کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • تجاری سازی فضای ماورای جو- قسمت ۲
  • ﻧﮕﺎرش ﻣﻘﺎﻟﻪ ﭘﮋوهشی با موضوع ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در ...
  • بررسی تأثیر مدیریت استعداد بر عملکرد کارکنان شعب بانک رفاه کارگران در شهر تهران- قسمت ۴- قسمت 2
  • حق-توسعه-و-جهان-سوم-با-عنایت-به-مقررات-حقوق-بین-الملل-اقتصادی- قسمت ۹
  • تحلیل-محتوای-کتب-هدیه-های-آسمانی-از-حیث-توجّه-به-مفاهیم-پیشگیرانه-از-جرم- قسمت ۸
  • بررسی رابطه شیوه های فرزند پروری والدین با گرایش به مواد مخدر در دانشجویان دانشگاه آزاد شهر بندرعباس- قسمت ۱۱
  • مقایسه خودکارآمدی تمرین دانش آموزان پسر ورزشکار ۹ تا ۱۲ سال رشته های مختلف ورزشی شاهین شهر۹۳- قسمت ۵
  • علل گرایش مدیران و کارکنان روابط عمومی به استفاده از سامانه‌های پیامکی (مطالعه موردی شرکت مخابرات ایران)۹۱- قسمت ۵
  • تحلیل فقهی و حقوقی امر به معروف و نهی از منکر در سیاست کیفری اسلام- قسمت ۶
  • بررسی شرایط و آثار مرابحه در حقوق ایران با تأکید بر بانکداری اسلامی- قسمت ۴
  • پژوهش های انجام شده در رابطه با ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در ...
  • نگارش پایان نامه درباره جایگاه دستور زبان فارسی در ویرایش متون- فایل ۱۱
  • بررسی و مقایسه مهارتهای حرفه ای معلمان دروس علوم پایه و علوم انسانی دوره راهنمایی شهرستان بهشهر به منظور ارائه روشهای ارتقاءکیفی این مهارت ها- قسمت ۵
  • تعهدات منع تبعیض در موافقتنامه عمومی تعرفه و تجارت -گات– قسمت 15
  • اجتماع حق فسخ با جبران خسارت- قسمت ۴
  • فایل های پایان نامه درباره ارزیابی پتانسیل های گردشگری پایدار در شهر کرمانشاه با استفاده از مدلSWOT
  • مقایسه تفکیک و افراز در ثبت اسناد- قسمت ۶
  • پژوهش های پیشین درباره :دشمن شناسی از منظر قرآن کریم- فایل ۱۷
  • ادبیات زنانه در آثار (میرزاده عشقی، ایرج میرزا، عارف قزوینی)- قسمت ۶
  • تأثیر سرمایه اجتماعی بر تصمیم‌ گیری استراتژیک در شعب بانک تجارت استان اصفهان- قسمت ۷
  • طراحی سیستم کنترل برای راکتور بستر سیال تولید پلی اتیل- قسمت ۸
  • پژوهش های پیشین با موضوع ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در ...
  • تبیین جنبه های آموزشی و تربیتی امید و نقش آن در سلامت روان انسان از دیدگاه اسلام- قسمت 5
  • دانلود فایل های پایان نامه با موضوع ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری ...
  • بررسی رابطه بین روابط موضوعی با سازگاری عاطفی، اجتماعی و آموزشی- قسمت ۱۰
  • حقوق کودک در مخاصمات مسلحانه- قسمت 12
  • بررسی رابطه اخلاق کار و تعهد سازمانی کارکنان شرکت آب منطقه ای استان سمنان- قسمت ۸
  • احادیث مهدویت در صحاح سته- قسمت 13
  • پایان نامه مدیریت با موضوع : نقش سرمایه در رشد اقتصادی
  • بررسی حقوق کودک در مخاصمات مسلحانه در حقوق اسلام- قسمت ۷
  • رابطه استرس شغلی، تعهد سازمانی و تفکر سازنده با فرسودگی هیجانی پرستاران شاغل در بیمارستان دولتی استان هرمزگان۹۳- قسمت ۹
  • مطالب درباره ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری ...
  • تأثیر رفتار اخلاقی و رضایت شغلی بر تعهد سازمانی کارمندان مقطع متوسطه آموزش و پرورش ناحیه یک رشت- قسمت ۶




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      بررسی تأثیر آموزش به شیوه نمایش خلاق بر تفکر انتقادی و پیشرفت درسی دانش آموزان در درس علوم اجتماعی سوم ابتدایی- قسمت ۴- قسمت 2 ...

    چکیده:
    این پژوهش با هدف بررسی تاثیر آموزش به شیوه‌ی نمایش خلاق بر پیشرفت درسی و تفکر انتقادی دانش‌آموزان پایه سوم ابتدایی انجام گرفت. روش پژوهش شبه تجربی با طرح پیش‌آزمون – پس‌آزمون با گروه آزمایش و گواه بود. برای دستیابی به این هدف، نخست یک نمونه ۴۰ نفری به شیوه نمونه‌گیری در دسترس از میان دانش‌آموزان دختر پایه سوم ناحیه یک شهرستان کرمانشاه انتخاب شد. این افراد در پیش‌آزمون که شامل آزمون استاندارد تفکر انتقادی واتسون و گلیزر و آزمون معلم ساخته پیشرفت درسی بود که پایایی آن در اجرای مقدماتی و اصلی به ترتیب ۷۴% و۸۷% به دست آمده است، شرکت کردند.در مرحله بعد، این عده به دو گروه ۲۰ نفری تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت ۸ جلسه و با روش آموزش به شیوه نمایش خلاق، و گروه کنترل به شیوه معمول مدارس (سخنرانی) به فراگیری درس تعلیمات اجتماعی پرداختند. در پایان آموزش هر دو گروه در پس‌آزمون شرکت کردند. هم‌چنین به منظور تحلیل داده‌ها از روش آمار استنباطی – آزمون نرمال بودن کلموگروف و آزمون ناپارامتری من ویتنی uاستفاده شده است و نیز پردازش‌های آماری لازم بر روی نمره‌ها با بهره گرفتن از برنامه نرم‌افزاری spss (نسخه ۱۸ ) انجام گردید نتایج بدست آمده در همه موارد نشان داد که آموزش به شیوه نمایش خلاق بر افزایش مهارت‌های تفکر انتقادی شامل استنباط، شناسایی مفروضات، مؤلفه استنتاج، مؤلفه تعبیر و تفسیر، ارزشیابی و پیشرفت درسی دانش‌آموزان پایه سوم ابتدایی تأثیر دارد. تفکر انتقادی و پیشرفت درسی کودکان را مورد تأیید قرار داد.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    کلیدواژه‌ها: نمایش خلاق، استنباط، شناسایی مفروضات، مؤلفه استنتاج، مؤلفه تعبیر و تفسیر، ارزشیابی و پیشرفت درسی.

    فصل یکم
    کلیات پژوهش
    ۱-مقدمه
    امروزه شیوۀ تعلیم و تربیت از رویکرد سنتی و حافظه‌محور به سمت رویکرد تعلیم و تربیت تأملی و تفکرمحور جهت‌گیری کرده است. جان دیویی ماهیت تفکر انتقادی را «قضاوت معلق» یا «تردید سالم» تعریف می‌کند. او تفکر انتقادی را شامل بررسی فعال، پایدار و دقیق هر عقیده یا دانش می‌داند ( لطف‌آبادی، ۱۳۸۴: ۴۵). «سازمان روان‌شناسی آمریکا» در زمینه ماهیت تفکر انتقادی بیان داشته است: «ما تفکر انتقادی را این گونه درک می‌کنیم که باید قضاوت خودساخته و هدف‌مندی باشد که به تفسیر، تحلیل، ارزیابی و استنباط منجر شود.» (هاشمیان، ۱۳۸۰: ۱۴۲). بنابراین، آموزش تفکر انتقادی شامل ایجاد عمدی جو جدیدی است تا شاگردان بتوانند فرایندهای فکری خود را تعویض یا اصلاح کنند، یا آن را دوباره بسازند. در این میان « وساطت هنر در آموزش تفکر انتقادی به کودکان» موضوعی است که، با در نظر گرفتن برخی مبانی نظری تفکر انتقادی، ضرورت خود را تبیین می‌کند.
    هم‌زمان با طرح موضوع یادشده دو سؤال مطرح می‌شود: نخست چگونگی وساطت هنر (نمایش خلاق)، راهکارها و پیشنهادات احتمالی؛ دوم وضعیت کنونی و میزان واسطه‌گری هنر در برنامۀ آموزش تفکر انتقادی به کودکان. این پژوهش ضمن اشاره به موارد مطرح شده، تبیین ضرورت مسئله را بیشتر مدنظر قرار می‌دهد؛ زیرا نگارنده معتقد است ، به رغم بهره مندی از روش‌ها و محتوای اقدامات هنری، «ضرورت» وساطت هنر را، که به استفادۀ آگاهانه‌تری از این واسطه منجر می‌شود، به اندازۀ کافی کندوکاو نکرده است. هم‌چنین ممکن است در روند بیان این ضرورت این تلقی ایجاد شود که مطلب در پی آن است تا بگوید «هنر» زاییدۀ تفکر و مبنای خردورزی، پایۀ استدلال، خلاقانه‌ترین و برترین انتقادهاست.
    یکی از راه‌های اساسی آموزش موفق تفکر انتقادی آن است که به طور هم‌زمان به شیوه‌ای تدریجی تفکر شاگردان زیر سؤال قرار گیرد و از آن‌ ها در ایجاد شیوه‌های جدید حمایت شود. در مراحل ابتدایی آموزش تفکر انتقادی به شاگردان، معلم مجرب از درگیری بیش از حد دانش‌آموزان با موارد پیچیده اجتناب می‌ورزد. در عوض توجه خود را به آموزش قالب‌های بنیادی رشته مربوط، مانند واژه‌ها، مفاهیم، مشکلات و روش‌ها معطوف می‌دارد و به تهیه راه‌های کلی برای سازمان‌دهی دانش مربوط و پرسش در آن زمینه می‌پردازد.
    بسیاری از معلمان، ایجاد مدل‌های تجسمی را برای درک فرایندهای فکری خود بسیار مفیدتر از تمرین‌های نوشتاری و شفاهی می‌دانند. این طرز تفکر، کاملاً مطابق با نظریه پیاژه است که در آن یادگیری پیش از آن که به حالت مطلق درآید، به صورت تجربه واقعی شروع می‌شود (حبیبی‌پور، ۱۳۸۵: ۶۸). فراگیری تفکر انتقادی، شامل توسعه فرایندهای فکری از طریق سیر کردن در ماورای نگرش‌ها و تصورات خودمحور و تجربه حسی بی‌واسطه است. توانایی‌های تصمیم‌گیری برای دست زدن تجربیات جدید و تجسم امکانات فراتر از تجربیات آنی شخص، از عناصر مهم تفکر انتقادی به حساب می‌آیند. شاگردانی قادر به تفکر انتقادی خواهند بود که بتوانند تصور و برداشت خود را از واقعیت دست کم به طور موقت کنار بگذارند و به واقعیت‌های جایگزین دیگر بیندیشند. این همان انتقال از تجربه عینی به درک یا فهم امور انتزاعی است.
    از سویی دیگر، نمایش خلاق ترکیبی از تئاتر و تعلیم و تربیت است. توانایی‌های بلاقوۀ انسان را به فعل درمی‎آورد و تفکر در آن شهودی و هم منطقی است. در آزمایشگاه نمایش خلاق آدم‎ها بحران‎ها را می‎آزمایند، نگرش‌ها و توانایی‌های خود را محک می‌زنند، زندگی را در محیطی امن تمرین می‎کنند و به طور فی‎البداهه به آن عکس‏العمل نشان می‎دهند. از آن جا که در این نوع نمایش فشار اجرا در کار نیست، بچه‌ها در مراحل رشد از آن تجربه می‎آموزند و بزرگ‎سالان برای مشکلات خود راه‏حل پیدا می‏کنند.
    بر خلاف سایر درس‏ها، درس نمایش خلاق امتحان و رتبه‏بندی ندارد. به همه فرصت ابراز وجود می‏دهد. درست و غلط در آن مطرح نیست. فعالیتی جاری، نمادین و برانگیزاننده است که در زمان حال روی می‎دهد و بداهه‌سازی در این نوع نمایش اهمیت خاصی دارد (ریچ، ۱۳۸۴: ۳۰). که این ویژگی‌های نمایش خلاق می‌تواند زمینه‌ساز ایجاد تفکر انتقادی و موجب پیشرفت درسی دانش‌آموزان در کلاس را فراهم گرداند. بنابراین پژوهش حاضر به بررسی نقش آموزش به شیوه‌ی نمایش خلاق در درس اجتماعی بر پیشرفت درسی و تفکر انتقادی دانش‌آموزان پایه سوم ابتدایی می‌پردازد.
    ۲-بیان مسأله
    تفکر انتقادی در پی دقیق‌ترساختن ذهن کودکان است و به آنان می‌آموزد که چگونه فکر کند ( ناجی، ۱۳۸۷: ۳۶). در این برنامه، «فرایند تفکر پردازش اموری است که کودکان درباره جهان به حواس‌شان یاد می‌گیرند» (همان: ۳۱) و گفت‌وگو در فرایند تفکر فعالیتی الزامی است. هم‌چنین کمک به کودکان، برای این که خودشان برای خودشان فکر کنند، مفهوم تفکر انتقادی برای کودکان و حیات‌بخشی مجدد تفکر جامعۀ جهانی تلقی شده است.
    از سوی دیگر پیشرفت عبارت است از رسیدن به هدف‌هایی که افراد برای خود در نظر می‌گیرند (هادزیما[۱]، ۲۰۰۵). در روان‌شناسی، موفقیت به پاسخ یا عملی گفته می‌شود که به گونه‌ای به هدف برسد، ولی در تعلیم و تربیت و در موقعیت‌های تحصیلی، موفقیت به درجه‌ای از کارایی اطلاق می‌شود که فرد به فراخور توانایی‌هایش به رضایت ناشی از پیشرفت‌های خود رسیده باشد. در مقابل موفقیت تحصیلی اغلب اصطلاح افت یا اتلاف نیز مطرح می‌گردد که می‌توان آن را، عدم موفقیت در تحصیل، وقوع ترک تحصیل و یا ترک تحصیل زودرس، تکرار پایه و دروس، نسبت نامناسب میان سال‌های تحصیل فراگیر و سال‌های مقرر آموزشی، کیفیت نازل تحصیلات و آموخته‌های متعلم در مقایسه با آن چه که باید باشد، کسب محفوظات به جای معلومات که در اندک زمانی یه فراموشی سپرده می‌شود، نرسیدن نظام آموزشی به اهداف اصیل خود، و حتی بیکاری فارغ‌التحصیلان یک مرکز آموزشی یا عدم تناسب تحصیلات آنان با نیازهای کاری و شغلی در جامعه نامید (ابدی و زمانی، ۱۳۸۸: ۳۲).
    پیشرفت درسی یکی از مهم‌ترین معیارهایی است که در بررسی توانایی دانش‌آموزان برای اتمام تحصیلات و رسیدن به مرحله فارغ‌التحصیلی نقش قابل توجهی را ایفاء می‌کند. این مفهوم یکی از مهم‌ترین پارامترهایی است که در پیش‌بینی وضعیت آتی فراگیران از لحاظ کسب صلاحیت و مهارت‌های علمی و عملی لازم مورد استفاده قرار می‌گیرد ( سنایی‌نسب و همکاران، ۱۳۹۱: ۲۴۴).
    بنابراین مسأله اصلی پژوهش حاضر و مشکل مهمی که پژوهش حاضر در پی تبیین آن می‌باشد این می‌تواند باشد که در ایران علی‌رغم کوشش‌های فراوانی که برای اثربخشی مدارس انجام می‌پذیرد، هم‌چنان ضعف مدارس در زمینه پیشرفت تحصیلی و تفکر انتقادی مورد انتقاد جدی قرار دارد . نتایج نازل علمی حاصل از شرکت دانش‌آموزان ایرانی در مطالعات بی‌ المللی تیمز و پرلز و هم‌چنین اتلاف آموزشی در انواع متعدد خود که هر ساله بر نظام آموزشی کشور تحمیل می‌شود، این سؤال جدی را مطرح می‌کند که چه عواملی بر بروز این مسائل و گسترش نابرابری‌های آموزشی تأثیر دارد و چگونه می‌توان با مهار آن‌ ها، محیط آموزشی را همراه با نشاط و تجربه موفقیت‌آمیز برای دانش‌آموزان ساخت. ابعاد این دشواری‌ها در دوره ابتدایی می‌تواند مشکلات جدی آموزشی و تربیتی را برای دوره‌های بعدی تحصیلی دانش‌آموزان به وجود آورد.
    حال برای ایجاد چنین محیطی و یکی از بهترین روش‌ها برای رسیدن به اهداف گفته شده بالا استفاده از بازی و نمایش در کلاس‌های درس رسمی است. از آن جا که همۀ انسان‌ها گرایش به بازی نمایشی دارند، این نمایش نظر به پرورش توانایی‌های همۀ مردم دارد، بازیگر خاصی را تربیت نمی‌کند بلکه همگانی است. همه را به توانایی‌های بازیگری خود آگاه می‌کند. فرایندی از شدن است. فرایندی برای خلاقیت و توانایی حل مسأله است، که همه به آن نیاز دارند از کودکان در کودکستان‌ها تا دانش‌آموزان، شهروندان عادی، افراد دوزبانه، کسانی که دچار چالش‌های درونی هستند، بیماران روانی و نیز زندانیان و در یک کلام همۀ مردم از فرایند جستجوی آموزشی / هنری نمایش خلاق سود می‌برند (آقاعباسی، ۱۳۸۸: ۲۷).
    به گفته چمبرز (۱۳۹۲): «آموزگاری که از نیاز کودکان به بازی آگاه است و در برنامۀ آموزشی خود امکانات آن را فراهم می‌آورد، به راستی معلمی داناست. چنین به نظر می‌رسد که امکانات آموزشی برای فعالیتی از این نوع بی‌‌پایان است. آموزگاری که از ارزش‌ها و روش‌های نمایش خلاق آگاه است یکی از انعطاف‌پذیرترین و خلاق‌ترین ابزار‌های موجود در حرفۀ آموزگاری را با خود به کلاس می‌برد» ( ص: ۶۶)
    نمایش خلاق ، شکلی از وانمود بازی است. یک تجربۀ سازمان یافته است که با دقت طراحی می‌شود و به اجرا در می‌آید. کودکان به وسیلۀ نمایش خلاق، صحنه، رویداد، مشکل یا واقعۀ برخاسته از ادبیات کودکان مورد بحث قرار می‌گیرد، هم‌چنین به وسیلۀ خود آن‌ ها طراحی وارزشیابی می‌شود. گرچه در اجرای نمایشی خلاق که کودکان در آن نقش آفرینی می‌کنند، کم و بیش از تکنیک‌های نمایشی استفاده می‌شود، اما این فعالیت را نمی‌توان به معنی سنتی آن « نمایش» خواند. در این جا سناریو هرگز مورد استفاده قرار نمی‌گیرد. بیشتر اوقات لباس ضرورتی ندارد، لوازم و دکور کوچک‌ترین نقشی ندارد. در اجرای نمایش خلاق نقطه‌نظر تماشاچی احتمالی در نظر گرفته نمی‌شود بلکه، تنها نقطه نظر اجراکنندگان نمایش مورد توجه است. اهمیت نمایش خلاق در فرآوردۀ نهایی آن نیست، بلکه اهمیت آن در رضایت‌بخش بودن حاصل کار است. مهم‌ترین نکته در نمایش خلاق، مراحل انجام دادن کار است. مراحل آفرینش نمایش سازمان یافته، مرکز ثقل این فعالیت است و برد آموزشی آن از این مرحله سرچشمه می‌گیرد (چمبرز، ۱۳۹۲: ۶۷).
    برنامه‏های نمایش خلاق بر رها شدن در دنیایی از بازی‎های حرکتی، شعر و ترانه و بازی‌های نمایشی است، در بازی‌های حرکتی، هدف‎هایی مانند رسیدن به رشد و خلاقیت ذهنی و جسمی در مسیری از ساده به پیچیده دنبال می‌شود. در تمرین‎هایی مثل بازی‎های نمایشی، مهارت‎های رفتار شناختی که با هدف درک روشن‌تر فرد از خود، به خصوص جنبه‌های پنهان مانده ( از جمله استعدادها، خواسته‌ها و عواطفی که همیشه به راحتی خود را نشان نمی‌دهند) و نیز درک بهتر دیگران و محیط و یا پس زدن بعضی عوامل مزاحم درونی راه بروز توانایی‎های نهفته در شخص را می‎بندند از آن جمله می‎توان به رشد مهارت‌های لازم برای کار گروهی اشاره کرد. به طوری که فرد با مهارت‌ و تسلط بیشتری در جمع و با جمع کار می‌کند، زندگی، شادی، رقابت و همکاری می‌کند. از جهتی دیگر این بازی‌های نمایشی عرصه‌ای برای برون‌ریزی هیجان‌ها است آن چه در نمایش همواره مدنظر است، که یکی از نیازهای زیستی انسان است، زیرا عواطف، غرایز و نیروهای درونی ما چنان زایش و انباشتگی پرباری دارند که فعالیت‌های عادی زیستن نمی‌تواند آن‌ ها را به خوبی آزاد کند و تعادل لذَت‌بخش و آرام کننده‌ای بسازد و این کار نمایشی با رهاسازی فرد در دنیایی از شعر و ترانه، حرکت، بازی و نمایش مانند فعالیت‌های دیگری هم‍‎‌چون ورزش، تفریح، آثار هنری، هم‌صحبتی ( که به خصوص زن‌ها از آن بهره می‌برند) از جمله بسترهای لذَت‌بخش رهاسازی هیجان‌ها است و این برنامه نمایشی در محدوده ماهیت و تعریف سهمی از این نقش را برآورده می‌کند ( امرایی، ۱۳۸۹: ۱۳۰).
    از سوی دیگر نظریه‌های شناختی، فراشناختی و ساختن‌گرایی، از تقویت و پرورش تفکر انتقادی در فرایند آموزش حمایت می‌کنند (شعبانی، ۱۳۸۲: ۵۵). نظریه‌پردازان شناختی، به شاگردان در فرایند یادگیری هم‌چون پردازش‌کنندگان فعال اطلاعات می‌نگرند؛ کسانی که تجربه می‌کنند و برای حل مسائل به جست‌وجوی اطلاعات می‌پردازند، در ساختار ذهن خود آن چه را که برای حل مسائل جدید مفید تشخیص می‌دهند به کار می‌گیرند و به جای این که به طور انفعالی تحت تأثیر محیط قرار گیرند فعالانه انتخاب، تمرین، توجه یا چشم‌پوشی می‌کنند. به همین دلیل، شناخت‌گرایان موقعیت یادگیری را یکی از مهم‌ترین عوامل در فرایند یادگیری می‌دانند.
    از دید فراشناختی، دانش‌آموز باید بر فرایند ذهنی خود نظارتی فعَال داشته باشد و فعالیت‌های ذهنی خود را تنظیم و بازسازی کند. حتی برخی بر این باورند که توانایی‌ها و مهارت‌های شناختی و فراشناختی در حدود سنین پنج تا هفت سالگی شروع به رشد می‌کنند و در تعداد زیادی از شاگردان از رشد قابل ملاحظه‌ای نیز برخوردارند.
    یکی دیگر از نظریه‌های حامی تفکر انتقادی، «نظریه ساختن‌گرایی» است که خود ریشه در تفکر شناختی دارد. پایه‌های فلسفی چنین رویکردی بر «اصل خطاپذیری معرفت‌شناسی» استوار است. ساختن‌گرایان نیز همچون روان‌شناسان شناختی یادگیری را فرایند ادارک حاصل از تجربه می‌دانند و معتقدند، مجریان برنامه‌های درسی باید موقعیتی فراهم سازند که در آن، شاگردان از طریق مباحثه استدلالی که عمل تعامل و تحلیل را تسریع و تسهیل می‌کند، به تفکر انتقادی بپردازند .
    علاوه بر این در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم استفاده از نمایش و تئاتر در آموزش رواجی دو چندان به خود گرفت هر چند جنبه آموزشی تئاتر همواره در نهاد هنر نمایش است امَا در این قرن بود که جنبه آموزشی این هنر انسان‌محور و آموزنده توجه بسیاری از تئوریسین‌ها، کارگردانان و پژوهش‌گران عرصه هنر نمایشی و روان‎شناسی را به خود جلب کرد. کالدول کوک[۲] در کتاب روش بازی (۱۹۱۷) از نمایش به عنوان وسیله‎ای برای یادگیری نام می‎برد (امرایی، ۱۳۸۹: ۷۷) و هورن بروک[۳] نمایش را بخش مهمی از فرایند آموزشی و یادگیری بر اساس پیشرفت نظریه‌های نمایشی و بازی را جزء مهمی از روان‎شناسی آموزشی می‎داند او در گزارشی بیان می‌دارد: « نمایش در آن بخشی که برای بچه‌ها تهیه می‌شود ره‎آوردهای جالبی داشته است و در ارتباط تنگاتنگ با رشد عواطف و تفکرات کودکان فرصت‌های مناسب بیشتری را در زمینه بیان آن‌ ها برای کودکان فراهم می‌آورد» (همان: ۷۸).
    نمایش خلاق بیش از هر چیز بر تعامل گروهی تأکید می‌کند: کودکان با یکدیگر به اندیشه‌های مناسب دست می‌یابند، آن را به اجرا در می‌آورند، مشارکت فکری می‌کنند، فضای نمایشی موردنظرشان را می‌سازند و در این اجراها و نمایش‌ها تعامل انسانی را تجربه می‌کنند. در نتیجه، جمع‌گرایی گرایش عمده و بارز این شیوه است. در پژوهش‌های مختلفی تأثیر سودمندی نمایش خلاق در موضوع‌های متفاوت و برای درمان بسیاری از اختلالات و بیمارهای روانی مورد استفاده قرار گرفته است. در این راستا دادستان، اناری و صدق‌پور ( ۱۳۸۶) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدند که شرکت در فعالیت‌های نمایش درمانگری، نشانه‌های مرضی اختلال اضطراب اجتماعی را در کودکان دبستانی کاهش می‌دهد. هم‌چنین نتایج پژوهش لاریجانی و رزاقی (۱۳۸۷) مشخص کردند که شیوه‌های آموزشی نمایشی موجب افزایش تحول مهارت‌های اجتماعی کودکان کم‌توان ذهنی آموزش‌پذیر می‌شود. هم‌چنین یاری (۱۳۹۰) و محمدی (۱۳۹۲) در پژوهش‌های جداگانه‌ای به تأثیر نمایش خلاق بر کاهش پرخاش‌گری و بیش‌فعالی دانش‌آموزان اشاره نمودند.
    با توجه به نتایج این پژوهش‌ها آن چه به نظر پژوهش‌گر می‌تواند به عنوان مسأله اصلی پژوهش حاضر در نظر گرفته شود و در پژوهش‌های گذشته به آن پرداخته نشده است اهمیت روش‌های آموزشی مبتنی بر نظریه‌های جدید آموزشی مانند ساختن‌گرایی و شناخت‌گرایی است که نمایش خلاق نیز یکی از این روش‌ها می‌باشد و هنوز مطالعات زیادی در زمینه کارایی و شیوه‌های اجرای آن و شناساندن آن به معلمان و اساتید حوزه آموزش و یادگیری نشده است و هم‌چنین بر اساس مبانی نظری گفته شده بازی‎های نمایشی و تئاتر، مورد استقبال کودکان است و نقش مؤثری در تکلم، پرورش اجتماعی و دیگر ابعاد شخصیت کودک ایفا می‌کند. آموزش آداب فرهنگی، مقررات اجتماعی و مضانین اخلاقی و انسانی، شیوه‌ی برقراری روابط سالم و سازنده با دیگران، ایجاد و تقویت حس مسئولیت‎پذیری از جمله مواردی است که می‌توان شرایط مناسب برای تحقیق آن‎ها را در دوران کودکی از طریق بازی‏های نمایشی و تئاتر کودکان فراهم آورد (جعفری، ۱۳۸۹: ۱۰۰) پس این گونه استنباط می‌شود که شیوه‌های نوینی برای آموزش تفکر انتقادی بر مبنای روش‌های جدید آموزشی می‌توان پیشنهاد کرد که پژوهش در این زمینه می‌تواند در جهت شناسایی و معرفی این روش‌ها مفید باشد. بنابراین سؤال اساسی پژوهش حاضر بررسی نقش آموزش به شیوه‌ی نمایش خلاق بر پیشرفت درسی و تفکر انتقادی دانش‌آموزان پایه سوم ابتدایی می‌باشد.
    ۳-اهمیت و ضرورت پژوهش
    با پیشرفت روزافزون دانش و فناوری و جریان گسترده اطلاعات،‌ مردم‌ ما نیازمند آموزش‌‌ خلاقیت هستند که با خلق‌ افکار نو به‌ سوی‌ یک ‌جامعه ‌سعادت‌مند قدم‌ بردارند. هم‌چنین مردم نیازمند یادگیری تفکر انتقادی هستند که با بهره گرفتن از آن اطلاعات را سازمان‌دهی، طبقه‌بندی، مقایسه و ارزشیابی نمایند و زمینـه را برای ارتقاء و پیشرفت آن فراهم کنند. با توجه به این پیش‌گفتار می‌توان به میزان اهمیت آموزش تفکر انتقادی و جای خالی آن در آموزش و پرورش کشور اشاره نمود.
    اهمیت توسعه توانایی‌های تفکّر انتقادی و خلاق در محافل آموزشی پدیده جدیدی نیست. چت مایرز مؤلف کتاب «آموزش تفکّر انتقادی» معتـقد است منشأ چنین علاقه‌ای به آکادمی افلاطـون برمی‌گردد . سقراط در ۲۵۰۰ سال پیش اهمیت پرسش سؤالات عمیق را که موجب می‌شوند انسان قبل از پذیرش ایـده‌ای به تفکّر در آن بپـردازد و نیز اهمیت جستجوی شواهد، آزمایش دقیـق، استـدلال، فرضیـه‌ها و تحـلیل مفاهیـم اساسی را نشان داد. روش او که اینک بهتـرین راهبـرد آمــوزش تفکّر انتقـادی‌می باشد. روش سقراط به وسیله افلاطون و ارسطو دنبال شد (ندافی، ۱۳۸۷: ۱).
    تعاریف زیادی از متفکران و پژوهش‌گران علوم مختلف‌،‌ درباره تفکر انتقادی و خلاق بیان شده است. تفکر انتقادی یعنی قـدرت تنظیـم کلیات ( توانایی ایجاد یک چارچوب تحلیلی) پذیرفتن احتمالات نوین ( پرهیز از پیشداوری‌ها) و توقف داوری (تردید سالم، پرهیز از تعجیـل در قضاوت) (مایـرز،۱۳۸۳: ۳۸).
    تفکر انتقادی به معنای یافتن نوعی از دانش و بینش است که با آن بتوان با گسترش علوم هم‌خوانی یافته، فرصت آزادی دادن به فکر و اندیشه است که سبب ایجاد توانایی بحث و اظهار نظر در فرد می شود. تفکر انتقادی جهت دهنده ذهن به تفکر است. تفکر خلاق عبارت‌ است از فرایند درک مشکلات، مسائل، کمبود اطلاعات و عوامل جا افتاده ؛ حدس زدن و فرضیه ساختن در مورد این کمبودها : ارزیابی و آزمون فرضیه‌ها و حدس‌ها ؛ اصلاح و ارزیابی مجدد آن‌ ها و بالأخره ارائه نتایج (حائری زاده ،۱۳۸۲: ۱۸).
    رسالت و هدف اصلی تعلیم و تربیت، آموزش موانع تفکر انتقادی در برنامه درسی آموزش و بارآوردن افرادی است که بتوانند تفکر کنند و به ماحصل تفکر دیگران اکتفا نکنند؛ یعنی پرورش افرادی که مایل به تحقیق و بررسی هستند نه کسانی که صرفا ًپذیرای آن چه گفته می‌شود (کدیور، ۱۳۸۱: ۸۸).
    ارزش و اهمیت پژوهش حاضر در پاسخ‌گویی به این سؤال اساسی است که عمده مشکل این است که بسیاری از معلمان و مربیان همواره با این سؤال مواجهند که چگونه می‏توان از دانش‏آموزان منفعل، شاگردانی فعال و با بینش علمی و تفکر انتقادی تربیت کرد؟ اصولاً تفکر انتقادی چیست و چگونه پرورش می‏یابد؟ چگونه باید فرصت‌هایی را فراهم کنند تا نوجوانان بتوانند مطالب آموخته شده را به موقعیت‌های جدید انتقال دهند؟ چه روشی را باید در فرایند آموزش و پرورش در پیش گرفت تا دانش‏آموزان روش اندیشیدن، تحلیل و قضاوت درست را بیاموزند؟
    هم‌چنین اهمیت کاربرد پژوهش حاضر با توجه به اهمیت بحث تفکر انتقادی در مدارس برای پرورش تفکر انتقادی می‌توان به یادگیری از طریق نمایش که نوعی بازی است اشاره نمود زیرا بازی فعالیتی طبیعی، لذّت‌بخش، شگفت‎انگیز و پر رمز و راز است، وسیله‌ای مناسب برای بیان احساسات، برقراری روابط بین‎فردی، توصیف تجربیات، آشکارسازی آرزوها و خودشکوفایی افراد. بسیاری از نیازهای حسی و حرکتی افراد در بازی برآورده می‌شود و انرژی غنی شده در درون فرد به گونه‎ای منطقی تخلیه می‌شود که این عمل نه تنها آرامش روحی و روانی انسان را امکان‎پذیر می‎سازد بلکه باعث پویایی رفتاری او نیز می‎شود (امرایی، ۱۳۸۵: ۶۵).
    ساتون – اسمیت با نقل قول کردن یک سری مطالعات که از سوی داچ انجام شده است می‌گوید: « کودکانی که بازی می‌کنند سالم‌تر، شاداب‌تر و خوشحال‌ترند. حافظه‌شان قوی‌تر می‌شود. توانایی شناختی‌شان بیشتر می‌شود. برای ورود به مدرسه اشتیاق بیشتری دارند، اعتماد به نفس بالایی دارند، محبوب سایر کودکان و معلم‌ها و والدین هستند. بازی به آن‌ ها هویت جنسی می‌دهد، قدرت و توان و قابلیت اجتماعی‌شان را افزایش می‌دهد، استقلال و خودباوری را در آن‌ ها رشد می‌دهد، باعث پیشرفت تکلم و قواعد زبانی در آن‌ ها می‌شود و مهم‌تر از همه رفتارهای اجتماعی، پیروی از قوانین و مقررات و اصول جوانمردی و رفتار نیک را در آن‌ ها تقویت می‎کند» (عسکری‌زاده، ۱۳۹۰: ۱۵۳).
    همان گونه که اشاره شد نمایش نوعی بازی است و یکی از انواع آن نمایش خلاق می‌باشد. در تعریفی از کنشلو (۱۳۸۵): « هرفعالیت‌های غیرقراردادی که در آن فرد تحت هدایت راهنما به بیان شخصیت وجودی خویش، از طریق نمایش می‌پردازند را نمایش خلاق گویند». در نمایش خلاق بیشترین تکیه بر بروز خلاقیت‌ها است (امرایی وکنشلو، ۱۳۸۵: ۲۲).
    نمایش خلاق، انجام تمرینی نمایشی بدون مراعات قواعد رسمی نمایش و پانتومیم؛ قطعات و داستان‌های فی‌البداهه؛ تمرین‌ها و نوآوری‌های حرکتی و بازی‌ها و سرودهای نمایشی، که کودکان با راهنمایی مربی انجام می‌دهند و هدف از آن بیشتر کمک به پرورش توانایی‌های بازیگران است تا سرگرمی تماشاگران. یا تجربه‌ی نمایش سازمان‌یافته‌ای که شکلی از وانمودبازی است و در آن کودکان مشکل یا رویدادی برخاسته از ادبیات کودکان را با هدایت آموزگار، خلق یا بازآفرینی می‌کنند و این فعالیت به وسیله‌ی خود آن‌ ها طراحی و ارزشیابی می‌شود (بیانلو، ۱۳۸۸: ۱۴۱). در مجموع، نمایش خلاق شیوه‌ای آزاد و بداهه است که در آن هر موضوع داستانی و غیرداستانی دست‌مایه‌ای برای اجرای نمایش با کمک مربی است و در این اجرا، اعضای گروه به هدفی آموزشی یا تربیتی می‌رسند و یا مفاهیم انتزاعی و ناملموس را برای خود ملموس و دست‌یافتنی می‌کنند. (همان).
    تقویت مهارت‌های «اندیشیدن خلاق» و « تحلیل ادبی» از جمله کاربردهای مهم آموزشی این فعالیت خلاق است. هم‌چنین، در این روش علاوه بر ایجاد روحیه‌ی شادی و نشاط در کودکان، هم‌زمان ایجاد اعتماد به نفس، تقویت مهارت‌های کلامی – حرکتی، افزایش گنجینه‌ی لغات، زبان‌آموزی، تقویت زبان محاوره و حل مسئله صورت می‌پذیرد ( قاسمیان دازمیری، ۱۳۸۷: ۲۲).
    در همین راستا در این پژوهش به بررسی اهمیت شیوه‌های نوین آموزشی (از طریق نمایش خلاق ) بر تفکر انتقادی و پیشرفت درسی دانش‌آموزان پایه سوم پرداخته می‌شود.
    ۱-۴-اهداف پژوهش

     

    جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.

     

    موضوعات: بدون موضوع
    [چهارشنبه 1400-01-25] [ 08:52:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      اثربخشي دوره هاي آموزش پيش از خدمت سربازان تعاون يار در ايجاد صلاحيت هاي حرفه اي- قسمت 5 ...

    در برنامه ریزی به منظور ارزیابی نیازها، تعیین اولویت ها، جهت دهی تخصیص منابع و هدایت سیاستها.
    تجزیه و تحلیل اثربخشی یا كیفیت برنامه: به منظور تعیین پیشرفت اهداف برنامه، تعیین نقاط قوت و ضعف برنامه، تعیین هزینه اثربخشی برنامه و ارزیابی عوامل موفقیت یا شكست.
    تصمیم گیری مستقیم: جهت بهبود مدیریت و اثربخشی برنامه‌ها، شناخت و تسهیل تغییر مورد نیاز
    حفظ تعهدات: برای ذی نفع ها، حمایت كنندگان منابع و عموم مردم
    ارزیابی تأثیر برنامه به منظور كشف تأثیر برنامه بر افراد یا اجتماعات
    جلب حمایت ها (حمایت سیاستمداران و شوراهای مشورتی و توجه به مناسبات گروه های ذینفع خاص)
    در ارزشیابی ها نه تنها كیفیت مداخله اعمال شده، بلكه اعتبار و اعتماد نسبت به منبع ارائه دهنده اطلاعات نیز مهم است. یكی از اصطلاحات مهم در بحث ارزشیابی، اثربخشی یا ثمربخشی می‌باشد. در تعریف اثربخشی دستیابی به اهداف برنامه، سازمان یا سیستم اجتماعی مداخله گر مورد تأكید قرار گرفته است. به عنوان مثال میسرا (1997) به نقل از پروكوپنكو اثربخشی را میزان دستیابی به اهداف تعریف می‌كند.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    سوودی، هینز و دوناوارا (1999) تجزیه و تحلیل اثربخشی را معادل تجزیه و تحلیل كیفیت برنامه در جهت تعیین پیشرفت اهداف برنامه، تعیین نقاط قوت و ضعف و علل آن و تعیین هزینه اثربخشی برنامه می‌دانند.
    كریستین سون و وارنر دو رهیافت در اثربخشی سازمان ذكر می‌كنند: رهیافت سیستمی و رهیافت اهداف. در رهیافت سیستمی، فرض بر آن است كه سازمان با محیط خود در ارتباط بوده و این ارتباط حائز اهمیت است. در این شرایط عاملان به طور مستقیم و غیرمستقیم بر تأمین نهاده های مورد نیاز سازمان تأثیر می گذارند و ستانده های سازمان را دریافت می‌كنند. در این محیط اجازه تخصیص منابع با تأثیرگذاری بر موانع، تعریف معیارهای اثربخشی و قضاوت بر نتایج حاصل از سوی تصمیم گیرندگان صورت می‌گیرد.
    در رهیافت اهداف، عملكرد سازمان در دستیابی به اهداف از قبل تعیین شده مورد قضاوت قرار می‌گیرد (عابدی سروستانی و كرمی، 1379).
    در این راستا تعریف دقیق اهداف و تعیین عملكرد واقعی برنامه از اهداف بسزایی برخوردار است. بیان واضح و دقیق اهداف اغلب مشكل است. همچنین به دلیل تأخیر زمانی بین ستانده های برنامه و ایجاد تأثیرات، نبود مطالعات اولیه قبل از اجرای برنامه، امكان وجود متغیرهای مؤثر و مداخله گر و از این قبیل به سختی می‌توان تأثیرات برنامه را بررسی نمود. این مشكلات با تغییر اهداف برنامه در طی زمان تشدید می‌گردد. مسئله دیگر غیرمحسوس بودن برخی اهداف و عدم كمیت پذیری آنهاست كه به دلیل تأثیرات غیرمادی، امكان توصیف و سنجش قطعی آنها را با مشكل مواجه می سازد. تعیین همپوشانی فعالیتهای یک سازمان با سازمانهای دیگر امكان بررسی اثرات را سخت می‌كند.
    ارزشیابی اثربخشی جزء مهمی از انواع ارزشیابی را تشكیل می‌دهد. اثربخشی همچنین به عنوان بررسی میزان دستیابی به اهداف و مفید بودن برنامه (Weiss,1972)، بررسی تناسب اهداف و حد دستیابی سازمانها به اهداف مشخص شده (Karami,1987)، و درجه دستیابی سیستم اجتماعی به اهداف خود (Miller,1991)، تعریف شده است. تمامی این تعاریف بر مركزیت اهداف در ارزشیابی اثربخشی تأكید دارند. به بیان دیگر، معیار اساسی در ارزشیابی را اهداف سازمان یا برنامه تشكیل می‌دهند.
    در بكارگیری رهیافت اهداف در ارزشیابی اثربخشی بایستی به جانشینی اهداف[17] ، نیز توجه داشته باشیم (Akinbode,1976)، اهداف سازمانی ممكن است در پاسخ به نیازهای جدید، تغییر كند. از آنجا كه ارزشیابی دستیابی به اهداف توسط سنجش تغییرات بین موقعیت گذشته و حال تعیین می‌شود، هر تغییری در اهداف طی این مدت، منجر به جانشینی اهداف و ایجاد مشكل در ارزشیابی خواهد شد. بعلاوه، برخی از اهداف مانند عدالت اجتماعی، به خاطر ماهیت وجودی خویش، حالت مستمری داشته و در طول یک دوره زمانی قابل تصور، كامل نمی‌شوند. عامل مهم دیگر در مشكل شدن ارزشیابی اثربخشی سازمان های ترویجی، آن است كه برنامه‌های ترویجی تنها منبع دریافت اطلاعات علمی و فنی برای مخاطبان نیستند و در برخی موارد تنها یكی از منابع به شمار می آیند (استیویس، 1368). به بیان دیگر، بسیاری از سازمان های دیگر نیز كارهای ترویج گونه یا مرتبط با فعالیت های ترویجی را انجام می‌دهند. بخاطر این شرایط، این امكان وجود ندارد كه توسعه روستایی را با اطمینان به سازمان خاصی نسبت داد. بهترین كار در این حالت آن است كه فرض كنیم سازمان های مربوطه دیگر نیز در این قبیل تغییرات سهم داشته اند.
    جونز به نقل از شورتل و ریچاردسون[18] به منظور تعیین اهداف برنامه، پیشنهاداتی ارائه داده است كه بر اساس آن با مشخص كردن تعدادی از مسایل مرتبط با برنامه، می‌توان از آنها به عنوان راهنمایی در تعیین اهداف استفاده كرد. این پیشنهادات عبارتند از: (Jones,1985)

    محتوا: آیا برنامه تغییر در رفتار را مدنظر دارد یا تغییر در موضوعات ذهنی مانند دانش، عقاید و گرایشات؟
    سطح انتزا: آیا اهداف برنامه در واقعی بودن خویش و ترتیب پیشرفت تفاوت دارند؟
    گروه هدف: هدف و مقصود برنامه را چه كسانی تشكیل می‌دهند؟
    تأثیرات كوتاه مدت و بلندمدت: آیا تأثیر
    ات برنامه بلافاصله پدیدار می‌شوند یا بایستی برای مشاهده آنها مدت زمان زیادی را صبر كرد؟
    حد تأثیرات: چه حد و عمقی از تغییرات مدنظر است؟
    ثبات تأثیرات: تا چه مدتی انتظار می رود كه تأ‌ثیرات باثبات باشند؟
    تأثیرات متضاد: اگر بیش از یک هدف وجود داشته باشد كه معمولاً نیز چنین است، آیا برخی از آنها با هم در تضادند؟
    تشابه اهداف: اگر بیش از یک هدف وجود داشته باشد، آیا آنها اساساً با هم مشابه اند یا اینكه بایستی در جستجوی تأثیرات متفاوتی از آنها در حیطه های مختلف بود؟
    اهمیت: در بین اهداف كدامیک از همه مهمتر است؟
    10-پیامدهای ثانوی: آیا برنامه احتمالاً دارای تأثیرات جانبی ناخواسته است؟
    در نهایت، در تهیه لیست نهایی از اهداف به منظور ارزشیابی اثربخشی، بایستی متوجه این نكته بود كه هر هدف یک منظور یا مقصود را بیان كند. بهترین حالت آن است كه اهداف در عباراتی با افعال قوی یعنی اهدافی كه عمل گرا بوده و رفتار قابل مشاهده‌ای را شرح می‌دهند، بیان شوند.
    بطوركلی رهیافت سیستمی در ارزشیابی اثربخشی، انتزاعی بوده و كاركردی آن مشكل است. در حالیكه رهیافت اهداف با مشكلات تعیین و تعریف حد مطلوب پیامدها روبرو است. در این حال، كریستنسون و وارنر به نقل از كومینگز، رهیافت بینابینی را برای اثربخشی تعریف می‌كنند. در این رهیافت، سازمانها به عنوان ابزاری از نتایج (ستانده ها) مورد ارزشیابی هستند. یعنی سازمان مؤثر سازمانی است كه به افرادی كه آنرا ابزاری برای مقاصد خود در نظر گرفته اند، بهترین خدمت را بكند. بنابراین، اثربخشی سازمانی، نه تنها بر پایه نتایج موردنظر (اهداف) بلكه همچنین بر پایه افرادی كه در محیط هستند (سیستم) تعریف می‌شود. این رهیافت، اهمیت محیط را در فراهم كردن حقانیت سیاسی متذكر شده و در آن واحد، به دریافت كنندگان خدمات اجازه می‌دهد عملكرد سازمان را برپایه توقعات خود، ارزشیابی كنند. محیط پیرامون سازمان از افراد و گروه های متفاوتی تشكیل شده است كه هر یک دارای توقعات و تقاضاهای منحصر به فردی هستند و آنها را از طریق ساز و كار بازخوردی مناسب به سازمان انتقال می‌دهند. بنابراین، اثربخشی بر حسب دستیابی به این اهداف (كه از طریق محیط تعریف می‌شود) سنجیده می‌شود (Christenson & Warner,1982).
    رضامندی ارباب رجوع سازمان های ترویجی از خدمات ارائه شده نیز می‌تواند به عنوان معیاری در ارزشیابی اثربخشی بكار رود. كریستنسون و وارنر به نقل از هورنر، بیان می دارند با توجه به این حقیقت كه در مؤسسات آموزشی مانند ترویج، محصولات بطور واضح تعریف نشده اند، ارباب رجوع یكی از موارد مورد توجه برای تعیین كیفیت محصولات به شمار می رود. آنان این طور نتیجه می گیرند كه به خاطر طبیعت منحصر به فرد سازمان های عمومی، اثربخشی در این قبیل سازمان ها بایستی بر حسب رضامندی ارباب رجوع از كالاها و خدمات ارائه شده مورد سنجش واقع شود. از نظر آنان، این قبیل معیارهای كیفی می‌تواند نقشی شبیه به اطلاعات سود و فروش را برای بخش خصوصی بازی كن (همان منبع). اگر فرض كنیم كه هر چه سازمان های ترویجی به اهداف موردنظر دستیابی بیشتری داشته باشند، رضامندی ارباب رجوع نیز افزایش خواهد یافت، می‌توان آنرا در وهله اول به صورت متغیری وابسته و در صورت ضرورت به عنوان متغیری جانشین در ارزشیابی اثربخشی، در نظر گرفت. البته این موضوع زمانی می‌تواند صادق باشد كه اهداف در نظر گرفته شده برای سازمان های ترویجی با مشاركت فعال ارباب رجوع و بر طبق نیازهای آنان تنظیم شده باشد. در چنین شرایطی، رضامندی ارباب رجوع به صورت هدف كلی درآمده و در ارزشیابی اثربخشی مورد توجه خواهد بود.
    در مجموع در انجام ارزشیابی اثربخشی یک برنامه و یا پروژه معمولاً بدین صورت عمل می‌شود كه ابتدا اهداف برنامه تعیین و مشخص می‌شوند. سپس با توجه به كمی و یا كیفی بودن اهداف، شاخص هایی متناسب تعیین شده و براساس این شاخص ها، اطلاعات موردنیاز جمع آوری می‌شوند. در نهایت، داده های جمع آوری شده با معیارهای اهداف مورد مقایسه قرار گرفته و یافته های بدست آمده مورد واكاوی و تفسیر قرار می گیرند (Weiss,1972).
    2-5- الگوهای ارزشیابی
    الگوهای ارزشیابی را می توان نظمی تجربه شده تلقی کرد که به موجب آن قابل استفاده بودن نتایج ارزشیابی تضمین می شود. برای ارزشیابی برنامه های آموزشی الگوهای گوناگونی ارائه شده که هر یک بر اساس رویکردها و هدف های ارزشیابی دارای شیوه خاصی است (حجازی، 1373).
    الگوهای ارزشیابی را می توان به طرق مختلفی دسته بندی نمود. دسته بندی ارزشیابی با توجه به زمان و هدف استفاده از آن را می توان به صورت زیر نشان داد :
    1-ارزشیابی آغازین[19] یا ارزشیابی تشخیصی[20]: یادگیری در هر مورد مستلزم یادگیری اموری است که پایه و اساس یادگیری بعدی را تشکیل می دهد. به همین دلیل، لازم است معلم قبل از تدریس هر مطلب آموزشی، آموخته های پایه و یا رفتار ورودی شاگردان را که لازمه یادگیری مطالب جدید است را بسنجد. در ارزشیابی دو هدف مورد نظر است: اول، قرار دادن شاگردان در موقعیتی مناسب که بتوانند یادگیری مطالب تازه درسی را آغاز کنند؛ دوم، کشف علل مشکلات یادگیری آنان در راه رسیدن به هدف های آموزشی.
    2-ارزشیا

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
    بی تکوینی[21]: ارزشیابی تکوینی، آن طور که از اسم آن پیداست، زمانی به اجرا در می آید که فعالیت های آموزشی هنوز جریان دارد و یادگیری شاگردان در حال تکوین یا شکل گیری است و معلم برای آنکه از چگونگی تحقق هدف های آموزشی هر بخش از مطالب تدریس آگاه شود، در پایان هر بخش، آموخته های شاگردان را مورد ارزشیابی قرار می دهد. این نوع ارزشیابی که به طور مستمر در پایان هر بخش از مطالب تدریس شده و در طول سال تحصیلی انجام می گیرئ، «ارزشیابی تکوینی» یا «مرحله ای» نامیده می شود.
    3-ارزشیابی تراکمی[22] یا پایانی: در پایان هر دوره آموزشی، لازم است ارزشیابی جامعی از میزان آموخته های شاگردان به عمل آید. این نوع ارزشیابی را “ارزشیابی پایانی” یا “آزمون های تراکمی” گویند. هدف از ارزشیابی پایانی معمولاً تعیین مقدار آموخته های شاگردان در طول یک دوره آموزشی به منظور نمره دادن و صدور گواهینامه، و یا قضاوت درباره اثربخشی کار معلم و برنامه درسی، یا مقایسه برنامه های مختلف با یکدیگر است (حجازی،1373).
    جدول 2-1. ویژگی های مختلف ارزشیابی های پیش از آموزش ، ضمن آموزش و پس از آموزش

     

     

     

     

     

     

     

     

    حق انحصاری © 2021 مطالب علمی گلچین شده. کلیه حقوق محف

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 08:52:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی رابطه بین اجزای تعهدی سود با میزان هموارسازی سود و فرصت¬های رشد در شرکت¬های پذیرفته¬شده در بورس اوراق بهادار تهران- قسمت ۵ ...

    به طور کلی، مقصود از ابعاد هموارسازی سود ابزار یا روش­هایی است که به وسیله آن اعداد و ارقام مربوط به سود یکسان می­ شود. بارنز و همکاران تفاوت بین سه روش هموارسازی را به صورت زیر بیان نموده ­اند:
    ۲-۲-۷-۱ هموارسازی از طریق وقوع رویداد:
    مدیریت می ­تواند زمان معامله­های واقعی را به گونه ای تعیین کند که آن­ها بر درآمد مورد گزارش اثر بگذارند و بدین گونه در طول زمان نوسان­ها را مهار کند. در بیشتر موارد، تعیین زمان طبق برنامه برای وقوع رویدادها (مانند وقوع هزینه تحقیق و توسعه) تابع مقررات حسابداری است که بر فرایند شناخت و ثبت این رویدادها حاکم است(پاورنهدی و دیگران، ۱۳۸۹)
    حسابداری
    ۲-۲-۷-۲ هموارسازی از طریق تخصیص بر دوره­ های زمانی:
    با فرض وقوع رویداد و شناخت و ثبت این رویداد، مدیریت برای تعیین دوره­هایی که تحت تاثیر مقادیر کمی این رویدادها قرار می­گیرند، از اختیارات زیادی برخوردار است و می ­تواند بر آنها اعمال کنترل نماید(یاورنهدی و دیگران، ۱۳۸۹).
    ۲-۲-۷-۳ هموارسازی از طریق طبقه ­بندی:
    هنگامی که آمار و ارقام موجود در مورد مدیریت سود و زیان، به غیر از سود خالص (پس از کسر همه هزینه­ها از همه درآمدها) موضوع هموارسازی باشد، مدیریت می ­تواند اقلام مربوط به اجزای سود را طبقه ­بندی نماید و بدین وسیله تغییرات مربوط به دوره زمانی متعلق به این آمار را کاهش دهد(حساس یگانه و یزدانیان، ۱۳۸۶).
    آرتورلویت، رئیس هیئت مدیره کمیسیون بورس اوراق بهادار بر این باور است که شرکت­های سهامی عام برای اعمال مدیریت بر سود شرکت از شش روش حسابداری (در مرحله عمل) استفاده کرده ­اند:
    تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)
    ۱- ارائه بیش از واقع ارقام ناشی از تغییرها، با هدف پاک کردن ترازنامه؛
    ۲- طبقه ­بندی بخش مهمی از قیمت یک واحد خریداری شده به عنوان مخارج فرایند تحقیق و توسعه (یک هزینه جاری) به گونه­ ای که بتوان این مبلغ را یک باره هزینه کرد؛
    ۳- ایجاد بدهی­های سنگین برای شناخت هزینه­ها در آینده (این بدهی­ها به عنوان بخشی از خرید ثبت می­شوند) و بدین وسیله مصون ساختن سودهای خالص آینده؛
    ۴- استفاده از مفروضات غیر واقعی برای برآورد.
    بدهی­ها، در مورد اقلامی مانند برگشت فروش، زیان­های ناشی از وام، هزینه­ های تضمین (خدمات پس از فروش) به گونه­ ای که بتوان در یک دوره آینده از طریق معکوس کردن تعهدات بلندمدت سود خالص را بهبود بخشید؛
    ۵- گنجاندن اشتباه­های عمدی در دفاتر شرکت و توجیه عدم امکان در اصلاح این خطاها بر اساس استدلال مبنی بر این که مقادیر حائز اهمیت نیستند؛ و
    ۶- شناسایی و ثبت درآمد پیش از این که فرایند تحصیل درآمد کامل شود(اسکیپر و وینست[۳۴]، ۲۰۰۲)
    زمان­بندی معاملات یک انتخاب مدیریتی بغیر از یک انتخاب حسابداری است، لکن احتمالاً مهم­ترین روش مستقیم و موثرترین تحریف سود حسابداری است. تحقیقات حسابداری عمدتاً روی دو رویکرد دیگر متمرکز شده است. به هموارسازی می­توان از طریق انتخاب یک روش­های تخصیص یافته برسیم و قبل از بیانیه شماره ۳۰، از طریق طبقه ­بندی درآمد و را به عملیاتی و غیرعملیاتی (می­پذیریم که مطلوب آنست که سود عملیاتی را هموار سازیم). بعد از بیانیه شماره ۳۰، نظرات اندکی در مورد سود عملیاتی و غیر عملیاتی وجود داشت. مطالعات تجربی زیادی از فرضیاتی که هموارسازی سود را از هر دو انتخاب روش حسابداری (تخصیص یافته) و طبقه ­بندی­ها نائل می­شویم، پشتیبانی و حمایت می کند یافته تحقیق دوم ممکن است به تشریح اینکه چرا APB یکنواختی مطلق در بیانیه شماره ۳۰ مربوط به اقلام غیر عملیاتی جدا از رویکرد یکنواختی مورد استفاده در بیانیه شماره ۹ APB حمایت و کمک می­ کند. با وجود اینکه آزمون­های تجربی رفتار هموارسازی سود را تاکید نموده است، اما مسائل زیادی با بدنه تحقیقات دارند. اولاً، تئوری اساسی یا انگیزه­ای برای هموارسازی سود باندازه کافی شفاف برای ایجاد پیشگوئی­های قوی مشخص نشده بطوریکه چه سود هموار شده همانند و مشابه به نظر خواهد رسید بدین ترتیب، رویکردی برای استفاده از مدل­های سری زمانی نسبتاً ساده از روندهای سود در طی دوره وجود داشته است، اما این کار می توانست سری­های سود هموار شده را اشتباهاً تعیین نماید ولی نتایج گمراه کننده ­ای تهیه می­کرد. ثانیاً ما نمی­توانیم همواره تعیین کنیم چه سری­هایی از سود همواره شده همانند و مشابه به نظرمی رسند بنابراین شرکت­ها وارد یک سری از روش­های حسابداری، علاوه بر زمان­بندی معاملات، می­شوند که نتایج آن اجماع سود را ایجاد می­ کند. اگر ما نتوانیم سود غیر هموار شده را محاسبه کنیم، آسان نیست به هیچ وجه که تعیین نمائیم چگونه سود هموارساز شده است. ثالثاً ممکن است یک تورش ساختگی باشد که هموارسازی سود را در اثر تورم اغراق­آمیز بیان کنند. احتمالاً وجود دارد که یک جریان بالارونده سالانه در سری­های سود که به تنهایی در اثر اثرات تورمی سطح عمومی قیمت­ها باشد. بنابراین مسائل روشنگر این مطلب است که شواهد اندکی از وجود حمایت به پرداختن هموارسازی سود جامع وجود دارد.
    یک رویکرد گزینه­ای برای مطالعه نمودن هموارسازی سود در پیش گرفته است(هاشمی و محمدی، ۱۳۸۸).
    اولا ً، او بحث می کند که انگیزه­های هموارسازی، بخشی از آن، به طرح­های پاداش مدیریت مربوط می­ شود که از ارقام سود حسابداری استفاده می­ شود. هیلی [۳۵](۲۰۰۲)مشخص کرد که چگونه پاداشها برای یک شرکت نمونه محاسبه شده است و سپس آزمون­­ای تجربی ثابت کرد با اینکه او مشاهده نماید که تصمیمات حسابداری مربوط به این اقلام پاداش می­شوند. پاداشها معمولاً روی تجمیع حدود پائین تر و بالاتر پایه و مبنا قرار گرفته است، بنابراین انگیزه این است که به سود بالا با تجمیع پاداش برسیم. (اگر آن پائین باشد) اما اگر سود در تجمیع پاداش باشد، انگیزه این است که سود تا دوره بعد معوق شود. بخصوص، در زمان بندی معاملات، و بالاخص در پایان سال برخورد نماید، می­توان مورد استفاده قرار گیرد که سود را از یک سال به سال بعد تغییر داد، و بستگی به وضعیت تجمیع پاداش دارد. هیلی(۲۰۰۲) نتیجه ­گیری کرد که این در انواع رفتار است. جالب توجه اینکه هیچ شاخصی وجود ندارد که تغییرات در مقررات و رویه­ های حسابداری بکار گفته شده، سود پاداش را دست و کاری نماید، اگر چه تغییرات در روش­های حسابداری موقعیکه طرح­های پاداش پذیرفته یا تغییر یافته رخ دهد، که پیشنهاد می­گردد که طرح­های پاداش ممکن است یک تاثیر اساسی روی انتخاب روش حسابداری داشته باشد، همانطوریکه در ادبیات پیامدهای اقتصادی مورد بحث قرار گرفت.
    عکس مرتبط با اقتصاد
    مطالعات کلی بیشتر از سری زمانی متعلق به اقلام سود حسابداری نشان دهنده این است که سری­ها تحت یک گام تصادفی با جریان بالارونده اندک و ملایم بهتر توصیف و بحث می­شوند این بدان معنی است که با وجود یک روند بالارونده آرام و ملایم از سالی به سال دیگر وجود دارد، بهترین پیش­گوئی از سود دوره جاری همان سود دوره گذشته است مطالعات سری­های زمانی کلی بیشتر از فرضیه هموارسازی حمایت نمی­ کنند. اگر هموارسازی اتفاق و رخ داده باشد باید اثرات خط روند مشخص باشد و مدل­های پیشگوئی گام تصادفی بایستی در مدل­های سری های زمانی با میانگین بسیار در تشریح سری­های سود حسابداری مداخل نماید(دلالیوا و اولیو[۳۶]، ۲۰۰۸).
    براساس نظرات رونن و سادن علت هموارسازی سود توسط مدیران پیش ­بینی بهینه سرمایه ­گذاران از جریانات نقدی آتی است که در مدل تعیین ارزش سهام یکی از عوامل اصلی به حساب می­آید. هموارسازی سود عبارت است از اعمال نظر مدیریت شرکت در تقدم و تاخر ثبت حسابداری هزینه­ها و درآمدها و یا انتقال آن­ها به سال های بعد به طوری که باعث می­ شود شرکت در طول چند سال مالی متوالی از روند سود بدون تغییرات عمده برخوردار باشد. هدف مدیریت این است که این شرکت را در نظر سهام داران و بازار سرمایه با ثبات و پویا نشان دهد(توماس و های[۳۷]، ۲۰۰۲).
    نتایج حاصل از آزمون رابطه بین هموارسازی سود و بازده تعدیل شده براساس ریسک نشان داد که بین هموارسازی سود و بازده تعدیل شده براساس ریسک رابطه معنـــی داری وجود دارد. برای اطمینان بیشتر بین هموارسازی سود و میانگین بازده شرکت­ها رگرسیون انجام شد، نتایج حاصل از این آزمون نیز نشان داد که بین هموارسازی سود و بازده رابطه­ای معنی دار و مثبت وجود دارد. تایید فرضیه نخست بدین معنی است که هرچه شرکتی بیشتر سود خود را هموار کند بازده تعدیل شده براساس ریسک آن نیز بالاتر است و بین هموارسازی سود و بازده تعدیل شده براساس ریسک رابطه خطی مثبتی وجود دارد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه دوم نیز موید نتایج فرضیه اول بوده و نشان می­دهد که شرکت­هایی که هموارسازی سود انجام می­ دهند به طور میانگین بازده غیرنرمال بیشتری دارند. همانگونه که قبلاً نیز بیان شده، بازده غیرنرمال، بازده مازاد بر بازده مورد انتظار است. لــــذا می­توان نتیجه ­گیری کرد که بازده واقعی شرکت­هایی که هموارسازی سود انجام می­ دهند از بازده مورد انتظار آنها بالاتر است. چنانچه عوامل ایجاد کننده بازده را به دو قسمت سود نقدی سهام و تغییرات قیمت تقسیم کنیم نتیجه حاصل از آزمون فرضیه دوم نشان می­دهد که بازده ناشی از تغییرات قیمت شرکت­هایی که هموارسازی سود انجام می­ دهند بیشتر از شرکت­هایی است که هموارسازی سود انجام نمی­دهند. این مهم می ­تواند ناشی از بالاتر بودن عرضه و تقاضا برای سهام این شرکت­هاست که باعث افزایش قیمت آنها مــــی­گردد. به عبارت دیگر شرکت­هایی که هموارسازی سود انجام می­ دهند توانسته ­اند توجه سرمایه ­گذاران را به خود معطوف سازند. زیرا بازده واقعی آنها بیشتر است از آنچه سرمایه­گذار انتظار دارد و علاوه بر حداقل بازده بدون ریسک (نرخ بهره اوراق مشارکت) و صرف ریسک، بازده بدون ریسک مازادی را عاید سرمایه ­گذاران می­ کند(هیلی و دیگران[۳۸]، ۲۰۰۹).
    نتایج تحقیقات «گری مین» و حمید پورجلالی با طرح فرضیه ­هایی نظریه­گری در ایران (بعد از انقلاب اسلامی) نشان داد که ارزش­های حسابداری ایران بعد از انقلاب اسلامی به سمت کنترل قانونی، یکنواختی، محافظه کاری و پنهان کاری متمایل شده ­اند. دو عامل اول باعث کاهش انعطاف­پذیری در گزارشگری مالی می­گردد اما محافظه کاری و پنهان کاری عواملی هستند که منطبق با هموارسازی سود هستند. باتوجه به اینکه بازده غیرنرمال شرکت­هایی که هموارسازی سود انجام داده اند بیشتر است، لذا می­توان نتیجه ­گیری کرد که عوامل محافظه کاری و پنهان کاری باعث ایجاد آن شده ­اند(سمائی، ۱۳۸۲).
    دلایل بیدلمن در تحقیقی که میچلسون و همکارانش در سال ۱۹۹۹انجام دادند تایید شد. تحقیق آنها نشان می­دهد که هموارسازی سود بر بازده سهام شرکت­ها تأثیر گذاشته و بازاربه سودهای هموار پاسخ مثبت نشان می­دهد.
    اما تحقیقی که به بررسی تأثیر هموارسازی سود بر بازده سهام شرکت­های پذیرفته­شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است، نتیجه دیگری داده است. نتایج تحقیق مشخص کرده است که در مجموع ۵/۳۰ درصد شرکت­هایی که متغیر هموارسازی در آنها برای دوره زمانی ۱۳۷۴-۱۳۷۹ مورد مطالعه قرارگرفته، هموارسازند. بر اساس نتایج تحقیق مذکور در بورس اوراق بهادار تهران، هموارسازی را نمی­توان ابزاری موثر بر بازده سهام شرکت­ها دانست.
    با وجود تحقیقاتی که نتیجه شان حاکی از رابطه مثبت بین دستکاری سود و بازده سهام است، ترجمه یک تحقیق خارجی توسط آقای شاهپور اسماعیلی به نظارت آقای دکتر رحمانی نشان می­دهد که مجموعه وسیعی از اطلاعات صورت­های مالی ممکن است قدرت پیش ­بینی بیش­تری برای بازده سهام داشته باشند. خلاصه­ای از این تحقیق در ذیل آمده است:«تحلیل­گران، سرمایه ­گذاران و محققان معمولاً به عدد سود خالص توجه می­ کنند و سایر اقلام صورت­های مالی را نادیده می­گیرند. این پژوهش اظهار می­دارد که مجموعه وسیعی از اطلاعات صورت های مالی ممکن است قدرت پیش ­بینی بیش­تری برای بازده سهام داشته باشند تا این که فقط خود را بر سود خالص متمرکز کنیم. همچنین یک رابطه منفی و قابل اتکایی بین accrual­ها (تفاوت بین سود حسابداری و جریان وجوه نقد) و بازده آتی سهام وجود دارد. تفاوت بین سود حسابداری و جریان وجوه نقد را می توان به دو بخش تقسیم کرد: ۱) قسمتی که به دلیل فعالیت تجاری ناگزیر تغییر کرده است. ۲) قسمتی که توسط دخالت و دستکاری که مدیریت در سود کرده تا تغییر یافته است(مهرانی و عارف منش، ۱۳۸۹).
    سه دلیل وجود دارد که چرا تفاوت بین سود حسابداری و جریان وجوه نقد می ­تواند بازده سهام را پیش ­بینی کند:
    ۱- اگر تغییر در این مابعد تفاوت ناشی از فعالیت­های تجاری باشد پس می ­تواند شاخص از چشم انداز شرکت در اختیار قرار دهد. پس بدیهی است که چنین شاخصی بتواند قیمت سهام را پیش ­بینی کند.
    ۲- افزایش بسیار زیاد در تفاوت بین سود حسابداری و جریان وجوه نقد چنانچه از دستکاری سود توسط مدیران حاصل شده باشد به عنوان یک خبر منفی باعث کاهش بازده سهم می­ شود.
    ۳- افزایش در این تفاوت می ­تواند یک بار اطلاعاتی داشته باشد که شرکت به نقطه اوج فعالیت تجاری خود رسیده و احتمالاً در آینده روبه نزول خواهد گذاشت. اجزای تشکیل دهنده ما بعدالتفاوت سود حسابداری از جریان وجوه نقد را تغییر در حساب­های دریافتی، حساب­های پرداختی و موجود کالا تشکیل می­دهند. اگر رابطه هر کدام از این موارد را با بازده آتی سهام تک تک مقایسه کنیم در می­یابیم که بین تغییر در هرکدام از این حساب­ها با بازده آتی سهام رابطه منفی وجود دارد(خواجویی، ۱۳۸۴).
    ۲-۲-۸ نقش استانداردهای حسابداری در رویکرد هموارسازی سود
    دانش مدیریت مالی در سال­های اخیر رویکردی جدید به واقعیت­های پیچیده بازارهای مالی خصوصا بازارهای سرمایه داشته است. با توجه به نقاط ضعف تئوری­های مدرن پرتفوی و فرضیه بازار کارای سرمایه و کاهش روز افزون مقبولیت آن­ها، این رویکرد جدید در بین دانشمندان مالی مطرح و مورد بحث و بررسی قرار گرفت. کاهش مقبولیت تئوری های یاد شده بدلیل پیچیدگی و ژرفای دنیای واقعی و تاثیر ارزش­های اقتصادی متعدد، روانشناسی فردی و اجتماعی و … بر بازارهای مالی و عدم توان تئوری­های سنتی مدرن پرتفوی و فرضیه کارایی بازار سرمایه در پاسخ به سوالات دانشمندان مالی در خصوص وجود فرصت­های آربیتراژی و دامنه وسیع تعیین قیمت دارایی­ های مالی، تاثیر اطلاعات بر قیمت سهام و… می­باشد. دانش جدید مالی معتقد است، بنای ساده و سطحی تئوری­های مدرن پرتفوی و فرضیه بازار کارای سرمایه توان نمایش عمق روابط اقتصادی، روانشناسی و … حاکم بر بازارهای مالی را ندارند. بنابراین نباید با ابزارهای سنتی مذکور انتظار تحقق کارایی بازارهای مالی را داشت. نتایج تحقیقات انجام شده در بازارهای پیشرفته نشان می­دهد که تئوری­های سنتی دستاویز مناسبی برای نمایش واقعیت­های پیچیده بازارهای مالی در هزاره سوم نیستند و در نگاه به دنیای مالی باید از رویکردهای جدیدتری که بتواند اهمیت علوم رفتاری و روانشنای در حوزه مالی را نمایش دهد، استفاده نمود(مرادی، ۱۳۸۷).
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    استانداردهای حسابداری علاوه‌ بر آنکه چگونگی حسابداری معاملات و رویدادهای مختلف را تعیین می‌کنند، موجب آثار اقتصادی نیز می‌شوند. استانداردهای حسابداری باید به‌ نحوی تدوین و تنظیم شوند که هدف­های گزارشگری مالی را تامین کنند. هدف­های گزارشگری مالی شامل ارائه اطلاعات مناسب برای تصمیم ­گیری اقتصادی، پیش­بینی، مقایسه و ارزیابی جریان­های نقدی آینده و سودآوری و توانایی مدیریت از نظر استفاده بهینه از منابع واحد تجاری نیز هست.
    سرمایه‌گذاری­ها، دارایی­ هایی است که عمدتاً به‌منظور کسب سود حاصل از نگهداری تحصیل می‌شود. استاندارد حسابداری شماره ۱۵ مربوط‌به سرمایه‌گذاری­ها در حال حاضر با این اشکالات مواجه است:
    ۱- سود سهمی را حتی اگر از محل سود حاصل از فعالیت­های پس از تاریخ تحصیل ایجاد شده باشد، به‌عنوان درامد شناسایی نمی‌کند ولی اگر با همین ماهیت ابتدا سود تقسیم شود و سپس به افزایش سرمایه مبادرت شود، سود تقسیم شده را به‌عنوان درامد شناسایی می‌کند،
    ۲- سود تقسیمی نقدی را حتی اگر از محل اندوخته‌ها و سود انباشته باشد، به‌عنوان درامد شناسایی می‌کند،
    ۳- تفاوتی بین سود سهمی و سهام جایزه قائل نشده در حالی‌که سود سهمی تسویه قسمتی از سود قابل تقسیم به‌صورت سهام و از طریق افزایش سرمایه است و سهام جایزه انتقال اندوخته‌ها به‌حساب سرمایه است،
    ۴- آثار ناشی از سود حاصل از فعالیت­های سال تحصیل را تا زمان تحصیل، به‌عنوان بخشی از قیمت تمام­شده سرمایه‌گذاری­ها شناسایی می‌کند در حالی‌که این بخش از سود باید پس از تحقق از قیمت تمام‌شده کسر شود.
    براساس قانون مالیات­های مستقیم مصوب اسفندماه ۱۳۶۶ و اصلاحیه آن مصوب بهمن ماه ۱۳۸۰ در حالی‌که مالیات فروش سهام شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار معادل نیم درصد ارزش فروش و مالیات فروش سایر سهام معادل ۴ درصد ارزش اسمی و به ‌صورت مقطوع تعیین شده است، چنانچه بهای سرمایه‌گذاری­های شرکت به‌ارزش بازار یا ارزش ویژه شناسایی و ثبت شود، سود حاصل از تغییرات ارزش یا تغییرات در حقوق صاحبان سهام شرکت سرمایه‌پذیر (برحسب مورد) مشمول مالیات درامد شرکت­ها به میزان ۲۵ درصد می‌شود. اختلاف فوق موجب می‌شود شرکت­ها تمایلی به استفاده از ارزش بازار یا ارزش ویژه در ثبت ارزش سرمایه‌گذاری­های خود نشان ندهند(مرادی، ۱۳۸۷).
    ۲-۲-۹ استانداردهای حسابداری و مقررات قانون مالیات­های مستقیم
    استانداردهای حسابداری و مقررات قانون مالیات­های مستقیم به شرح بالا موجب شده که:
    اولا-ً مدیران برای ارائه و نشان دادن استفاده بهینه از منابع واحد تجاری در تاریخ نزدیک به پایان سال مالی خود، تمام یا بخشی از سرمایه‌گذاری­های خود را بفروشند و سپس مجدداً خریداری کنند. این امر علاوه‌بر آنکه موجب توانایی مدیران در مورد هموارسازی سود می‌شود، باعث هزینه‌های اقتصادی برای واحد تجاری می‌شود که شامل هزینه مبادلات و هزینه پرداخت بهای بیشتر برای جایگزینی همان سرمایه‌گذاری­هاست.
    ثانیا-ً سرمایه‌گذاران در مجامع عمومی عادی شرکت­ها که برای تصمیم ­گیری در مورد تقسیم سود برگزار می‌شود، تمام تلاش خود را مصروف تصویب حداکثر سود تقسیمی می‌کنند. در اثر چنین تصمیم­هایی واحدهای سرمایه‌پذیر سخت در معرض امکان خروج وجه نقد قرار می‌گیرند که موجب جلوگیری از تشکیل سرمایه، کاهش امکانات سرمایه‌گذاری و جلوگیری از توسعه آینده شرکت می‌گردد که برای اقتصاد کشور زیانبار و مخرب است.
    به‌نظر می‌رسد استفاده اجباری از ارزش بازار در ارزش­گذاری سرمایه‌گذاری­ها در مورد اوراق بهادار سریع‌المعامله در بازار و استفاده از ارزش ویژه در ارزش­گذاری سایر سرمایه‌گذاری­ها بدون در نظر گرفتن میزان مالکیت آن­ها تمام مشکلات مورد اشاره در این نوشته را رفع کند، مشروط بر آنکه قانون مالیات­های مستقیم نیز در این مورد اصلاح شود به‌نحوی که سود و یا زیان حاصل از افزایش یا کاهش ارزش ثبت شده در حساب­ها از این بابت، تاثیری بر درامد مشمول مالیات نداشته باشد(بیور[۳۹]، ۲۰۰۲).
    همان طور که ملاحظه می­ شود علت توانایی مدیریت در این دستکاری روش های مختلف در استانداردهای حسابداری است که به مدیران امکان می­دهد هرکدام از روش­ها را با توجه به منافع خود به کار گیرند. از طرف دیگر عدم توانایی سرمایه ­گذاران در تشخیص تفاوت بین سود حسابداری و جریانات نقدی هم می ­تواند در تعیین غلط قیمت بازار آن ها تاثیرگذار باشد(دیکاور و اسکارلند، ۲۰۰۴).
    استانداردهای حسابداری علاوه‌ بر آنکه چگونگی حسابداری معاملات و رویدادهای مختلف را تعیین می‌کنند، موجب آثار اقتصادی نیز می‌شوند. استانداردهای حسابداری باید به‌ نحوی تدوین و تنظیم شوند که هدف­های گزارشگری مالی را تامین کنند. هدف­های گزارشگری مالی شامل ارائه اطلاعات مناسب برای تصمیم ­گیری اقتصادی، پیش­بینی، مقایسه و ارزیابی جریان­های نقدی آینده و سودآوری و توانایی مدیریت از نظر استفاده بهینه از منابع واحد تجاری نیز هست(لاتریدیس، ۲۰۱۰).
    سرمایه‌گذاری­ها، دارایی­ هایی است که عمدتاً به‌منظور کسب سود حاصل از نگهداری تحصیل می‌شود. استاندارد حسابداری شماره ۱۵ مربوط‌به سرمایه‌گذاری­ها در حال حاضر با این اشکالات مواجه است:
    ۱- سود سهمی را حتی اگر از محل سود حاصل از فعالیت­های پس از تاریخ تحصیل ایجاد شده باشد، به‌عنوان درآمد شناسایی نمی‌کند ولی اگر با همین ماهیت ابتدا سود تقسیم شود و سپس به افزایش سرمایه مبادرت شود، سود تقسیم شده را به‌عنوان درامد شناسایی می‌کند،
    ۲- سود تقسیمی نقدی را حتی اگر از محل اندوخته‌ها و سود انباشته باشد، به‌عنوان درامد شناسایی می‌کند،
    ۳- تفاوتی بین سود سهمی و سهام جایزه قائل نشده در حالی‌که سود سهمی تسویه قسمتی از سود قابل تقسیم به‌صورت سهام و از طریق افزایش سرمایه است و سهام جایزه انتقال اندوخته‌ها به‌حساب سرمایه است،
    ۴- آثار ناشی از سود حاصل از فعالیت­های سال تحصیل را تا زمان تحصیل، به‌عنوان بخشی از قیمت تمام شده سرمایه‌گذاری­ها شناسایی می‌کند در حالی‌که این بخش از سود باید پس از تحقق از قیمت تمام‌شده کسر شود.
    براساس قانون مالیات­های مستقیم مصوب اسفندماه ۱۳۶۶ و اصلاحیه آن مصوب بهمن ماه ۱۳۸۰ در حالی‌که مالیات فروش سهام شرکت­های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار معادل نیم درصد ارزش فروش و مالیات فروش سایر سهام معادل ۴ درصد ارزش اسمی و به‌صورت مقطوع تعیین شده است، چنانچه بهای سرمایه‌گذاری­های شرکت به‌ارزش بازار یا ارزش ویژه شناسایی و ثبت شود، سود حاصل از تغییرات ارزش یا تغییرات در حقوق صاحبان سهام شرکت سرمایه‌پذیر (برحسب مورد) مشمول مالیات درامد شرکتها به میزان ۲۵ درصد می‌شود. اختلاف فوق موجب می‌شود شرکت­ها تمایلی به استفاده از ارزش بازار یا ارزش ویژه در ثبت ارزش سرمایه‌گذاری­های خود نشان ندهند(بلووری و دیگران[۴۰]، ۲۰۰۶).
    استانداردهای حسابداری و مقررات قانون مالیات­های مستقیم به شرح بالا موجب شده که:
    اولا-ً مدیران برای ارائه و نشان دادن استفاده بهینه از منابع واحد تجاری در تاریخ نزدیک به پایان سال مالی خود، تمام یا بخشی از سرمایه‌گذاری­های خود را بفروشند و سپس مجدداً خریداری کنند. این امر علاوه‌بر آنکه موجب توانایی مدیران در مورد هموارسازی سود می‌شود، باعث هزینه‌های اقتصادی برای واحد تجاری می‌شود که شامل هزینه مبادلات و هزینه پرداخت بهای بیشتر برای جایگزینی همان سرمایه‌گذاری­هاست.
    ثانیا-ً سرمایه‌گذاران در مجامع عمومی عادی شرکت­ها که برای تصمیم ­گیری در مورد تقسیم سود برگزار می‌شود، تمام تلاش خود را مصروف تصویب حداکثر سود تقسیمی می‌کنند. در اثر چنین تصمیم­هایی واحدهای سرمایه‌پذیر سخت در معرض امکان خروج وجه نقد قرار می‌گیرند که موجب جلوگیری از تشکیل سرمایه، کاهش امکانات سرمایه‌گذاری و جلوگیری از توسعه آینده شرکت می­گردد که برای اقتصاد کشور زیانبار و مخرب است(قائمی و دیگران، ۱۳۸۲).
    به‌نظر می‌رسد استفاده اجباری از ارزش بازار در ارزش­گذاری سرمایه‌گذاری­ها در مورد اوراق بهادار سریع‌المعامله در بازار و استفاده از ارزش ویژه در ارزش­گذاری سایر سرمایه‌گذاری­ها بدون در نظر گرفتن میزان مالکیت آنها تمام مشکلات مورد اشاره در این نوشته را رفع کند، مشروط بر آنکه قانون مالیات­های مستقیم نیز در این مورد اصلاح شود به‌نحوی که سود و یا زیان حاصل از افزایش یا کاهش ارزش ثبت شده در حساب­ها از این بابت، تاثیری بر درآمد مشمول مالیات نداشته باشد(قائمی و دیگران، ۱۳۸۲).
    ۲-۲-۱۰ راه کارهای موجود جهت جلوگیری ار هموارسازی سود
    برای جلوگیری از هموارسازی سود توسط مدیران راه هایی از جمله: «تعیین ویژگی­های کیفی اطلاعات منتج­شده از صورت­های مالی و تهیه مقررات برای واداشتن شرکت­ها به افشای بیش­تر اطلاعات وجود دارد. ویژگی­های کیفی اطلاعات در صورت کثرت افشای آن­ها بیش­تر خود را نشان می­دهد(قائمی و دیگران، ۱۳۸۲).
    ۲-۲-۱۰-۱ ابهام در تعاریف عناصر حسابداری
    مبهم بودن تعاریف موجود در مورد عناصر حسابداری مثل دارایی و بدهی امکان می­دهد بعضی از اقلام را به دلخواه خود طبقه ­بندی کند. برای مثال [۴۱]FASB دارایی را منبعی اقتصادی می داند که تحت کنترل یک شخصیت حسابداری و نتیجه­ معاملات و رویدادهای گذشته است.
    والتر شویتس رئیس سازمان بورس اوراق بهادار و عضو سابق FASB معتقد است این تعریف کلی و بسیار مهم است خیلی از اقلام را می­توان در آن گنجاند. این تعریف باعث می­ شود که اصل تطابق برای تمایز بین دارایی و مخارج به طور کامل مورد استفاده قرار نگیرد. بر اساس این تعریف مخارج انتقالی فقط به این دلیل که منافع آتی ایجاد می کند دارایی به شمار می آیند. گروهی از محققان معتقدند که ما باید با تمام دارایی­ ها مانند دارایی­ های نامشهود برخورد کنیم و بیش از هر چیز به معاملاتی توجه کنیم که حقی ایجاد می­ کند یا باعث افزایش حقوق قبلی می­ شود(قائمی و دیگران، ۱۳۸۲).
    ۲-۲-۱۰-۲ ویژگی­های کیفی اطلاعات
    برای فراهم کردن صورت­های مالی شفاف و معتبر که در تصمیم ­گیری قابل استفاده باشد اطلاعات مالی که مبنای استفاده از این صورت­های مالی است باید ویژگی­هایی داشته باشد که موسسه با رعایت آنها این اطمینان را ایجاد کند که صورت­های مالی به صورت صحیح و منصفانه تهیه شده است.
    FASB ویژگی­های کیفی مربوط بودن، قابلیت اتکا و قابلیت مقایسه روش ثابت را برای اطلاعات در نظر گرفته است. اطلاعات باید مکان ارزیابی گذشته و پیش بینی آینده موسسه را به سرمایه ­گذاران بدهد و همچنین در برآورد ریسک سرمایه ­گذاری موسسه به سرمایه ­گذاران کمک کند قابلیت اتکا در مورد اطلاعات از قابلیت رسیدگی و بی طرفانه و صحیح بودن آن اطلاعات سرچشمه می­گیرد. اطلاعات منتشرشده درباره یک شرکت زمانی برای سرمایه ­گذاران مفیدتر است که بتوان آن را با شرکت­های مشابه در زمان­های مختلف مقایسه کرد(آلایانیس[۴۲]، ۲۰۰۸).
    اما نکته­ای که باید به آن اشاره کنیم این است که استاندارهای حسابداری به تنهایی نمی تواند تضمین قابل قبولی برای مربوط بودن و قابل اتکا بودن اطلاعات باشد. بورس اوراق بهادار امریکا معتقد است استانداردهای حسابداری زمانی مطلوب است که قابلیت اجرا داشته باشند در صورتی که استاندارد درباره مساله­ای واحد روش­های مختلف را مجاز بداند مسلماً قابلیت مقایسه اطلاعات از بین می­رود و همچنین باید متذکر شد که برای بررسی کیفیت صورت­های مالی از این دیدگاه که در تهیه­ آنها استانداردهای حسابداری به صورت صحیح رعایت شده باشد باید صورت­های مالی عملکرد سیستم حسابداری شرکت را حسابرسان مستقل رسیدگی کنند(قائمی و دیگران، ۱۳۸۲).
    ۲-۲-۱۰-۳ چه کسی هزینه افشاء بیشتر را می پردازد؟
    موسسات دولتی غالبا برای افشای بیشتر اطلاعات هزینه­ای صرف نمی­ کنند اما گروهی از استفاده­کنندگان بخصوص سرمایه ­گذاران مایلند برای افشای بیشتر هزینه کنند چرا که با آگاهی کامل، بهتر می­توانند تصمیم ­گیری کنند و سود بیشتر ی را کسب کنند. افشای بیشتر باعث می­ شود که تعداد بیشتری از استفاده­کنندگان توانایی استفاده از صورت­های مالی را داشته باشند و همچنین افشای اجباری باعث می­ شود که مدیران امکان مخفی کردن بعضی اطلاعات را به نفع خودشان نداشته باشند(بائو و دیگران[۴۳]، ۲۰۰۴).
    ۲-۲-۱۰-۴ اثرات افزایش مقررات افشای اطلاعات
    تا زمانی که هر موسسه تهیه کننده­ انحصاری اطلاعات خودش باشد وضع مقررات برای افشای اجباری اطلاعات به استفاده­کنندگان امکان می­دهد اطلاعات مورد نیاز خود را به صورت رایگان به دست بیاورند و دیگر به آن نیازی نیست که هر یک از استفاده­کنندگان به صورت انفرادی هزینه­ای برای به دست آوردن این اطلاعات بپردازند. افزایش مقررات در مورد افشا باعث می­ شود بسیاری از شرکت­ها به سبب قرار داشتن در شرایط رقابتی، مایل نیستند اطلاعاتی را افشا کنند که سود استفاده­ی از آن اطلاعات نصیب رقبا شود. گروهی از محققین معتقدند اگر سیاست­های افشای اطلاعات با سایر سیاست­های شرکت در زمینه تولید و بازاریابی و سرمایه ­گذاری هماهنگ شود می ­تواند در نهایت باعث بالا رفتن بازدهی شرکت شود. افزایش مقررات افشا باعث می­ شود استفاده­کنندگان از اطلاعات مالی در برابر پنهان کاری اطلاعات مالی توسط مدیران شرکت­ها تا حدودی مصون بمانند(پیتر، ۲۰۱۴).
    ۲-۲-۱۱ نتیجه گیری
    مدیریت شرکت­ها برای آن که شرکت خود را باثبات و پویا نشان دهند در پی هموارسازی سود هستند و با تقدم و تاخر در ثبت اقلام، درآمد و هزینه تغییرات سود در طی دوره­ های مالی را پنهان می­ کنند. محققین معتقدند مجاز دانستن روش­های مختلف در استانداردهای حسابداری به مدیران امکان می­دهد هر کدام از روش­ها را با توجه به منافع خود به کار گیرند، هر چند نظریه پردازان حسابداری معتقدند که در بازار کارای سرمایه مدیران نمی­توانند با هموارسازی سود بازار سرمایه را گمراه کنند. در هر صورت ساز و کارهایی که برای جلوگیری از هموارسازی سود به دست مدیریت توصیه شده عبارتند از تعیین ویژگی­های کیفی اطلاعات و تهیه­ مقررات برای واداشتن شرکت­ها به افشای بیشتر اطلاعات. ویژگی­های کیفی اطلاعات مالی باعث می­ شود که شرکت­ها اطلاعات مالی را به صورت صحیح و بدون دستکاری به استفاده­کنندگان از اطلاعات ارائه دهند و همچنین افشای بیشتر اطلاعات سبب می­ شود که استفاده­کنندگان از اطلاعات مالی با آگاهی کامل تصمیم ­گیری کنند و مجبور نباشند هزینه­ های بیشتری برای افشای اطلاعات بپردازند. گسترش فزاینده و پیچیدگی فعالیت­های اقتصادی از یک سو و لزوم فراهم آوردن اطلاعات دقیق و وسیع برای برآورده کردن نیازهای متضاد گروه­های استفاده­کننده از سوی دیگر مستلزم تدوین و ابداع روش­ها و راه­ حل­های نوین حسابداری و تسریع در دگرگونی شیوه ­های متعارف است.
    با توجه به اینکه مدیریت واحدها بدلیل حضور مستقیم در جریان فعالیت واحد اقتصادی نسبت به سایر استفاده­کنندگان از اطلاعات بیشتری برخوردار می­باشند، اغلب می توانند با تکیه و تاکید بر موارد خاص از طریق ارائه شرح و گسترش کاملتر و حوادث شرایطی که تاثیر قابل توجهی بر وضعیت مالی دارند، درجه اهمیت و ارزش اطلاعات را افزایش داده و یا مورد تاثیر قرار دهند.
    اطلاعات حسابداری که در قالب گزارش­های مالی افشا می­شوند، هنگامی می توانند در تصمیم ­گیری اقتصادی مفید و موثر باشند که از ویژگی­های کیفی خاصی برخوردار باشند. دو معیار مرتبط بودن و معتبر بودن ضابطه اصلی برای انتخاب اطلاعات است. با توجه به محدویت­های مقیاس اندازه ­گیری در حسابداری و محدودیت-های استفاده کننده در درک اطلاعات و نسبی بودن ویژگی­های کیفی، اطلاعات هنگامی می ­تواند برای تصمیم ­گیری مفید باشد که تعادل نسبی بین ویژگی­های کیفی برقرار باشد و با افشای کامل، آثار مالی رویدادها، به روشنی توصیف شود.
    استفاده از روش­های یکسان در تهیه اطلاعات در طول زمان موجب یکنواختی و قابلیت مقایسه آنها می­ شود ولی نباید باعث شود که تغییر در شرایط اقتصادی نادیده گرفته شود و یا احیاناً از روش­های مطلوبتر استفاده نشود .
    تحقیقات تجربی نشان داده است که در صنایع بزرگی که رقابت بیشتر است، افشاگری بهتر انجام می­ شود و در نتیجه نیاز کمتری به استانداردهای حسابداری وجود دارد.
    با توجه به موقعیت رقابتی شرکت در بازار و آنکه افشا اطلاعات اضافی می ­تواند به این موقعیت خدشه وارد می­ شود و مخارجی که ناشی از هزینه بیشتر سرمایه بدلیل عدم افشا اضافی است، تعادلی برقرار کند.
    افشاهای مالی یک دایره از دولت، بستانکاران، سرمایه ­گذاران و کارکنان را در بر می­گیرد. به طور سنتی، سرمایه­گذاران، گروهی عمده جهت افشاهای مالی به شمار می­آیند. افشا برای تصمیمات بهینه سرمایه ­گذاران و برای ثبات بازار سرمایه لازم است. افشاء به موقع اطلاعات مربوط از تغییر چشم انداز آتی شرکت جلوگیری می­ کند. افشاء به سرمایه ­گذاران اطمینان بیشتری نسبت به اطلاعات مالی در دسترس می­دهد. ماهیت داده ­های افشا شده تا حدودی بستگی به ماهیت مدل­های تصمیم ­گیری سرمایه­گذار دارد. میزان داده ­های افشا شده از طریق استانداردهایی مثل مربوط بودن و قابلیت اتکاء بودن تعیین می­شوند.

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 08:52:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی دیدگاه‌ های فقهی علامه جعفری- قسمت ۸ ...

    بررسی دیدگاه‌های فقهی علاّمه‌ی جعفری

     

    ۴- بررسی دیدگاه‌های فقهی علاّمه‌ی جعفری

    با وجود آن که علاّمه‌ی جعفری به طور وسیع و به شیوه‌ای دقیق و عمیق مسایل فلسفی و کلامی را مورد بحث و بررسی قرار داده و در این مقوله به مسایل و مطالب تازه ای دست یافته و متوجّه زوایای خاص گردیده که دیگران از آن غفلت داشته‌اند و در واقع می‌توان او را صاحب نظر در حکمت نظری دانست امّا از پژوهش در مباحث فقهی غافل نبوده است. علاّمه‌ی جعفری اجازه ی اجتهاد خویش را در سنین جوانی از مراجع بزرگ و صاحب نام حوزه و از جمله اجتهاد عالی را از محضر آیت الله خویی دریافت داشت و از همان ابتدا نیز در امر استفتاء، طرف مشورت بزرگانی چون حضرت آیت الله میلانی و دیگر اعاظم حوزه بوده اند امّا فروتنی و تواضع علمی‌آیشان سبب گردید که اکثر مردم ازتفحّص فقهی آن فقیه متفکّر بی‌اطّلاع باشند در حالی که جلسات فقهی بسیار تخصصی و سطح بالای وی از جلسه های فلسفی کمتر نبوده است و در سایه ی این نشست های علمی بسیاری از چهره های صاحب نام فقهی معاصر ازدیدگاه‌های علاّمه‌ی جعفری بهره برده اند. در واقع هر چند علاّمه غالباً به فلسفه و علوم انسانی پرداخته و آثاری را که از خود بر جای نهاده اکثراً در چنین زمینه‌هایی است ولی اهمیّت فقه هیچ وقت از نظرش دور نبوده است و پس از پایان تحصیلات در حوزه‌ی نجف و نیل به مقام اجتهاد احساس نمود که خلاء فکری جامعه در زمینه‌ی علوم انسانی است. با این همه در زمینه‌ی برخی مسایل فقهی تحقیقاتی عالی نموده و در مباحثی که مطرح کرده استقلال فکری خود را حفظ نموده است. با توجّه به این مطلب در این فصل سعی داریم به بررسی دیدگاه‌های فقهی علاّمه بپردازیم.

     

    ۴-۱)علاّمه‌ی جعفری استاد فقه

    باید توجّه داشت علاّمه اگر چه در میان دانشجویان و حوزویان چهره ای فلسفی و احیاناً ادبی و عرفانی داشت، مع الوصف یک مجتهد جامع الشّرایط بود و از بیست و سه سالگی به فتوای خود عمل می‌کرد. نکته ی شایان ذکر این‌که استاد اجازه ی اجتهاد خود را در سنین بسیار پایین عمر از آیت الله خویی دریافت داشت. خفض و تواضع علمی و فقهی ایشان در حدی بود که اکثر مردم اساساً ازتفحّص فقهی ایشان بی‌اطّلاع بودند، در حالیکه شاگردان استاد شاهد و ناظر جلسات فقهی بسیار تخصّصی و سطح بالایی بوده اند که در خلال آن‌ ها بسیاری از چهره های جا افتاده و صاحب نام فقهی معاصر از دیدگاه‌های فقهی علاّمه بهره می‌جسته‌اند (رشاد، ۱۳۷۷ ، ص۴۳۶).
    نصری می‌گوید: «گاه اتفاق افتاده است که ایشان مشغول بحث و تحقیق در یک مسئله ی فقهی بوده اند. دقّت در تحقیق، موجب شده تا گفته شود: ایشان عمرش را در فقه صرف کرده است» (نصری، ۱۳۸۹ ص۶۷).
    فیضی می‌گوید: ارزش فقاهتی علاّمه موقعی بیشتر عیان می‌گردد که بدانیم زمانی که حقوق بشر بصورت دستاویزی سیاسی، توسط استکبار برای برخورد با مسلمین درآمده بود. ایشان کتاب ارزشمند «حقوق بشر از دیدگاه اسلام» را نگاشت و سخنرانی فوق العاده جذّابی در «مانیل پایتخت فیلیپین» ایراد کرد. بیانات علاّمه در آن محفل، آن چنان بر حاضران مؤثر واقع شد که هم در حین سخنرانی وهم پس از آن به شدّت نسبت به ایشان ابراز احساسات کردند و پس از پایان کنفرانس به سوی ایشان آمده و تک تک دست دادند» (فیضی تبریزی، ۱۳۸۰، ص ۲۹۸).
    با این همه علاّمه در زمینه‌ی برخی مسایل فقهی نظیر«طهارت اهل کتاب»، «عدم انحصار مواد زکات نه گانه»، «قاعده‌ی لاضرر» و «حجّیت علم قاضی» و ده ها مساله‌ی دیگر آراء خاص خود را دارد.
    علاّمه در رابطه با فقه و اصول، تقریرات دو دوره اصول آیت الله خویی گذرانده است که جزواتش در نجف دست به دست می‌گشته است. خود علاّمه می‌گوید: «امّا کارهایی که در فقه و اصول انجام داده ام، تقریرات دو دوره اصول را که خدمت آیت الله خویی بودم، نوشتم که جزواتش در نجف به دست دوستان می‌گشت. اکنون هم، بعضی از جزواتش پیش من نیست. از این میان، بحث «الامر بین الامرین» چاپ شد که اوّلین نگارش من به زبان عربی است. در فقه هم رساله‌ی «رضاع» را نوشتم و حواشی کم و بیش نیز بر بعضی از ابواب فقه دارم» ( جعفری، ۱۳۶۶، ص۲۰).
    قلم فقهی علاّمه فوق العادّه روان و پر محتواست. مباحث جدید و تازه ای که او در اوایل جوانی در مسایلی چون «عدم انحصار مخرج زکات به مواد نه گانه» و «طهارت اهل کتاب» و امثال آن در کتاب «منابع فقه» مطرح نموده، نویدبخش تحوّلات و تحقیقات عمیق تری برای آینده بود، امّا بعدها استاد بنا به اشتغال جدّی به مسایل دیگر دنبال آن‌ ها را نگرفت و فقاهت در سطح عالی خود از فیض اندیشه های والایی محروم شد. نکته ی شایان ذکر، این‌که علاّمه در جستجوهای فقهی و یافته های جدید، با فقهای بزرگ نیز مذاکره می‌نمود و آن‌ ها را نیز در جریان نظریات خود قرار می‌داد. به عنوان مثال در تحقیق معروف و سنّت شکنانه ی «عدم انحصار مخرج زکات به مواد نه گانه» علاّمه با آیت الله میر سیّد علی بهبهانی به همفکری و تبادل نظر می‌پرداخت. علاّمه می‌گوید: « امروز مخصوصاً با دگرگونی در برخورداری از مواد و سلطه‌ی بسیار شگفت انگیز صنعت بر همه‌ی مواد زندگی غلبه ی شهرنشینی به روستا نشینی ها، ۹ مادّه مزبور نمی‌تواند نیاز مندی‌های معیشت مردم را مرتفع سازد. با نظر به این مشکل اساسی بود که در سالیان گذشته اینجانب بحث مشروحی را از دیدگاه فقاهی در جمعی از فضلا مطرح نمودم. نتیجه ای که از بحث مشروح مساله‌ی فوق گرفته شد، این است که انحصار مخرج زکات به ماده، حکم به اقتضای مصالح معیشتی آن زمان بوده است. یعنی آن ۹ مادّه با مقدارهای معیّن برای تأمین معاش نیازمندان کفایت می‌کرد. دلایلی که برای اثبات این مدّعا به نظر رسید، با مرحوم میر سیّد علی بهبهانی نیز در شهر اصفهان مورد تحقیق قرار دادیم و آن مغفور له تصدیق فرمودند» (جعفری ، ۱۳۷۷، ج۲۰، ص۱۰۰).
    عفور خوئینی می‌نویسد: «یکی از خصوصیات استاد ما علاّمه‌ی جعفری میزان آشنایی بالای وی به «قواعد فقهی» است که در مواقع گوناگون در استنباط احکام از آن‌ ها بهره می‌جوید. به عبارت دیگر، علاوه بر تسلّط بالا بر قواعد فقهی، استفاده‌ی به جا و اصطلاحاً کاربردی کردن آن‌ ها در موضوعات مورد سئوال و موارد مستحدثه، از ویژگی ها و امتیازات این فقیه فرزانه است. احصاء بیش از یکصد و ده قاعده‌ی مبتنی بر بناء عقلا در مبحث «فلسفه‌ دین» حکایتی است از این واقعیّت» (فاضلی، ۱۳۷۸، ص۱۱۴).
    با توجّه به اهمیّت فقه و دیدگاه‌های فقهی علاّمه‌ی جعفری، ابتدا به تعریف فقه و اهداف آن بپردازیم و سپس دیدگاه‌های فقهی استاد جعفری را مورد بررسی قرار دهیم.

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.

    ۴-۲)تعریف فقه و اهداف آن

    فقه در لغت به معنای فهم است و علم فقه، علمی است که در مورد احکام و تکالیف شرعی عملی مردم گفت وگو می‌کند. به عبارت دیگر، فقه عبارت است از: علم به احکام شرعی فرعی از روی دلیل‌های تفصیلی آن‌ ها. بنابراین، فقه مطلق دانستن احکام نیست، بلکه دانستن استدلالی احکام است؛ یعنی دانستن از روی ادلّه و وسایط در اثبات آن‌ ها، نه وسایط در ثبوت (خوئینی، ۱۳۹۰، ص ۱۶۲).
    در تعریف مطهری :«فقه به معنی فنّ استنباط و استخراج و تطبیق اصول و کلّیات بر جزئیات است» (مطهری، ۱۳۷۹، ص۲۸).
    از آن جا که هدف از قانونگذاری خداوند متّعال، سامان بخشیدن به زندگی مادّی و معنوی انسان‌ها می‌باشد، فقیه تلاش می‌کند مدلول و معنای واقعی خطابات را که کاشف و حاکی از احکام الهی هستند، به درستی دریابد و بتواند در مقام عمل، عینیت بخش دریافت و ارایه‌ی احکامی‌گردد که آن احکام دایرمدار مصالح و مفاسد واقعی و نفس الامری هستند.
    فقیه با بهره جستن از ملکه ی اجتهاد، به دنبال آن است که حکم فعل مکلّف را از ادلّه‌ی تفصیلی استنباط کند؛ تا پاسخگوی همه‌ی نیازمندی‌های تکلیفی انسان در زمینه‌های زندگی فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در دنیا و زمینه ساز سعادت او در آخرت باشد(حکیمی، ۱۳۸۸، ص ۲۹۰).
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    تامین عدالت اجتماعی که فلسفه‌ بعثت انبیاء الهی و ارسال کتب آسمانی است و پیوند دادن آن با اصلاح، تربیت و تزکیّه فرد و اجتماع، هدف فقه است که فقیه عمر خویش را در پی تحقّق آن می‌گذارد. و در این راه مصلحت های اجتماعی و فردی همواره مدّنظر فقیهان بوده و به قول امام محمّد غزالی مصالح پنج گانه :
    ۱) مصلحت دین ۲) مصلحت نفس ۳) مصلحت عقل ۴) مصلحت ناموس ۵) مصلحت مال در سراسر فقه نمود و بروز داشته و همه‌ی احکام و مقرّرات فقه، ضامن حفظ و بقای این مصلحت هاست( فیض، ۱۳۸۹، ص ۱۸).
    این نکته به روشنی قابل درک است که علم فقه پس از معرفت خدای تعالی شریف ترین و برترین علوم است؛ زیرا رابطه‌ی علم فقه نسبت به اعمال و رفتار مردم، از هر علم دیگری بیش‌تر و نیرومندتر است. چون به وسیله‌ی علم فقه است که اوامر و نواهی خدای تعالی شناخته و امتثال می‌شوند.
    و نیز آن چه به وسیله‌ی فقه دانسته می‌شود یعنی احکام و قوانین الهی، پس از معرفت خداوند برترین معلومات است. و در عین حال این فقه است که امور زندگی مردم را سامان بخشیده و مایه‌ی کمال و پیشرفت نوع انسان می‌گردد. ( برای اهل تحقیق روشن است که فقهاء با تحمّل زحمات طاقت فرسای خویش در طول تاریخ توانستند این میراث گران بها را به سلامت به دست ما برسانند. امام خمینی(قده) در این باره می‌فرمایند:«اگر فقهای عزیز نبودند، معلوم نبود امروز چه علومی به عنوان علم قرآن و اسلام و اهل بیت به خورد توده ها داده بودند» (موسوی خمینی، ۱۳۶۸، ج ۲، ص ۸۹).
    وهم ایشان در جای دیگر می‌فرماید: «هر کسی کم وبیش از فقه تنها که یکی از علوم اجتهاد است، با خبر باشد می‌داند که مثل یک دریای بی پایانی می ماند که احاطه به کلّیات آن پس از چهل سال زحمت شبانه روزی نمی‌توان پیدا کرد. شما یک کتاب کم حجم کوچک فقط می بینید به نام عروه الوثقی یا وسیله و دیگر نمی‌دانید این با چه زحمت های طاقت فرسا و خون دلها تهیه شده و در دسترس توده ها گذاشته شده، این نتیجه‌ی شصت، هفتاد سال عمر یک فقیه است (موسوی خمینی، ۱۳۷۰، ص۱۲۸).

     

    ۴-۳)اهمّیت فقه در زمان پیامبر

    مسلمانان در عصر پیامبر، در مسایل شرعی خویش، مانند طهارت، نماز، روزه، حج و غیره، به آن بزرگوار مراجعه کرده و احکام شرعی را فرا می‌گرفتند. در آن زمان، هیچ گاه به معنای امروزی آن، اجتهاد مرسوم نبود؛ یعنی استنباط احکام شرعی از ادلّه‌ی تفصیلی آن. به عبارت دیگر، مسلمانان مستقیماً با منبع وحی در ارتباط بودند و به اجتهاد و استنباط احساس نمی‌کردند.
    از سوی دیگر، هیچ دلیل و شاهدی وجود ندارد که خود پیامبر اکرم(ص)، اجتهاد نموده باشند. آن حضرت در برخی مسایلی که از او پرسیده می‌شد، منتظر وحی و پیام آسمانی می‌شد و هیچ گاه از طریق اجتهاد، به پاسخ مسایل شرعی نمی پرداخت. البته باید ذکر کرد بى تردید, فقه قرآنى در زمان پیامبر, شکل گرفت. همزمان با نزول هرآیه از (آیات الاحکام), پیامبر بر اساس مسؤولیت ویژه اى که داشت, به توضیح و تفسیر آن مى پرداخت و پرسشها را پاسخ مى گفت وابهامات را برطرف مى ساخت. بدین گونه پیامبر, بنیاد پیراسته ی تشریع را در اختیار جامعه‌ی آن روز قرار مى داد و اساس مستحکمى را براى بناى وسیع و گسترده‌ی شریعت اسلامى در دیگر روزگاران, به وجود مى آورد (سجادی، ۱۳۷۴، ص ۲۳).
    آری، وقتی پیامبر اکرم (ص) رحلت فرمود، دو شیء گران بها را میان امّت نهاد تا مرجع آنان در هنگام اختلاف ها باشد: « اِنّی تارکٌ فیکم ما اِن تَمَسَکتُم بِه لَن تَضِلّوا بَعدی، اَحَدهما اَعظَمُ مِن الآخر: کتابُ اللّهِ حَبلٌ مَمدودٌ مِنَ السَّماءِ اِلَی الاَرضِ، وَ عِترتی اَهلِ بَیتی، وَ لَن یَفتَرِقا حَتی یَردا عَلی الحَوض، فَانظُروا کَیفَ تَحْلُفونی فیهما»؛۵ من چیزی را میان شما می‌گذارم که اگر به آن تمسک نمایید، بعد از من گمراه نمی‌شوید. یکی از آن‌ ها از دیگری بزرگ تر است. کتاب خدا، که ریسمانی از آسمان به سوی زمین است، و عترت من که اهل بیت من هستند. این دو از یکدیگر جدا نمی شوند تا در حوض کوثر بر من وارد شوند. پس بنگرید چگونه بعد از من با آن دو رفتار می‌کنید) کریمی نیا، ۱۳۸۴، ص ۴۴).
    امّت اسلامی از این دستور پیامبر اکرم(ص) سرپیچی کردند که اوّلین مسئله، قضیه خلافت و جانشینی آن بزرگوار است و از این طریق مکاتب و مذاهب فقهی متعدّدی به وجود آمد و بیش تر مسلمانان از پیروی از مکتب اهل بیت(علیهم السلام)، که ادامه دهنده‌ی خط پیامبر اکرم(ص) بودند، بازماندند.
    گروهی گمان کرده اند که فقه امامیّه در سده های بعد از عهد پیامبر عظیم الشّان اسلام(ص) تدوین و تکمیل شده است این امری است که خاورشناسان به عمد یا جهل آن را در میان مسلمانان رواج داده اند، اینان می‌خواهند این گونه القا کنند که شیعه اعتنای چندانی به سنّت نداشته و فقه خویش را عمدتا از زمان صادقین ( ع) به بعد تدوین کرده است و از آن جا که در نقل سنّت نبوی مجعولات زیادی را قایل است، لذا پیوستگی خویش را به صدر اسلام از دست داده است. بویژه آن که منکر عصمت برای جمیع صحابه بوده، و چه بسا طعن را نسبت به بعضی از صحابه نیز جایز می‌داند. ایشان در این راستا به گفتارهایی از بعضی کتب اهل قلم امامیّه، خصوصا از دوران صفویه استناد می جویند و همین امر را باب جدایی شیعه از دیگر مذاهب اسلامی معرّفی می‌کنند. در حالی که قضیّه درست بر خلاف این مطلب است زیرا تفکّر شیعی چه در اصول و چه در فروع و چه در اخلاقیات یک رابطه‌ی انفکاک ناپذیر با سنّت نبوی دارد. تاریخ فقه اسلامی دارای دو دوره است: ۱ )دوره‌ی تشریع و قانونگذاری. ۲) دوره‌ی تفریع و بیان فروع و تطبیق قانون بر موارد؛ نه آن گونه که مستشرقین چون پطروفسکی[۸] می‌گوید:
    در آغاز کار، در جماعت اسلامی، فقط قرآن مبنا و منبع تعلیمات دینی و در عین حال حقوقی بوده، ولی چیزی نگذشت که در دوران فتوحات بزرگ اعراب این منبع کفایت نیازمندی هارا نداد، و سرچشمه ی دیگری یعنی سنّت نیز به موازات آن محلّی را اشغال کرد.. . اعراب در سرزمینهای یاد شده با مسایل و نیازمندی‌هایی رو به رو شدند که قرآن به آن‌ ها پاسخی نمی‌داد (حکیمی، ۱۳۸۸، ص ۲۹۰).
    همانگونه که تدوین فقه از همان دور اوّل تشریع یعنی زمان پیامبر(ص) آغاز شد، امهات تشریع اسلامی نیز در همان زمان شکل گرفت. زیرا همانگونه که علی(ع) یار اوّلین پیامبر و مصاحب همیشگی و رازدار امین او بی انقطاع احکام و معارف اسلامی را از پیامبراکرم(ص) فرا می‌گرفت اصحاب او نیز در ثبت و ضبط احکام سعی بلیغ و وافری نمودند. از میان اصحاب ایشان علی بن ابی رافع که از خواصّ علی(ع) و از فقیهان شیعه درصدر اوّل بود، به تدوین فقه دست زده است. وی کتابی را در ابواب فقه، احکام وضو، نماز و دیگر ابواب نوشت. (صدر، ۱۳۸۳، ص ۲۹۸ ).
    از طرفی بخش عمده ای از روایات ائمّه ی معصومین (ع) به استناد احادیثی است که از پدران خویش شنیده و در نهایت به رسول اکرم(ص) می‌رسد. چنان که شهید ثانی در خاتمه ی کتاب منیه المرید از دو تن از اصحاب امام صادق(ع) یعنی هشام بن سالم و حماد بن عثمان نقل می‌کند که از حضرت صادق(ع) شنیدیم که می‌فرمود: «سخن من سخن پدرم (امام محمّد باقر) است. و سخن پدرم سخن جدّم (امام زین العابدین)، و سخن جدّم سخن حسین است، و سخن حسین سخن حسن است، و سخن حسن سخن امیرالمومنین است، و سخن امیرالمومنین سخن پیامبر خداست و سخن پیامبر گفته ی خدای عزّوجل است»( به نقل از خوئینی، ۱۳۸۸، ص ۱۰).
    این حدیث گویای این نکته است که احادیث ائمّه(ع) احادیث نبوی بوده، و آن نیز به استناد آیه ی شریفه ی « ماینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی » ( سوره نجم آیه ۲)سخن خداوند می‌باشد.
    این روایت را می‌توان بر این مطلب نیز حمل کرد که سخن ائمّه(ع) در راستای سخن پیامبر(ص) و سخن خداوند می‌باشد و لذا دارای همان حجّیت قول پیامبر است. در این باره محمود شهابی می‌گوید: محتاج به توضیح نیست که اصول کلّی احکام دین مقدس اسلام به طور کلّی، در زمان خود پیغمبر(ص) وضع و ابلاغ شده و هیچ حکمی بعد از رحلت آن حضرت وضع و تشریع نشده است. نهایت آن که برخی از احکام، در آن زمان به طور اصل کلّی، در لفّافه ی اجمال و لف می بوده و در دوره های بعد به مقام تفصیل و نشر درآمده، و فروع آن اصل کلّی مشروح گشته است. و بدین جهت در پاره ای از اخبار که از اهل بیت(ع) روایت شده، دیده می‌شود که به اصحاب خود دستور می‌داده اند که هرگاه حکم چیزی را از ایشان می شنوند، اصل و دلیل آن را از قرآن بخواهند( به نقل از خوئینی. پیشین).
    چنان که روایت پیشین از حضرت باقر(ع) گواه این مطلب است روایت مشهور پیامبر اکرم(ص) در خطبه ی حجه الوداع، خود گویای این حقیقت روشن است؛ آن جا که می‌فرماید: «معاشر الناس ما من شئ یقربکم الی الجنه ویباعدکم عن النار الا امرتکم به، وما من شئ یقربکم الی النار و یباعدکم عن الجنه الا وقد نهیتکم عنه».
    ای مردم هر چیز که شما را به بهشت نزدیک و از جهنّم دور کند، شما را به آن امر کردم، و هر چیزی که شما را به آتش نزدیک و از بهشت دور نماید، شما را از آن بازداشتم (به نقل از: شیخ انصاری، ۱۳۶۷، ص ۴۵).
    گواه روشن دیگری بر ادعای قول امیرالمومنین(ع) در نهج البلاغه است، که می‌فرماید: «ترد علی احدهم القضیه فی حکم من الاحکام فیحکم فیها برایه، ثم ترد تلک القضیه بعینها علی غیره فیحکم فیها بخلاف قوله، ثم یجتمع القضاه بذلک عند الامّام الذی استقضاهم، فیصوب آرائهم جمیعا والههم واحد و نبیهم واحد و کتابهم واحد. افامرهم الله سبحانه بالاختلاف فاطاعوه؟ ام نهاهم عنه فعصوه؟ ام انزل الله سبحانه دینا ناقصا فاستعان بهم علی اتمامه؟ ام کانوا شرکاء له فلهم ان یقولوا و علیه ان یرضی؟ ام انزل الله سبحانه دینا تامّا فقصر الرسول(ص) من تبلیغه وارائه؟ والله سبحانه یقول:« ما فرطنا فی الکتاب من شئ » و فیه بیان لکل شئ و ذکر ان الکتاب یصدق بعضه بعضا و انه لااختلاف فیه فقال سبحانه:« ولو کان من عند غیر الله لوجدوا فیه اختلافا کثیرا» وان القرآن ظاهره انیق وباطنه عمیق لاتفنی عجائبه ولاتنقضی غرائبه ولاتکشف الظلمات الا به» ( نهج البلاغه، خطبه ۱۸، ص۱۰۸).
    به یکی از آن‌ ها (قضات) قضیّه‌ی (مشکلی) در مورد حکمی از احکام می‌رسد و او به رای خویش درباره‌ی آن داوری می‌کند، سپس درست همان قضیّه به دیگری می‌رسد و درباره‌ی آن، خلاف گفته ی قاضی نخست حکم می‌کند. آن گاه داوران به این حکم نزد پیشوایی که از آن‌ ها داوری خواسته جمع می‌شوند و او هم آرای همه‌ی آن‌ ها را صواب می شمارد، با آن که خدای آن‌ ها یکی، پیامبرشان یکی و کتابشان هم یکی است. آیا خداوند سبحان به آن‌ ها دستور داده است و آن‌ ها هم اطاعتش کرده اند، یا آن‌ ها را از اختلاف نهی کرده و نافرمانیش نموده اند؟ یا خداوند دین ناقصی فرو فرستاده و از آن‌ ها در کامل کردن آن یاری جسته است؟ یا این ها شریک وی بوده اند و حق دارند که بگویند و او هم ناگزیر است ( به حرف آن‌ ها) راضی باشد؟ و یا خداوند دین کاملی فرو فرستاده و رسول( ص) در تبلیغ و رسانیدن آن کوتاهی کرده است؟ با آن که خداوند سبحان می‌فرماید: ما در کتاب (قرآن) چیزی را فروگذار نکردیم و در قرآن بیان هر چیز هست و ذکر فرموده که بخشی از قرآن بخش دیگر را تصدیق می‌کند و هیچ اختلافی در آن نیست و نیز فرمود:« اگر قرآن از نزد غیر خدا می بود، اختلاف فراوان در آن می‌یافتند. » و قرآن ظاهرش زیبا و باطنش عمیق (وبی پایان) است. عجایب آن تمام نمی‌شود و غرایبش به پایان نمی‌رسد و تاریکی ها جز با آن زدوده نمی‌شود.
    در روایت دیگر که شیخ صدوق (ره) نقل می‌کند، روزی از امام رضا(ع) سوال شد وظیفه ی فقیه در تعارض روایاتی که از پیامبر و امامان معصوم(ع) رسیده چیست؟ امام فرمود:« ان الله احل حلالا وحرم حراما و فرض فرائض، فما جاء فی تحلیل ما حرم الله او تحریم ما احلّ الله او رفع فریضه فی کتاب الله رسمها قائم بلانسخ ذلک فذلک شئ لایسمع الاخذ به لان رسول الله(ص) لم یکن لیحرم ما احل الله ولا لیحلل ما حرم الله وفرائض الله واحکامه و کان فی ذلک کله متبعا مسلما مویدا عن الله عزوجل وذلک قول الله ان اتبع الا مایوحی الی فکان متبعا مودیا عن الله، امر به من تبلیغ الرساله» ( شیخ صدوق، ۱۳۶۳، ج ۲، ص ۲۰).
    همانا خداوند حلالی را حلال و حرامی را حرام و واجباتی را واجب فرمود. بنابراین آن چه در حلال شمردن حرام خداوند، یا حرام شمردن حلال خدا، یا برداشتن واجبی در کتاب خداوند که تلاوت و کتابت آن برقرار است و نسخ نشده است ، آمده باشد؛ چیزی است که جای پذیرفتن آن نیست. زیرا پیامبر خدا (ص) چنین نبود که چیزی را که خداوند حلال کرده، حرام کند و چیزی را که خداوند حرام کرده حلال نماید و واجبات خدا و احکام او را تغییر دهد، بلکه در تمام این ها تابع و تسلیم و تایید شده از سوی خداوند عزّوجل بود. و این همان سخن خداوند است که « من جز آن چه بر من وحی می‌شود پیروی نمی‌کنم. » بنابراین تابع (دستور خداوند) بود و همان تبلیغ رسالتی را که به آن مامور بود، از سوی خدا به مردم رسانید.
    از دلایل دیگری که در میان احادیث ما به روشنی وجود دارد، و از آن می‌توان استفاده کرد که روایات ائمّه(ع) از زبان پیامبر(ص) صادر شده است. وجود کتاب های حدیث حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه (ع) است، که تعداد قابل توجّهی از احادیث ما را بدان کتب مربوط می سازد. و این خود پیش بینی شخص پیامبر(ص) در حیات خویش است که سنّت خویش را از این طریق به اولاد صالح و معصوم خویش رسانده است.
    از حضرت علی (ع) منقول است که پیامبر اکرم (ص) فرمودند: « یا علی! اکتب ما املی علیک، قلت: یا رسول الله اتخاف علی النسیان؟ قال: لاوقد دعوت الله ان یجعلک حافظا ولکن اکتب لشرکائک الائمه من ولدک» ( شیخ طوسی، ۱۳۸۴، ج ۲، ص ۵۶).
    از کتب دیگری که نزد ائمه ی اهل بیت(ع) وجود داشته است، مصحف فاطمه (ع) بوده است، که ائمّه ی ما می‌فرمودند: «در مصحف مادرمان فاطمه، همه‌ی حدود و دیات حتّی ارش خدشه ای که بر بدن کسی ایجاد شود، آمده است» (شیخ کلینی، ۱۴۰ق، ص ۲۴).
    به هر حال همان طور که امام راحل(ره)بیان کردند:« تردیدی نیست که حوزه های علمیّه و علمای متعّهد در طول تاریخ اسلام و تشیّع، مهم ترین پایگاه اسلام در برابر حملات و انحرافات و کجروی ها بوده اند. علمای بزرگ اسلام در همه‌ی عمر خود کوشیده اند تا مسایل حلال و حرام الهی را بدون دخل و تصرّف ترویج کنند» (موسوی خمینی، ۱۳۲۳، ص ۲۵۹).

     

    ۴-۴)فقه در اهل سنّت

    اهل سنّت پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) نیازمند استنباط و اجتهاد شدند تا در پرتو آن بتوانند احکام موضوعات جدید و مسایل جدید را بیابند. از آن جایی که بلاد اسلامی‌توسعه یافت و جمع کثیری به دین اسلام گرویدند؛ گسترش ارتباطات مسلمانان با یکدیگر و نیز با غیر مسلمانان از یک سو و نیز توسعه و رونق زندگی اجتماعی آنان، مسایل جدیدی را پدید آورد که می بایست برای آن‌ ها پاسخی داشته باشند. از آن جا که منبع وحی با رحلت پیامبر اسلام(ص) قطع شده بود، استنباط و اجتهاد بر اساس کتاب و سنّت پایه ریزی شد. استناد به رأی در این دوره در مواردی که نصّ خاصّی از آیات و احادث وجود نداشت، جای هیچ گونه شک و تردید نیست (مبلغی و حسنی، ۱۳۸۶ ص ۶۹ ).
    برای مثال، شریح از سوی عمر به منصب قضا منصوب شد و در شهر کوفه به قضاوت و داوری پرداخت. عمر در نامه ای به وی گفت: «أنُظر ما یَتَبَیَّنُ لَک فی کتابِ اللهِ فَلا تَسأَل عَنه أحداً و ما لم یَتَبَیَّن لک فَاتّبع فیه سُنّهَ رسولِ اللّه(ص) و ما لم یتبیَّن لکَ فی السُّنّهِ فَاجتَهِد فیه برأیک» به آن چه از کتاب خدا برای تو روشن شده است توجّه کن، پس از هیچ کس سؤال نکن و اگر از کتاب خدا چیزی برایت روشن نشد، پس از سنّت رسول خدا(ص) تبعیت کن و اگر در سنّت چیزی وجود نداشت، پس بر اساس رأی خودت اجتهاد کن. بنابراین، اهل سنّت پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) به اجتهاد بر اساس کتاب و سنّت و نیز «رأی» روی آوردند (گرجی، ۱۳۷۵، ص۵۰).
    مراد از رأی آن است که هر گاه اهل سنّت از کتاب و سنّت، دلیل نصّ یا ظاهری نیابند، بر مبنای آن چه شارع مقدس معیّن کرده است و با رعایت اهداف و مقاصد کلّی شرع فتوا می‌دهند. در این حالت، رأی شامل قیاس، مصالح مرسله و مانند آن می‌شود. شیعیان پس از رحلت پیامبر اکرم(ص)به امامان معصوم(ع)روی آوردند و در مسایل و موضوعات جدید از آنان کسب تکلیف کردند.
    دوره های تحوّل فقه اهل سنّت عبارتند از:

     

    ۴-۴-۱) دوره اوّل عصر صحابه

    صحابه که جمع صاحب است، کسانی هستند که با گرویدن به دین اسلام، به طور مستقیم از خود پیامبر اکرم(ص)کم یا زیاد مسایلی را آموخته‌اند. این عصر از سال یازدهم تا حدود پایان قرن اوّل هجرت را شامل می‌شود. مهم ترین فقهای این دوره از نظر اهل سنّت عبارتند از: ابوبکر أبی قحّافه، عمر بن خطّاب، عثمان بن عَفّان، علی ابن ابی طالب(ع)، معاذبن جیل، سلمان فارسی، عبدالله بن مسعود، ابوموسی اشعری، اُبَی بن کعب، زید بن ثابت.
    نقش دوره‌ی صحابه در تاریخ فقه:
    الف) جمع قرآن: اهل سنّت به استناد پاره ای از احادیث، جمع قرآن را از وقایع این عصر می‌دانند و بر این عقیده اند که قرآن در زمان پیامبر(ص) به تدریج نازل می‌شد و پیامبر نیز آن‌ ها را به صورت تدریجی به مردم تبلیغ می‌فرمود و مردم برخی از آن‌ ها را حفظ می‌کردند و گروهی از جمله کُتّاب وحی آن‌ ها را می‌نوشتند و پیامبر اکرم(ص)ترتیب آیات را از لحاظ سوره و آیه به آگاهی آنان می‌رساند، ولی تا زمانی که آن حضرت حیات داشتند کسی به جمع این صفحات و تبدیل آن‌ ها به یک مصحف اقدام نکرد. در زمان عثمان یک نسخه‌ی کامل از قرآن مجید فراهم شد و از روی آن چند نسخه استنساخ نموده و به شهرهای مهم اسلامی‌گسیل شد و عثمان دستور داد هر نسخه ی دیگر را، خواه کامل یا ناقص، بسوزانند. به اعتقاد مرحوم آیت اللّه خوئی سخن فوق نادرست است. به اعتقاد ایشان و بر اساس روایات، جمع قرآن در زمان خود پیامبر(ص)انجام شده است و به علاوه، با حدیث ثقلین که از طریق فریقین نقل شده منافات دارد؛ چه در آن قرآن به لفظ «کتاب» تعبیر شده است. هم چنین در قرآن هم از خود قرآن به «کتاب» تعبیر شده است: (ذَلِکَ الکِتابُ لاَ رَیب فیهِ)(بقره، آیه۲) به علاوه تحدّی قرآن به یک سوره و یا ده سوره و مانند خود قرآن، دلیلی است بر اینکه سور قرآنی از آغاز از هم متمایز بوده، به گونه ای که حتّی بین مشرکان و اهل کتاب هم انتشار داشته است) پیشین).
    ب)محدودیت نقل حدیث: در دوره‌ی خلفای راشدین و حتّی پس از آن، مردم از نقل احادیث پیامبر اکرم(ص) منع شدند. این عمل در پوشش حفظ کلام الله مجید انجام می‌شد (‏دورانت، ۱۳۷۸، ج۷، ص ۳۶).
    ج) بنیان ادلّه‌ی اربعه: در این دوره بنیان ادلّه‌ی اربعه (کتاب، سنّت، اجماع و رأی) برای استنباط احکام نهاده شد. اگر حکم مسئله ای را از کتاب و سنّت به دست می‌آوردند به آن عمل می‌کردند، در غیر این صورت به استشاره (اجماع) و یا «رأی» مفتی مراجعه می‌کردند.

     

    ۴-۴-۲) دوره‌ی دوّم عصر تابعان:

    این دوره، گرچه به اعتباری از اواخر قرن نخست هجرت شروع می‌گردد، ولی به دلیل تداخل زمان صغار صحابه با کبار تابعان، از سال چهل و یکم آغاز می‌شود و تا زمان ظهور پیشوایان مذاهب فقهی، یعنی همان اوایل قرن دوّم ادامه می‌یابد. در این دوره، به تدریج موانع نقل حدیث برطرف شد و صحابه و کبار تابعان طبق روایاتی که بلاواسطه و یا مع الواسطه از پیامبر(ص) شنیده بودند، به مسایل مطرح شده پاسخ می‌گفتند. برخی فقهای این دوره از نظر اهل سنّت از این قرارند: اُمّ المؤمنین عایشه ، عبدالله بن عمر، عروه بن زبین، عبدالله بن عباس، شریح قاضی، اَنَس بن مالک، عمر بن عبدالعزیز.

     

    ۴-۴-۳)دوره‌ی سوّم عصر پیشوایان مذاهب

    این عصر از اوایل قرن دوّم آغاز می‌شود و تا نیمه‌ی قرن چهارم، که پیشوایان بزرگ فقه و اجتهاد ظاهر می‌شوند، ادامه می‌یابد. در این دوره مذاهب چهارگانه ی اهل سنّت (حنفیه، مالکیه، شافعیه و حنبلیه) شکل گرفتند. تمدّن اسلام نیز در شهرهای بزرگ مانند بغداد، قرطبه در اندلس، قیروان در آفریقا، فسطاط در مصر، دمشق، کوفه، بصره، مرو و نیشابور گسترش یافت و بدون شک این گستردگی در بارور شدن فقه تأثیری چشمگیر داشت. به دستور خلیفه‌ی اموی، عمربن عبدالعزیز، سنّت و حدیث تدوین شد و علم اصول فقه اهل سنّت به وسیله‌ی امّام شافعی تدوین گردید.

     

    ۴-۴-۴)دوره‌ی چهارم دوره‌ی توقّف اجتهاد و گزینش مذاهب:

    این دوره از نیمه‌ی قرن چهارم آغاز می‌شود و تا سقوط خلافت عباسیان، عصر قیام بر مذاهب و شیوع مناظره و جدل، ادامه می‌یابد. به موازات ضعف سیاسی جهان اسلام، از نظر علمی، اجتهاد هم دچار ضعف شده بود. فقها به تقلید از فقهای گذشته گرایش پیدا کردند، به گونه ای که هر دانشمندی پیرو یکی از مجتهدان عصر سابق می‌شد و تنها به شرح، تفسیر، جمع و یا تألیف آراء وی می‌پرداخت (جعفری، ۱۳۶۷، ص ۵۸).

     

    ۴-۴-۵) دوره‌ی پنجم عصر تقلید محض:

    در این دوره، اجتهاد به نهایت ضعف خود رسید و ارتباط علمی‌دانشمندان با یکدیگر، بخصوص دانشمندان سرزمین های مختلف، از بین رفت و رکود چشمگیری در مجامع علمی‌نمایان گردید. این دوره از سقوط بغداد به دست هلاکوخان تا دوره‌ی حاضر را در بر می‌گیرد.

     

    ۴-۴-۶)دوره‌ی ششم عصر حاضر:

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 08:52:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت

      دستور العمل های ناظر بر شرکت های چند ملیتی و آثار احتمالی آن بر حقوق ایران، با تاکید بر دستور العمل۹۳ OECD 2011- قسمت ۱۱ ...

    تاثیرات قابل پیش بین مربوطه به محیط زیست، سلامت و ایمنی را که با فرایندها، کالاها و خدمات بنگاه در چرخه کامل حیاتشان درگیر است را ارزیابی نموده و با نظر بر اجتناب، یا در صورت عدم قابلیت اجتناب، با نظر بر کاستنشان در تصمیم گیری ها مورد بحث قرار دهند. در جائی که این فعالیتهای بیان شده ممکن است اثرات محیط زیستی، سلامت و امنیت مهمی داشته باشد و در جائی که تابع تصمیم مقام صالحی می باشد، یک ارزیابی مناسب محیط زیستی از آن اثر را آماده سازند.[۱۴۰]
    عکس مرتبط با محیط زیست
    مطابق با فهم علمی و فنی از خطرات، در جائی که تهدیداتی از صدمات جدی به محیط زیست وجود دارد، سلامت و ایمنی انسانی را نیز در نظر بگیرند، نه اینکه از فقدان اطمینان کامل علمی به عنوان دلیلی برای به تعویق انداختن ارزیابی های هزینه بر به جهت پیش بینی یا به حداقل رساندن چنین خسارتی استفاده نمایند.[۱۴۱]
    برای پیشگیری، کاستن و کنترل نمودن خسارت محیط زیستی و سلامت ناشی شده از عملیاتشان که شامل سوانح و امور اورژانسی می شود، برنامه و طرحهای احتیاطی[۱۴۲] داشته باشند؛ همچنین مکانیزم هائی برای گزارش دهی سریع به مقامات مسئول نیز داشته باشند.[۱۴۳]
    از طریق تشویق نمودن فعالیتهای ذیل، دائما در پی بهبود کارکرد محیط زیستی شرکت باشند، در سطح شرکت و در صورت مقتضی در سطح زنجیره تامین آن:
    الف) اتخاذ آن دسته از فناوریها و رویه های عملیاتی در تمام بخشهای بنگاه که منعکس کننده استانداردادهای راجع به اجرای محیط زیستی در بهترین بخش اجرا کنندۀ شرکت می باشند؛
    ب) توسعه و فراهم ساختن محصولات و خدماتی که هیچ تاثیر محیط زیستی منفی ندارند؛ در جهت قصد منظور شده شان ایمن هستند؛ انتشار گازهای گلخانه ای را کاهش می دهند؛ در نوع مصرف انرژی ئی و منابع طبیعی شان کارآمد هستند؛ قابل استفاده مجدد، بازیافت، و استفاده ایمن هستند؛
    ج) افزایش سطوح بالاتری از آگاهی در میان مصرف کننده گان محصولات محیط زیستی در خصوص استفاده از محصولات و خدمات بنگاه، که شامل فراهم نمودن اطلاعات دقیق درباره محصولاتشان می شود (برای مثال، در خصوص افزایش گازهای گلخانه ای، تنوع زیستی، بهره بری منابعی، یا دیگر موضوعات محیط زیستی)؛ و
    د) جستجو و ارزیابی راه های بهبود کارکرد محیط زیستیِ بنگاه در بلند مدت، برای مثال از طریق گسترش استراتژی های کاهش انتشار، استفاده موثر از منابع، و بازیافت، جانشینی یا کاهش استفاده از مواد سمی، یا سیاست های “تنوع زیستی”[۱۴۴].[۱۴۵]
    برای کارگران آموزش و تحصیل متناسب در خصوص موضوعات محیط زیستی، سلامت و ایمنی فراهم آورند، که شامل نگه داری و تعامل با مواد خطرناک و پیش گیری از سوانح محیط زیستی، و همچنین حیطه های مدیریتی محیط زیستی عمومی تر، از قبیل رویه های ارزیابی تاثیرات محیط زیستی، روابط عمومی، و فناوریهای محیط زیستی می گردد. [۱۴۶]
    نسبت به توسعۀ سیاستهای عمومی که از نظر محیط زیستی سودمنده بوده و از نظر اقتصادی نیز کارآمد است مشارکت نمایند، برای مثال از طریق مشارکت یا ابتکاراتی که آگاهی و حفاظت از محیط زیست را بهبود می بخشد.[۱۴۷]
    عکس مرتبط با اقتصاد
    تفسیری در باب OECD
    می توان گفت که مفاد این دستورالعمل در خصوص مسائل محیط زیست به نحوی منعکس کننده “اعلامیه ریو در محیط زیست و توسعه”[۱۴۸] می باشد. همچنین از سوئی مفاد کنوانسیون دسترسی به اطلاعات، مشارکت عمومی در تصمیم گیری و دسترسی به دادگاه در مسائل محیط زیست[۱۴۹] را نیز منعکس می نماید، و از سوی دیگر نیز استانداردهای گنجانده شده در اسناده مانند سند ISO در سیستم های مدیریت محیط زیستی را نیز نمایانگر است.
    می توان گفت که داشتن مدیریت محیط زیستی از جمله عوامل موثر در حفظ توسعه پایدار است. این مدیریت که می توان به آن هم به عنوان یک مسئولیت و هم یک فرصت نگاه کرد، نقشی است که نیازمند متعهد بودن به رویکردی سیستمی و بهبود متداوم آن سیستم است. بنگاه با داشتن مدیریت محیط زیستی می تواند در چارچوبی درونی شرکت اقدامات لازم را در جهت کنترل تاثیرت محیط زیستی انجام داده و آن ملاحظات را در عملیاتهای تجاری شرکت بگنجاند. داشتن چنین سیستمی می تواند به سهامداران، کارکنان و اجتماع این اطمینان را بدهد که بنگاه بصورت فعالانه در راستای محافظت از محیط در مقابل تاثیرات فعالیتهایش عمل می نماید.
    تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)
    باید دانست که در صورتی که بنگاه نسبت به افرادی که با آن تعامل دارد، اطلاعات دقیق و جامعی را فراهم آورد، زمینه اعتماد بهتری برای بنگاه فراهم می آورد. از جمله آن افراد از کارمندان بنگاه، خریداران، تامین کننده گان، طرفین قرارداد، اجتماعات محلی و عموم مردم را در نظر گرفت، علی الخصوص در زمانی که این اطلاعات صورتی شفاف را داشته باشد، این مساله در تثبیت آن اعتماد موثرتر خواهد بود.
    یکی از اولین اصول اساسی دستورالعمل این است که بنگاه ها می بایست به محض ممکن و به نحوی پیش گیرانه عمل نمایند تا به اجتناب از موضوع مورد نظر بپردازند، برای مثال خطرات شدید و غیر قابل بازگشتی که از فعالیتهای ایشان ناشی می شود. با این وجود، این حقیقت که دستورالعمل بنگاه ها را مورد بحث و چالش قرار داده است به این معنی است که هیچ سند موجودی کاملا برای بیان این توصیه ها کامل نیست. بنابراین دستور العمل OECD در این راستا اسناد موجود دیگر را تصویر می کند اما بطور کامل آنها را منعکس نمی نماید.
    باز هم لازم است تا دانسته شود که دستورالعمل در پی این نیست که هیچ یک از اسناد موجود را دوباره تفسیر نموده یا تعهدات یا رویه های جدیدی بر عهده دولتها ایجاد نماید، بلکه دستورالعمل بر این قصد است تا صرفا پیشنهاد دهد که چگونه رویکرد پیشگیرانه در سطح بنگاه ها باید اجرا گردد. با عنایت و توجه به مرحله اولیه این فرایند، این موضوع نیز پذیرفته و شناخته شده است که بر مبنای زمینه خاصی که این مساله در آن انجام می شود، در بکار بستن آن اندکی انعطاف لازم است. همچنین این موضوع هم مورد شناسائی قرار گرفته شده است که دولتها چارچوب پایه ای را در این زمینه مشخص می نمانید، و مسئولیت دارند تا بصورت دوره ای با سرمایه گذاران بطور چند وقت یکبار و به متناسب ترین راه ها به مشاوره بپردازند.
    دستورالعمل همچنین بنگاه ها را تشویق می نمایند تا در راستای بالاتر بردن سطح کارکرد محیط زیستی، در تمامی بخشهای عملیاتشان کار کنند، حتی در جائی که این امر بطور رسمی بوسیله رویه های موجود در کشوری که در آن به عملیات می پردازند درخواست نشده باشد. در این خصوص بنگاه ها می بایست در خصوص اثرات اجتماعی و اقتصادی ئی که بر کشورهای در حال توسعه دارند توجه کافی مبذول دارند. برای مثال بنگاه ها اغلب به فناوریها یا رویه های عملیاتی موجود و نو دسترسی دارند که اگر بکار بسته شوند، در مجموع به بالا رفتن عملکرد محیط زیستی کمک می کند. بنگاه های چند ملیتی مرتبا در امور مرتبط با ایشان به عنوان رهبر و پیشرو شناخته می شوند، بنابراین پتانسیلی که برای “اثر نمایشی”[۱۵۰] بر دیگر بنگاه ها دارند نیز نباید از نظر نادیده گرفته شود. حال اطمینان از اینکه محیط زیست کشوی که بنگاه ها در آن به فعالیت می پردازند نیز از فناوریها و رویه های موجود و قابل دسترس می برد، راهی و روشی مهم در ایجاد حمایت برای فعالیتهای سرمایه گذاری بین الملل است.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    در خصوص آموزش و تحصیل نیز باید گفت که بنگاه ها در آموزش و تحصیل کارکنانشان نسبت به موضوعات محیط زیستی دارای نقش مهمی هستند. بنگاه ها تشویق می شوند تا در حد امکان این مسئولیت را به نحو وسیعی ایفاء نمایند، علی الخصوص در حوزه هائی که بطور مستقیم مربوط به سلامت و ایمنی انسانی می گردد.[۱۵۱]
    فصل پنجم: وظایف شرکتها در برابر حقوق بشر
    بند اول: سازمان ملل
    همانطور که گفتیم دستورالعمل دارای سه بخش اصلی است که هر بخش دارای زیر مجموعه های خود می باشد. در همان بخش اول، عنوانی وجود دارد با نام :”احترام به حقوق بشر و آزادی های اساسی”[۱۵۲]، که در همانجا مساله رابطه شرکتهای فراملی و حقوق بشر را بیان نموده است.
    در ذیل آن عنوان که بند سیزدهم آن دستورالعمل می گردد بیان شده است که: شرکتهای فراملی می بایست حقوق بشر و آزادیهای اساسی را در کشوری که در آن به انجام عملیات می پردازند، محترم بدارند.
    شرکتهای فراملی نباید در روابط صنعتی خود بر مبنای نژاد، رنگ، جنسیت، مذهب، زبان، نژاد بومی، ملی یا اجتماعی، و یا نظرات سیاسی یا غیر آن تمایز و تبعیض قائل شوند. شرکتهای فراملی می بایست تا خود را نسبت به خط مشی های دولتها که برای گسترش برابریِ شرایط و رفتار تعبیه شده است تطبیق نمایند.
    در ادامه این بخش عنوانی در این دستورالعمل آمده که مربوط به مساله آپارتاید در آفریقای جنوبی می شود، و بر طبق آن احکام و دستوراتی برای شرکتهای فراملی معین شده است. عنوان مذکور اینطور نام دارد: “عدم همکاری از سوی شرکتهای فراملی با رژیم های اقلیتِ نژاد پرست در آفریقای جنوبی”[۱۵۳] ،و در آن بیان شده است که در راستای پیروی از تلاشهای صورت گرفته از سوی سازمان های بین المللی در خصوص از بین بردن آپارتاید در آفریقای جنوبی و اشغال غیر قانونی نامیبیا از سوی آن،
    الف) شرکتهای فراملی می بایست تا بطور پیش رونده ای فعالیت خود با آن را کاهش داده و در آفریقای جنوبی هیچ سرمایه گذاری دیگری انجام ندهند و سریعا تمامی فعالیتهای تجاری در نامیبیا را متوقف سازند.
    ب) شرکتهای فراملی می بایست از همکاری مستقیم یا غیر مستقیم با آن رژیم علی الخصوص در زمینه اعمال نژاد پرستانۀ آن در افریقای جنوبی و اشغال غیر مشروع نامیبیا خودداری نمایند تا از اجرای موفقیت آمیز قطع نامه ها سازمان ملل در خصوص آن دو کشور اطمینان حاصل نمایند.
    تا اینجا مربوط به شرکتهائی می شد که به نحوی با افریقای جنوبی تعامل داشتند، اما در ادامه در خطاب به آن دسته از شرکتهای فراملی که در افریقای جنوبی به انجام عملیات می پردازند بیان می دارد که ایشان:
    الف) می بایست قوانین و مقررات ملی اتخاذ شده به تبع تصمیمات شورای ملل در خصوص افریقای جنوبی را محترم داشته و عمل نمایند
    ب) می بایست تا نحوۀ به فعالیت پرداختنشان، درون چارچوب فعالیتهای تجاری خود و با نظر بر مشارکت در از بین بردن رویه های تبعیض نژادی که بر اساس نظام آپارتاید وجود دارد باشد.
    شاید این سوال مطرح شود که بیان نمودن مساله آپارتاید که بحثی مختومه است در این پایان نامه جائی ندارد، اما این مبحث را از آن جهت آورده شد تا دیدگاه و موضع سازمان ملل نسبت به مسائلی که به آنها موضع مخالفت دارد دانسته شود. و از آنجائی که دانستن پیشینه یک موضوع در مسائل حقوق بین الملل اهمیت اصلی را دارد، دانستن این موضوع می تواند کمکی بر وسعت دید ما باشد.
    بند دوم: سازمان بین المللی کار
    آنچه در خصوص حقوق بشر در اعلامیه ILO آورده شده است، تنها بند یا پاراگراف شماره ۸ آن است که تحت عنوان سیاستهای عمومی مورد بحث قرار گرفته است، و در این خصوص فصل یا بند جداگانه ای برای آن اختصاص نشده است.
    در آن بند بیان شده است که تمامی افراد درگیر به توسط این دستورالعمل می بایتس حقوق حاکمیتی دولتها را گرامی داشته، از قوانین و مقررات ملی تبعیت نموده، توجه کافی به رویه ها و استانداردهای بین المللی مربوطه بدهند. ایشان می بایست اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق های اتخاذ شده به توسط مجمع عمومی سازمان ملل را بعلاوۀ اساسنامۀ بین المللی سازمان بین المللی کار و اصول آنرا که بر طبق آن آزادی بیان و مشارکت برای توسعه پایدار اساسی هستند را گرامی بدارند.
    به جهت جلوگیری از اطالۀ کلام از ادامه توضیحات این بند خودداری می نمائیم، اما به جهت قصد و هدف ما از این رساله که مبنی بر مقایسه این سه دستورالعمل می باشد کافی می باشد که بدانیم تنها مساله ای که در این دستورالعمل بیان شده، ارجاع شرکتها به پیروی و رعایت اعلامیه جهانی حقوق بشر می باشد.
    بند سوم: OECD
    ر دستورالعمل OECD نیز در خصوص حقوق بشر تنها یک بند آورده شده، و در ذیل آن چند موضوع و دستور در راستای کار بنگاه ها قرار داده شده است. آنچه که در آنجا آورده شده هم وظیفه ای نسبت به دولتها تعیین نموده است و هم نسبت به بنگاه ها، و از این قرار است: دولتها وظیفه دارند تا حقوق بشر را مورد حفاظت قرار دهند. بنگاه ها می بایست تا در ضمن چارچوب پذیرفته شدۀ بین المللی حقوق بشر، تعهدات بین المللی حقوقِ بشر کشورهائی که در آن به انجام عملیات می پردازند، و همچنین قوانین و مقررات بومیِ مربوطه:[۱۵۴]

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

     

    به حقوق بشر احترام بگذارند، که به این معنی است که ایشان می بایست از نقض نمودن حقوق بشر سایرین خودداری نموده و می بایست تاثیرات حقوق بشری را که با آن سر و کار دارند را مورد بحث و مداقه قرار دهند. [۱۵۵]

    در حدود زمینه فعالیتشان، از ایجاد یا مشارکت در تاثیرات حقوق بشری نامطلوب خودداری نمایند و در صورت ایجاد شدنشان آنها را مورد بررسی قرار دهند.[۱۵۶]

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 08:51:00 ق.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم