کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • طرح-دعاوی-زیست-محیطی-عیله-دولت-در-حقوق-ایران-و-حقوق-بین-الملل- قسمت ۳
  • تخریب زیستی اتیل مرکاپتان با استفاده از سیستم میکروبی تثبیت یافته- قسمت ۳
  • بررسی-تطبیقی-تجزیه¬پذیری-قرارداد-در-حقوق-ایران-و-مصر- قسمت ۷
  • چگونگی مواجهه علمای شيعه با حاکمان با تأکيد بر دیدگاه امام خمينی(ره)- قسمت 13
  • بررسی فرسایش حوضه آبریز سد ماکو با مدل EPMو ...
  • اثربخشی شناخت درمانی هستی نگر بر کاهش نشانگان افت روحیه زنان مبتلا به ویروس نقص سیستم ایمنی انسان HIV- قسمت ۸
  • مقاومت نسل دوم گیاه توتون تراریخت حاوی ژن لاکتوفرین به بیمارگرهای ویروسی و باکتریایی- قسمت ۲
  • مطالب درباره ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری ...
  • تاثیر دو برنامه تمرین(پیوسته و گسسته) بر عوامل خطر زای قلبی عروقی زنان میانسال غیر ورزشکار- قسمت 4
  • بررسی گرایش نسبت به مصرف تنباکو و عوامل موثر برآن- قسمت ۶
  • زمینه و پیامدهای فعالیت حزب التحریر در اسیای مرکزی- قسمت ۷
  • منابع تحقیقاتی برای نگارش مقاله بررسی نظریه تباین ذاتی موجودات در ابن سینا و متکلمین ...
  • دانلود پایان نامه با موضوع بررسی تأثیر ویژگی‌های شخصیتی مصرف‌کننده بر شخصیت برند و وفاداری ...
  • دانلود فایل ها در رابطه با تشریح و توصیف جنبه‌های مختلف تفکر استراتژیک و تأثیر پنج ...
  • بررسی دلایل ایجاد تفاوت بین سود مشمول مالیات تعیین شده توسط حسابرسان مالیاتی و مأموران امور مالیاتی (مطالعه موردی استان کردستان)- قسمت ۱۲
  • منابع پایان نامه و مقاله در مورد ارزش اجتماعی نام تجاری
  • موانع-و-محدودیت‌های-انعقاد-قراردادهای-تجاری-الکترونیکی- قسمت ۵- قسمت 2
  • مقایسه مؤلفه های شکل دهنده به راهبردهای سیاست خارجی آمریکا در دوران بوش و اوباما در خاورمیانه- قسمت ۲
  • بررسی سه تیپ شخصیتی «عاقل»، «نادان» و «دیوانه» در حکایات طنز آمیز مثنویهای عطار- قسمت ۶
  • بررسی خطرات مربوط به تعادل کشتیها در حین عملیات تخلیه و بارگیری کانتینر در بنادرو ارایه راهکارها- قسمت ۸
  • برآورد کل بار رسوبی کف در آبراهه¬ها براساس مدل رگرسیون بردار پشتیبان (SVR) و الگوریتم بهینه¬سازی اجتماع ذرات (PSO)- قسمت 26
  • صناعات بدیعی در بوستـان سعـدی۹۱- قسمت ۱۱
  • ارتباط هوش هیجانی (EQ) با تعارضات سازمانی درکارکنان بیمارستان های شهرستان نیشابور با ...
  • بررسی کیفی تطبیقی اخبار ۲۰۳۰ سیمای جمهوری اسلامی ایران و برنامه خبری شصت¬دقیقه بی¬بی¬سی فارسی- قسمت ۶
  • تاثیر فناوری اطلاعات بر ارائه خدمات در شهرداری کاشان- قسمت ۴
  • تاثیر مدیریت سیستمهای اطلاعاتی بر شایستگی های محوری در شرکتهای بیمه تهران- قسمت ۸
  • دادرسی در دعاوی حقوقی مربوط به چک- قسمت ۱۴
  • بررسی مقایسه ای سبک های یادگیری،تاب آوری و مهارت های حل مسئله در شطرنجبازان حرفه ای و غیر حرفه ای- قسمت ۸
  • بررسی فیتوشیمیایی و ارزیابی خواص ضد میکروبی عصاره¬های متانولی چند نوع گونه گیاهی علیه باکتری¬های گرم مثبت و منفی- قسمت ۷
  • تأثیر ابعاد کیفیّت خدمات بانکی برتجهیز منابع بانکها- قسمت ۱۲
  • نقش اتاق پایاپای در قرارداد آتی و بررسی تضامین قابل قبول در آن در حقوق ایران و اسناد سازمان تجارت جهانی- قسمت ۳
  • تبیین وتحلیل رویکردتفکر انتقادی درعرصه تعلیم وتربیت و ارزیابی آن بر مبنای آموزه های تربیت اسلامی- قسمت ۷
  • تحلیل محتوای برنامه¬های رادیویی شبکه فرهنگ صدای جمهوری اسلامی ایران در سال 1391 پیرامون موضوع کتاب و کتاب¬خوانی- قسمت 3




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      اثر بخشی طرحواره درمانی بر راهبردهای مقابله ای و سازگاری اجتماعی افراد وابسته به مواد شهر یاسوج- قسمت ۸ ...

    ۴- خودانگیختگی و تفریح
    ۵- محدودیت‌های واقع‌بینانه و خویشتن‌داری
    لذا تجاربی که فرد داشته و شیوه‌ی برآورده شدن نیازهایش و همچنین خلق و خوی فرد دست به دست هم می‌دهند تا یک طرحواره در فرد شکل بگیرد (یانگ، ۱۳۸۹).

     

    ۲-۵-۳- تداوم طرحواره

    طرحواره‌ها توسط سه سازوکار اولیه تداوم می‌یابند:
    ۱- تحریف شناختی[۷۴]: فرد از طریق تحریف شناختی بر اطلاعات همخوان با طرحواره توجه می‌کند و اطلاعاتی را که با طرحواره منافات دارند را نادیده می‌گیرد یا کم ارزش می‌شمارد.
    ۲- الگوهای‌ زندگی خود آسیب‌رسان:[۷۵] فرد درگیر الگوهای خود آسیب‌رسان، انتخاب‌های ناهشیارانه‌ای می‌کند و در موقعیت‌هایی می‌ماند و روابطی را برقرار می‌کند که منجر به برانگیختگی‌ طرحواره می‌شود و در عین حال از برقراری روابطی که منجر به بهبود طرحواره می‌شوند اجتناب‌ می‌کند.
    ۳- سبک‌های مقابله‌ای ناکارآمد:[۷۶] بیماران در اوایل زندگی به منظور انطباق با طرحواره پاسخ‌های مقابله‌ای ناسازگاری به وجود می‌آورند تا مجبور نشوند هیجان‌های شدید و استیصال کننده‌ای را تجربه کنند. این کار معمولاً منجر به ‌تداوم طرحواره می‌شود. سه سبک مقابله‌ای ناکارآمد عبارتند از:
    الف- تسلیم: وقتی بیمار تسلیم ‌طرحواره می‌شود به درست بودن طرحواره گردن می‌نهد و سعی نمی‌کند با آن بجنگد و یا از آن اجتناب کند بلکه می‌پذیرد که طرحواره درست است و به گونه‌ای عمل می‌کند که صحت طرحواره ‌تأیید شود. این افراد بدون آگاهی از آنچه انجام می‌دهند الگوهای طرحواره خواست را تکرار‌ می‌کنند، به طوری که در بزرگسالی تجارب دوران کودکی را دوباره زنده می‌کنند. این افراد از نظر رفتاری معمولاً افرادی را به عنوان همسر انتخاب می‌کنند که با آن‌ ها همانند والدین خشمگین‌ برخورد می‌کند.
    ب- اجتناب: وقتی بیماران ‌این سبک را به کار می‌برند سعی می‌کنند زندگی خود را طوری تنظیم کنند که طرحواره ‌هیچ وقت فعال نشود. آن‌ ها می‌کوشند با ناآگاهی زندگی کنند، انگار که اصلاً طرحواره‌ای وجود ‌ندارد. از فکر کردن راجع به طرحواره اجتناب می‌کنند و افکار و تصاویر برانگیزاننده طرحواره ‌را بلوکه می‌کنند. این افراد ممکن است به طور افراطی مشروب بنوشند، دارو مصرف کنند، روابط جنسی بی بند و بار داشته باشند، پرخوری کنند، اشتغال ذهنی اجبارگونه با پاکی و تمیزی پیدا ‌کنند، هیجان‌طلب یا معتاد به کار شوند.
    این افراد معمولاً از موقعیت‌های بر انگیزاننده طرحواره ‌مثل روابط صمیمی اجتناب می‌کنند. همچنین این افراد از شرکت فعال در فرایند درمان ‌معمولاً اجتناب می‌کنند.
    ج- جبران افراطی: وقتی بیماران این سبک را به کار می‌برند، از طریق فکر، احساس، رفتار و روابط بین فردی‌ به گونه‌ای با طرحواره می‌جنگند که انگار طرحواره متضادی دارند. آن‌ ها سعی می‌کنند تا حد ممکن‌ با دوران کودکی خود یعنی زمان شکل‌گیری طرحواره­ها متفاوت باشند. جبران افراطی را می‌توان‌ تلاش نسبتاً سالمی در جهت حمله متقابل علیه طرحواره در نظر گرفت که متأسفانه به هدف‌ خود دست نمی‌یابد و منجر به تداوم طرحواره می‌شود. جنگیدن علیه یک طرحواره تا زمانی سالم محسوب می‌شود که رفتار با موقعیت تناسب داشته باشد، به احساسات دیگران خدشه‌ای ‌وارد نکند و پیامد منطقی داشته باشد. با این حال جبران افراطی معمولاً در چرخه حمله متقابل گرفتار می‌آید.
    چند عامل در استفاده از یک سبک مقابله‌ای موثر است. نقش خلق و خو در تعیین سبک‌های مقابله‌ای بیشتر از نقش آن در تعیین طرحواره است. مثلاً افراد دارای خلق و خوی انفعالی در هنگام فعال شدن ‌طرحواره به احتمال قوی یا اجتناب می‌کنند یا تسلیم می‌شوند و افراد با خلق و خوی پرخاشگری ‌بیشتر احتمال دارد از جبران افراطی استفاده کنند. خلق و خو در طول زندگی باثبات است مگر از طریق روانکاوی قابل‌تغییر باشد. عامل دیگر در استفاده از سبک‌های مقابله‌ای درونی سازی است. کودکان اغلب از رفتارهای مقابله والدی الگوبرداری می‌کنند که با او همانندسازی کرده‌اند.
    سبک مقابله‌ای‌ و پاسخ‌های رفتاری جزوی از طرحواره نیستند. سبک مقابله‌ای ممکن است به صورت شناختی رفتاری یا عاطفی بروز کند اما جزوی از طرحواره نیست چون بیماران در طول زندگی از سبک‌های مقابله‌ای متفاوتی برای برخورد با یک طرحواره استفاده می‌کنند. مثلاً فردی در کودکی و نوجوانی در مقابل طرحواره نقص و اطاعت تسلیم شده اما در بزرگسالی دست به جبران افراطی‌ می زند (یانگ، ۱۳۸۹).

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

    ۲-۵- ۴- بهبود طرحواره

    برای بهبود ‌طرحواره سه شیوه به کار می رود:
    تکنیک­های‌شناختی[۷۷]: بیمار با به کار­گیری تکنیک­های شناختی یاد می‌گیرند در مقابل طرحواره استدلال کرده ‌و در سطح منطقی اعتبار طرحواره را زیر سوال ببرند.
    تکنیک­های ‌تجربی[۷۸]: بیماران در سطح هیجانی با طرحواره مبارزه می‌کنند. با بهره گرفتن از تکنیک های تجربی مثل تصویرسازی ذهنی و برقراری گفتگو، خشم و ناراحتی خود را نسبت به حوادث دوران کودکی‌شان‌ ابراز می‌دارند. همچنین راجع به نیازهایی که والدینشان برآورده نکرده‌اند صحبت می‌کنند. آن‌ ها تصویرهای ذهنی دوران کودکی را به تصاویر وقایع ناراحت‌کننده فعلی ربط می‌دهند، خودشان را با طرحواره و پیام آن به طور مستقیم رویارو می‌سازند، با طرحواره مخالفت می‌کنند و یا با آن می‌جنگند.
    الگو شکنی رفتاری[۷۹]:‌درمانگر به بیمار کمک می‌کند تا برای جایگزین نمودن الگوهای رفتاری سازگار تر و جدید تر به جای پاسخ‌های مقابله‌ای ناکارآمد، تکالیف خانگی را طرح‌ریزی نماید. بیماران آمادگی این را پیدا می‌کنند که بفهمند تا به حال چگونه با انتخاب افراد خاصی به عنوان شریک زندگی، دوست و یا همکار و یا از طریق تصمیم‌گیری‌های مهم زندگی، طرحواره‌های خود را تداوم می‌بخشیدند و یاد می‌گیرند که دست به انتخاب‌های سالم تری بزنند تا الگوهای خود آسیب‌رسان زندگی قدیمی‌شان را بشکنند.
    طرحواره‌های به طور کامل بهبود نمی‌یابند، در عوض وقتی بهبود یابند از میزان فعال شدنشان و شدت عاطفه همراه آن کاسته می‌شود. همچنین مدت زمان فعال شدن آن در ذهن زیاد به طول نمی‌ انجامد. لذا شدت‌ و میزان فعال‌سازی طرحواره ها ممکن است بهبود یابد و یا کمتر شود اما به ندرت بعد هیجانی طرحواره ها بهبود می‌یابد. پس از بهبود طرحواره ها بیماران به محرک‌های بر انگیزاننده طرحواره‌ها به شیوه سالم تری پاسخ می‌دهند، دوستان مطلوب تری انتخاب می‌کنند و نگرششان نسبت‌ به خودشان مثبت تر می‌شود؛ و سبک مقابله‌ای سازگار جانشین سبک‌های مقابله‌ای‌ ناسازگار می‌شود.
    بهبود طرحواره ‌به کاهش تمام این موارد مربوط می‌شود: ۱- شدت خاطرات مرتبط با طرحواره. ۲- فعال شدن هیجانی‌ طرحواره. ۳- نیرومندی احساس‌های بدنی. ۴- ناسازگاری شناختواره (یانگ، ۱۹۵۰).
    ستاد مبارزه با مواد مخدر جمعیت افراد وابسته به مواد کشور را رقمی حدود ۲/۱ میلیون نفر تخمین زده است. این در حالی است که برخی از صاحب‌نظران، این آمار را بین دو تا پنج میلیون نفر تخمین زده‌اند­(ماهیار، ۱۳۸۷).
    بهره‌گیری ‌از روش‌های علمی درمان وابستگی به مواد از سال ۱۳۸۱ در کشورمان شروع شده است. هم اکنون اکثر متخصصین‌ و صاحب‌نظران درمان وابستگی به مواد بر این باور هستند که وابستگی به مواد یک اختلال روانی،‌ژنتیکی، جسمی و اجتماعی می‌باشد. بر این اساس تنوعی از درمان‌هایی دارویی، روان‌شناختی و مداخلات ‌اجتماعی برای کنترل آن طراحی شده است. آنچه که اهمیت دارد این است که فرد وابسته به مواد، بر اساس و مشخصات خاص خود به برنامه درمانی مناسب هدایت شود­(نادری ، ۱۳۸۷).
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    با نگاهی واقع‌بینانه به مساله اعتیاد به مواد مخدر و سوءاستفاده از آن‌ ها به راحتی در می‌یابیم که سوء مصرف مواد افیونی از قرن‌ها پیش وجود داشته است و اکنون نیز، تقریباً کشوری وجود ندارد که از سوء مصرف این‌گونه مواد در امان مانده باشد. اگرچه از دیرباز در تمامی جوامع بشری سوءاستفاده از مواد افیونی به عنوان عادتی غیراجتماعی و نامقبول تلقی شده است، اما با وجود این عدم مقبولیت طبقات مختلف اجتماع با این مساله به صورت جدی درگیر می‌باشند، به طوری که هم اکنون مردان و زنان زیادی، خصوصاً از سنین نوجوانی مواد مخدر مصرف می‌کنند و بدان وابسته شده‌اند.
    اعتیاد به مواد مخدر
    در بسیاری از کشورها همواره، ضمن غیرقانونی شمردن سوء مصرف مواد مخدر، قوانین مختلفی جهت مجازات معتادان به این‌گونه مواد وضع گردیده و کنترل‌های خفیف یا شدید بر تولید، ورود، توزیع،خرید و فروش و مصرف مواد افیونی اعمال می‌گردد. اما همواره با تنوع شیوه‌های مبارزه، پدیده‌ی اعتیاد نیز،متنوع گشته است به نحوی که تقریباً تمام دست اندرکاران مبارزه با مواد مخدر معتقدند که به تنهایی در کنترل اعتیاد به مواد مخدر و مسائل مربوط به آن عاجز می‌باشند.
    رویکرد دوم درباره‌ی پدیده‌ی اعتیاد، درمان معتادان مواد مخدر می‌باشد. حقیقت این است که به علت همبستگی‌های قوی بین سوء مصرف مواد افیونی با بسیاری از بیماری‌های جسمی و روانی، عدم وجود انگیزه‌ی کافی برای ترک اعتیاد از سوی معتادان یا وجود انگیزه‌های مطمئن درمانی – که همه‌ی ابعاد زندگی و الگوهای رفتاری معتادان را در بر می‌گیرد- موفقیت زیادی در ارتباط با درمان معتادان به دست نیامده است. اگر چه اقدامات جدیدی به موازات تکامل علوم دارویی، روانشناختی و جامعه‌شناختی در راستای درمان معتادان به عمل آمده است، لیکن ورودی‌های سیستم اعتیاد (افراد جدیدی که مبتلا به اعتیاد می‌شوند) با خروجی‌های سیستم اعتیاد (معتادانی که به ترک اعتیاد موفق می‌گردند) به هیچ‌وجه همخوانی ندارد.
    سومین رویکرد،برنامه‌های کاهش تقاضای مصرف مواد مخدر یا پیشگیری اولیه از اعتیاد است که گرچه قدمت زیادی ندارد ولی از لحاظ عقلانی، اقتصادی، اخلاقی و سیاسی کاملاً، قابل‌توجه بوده و در جوامعی که تجربه‌ی سرمایه‌گذاری منطقی در امر پیشگیری از اعتیاد دارند، نقش آن در کاهش بروز موارد جدید اعتیاد کاملاً ارزنده و به خوبی شناخته شده است.
    عکس مرتبط با اقتصاد
    در میان استراتژی­ های مختلف پیشگیری اعتیاد که در جهان استفاده می‌شود مانند افزایش اطلاعات و آگاهی افراد در مورد خطرات و مضرات مواد مخدر، افزایش مهارت‌های زندگی همانند مهارت‌های تصمیم‌گیری، حل مسئله، ارتباطات اجتماعی، ارتقاء فرهنگ عمومی و …- همواره، نقش خانواده و عناصر اصلی آن،یعنی والدین و جایگاه آنان در پیشگیری از اعتیاد بسیار ممتاز و مورد توجه بوده است.
    این نقش ارزنده در درمان معتادان به مواد مخدر نیز، به نحوی آشکار است که در صورت عدم درگیر نمودن­ خانواده­ در فرایند درمان، معمولاً توفیق زیادی در درمان فرد معتاد حاصل نمی‌شود. تجربیات حاصل از تحقیقات متعدد در ایران نیز، روابط عاطفی خانوادگی را در ایجاد اعتیاد، عامل بسیار مهمی نشان داده است.
    بدین لحاظ خانواده و اعضای آن­ و روابط­ آن‌ ها با یکدیگر، هم در ایجاد اعتیاد و هم، در درمان و پیشگیری از اعتیاد کاملاً مؤثر می‌باشند.
    فروید در مقاله‌ی غمگینی­ و افسردگی (۱۹۱۵) رابطه ­جالبی بین الکلیسم و ساختار شخصیتی متغیر تشریح نمود که پس از وی نیز مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفت.
    نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
    رادو (۱۹۲۶) که به عنوان­ یک روانکاو، به طور پیگیر در زمینه‌ی اعتیاد به مواد مخدر فعالیت داشت از نوعی اوگاسم (ارضاء) تغذیه‌ای صحبت می‌کند. وی سپس طرح دهانی را مطرح نمود که به عنوان مرحله‌ای از تثبیت روحی – جنسی نزد این بیماران عمل می‌کند. رادو در بررسی خود تشابه بین مستی و شعف که توسط فروید تشریح گشته بود، استفاده می‌نمود. بر طبق این نظریه، پس از حالت شعف یک فاز افسردگی ظهور می‌کرد که بیمار برای خروج از آن به دنبال حالت شعف (مانیک) دیگری بود. فرد معتاد به مواد مخدر در اصل در صدد ایجاد سدی در برابر هجوم رنج‌ها به سوی خود است. رادو به عنوان اولین شخص پیشنهاد کرد، معتادان به مواد مخدر را در سه گروه تقسیم کنیم: گروه روان رنجورها یا مانیک- دپرسیو، گروه اسکیزوفرن ها و گروه جامعه ستیزان.این تقسیم‌بندی سه‌گانه، علیرغم آنکه طبقه‌بندی‌های آسیب‌شناسی روانی، پیچیده‌تر و دقیق تر گشته‌اند، تا به امروز همچنان پا برجا مانده است.
    گلوور (۱۹۳۹)­ با ابراز شک در این باره که مفاهیمی چون مرحله‌ی دهانی و یا خودشیفتگی شکننده بر پایه موضوعات ژنتیک – ساختاری بنا گشته‌اند، پیشنهاد نمود، مراحل اولیه‌ی رابطه‌ی مادر و فرزند در کانون توجه قرار گیرد. بنابراین وی به یادآوری مشاهداتی پرداخت که بعد توسط روزنفلد و اولیون اشتین پیگیری شد.
    به نظر روزنفلد رابطه‌ای بین اعتیاد به مواد مخدر و بیماری مانیک – دپرسیو موجود است؛ اما این دو بیماری به هیچ‌وجه یکسان نمی‌باشند.یک فرد معتاد به علت ضعف «خود» باید دست به مصرف الکل و یا مواد مخدر بزند تا از طریق واکنش‌های شعف زا (مانیک) بر رنج و درد و افسرده زای (دپرسیو) خویش چیره گردد.
    اما به راستی چه رابطه‌ای بین تسلسل شعف و افسردگی از یک سو و اعتیاد به مواد مخدر از سوی دیگر موجود می‌باشد؟ با مصرف مواد مخدر، رؤیای برآورده شدن نیازها در حالت توهّم شکل می‌گیرد. این حالت شباهت به مکیدن انگشت بزرگ نزد کودکان دارد که در اصل ارضای تخیّلی را، آن زمان که مادر در دسترس وی نیست، به دنبال دارد. بدین وسیله از شدّت حالت‌های هراس‌انگیز کاسته و یا کلاً بر طرف می‌گردد. همزمان، قَدَر قدرتی خودشیفتگی کودکانه تشدید می‌گردد که به طور تنگاتنگ با حالت هیجانی مانیک در رابطه است.
    کوهوت (۱۹۷۱،۱۹۷۷،۱۹۷۸) توجه خود را در درجه اول به مطالعه‌ی اشکال، سیر نمایش و تجلّی «خود» در هر فرد معطوف می کند.به نظر وی خود شیفتگی اولیه (یعنی حالتی که طفل بلافاصله بعد از تولد خود را با تمایلات لیبدوی ­انباشته می‌سازد) با گذشت زمان­ بدین نحو آسیب‌پذیر می‌شود که مراقبت مادر از طفل، از جانب کودک به طور ناقص دریافت­ و تجربه می‌گردد. در این حال کودک تلاش می‌کند که خود را از وابستگی نسبت به مادر برهاند. برای نیل به این هدف وی تصویری مبالغه‌آمیز از خود ارائه می‌دهد و احساس اولیه‌ی خودکفایی در خویش را به یک «خود» مقتدر و ایده آل شده مادر منتقل می کند.در ادامه روند رشدی، ایجاد تعادل در احساس سرخوردگی کودک که از طریق تجربیات ناقص روزمره از جانب مادر به وجود آمده، به وی اجازه تغییر در تصویر ایده آل شده‌ی والدین از طریق درونی کردن ساختارهایی را می‌دهد که در خدمت کنترل­ تحریکات و سازمان‌دهی تصورات ذهنی وی قرار می‌گیرند؛ و به همان میزان برداشت مبالغه‌آمیز از خود از طریق فراگیری در چشم‌پوشی از اهداف خودشیفتگی ابعاد واقعی به خود خواهد گرفت.
    چنانچه رابطه‌ی طفل با مادر تحت‌الشعاع تجربیات ناقص، تلخ و دردناک قرار گیرد، سرخوردگی از مادر بدین نحو جبران می‌گردد که وی با اصرار و پافشاری بر تصویر ابتدایی و ایده آل شده، بر ضایعات روحی ایجادشده، غلبه خواهد کرد. در چنین شرایطی «خود»، ضعیف گشته و قادر به تحمّل سرخوردگی – که وظیفه‌ی سازمان‌دهی مرزهای شخصیتی ­وی را به عهده دارد، نمی‌باشد. همزمان، وابستگی به والدین به ظاهر غیرقابل جایگزین و قدر قدرت برای فرزند، دیگر قابل تحمّل نمی‌باشد، زیرا که اینان در کاهش درد و مشقّت وی کمکی به او نمی‌نمایند.بنابراین جستجوی یک شی بی‌جان و به لحاظ ذهنی قابل‌ دسترسی، مانند مواد مخدر که حالت روحی را متحوّل­ کند و احساس بی قابلیّتی فرد را بر طرف نماید، به عنوان یکی از راه ‌حل ‌های ممکن­ غلبه‌ی فرد بر ضرورت‌های اجتناب‌ناپذیر وضعیت بزرگسالی، مطرح می‌گردد.
    کرنبزگ (۱۹۷۵-۱۹۷۶) نیز مانند کوهوت توجه خود را بیشتر معطوف به روابط اولیه‌ی مادر و فرزند می کند. به نظر او­ چنانچه این رابطه بیش از حد دارای ابعاد سرخوردگی باشد، منجر به مشکلات بی‌شماری در مرحله شکل‌گیری هویت خواهد شد. کرنبزگ همچنین به مطالعه‌ی اولین تلاش‌های فاصله‌گیری فرزند و مادر و شکل‌گیری فردیت در وی روی می‌آورد.این تلاش‌ها در لحظه‌ای صورت می­گیرد که فرزند، اولین علائم ایجاد فاصله از مادر را از خود نشان می‌دهد و با عکس‌العمل نامناسب مادر روبرو می‌گردد.
    از بین پژوهشگران ایتالیایی چارمت­(۱۹۹۰) پدیده اعتیاد را به عنوان یک ضربه شدید اجتماعی در مرحله‌ای از سیکل زندگی ارزیابی می کند که طی آن استعدادهای یک جوان باارزش‌هایی که افراد، گروه‌ها، یا نهادهای برون خانواده بروز می‌دهند، دچار تعارض شدید می‌گردد.خانواده، گروهی است که هدف آن تربیت و انطباق اجتماعی فرزندان می‌باشد. اما در خانواده‌ی افراد معتاد، نقش عملکرد مادری بسیار برجسته می‌گردد، در حالی که عملکردهای مرسوم پدری دچار ضعف می‌باشند.وظیفه‌ی عملکردهای پدری آن است که با شروع دوران بلوغ، انفصال فرزند از خانواده را توسط ایجاد فاصله ­با مادر تسهیل گرداند. طبق بررسی‌های چارمت ­این برجسته شدن عملکردهای مادری الزاماً و قطعاً به سبب غیبت حضوری پدر انجام نمی‌پذیرد، بلکه به واسطه ادغام تصورات ارزشی پدرانه و مادرانه، یعنی، مادر گونه شدن عملکردهای عاطفی پدر.در چنین حالتی تصوری از آینده برای خود نمی‌بیند، زیرا که وی در محدوده‌ی مادری توقف نموده و به طور طبیعی کمتر تمایل به ایجاد فاصله با وی خواهد داشت.در این حال خصوصیات و استعدادهای وی قدرت استقامت در مقابل ارزش‌گذاری‌های رایج را نخواهد داشت.
    زیرا «تصویر خود» وی که تقریباً به طور مطلق از اندیشه رؤیا گونه و قدرتمندانه روابط چسبندگی انگلی مادر و فرزند نشأت گرفته است، وی را در موقعیتی­که بدون مشکل خود را با قواعد زندگی اجتماعی منطبق سازد، قرار نخواهد داد.در دوران بلوغ، جوانان­ به درون گروه‌های «تهی» روی می‌آورند تا فضای جستجو شده‌ی عاطفی به وسیله‌ی گفتگو و مصرف مواد مخدر باز تولید و پر گردد. البته این امر امکانات رشدی عاطفی را در دراز مدت زیر علامت سؤال خواهد برد.
    فریدمن و همکاران (۱۹۸۰) نتایج بررسی بر روی ۲۷۵۰ معتاد به مواد مخدر را در دوران بلوغ که تحت درمان آن‌ ها قرار داشتند، منتشر نمودند. بر طبق این بررسی، رابطه مثبت متقابلی بین مشکلات موجود بین اعضا خانواده و اعتیاد فرزندان وجود داشت. همچنین مشخص شد که مصاحبه شوندگان به ندرت قادر به ایجاد رابطه علت – معلولی بین شدت اختلالات خود و مشکلاتی بودند که در خانواده خویش تجربه کرده بودند. بررسی فریدمن و همکارانش برعکس بسیاری از تحقیقات صورت گرفته تا آن زمان که نقش حاشیه‌نشینی پدران را مرود تاکید قرار می‌داد – البته بدون نفی این مطلب – غیبت مادر را در تصمیم به استفاده از مواد مخدر، دارای اهمیت مرکزی ارزیابی می‌نمود.
    کولمن و همکاران (۱۹۸۶) از طریقی دیگر تلاش نمودند تا رابطه اعتیاد به مواد مخدر و شرایط خانوادگی را تبیین کند. آن‌ ها مایل بودند پیدایش و تأثیرات تجربه از دست دادن (مانند مرگ و یا جدایی) در مراحل زندگی معتادان جوان را در مقایسه با گروه کنترل روشن سازند. در اینجا نیز ابزار بررسی، پرسشنامه و تست بود. در پروسه این بررسی روشن گشت که گروه معتادان به مواد مخدر برعکس همسالان خود، تجربه بیشتری با مرگ یک فرزند نزدیک، حتی در خارج از خانواده درگیر بودند. البته در مقایسه با گروه کنترل، فکر به مرگ و میر در جوانان معتاد، کمتر تولید اضطراب می‌نمود. همچنین جدایی از خانواده در دوران کودکی و یا دوران بلوغ، و نیز فرار و بازگشت به خانواده، دلیلی بر کشمکش‌های مستمر در محیط خانواده محسوب می‌شود. نتایج به دست آمده از طریق یک پرسشنامه نزد افراد معتاد بسیار جلب توجه می­نمود. بسیاری از این والدین در دوران کودکی و نوجوانی خویش تجربیاتی در زمینه مرگ و یا جدایی – که شبیه تجربیات فرزندانشان بوده – داشته‌اند. البته آن‌ ها آگاهی و توانایی پردازش مطلوب این تجربیات را پیدا نکرده‌اند.
    ظاهراً می‌توانیم چنین نتیجه بگیریم (همان‌گونه که در بخش دوم نشان خواهیم داد) که والدین ضایعات ناشی از مرگ و میر و یا فاصله‌های دردناک را در زندگی خویش ساده سازش نموده‌اند. آن‌ ها بخشی از این تجربیات را در زندگی خویش تجربه کرده‌اند و یا بخشا مانند فرزندان خود در آینده، به طور ناقص بر آن‌ ها چیره گشته‌اند.
    سلنو­(۱۹۸۷) یک بررسی پرسشنامه‌ای با دو گروه که بالغ بر ۳۰۰۰ نفر می‌شدند، انجام داد تا به اهمیت روابط بین فرزندان و والدین پی ببرد. او در برسی خود به این موضوع توجه نشان داد که آیا در صورت وقوع اعتیاد هردوی والدین در تربیت فرزندان نقش داشته‌اند یا خیر؟ سؤالاتی نیز در طرح گنجانده شده بود، مبنی بر اینکه آیا والدی نیز مواد مخدر مصرف کرده‌اند یا نه؟ نتایج به دست آمده نشان داد که مصرف مواد مخدر و اعتیاد به مواد مخدر در خانواده‌هایی که تنها دارای یکی از والدین بوده‌اند (به ویژه پدرانی که به تنهایی مسئولیت تربیت فرزندان را بر عهده داشته‌اند) به مراتب بیشتر بروز نموده، در حالی که در خانواده‌هایی با روابط رضایت‌بخش و صمیمی اعتیاد با احتمال کمتری حادث می‌گردد.
    کومبس(۱) و همکاران (۱۹۸۸) بررسی دیگری در باره روابط والدین – فرزندان از نظر مواد مخدر انجام داده‌اند. نامبردگان نزد ۴۴۳ دختر و پسر از مصاحبه و پرسشنامه‌های استاندارد استفاده نموده‌اند. برخی از افراد مورد آزمایش آنان قبلاً(حتی به صورت امتحانی) مواد مخدر مصرف کرده بودند. برخی دیگر در هنگام بررسی به مصرف مواد مخدر می‌پرداختند و برخی دیگر هیچ‌گاه به مصرف مواد مخدر نپرداخته بودند. نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که در صورت استفاده از مواد مخدر، پدران دارای سهم بسیار موثری می‌باشند. از طرف دیگر جوانانی که احساس می‌کنند مادر نسبت به ایشان اعتماد کافی ندارد، در معرض مخاطره‌های شدید قرار خواهند گرفت؛ بنابراین باید پذیرفت که تأییدی که فرزندان در فضای خانواده از جانب مادر دریافت می‌دارند، دارای اهمیت حیاتی است و در همین حال انتظار فرزندان از پدر بیشتر به میانجیگری بین فضای درونی خانواده و فضای بیرونی جامعه معطوف می‌باشد. در ارتباط با دریافت کمک و حمایت هنگام بروز مشکلات فردی ونیز اتخاذ تصمیم‌های کلی، بین پدران در خانواده‌هایی با معتادان به مواد مخدر و پدرانی که در خانواده آن‌ ها هیچ عضوی معتاد نمی‌باشد تفاوت اساسی وجود دارد. ظاهراً مادرانی که به لحاظ عاطفی به فرزندان نزدیک‌ترند و رفتاری اعتماد برانگیز در مقابل آن‌ ها دارند، به بهترین نحو قادر به جلوگیری از رفتارهای مخاطره انگیز در رابطه با مواد مخدر می‌باشند.

