کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • اشکال اولیای دم در حقوق ایران با تکیه بر قانون مجازات اسلامی مصوب ۹۲- قسمت ۶
  • مطالب درباره مقایسه ی نگرش به ازدواج و طلاق دانش آموزان متوسطه دختر ...
  • مطالب با موضوع ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری ...
  • تبیین مرز میان سبب مدنی و سبب کیفری در حقوق ایران- قسمت ۴
  • بررسی حکم مفسد فی الارض از دیدگاه فقه امامیه و حقوق ایران- قسمت ۴
  • نحوه اجرای مالیات بر ارزش افزوده و مقایسه آن با کشورهای سوئیس و ایالات متحده آمریکا- قسمت ۴- قسمت 2
  • آزمون یک مدل ساختاری چند بعدی بر مبنای تئوری انتظار-ارزش اکلز و ویگفیلد
  • تاثیر هوش معنوی و باورهای غیرمنطقی بر توان مقابله با استرس (مورد مطالعه اداره گاز ناحیه کاشان)- قسمت ۷
  • رابطه مدیریت کیفیت فراگیر (TQM) با توانمند سازی و ارزیابی عملکرد کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان فارس- قسمت ۳
  • مخابرات استان خراسان- قسمت ۳
  • بررسی علل افزایش جرایم سازمان یافته در جهان- قسمت ۳
  • دانلود مطالب پایان نامه ها در مورد مشارکت واحدها با در نظر گرفتن قیود امنیتی در حضور مزرعه بادی- فایل ...
  • عقد احتمالی در حقوق ایران و مصر- قسمت ۴- قسمت 2
  • رابطه ی هوش معنوی با رهبری موثق مدیران و کارکنان فدراسیون ورزش های جانبازان و معلولین جمهوری اسلامی ایران- قسمت ۱۵
  • بررسی مقایسه ای مولفه های فرهنگی واجتماعی اخبار شبکه یک سیمای جمهوری اسلامی ایران و شبکه ماهواره ای من و تو (۱)- قسمت ۶
  • دانلود منابع پایان نامه در رابطه با مسیریابی حمل و نقل کالا در زنجیره تامین در شرایط عدم ...
  • تأثیر سرمایه اجتماعی بر تصمیم‌ گیری استراتژیک در شعب بانک تجارت استان اصفهان- قسمت ۸
  • تحلیل قابلیت تعیین مورد معامله در حقوق ایران- قسمت ۴
  • تحلیل محتوای برنامه¬های رادیویی شبکه فرهنگ صدای جمهوری اسلامی ایران در سال 1391 پیرامون موضوع کتاب و کتاب¬خوانی- قسمت 47
  • بررسی حقوقی شرط تضمین سلامت کالا- قسمت ۵
  • بررسی اثر بخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس شغلی کارکنان شرکت بهینه سازی مصرف سوخت- قسمت ۶
  • بررسی اثر گزارشگری محافظه کارانه بر ارتباط بین اقلام تعهدی بلندمدت و جریانهای نقدی عملیاتی آتی در بورس اوراق بهادار تهران
  • نقش هیجانات در رفتارهای مرتبط با سلامت- قسمت ۷
  • بررسی و مقایسه توکل و رضا در دیوان حافظ و مثنوی مولوی(ج۲-۱)- قسمت ۳
  • آسیب شناسی وضعیت تولید شیشه های هنری در کارگاه های تهران معاصر- قسمت ۷
  • تأثیر سرمایه اجتماعی بر تصمیم‌ گیری استراتژیک در شعب بانک تجارت استان اصفهان- قسمت ۷
  • بررسی فقهی حکم خرید و فروش اعیان نجسه از دیدگاه فقهای امامیه- قسمت ۶
  • مطالب درباره اولویت‌بندی-راه‌حل‌های-مدیریت-دانش-با-رویکرد-QFD-فازی- فایل ۱۱
  • بررسی تدابیر پیش‌گیری وضعی از وقوع قتل عمد(مطالعه موردی شهرستان کرمانشاه۱۳۸۶-۱۳۹۰)- قسمت ۱۳
  • جايگاه بخش انرژی در اقتصاد ايران رهيافتي مبتني بر تحليل‌هاي داده-ستانده- قسمت 5
  • " پایان نامه ها و مقالات تحقیقاتی – بند اول: عدم تحویل کالا و حق اصلاح مورد تعهد در اصول یونیدوغوا و اصول اروپایی – 3 "
  • اثربخشی آموزش مهارت های زندگی بر سلامت روان دانش ‫آموزان دختر تیزهوش- قسمت ۷
  • بررسی تطبیقی نظریه تکثرگرایی سروش و وحدت متعالی ادیان نصر- قسمت ۱۱




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      بررسی کیفی تطبیقی اخبار ۲۰۳۰ سیمای جمهوری اسلامی ایران و برنامه خبری شصت¬دقیقه بی¬بی¬سی فارسی- قسمت ۹ ...

    بازنمایی از طریق کلیشه سازی در رسانه از طریق تقلیل دادن، ذاتی کردن، آشنا کردن و تثبیت تفاوتها، بهنجار و نکبت بار بر اساس نابرابری قدرت

    «یکی از راهبردهای سیاست بازنمایی، کلیشه سازی است که مردم را تا چند خصیصه یا ویژگی‌ ساده تقلیل می‌دهد. کلیشه عبارت است از تنزل انسان‌ها به مجموعه‌ای از ویژگی‌های شخصیتی مبالغه‌آمیز و معمولاً منفی. در نتیجه، کلیشه‌ای کردن شخصیت‌ها عبارت است از تقلیل دادن، ذاتی کردن، آشنا کردن و تثبیت «تفاوت‌ها» و از طریق کارکرد قدرت مرزهای میان « بهنجار» و «نکبت بار»، «ما» و «آن‌ ها» را مشخص کردن.» (همان، ۱۹)
    البته باید در نظر داشت که کلیشه ها کمک فوق العاده­ای برای فهم جهان (موجود) هستند و شالوده ای از حقیقت دارند. (لیسی، ۱۹۹۸، ۱۳۵)
    عینکی که کلیشه­ها نسبت به رویدادهای اجتماعی در مقابل دیدگان ما می­گذارند،تلاشی است در جهت این که جهان اجتماعی را در بسترفرهنگ حاکم بر جامعه شناسایی، تحلیل و فهم کنیم؛ در واقع امکان آزاد اندیشی را محدود می­ کنند. چنین است که رسانه ­ها با تقویت کلیشه ها این فرایند را تثبیت می­ کنند و گاه با کلیشه شکنی افق جدیدی در مقابل دیدگان مخاطب می­گشایند که زیست اجتماعی او را دچار تغییر می­ کند.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    کلیشه‌سازی: این مفهوم به معنی تقلیل ویژگی‌های فرد به ویژگی‌هایی ساده، پایدار و قابل فهم که آن صفات را اغراق‌آمیز و ساده می‌سازد و ثابت و ابدی می‌پندارد. در این روش:

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

     

    تفاوت، ذاتی، طبیعی و ثابت است.

    راهبرد تقسیم به بهنجار و نابهنجار، نابهنجار را طرد می‌کند.

    با پیوند یا متحد ساختن بهنجارها و نرمال‌ها یک اجتماع تخیلی می‌سازد نابهنجارها را به آن سوی مرزها به تبعید نمادین می‌فرستد و آنچه خارج محدوده است آلوده و خطرناک و تابو می‌شمارد.
    برای اعتبار موفقیت‌آمیزش، به زنجیره‌ تکراری و مداوم کلیشه‌های دیگر نیاز دارد.
    کلیشه‌سازی در جایی شکل می‌گیرد که نابرابری‌های آشکار و ناموجه قدرت وجود دارد. قدرت گروه‌های فرودست و طرد شده را هدف می‌گیرد.
    کلیشه ها به حدی تقویت می شوند که گاه تبدیل به بدیهیات در باورهای اجتماعی می شوند و تصور خلاف آن امری غیرممکن است. مثلا تصوری که در مورد سیاهان و قدرت هوش و درک آنان وجود داشت که تصور زندگی غیر برده وار آنها زمانی برای مردم روزگار خود غیرممکن بود چه برسد به این که سیاهی رئیس جمهور شود!
    نتیجه تصویری برای موضوع هوش
    فوکو کلیشه‌سازی را نوعی بازی قدرت/ معرفت می‌نامد که از طریق آن گروه‌های حاکم کل جامعه را طبق تمام ارزشی، احساسات و ایدئولوژی و دیدگاه خود شکل می‌دهند و آن را برای همگان امری طبیعی و اجتناب ناپذیر می‌سازند. (مهدی زاده،۱۳۸۷، ۲۱-۲۰-۱۹)
    رسانه ­ها تاثیر بسیار قوی روی انتشار کلیشه­ها دارند و البته باید به خاطر داشته باشیم که رسانه ­ها آنها را نمی­سازند. (لیسی، ۱۹۹۸، ۱۳۵)
    رسانه ها ها قادر به تولید کلیشه نیستند و کلیشه ها قطعا در رسانه بازنمایی می­شوند و ریشه در بافت فرهنگی حاکم بر جامعه دارند اما در عین حال قادر به کلیشه شکنی و گشودن افق جدید به روی مخاطب هستند که به تدریج زیست اجتماعی او را تحت تاثیرقرار می­دهد.

     

     



    بازنمایی واقعیات از طریق ارائه تصویر غلط

    کلیشه‌سازی در رسانه‌ها به سه شکل صورت می‌گیرد:
    ۱- در شیوه اول، رسانه‌ها تصویر غلطی از حضور یا سلطه واقعی گروه مورد نظر عرضه می‌کنند.
    این کار از چند طریق صورت می‌گیرد: الف) بی‌توجهی به حضور موثر آن گروه (کمرنگ بودن زنان در رسانه)
    ب) پررنگ کردن حضور یک گروه خاص در عرصه‌ای خاص (زن در تبلیغات آشپزی و آرایشی)
    ۲- شیوه دوم، نمایش محدود و ثابت و پایدار گروهی خاص است.
    ۳- شیوه سوم، مشروعیت زدایی از گروه یا گروه‌های مختلف از خلال مقایسه با تصور آرمانی نحوه رفتار آدم‌هاست. (مهدی زاده،۱۳۸۷، ۲۱)
    لیپمن ۴ کارکرد برای رسانه ها بر می شمرد:

     

     

    فرایند مرتب سازی

    «برشی کوتاه»

    راه ارجاع به «جهان»

    بیان ارزش ها و اعتقادات «ما»

    (لیسی، ۱۹۹۸،۱۳۵)
    فرایند مرتب سازی: کلیشه ها به کار می روند تا واقعیت را به طور ساده به شکلی قابل فهم مرتب کنیم و بخش اساسی از ساختن احساس ما به جهان و جامعه اند
    برش کوتاه: به این دلیل که کلیشه ها ساده هستند به عنوان برشی کوتاه به معنا عمل می کنند. (همان،۱۳۵)
    ارجاع به جهان: کلیشه ها علت و منشا در جهان واقعی دارند. آنها ساخت اجتماعی دارند و گونه ای از بازنمایی هستند.
    کلیشه ها بیانی از ایدئولوژی مسلط هستند. کلیشه ها به کار می روند تا روابط قدرت را در جامعه طبیعی سازند. آنها کارکرد هژمونیک دارند. کلیشه ها درست یا غلط نیستند اما مجموعه ای ویژه از ارزش های ایدئولوژیک را بازتاب می دهند. در واقع آنها اسطوره ای و بازنمایاننده ارزش های اجتماعی به روشی فشرده هستند. (همان،۱۳۸-۱۳۹)
    بیان ارزش ها: کلیشه ها اگر مورد وفاق باشند اگر باور شوند که دیدگاه گروهی باشند به تنهایی موثرند. اغلب، قدرت کلیشه ها به این علت وجود دارد که مورد وفاق هستند. آنها توزیع قدرت در جامعه را بازتاب می دهند. (همان،۱۳۹)
    بدین ترتیب با محورهایی که در بالا آورده شد بر اساس نظام دلالتی که در رسانه ها نسبتبه رویدادها به کارگرفته و مطرح می شوند به شیوه بازنمایی رسانه ها از رویدادها خواهیم رسید که مبتنی بر تحلیل نشانه شناختی، به کمک تحلیل ژورنالیستی است. تحلیل نشانه شناختی مدعای رسانه و تصاویری که برای اثبات آن به کار گرفته می شود را به نمایش می گذارد و تحلیل ژورنالیستی استفاده از امکان زبان و نحو و قواعد همنشینی و جانشینی را در صورت بندی رویداد برای ما فراهم می کند.

     

    فصل سوم

     

    روش پژوهش

     

    ۳-۱ مقدمه

    «… «صنایع اخبار» به خودی خود نهادهای اجتماعی مهمی در بطن جامعه ما به شمار می­آیند. حتی چگونگی پوشش اخبار نیز ممکن است «دستور کار» مباحث سیاسی و سیاست­گذاری را تعیین کند. پس نمی توان گفت که اخبار صرفا به شکلی منفعلانه وقایع را گزارش می دهند. فرایندهای ساختاردهی موجود در بطن صنایع اخبار نقشی حیاتی در شکل دادن به تمام ادراکات ما از جامعه ایفا می­ کند» ( سلبی و کاودری، ۱۳۸۰، ۱۹۹)
    اکنون دیگر می توان مرگ عینیت در خبر را اعلام کرد. ایدئولوژی حاکمان، صاحبان رسانه و اکثریت نقش مهمی در تولید اخبار دارند.
    «برنامه خبری مانند هر متن رسانه ای دیگر، نتیجه فرایندهای انتخاب و سازه است. پس اخبار «پنجره­ای رو به واقعیت جهان» نیست. گرچه شاید به نظر برسد که وقایع روز را بی­طرفانه بیان می­ کند. این یکی از همان اسطوره­هایی است که برنامه ­های خبری می­خواهند درباره خود بسازند: این که صرفا توضیحاتی ساده و عینی از واقعیت هستند. اسطوره­ای در کنار موضوع­های مهم دیگری قرار می­گیرند.» (همان، ۱۶۲)
    «موضوع اصلی نشانه­شناسی رسانه ­ها این است که بررسی کند چگونه رسانه ­های جمعی نشانه­ها را برای اهداف خاص خود، خلق و بازیابی می­ کنند.» (دانسی، ۱۳۸۷، ۶۶)
    کار پژوهشگر باید اسطوره­زدایی از برنامه ­های خبری با بهره­ گیری از روش نشانه شناسی باشد. (سلبی و کاودری، ۱۳۸۰، ۱۹۹)
    بنابراین هدف در مطالعات رسانه باید حرکت از مصرف منفعلانه تصویر به سوی خواندن فعالانه آن باشد. به عبارتی موضوع تحلیل در مطالعات رسانه فهم معنای متن است. (لیسی، ۱۹۹۸، ۱۴)
    نشانه‌شناسی در قلمرو وسیع خود هم به عنوان نظریه و هم به عنوان روش مطرح است امّا در این پژوهش از نشانه­شناسی به عنوان ابزار سنجش بهره گرفته­شده­است زیرا متن مورد تحلیل شامل زبان شفاهی و تصویر است امّا چرا از نشانه­شناسی به تنهایی به عنوان رشته و ابزار سنجش به کار گرفته نشد؟
    زیرا زبان و تصویر صرفاً در خدمت انتقال پیام ساده‌تری مثل فیلم و سریال نیست. این دو به کار گرفته می‌شوند تا مفاهیمی و معانی را در ذهن مخاطب برانگیزند که در حوزه قدرت است و این طور نیست که مثل یک سلسله فیلم‌ها در دوره‌های طولانی بلکه اثری کنش‌مند در مخاطب ایجاد کند. اخبار، سرعت تحولات و تغییرات را بیشتر و بیشتر می‌کند و تبعاتی گاه جهانی در پی دارد.
    لذا در تحلیل چنین پدیده ای، نشانه شناسی می تواند ابزاری باشد برای درک معانی که قرار است با کشف آن به کشف شیوه های معناسازی برسیم.

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
    [چهارشنبه 1400-01-25] [ 04:03:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی مکروحیله درسمک عیار- قسمت ۵ ...

    «این اصطلاح کلاً به آن دسته از آثار روایتی منثور اطلاق می­ شود که جنبه خلاقه آنها بر واقعیت غلبه دارد و شامل قصه، داستان کوتاه، داستان بلند، رمان و رمان کوتاه می­ شود.» (داد، ۱۳۸۰ :۲۲).
    لغت داستان در زبان فارسی به معنی قصّه، حکایت، افسانه، و سرگذشت به کار رفته است و در ادبیات اصطلاحی عام به شمار می ­آید که از یکسو شامل صور متنوع قصه می­ شود و از سوی دیگر انشعابات مختلف ادبیات داستانی از قبیل داستان کوتاه، رمان، داستان بلند و دیگر اقسام این شاخه از ادبیات خلاق را در بر می­گیرد.
    «داستان نقل واقعه­ای است که به نوعی توالی زمان باشد. داستان حداقل باید از سه واقعه تشکیل شود و زمان وقوع این حوادث نیز با یکدیگر متفاوت باشد رابطه وقایع داستان با یکدیگر از کیفیت و علت و معلول برخوردار است.» (میرصادقی، ۱۳۷۶: ۲۱).

     

    ۲-۵- انواع ادبیات داستانی

     

    ۲-۵-۱- رمانس

    در قرن­های نخستین میلادی، رمانس به قصه­های منظوم، تاریخی یا غیرتاریخی اطلاق می­شد. در قرن سیزدهم میلادی، قصه­های ماجراجویانه سلحشورانه و عاشقانه را رمانس می­گفتند. (همان، ۲۳).
    «رمانس قصه خیالی منثور یا منظومی است که به وقایع غیرعادی یا شگفت انگیز توجه کند و ماجراهای عجیب و غریب و عشق بازی­های اغراق آمیز یا اعمال سلحشورانه را به نمایش گذارد.» (همان: ۲۲).
    قهرمان رمانس انسان مذهبی بود که از زندگی روزمره دور بود و به ماجراهای عاشقانه و شگفت­انگیز و اسرارآمیز دلبستگی داشت، بنابراین رمانس ها با عشق های باشکوه و سلحشورهای اعجاب­انگیز و اعمال جسورانه سروکار داشتند و بر امور غیر معقول، غلو و خوش باوری استوار بودند.
    «رمانس یا حکایت افسانه وار داستانی شاعرانه و خیالی و تغزلی و یا حماسی است که نه اتفاق افتاده و نه احتمال اتفاق افتادنش هست. بدلیل آنکه هیچ نوع دلیلی عمیق عاطفی و فکری، خودآگاه و ناخودآگاه بر آن حکومت نمی­ کند.» (براهنی، ۱۳۶۲ :‌۳۲).

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

    ۲-۵-۲- رمان

    «نثر روایتی خلاقه­ای با طول شایان توجه و پیچیدگی خاصی که با تجربه انسانی همراه با تخیل سرو کار داشته باشد و از طریق توالی حوادث بیان شود و در آن گروهی از شخصیت­ها در صحنه مشخصی شرکت داشته باشند.» (میرصادقی، ۱۳۷۶ : ۲۲).
    در واقع رمان همان نثر کامل شده ازداستان کوتاه وبلند است. بلکه از داستان کوتاه طولانی­تراست واین حجم باعث شده است که تنوع زیاد شخصیت­ها وسعت گسترده محیط و کشف موشکافانه تر شخصیت­ها بیشتر از داستان­های کوتاه انجام بگیرد.

     

    ۲-۵-۳- داستان کوتاه

    داستان کوتاه، روایت نسبتاًکوتاهی است که سروکارش با گروهی محدود از شخصیت­هاست. که در عمل انفرادی شرکت می­ کنند و شخصیت آنها بعداز شروع داستان کامل می­ شود. و آنها در مرحله­ ای اززندگی و تجربیات عاطفی قرار می­گیرند. (همان، ۲۶:۱۳۸۸).

     

    ۲-۵-۴- قصه

    «در لغت به معنی حکایت و سرگذشت است و در اصطلاح به آثاری اطلاق می­ شود که در آنها تاکید بر حوادث خارق العاده بیشتر از تحول و تکوین آدمها و شخصیتها است. در قصه یا حکایات محور ماجرا بر حوادث خلق الساعه قرار دارد. حوادث، قصه­ها را بوجود می آورد و در واقع رکن اسا سی و بنیادی آن را تشکیل می­دهد بی آنکه در گسترش و بازسازی قهرمانها و آدمهای قصه نقشی داشته باشد.» (داد، ۱۳۸۰: ۲۳۴).
    گاهی درقصه عناصر واقعی برعناصر غیرواقعی غلبه دارد. در قصه­های قدیمی وعامیانه این خصوصیت بیشتر قابل توجه است تاقصه­هایی که بعدها به وجود آمد. مثلاًسمک عیار که قدیمی ترین قصه­ی عامیانه­ی فارسی است نویسنده آن تلاش کرده است که زیاد ازواقعیات دور نشود و به بیان جزئیات وقایع وحوادث پرداخته است و اما از شخصیت­های غیر عادی وسحروجادو نیز نتوانسته است به راحتی عبور کند وبه آنها بی­توجه باشد. به این موضوع در مقایسه با قصه­هایی که بعد ازاین قصه به وجود آمده است بیشتر به واقعیت­هاتوجه داشته و به آن پرداخته وکمتر حول محور حوادث نامعقول وغیر ممکن گشته است. درواقع شخصیت­ها در قصه کمتر دچاردگرگونی می­شوند بیشتر تحت تأثیرحوادث واتفاقات گوناگون قرار می­گیرند. اغلب قصه ها پایان خوش وجذاب دارندودر آن نیکی برپلیدی پیروز می­ شود.
    «یکی از بارزترین خصوصیات یک قصه آن است که خواننده و نویسنده، در وجود قهرمان­های داستان حلول می­ کنند و خود را در وجود آنها کشف می­ کنند و در سرنوشت آنها و محیطشان سهیم می­گردند.» (براهنی، ۱۳۶۲ : ۳۰).
    به طورکلی قصه نوشته­ای است به نثر یا نظم که بر حوادث شگفت انگیز و غیرمعمول تاکید دارد. بیشتر قصه­ها سینه به سینه و زبان به زبان نقل شده است و اگر کسی سواد کمی داشت این قصه ها را مکتوب می‎کرد. شاید در نوشتن این قصه­ها چیزهایی بر قصه افزوده شده ولی تنه اصلی قصه هیچ تغییری نکرده است. در قصه قهرمان­ها در طول قصه تکامل پیدا می­ کنند و شخصیت آنها تغییر می­ کند و بیشتر حوادث و ماجراها است که دگرگونی می­پذیرد. شخصیت در قصه ها ایستا هستند و تا پایان قصه به همان شکل که هستند حضور دارند. قصه ها بیانگر راستی و درستی مردمان زمان خود هستند و نمایانگر مردم شریر و بدکار. این گونه قصه­ها که زبان عوام مردم گفته می­ شود نثری ساده و روان و قابل فهم دارند و لفظ قصه‎های عامیانه به خود گرفتند.

     

    ۲-۶- تاریخچه­ی قصه

    قصه، تاریخچه بسیار طولانی داردکه مربوط به چهار هزار سال قبل از میلاد مسیح که از فرهنگ وتمدن مصری به جای مانده است. مصری ها اولین ملتی بوذند که قصه را به جهان هدیه کردند. قصه­هایی که محتوی آنها شامل سحروجادو وداستان عاشقانه بود. بعداز مصری­ها، آشوری هاوبابلی­ها به قصه نویسی پرداختند که سابقه آن به دو هزار قبل از میلاد مسیح می­رسدکه معروفترین قصه به جای مانده حماسه گیلگمش است. بعد از آنها هندی­ها نیزبه ادبیات داستانی جهان خدمتی ویژه کرده ­اند امّا بیشتر قصه­هایی که در جهان پخش شده اند اصل و ریشه­ای هندی دارند و معروفترین آنها قصه­ی «پنجاتنترا» است. در چین نیزقصه­هایی ازهزار سال قبل میلاد مسیح وکمی بعدازآن در دست است مانند «کتاب روت»«کتاب دانیال» و در اروپا ازدوره رنسانس افسانه های تمثیلی وافسانه­ های پریان وقصه­های «کامرون»به جای مانده است. در ایران نیز قصه­هایی، پیش از اسلام به صورت منثور و منظوم وجود داشته است و این قصه­ها بیشتر جنبه حماسی، اساطیری ودینی دارد. مثلاً بخشی از«شاهنامه»وظاهراً نیزمنابعش از«شاهنامه ابو منصوری»بوده است. (میرصادقی، ۱۳۷۶).

     

    ۲-۷- اهداف قصه­ها

    به طور کلی هدف قصه­ها در ظاهر باعث سرگرمی و شادی مردم، درواقع باعث اشاعه اصول انسانی و اخلاقی در بین مردم است. قهرمان در قصه درگیر مبارزه بازشتی­ها و بدی­هاست و با این عامل می­جنگد، پیروز می­ شود، شکست می­خورد و یا در آخر برای هدفی که دارد کشته می­ شود. اما قصه هایی هستند که پوچ و بی معنی هستند و هدفشان جز سرگرمی مردم و گذراندن وقت آنها چیزی نمی ­باشد. اما قصه­هایی نیز برای کودکان است که مایه سرگرمی و نشاط کودکان و خواب خوشی را برای آنها فراهم می­ کند. هدف بعضی از قصه­ها بیان کننده راستی و درستی است و آرزوهای مردم خوب انسان دوست را بازگو می­ کند و سرنوشت مردم بد و زیانکار را به نمایش می­گذارد تا عبرتی باشد برای خوانندگان. شاید که پند گیرند.

     

    ۲-۸- انواع قصه

    قصه عامیانه: قصه­ای است که در بین مردم عامی رواج داشته که اکثراً به صورت شفاهی وزبان به زبان و سینه به سینه می­گشت ودربین مردم باز گو می­شدومردم عامی آرزوها ورویاهای خودرادرآن می­دیدند و اگر در بین آنها کسی پیدا می­شدکه کمترین سواد راداشت آنرا می­نوشت. نثر قصه­های عامیانه ساده وبی پیرایه است و قابل فهم برای عامه مردم و به زبان و گفتار نزدیک است و نحوه نگارش آن ادیبانه نیست. قصه‎گویی درگذشته شغل محسوب می­شدوزبان نوشتن آنها، زبان معمولی ورایج آن زمان بوده است. «قصه گویان می‎کوشیدند به زبان ساده و معمول قصه را نقل کنند تا شنوندۀ بیشتری برای خود فراهم آوردند و بعدها همین زبان به نوشتن درآمد.» (همان: ۱۲۶).
    قصه­های عامیانه را می توان به چند گروه تقیسم کرد. اول اینکه قصه­هایی که عاشقانه وعاطفی هستند وقهرمان قصه برای رسیدن به معشوق دچار حوادث گونا گونی می­ شود وتمام سختی­ها ورنج­ها را تحمل می‎کند واین بیشتر، نشان دهنده ظاهر امر است. در واقع، قهرمان قصه در این راه به مبارزه زشتی­ها و بدیها می پردازد وسعی دربرکندن ظلم وبیداد می­ کند وقهرمان قصه فقط به یک محبوب واحد فکر می­ کند. امّا گروه دوم قصه­ها، قصه­هایی است که زمینه دینی ومذهبی دارد. قهرمان این قصه­هابه دلیل تعصبات مذهبی به جنگ و جدال می ­پردازد. به زن واحد قانع نیستند بلکه در هر سرزمینی که پیروز می­شوند با دختر شاه یا امیر آن سامان ازدواج می­کردند و زنان متعدد داشتند. گروه سوم این قصه­ها زمینه متنوع دارند، مثل هزارو یک شب، سرگذشت شاهان وامیران وتاجران است وخصوصیت دیگر آن ارتباط نزدیک انسان با کلیه مخلوقات جهان است که انسان با آن همزبانی دارد و از آن یاری می­طلبد و با آنها دوستی می­ کند و از آنها عبرت می­گیرد.
    «غالب این گونه کتابها جنبه­ های محالی دارند. اما قصه­های دیگری از قبیل داستان­های عاشقانه، افسانه ها سرگذشت­هایی که جنبه دینی و انتقاداجتماعی دارند نیز می­توان در میان آنها یافت به طور خلاصه، داستان تخیلی، داستان­های تاریخی، داستان­های دینی، دینی و تاریخی ـ عاشقانه ـ داستانهای حیوانات و داستان­هایی براساس حدیث و روایات و داستان­های اقتباسی. (تمام آنها از این چند نوع بیرون نیستند.).» (محجوب، ۱۳۸۱، ج۱ : ۱۱۶-۱۱۷).
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    «یکی از وجوه مشترک تمام این داستان­ها برتری انکار ناپذیر اصول اخلاقی است در هیچ یک از این داستان­ها، کسی خلاف اصول جوان­مردی و اخلاق و شرافت رفتار می­ کند توفیق نمی­یابد و قهرمانان هرگز برای پیشرفت خویش به حیله و تزویر و ریاکاری و ناجوان مردی توسل نمی­جویند.» (همان : ۱۱۸).

     

    ۲-۹- ویژگی قصه­های عامیانه

    خرق عادت: قصه­ها دارای ویژگی­هایی هستند که برجسته­ترین آنها خرق عادت که در فرهنگ­ها به معنی خلاف عادت آمده است. آن چیزی که با محسوسات عقلی سازگاریی نداشته باشد.
    پیرنگ ضعیف: شناخت انسان از هر دوره، پیرنگ آن داستان­ها را به وجود آورده است که امروزه قابل باور نمی ­باشد. ولی در گذشته معقول و قابل قبول بودند.
    مطلق­گرایی: در قصه ها قهرمانان یا خوبند یا بد، نه خوب ونه بد وجود ندارندودر قصه­ها به کلیات پرداخته می­ شود وبه جزئیات کاری ندارد.
    کلی­گرایی و نمونه­کلی: در قصه­ها به کلیات توجه می­ شود وبه جزئیات موقعیت ووقایع وخصوصیات روحی قهرمان ها توجه ندارد.
    ایستایی: شخصیت در قصه ایستا می­باشد که قهرمان قصه تا پایان قصه هیچ تغییری در شخصیت او به وجود نمی­آید. مثل خورشید شاه در داستان سمک عیار.
    «خورشید شاه قهرمان قصه بلند سمک عیار شخصیّتی ثابت و ایستا دارد او هرکجا برود و هرکار بکند در شخصیّتش تغییری حاصل نمی­ شود.» (داد، ۱۳۸۰ : ۱۷۸).
    زمان و مکان: زمان ومکان در قصه­ها فرضی می­باشد. ومشخص نیست که قصه ها به کدام زمان ومکان تعلق دارندبا حدس وگمان می­توان فهمید که این قصه به کدام دوره وباز گو کنندۀ کدام جامعه انسانی است.
    همسانی قهرمانی­ها در سخن­گفتن: در نحوۀ صحبت کردن قهرمان­های آن هیچ فرقی بین شاه وزیر دستان نیست.
    «در قصه ها، قهرمان­ها را نمی توان از نحوه مکالمه و سخن گفتنشان از همدیگر تشخیص داد. اختلافی میان شاهزادگان ادب آموخته و تربیت یافته با سرکردگان لشکر عامه مردم تربیت نیافته نیست زنان اگر برای آن‎ها شخصیتی در قصه­ها قائل شده باشند، چون مردان صحبت می­ کنند و کودکان چون بزرگان، حتی عیاران به پهلوانان و سرکردگان شبیه اند، تنها اختلاف آن ها طرز سلوک و رفتار بی باکانه و حاضر جوابی آن­هاست و آب زیرکاهی و تند و تیزی و چابکی آنها این موضوع هم همیشه در همه موارد رعایت نمی­ شود. شخصیّت پردازی در قصه­ها اصولاً مطرح نسیت خصوصیّات روحی و خلقی شخصیّت را از گفت­وگوهایشان نمی‎توان دریافت. قهرمانان مثل قطره­های آب به هم شبیه­اند و گفت و گویشان با شخصیت­های شریر همسان است.» (میرصادقی، ۱۳۷۶ : ۶۹)
    نقش سرنوشت: سرنوشت قهرمان است که قابل تغییر نیست واز قبل تعیین شده است
    «تقدیر و سرنوشت در قصه­ها نقش اساسی دارد شخصیّت­ها از سرنوشت محتوم خود نمی­توانند بگریزند تنها سرنوشت آنان متفاوت است، زیرا تقدیر و سرنوشت، قهرمان حقیقی قصه­هاست نه شخصیّت­ها که چون پرکاهی بازیچه تقدیر تغییر ناپذیر خویشند.
    هرچه تو قضا کرده­ای، من راضیم و گردن به حکم تو خدای عزوجل نهاده­ام که حکم، توست و امر و امر تو و خدایی عزوجل و من بنده تو.» (همان: ۷۰)
    شگفت آوری: «خواننده حس می­ کند که نقال قصه­ها، سعی وافری دارد که خواننده یا شنونده را با ماجراها و حوادث خلق الساعه و خرق عادت به اعجاب و شگفتی وادارد. شاید این تمایل از آنجا ناشی می­ شود که در اصل، قصه­ها برای گفتن و نقل کردن خلق شده و بعدها به صورت مکتوب درآمده. شاید همین تمایل است که قصه­های جدیدتر را به انحطاط می­کشاند و حوادث اختراعی و خیالی و خرق عادت دور از ذهنی وارد قصه­ها می­ شود تا شنونده و خواننده را بیشتر جلب کند و به اعجاب وا دارد.» (همان: ۷۱)
    استقلال یافتگی حوادث (ایپزودی): در قصه حوادث استقلال یافته است و. در عین حالی که حوادث به خودی خود کامل هستند ولی یک ارتباط ورابطه غیرمستقیم با هم دارندوقصه­های بلند را به وجود می­آورتد.
    کهنگی: باتوجه به خصوصیاتی که ذکر شده معنا ومفهوم قصه­ها جدید وتازه نیست و موضوع آنها قدیمی و مربوط به زمان­های خیلی گذشته است وآشکارکننده فرهنگ ورسوم مردم آن روزگار است. (همان، ۱۳۷۶).

     

    ۲-۱۰- شخصیّت

    «در لغت به معنی خلق و خوی مخصوص شخصی است و در معنی عام عبارت است از مجموعه خصوصیاتی است که حاصل برخورد غرایز و امیال نهفته انسان با دانش­های اکتسابی او در زمینه ­های مختلف اجتماعی می­باشد.» (داد، ۱۳۸۰ :۱۷۷).
    یکی از ارکان مهم داستان یا رمان شخصیّت داستان است. به طوری که تصور داستان بدون وجود اشخاص آن، غیرممکن است. در مسیر داستان حوادث و اتفاقاتی رخ می­دهد که افرادی در وقوع آن­ها دخالت دارند یا این حوادث روی آن افراد تأثیر ­می­گذارد و به این گونه روند داستان پیش می­رود. این افراد همان شخصیّت های داستانی را می­رساند. از شخصیّت تعاریف بسیار زیادی وجود دارد که در ذیل ارائه می­گردد.
    «اشخاص ساخته شده­ای (مخلوقی) را که در داستان و نمایش و… ظاهر می­شوند شخصیت می­نامند. شخصیّت در اثر روایتی با نمایش، فردی است که کیفیت روانی و اخلاقی او، در عمل او آنچه می­گوید و می کند وجود داشته باشد. خلق چنین شخصیّت­هایی را که برای خواننده در حوزه­ داستان تقریباً مثل افراد واقعی جلوه می­ کند، شخصیّت پردازی می­خوانند.» (میرصادقی، ۱۳۸۸ :‌ ۸۳-۸۴).
    «داستانی با مجموعه ­ای از رفتار، گفتار و افکاری که توسط نویسنده بیان می­شوند و به وجود می­آیند و تنها در همین محدوده می­توانند در داستان نقش ایفا کنند.» (مستور، ۱۳۷۹ : ۳۳).
    «در ادبیات شخصیّت، فرد ساخته شده­ای است که مانند اشخاص حقیقی از ویژگی­هایی برخوردار است و با این ویژگی­ها در داستان و نمایش ظاهر می­ شود. اعمال و گفتار که از اشخاص داستان سر می­زند باید به گونه­ ای با خصایل و ویژگی­های خاص آنان هماهنگی و ارتباط داشته باشد.» (داد، ۱۳۸۰ : ۱۷۷).

     

    ۲-۱۱- انواع شخصیّت

    با تعارف گوناگونی که از شخصیّت شده است دو نوع شخصیّت در داستان­های عامیانه وجود دارد که یکی ایستا و دیگر شخصیّت پویا، که مدام در حال دگرگونی است. یکی شخصیّت ایستاست مثل خورشید شاه در سمک عیار که تا آخر داستان هیچ تغییری در او ایجاد نمی­ شود.

     

    ۲-۱۱-۱- شخصیّت ایستا

    «شخصیّت­های ایستا در طول داستان متحول نمی­شوند گرچه ممکن است جامع باشند.» (مستور، ۱۳۷۹: ۳۵)
    «شخصیّت ایستا نوعی شخصیّت است که در آخر داستان همان گونه است که در ابتدای داستان بوده است.» (پرین، ۱۳۷۸: ۵۱).
    «اشخاصی که در رمان حضور دارند به دلیل اینکه تغییر در آنها ایجاد نمی­ شود یا در صورت وجود تغییر بسیار کم می­باشد از نوع شخصیّت ایستا می­باشند. خورشید شاه قهرمان قصه بلند سمک عیار شخصیّتی ثابت و ایستا دارد. او هر کجا برود و هرکاری بکند در شخصیّتش تغییری حاصل نمی­ شود.» (داد، ۱۳۸۰: ۱۷۸).

     

    ۲-۱۱-۲- شخصیّت پویا

    «شخصیّت پویا شخصیّتی است که یک ریز و مداوم در داستان، دستخوش تغییر و تحول باشد.» (میرصادقی، ۱۳۸۸: ۹۴).
    «اما شخصیّت­های پویا دچار دگردیسی شخصیّتی می­شوند و در اثر رویدادهای داستان متحول می­شوند. این تحول باید به تدریج و منطقی می­باشد تا باورپذیر جلوه کند» (مستور، ۱۳۷۹ : ۵).

     

    ۲-۱۲- معنای لغوی واصطلاحی عیاری

    «عیار: [عَ ی یا] بسیار آمدوشد کننده وگریزنده ومرد تیز خاطر. مرد بسیارآمدوشد کننده وذکی. بسیار گشت وبهر سو دود از نشاط.» (دهخدا، ۱۳۴۱، ذیل واژه).
    «عیار: دزد و سارق». (انوری، ج۸، ذیل واژه).
    عیار: «جسور ـ دل ربا ـ فتنه انگیز و معمولاً کم اعتنا به عاشق ـ سالک.» (همان، ج۸، ذیل واژه).
    عیار:« شخصی که جامه وسلاح مخصوص درجنگ همراه داشته باشد ومخفی کارها بکند. عیاران یا جوانمردان یا فتیان طبقه ای از طبقات اجتماعی ایران را تشکیل می­دادند، متشکل از مردم جلد وهوشیار از طبقۀ عوام­الناس که رسوم وآداب وتشکیلاتی خاص داشته اند ودرهنگامه­ها وجنگ­ها خود نمایی می­کرده ­اند. این گروه بیشتردسته­هایی تشکیل میداده­اند وگاهی بیاری اُمرا یا دست های مخالف آنان برمیخاسته­اند و در زمرۀ لشکریان ایشان می­جنگیده­اند.» (دهخدا، ۱۳۴۱:ذیل واژه).
    «لفظ فتی (جوان ـ جوانمرد) در هشت موضع قرآن آمده است و از آن مردانگی و جوانمردی اراده شده است.» (کربن، ۱۳۸۲ : ۱۸۶).
    «واژه عربی «فتی» که جمع آن فتیان است. بر مفهوم جوانی ـ از شانزده تا سی سالگی دلالت می­ کند معادل فارسی این واژه «جوان» و معادل لاتینی اش «جوونیس» است «جوانمردی» که معادل فارسی فتوت است همان جوانی است و مفهوم دقیق لغوی آن، دوره جوانی از حیث جسمانی است اما معنای مجازی آن «سالک» یا زائرمعنوی است که به منزلگه دل رسیده باشد. به جوان، فتی یا جوانمرد و در زبان فرانسه شوالیه می­گویند.» (همان : ۴).

     

    ۲-۱۳- تاریخچه­ی عیاری در ایران

    چنان چه بنیان پاره­ای از آئین­ها و اعتقادات شیعیان ایران را می­توان در آئین­ها و اعتقادات مردم باستانی ایران یافت.
    «افسانه­ های کهن پهلوانی که به پارسی بازمانده بر دو دسته است : یکی افسانه­ های پهلوانی اسطوره­ای، مانند آن چه در اوستا در شاهنامه فردوسی یا آثاری چون گرشاسب نام بازمانده دوم افسانه­ های جوانمردی یا عیاری است که کهن­ترین آن­ها داستان سمک عیار است.» (همان : ۱۹۲-۱۹۳).
    افسانه­ های عیاری و در رأس آن ها داستان سمک عیار وجوه مشترک بسیاری را با سنن و آداب پهلوانی زمان ما نشان می­ دهند و مطمئناً پهلوانی در آثار دوره اسلامی و عیاری هر دو منشأیی واحد دارند.
    عیاری یکی از سازمان­های مهم اجتماعی ایران در طی چند قرن بوده است. از آغاز پیدایش این راه و رسم خبری نداریم. اما با گمان نزدیک به یقین می­توان گفت که سرچشمه آن را در تاریخ ایران از اسلام باید جستجو کرد.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 04:03:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تاثیر سیستم برنامه ریزی منابع سازمان(ERP) بر عملکرد زنجیره تامین در سازمانهای تامین کننده قطعات خودرو- قسمت ۸ ...

    با اضافه شدن مباحث ساخت، تدارک سفارش­ها به مدیریت توزیع، مفهوم لجستیک مطرح گردید. علم لجستیک از برآورد، تأمین و نگهداری، ذخیره­سازی مواد اولیه و توزیع کالا و همچنین خدمات پس از فروش، یعنی از آخرین تأمین­کننده تا آخرین مصرف ­کننده را به طور کامل پوشش داده و به آن­ها خدماتی را ارائه می­ کند.
    بیشتر کارشناسان با این نظر موافق هستند که مدیریت زنجیره­تأمین به شکل امروزی آن از تلاش­ های برنامه ­ریزی مواد مورد نیاز[۴۷] حاصل شده که شرکت­های بزرگی همچون دیر، هیولت پاکارد و پراکتر و گمبل[۴۸] و شرکت­های دیگر در اواخر دهه ۱۹۷۰ برای برنامه ­ریزی و کنترل بهتر مواد اولیه تجربه کردند. ساخت و به کارگیری رایانه­های پیشرفته در اواخر دهه ۱۹۶۰ میلادی این امکان را برای شرکت­ها فراهم آورد تا از فهرست­های پراکنده مواد اولیه مورد نیاز، برنامه ­ریزی زمانی انتقال مواد و سفارش­های تولید برای شرکت­ها مهیا گردد و این موضوع آغاز تحلیل مدیریت زنجیره­تأمین بود. به این ترتیب امکان انتقال برنامه ­ریزی مواد مورد نیاز به بیرون از سازمان و اعمال کنترل بیشتر بر مواد اولیه­ای که از سوی تأمین­کنندگان وارد شرکت می­شد، فراهم گشت. برای بسیاری از شرکت­ها، این کار به مفهوم کاستن از تعداد هزاران تأمین­کننده و اکتفا کردن به تعداد اندکی از بهترین­های آن­ها بود، این به معنای شروع واگذاری بخش­هایی از فرایند تولید به بیرون از سازمان بود که به کنار گذاشتن مدل یکپارچگی عمودی (الزام انجام تمام کارها توسط یک تولید­کننده) منجر شد.
    تحولات عمده در مدیریت موجودی در دهه ۱۹۷۰ میلادی و اوایل ۱۹۸۰ بروز کرد.در همین زمان ژاپنی­ها در جستجوی یک فرایند تولیدی بودند تا بتوانند اصول پایه تولید و ارسال به موقع[۴۹] را به کار گیرند. این سیستم نیازمند ارتباطات فراوان و مفصلی بین مشتری، تولید کننده، شرکت های حمل و نقل و خرده فروش­ها[۵۰] (در صورت ارتباط داشتن با آن­ها) بود تا بتوان میزان موجودی مواد اولیه، قطعات و محصولات تمام شده را در حداقل ممکن نگه­داری کرد.کارخانه کاوازکی در نبراسکا به نمونه ­ای از تولید و ارسال به موقع مبدل شد و بسیاری از شرکت­های آمریکایی را به تقلید از خود واداشت. در دهه ۱۹۹۰ و با پیشرفت فناوری و ورود آن به عرصه تولید، حمل­ونقل، انبارها، خرده­فروشی­ها و توجه توام به جلب رضایت مشتری و کیفیت کالاها و خدمات، بحث زنجیره­تأمین به طور گسترده­ای در صنایع تولیدی مطرح گردید. به این ترتیب زنجیره­تأمین و مدیریت آن با هدف پرداختن به تمامی مسائل یاد شده و راهبری و هدایت آن­ها، شکل گرفت. شکل زیر روند تکاملی مدیریت زنجیره تامین را نمایش داده است.(عالم تبریز، رحیمی ۱۳۸۸)
    پارادایم کسب و کار

    اهمیت روابط خریدار و فروشنده
    شراکت با تأمین کنندگان
    لجستیک یکپارچه
    SCM
    تشدید رقابت جهانی
    فشار برای تحویل کالا با:
    قیمت پایین
    کیفیت بالا
    قابلیت اطمینان
    JIT
    معرفی MRP
    استفاده ار MRP
    MRPII
    تولید انبوه
    سرمایه گذاری زیاد
    تولید انبوه
    سال ۱۹۹۰ به بعد دهه ۱۹۸۰ دهه۱۹۷۰ دهه۱۹۵۰ و ۱۹۶۰
    شکل ۲-۱ روند تکامل عملکرد زنجیره تأمین

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت 40y.ir مراجعه نمایید.

    ۲-۱۲ تعریف مدیریت زنجیره­تأمین

    تعاریف مختصر و جامعی که می­توان از زنجیره­تأمین و مدیریت زنجیره­تأمین ارائه داد عبارتند از:

     

     

    زنجیره­تأمین بر تمام فعالیت­های مرتبط با جریان و تبدیل کالاها از مرحله ماده خادم (استخراج) تا تحویل به مصرف ­کننده نهایی و نیز جریان­های اطلاعاتی مرتبط به آن­ها مشتمل می­ شود. به طور کلی زنجیره­تأمین زنجیره­ای است که همه فعالیت­های مرتبط با جریان کالا و تبدیل مواد، ازمرحله تهیه مواد اولیه تا مرحله تحویل کالای نهایی به مصرف ­کننده را شامل می­ شود. (لادون ، ۲۰۰۲)

    مدیریت زنجیره­تأمین به عنوان یک استراتژی مشترک باید برای ارتباط عملیات تجاری داخل سازمانی برای بدست آوردن فرصتهای بازار مشترک تعریف می­ شود. (برئوساکس ۱۹۹۹و همکاران )[۵۱]

    همکاری فراگیر و جامع بین اعضاء شبکه زنجیره­تأمین در استراتژی از نظر تاکتیکی و تصمیم ­گیری عملیاتی (برگچی ۲۰۰۵ و همکاران )[۵۲]

    بورگس و همکاران( ۲۰۰۶) مدیریت زنجیره­تأمین هماهنگی در تولید، موجودی، مکان­ یابی و حمل­ونقل بین شرکت­کنندگان در یک زنجیره­تأمین است برای دستیابی به بهترین ترکیب پاسخ­گویی و کارایی برای موفقیت در بازار. (بورگس و همکاران ۲۰۰۶)

    مجموعه ­ای از روش­های مورد استفاده برای یکپارچگی موثر و کارای تأمین­کنندگان، تولید­کنندگان، انبارها و فروشندگان به گونه­ ای که به منظور حداقل­کردن هزینه­ های سیستم و تحقق نیازهای خدمات، کالاها به تعداد صحیح در زمان مناسب تولید و توزیع گردند.(میان آبادی، ۱۳۹۱)

    مدیریت زنجیره­تأمین به یکپارچه­سازی فعالیت­هایی که برای فراهم­نمودن مواد­اولیه، حرکت مواد میان تجهیزات، ساخت کالا، توزیع نهایی کالای قابل مصرف و پشتیبانی پس از فروش که با بهبود روابط اعضای زنجیره و در جهت کنترل و هدایت بهینه جریان کالا و خدمات صورت می­گیرد، گفته می­ شود.(عالم تبریز، رحیمی ۱۳۸۸)

    مدیریت زنجیره­تامین، مجموعه ­ای از رویکردهایی است که در جهت کارایی کلی تامین­کنندگان مواد اولیه، کارخانه­داران، انبار کالاها و فروشگا­ه­ها آنچنان که کالا به مقدار مناسب در مکان مناسب و در زمان مناسب و با حداقل هزینه تولید و توزیع شود، به کار برده می­ شود. اصطلاح مدیریت زنجیره تامین را می­توان به صورت وظیفه یکپارچه­سازی واحدهای سازمانی در طول زنجیره­تامین و هماهنگ­سازی جریان مواد و اطلاعات مالی به منظور برآوردن تقاضای مشتری و با هدف بهبود رقابت پذیری یک زنجیره­تامین تعریف نمود. (سیمچی لوی ۲۰۱۰)

    ۲-۱۳ یکپارچگی زنجیره­تأمین

    در طول دهه گذشته مدیریت زنجیره­تأمین و مدیریت فناوری اطلاعات، توجه زیادی از دست­اندرکاران و پژوهشگران را به خود جلب نموده است. همانطورکه از تکنولوژی اطلاعات استنتاج می­ شود، شرکت­ها گرایش زیادی به یکپارچگی دارند؛ بنابراین یکپارچگی، تکنیکی موثر در زنجیره­تأمین با تسهیم اطلاعات موثر در جهت بهبود عملکرد زنجیره­تأمین حساس، تلقی می شود. (زو و پنتون،۲۰۰۷ )[۵۳]
    نتیجه تصویری درباره فناوری اطلاعات
    شراکت بین سازمان­ها، راهی معمول و موثر به جهت یافتن و باقی ماندن در بازار رقابتی است. این امر ممکن است در میان گستره اجتماع، اقتصاد، خدمات و تکنیک­های ارتباطی حادث شود. (منزر۲۰۰۰ و همکاران)
    عکس مرتبط با اقتصاد
    طبق نظر (پرسون و هاکانسون ۲۰۰۴)، ما می توانیم حداقل ۳ روند متفاوت در پیشرفت راه حل­های لجستیک در صنعت در سال­های گذشته شناسایی کنیم. ابتدا افزایش یکپارچه­سازی در فعالیت­های لجستیک در خلال شرکت با هدف کاهش هزینه­هایی است معلوم شده نیازمند هماهنگی نزدیک­تر و همکاری با تأمین­کنندگان و مشتریان است. دومین مشخصه تمایل به­وجود آوردن سیستم تأمین موجودی، افزایش تخصص شرکت­های خصوصی است. جایگزینی فعالیت­های صنعتی از جمله فعالیت­های لجستیک مثالی از این گرایش است.
    در نهایت سومین روند، مربوط به تغییرات و نوآوری است. اهمیت واکنش به تغییر تقاضای بازار، شرکت­ها را وادار می سازد تا هرچه بیشتر واکنش­پذیر، سریع­العمل و هوشمند باشند. شرکت­ها بی­وقفه دگرگون شده و برای افزایش اثر­بخش سازمان و رضایت مشتریان کلیدی تجدید ساختار می­ کنند. کمبود منابع و شایستگی­های مورد نیاز برای دستیابی بر موفقیت­های رقابتی، مدیران شرکت­ها را وادار می­ کنند که نگاهی عمیق­تر به عملکرد و حیطه فعالیت شرکت­های خود داشته باشند. حدود سازمانی برای ارزیابی امنیت، که چگونه منابع تأمین­کنندگان و مشتریان می ­تواند برای خلق ارزش فوق­العاده بکار رود. تلاش­ها برای تنظیم اهداف و یکپارچگی منابع در حدو­مرز شرکت برای بدست آوردن ارزش بالاتر به عنوان ابتکار مدیریت زنجیره­تأمین شناخته شده است. (فاوست و مگنن ۲۰۰۲)[۵۴]
    SCM می ­تواند به عنوان یکپارچه­سازی فرایند­های کلیدی تجارت تعریف شود، از مصرف ­کننده نهایی به واسطه تأمین­کنندگان اصلی که محصولات، خدمات و اطلاعات را تهیه می­ کنند و از این رو افزوده برای مشتریان و بقیه صاحبان سهام دارند (کوپر ۱۹۹۷)، با این حال، همه با این موضوع که یکپارچه­سازی و همکاری نزدیک­تر بهترین راه­حل درهمه مسائل است، موافق نیستند. باسک و جوگا[۵۵] اعتقاد دارند که ما نیازمند تجدید ارزیابی در نگاه غالب بر مدیریت یکپارچه زنجیره­تأمین هستیم و پیشنهاد می­ کنند که ایجاد دو قطب در استراتژی­ های زنجیره­تأمین می ­تواند منتهی به تفکیک و بالا بردن یکپارچگی نیمه نسبت به یکپارچگی کامل شود. برای بعضی شرکت­ها، یکپارچگی تنگاتنگ جوابگو می­باشد. برای سایرین، یکپارچگی متمرکز باید به عنوان هدف در انتخاب حوزه های مدیریت زنجیره­تأمین قرار گیرد، مثل مدیریت کیفیت و اندازه ­گیری عملکرد. در حالی که در بقیه حوزه ها کوشیدن برای یکپارچگی محدود، سودمند خواهد بود. طبق نظر آن­ها بنظر می­رسد، فشارهای همزمان مدیریت زنجیره­تأمین به سمت جهت مخالفی باشد. (هارلند ۲۰۰۱)[۵۶]
    تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)
    مطابق نظر اسکوجت – لارسون و باقچی ۲۰۰۲ [۵۷]، یک رویکرد محتمل بر مدیریت زنجیره­تأمین مطرح می­ کند که عناصری مانند غلبه در برابر قدرت متوازن در زنجیره­تأمین بلوغ صنعت، درجه رقابت در صنعت و طبیعت محصولات ممکن است سطح مطلوب از یکپارچگی زنجیره­تأمین را مشخص کند.
    با توجه به مباحث ذکر شده در بالا می­توانیم ببینیم که در نقشه تحقیق شواهد کمی از سطح واقعی یکپارچه­سازی در میان شرکت­کنندگان در زنجیره­تأمین وجود دارد. در حقیقت شماری موارد مبهم در این زمینه وجود دارد.
    برای مثال ما درباره وسعت یکپارچه­سازی مطمئن نیستیم و اینکه آیا مدیران شرکت باید از اطلاعات محدودی که می­بایست با شرکای زنجیره­تأمین به اشتراک بگذارند راضی باشند. آیا بهتر نیست در حوزه های مختلفی مثل تولید، توزیع، تحقیق، توسعه و … همکاری داشته باشند. نقش فناوری اطلاعات نیز می­بایست روشن شود. با تمامی موارد فوق، شرکت­ها علاقمند هستند تا بدانند که آیا همکاری و اجرای تکنولوژی اطلاعات عملکرد سازمانی، به بهبود وضعیت سازمان منتج خواهد شد یا خیر؟

     

    ۲-۱۴ اهمیت یکپارچه­سازی زنجیره­تأمین

    در هر زنجیره­تأمین دو جریان دیده می­ شود. جریان فیزیکی که شامل مواد خام، توزیع، حمل­ونقل محصول و … می­باشد و جریان ناملموس و غیر­فیزیکی که شامل اطلاعات و فرایند­های مالی است. مدیریت کارای موثر این دو جریان نیازمند نگرش یکپارچه می­باشد که بتواند با موفقیت تعامل میان موجودیت­های درون زنجیره­تأمین را شناسایی، تجزیه و تحلیل و هماهنگ گرداند. اما آنچه در مدیریت موثر و کارای زنجیره­تأمین الکترونیکی بیش از همه موارد ضروری و حیاتی می­باشد، هماهنگی میان اعضای زنجیره­تأمین است که بدون اطلاعات و تسهیم صحیح آن دست نیافتنی نمی ­باشد (پرسون و هاکانسون ۲۰۰۴). تسهیم اطلاعات در واقع تمایل شرکت­های زنجیره­تأمین به دادن اطلاعات دقیق، بهنگام و مشترک به یکدیگر برای ایجاد یکپارچگی و هماهنگی در تمام سطوح زنجیره­تأمین می­باشد که طیف وسیع از اطلاعات را در بر می­گیرد. سایر مواردی که اهمیت یکپارچه­سازی زنجیره­تأمین را بیش از پیش مشخص می­سازد. در زیر به صورت خلاصه بیان می­ شود . (زو و پنتون،۲۰۰۷ )
    الف) برقراری ارتباط بین سیستم­های شرکای درون سازمان و شرکای بیرونی
    ب) استفاده از فرایند مشترک در روش جدید تعامل
    پ) یکپارچه­سازی فرایند­های کسب وکار
    ت) کاهش موجودی کالا و مدیریت بهینه انبار
    ث) کاهش موعد تحویل و هزینه پرداختی
    ج) افزایش خدمات و رضایت مندی مشتریان

     

    ۲-۱۵ عملکرد زنجیره­تأمین

    عملکرد زنجیره­تأمین رویه اندازه ­گیری کارایی و اثربخشی زنجیره­تأمین تعریف شده است و آن شامل اندازه ­گیری هزینه، کیفیت، زمان پاسخگویی به مشتری و انعطاف­پذیری می شود.(نیدلی، ۲۰۰۱)[۵۸]
    بهبود عملکرد زنجیره­تأمین موجب کاهش عدم اطمینان و ریسک­های مرتبط با زنجیره­تأمین است و این می ­تواند در کاهش سطح موجودی انبار و چرخه زمان تولید کمک کند و نهایتا منجر به کاهش چرخه زمان تولید و افزایش سود و رقابت­پذیری کمپانی شود.(توربان، ۲۰۰۸)[۵۹]
    در کل عملکرد زنجیره­تأمین از طریق متناسب کردن کانال­ها، تقسیم اطلاعات، کارا کردن عملیات و یکپارچه سازی ارتباطات درون زنجیره تأمین بهبود می یابد.

     

    ۲-۱۶ افزایش کارایی و اثربخشی زنجیره­تأمین

    مدیریت زنجیره­تأمین توانایی سازمان نه تنها برای پاسخگویی به تقاضا، بلکه برای احساس و درک تقاضا، تغییر تقاضا و تهیه و هماهنگ نمودن یک پاسخ سودمند و قابل اتکا است که نیازمند هماهنگی فرایند­های تقاضا، عرضه و نوآوری محصول جدیدی می­باشد. (عالم تبریز، رحیمی ۱۳۸۸)
    در زنجیره­تأمین چهار بازیگر اصلی وجود دارد که عبارت اند از:

     

     

    تأمین­کننده

    تولیدکننده

    توزیع­کننده

    مشتریان

    هریک از گروه­های فوق ، نقش و اثرات خاصی در کارایی زنجیره­تأمین شرکت ایفا خواهند کرد. از این رو شناخت روابط بین گروه­های یاد شده و تلاش به منظور بهینه­سازی این روابط از موضوعات اساسی شرکت­ها می­باشند . مطالعات انجام شده در خصوص شاخص ­های مهم و مقایسه آن­ها بین شرکت­های واقعی و شرکت­های منتخب نشان می­دهد که با بهره گرفتن از بهینه­سازی زنجیره­تأمین، نتایج قابل قبولی در افزایش بهره وری سازمان­ها به دست خواهد آمد.
    شاید دشوار­ترین و مهم­ترین بحث در مدیریت زنجیره­تأمین، مدیریت روابط میان چهار بازیگر عمده آن باشد، زیرا تأثیر شگرفی بر همه زمینه ­های زنجیره­تأمین و همچنین سطح عملکرد آن دارد. در بسیاری از موارد، مساعدت سیستم­های اطلاعاتی و فناوری اطلاعات توانسته است در یک دوره زمانی به نسبت کوتاه تکمیل و به کار گرفته شده و باعث بهبود روابط گردد، اما بسیاری از شرکت­های زنجیره­تأمین، معلول انتقال ضعیف انتظارات و توقعات و در نتیجه رفتارهایی هستند که مابین بازیگران زنجیره به وقوع می­پیوندد. به علاوه مهم­ترین فاکتور برای مدیریت موفق زنجیره­تأمین، ارتباط مطمئن میان این بازیگران است، به گونه­ ای که اعتماد متقابل به قابلیت­ها و عملیات یکدیگر داشته باشند.
    بسیاری از سازمان به محض اینکه متوجه می­شوند برای بهبود عملکرد خود نیازمند تغییری جدی در راهکارهای خود هستند، دست به نوعی بهبود روابط یا ایجاد آن از طریق اتحاد با دیگران می­زنند. درک این موضوع که شرکت باید عملکرد خود را بهبود بخشد از عوامل متعددی همچون رقابت جهانی، انسجام صنعت، ساختار توزیع­کنندگان و کانال­های توزیع یا تغییرات فناوری نشات می­گیرد. حتی گاهی اوقات مسائل مربوط به کیفیت و قیمت باعث می­ شود تا مدیران شرکت­ها دست به تعریف مزیت­های کلیدی سازمان خود زده و آن دسته از فرایند­هایی که برای آن­ها مزیت یا اهمیتی ندارد را به دیگران واگذار نمایند. البته باید دانست که هر نوع ارتباطی در زنجیره­تأمین، سطحی از ریسک­پذیری را در بر خواهد داشت.
    همچنین برای برخورداری از نتایج مدیریت موثر روابط در زنجیره­تأمین ضروری است که تأمین­کنندگان ومشتریان در یک روش هماهنگ، منسجم و رعایت اصول شراکت، با برقراری ارتباط اطلاعاتی و گفتمان، با یکدیگر کار کنند. این امر یعنی جریان سریع اطلاعات در میان مشتریان تأمین­کنندگان، مراکز توزیع و سیستم­های حمل­و­نقل می­باشد که برخی ازشرکت­ها را قادر می سازد تا زنجیره­های تأمین بسیار کارایی را ایجاد کنند.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 04:03:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی تاثیرعوامل بازاریابی اجتماعی برارزش نام تجاری بانک ملی از دیدگاه مشتریان(مطالعه موردی شعب بانک ملی خراسان شمالی)- قسمت ۲۵ ...

    عدم برابری میانه ها

     

     

    با توجه به جدول فوق مشاهده می شود که سطح معنی دار کمتر از ۰٫۰۵ بوده و بنابراین فرضیه صفر مبنی بر برابری میانه متغیرها رد می شود.
    نتایج آزمون بن فرونی در مقایسه دو به دوی میانگین جنبه های رفتاری

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

     

    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

    متغیرها میانگین رتبه
    تاثیر عوامل بازاریابی اجتماعی بر وفاداری نام تجاری ۲٫۴۶
    تاثیر عوامل بازاریابی اجتماعی برآگاهی نام تجاری ۲٫۷۲
    تاثیر عوامل بازاریابی اجتماعی برکیفیت ادراک شده نام تجاری ۳٫۲۳
    تاثیر عوامل بازاریابی اجتماعی بر شهرت نام تجاری ۳٫۳۱
    تاثیر عوامل بازاریابی اجتماعی بر رضایت نام تجاری ۳٫۲۸

    بنا به نتایج مندرج در جدول بالا ملاحظه می شود که عوامل بازاریابی بر رضایت نام تجاری بیشترین تاثیر را داشته و بر وفاداری نام تجاری دارای کمترین تاثیر می باشند.
    خلاصه فصل:
    در این فصل به بررسی پرسشنامه از نظر آمار توصیفی و آمار استنباطی پرداختیم، در قسمت آمار توصیفی به بررسی ویژگی های جمعیت شناختی پاسخگویان ودر بخش آمار استنباطی به بررسی موارد زیر پرداخته شده است :
    آزمون کولموگروف- اسمیرنوف برای بررسی نرمال بودن داده ها.و آزمون ویلکاکسون برای مقایسه میانه متغیر با عدد ۳وآزمون t تک نمونه ای برای مقایسه میانگین متغیر با عدد ۳ .که نتایج آزمون ها تمام فرضیات تحقیق را تایید نموده استودر انتها نیز به برسی اهمیت متغیرها پرداخته شده است.
    فصل پنجم
    نتایج و ارائه پیشنهادات
    ۵-مقدمه:
    در این فصل، پس از ارائه خلاصه نتایج به دست آمده از انجام پژوهش، به تحلیل آنها پرداخته می شود و سپس یافته های این پژوهش با یافته ها و نتایج پژوهش های پیشین مقایسه می شود؛ سپس به نتیجه گیری نهایی پژوهش پرداخته و در قدم بعدی، پیشنهاداتی برای پژوهش های آتی ارائه شده است.
    ۵-۱-نتایج وتحلیل های تحقیق
    همانطور که در فصول قبلی این تحقیق آمده است هدف محقق در این تحقیق بررسی تاثیر عوامل بازاریابی اجتماعی بر ارزش نام تجاری بانک از دیدگاه مشتریان بوده است. تاکنون تحقیقی در خصوص استفاده بازاریابی اجتماعی در بخش خدمات وحوزه نام تجاری صورت نگرفته است اماطبق تحقیقات مشابه گذشته مدل فرایند ایجاد ارزش برند یو و همکارانش( ٢٠٠٠) نشان می دهد که فعالیتهای بازاریابی تأثیرات مهمی بر ابعاد ارزش برند مدل آکر ( ١٩٩١) دارند که موجب ایجاد و تقویت ارزش آن می شوند و همچنین فرض می شود که روابط قابل توجهی میان ابعاد ارزش برند وجود دارد. یو و همکارانشان از این مدل برای بررسی رابطه بین چند فعالیت آمیخته بازاریابی و ارزش برند از طریق تعدیل نقش ابعاد ارزش برند در ایالات متحده استفاده کردند و بعد یو و دانتو ( ٢٠٠٢) آن مدل را برای انجام یک مطالعه میان فرهنگی با نمونه های آمریکایی و کره ای اجرا کردند.
    در مدل فرایند ایجاد ارزش برند، یو و همکارانش، ارزش برند را به عنوان تفاوت در انتخاب مصرف کننده بین محصول برند شده اصلی و یک محصول برند نشده که به لحاظ ویژگیها مثل هم هستند، تعریف کرده اند. آنها سه بعد ارزش برند را تشخیص دادند: کیفیت ادراک شده، وفاداری برند و آگاهی برند با ارتباطات برند. آنها برخی از عناصر کلیدی آمیخته بازاریابی را انتخاب کردند. این عناصر شامل قیمت، تصویر ذهنی فروشگاه، شدت توزیع، هزینه های تبلیغات و ترفیعات قیمتی بودند.طبق مدل فرایند ایجاد ارزش برند یو و همکارانش تأثیرات فعالیت های بازاریابی بوسیله ابعاد ارزش برند، تعدیل می شوند.
    نتایج تحقیقات حاضر هم نشان داد که عوامل بازاریابی اجتماعی برارزش نام تجاری تاثیرگذارند.
    در فصل چهارم طی فرایند تجزیه و تحلیل داده ها، داده هایی که از طریق توزیع پرسشنامه از جامعه آماری جمع آوری شده بود به منظور بررسی و آزمون فرضیه های تحقیق خلاصه، کدبندی، دسته بندی و در نهایت مورد پردازش قرار گرفتند که نتایج ذیل حاصل گردید.
    ۵-۱-۱-نتایج آمارتوصیفی پاسخ دهندگان
    پاسخگویان تقریبا به نسبت های برابر از دو جنسیت بوده اند.بیشتر پاسخ دهندگان(معادل ۱/۵۹ درصد) دارای سن کمتر از ۲۵ سال می باشند.بیشتر پاسخ دهندگان(معادل۷/۴۱ درصد) دارای مدرک فوق دیپلم می باشند. بیشتر پاسخ دهندگان(معادل ۹/۳۳ درصد) بین ۲ تا ۵ سال است که از خدمات بانک ملی استفاده می کنند.
    ۵-۱-۲-نتایج آزمون فرضیه های آماری
    فرضیه اصلی : بر اساس نتایج تحقیق و ۲۱ سئوال در نظر گرفته شده برای این عامل مشخص شد بین عوامل بازاریابی اجتماعی و ارزش نام تجاری رابطه وجود دارد.
    فرضیه فرعی اول: بر اساس نتایج تحقیق و ۴ سئوال در نظر گرفته شده برای عامل اول مشخص شد که بین عوامل بازاریابی اجتماعی و وفاداری به نام تجاری رابطه وجود دارد.
    فرضیه فرعی دوم : بر اساس نتایج تحقیق و ۳ سئوال در نظر گرفته شده برای عامل دوم مشخص شد که بین عوامل بازاریابی اجتماعی وآگاهی از نام تجاری رابطه وجود دارد.
    فرضیه فرعی سوم : بر اساس نتایج تحقیق و ۳ سئوال در نظر گرفته شده برای عامل سوم مشخص شد که بین عوامل بازاریابی اجتماعی وشهرت نام تجاری رابطه وجود دارد.
    فرضیه فرعی چهارم : بر اساس نتایج تحقیق و ۴ سئوال در نظر گرفته شده برای عامل چهارم مشخص شد که بین عوامل بازاریابی اجتماعی ورضایت از نام تجاری رابطه وجود دارد.
    فرضیه فرعی پنجم : بر اساس نتایج تحقیق و ۷ سئوال در نظر گرفته شده برای عامل پنجم مشخص شد که بین عوامل بازاریابی اجتماعی وکیفیت ادراک شده از نام تجاری رابطه وجود دارد.
    نتایج حاصل از فرضیه اول: تنوع و نوآوری خدمات سبب معرفی این بانک به دیگران شده است ومشتریان حتی در صورت تاخیردر دریافت خدمات حاضر به ادامه رابطه خود با بانک ملی هستند وبرای استفاده از خدمات نوین همچنان خواهان بهره گیری از خدمات این بانک بوده وحاضرند که موارد مثبت وخوبی را در ارتباط با این بانک به دیگران بگویند. باتوجه به این فرضیه بانک ها باید به عوامل بازاریابی اجتماعی که موجب افزایش وفاداری مشتریان می گردد توجه کنند.
    نتایج حاصل از فرضیه دوم: راهنمایی ومشاوره کارکنان درمورد خدمات سبب آشنایی مشتریان با خدمات بانک بوده است و آرم ونشان بانک ملی برایشان شناخته شده وخوشایند بوده وبخوبی می توانند تبلیغات تلویزیونی بانک ملی را بخاطر بیاورند. باتوجه به این فرضیه بانک ها باید به عوامل بازاریابی اجتماعی که موجب افزایش آگاهی مشتریان می گردد توجه کنند.
    نتایج حاصل از فرضیه سوم:مشتریان وقتی به خدمات بانک فکر می کنند نام بانک ملی اولین نامی است که به ذهن آنها می رسد و نیز اینکه ارائه خدمات در زمان مقرر سبب شده تاآنها این بانک را به خوش نامی بشناسندو شعار بانک ملی را مرتبط وبیان کننده اعتماد واطمینان خاطر دانسته اند. باتوجه به این فرضیه بانک ها باید به عوامل بازاریابی اجتماعی که موجب افزایش شهرت مشتریان می گردد توجه کنند.
    نتایج حاصل از فرضیه چهارم: برخورد مناسب وبا احترام کارکنان با مشتریان، انجام سریع امور بانکی شان،مشارکت بانک در کارهای انسان دوستانه سبب خوشنودی مشتریان شده وباعث گردید که آنها از انتخاب این بانک برای انجام کارهای بانکی شان رضایت داشته وانتخاب خودرا انتخابی معقول وپسندیده بدانند. باتوجه به این فرضیه بانک ها باید به عوامل بازاریابی اجتماعی که موجب افزایش ر ضایت مشتریان می گردد توجه کنند.
    نتایج حاصل از فرضیه پنجم:وجود نیروی انسانی کارآمدوکافی ،شایسته و با تجربه ، ارائه خدمات متناسب با نیازهای مشتریان،ایجادمکان های مناسب ودر دسترس ، شرایط محیطی مطلوب ، چیدمان مناسب،توجه به فرد فرد مشتریان سبب شده تا آنها از کیفیت خدمات ارائه شده راضی باشند. باتوجه به این فرضیه بانک ها باید به عوامل بازاریابی اجتماعی که موجب افزایش کیفیت ادراک شده مشتریان از خدمات می گردد توجه کنند.
    نتایج به دست آمده نشان می دهد بین متغیرهای مستقل عوامل بازاریابی اجتماعی ومتغیر وابسته ارزش نام تجاری رابطه وجود دارد. همچنین طبق یافته های این تحقیق، در بین متغیر های مطالعه شده، تاثیر عوامل بازاریابی اجتماعی بر رضایت نام تجاری بیشترین تاثیر و بر وفاداری نام تجاری دارای کمترین تاثیر می باشد.
    تحقیق حاضر نشان داد که تمایل مشتریان در پذیرش خدمات بانکی تا حد زیادی تحت تاثیر ارزش ویژه نام و نشان تجاری می باشد.و با در نظر گرفتن مدل آکر می توان بیان کرد که بانکها برای افزایش ارزش ویژه نام و نشان تجاری خود ابتدا باید در پی راضی کردن مشتریان خود باشند.
    بعد فلسفی مفهوم بازاریابی اجتماعی بر این نکته تاکید دارد که هدف اصلی تصمیمات سازمان ها، رضایتمندی مشتریان و تامین خواسته ها و نیازهای آنها است. ولی بانکها تفسیری متفاوت نسبت به این موضوع دارند. هدف آنها تامین نیازهای مشتریان آنطور که خود میخواهند است، نه به صورتی که مشتریان ترجیح می دهند، و استراتژیهای بازاریابی خود را نیز بر اساس این تفسیر نادرست بنا میکنند. به دلیل تفسیر غلط، کارایی فعالیتهای بازاریابی آنها هیچ گاه براساس اهداف از پیش تعریف و تعیین شده، نخواهد بود.. ایجاد تصویری مناسب از بانک در ذهن مشتریان می تواند به عنوان یک اصل در سازوکارهای تبلیغاتی و نیز بازاریابی بانکها مطرح باشد. ارائه برخوردی دوستانه نسبت به مشتریان می تواند بر درک آنها نسبت به بانک تاثیر مثبت گذاشته و وجهه بانک را تقویت نماید. تازمانی رویکرد دوستانه به عنوان یک مزیت تلقی می شود ، که فراگیر نشده باشد. در صورتی که فراگیر شود دیگر به عنوان یک ضرورت مطرح خواهد بودنه مزیت. بدون تحمل سختیها و تلاش فراوان در ایجاد تمایز در بازار، همه مشتریان نگاه واحدی به بانک خواهند داشت، زیرا از دیدگاه آنان بانک، بانک است نه چیزی بیشتر. برای تغییر این دیدگاه، بانکها گریزی غیر از تحمل دشواریها و ارائه تصویری متمایز از خود در مقایسه با رقبا ندارند. دیگر زمان آن رسیده است که بانکها شکاف بین گفتار و عمل خود را پر نموده و گفتار و کردار خویش را با هم منطبق سازند. زمان آن رسیده که مدیران بانک مفهوم واقعی اصول بازاریابی را درک نمایند و بر ضرورت بازاریابی از جمله بازاریابی اجتماعی به عنوان مهمترین وسیله در دستیابی به اهداف، تاکید نمایند.
    ۵-۲-پیشنهادات
    ۵-۲-۱–پیشنهادات عملیاتی بر مبنای نتایج تحقیق

     

     

    در شکل گیری تصویری مطلوب از یک بانک در ذهن مشتریان، عوامل زیادی از جمله نوع طراحی فضا، رفتار و ظاهر پرسنل، نوع تسهیلات ارائه اطلاعات به مشتریان، راحتی انجام امور و سرعت ارائه خدمات می توانند نقش ایفا کند. لذا پیشنهاد می شود در برنامه هایی که به تقویت و یا حفظ مطلوبیت تصویربانک از نگاه مشتریان منجر میشود، سرمایه گذاری بیشتری صورت گرفته و برنامه های ویژه ای جهت پاسخ به سوالات مشتریان و دریافت پیشنهادات و نظرات آنان به کار گرفته شود.

    در این حوزه به کارگیری سیستمهای نظارتی محسوس وغیرمحسوس میتواند مفید باشد.

    استفاده از عواملی مانند رنگهای شاد جهت طراحی دکوراسیون، مبلمان مناسب، موسیقی ملایم ، گلدانهای زیبا و غیره می تواند در ایجاد آرامش برای کارکنان و مشتریان مؤثر بوده و مطلوبیت فیزیکی را افزایش داده و رغبت ماندن در محیط شعبه را در افراد ایجاد کند.

    ارائه اطلاعات صحیح، شفاف و مشاوره های صادقانه و کارشناسی و همچنین ارائۀ خدمات اضافی و مکمل، به همراه ایجاد رابطه دوستانه با مشتریان، می تواند به حس اعتماد مشتری کمک شایانی کند.

    بانکها می توانند با اعطای تسهیلات متنوع از لحاظ مبلغ، مدت بازپرداخت و بر حسب نوع نیاز مشتری و همچنین فراهم آوردن امکان افتتاح حسابهای متنوع مانند پس اندازهای تأمین آتیه، مسکن جوانان و سایر حسابها بر اساس نیاز مشتریان، گامی مؤثر در جهت جلب رضایت مشتریان بردارند.

    انجام خواسته ها و نیازهای بانکی مشتریان با سادگی و سهولت و نه در چهارچوب گردشهای کاری پیچیده و پرپیچ و خم اداری و همچنین نرمش در نحوه اجرای قوانین ومقررات می تواند در دستیابی به انتظارات مشتریان مؤثر باشد.

    بهبود معرفی واطلاع رسانی به مشتریان:برای گام برداشتن در جهت مشتری مداری باید خدمات بانک به نحوشایسته به مشتریان معرفی گردد زیرا که گاهی اوقات مشتریان واقعا از تنوع خدمات اطلاع کافی نداشته واین امر موجب به عدم رضایتمندی آنها می شوددر این راستا می توان در عناصر تبلیغی موسسه وهم از طریق پرورش کارکنان آگاه ومسلط به نوع خدمت میزان آگاهی مشتریان را افزایش داد وابهامات وسوالات موجود در ذهن مشتریان پاسخ مناسب داد.

    با توجه به نتایج تحقیق ضمن توصیه به شرکت ها در توجه به تناسب بین خدمات ارائه شده و رضایت مشتریان بیا ن می گردد که بحث رضایت مشتریان دربیشترین اهمیت قرار دار د؛ بنابراین،شرکتها باید بیشتر تمرکز و تلاش خود را در ارائه خدمات برای کسب رضایت مشتریان در مورد خدمات جدید به کار ببندند.

    ۵-۲-۲-پیشنهاداتی کاربردی

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 04:03:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      ارزیابی و تحلیل نقش رهبری تحول آفرین در توسعه یادگیری سازمانی کارکنان اداری شهرداری شهر کرمانشاه- قسمت ۴- قسمت 2 ...

    این خصوصیت رهبران تحول گرا، ترکیبی از گشودگی نسبت به مساله، فرایندهای ارزیابی موقعیت، فرمول بندی بینش ها و الگوهای اجرایی است. این گشودگی دارای ماهیتی روحانی و برتر بوده و به پیروان جهت زیر سوال بردن مفروضات و تولید راه حل های خلاق تر برای مسائل کمک می کند (عسل آغاز، ۱۳۸۵). رهبران تحول گرا از تحریک فرهیختگی جهت به چالش کشیدن افکار و تصورات و خلاقیت پیروان و شناخت ارزش ها و باورهایشان استفاده می کنند. این امر، مسلزم آن است که رهبران پیروان را در جهت آزمایش دوباره روش های سنتی حل مسائل سوق داده و در عین حال آن ها را به تلاش جهت رویکردهای جدید و خلاق برای انجام کارها تشویق نمایند (اولیو[۳۰] و دیگران، ۲۰۰۴).
    رهبران تحول گرا، مسئولیت و اقتدار را به پیروان تفویض نموده و آن ها را جهت به تحقق رساندن اهداف سازمانی به طور نسبتا مستقل قابلیت می بخشد (اسپریتزر و دیگران، ۲۰۰۵). بر طبق این خصوصیت، رهبران تحول گرا، اشتباهات پیروان را مورد انتقاد قرار نمی دهند، خلاقیت به طور آزادانه ای تشویق می شود و کارکنان را در اختیار کامل قرار می دهند. در این راستا، رهبران پیروان را جهت تلاش برای ارائه ایده های جدید تشویق می کنند، اما بر عقلانیت نیز تاکید دارند (استون و دیگران، ۲۰۰۴).
    تحریک فرهیختگی افرادی که یکی از شاخصه های سبک رهبری تحول گراست، نقش عمده ای در ترغیب افراد به تفکر در مسائل از بعد نوآوری و یافتن راه حل های نوین است. این موضوع، یعنی وجود فضای نوآوری در سازمان های تحقیق و توسعه تنها مختص فعالیت های تحقیقاتی نبوده و رگه هایی از آن در تمام فعالیت ها اعم از بازاریابی و تجاری سازی محصولات نیز مشاهده می شود (اسچر، ۲۰۰۵).

     

    انگیزش الهام بخش

    انگیزش الهام بخش تشریح کننده رهبرانی است که انتظارات بالایی از پیروانشان داشته و به آن ها از طریق انگیزش، الهام می بخشند تا به اهداف سازمانی متعهد شده و بخشی از چشم انداز مشترک سازمان باشند. در عمل، مدیران از سمبل ها و نمادهای احساسی جهت جلب تلاش های اعضای گروه برای رسیدن به هدفی فراتر از منافع شخصی خود استفاده می کنند. روح تیمی توسط این نوع از رهبری ارتقا می یابد (نورتوز، ۲۰۰۱). رهبری الهام بخش، هنگامی رخ می دهد که مسیر حرکت رهبر و انگیزه های پیروان در جهت اهداف و اولویت های مشترک باشد. رهبر روحیه اعتماد به نفس و توانمندی سرشاری را در پیروان ایجاد می کند، مانند اینکه نوعی انرژی فزاینده و محرک بر روح و روان اعضای سازمان تزریق می شود. رهبر الهام بخش با احساس پیروان سر و کار داشته، لکن بیداری احساس فردی را با به کارگیری بحث، دلیل و برهان و بدون مراجعه به عواطف انجام می دهد. او فعالیت گراست و تلاش می کند تا پیروان نسبت به علل و چرایی آرمان های مورد نظر اطلاعاتی کافی بدست آورنده و نسبت به توانایی خود برای دستیابی به آن ها اعتقاد راسخ داشته باشند (رشیدی، ۱۳۹۰).

     

    حمایت های توسعه گرا

    حمایت توسعه گرا، نشان دهنده تلاش سازگار رهبران تحول گرا برای رفتار با هر فرد به عنوان یک انسان مهم و اقدام های عملی به عنوان سرپرستی است که همواره در راه توسعه ظرفیت بالقوه پیروانش تلاش می کند (پوپر[۳۱] و دیگران، ۲۰۰۰). مفهوم حمایت های توسعه ای، با مفهوم توجه به دیگران گره خورده است. این موضوع تاثیر مثبتی بر رضایتمندی پیروان، رهبران و به طور کلی، اثربخشی دارد (بس، ۱۹۹۵). این عامل نمایان گر مدیرانی است که فضایی حمایتی ایجاد نموده و در آن با دقت به نیازهای یکایک پیروان گوش فرا می دهند. رهبر دارای این خصوصیت به عنوان مربی و مشاور عمل کرده و در عین حال سعی می کند تا در کمک به پیروان جهت شکوفایی فردی پویا باشد. رهبران تحول گرا که از حمایت های توسعه ای برخوردارند، ممکن است از تفویض به عنوان وسیله ای جهت کمک به رشد پیروان توسط رویارویی با چالش های شخصی استفاده کنند (نورتوز، ۲۰۰۱).

     

    یادگیری سازمانی

    سازمان یادگیرنده، سازمانی است که همواره ظرفیت هایش را برای آفرینش آینده خود توسعه می دهد. این پدیده از ۲۰ سال قبل مطرح شده و هدف آن نیز انعطاف پذیری مدیران و کارکنان سازمان ها برای مقابله با محیط پرتلاطم تجاری و برتری رقابتی و عملکرد سازمان است (الوانی، ۱۳۹۲). در زمانی نه چندان دور، سازمان ها در محیطی پایدار و با ثبات به سر می بردند. به تدریج تغییرات مربوط به علم و فناوری، اقتصاد، فرهنگ و سیاست به سرعت سازمان ها را تحت تاثیر قرار داد. اما امروزه مدیران و رهبران سازمان ها دریافته اند که به یادگیری، به عنوان پدیده ای ارزشمند نگاه کنند و برای موفقیت در ایجاد آینده ای بهتر، سازمانی را پرورش دهند که به خوبی و به طور اثربخش و پایدار در پی فراگیری باشد و برای حفظ بقای خود با دگرگونی ها هماهنگ شود (نبی آبکنار، ۱۳۹۰).
    عکس مرتبط با اقتصاد
    مفهوم یادگیری سازمانی به دنبال ایجاد راه هایی برای طراحی سازمان در جهت تحقق عملکردی مطلوب تر است که در آن با انعطاف پذیری، کارکنان تمام پتانسیل های خود را به طور کامل به فعل درآورند و در عین حال، کمکی است برای اینکه تولید در رقابت موفق شود. به همین دلیل این مفهوم به طور فزاینده ای در میان تولید کنندگان صنعتی که به افزایش مزیت رقابتی، نوآوری و افزایش سهم بازار علاقه مند هستند، توسعه یافته است. دو روانشناس به نام های هیلگارد و مارکونیز (۲۰۰۹) در یک تعری جامع بر این باورند که یادگیری فرایند تغییرات نسبتا پایدار در رفتار بالقوه فرد است که بر اثر تجربه به دست می آید.
    پیتر سنگه (۲۰۱۰) بر این باور است که تنها منبع مزیت رقابتی پایدار در بلندمدت برای سازمان ها، یادگیری سریع تر نسبت به رقبا است و چنانکه سازمان به این امر نائل شود، از سایر سازمان های رقیب اثربخش تر و کاراتر خواهد شد و انعطاف پذیری ساختارمندی را در رفتار نشان خواهد داد. یادگیری از دیدگاه سازمانی زمانی اتفاق می افتد که اطلاعات، جمع آوری و به منظور تولید و گسترش حقایق جدید، تجزیه و تحلیل شوند، دیدگاه جدیدی را خلق کرده و آن را از طریق ارتباط، تدریس و گفتگو و تعامل به تمام سطوح سازمانی منتقل کند و نتیجه آن تسهیل رقابت و عملکرد باشد. به عبارتی، یادگیری سازمانی به چگونگی وقوع یادگیری یا عنصر دانش در یک سازمان می پردازد. یادگیری عامل کلیدی مورد نیاز سازمانی است که می خواهد با انعطاف پذیری سازمان، الگوهای رقابتی را گسترش دهد و عملکرد کارکنان را در دنیای جدید اقتصادی پایدار سازد (سنگه، پیتر، ۲۰۱۰).
    یادگیری سازمانی، نوعی از یادگیری است که به طور پیوسته فراگرفته می شود و خودش انتقال پیدا می کند و یادگیری در تمام سطوح، مانند فردی، گروهی، سازمانی و اجتماعی صورت می گیرد. یادگیری سازمانی معمولا بر حسب چنین فرایندهای مشخصی به عنوان تغییر فردی و امتیاز رقابتی تداوم پذیر تعریف می شود (ین هسو[۳۲]، ۲۰۰۹).
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    یادگیری سازمانی یک نیاز اصلی برای تغییر به سمت پایداری است. زمانی که یک بار رخ می دهد، شناسایی آن نسبتا آسان، اما در حالی که فرایند است، رسیدن به آن دشوار می شود (لوزانو[۳۳]، ۲۰۱۲).
    یادگیری سازمانی هنگامی قابل دستیابی است که انتقال دانش افراد از طریق تعاملات اجتماعی با گروه های مختلف افراد به عنوان نتیجه یک تفسیر مشترک رخ می دهد. به نوبه خود، دانش انباشه شده به افراد اجازه می دهد تا از سازمان یاد بگیرند. از این رو، تولید یک فرایند رو به جلو و دو مرحله ای سبب انتقال دانش میان افراد، گروه ها و سازمان ها می شود. تحقیقات اخیر، یادگیری سازمانی را به عنوان فرایندی معرفی می کند که شامل چهار مرحله اصلی: کسب دانش، انتشار دانش، تفسیر مشترک و حافظه سازمانی (کاندمیر، هالت، ۲۰۰۵).

     

     

    کسب دانش: در این مرحله، اطلاعات ممکن است از هر دو منبع بیرونی و درونی نشات بگیرد. منابع اطلاعات درونی توسعه یافته یادگیری ذاتی است که از بنیانگذار شرکت برمی خیزد. تجربه قبلی و یادگیری غیر مستقیم تحلیل ضمنی از اقدامات رقبا در بازار است (هرشی[۳۴]، ۲۰۰۲).

    انشتار دانش: این فرایند از طریق تعاملات رسمی مثل جلسات دپارتمان، بحث در مورد نیازهای آینده و آموزش متقابل، و تعاملات غیر رسمی در میان افراد صورت می گیرد (کافمن، دینجه[۳۵]، ۲۰۰۰).

    تفسیر مشترک: این مرحله قصد دارد تا دانش را از دیدگاه جهانی مورد تحلیل قرار دهد. به همین دلیل، رسیدن به اتفاق نظر درباره مفهوم اطلاعات و پیامدهای آن برای شرکت یک اولویت است. غنی بودن از ابزارهای ارتباطی، تفسیر مشترک را بهبود می بخشد. اگرچه به منظور تفسیر درست اطلاعات، گاهی شرکت ها باید فرایندهای فاقد یادگیری را به عهده بگیرند. آن ها باید مدل های ذهنی غالب و دانش ذخیره شده را مورد سوال قرار دهند، عقاید و اطلاعات گمراه کننده و متروک را که می تواند منجر به اشتباهات یا تصمیم گیری ناکارامد شود، رد کنند (دی هولان، لائورنس، ۲۰۰۴).

    حافظه سازمانی: ایده یادگیری جمعی منجر به بعد دیگری از مفهوم یادگیری سازمانی، تحت عنوان حافظه سازمانی می شود. این ساختار همه دانش جمع آوری شده یک شرکت را ارائه می کند (کروس، بیرد[۳۶]، ۲۰۰۰). مطالعه حاضر بر حافظه فعال که در میان افراد شبکه های اجتماعی وجود دارد؛ نسبت به حافظه منفعل که وابسته به فناوری های اطلاعاتی کامپیوتری هستند، تمرکز دارد (اولیورا،۲۰۰۰). به این دلیل که حافظه فعال نهایتا چگونگی این که شرکت باید به اهداف سازمانی خود دست یابد را ایجاد می کند (کروس و دیگران، ۲۰۰۱).
    عکس مرتبط با شبکه های اجتماعی

     

    اگر چه انواع یادگیری فردی، تیمی و سازمانی مربوط به هم هستند، اما یادگیری سازمانی، بیش از مجموع یادگیری فردی و گروهی است، با وجود آنکه افراد و گروه ها عاملانی هستند که از طریق آن ها یادگیری سازمانی صورت می گیرد، اما فرایند یادگیری سازمانی تحت تاثیر تعداد زیادی از متغیرهای اجتماعی، سیاسی و ساختاری قرار دارد. این فرایند شامل به اشتراک گذاشتن دانش، باورها و مفروضات در میان افراد و گروه هاست (خان علی زاده، ۱۳۹۰).
    یادگیری سازمانی سومین سطح از یادگیری است و از طریق به اشتراک گذاشتن بصیرت ها، دانش، تجربه و مدل های ذهنی اعضای سازمان حاصل می شود. به بیان دیگر، یادگیری سازمانی پویا به دانش و تجربه که در حافظه سازمان وجود دارد، بنا نهاده می شود و به مکانیسم هایی مانند خط مشی ها، استراتژی ها و مدل هایی که بر روی ذخیره دانش متکی است، گفته می شود (یعقوب زاده، ۱۳۹۱).
    به دلیل میان رشته ای بودن مفهوم یادگیری سازمانی، یادگیری سازمانی مفهومی پیچیده و چندبعدی است که از منظر رشته های مختلف علمی مورد توجه و بررسی قرار گرته است. یافتن تعریف واحدی از آن به طور وسیع که مورد قبول همگان باشد، امری دشوار است. با این حال تقریبا تمامی تعاریف ارائه شده از یادگیری سازمانی در برگیرنده دو نوع تغییر شناختی و رفتاری هستند (قربانی زاده و دیگران، ۱۳۸۵).
    در ذیل به چند مورد از تعاریفی که در زمینه یادگیری سازمانی ارائه شده اند، پرداخته شده است:

     

     

    یادگیری سازمانی اشاره به ظرفیت سازمان برای کشف نیاز به تغییر و انطباق و انجام فعالیت های هدفمند دارد (جاکوبز و کولان، ۲۰۰۵).

    ادموندسون و مونگون (۱۹۹۸)، بر این باورند که یادگیری سازمانی فرایندی است که در آن اعضای سازمان به طور فعالانه اطلاعات را به کار می برند تا رفتار را در مسیری هدایت کنند که تطابق مداوم سازمان را بهبود بخشد (چان و اسکات لاد، ۲۰۰۴).

    یادگیری سازمانی، فرایندی است پویا که سازمان را قادر می سازد تا به سرعت با تغییر سازگاری یابد. این فرایند شامل تولید دانش جدید، مهارت ها و رفتارها می شود و به وسیله تسهیم میان کارکردی و یادگیری همکارانه، تقویت می شود. نتایج این دو اصل، خلق فرهنگ یادگیری و فرهنگ مشترک در میان همه کارکنان است (بابایی، ۱۳۹۰).

    تاریخچه یادگیری سازمانی

    رویکرد سازمان به عنوان یک نظام یادگیرنده، در اوایل قرن بیستم مطرح شد. فردریک تیلور، بر این باور است که زمانی که واقعیت های مدیریتی برای یک مدیر بیان و سنجیده شوند، وی به راحتی می تواند آموخته های خود را به دیگران منتقل نموده و در نتیجه کارایی سازمان را افزایش دهد. در سال ۱۹۵۰، رویکرد سازمان یادگیرنده توسط نظریه پردازانی چون ریچارد سایرت، جیمز مارچ (۱۹۶۳) و هربرت سایمون اصلاح و بازنگری شد (سازمان بهره وری آسیا، ۱۹۹۰).
    بر اساس گفته بیشتر محققان، مفهوم سازمان یادگیرنده از سال های پایانی قرن بیستم از طرف محققان و رهبران سازمان ها توجه بیشماری را به خود جلب کرده است (شهایی، ۱۳۹۰).
    از دهه ۱۹۸۰ به بعد هم ضاحبنظرانی چون پدلر، آرجریس، شون، مارسیک، واتکینز و جفارت وارد صحن سازمان یادگیرنده شدند و هر یک به نوعی و با رویکرد خاصی به تعریف و تشریح این مفهوم پرداختند. هر چند، همه این ها بر این باور بودند که انتشار کتاب (اصل پنجم: هنر و عمل سازمان یادگیرند) نوشته پیتر سنگه، مهمترین روند فکری این پارادایم است و سنگه پایه گذار تفکر علمی سازمان یادگیرنده در سال های گذشته بوده است. هر چند برخی نیز بر این باورند که در پنج اصل سازمان یادگیرنده که توسط پیتر ستگه ذکر شده، فقط مورد تفکر سیستمی از سوی وی مطرح شده و به طرز جالبی در صحن سازمان یادگیرنده تبیین کرده و بقیه اصول وی، در آثار باقی صاحبنظران نیز مطرح شده اند.
    با این حال، پدیده سازمان یادگیرنده باید در چارچوب سه امر شایع و متداول که در خاستگاه آن جمع می شوند، درک و شناسایی شود:

     

     

    مسیر توسعه سازمانی و مفاهیم یادگیری سازمانی

    تغییرات اقتصادی برای جهانی شدن، قانون زدایی و صنعت مبتنی بر اطلاعات

    برای

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 04:02:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم