قطعاً‌ رسانه‌ها نسبت به نظامی که در آن ایفای نقش می‌کنند، متعهد هستند و این وظایف نیز ناشی از همین تعهد است. هیچ رسانه‌ای را، در هیچ کجای دنیا نمی‌توان تصور یا مشاهده کرد که نسبت به نظامی که در آن فعالیت می‌کند، بی‌تفاوت باشد و اصولاً چنین رسانه‌ای اجازه فعالیت رسانه‌ای پیدا نمی‌کند؛ از دیگر سو، رسانه‌ها نیز در برابر مخاطبان تعهداتی دارند و به این دلیل نمی‌توانند نسبت به آنها بی‌تفاوت باشند زیرا بی‌تفاوتی آنان می‌تواند منجر به عدم توجه و جذب مخاطب به رسانه‌شان ‌شود. رسانه‌ها خود را در زمینه پاسخگویی به نیازهای خبری، تفسیری و راهنمایی مخاطبان متعهد می‌دانند.
پس می‌توان گفت در زمان‌های حساس نظیر زمان انتخابات، غفلت و بی‌توجهی رسانه‌ها به آن منجر به کاهش مشارکت و حضور مردمی می‌شود و این امر در طول تحقیقاتی که هم در ایران و هم در غرب صورت پذیرفته، ثابت شده است. (کیا، مصاحبه با همشهری)
۳-۲-۲- اخلاق رسانه ای
در صنعت ارتباطات، هیچ چیز مهمتر از به دست آوردن اعتماد مخاطبان و ایجاد اعتماد به رسانه ­ها نیست.
گاه در رسانه ­ها، به برخی مطالب برمی­خوریم که اتهام­هایی را متوجه افراد و گروه­هایی کرده است، بدون آن که منبع در خور اعتمادی داشته باشد. یکی از راه­های پیشگیری از وقوع چنین حوادث تأسف باری، دقت اصحاب رسانه و پایبندی آن ها به اصول اخلاقی و متعهد بودنشان است.
به یاد داشته باشیم که حق نداریم به هر قیمت در صحنه های انتخاباتی پیروز شویم و به بهای ریختن آبروی دیگران و پاگذاشتن بر حیثیت آن­ها، به اهداف خود برسیم؛ زیرا رعایت نکردن اخلاق رسانه ای، باعث سلب اعتماد مخاطبان از ما خواهد شد. بنابراین، باید عوامل بروز بی اعتمادی را که به تعدادی از آنها اشاره می­کنیم برطرف کرد:
۱٫ صداقت نداشتن در اطلاع رسانی( تناقض گویی، مبالغه و اغراق، تحریف و سانسور)؛
۲٫ موثق نبودن پیام ها؛
۳٫ عینی و واقعی نبودن پیام ها؛
۴٫ عدم بی طرفی.
۴-۲-۲- اثر گذاری رسانه ها
عوامل اثرگذاری رسانه ­ها در انتخابات بدین قرار است:
۱٫ معتبر بودن پیام­رسان که معمولاً در رسانه های دولتی صدق می­ کند؛ البته در صورتی که دولت از دید مخاطبان مشروع باشد.
۲٫ برد وسیع پیام رسانی که می ­تواند اخبار، اطلاعات و پیام ها را با سرعت به افراد فراوانی برساند.
۳٫ اثرگذاری پیام­ها، به دلیل مستقیم بودن و عدم دخالت واسطه­هاست.
غیر از رسانه ­های مطرح، منابع دیگری نیز در اجتماعی کردن رفتار سیاسی مردم و در نهایت رأی دهی آن­ها اثر دارند. مهمترین این منابع عبارتند از: خانواده ، مدرسه، سازمان­های دولتی، گروه­های هم­سال، محیط­های کاری و به طور کلی همکاران، احزاب سیاسی و محیط اجتماعی و فرهنگی.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
پخش رایگان مطالب گوناگون سیاسی و اجتماعی در صدا و سیما، به­ویژه در مبارزات و مسائل انتخاباتی، به دو دلیل در گسترش و مشارکت مردم مؤثرتر است:
الف) برای زمان تخصیص یافته، پولی پرداخت نمی­ شود و افراد فاقد ثروت مالی نیز اجازه رقابت پیدا می­ کنند.
ب) مردم به این نتیجه می­رسند که آن­چه می­بینند، درست است؛ زیرا می­دانند نامزدهای انتخاباتی یا احزاب، برنامه ­های پخش شده را کنترل نمی­ کنند بلکه مسؤولان پخش برنامه این کار را انجام می­دهند.(کریمی، ۱۳۸۲:۱۷۸)
۵-۲-۲-دیدگاه ­های مربوط به تأثیر رسانه ­ها در مبارزات انتخاباتی
مبارزات انتخاباتی در نگاه اول به نظر نمایشی جذاب است که دنیایی از اعمال ارتباطات سیاسی را می­توان در آن به تماشا نشست. همچنین می­توان آن را آزمایشگاهی دانست که فرضیه های بحث برانگیز در این زمینه را بتوان در آن محک زد. شواهدی که در طول دهه گذشته جمع آوری شده، موجب بازبینی دیدگاه ­ها در مورد رفتار نسبت به مبارزات انتخاباتی و تأثیر این مبارزات بر مردم گردیده است. جای تعجب نیست که یافته­ های مطالعات کلاسیک در این زمینه در دهه های ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ علی رغم مبارزات انتخاباتی در دوران حاضر دیگر چندان کسی را جلب نمی­ کند.
پل لازارسفلد و گروه تحقیقاتی وی در سال ۱۹۴۰ در تحقیقی درباره آثار تبلیغات بر روی رأی دهندگان در انتخابات ریاست جمهوری امریکا به این نتیجه رسیدند که اثر تبلیغات بر روی رأی دهندگان ناچیز است و رأی دهندگان از مدت ها پیش از شروع انتخاباتی تصمیم خود را می­گیرند. به عبارتی دیگر، رأی دهندگان دارای گرایش­های سیاسی ثابت هستند که ریشه در محیط خانوادگی، زندگی شغلی و محیط فرهنگی آنها دارد و با مطالعه­ این زمینه­ها به راحتی می­توان جهت گیری سیاسی آنها را پی بینی کرد.
ژوزف کلایر (۱۹۶۰)، از محققان دانشگاه گلاسکو با ارائه الگویی، شش عنصر را در رأی دادن موثر دانست که این شش عنصر عبارتند از: «ایدئولوژی حاکم»، «حزب یا دولت حاکم»، «زمینه ­های اجتماعی»، «رسانه ­ها»، «همانندی حزبی» و «نگرش و شرایط حاکم بر انتخابات».
در این مدل دو عنصر اول روی دو عنصر بعدی تأثیر می­گذارند و با یکدیگر عنصر پنجم را که «نگرش فرد رأی دهنده» می­باشد، تشکیل می­ دهند و سرانجام «نگرش فرد» با توجه به عنصر آخر یعنی «شرایط حاکم بر انتخابات» به «رأی» تبدیل می­ شود.
«زمینه ­های اجتماعی» در این میان می ­تواند طبقه اجتماعی، مذهب، سن، جنسیت، محیط اجتماعی، موقعیت اجتماعی و حتی منطقه جغرافیایی باشد. «همانندی حزبی» تأثیری است که شناخت وانگاره از حزب بر تصمیم گیری فردی دارد. «شرایط حاکم بر انتخابات» نیز می ­تواند احساس فرد رأی دهنده نسبت به میزان تأثیرگذاری شرکت وی بر انتخابات باشد. (افخمی،۱۳۷۷، ۱۰۱)
۶-۲-۲- رسانه ها و انتخابات درکلام امام و رهبری
مقام معظم رهبری می­فرمایند: (( مبادا در روزنامه ها یا در رسانه ای- به هر نحوش یا در تبلیغاتی، طوری حرف زده بشود که مردم را نسبت به انتخابات دو دل بکنند ، البته این مردم دو دل نمی­شوند. این مردم نشان داده­اند که در مقابل توطئه­های دشمن، هوشیارانه عمل می­ کنند.
مبادا کسانی در داخل محدوده نظام اسلامی پیدا بشوند که به این خواسته دشمن کمک کنند…)). (صحیفه نور، جلد ۲۸، صفحه ۷۱۰)
حضرت امام خمینی (قدس سرّه) نیز می­فرمایند: (( از هم اکنون، همه باید مطمئن باشیم که رسانه های استکباری، از عدم حضور مردم در صحنه انتخابات سخن­ها خواهند گفت و با تحلیل­های موذیانه و القائات توأم با تهدید و ارعاب، تلاش خواهند نمود ذهن ما را به مسائل دیگر معطوف نمایند، غافل از آن که امت اسلامی ایران، سال هاست نشان داده اند که از این هیاهوها نمی­ترسند و مقاوم و استوار در مقابل تمام ابرقدرت­ها می­ایستند و با یاری خداوند متعال، ملت شریف ایران با حضور گسترده خود، انتخابات را در موعد مقرّر و با قدرت و قاطعیّت برگزار می­ کنند)). (صحیفه نور، جلد ۲۰، ص ۹۳)
همچنین مقام معظم رهبری فرموده است: (( بد اخلاقی های انتخاباتی، شایسته ملت ما نیست. من به طور جد از همه کسانی که نسبت به نامزدهای مختلف علاقه مندی ای دارند، در خواست می کنم، اصرار می کنم که این علاقه مندی خود را از راه تخریب دیگران، اهانت به دیگران، متهم کردن دیگران نشان ندهید، از نامزدها مورد علاقه خودتان تمجید کنید، تعریف کنید، اما دیگران را تخریب نکنید)). (از سخنرانی حضرت آیت الله خامنه ای در تاریخ ۱۵/۱۰/۱۳۸۶)
۳-۲-۲- دموکراسی و مفاهیم مربوط به آن
۱-۳-۲ -۲- پیش درآمدی بر پیدایش دموکراسی:
دموکراسی رایج­ترین اصطلاح در باب علم سیاست است که از یک واژه یونانی به نام “دموکراسیا” مشتق شده است و در آن “دموس” به معنای “اداره امور داخلی” در برابر “پولیس” اداره امور خارجی کشور به کار می­رود.
اصطلاح دموکراسیا اولین بار در آتن و در زمان “کلیستن” به کار رفت و کلیستن به عنوان بنیانگذار دموکراسی شناخته شد. روش اداره این شهر به دموکراسی مستقیم معروف شده است و این­گونه بود که مردم شهر در فواصل زمانی معین گرد هم می­آمدند و از میان خود نمایندگانی برای اداره امور شهر و قضاوت و دادرسی انتخاب می کردند و در همین اجتماعات، اتخاذ تصمیم درباره مسائل مهم به رأی عمومی گذاشته می­شد ( این امر شامل زنان و بردگان نمی­شد).
پس از یک دوره طولانی حکومت های دیکتاتوری و خودکامه در اروپا، که فرمانروایی پاپ ها و سلاطین مورد حمایت آنها را هم شامل می­شده ­اند اوایل قرن سیزدهم حرکت­هایی در مقابل حکومت­های استبدادی و فرمانروایی قشرهای مذهبی در اروپا آغاز شد.
بعد از چند کشور اروپایی که در تجربه دموکراسی پیش قدم بوده ­اند، امریکا نخستین کشور غیر اروپایی است که از تاریخ اعلام استقلال خود در سال ۱۷۷۶ ، اصل دموکراسی و حکومت انتخابی مردم را به نمایش گذاشته است. جنبش مشروطیت ایران نیز از جمله جنبش های خواهان دموکراسی در ایران بود ولی به علت نبود شرایط مناسب و ریشه دار بودن سنت های استبدادی، شکست خورد و سپس با ظاهر دموکراسی جای خود را به دیکتاتوری های نوین سپرد.
“دموکراسی یک نظام سیاسی است که اجازه می­دهد شهروندان در تصمیم گیری سیاسی شرکت کرده یا نمایندگان مجامع حکومتی را انتخاب کنند”. (گیدنز، ۱۳۷۳،۷۵۹)
تعامل دو سویه دموکراسی و انتخابات: اسمیت، لاسول سه عامل را در شکل گیری ارتباط جمعی موثر دانسته اند: ۱- ارتقای دموکراسی ۲- انقلاب صنعتی و تبعات آن و ۳- مدنیت تمدن.

 

برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

 

جنبش دموکراسی: اولین تحرکات در این زمینه استفاده از مباحث سیاسی و حقوق بشر در کنار اخبار روزانه و مورد علاقه مردم در روزنامه ها بود.

انقلاب صنعتی و تبعات آن: تحولات اقتصادی و تأثیر زیادی بر مردم و بالطبع در ارتباط آنها با یکدیگر داشته است. روند بسیار سریع تحولات اقتصادی باعث تغییرات بسیاری در جوامع مدنی گردید. این تحولات که به­خصوص از نیمه قرن بیستم شتاب چشمگیری داشت، خود باعث ایجاد نیاز ارتباطی بین مردم با یکدیگر گردید. اختراع تلگراف، توسعه خطوط راه آهن، سرعت بخشیدن به امر چاپ و انتشارات باعث ترقی و توسعه ارتباطات شدند.
عکس مرتبط با اقتصاد

 

تحولات و پیشرفت­های اقتصادی خود نیازمند اطلاعات اقتصادی بود که خود همین رد و بدل شدن اطلاعات تکنولوژیک و اقتصادی باعث ایجاد “ارتباطات اقتصادی” شد. بنابراین پیشرفت صنعتی باعث تکامل وسایل ارتباط جمعی شد و از طرفی دیگر گسترش وسایل ارتباط جمعی عامل موثر در توسعه و ترقی هر چه بیشتر جامعه صنعتی گردید.

 

 

مدنیّت و ارتباطات: مدنیّت نیز یکی از نیروهای بالقوه ارتباطات بوده و هست که به موازات دو عامل دیگر یعنی دموکراسی و تحول اقتصادی عمل می­ کند. با به وجود آمدن اولین نشانه های تمدن که عبارت بود از جمع شدن یک عده و زندگی در کنار هم تحت قوانین مشخص نیاز به برقراری ارتباط و تبادل اطلاعات بیش از پیش احساس شد؛ به­نحوی که با گسترش جامعه مدنی این ارتباطات به عنوان جزء لاینفک جامعه در آمده و خود این عامل نیز باعث گسترش بیشتر وسایل ارتباطی شد.

بنابراین، می­توان نتیجه گرفت این سه عامل فضایی را خلق کرده ­اند که در آن نیاز به وسایل ارتباط جمعی احساس شده است و این عوامل به رشد و توسعه وسایل ارتباط جمعی کمک بسیار نمود.
از طرفی دیگر، وسایل ارتباط جمعی خود عاملی در جهت رشد هر چه بیشتر دموکراسی، ایجاد تسریع در روند تحولات اقتصادی و پیدایش بسترهای مناسب برای تمدن و مدنیّت هر چه ارزشمندتر گردید.
۲-۳-۲-۲- عوامل تحقق دموکراسی:
روشن است که مبارزات انتخاباتی در بستر نظام سیاسی جامعه شکل می­گیرد و نظام سیاسی خود از شاخص ­های دموکراسی محسوب می­ شود؛ بنابراین در تجزیه و تحلیل مبارزات سیاسی نمی­توان عناصر دموکراسی یعنی نظام سیاسی، تفکیک قوا، قانون اساسی، انتخابات و نهادهای سیاسی را نادیده گرفت.
البته باید خاطرنشان کرد که این عناصر در کشورهای مختلف جهان با توجه به ویژگی های نظام سیاسی حاکم برآن جامعه با یکدیگر متفاوت می­باشد.(چگینی، پایان نامه)
۳-۳-۲-۲- دموکراسی، نظام سیاسی و پارلمان:
نظام سیاسی عبارت است از شکل و ساخت قدرت دولتی و همه نهادهای عمومی اعم از سیاسی، اداری، اقتصادی، قضایی و مذهبی و چگونگی کارکرد این نهادها و مقررات حاکم برآنها.
نظام­های سیاسی جهان امروز را با همه گونه های آن به چند گروه مهم می­توان تقسیم بندی کرد؛ در عین حال بسیاری از نظام­های سیاسی با ساختارهای یکسان، در عمل تفاوت­های ژرفی دارند. این نظام­ها را می­توان به نظام­های سیاسی ریاستی، پارلمانی و تک حزبی(استبدادی) طبقه بندی نمود که در اینجا به نظام پارلمانی که محور اصلی تحقیق ماست، اشاره می­ شود.
دموکراسی­ها از لحاظ تاریخی مستقیم یا غیرمستقیم بوده ­اند. دموکراسی مستقیم (بی­واسطه) نظیر دموکراسی آتن و دموکراسی کانتون­های سوئیس. این دموکراسی ویژه جوامع کوچک است و تحقق آن در جوامع بزرگ دور از ذهن به نظر می­رسد. دموکراسی غیرمستقیم (باواسطه) همان دموکراسی پارلمانی است که مردم از طریق نمایندگان واقعی و قانونی در تصمیم گیری­ها و قانون­گذاری­ها شرکت می­ کنند.
نظام پارلمانی نظام سیاسی است که به تفکیک قوا به طور نسبی در قانون اساسی اعلام شده است و دولت در برابر قوه مقننه مسئول است و قوه مقننه حق دارد و می ­تواند دولت را منحل نماید. مفهوم قوا در این نوع از نظام سیاسی به این معنی است که قوانین اساسی نظام­های سیاسی اصل را بر سودمند بودن روابط رسمی میان قوا قرار داده اند و نه جدایی کامل و مطلق آنها و مسئول بودن قوه مجریه در میان مقننه با دادن رأی اعتماد به مجلس و دولت مشخص می­ شود و از مشخصات این نظام، حق انحلال قوه مقننه توسط قوه مجریه است. (ابوالمحمد، ۱۹۷-۲۳۷)
ح- چگونگی شکل­ گیری جناح چپ و راست در بعد از انقلاب اسلامی ایران:
نیروهای انقلابی در جریان مبارزات مردم در طیف وسیعی به رهبری امام خمینی (ره) واد صحنه شدند. روشنفکران مذهبی، لیبرال­ها، روحانیون و توده­ی مردم در این جبهه متحد نقش­آفرینی می­کردند. پیروزی انقلاب اسلامی سرفصل تازه­ای در بحث جناح­بندی سیاسی را باز نمود. تا قبل از انقلاب جناح­های عمده را می­بایست در طیف “سلطنت­خواه” و “مشروطه­خواه” در رأس قدرت و در داخل جامعه نیز معارضین و مخالفین رژیم در قالب روحانیت، جنبش­های چریکی و محافل روشنفکری یافت. اما بعد از انقلاب جناح­ها و طیف­بندی­ها تنوع بیشتری در قالب­های جدید پیدا کرد.
تا پیش از برکناری “ابوالحسن بنی صدر”، اولین رییس جمهوری ایران در اول تیرماه ۱۳۶۰، جناح­های سیاسی در نظام جمهوری اسلامی به جریان­های “اسلامی” و “ملی” تقسیم می­شد. پس از برکناری وی جناح­های جدیدی مشهور به چپ و راست در درون جریان­ اسلامی شکل گرفت و ظهور یافت. (عصر ما، بهمن ۷۳: ۲)
بعد از پیروزی انقلاب با تاًسیس حزب “جمهوری”، رهبر انقلاب خاوستار عضویت همه­ی نیروها، گروه­ها و طیف­ها در این حزب به منظور اتحاد و جلوگیری و تفرقه شد. اما این استراتژی هم نتوانست از اختلاف سلیقه­های محتلف جلوگیری نماید و حتی اختلافات و بروز “چپ” و “راست” ابتدا در دو تشکل مهم یعنی”سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی” بروز پیدا کرد.
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی متشکل از هفت گروه بود که به مبارزه مسلحانه علیه رژیم اعتقاد داشت. تا قبل از تأسیس “حزب جمهوری اسلامی” این تشکل، مهم­ترین عرصه نیروهای انقلابی بود و در حقیقت جرقه­های فکر جناح راست و چپ از دل این سازمان زده شد. اولین جرقه اختلافات بلافاصله بعد از تشکیل این سازمان نمود پیدا کرد که مهم­ترین آنها در مورد انتشار اطلاعیه به مناسبت روز کارگر و صدور بیانیه به مناسبت شهادت دکتر علی شریعتی بود.
اما در کنار این مسائل، مهم­ترین اختلافی که منجر به شفافیت جناح­های راست و چپ در درون سازمان گردید که بعدها به عرصه اقتصادی هم کشیده شد، مسئله نماینده امام در “سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی” بود. امام راحل در بهار ۱۳۵۸ دو نماینده یعنی آیت الله مرتضی مطهری(ره) و آقای حسین راستی کاشانی را برای سازمان معرفی کرد که پس از شهادت مطهری، کاشانی تنها نماینده امام در این سازمان گردید که موافق با افکار آیت الله محمدحسین بهشتی و آیت الله مرتضی مطهری نبود و نوآوری را ناشی از محافل روشنفکری در سازمان می­دانست.
یکی از بحث­هایی که به نوعی سرآغاز اصلی مناقشات جناحی گردید، مسئله اصلاحات ارضی، قانون کار و بند موسوم به “ج” بود که در سال ۱۳۶۰ نمود پیدا کرد.
به هر حال پدید آمدن مرزبندی­های جدید و علنی سیاسی و فکری، میان نیروهای خودی داخل نظام بود؛ این مرزبندی که در ابتدا بیشتر در بنای فکری اقتصادی نمو عینی­تری یافته بود، رفته رفته به یک مرزبندی و جناح­بندی آشکار که دامنه­ آن تا سطح نیروهای رده پایین­تر و حتی داخل جامعه کشیده شده، مبدل گشت. اوج این اختلاف در زمینه اقتصادی بود که با روی کار آمدن دولت “سید حسین موسوی” تشدید یافت. طیف چپ با توجه به اوضاع کشور به ویژه جنگ تحمیلی تحت تأثیر اندیشه­ های چپ معتقد به اقتصاد وابسته و دولتی بود و در مقابل جناح راست با توجه به احکام الهی و اولیه و استدلالات خود به اقتصاد باز و آزاد اعتقاد داشت. (ظریفی نیا، ۱۳۷۸: ۶۰)
بدین ترتیب دیدگاه ­های جناح­های راست و چپ از بطن پیروزی انقلاب اسلامی بروز پیدا کرد و به تدریج در دل این طیف­ها بنا به شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، تقسیم ­بندی­های جدیدی در چهار برش تاریخی در مقاطع ۱۳۶۷-۱۳۶۰، ۱۳۷۲-۱۳۶۷، ۱۳۷۶-۱۳۷۲ و ۱۳۷۶ بنا بر تقسیم ­بندی هدی صابر ، تقسیم ­بندی­های جدید ایجاد شد.البته جدا از جناح چپ و راست که تا کنون به آن اشاره کردیم، جناحی نیز به نام جناح “میانه” وجود دارد که در هیچ­یک از این تقسیم ­بندی­ها نمی­گنجد. این جناح که “مصلحت­اندیش” و “عمل­گرا” نیز نامیده می­ شود، با افول تدریجی جناح تندروی انقلابی در اواسط دهه­ اول سال ۶۰ شکل گرفت.
ریشه اولیه شکل­ گیری چپ و راست در جمهوری اسلامی:

 

 

 

 

موضوعات: بدون موضوع
[سه شنبه 1400-01-24] [ 11:17:00 ب.ظ ]