     

    ۲-۵- ۵- مفاهیم تاریخی سوء مصرف مواد[۸۰]

    بشر در طول تاریخ و سالیان متمادی همواره مایل بوده است به دلایل مختلف با مواد گوناگون، خود را مست و بیخود کند و همین امر نشان‌دهنده وابستگی روانی است و وابستگی روانی شامل نیاز به مواد برای ایجاد نشاط و یا از بین بردن احساس غم و ناراحتی نیز هست و با توجه به آماری که سازمان ملل در سال ۱۳۷۷ اعلام کرده است در ایران حدود ۷۱۰ هزار نفر معتاد مشکل‌دار مزمن، معتاد تریاک و فرآورده‌های آن هست. گرچه می‌توان به این آمار مصرف‌کنندگان سایر مواد بدون مشکل را نیز اضافه کرد و همه اهمیت پیشگیری را در این زمینه ‌مطرح می‌نمایند. در هر حال آنچه از پیشگیری مد نظر است رساندن پیام مؤثر، مفید و آموزش به کسانی است که مواد مصرف نکرده‌اند.
    چرا که از این طریق می‌توانند به ۹۸% افراد کمک نمود و این فعالیت‌ها بسیار کارامد بود، برخلاف اقدامات در جهت ترک اعتیاد که در حقیقت فعالیت‌های واکنشی است، بررسی‌ها نشان می‌دهد که برخی از کشورهای صنعتی در حدود ۳ سال است که پیشگیری اولیه به عنوان عمده ترین هدف در نظر گرفته شده است و در این زمینه به پیشرفت‌هایی نیز نائل شده‌اند.
    بر اساس دفتر کنترل مواد مخدر در آمریکا از طریق پیگیری اولیه خود نقل شده است، ۷۰% تقاضا نسبت به مواد را کاهش دهند و بر اساس آمار سال ۱۹۹۴ در آمریکا ذکر شده است که در ظرف ۲ سال گذشته مبلغ ۷۰ میلیون دلار صرف آموزش در پیشگیری اولیه شده است. در بحث پیگیری هدف این است که از تحقق عوامل روی آوری پیشگیری شود. در پیگیری اولیه مناسب با گروه هدف و مخاطبان باید پیام، پیام‌رسانی متنوع و مؤثر و بازدارنده در سطوح‌ وسیع ارائه نماییم و در این زمینه تأکید روی سه جنبه می‌باشد.
    ۱: انگیزه گرایش به مواد
    ۲: شرایط و جوی که در دسترس بودن را آسان می‌کند
    ۳: عوامل محیطی و اجتماعی که فرد را به سوی مواد می‌کشاند.
    از سه سطح پیگیری آنچه متداول بوده پیگیری ثانیه بوده است و در حالی که هر سه سطح پیگیری موجب‌ بهبود روند می‌گردد و در این زمینه پیگیری اولیه به عنوان اصلی‌ترین مورد مد نظر می‌باشد و بررسی‌ها نشان داده است در پیگیری اولیه و آموزش را می‌توان در زمینه‌های عوامل فردی ‌یا محیطی، اجتماعی، گروه‌بندی را متمرکز کرد.
    به طور کامل شیوه قانع‌کننده‌ای برای توضیح اینکه یک مواد مخدر است یا خیر، وجود ندارد؛ مانند تفاوت‌های میان آب، مایعات و ویتامین‌ها و پنی سیلین؛ بنابراین برخی تصور می‌کنند که آن را جزو مواد شیمیایی یا مواد مصرفی قلمداد کنند. چون الکل در اکثر تعریف‌های مردمی، از مواد مخدر مستثنی‌ شده است. جامعه الزام می‌کند تا مشروب، مارینی را به عنوان چیزی در نظر گیرند که به طور اساسی‌ با سیگار و حشیش، یک کپسول باربیتورات، با یک تکه هروئین متفاوت باشد. ظاهراً چون کاربرد معنایی کلمه مواد مخدر در شکل وسیع آن و با توجه به وضعیت‌های اجتماعی و درمانی، متفاوت ‌است، جامعه پذیرفته است که مواد مخدر (خیابانی) بر اساس اصول کاملاً متفاوتی با داروها، مواد مخدر، الکل‌ و نیکوتین عمل می‌کند در حالی که خطرات مواد خیابانی کاملاً اغراق‌آمیز بیان می‌شود و خطرات ‌مواد دسته‌ی دوم نادیده گرفته شده است. در جوامع معاصر کلمه مواد مخدر دو معنی ضمنی ‌و دردها یکی مثبت است که نقش مهم آن را در پزشکی نشان می‌دهد و دیگر معنی است که ویژگی ‌طبیعی و ترکیبی این داروها را منعکس نمی‌کند، بلکه جنبه‌ی و تخریب و الگوهای سوءاستفاده از این مواد و زیان بخشی هستند منعکس می‌کند (ابادینکی[۸۱]، ترجمه کریمی و همکاران، ۱۳۸۴).

