که نوزاد به درون خود برده و با احساسات و خیال پردازی های خود آن ها را جرح و تعدیل کرده است. در واقع این احساسات و تکانه های آدمخوارانه و سادیستیک خود کودک است که باعث می شود سوپر ایگوی بدوی چنین خشن و سختگیر باشد.این موضوع ها یا والدین تلفیقی را به شکلی ملموس و واقعی تجربه می‌کند، یعنی همچون اشخاصی زنده که در درون او به آزارگری و تنبیه مشغول‌اند. البته اگر کودک در تجربه‌ی خود دنیای درونی بیابد که افراد آن با یکدیگر در صلح و سازش‌اند انسجام و توازن درونی بیش تری خواهد داشت و به جای ترس از آزارگری که او را به بلعیدن تهدید می کند، تعارضی خفیف میان ایگو و سوپر ایگو‌ی او وجود خواهد داشت.
    دیدگاه گلاین در خصوص سخت گیری سوپر ایگو و ظهور بسیار زود هنگام آن بر بازی –درمانی های او با کودکان مبتنی بود. بازی درمانی کودکان را وا می دارد تا دنیای انگاره ها و درون فکنی های شان را در اسباب بازی ها، عروسک ها ، و درمانگر فرافکنی کنند کلاین در کارش با کودکی خردسال به نام ریتا که ۳۳ ماهه بود، با سوپر ایگوی سخت گیر و بی رحم مواجه شد. ساختار سوپر ایگو معمولاٌ در قالب چهره های منفی و بی رحم و همسان سازی های اضطراب زا متجلی می‌شود.ریتا در بازی- درمانی نقش مادری سخت گیر و تنبیه گر را بازی می‌کرد که با کودک خود ، عروسک و کلاین نماینده ی آن می شد، رفتاری بسیار خشن داشت.کلاین دو سوگرایی [۱۰۴]ریتا نیاز شدید او به تنبیه شدن، و احساس گناه و هراس های شبانه اش چنین نتیجه گرفت که سوپر ایگو در سنی بسیار پیش تر از آن چه فروید می‌پنداشت ظاهر می‌شود(.سنت کلر،۱۹۴۰).
    مواضع دوگانه‌ی رشد
    کلاین رشد را از منظر روابط می نگریست. او با بهره گرفتن از اصطلاح موضع [۱۰۵]شیوه های مختلف کودک برای تجربه و مرتبط شدن با هر نوع موضع های درونی و بیرونی را توصیف کرده است که به پیدایش مکانیزم های روان شناختی، شیوهای ارتباط با موضوع ها واضطراب ها و دفاع ها ی خاص سال های اولیه ی زندگی کودک اشاره دارد برای نمونه، طی چهار یا پنج ماه نخست، نوزاد بدواٌ با موضوع های جزیی و سپس به شکل روز افزونی با موضوع های کلی ارتباط برقرار می‌کند. بیانگر حرکت از یک موضع به موضعی دیگر است.(کلاین، ۱۹۷۵،۱۹۳۲)
    مورد اول، موضع پارانوئید-اسکیزوئید است.که با نظر به مکانیزم های شاخص این دوره، نام گذاری شده است. نوزاد طی این نخستین ماه های زندگی، تقریباٌ از تولد تا ماه چهارم، اضطراب هایی پارانوئید در خصوص محافظت از ایگوی خود دارد. ایگو از نابود شدن در هراس است؛ تکانه های مخرب و اضطراب های سادیستیک سیطره دارند. سطح تحمل ناکامی پایین است و واکنش های هیجانی در اشکال افراطی خوب یا بد روی می دهند. نوزاد برای حفظ خوبی موضوع مطلوب بدی را از طریق فرافکنی نفرت و ترس خود دفع می کند. بدین شکل نوزاد دنیا را برخوردار از همان کیفیات مخرب و مطلقاٌ قدرتمندی می بیند که در خود او حضوردارند. در این موضع نیازها و ناکامی ها در خام ترین شکل خود هستند و نوزاد تخیلات خشونت آمیزی بر ضد موضوع – PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است) مادر – می‌پروراند. در این دوره نوزاد می‌تواند موضوع های درونی و بیرونی را تفکیک کند و نه قادر به تشخیص منشاء نا کامی هاست. در این خیال پردازی ها و امیال مختلف دهانی، مثانه‌ای[۱۰۶]، و مقعدی ظاهر می‌شود. نوزاد در خصوص PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است) مادر به خیال پردازی حمله برای مکیدن کامل و ربودن محتوای ارزشمند بدن مادر می‌پردازد .همچنین نوزاد تکانه های مقعدی و مثانه‌ای نیز دارد که در قالب خیال پردازی دفع محتویات خطرناک و مدفوع مضر ظاهر می شود.
    دوم مرحله‌ی رشد، موضع افسرده [۱۰۷]است که به دلیل نوع غالب احساساتی که در این دوره تجربه می‌شود، چنین نامیده شده است. این دوره حدوداً در ماه پنجم آغاز می‌شود یعنی زمانی که ظرفیت نوزاد برای ارتباط برقرار کردن با موضوع های کامل یا کلی افزایش می‌یابد. .او هر روز بیش تر بدین امر واقف می‌شود که موضوع محبوب خارج از خودش قرار دارد وظیفه اساسی در این جا، استقرار یک موضوع درونی کلی، ایمن و خوب در مرکز ایگو است در حالی که نوزاد در موضع پارانوئید-اسکیزوئید از خودش بیمناک بود، در این زمان، نگران به خطر افتادن این موضوع خوب است. طی موضع افسرده ، ایگوی رو به رشد، احساساتی دو سوگرا و پیجیده تر و اضطرابی آمیخته با افسرد گی [۱۰۸]در خصوص موضوع عشق خود، احساس گناه می‌کند و مایل است حملات گذشته اش را به آن جبران کند. .در این مرحله، حفاظت از موضوع خوب به معنای بقای ایگو ی نوزاد است. هر قدر ایگو بیش تر با موضوع خوب همسان سازی کند، بیش تر نسبت به ناتوانی اش برای محافظت از خود در برابر موضوع های آزارگر درونی شده آگاه می‌شود.(دیکس، ۱۹۷۲)
    نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
    یک مکانیزم دفاعی ترمیم در این راه به کار می‌افتد. یعنی مکانیزمی که امکان محافظت، بازآفرینی و ترمیم موضوع را برای کودک فراهم می‌سازد، بازی کودک است که به او اجازه می‌دهدکه به این اضطراب افسرده وار غلبه کند. “. کلاین”در این باره به بازی فر- دا نوه فروید اشاره می‌کند :”بچه در حد بسیار خردسال به تمایز بین یک غیبت گذرا و یک نبودن قطعی نائل نمی‌گردد. هر بار که حضور مادر را احساس می‌کند چنان رفتار می کند که انگار دیگر هرگز وی را نخواهد دید و نتها در پی تجربه های مکرر است که یاد می گیرد که این غیبت یک بازگشت مطمئن را دنبال دارد. فروید شاهد بازی نوه‌ی ۱۸ ماهه خود بود است که فرفره ای را ناپدید می‌کرده و از نو پدید ار می‌ساخته و با پدیدار شدن آن فرباد می‌زده است. اما کلاین این پدیده را بسیار زود تر از فروید وارد میدان می‌سازد. .بازی” دالی موشک “با کودک، رمز غیبت و بازگشت مادر است. تکرار تجربه های مثبت عامل مهمی در راه کمک به کودک است تا بر احساس از دست دادن و رنج آن غلبه کند. هر چیزی که غیبت و ظهور مجدد یک موضوع را به صورت نمادین نشان دهد موجب خواهد شد که کودک به یک احساس ایمنی دست یابد. خروج و جا به جا شدن کودک نیز او را در این جهت یاری خواهد کرد. همین امر که می تواند روی زمین بخزد و اشیایی را که از دسترس او دورند به چنگ آورد یا اشیای ء دیگری را به جای آنها به دست آورد او را در جهت تحول روان شناختی سوق می‌دهد. من ، هر پیشرفتی را در قلمرو تحول به منزله دفاعی علیه اضطراب افسرده وار به کار می‌بندد.
    کلاین عقده ادیپ را با موضع افسرده ساز مرتبط می‌دانست. ترس ازدست دادن موضوع های خوب در موضع افسرده ساز سرچشمه درد ناک تعارضات ادیپی است. در تقلای نوزاد برای ادغام عشق و نفرت، امیال ادیپی یا اضطراب های آمیخته با افسردگی در هم تنیده می‌شود و تکانه ها و خیال پردازی های جنسی برای ترمیم آثار پرخاشگری سر بر می‌آورند.
    این دو موضع رشد، طبیعی اند اما ناکامی در پشت سر گذاشتن وهله [۱۰۹]های اولیه وحل فصل آن ها ممکن است درجاتی مختلفی از آشفتگی روانی منجر شود. هنری دیکس(۱۹۷۲) روان شناس بریتانیایی، این مفهوم کلاینی را در خصوص عاملان قتل عام های نازی ها بکار بسته است. او با مردانی که در خصوص اردوگاه‌های کار اجباری مجرم شناخته شده بودند مصاحبه کرد و دریافت که در آن ها صرفاٌ سازگاری های اجتماعی سطحی شکل گرفته و از حیث هیجانی نوزاد منش [۱۱۰] مانده‌اند. تعالیمی که دیده بودند و رهبران آن ها، خیال پردازی های سادیستیک و جنایت کارانه‌ی نهفته مراحل آعازین زندگی شان را مجدداٌ فعال ساخته بود. محیط اجتماعی و فشارهای متعدد موجب انحلال دفاع های نا کار آمد این افراد و فعلیت یافتن تکانه های ابتدایی آن ها شده بود این مردان بی رحم، روابط موضوعی اولیه‌ی خود را نمایش می دادند که بر نفرتی بدوی نسبت به “موضوع های بد”فرضی یا فرافکنی شده مبتنی بود .یکی از زندانبان ها این احساس را داشت که اشخاصی بی‌محبت و جانی احاطه‌اش کرده‌اند و پدر خوبش آن جا نیست تا به یاری‌اش بیاید. او مانند یک کودک محتاج عشق والد بود. او در وحشیگری های خود، به شکلی جا به جا شده و پارانوئید، نفرت آدم کشانه‌ی سرکوب شده‌اش را نسبت به “موضوع های بد، تهدید کننده به نمایش گذاشته بود.(سنت کلر،۱۹۴۰؛ترجمه طهماسب،علی‌آقایی۱۳۸۶)

     

    نظریه و.ر.د فیربرن

    (مدل “ناب “روابط موضوعی)
    از تمام کسانی که در خصوص روابط موضوعی نوشته اند، فیربرن [۱۱۱]“ناب ترین مدل روابط موضوعی را پدید آورده است که با مدل سائق فرویدی و شخصیت تفاوت دارد. او می خواست مدلی حقیقتاٌ روان شناختی برای شخصیت بپروراند و مدعی بود در بازنگری و تکمیل کاری می‌کوشد که فروید آغاز کرده است(سنت کلر ،۱۹۴۰؛ ترجمه طهماسب و علی‌آقایی، ۱۳۸۶)

     

    مفاهیم اصلی نظریه ی فیربرن

    انگیزش و اهمیت موضوع ها
    به گفته ی فیربرن انسان ها برای رابطه بر قرار کردن با افراد دیگر سائقی بنیادی دارند. لیبیدو موضوع گرا و به شدت جهت دار است و موضوعش همیشه اشخاص هستند بر این اساس، فیربرن انگیزش را در قالب تلاش برای ایجاد رابطه با یک موضوع، و نه صرفاٌ کوشش برای ارضا شدن، می فهمد.
    ساختار:
    فیر برن در ابتدای بحث خود در باب ساختارهای درونی ایگو، از تجربه ی کودکی سخن می گوید که باید با وضعیتی دشوار در زندگی مواجه شود فرض می کنیم کودک یاد شده، والدی نا کام ساز یا بد رفتار دارد تنها راهی که کودک برای تغییر یا اصلاح این مشکل آزاردهنده ی محیطی دارد، این است که خودش را تغییر دهد. کودک می کوشد موضوع مشکل ساز جهانش را با دوپاره سازی آن به وجوه خوب و بد، و سپس جذب یا درونی سازی وجه بد آن مهار کند. پیامد نهایی این کار، خوب شدن محیط یا موضوع مورد بحث و بد شدن کودک است. کودکانی که مورد بد رفتاری جسمی و سوء استفاده قرار می گیرند، والدین عامل این بد رفتاری ها را خوب، و خود را بد و مستحق تنبیه می بینند. موضوع های مورد بحث فیربرن، موضوع های درونی اند موضوع های درونی نوعی ساختارند و همچون عامل های مستقلی در درون ذهن فعالیت روانشناختی دارند کودکان قربانی بدرفتاری ممکن است به آزارگران خود دلبسته بمانند و در مقابل از خودشان متنفر شوند، همچنان نقش قربانی را بر عهده بگیرند روان شناسی فیربرن به بررسی روابط درونی قسمت های مختلف ایگو با موضوع های درونی شده ی گوناگون و نحو ی عملکرد فعالانه ی این روابط درونی و نحوه ی تجلی آن ها در روابط فرد با موضوع های بیرونی –یعنی افراد دیگر – می پردارد. نمونه ی ساده ی رابطه با یک موضوع درونی را می توان در فردی که به مثابه جایگزینی برای یک رابطه ی موضوعی غایب یا فاقد ارضا کنندگی، شست خود را می‌مکد ،و یا فردی به سبب فقدان یا عدم ارضا موضوعی درونی شده یا خیالی رو می‌کند و به استمنا [۱۱۲]متوسل می‌شود(فیربرن، ۱۸۴۴،۱۹۵۴؛،اگدان؛۱۹۸۳)
    “وضعیت درون روانی”
    آنچه مورد توجه فیربرن قرار داشت، روابط ایگو بود. از نظر او ایگو در پی برقراری روابط با افراد واقعی و بیرونی است. اگر این روابط رضایت بخش باشد، کلیت ایگو حفظ می‌شود. اگر روابط فاقد ارضا کنندگی، پیامدی مهم دارند و آن شکل گیری موضوع هایی درونی است که برای جبران موضوع های بد بیرونی، در داخل شخصیت شکل می‌گیرد. تشکیل این موضوع های درونی فعال، به فرو پاشی وحدت ایگو منجر می‌شود. زیرا در این زمان بخش های متفاوت ایگو با موضوع های درونی مختلفی مرتبط می شوند. هرگاه موضوعی دو پاره شود، ایگو نیز دوپاره و با یکدیگر در جنگ و ستیزند. وضعیت درون روانی [۱۱۳]به همین ساختارهای ایگو در پیوند با موضوع های درونی شده‌ای که آن ها نیز به ساختار تبدیل شده‌اند.اشاره دارند. (فیربرن،۱۹۴۴،)
    پیامد این ساختار های درونی درگیر با یکدیگر را در ازدواجی نا موفق می‌توان دید. برخی از این موضوع های درونی درد سر ساز، در رابطه زناشویی بیرونی می شوند در سطح هیجانی ممکن است شوهر گاهی احساس کند خودش نیست و شخصی دیگر یا بخشی از شخصی است که قبلا، با رابطه موضوعی داشته است. او ممکن است همسرش را از حیث هیجانی بازنمایی یکی از والدین خود ببیند و احساس کند در این ازدواج نه آن فرد بزرگسال همیشگی که همکاران یا دوستانش می شناختند بلکه پسری کوچک است. شاید او همسرش را مادری ببیند که منفور و در عین حال محبوب اوست. زن نیز ممکن است دچار سر در گمی شود؛ او وقتی می کوشد به شوهرش نزدیک شود، رانده شود زیرا مرد صرفا، به جزیی از زن واکنش می دهد که منفور اوست و زن از این امر بی اطلاع است.( دیگس[۱۱۴]، ۱۹۶۳)
    ساختار شخصیت
    در نظر فیربرن ایگو همان خود روانی بدوی [۱۱۵] است. ایگو به سه بخش مستقل تجزیه می شود که هر یک با وجه متفاوتی از موضوع ارتباط می یابد. وی تحت عنوان وضعیت درون روانی، به همین ساختارهای متعدد و پویای ایگو اشاره می کند.
    وضعیت روان شناسی طبیعی و بهنجار نوزاد، باعث رشد ساختارهای درونی می شود و در این بین، ناکامی در تثبیت این ساختارهای درونی نقشی اساسی دارد. اساساٌ ناممکن است که نوزاد همچنان در وضعیتی کاملاٌ امن و عاری از ناکامی به پیش رود. شرایط پر خلل زندگی، روابط لیبیدویی نوزاد با مادر را آشفته می سازد و موجب واکنش نوزاد از طریق انواع مکانیزم های دفاعی می شود. این امر به ایجاد ساختارهای درونی کمک می کند. شدت ناکامی در افراد مختلف متفاوت است اما صرف تجربه ی ناکامی، به برانگیخته شدن پرخاشگری نوزاد نسبت به موضوع لیبیدویی‌اش، یعنی مادر و PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است)، می انجامد از دیدگاه هیجانی، کودک ناکامی را در قالب بی مهری یا حتی طرد شدن از جانب مادر تجربه می کند. در این وضعیت، کودک آشکار ساختن نفرت خود از مادر را خطرناک می یابد زیرا ممکن است طرد بیش تر او را در پی داشته باشد. در مقابل ، او نیاز خود به مادر را نیز نمی تواند ابراز کند زیرا این کار موجب می شود کودک همچنان به سبب احساس عشق و نیازش به مادر تحقیر شود و این عشق.و نیاز نیز بی ارزش جلوه کند .نوزاد به این ناکامی با پرخاشگری واکنش می دهد و موضوع مشکل ساز را جذب یا درونی می کند. از دید ناظران عینی، پرخاشگری موجب می شود احساسی دو سو گرا یا دو پاره نسبت به موضوع در نوزاد شکل گیرد. اما از منظر ذهنی نوزاد، این مادر است که دوسو گرا شده و به موضوعی هم خوب و هم بد، هم ارضا کننده و هم ناکام ساز، بدل شده است. یک شخصیت نابالغ نمی تواند موضوعی را که همزمان خوب و بد است تحمل کند. در نتیجه نوزاد می کوشد این وضعیت تحمل ناپذیر را طی چندین مرحله تخفیف دهد و در همین فرایند است که ساختار های درونی تشکیل می شوند.
    بطور کلی هر کودکی مایل است موضوع های بد و ناکام کننده ی جهان خارج را طرد کند، اما فرصت این کار در اختیار او قرار نمی گیرد. هر قدر هم کودک به طرد موضوع های بد (مانند والد ین بدی که تنبیه و بد رفتاری ،یا دعوا و مرافعه می کنند) مایل باشد، باز هم نمی تواند از آن ها خلاصی یابد. او به والدین نیازمند و وابسته است و تحت انقیاد آن ها قرار دارد. چنین است که کودک برای مهار والدین خود ، راهی جز درونی سازی آن ها نمی یابد. جذب والدین به درون خود ،تنها راه رها شدن از چنگال آن هاست اما وقتی این موضوع های درونی شدند، همچنان سلطه بر دنیای کودک را حفظ می کنند و کودک احساس می کند که آن ها همچون ارواحی شیطانی او را تسخیر کرده اند. کودک می کوشد در برابر این تجربیات بد ، احساسات بد، موضوع های بد به دفاع برخیزد یا آن ها را سرکوب کند. سرکوبی واقعی نه در خصوص تکانه ها بلکه در مورد موضوع های بد درونی–که موضوع هایی جزیی اند-و نیز پاره ایگو های ملازم با آن ها روی می دهد. این موضوع های بد درونی و پاره ایگو های یاد شده، همان ساختار درون روانی[۱۱۶] هستند اما با ساختار ایگو، که همان ایگوی مرکزی [۱۱۷]است، تفاوت دارد، ایگوی مرکزی با افراد واقعی جهان خارج ارتباط بر قرار می کند.
    نحوه شکل گیری ساختار های درون روانی نوزاد بدین شرح است:

     

     

    در ابتدا نوزاد به دو پاره سازی یا تجربه ی ذهنی مادر به دو موضوع جزیی می پردازد. مادر تا

    بدان جا که نوزاد را ارضا می کند، موضوعی خوب، و تا آنجا که در این ارضا کردن، نقصان داشته باشد موضوعی بد انگاشته می شود. از آنجا که کودک قدرت لازم برای تغییر واقعیت بیرونی، را ندارد می کوشد به تغییر واقعیت درونی، یعنی تنها قلمرویی که در آن از امکانی برخوردار است، بپردازد.
    ۲- سپس نوزاد می کوشد عامل آسیب زای محیط را به حیطه ی واقعیت درونی خود که ظاهراٌ وضعیت آن را بیش تر تخت کنترل دارد، منتقل می سازد.
    ۳- این موضوع درونی فاقد ارضا کنندگی دو وجه دارد؛ هم ناکام می سازد و هم وسوسه و اغوا می کنند. در واقع “بدی” آن دقیقاٌ بر همین ترکیب اغوا گری و ناکام سازی آن مبتنی است، نیاز به چنین موضوعی در نوزاد از بین نمی رود. حتی پس از درونی سازی، این کیفیات دو گانه تداوم می یابند. نوزاد می کوشد با وارد کردن موضوع فاقد ارضا کنندگی به روان خود، آن را تحت اختیار خود در آورد اما دائماٌ نیاز او را تحریک کند و در همان حال ناکام می سازد. راه حل نوزاد در برابر این موضوع بد درونی ، همان کاری است که با موضوع بیرونی اصلی-یعنی مادر – انجام دهد، یعنی دو پاره سازی آن به موضوع های خوب (جذاب ومورد نیاز) و بد.(ناکام وطرد کننده)

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 05:51:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      شیوه های امر به معروف و نهی از منکر در قرآن و حدیث بااستفاده ازابزارهای جدید۹۳- قسمت ۹ ...

    الگوها:

    والدین: والدین همیشه برای فرزندان خود الگوی رفتار قرار می گیرند. لذا همیشه باید مراقب رفتار و گفتار خود مخصوصاً در نزد فرزندان خویش باشند، چه اینکه بیشترین تأثیر و تأثر روحی و رفتاری را فرزند از والدین خویش کسب می نماید.و رفتار و گفتار والدین را چه غلط یا درست الگوی خود قرار می دهند، حال اگر از او بپرسید، چه دلیل منطقی، عقلی یا شرعی می تواند ارائه دهد و آیا این غیر از همان است که قرآن فرمود:« بَل وَجدنا اَباءنا کذلک یفعلون[۱۱۲].»
    دوستان و رفقا:
    دوستان و رفقا سهم مهمی در هدایت یا ضلالت افراد دارند و بر همین اساس، اسلام عزیز اهمیت خاصی برای «دوست یابی» قائل شده و ویژگیهای یک دوست و رفیق خوب را ، برشمرده است، که اکنون نمی خواهیم وارد این بحث شویم، شما اگر سرنوشت برخی از بزهکاران را مطالعه کنید، بسیاری از آنان در پاسخ به این سؤال که چرا به این «کار زشت» آلوده شدید؟ می گویند «بخاطر دوست بد» دوستان بد بودند که ما را به این راه کشیدند
    بزرگان هر قوم و ملتی:
    بزرگان هر قوم و ملتی، نیز سهم زیادی در خوشبختی یا گمراهی مردم دارند. چه بزرگان کشوری یا لشکری یا عِلمی و…زیرا آنان، هر یک به نوبه ی خود، الگوی، تعدادی از مردم واقع می شوند. و مردم بخشی از زندگی خود را بر طبق زندگی آنان تربیت می دهند قرآن می فرماید: «وَ قالوا رَبَّنا انّا اَطَعنا سادَتَنا وَ کُبَرائنا فَأضلّونا السبیلا.[۱۱۳]»« ای پروردگار ما! ما از رؤسا و بزرگان خود پیروی می کردیم، و آنان ما را گمراه ساختند!»
    اساتید، معلمان و مدیران:
    اساتید، معلمان و مدیران نقش مهمی در سعادت و شقاوت، مردم و فرزندان آنان بعهده دارند. آنان علاوه بر اینکه خود الگوی رفتاری قرار می گیرند در معرفی الگو های درست یا نادرست، بسیار مؤثرند، با اینکه شاهدیم برخی از آنان چگونه با معرفی «غرب و ارزشهای غرب» به عنوان ارزش ، اذهان بسیاری از جوانان را آشفته ساخته، و در عمل، عده ای را همانند عامل و ابزار کار بیگانگان، پرورش می دهند. آیا این کار آنان خدمت است یا خیانت؟
    پرسش ما این است که آیا در نظام آموزشی خود، از ابتدایی ترین سطح آن تا عالیترین سطوح، آموزشهای دینی به اندازه کافی یا لااقل به اندازه لازم از نظر کمی و کیفی و متناسب با سطوح مختلف، وجود دارد یا نه؟ ممکن است برخی در پاسخ بگویند: آری، بلکه بیش از حد نیاز نیز هست ولی عمل و عینیّت و گفتگو با جوانان خلاف این مطلب را اثبات می کند، بسیاری از آنان حتی از ابتدایی ترین مفاهیم دینی درک صحیحی ندارند، با این وجود چگونه می توان انتظار داشت به سمت منکرات گرایش نداشته باشند؟!
    متأسفان برخی از والدین همت خویش را فقط در سیر کردن شکم فرزندان یا تهیه لباس و پوشاک آنان صرف نموده و آن را تنها وظیفه خود می دانند. در حالی که روح و جان و مغز این عزیزان، به غذای مناسب و پوشش محافظ ازآفات،نیز نیازمند است و این نیازمندی اهمیت بیشتری دارد و مراقبت دوچندان را می طلبد و بنابراین بی اعتنایی آنان نسبت به این امور فاجعه آمیز خواهد بود. در آیه ی شریفه: فَلیَنظُرِ الانسانُ اِلی طَعامه[۱۱۴] .
    معنای ظاهری آن این است: که «انسان باید به طعام و غذای خود بنگرد»، تا هم پی به نعمتهای الهی ببرد و هم از نوع پاکیزه و خوب و مطبوع آن استفاده کند، یا اینکه بداند از چه راهی آن را تهیه نموده است؟ حلال یا حرام؟….
    اما در برخی روایات نیز آمده است که مراد از «طعام»، در اینجا «علم و دانشی» است که غذای روح انسان است باید بنگرد که آن را ازچه کسی گرفته است؟ از جمله از امام باقر (علیه السّلام) نقل شده است که در تفسیر این آیه فرمود:
    « عِلمُه الذی یأخذه، عَمّن یأخذه؟»[۱۱۵]
    لذاباتوجه به این آیه وروایت والدین علاوه بر سیر کردن شکم فرزندان باید به مسئله آموزش وتعلیم فرزندانشان نیز توجه داشته باشندتا آنها را به تربیت اسلامی برسانند.
    ۲٫ تبلیغات:
    عامل دیگری که در گرایش به سمت منکرات مؤثر است، تبلیغات زهر آگین دشمنان اسلام است. آنان در دنیای امروز بخش اعظم رسانه های گروهی و تبلیغی را در دست گرفته اند و از راه روزنامه ها و مجلات گرفته تا عکسها و فیلمها و استفاده از ماهواره ها، تهاجم سنگین خود را بر امتهای اسلامی ادامه می دهند. اولین هدف آنان، فریفتن نسل جوان و تهی ساختن آنان از ارزشهای اسلامی و در مراحل بعد به فساد کشیدن آنان می باشد. وآنها به این نتیجه رسیده اند که اگر هدف فوق محقق شود، سلطه آنان در کشوهای اسلامی به آسانی میسر و ممکن خواهد بود. اما اینکه در برابر این نقشه روشن و این هدف آشکار آنان، ما چه تدبیری اندیشیده ایم و اولیاء و مربیان و مسؤولان چه اندازه حساسیت نشان داده اند و در عمل چه برنامه ای دارند، سخنی است دیگر و بحثی مستقل را می طلبد.
    بخش سوم : شیوه ها و ابزارهای جدید امر به معروف و نهی از منکر براساس قرآن و حدیث
    فصل اول: شیوه های جدید امر به معروف و نهی از منکر برخواسته از قرآن و احادیث
    فصل دوم : ابزارهای جدید تکنولوژی در راستای توسعه و ثمر بخشی امر به معروف و نهی از منکر
    فصل سوم : مراحل امر به معروف و نهی از منکر
    فصل چهارم : علل موفقیت و عدم موفقیت آمرین به معروف و ناهیان از منکر

     

    جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.

    فصل اول: شیوه های جدید امر به معروف و نهی از منکر برخواسته از قرآن و احادیث

    اهمیت و ضرورت اتخاذ شیوه های صحیح و مناسب برای انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر کاملا امری بدیهی است. نا آگاهی از روش های اجرای این فریضه چه بسا عکس العمل منفی در فرد مخاطب ایجاد کند. لذا برای آن که مخاطب ، معروفی را که کنار گذاشته انجام دهد و یا اگر منکری را مرتکب می شود ، رها کند ، باید او را امر به معروف و نهی ازمنکر کرد ، روش ها ی گوناگونی برای رسیدن به این هدف وجود دارد که مهمترین آنها عبارتند از :

     

    برخی شیوه های کاربردی:

    قرآن کریم و احادیث در بردارنده شیوه هایی کاربردی در امر به معروف و نهی از منکر می باشند.از جمله می توان به موارد زیر اشاره نمود:

     

    ۱٫ آگاهی بخشیدن:

    یکی از مهم ترین عوامل هدایت انسان، شناختن حقائق است. با آگاهی بخشیدن می توان زمینه های گناه را کاهش داد. بسیارند کسانی که از آثار و خطرات منکرات خود آگاهی لازم را ندارند و به مجرد اینکه از آن خطرات و زیانها آگاه شوند آن را رها می کنند.
    اطلاع رسانی و آگاهی بخشی در مورد خطرات و آسیب های منکر که دامن گیر فرد و جامعه می شود، مهم ترین عامل بازدارنده ای است که به عنوان اقدام پیشگیرانه از ادامه انجام خلاف ،فرد را بازداشته. که درشرایط فعلی مراکزدینی، مدرسه،دانشگاه،صداوسیما،اینترنت،ماهواره و…نقش مهمی دراین آگاهی بخشی دارندوباگنجاندن برنامه های مفیدوسودمنددرراستای مثبت وهنجارجامعه نسبت به معروفها ومنکرها آگاهی دهند.

     

    ۲- شیوه « تدریج »

    در امر به معروف و نهی از منکر، در برخی از موارد و اشخاص، باید از شیوه تدریجی به معروف و منع از منکر استفاده نمود. یعنی در مسائلی که به اقتضاء شرایط زمانی یا فردی لازم است برای تأثیر گذاردن در مخاطب به «تدریج» و کم کم پیش رویم باید از این شیوه بهره گرفت چون در غیر این صورت، یا تأثیری در مخاطب پدید نمی آید و یا اثر منفی خواهد گذاشت .
    گاهی منکرات و عادت های زشت، آن چنان در جامعه ریشه دوانده که نمی توان با نهی از منکر سطحی و کوتاه مدت، مردم را از آن بازداشت و آن منکرها را از سطح جامعه برچید. این جاست که نیازمند برنامه ای درازمدت است تا بتوان با استفاده تدریجی ، آثار زیانبار شیوع منکر در جامعه را گوشزد کرد و با برنامه ریزی درست و خردمندانه به سوی ریشه کنی عادت های زشت از جامعه پیش رفت.تدریجی بودن مبارزه با منکرات را از قرآن کریم بیاموزیم که مبارزه با عادت زشت می گساری را در چهار مرحله در حدود بیش از ده سال تکمیل کرد. در مرحله نخست، به خرما و انگور که ماده خام شراب است اشاره کرده، می فرماید: از خرما و انگور، هم باده ای مستی بخش و هم خوراکی نیکو تهیه می کنند.[۱۱۶] در این مرحله که روزی گوارا در برابر باده مست کننده قرار گرفته است، این سوال را در ذهن مخاطب ایجاد می کند که چرا یکی از دو ثمره یاد شده نیکو و دیگری نباشد؟
    جالب این است که ذیل همان آیه، به این علامت سوال، صحه گذاشته و همگان را به حل این معما وادار کرده است: «ان فی ذلک لآیه لقوم یعقلون».قرآن در مرحله دوم مبارزه با میگساری، هر چند به سود ناچیز آن اشاره کرده است ولی به یاد می آورد که در آن، گناهی بزرگ است:« واثمهما اکبر من نفعهما.»[۱۱۷]در مرحله سوم، به صورت موردی، حکم تحریم شرب خمر را بیان داشته، می فرماید: آن گاه که شراب نوشیدید و مست شدید نماز نخوانید: «لاتقربوا الصلاه و انتم سکاری[۱۱۸].»
    در این مرحله هر چند به طور کلی حکم تحریم شرب خمر بیان نشده است اما همگان خواهند فهمید که آن چه در حال نماز شایسته نیست در غیر از نماز نیز از اهل ایمان پسندیده نخواهد بود.پس از آن که در مراحل پیش گفته، زمینه بیان حکم قطعی و نهائی تحریم شرب خمر مساعد شد، قرآن کریم در مرحله چهارم آن چنان پیش رفته است که تحریم خمر را در کنار بت پرستی قرار داده و آن را از اعمال زشت شیطان معرفی کرده است: «انما الخمر و… رجس من عمل الشیطان؛» شراب، رفتاری پلید از رفتار شیطان است.[۱۱۹]
    داستان جالبی از حضرت امام جعفر صادق (علیه السّلام) روایت شده است ،که نمونه خوبی از این روش می باشد: مردی مسیحی ،همسایه مردی مسلمان بود،همسایه مسلمان او رابه اسلام دعوت کرد سرانجام نصرانی اسلام آورد آن روز گذشت ، سحرگاه روز بعد آن مسلمان به در خانه مسیحی تازه مسلمان آمد ودر راکو بید و او را به مسجد برد تا غروب درآنجا نگه داشت ومجبورش کرد تاروزه بگیرد ونوافل بجا آورد وباخستگی کامل به خانه برگشتند، تازه مسلمان در دلش بسیار خوشحال بود، که خدا را شکر، این توفیق نصیب من شد و یک نفر را هدایت کردم حتماً ثواب زیادی نزد پروردگار خواهم داشت، و یقیناً این تازه مسلمان هم از این همه عبادت، لذت برده است و خوشحال است سحرگاه روز دوم فرا رسید، مسلمان دنبال مرد مسیحی رفت تادوباره به مسجد بیایندکه مرد مسیحی گفت: برو دنبال کسی بیکارتر از من بگرد تا مسلمان شود، من آدم گرفتار و عیال واری هستم این دین شما دین سختی است و من توان آن را ندارم[۱۲۰] !
    اگر فرد مسلمان کار معروف را فقط به مسجد رفتن و نماز خواندن منحصر نمی کرد و به آن مسیحی می گفت: در اسلام کار کردن و مخارج زن و فرزند را تامین کردن، نیز عبادت به شمار می رود و شخص کارگر مانند مجاهد در راه خداوند است، آیا آن مسیحی از اسلام گریزان می شد؟

     

    ۳- شیوه زبانی (گفتاری):

    در این شیوه ، آمر وناهی ، با مخاطب خود ، از راه گفت وگو ارتباط برقرار می سازد و با سخن و بیان خود او را به معروف فرا می خواند و یا از منکر بر حذر می دارد ، امر ونهی زبانی دارای مراتب مختلف و شیوه های گوناگونی است که آنها را مورد بررسی قرار میدهیم تا با توجه به تناسب اجتماعی، زمانی و مکانی گنهکار مورد استفاده قرار گیرند. زیرا همه ی گنهکاران با یک روش هدایت نمیشوند و تمام امر و نهی کنندگان نیز با یک شیوه ی موفق نخواهند بود. در بهره گیری از گفتار باید از کلمات و جملات متناسب و درجه بندی شده نسبت به مراحل و مراتب امر به معروف و نهی از منکر، استفاده کرد، به عنوان مثال تا زمانی که ممکن است از جملات «پند آمیز» استفاده کند و می داند که اثر بخش خواهد بو.د، از جملات «قهر آمیز» و حاکی از «خشونت» باید پرهیز کند چه اینکه در این صورت استفاده از آن نابجا و نادرست می باشد:
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

     

    الف. امر و نهی ساده

    امر و نهی ساده عبارت از امر به واجب و نهی از حرام است که در قالب جمله ی “این عمل را انجام ده” یا “این عمل را ترک نما” صورت می پذیرد. عموم مردم از این روش استفاده می کنند اما این شیوه همیشه سازگار نیست و باید از شیوه های دیگری که مطرح می شود استفاده کرد.

     

    ب.امر و نهی حکیمانه

    سخن حکمت آمیز از ظرافت و تأثیر عمیقی برخوردار است و با توجه به اینکه منطبق برذوق آدمی و در بردارنده ی سعادت اوست همواره از جاذبه دارترین سخنان در بین انسانها بوده است. مزین نمودن امر و نهی دینی به چنین حربه مفیدی آن را با موفقیت زیادی همراه می سازد.
    خدای تعالی می فرماید: «با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت نما و با روشی که نیکوتر است با آنها مناظره کن.»[۱۲۱]
    در تفسیر کشاف آمده است: حکمت عبارت از سخن صحیح و محکمی است که حق آشکار و شبهه را زایل می کند. گاهی یک جمله حکمت آمیز چنان تحولی در گنهکار ایجاد می کند که با ساعتها بحث ومطالعه نمی توان به آن دست یافت.
    روزی امام کاظم (علیه السّلام) از در خانه ((بُشر)) در بغداد می گذشت که شنید صدای ساز و آواز و رقص از خانه ی او بلند است و کنیزی برای ریختن خاکروبه به درخانه آمده است.
    امام (علیه السّلام) به او فرمود: ای کنیز صاحب این خانه آزاد است یا بنده می باشد؟
    کنیز گفت: آزاد است
    امام (علیه السّلام) فرمود: راست گفتی آزاد است که اینچنین گناه می کند، اگر بنده بود از مولای خود می ترسید.
    وقتی کنیز برگشت مولای او ((بشر)) بر سر سفره شراب بود، از او پرسید چرا دیر آمدی؟
    کنیز ماجرای صحبت خود با امام (علیه السّلام) را برای او بیان کرد. بشر که سخن آن حضرت را از زبان کنیز شنید پای برهنه بیرون دوید و به خدمت امام کاظم (علیه السّلام) رسید و ضمن عذرخواهی و اظهار شرمندگی و گریه از کارهای خود توبه کرد.[۱۲۲]

     

    ج : – استفاده از گفتار نرم

    آمر وناهی ، با تاثیر گذاری در مخاطب خود ، از کلمات و سخنانی که از آن عطر دوستی به مشام می رسد ، استفاده کند . مثلاً بگوید: برادر عزیز و بزرگوار ، این کار با شخصیت شما می سازد ، یا این که اگر می خواهد او را به معروف ، وادار کند ، بگوید: آقای محترم ، شما که این قدر خوب و نجیب هستید ، اگر این کار را هم انجام دهید، چقدر بهتر می شود. به قول مولانا :
    گفت : از تو کی چنین پنداشتم از تو، من ، امید دیگر داشتم
    عَنْ أَمیرِالمُؤمِنین (علیه‏ السّلام): « أصْلِحِ الْمُسى‏ءَ بِحُسْنِ فِعالِکَ وَ دُلَّ عَلَى الْخَیْرِ بِجَمیل مَقالِکَ[۱۲۳].»
    « آدم بدکار را به وسیله کارِنیک خود اصلاح کن،و با سخن زیبایت دیگران را به‏کارخیر رهنمون باش.»
    و در سخنی دیگر ، کلام خوب را عامل موفقیت می شمرند:
    « من حسن کلامه کان النّجح امامه[۱۲۴]»«هر کس سخنش نیکو باشد ، پیروزی و موفقیت پیش روی اوست.»
    علی (علیه السّلام) در نهج البلاغه فرمود: « أَفْضَلَ من ذالک کَلِمَهُ عَدْلٍ عِنْدَ إِمَامٍ‏ جَائِر»« بالاترین مرحله ی امر به معروف و نهی از منکر گفتن سخن عدل است نزد پیشوای ستمگر»[۱۲۵] .
    امام باقر (علیه السّلام):« قُولُوا لِلنَّاسِ أَحْسَنَ مَا تُحِبُّونَ أَنْ یُقَالَ لَکُمْ فَإِنَ‏ اللَّهَ‏ یُبْغِضُ‏ اللَّعَّانَ‏ السَّبَّابَ‏ الطَّعَّانَ‏ عَلَى الْمُؤْمِنِین‏ .»[۱۲۶]«بهترین سخنی ، که دوست دارید ، مردم ( در برخورد با شما ) بگویند، به آنان بگویید ، زیرا خداوند متعال ، دشمن دارد ، کسی را که به مومنان لعن کند ، آنان را دشنام داده و مورد طعنه ( و نیش زدن ) قرار دهد.»
    خداوند متعال در مورد، هدایت و ارشاد فرعون به حضرت موسی و هارون دستور می دهد که گفتار و کلام نرم را ابزار کار قرار دهند:« اِذهَبا اَلی فرعون انّه طغی، فَقُولا له قولاً لَیّناً [۱۲۷]»
    به سوی فرعون بروید، که طغیان پیشه کرده است، پس با قول لیِّن (نرم) با او سخن بگویید.
    از پیامبر اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نیز روایت شده است که فرمود: «الرَّفق یُمنٌ و الخُرقُ شُومٌ.[۱۲۸]»« نرمی میمنت دارد و خشونت نحس است.»
    استفاده از کلمات «ناشایست» و «درشت» فراری دادن افراد است نه جذب آنان:
    قال علی (علیه السّلام):« إِیَّاکَ‏ وَ مَا یُسْتَهْجَنُ‏ مِنَ‏ الْکَلَامِ‏ فَإِنَّهُ یَحْبِسُ عَلَیْکَ اللِّئَامَ وَ یَنْفِرُ عَنْکَ الْکِرَامَ.[۱۲۹]»« از سخن زشت (و قبیح) بپرهیز، زیرا که سخن زشت، لئیمان (و انسانهای پست) را گرد تو جمع و مردم محترم و گرامی را از تودور می کند.»

     

    د- استفاده ازسخنان پند آمیز:

    گفتاری که پند آمیز باشد در جان و روح ، اثر مثبت و فراوانی بجا می گذارد، و اساساً این شیوه ای است که با فطرت الهی انسانها منطبق است. خداوند متعال زمانی که به حضرت موسی فرمان می دهد برای بیدار کردن و تنبه فرعون نزد او بروند، شیوه ی مطرح کردن و سخن گفتن را نیز نشان داده است:
    « اِذهَب الی فرعونَ انّه طَغی فَقُل هَل لکَ اِلی اَن تَزَکّی؟ وَ اَهدِیَک الی ربک فَتَخشی؟ »[۱۳۰] «به سوی فرعون برو که طغیان کرده است، پس به او بگو آیا می خواهی که پاکیزه شوی؟ و تو را به سمت و سوی پروردگارت هدایت کنم که بنده ای خدا ترس شوی؟»
    اینکه آیا میل به پاکیزگی داری یا نه؟ سؤالی است که هیچ کس پاسخ منفی به آن نمی دهد زیرا فطرت انسان خواهان آن است، فرعون هم در پاسخ نگفت که چنین تمایلی ندارم، بکله چون پاسخی نداشت از راه تکذیب موسی (علیه السّلام)پیش آمد.
    قرآن کریم، خود به بهره گیری از روش «وعظ و پند» دستور داده است:

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 05:51:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی علل آسیب‌پذیری هویت توسط رسانه در محدوده زمانی ۲۰۱۰ -۱۹۹۰- قسمت ۹ ...

    هدف جامعه صنعتی ایجاد رفاه عمومی و تامین اجتماعی برای همه از تولد تا مرگ است. اما هدف جامعه ی اطلاعاتی، واقعی ساختن ارزش-زمان (ارزشی که زمان آینده را طراحی می کند و واقعی می سازد) برای همه موجودات انسانی است و این که هر فرد از زندگی مفید و ارزشمند برخوردار باشد.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

    جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.

     

    نظام سیاسی جامعه ی اطلاعاتی، دمکراسی مشارکتی است و اصول مشارکت و مدیریت مستقل شهروندان بر توافق، مشارکت و هم کنشی استوار است و افکار اقلیت را نیز دربرمی گیرد. در این جامعه، جنبش های شهروندان نیروی تغییر اجتماعی است و سلاح آنان دادخواهی و فعالیت های مشارکتی است و رسانه ها در جهت دهی، هدایت و تبلیغ این جنبش ها نقش محوری دارند.

    پیشرفته ترین مرحله جامعه صنعتی، مرحله ی مصرف انبوه و با محوریت کالاهای مصرفی بادوام به عنوان نشانه های آشکار ماشینی شدن است. در حالیکه پیشرفته ترین مرحله جامعه اطلاعاتی، جامعه ی خالقِ دانایی انبوه است که در آن کامپیوتری شدن این امکان را برای هر فرد فراهم می کند که خالق دانایی باشد و به سوی رضایت از خود حرکت کند.

    در جامعه ی صنعتی ارزش های مادیِ ارضاء نیازهای زیستی، معیارهای جهانشمول ارزش های اجتماعی است اما در جامعه اطلاعاتی، جستجوی خشنودیِ ناشی از اهداف بدست آمده (موفقیت) معیار سنجش ارزش های اجتماعی است.

    روح جامعه اطلاعاتی، روح جهانی شدن و همزیستی است که در آن انسان به طوری مسالمت آمیز با یکدیگر زندگی می کنند. این روح به لحاظ اخلاقی سازنده ی خود انضباطی دقیق و مشارکت اجتماعی است. (مهدی زاده،۱۳۸۹: ۳۱۵)

    با این وصف، می توان جامعه اطلاعاتی را جامعه ای توصیف کرد که رسانه ها در آن نقش محوری را در تبادل اطلاعات و جهت دهی به حوزه عمومی ایفا می کنند. نیز به آسانی می توان دریافت که در جامعه ی پساصنعتی، تنها میزان بیشتر اطلاعات وجود ندارد بلکه نوع متفاوتی از آن نیز در جریان است. با چنین ویژگی هایی این امر قابل درک به نظر می رسد که چرا نظریه ی بل درباره پساصنعتی گرایی برای کسانی که قصد توصیف پیدایش جامعه اطلاعاتی را دارند، جذابیت دارد.
    ۳-۵نظریه ی شکاف آگاهی (اطلاعاتی)
    تغییرات وسیع و گسترده ای که از چند دهه قبل در بسیاری از حوزه‌ها، چون سیاست، اقتصاد و فرهنگ رخ داده است، ظهور پارادایم جدیدی را در حوزه های مختلف علوم اجتماعی رقم زده است. پارادایم جدیدی که از آن با عنوان «جهانی شدن» نام برده می‌شود، باعث نامگذاری عصر حاضر با عنوان‌های مختلفی شده است که گاه از آن به عصر اطلاعات یاد می‌شود. در دنیای امروز اطلاعات به نماد عصری مبدل گردیده است که ما در آن زندگی می‌کنیم و بارها سخن از یک «انفجار اطلاعاتی» و یک «انقلاب تکنولوژیکی اطلاعاتی» به میان آمده است. اما اندیشه درباره این مفاهیم همیشه یکدست نیست و برخی با دیده شک و تردید به این مقوله می‌نگرند و معتقدند که تصور یک جامعه اطلاعاتی نابهنگام است و از «اطلاعات سازی» مناسبات حاکم بر عرصه جهانی نام می‌برند. با این وجود، هر دو سر طیف (معتقدان و منتقدان جامعه‌اطلاعاتی) به گونه روز افزونی اطلاعات را به عنوان عامل تعیین کننده سیمای جهان نو می‌دانند و معتقدند اطلاعات «امروزه به عنوان تنها راه علاج و نماد عصری که در آن زندگی می‌کنیم اهمیت یافته است.» (وبستر،۱۳۸۲: ۱۰)
    عکس مرتبط با اقتصاد
    اما با وجود این توزیع اطلاعات در همه جا به صورت برابر صورت نمی گیرد و همین امر زمینه فقر و غنای اطلاعاتی را فراهم نموده است. تیکنور، دونوهو و اولین به عنوان واضعین نظریه ی شکاف آگاهی، مفهوم «شکاف» را چنین تعریف می کنند:
    «به موازات افزایش انتشار اطلاعات در جامعه توسط رسانه های جمعی، آن بخش هایی از جامعه که دارای پایگاه اقتصادی و اجتماعی بالاتر هستند، در مقایسه با بخش های دارای پایگاه اقتصادی و اجتماعی پایین تر، تمایل بیشتری به دریافت اطلاعات در کوتاه ترین زمان دارند. لذا شکاف آگاهی بین این دو بخش افزایش می یابد.» (تیکنور، دونوهو و اولین به نقل از پری، ۲۰۰۲: ۱۲۵)
    مفهوم پایگاه اقتصادی و اجتماعی در این تعریف اشاره ای است به طبقه ی اجتماعی افراد با سه شاخص آموزش (سطح تحصیلات)، درآمد و شغل. دو فرض اساسی در این نظریه وجود دارد: نخست، افراد با سطح تحصیلات بالا در مقایسه با افراد دارای تحصیلات پایین، در گذر زمان با سرعت بیشتری آگاهی و اطلاعات درباره ی موضوعات عمومی از رسانه ها دریافت می کنند. دوم، بین آموزش (سطح تحصیلات) و آگاهی همبستگی وجود دارد. این همبستگی و ارتباط درباره ی موضوعات عمومی بیشتر است تا موضوعات کمتر عمومی. (پری، پیشین: ۱۲۶)
    طبق این نظریه انتشار و افزایش اطلاعات در جامعه توسط اعضاء جامعه به طور یکنواخت صورت نمی گیرد. بدین معنی که گروهی از مردم که از طبقات اقتصادی بالاترند، توانایی و شرایط بهتری برای کسب اطلاعات دارند. پس مردم جامعه به دو گروه تقسیم می شوند:
    گروه اول، گروهی هستند که اعضاء آن را افراد تحصیل کرده ی جامعه تشکیل می دهند، آنها اطلاعات زیادی دارند و در مورد هر چیز می توانند اظهار نظر کنند. گروه دوم، گروهی هستند که دانش و سواد کمتری دارند و آگاهی آنها در مورد مسائل پیرامونشان اندک است. گروه با پایگاه اقتصادی پائین تر که با سطح سوادشان تعریف و طبقه بندی شده اند و آگاهی کمتری در مورد مسائل عمومی و اجتماعی خود دارند، ارتباط مداومی با اخبار و رویدادهای مهم روز ندارند و اکثراً هم از عدم آگاهی خود نیز بی اطلاع اند.
    موضوع شکاف آگاهی نیز خود سبب افزایش فاصله بین مردم یک جامعه می گردد که در طبقه بالا و پائین (یا گروهای اول و دوم) قرار دارند. تلاش برای بهبود وضع زندگی مردم از طریق رسانه های گروهی نه تنها همیشه مؤثر نبوده، بلکه رسانه ها خود گاهی موجب افزایش تفاوت ها و فاصله ها بین اعضاء جامعه
    می گردند.
    تیکنور، دونوهو و اولین پنج دلیل برای شکاف آگاهی ارائه کرده اند:

     

     

    توانایی ارتباطی کسانی که پایگاه اقتصادی-اجتماعی بالا دارند با توانایی ارتباطی افرادی که پایگاه اقتصادی و اجتماعی پایین دارند، متفاوت است. معمولا سطح تحصیلات افراد متفاوت است و تحصیلات، شخص را برای انجام کارهای اساسی پردازش اطلاعات مثل خواندن، درک کردن و به یاد آوردن آماده
    می کند.

    میزان اطلاعات ذخیره شده یا آگاهی قبلاً کسب شده متفاوت است. کسانی که پایگاه اقتصادی-اجتماعی بالاتری دارند، ممکن است از پیش (بخاطر سطح تحصیل یا آموزش) از موضوعی خاص اطلاع داشته باشند یا ممکن است به دلیل مواجهه قبلی با رسانه ها، راجع به آن بیشتر بدانند.

    افراد دارای پایگاه اقتصادی-اجتماعی بالاتر ممکن است تماس و تعامل اجتماعی مناسب تری داشته باشند. یعنی ممکن است با افراد آگاه از مسائل عمومی و اخبار علمی رابطه داشته باشند و درباره ی این مسائل به گفتگو بپردازند.

    مکانیسم استفاده، درک و حفظ انتخابی ممکن است در این امر دخیل باشد. افراد دارای پایگاه اقتصادی- اجتماعی پایین تر ممکن است اطلاعات مربوط به مسائل عمومی یا اخبار علمی را سازگار با ارزش ها یا نگرش های خود ندانند یا ممکن است علاقه ای به این نوع اطلاعات نداشته باشند.

    ماهیت نظام رسانه های جمعی به گونه ای است که برای افراد دارای پایگاه اقتصادی-اجتماعی بالاتر بیشتر قابل استفاده است. معمولا اخبار، مسائل و موضوعات عمومی و علمی در رسانه های نوشتاری منتشر می شود و رسانه های نوشتاری با منافع و سلیقه افراد دارای پایگاه بالاتر همسویی بیشتری دارد. (سورین و تانکارد،۱۳۸۱: ۳۶۷)

    محققان فوق در مطالعات بعدی برخی از شرایطی را که تحت تاثیر آنها ممکن است شکاف آگاهی کاهش یابد یا از میان برود را بررسی کرده و به نتایج زیر دست یافتند:

     

     

    هنگامی که در موضوعی محل تعارضی وجود داشته باشد، احتمال دارد شکاف آگاهی کاهش یابد.

    احتمال گسترش شکاف آگاهی در اجتماعات متکثر که در آنها منابع اطلاعات متعدد است، بیشتر است تا در اجتماعات همگون که در آنها مجاری ارتباطی غیررسمی ولی رایج وجود دارد.

    هنگامی که موضوعی اثر محلی و قوی دارد، احتمال دارد شکاف آگاهی کاهش یابد.

    به طوری کلی، این مطالعات حکایت از آن دارد که یک متغیر مهم در ایجاد شکاف آگاهی این است که تا چه اندازه موضوعی موجب ایجاد انگیزه و علاقه در مردم می شود. (سورین و تانکارد،۱۳۸۱: ۳۷۳)
    بنابراین رسانه ها، اطلاعات را منتشر می کنند و آن دسته از مردم که موقعیت های اقصادی-اجتماعی بهتری دارند، با روش های متفاوت تر از آن دسته از مردم که از طبقه اقتصادی- اجتماعی پائین تری هستند، آن را دریافت می کنند. این نظریه کمک می کند تا به علت ها و دلایل این تفاوت ها بهتر و بیشتر پی ببریم.
    ۴-۵ شکاف اطلاعاتی، رسانه و هویت از منظر هربرت شیلر و مانوئل کاستلز:
    در بخش پیشین از نیاز سرمایه داری پیشرفته تحت عنوان جامعه ی پساصنعتی به اطلاعات سخن گفتیم. همچنین گفتیم که چشم پوشی از استفاده ی روزانه از ترمینال های کامپیوتری در اداره ها و چشم بستن به روی گسترش تبلیغات و دگردیسی آن غیرممکن به نظر می رسد. به طور خلاصه، «انفجار اطلاعات» ویژگی بارز زندگی معاصر است و هر تحلیلگر اجتماعی که آن را نادیده انگارد، به جد گرفته نمی شود.
    یکی از متفکرینی که در حوزه ی اقتصاد سیاسیِ ارتباطات به فعالیت پرداخته هربرت شیلر است که ضمن نقد دیدگاه های خوش بینانه ی غربی در خصوص پیشرفت های فناوری اطلاعات و ارتباطات و شکل گیری جامعه اطلاعاتی، این تحولات را ناشی از فشارها و الزام های نظام سرمایه داری می داند و آثار و پیامد آن را تامین منافع شرکت های تجاری و سرمایه داری به زیان اکثریت محروم در جامعه اطلاعاتی می بیند. او در خصوص نقش اطلاعات در توسعه سرمایه داری بر چند موضوع تاکید دارد:
    نتیجه تصویری درباره فناوری اطلاعات
    ۱-او نخست توجه خود را به ارتباط معیارهای تجاری با پیشرفت اطلاعات معطوف می دارد. به زعم شیلر، نوآوری های اطلاعاتی و ارتباطی تحت تاثیر فشارهای تعیین کننده ی حاکم بر بازار خرید و فروش و تجارت به منظور بدست آوردن سود صورت می گیرد. مرکزیت اصول بازار، یک اجبار نیرومند در کالایی سازی اطلاعات و به معنای دسترسی فزاینده به اطلاعات تنها به شرط قابلیت فروش آن می باشد. در واقع، امروزه اطلاعات به عنوان یک کالا مورد داد و ستد قرار می گیرد. (مهدی زاده، ۱۳۸۹: ۱۸۷)
    او در کتاب اطلاعات و اقتصاد بحران می نویسد :« هسته ی فرهنگ یعنی همان اطلاعات، در جوامع صنعتی به یک کالای تجاری و به مقوله ای قابل فروش تبدیل شده است… اکنون تفکیک فرهنگ، سیاست و اقتصاد بی معنی به نظر می رسد. ارتباطات الکترونیک، مخرج مشترک تولید فزاینده ی کالاها و خدمات است و اطلاعات که به اصلی ترین بخش فرایند تولید تبدیل شده است و به نوبه ی خود یک کالای مهم به حساب می آید، تحت کنترل معیارهایی که در تولیدات صنعتی و فرهنگی، همسانی ایجاد می کند.» (شیلر، ۱۳۷۵: ۱۰۰)
    ۲-دومین تاکید شیلر بر نابرابری های طبقاتی به عنوان عامل اصلی پخش، دسترسی و قابلیت های تولید اطلاعات است. به عبارتی، وضعیت طبقاتی تعیین می کند که چه کسی، چه اطلاعاتی را بدست می آورد و چه نوع اطلاعاتی را می تواند بدست آورد. بنابراین با توجه به جایگاه فرد در سلسله مراتب طبقاتی، فرد ممکن است در انقلاب اطلاعاتی برنده یا بازنده باشد. نقش محوری بازار در حوزه اطلاعات بدین معنا است که اطلاعات و فناوری های اطلاعاتی برای آنهایی که قادرند تا پول آن را بپردازند تولید می شود و برای همان ها هم دسترس پذیرتر است. البته این بدین معنا نیست که اطلاعات و فناوری کاملا انحصاری است. واضح است که تقریبا همه افراد جامعه به فراورده ها و خدمات اطلاعاتی دسترسی دارند؛ تلویزیون، رادیو و روزنامه ها مثال های آشکارند. در واقع از آنجا که بازار رو به همه مصرف کنندگان باز است اکثر چیزهایی را که ارائه می دهد، در اصول برای همه کس دسترس پذیر است- حداقل برای هر کسی که پولی در اختیار دارد. اما این واقعیت که بازار مکانیزم توزیع کننده است بدین معنی است که به جامعه ای تفکیک شده بر اساس درآمد و ثروت راغب است. به بیان دیگر، نابرابری های طبقاتی – به طور وسیع تقسیمات سلسله مراتبی جامعه- نفوذ اصلی را در عصر اطلاعات دارد. اهمیت معیار توانایی در پرداخت پول و ارتباط نزدیک این معیار با نابرابری های طبقاتی، هربرت شیلر را به تمایز میان ثروتمند اطلاعاتی و فقیر اطلاعاتی در درون کشورها و مابین آنها سوق می دهد. ملل پیشرفته (ثروتمند)، یعنی آنجا که ثروت جهان متمرکز شده و سود برندگان اصلی انقلاب اطلاعات اند و ملل فقیر، یعنی آنجا که اکثریت جمعیت جهان را در خود جای داده، محدود به استفاده از ته مانده های جهان اولند و به آنچه که ملل ثروتمند ارائه می کنند، وابسته اند. این وضعیت به نفع کسانی که از نظر اقتصادی و آموزشی برترند و قادرند با دسترسی به منابع اطلاعاتی پیچیده مانند پایگاه های داده های پیوسته و تجهیزات ارتباطات کامپیوتری پیشرفته و رسانه های جدید دور از دسترس فقرا، بهره مندی خود را گسترش دهند، ادامه می یابد، در حالیکه آنها که در نظام طبقاتی، رو به پایین دارند هر چه بیشتر در باتلاق آنچه که شیلر بدان «اطلاعات آشغال[۳۵]» نام نهاد یعنی اطلاعاتی با ارزش کم که فقط سرگرم کننده اند(چون از عهده تامین هزینه آن برنمی آیند، آنچه برای اکثریت عرضه می شود ارزان قیمت، توخالی، دارای جنبه ظاهری و اطلاعات توده وار است)، فرو می روند.
    ۳-سومین مبحث کلیدی شیلر این است که جامعه ای که در حال تجربه ی تغییرات مهمی در زمینه اطلاعات و ارتباطات است، جامعه ی دارای نظام سرمایه داری شرکتی محسوب می شود یعنی سرمایه داری معاصر از طریق نهادهای شرکتی حاکمیت یافته و عمدتاً بر تولید محصولات توسط چند شرکت محدود و سازمان هایی که دارای ثروت کلان ملی و بین المللی هستند، استقرار یافته است. در صدر فهرست اولویت های شرکتها، این اصل قرار دارد که اطلاعات و فناوری های اطلاعاتی ترجیحاً برای اهداف خصوصی و نه عمومی توسعه خواهد یافت. (وبستر،۱۳۸۲: ۶۲-۶۳)
    شیلر جامعه اطلاعاتی را بازتابی از اجبارها و الزام های سرمایه داری و در عین حال، استمرار پیشرفت های اطلاعاتی را حمایت از سرمایه داری می داند. به عبارت دیگر، حال اطلاعات به عنوان ابزار کار رسانه ها به بنیانی اساسی برای پیشرفت تاریخی سرمایه داری بدل شده است. از سوی دیگر، جامعه اطلاعاتی که ضرورت های سرمایه داری شرکتی را منعکس می کند چیزی به نام امپراطوری فراملی خلق می کند.
    اگرچه شیلر از جریان مستمر و پرحجم اشاعه ی پیام های اقناع کننده از سوی شرکت های چندملیتی برای پذیرش فناوری اطلاعات به مثابه کلیدِ پیشرفت انتقاد می کند و آن را تلاش دولت آمریکا در جهت داد و ستد محصولات آمریکایی و بقای شرایط بازار قابل تولید می داند. (شیلر، ۱۳۷۵ :۱۳۰-۱۰۰)
    اما در نهایت معتقد است که این شرکت های فراملیتی هستند که اصلی ترین عنصر بخش فناوری اطلاعات را تشکیل می دهند.
    چنانکه پیشتر نیز اشاره شد، نقش تعیین کننده ی صنایع فرهنگی در غرب و در جامعه ی پساصنعتی بر جایگاه مهم اقتصاد در عرصه ی فرهنگ دلالت دارد. توجه به معیار قدرت اقتصادی و سرمایه داری با ایجاد نابرابری طبقاتی (ثروتمندان اطلاعاتی و فقرای اطلاعاتی) زمینه امپریالیسم اطلاعاتی و فرهنگی را ایجاد می کند. مطابق آرا شیلر، اصطلاح امپرالیسم فرهنگی نشان دهنده نوعی نفوذ اجتماعی است که از طریق آن کشوری اساس تصورات، ارزشها، معلومات و هنجارهای رفتاری و همچنین روش زندگی خود را به کشورهای دیگر تحمیل می کند. امپریالیسم فرهنگی که از طریق نابرابری در تکنولوژی های ارتباطی و دستیابی به رسانه ها ایجاد شده است، امری هدفمند و سازمان یافته است که از اراده ی معطوف به همگون سازی جهان نشات می گیرد.(گل محمدی، ۱۳۸۱: ۱۰۱)
    بنابراین شیلر، هدف امپریالیسم فرهنگی را کنترل شبکه های ارتباطی و اطلاعاتی و به تسخیر در آوردن هسته مرکزی رفتار انسان و کنترل تفکر، اندیشه انسانی و آگاهی او می داند. قلمروی که انقلاب اطلاعاتی با توسل به رسانه ها در حوزه ی فرهنگی به تامین اهداف سرمایه داری در آن می پردازد، قلمرو مصرف و ایجاد و تحکیم سرمایه داری مصرفی است. شیلر در این باره می نویسد: «سرمایه داری با تقویت مصرف گرایی از حمایت عمومی قابل توجهی برخوردار شده و توانسته است شیوه ای از زندگی و مجموعه ای از باورها را که رفاه انسان را به مالکیت فردیِ مجموعه ای از کالاها و خدمات قابل خرید گره می زند، با موفقیت به فروش برساند.» (شیلر،۱۳۷۵: ۱۲۰)
    نظریه امپریالیسم فرهنگی شیلر بر آن است که ارتباطات و رسانه های ارتباطی بخصوص در نوع متاخر آن به دلیل همه گیری، عامل اصلی در جهانی شدن فرهنگ نیز هست. به بیان دیگر، گرچه جهانی شدن فرهنگی چونان پدیده ای فراتاریخی و فراملی نمودار می شود ولی در واقع چیزی جز صدور کالاها و اولویت های شیوه ی زندگی غربی نیست. (هال،۱۹۹۶: ۳۰۵)
    هرچند دربرگیرنده ی فراگیر شدن عناصر مختلف تجدد غربی است اما آنچه که بیش از دیگر عناصر جهانگیر می شود نوعی فرهنگ مصرفی متناسب با نظام سرمایه داری است که به کمک ارتباطات گسترده و فناوری های الکترونیک چه در قالب رسانه های قدیمی تر چون کتاب و مطبوعات و چه در شکل متاخر آن همچون اینترنت و ماهواره و محصولات چندرسانه ای یا به عبارت کلی تر رسانه های فرهنگی گسترش می یابد.
    فرهنگ مصرفی مردم را تشویق می کند تا بیش از نیازهای زیستی خود مصرف کنند تا از این طریق فرایند انباشت سرمایه تدوام پیدا کند و عملکرد نظام سرمایه داری تضمین شود. در این فرهنگ اصل بر آن است که معنا و مفهوم زندگی باید بر آنچه شخص داراست، استوار باشد. مصرف کردن یعنی زندگی حقیقی کامل و برای رسیدن به این سطح از زندگی راهی جز مصرف کردن وجود ندارد. موج عظیم مصرف گرایی به هیچ حوزه ای محدود نمی شود و همه ی زوایای زندگی اجتماعی را دربرمی گیرد. همه کس و همه چیز قابل خرید و فروش می شود. در این چارچوب معنای فعالیت اقتصادی عبارت است از فراهم کردن منابع مصرف و فعالیت سیاسی عبارت است از تضمین شرایط لازم برای مصرف.
    اشاره شد که شیلر اعتقاد دارد که اطلاعات به شکل کنونی، مردم را از واقعیت آگاه نمی کند زیرا اطلاعات به طرز ویژه ای به خدمت جنبه تولیدی اقتصاد در آمده است، در خدمت پیشرفت شرکت ها و بخش خصوصی است. او ضمن توجه به گسترش هم زمان رسانه ها، افزایش قدرت خرید مصرف کنندگان و گسترش استراتژی های تبلیغاتی در سراسر جهان معتقد است هدف این است که هویت مصرفی و مصرف گرایی از نوع جاری در زندگی امریکایی همه گیر گردد. (شیلر، پیشین:۱۳۰)
    به همین دلیل است که نظریه پردازان از دیسنی فیکاسیون[۳۶]، مک دونالدیزاسیون وکوکاکولاریزاسیون سخن می گویند و نسبت به سلطه ی کامل شرکت های بسیار قدرتمند آمریکایی بر فرهنگ جهان ابراز نگرانی می کنند. نباید فراموش کرد که غرب به خاطر بهره مندی از برتری فناورانه در وجود ماهواره ها، مخابرات، اینترنت و کامپیوتر و … در پشتیبانی از نظرگاه های خود، صاحب امتیازی غلبه ناپذیر است. این قضیه با برتری آمریکایی در کل گستره نمایش های تفریحی ترکیب می شود: سینما آمریکایی است، تلویزیون آمریکایی است و همچنین بیشتر خرید و فروش موسیقایی. باید به این قسمت اعظم اخباری را که خبرگزاری های بین المللی منتشر می کنند، افزود. در حدود ۹۰ درصد این اخبار از جانب چهار آژانس خبری غربی که دوتای آن آمریکایی (یونایتدپرس و آسوشیتدپرس) است، یکی بریتانیایی (رویتر) و دیگری فرانسوی (فرانس پرس) صادر می شود. (وبستر، ۱۳۸۲: ۱۳۹)
    با چنین عدم توازنی در پوشش خبری، آمریکایی ها و به طور کلی ملتهای غربی احتیاجی به انتشار پیام های خاص همچون «غرب بهترین است»، «راه و روش آمریکایی» یا «پشتیبانی از داد و ستد سرمایه داری» برای عملکرد ایدئولوژیک ندارند. مردم در همه جا مصرف کنندگان تصاویر، صداها، تولیدات و خدمات آمریکایی و شرکت های سرمایه دار فراملی هستند. شیلر، با اشاره به قدرت فزاینده صنایع فرهنگی آمریکا خاطر نشان می سازد که سازندگان فیلم و خالقان پیام های ارتباطی، سازندگان و پخش کنندگان برنامه های رادیویی و تلویزیونی، رسانه ها، برای تصاحب توجه مخاطبان در جهت پیام های مربوط به فروش به کار گرفته می شوند و همانند سازی هویت فرهنگی و تحمیل یک الگوی هویت فرهنگی واحد از سوی آمریکا، سراسر جهان را تهدید می کند. (شیلر، ۱۳۷۵: ۱۶۳- ۱۲۴)
    بنابراین رسانه های آمریکایی با در اختیار داشتن منابع عظیم مالی گوی سبقت را از رقبای خود ربوده و سایر هویتها را در معرض آنچه که ما در این رساله زوال و چندپارگی هویت می نامیم، قرار می دهند. تحت تاثیر فرهنگ مصرفی تولید شده توسط این رسانه ها، همه ی مردم جهان، شرقی یا غربی، شمالی یا جنوبی و فقیر و غنی مصرف گرا می شوند. مرز میان مصرف برای تامین نیازهای زیستی و مصرف به مثابه شیوه زندگی فرو می ریزد و اکثر فعالیت های اقتصادی و سیاسی به خرید و مصرف تنزل پیدا می کند. به بیان دیگر، خرید به مد مسلط زندگی عمومی معاصر بدل می شود. این مصرف، صرفا به جنبه های معیشتی و زیستی محدود نمی شود و هم ارزش مادی و هم ارزش نمادین را دربرمی گیرد. به بیان دیگر مصرف به شکل اصلی ابراز وجود و منبع اصلی هویت اجتماعی تبدیل می شود. چنین رفتارهای اجتماعی نوعی استراتژی های فرهنگی هستند که در شرایط افول هویت های سنتی و مدرن، ابراز وجود را از طریق تولید کالایی هویت ممکن می سازند. (گل محمدی، ۱۳۸۱: ۱۰۶)
    کالا شدن فرهنگ، دستکاری آرزوها از طریق تبلیغات و خرده فروشی یک ایدئولوژی کاذب که شان، اعتماد به نفس و ارزش مشخصی را در کالاهای مادی جستجو می کند. نتیجه آنکه حاصل جمع نفوذ سرمایه داری در تولید و تحمیل یک سویه فرهنگ به شرایطی می رسد که ارزش بشری انسان جای خود را به ارزش دلاری او به مثابه مصرف کننده می دهد.
    در فصل پیشین ذکر کردیم که تصویری که نظریه های پست مدرن در ارتباط با وضعیت هویت به دست می دهند، «خودی» سیال است که بارزترین ویژگی اش چندپارگی، ناپیوستگی و فروریختگی مرزهای جداکننده ی جهان درون و بیرون است. این به آن معناست که درشرایط پسامدرن، مردم از طریق انتخاب انواع زندگی و بیان هویت از طریق نوعی اکسپرسیونیسم می توانند میان جایگزین های متفاوت، دست به گزینش بزنند. و نیز چگونه «خویشتن» هایی که در مدرنیته با هزار مشقت به دست آمده اند، در فرهنگ سرمایه داری متأخر به آسانی از دست رفتند و محو و نابود شدند. زوال پارادایم مدرن، سبب تضعیف خصوصیات ساختاری و سنگ بناهای زندگی هر روز –چون طبقه، جنسیت، نژاد، شغل، تحصیل و از این قبیل شد، یعنی مجموعه معیارهایی که افراد خود را و روابط خود با دیگران را بر اساس آنها درک می کردند. بنابراین، مقدر است که اوج گیری پست مدرنیته با تجزیه و متلاشی شدن سوژه ی فردی به جریان شناور چگالی های سرورانگیزی همراه باشد که تکه پاره و گسسته اند و از هیچ ژرفا، محتوا و انسجامی که برای فرد مدرن، آرمان محسوب می شد، برخوردار نیستند. در شکل جدید هویت که بهتر است آن را هویت مصرفی بنامیم فرد به جای این که از طریق روابط اقتصادی(طبقه) یا پیوندهای سیاسی (ملیت) هویت پیدا کند با خوردن، نوشیدن، پوشیدن، نحوه ی گذران اوقات فراغت یا به عبارتی شیوه ی زندگی روزمره هویت می یابد که خصلت بارز آن گذرا بودن ، فقدان ثبات، جهانگیر بودن و همگونگی است. جهانگیر شدن فرهنگ آمریکایی باعث شده تا ستارگان آمریکایی حوزه های هنری مختلف به رقابتی تنگاتنگ با ستارگان بومی کشورهای دیگر برخیزند. حتی در کشورهایی که مبارزه با نفوذ فرهنگ آمریکایی را رسالت اصلی خود می دانند، تصاویر مختلفی از مایکل جکسون، مدونا و دیگر چهره های محبوب صحنه های هنری آمریکا بر پیراهن جوانان و نوجوانان نقش می بندد.
    گویی در عصر جامعه رسانه ای، پسا صنعتی و جهانی شدن یا هر نامی که بر آن بنهیم، دیگر با دیوارهای استوار اعتقادات گذشته و اونتولوژی های سفت و سخت سابق روبرو نیستیم بلکه با یک هستی در هم شکسته و ویران شده مواجه ایم. تحت تاثیر رسانه های امروزی و بازخورد اطلاعاتی آن به بیان داریوش شایگان: «ما خواه ناخواه، در شرف تکوین انسان چهل تکه هستیم که دیگر به یک هویت خاص و ویژه تعلق ندارد و مآلاً چندهویتی است. به عبارتی دیگر، معادلات دو قبضه ی پیشین که مرزهای فرهنگی را مشخص و از هم جدا می کرد مانند ما و دیگران، خودی و غیرخودی، شرق و غرب، و شمال و جنوب عمیقاً رنگ باخته است.» (شایگان، ۱۳۸۰: ۸)
    کاستلز نیز از جمله متفکران پست مدرنی است که به بحث شکاف اطلاعاتی با عنوان «شهر اطلاعاتی» پرداخته است. چشم انداز شهر اطلاعاتی یکی از نشانه های رو به افزایش نابرابری های اجتماعی است. به عبارت دیگر از نظر کاستلز، شهر اطلاعاتی همان شهر پسامدرن و پساصنعتی است. تز اصلی او چنین است که ترکیبی از سرمایه داری بازسازی شده و نوآوری در فناوری، عامل اصلی دگرگونی جوامع و در نتیجه شهرها و مناطق پیرامونی آنهاست. (وبستر،۱۳۸۲: ۳۳۷)
    در این معنی تجسم سبز فایل در آراء بل و کاستلز آشکارا به همدیگر نزدیک می شود. در نزد هر دو متفکر تاکید مشابهی بر ویژگی های دگرگون کننده و بنیادی تحولات در فنون تولید در سرتاسر تاریخ و در نقش اطلاعات و دانش دیده می شود. از این رو، کاستلز به انقلاب اطلاعاتی فناورانه به منزله استخوان بندی و عامل تعیین کننده همه دگرگونی های ساختاری مهم دیگر اشاره می کند و به ترسیم جامعه ای اطلاعاتی می پردازد که جای جامعه صنعتی را به منزله چارچوب نهادهای اجتماعی می گیرد.
    هسته مرکزی استدلال کاستلز چنین است که تحول شبکه های فناورانه اطلاعاتی در سر تا سر کره زمین اهمیت جریان های اطلاعات را برای سازماندهی اقتصادی و اجتماعی ارتقا می بخشد در حالی که به طور همزمان اهمیت ویژه مکان را کاهش می دهد. در نتیجه یکی از دلمشغولی های اصلی سازمانها در اقتصاد اطلاعاتی مدیریت جریان های اطلاعات و پاسخگویی به آنهاست. در اینجا آنچه از همه چشمگیر تر است چشم انداز جهانی متخصصان اطلاعاتی است که با بومی گرایی شدید بی طبقه گان در تضاد قرار می گیرد. بنابراین از جهان وطن گرایی تولید کنندگان جدید اطلاعاتی شگفت زده می شویم. زندگی روزانه آنها کم و بیش حرکت در طول شبکه های کامپیوتری ارتباطی است که کره زمین را در می نوردد، حوزه کاری آنها بین المللی است و جهانی فکر می کنند. برعکس، منطقه گرایی در بی طبقه گان بیشترین تاثیر را دارد. اینان غالباً در چارچوب روابطی با الگوهای آشنا و ثابت زندانی اند، در الگوهای همسایگی با مناطقی مشخص و غالباً فاقد ابزارها یا انگیزه هایی برای سفر با هر فاصله ای از قلمرو شان اند.
    جنبه دیگر تقسیم بندی، دسترسی متفاوت نسبت به اطلاعاتی است که گروه ها با آن مواجه اند. رده های بالای این نظام طبقاتی هم می دانند که چگونه به اطلاعات از منابع بسیار در جاهای بسیاری دسترسی پیدا کنند و هم پول و پله بدست آوردن آن را دارند. مسائل در پایین نظام یعنی در میان بی طبقه گان بسیار متفاوتند. فقرا به فشرده کردن جهان، فرهنگ خاص و تجربیات منطقه ای شان که فقط توسط تصاویر استاندارد شده تلویزیونی تحت تاثیر قرار می گیرد. با چنین تضادی ما حق داریم که از ثروتمندان اطلاعاتی و فقرای اطلاعاتی در شهر جهانی سخن بگوییم.
    دو ویژگی مشخص فرهنگی شهر اطلاعاتی آن است که:
    ۱- در آنجا محیط به این منظور ساخته شده که فقرا دورنگه داشته می شوند و ثروتمندان احساس ایمنی می کنند.
    ۲- شهر اطلاعاتی بیش از هر زمان به سوی تبدیل به چشم انداز مصرف (هویت مصرفی) در حال تغییر است. (وبستر، ۱۳۸۲: ۳۷۲- ۳۳۵)
    کاستلزمعتقد است آنچه اکنون در حال گسترش است، شهری است که با دو قطبی شدن[۳۷] یا شهری دو گانه[۳۸] مشخص شده است که در آن ما بدون اغراق با گروهی از افراد طبقه پایین شدیداً محروم و گروه دیگر نخبه در حرفه های اقتصاد اطلاعاتی و مرفه مواجه هستیم. به این ترتیب چشم انداز یک شهر اطلاعاتی به صورت فزاینده موضوعی مشخصاً اختلاف انگیز در امور اجتماعی است. همچنان که موقعیت شهر جهانی به عنوان مرکز مدیریت و کنترل اطلاعات تحکیم می شود، در نهایت تعداد بسیار زیادی از مشاغل حرفه ای و تکنیکی به وجود می آید که به پدیدار شدن شهر دوگانه می انجامد. در این شهر طبقه کارگر بر اثر قطبی شدن شدیداً فزاینده طبقات، موقعیت اجتماعی خود را از دست می دهد و طبقه پایین رو به رشد می گذارد. کاستلز بدون هیچ تعجبی استدلال می کند که نیویورک، شاید جهانی ترین شهر جهان در عین حال که شهری پر از رویاها و کابوس ها است، آشکارترین چهره از یک شهر اطلاعات قطبی شده را نشان می دهد.
    کاستلز در یک استعاره کیهانی زیبا از سیاه چاله های سرمایه داری اطلاعاتی نام می برد که مناطقی از جامعه هستند که در آن ها فرار از درد و رنج برای کسانی که به گونه ای وارد این ساحت های اجتماعی می شوند، میسر نیست و تراکم این سیاه چاله ها قدرت ویران گری ایجاد می کند که بشر را تهدید می کند. او از بهره کشی جنسی وحشتناک از کودکان جهت گردشگری جهانی و فیلم سازی تجاری در عصر اطلاعات خبر می دهد. همچنین گزارشات نشان می دهد که در امریکا سیاه پوستان و بومیان امریکای لاتین و بچه های خانواده های کم درآمد دسترسی کمی به اینترنت و رایانه دارند و بومیان امریکا حتی به فناوری پایه ارتباطات هم دسترسی اندکی دارند.
    تصویر درباره گردشگری
    پس می توان گفت، تداوم تمرکز ارتباطات توده ای وجود دارد، در حالی که بازیگرانی اندک (بیشتر شرکت های بین المللی) گذرگاه های تنگ را در ضبط و مهار خود دارند و بدین ترتیب اکثریت قاطع مردم جهان به گونه ای روز افزون به حاشیه رانده می شوند. تمرکز فزاینده نظام های اطلاعاتی و ارتباطی جهان در دست اندکی به سلطه معدودی مجتمع تولیدی نیرومند بر شبکه های جهان می شود. این مجتمع ها فرمانروای دهکده جهانی می گردند و امپراطوری های ارتباطی گسترده ای را تشکیل می دهند که در مجموع مرزهای ملی را نابود می کنند. شایان توجه است که تمرکز رو به رشد ثروت در دست افرادی معدود، نه تنها به کشورهای در حال توسعه بلکه به کشورهای توسعه یافته نیز آسیب می رساند. (همدانی، WWW. Pajoohe. Com)
    پس می توان گفت، از نظر متفکران پست مدرن مانند شیلر و کاستلز و آدمان ماتلار و … شکاف اطلاعاتی ناشی از شکاف طبقاتی و نابرابری طبقاتی است و شکاف طبقاتی ناشی از معیار بازار و قدرت اقتصادی شرکت های سرمایه داری خصوصی فراملی و امریکایی- غربی است. تمام این عوامل زمینه ساز یک کاسه کردن هویت های فرهنگی و همسان سازی فرهنگی و تحمیل هویت های فرهنگی غربی – امریکایی بر کشور دیگر را فراهم می کند. همچنین زمینه ایجاد هویت های مصرفی در جهت نیل به اهداف شرکت های فراملی و قدرت های بزرگ امریکایی – غربی را ایجاد می کند و سبب نابودی مرزهای ملی و هویت های ملی و گسترش هویت های فراملی را فراهم می نماید.

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 05:50:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم