اجرای سیاست های پیشگیری در ایران می تواند با چالش های متعددی روبرو شود، عدم تامین منابع مالی مناسب، نبود امار قابل اطمینان و عدم آگاهی از سیمای جنایی کشور و شهرها، وجود تفکرات سنتی در سازمان ها و نهادها در مورد پیشگیری از جرم و عدم پذیرش پیشگیری از جرم در فرهنگ سازمانی نهادها، اختلاف نظر میان سازمان ها در نهایت ارزیابی نتایج برنامه ها می تواند از جمله ی این چالش ها باشد.
یکی از وظایف قوه قضاییه در بند پنجم اصل ۱۵۶ قانون اساسی، پیشگیری از جرم است که باارائه «لایحه پیشگیری از جرم» (۹/۵/۱۳۸۴) گامی به سوی اجرایی شدن این اصل برداشته شده است . لایحه ی مذکور به بحث پیرامون مدیریت و ساختار پیشگیری از جرم می پردازد و تعیین راهبردهای پیشگیرانه را به کمیسیون های سه گانه ی تخصصی شورای عالی پیشگیری از جرم واگذار کرده بود، هر چند در ادامه، این کمیسیون های سه گانه حذف و سازمان پیشگیری از جرم جایگزین آن شد.
پیشگیری از جرم را می توان، مجموعه اقدامات و تکنیک های اتخاذی توسط جامعه ودولت که با هدف کاهش میزان وقوع جرایم اتخاذ می شود،تعریف کرد(Hughes,2001,63) .
۲-۲-۲-مفهوم پیشگیری
همچنان که اشاره شد معنای تازه برای پیشگیری از جرم با تاکید بر عوامل فردی و اجتماعی مختلف که به وقوع جرم موثرند، راهکارهایی را پیش رو نهاده است.دکتر اردبیلی(عضور هیئت علمی دنشگاه شهید بهشتی)پیشگیری را هر اقدام سیاست جنایی بدون تاکید بر تهدید کیفر یا اجرای آن می داند که با هدف تجدید امکان پیشامد جنایی از راه های گوناگون انجام شود.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
ریموند گسن جرم شناس برجسته فرانسوی نیز با استناد کردن اقدامات کیفری، بر اساس اهداف و شیوه های دست یابی به این اهداف، پیشگیری را چنین تعریف می کند:«مجموع اقداماتی – به جز اقدامات کیفری-است که هدف غایی آن منحصراً یا به صورت جزئی محدود کردن دامنه ارتکاب جرم- غیر ممکن کردن- مشکل کردن یا کم کردن احتمال وقوع جرم باشد».
پایان نامه
وجه مشترک این تعارف، کنشی بودن این تدابیر است. اعمال پیشگیرانه بالمعنی الاخص، هرگز
نمی توانند جنبه ی خشونت آمیز و کیفری بیابند. چرا که پیش از وقوع جرم و بر افراد ناکرده و بزه اعمال می شوند. این اعمال معمولاً هدف اصلی خود را بزه( یا بزهکار)قرار داده اند و به طور اختصاصی این هدف رابه دنبال می کنند این امر برای تفکیک رفتاری مربوط به پیشگیری از جرم و سایر اعمال ضروری است. چرا که بسیاری از اعمال هستند که به طور جنبی بر پیشگیری از وقوع موثرند. اما هدف اصلی آن نیستند. چنان چه قرآن نیز نماز را عامل بازدارنده از فحشا و منکرات ذکر کرده است،در حالی که هدف اصلی از نماز عبادت و ایصال به مقام عبودیت خدا است.
ویژگی دیگری که برای اقدامات پیشگیرانه باید ذکر شود، کاستن از آثار جرم است این اقدامات حتی اگر نتوانند به محو جرم بیانجامند، در جهت کاهش آثار و زیان های مالی و روحی ناشی از جرم عمل می کنند. در این رکن از پیشگیری سعی بر این است تا با مداخله گذار از اندیشه های مجرمانه به فعل مجرمانه را عقیم یا متوقف کند. جرم انگاری رفتارهایی که می توانند به وقوع جرم یا تشدید آثار آن، منجر شوند. نوعی رفتار پیشگیرانه محسوب می شود . به عنوان مثال هر چند ولگردی فی حد ذاته امری قبیح نیست، اما چون می توانند به رفتارهای مجرمانه از جمله سرقت منجر شود، جرم دانسته شده است.
جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.
۲-۲-۳- تعریف لغوی پیشگیری:
واژه پیشگیری را از نظر لغوی جلوگیری کردن،مانع شدن، جلو بستن،پیش بینی کردن و مانع سرایت شدن (معین ۳۶۷،۱۳۸۷)پیشگیری هر واژه شناسی به معنای «جلوگیری و دفع» آمده است و پیشگیری کردن یعنی خم مانع شدن» (همان،۱۳۸۱ ، جلد نسخت،۹۳۳).
با توجه به معنای لغوی پیشگیری، این واژه هم به معنای پیش دستی کردن، پیشی گرفتن و جلوی چیزی رفتن و هم به معنای آگاه کردن و هشدار دادن است. اما از میان این معناها در جرم شناسی پیشگیرانه معنای نخست مد نظر است یعنی به کار بردن فنون مختلف به منظور جلوگیری از وقوع بزه کاری است(نجفی ایرندآبادی،۱۳۷۹ ،۱۷).
در لغت پیشگیری در منابع فارسی به معنای دفع، جلوگیری ، مانع گشتن و از پیش مانع چیزی شدن تعریف شده است(فرهنگ دهخدا) این واژه همچنین در فرهنگ لغوی لاتین نیز به معنای مانع شدن از این که چیزی رخ دهد تعریف شده است(رجبی پور،۱۳۸۲ ،۱۵)
پیشگیری از نظر لغوی به معنای جلوگیری است و پیشگیر یا پیش گیرنده، یعنی آنکه جلوی کسی را بگیرد یا مانع کاری یا چیزی بشود(عمید ، ۱۳۶۴ ،۵۱).
تعریف پیشگیری:
گسن(استاد دانشگاه آکس مارسی فرانسه) نیز معتقد است در پیشگیری مجموع اقدام هایی است که به جز اقدامات کیفری، هدف نهایی آن منحصراً یا به صورت جزیی محدود کردن دامنه ارتکاب جرم،غیر ممکن کردن، مشکل کردن و کم کردن احتمال وقوع جرم است» بنابرین تعریف گسن پیشگیری را خارج از نظام کیفری می داند(رجبی پور،۱۳۸۲ ،۱۶).
مفهوم اصطلاحی پیشگیری:
در استنباط مفهوم پیشگیری و مصداق های آن دو جهت گیری کلی می توان بیان نمود. برخی از جرم شناسان مفهومی برای تدابیر پیشگیری قاتل شده و گروهی دیگر پیشگیری را در مفهومی به کار
می برند.
۱)مفهوم موسع
مطابق این مفهوم انجام دادن هر اقدامی که علیه جرم بوده و آن را کاهش دهد. پیشگیری محسوب
می شود، اساس این برداشت اتباع تدابیر کیفری و غیر کیفری چه مربوط به قبل و چه مربوط به بعد از وقوع جرم پیشگیری محسوب می شوند. فلذا در این تدبیر، حتی تعقیب ودستگیری بزهکاران، اعمال مجازات یا تعلیق اجرای آن الزام آنان به جبران خسارت مجنی علیه و فردی کردن مجازات توسط قاضی نیز پیشگیری به شمار می آیند لذا این مفهوم طیف وسیعی از اقدامات کیفری و غیر کیفری را در بر می گیرد(نجفی ایرندآبادی،۱۳۸۳ ،۷۳۷).
۲)مفهوم مضیق
در جرم شناسی پیشگیرانه ، پیشگیری مفهومی مضیق پیدا کرده است. در این مفهوم پیشگیری به مجموع وسایل و ابزارهای اطلاق می شود که دولت برای مهار بهتر بزهکاری از طریق حذف یا محدود کردن عوامل یا از طریق اعمال مدیریت مناسب نسبت به عوامل محیط فیزیکی و محیط اجتماعی موجد فرصت های جرم مورد استفاده قرار می دهد(نجفی ایرندآبادی۱۳۸۳ ،۷۴۰).
۲-۲-۴- پیشگیری از دیدگاه حقوق جزا:
به منظور ایجاد امنیت ، حفظ آرامش جامعه، پیشگیری از وقوع جرم تنها راه حل را برخورد کیفری و اعمال مجازات می داند (تعریف سنتی) ۲- هم اکنون حقوق جزا از هر دو راه بهرهمی جوید. یعنی هم از راه های قهر آمیز و تدابیری را در راستای جلوگیری از تکرار جرممی اندیشد همانند تعلیق مجازات اقدامات تامینی و تامینی و در کل برای تهذیب اخلاق و اصلاح بزهکار ، اقدام مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمان، از اصول سیاست کیفری قانون اساسی است که در بند ۱۵ اصل ۱۵۶ قانون اساسی پیش بینی شده است بدیهی است کشورهای تعزیزی با تنوع ضمانت اجراهای کیفری و اقدمات تامینی و تربیتی نقش وسیعی در پیشگیری از وقوع جرایم و اصلاح بزهکاری دارد(همان،۱۴۲)
۲-۲-۵- مفهوم پیشگیری در سیاست جنایی:
سیاست جنایی به منزله یک رشته مطالعاتی مستقل و میان رشته ای در علوم جنایی هم از ابزارهای حقوق کیفری اعم از یافته های جرم شناسی برای پاسخ به پدیده مجرمانه بهرهمی برد و این پاسخها در سیاست جنایی مفهومی به نام « پاسخ پیشگیرانه » است که به دلیل تنوع به « پاسخهای واکنشی و کنشی » پخش می شوند. «پاسخهای پیشگیرانه کیفری» یکی از مولفه های «مفهوم مضیق» سیاست
جنایی است (سیاست کیفری) که در آن، پیشگیری از جرم صرفاً با سرکوبی و اجرای مجازات محقق
می شود (پیشگیری واکنشی) و پیشگیری کنشی در آن جایگاهی ندارد پیشگیری واکنشی در این مفهوم یکی از ابزارهای سیاست جنایی برای کنترل جرم است که اصولاً در انحصار دولت قرار دارد و به جامعه مدنی واگذر نمی شود. در نظامهای امروزی اصولاً، دولت یا جرم انگاری رفتارهای نقص کننده نظم عمومی و پیش بینی کیفرهای گوناگون به مبارزه با بزهکاری و پیشگیری از جرم می پردازد. پیشگیری در سیاست جنایی با هدف محدود ساختن امکان رویداد جنایی از راه ناممکن ساختن، دشوار کرد با کاستن از احتمال وقوع آن، بدون اینکه در این راه بر تهدید کیفر یا اجرای آن تکیه شود. از دیدگاه حقوقی(با تاکید بر نظام کیفری) این شیوه با ابزارهای کیفری قهر آمیز و سرکوبکر سیاست جنایی یا معمولاً همان ضمانت اجراهای کیفر ی است که از راه بازدارندگی یا سزادهی هدف جلوگیری با کاستن از شمار جرائم را دنبال می کند. بنابراین، سیاست جنایی برپایه این دو رویکر همه تدابیر وکنشی را در بر می گیرد.تدابیری که حکومت به کمک بازوهای (قانون گذاری قضایی و اجرایی) خود با هدف محدود کردن و مهار بزهکاری، یعنی همان پیشگیری از جرم به اعمال آنها می پردازد و همچون سیاستهای دیگر حکومت نقش مردم در آن اهمیت فراوانی دارد(رایجیان اصلی،۱۳۸۵ ، ۱۲۸ -۱۲۷ ).
۲-۲-۶- تعریف علمی پیشگیری:
با توجه به نگرشهای گوناگون که در میان جرم شناسان وجود دارد، پیشگیری از بزهکاری را می توان به دو صورت عام و خاص تعریف کرد.
۲-۲-۷-انواع پیشگیری:
در جرم شناسی و بر حسب تاریخ ظهور آنها، ۶ نوع پیشگیری قابل تفکیک از هم است که این پیشگیری ها، هر یک مبتنی بر مکتب و نظریه خاصی در جرم شناسی است:
۲-۲-۷-۱-پیشگیری متداول:
۲-۲-۷-۱-۱-پیشگیری از بزهکاری اطفال:
قدیمی ترین نوع پیشگیری از بزهکاری اطفال و پیشگیری از بزهکاری است.طبق این تفکیک، در مورد اطفال و نوجوانان بزهکار شخصیت آنها در حال شکل گیری و قوام یافتن است. باید از دابیر پرورشی وبازپروری استفاده کرد.
در حالی که در مورد بزهکاران بزرگسال باید از ارعاب انگیزی از طریق تهدید به مجازات استفاده کرد، زیرا شخصیت آنها شکل و قوام گرفته است(نجفی ایرند آبادی،۱۳۷۸، ص :۱۳۷)
۲-۲-۷-۱-۲-پیشگیری عمومی و پیشگیری اختصاصی:
نوع دیگر پیشگیری از بزهکار است.در پیشگیری عمومی اقدام علیه عوامل بزهکاری بزهکار عمومی مورد توجه است در حالی که در پیشگیر ی اختصاصی، عوامل اختصاصی تر جرایم و خنثی کردن آنها مورد توجه قرار می گیرد(همان، ص :۱۳۷) .
۲-۲-۷-۱-۳-پیشگیری انفعالی:
این نوع از پشگیری که یکی از متداول ترین روش های پیشگیری از جرایم است،مورد توجه صاحبنظران حوزه جرم شناسی قرار دارد. در پیشگری انفعالی، برخی از اقدامات معمول و رایج پیشگیرانه و رایج پیشگیرنده (از جرم و بزه) از نوع هشداری و بازدارنده مثل «هشداری های انتظامی» صورت می گیرد بلکه در یک انتظار انفعالی برای تاثیر این اقدامات باقیمی ماند. به گونه ای که در این نوع از پیشگیری، عوامل اجتماعی (پیشگیری اجتماعی) هیچ گونه تاثیری ندارد و در این بین کوچکترین نقش از خود ایفا نمی کند. نقش نهادهای بازدارنده از جرایم (پلیس،مراجع قضایی و…) در این میان بسیار کم رنگ است(بیات، ۱۳۸۷ ،۲۹).
۲-۲-۷-۱-۴-پیشگیری فعال:
در پیشگیری از نوع فعال، پلیس محور اصلی پیشگیری است که برای اجتناب و دوری از جرایم وارد عمل می شود و در سطح اجتماعی نیز فعال است. به عنوان مثل برنامه ریزی و هدایت فراغت گروهی از جوانان را به عهده می گیرد که در معرض جرم یا انحراف در زمان و مکان خاص قرار دارند. در این میان نقش نهادهای بازدارنده از جرم و بزهکاری نیز بسیار مشهود است . در این نوع از پیشگیری، برنامه ریزی های کلان و بلند مدت برای جلوگیری از بزهکاری و کاهش آن مدنظر قرار دارد. مسئولین دولتی نیز هر یک به فراخور وظیفه اجتماعی خود، نقش عمده ای دارند و اقدامات مستقلی را صورت می دهند(همان، ۲۹).
۲-۲-۷-۱-۵-مراحل پیشگیری:پیشگیری اولیه۱ ،ثانویه ۲،ثالث
این نوع پیشگیری با الهام از مدل معمولی در پزشکی ایجاد و از هم تفکیک شده است.
۲-۲-۷-۱-۵-۱-پیشگیری اولیه(نخستین):
این مرحله مجموعه اقدامات ، سیاست ها و برنامه هایی است که سعی در تغییر و کنترل شرایط جرم زای محیط فیزیک، اجتماعی دارد تا با بهبود بخشیدن به شرایط اجتماعی از ارتکاب هر نوع جرمی توسط احاد جامعه پیشگیری نماید. در این مرحله از پیشگیری تلاش بر این است که افراد جامعه به سوی ارتکاب جرم گرایش پیدا نکند. هدف در این سطح پشگیری، بهبود شرایط زندگی به منظور عدم محرومیت افراد است(رجبی پور،۱۳۸۳، ۳۰) این سطح از پیشگیری مستلزم کاهش فرصت های جنایی بدون اشاره به مجرمان است در پیشگیری اولیه از جرم توجه بیشتر به رویداد جرم معطوف است تا مجرم تحریک شده این رویکرد نیز به تئوری سبک زندگی «هیندلانگ» ارتباط داده شده که در آن به رواج قربانی شدن شخص و فعالیت های روزمره قربانیان بالقوه و بالفعل جرم تاکید می شود(هیوز، ۱۳۸۰ ،۳۱).
۲-۲-۷-۱-۵-۲-پیشگیری ثانویه(دومین):
این پیشگیری شامل اقدام هایی است که در مورد یک گروه خاص یا با یک گروه در معرض خطر یعنی گروهی که احتمال بروز خطر در آن ها بسیار زیاد است. انجام می شود.به عبارت دیگر، پیشگیری ثانویه مداخلات در زمینه ای زودرس را در بر می گیرد و هدفش جلوگیری از وخیم یا مزمن شدن یک اختلال در حال پیشگیری است بنابراین، جمعیت هدف در این نوع پیشگیری بسیار محدودتر از پیشگیری اولیه است، برای مثال،تدارک برنامه های پیش دبستانی برای کودکان غیر مرفه را می توان نمونه ای از پیشگیری ثانویه به حساب آورد.(چاله چاله،۱۳۸۷ ،ص:۴۸)
۲-۲-۷-۱-۵-۳-پیشگیری ثالث(سومین):
نوع پیشگیر ثالثیه از جرم که بر خدشه دار کردن مقام و حرفه مجرمین و یا کاهش شدت و اهمیت بزه متمرکز است. برای مثال از طریق درمان مجرمان شناخته شده هم دومین و هم سومین نوع پیشگیری از جرم بر مجرمیت متمرکز هستند(هیوز، ۱۳۸۰ ،۳۱).
۲-۷-۲-پیشگیری جدید(انواع پیشگیری غیر کیفری)
پیشگیری وضعی و اجتماعی
۲-۷-۲-۱-پیشگیری وضعی(Hindelang) :
پیشگیری اجتماعی از بزهکاری شامل مجموعه اقدامات پیشگیرانه است که به دنبال حذف یا خنثی کردن آن دسته از عواملی هستند که در تکوین جرم موثر بوده اند(نجفی ایرندآبادی،۱۳۷۸ ،ص:۱۳۷) یکی از مهمترین مسائلی که در شرع مقدس اسلام بر آن تاکید شده و متفکران علوم انسانی و محققان علوم روان شناسی ، جامعه شناسی و علوم اجتماعی توجه خاصی بدان معطوف داشته اند مسئله پیشگیری از وقوع جرم از طریق مقاله در احوال و شخصیت مجرمان و اصلاح جامعه است. بنابراین یکی از روش های پیشگیری ،پیشگیری اجتماعی است.
۲-۷-۲-۲-پیشگیری وضعی:
پیشگیری وضعی شامل مجموعه اقدامات و تدابیری است که به سمت تسلط بر محیط و شرایط پیرامونی جرم « وضعیت مشرف بر جرم » و مهار آن متمایل است این امر از یک سو از طریق کاهش وضعیت های ما قبل بزهکاری، یعنی وضعیت های پیش جنایی که وقوع جرم را مساعد و تسهیل
می کند، انجام می شود و از سوی دیگر با افزایش خطر شناسایی و احتمال دستگیری بزهکاران ، از وقوع جرم جلوگیری می کند. بنابراین پیشگیری وضعی بیشتر با حمایت ازآماج های جرم و نیز بزه دیدگان بالقوه و اعمال تدابیر فنی، به دنبال پیشگیری از بزه دیدگی افراد یا آماج ها در برابر بزهکاران است که در نهایت و به طور غیر مستقیم منجر به کاهش بزهکاری می شود. در صورتی که پیشگیری اجتماعی به طور مستقیم در مقام جلوگیری از تبدیل شدن بزهکاران بالقوه به بزهکاران بالفعل است(همان، ۱۳۷۸ ،۱۴۰ ).
۲-۷-۲-۲-۱-مفهوم پیشگیری وضعی:
کلارک ، جرم شناس معروف انگلیسی، پیشگیری وضعی از جرم را به عنوان اقدامات قابل سنجش و ارزیابی مقابله با جرم می داند. این اقدامات معطوف به اشکال خاص از جرائم بوده و از طریق مدیریت یا مداخله در محیط بلاواسطه به شیوه ای پایدار و سیستماتیک منجر به کاهش فرصت های جرم یا افزایش خطرات جرم که همواره مدنظر تعداد بسیاری از مجرمان بوده است. میشود(رزنیام و سایرین،۱۳۸۲) . پیشگیری وضعی از جرم قابل مقایسه با مفهوم عامل روان شناسان،یعنی کنترل محرک است. آنها معتقدند احتمال وقوع جرم بر اساس کیفیت قرار گرفتن محرک در محیط،یا تضعیف می شود یا می توان محرک را از طریق اعمال مدیریت ، طراحی یا مداخله در محیط ، توسط طراحان پیشگیری از جرم تغییر داد. همچنین پیشگیری وضعی از جرم ، بر این نظریه استوار است که موقعیت قابل پیش بینی از افراد هستند. تحقیقات انجام شده نشان می دهد که درصد زیادی از حوادث و وقایع مجرمانه در محل های خاصی متمرکز شده اند که جرم شناسان از آنها به عنوان نقاط جرم نیز یاد می کنند. بنابرین اقدمات پیشگیری از جرم برای کاهش فرصت های جرم جزایی که در محیط پدید می آیند به کار برده می شود(همان،۱۳۸۲).
دکتر نجفی ایرند آبادی پیشگیری از جرم را به علت شناسی جرم در خارج از شخصیت مجرم می داند و معتقد است (پیشگیری وضعی عبارت است از اقدامات غیر کیفری است که معامله جرم را به هم میزند و هزینه انجام بزه را بالا می برد به نحوی که بزهکار بالقوه از ارتکاب جرم صرف نظر کند. به بیان دیگر، در پیشگیری وضعی هدف این است که به دنبال شناخت این واقعیت باشیم که خارج از بزهکاران و محیط های مجرمانه ، چه موقعیت ها و وضعیت هایی در ذهن آنان وسوسه ارتکاب جرم را به وجودمی آورد تا با شناسایی آنها به پیشگیری از وقوع جرم بپردازیم.(نجفی ایرند آبادی،۴۹۸ ،۱۳۸۳ ).
آنچه از زمان ظهور تفکرات علمی جدید در جرم و پیشگیری از آن مطرح شده تا چند مرحله دهه ی قبل، بر محور مرتکب-اغلب مرتکبان مر- و تاثیر شرایط و اوضاع و احوالبر زندگی آنها در ابعاد مختلف اعم از فردی، اجتماعی،اقتصاد ، سیاسی، فرهنگی و غیره می چرخید تا مشخص شود یک شخصیت مجرمانه چگونه شکل می گیرد. از چند دهه ی قبل رهیافتدیگری سیاست جنایی را در بعدپیشگیری از جرم تحت تاثیر قرار داده که محور اصلی آن توجه و تکیه بر بزه دیده و به عبارت دقیق تر آماج و هدف جرم است . زیرا گفته شده که در وقوع یک جرم همگرائی . تقارن سه عنصر لازم و واجب است. در غیر این صورت وقوع جرم ممتنع خواهد بود.
عکس مرتبط با اقتصاد
این ۳ عنصر عبارتند از:
۱)وجود یک مرتکب با انگیزه؛
۲)فقدان مانع و رادع موثر؛
۳)وجود ک آماج مستعد و محافظت نشده.
رهیافت جدیدی که سعی دارد با اتکاء بر این جنبه یا ضلع از مثلث اشاره شده، یعنی آماج جرم یا بزه دیده به تبیین پیشگیری از جرم بپردازد در فارسی تحت عنوان پیشگیری وضعی از جرم معرفی و معروف شدهو در زبان انگلیسی نیز به Situational Crime Prevention مرسوم است.
در زبان فارسی نیز کاربرد معادله هایی چون پیشگیری موضعی، موقعیتی و یا وضعیتی در برابر این اصطلاح درست است. اما بیشتر جرم شناسان و پژوهشگران ایرانی معادل پیشگیری وضعی را برای اصلاح مزبو برگزیده اند(صفاری ۱۳۸۰ ،۲۶۹) طرح پیشگیری وضعی از جرم به عنوان یک نظریه علمی اصالتا تاسیسی انگلیسی است که توسط ۳ نفر به نامهای کلاوک، می هیو و کرینش مطرح شده و توسعه یافته است. ایشان در آثار خویش همواره بر اتخاذ تدابیر مناسب . به کارگیری اقدامات لازم جهت کاهش فرصت ها و موقعیت های بروز رفتار بزهکارانه و تغییر رابطه بین بزهکار، بزه دیده و محیط تاکید کرده اند(گسن و همکاران، ۱۳۷۶ ،۱۰) پیشگیری موقعیت مدار، وضعیت محور یا پیشگیری وضعی یکی از گونه های پیشگیری کنشی است و بر این فرض مبتنی است که بزهکاران بیشتر با حساب گری و انگیزه های عقلانی به ارتکاب جرم مبادرت می روند(نجفی ایرند آبادی،۱۳۸۱ ،۳۶).
به اعتقاد طرفداران رویکرد پیشگیری وضعی از جرم، چنین یافته هایی توسط تئوری های متقدم