     

    ۲-۵-۶- نظریه رفتاری و شناختی رفتاری، اعتیاد

    اعتیاد به مواد مخدر یا (اختلال‌ وابسته به مواد) به دلیل ماهیت زیستی- روانی- اجتماعی انسان از پیچیدگی خاصی برخوردار است، به همین علت درمان این اختلال با تأکید بر یک رویکرد محض اغلب دشوار و ناکارآمد است.
    نتایج مطالعات پژوهشگران بیانگر این حقیقت است که همانند بسیاری از اختلالات ‌روانی دیگر، کارآمدترین رویکرد درمانی در کاهش یا ترک مصرف مواد اعتیادآور شامل ترکیبی‌ از شیوه‌های جسمی و روانی می‌باشد (م. کارول[۸۲] ۱۳۸۱).
    بیلینگر[۸۳] وموس[۸۴] (۱۹۸۰) چهارچوبی را برای تعریف عملیاتی پاسخ‌های مقابله‌ای و مشخص نمودن چندین پاسخ مقابله‌ای بالقوه رفتاری ‌و شناختی در دسترس برای شخص تدارک دیده‌اند. می‌توان چنین تصور نمود که مقابله دو جز دارد. روش‌های مورد استفاده و تمرکز پاسخ مقابله آن‌ ها به هشت نوع از این پاسخ‌های مقابله‌ای اشاره دارند که هر کدام توسط ترکیب خاص روش و تمرکز مقابله‌ای تعریف می‌شوند. بر حسب ‌روش مقابله فرد می‌تواند هم پاسخ‌های فعال را برای برطرف نمودن واقعه استرس آمیز برگزینند و هم از منبع ‌استرس باشد. با بهره گرفتن از این چهارچوب برای فهم مهارت‌های مقابله‌ای شناختی، می‌توانیم به دامنه ‌تفاوتی از جریانات شناختی که تمرکز بر خود مسأله یا عواقب عاطفی آن دارد اشاره‌کنیم.
    پاسخ‌های مقابله‌ای شناختی ‌فعال، پاسخ‌هایی هستند که طرح شده‌اند تا ارزیابی شخص را از استرس آمیز بودن مسأله ‌و یا عواقب عاطفی آن را در نظر گیرند. یکی از رویکردهای کنار آمدن از نظر بیلینگر و موس این است که کنار آمدن فرایندهای فیزیولوژیکی (مثل انکار) است که از افراد در برابر تهدیدهای بیرونی ‌و فیزیولوژیکی حمایت می‌کنند (بیلینگر و موس، ۱۹۸۱).

     

    ۲-۵-۷- مهارت‌های مقابله‌ای و سوء مصرف مواد

    به دلیل اینکه ‌ما در جامعه و خانواده‌ای زندگی می‌کنیم که به طور فزاینده‌ای معتاد کننده است و اعتقادهای ‌نامشخص و معیوبی به ما انتقال می‌دهند. مهارت‌های مقابله‌ای را که بتواند در حل مشکلات‌ به ما کمک کند یاد نمی‌گیریم. به عنوان مثال ما برای یادگیری شیوه‌ای سالم تحمل هر نوع نا هم‌ خوانی و ناکامی، ارزیابی تصمیم‌ها و انتخاب‌ها، برقراری ارتباط مستقیم و صادقانه، همکاری کردن و انجام اعمال سازنده الگوهای رفتاری بسیار کمی در اختیار داریم. در عوض، از الگوهای‌ موجود در جامعه یا خانواده یاد می‌گیریم که چگونه با عجله، به ارضای سریع و فوری نیازهای خود بپردازیم و با راه ‌حل ‌های کوتاه مدت و آنی، زندگی پرشتاب و عجولانه‌ای داشته باشیم.
    نیازهای‌ برآورده نشده و قدیمی ما به پذیرش غیر مشروط (پذیرش آنچه که در واقع مستقیم، نه آنچه که تصور می‌کنیم هستیم) صمیمیت، اجتماعی بودن، امنیت، معنا، هدفمند بودن، خودمختاری‌ و تفریح کردن در ما، خلق و احساس منفی مؤمنی ایجاد می‌کند. این وضعیت در اثر کمبود مهارت‌های‌ مقابله‌ای ناتوانی در تحمل ناکامی و یأس و اعتماد ما به ارضای سریع و فوری خواسته‌ها و احساساتی ‌از قبیل اضطراب، خشم، تنهایی و افسردگی رو به وخامت می‌گذارد و به صورت محرکی عمل می‌کند که ما را در جستجوی آرامش و آسودگی با وسیله‌ای برای سرگرمی و حواس‌پرتی به سوی‌ اعتیاد سوق می‌دهد.
    احساس ‌تعلق نکردن به نهادهای اجتماعی حمایت کننده می‌تواند مقابله کردن با مشکلات و حل مسأله‌ زندگی را طاقت‌فرسا کند (به خصوص اگر مهارت‌های مقابله‌ای و حل مشکل در فرد ضعیف و ناکارآمد باشد) و آسودگی‌ و راحتی ناشی از اعتیاد را، جذاب تر و دل چسب تر کند. این نهادهای اجتماعی می‌تواند خانواده، خانواده‌ای گسترده، جامعه یا گروه‌های دیگر باشد (واشتون[۸۵] و باندی[۸۶]، ۱۳۸۶).
    این نکته سوء مصرف کنندگان مواد از مکانیزم های دفاعی رشد نایافته‌تر و مهارت‌های مقابله و راهبردهای حل‌مسأله ضعیف تری نسبت به جمعیت عمومی برخوردار هستند، در پژوهش‌های مختلفی به اثبات رسیده است، چنانچه در رویکرد روان پویشی، سوء مصرف مواد به عنوان یک مکانیزم دفاعی ‌رشد نایافته به حساب می‌آید (کاپلان، ۱۹۹۷).
    همچنین رویکردهای‌ پیشگیری و درمان اعتیاد بر مهارت‌های مقابله و توانایی حل مسأله تأکید ویژه‌ای دارند. چرا که‌ اعتقاد بر این است که در فقدان چنین مهارت‌هایی احتمال درگیری افراد با سوء مصرف مواد قوت بیشتری می‌گیرد (دهقانی،۱۳۸۱).
    جوانان بیش تر‌از بزرگسالان هیجان‌های مشکل‌ساز خود را انکار می‌کنند، زود عصبانی می‌شوند، دوری گزینی می‌کنند (می‌خوابند یا مواد مصرف می‌کنند)، دیگران را سرزنش می‌کنند. توجه کنید که چگونه ‌مقابله کردن مؤثر، راهبردهای مشکل‌دار و هیجان مدار را ترکیب می‌کند، در حالی که مقابله کردن بی‌تأثیر، عمدتاً هیجان مدار است (ایی[۸۷]، برک[۸۸]، ترجمه سید محمدی، ۱۳۸۵).

     

    ۲-۵-۸- ۱- مهارت مقابله‌ای

    همه افراد در طول زندگی خود با استرس روبرو می‌شوند. زندگی بدون استرس یعنی مرگ، آنان در همه شرایط تحت استرس قرار دارد.ولی گاهی امکان دارد یک استرس بیماری زا و مشکل زا شود، این مسئله بستگی به مقابله‌های فرد دارد. منظور از مقابله کوشش و تلاش‌هایی است که خود انجام می‌دهد تا استرس را از میان بردارد، برطرف کند، یا به حداقل برساند و یا تحمل کند.

     

    موضوعات: بدون موضوع
    [چهارشنبه 1400-01-25] [ 06:00:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      شناسایی و رتبه بندی موانع خلاقیت فردی کارکنان آموزش و پرورش استان قم- قسمت ۸ ...

    به طور کلی چه عوامل مؤثر در بروز خلاقیت، چه عوامل پیش برنده خلاقیت بروز یافته و چه عوامل بازدارنده­ای که مانع بروز خلاقیت است، باتوجه به مکان­ها و زمان­های مختلف و باتوجه به ماهیت متفاوت افراد مختلف موقعیتی نسبی می­یابند. یعنی ممکن است این عوامل در یک زمان و مکان مشخص در یکدسته از افراد به عنوان عامل اثر گذار یا بازدارنده عمل کنند و در جای دیگر و عده­ای دیگر این عوامل به گونه دیگری باشند. آنچه مهم است شناخت کلی نسبت به این عوامل است تا آنهایی را که مؤثر هستند ایجاد و ترغیب نموده و آنهایی را که بازدارنده هستند از میان برداشت.
    در پایان این فصل نتیجه ­گیری کلی که می­توان انجام داد این است که همانطوری که در مبحث اهمیت خلاقیت مطرح شد ضرورت توجه به خلاقیت اهمیت می­یابد و از آنجا که خلاقیت ماهیت پیچیده­ای را در برمی­گیرد، شناخت مبانی نظری مرتبط با خلاقیت، تعاریف خلاقیت، عوامل مؤثر در بروز خلاقیت و موانع باز دارنده خلاقیت، به درک فرد در برخورد بااین ﻣﺴﺄله مهم و پیچیده کمک می­ کند تا بتواند با این شناخت راه­های عملی بکارگیری خلاقیت که عنصر ترقی جوامع در قرن اخیر است را فراگیرد.
    از طرف دیگر با توجه به شکاف تحقیقاتی که در پژوهش­های گذشته وجود داشته و هیچ کدام به نوعی سعی نکرده اند موانع (عوامل بازدارنده) شکوفایی خلاقیت را در افراد بسنجد و نیز اکثر این پژوهش­ها از موضوع خلاقیت منحرف شده و بیشتر به نوآوری پرداخته­اند و یا اینکه اثر خلاقیت را بر متغیرهای دیگر و بالعکس اثر متغیرهای دیگر بر خلاقیت را سنجیده­اند، لذا سعی شده است در این پژوهش بیشتر به موضوع خلاقیت که شرط اساسی نوآوری است، پرداخته شود و از آنجایی که خلاقیت یک مفهوم چند بعدی است که عوامل بسیاری در آن دخیل است وگاه موانعی منجر به جلوگیری از ﺗﺄثیر مثبت این عوامل در بروز خلاقیت است، پرداختن به این امور جهت شناخت خلاقیت، ترغیب عوامل مؤثر و بر طرف کردن موانع، بسیار حیاتی به نظر می­رسید. لذا در زیر عوامل مؤثر بر خلاقیت یعنی عوامل پیش برنده و عوامل بازدارنده به طور خلاصه ذکر شده است تا بتوان با بهره گرفتن از این عوامل (که در پژوهش هدف شناسایی عوامل بازدارنده است ) پرسشنامه مورد نظر را برای جمع آوری داده ­ها طراحی نمود:

    عوامل مؤثر برخلاقیت:

     

    دانلود متن کامل پایان نامه در سایت fumi.ir

    اول: عوامل پیش برنده

     

    ۱- عوامل فردی:

     

     

    روانی و سیال بودن جریان فکر

    انعطاف پذیری نیروی فکر

    اصالت اندیشه و نیروی فکر

    ابتکار

    روحیه سازندگی

    برخوردار از قضاوت شخصی و مستقل

    علاقه به یادگیری و کنجکاوی

    گرایش به کارهای پیچیده

    توسعه دائمی دامنه دانش و آگاهی

    شوخ طبعی

    بینش ژرف به محدوده زندگی

    تسریع و تبحر در تداعی

    تبحر بیشتر در استفاده از قوای فکر

    جهت دار بودن انگیزه ها و مشوق ها

    شجاعت در پذیرش عیوب خود و توانایی تشخیص آنها و قدرت در ترک عادات ناپسند

    قدرت تجسم آینده و برنامه ­ریزی بلندپروازانه

    توجه توﺃم به رؤیا و عمل

    راستی و درستی را ابزار کار دانستن

    کنترل نفس

    تمایل به پیشرفت دائمی

    رک­گویی و صراحت بیان

    امیدوار وخوشبین به آینده

    دارای قدرت جمع بندی از مسایل و قضایا و نتیجه گیری از آنها

    اعتماد به نفس و استقلال شخصیت

    نداشتن تعصب نسبت به تغییر

    تحمل ابهام

    میل به ریسک کردن

    وقار و خود انگیختگی

    توجه به زمان و وقت شناسی

    داشتن ظرفیت بالا در تحمل ناملایمات

    وجود انگیزه درونی

    دارا بودن حق انتخاب برای کار و نحوه انجام آن

    قرار گرفتن در محیطی فیزیکی که از نظر ادراکی برانگیختگی ایجاد نماید

    انجام کار بدون ترس از داوری نادرست

    ارتباط با افراد خلاق

    علاقمند بودن به کار

    صبر و شکیبایی

    انعطاف­پذیری در برخورد با پدیده­های محیطی

    دانش عمیق و چند رشته­ای

    توانایی استفاده از تفکر جمع­گرا و فردگرا

    دوستی با همکاران و همفکران

    تعصب به انجام عمل به جای تحلیل صرف

    تصور و تخیل

    حل معما و جدول

    قبول تغییر به عنوان یک اصل

    ۲- عوامل بیرونی:

     

     

    مطالعه حل خلاق مسایل

    تمرین نویسندگی

    ارتباطات همه جانبه

    اطلاعات و آگاهی

    فضای خلاق در سازمان

    دادن وقت برای خلاقیت

    ایجاد واحد مخصوص خلاقیت

    کاهش تقسیم کار

    برقراری سیستم پیشنهادات

    دسترسی آزاد به عقاید، نظرات و اطلاعات

    حمایت از اندیشه­ های خلاق

    ساختار انعطاف پذیر (غیر بوروکراتیک) سازمان

    تمرکز بر نتایج تا ابزارها

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 06:00:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      راهبرد فرهنگی ـ سیاسی جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر گفتمان مهدویت- قسمت ۸ ...

    رویکردهای انسان شناسی

    با توجه به اهداف تحقیق درباره انسان و ضرورت گزینش روش ها و ابزار شناخت، موضوع انسان شناسی رویکردهای مختلفی به خود می گیرد که به اختصار به آن پرداخته می شود.
    انسان شناسی براساس نوع نگرش و هدف بررسی انسان به دو شاخه تقسیم می گردد: انسان شناسی جزءنگر و انسان شناسی کل نگر. در انسان شناسی جزءنگر، بعدی از ابعاد وجودی انسان مورد بررسی قرار می گردد و پاسخ گویی به پرسش های مربوط به آن مورد نظر است (واعظی، ۱۳۷۷: ۱۲). اما در انسان شناسی کل نگر، انسان به طور کلی و با صرف نظر از بُعد، شرایط، زمان و مکان خاص مورد توجه است و ارائه ی تصویری کلی از این موجود پیچیده دنبال می شود و کلیت انسان مورد نظر است (رجبی، ۷۸: ۲۴). پاسخ گویی به سؤالاتی؛ همچون: پیدایش انسان چگونه است؟ از چه چیز خلق شده است؟ ساختمان وجودی او چیست؟ آیا تنها جسم است، یا از بعد دیگری نیز برخوردار است؟ نیازها و گرایش های انسان چیست؟ آیا او به شناخت حقایق عالم آفرینش قادر است؟ هدف غایی انسان چیست؟ فرجام او چگونه است؟ وظیفه ای است که به رویکردهای انسان شناسی واگذار شده است.
    انسان شناسی براساس نوع روش و ابزار بررسی، گرایش های مختلفی دارد؛ که اهمّ آن ها عبارت است از:
    ۱-۱) انسان شناسی دینی یا وحیانی؛ این نوع انسان شناسی، براساس روش نقلی از متون دینی، همچون: عهد عتیق و جدید کتاب مقدس، قرآن کریم و روایات معصومین: به بررسی انسان می پردازد.
    ۲-۱) انسان شناسی فرهنگی (‍Cultural – nthopolo)؛ بررسی فرهنگ های بشری معاصر (مردم نگاری) و الگوهای عام حاکم بر فرهنگ بشری، که شامل باور داشت ها، ارزش ها، رسم ها، رفتارها و هنرهایی که اعضای یک جامعه به کار می برند (قائمی، ۱۳۶۸: ۲۴).
    ۳-۱) انسان شناسی فلسفی (philosophi cal-anthropolo)؛ وحدت نهایی و بی بدیل و مطلق انسان را می کاود و در جست وجوی مفهوم و ماهیت و تصور انسان به عنوان ساختاری بنیادین و غیر تاریخی است که از این طریق، توصیف های متنوع انسان از خودش را قابل درک می کند (ثلاثی، ۱۳۸۱: ۵۲).
    به عبارت دیگر؛ انسان شناسی فلسفی درصدد است تا کلیت انسان را به روش عقلی مورد مطالعه قرار دهد و با ارائه تصویری عقلانی، ماهیت آدمی را روشن و آشکار سازد. برجستگی این نوع، اولاً: فراگیری و جامعیت آن و ثانیاً: قطعیت و خلل ناپذیری آن است (کاردان، ۱۳۷۲، ج۱: ۳۹۸).
    ۴-۱) انسان شناسی طبیعی (تجربی) (phsicl-ntho polo)؛ با بهره گرفتن از یافته های تجربی، چه در بُعد دیرینه شناسی و چه در بُعد زیست شناسی مطالعه و تحقیق انجام می پذیرد.
    ۵-۱)انسان شناسی عرفانی؛ این رویکرد، با بهره گیری از سیر و سلوک عرفانی در پی کشف معارفی راجع به انسان و جایگاه و مقام و منزلت او در نظام هستی است (ماهرو زاده، ۱۳۸۶: ۲۸).

     

     

    تاثیر شناخت انسان

    شناخت انسان از ابعاد و زوایای مختلف دارای اهمیت است و آثار فراوانی را در زندگی بشر به همراه دارد. اینک به دو محور از آن پرداخته می شود:
    ۱-۲) آثار انسان شناسی در زندگی فردی و اجتماعی
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    شناخت حقیقت انسان و مسایل پیرامون او آثار فراوانی برای فرد و جامعه به همراه دارد؛ که به اختصار برخی از آن ها مورد بررسی قرار می گیرد:
    ۱-۱-۲) درک حقیقت زندگی در پرتو انسان شناسی
    معنای زندگی و درک حقیقت آن بستگی به تصویری دارد که انسان از خود پیدا می کند. برخی انسان را موجودی بی هدف که محکوم به جبر محیط و تاریخ و … است به حساب می آورند. چنین آدمی هیچ نقشی در تعیین سرنوشت خویش ندارد؛ از این رو زندگی برای او پوچ و بی معنا می شود.
    چنانچه انسان را موجودی صاحب اختیار و دارای نقش مستقیم در تعیین سرنوشت خویش بدانیم که مجموعه هستی نیز برای او آفریده شده تا به سعادت و کمال حقیقی دست یابد، زندگی او معقول و معنادار می شود، و تمامی تلاش و کوشش خود را به کار می گیرد تا با شناخت استعدادهای بالقوه خویش و به کارگیری ابزار سعادت، آن ها را به فعلیت برساند. آشنا ساختن انسان با خویشتن، از رسالت های مهمی است که بدون آن هیچ کاری درباره انسان صورت نخواهد گرفت (جعفری تبریزی، ۱۳۸۶، ج۱: ۶۲). رهایی از سرگشتگی و سرگردانی که ویژگی مهم انسان معاصر است، از راه شناساندن تصویری درست و کامل از وجود او میسر می گردد. بهره مندی صحیح وکامل از جهان طبیعت در صورتی برای انسان حاصل می شود که جایگاه خود را در نظام آفرینش بداند، استعدادها و قابلیت هایش را بشناسد و راه رسیدن به سعادت را تشخیص دهد.
    ۲-۱-۲) دست یابی به نظام های اجتماعی صحیح
    انسان موجودی اجتماعی است که برای رسیدن به سعادت، نیاز به نظام های اجتماعی دارد.[۵] دلیل وجودی نظام ها و نهادهای اجتماعی، برآوردن نیازهای اساسی انسان است و اگر مسایل اساسی انسان شناختی و نیازهای اصیل انسانی از نیازهای کاذب شناسایی نشود، این نظام ها از پشتوانه منطقی و معقول برخوردار نخواهند بود.
    بحران نظام های اجتماعی غرب و ناکارآمد بودن آن ها، به جهت عدم شناخت صحیح انسان است. یک نظام اخلاقی صحیح و قابل قبول باید هدف مشخصی را برای مجموع فعالیت ها و افعال اختیاری انسان تعیین نماید؛ به گونه ای که ارزش حقیقی انسان رسیدن به آن هدف اصلی باشد تا بتواند از این طریق ملاک و معیار کلی برای ارزیابی همه ی افعال انسان ارائه دهد. بدون شناخت انسان و ظرفیت ها و امکانات وجودی او نمی توان ارزشمندترین هدف ممکن را به درستی برای او معین کرد (مصباح یزدی، ۱۳۶۷: ۱۲۹).
    موضوع تعلیم و تربیت نیز که از وظایف نظام های اجتماعی است با وجود آدمی و ابعاد مختلف هستی او ارتباط دارد. لازمه عمل تربیتی شناخت طبیعت آدمی، به ویژه طبیعت روانی و اخلاقی و قوا و استعدادهایی است که مربی می خواهد آن ها را پرورش دهد؛ هرچه شناخت ابعاد گوناگون وجود انسان و مراتب حیات جسمانی و روانی و اجتماعی او دقیق تر باشد، تأثیر اقدامات و اعمال تربیتی بیشتر است (کاردان، ۱۳۷۲، ج۱: ۳۶۹).
    انسان شناسی هر مکتب، راهنما و زیربنای نظام تربیتی آن مکتب است. نگرش خاص انسان شناسانه هر مکتب هدایتگر و خط دهنده علوم تربیتی و جامع تر از آن علوم انسانی است.
    نگرش اومانیستی به انسان، و نگرش اگزیستانسیالیستی و مارکسیستی در مورد انسان و هرگونه دیگر از انسان نگری، تأثیراتی ژرف در سامان یافتن نظام ها و مکاتب تربیتی و هدایت علوم تربیتی داراست (کاردان، ۱۳۷۲، ج۱: ۱۶۷).
    برقراری نظام های صحیح و کامل حقوقی، سیاسی، اقتصادی، مدنی و … نیز بدون شناخت انسان قابل ارائه نخواهد بود (نصری، ۱۳۸۸: ۲۵).
    عکس مرتبط با اقتصاد
    ۳-۱-۲) انسان شناسی مقدمه علوم انسانی و جهت دهنده تحقیقات اجتماعی
    علوم انسانی، مجموعه علومی است که درصدد کشف مکانیسم و قوانین حاکم بر پدیده های انسانی است. موجودیت و اعتبار این علوم در گرو حل برخی از مسایل انسان شناسی است؛ مثلاً: پذیرش سرشت مشترک انسان ها (مشترکات فراحیوانی ثابت بین انسان ها) زمینه کشف و ارائه این نوع قوانین جهت پایه ریزی علوم انسانی را فراهم می کند.
    جهت گیری علوم انسانی و تحقیقات اجتماعی با برخی از مباحث انسان شناختی پیوند ناگسستنی دارد؛ مثلاً: زمانی که به صورت کلی منکر روح در انسان شویم و او را مادی صرف بدانیم، تحقیقات اجتماعی کلیه موضوعات معنوی و امور مرتبط با جهان پس از مرگ و تأثیر و تأثر آن با زندگی این جهانی او نادیده گرفته و تمام تحقیقات به سوی ابعاد مادّی انسان جهت گیری می شود، امّا اگر روح به عنوان حقیقت اصلی انسان مورد نظر باشد، جهت تحقیقات به سوی ابعاد غیر مادی در علوم انسانی تنظیم خواهد شد (رجبی، ۱۳۷۸: ۲۷).
    با توجه به این که جوامع انسانی را علوم انسانی اداره می کند و صلاح و فساد در این علوم، صلاح و فساد جوامع انسانی را در پی دارد؛ بر متفکر و محقق علوم انسانی لازم است که شناخت صحیحی از انسان و جامعه انسانی ارائه دهد تا بدین ترتیب فساد از جوامع برچیده شود (حائری شیرازی، ۱۳۷۸: ۳۷).
    حاصل مطلب آن که برای بهره برداری از علوم انسانی و تجربی لازم است حقیقت انسان شناخته شود؛ زیراکسی که حقیقت انسان را عبارت از روح او که موجودی ملکوتی است، بداند، و براساس هستی شناسی توحیدی و در سایه معرفت خدا شکل دهد، در برنامه ریزی ها و نظام های اجتماعی اعم از تربیتی، اخلاقی، اقتصادی، سیاسی و … انسان را با حیوان یکسان نمی بیند، و براساس اهداف عالی و کمال انسانی گام بر می دارد. بنابراین انسان شناسی نه تنها در شناخت حقیقت زندگی و در نظام های مختلف اجتماعی مؤثر است، بلکه پیش فرض علوم مختلف نیز می باشد که با تثبیت آن بسیاری از مسایل علوم انسانی و تجربی کارآمد می شود.
    ۲-۲) ارتباط انسان شناسی با معارف دینی
    از آن جا که رسالت شریعت معرفی حقیقت انسان و جهان هستی می باشد، مسایل انسان شناختی با اصول بنیادین دین؛ همچون: خداشناسی، نبوت و معاد و تبیین احکام اجتماعی اسلام و مسایل اخلاقی پیوندی ناگسستنی دارد که به اختصار به آنها اشاره می شود.
    ۱-۲-۲) خداشناسی و انسان شناسی
    تنها چیزی که انسان به آن معرفت حضوری دارد، نفس خویش است که اگر آدمی بتواند حقیقت وجود خود را درک کند و بشناسد، از درک و شهود خداوند منفک نخواهد شد؛ زیرا مخلوقات آینه و مرآه صفات حق می باشند، صفاتی؛ همچون: علم، قدرت، اراده، حیات و … در مخلوقات، نشان از آن دارد که مبدء و منشأ اصلی موجودات، کمالات اعلا را دارا است.
    و خداوند متعال نیز می فرماید: «و فی الارض آیات للموقنین ؛ وَفِی أنفُسِکُمْ أفَلاَ تُبْصِرُونَ» (ذاریات، ۲۱- ۲۲) «نشانه هایی برای متقین قرار دادیم و در خود شما هم؛ پس مگر نمی بینید؟»بدون شک انسان اعجوبه عالم هستی است. پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله ) فرمود: مَن عَرَفَ نَفْسَه فَقَدْ عَرَفَ ربّه (مجلسی، ۱۳۸۹، ج ۲: ۳۲)؛ کسی که خویش را بشناسد، خدایش را شناخته است. آری خودشناسی در تمام مراحل، راه خداشناسی است (مکارم شیرازی، ۱۳۷۹، ج۲۲: ۳۳۲).
    مقصود از شناخت نفس نیز فقط شناخت هیکل جسمانی و قوای طبیعی و اصل و نسب نیست، بلکه کسی که مخلوقیت و مربوبیت خود را شناخت و خود را آیت وجود حق تعالی و مظهر صفات الهی دانست، به قدر دلالت وجود خویش و معلوماتش، خدای خود را نیز خواهد شناخت (امین اصفهانی، ۱۳۶۱، ج۶: ۳۱۱).
    ۲-۲-۲) نبوت و انسان شناسی
    هر پیامبری که از جانب خدا مبعوث می شود از قدرت و نیروی خارق العاده برخوردار است که از طریق وحی با ریشه و مبدء هستی اتصال پیدا می کند؛ حال اگر در انسان شناسی اثبات نشود که انسان توانایی ارتباط مستقیم با خداوند و ارتباط غیر مستقیم از طریق فرشتگان را دارد، چگونه می توان از وحی و پیامبری سخن به میان آورد؟!
    اگر در انسان شناسی ثابت شود که انسان از دو جزء تن و روان آفریده شده و روح و روان آدمی در پرتو عبودیّت و اطاعت از تعالیم الهی استعداد و لیاقت وحی را می یابد و معارف الهی را از خدا دریافت می کند تا به مردم برساند، از این طریق به شبهات منکران نبوت که معتقد بودند: انسان نمی تواند با خدا چنین ارتباطی برقرار کند، پاسخ داده می شود (موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، ۱۳۷۷: ۲۳).
    بنابراین از آن رو که باید هدف آفرینش انسان تحقق یابد، راه دیگری ورای حسّ و عقل برای شناختن حقایق زندگی و وظایف فردی و گروهی بایسته است و آن چیزی جز راه وحی و مبعوث شدن انبیای الهی به عنوان دریافت کنندگان وحی نیست، تا به واسطه آنان راه صحیح زندگی شناخته شود و انسان ها هدایت گردند (مصباح یزدی، ۱۳۸۲، ج ۲: ۱۲-۷).
    ۳-۲-۲) معاد و انسان شناسی
    در صورتی می توان از حیات پس از مرگ تصویر روشنی ارائه نمود که وجود روح غیر مادی و مستقل از بدن را پذیرفته باشیم؛ چرا که مادّه از بین رفتنی و نابود است، و تنها روح مجرّد پس از متلاشی شدن جسم مادّی باقی می ماند. شبهات معاد به این امر برمی گردد که به گمان آنان، انسان عبارت از همین بدن مادّی است که با مرگ متلاشی و نابود می شود و چنانچه دوباره زنده گردد، انسان دیگری خواهد شد؛ از این رو می گفتند: آیا هنگامی که ما مردیم و در زمین گم شدیم، آفرینش تازه ای خواهیم یافت (سجده ، ۱۰)… و در جای دیگر آمده است: … چه کسی این استخوان های پوسیده را زنده می کند؟ (یس ، ۷۸) و قرآن کریم با اشاره به این حقیقت، در پاسخ منکرین معاد می فرماید: بگو: فرشته مرگی که بر شما گمارده شد، جانتان را می ستاند، آنگاه به سوی پروردگارتان بازگردانده می شوید (سجده ،۱۱).
    بنابراین قوام انسانیت و شخصیت افراد به آن چیزی است که ملک الموت آن را قبض و توفّی می نماید و آن روح آدمی است که مجرد بوده و از بین نمی رود. اگر در مباحث انسان شناختی به این حقیقت دست نیابیم و آن را اثبات نکنیم، مسأله معاد، فرض معقول و با پشتوانه استدلالی نخواهد بود (مصباح یزدی، ۱۳۷۸: ۳۲۳).
    ۴-۲-۲) مسایل اخلاقی و انسان شناسی
    اخلاق یعنی مجموعه صفات روحی و باطنی انسان و اعمال و رفتارهایی که از خلقیات درونی او ناشی می شود. مسایل اخلاقی ارتباط بسیار نزدیکی با شناخت انسان دارد؛ چرا که اگر حقیقت آدمی شناخته نشود، و ابعاد وجودی و نقاط قوت و ضعف او معرفی نگردد، همچنین کمالاتی که به واسطه اخلاق پسندیده به دست می آید و درکاتی که به وسیله رذایل اخلاقی نصیب او می شود، تبیین نگردد؛ نمی توان از اخلاق و علم اخلاق سخن به میان آورد؛ زیرا اخلاق، با توجه به حقیقت انسان و اهداف عالیه او، معیار فعل اخلاقی نیک و بد و رذایل و فضایل و ارزش ها و ضد ارزش ها را تعیین می نماید.همچنان که اگر قابلیت تغییر پذیری انسان در مباحث انسان شناختی تبیین نشود، علم اخلاق و مباحث اخلاقی و تربیتی بیهوده است، و بلکه تمام برنامه های تربیتی انبیا و کتاب های آسمانی لغو خواهد شد.بنابراین اخلاق بدون مباحث انسان شناسی قابلیّت تحقّق نخواهد داشت؛ از این رو به روشنی می توان گفت:‌بحران های اخلاقی در مکاتب مادّی به جهت عدم شناخت صحیح انسان است (مکارم شیرازی، ۱۳۸۱، ج ۱: ۲۳-۳۰).
    ۵-۲-۲) تبیین احکام اجتماعی و شناخت انسان
    هرجامعه، یا گروه اجتماعی، قواعد و مقرراتی دارد که ضامن ادامه حیات آن جامعه، یا گروه است. احکام اجتماعی و قوانین اسلام از قبیل: حقوق، اقتصاد، سیاست و … با شناخت کامل انسان و تمام جوانب آن ارتباط دارد. با شناخت ماهیت و حقیقت انسان و جدا نمودن نیازهای اصیل از نیازهای کاذب می توان احکامی برای او وضع کرد که او را به سعادت و کمال برساند.
    بنابر آنچه گفته شد؛ به دست آوردن فلسفه حقیقی احکام اسلام، مستلزم شناخت واقعی آن است؛ هرچند که بندگان الهی در سایه وحی، آنچه را که خداوند متعال نازل فرموده است، می پذیرند، امّا تبیین احکام و اوامر و نواهی برای منتقدان دین، تنها در پرتو حل برخی از مسایل انسان شناختی امکان پذیر است (ماهرو زاده، ۱۳۸۶: ۳۵).

     

    جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.

     

     

    ویژگی های انسان شناسی دینی

    انسان شناسی دینی در مقایسه با دیگر انواع خود امتیازهای ذیل را دارا است:
    ۱-۳) جامعیت
    انسان شناسی دینی، از دستاورد وحیانی که محدود به قلمرو خاصی نیست، سود می جوید و ابعاد مختلف انسان را اعم از جسمانی و زیستی، تاریخی، فرهنگی، دنیوی و اخروی، فعلی و آرمانی و مادی و معنوی بررسی می نماید؛ و حال آن که انواع دیگر انسان شناسی (فلسفی، تجربی، عرفانی، فرهنگی و…) زمینه ای خاص را مورد نظر دارد.
    ۲-۳) اتقان و خطاناپذیری
    انسان شناسی دینی که از معارف وحیانی سرچشمه گرفته و متصل به علم لایزال الهی است و از هرگونه تحریف در امان مانده باشد، اتقان و استحکام دارد و هیچ گونه خطایی در آن راه نمی یابد، ولی دیگر انواع انسان شناسی که از داده های تجربه، تعقل، یا سیر و سلوک به دست می آید، خطاپذیر است.
    ۳-۳) توجه به مبدء و معاد
    در انسان شناسی غیر دینی، انسان را بریده از مبدء و معاد مورد بررسی قرار می دهند، مانند: انسان شناسی تجربی و برخی نحله های انسان شناسی فلسفی و عرفانی. و چنانچه از مبدء و معاد سخن به میان آید، راهگشای چگونه زیستن و چگونه پیمودن راه کمال نیست.در انسان شناسی دینی، مبدء و معاد به عنوان دو بخش اساسی از مراحل زندگی انسان مورد توجه قرار می گیرد.
    ۴-۳) بینش ساختاری و رابطه ساحت های مختلف در وجود انسان
    در انسان شناسی دینی، رابطه ساحت های جسم و جان مادی و معنوی، بینش و گرایش و تأثیر و تأثر هر یک بر دیگری مورد توجه قرار می گیرد، ولی در انسان شناسی عرفانی، تجربی، فلسفی … این ساحت ها مورد غفلت قرار می گیرد، یا به گستردگی انسان شناسی دینی مورد توجه قرار نمی گیرد (رجبی، ۱۳۷۸: ۲۵).
    اگرچه انسان شناسی دینی با توجه به ویژگی های مذکور، از امتیازات خاصی برخوردار است، لکن شناسایی موجودی پیچیده، همانند انسان را نمی توان منحصر در یک یا دو روش نمود، بلکه در شناخت انسان به روش ها و ابزار مختلف نیاز است.
    ملاصدرای شیرازی (ره) در این زمینه می فرماید: چون هستی انسان همچون معجونی آمیخته از دو گونه عنصر است؛ یکی صورت معنوی و دیگر عنصر حسی و جسمانی، بدین جهت در نهاد هستی نفس انسان پیوسته، آمیختگی به این دو گونگی سرشتی حاکمیت و انعکاس دارد. یکی تعلق به ماده است و دیگری گرایش به خرد و آزادگی از ماده و از این رهگذر و براساس این دوگانگی سرشتی، حکمت و شناخت او نیز از این دو منبع متقابل هستی سرچشمه می گیرد (ملاصدرا، ۱۴۱۹ق، جزء اول: ۲۰).
    بنابراین در پژوهش های انسان شناسانه ضروری است، با مبنا قرار دادن متون دینی اصیل و عاری از هرگونه تحریف از منابعی دیگر؛ همچون: عقل، تجربه، مکاشفه و شهود نیز استفاده شود.
    پس از مشخص شدن جایگاه و اهمیت انسان شناسی در ادامه بحث به بررسی قوای انسانی و رابطه بین آنها می پردازیم.
    گفتار دوم: بررسی قوای انسانی و رابطه بین آن ها

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 05:59:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      تحلیل و بررسی عناصر متشکله جرم آدم ربایی توقیف غیرقانونی و جرایم مشابه در حقوق ایران- قسمت 15 ...

    دقت در این نکته لازم است که در باب قاچاق درجه ی 4 و گروگانگیری و آدم ربایی به دلیل بالاتر بودن درجه ی کیفری امکان اقدام به صدور نظام نیمه آزادی مهیا نیست .

    پایان نامه حقوق

    اما در باب نظام آزادی مشروط قانون بدین منوال رفتار نکرده است به طوری که با توجه به ماده ی 58 قانون فوق الذکر در مورد محکومیت به حبس تعزیری، دادگاه صادر کننده حکم میتواند در مورد محکومان به حبس بیش از ده سال یعنی آدم ربایی درجه سه پس از تحمل نصف و در سایر موارد یعنی قاچاق ، حبس غیر قانونی و احتفاء جسد ، پس از تحمل یک سوم مدت مجازات به پیشنهاد دادستان یا قاضی اجرای احکام با رعایت شرایط زیر حکم به آزادی مشروط را صادرکند:
    الف- محکوم در مدت اجرای مجازات همواره از خود حسن اخلاق و رفتار نشان دهد.
    ب- حالات و رفتار محکوم نشان دهد که پس از آزادی، دیگر مرتکب جرمی نمیشود.
    پ- به تشخیص دادگاه محکوم تا آنجا که استطاعت دارد ضرر و زیان مورد حکم یا مورد موافقت مدعی خصوصی را بپردازد یا قراری برای پرداخت آن ترتیب دهد.
    ت- محکوم پیش از آن از آزادی مشروط استفاده نکرده باشد[145].
    که بند ت نسبت به قانون سابق نو آوری بوده واز طرفی در ماده 58 شرط قانون سال 70 مبنی بر اینکه فردی یرای اولین بار به حبس محکوم میگردید میتوانست از مزایای آزادی مشروط استفاده نماید را حذف نمود واین موضوع هیچ دلیلی به جز سیاستهای جدید قوه قضاییه در بحث حبس زدایی ندارد.
    نتیجه گیری
    1. آدم ربایی از جمله جرایمی است که در قالب عناوین عام تعزیرات و افساد فی الارض بیان شده است ، بیشتر فقها و حقوقدانان آدم ربایی را از زمره جرایم سرقتی نمی دانند و آنرا از باب افساد فی الارض و تعزیرات حکم می نمایند .
    2. حقوق جزای ایران از لحاظ عنصر مادی با عنایت به اختلاف نظر حقوقدانان در این زمینه ؛ جرم آنی و مقید به نتیجه است و از نظر عنصر روانی ، جرمی عمدی است که هم نیاز به سوء نیت عام دارد و هم سوء نیت خاص ولیکن انگیزه ی مرتکب گرچه خوب و شرافتمندانه باشد بر خلاف قانون تشدید مجازات ربایندگان اشخاص مصوب 1353 و رویه های قضایی موجود ، تاثیری در ماهیت این جرم نداشته و عنصر روانی آنرا زائل نمی کند .ولی در قاچاق انسان انگیزه شرط تحقق جرم است.
    3. برخی مصادیق آدم ربایی در قانون ، عنوان خاص مجرمانه دارد که آنها را از شمول عنوان عام آدم ربایی خارج می کند ؛ مانند ربودن طفل تازه متولد شده ( ماده ی 631 قانون تعزیرات ) و ربودن اتباع ایرانی توسط خارجیان .
    4. از نظر فقهی نیز بایستی جرم آدم ربایی را از مصادیق جرایم تعزیری دانست که در شرع مقدس اسلام مجازات خاصی برای آن در نظر گرفته نشده است و قاضی باید با توجه به مصالح اجتماعی مجازات مناسبی را برای آن در نظر بگیرد .
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    5. هر چند رویه ی قضایی ، ماده ی 621 قانون فوق الذکر را به عنوان تنها عنصر قانونی برای آدم ربایی پیش بینی نموده است و لکن به دلیل نقص و خلاء موجود در قانون درموارد خاص ، استناد به قانون تشدید مجازات ربایندگان اشخاص 1353 منعی ندارد ؛
    6. آدم ربایی در زمره جرایم آنی و مقید قرار دارد . آنی از این جهت که تحقق آن متوقف به گذر زمان نیست و مقید از این حیث که سلب آزادی تن نتیجه ای است که به تبع وقوع این بزه حاصل می شود ؛ این در حالی است که در خصوص حبس غیر قانونی صدق عنوان حبس لازم به نظر میرسد و جرم مذکور مقید به توقیف غیر قانونی است .

    همچنین قاچاق جرمی است مقید به جابه جایی در محدوده ی مرزهای سیاسی فلذا انتقال بزه دیده از نقطه ای داخل یک شهر به نقطه ی دیگر عنوان قاچاق را به همرا نخواهد داشت .
    بنابراین از جمله اهم جرایم علیه شخصیت معنوی اشخاص ، آدم ربایی وقاچاق انسان است که هم در حقوق کیفری ایران و هم در حقوق بین الملل جرم شناخته شده است . آدم ربایی وقاچاق انسان از دسته جرایمی هستند که متوقف بر خود نبوده و غالبا زمینه ساز جرایم دیگر مانند هتک حیثیت فردی و خدشه دار شدن حیثیت بین المللی کشور در جرائم قاچاق انسان ، مطالبه ی وجه یا مال ، و یا حتی مبنای اعمال و وقایعی با انگیزه ی مشروع همچون ازدواج است . لذا می توان جرائم فو ق را در زمره ی جرایم مانع با مجازات شدید تلقی نمود ، تا سدی باشد فرا روی قاصدان مشروع و غیر مشروعی که از این طریق در پی ظهور منویات بزهکارانه ی خویش هستند .
    پیشنهادات:
    1. ماده ی 621 قانون مجازات اسلامی به لحاظ عدم جامعیت کافی جهت مجازات مرتکبین نبوده، ضرورت بازنگری را ایجاب می نماید ، در این میان پیش بینی موارد مندرج در قانون 1353 مفید فایده می نماید ؛
    2. قانونگذار به صراحت امکان تعلیق مجازات مخفی کردن و عدم امکان آن در آینده مصوب نماید
    3. جداسازی و مرزبندی روشن میان آدم ربایی و گروگانگیری و سایر جرایم مشابه و مشخص نمودن موقعیت و جایگاه مرتکبین هریک ، لحاظ کیفیات مشدده دیگری مانند عمومات ملحوظ در این باب همچون ارتکاب جرم در شب یا به صورت دسته جمعی و یا بکارگیری سلاح در حین ارتکاب جرم و نیز اقدام در زمان و مکان خاص مانند شرایط مناطق بحران زده و … از دیگر مواردی است که ضرورت اصلاح قانون را روشن می سازد ؛
    4. عدم پیش بینی راهکار ها و مکانیزم های ترمیمی جهت بازسازی لطمات و صدمات حیثیتی و معنوی وارد بر بزه دیدگان از جمله خلاء های اساسی موجود در دادرسی امروز کشور است که با واقعیات جرم شناختی و بررسی های علوم رفتاری تناسبی ندارد ، لذا از جمله ضروریات ، تدوین قوانین و اصول مر

    جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.
    تبط بر اساس سیاست جنایی بزه دیده مدار در این عرصه و بهره گیری از جرم شناسان ، مددکاران و کارشناسان علوم رفتاری و تاسیس سازمان های مردم نهاد حمایتی و ترمیمی می باشد ؛
    5. اکتفا به مجازات کمتر در جرم نوزاد ربایی در برابر سایر جرایم به ویژه آدم ربایی که در ماده ی 631 قانون مزبور پیش بینی شده است با سیاست حمایتی مورد نظر قانونگذار در این عرصه همسویی نداشته و قابل توجیه نیست ؛
    6. کیفیات مشدده ای همچون گروگان بودن شخص ربوده شده ، سازمان یافته بودن جرم و تعدد بزه دیدگان ، در حقوق ایران جایگاهی ندارد فلذا پیشنهاد می گردد موارد مذکور در اصلاحات قانونی مورد امعان نظر قرار گیرد ؛
    7. در قوانین کیفری سایر کشور ها مانند فرانسه آدم ربایی به همراه سایر جرایم مشابه مانند حبس غیر قانونی و اختفاء آورده شده است و در مقام تبیین عنصر مادی جرم میان آنها تمایز ایجاد نموده که این مورد در قانون نویسی به نظر کارآمد و صحیح جلوه می نماید که از بروز تشکیکات و اختلافات جلوگیری نموده و استواری نظام قانونی را سبب می گردد ؛
    8. عنصر معنوی آدم ربایی و جرایم مشابه مانند اختفاء و حبس غیر قانونی و قاچاق در چهارچوب جرایم عمدی و دارای سوء نیت عام و خاص قلمداد می گردد . سوء نیت عام به سبب قصد استیلاء بر مجنی علیه و سوء نیت خاص حاوی قصد سلب آزادی تن در آدم ربایی و حبس و قصد مخفی کردن بزه دیده در اختفاء و قاچاق وی در جرم قاچاق قلمداد می گردد . موارد یاد شده در قوانین سابق ملحوظ نظر قانونگذار قرار داشت در حلی که در قوانین فعلی خلاء آنها باعث بروز اختلاف در تفاسیر و عملکرد ها گردیده است .
    * منابع فارسی
    یک:کتاب ها

    قرآن کریم .
    نهج البلاغه .
    آخوندی ، محمود ، حق بهره مندی از محاکمه عادلانه ، مجله حقوقی دادگستری ، ۱۳۷۸ .
    آشورى ، محمد ، عدالت کیفرى ، تهران، کتابخانه گنج دانش،چ اول، 1376 .
    آقا بابائی، اسماعیل؛ پیوند اعضاء از بیماران فوت شده و مرگ مغزی، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ اول، 1385.
    ابراهیمسن، دیوید ، روانشناسی کیفری ، ترجمه پرویز صانعی، چاپ دوم، تهران، گنج دانش، 1371 .
    اردبیلی، محمدعلی ، حقوق جزای عمومی، ج1، تهران، نشر میزان، چاپ اول، 1379.
    اشتری، بهناز، قاچاق زنان: بردگی معاصر، انتشارات اندیشه برتر، چاپ اول 1380.
    افراسیابی، محمد اسماعیل ، حقوق جزای عمومی، ج1، تهران ، انتشارات فردوسی، چاپ اول، 1374 .
    باهری، محمد ، حقوق جزای عمومی، تهران، انتشارات رهام، چاپ اول، 1381 .
    پیکا ، ژرژ ، جرم شناسی، ترجمه علی حسین نجفی ابرندآبادی،چاپ اول،تهران، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی،1370.
    زراعت، عباس ، محشی قانون مجازات اسلامی ، تهران ، نشر دادگستر ، 1379 .
    زکوی ، مهدی ، بزه دیدگان خاص ، مجد ،1390، تهران .
    جعفری لنگرودی،محمد جعفر ، ترمینولوژی حقوق، چاپ اول، تهران، بنیاد راستاد، 1363 .
    دهخدا ، علی اکبر، لغت نامه دهخدا ،جلد 25 ، انتشارات یاس.

    سلیمی، صادق، جنایات سازمان یافته فراملی، انتشارات تهران صدا، چاپ اول 1382.
    سلیمی، صادق، چكیده حقوق جزایی عمومی، انتشارات تهران صدا، چاپ اول 1384.
    سلیمی، علی، جامع شناسی کج روی ، ناشر پژوهشگاه حوزه و دانشگاه ، تابستان 1386 ، ویراست دوم
    شامبیاتی، هوشنگ؛ حقوق كیفری اختصاصی، تهران،‌انتشارات ژوبین/مجد، 1384، چاپ نهم، ج اول.
    شاملو احمدی ، محمد حسین ، فرهنگ اصلاحات و عناوین جزایی ، انتشارات تهران ، چاپ اول، 1380 .
    صانعی ، پرویز ، حقوق جزای عمومی ، چاپ چهارم، تهران، انتشارات گنج دانش، ١٣٧١، ج2.
    طبیبیان ، سید حمید ، فرهنگ عربی- فارسی لاروس ، ج2، 1370.
    عباچی ، مریم ، حقوق کیفری اطفال در اسناد سازمان ملل متحد ، مجد ، چ دوم، تهران ، 1388 .
    فیض کاشانی، ملا محسن ، نهج البلاغه ، قم ، نشر اسماعیلیان ، بی تا ، خطبه ی 406 .

    گاروفالو، رافائل ، مطالعات نظری و عملی در حقوق جزا، ترجمه سید ضیاءالدین نقابت، تهران ، ابن سینا ،1348 .
    علومی، رضا ، جرم شناسی ، تهران ، اننتشارات دانشگاه تهران، چاپ ۱۳۴۹.
    مرعشی،محمد حسن، دیدگاه های نو در حقوق کیفری ، نشر میزان ، تهران ، 1381 ، ج 1 .
    گلدوزیان، ایرج؛ حقوق جزای اختصاصی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران، 1385، چاپ دوازدهم.
    محسنی ، مرتضی ، دوره ی حقوق جزای عمومی ، نشر دادگستر ، تهران ، 1370 ، ج 3 .
    مرعشی،محمد حسن، دیدگاه های نو در حقوق کیفری ، نشر میزان ، تهران ، 1381 ، ج 1 .
    نجفی آبرندآبادی ، حسینعلی ، بزه دیده شناسی ، مجموعه ی علوم جنایی ، نیسمال دوم سال تحصیلی 74-1373، دانشگاه شهید بهشتی .
    نجفی ابرند آبادی، دكتر علی حسین، پیشگیری از بزهكاری و پلیس محلی، مجله تحقیقات حقوقی دانشگاه شهید بهشتی، شماره‌های 26-25، بهار- تابستان 78.
    نوربها، رضا ، زمینه حقوق جزای عمومی ، تهران، نشر دادآفرین، 1378.
    ولیدی، محمدصالح؛ حقوق جزای اختصاصی، تهران، انتشارات امیركبی
    ر، 1373، چاپ سوم، ج دوم.
    مطهری ، مرتضی ، انسان کامل ، انتشارات امیر کبیر ، چاپ سوم 1375.
    جعفری لنگرودی ،محمد جعفر مبسوط در ترمینولوزی حقوق جلد اول ، تهران ، انتشارات گنج دانش ، چاپ دوم سال 1381 .

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 05:59:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی ابعاد حقوقی استخراج گاز از میادین مشترک با تاکید بر میادین مشترک ایران- قسمت ۱۴ ...

    کمیسیون برای انجام وظایف کاری، از گروه های کاری با متخصصان ذیربط تشکیل شده و زبان های رسمی آن ژاپنی، کره ای و انگلیسی می باشد.

     

    جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.

     

     

    گزینش متقاضیان و انتصاب صاحب امتیازان

    اختیار گزینش و انتخاب صاحب امتیاز یا صاحبان امتیازِ متصدی انجام فعالیت های اکتشافی در منطقه فرعی از منطقه ی توسعه مشترک بر عهده خود دولت ها گذاشته شده است. و در این میان هیچ الزامی وجود ندارد که آنها برای دولت دیگر قابل قبول باشند، هر چند که باید متقاضیان گزینش شده بلافاصله به دولت دیگر معرفی شوند.
    این اختیار به دو دولت کمک می کند تا بتوانند آزادانه اولویت های اقتصادی را مدنظر قرار دهند و این سبب گرایش دولت های ذینفع به این روش می شود.
    عکس مرتبط با اقتصاد

     

     

    موافقت نامه های عملیات مشترک

    برای عملیات در منطقه کنسرسیوم دارندگان امتیاز، با بهره گرفتن از موافقت نامه های عملیات مشترک و سازوکاری برای توسعه و بهره برداری منطقه ی مشترک ارائه می دهند.
    نقش موافقت نامه های عملیات در ساختار حقوقی منطقه توسعه مشترک بدین شرح می باشد:

     

     

    لزوم تصویب شروط و هر گونه اصلاحات توسط دو دولت[۱۵۶]

    اختیار هر دولت در لغو حقوق صاحب امتیاز در صورت قصور در انجام شروط موافقت نامه عملیات مشترک[۱۵۷]

    لازم الاجرا و معتبر بودن موافقت نامه تا زمان جایگزینی آن توسط موافقت نامه جدید[۱۵۸]

    جزئیات مربوط به تقسیم منافع و هزینه از موارد پیش بینی شده در موافقت نامه ۱۹۷۴ برای ذکر در موافقت نامه عملیات مشترک می باشد. در این میان تعیین هزینه های مشترک و هزینه های اولیه اکتشاف قبل از عملیات مشترک یکی از مسائل مهم و بحث برانگیز است، چون در صورتی که این هزینه ها جزء هزینه های مشترک محسوب شود، بایستی به کنسرسیوم – به عنوان پایگاه ها هزینه ها – تحمیل شود. در مورد تقسیم منافع هم برای صاحب امتیاز فورا یک تعهد مثبت برای برداشت و نگهداری سهم حود از گاز استخراج شده ایجاد و طبق درصد منافع خودش محاسبه می نماید.
    علاوه بر موارد مذکور، مقررات مربوط به خطر مطلق، بخش های قابل ملاحظه ای از موافقت نامه های عملیات مشترک یا جریان مذاکرات آن را به خود اختصاص داده اند. طرح های ریسک معمولا به برخی انواع چاه ها و توسعه ریسک مطلق فقط به اکتشافات محدود شده اند و باید در برنامه عملیات مشترک درج یا برای وقتی که توفیقی برای دستیابی به توافق حاصل نمی شود، در نظر گرفته شوند.[۱۵۹]
    طرف غیر مشارکت کننده می تواند چنین کاری را برعهده بگیرد، به شرطی که سهمش از هزینه های جاری به علاوه آوانس خطر مطلق که عمدتا حداقل ۱۰ برابر هزینه های خالصی است که صرف خواهد شد، را بپردازد.
    پیامدهای خطر مطلق در مقررات عدم رضایت مطرح می گردد. عملیات با خطر مطلق باید توسط عامل فقط از جانب طرف خواستار ریسک مطلق تقبل و تعهد شده باشد و این شرطی عمومی است برای جلوگیری از هر گونه ابهام در مورد حقوق قابل اعمال نسبت به عملیات خطر مطلق است.
    همه ی منابع استخراج شده در نتیجه عملیات ریسک مطلق بایستی به طور مساوی بین دارندگان امتیاز تقسیم شود، صاحب امتیاز بدون خطر مطلق پرداخت نقدی سهم خود از منابع استخراج شده معادل ۵۰% آوانس ریسک مطلق است.
    بنابر گزارشات، تاکنون تنها نمونه های کمی از طرح ریسک مطلق در دریای شمال دیده شده است. در موافقت نامه نروژ و ایسلند در مورد جاین ماین چنین طرحی فقط برای مشارکت بعدی ایسلند در طرح ها پیش بینی شده است.[۱۶۰]
    علاوه بر مقررات مذکور می توان به بیان مسائل مربوط به تنظیم منافع ماهیگیری هم به عنوان یکی از موضوعات ذکر شده در موافقت نامه های عملیات مشترک اشاره نمود.

     

     

    تعیین عامل و محدوده وظایف و اختیارات وی

    برای انجام عملیات اکتشافی از جمله مواردی است که بایستی در محدوده زمانی معینی صورت گیرد و در موافقت نامه مذکور به اختیار صاحبان امتیاز از دولت ها گذاشته شده است و الزامی در قبول آن از سوی دولت مقابل نیست، برخلاف موافقت نامه انگلیس و نروژ.
    در حال حاضر ۷ عامل برای مناطق فرعی منصوب شده اند که در مرحله اکتشاف ۶ عامل مربوط به ژاپن و ۱ عامل هم مربوط به کره می باشد و در مرحله بهره برداری ۶ عامل از سوی کره و ۱ عامل از جانب ژاپن اقدام می نمایند.[۱۶۱]
    طبق بند ۲ ماده ۶ کنترل انحصاری بر همه ی وجوه عملیات در اختیار عامل می باشد، در عین حال که باید حقوق دیگر دارندگان امتیاز برای مشارکت در نظارت کلی و تحت نظر داشتن پیشرفت پروژه، نوعی تعادل برقرار گردد.

     

    ب : مدیریت منابع

    نظارت بر انجام فعالیت های اکتشافی و رعایت نمایندگی از سوی صاحبان امتیاز از سوی دولت امری مهم و حساس می باشد که در موافقت نامه مذکور هم دو دولت ژاپن و کره جنوبی، با توسل به برخی سازوکارهای تعیین شده در موافقت نامه کنترل این مهم را اعمال می نمایند. البته به این عملیات حداقل با حقوق معدنی دولت ها هماهنگ می باشد. از جمله این سازوکارها می توان به این موارد اشاره نمود:

     

     

    دوره زمانی اجرای مجوز

    حفر چاه های تکلیفی

    واگذاری یا استرداد

    دوره زمانی اجرای مجوز

    ماده ۱۲ موافقت نامه ژاپن – کره جنوبی ۱۹۷۴، با بیان مهلت ۶ ماهه پس از انعقاد موافقت نامه دوره زمانی مجاز برای شروع کار بیان می دارد و تاکید می نماید که نباید عملیات را برای بیشتر از ۶ ماه متوالی معلق و معطل نگه داشت.
    دولت ها در مورد کشف تجاری – که البته تلاش برای تعریف آن صورت نگرفته است – هم می توانند الزام به ارائه دادخواست ظرف ۳ ماه را اجباری نمایند که در صورت عدم اقدام در ۳ ماه حق صاحبان امتیاز به خطر می افتد.
    دارنده امتیاز حتی در مواردی هم که کشف تجاری به خارج از ناحیه سرایت کند، می تواند درخواستی مبنی بر گسترش در بخش اعطا نشده ناحیه را بنماید. در صورت مشابه بودن نظام های اقتصادی دول، تفاوت دیدگاهی چندانی پیش نخواهد آمد.

     

     

    حفر چاه های تکلیفی

    چاه های تکلیفی تعداد معینی از چاه ها هستند که دول ذینفع در منبع مشترک ملزمند بنابر موافقت نامه ی منعقده فی ما بین، حفر نمایند. در ماده ۱۱ موافقت نامه ۱۹۷۴ ژاپن – کره جنوبی هم این مسئله مدنظر قرار گرفته و تعداد چاه های تعهدی دولت ها را دو حلقه چاه در اولین دوره ی سه ساله بیان نموده است.

     

     

    واگذاری یا استرداد

    واگذاری یا رها سازی به معنای بازگرداندن درصدی از هر ناحیه فرعی پس مدتی معین – مدت تعیین شده در موافقت نامه- است.
    این موضوع در ماده ۸ موافقت نامه پیش بینی شده است و هر دارنده امتیاز را ملزم می سازد تا ۷۵ % ناحیه فرعی را پس از ۸ سال از تاریخ اجرای موافقت نامه بازگرداند و استرداد نماید و این امکان واگذاری مناطق رها شده را به دیگر متقاضیان فراهم می نماید. البته دارندگان می توانند درصد بیشتری را هم واگذار نمایند و حقوق معدنی در کشور برای عدم رهاسازی به موقع از سوی دارندگان امتیاز، جریمه پیش بینی کرده است، هر چند به نظر می رسد افزایش دوره اعتبار امتیاز به تدریج می تواند راهی در جهت ترغیب و تشویق عملیات با پشتکار از سوی دارندگان امتیاز باشد.

     

    ج : آحادسازی یا یکپارچه سازی

    در ماده ۲۳ موافقت نامه وصعیت ساختارها و میادین واقع در نواحی فرعی یا منطقه بهره برداری مشترک و مناطق بهره برداری انحصاری دولت های ذیربط خارج از منطقه ی مشترک را بیان می نماید.
    موافقت نامه، آحادسازی اجباری را در مورد میادینی با صلاحیت انحصاری مقام اعطاء کننده امتیاز، تحمیل می نماید و در ماده ۲۳ به شرح و بیان آن می پردازد. در کل در هر برنامه آحادسازی ۲ مسئله اصلی وجود دارد:

     

     

    توصیف میادین، تخمین ذخایر و اختصاص آن بین دارندگان منافع و امتیازات مربوط به میدان

    انتصاب یک عامل برای بهره برداری از میدان به عنوان یک واحد تولیدی مجزا.

    عامی محدود شده آحاد شده باید توسط دارندگان اکثریت منافع منصوب گردد و یک برنامه کاری مبتنی بر کارآمدترین راه های بهره برداری و عملیات در میدان آحادسازی شده را برای تصویب به دولت ها ارائه نماید.

     

    د : مالکیت

    مسائل و مبنای مربوط به مالکیت را می توان در مواد ۹ و ۱۶ موافقت نامه دید، آن جا که موافقت نامه طبق ماده ۹ به دارندگان امتیاز هر دولت اختیار داشتن سهمی برابر در منابع طبیعی استخراج شده رای دهد و در ماده ۱۶ هم سهم استخراج شده توسط دارنده امتیاز از فلات قاره ای که دولت در آن حقوق حاکمه دارد را محترم می شمارد.
    البته باید یادآور شد که موافقت نامه با منبع به عنوان حقوق دولت ها برخورد نماید و محور خود را بر دارندگان امتیاز آن ها قرار داده است. در بند ۶ ماده ۱۰ هم به برخی محدودیت های راجع به قابلیت انتقال امتیاز را بیان می دارد. البته موافقت نامه در مورد رهن حقوق امتیازی ساکت است ولی دولت ها این را در نظر دارند که در هر حال باید حقوق بهره برداری محفوظ بماند.

     

    ﻫ : مالیات

    براساس ماده ۱۷ موافقت نامه هر دو دولت از اخذ مالیات مضاعف از دارندگان امتیاز منع شده اند و این به منظور تاثیرگذاری اصول اساسی تقسیم مساوی منبع بی دولت هاست، که هیچ یک با مالیات گیری از دارنده امتیاز که از دولت دیگر سهم خود را به دست می آورد، بر سهم خود بیافزاید.
    البته هر دولت می تواند به هر نحو که مطلوب می داند از دارندگان امتیاز خود اخذ مالیات نماید. با این حال نباید محدودیت های نامناسب مالی ملی را به آنها تحمیل نماید چرا که این اقدام در موفقت پروژه اقتصادی تاثیر منفی خواهد گذاشت.

     

    و : حقوق قابل اعمال

    ماده ۱۹ موافقت نامه بیان می دارد که در هر ناحیه فرعی، حقوق دولت متبوع دارنده امتیاز و عامل در آن ناحیه فرعی اعمال شود. همین اجازه سبب می گردد که در آن ناحیه یک سیستم حقوقی اعمال گردد. این امر تا حدی به یک دولت اجازه می دهد تا یک ناحیه فرعی را عاریه بگیرد و برای اهداف و دوره ای محدود موقتا با فلات قاره خود درهم کند. در این مورد باید چند نکته را یادآوری نمود:

     

     

    این رویه در جایی که مقررات مغایر وجود دارد، اعمال نمی شود.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 05:59:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم