کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • منظومه¬های سیاسی طنز در انقلاب مشروطه- قسمت ۲۷
  • تبیین سطح فساد بررسی تطبیقی اثر کیفیت حاکمیت و حکمرانی خوب- قسمت ۸
  • تأثیر شناخت قرآن بر هدایت انسان- قسمت 12
  • بررسی میزان بقاء لاکتوباسیلوس پلانتاروم A7 ریزپوشانی شده توسط صمغ فارسی (زدو) در ماست و در شرایط شبیه‌سازی شده گوارشی- قسمت ۳
  • تأثیر مکمل‌سازی کوتاه مدت کراتین بر آمونیاک خون و برخی شاخصهای عملکردی و ساختاری در تکواندوکاران نوجوان- قسمت ۱۱
  • استفاده از منابع پایان نامه ها درباره بررسی رابطه بین جامعه پذیری سازمانی و تعهد سازمانی در ...
  • اندیشه رکن رابع در مکتب شیخیه کرمان و نقد آن از سوی شیخیه همدانی- قسمت ۴
  • بررسی رابطه باورهای هوشی، عزت نفس و انگیزه پیشرفت با کارآفرینی دانشجویان دانشگاه آزاد مرودشت- قسمت ۶
  • دانلود پژوهش های پیشین در رابطه با تأثیر-میزان-نهادینه-شدن-کارت-امتیازی-متوازن-بر-عملکرد-مالی- فایل ۷
  • سیستم¬های اطلاعاتی مدیریت صنعتی- قسمت ۱۱
  • تحلیل طلاق توافقی (مطالعه در فقه امامیه و نظام حقوقی ایران)- قسمت ۵
  • نگارش پایان نامه با موضوع بررسی رابطه جهت گیری هدف پیشرفت، خود کارآمدی و خلاقیت در ...
  • نگاهی به پایان نامه های انجام شده درباره : ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری ...
  • تبیین جایگاه اقتصاد مقاومتی در نرخ ارتکاب جرم در ایران- قسمت ۶
  • دانلود مطالب پژوهشی در مورد بررسی صنایع بدیعی از دیدگاه زیبایی شناختی در دیوان فیاض لاهیجی- فایل ۱۱
  • نقش بکارگیری مهارت¬های مدیریت تنوع فرهنگی توسط مدیران دبیرستان های شهر شاهین¬شهر در ارتقاء سطح مشارکت اجتماعی دانش آموزان در سال تحصیلی ۸۹-۱۳۸۸- قسمت ۳
  • " مقاله-پروژه و پایان نامه – قسمت 11 – 9 "
  • نقش شناخت زمان و مکان نزول بر تفسیر قرآن- قسمت ۱۲
  • بررسی رابطه رهبر- عضو و اعتماد به همکاران با رضایت شغلی کارکنان گروه صنعتی فومن شیمی- قسمت ۱۵
  • بررسی دیدگاه‌ های فقهی علامه جعفری- قسمت ۷
  • تجمل گرایی از دیدگاه اسلام- قسمت 9
  • فایل های پایان نامه درباره مقایسه تطبیقی تأثیرگذاری مؤلفه های ژئوپلتیک بر منطقه گرایی جمهوری اسلامی ...
  • راهنمای ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی درباره : ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در سازمان به ...
  • تاثیر پذیرش تکنولوژی بر تمایل مستمر به استفاده از سیستم نوبت گیری الکترونیکی ...
  • بررسی غلو در روایات علم اهل بیت- قسمت ۳
  • نقش قوه قاهره در رفع مسئولیت قراردادی در کنوانسیون بیع بین المللی کالا ۱۹۸۰ و حقوق ایرا ن- قسمت ۳
  • تأثیر قوّه قاهره بر مسؤولیّت در قلمرو حمل ونقل دریایی- قسمت ۷
  • روابط علی– ساختاری راهبردهای شناختی تنظیم هیجان، روان نژندگرایی و برونگرایی با نشانه های افسردگی، اضطراب منتشر، وسواس فکری – عملی و پانیک در جمعیت غیربالینی- قسمت ۷
  • بررسی تاثیر مدیریت کیفیت جامع (TQM) بر رضایت مشتریان در شرکت مخابرات استان هرمزگان- قسمت ۷
  • پروژه های پژوهشی دانشگاه ها درباره تاثیر کارآیی مالی بر میزان جذب سپرده های مورد انتظار ...
  • دانلود منابع پایان نامه درباره مقایسه تأثیر دو روش قنداق کردن و ساکاروز خوراکی بر ...
  • بررسی ادبیات حقوقی ساختار حکومت در آثار دینی منتشره از سال ۱۳۵۶ تا تیر ۱۳۵۸- قسمت ۸
  • نقش میزان توجه به اقدامات مدیریت منابع انسانی در ارتقاء عملکرد تعاونیهای تولید کشاورزی استان گیلان- قسمت ۵




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      تأثیر انواع بستر و تاریخ کاشت بر رشد، عملکرد و اجزای- قسمت ۶ ...

    ۱٫۱۳

     

     

    ۷٫۱۸

     

     

    ۰٫۷۷

     

     

     

    مخلوط خاک گلدانی + خاک زراعی

     

     

    ۱٫۰۷

     

     

    ۱٫۲۲

     

     

    ۱٫۰۳

     

     

    ۶٫۵۲

     

     

    ۱٫۳

     

     

     

    خاک شاهد (خاک زراعی)

     

     

    ۰٫۵۸

     

     

    ۰٫۲۷

     

     

    ۰٫۲

     

     

    ۷٫۲

     

     

    ۱٫۰۲

     

     

    ۳- ۳-۲- تهیه بستر کاشت
    پس از انجام شخم به عمق ۳۰-۲۵ سانتی متری با بیل دستی در نیمه دوم فروردین ۱۳۹۲، نقشه طرح در زمینی به مساحت ۶۴ متر پیاده شده به این طریق کرتهای آزمایش با بهره گرفتن از طناب و متر به گونیا کردن به روش ۳:۴:۵ زمین دقیقاً به ۸ بلوک تقسیم شده که ۴ بلوک مربوط به تاریخ کاشت اول و ۴ بلوک مربوط به تاریخ کاشت دوم با ۴ تکرار بود تعداد کرت های آزمایشی ۳۲ و هر کرت شامل ۵ ردیف بود و اندازه هر کرت بدون در نظر گرفتن فاصله بین کرت ها (۷۵/۰× ۵/۲ متر مربع) مشخص گردید. همزمان با آماده سازی بستر کشت کود ورمی کمپوست، پرلیت + کوکوپیت و مخلوط خاک گلدانی به مقدار ۷ تن در هکتار، قبل از کشت به کرت های مربوطه اضافه شد و تا عمق ۱۵ سانتی متری با خاک مخلوط شد. بذور ریحان بدون این که از هیچ ماده شیمیایی استفاده گردد قبل از کشت با کمی ماسه به منظور کاشت بهتر بذور به دلیل ریز بودن به صورت ردیفی در عمق ۱ تا ۲ سانتی متری کشت شدند.
    ۳- ۳-۳- زمان سبز شدن
    در تاریخ کاشت اول سبز شدن اولیه بذور در بستر های ورمی کمپوست و (پرلیت+ کوکوپیت) بسیار سریع بود و در حدود ۴ الی ۵ روز گیاهچه ها از خاک سر در آوردند و تا ۱۴ روز پس از کاشت بیش از ۸۰ % بوته های هر بستر سبز شدند، در صورتی که در تاریخ کاشت دوم علاوه بر کاهش زمان سبز شدن بذور در بستر های ورمی کمپوست و (پرلیت+ کوکوپیت) نسبت به بستر های دیگر زمان سبز شدن بذور در بستر های دیگر نیز کاهش یافت و زودتر شد به گونه ای که پس از ۷ الی ۱۰ روز بیشتر بذور در بستر ها سبز شدند.
    ۳- ۳-۴- عملیات آبیاری
    بلافاصله پس از کاشت نسبت به آبیاری زمین اقدام شد و برای جلوگیری از جابجایی بذور آبیاری به آرامی و با دقت بسیار انجام شد. به دلیل حساسیت بالای گیاه ریحان به تنش خشکی و وزش بادهای گرم آبیاری در طول دوره رشد طبق نیاز گیاه با فشار بسیار آرام آب به دلیل اینکه ریشه ها بسیار سطحی بودند انجام گرفت.
    ۳- ۳-۵- عملیات تنک کردن
    پس از سبز شدن بذور در دوره داشت عمل تنک کردن ریحان های کاشته شده در تاریخ کاشت اول (۲۷ فروردین) در نیمه دوم اردیبهشت و ریحان های کاشته شده در تاریخ کاشت دوم (۱۸اردیبهشت) در نیمه دوم خرداد ماه در دو مرحله یکی در مرحله دو تا سه برگی و دیگری در مرحله چهار تا شش برگی انجام شد. به منظور جلوگیری از صدمه به گیاهان عملیات تنک با بهره گرفتن از قیچی از سطح خاک انجام گرفت و تراکم بوته در هر کرت حدود ۶۰ بوته بود.
    ۳- ۳-۶- روش مبارزه با علف های هرز، آفات و بیماری ها
    زمین مورد نظر محل اجرای پروژه دارای علف های هرز به ویژه اوریارسلام، خرفه، بی تی راخ ، تاج خروس و آفتاب پرست به وفور بود که مبارزه با آنها به ویژه اوریارسلام بدلیل تکثیر این گیاه از طریق ریزوم بسیار مشکل و طاقت فرسا بود. در این تحقیق برای مبارزه با علف های هرز از هیچ گونه علف کشی استفاده نشد و از آغاز مرحله جوانه زنی تا مراحل قبل از گلدهی به صورت مستمر وجین دستی انجام پذیرفت. در زمان آماده سازی زمین و در طول دوره رشد هیچ گونه ماده شیمیایی نظیر علف کش، آفت کش و قارچ کش استفاده نشد خوشبختانه به دلیل وجود بوی تند ریحان هیچ موردی از خسارت در طول زمان اجرای طرح مشاهده نگردید و لزومی برای سم پاشی علیه آفات تشخیص داده نشد.
    ۳-۴- اندازه گیری صفات رشدی و اجزاء عملکرد بذر گیاه ریحان سبز
    اندازه گیری صفات رشدی و عملکرد و اجزای عملکرد بذر در گیاه ریحان طی دو مرحله ۸۰ درصد گلدهی و زمان برداشت صورت گرفت. مرحله اول (اواسط مرداد ماه): تعداد ۵ بوته از هر تیمار برداشت شد، تعداد کل بوته های برداشتی از دو تاریخ کاشت به ۱۶۰ بوته رسید، نهایتاً میانگین صفات اندازه گیری شده به صورت ذیل انجام گرفت:

     

    جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.

     

    اندازه گیری ارتفاع بوته

    شمارش تعداد شاخه های فرعی و تعداد شاخه های فرعی فرعی گلدار

    شمارش تعداد گره، تعداد میان گره و اندازه گیری طول میان گره ها

    اندازه گیری طول، وزن تر و وزن خشک ریشه

    اندازه گیری وزن تر و خشک کل برگ در بوته

    اندازه گیری سطح برگ و شاخص سطح برگ

    مرحله دوم (اواخر شهریور ماه): تعداد ۱۰ بوته از هر تیمار برداشت شد، تعداد کل بوته های برداشتی از دو تاریخ کاشت به ۳۲۰ بوته رسید، نهایتاً میانگین صفات اندازه گیری شده به صورت ذیل انجام گرفت:

     

     

    تعداد گل آذین در بوته

    طول گل آذین

    تعداد چرخه در گل آذین

    وزن بذر در گل آذین

    تعداد بذر در گل آذین

    تعداد کل چرخه در بوته

    تعداد بذر در هر چرخه گل

    وزن بذر در بوته

    تعداد بذر در بوته

    وزن ۱۰۰۰ بذر در بوته

    وزن تر اندام های هوایی

    وزن خشک اندام های هوایی

    عملکرد بیولوژیک

    شاخص برداشت

    عملکرد بذر در هکتار

    ۳-۴- ۱- روش اندازه گیری ارتفاع بوته در مرحله ۸۰ درصد گلدهی
    ارتفاع گیاه از محل طوقه تا بالاترین بخش گیاه که انتهای گل آذین انتهایی در ساقه اصلی بود با بهره گرفتن از متر با دقت ۱/۰ سانتی متر اندازه گیری شد.

    ۳-۴- ۲- روش اندازه گیری تعداد شاخه اصلی، تعداد شاخه فرعی گل دار و تعداد شاخه فرعی فرعی گل دار در هر بوته در مرحله ۸۰ درصد گلدهی
    تعداد شاخه اصلی محور اصلی ساقه گیاه، تعداد شاخه فرعی گل دار تعداد شاخه های گل دار روی محور اصلی ساقه و تعداد شاخه فرعی فرعی گل دار تعداد شاخه هایی که بر روی محور شاخه های فرعی قرار دارند در نظر گرفته شد و شمارش گردید.
    ۳-۴- ۳- روش اندازه گیری تعداد گره، میان گره و فواصل بین میان گره ها در مرحله ۸۰ درصد گلدهی

     

    موضوعات: بدون موضوع
    [چهارشنبه 1400-01-25] [ 07:24:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      پیش بینی تعلل ورزی تحصیلی دانش آموزان بر اساس مولفه های ارزش تکلیف- قسمت ۵ ...

    هلیر، رابینسون و شرودد معتقدند، اگر چه دلایل زیادی برای تعلل وجود دارد، اما چهار علت بسیار کلی را در کلمه­­ی «فتور» می­توان دید.
    ف= فقدان انگیزه
    ت= ترس از شکست
    و= واهمه از شروع کردن
    ر= روبه رو شدن با مسائل بسیار دشوار
    ف= فقدان انگیزه
    یکی از دلایل مهمی که بعضی از دانشجویان دچار تعلل می­شوند. فقدان انگیزه­ اساسی برای کنترل اهداف و زندگی خود می­باشد. انگیزه می ­تواند نیروی محرک برای فعالیت باشد. اگر انگیزه­ فردی ضعیف باشد و یا فاقد انگیزه باشد، قادر به عملکرد در سطح بالا نخواهد بود.
    یکی از دلایل فقدان انگیزه ممکن است عدم فرمول­بندی اهداف و یا عدم وضوح این فرمول­بندی باشد. اگر افراد اهداف خود را واقعی نمی‌بینند، دلایل آمدن به دانشگاه خود را مجدد بررسی کنند. چنانچه اهدافشان کاملاً روشن باشد، می­توانند تنها نظری بر اهداف درازمدت خود (مثلاً مدرک گرفتن) بیفکنند و معناداری تمرکز و اهداف کوتاه مدت گوناگون (مانند خواندن و نوشتن به موقع یا انجام بیست مسئله­ ریاضی) را فراموش کنند. اهداف کوتاه بسیار قابل رویت­تر و آسان­تر از اهداف دراز مدت به نظر می­رسند، در واقع آنها مراحلی کوچک­اند که افراد را به مراحل بزرگتر و اهداف درازمدت، نائل می­سازند.
    فقدان انگیزه به نوبه­ی خود می ­تواند ناشی از عدم کانون کنترل درونی باشد. برای مثال، اگرفردی تنها به این خاطر به دانشگاه آمده باشد که والدینش این گونه خواسته­اند و یا دوستانش به دانشگاه رفته­اند، نمی‌تواند مسئولیتی برای یادگیری خود به عهده بگیرد. به عنوان مثالی دیگر، اگر استاد تکلیفی تعیین کند و فرد آن را بیهوده و خسته کننده بداند و برای انجام آن تلاش نکند، کانون کنترل به جای آنکه درونی باشد، بیرونی باشد. فرد دلیلی برای انجام تکلیف نمی­بیند و به همین خاطر آنها را به تعویق انداخته یا با بی­میلی انجام می‌دهد و آن چه را که واقعاً باید بیاموزد، یاد نخواهد گرفت. فرد باید بار دیگر علت آمدن به دانشگاه، اهداف خود و چگونگی مسئولیت­ پذیری برای رسیدن به این اهداف را ارزیابی کند. خلاصه این که، باید اهداف شخصی و مالکیت تحصیل خود را روشن ساخت.
    ت= ترس از شکست
    دومین دلیل مهم تعلل، ترس از شکست است. تعلل به علت ترس از شکست، اشتغال روان­شناختی اکثر مردم است. علت این امر عدم اطمینان به خود یا کمال­طلبی آنها است. در واقع کمال طلب­ها به طور شگفت­انگیزی گاهی اوقات به خود اطمینان ندارند، زیرا آنها موفقیت را با خود ارزشی برابر می­سازند و هر چیزی را که به آسانی انجام پذیر باشد پذیرفته و وظایف چالش انگیز را به بعد موکول می­ کنند. خواه ترس از شکست، ریشه در کمال طلبی داشته باشد و یا به طور ساده ناشی از دست کم گرفتن وظایف باشد، نتایج یکسانی در پی دارد: دانشجویان تکالیف را آن قدر عقب می­اندازند که دیگر خیلی دیر می­ شود و یا حتی اصلاً آن را انجام نمی­دهند. چنین افرادی قادر به روبه رو شدن با این حقیقت نیستند مبنی بر اینکه آنان نخواهند توانست شغل قابل قبولی، اختیار کنند. آنها در برابر این واقعیت عنوان می­ کنند که: «من می­توانم به خوبی از پس این کار برآیم، به شرط آن که به اندازه­ کافی وقت داشته باشم.»
    اگر از چنین بهانه­ای استفاده کنید، ترس بیشتری برای خود ایجاد کرده و دست به خلق پیش­گویی کام بخش می­زنید، به عبارت دیگر شکست می­خورید و دلیل آن هم روی گردانی از معیارهای خود یا معیارهایی است که دیگران برایتان تعیین کرده­اید.
    برای غلبه بر تعللی که ریشه در ترس از شکست دارد، باید به خاطر داشته باشید که شما یک انسان هستید و قادر به انجام تمام کارها نیستید، بلکه باید تلاش­ های صادقانه­ای را برای برنامه‌ریزی منطقی وقت خود به کار ببندید تا طرحی را بدون احتیاج به بهانه­ای مانند «اگر وقت کافی داشته باشم.» به اتمام برسانید. با بهره گرفتن از تلاش­ های فاصله­دار برای انجام به موقع تکالیف خود، در این مسیر گام بردارید.
    و= واهمه از شروع کردن
    دلیل سوم تعلل، مشکل شروع کردن است. چنانچه خود را با فهرست بلندی از بهانه­ها مشغول کنید، آمادگی شروع طرح یا تکالیف خود را از دست داده و به احتمال زیاد در طبقه­ی تعلل می­افتید.
    یکی از دلایل استفاده از تاکتیک طفره رفتن، عدم اطمینان به نحوی­ی انجام وظیفه است. اگر درباره آنچه برای عمل نیاز دارید به یقین نرسیده­اید، بار دیگر تکلیف را با دقت خوانده و ایرادها را تجربه و تحلیل کنید. پرسش­های مشخصی در مورد آنچه برای واضح ساختن مساله نیاز دارید، یادداشت نمایید، آنگاه در اولین فرصت ممکن با حدس خود تماس گرفته و پرسش­هایتان را با وی در میان بگذارید. متناوباً تکلیف خود را برای هم کلاسانتان هم مطرح کنید و یا با مرکز یادگیری یا دیگر مراکز خدماتی دانشگاه مانند آزمایشگاه ریاضی، آزمایشگاه نگارش، سرویس­های تدریس خصوصی و غیره، تماس حاصل کنید و بدین طریق پاسخ به پرسش­های خود و عمل کردن را می­آموزید.
    یکی دیگر از دلایلی که موجب عدم شروع کار در دانشجویان می­گردد، انتظار «لحظه­ی جادویی» است و این، یکی دیگر از تاکتیک­های طفره رفتن است مثلاً دانشجویی می­گوید: «تا زمانی که به من الهام نشود، نمی­توانم چیزی بنویسم، البته، الهام شدن ۹۰ درصد انجام کار است، صحیح است، به عبارت دیگر شروع می ­تواند مشکل­ترین مرحله­ کار باشد. هر چند وقتی که به ما الهام می­ شود باید از آن بهره جست، اما انتظار برای آمدنش مانند بُرد در بخت آزمایی است. به جای نشستن و منتظر الهام شدن، از برنامه­ی زمانی، در برنامه­ریز و فهرست کارهای روزانه­ی خود استفاده کنید.
    ر= روبه رو شدن با مسائل بسیار دشوار
    چهارمین دلیل تعلل در کارها، شامل اندازه و اهمیت مسئله می­ شود. کلید کنترل وظیفه­های بسیار دشوار، تقسیم آن به بخش­های قابل کنترل است. یک تکلیف بزرگ را نمی­توان یک باره تمام کرد، بلکه باید قسمت، قسمت انجام داد. برای مثال ممکن است هنگام نوشتن یک گزارش تحقیقی یا حتی یک مقاله احساس کنید که با تکلیفی بسیار دشوار روبرو شده­اید. برای فائق آمدن بر احساس وحشت، می­توانید ابتدا نظرات خود را یادداشت کنید و یا قبل از نوشتن، کارهای دیگری انجام دهید. با این کار شما دیگر با یک کاغذ سفید روبه رو نیستند. در گام بعدی، می­توانید به جای تلاش برای نوشتن مقدمه­ که اغلب دشوار است. پاراگراف اصلی موضوع با مضمونی راجع به چیزی بنویسید که در مورد آن اطمینان زیادی دارید. وقتی که یک پیش­نویس ناهماهنگ نوشته شد، دست به جمع­بندی مطالب بزنید. وقتی پیش­نویس ناهماهنگ تحت کنترل درآمد، در خواهید یافت که تجدید نظر و پرداختن به کارتان نتایجی طبیعی دارد. همچنین هر کدام از این مراحل را هم باید در جدول زمانی خود مد نظر داشت.
    یک پروژه خواه خواندن فصلی از کتاب باشد یا حل چند مساله­ی ریاضی و یا انجام تکلیفی بزرگ­تر، به وسیله­ رده­بندی برحسب اندازه، قابل کنترل خواهد شد. خواندن یک فصل سی صفحه­ای ممکن است دشوار به نظر بیاید، اما هر بار پنج صفحه خواندن بسیار آسان­تر خواهد بود (هلیر، رابینسون و شرودد، ۱۳۸۸).
    افکار منفی + واکنش هیجانی
    تعلل ورزی یک فعالیت است. در واقع آنچه شما را به تعلل ورزی برمی­انگیزد ترکیب دو چیز است، یکی باور شما، مبنی بر اینکه همین حالا دست به کار شدن، به نوعی ناخوشایند خواهد بود. دومی هیجان­های شما، یعنی احساساتی که به محض فکر کردن به انجام کاری که ترجیح می­دهید آن را انجام ندهید، در درونتان برانگیخته می­شوند (باسکو[۴۶]، ۲۰۱۰).
    ترس از موفقیت
    موفقیت در کل، تعاریف گوناگونی دارد، ولی از نظر محققان آکادمی تعلل ورزی، موفقیت، پیگیری به هنگام اهداف و ثبات تعریف شده است. طبق این تعریف، هر شخصی زمانی احساس موفقیت خواهد کرد که آنچه را که می­گوید قصد انجام دادنش را دارد انجام دهد. پیگیری به هنگام اهداف، به تدریج افراد را به سوی دیگر معیارهای موفقیت سوق خواهد داد و در همان زمان، این موضوع به آنها اجازه را می­دهد که فقط به دلیل تلاش، احساس موفقیت کنند. افراد تعلل ورز در پیگیری اهدافشان در طول زمان مشکل دارند. از این رو هر زمان که دوباره احساس یاس و ناامیدی می­ کند احساس شبیه به شکست را تجربه می­ کند. خود را به خاطر عدم موفقیت مورد انتقاد قرار می­ دهند و آرزو دارند از زنجیره­های تعلل ورزی رها شوند. خود را مورد سرزنش قرار می­دهند. اما واقعیت این است که آنها از موفق بودن می­ترسند و تعلل ورزی را برای پرهیز از خطرهای موفقیت، به کار می­برند. (الیس و کناوس، ۲۰۰۲).
    ترس از دست دادن کنترل
    برای همه ما این حس که بر زندگی مان کنترل داریم، مهم است. همچنین، اینکه قادر به پیروی از قوانین دیگران باشیم و بتوانیم هماهنگ و سازگار با خواسته­ های دیگران رفتار کنیم نیز اهمیت دارد. افرادی هستند که به صورت خاصی، نسبت به داشتن حس کنترل حساسند و ممکن است علیه هر قانونی واکنش نشان داده و در برابر هر درخواستی مقاومت نشان دهند، برای این افراد تعلل ورزی روشی برای داشتن و حفظ حس کنترل است و این می ­تواند هوشیارانه یا به صورت ناخودآگاه انجام گیرد تعلل ورزی روشی می­ شود برای گفتن این جمله «نه! شما نمی‌توانید مرا مجبور به انجام این کار کنید!» (الیس و کناوس، ۲۰۰۲).
    خودمختاری
    تعلل ورزی می ­تواند نمودی از استقلال فرد باشد و روشی برای ادا کردن این جمله که «من شخصی هستم که به روش خودم عمل می­کنم» افرادی که تعلل ورزی را برای حفظ کنترل به کار می­برند شاید برای حفظ حس فردیت تلاش نموده و از این راه می­خواهند به خود این اطمینان خاطر را بدهند که به شیوه­ خود و براساس معیارهای خود عمل می­ کنند. وقتی که افراد تعلل ورز، ارزش خود را براساس تجربه­ی خود از موفقیت یا شکست می­سنجند، براحساس خود مختاری به عنوان معیار خود- ارزشمندی تکیه می­ کنند، و همچنین خود ارزشمندی را براساس عملکرد تعریف می­ کنند، اما در این مورد، عملکرد را، انجام دادن نمی‌دانند، بلکه تعلل ورزیدن می­دانند، که خود ارزشمندی را بالا می­برد. انجام دادن، نشانی از توانایی تعلل ورزیدن نیست بلکه راهی است برای اجتناب از تجربه­ی آن.
    برای افرادی که از قضاوت می‌ترسد، توانایی به این معنی است که آنها چگونه قادر به انجام دادن یک تکلیف ارائه شده هستند، در صورتی که افرادی که از عدم استقلال می­ترسند، توانایی به این معنی است که آنها چگونه قادر به حفظ کنترل شخصی بوده و از نفوذ دیگران به خود جلوگیری می­ کنند.
    (از راه تعلل ورزی، به روش خودم) عملکرد (خود مختار بودن) توانایی = خود – ارزشمندی دلیل اینکه افراد تعلل ورز به صورت پایدار و سرسختانه در مقابل هر گونه تغییری مقاومت نشان می­ دهند و از دست دادن کنترل، تنش­ها و ترس­های قدرتمندی را برای آنها فرا می­خواند، این است که تعلل ورزی برای آنها فقط نبردی برای حفظ کنترل نیست، بلکه بیشتر از آن، برای خود- ارزشمندی و احترام به خود به کار برده می­ شود. (بورکا[۴۷]، ۲۰۰۸، به نقل از مصطفوی، ۱۳۸۹).
    استرس
    در موقعیت­های مشخصی، تعلل ورزی می­تواند، مکانیسمی تقلیدی برای حفظ سطوح استرس تحت کنترل عمل کند. تعلل ورزی از طریق مشغولیت مداوم، راه حلی برای کاهش میزان استرس در زندگی می­ شود گاهی اوقات در لیست کارهایی که فرد از عهده انجام آن بر می­آید، ممکن است آیتم­های خیلی زیادی وجود داشته باشد، در نتیجه فرد چون از عهده انجام همه آنها بر نمی­آید، لذا گیج شده و گرایش بیشتری به توقف و تعلل ورزی پیدا می­ کند.
    عدم انضباط
    گاهی اوقات انگیزش بالاست ولی فرد نمی‌خواهد تکلیفی را که با آن مواجه شده است، انجام دهد. در این موقعیت­ها خود – نظم دهی همانند یک سیستم پشتیبان انگیزشی عمل می­ کند. وقتی فرد احساس انگیختگی کند نیاز به نظر زیادی ندارد، اما وقتی نیاز به انجام کاری هست ولی فرد نمی­خواهد آن را انجام دهد، بی­نظمی به آسانی روی می­دهد. زمانی که خود نظم دهی ضعیف باشد تعلل ورزی بیشتر منجر به ماندگاری تمایل دارد.
    فاقد دانش و مهارت بودن
    هنگامی که فرد فاقد دانش و مهارت کافی برای تکمیل یک تکلیف در سطح قابل قبولی از لحاظ کیفیت باشد، احتمال بیشتری دارد. برای پرهیز از شکست تعلل بورزد.
    کمال گرایی
    یک فرد رایج و معمول اشتباه اندیشیدن، داشتن معیارها و انتظارات غیر واقع بینانه است، اینکه همه چیز باید کاملاً درست و بی­عیب و نقص باشد و این نسخه­ای برای استرس می­ شود و این استرس با تکلیف تداعی می­ شود به این ترتیب فرد به صورت شرطی از تکلیفی که استرس را تداعی می­ کند، دوری می­ کند. فرد کمال­گرا انجام تکلیف را به تعویق می­اندارد تا در وقت بیشتری که فکر می­ کند دارد، تکلیف را کامل­تر انجام دهد، و هم راهی برای رهایی از استرس بیابد (فلت[۴۸] و همکاران، ۱۹۹۲، به نقل از مصطفوی، ۱۳۸۹).
    خشونت
    گاهی اوقات برخی افراد به دلیل داشتن خصومت با فرد خاصی، برای انجام یک تکلیف، بهترین تلاش­ هایشان را به کار نمی­برند، به عنوان مثال اگر دانشجویی با استادش ناراحتی داشته باشد، به عنوان راهی برای تلافی کردن، شروع یک پروژه را به تاخیر می­اندازد.
    تحمل پایین ناکامی
    برخی افراد به آسانی تحت تاثیر شرایط قرار می­گیرند و برای آنها موقعیت­هایی که به طور اساسی غیر قابل تحمل­اند زیاد اتفاق می­افتد و در این موقعیت­ها به تعلل ورزی روی می­آورند تا زمانی که احساس بهتری در مورد انجام عمل داشته باشند. با این حال این افراد همیشه احساس ناکامی و تحمل پایین را تجربه می­ کنند.
    خود کم بینی
    خود کم بینی موقعی اتفاق می­افتد که فرد به صورت مداوم مهارت ­ها و توانایی­های خود را کم و ناچیز بداند و در مورد توانایی­های خود برای موفقیت شک داشته باشد. فردی که عادتاً خود را کم می­پندارد زمانی هم که موفق است خود را باور نمی­ کند. حتی ممکن است قبول پاداش و تحسین برای کار انجام گرفته برایش سخت باشد، پیامد خود کم بینی تعلل ورزی است زیرا فردی که با موقعیت راحت نیست دنبال راهی برای کمتر موفق بودن یا کمتر دیده شدن می­گردد (مصطفوی، ۱۳۸۹).
    ۲-۱-۱-۵ فاکتورهای موثر در پاسخ فرد به تعلل ورزی
    استیل(۲۰۰۷) در بررسی­های خود عوامل زیر را فاکتورهای موثری در پاسخ فرد به تعلل­ورزی در تکلیف می­داند:
    افسردگی یا خلق و خوی مرتبط
    نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
    سطوح پایین برانگیختگی، ناشی از افسردگی با نداشتن حوصله در پاسخ به تکلیف
    عوامل محیطی
    مانند مکان مطالعه، تاثیر بسزایی در انگیزه شروع کردن دارد.
    تکلیف­گریزی یا بیزاری از تکلیف
    اجتناب از تکالیف ناخوشایند، کسل کننده یا دشوار برای مدت زمان طولانی
    موضوع مدیریت زمان
    برآورد کمتری از زمان مورد نیاز برای تکمیل مجموعه ­ای از تکالیف
    لذت بردن از کار تحت فشار
    لذت بردن از اتمام کار در زمان محدود
    تکانش­گری و حواس پرتی
    رفتن از یک تکلیف به تکلیف دیگر، پیگیری رضایت و احساس آنی، و نگرانی بعدی
    سرکشی یا طغیان
    تاخیر در شروع تکلیف به دلیل تنفر از خود تکلیف یا فرد تحصیل کننده آن
    ترس از شکست
    ترجیح دادن نظر و قضاوت دیگران مانند عدم تلاش به جای توانایی
    تعلل ورزی

    فاکتورهای موثر در پاسخ فرد به تعلل ورزی
    ۲-۱-۱-۶ پیامدهای تعلل­ورزی
    فراری و امونس[۴۹] (۱۹۹۵) دریافتند که تعلل­ورز عزت نفس پایینی دارد و در تکمیل وظایفش تاخیر می­ کند؛ زیرا باور دارد که فاقد توانایی برای انجام موفقیت­آمیز وظایفش است. با این حال پوپولا[۵۰](۲۰۰۵) بیشتر تاکید می­ کند که فرد، انجام کارهایی را به تعویق می­اندازد که او را مضطرب و نگران یا احتمالا وجهه او را در میان دوستانش مخدوش می­ کند (آکینسولا[۵۱]، ۲۰۰۷). افرت[۵۲] و فراری (۱۹۸۹) نیز نشان دادند که تعلل­ورزان فاقد خود کفایتی و عزت نفس هستند و عموماّ خودآگاهی و خودانتقادی بالایی دارند. این محققان اضافه کردند که تعلل­ورزان اغلب انتظارات کمال­گرایانه دارند. آنها ترسی غیرمنطقی از موفقیت یا شکست را در خود نشان می­دهند. آنها ممکن است همچنین احساساتی، شکست­خورده و نگران باشند، نیاز کمتری به پیچیدگی شناختی داشته باشند و احتمالا موفقیت را به عوامل بیرونی و بی­ثبات نسبت دهند (آکینسولا، ۲۰۰۷). از سایر پیامدهای تعل­ورزان می­توان به نظر آجایا (۲۰۰۷) اشاره کرد که بر این باور است که تعلل­ورزی ممکن است به عدم تمرکز، ترس و نگرانی، مشکلات ارتباطی و انجام امور به طور ضعیف منجر شود (به نقل از بهشتی­فر و حسینی­فر، ۱۳۹۰).
    باسکو(۲۰۱۰)، معتقد است که تعلل ورزی دیگران را خشمگین می­ کند: یعنی اگر در عمل به قول­هایی که به دیگران داده­ایم، تعلل ورزی کنیم و این عمل را چندین بار تکرار کنیم، سرانجام سبب عصبانیت و خشم دیگران می­ شود. که باعث رنج فرد تعللکار می­ شود. و دوم اینکه دیگران انتظار تعلل­ورزی را از شما خواهند داشت: گاهی ممکن است در نگاه اول هیچ پیامد منفی برای تعلل ورزی پیدا نکنیم، بویژه اگر شخص دوست­داشتنی باشیم و بیشتر افراد برای انجام کارهای ما برنامه­ خود را کنار بگذارند و ما هم هیچ احساس گناهی از تعلل ورزی خود نداشته باشیم. اما اگر تعلل ورزی ما مزمن شود دیگران ما را نسبت به افراد غیر تعللکار، کمتر جدی می­گیرند. به دلیل اینکه ما به طور غیر عمد به دیگران القا کرده­ایم که آدم مسئولیت پذیری نیستیم (باسکو، ۲۰۱۰).

     

    دانلود

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 07:24:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      مطالعه تطبیقی عزل ولی قهری در فقه امامیه و حقوق ایران- قسمت ۱۲ ...

    ۱- ولی محجور نمی‌تواند مرور زمانی را که نسبت به محجور حاصل شده ساقط کند (ماده ۷۶۷ قانون آئین دادرسی مدنی).
    ۲- به موجب ماده ۳۱۳ قانون امور حسبی: «در صورتی که تمام ورثه و اشخاصی که در ترکه شرکت دارند حاضر و رشید باشند، بهر نحوی که بخواهند می توانند ترکه را ما بین خود تقسیم نمایند. لیکن اگر ما بین آنها محجور یا غایب باشد تقسیم ترکه که به توسط نمایندگان آنها در دادگاه بعمل می‌آید.»
    بنابراین، ولی قهری حق ندارد در تقسیم ترکه ای که مولی علیه در آن شریک است، بطور مستقل و خارج از دادگاه، با سایر شریکان او توافق کند. دادگاه باید بر این تقیسم نظارت داشته باشد و رویه قضایی شیوه اعمال این نظارت را بدین ترتیب معین کرده است که کارشناسی برای اطمینان از تعدیل سهام انتخاب کند و در صورتی که چگونگی تقسیم را به زیان محجور نداند، زمینه‌‌ای را که برای تقسیم تهیه دیده شده است تنفیذ کند (مواد ۳۰۰ به بعد) .
    تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)
    محدودیت‌های قضایی :
    نمایندگی ولی قهری به منظور رعایت مصلحت مولی علیه است و به همین جهت نیز اختیار ولی محدود به کارهایی است که برای حفظ غبطه محجور انجام می‌دهد. با این وصف اعمالی که ولی قهری به نمایندگی محجور انجام می‌دهد و در آن مصلحت مولی علیه رعایت نمی‌شود باید به دو گروه تقسیم کرد:
    الف) اعمالی که ولی به عمد به زیان مولی علیه و به سود خود انجام می‌دهد:
    در این گروه، دسته‌ای که با تبانی طرف معامله انجام می شود بی گمان غیر نافذ است. زیرا ، فرض بر این است که ولی از حدود اختیار خویش تجاوز کرده و در ضمیر خود بعنوان نماینده و نگهبان حقوق محجور طرف معامله قرار نگرفته است. طرف قرارداد نیز در این سودجویی نامشروع با او همدست بوده است و بیم تضییع ناروای حق او نمی‌رود. پس، باید معامله را افضولی شمرد. بر عکس ، در جایی که طرف قرارداد آگاه از تجاوز ولی قهری نیست. چون ولایت نیز مانند وکالت نوعی نمایندگی است؛ پس، همانگونه که مراعات نکردن مصلحت موکل، باعث عدم نفوذ کار وکیل می شود ، تجاوز از حدود غبطه مولی علیه نیز عقد را فضولی می‌سازد. به عبارت اُخری باید کار ولی قهری را فضولی شمرد، هر چند که طرف قرارداد نیز با او همداستان نباشد.[۱۸۶]
    ب) اعمالی که ولی قهری به عنوان نمایندگی از طرف محجور و برای حفظ مصلحت او انجام می‌دهد، لیکن در تمیز این مصلحت دچار اشتباه می‌شود، به گونه‌ای که نتیجه کار بر خلاف آنچه او خواسته است به زیان مولی علیه منتهی می‌گردد. در این مورد باید انصاف‌ داد که اعتقاد به نفوذ معامله از نظر حقوق رحجان دارد. بویژه در موردی که معامله در حدود متعارف انجام شده و ولی قهری اهتمام لازم را در حفظ حقوق مولی علیه معمول داشته است. چرا که ولی قهری نیز، مانند هر امین یا نماینده دیگر، وظیفه دارد که در حدود متعارف برای مصلحت مولی علیه بکوشد و بیش از این از او نمی توان انتظار داشت. به بیان دیگر تعهد ولی قهری در این باب از نوع تعهد به وسیله است نه تعهد به نتیجه. از اینها گذشته، غیر نافذ شناختن معامله ولی قهری برای طرف او زیان نامتعارف بوجود می آورد که با هیچ تمهیدی جبران نمی شود. هرگاه ولی قهری، برای سودجویی یا اغراض دیگر، هنگام معامله به مصلحت مولی علیه نیاندیشد و هدف او اجرای وظیفه نمایندگی نباشد، باید عمل او را فضولی انگاشت. لیکن، در فرضی که ولی قهری در باطن نیز برای محجور اقدام کند کار او در حدود نمایندگی است و باید خسارت ناشی از تقصیر خود به مولی علیه را جبران سازد. در تمیز تقصیر ولی، اراده و منش عادی او مناط اعتبار نیست، باید داوری عرف را مبنا قرار داد و در این راه بطور نوعی قضاوت کرد. باید افزود که خروج ولی قهری از عنوان نمایندگی مولی علیه امری خلاف اصل و نیاز به اثبات دارد. سپس در هر مورد که چگونگی اقدام و قصد او مورد تردید واقع شود، باید معامله را نافذ شمرد و ولی قهری را مسئول زیانهای مولی علیه قرار داد.
    ۳-۱-۵٫ تفاوت بین واگذاری کامل موارد اداره اموال مولی علیه بطور کامل به امین با موارد ضم امین در فقه امامیه و حقوق موضوعه :
    برای تعیین اختیار امین در اداره اموال مولی علیه، بایستی بین موردی که این اداره بطور کامل به امین واگذار می‌شود با موارد ضم امین تفاوت گذارد به همین خاطر در مباحث زیر به این امر مهم خواهیم پرداخت:
    ۳-۱-۵-۱٫ تفاوت بین واگذاری کامل موارد اداره اموال، مولی علیه بطوری کامل به امین با موارد ضم امین در فقه امامیه :
    در صورتیکه ولی قهری طفل غایب یا زندانی باشد و در عین حال بتواند اموال مولی علیه را اداره کند، در اینجا نیازی به ضم امین نخواهد بود. چون خود غیبت و یا زندانی بودن بعنوان مانع برای ولایت محسوب نمی‌شود.[۱۸۷] اما اگر پدر و جد پدری، غایب و یا محبوس باشند و نتوانند اموال مولی علیه را اداره نمایند و وکیل هم معین نکرده باشند که در زمان غیبتشان اداره اموال را به عهده گیرد، در این صورت حاکم به پیشنهاد مدعی العموم، شخصی را برای اداره اموال مولی علیه و سایر امور مربوط به او بطور موقت تعیین می کند. البته با رفع مانع، امین موقت سمت خود را از دست می‌دهد و ولی قهری امور محجور را به عهده می‌گیرد. (موارد تعیین امین). لازم به ذکر است که ضم امین در صورتی است که هیچ یک از پدر و یا جد پدری شایستگی اداره امور مولی علیه را نداشته باشند و الاً اگر یکی از آنها دارای این صلاحیت باشد نوبت به ضم امین نمی‌رسد مانند: سالخوردگی، ارتکاب جنایت و تعدی و تفریط ولی قهری (موارد ضم امین).[۱۸۸]
    ۳-۱-۵-۲٫ تفاوت بین واگذاری کامل موارد اداره اموال مولی علیه بطور کامل به امین با موارد ضم امین در حقوق موضوعه
    مورد اول: در فرضی که ولی قهری به دلیل حبس یا غیبت یا جنگ و مانند اینها نتواند به امور مولی علیه رسیدگی کند و ناتوانی او کامل باشد، ضم امین فایده‌ای ندارد و باید اداره دارایی مولی علیه را به امین سپرد (۱۱۸۷ق.م).
    در این صورت، مانند موردی که ولی قهری وجود ندارد، انجام کارهای مربوط به کودک یا محجور در قلمرو و اختیار امین است و از این حیث با قیم شباهت کامل دارد، با این تفاوت که، هر گاه از ولی رفع محجور شود، او بدون هیچ مانعی حق دخالت در امور را دارد.
    ۲- در فرضی که ولی قهری در دسترس است و کم و بیش می تواند به سرپرستی کودک بپردازد، منتها این سرپرستی به دلیل عدم لیاقت یا پیری و درماندگی یا خروج از امانت ناقص است، دادگاه ضم امین می‌کند (ماده ۱۷۴ ق.م.) اختیار امین ضمیمه شده نیز در این فرض تفاوت می‌کند: الف : در جایی که دلیل ضم امین ناتوانی ولی قهری است، که امین نقش معاون و وکیل او را دارد. پس، ضم امین مانع از دخالت مستقل ولی قهری، تا جایی که توان آن را دارد ، نیست . ماده ۱۲۳ قانون امور حسبی امین عاجز را به منزله وکیل او می داند و ماده ۱۱۸ همان قانون، در بیان یکی از آثار مهم این رابطـه، اعـلام‌ می‌کند: « کسی که بعنوان عجز از اداره اموال برای او امین معین شده است، اگر تصرفی در اموال خود بنماید؛ نافذ است و امین نمی تواند او را ممانعت نماید ». زیرا موکل خود میتواند مورد وکالت را بجای آورد، چون هر وکالت اعطای نیابت است نه تفویض حق. مضافاً اینکه، امین باید تعلیمات ولی قهری را در اداره امور مولی علیه بپذیرد (مگر اینکه ناتوانی ولی، روانی و فکری باشد).[۱۸۹]
    ب: در فرضی که سبب ضم امین به ولی قهری خیانت است، با انتخاب امین اختیار ولی قهری محدود می شود و او نمی تواند بدون تصویب و مشارکت امین در کارها دخالت کند. در این فرض، رابطه امین و ولی قهری مانند رابطه دو وصی است که به اجتماع برای انجام امور وصایت برگزیده شده‌اند. در قانون مدنی و امور حسبی حکم خاصی برای این حالت وجود ندارد و ماده ۱۱۸۴ ق.م. امین عاجز و خائن را تابع یک حکم قرار داده است، لیکن از معنای ضمیمه کردن امین (جلوگیری از خیانت) به نحوی بر می‌آید که باید اختیار ولی قهری را محدود به اراده امین کرد.
    ج: در موردی که موجب ضم امین بی لیاقتی ولی قهری است. در این فرض نیز، مانند بروز خیانت، اختیار ولی قهری محدود می‌شود و به تنهایی حق دخالت در امور مولی علیه را ندارد. امین در این حالت تنها وکیل قهری نیست؛ بلکه وسیله نظارت قوای عمومی برکار او و جلوگیری از تفریط اموال محجور است.[۱۹۰]
    ۳-۱-۶٫ موارد عزل قیم در فقه امامیه و قانون موضوعه
    قیم نسبت به اموال محجور که در تحت تصرف اوست، امین است، قاعده کلی در باب امانت این است که اگر تعدی و تفریطی در کار نباشد، امین ضامن تلف یا نقص آن اموال برای صاحب مال نیست.اما اگر تعدی یا تفریط از ناحیه امین صورت گیرد، یعنی در انجام تکالیفی که به او محول شده است، کوتاهی کرده باشد، ضامن نقص یا تلفی که از ناحیه این کوتاهی پیدا شده است، خواهد بود. بدین ترتیب در بحث های زیر سعی بر تنویر بیشتر این موضوع شده است:
    ۳-۱-۶-۱٫ موارد عزل قیم در فقه امامیه
    علامه حلی(ره) در تذکره الفقها فرموده است : اگر ولی یتیم قصد سفر کند و بترسد که مال محجور را با خود ببرد و یا در شهر باقی بگذارد، دراین صورت آن را به شخص متمکن مورد اعتمادی قرض می‌دهد و در مقابل رهن می‌گیرد. و اگر رهن گرفتن در مقابلش ممکن نشد آن را به شخصی که امین و مورد اطمینان است قرض می‌دهد و اگر قرض ممکن نشد آن را نزد شخص امینی به ودیعه می‌گذارد. درصورتی که ولی یتیم بتواند امور یاد شده را رعایت کند ولیکن در انجام آن سهل انگاری نموده و اخلال نماید و اتفاقاً ضرری به مال محجور وارد شود وی ضامن آن می‌باشد. اگر در مساله تعدی و تفریط و نحوه عملکرد قیم، بین قیم و محجور بعد از رفع حجر، اختلاف پیش آید، محجور می‌تواند به مقامات ذیصلاح شکایت کند، که دراین صورت چون قیم امین است بدون اقامه بنیه کلام او پذیرفته می‌شود و کسی که تعدی و تفریط را به قیم نسبت می‌دهد باید برای اثبات ادعای خود بنیه بیاورد.[۱۹۱]درصورتیکه قیم، محجور شود و یا به علتی ممنوع از تصرف گردد حق ولایت او ساقط می‌شود و پس از آنکه ممنوعیت او رفع گردید سمت اولیه او برنمی‌گردد، بلکه نیاز به نصب جدید است.بنابراین اگر قیم، مجنون یا فاقد رشد شود منعزل می‌شود. همچنین اگر قیم محجوری که مسلمان یا در حکم مسلمان است، مرتد شود، شرط اسلام را از دست می‌دهد و از این تاریخ منعزل می‌شود چه در حقوق اسلام، ولایت کافر بر مسلمانان پذیرفته نشده است[۱۹۲] (… لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا)[۱۹۳]
    ۳-۱-۶-۲٫ موارد عزل قیم در حقوق موضوعه
    موارد عزل قیم را به دو دسته می توان تقسیم کرد :
    دسته اول:
    مواردی که عزل قیم اجباری است و دادگاه نمی‌تواند از آن بگذرد یا راه حل دیگری را جایگزین آن کند.
    دسته دوم:
    مواردی که در صورت تحقق، دادستان اختیار درخواست عزل قیم را پیدا می‌کند، ولی اجباری در استفاده از این راه حل ندارد.
    گروه نخست ناظر به مواردی است که قیم وصف امانت را از دست می‌دهد و یا مرتکب جرم یا عملی می‌شود که در نظر قانون‌گذار نشانه خیانت یا فقدان وصف امانت یا بی‌لیاقتی قیم است؛ اوصافی که در قیم استقرار یافته و صلاحیت او را در ولایت بر محجور از بین می‌برد. در این مورد به مصلحت محجور و جامعه نیست که چنین شخصی عهده دار قیمومت شود.
    برعکس، گروه دوم در جایی اعمال می شود که قیم مرتکب خلافی می‌شود و قانون گذار حربه عزل را به مقام عمومی می‌سپارد تا ضمانت اجرای وظیفه‌های قیم باشد.[۱۹۴]
    دسته اول– موارد اجباری عزل:
    ماده ۱۲۴۸ ق.م. موارد اجباری عزل قیم را بدین شرح معین می‌کند:
    ۱- اگر معلوم شود که قیم فاقد صفت امانت بوده و یا این صفت از او سلب شود، امانت را باید به شخصی سپرد که صلاحیت این اعتماد عمومی را داشته باشد. پس، اگر معلوم شود که از آغاز نیز قیم چنین صلاحیتی را دارا نبوده است یا در جریان اداره امور محجور وسوسه شود و به خیانتی آلوده گردد که امین ازآن پرهیز می‌کند، دادگاه بایستی او را معزول کند. منتها باید توجه داشت که چگونگی و شماره کارهای خلاف قیم باید چنان باشد که نشانه زوال و صفت امانت باشد، بعنوان ملکه نه عارضه. زیرا‌، هیچ انسانی مصون از خطا نیست و لغزش های موقت و استثنایی را نباید از موجبات عزل قیم شمرد.
    ۲- اگر قیم مرتکب جنایت یا مرتکب یکی از جنحه های ذیل شده باشد و به موجب حکم قطعی محکوم گردد: سرقت، خیانت در امانت، کلاهبرداری، اختلاس، هتک ناموس، منافیات عفت، جنحه نسبت به اطفال، ورشکستگی به تقصیر با تقلب.
    پس از اصلاح قوانین کیفری، تقسیم مرسوم جرم به جنحه و جنایت و خلاف برهم خورده است (مواد ۱۸۱ تا ۱۸۴ قانون آئین دادرسی کیفری).[۱۹۵]

    پایان نامه حقوق

    به موجب ماده ۱۹۲ قانون اصلاح موادی از قانون آئین دادرسی کیفری مصوب، شهریور ماه ۱۳۶۱ : «جرایمی که رسیدگی به آنها در صلاحیت دادگاه‌های دادگستری اسلامی است به چهار قسمت تقسیم می‌شود : ۱- حدود ۲- قصاص ۳- دیات ۴- تعزیرات». این تقسیم در ماده ۷ قانون راجع به مجازات اسلامی مصوب ۲۱ مهر ۱۳۶۱ نیز آمده و پس از آن نیز طبقه بندی جرایم و مجازاتها بر همین مبنا انجام شده است. بنابراین، باید دید کدام بخش از این جرایم در حکم جنایت است و از موجبات عزل قیم بشمار می‌آید؟
    بی مبالاتی قانون‌گذاری دشواری پاسخ این سوال افزوده است: در قانون آئین دادرسی کیفری، اصلاح سال ۶۱ از ماده ۱۹۲ آغاز شده و مواد پیش از آن، و از جمله مواد ۸۱ تا ۸۴ که تقسیم جرایم به جنایت و جنحه و خلاف را پیش‌بینی کرده، همچنان باقی مانده است و این فکر را ایجاد می کند که قانون گذار آن تقسیم را در کنار تقسیم جدید (حدود، قصاص، دیات، تعزیرات) حفظ کرده است. بویژه، باقی گذاردن موادی مانند ۱۲۳۱ و ۱۳۴۸ در اصلاح قانون مدنی (۸/۱۰/۶۱) احتمال باقی ماندن آن راتقویت و تایید می‌کند. از سوی دیگر، در اصلاح ماده ۷ قانون مجازات عمومی که جرایم را به جنایت و جنحه و خلاف تقسیم کرده بود، ماده ۷ مواد عمومی از قانون راجع به مجازات اسلامی مقرر می‌دارد: «مجازات‌ها حسب نوع جرائم بر چهار قسم است: ۱- حدود ۲- قصاص ۳- دیات ۴- تعزیرات» و این شیوه نشان می دهد که از این پس مبنای تقسیم نظام جدید اسلامی است .
    با وجود این، به نظر می‌رسد که دو تقسیم تعارضی با هم ندارد؛ هرکدام به اعتبار ویژه‌ای است و می‌تواند در کنار هم حفظ شود: تقسیم جرایم به خیانت و جنحه و خلاف به اعتبار شدت و ضعف مجازات است (ماده ۷ ق.م.ع.) و تقسیم جدید بر حسب نوع آنها. درست است که در حقوق جزای کنونی مبنای اصطلاح‌ها و آثار کیفری تقسیم جرایم بر حسب نوع آنها است. لیکن، تقسیمی که بر مبنای شدت و ضعف مجازات انجام شده است، به لحاظ آثار مهمی که در سایر احکام دارد، باقی می‌ماند. نویسندگان قانون مدنی نیز به همین تقسیم نظر داشته‌اند و می‌خواستند تا قیمی را که مرتکب جرم مهم شده از سرپرستی محجور برکنار سازند، در حالی که در تقسیم جدید اهمیت جرم و شدت و ضعف مجازات، مبنا قرار نگرفته است. پس، بی گمان نمی‌توان گفت حدود یا قصاص بجای جنایت نشسته و همان وصف را دارد. اگر در قانون جدید مفهوم و وصف تازه ای برای نهاد قدیمی معین شود، باید آن‌ نهاد را تابع و وصف تازه خود قرار داد. برای مثال، هرگاه معلوم شود که در قوانین جدید تنها به «قتل» جنایت گفته می‌شود، باید از آن پیروی کرد و نمی‌توان گفت، چون قانون‌گذار در آن زمان به مجازات حبس بیش از سه سال نظر داشته است، اکنون نیز باید از همان نظر پیروی کرد. ولی، اگر جنایت مفهوم تازه ای در قوانین نیابد، به همان مفهوم پیشین خود تعبیر می‌شود، هر چند که تقسیم دیگری در قوانین جزایی عنوان گردد. بدین ترتیب، تمام جرائمی که مجازات آنها اعدام یا حبس دائم یا حبس از ۳ تا ۱۵ سال یا ۲ سال تا ۱۰ سال زندان باشد، در زمره جنایات است و جزای نقدی به هر میزان که باشد، و حبس‌های ۶۱ روز تا سه سال در آن گروه نمی‌آید. ولی این تحلیل تمام اشکال را رفع نمی‌کند. زیرا در قوانین مجازات اسلامی کیفرهایی پیش‌بینی شده که در قوانین گذشته سابقه نداشته است.[۱۹۶] برای مثال، قصاص اعضا یا دیه یا شلاق را باید در زمره کیفرهای جنایی آورد و جرمی را که این مجازات‌ها را دارد «جنایت» شمرد.
    در ماده ۱۸۲ قانون آئین دادرسی کیفری، جزای جنایت را «ترهیبی و ترذیلی» یا «ترذیلی» معین کرده است. ولی، این دو اصطلاح مبهم نیز معیار روشنی به دست نمی‌دهد، چرا که به درستی معلوم نیست چه کیفری را باید ترهیبی یا ترذیلی شمرد. همچنین در ماده ۲۲۴ قانون اصلاح موادی از قانون آئین دادرسی کیفری آمده است: «در جرائم مهم لازم است قبل از محاکمه تحقیقات مقدماتی بازرسی به عمل آید… » و چون بیش از آن تحقیق در امور جنایی به بازپرسی داده می‌شد (تبصره ۳ ق.آ.د.ک)، می‌توان گفت جرایم مهم را جنایت می گویند. لیکن، از این نتیجه بدیهی نیز ضابطه‌ای بدست نمی‌آید که «جرم مهم» کدام است؟
    قانون‌گذار در موضوع صلاحیت خود جرائم مهم را تعیین کرده است : ماده ۱۹۴ همان قانون، دادگاه‌های کیفری را به دادگاه‌های کیفری یک و دو تقسیم کرده است و از ترکیب دادرسان و مقر دادگاه و چگونگی تقسیم صلاحیت به خوبی بر می‌آید که جرائم مهم در دادگاه کیفری یک رسیدگی می‌شود که جانشین دادگاه جنایی سابق است.[۱۹۷] ماده ۱۹۸ همان قانون درباره صلاحیت این گروه از دادگاه‌های کیفری مقرر می‌دارد: دادگاه‌های کیفری یک به جرمهای زیر رسیدگی می کند:
    الف) جرمی که کیفر آن اعدام، رجم، صلب و نفی بلد به عنوان حد باشد.
    ب) جرمی که کیفر آن قطع یا نقص عضو باشد.
    ج) جرمی که به حسب قانون ۱۰ سال زندان و بالاتر باشد.
    د) جرمی که کیفر آن معادل ۲۰۰ هزار تومان و بالاتر و یا معادل دو پنجم اموال مجرم و بالاتر باشد. در جرایمی که مجازات حسبی در آنها حداقل و حداکثر دارد، ملاک میزان حداکثر است که نباید از ده سال زندان کمتر باشد. پس، نه تنها تکلیف جرایمی که در قوانین جدید پیش‌بینی شده است. معین می‌شود، درمورد میزان حبس نیز به همان نتیجه سابق می‌رسیم. تنها تفاوت درباره جزاهای نقدی بیش از ۲۰۰ هزار تومان یا معادل دو پنجم یا بیشتر اموال مجرم است که در قانون مجازات عمومی در زمره کیفرهای جنایی نبوده و اکنون در شمار جرائم مهم در آمده است و به نظر می‌رسد که در این باره بایستی از مفهوم و وصف جدید پیروی کرد و همه جرایمی را که در صلاحیت دادگاه کیفری یک قرار گرفته است مانع از تصدی قیم و از اسباب عزل اجباری او شمرد.
    ۳- اگر قیم به علتی غیر از ارتکاب به جنایت یا جنحه‌های خاص محکوم به حبس شود و بدین جهت نتواند امور مالی مولی علیه را اداره کند ظاهر ماده چنین می‌رساند که برای عزل قیم بر این مبنا سه شرط لازم است: اول: اینکه قیم محکوم به حبس شده باشد؛ دوم: مستند حکم حبس ارتکاب به جنایت با جنبه های مقرر در بند ۲ ماده نباشد؛ سوم: قیم نتواند امور مالی مولی علیه را اداره کند. بر مبنای همین ظاهر نیز بعضی از استادان، حبس در مورد محکومیت سیاسی را مثال آورده اند تا در زمره هیچیک از جرمهای پیش بینی در بند ۲ ماده ۱۲۴۸ ق.م. قرار نگیرد.[۱۹۸]
    بدین ترتیب ، تفاوت بند ۲ و ۳ ماده ۱۲۴۸ در این است که محکوم شدن قیم به ارتکاب جنایت یا یکی از جنبه های مقرر در بند۲ از موجبات عزل قیم است، هر چند که موضوع حکم حبس نباشد و مانع از اداره امور مالی محجور نشود. ولی، در محکومیت‌های دیگر، این شرایط ضروری است و صدور حکم به پرداخت جزای نقدی و شلاق و دادن دیه‌های سبک باعث عزل قیم نمی‌شود. به بیان دیگر، در بند ۲ فرض بی‌عدالتی و امین نبودن سبب عزل است و در بند ۳ عدم امکان اداره امور مولی علیه. با وجود این، باید دانست که در بند ۲ نیز احتمال دارد که فرض عدم امانت و عدم امکان اداره با هم جمع شود، زیرا همین که قیم به زندان محکوم شود و مدت آن به اندازه‌ای باشد که اداره امور مولی علیه را مختل سازد، برای عزل او کافی است: یعنی، برای اجرای بند ۳ ضرورتی ندارد که جرم مورد استناد مسئول بند ۲ نباشد و باید گفت، وقتی حبس قیم، توانایی اداره اموال را از او بگیرد ، باید عزل شود. آنچه بدون پاسخ باقی می ماند این است که چرا بند۳، اختصاص به ناتوانی در اداره امور مالی داده شده است؟ آیا ناتوانی در مواظبت و تربیت مولی علیه مانع ادامه سرپرستی قیم نمی‌شود؟ متن ماده و بند ۵ آن چنین حکایت دارد، با وجود این، چندان بعید و غیر منطقی است که باید از آن گذشت. فرض قانون ناظر به مورد شایعی است که قیم برای اداره اموال معین شده است. و گرنه، در جایی که به خطر افتادن تربیت اخلاقی و سلامت طفل بتواند حق حضانت ولی قهری را از بین ببرد، باید گفت بطریق اولی سبب عزل قیم نیز می‌شود. ۴- اگر قیم ورشکسته اعلام شود: مبنای این بند عدم امانت یا ناتوانی قیم در اداره امور مولی علیه نیست؛ به این دلیل که ورشکسته نمی‌تواند زیان‌های احتمالی ناشی از تقصیر خود را جبران کند. پس‌، حمایت از محجور ایجاب می‌کند که تربیت و اداره دارایی او به چنین شخصی سپرده نشود . ۵- اگر عدم لیاقت یا ناتوانی قیم در اداره اموال مولی علیه معلوم شود، خواه سبب آن، حبس باشد یا پیری و بیماری و مانند اینها یا وجود مانع احتراز ناپذیر، مانند شورش و جنگ و زلزله. این بند نیز بظاهر به اداره اموال مولی علیه اختصاص دارد. ولی چنانکه گفته شد، باید آن را در ناتوانی و بی‌لیاقتی در تربیت و مواظبت نیز رعایت کرد.
    دسته دوم : موارد اختیاری عزل
    چنانکه گفته شد، درپاره‌ای موارد که از اجرای قواعد مربوط به قیمومت خودداری می‌شود، قانون‌گذار امکان عزل قیم را بعنوان مکافات سرپیچی از احکام خود پیش‌بینی کرده است. منتها، در این موارد، عزل قیم منوط به تقاضای مدعی العموم شده است تا او بتواند، با ملاحظه شرایط و اوضاع و احوال، در این باره تصمیم بگیرد. اختیاری بودن عزل در هیچیک از مواد بصراحت گفته نشده است، ولی از وضع بند ۶ ماده ۱۲۴۸ ق.م. استنباط می‌شود.[۱۹۹] زیرا، در ۵ بند نخست قانون‌گذار بطور قاطع اعلام می کند که «قیم معزول می‌شود»، بدون اینکه عزل را مشروط به امری کند، در حالی که در بند ۶ می‌نویسد: «در مورد مواد ۱۲۳۹ و ۱۲۴۳ و ۱۲۴۴ با تقاضای مدعی العلوم». از این لحن گفتار بر می‌آید که تقاضای مدعی العلوم نقشی در امکان عزل دارد، و گرنه در سایر موارد عزل نیز، درخواست از طرف دادستان می‌شود و محجور و سایر علاقه‌مندان می‌توانند وجود سبب عزل را به اطلاع او برساند (ماده ۹۷ ق.ا.ح.)
    در هر حال ، مواردی که عزل به تقاضای دادستان انجام می پذیرد، عبارتست از :
    ۱- در موردی که معلوم شود قیم با سوء نیت، مالی را که متعلق به مولی علیه بوده جزو صورت دارایی او قید نکرده یا باعث شده است که آن مال در صورت مزبور قید نشود (ماده ۱۲۳۹و بند ۶ ماده ۱۲۴۸ ق.م.) نسبت دادن عمل قیم به سوءنیت او کاری است که دادستان باید انجام دهد و به همین دلیل نیز صدور حکم عزل منوط به تقاضای او شده است. ۲- هر گاه قیم از دادن تضمینی که دادستان ضروری می‌بیند و نوع آن را دادگاه معین می کند امتناع ورزد (ماده ۱۲۴۳ ق.م. و بند ۶ ماده ۱۲۴۸). در این فرض نیز تشخیص ضروری بودن تضمین با دادستان است و بر همین مبنا است که زمینه عزل فراهم می‌آید. ۳- در موردی که قیم صورتحساب سالانه تصدی خود را ظرف یک ماه از تاریخ مطالبه دادستان ندهد (ماده ۱۲۴۴ ق.م.). در این فرض نیز اختیار دادستان در لزوم مطالبه و تمیز عذر موجه و درخواست نهایی عزل خلاصه می شود : با وجود این، ماده ۱۰۱ ق.ا.ح. به دادگاه نیز اختیار می دهد تا « اگر قیم قبل از تعیین شخص دیگری بجای او صورت حساب را فرستاد یا معلوم شود که تاخیر در فرستادن صورتحساب بواسطه عذر موجه بوده است » همان شخص را به قیومت ابقا کند یا دوباره به عنوان قیم برگزیند .
    ۴- به موجب ماده ۱۲۵۱ اصلاح شده قانون مدنی (دی ماه ۶۱) : « هرگاه زن بی شوهری و لو مادر مولی علیه که به سمت قیمومت معین شده است اختیار شوهر کند باید مراتب را در ظرف یک ماه از تاریخ انعقاد نکاح به دادستان حوزه اقامت خود یا نماینده او اطلاع دهد .
    در این صورت دادستان یا نماینده او می تواند با رعایت وضعیت جدید آن زن تقاضای قیم جدید و یا ضم ناظر کند». ماده ۱۲۵۲ق.م. نیز می افزاید : «در مورد ماده قبل، اگر قیم ازدواج خود را در مدت مقرر به مدعی العموم یا نماینده او اطلاع ندهد ، مدعی العموم میتواند تقاضای عزل او را بکند».
    در این فرض نیز اختیار دادستان در دو زمینه ظاهر می‌شود: نخست‌، در موردی که قیم شوهر می‌کند. ظرف یک ماه به دادستان اطلاع نمی‌دهد، که او می تواند از خطای زن در شرایطی که قرار گرفته است در گذرد یا بی‌مبالاتی قیم را مبنای درخواست عزل کند. دوم، در زمانی که از شوهر کردن قیم آگاه می‌شود، و با توجه به وضع خانواده جدید او ، باید تمیز دهد که آیا عزل او به مصلحت است یا ضم ناظر؟
    ۳-۱-۷٫ انعزال قیم در فقه امامیه و حقوق موضوعه
    چنانکه بارها گفته شد، قیمومت نوعی ولایت است که به نماینده حاکم باشرایط معین داده می‌شود که اگر این شرایط موجود باشد اسباب انعزال قیم فراهم خواهد آمد بدین سبب این امر مهم در بحث زیر مورد تبیین قرار می‌گیرد.
    ۳-۱-۷-۱٫ انعزال قیم درفقه امامیه
    هرگاه کودک، پدر وجد پدری و یاوصی منصوب از جانب آنان را نداشته باشد، سرپرستی و نگاهداری از اموال او به عهده حاکم شرعی خواهد بود؛ و مقصود از حاکم، امام معصوم(ع) یا نایب خاص او و در زمان غیبت نایب عام که فقیه جامع الشرایط فتواست، می‌باشد.[۲۰۰] بنابراین یکی از اختیارات ولی فقیه خواه به واسطه ولایت مطلقه و خواه از طریق حسبه، سرپرستی و اداره امور محجورین است که ولی خاص ندارد. ولی فقیه بعنوان ولی عام، حمایت و سرپرستی و اداره امور مربوط به محجور را که ولی خاص ندارد، عهده دار است. اما از آنجا که تعداد اشخاصی که نیاز به سرپرست دارند کم نیست، از این رو ولی‌فقیه نمی‌تواند شخصاً به تمام آنها رسیدگی کند بنابراین افرادی را بعنوان نماینده خود برای سرپرستی محجورین تعیین می نماید که او را قیم می‌گویند و لیکن هرگاه نخستین شرط برای تعیین فرد به سمت قیمومت از بین برود ( زوال اهلیت) حاکم، حکم انعزال وی را می‌دهد.
    و هم چنین است در فرضی که حجر مولی علیه پایان می‌پذیرد، و سمت قیم نیز بر این مبنا خود به خود از بین می‌رود.[۲۰۱]
    ۳-۱-۷-۲٫ انعزال قیم در حقوق موضوعه
    چون قیم مسئولیت مواظبت و سرپرستی مولی علیه را بر عهده دارد و به اداره دارایی او می‌پردازد. پس نخستین شرط قیمومت نیز این است که قیم خود را برای انجام این امور هلیت داسته باشد. زوال اهلیت نیز خود به خود سمت قیمومت را از بین می‌برد. قیم به کودکی باز نمی‌گردد، ولی احتمال دارد در اثر بیماری و فشارهای عصبی دیوانه شود یا رشد خود را در اداره اموال از دست بدهد. این عارضه‌ها را نیز بطور معمول دادستان به دادگاه اطلاع می دهد و درخواست برکناری او و نصب قیم دیگر را می‌کند. منتها، تفاوت در این است که برخلاف مورد عزل که حکم دادگاه به نهاد موجود پایان می‌دهد و جنبه تأسیسی دارد، در فرض حجر قیم چهره اعلامی بخود می‌گیرد.
    یعنی، همین که احراز شد که قیم اهلیت خود را از دست داده است، دادگاه اعلام می‌کند که از تاریخ جنون یا سفه قیم سمت خود را به حکم قانون از دست داده است یا، به بیان دیگر، از سمت خود «منعزل» شده است. چنانکه ماده ۱۲۴۹ ق.م. اعلام می‌کند: «اگر قیم مجنون یا فاقد رشد گردد منعزل می‌شود». فایده عملی «انعزال» در نفوذ اعمالی که قیم پس از عارضه جنون یا سفه انجام داده است ظاهر می شود . با اینکه در مورد عزل ، قاعده این است که اعمال قیم از تاریخ ابلاغ حکم غیر نافذ شود (ماده ۱۰۰ ق.ا.ح.)، در مورد انعزال، چون حکم دادگاه سمت را از بین نمی‌برد و تنها زوال آن را از تاریخ بروز عارضه اعلام می‌دارد، اعمالی که قیم در فاصله میان بیماری و ابلاغ حکم انجام داده است نفوذ خود را از دست می‌دهد.
    همچنین است به پیروی از فقه امامیه در فرضی که حجر مولی علیه پایان می‌پذیرد و سمت قیم بر این مبنا از بین می‌رود. چنانچه ماده ۱۲۵۳ ق.م. در همین زمینه مقرر می‌دارد: «پس از زوال سببی که موجب تعیین قیم شده قیمومت مرتفع می‌شود».[۲۰۲]
    ۳-۱-۸٫ موارد ممنوعیت قیم در اداره اموال مولی علیه در فقه امامیه و حقوق موضوعه

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 07:23:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی تدابیر پیش‌گیری وضعی از وقوع قتل عمد(مطالعه موردی شهرستان کرمانشاه۱۳۸۶-۱۳۹۰)- قسمت ۱۲ ...

    اجرای سیاست های پیشگیری در ایران می تواند با چالش های متعددی روبرو شود، عدم تامین منابع مالی مناسب، نبود امار قابل اطمینان و عدم آگاهی از سیمای جنایی کشور و شهرها، وجود تفکرات سنتی در سازمان ها و نهادها در مورد پیشگیری از جرم و عدم پذیرش پیشگیری از جرم در فرهنگ سازمانی نهادها، اختلاف نظر میان سازمان ها در نهایت ارزیابی نتایج برنامه ها می تواند از جمله ی این چالش ها باشد.
    یکی از وظایف قوه قضاییه در بند پنجم اصل ۱۵۶ قانون اساسی، پیشگیری از جرم است که باارائه «لایحه پیشگیری از جرم» (۹/۵/۱۳۸۴) گامی به سوی اجرایی شدن این اصل برداشته شده است . لایحه ی مذکور به بحث پیرامون مدیریت و ساختار پیشگیری از جرم می پردازد و تعیین راهبردهای پیشگیرانه را به کمیسیون های سه گانه ی تخصصی شورای عالی پیشگیری از جرم واگذار کرده بود، هر چند در ادامه، این کمیسیون های سه گانه حذف و سازمان پیشگیری از جرم جایگزین آن شد.
    پیشگیری از جرم را می توان، مجموعه اقدامات و تکنیک های اتخاذی توسط جامعه ودولت که با هدف کاهش میزان وقوع جرایم اتخاذ می شود،تعریف کرد(Hughes,2001,63) .

     

    ۲-۲-۲-مفهوم پیشگیری

    همچنان که اشاره شد معنای تازه برای پیشگیری از جرم با تاکید بر عوامل فردی و اجتماعی مختلف که به وقوع جرم موثرند، راهکارهایی را پیش رو نهاده است.دکتر اردبیلی(عضور هیئت علمی دنشگاه شهید بهشتی)پیشگیری را هر اقدام سیاست جنایی بدون تاکید بر تهدید کیفر یا اجرای آن می داند که با هدف تجدید امکان پیشامد جنایی از راه های گوناگون انجام شود.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    ریموند گسن جرم شناس برجسته فرانسوی نیز با استناد کردن اقدامات کیفری، بر اساس اهداف و شیوه های دست یابی به این اهداف، پیشگیری را چنین تعریف می کند:«مجموع اقداماتی – به جز اقدامات کیفری-است که هدف غایی آن منحصراً یا به صورت جزئی محدود کردن دامنه ارتکاب جرم- غیر ممکن کردن- مشکل کردن یا کم کردن احتمال وقوع جرم باشد».

    پایان نامه

    وجه مشترک این تعارف، کنشی بودن این تدابیر است. اعمال پیشگیرانه بالمعنی الاخص، هرگز
    نمی توانند جنبه ی خشونت آمیز و کیفری بیابند. چرا که پیش از وقوع جرم و بر افراد ناکرده و بزه اعمال می شوند. این اعمال معمولاً هدف اصلی خود را بزه( یا بزهکار)قرار داده اند و به طور اختصاصی این هدف رابه دنبال می کنند این امر برای تفکیک رفتاری مربوط به پیشگیری از جرم و سایر اعمال ضروری است. چرا که بسیاری از اعمال هستند که به طور جنبی بر پیشگیری از وقوع موثرند. اما هدف اصلی آن نیستند. چنان چه قرآن نیز نماز را عامل بازدارنده از فحشا و منکرات ذکر کرده است،در حالی که هدف اصلی از نماز عبادت و ایصال به مقام عبودیت خدا است.
    ویژگی دیگری که برای اقدامات پیشگیرانه باید ذکر شود، کاستن از آثار جرم است این اقدامات حتی اگر نتوانند به محو جرم بیانجامند، در جهت کاهش آثار و زیان های مالی و روحی ناشی از جرم عمل می کنند. در این رکن از پیشگیری سعی بر این است تا با مداخله گذار از اندیشه های مجرمانه به فعل مجرمانه را عقیم یا متوقف کند. جرم انگاری رفتارهایی که می توانند به وقوع جرم یا تشدید آثار آن، منجر شوند. نوعی رفتار پیشگیرانه محسوب می شود . به عنوان مثال هر چند ولگردی فی حد ذاته امری قبیح نیست، اما چون می توانند به رفتارهای مجرمانه از جمله سرقت منجر شود، جرم دانسته شده است.

     

    جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.

     

    ۲-۲-۳- تعریف لغوی پیشگیری:

    واژه پیشگیری را از نظر لغوی جلوگیری کردن،مانع شدن، جلو بستن،پیش بینی کردن و مانع سرایت شدن (معین ۳۶۷،۱۳۸۷)پیشگیری هر واژه شناسی به معنای «جلوگیری و دفع» آمده است و پیشگیری کردن یعنی خم مانع شدن» (همان،۱۳۸۱ ، جلد نسخت،۹۳۳).
    با توجه به معنای لغوی پیشگیری، این واژه هم به معنای پیش دستی کردن، پیشی گرفتن و جلوی چیزی رفتن و هم به معنای آگاه کردن و هشدار دادن است. اما از میان این معناها در جرم شناسی پیشگیرانه معنای نخست مد نظر است یعنی به کار بردن فنون مختلف به منظور جلوگیری از وقوع بزه کاری است(نجفی ایرندآبادی،۱۳۷۹ ،۱۷).
    در لغت پیشگیری در منابع فارسی به معنای دفع، جلوگیری ، مانع گشتن و از پیش مانع چیزی شدن تعریف شده است(فرهنگ دهخدا) این واژه همچنین در فرهنگ لغوی لاتین نیز به معنای مانع شدن از این که چیزی رخ دهد تعریف شده است(رجبی پور،۱۳۸۲ ،۱۵)
    پیشگیری از نظر لغوی به معنای جلوگیری است و پیشگیر یا پیش گیرنده، یعنی آنکه جلوی کسی را بگیرد یا مانع کاری یا چیزی بشود(عمید ، ۱۳۶۴ ،۵۱).

     

    تعریف پیشگیری:

    گسن(استاد دانشگاه آکس مارسی فرانسه) نیز معتقد است در پیشگیری مجموع اقدام هایی است که به جز اقدامات کیفری، هدف نهایی آن منحصراً یا به صورت جزیی محدود کردن دامنه ارتکاب جرم،غیر ممکن کردن، مشکل کردن و کم کردن احتمال وقوع جرم است» بنابرین تعریف گسن پیشگیری را خارج از نظام کیفری می داند(رجبی پور،۱۳۸۲ ،۱۶).

     

    مفهوم اصطلاحی پیشگیری:

    در استنباط مفهوم پیشگیری و مصداق های آن دو جهت گیری کلی می توان بیان نمود. برخی از جرم شناسان مفهومی برای تدابیر پیشگیری قاتل شده و گروهی دیگر پیشگیری را در مفهومی به کار
    می برند.

     

    ۱)مفهوم موسع

    مطابق این مفهوم انجام دادن هر اقدامی که علیه جرم بوده و آن را کاهش دهد. پیشگیری محسوب
    می شود، اساس این برداشت اتباع تدابیر کیفری و غیر کیفری چه مربوط به قبل و چه مربوط به بعد از وقوع جرم پیشگیری محسوب می شوند. فلذا در این تدبیر، حتی تعقیب ودستگیری بزهکاران، اعمال مجازات یا تعلیق اجرای آن الزام آنان به جبران خسارت مجنی علیه و فردی کردن مجازات توسط قاضی نیز پیشگیری به شمار می آیند لذا این مفهوم طیف وسیعی از اقدامات کیفری و غیر کیفری را در بر می گیرد(نجفی ایرندآبادی،۱۳۸۳ ،۷۳۷).

     

    ۲)مفهوم مضیق

    در جرم شناسی پیشگیرانه ، پیشگیری مفهومی مضیق پیدا کرده است. در این مفهوم پیشگیری به مجموع وسایل و ابزارهای اطلاق می شود که دولت برای مهار بهتر بزهکاری از طریق حذف یا محدود کردن عوامل یا از طریق اعمال مدیریت مناسب نسبت به عوامل محیط فیزیکی و محیط اجتماعی موجد فرصت های جرم مورد استفاده قرار می دهد(نجفی ایرندآبادی۱۳۸۳ ،۷۴۰).

     

    ۲-۲-۴- پیشگیری از دیدگاه حقوق جزا:

    به منظور ایجاد امنیت ، حفظ آرامش جامعه، پیشگیری از وقوع جرم تنها راه حل را برخورد کیفری و اعمال مجازات می داند (تعریف سنتی) ۲- هم اکنون حقوق جزا از هر دو راه بهرهمی جوید. یعنی هم از راه های قهر آمیز و تدابیری را در راستای جلوگیری از تکرار جرممی اندیشد همانند تعلیق مجازات اقدامات تامینی و تامینی و در کل برای تهذیب اخلاق و اصلاح بزهکار ، اقدام مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمان، از اصول سیاست کیفری قانون اساسی است که در بند ۱۵ اصل ۱۵۶ قانون اساسی پیش بینی شده است بدیهی است کشورهای تعزیزی با تنوع ضمانت اجراهای کیفری و اقدمات تامینی و تربیتی نقش وسیعی در پیشگیری از وقوع جرایم و اصلاح بزهکاری دارد(همان،۱۴۲)

     

    ۲-۲-۵- مفهوم پیشگیری در سیاست جنایی:

    سیاست جنایی به منزله یک رشته مطالعاتی مستقل و میان رشته ای در علوم جنایی هم از ابزارهای حقوق کیفری اعم از یافته های جرم شناسی برای پاسخ به پدیده مجرمانه بهرهمی برد و این پاسخها در سیاست جنایی مفهومی به نام « پاسخ پیشگیرانه » است که به دلیل تنوع به « پاسخهای واکنشی و کنشی » پخش می شوند. «پاسخهای پیشگیرانه کیفری» یکی از مولفه های «مفهوم مضیق» سیاست
    جنایی است (سیاست کیفری) که در آن، پیشگیری از جرم صرفاً با سرکوبی و اجرای مجازات محقق
    می شود (پیشگیری واکنشی) و پیشگیری کنشی در آن جایگاهی ندارد پیشگیری واکنشی در این مفهوم یکی از ابزارهای سیاست جنایی برای کنترل جرم است که اصولاً در انحصار دولت قرار دارد و به جامعه مدنی واگذر نمی شود. در نظامهای امروزی اصولاً، دولت یا جرم انگاری رفتارهای نقص کننده نظم عمومی و پیش بینی کیفرهای گوناگون به مبارزه با بزهکاری و پیشگیری از جرم می پردازد. پیشگیری در سیاست جنایی با هدف محدود ساختن امکان رویداد جنایی از راه ناممکن ساختن، دشوار کرد با کاستن از احتمال وقوع آن، بدون اینکه در این راه بر تهدید کیفر یا اجرای آن تکیه شود. از دیدگاه حقوقی(با تاکید بر نظام کیفری) این شیوه با ابزارهای کیفری قهر آمیز و سرکوبکر سیاست جنایی یا معمولاً همان ضمانت اجراهای کیفر ی است که از راه بازدارندگی یا سزادهی هدف جلوگیری با کاستن از شمار جرائم را دنبال می کند. بنابراین، سیاست جنایی برپایه این دو رویکر همه تدابیر وکنشی را در بر می گیرد.تدابیری که حکومت به کمک بازوهای (قانون گذاری قضایی و اجرایی) خود با هدف محدود کردن و مهار بزهکاری، یعنی همان پیشگیری از جرم به اعمال آنها می پردازد و همچون سیاستهای دیگر حکومت نقش مردم در آن اهمیت فراوانی دارد(رایجیان اصلی،۱۳۸۵ ، ۱۲۸ -۱۲۷ ).

     

    ۲-۲-۶- تعریف علمی پیشگیری:

    با توجه به نگرشهای گوناگون که در میان جرم شناسان وجود دارد، پیشگیری از بزهکاری را می توان به دو صورت عام و خاص تعریف کرد.

     

    ۲-۲-۷-انواع پیشگیری:

    در جرم شناسی و بر حسب تاریخ ظهور آنها، ۶ نوع پیشگیری قابل تفکیک از هم است که این پیشگیری ها، هر یک مبتنی بر مکتب و نظریه خاصی در جرم شناسی است:

     

    ۲-۲-۷-۱-پیشگیری متداول:

     

    ۲-۲-۷-۱-۱-پیشگیری از بزهکاری اطفال:

    قدیمی ترین نوع پیشگیری از بزهکاری اطفال و پیشگیری از بزهکاری است.طبق این تفکیک، در مورد اطفال و نوجوانان بزهکار شخصیت آنها در حال شکل گیری و قوام یافتن است. باید از دابیر پرورشی وبازپروری استفاده کرد.
    در حالی که در مورد بزهکاران بزرگسال باید از ارعاب انگیزی از طریق تهدید به مجازات استفاده کرد، زیرا شخصیت آنها شکل و قوام گرفته است(نجفی ایرند آبادی،۱۳۷۸، ص :۱۳۷)

     

    ۲-۲-۷-۱-۲-پیشگیری عمومی و پیشگیری اختصاصی:

    نوع دیگر پیشگیری از بزهکار است.در پیشگیری عمومی اقدام علیه عوامل بزهکاری بزهکار عمومی مورد توجه است در حالی که در پیشگیر ی اختصاصی، عوامل اختصاصی تر جرایم و خنثی کردن آنها مورد توجه قرار می گیرد(همان، ص :۱۳۷) .

     

    ۲-۲-۷-۱-۳-پیشگیری انفعالی:

    این نوع از پشگیری که یکی از متداول ترین روش های پیشگیری از جرایم است،مورد توجه صاحبنظران حوزه جرم شناسی قرار دارد. در پیشگری انفعالی، برخی از اقدامات معمول و رایج پیشگیرانه و رایج پیشگیرنده (از جرم و بزه) از نوع هشداری و بازدارنده مثل «هشداری های انتظامی» صورت می گیرد بلکه در یک انتظار انفعالی برای تاثیر این اقدامات باقیمی ماند. به گونه ای که در این نوع از پیشگیری، عوامل اجتماعی (پیشگیری اجتماعی) هیچ گونه تاثیری ندارد و در این بین کوچکترین نقش از خود ایفا نمی کند. نقش نهادهای بازدارنده از جرایم (پلیس،مراجع قضایی و…) در این میان بسیار کم رنگ است(بیات، ۱۳۸۷ ،۲۹).

     

    ۲-۲-۷-۱-۴-پیشگیری فعال:

    در پیشگیری از نوع فعال، پلیس محور اصلی پیشگیری است که برای اجتناب و دوری از جرایم وارد عمل می شود و در سطح اجتماعی نیز فعال است. به عنوان مثل برنامه ریزی و هدایت فراغت گروهی از جوانان را به عهده می گیرد که در معرض جرم یا انحراف در زمان و مکان خاص قرار دارند. در این میان نقش نهادهای بازدارنده از جرم و بزهکاری نیز بسیار مشهود است . در این نوع از پیشگیری، برنامه ریزی های کلان و بلند مدت برای جلوگیری از بزهکاری و کاهش آن مدنظر قرار دارد. مسئولین دولتی نیز هر یک به فراخور وظیفه اجتماعی خود، نقش عمده ای دارند و اقدامات مستقلی را صورت می دهند(همان، ۲۹).

     

    ۲-۲-۷-۱-۵-مراحل پیشگیری:پیشگیری اولیه۱ ،ثانویه ۲،ثالث

    این نوع پیشگیری با الهام از مدل معمولی در پزشکی ایجاد و از هم تفکیک شده است.

     

    ۲-۲-۷-۱-۵-۱-پیشگیری اولیه(نخستین):

    این مرحله مجموعه اقدامات ، سیاست ها و برنامه هایی است که سعی در تغییر و کنترل شرایط جرم زای محیط فیزیک، اجتماعی دارد تا با بهبود بخشیدن به شرایط اجتماعی از ارتکاب هر نوع جرمی توسط احاد جامعه پیشگیری نماید. در این مرحله از پیشگیری تلاش بر این است که افراد جامعه به سوی ارتکاب جرم گرایش پیدا نکند. هدف در این سطح پشگیری، بهبود شرایط زندگی به منظور عدم محرومیت افراد است(رجبی پور،۱۳۸۳، ۳۰) این سطح از پیشگیری مستلزم کاهش فرصت های جنایی بدون اشاره به مجرمان است در پیشگیری اولیه از جرم توجه بیشتر به رویداد جرم معطوف است تا مجرم تحریک شده این رویکرد نیز به تئوری سبک زندگی «هیندلانگ» ارتباط داده شده که در آن به رواج قربانی شدن شخص و فعالیت های روزمره قربانیان بالقوه و بالفعل جرم تاکید می شود(هیوز، ۱۳۸۰ ،۳۱).

     

    ۲-۲-۷-۱-۵-۲-پیشگیری ثانویه(دومین):

    این پیشگیری شامل اقدام هایی است که در مورد یک گروه خاص یا با یک گروه در معرض خطر یعنی گروهی که احتمال بروز خطر در آن ها بسیار زیاد است. انجام می شود.به عبارت دیگر، پیشگیری ثانویه مداخلات در زمینه ای زودرس را در بر می گیرد و هدفش جلوگیری از وخیم یا مزمن شدن یک اختلال در حال پیشگیری است بنابراین، جمعیت هدف در این نوع پیشگیری بسیار محدودتر از پیشگیری اولیه است، برای مثال،تدارک برنامه های پیش دبستانی برای کودکان غیر مرفه را می توان نمونه ای از پیشگیری ثانویه به حساب آورد.(چاله چاله،۱۳۸۷ ،ص:۴۸)

     

    ۲-۲-۷-۱-۵-۳-پیشگیری ثالث(سومین):

    نوع پیشگیر ثالثیه از جرم که بر خدشه دار کردن مقام و حرفه مجرمین و یا کاهش شدت و اهمیت بزه متمرکز است. برای مثال از طریق درمان مجرمان شناخته شده هم دومین و هم سومین نوع پیشگیری از جرم بر مجرمیت متمرکز هستند(هیوز، ۱۳۸۰ ،۳۱).

     

    ۲-۷-۲-پیشگیری جدید(انواع پیشگیری غیر کیفری)

    پیشگیری وضعی و اجتماعی

     

    ۲-۷-۲-۱-پیشگیری وضعی(Hindelang) :

    پیشگیری اجتماعی از بزهکاری شامل مجموعه اقدامات پیشگیرانه است که به دنبال حذف یا خنثی کردن آن دسته از عواملی هستند که در تکوین جرم موثر بوده اند(نجفی ایرندآبادی،۱۳۷۸ ،ص:۱۳۷) یکی از مهمترین مسائلی که در شرع مقدس اسلام بر آن تاکید شده و متفکران علوم انسانی و محققان علوم روان شناسی ، جامعه شناسی و علوم اجتماعی توجه خاصی بدان معطوف داشته اند مسئله پیشگیری از وقوع جرم از طریق مقاله در احوال و شخصیت مجرمان و اصلاح جامعه است. بنابراین یکی از روش های پیشگیری ،پیشگیری اجتماعی است.

     

    ۲-۷-۲-۲-پیشگیری وضعی:

    پیشگیری وضعی شامل مجموعه اقدامات و تدابیری است که به سمت تسلط بر محیط و شرایط پیرامونی جرم « وضعیت مشرف بر جرم » و مهار آن متمایل است این امر از یک سو از طریق کاهش وضعیت های ما قبل بزهکاری، یعنی وضعیت های پیش جنایی که وقوع جرم را مساعد و تسهیل
    می کند، انجام می شود و از سوی دیگر با افزایش خطر شناسایی و احتمال دستگیری بزهکاران ، از وقوع جرم جلوگیری می کند. بنابراین پیشگیری وضعی بیشتر با حمایت ازآماج های جرم و نیز بزه دیدگان بالقوه و اعمال تدابیر فنی، به دنبال پیشگیری از بزه دیدگی افراد یا آماج ها در برابر بزهکاران است که در نهایت و به طور غیر مستقیم منجر به کاهش بزهکاری می شود. در صورتی که پیشگیری اجتماعی به طور مستقیم در مقام جلوگیری از تبدیل شدن بزهکاران بالقوه به بزهکاران بالفعل است(همان، ۱۳۷۸ ،۱۴۰ ).

     

    ۲-۷-۲-۲-۱-مفهوم پیشگیری وضعی:

    کلارک ، جرم شناس معروف انگلیسی، پیشگیری وضعی از جرم را به عنوان اقدامات قابل سنجش و ارزیابی مقابله با جرم می داند. این اقدامات معطوف به اشکال خاص از جرائم بوده و از طریق مدیریت یا مداخله در محیط بلاواسطه به شیوه ای پایدار و سیستماتیک منجر به کاهش فرصت های جرم یا افزایش خطرات جرم که همواره مدنظر تعداد بسیاری از مجرمان بوده است. میشود(رزنیام و سایرین،۱۳۸۲) . پیشگیری وضعی از جرم قابل مقایسه با مفهوم عامل روان شناسان،یعنی کنترل محرک است. آنها معتقدند احتمال وقوع جرم بر اساس کیفیت قرار گرفتن محرک در محیط،یا تضعیف می شود یا می توان محرک را از طریق اعمال مدیریت ، طراحی یا مداخله در محیط ، توسط طراحان پیشگیری از جرم تغییر داد. همچنین پیشگیری وضعی از جرم ، بر این نظریه استوار است که موقعیت قابل پیش بینی از افراد هستند. تحقیقات انجام شده نشان می دهد که درصد زیادی از حوادث و وقایع مجرمانه در محل های خاصی متمرکز شده اند که جرم شناسان از آنها به عنوان نقاط جرم نیز یاد می کنند. بنابرین اقدمات پیشگیری از جرم برای کاهش فرصت های جرم جزایی که در محیط پدید می آیند به کار برده می شود(همان،۱۳۸۲).
    دکتر نجفی ایرند آبادی پیشگیری از جرم را به علت شناسی جرم در خارج از شخصیت مجرم می داند و معتقد است (پیشگیری وضعی عبارت است از اقدامات غیر کیفری است که معامله جرم را به هم میزند و هزینه انجام بزه را بالا می برد به نحوی که بزهکار بالقوه از ارتکاب جرم صرف نظر کند. به بیان دیگر، در پیشگیری وضعی هدف این است که به دنبال شناخت این واقعیت باشیم که خارج از بزهکاران و محیط های مجرمانه ، چه موقعیت ها و وضعیت هایی در ذهن آنان وسوسه ارتکاب جرم را به وجودمی آورد تا با شناسایی آنها به پیشگیری از وقوع جرم بپردازیم.(نجفی ایرند آبادی،۴۹۸ ،۱۳۸۳ ).
    آنچه از زمان ظهور تفکرات علمی جدید در جرم و پیشگیری از آن مطرح شده تا چند مرحله دهه ی قبل، بر محور مرتکب-اغلب مرتکبان مر- و تاثیر شرایط و اوضاع و احوالبر زندگی آنها در ابعاد مختلف اعم از فردی، اجتماعی،اقتصاد ، سیاسی، فرهنگی و غیره می چرخید تا مشخص شود یک شخصیت مجرمانه چگونه شکل می گیرد. از چند دهه ی قبل رهیافتدیگری سیاست جنایی را در بعدپیشگیری از جرم تحت تاثیر قرار داده که محور اصلی آن توجه و تکیه بر بزه دیده و به عبارت دقیق تر آماج و هدف جرم است . زیرا گفته شده که در وقوع یک جرم همگرائی . تقارن سه عنصر لازم و واجب است. در غیر این صورت وقوع جرم ممتنع خواهد بود.
    عکس مرتبط با اقتصاد
    این ۳ عنصر عبارتند از:
    ۱)وجود یک مرتکب با انگیزه؛
    ۲)فقدان مانع و رادع موثر؛
    ۳)وجود ک آماج مستعد و محافظت نشده.
    رهیافت جدیدی که سعی دارد با اتکاء بر این جنبه یا ضلع از مثلث اشاره شده، یعنی آماج جرم یا بزه دیده به تبیین پیشگیری از جرم بپردازد در فارسی تحت عنوان پیشگیری وضعی از جرم معرفی و معروف شدهو در زبان انگلیسی نیز به Situational Crime Prevention مرسوم است.
    در زبان فارسی نیز کاربرد معادله هایی چون پیشگیری موضعی، موقعیتی و یا وضعیتی در برابر این اصطلاح درست است. اما بیشتر جرم شناسان و پژوهشگران ایرانی معادل پیشگیری وضعی را برای اصلاح مزبو برگزیده اند(صفاری ۱۳۸۰ ،۲۶۹) طرح پیشگیری وضعی از جرم به عنوان یک نظریه علمی اصالتا تاسیسی انگلیسی است که توسط ۳ نفر به نامهای کلاوک، می هیو و کرینش مطرح شده و توسعه یافته است. ایشان در آثار خویش همواره بر اتخاذ تدابیر مناسب . به کارگیری اقدامات لازم جهت کاهش فرصت ها و موقعیت های بروز رفتار بزهکارانه و تغییر رابطه بین بزهکار، بزه دیده و محیط تاکید کرده اند(گسن و همکاران، ۱۳۷۶ ،۱۰) پیشگیری موقعیت مدار، وضعیت محور یا پیشگیری وضعی یکی از گونه های پیشگیری کنشی است و بر این فرض مبتنی است که بزهکاران بیشتر با حساب گری و انگیزه های عقلانی به ارتکاب جرم مبادرت می روند(نجفی ایرند آبادی،۱۳۸۱ ،۳۶).
    به اعتقاد طرفداران رویکرد پیشگیری وضعی از جرم، چنین یافته هایی توسط تئوری های متقدم

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 07:23:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی رابطه بین مدیریت دانش و بازاریابی رابطه‌مند با مدیریت ارتباط با مشتری در بین کارمندان بانک‌های شهرستان سپیدان ۹۳- قسمت ۶ ...

    مدیریت دانش ، فرایندی است که به سازمان‌ها یاری می‌کند اطلاعات مهم را بیابند، گزینش، سازماندهی‌ و منتشر کنند و تخصصی است که برای فعالیت‌هایی چون حل مشکلات، آموختن پویا، برنامه‌ریزی‌ راهبردی و تصمیم‌گیری ضروری است.
    می توان عناصر مهم را در اجرای سیستم مدیریت دانش به بخش های زیر تقسیم کرد:
    داده: داده یک واقعیت و یا یک مورد از یک زمینه خاص بدون ارتباط به دیگر چیزهاست. داده‌ها حقایق و واقعیت‌های خام هستند. داده‌ها منعکس‌کننده تعاملات و مبادلات کامل و واحد و منسجمی‌ هستند که تحت عنوان جزء ناچیز از آنها یاد می‌شود.این اجزاء در پایگاه‌های داده، ذخیره و مدیریت‌ می‌شوند.داده‌ها حداقل متن را دارند و به تنهایی مفهوم موضوع بزرگتری را القا نمی‌کنند، تا زمانی‌ که مورد پردازش واقع شوند.داده‌ها، رشته واقعیت‌هایی عینی و مجرد در مورد رویدادها هستند.
    اطلاعات:اضافه کردن زمینه و تفسیر به داده‌ها و ارتباط آنها به یکدیگر، موجب شکل‌گیری اطلاعات‌ می‌شود.اطلاعات داده‌های ترکیبی و مرتبط همراه با زمینه‌ و تفسیر آن است.ارتباط داده‌ها ممکن است بیان‌کننده‌ اطلاعات باشد.ممکن است صرفا ارتباط داده‌ها به اطلاعات‌ منجر نگردد. مگر که موجب درک مفهوم آنها باشد. اطلاعات در حقیقت داده‌های خلاصه شده را دربر می‌گیرد که گروه‌بندی، ذخیره، پالایش، سازماندهی و تحلیل‌ شده‌اند تا بتوانند زمینه را روشن سازند.می‌توان با بررسی‌ اطلاعات به اتخاذ تصمیمات پرداخت. اطلاعات معمولا شکل اعداد و ارقام، کلمات و گزاره‌های انباشته شده را به‌ خود می‌گیرند و اعداد و گزاره‌ها را به صورت خلاصه شده‌ ارائه می‌کنند.اطلاعات برخلاف داده‌ها، معنی‌دار هستند.
    دانش:اضافه کردن درک و حافظه به اطلاعات موجب توسعه طبیعی پس از اطلاعات می‌گردد. خلاصه‌سازی هرچه بیشتر(انباشت) اطلاعات اولیه به دانش منجر می‌شود.دانش را در این حالت می‌توان‌ بینش‌های حاصل از اطلاعات و داده‌هایی تعریف کرد که می‌تواند به روش‌های مختلف و در شرایط گوناگون موثر و قابل تقسیم باشد.دانش به حداقل رساندن جمع‌ آوری و خواندن اطلاعات است نه افزایش‌ دسترسی به اطلاعات.دانش کارآمد کمک می‌کند تا اطلاعات و داده‌های ناخواسته حذف شوند.دانش‌ یک ادراک و فهم است که از طریق تجربه، استدلال، درک مستقیم و یادگیری حاصل می‌شود.زمانی که‌ افراد دانش خود را به اشتراک می‌گذارند، دانش هریک افزایش می‌یابد و از ترکیب دانش یک فرد با افراد دیگر، دانش جدید حاصل می‌شود.. ( حیاتی ، ۱۳۸۱، ص ۱۰۹)
    مهمترین هدف به کارگیری مدیریت دانش در انواع‌ مؤسسات، انطباق سریع با تغییرات محیط پیرامون‌ به منظور ارتقاء کارآیی و سودآوری بیشتر می‌باشد. در نتیجه،مدیریت دانش به فرایند چگونگی خلق، انتشار و به کارگیری دانش در سازمان اشاره دارد
    فرایند مدیریت دانش از چند بخش اصلی تشکیل شده است:
    در مرحله اول می‌باید دانش موجود در سطح سازمان و موانع آن(اعم از دانش صریح و ضمنی نزد افراد،بانک‌های‌ اطلاعاتی،مستندات) مورد شناسایی واقع شده و سپس اخذ و کسب گشته به صورت مناسبی ذخیره‌سازی گردد. سپس برای این‌که دانش با ارزش شده،به هم افزایی و زایش مجدد دانش منجر گردد.باید دانش موجود نزد افراد به اشتراک گذاشته شده و تسهیم گردد.پس از طی این مراحل،اکنون باید از دانش کسب شده در جهت اهداف‌ عالیه سازمان استفاده کرد.خلق دانش شامل ورود اطلاعات جدید به سیستم و حاصل به اشتراک‌گذاری و تسهیم‌ دانش نزد افراد است.خلق دانش خود شامل اکتساب،کشف و توسعه دانش است. ( منصوری،۱۳۷۹،ص ۶)
    عناصر مدیریت دانش عبارتند از:
    فرد:کارگر دانشی،واحد اصلی ایجاد، ذخیره و استفاده از دانش در سازمان است.
    گروه:شبکه‌ها(رسمی و غیررسمی)،از نظر دانش،سرمایه مهمی‌اند که معمولا غیرعینی هستند.گروه‌ها متشکل از کارکنانی هستند دارای تجربیات مشترک که معمولا فزاینده‌ای از دانش را به وجود می‌آورند.
    سازمان:کل سازمان می‌تواند به صورت نهادی نگریسته شود،که نتایج مجموعه‌ای از دانش را تجسم می‌بخشد. (زمانپور،۱۳۸۴،ص ۴۴)
    ۴-۱-۲ نظریه های مدیرت دانش
    فراهانی و زینلی (۱۳۸۹) در ارتباط با مدیریت دانش در سازمان ها معتقد است که: در سازمان‏ها علی‏رغم وجود حجم بسیار بالایی از اطلاعات و دانش و نیز به کارگیری فناوری‏های نوین اطلاعاتی و ارتباطی، اطلاعات لازم و کافی در اختیار متقاضیان قرار نمی‏گیرد. مدیریت دانش یکی از راه‏حل‏های مناسب برای کسب سودمندی و کارایی در سازمان‏ها به شمار می‏آید. از این‏رو، با مشارکت بخش‏های مختلف در فرایندهای نوآوری و مدیریت دانش، می‏توان گام‏های مؤثری در انتقال صحیح و بموقع دانش به محققان و مدیران از لحاظ توسعه تحقیقات برداشت. ( فراهانی،زینلی،۱۳۸۹،ص ۱۲۴)
    افرازه (۱۳۸۶) مدیریت دانش فرایند کشف، کسب، توسعه و ایجاد، تسهیم، نگهداری، ارزیابی و بکارگیری دانش مناسب در زمان مناسب توسط فرد مناسب در سازمان است که از طریق ایجاد پیوند بین منابع انسانی، فن آوری اطلاعات و ارتباطات و ایجاد ساختاری مناسب برای دست یابی به اهداف سازمانی صورت می پذیرد. (افرازه،۱۳۸۶،ص ۱۵۶)
    اصطلاح «مدیریت دانش» در سال‏های اخیر عمومیت بیشتری پیدا کرده است. به کارگیری این اصطلاح، از سال‏های ۱۹۸۶ با کارل ویگ شروع شد. و وی در ارتباط با این موضوع معتقد است که مدیریت دانش از نخستین اعصار زندگی انسان حتی در عصر شکار وجود داشته، به گونه‏ای که بشر به جمع‏آوری و انتقال اطلاعات و دانش خود درباره مسائل زندگی می‏پرداخته است. به تدریج با افزایش دانش و تجربیات انسان، [۱۹]بدون وجود روشی نظام‏مند، این دانش از نسلی به نسل دیگر انتقال یافت. اما در دوره‏های تاریخی پس از آن، دانش به منظور تأمین نیازهای جوامع، مدیریت گردید. (اسماعیلی ، ۱۳۷۴، ص ۴۸)
    توناکا۱(۱۹۹۷( در تلاش برای مفهوم‏سازی «تولید دانش» آن را فرایندی می‏دانند که به موجب آن تناقضات گوناگون سازمانی از طریق تعامل بین افراد، سازمان و محیط به یکدیگر پیوند خورده و ارزش‏آفرین می‏گردند. وی چنین عنوان می‏کنند که دانش در یک مدار گسترش‏یابنده حلقوی و با پیوند و آشتی بین مفاهیم متناقضی همچون نظم و آشفتگی، خرد و کلان، جزء و کل، ذهن و جسم، ضمنی و صریح، استقرا و قیاس، خلّاقیت و کارایی تولید می‏شود. این رویکرد، دانش را جریانی می‏داند که از افراد شروع شده و به دیگر اعضای سازمان تعمیم می‏یابد. این فرایند در اصل متضمن تبدیل دانش ضمنی به دانش صریح خواهد بود. (زرگر،۱۳۸۱،ص ۷۷)
    لطیفی (۱۳۸۱) تا آنجا پیش رفت که جریان تولید دانش را منبعث از فرهنگ سازمانی برشمرد. وی می‏گوید:«نکته اساسی این است که سازمان بتواند فرهنگ گسترده‏ای را که مشوق اشتراک‏گذاری دانش باشد در خود ایجاد نماید.( لطیفی،۱۳۸۱،ص۳۹)
    هاونز و ناپ۲ (۲۰۰۶) بر این باور هستند که مدیریت دانش را می‏توان «ترکیبی از اقدامات فناورانه و اجتماعی» برشمرد و در آن حساب ویژه‏ای را برای توجه به افراد، فرهنگ و ساختار سازمانی ‏و فناوری‏ اطلاعات‏ باز نمود.(مولوی،۱۳۸۲،ص ۵)
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    سجادی (۱۳۸۰) مدیریت دانش را فرایند به دست آوردن تخصص گروهی در یک شرکت می‏داند که بالاترین درآمد و ارزش رابه وجود می‏آورد. به نظر وی، این تخصص می‏تواند در پایگاه داده، اسناد و مغز افراد وجود داشته و مبادله شود.
    حیاتی (۱۳۷۸) مدیریت دانش، فرایند ایجاد، تأیید، ارائه، توزیع و کاربرد دانش است. این پنج عامل، زمینه آموزش، بازخورد، آموزش مجدد و یا حذف آموزش را فراهم می‏آورد که معمولاً برای ایجاد، نگه‏داری ‏واحیای ‏قابلیت‏های‏سازمان‏موردنیازاست. (حیاتی ،۱۳۷۸،ص ۱۴)
    زرگر، (۱۳۹۰) مدیریت دانش را تحت کنترل درآوردن تجربه و دانش فردی کارکنان سازمان و انتشار به موقع آن تجربیات بین افراد سازمان و آنهایی که برای انجام کارها به آن تجربیات و دانش نیاز دارند، می‏داند. این یک تولید نیست، بلکه فرایند جمع‏آوری، اداره و انتشار سرمایه دانش افراد در سازمان است. (زرگر،۱۳۹۰،ص ۲۸)
    غضنفری (۱۳۸۰) معتقد است ، مدیریت دانش را راهبردهای نظام‏مند و فرایندهای تعریف، به دست آوردن، انتقال و به کار بردن اطلاعات و دانش توسط افراد و سازمان برای ایجاد نوآوری، رقابت و ارتقای بهره‏وری تعریف می‏کند. ( دانشور،۱۳۸۹،ص ۲۹)
    اردکانی (۱۳۹۰) در این نکته تأکید می‏ نمایند که تبدیل و تولید دانش یک فرایند اجتماعی بوده به یک فرد محدود نمی‏شود، و به این نکته اشاره می کند که مدیریت صحیح بر منابع دانش، با خود، موهبت نوآوری را به ارمغان می‏آورد (اردکانی،۱۳۹۰،ص ۱۴۱)
    به گفته لمون[۲۰] (۱۹۹۹) ، «نوآوری مؤثری که موجب می‏شود تا یک سازمان در شرایط محیطی نامطمئن، رقابتی باقی بماند، اقتضا دارد تا سازمان نسبت به ایجاد، اخذ، بهره‏گیری، اشتراک‏گذاری و کاربرد دانش و نخبگی اهتمام ورزد. ( رامین فرد،۱۹۹۹،ص ۴۲)
    هامل[۲۱] (۲۰۰۹) مدیریت دانش را تلاش برای بسط مفهوم نوآوری می داند که «هر سازمانی در روی کره زمین طی سال‏های‏ اخیر تلاش‏ نموده ‏است ‏برای ‏کسب ‏کارایی و سرعت عمل، فرایندهای کسب و کار خود را به صورت نظام‏مند مورد بازبینی و تحول قرار دهد. (دهقانی ،۱۳۹۰،ص ۱۷۸)
    جلیلی و صدیقی (۱۳۸۹) مدیریت دانش را ایجاد چارچوبی توسط سازمان با ابزارها و معیارهای کمّی و کیفی، برای ارزیابی وضعیت دارایی‏های دانش سازمان، نقاط ضعف و قوت مدیریت و تأثیرات استفاده از دانش در سازمان می داند.و اینکه سازمان بر اساس یک شیوه برنامه‏ ریزی‏شده، استفاده بهینه نموده و از موجود بودن دانش راهبردی و حیاتی و افراد دارای این دانش در سازمان مراقبت نماید. ( جمالی و صدیقی،۱۳۸۹،ص ۳۷)
    میسرا[۲۲] (۲۰۰۷) در رابطه با مدیریت دانش معتقد است که: اجرای موفق مدیریت دانش در سازمان مستلزم فراهم‏سازی بسترهای فکری، مهارتی و علمی خاصی است. و همچنین شبکه‏ای شامل افراد، فرایندها، فناوری و مدیریت را به عنوان بستر اجرای موفق مدیریت دانش در سازمان مطرح می‏کند.(رضائیان،۱۳۸۹،ص۱۰۱)
    ۵-۱-۲ بازاریابی رابطه مند
    در اوایل سال (۱۹۸۳) واژه بازاریابی رابطه مند برای اولین بار مطرح شد. بازاریابی رابطه مند[۲۳] هنر کسب وکار امروز است. برای حفظ مشتریان کلیدی (سود آور) موجود، مهارت در ایجاد ارتباط صحیح با مشتری ضروری است. تئوری بازار یابی بدوی یا کلاسیک، عمدتاً به انجام معامله توجه داشت وبه حفظ مشتریان اهمیتی نمی داد. اما با گسترش رقابت و اشباع شدن بسیاری از بازارها و تغییرات پیوسته در محیط و ترکیب جمعیت، شرکتها با این واقعیت روبرو شدند که امروزه دیگر مانند گذشته شرکتها با یک نظام اقتصادی روبه گسترش و بازارهای درحال رشد روبرو نیستند. امروزه هر مشتری ارزش ویژه خود را دارد و اینک شرکتها برای به دست آوردن سهم بیشتری از بــــازار ثابت یا روبه کاهش باید مبارزه کنند، بنابراین هزینه های جذب مشتریان جدید روبه افزایش نهاده است.(منصوری،۱۳۷۵،ص ۲۶)
    عکس مرتبط با اقتصاد
    بازاریابی رابطه مند تمام گامهایی که شرکت جهت شناخت و ارائه خدمات بهتر به مشتریان با ارزش خود بر می دارد را در بر دارد. بازاریابی رابطه مند، فرایند مستمر جهت شناسایی و ایجاد ارزشهای جدید برای مشتریان است که در آن منافع دو جانبه مورد توجه قرار دارد و این منافع در طول دوره عمر مشتری با او تقسیم می شود.
    دنیای امروز مملو از تغییرات و دگرگونی هاست. تغییر در فناوری،تغییر در اطلاعات، تغییر در خواسته های مردم، تغییر در مصرف کنندگان و تغییر در بازارهای جهانی. اما از مهمترین تغییرات ایجاد شده در صحنه کسب‌وکار، تغییر در ارزشهای قابل عرضه به خریداران بوده است که به عنوان عامل اصلی موفقیت در سازمان های فعلی شناخته می شود و سازمان های پیشرو در هر صنعت موفقیت خود را مدیون توانایی در عرضه و ارائه ارزش بیشتر به خریداران در مقایسه با رقبایشان می دانند.
    تنها در صورت تمرکز منابع بر فرصتها و ایجاد ارزش برای مشتریان است که می توان به مزیت رقابتی پایدار دست یافت و پشتوانه ای محکم برای ادامه حیات سازمان و کسب رهبری در آن عرصه از رقابت را پیدا کرد.
    بازاریابی رابطه مند به دنبال برقراری چنان روابطی با مشتریان هدف است که مجدداً در آینده از او (شرکت) خرید کنند و دیگران را نیز به این کار ترغیب کنند. بهترین رویکرد جهت حفظ و نگهداری مشتریان این است که رضامندی فراوان در مشتری ایجاد کرد و آنچه را برای او ارزش تلقی می شود مورد توجه قرار داد تا در نتیجه وفاداری او نسبت به شرکت مستحکم شود. مدیریت ارتباط با مشتری نیز در پی ارائه ارزشهای بیشتر برای مشتری و دست‌یابی به مزایای ملموس و غیر ملموس ناشی از این رابطه است. در دنیای کنونی توجه و عمل به اصول بازاریابی رابطه مند و مدیریت ارتباط با مشتری به عنوان یک مزیت رقابتی به شمار می رود. مشتریان در سازمان های امروز در تولید کالا و ارائه خدمت ،توسعه دانش و توان رقابتی، همراه و همگام اعضای سازمان هستند. بنابراین مدیریت مؤثر و کارآمد رابطه با مشتری و خلق و ارائه ارزش به او از مهمترین مباحث مورد علاقه و توجه محققان و مدیران سازمانها محسوب می شود. (میر جعفری، ۱۳۸۸،۲۳)
    بازاریابی رابطه مند تلاش برای جلب مشارکت مشتریان ،تامین کنندگان و سایر ذینفعان در فعالیتهای بازاریابی و توسعه شرکت است.
    بازاریابی رابطه مند به ایجاد روابط بلندمدت و متقابل با افراد و سازمانها و گروه های ذینفع اشاره می کند و اساس آن برقراری ارتباطات مطلوب و موثر به منظور حفظ ونگهداری آنهاست. در بین گروه های ذینفع، مشتــری مهمترین بوده و بازاریابی رابطه مند مشتری را به دیده یک دارایی می نگرد که مستهلک نمی شود و اگر چه در ترازنامه شرکتها جایی ندارد اما درحقیقت از همه آن اقلام مهمتــر است. بازاریابی رابطه مند، صرفاً به دنبال این نیست که خدمات را در مکان، زمان و قیمت موردتقاضای بازار هدف، دراختیارش قرار دهد، بلکه می خواهد چنان روابطی با بازار هدف ایجاد کند که مجدداً در آینده از او خرید و دیگران را نیز به این کار ترغیب کنند. بازاریابی رابطه مند به دنبال آن است که مشتریان بیشتری را حفظ کرده و مشتریان کمتری را از دست دهد.
    پیشرفت بازاریابی رابطه‌مند در بازار نوین امروز با پیمودن در جهت توسعه روابط با مشتریان صورت می‌گیرد. حفظ رابطه با مشتری یک مساله بلندمدت است و به جای نتایج و پیامدهای جاری باید به پیامدهای آتی آن توجه کرد.از سوی دیگر کیفیت رابطه با مشتری با میزان رضایت‌ مشتری سنجیده می‌شود. با توجه به فرهنگ‌های مختلف شیوه‌های حفظ رابطه با مشتریان متفاوت است در کشورهای خاورمیانه که مردمانی خون‌گرم و مهربان در آن زندگی می‌کنند، پیشینه تاریخی با قدمت بسیار دارند. برای استحکام بخشیدن به روابط خود با مشتریان به تعاملات اجتماعی و شخصی اهمیت می‌دهند. اینگونه تعاملات پیوسته و مداوم اجتماعی همچون ملاقات‌ها، دعوت‌های رسمی و غیررسمی در مجامع و مراسم‌ها‌، شرکت در مراسم‌های‌ مشتریان اهدای هدایا، جایزه خوش‌حسابی و مشاوره اقتصادی و تشریح خدمات بانکی را در دستور کار خود قرار دهند.(رجایی ،۱۳۹۱،ص ۱۲)
    عمل ایجاد پیوند و وفاداری محکم با مشتریان، بازاریابی رابطه مند نامیده شده است. سه رویکرد برای توسعه پیوند قوی با مشتریان مطرح شده است. اولین رویکرد عبارت است از افزایش منافع مالی برای مشتریان. در هر حال این منافع مالی می‌تواند توسط رقبا تقلید شود و هیچ گونه تمایزی را به طور دائم برای شرکت به وجود نخواهد آورد.
    دومین رویکرد این است که علاوه بر منافع مالی به مشتریان منافع اجتماعی اعطا کرد. رویکرد سوم عبارت است از اضافه کردن پیوند های ساختاری به منافع مالی‌ و اجتماعی . (حدادی،۱۳۸۸،۳۰۱)
    بازاریابی رابطه مند از جمله استراتژی هایی است که شرکتهای کامیاب امروز برای دست‌یابی به اهداف خود از آن بهره برداری می کنند و می توان استفاده مطلوب از آنها را به عنوان یک مزیت رقابتی پایدار در دنیای تجارت امروز دانست. در حالی که تا مدتی پیش تمرکز برای جذب مشتریان جدید عمده ترین سیاست سازمانها بود، اما امروز سیاست های راهبردی و تجاری برای حفظ و بهبود وفاداری و افزایش اعتماد مشتریان نسبت به سازمان متمرکز شده است. مشتریان ماندگار عمدتاً خرید های خود را گسترش می دهند و همانطور که ذکر شد هزینه فروش به این گونه مشتریان بسیار پایین تر از مشتریان جدید یا بالقوه است و مشتریان ماندگار به صورت پیوسته، سازمان را به دیگران توصیه می کنند. چنین به نظر می رسد که در دنیای تجارت امروز توجه و عمل به اصول بازاریابی رابطه‌مند و مدیریت ارتباط با مشتری می تواند سهم عمده ای در حفظ و نگهداری مشتریان کنونی و در نتیجه سودآوری شرکت داشته باشد و می تواند برای شرکت به عنوان مزیت رقابتی پایدار به شمار آید.
    به دلیل مزایای چشمگیر بازاریابی رابطه‌مند، شرکتها به سمت انتخاب تعاملات رابطه‌ای به جای تعاملات مجزا حرکت می کنند. عامل کلیدی تفاوت بین تعاملات رابطه ای و مجزا عامل زمان است. تعاملات مجزا کوتاه مدت هستند ودر مقابل تعاملات رابطه‌ای در موقعیتهای بلند مدت شکل می‌گیرند و حتی در قالب خدمات پس از فروش نیز ادامه می یابند. این تعاملات به دلیل افزایش توان رقابتی شرکتها، به روابط مجزا و کوتاه مدت ترجیح داده می شوند. در نتیجه شناخت بازاریابی رابطه مند و گستردگی ابعاد آن عاملی ضروری جهت حفظ بازار و افزایش توان رقابتی شرکتهاست.
    ۶-۱-۲ نظریه های بازاریابی رابطه مند
    وارن کیگان[۲۴](۲۰۱۰) از صاحب نظران علم بازاریابی معتقد است که تنها در صورت تمرکز منابع بر فرصتها و ایجاد ارزش برای مشتریان است که می توان به مزیت رقابتی پایدار دست یافت و پشتوانه ای محکم برای ادامه حیات سازمان و کسب رهبری در آن عرصه از رقابت را پیدا کرد .
    جمشیدی (۱۳۸۷) در ارتباط با بازاریابی رابطه مند معتقد است مدیریت بازار یابی رابطه مند ، در پی ارائه ارزشهای بیشتر برای مشتری و دست‌یابی به مزایای ملموس و غیر ملموس ناشی از این رابطه است و توجه عمل به اصول بازاریابی رابطه مند و مدیریت ارتباط با مشتری به عنوان یک مزیت رقابتی به شمار می رود. (جمشیدی،۱۳۸۹،ص ۵۳)
    کریستوفر[۲۵] (۲۰۰۱) اعتقاد به این دارد که: بازاریابی رابطه مند تمام گامهایی که شرکت جهت شناخت و ارائه خدمات بهتر به مشتریان با ارزش خود بر می دارد را در بر دارد. بازاریابی رابطه مند، فرایند مستمر جهت شناسایی و ایجاد ارزشهای جدید برای مشتریان است که در آن منافع دو جانبه مورد توجه قرار دارد و این منافع در طول دوره عمر مشتری با او تقسیم می شود. (سالار،۱۳۸۵،ص ۱۳۸)
    ری[۲۶] (۱۹۸۳) بازاریابی رابطه مند را جذب، نگهداری و افزایش روابط با مشتریان تعریف کرده است. بنابه تعریف وی این مفهوم عبارت است از جذب ، توسعه و نگهداری روابط با مشتریان. وی در ادامه معتقد است که تمام فعالیتهای بازاریابی در راستای برپایی، توسعه و نگهداری مبادلاتی سودمند می باشد. (سازواری،۱۳۷۹،ص ۳۶)
    از دیدگاه گرون روس[۲۷] (۱۹۹۶) بازاریابی رابطه مند عبارت است از شناسایی، نگهداری و افزایش روابط با مشتریان و دیگر ذینفعان در منافع؛ به طوری که اهداف تمامی طرفین درگیر تامین شود و آن را نگهداری مشتریان و توسعه روابط و جذابتر کردن هر چه بیشتر این رابطه با مشتریان می داند.(هاشمی،۱۳۸۰،ص ۸۷)
    رضوی (۱۳۹۱) معتقد است بازاریابی رابطه مند شناسایی، ایجاد، نگهداری و ارتقای روابط با مشتریان و ذینفعان شرکت است که این امر از طریق ایجاد اعتماد در نتیجه عمل به تعهدات محقق می شود.
    و همچنین تلاش برای جلب مشارکت مشتریان ،تامین کنندگان و سایر ذی‌نفعان در فعالیتهای بازاریابی و توسعه شرکت است. (رضوی،۱۳۹۱،ص ۱۲۵)
    پور حسین (۱۳۷۷) در مقاله ای که به چاپ رسانده است بازاریابــــی رابطه مند، صرفاً به دنبال این نیست که خدمات را در مکان، زمان و قیمت موردتقاضای بازار هدف، دراختیارش قرار دهد، بلکه می خواهد چنان روابطی با بازار هدف ایجاد کند که مجدداً در آینده از او خرید و دیگران را نیز به این کار ترغیب کنند. بازاریابی رابطه مند به دنبال آن است که مشتریان بیشتری را حفظ کرده و مشتریان کمتری را از دست دهد.(پورحسین،۱۳۷۷،ص۷۹)
    رونالد[۲۸] (۱۹۹۶) بازاریابی رابطه مند عبارت است از شناسایی، نگهداری و افزایش روابط با مشتریان و دیگر ذی‌نفعان در منافع؛ به طوری که اهداف تمامی طرفین درگیر تامین شود. ازاریابی رابطه مند، نگهداری مشتریان و توسعه روابط و جذابتر کردن هر چه بیشتر این رابطه با مشتریان است و همچنین فهم ومدیریت ارتباطات مشتریان و تامین کنندگان می‌باشد. بازاریابی رابطه مند تمام گامهایی که شرکت جهت شناخت و ارائه خدمات بهتر به مشتریان با ارزش خود بر می دارد را در بر دارد. ( هاشمی،۱۳۸۲،ص۱۸ )
    فیلیپ[۲۹] (۲۰۰۹) در ارتباط با این موضوع، اصول بازاریابی رابطه مند را محور اعتقاد به استقلال انتخاب در میان فعالان بازار، سیستم موثرتری را برای خلق و توزیع ارزش می داند. ( سبزواری،۱۳۹۱،ص ۱۱۳)
    وارن کیگان (۲۰۱۱) از صاحب نظران علم بازاریابی در ارتباط با بازاریابی رابطه مند، معتقد است که تنها در صورت تمرکز منابع بر فرصتها و ایجاد ارزش برای مشتریان است که می توان به مزیت رقابتی پایدار دست یافت و پشتوانه ای محکم برای ادامه حیات سازمان و کسب رهبری در آن عرصه از رقابت را پیدا کرد.
    ۲-۲ پیشینه پژوهش
    همان طور که میدانیم تا کنون تحقیقات گوناگونی در مورد ارتباط مدیریت دانش و بازاریابی رابطه مند با مدیریت ارتباط با مشتری انجام شده است که ما در اینجا به تعدادی از این تحقیقات و پژوهش ها در داخل و خارج کشور اشاره می کنیم.

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

     



    پژوهش های مرتبط مدیریت دانش با مدیریت ارتباط با مشتریان

    صلواتی و همکاران در سال۱۳۹۰ مقاله ای با عنوان ارتباط مدیریت دانش با مدیریت ارتباط با مشتریان بانک رفاه استان کردستان به این نتیجه رسیده اند که یافته های پژوهش نشان می دهد، مدیریت دانش از طریق منابع دانش بر جنبه های مختلف مدیریت ارتباط با مشتری یعنی رضایت مشتری، وفاداری مشتری، جذب مشتری و تعامل با مشتری اثر مثبت و معنی داری دارد. و بر اساس یافته ها بیشترین اثرگذاری مدیریت دانش بر رضایت مشتری بوده است (صلواتی،کفجه،صالح پور،۱۳۹۰،ص ۵۹) .
    روستا در سال (۱۳۸۹) در تحقیق خود با عنوان ارتباط مدیریت دانش با مدیریت ارتباط با مشتریان بیمه سامان شهرستان بوشهربه انجام رسانیده است. در این تحقیق نشان داد که شرکت بیمه سامان در دو مولفه تکنولوژی و مدیریت دانش وضعیت خوب و قابل قبولی داشته و دارای نقطه قوت است ولی در مولفه تمرکز بر مشتریان کلیدی به نسبت دو مولفه دیگر ضعیف­تر عمل کرده است. همچنین وضعیت شرکت در مولفه سازماندهی متناسب نسبت به دیگر مولفه­ها به صورت متوسط بوده است. و در حقیقت این نکته را بیان می کند که در قسمت هایی از سازمان که از مدیریت دانش استفاده شده است، نقطه قوت سازمان می باشد. (روستا،۱۳۸۹،ص ۳۲)
    خانلری (۱۳۸۹) در پژوهش خود که در مرتبط با ارتباط مدیریت دانش با مدیریت ارتباط با مشتریان بیمه های خصوصی شهرستان یزد به انجام رسانده به این نتیجه رسیده است که رابطه ی معنا داری بین این دو مولفه وجود دارد. و همچنین شرایط رقابتی جدید در محیط شرکت های بیمه ای کشور، افزایش آگاهی های مشتریان، ورود فناوری های جدید اطلاعاتی و ارتباطاتی، تغییر آگاهی و نگرش مدیران شرکت های بیمه عاملی است که بیمه ها را به سمت به کارگیری مدیریت ارتباط با مشتری ترغیب می کند. (خانلری،۱۳۸۹، ص۶۵)
    طاعتی (۱۳۸۶) در تحقیقی که در بانک ملت شهرستان قزوین با عنوان ارتباط مدیریت دانش با مدیریت ارتباط با مشتریان به انجام رسانیده به این نتایج رسیده است بین این دو مولفه ارتباط معنا داری وجود دارد. و در ادامه این موضوع را بیان می کند که مهمترین عامل در بخش فرهنگی فقدان آموزش نیروی انسانی در مورد مشتری مداری و عدم استفاده از اصول مدیریت ارتباط با مشتری است . (طاعتی ،۱۳۸۶،ص ۹۰)

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 07:23:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم