تعریف نظری: ساختارسازمانی تصریح می کند که وظایف،چگونه تخصیص داده شوند،چه شخصی به چه کسی گزارش دهد وسازکارهای هماهنگی رسمی وهمچنین الگوهای تعاملی سازمانی که باید رعایت شوند کدامند؟ما ساختار را به عنوان یکی از اجزای سازمان ،که از عنصر پیچیدگی، رسمیت وتمرکز تشکیل شده، تعریف می کنیم(الوانی ،دانایی فرد،۱۳۹۰)
تعریف عملیاتی: در پژوهش حاضر منظور از ساختار سازمانی میزان رسمیت، تمرکز، انسجام و پیچیدگی در سازمان های دولتی میباشد.
۲- رسمیت:
تعریف نظری: به میزان یا حدی که مشاغل سازمانی استاندارد شدهاند، اشاره میکند. اگر شغلی از میزان رسمیت بالائی برخوردار باشد، متصدی آن برای انجام دادن فعالیتهای مربوط به آن شغل و اینکه چه موقعی انجام شود وچگونه باید انجام گردد واز حداقل آزادی عمل برخوردار میباشد.(الوانی، دانایی فرد، ۱۳۹۰)
تعریف عملیاتی: در پژوهش حاضر منظور از رسمیت تعداد رویه ها و قوانین کاری و وضوح وظایف و کنترل عملکرد روزانه در سازمان های دولتی میباشد.
۳- پیچیدگی:
تعریف نظری: پیچیدگی به میزان تفکیکی که در سازمان وجود دارد اشاره میکند. تفکیک افقی، میزان یا حد تفکیک افقی بین واحدها را نشان میدهد.تفکیک عمودی به عمق یا ارتفاع سلسله مراتب سازمانی نظر دارد. تفکیک بر اساس مناطق جغرافیایی، به میزان پراکندگی واحدها و امکانات و نیروهای انسانی از لحاظ جغرافیایی اشاره دارد.(الوانی، دانایی فرد، ۱۳۹۰)
تعریف عملیاتی: در پژوهش حاضر منظور از پیچیدگی تعدادسطوح سلسله مراتب و پراکندگی مکان ادارات و کارکنان و تمایز بین مشاغل و سطح تحصیلات و آموزش کارکنان در سازمان های دولتی میباشد.
۴- تمرکز:
تعریف نظری: بیشتر نظریه پردازان توافق دارند تمرکز به میزانی که تصمیم گیری در یک نقطه واحد در سازمان متمرکز شده، اشاره دارد. تراکم قدرت در یک نقطه دلالت بر تمرکز داشته و عدم تراکم یا تراکم کم نشانه عدم تمرکز است.(الوانی، دانایی فرد، ۱۳۹۰)
تعریف عملیاتی: در پژوهش حاضر منظور از تمرکز میزان استقلال کارکنان در انجام کارهایشان، میزان شرکت کارکنان در فرایند تصمیم گیری،حل مشکلات توسط کارکنان از راه های گوناگون در سازمان های دولتی میباشد.
۵- انسجام:
تعریف نظری: یکپارچگی کمیته ها و نیروی عملیاتی بین ادارهای در سازمانها (لیااو اتال، ۲۰۱۱)
تعریف عملیاتی : منظور از انسجام در پژوهش حاضر یکپارچگی کمیته ها و هیئت های بین اداره ای و یکپارچگی نیروی عملیاتی بین اداره ای در سازمان های دولتی می باشد.
۶- مدیریت دانش:
تعریف نظری: به دلیل جوانی و نو پا بودن مدیریت دانش، تعاریف و واژه های مختلفی برای آن ارائه شده واز دیدگاه های مختلف به آن پرداخته شده است. تعاریف بر پایه فرایندهای مدیریت دانش، تعاریف استراتژیک یا مدیریت محور، تعاریف فناوری محور، تعریف بر اساس دانش سازمانی وجمعی (اخوان، باقری، ۱۳۸۹)
در اینجا به تعاریف بر پایه فرایندهای مدیریت دانش می پردازیم. در این شیوه مدیریت دانش به زیر وظایف، زیر رویه ها وزیرفرایندها شکسته می شود. هدف مدیریت دانش، ارتقا این زیر فرایندها در ایجاد یا سازماندهی، دریافت، تشخیص وجدا سازی، اعتبار سنجی وبررسی، تدوین وبایگانی، پالایش وتوسعه، انتشار، انتقال یا اشتراک، نمایش، الگوبندی، بکارگیری و ارزیابی دانش است که با کمک ابزارهای خاص میسر می باشد. در این دیدگاه مدیریت دانش، از تمامی فرایندها ونوآوری هایی که برای بهینه سازی محصولات فن اوری محور، تولید دانش وبکارگیری آن در سازمانها مناسب هستند پشتیبانی می نماید(شاپل،۱۹۹۶).
تعریف عملیاتی: در پژوهش حاضر منظور از مدیریت دانش شامل فرایندهای مدیریت دانش و ظرفیت مدیریت دانش در سازمان های دولتی میباشد.
۷– خلق دانش:
تعریف نظری: خلق دانش به کلیه فعالیتهایی اطلاق می شود که موجب ورود دانش به سازمان میشود یا به عبارتی دیگر تلاشی ساخت یافته برای تعیین خلائها ونقائص دانشی یک سازمان وفعالیتهای مورد نیاز در جهت رفع آنها را تولید داراییهای دانشی گویند. (نیومن،کونراد،۱۹۹۹)
تعریف عملیاتی: در پژوهش حاضر منظور از خلق دانش میزان تولید دانش از طریق جلسات رسمی، میزان خلق ایده های جدید توسط کارکنان به طور دائم، میزان حمایت سازمان از ارتقائ سطح تحصیلات کارکنان می باشد.
۸- انتقال دانش:
تعریف نظری: فرایندی که از طریق آن دانش یک فرد، گروه ویا واحدسازمانی،به فرد یا گروه و واحد سازمانی دیگرمنتقل میشود.سرعت، دقت و قابلیت اعتماد دانش سه عنصری هستند که در انتقال دانش مورد توجه قرار میگیرند.(سیدایخسان،رولاند،۲۰۰۴)
تعریف عملیاتی: در پژوهش حاضر منظور از انتقال دانش، سرعت دسترسی به دانش و اطلاعات موجود میان واحدها / قسمتهای سازمان، سرعت تبادل دانش واطلاعات در میان واحدها و قسمتهای سازمان، اعتبار دانش، به روز بودن دانش در سازمان های دولتی می باشد.
۹-اشتراک(تسهیم)دانش:
تعریف نظری:اشتراک وتوزیع دانش هم میتواند به معنی فرایند مستقیم ومتمرکز دانش بین گروه خاصی از کارکنان باشد، وهم به معنی انتقال دانش بین ا فراد، یا درون تیم ها ویا گروه های کاری باشد.(حسینی خواه،۱۳۸۵)
تعریف عملیاتی: منظور از اشتراک دانش درپژوهش حاضر، میزان اشتراک دانش بین سرپرستان و زیردستان، اشتراک دانش بین واحدهای سازمان و همچنین تسهیم دانش بین همکاران می باشد.
۱۰- کاربرد دانش:
تعریف نظری: تمام سعی مدیریت دانش برآن است تا اطمینان حاصل کند که آیا دانش موجود سازمان به طور مفیدی در جهت منفعت آن به کار برده میشود.(حسینی خواه،۱۳۸۵)
تعریف عملیاتی: در پژوهش حاضر منظور از کاربرد دانش، استفاده موثر از منابع مختلف و انواع دانش در سازمان و همچنین کاربرد عملی دانش در سازمان می باشد.
۱۱- ظرفیت مدیریت دانش:
تعریف نظری: ایجاد دانش جدیدو سبستمهای عملیاتی وسیاستها و فرایندهای مدیریتی برای بکارگیری در تمام حوزههای وظیفهای سازمان(لیا او اتال، ۲۰۱۱)
تعریف عملیاتی: در پژوهش حاضر منظور از ظرفیت مدیریت دانش ایجاد دانش جدید ، سیستمهای عملیاتی و سیاستها وفرایندهای مدیریتی، برای بکارگیری در تمام حوزه های وظیفه ای در سازمان، دارا بودن سیستم پاداش استاندارد برای تسهیم دانش و … می باشد.
خلاصه فصل:
در فصل یک پژوهشگر به بیان مسله تحقیق ، طراحی سوالات ،ایجاد فرضیات وتعاریف کلید واژه ها می پردازد. امروزه در سازمانها، «مدیریت دانش» موضوعی مهم وحیاتی می باشد وبا بکارگیری سیستمهای مدیریت دانش می توان مزیت رقابتی بلند مدت را استمرار بخشید. در دسته بندی نظریههای بعضی از صاحبنظران کسب وکار، دهه ۱۹۸۰، دهه«جنبش کیفیت»، دهه ۱۹۹۰، دهه مهندسی مجدد ودهه ۲۰۰۰ هم دهه«مدیریتدانش» معرفی شده است. امروزه در همه سازمانها، از مسئله حرکت در جامعه دانش محور بحث می شود. با پیدایش تکنولوژی نوین و نفوذ آن به جنبههای مختلف زندگی انسان، پارادایم هایی جدید مطرح شده و زندگی بشر کاملا تحول یافته است. در چنین موقعیتی، سازمانها برای دستیابی به مزیت رقابتی و حفظ خود در محیطی متغیر به استفاده از ابزارهای نوین مدیریتی و روش های جدید روی آوردهاند. از این رو، مدیریت دانش همچون یک نگرش نوین در سازمانها منظور میشود. (انصاری،۱۳۸۶)از آنجایی که وجود شکاف وناهماهنگی در بین عوامل مانع پیادهسازی موفقیتآمیز استراتژی مدیریت دانش خواهد شد.بنابراین شناخت وضعیت عوامل سازمانی از حیث ویژگیهای لازم برای پیاده سازی استراتژی مدیریت دانش اقدام اولیه مهمی است که میتوانند بنیان مستحکمی برای اقدامات بعدی در این راستا را فراهم سازد.و لذا در این پژوهش پژوهشگر، رابطه بین ابعاد ساختار سازمانی (تمرکز، پیچیدگی، انسجام، رسمیت)و وضعیت مدیریت دانش(خلق دانش، انتقال دانش، بکارگیری دانش،تسهیم دانش) و ظرفیت مدیریت دانش در سازمان های دولتی شهر بندر عباس مورد بررسی قرار داده است. وبا طرح فرضهای از قبیل وجود رابطه معنادار بین ابعاد ساختار سازمانی و وضیعت مدیریت دانش به بررسی تک تک آنها در فصل ۴ پرداخته است.
فصل دوم
مبانی نظری
و
پیشینه تحقیق
آموختن تنها سرمایه ای است که ستمکاران نمی توانند به یغما ببرند
جبران خلیل جبران
مقدمه:
فصل دوم به مبانی نظری و پیشینه تحقیق اختصاص یافتهاست که مبانی نظری شامل سه بخش عمده میباشد.در بخش اول به بررسی ساختار سازمانی، در بخش دوم به مقوله مدیریت دانش و نهایتا در بخش سوم ارتباط ساختار سازمانی و مدیریت دانش را بررسی مینماییم. در بخش چهارم نیز به پژوهشهای انجام شده و پیشینه تحقبق پرداخته شدهاست.
۱-۲ ابعاد و انواع ساختارهای سازمانی:
۲-۱-۱ ابعاد سازمانی (متغییرهای محتوایی و ساختاری)
ساختار سازمانی، راه یا شیوههای است که به وسیله آن فعالیتهای سازمانی تقسیم، سازماندهی و هماهنگ می شوند. سازمان ها ساختارهایی را بوجود میآورند تا فعالیتهای عوامل انجام کار را هماهنگ کرده و اعمال اعضا را کنترل کنند. ساختار سازمانی در نمودار سازمانی نمایان میشود. نمودار سازمانی نیز یک نماد قابل رویت از کل فعالیتها و فرایندهای سازمان است. در طرح ریزی ساختار سازمانی سه رکن زیرمورد توجه قرار می گیرد:
۱- ساختار سازمانی تعیین کننده روابط رسمی و گزارشگیری در سازمان است ونشان دهنده سطوحی است که در سلسله مراتب اداری وجود دارد وحیطه کنترل مدیران را نیز مشخص می نماید.
۲- ساختار سازمانی تعیین کننده جایگاه افرادی است که بصورت گروهی در یک واحد کار می کنند وبه گروه بندی یا تقسیم بندی واحدهایی که در کل سازمان وجود دارد، می پردازد.
۳- ساختار سازمانی در برگیرنده طرح سیستم هایی است که به وسیله آنها همه واحدها هماهنگ و یکپارچه می شوند و در نتیجه ارتباط موثر در سازمان تضمین خواهد شد.
ساختار سازمانی تحت تاثیراهداف و استرانژی، محیط، تکنولوژی و اندازه سازمان قرار میگیرد. این متغییرهای کلیدی ومحتوایی بوده ومعرف کل سازمان و جایگاه آن هستند که بین سازمان و محیط قرار گرفته و از آن مشتق می شوند.
متغییرهای محتوایی می توانند مبهم باشند زیرا نشان دهنده ی سازمان و محیطی هستند که متغییرهای ساختاری درون آن قرار گرفته است.متغییرهای ساختاری بیانگر ویژگیهای درونی یک سازمان هستند و مبنایی به دست می دهند که می توان بدان وسیله سازمانها را اندازه گیری کرد و ویژگی ساختاری آنها را با هم مقایسه نمود.متغییرهای محتوایی بر متغییرهای ساختاری اثر می گذارد. پیچیدگی،رسمیت و تمرکز نمونه هایی مهم از متغییرهای ساختاری است. (اعرابی، ۱۳۸۵)
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.
متغیرهای محتوایی
اهداف و استراتژی
محیط
تکنولوژی
اندازه
ابعاد ساختار سازمانی به دو گروه طبقه بندی می شوند : محتوایی و ساختاری، که برای ارزیابی و درک سازمان، هر دو بعد ساختاری و محتوایی ضروری است. متغییرهای محتوایی بر متغییرهای ساختاری اثر می گذارند و از نحوه ترکیب و در آمیختن آنها، انواع طرح های ساختاری به وجود می آید. متغیرهای محتوایی شامل اهداف واستراتژی، محیط، اندازه، تکنولوژی و متغیرهای ساختار شامل رسمیت، تمرکز، پیچیدگی می باشد. که در نمودار ۲-۱ مشاهده میشود.
نمودار ۱-۲ ابعاد سازمانی را نشان می دهد.
موضوعات: بدون موضوع
[سه شنبه 1400-01-24] [ 11:47:00 ب.ظ ]