کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • بررسی رابطه میان عدالت سازمانی با توسعه منابع انسانی۹۲- قسمت ۷
  • ابعاد حقوقی پیمان استراتژیک ۲۰۱۲ و امنیتی ۲۰۱۴ افغانستان و آمریکا- ...
  • شئون رسالت حضرت عیسی علیه السلام از نگاه قرآن و عهد جدید- قسمت ۲
  • بررسی اعداد مقدس در آثار عرفانی سبک عراقی- قسمت ۴
  • راهنمای نگارش مقاله درباره ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری ...
  • معرفت شناسی دینی از دیدگاه صدرا- قسمت ۹
  • پایان نامه درباره ریشه یابی عوامل مؤثر بر وقوع تصادفات ساعات اولیه صبحگاهی و همچنین شناسایی ...
  • اثربخشی مشاوره گروهی بر اساس منابع تکوین خود بر افزایش ابراز وجود معتادان در حال باز توانی- قسمت 8
  • تاثیر دین زرتشتی بر دیدگاه شاهنامه در باره جهان پس از مرگ۹۲- قسمت ۱۰
  • تبیین جایگاه و نقش فلسفه تعلیم و تربیت در نظام های آموزشی کشورهای مختلف- قسمت 6
  • بررسی-مسائل-استراتژیک-و-ترسیم-نقشه-استراتژی-برای-دفاتر-پیشخوان-دولت-با-استفاده-از-مدل-های-SWOT-و-BSC- قسمت ۴- قسمت 2
  • بررسی فقهی و حقوقی تعامل علم قاضی با نظر کارشناس- قسمت ۴
  • پیش بینی سازگاری اجتماعی دانشجویان مجرد براساس طرحواره های ناسازگار اولیه- قسمت ۵
  • بررسی تأثیر کنترلهای داخلی بر اثربخشی برنامه حسابرسی – مدارک تجربی از اعضاء جامعه حسابداران رسمی ایران- قسمت ۸
  • بررسی عوامل موثر بر قصد کارآفرینانه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت (مطالعه موردی دانشجویان کارشناسی ارشد مدیریت بازرگانی)- قسمت ۵
  • تاثیرفناوری اطلاعات بر سبک¬های مختلف یادگیری کلب در دانش¬آموزان پایه پنجم و ششم ابتدایی منطقه ۲ شهر تهران- قسمت ۵
  • رابطه یادگیری سازمانی و توانمندسازی با تعهد سازمانی دبیران زن مقطع متوسطه ناحیه ۴ شیراز- قسمت ۴
  • فایل های دانشگاهی- ۳: منابع استرس در جامعه – 4
  • راهنمای نگارش پایان نامه و مقاله درباره : بررسی میزان تأثیر اردوهای تربیتی ـ آموزشی بر رشد شخصیت دانش ...
  • چالش های حقوقی ناشی از سرمایه گذاری خارجی در بازار بورس و راه حل های آن- قسمت 14
  • پایان نامه مدیریت درباره : ویژگیهای برند مادر و ارزیابی بسط برند
  • مسئولیت مدنی دولت در جبران خسارت تطبیقی با حقوق کامن لا (انگلستان)- قسمت ۷
  • تطبیق آراء صاحب جواهر الکلام و صاحب مفتاح الکرامه
  • بررسی رابطه میان عدالت سازمانی با توسعه منابع انسانی۹۲- قسمت ۳
  • تحلیل عرفانی مقام توبه و بازتاب آن در آثار ادبی تا پایان قرن ششم هجری- قسمت ۹
  • بررسی ارتباط بین ساختار سرمایه با سودآوری بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران- قسمت ۵
  • تصاویر ادبی تقوا در خطبه¬های نهج البلاغه- قسمت ۸
  • ارائه مدلی برای اندازه گیری میزان چابکی در شرکت های نرم افزاری بر اساس اصول چابک- قسمت ۵
  • بررسی رابطه بین کمالگرایی و سرسختی با رضایت زناشویی در دانشجویان متاهل- قسمت ۴
  • بررسی تحلیلی رویکرد آموزشی رجیو امیلیا و سنجش میزان آگاهی مدیران و مربیان مراکز پیش از دبستان نسبت به عناصر اساسی برنامه درسی آن- قسمت ۱۵
  • ارزیابی انتقادی اندیشه سیاسی مکتب تفکیک- قسمت ۵
  • عوامل تاثیر گذار بر تقلب در بین دانشجویان حسابداری- قسمت ۸
  • نگارش پایان نامه در رابطه با بررسی عوامل موثر بر قصد کارآفرینانه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی ...




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      بررسی حقوقی جرم اعتیاد با توجه به قانون اصلاحی قانون مبارزه با مواد مخدر سال ۱۳۸۹- قسمت ۹ ...

    ۱ـ عنصر مادی
    با ارتکاب هر فعل مادی مثبت که منتهی به ورود مواد مخدر به داخل کشور شود، عنصر مادی این جرم تحقق می­بابد. یعنی هرگاه مواد مخدر با هر وسیله­ای از خارج مرزهای زمینی، هوایی یا دریایی کشور به داخل منتقل شود ولو اینکه در ابتدای ورود، کشف و ضبط گردد، عنصر مادی ایجاد می­ شود.
    ۲ـ عنصر معنوی
    این جرم از جرایم عمدی است بنابراین احراز قصد مجرمانه مرتکب برای تحقق جرم ضروری است. همین که شخص با قصد ورود، مواد مخدر را به همراه خود یا به هر وسیله­ای به داخل کشور حمل کند و منتقل نماید، نیت وی محرز و عمد وی در ارتکاب فعل مجرمانه، یعنی وارد کردن مواد مخدر مشخص می­ شود.[۱۰۳]
    ۳ـ عنصر قانونی
    در بند ۲ ماده یک قانون اصلاحی قانون مبارزه با مواد مخدر و مواد روان گردان مصوب ۱۳۸۹، وارد کردن انواع مواد مخدر (اعم از طبیعی، صنعتی) را جرم می­داند و آن را قابل مجازات اعلام می­ کند.
    دراین قانون مواد مخدر به دو دسته تقسیم می­شوند:
    ۱ـ بنگ، چرس، گراس، تریاک، شیره، سوخته و تفاله تریاک و یا دیگر مواد مخدر یا روان گردان­های صنعتی غیر دارویی (مواد مذکور در ماده ۴).
    ۲ـ هروئین، مرفین، کوکائین و دیگر مشتقات شیمیایی مرفین و کوکایین و یا دیگر مواد مخدر یا روان گردان­های صنعتی غیر دارویی (مواد مذکور در ماده ۸).
    در مورد دسته اول، قانون­گذار در ماده ۴ قانون اصلاحی سال ۱۳۸۹ می­گوید هرکس بنگ، چرس، گراس، تریاک، شیره سوخته یا تفاله تریاک و یا دیگر مواد مخدر یا روان گردان­های صنعتی غیر دارویی به هر نحوی وارد کشور نماید یا… با رعایت تناسب و با توجه به مقدار مواد مذکور به محکوم به مجازات می شوند.[۱۰۴]
    اما در مورد مواد مخدر دسته دوم، عنصر قانونی در ماده ۸ و تبصره ذیل آن به این صورت بیان شده است: «هرکس هروئین، مرفین، کوکائین و دیگر مشتقات شیمیایی مرفین و کوکائین و یا لیزرژیک اسید دی­اتیل­آمید (ال.اس.دی)، متیلن دی اکسی مت آمفتامین (ام.دی.ام. یا اکستازی)، گاما هیدروکسی بوتیریک­اسید (جی،اچ،بی)، فلونیترازپام، آمفتامین، مت­آمفتامین (شیشه) و یا دیگر مواد مخدر یا روان­گردان­های صنعتی غیر دارویی که فهرست آنها به تصویب مجلس شورای اسلامی می­رسد را وارد کشور کند و یا… با رعایت تناسب و با توجه به میزان مواد برابر ماده ۸ قانون به مجازات محکوم خواهد شد.[۱۰۵]
    قانون­گذار در اعمال مجازات بند ۴ ماده ۴ و بند ۶ ماده ۸ قانون اصلاحی سال ۸۹ را منوط به شرایطی دانسته که در تبصره ذیل این مواد به آن شرایط به شرح ذیل اشاره نموده است.
    در دسته اول مواد مخدر یا داروهای روان گردان صنعتی غیر دارویی که شامل مواد اشاره شده در ماده ۴ قانون مذکور می­باشد (بنگ، چرس، گراس، تریاک و…) دوشرط که در تبصره ذیل ماده ۴ قید شده و مد نظر قانون­گذار می­باشد، یکی اینکه مرتکب برای بار اول مرتکب این جرم نشده و دیگر اینکه موفق به توزیع یا فروش مواد مخدر و روان گردان موضوع این ماده هم شده باشد.
    بنابراین در صورت وجود یکی از شرایط دو گانه مذکور مرتکب اعدام می­ شود. ولی اگر برای باراول مرتکب شده باشد و موفق به توزیع یا فروش مواد مخدر هم نشده باشد و اینکه میزان مواد، ۲۰ کیلو یا کمتر باشد در صورت جمع شرایط مذکور به جای اعدام به حبس ابد و ۷۴ ضربه شلاق و مصادره اموال ناشی از همان جرم محکوم می­ شود.
    اما در دسته دوم مواد مخدر یا روان گردان­های صنعتی غیر دارویی که شامل مواد اشاره شده در ماده ۸ همین قانون می­باشد (هروئین، مرفین، کوکائین و…) و شرطی که قانون­گذار درتبصره ذیل این ماده برای عدم اعمال مجازات اعدام عنوان نموده، عدم احراز قصد توزیع یا فروش مواد مخدر یا روان گردان­های صنعتی غیر دارویی در داخل کشور است. که این شرط را با کلمه «یا» از دو شرط دسته اول جدا کرده است. یعنی اگر قصد وارد کننده مواد مخدر و داروهای روان گردان صنعتی غیر دارویی به داخل کشور، توزیع یا فروش این مواد نباشد (بلکه قصد ترانزیت باشد) در این صورت مسولیت جزایی وی کمتر است و به جای اعدام به حبس ابد محکوم می­ شود.
    علاوه بر موارد فوق، در ماده ۴۰ اصلاحی قانون سال ۸۹ نیز، انواع دیگری از مواد مخدر، ذکر گردیده که واردات آنها به قرار زیر، جرم دانسته شده است:
    «هرکس عالماً عامداً به قصد تبدیل یا تولید مواد مخدر یا روان گردان­های صنعتی غیر دارویی، مبادرت به ساخت، خرید، فروش، نگهداری، حمل، ورود، صدور و عرضه مواد صنعتی و شیمیایی از قبیل انیدراستیک، اسید انتراتیلیک، اسید فنیل استیک، کلرو استیل و سایر مواد مندرج در جداول یک و دو ضمیمه به ماده ۱۲ کنوانسیون مبارزه با قاچاق مواد مخدر و داروهای روان گردان مصوب ۱۹۸۸ میلادی و اصلاحات و الحاقات بعدی آن بنماید همچنین نسبت به ورود، خرید، فروش، ساخت، مصرف، نگهداری یا صدور کدیین و متادون اقدام بنماید با رعایت تناسب و با توجه به مقدار مواد حسب مورد به مجازات­های مقرر در ماده ۵ قانون مبارزه با مواد مخدر محکوم خواهد شد.»
    ب ـ جرایم ارسال، صادر کردن و ترانزیت مواد مخدر و روان گردان
    صدور، ترانزیت و ارسال مواد مخدر و روان گردان، از نظر حقوقی جرایم جداگانه­ ای محسوب می­شوند و برای ارتکاب هریک از آنها در قانون، مجازات­هایی مجّزا تعیین شده است.
    اصطلاح «ارسال» و «ترانزیت» از نوآوری و ابداعات قانون اصلاحی سال ۷۶ می­باشد و این دو واژه در قانون مصوّب شورای انقلاب (۱۳۵۹) و در قانون مبارزه با مواد مخدر ۶۷ نیامده است، ولی به دلیل هماهنگی بین قانون داخلی و کنوانسیون­های بین ­المللی (که ایران به آن ملحق شده است) قانونگذار را بر آن داشت که در تدوین قانون ۷۶ این دو واژه را از بند (الف-۱-) ماده ۳ کنوانسیون سازمان ملل متحد مصوب ۱۹۸۸ به قانون مبارزه با مواد مخدر اصلاحی ۷۶ اضافه نماید که به تبع آن این دو واژه به قانون اصلاحی سال ۸۹ تسری پیدا کرده است.[۱۰۶] لذا به دلیل شباهت ظاهری مفاهیم این سه واژه با یکدیگر، توأمان به بررسی عناصر تشکیل دهنده هر سه جرم می­پردازیم.
    ۱ـ عنصر مادی جرایم ارسال، صادر و ترانزیت
    ارسال با فعل مادی مثبت فرستادن مواد مخدر، از نقطه­ای به نقطۀ دیگر (مانند پست کردن مواد مخدر) تحقق می­یابد. ویژگی­ای که این جرم دارد این است که عموماً شخص مرتکب در جا به ­جایی مواد مخدر مباشرت ندارد و این جا به ­جایی با علم و اطلاع یا بدون علم و اصلاع توسط دیگری صورت می­گیرد.[۱۰۷]
    صادر کردن عبارت است از فعل مادی مثبت، که منتهی به خارج کردن مواد مخدر و روان گردان از مرزهای زمینی، دریایی و هوایی کشورگردد. تفاوت عنصر مادی این جرم با ارسال کردن در این است، که در این جرم گاهی مباشرت در انتقال مواد مخدر به خارج از کشور با خود شخص صادر کننده است و گاهی هم به دستور او و توسط دیگری مواد مخدر از کشور خارج می­ شود. معیار و ملاک برای تحقق این جرم خروج مواد مخدر از کشور محسوب می­ شود.[۱۰۸]
    ترانزیت یا حق عبور اینگونه تعریف شده است: «هرگاه کالای کشوری از کشور دیگر عبور داده شود تا در کشور ثالث مورد معامله قرار گیرد و در کشور دوم از پرداخت گمرک و مالیات معمولی معاف باشد و فقط حقی بابت عبور بپردازد، این حق را حق عبور یا ترانزیت گویند.»[۱۰۹] ذکر این واژه در قانون مبارزه با مواد مخدر به معنی ممنوع بودن ترانزیت مواد مخدر است، یعنی حتی اگر قصد وارد کنندۀ مواد مخدر به داخل کشور عبور دادن از کشور و انتقال به کشورهای دیگر باشد باز هم عمل وی جرم است. برای تحقق عنصر مادی ترانزیت باید مواد مخدر از یک نقطۀ مرزی وارد کشور شده و از نقطه مرزی دیگر خارج شود. بنابراین اگر عمل ارتکابی در هر مرحله­ ای قطع شود و مواد مخدر در داخل کشور کشف شود، عنوان ترانزیت بر آن صدق نمی­ کند و ممکن است عناوین دیگری پیدا کند.[۱۱۰] قانون­گذار در مواد ۴، ۵ و ۸ قانون مبارزه با مواد مخدر اشاره­ای به ترانزیت مواد مخدر در کنار مصادیق دیگر اعمال مجرمانه نکرده است.
    ۲ـ عنصر معنوی جرایم ارسال، صادر و ترانزیت
    هر سه جرم ارسال کردن، صادر کردن و ترانزیت مواد مخدر ار جمله جرائم عمدی هستند و زمانی شخص تحت تعقیب و مجازات می­گیرد که سوء نیت وی در ارتکاب جرم محقق گردد. اگر شخص بسته­ای را به سفارش دیگری پست کند، ولی نداند که داخل بسته، مواد مخدر جاسازی شده است، نمی­توان او را به عنوان ارسال مواد مخدر تعقیب نمود.
    ۳ـ عنصر قانونی جرایم ارسال، صادر و ترانزیت
    اصطلاح ارسال و ترانزیت، همانگونه که قبلاً گفته شد از ابداعات قانون اصلاحی سال ۶۷ است که در قانون اصلاحی سال ۸۹ هم این دو واژه آورده شده است و در ماده یک این قوانین، در بند۲ به کلمات ارسال و صادر و در بند ۳ به کلمه ترانزیت اشاره کرده، و آنها را به عنوان مصادیق جرایم مواد مخدر و روان گردان شناخته شده است، البته کیفر این جرایم نیز همان مجازات­هایی است که در ماده ۴ و ۸ قانون ۸۹ برای جرم ورود مواد مخدر و روان گردان، مقرر می­باشد.
    ج ـ جرایم تولید و ساخت مواد مخدرو روان گردان
    ۱ـ عنصر مادی جرایم ساخت و تولید
    هرگونه فعل مادی و مثبت، برای ایجاد انواع مواد مخدر (طبیعی یا شیمیایی)، عنصر مادی این جرم را تشکیل می­دهد. تفاوت کشت با تولید در آن است که در کشت، فقط بذر کاشته می­ شود که این عمل برای به دست آوردن ماده مخدر و روان گردان کافی نیست. بلکه باید مراحلی طی شود تا این مواد کاشته شده تبدیل به ماده مخدر و روان گردان شود، بنابراین کشت برای حصول مواد مخدر صورت می­گیرد، و تولید مرحله پس از کشت است.
    ۲ـ عنصر معنوی جرایم ساخت و تولید
    این جرم نیز از جمله جرائم عمدی است و برای تحقق آن احراز سوء نیت مرتکب لازم است. قصد مجرمانه در عمدی بودن فعل ارتکابی زمانی محرز می­ شود که شخص با علم و اطلاع از اینکه چه چیزی می­سازد یا چه چیزی تولید می­ کند به قصد حصول نتیجه به انجام آن فعل مبادرت کند. بنابراین جرائم ساختن و تولید از جرائم عمدی مقید است، یعنی مجرم هم عمد در فعل دارد (ساختن و تولید) و هم عمد در حصول نتیجه (تولید ماده مخدر و روان گردان). پس اگر در هرمرحله از تولید و ساخت اقدامات شخص عقیم بماند و مادۀ مخدر مورد نظر وی ساخته نشود، اقدام او شروع به جرم است.[۱۱۱]
    ۳ـ عنصر قانونی جرایم ساخت و تولید
    در ماده یک قانون اصلاحی سال ۸۹، ساختن و تولید مواد مخدر، به عنوان یک جرم معرفی می­ شود و در مواد ۴، ۸ و ۴۰ همین قانون، بسته به نوع و میزان مواد مخدر و روان گردان، مجازات اعمال فوق تعیین شده که دقیقاً همان مجازات­هایی است که برای جرم وارد کردن مواد مخدر ذکر کردیم.
    در پایان این مبحث باید گفت در اصل تنها جایی که قانون­گذار ساخت و تولید مواد ممنوع را جرم ندانسته است، مادۀ ۴۱ قانون اصلاحی است که می­گوید: «ساخت، تولید، خرید، فروش، ارسال، نگهداری، ورود، صدور، مصرف و حمل مواد ممنوع، حسب مورد برای مصارف پزشکی، تحقیقاتی و صنعتی با مجوز وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی از شمول این قانون مستثنی است.» قطعاً منظور از جرم ندانستن تولید و ساخت مواد ممنوع، مواد مخدر نیست بلکه منظور مواد ممنوع مذکور در مادۀ ۴۰ الحاقی به قانون است و تسری دادن حکم مادۀ ۴۱ به مواد مخدر مسلماً اشتباه و خطاست.[۱۱۲]
    دـ جرایم حمل و نگهداری و اختفاء موادمخدر و روان­گردان
    ۱ـ عنصر مادی حمل
    عنصر مادی این جرم عبارت است از هرگونه فعل مادی ایجابی که موجب نقل و انتقال مواد مخدر (مندرج در مواد ۴ و ۸ قانون مبارزه با مواد مخدر سال ۱۳۸۹) از نقطه­ای به نقطه دیگر بالمباشره یا با واسطه گردد.
    از آنجاییکه حمل مواد مخدر معمولاً با جاسازی همراه است، قانون اصلاحی ۱۳۸۹، اقدام به ساخت و تعبیه جاسازی جهت حمل مواد مخدر در وسایل نقلیه را نیز به عنوان جرم «معاونت در جرم» حتی اگر منجر به حمل نیز گردد قابل تعقیب و مجازات می­داند. (تبصره ذیل ماده ۳۰)
    ـ عنصر مادی نگهداری
    نگهداری به معنی در اختیار داشتن مواد مخدر است خواه نزد خود شخص، خواه در جا و مکان معینی باشد، محقق می­ شود. البته لازم نیست حتماً مواد مخدر و روان گردان توسط خود شخص در جایی قرار داده شود، همین که به دستور یا اذن وی، مواد در تصرف او قرار گیرد نیز عنصر مادی جرم نگهداری ایجاد می­گردد.
    ـ عنصر مادی اختفاء
    عنصر مادی این جرم عبارت است از هرگونه فعل مادی ایجابی برای مخفی کردن مواد مخدر و دور نگهداشتن آنها از انظار، اعم از آنکه مواد مخدر به وسیلۀ شیء خاصی پوشیده شود یا اینکه جاسازی گردد و یا در هر مکان دیگری از دید سایرین مخفی بماند.

    ۲ـ عنصر معنوی جرایم حمل، نگهداری و اختفاء
    هر سه جرم مذکور از جمله جرائم عمدی محسوب می­شوند و ارتکاب آنها با سوء نیت جزایی توأم است. در این حال شخص مرتکب باید علم و اطلاع از وجود مواد مخدر داشته باشد و به عمد آن را حمل و نگهداری و مخفی کند.
    البته در دو مورد، حمل و نگهداری و اختفاء، باید به قصد تولید مواد مخدر و روان گردان باشد تا جرم، محقق شود که یک مورد آن درباره حمل و نگهداری و اخفاء بذر شاهدانه است (ماده ۳ قانون اصلاحی ۱۳۸۹) و مورد دیگر نیز درباره حمل و نگهداری موادمخدر و روان‌گردان در ماده ۴۰ الحاقی به قانون اصلاحی فانون مذکور می­باشد که قانون‌گذار برای جرم دانستن این اعمال، قصد نتیجه را شرط تحقق می­داند.
    ۳ـ عنصر قانونی جرایم حمل، نگهداری و اختفاء
    در بند ۳ ماده یک قانون اصلاحی ۱۳۸۹، حمل ونگهداری و اختفاء مواد مخدر و روان گردان جرم شناخته شده است. بنابراین در ماده ۴ این قانون به حمل، نگهداری و اختفاء مواد مخدر و روان گردان دسته اول (بنگ، چرس، گراس و…) اشاره نموده که در ماده ۵ نیز مجازات آنها را معین کرده است :[۱۱۳]
    اما درخصوص مواد مخدر و روان گردان دسته دوم (هروئین، مرفین، کوکائین و…) عنصر قانونی این جرایم در ماده ۸ همین قانون، مذکور است که سابقاً در رابطه با جرم وارد کردن مواد مخدر و روان گردان، به آن اشاره شد.
    گذشته از آنچه که گفته شد، در قانون اصلاحی ۱۳۸۹ ارتکاب این اعمال درباره بذر یا گرز خشخاش یا بذر کوکا و شاهدانه نیز جرم تلقی می­ شود که در ماده ۳ برای آن مجازات تعیین شده است :
    «هرکس بذر یا گرز خشخاش یا برگ کوکا و یا بذر شاهدانه را نگهداری، مخفی و یا حمل کند به یک میلیون تا ۳۰ میلیون ریال جریمه نقدی و یک تا ۷۰ ضربه شلاق محکوم خواهد شد. در مورد بذر شاهدانه قصد تولید مواد مخدر یا روان گردان صنعتی غیر دارویی از آنها باید احراز شود».
    همچنین به موجب ماده ۴۰ الحاقی اصلاحی قانون مذکور حمل و نگهداری (بدون ذکر جرم اختفاء) مواد صنعتی و شیمیایی مذکور در این ماده، نیز طبق شرایطی جرم شناخته شده که قبلاً (جرم واردات)، متن کامل آن را ذکر نمودیم.
    ه ـ جرایم خرید ‏، فروش ، عرضه و توزیع مواد مخدر و روان گردان
    اینکه مواد مخدر مالیّت دارند یا خیر میان قضات اختلاف نظر وجود دارد.[۱۱۴] عده­ای معتقدند که مالیّت داشتن و منع خرید و فروش مواد مخدر دو بحث مجزاست و اگر ممنوعیت را برداریم مالیّت به قوت خود باقیست، زیرا برخی از مواد مخدر مانند تریاک و متادون منفعت عقلایی دارند و عده­ای دیگر هم معتقدند که مواد مخدر مالیّت ندارند چون برای خرید و فروش مواد مخدر حق تعقیب و حق اقدام وجود ندارد و دعاوی مربوط به مالیت اینگونه مواد طبق بند ۸ مادۀ ۸۴ قانون آیین دادرسی مدنی قابلیت استماع ندارد. البته کمیسیون جزایی معاونت آموزش و تحقیقات قوه قضاییه نظر اول را پذیرفته و معتقد به مالیت داشتن مواد مخدر است.[۱۱۵]
    سیاست جنایی قانون­گذاری در کشور ایران به سبب لطمات بسیاری که جامعه ما از خرید و فروش و عرضه و توزیع مواد مخدر، متحمل می­ شود، همواره با شدّت و حدّت توأم بوده است، زیرا اینگونه اعمال ضمن آنکه به اقتصاد جامعه ضربه می­زند، پول­های نامشروعی را نیز روانه مجاری اقتصادی می­نماید، تا جایی که امروزه در نتیجه این گونه اقدامات، جرم جدیدی به نام «پولشویی» وارد حقوق جزا شده است.
    عکس مرتبط با اقتصاد
    ۱ـ عنصر مادی جرایم خرید، فروش، عرضه و توزیع مواد مخدر و روان گردان
    ـ عنصر مادی جرم خرید
    عنصر مادی مواد موضوع این قانون عبارت است، از فعل مادی مثبت یعنی به دست آوردن مواد در مقابل پرداخت وجه یا هر مال دیگر. ترک فعل در تحقق این جرم نقشی ندارد و برای محقق شدن خرید، انجام اعتباری آن کافی است و ضرورتی به قبض و اقباض جنس و عوض آن ندارد و نقد و نسیه بودن معامله در این امر بی تأثیر می­باشد.[۱۱۶] بزه خرید مواد عموماً مقدمه ارتکاب جرایم دیگری است.
    ـ عنصر مادی جرم فروش
    عنصر مادی فروش بر عکس عنصر مادی خرید است و عبارت است از فعل مثبت مادی یا اعتباری انتقال مواد مخدر یا روان گردان به دیگری در قبال دریافت وجه یا مالی دیگر.
    ممکن است فروش به دادوستد انجام شود، در این صورت اگر قبل از انجام دادوستد و تحویل مواد به خریدار با عملیات مأموران، فروش انجام نشود، جرمِ در معرض فروش قرار دادن مواد محقق شده است، بنابراین مرتکب علاوه بر حمل و نگهداری مواد، آن را در معرض فروش گذاشته است و به یک مجازات محکوم می­ شود.
    فروش اعتباری مواد، انجام آن بدون داد و ستد است. این زمانی است که فروشنده و خریدار با انجام مذاکره حضوری یا به وسیله تلفن، نمابر و امثال آن، در مورد فروش مواد توافق می­ کنند، در این فرض تحقق جرم نیازمند داد و ستد مواد و عوض آن و قبض و اقباض نمی ­باشد و اگر پس از مذاکره و توافق فروشنده و خریدار هنگام تحویل مواد، دستگیر شوند، در این فرض نمی­توان فروش مواد را جرم عقیم محسوب نموده و فروشنده و خریدار اعتباری را از اتهام خرید و فروش معاف دانست.[۱۱۷]
    ـ عنصر مادی جرم عرضه
    در معرض فروش قرار دادن مواد مخدر، خود جرم مستقلی است، و این جرم زمانی محقق می­گردد که متهم، مواد را برای فروش به دیگران عرضه می­ کند. در واقع این جرم عرضه مواد برای فروش است، اما اگر مواد برای فروش عرضه نگردد، مثل این که شخص مواد را به طور رایگان در اختیار دیگران بگذارد یا این که قبل از انتقال مواد طرفین دستگیر شوند، جرم در معرض فروش قرار دادن مواد انجام نپذیرفته، بلکه عرضه کننده به اتهامات دیگر از قبیل حمل و نگهداری یا شروع به جرم عرضه مواد محکوم می شود.
    ـ عنصر مادی جرم توزیع
    توزیع هرگونه فعل مادی ایجابی که منجر به انتقال و پخش غیر معوض مواد مخدر و روان گردان به دیگران می­باشد. بنابراین اگر شخص مواد را به دیگران منتقل کند و در مقابل وجهی دریافت کند عمل وی فروش خواهد بود. در غیر این صورت عنوان توزیع بر آن صدق می­ کند. بنابراین توزیع یک فعل مادی مثبت انتقال غیر معوضِ مواد به بیش از یک نفر را گویند.[۱۱۸] از نظر عرفی، توزیع با یک دفعه محقق نمی­یابد، بلکه با پخش یک چیز میان چندین نفر و البته به مقدار زیاد، محقق می­ شود.
    ۲ـ عنصر معنوی جرایم خرید، فروش، عرضه و توزیع مواد مخدر و روان گردان
    خرید و فروش و عرضه و توزیع مواد همگی از جرایم عمدی هستند و مجرمین با علم و اطلاع از ماهیت موضوع معامله، عرضه یا توزیع مواد، مبادرت به انجام آن می­نمایند. البته درباره مواد صنعتی و شیمیایی مندرج در ماده ۴۰ الحاقی، اصلاحی ۱۳۸۹ علاوه بر شرایط فوق، احراز قصد تبدیل و تولید مواد مخدر و روان گردان از این مواد هم لازم است هرچند نتیجه مورد نظر به دست نیاید.

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.

     

    موضوعات: بدون موضوع
    [چهارشنبه 1400-01-25] [ 04:13:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی فقهی و حقوقی سوء استفاده از اضطرار طرف قرار داد- قسمت ۶ ...

    در پاسخ این اشکال که «به نظر فقها اضطرار موجب عدم صحت معامله نیست»، گفته شده است که اگر اضطرار ناشی از ضرورت شخصی، همانند نفقه و هزینۀ درمان و غیره باشد؛ چون خود معامله وسیلۀ رفع اضطرار است، دلیل رفع که در مقام امتنان است، شامل آن نخواهد شد، ولی در ما نحن فیه، چون اضطرار از اکراه ناشی شده و متفرع بر آن است، حکم به بطلان موافق امتنان است و به دلیل رفع، تمسک می شود.[۹۸]
    در فرضی که مکرَه هر دو معامله را واقع سازد، بعضی از فقها گفته اند:
    «اگر انشای یکی از دو معامله از روی اکراه و الزام باشد و با انجام آن، به انشای معامله دیگر ناچار و مضطر شده باشد، هر دو معامله باطل خواهد بود؛ زیرا اوّلی به دلیل رفع ا کراه مرفوع بوده و دیگری به دلیل رفع اضطرار نافذ نیست. البته در این فرض تصور نشود که معامله اضطراری صحیح واقع شده است؛ زیرا بطلان معامله اضطراری آن گاه خلاف امتنان است که اضطرار به سبب نیازهای شخصی حاصل شود و در فرض مزبور، چون که صحت یک معامله و بطلان دیگری خلاف غرض مضطر است، موجب ضرر یا حرج او خواهد بود. بنابراین، بطلان معامله و رفع صحت آن موجب امتنان است و دلیل رفع نیز مطلق است و شامل وضعیات و تکلیفیات هر دو می شود و این که در بعضی از احکام وضعی (در حالت اضطرار) از دلیل رفع به جهت این که خلاف امتنان است، صرف نظر می شود، موجب آن نیست که مطلقاً این دلیل را کنار بگذاریم».[۹۹]
    به این ترتیب، مشاهده می شود فقها هرگاه رفع حکم وضعی را موافق امتنان و به نفع مضطر ببینند به حدیث رفع استناد نموده و معامله اضطراری را نافذ می دانند.
    از لحاظ حقوق موضوعه و با عنایت به مواد قانون مدنی در باب عیوب اراده باید گفت، در این گونه موارد شخص مکره به انشای یکی از دو امر اکراهی ناچار شده است و چون از نظر عرف اکراه تحقق یافته است، معامله مزبور مشمول ادله اکراه است و صحیح نخواهد بود. البته در موردی که یکی از دو معامله را واقع سازد، حکم روشن است، اما اگر بعد از اکراه به یکی از آن دو، هر دو معامله را واقع سازد، چون عرفاً به یکی از دو معامله مکره بوده است و تعیین مورد نیز آسان نخواهد بود، بنابراین، بایستی هر دو معامله را غیر نافذ دانست، ضمن این که باید اقرار نمود، استدلال اخیر بعضی از فقها نیز منطقی است.

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.

    ۲-۱-۱-۳-۴٫ سوءاستفاده از اضطرار در فقه امامیه

    در این بخش وضعیت قراردادهای منعقده ناشی از سوء استفاده از اضطرار از دیدگاه فقهای امامیه بررسی خواهد شد و دیدگاه فقهی امام خمینی نیز در خصوص این موضوع بهدقت مورد تحلیـل و ارزیابی قـرار خـواهد گـرفت. چنـانکه پیش تر هم بیان شد، مشـهور فقـهای امـامیه تفاوتی بین قراردادهای ناشی از سوء استفاده از اضطرار و معاملات اضطراری قائل نشده اند و حکم به صحت آنها داده اند. در عین حال از سوی برخی فقها و حقوق دانان پیشنهادات و تحلیل هایی برای ابطال یا قابلیت فسخ قراردادهای ناشی از سوء استفاده از اضطرار بیان شده است. استناد به حدیث رفع، قاعده انصاف یا روایات ناظر به نهی بیع با مضطرین از جمله استدلالاتی است که در این خصوص مطرح گردیده است. این نظریات به ترتیب بررسی خواهد شد. دیدگاه امام خمینی در این زمینه نیز در پایان مورد تحلیل و دقت نظر قرار می گیرد.

     

    ۲-۱-۱-۳-۵٫ نظر مشهور

    بحث سوء استفاده از اضطرار، حداقل با چنین عنوانی، در کتب فقهی سابقه ندارد؛ لذا در کتب و نظریات فقها نمی توان به صراحت پاسخی برای این سؤال یافت. باتوج به سکوت فقها در بیان حکم سوء استفاده از اضطرار، چنین استنباط شده است که جمهور فقها بر این عقیده اند که معاملات اضطراری ولو از طریق سوء استفاده از اضطرار منعقد شده باشد، صحیح است. لذا نظریه صحت قراردادهای ناشی از سوء استفاده از اضطرار، بیش از سایر نظریات با ظاهر دیدگاه های فقهی سازگاری دارد. اصولی همچون اصل صحت و اصل لزوم نیز همین نظر را تقویت می نماید[۱۰۰]. شارحین متقدم قانون مدنی نیز که تحت تأثیر نظرات فقها بوده اند، بیش تر متمایل به همین نظر می باشند[۱۰۱].
    ظاهر پاره ای از روایاتی هم که در خصوص اضطرار وارد شده است، دلالت بر صحت معاملاتی می نماید که در اثر سوء استفاده از اضطرار منعقد شده است. به عنوان نمونه، در روایتی از امام صادق (ع) نقل شده است که از حضرت سؤال شد که مردم گمان می کنند که سود گرفتن از مضطر حرام است و ربا تلقی می شود. امام (ع) پاسخ دادند: «آیا کسی، چه فقیر و چه غنی، به جز از روی ضرورت خرید و فروش می نماید؟ خداوند بیع را حلال نموده و ربا را حرام دانسته است؛ پس سود بگیرید ولی ربا نگیرید…»[۱۰۲]. اطلاق این روایات دلالت بر این دارد که گرفتن هر نوع سودی در معامله با مضطر جایز است، هر چند که همراه با سوء استفاده از اضطرار وی باشد. این گونه روایات، صحت معاملات اضطراری را، ولو همراه با سوء استفاده از اضطرار باشد، تقویت می کند.

     

    ۲-۱-۱-۳-۶٫ استناد به حدیث رفع

    برخی حقوق دانان عقیده دارند از لحاظ فقهی، اعمال قاعده رفع در موارد سوء استفاده از اضطرار منطقی به نظر می رسد؛ زیرا بنا بر قاعده پذیرفته شده در فقه، حکم عمل اضطراری، هم در احکام تکلیفی و هم در احکام وضعی مرفوع است و اگر در بعضی از احکام وضعی به دلیل امتنان، حکم مربوط رفع نمی شود، دلیل بر آن نخواهد بود که در موارد دیگر، از اعمال دلیل رفع خودداری نماییم. بنابراین، باید گفت، اگر چه در اضطرار ساده، فقها به جهت مصلحت مضطر و مخالفت با امتنان، معامله او را تصحیح نموده و دلیل رفع را اعمال نمی نمایند، ولی در موارد سوء استفاده از اضطرار، مصلحت مضطر در واقع در این است که به او یا دادگاه صالح حق دهیم، معامله ای را که در شرایط اضطراری منعقد نموده است، باطل اعلام نماید. حقیقت این است که رفع حکم وضعی، یعنی نفی صحت معامله اضطراری، در مواردی که متعامل از مضطر درمانده، بهره برداری نامشروع می نماید، خلاف امتنان نیست تا به بهانه آن از اعمال دلیل محکمی، چون حدیث رفع، خودداری نماییم.
    ممکن است، نظریه فقها در این مسأله در برخی موارد، باتوجه به شرایط زمان و مکان صحیح باشد، ولی در شرایط امروزی و در جامعه ای که سیستم قضایی در دسترس کلیه افراد جامعه است، اگر به مضطر مغبون این فرصت داده شود که پس از آن که در شرایط اضطراری تعهد گزافی را پذیرفت یا اجرت ناعادلانه ای را پرداخت کرد و زمانی که از آن موقعیت خطرناک تا حدودی نجات پیدا کرده است، به دادگاه صالح مراجعه کند و تقاضای ابطال یا تعدیل قرارداد ناعادلانه را کند، این تقاضا به هیچ وجه خلاف امتنان نیست و منافاتی با مناط حدیث رفع ندارد[۱۰۳].

     

    ۲-۱-۱-۳-۷٫استناد به قاعده انصاف

    برخی حقوق دانان عقیده دارند براساس قاعده عدل و انصاف، موارد سوء استفاده از اضطرار از شمول حکم وفای به عهد «اوفوا بالقعود» خارج می باشد. «خداوند همچنان که امر می کند، طرفین یک قرارداد پای بند عقد باشند، نیز امر می کند در همان قرارداد پای بند عدل و احسان باشند، نه اینکه ولو عقد ظالمانه هم باشد، پای بند آن باشند»[۱۰۴].
    برخی نیز معاملاتی را که در اثر سوء استفاده از اضطرار و به ویژه ایجاد اضطرار از سوی طرف قرارداد واقع شود، مصداق «اکل مال بیاطل» و مشمول حکم آیه «لا تأکلوا اموالکم بینکم بالباطل» می دانند و عقیده دارند حکم «تجارت عن تراض» نیز منصرف از این موضوع است؛ از این رو علاوه بر حرمت تکلیفی، از لحاظ وضعی نیز چنین معامله ای، نافذ نخواهد بود[۱۰۵].

     

    ۲-۱-۱-۳-۸ . استناد به روایات ناظر به نهی بیع با مضطرین

    برخی نیز در اثبات مخدوش بودن معامله ناشی از سوء استفاده از اضطرار، به روایات وارده در خصوص نهی از بیع مضطرین استناد نموده اند [۱۰۶]که به نظر چندان صحیح نمی رسد؛ زیرا بیشتر تر این روایات، حکم وضعی معامله را بیان نمی کند، بلکه در مقام بیان حکم تکلیفی کراهت اخذ سود بیش از حد از مضطر است. مضافاً اینکه این روایات اعم از «سوء استفاده از اضطرار» و « اضطرار » است و نمی‌تواند در مقام بطلان معاملات ناشی از سوء استفاده از اضطرار مورد استناد قرار گیرد.

     

    ۲-۱-۱-۳-۹٫ دیدگاه امام خمینی (ره)

    امام خمینی در کتاب البیع به تبعیت از سایر فقها، بحثی از سوء استفاده از اضطرار به میان نیاورده اند و در بیان حکم معاملات اضطراری چنین فرموده اند که اضطرار ناشی از نیازهای افراد، موجب بطلان معامله نمی گردد، زیرا ادله مربوط به بطلان معاملات اکراهی از جمله حدیث رفع، منصرف از موضوع می باشد، مگر اینکه این اضطرار، تضییق و سختی برای فرد ایجاد شود، زیرا که حدیث رفع برای گشایش و راحتی افراد و از باب امتنان است؛ پس معاملات مستند به اضطرار مطلقاً باطل نمی باشد، مگر در بعضی از موارد نادری که در ادامه بیان می شود[۱۰۷].
    ظاهراً یکی از این موارد که اضطرار، از باب «لاحرج» موجب بطلان معامله می گردد، موردی است که حضرت امام در تحریرالوسیله در انتهای کتاب اطعمه و اشربه بیان نموده اند. ایشان در مسأله ۳۶ این کتاب، سؤالی را مطرح نموده اند که اگر فردی برای سدّ رمق خویش مجبور به خوردن غذای غیر مضطر گردد، چه تکلیف و به عبارتی چه اختیاری دارد. حضرت امام و بسیاری از فقها عقیده دارند که اگر مالک مال مضطر نباشد، بر او واجب است که از مال خود به شخص مضطر بذل نماید و اگر مالک امتناع نماید، مضطر می تواند با قهر و غلبه مال را از او بگیرد. البته بر مالک هم واجب نیست که مال خود را مجاناً به مضطر بدهد و می تواند عوض مال خود، یعنی اگر مال قیمی است، قیمت یا همان ثمن المثل و اگر مثلی است، مثل آن را از مضطر بگیرد[۱۰۸]. ولی اگر مالک حاضر باشد، مال خود را به مضطر بفروشد، مضطر حق استفاده از قهر و غلبه را ندارد و بایستی مال را بخرد. بث اختلافی که بین فقها وجود دارد، در خصوص تعیین قیمت مال است. سؤال این است که آیا مالک می تواند مال خود را به هر قیمتی به مضطر بفروشد؟ در این خصوص بین فقها اختلاف نظر وجود دارد.
    مرحوم شیخ طوسی در مبسوط چنین بیان داشته اند که در چنین حالتی اگر مالک، کالا را به بیش از ثمن المثل بفروشد و مضطر هم توانایی خرید دارد، باید کالا را به عقد فاسد از مالک بخرد که در این صورت به دلیل بطلان عقد تنها به اندازه ثمن المثل ضامن خواهد بود؛ ولی اگر حتماً باید به عقد صحیح بخرد، دو نظر ابراز شده است: برخی عقیده دارند که کل ثمن المسمی را باید بپردازد؛ زیرا مضطر عقد را با اختیار خود منعقد نموده است و برخی دیگر معتقدند، بیش از ثمن المثل را نباید پرداخت کند، زیرا خریدار در پرداخت بیش از ثمن المثل مضطر بوده و در حکم آن است که به پرداخت بیش از ثمن المثل اکراه شده است. در نهایت مرحوم شیخ طوسی، قول دوم را قوی تر می داند[۱۰۹].
    بیش تر فقها با نظر شیخ طوسی مخالفت نموده اند و آن را محل اشکال دانسته اند [۱۱۰] . مخالفان نظر شیخ طوسی عقیده دارند که اگر مالک حاضر به فروش مال خود باشد، می تواند آن را به هر قیمتی بفروشد و اقوی این است که پرداخت زاید بر ثمن المثل نیز بر مضطر واجب است. ایشان در توجیه نظر خود، به دلیل «الناس مسلطون علی الموالهم» تمسک جسته اند[۱۱۱].
    اگر چه استدلال مخالفان نظر شیخ طوسی قوی به نظر می رسد، ولی امام خمینی در تحریرالوسیله با استدلال دیگری، نظری مخالف مشهور فقها اختیار نموده اند. ایشان عقیده دارند، مالک می تواند مال خود را به هر قیمتی ولو زاید بر ثمن المثل، به فروش رساند، به شرط اینکه منتهی به حرج نشود، که در این صورت حق اخذ بیش از ثمن المثل را ندارد[۱۱۲]. در حقیقت استدلال امام خمینی تمسک به قاعده «لاحرج» است و ایشان بدون اینکه نافی اختیار مضطر در انجام معامله شوند، عقیده دارند، آنچه مانع نفوذ قرارداد در زاید بر ثمن المثل می شود، ادله ثانویه ای مانند «لاحرج» است که بی تردید بر احکام اولیه ای چون «قاعده سلطنت» حکومت دارد[۱۱۳].
    در مفهوم و تعریف عسر و حرج نیز میان فقها اختلاف نظریه هایی وجود دارد. پاره ای از فقها رابطه میان عسر و حرج را عام و خاص مطلق می دانند و دامنه حرج را محدودتر از عسر می دانند و عقیده دارند قاعده لاحرج صرفاً مواردی را شامل می شود که سختی و مشقت به حد حرج رسیده باشد [۱۱۴]، ولی برخی اساتید معاصر بر این عقیده اند که:
    به نظر می رسد رابطه مصادیق عسر و حرج، تساوی است، نه عموم و خصوص مطلق؛ زیرا هر عملی که انسان را به تنگنا و ضیق اندازد، دشوار و سخت هم هست و برعکس، هر کاری که انجام دادنش برای آدمی سخت و شاق باشد، موجب تنگی و اعمال فشار بر او نیز می شود. به علاوه ضابطه تعیین مصداق عسر و حرج، عرف است که مطابق آن، هر کاری که موجب مضیقه و تنگنا باشد، حرج و دشواری نیز تلقی می شود[۱۱۵].
    بر مبنای دوم می توان اخذ زاید بر ثمن المثل از مضطر را نیز از مصادیق اعمال این قاعده دانست.
    اگر چه در تبیین مفاد «قاعده لاحرج» نیز همانند «قاعده لاضرر» در میان فقها اختلاف نظر وجود دارد، ولی مشهور فقها به تبعیت از شیخ انصاری بر این عقیده اند که این قاعده حکم حرجی را نفی می نماید. به عبارت دیگر، منظور از این قاعده عدم تشریع حکم ضرری است[۱۱۶]. بر این اساس می توان گفت، در مسأله بیان شده نیز وجوب پرداخت زاید بر ثمن المثل از سوی مضطر، حکم حرجی است که با استناد به قاعده مذکور نفی می گردد.
    حکم بیان شده در این مسأله را می توان در تمام موارد سوء استفاده از اضطرار تعمیم داد؛ چنانکه در بررسی مفهوم و ارکان سوء استفاده از اضطرار بیان شد، ناعادلانه بودن ثمن قراردادی یکی از ارکان تحقق سوء استفاده از اضطرار است که باتوجه به نظر امام می توان آن را به «منتهی شدن قرارداد به حرج» تفسیر نمود. به عبارت دیگر هرگاه شخص مضطر در نتیجه وضعیت اضطراری خود، قراردادی منعقد نماید که ثمن قراردادی آن به گونه ای بیش از ثمن المثل باشد که منتهی به ایجاد عسر و حرج گردد، می توان این قرارداد را ناعادلانه و در نتیجه سودء استفاده از اضطرار را محقق دانست.
    بر مبنای دیدگاه امام قراردادی که در چنین شرایطی منعقد گردد مضطر را تنها تا میزان ثمن المثل متعهد می نماید و وی تعهدی بیش از پرداخت ثمن المثل ندارد. هر چند این نظر، مورد پذیرش سایر فقها قرار نگرفته و مهجور مانده است، ولی با اصول فقهی و حقوقی سازگار است و حقوق شخص مضطر را نیز به خوبی تأمین می نماید. چنانکه پیش تر هم بیان شد، از میان نظریات پنج گانه، قول به تعدیل قرارداد بیش از سایر نظریات، حقوق مضطر را تأمین می نماید، ولی این نظریه در حقوق ایران، جز در محدوده ماده ۱۷۹ قانون دریایی، جایگاهی ندارد.

     

    نتیجه

    براساس آنچه در این مقاله بیان شد، می توان دریافت که هر چند قانونگذار معاملات اضطراری را صحیح و نافذ دانسته است، ولی این امر به معنای پذیرش قراردادهای منعقده ناشی از سوء استفاده از اضطرار نمی باشد. اگر چه مصالح اجتماعی ایجاب می‌کند که قراردادهای اضطراری معتبر شناخته شود، ولی همین مصالح، قانونگذار را بر آن می‌دارد که هنگامی که از این شرایط اضطراری سوء استفاده می شود، از طرف مضطر حمایت لازم را به عمل آورد. در تعریف این مفهوم می توان گفت سوء استفاده از اضطرار زمانی تحقق می یابد که قراردادی غیرعادلانه به فردی که در شرایط اضطراری قرار دارد، تحمیل شود، به گونه ای که در نتیجه شرایط اضطراری موجود، برخلاف میل باطنی به آن تن دهد.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    در نتیجه برای تحقق «سوء استفاده از اضطرار» بایستی دو عنصر « اضطرار» و «سوء استفاده» در کنار یکدیگر قرار گیرند. برای اینکه اضطرار تحقق یابد، بایستی رضایت فرد مخدوش شده، در عین حال فشار مستقیم بیرونی نیز بر وی وارد نشده باشد. از سوی دیگر، برای اینکه از این اضطرار سوء استفاده شود، بایستی قرارداد منعقده غیرمتعارف یا ناعادلانه باشد. همچنین بایستی طرف قرارداد از وجود وضعیت اضطراری آگاهی داشته باشد و همو پیشنهاد انعقاد قراردادی ناعادلانه را به شخص مضطر ارائه نماید.
    اگر چه بسیاری از حقوق دانان با بیان توجهیات یاد شده بر این عقیده اند که ضروری است، وضعیت حقوقی قراردادهای ناشی از سوء استفاده از اضطرار با سایر قراردادهای اضطراری متفاوت و متمایز باشد، ولی در خصوص وضعیت حقوقی این دسته از قراردادها اتفاق نظر وجود ندارد. برخی، این نوع قراردادها را همانند قراردادهای اضطراری صحیح می دانند و برخی به این استدلال که تعادل قراردادی به هم خورده است و یا به دلیل مغایرت با انصاف، آن را باطل دانسته اند. برخی دیگر نیز بااستناد به خیار غبن برای مضطر خیار فسخ قائل شده اند و عده ای دیگر پیشنهاد تعدیل یا قابلیت ابطال قرارداد در دادگاه را مطرح نموده اند. نهایتاً برخی هم این قراردادها را در حکم قراردادهای اکراهی دانسته و آن را غیر نافذ شمرده اند که استدلالات هر دسته از حقوق دانان و انتقادات وارد بر آنها مفصلاً مورد بررسی قرار گرفت.
    از مختصـر مبـاحث یاد شده، می تـوان چنیـن نتیـجه گـرفت که نظـریه صـحت ایـن دسته از قراردادها با مصالح و مقتضیات اجتماعی سازگار نیست و به دور انصاف شمرده می شود. نظریه بطلان نیز که در حقوق انگلستان مطرح شده با مبانی حقوقی ما سازگاری ندارد. فسخ قرارداد به استنـاد خیـار غبـن، نیز در بیش تـر مـوارد به دلیـل اطـلاع مضطر از قیمـت واقعی قراردادی قابل اعمال نیست. از میان دو نظر باقی مانده، قابلیت تعدیل یا ابطال قرارداد که در ماده ۱۷۹ قانون دریایی پیش بینی شده، مصالح مضطر را بیش تر تأمین می کند، ولی مبنای حقوقی مناسبی برای توجیه آن ارائه نشده است و حکمی استنثائی به شمار می رود. نظریه اکراهی دانستن قرارداد هم، صرف نظر از تفاوت ماهوی اکراه و اضطرار، موجب عدم نفوذ قرارداد است که در برخی موارد، اعمال آن به مصلحت مضطر نمی باشد. اگر چه بیش تر فقهای امامیه قائل به صحت این قراردادها هستند، ولی برخی فقها با طرح نظری مخالف، در چنین قراردادهایی مضطر را فقط تا میزان ثمن المثل ضامن دانسته اند؛ یعنی معتقدند، این نوع قراردادها، در مورد مبلغ زاید بر ثمن المثل صحیح و الزام آور نمی باشند. این دسته از فقها نیز قرارداد منعقده را، در خصوص بیش از میزان ثمن المثل، به دلیل فقدان رضایت طرف قرارداد، در حکم معاملات اکراهی دانسته اند که البته به حق مورد انتقاد سایر فقها قرار گرفته است.
    حضرت امام خمینی نیز که از طرفداران این نظریه به شمار می رود، با طرح استدلالی دیگر و با استناد به قاعده لاحرج و ارتباط موضوع با احکام ثانوی، سعی نموده است، تا ایرادات وارد بر این نظریه را مرتفع نماید. دیدگاه امام خمینی در این خصوص، از جهات مختلف قابل تقویت تلقی شده و دارای مزایای متعددی است. اولاً، در این دیدگاه به مخدوش بودن اراده مضطر که مورد انتقاد فقها و برخی حقوق دانان قرار گرفته اشاره ای نشده است. ثانیاً، در این استدلال به تفاوت ماهوی دو مفهوم « اضطرار» و «اکراه» کاملاً توجه شده و قراردادهای ناشی از سوء استفاده از اضطرار به عنوان قرارداد اکراهی به حساب نیامده است. ثالثاً، مبنای نظر حضرت امام استناد به قاعده ثانویه «لاحرج» می باشد و ایراد مطروحه از سوی فقها بر نظر امام وارد نیست. رابعاً، نتیجه نظر امام تعدیل قراردادهای منعقده ناشی از سوء استفاده از اضطرار تا حد ثمن المثل است که به بهترین شکل، حقوق مضطر را تأمین می نماید. خامساً، با تعیین ثمن المثل به عنوان مبنای تعدیل، دادرس و کارشناس در تعدیل قرارداد با سردرگمی رو به رو نمی باشد.
    با عنایت به ویژگی های ممتاز این نظریه، می توان در دکترین های حقوقی آن را تقویت نمود و باتوجه به استدلال قوی فقهی و انطباق با موازین شرعی، حتی در قانونگذاری های آتی نیز مدّنظر قانونگذار قرار داد.

     

    فصل سوم :

     

    ضمانت اجرای حقوقی سوءاستفاده

     

    از وضعیت اضطراری طرف قراداد

     

     

     

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 04:13:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      اثربخشی رواندرمانی حمایتی گروهی بر امید به زندگی و سازگاری روانشناختی مادران کودکان سرطانی- قسمت ۶ ...

    سرفه های مداوم و گرفتگی صدا: سرفه های مداوم ممکن است از عوارض سرطان ریه و گرفتگی مداوم صد ا ناشی از سرطان حنجره باشد. البته این علایم و عوارض می توانند ناشی از ناهنجاری های دیگری نیز باشند (شیخ نژاد، ۱۳۸۹).
    روش های درمانی
    روش های بسیار رایج شامل این موارد است:
    ۱- جراحی
    ۲- پرتو درمانی (رادیو تراپی)
    ۳- شیمی درمانی
    ۴- ایمیونو تراپی
    ۵- پیوند مغز قرمز استخوان
    ۶- ژن درمانی
    ۷- نور درمانی
    ۸- حرارت درمانی
    با در نظرگرفتن نوع سرطان و میزان پیشرفت آن ممکن است یک یا چند روش هم زمان، به ترتیبی که پزشک متخصص تشخیص می دهد، مورد استفاده قرار گیرد. در مواردی که هنوز سرطان به جایی سرایت نکرده، یعنی متاستاز صورت نگرفته، با جراحی ممکن است بهبود کامل حاصل شود. غالباً برای از بین بردن سلول های سرطانی باقی مانده در محل جراحی از اشعه (رادیوتراپی) استفاده می شود. اگر اندکی پیش رفته باشد یا پزشک گمان ببرد که ممکن است به جایی سرایت کرده باشد، از شیمی درمانی هم استفاده می کنند تا هیچ جا اثری از سلول های سرطانی باقی نماند. گاهی و به خصوص وقتی سرطان به جاهای دیگر سرایت کرده باشد، ابتدا شیمی درمانی انجام می شود. چنان چه بعد از شیمی درمانی غده هنوز وجودداشته باشد، آن را با جراحی برداشته و با اشعه (رادیوتراپی) محل آن را می سوزانند. نکته ی قابل توجه این است که ترتیب استفاده از این سه روش درمان در بهبود بیماری بسیار اهمیت دارد و باید بیمار از آن اطلاع داشته باشد. به جز این سه روش درمانی متداول، روش ها و داروهای دیگری هم مناسب با نوع سرطان و شرایط بیمار وجود دارد که امروزه مورد استفاده است (شیخ نژاد، ۱۳۸۹).
    آمادگی برای درمان
    قبل از شروع درمان، بیمار نمی داند که چه عوارضی را تجربه خواهدکرد؛ بنابراین بهتر است خود را از لحاظ جسمی و روحی آماده کند تا درمان نتیجه ی بهتری بدهد. به این چند نکته بهتر است توجه شود:
    شجاعت و امیدواری: بیمار بهتر است با نگرشی مثبت با سرطان روبرو شود و به درمان امیدوار باشد. دلهره و ترس از درمان و عوارض آن، روحیه ی بیمار و در نتیجه سیستم دفاعی او را تضعیف می کند. باید توجه داشت که افراد قویتر عوارض کمتری تجربه می کنند. بعضی عوارض موقتی بوده و به تدریج از بین می رود؛ بعضی هم با دارو برطرف می شود و قابل کنترل است.
    رژیم غذایی مناسب: تغذیه ی خوب برای همه لازم است؛ به خصوص برای بیمار سرطانی؛ چون نیروی بدنی بیشتر به ترمیم بافت های آسیب دیده، مقابله با سرطان و عوارض ناشی از روش های درمانی کمک می کند. تغذیه ی مناسب سیستم دفاعی را نیز تقویت و شانس درمان را بیش تر می کند. جسم و روحیه ی قوی تحمل دریافت داروی بیش تری دارد. در طول مدت درمان به خصوص شیمی درمانی معمولاً بیمار از عوارض ثانوی آن رنج می برد؛ در نتیجه به رژیم غذایی نیاز دارد تا نیروی خود را بازیابد و بتواند در مقابل سرطان و دارو مقاومت کند. در این رژیم، غذاهای پر انرژی و پروتئین دار از قبیل شیر، پنیر و تخم مرغ پخته، تجویز می شود. اگر بیمار از لاغری رنج می برد، غذاهای چرب مانعی ندارد. اگر بیمار اسهال داشته باشد، بهتر است از خوردن مواد غذایی سلولز دار خودداری کند. ممکن است بیمار در اثر سرطان و درمان دچار عوارضی شود که قادر به خوردن غذا نباشد. دراین صورت می توان از لوله ی تغذیه برای غذا خوردن به صورت مایع استفاده کرد. اگر بیمار مشکل هاضمه داشته باشد، می توان به وسیله ی سرم از طریق رگ خونی مواد غذایی تزریق کرد (شیخ نژاد، ۱۳۸۹).
    پیشگیری از سرطان
    اقداماتی که می تواند خطر ابتلا به سرطان را کاهش دهد: ۱- محافظت در برابر عوامل سرطان زا (مواد شیمیایی، پرتوهای مضر و ویروس ها و باکتری ها) ۲- خوردن میوه و سبزی به پیش گیری از سرطان کمک می کند (شیخ نژاد، ۱۳۸۹).

     

    جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.

     

    پیشینه ی تحقیقاتی

    پیشینه خارجی
    در پژوهشی که توسط لی مین[۴۰] و همکاران (۲۰۱۲) بر روی والدین دارای فرزندان مبتلا به سرطان خون انجام شده، نتایج نشان می دهد که تشخیص سرطان، تأثیرات منفی را هم بر سلامت جسمانی و روانی والدین و هم فرزندان آن ها به دنبال داشته است. همچنین مادران از سطوح پایین تری از سلامت روان برخوردار هستند و میزان افسردگی و اضطراب در مادران بیشتر از پدران بوده است. در پژوهشی که توسط شارما[۴۱] و همکاران (۲۰۱۲) انجام شده، نتایج نشان می دهد که میزان اضطراب در بیماران مبتلا به سرطان بیشتر بوده و همچنین از سطح کیفیت زندگی پایینی برخوردار بوده اند.
    نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
    ساهلر[۴۲] و همکاران (۲۰۱۰) تأثیر آموزش مهارت های حل مسئله بر مادران دارای کودکان سرطانی مورد بررسی قرار دادند. جلسات به صورت هفته ای و به مدت دو ساعت به مدت ۸ هفته برگزار گردید. نتایج حاکی از آن بود که مادران کودکان سرطانی که تحت آموزش مهارت های حل مسئله قرار گرفته بودند نسبت به گروه گواه بهبودی بیشتری در خلق، اضطراب و نشانه های پس از استرس (PTSD) بدست آوردند.
    فدل[۴۳] و همکاران (۲۰۱۳) به بررسی تأثیر مداخلات بین رشته ای بر میزان سازگاری مادران و کودکانی که به تازگی تشخیص سرطان دریافت کردند پرداختند. ۵۲ مادر دارای کودک سرطانی به طور تصادفی در یک مداخله بالینی میان رشته ای شرکت کردند . نتایج نشان داد که ارتباط معنی داری بین درونی سازی نشانه ها در کودک و پریشانی والدین وجود دارد در حالی که چنین ارتباط معنی داری در مورد بیرونی سازی نشانه ها در کودک یافت نشد. مداخله باعث کاهش درونی سازی و برونی سازی نشانه ها در کودکان در مرحله پس آزمون و پی گیری گردید.
    پیلکویتز[۴۴] و همکاران (۱۹۹۶) در پژوهشی به بررسی شیوع اختلات استرس پس از سانحه (PTSD) در مادران دارای کودکان سرطانی و کودکان عادی پرداختند. ۲۴ مادر دارای کودک سرطانی که از مرگ نجات یافته بودند با ۲۳ مادر کودک سالم مورد مقایسه قرار گرفتند. یافته ها تفاوت معنی داری در شدت نشانه ها، حمایت اجتماعی ادراک شده و شاخص شدت کلی نشانه های روانی با بهره گرفتن از پرسشنامه SCL-90 در زنان دارای PTSD و زنان غیر PTSD یافت نشد.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    ورمایز[۴۵] (۲۰۰۵) در تحقیقی به بررسی سازگاری روانی والدین در خانواده هایی که کودک با نقص ستون فقرات دارند پرداخت. بر اساس ۳۳ مطالعه ای که انجام شده بود، ۱۵ مورد از آن را برای مطالعه فرا تحلیلی انتخاب کرد. نتایج تحقیق نشان می دهد که کودکان با نقص ستون فقرات در درازمدت بر سازگاری روانی والدین تأثیر می گذارند و پسرانی که دچار نقص بودند بیشتر بر روی مادر تأثیر می گذارد تا پدر. فاکتورهای زیر با سازگاری روانی والدین ارتباط دارند.
    فاکتورهای کودک (سن، مشکلات ارتباطی، مشکلات عاطفی، عقب ماندگی ذهنی)
    فاکتورهای خانواده (سازگاری عاطفی، امیدواری، استرس، سازش و مؤلفه های والدینی)
    فاکتورهای خانواده (درآمد خانواده، روابط با دوستان، محیط خانواده)
    فاکتورهای محیطی (حمایت اجتماعی).
    سالوویت[۴۶] (۲۰۰۳) به منظور بررسی استرس پدران و مادرانی که از کودک با ناتوانی ذهنی مراقبت می کنند بر اساس مدل سازگاری دوگانه تحقیقی را بر روی ۱۱۶ مادر و ۱۲۰ پدر که دارای کودک با ناتوانی ذهنی ۱۰-۱ ساله بودند انجام داد. نتایج نشان داد که مادران (۷۲ درصد) و پدران (۷۸ درصد) استرس داشتند.
    مک گلون[۴۷] (۲۰۰۲) بررسی استرس در سازگاری پدر خوانده یا مادر خوانده کودکان با نیازهای ویژه، مطالعه روی ۳۵ پدر خوانده و مادر خوانده کودکان با نیازهای ویژه انجام داد. نتایج نشان می دهد تفاوت معنی داری در سازگاری پایین خانواده با افزایش استرس در آن ها وجود دارد، همچنین استرس در طول سال ها بدون تغییر می ماند.
    به منظور بررسی سازگاری خانواده هایی که دارای کودک با ناتوانایی های رشدی هستند، تروت[۴۸] و مورنی[۴۹] (۲۰۰۲، به نقل از محمدی، ۱۳۸۰) ۸۷ خانواده را که دارای کودک با ناتوانی رشدی در سنین پیش از مدرسه بودند را مورد ارزیابی قرار دادند و ۷ سال بعد وقتی فرزندان آن ها در دوره پیش از نوجوانی بودند، والدین را دوباره مورد مصاحبه قرار دادند. از مقیاس تأثیر ناتوانی کودک بر خانواده که شامل ۱۵ آیتم است و خلاصه ای از ارزیابی مثبت و منفی والدین در مورد کودکشان و یک نمره کلی که استرس والدین در درازمدت را پیش بینی می کند، استفاده شد. نتایج نشان می دهد که حتی وقتی متغیرهایی مثل سازگاری و سطوح ناتوانی کودک کنترل می شود والدین نسبت به آینده استرس دارند.
    وارفیلد[۵۰] (۱۹۹۹) به بررسی سازگاری در سال های اولیه زندگی کودک در بین مادران کودکان با ناتوانی پرداخت. نمونه ها شامل ۷۹ مادر بودند. برای بررسی استرس مادر در سه دوره سنی یک سالگی، سه سالگی و پنج سالگی کودک، فهرستی از استرس های مادر تهیه و به وسیله ی ماردان تکمیل شد. نتایج نشان داد که استرس مربوط به کودک در طول سه دوره سنی به طور معنی داری در مادران افزایش می یافت و در پنج سالگی یک سوم از مادران نمره های بالا گرفتند. در خانوادهایی که انسجام و یکپارچگی بیشتری داشتند و حوادث منفی در زندگی آن ها کمتر بود در زمانی که کودک ۵ ساله بود استرس کمتری داشتند.
    پژوهش ها نشان می دهد که روان درمانی حمایتی و مداخلات آموزشی می تواند کیفیت زندگی افراد بیمار را بهبود بخشد، عملکرد سیستم ایمنی آن ها را ارتقاء دهد و امید را در افراد زنده نماید. در واقع، روان درمانی حمایتی بر اساس نظریه روانکاوی به منظور کمک به بیمار در جهت مواجهه با بحران های ناشی از مسائل اجتماعی و یا بیماری های جسمی، مورد استفاده قرار می گیرد. این درمان ترکیبی از تکنیک های تقویت ایمان و معنویت، دعا، آرامبخشی، خودگویی عبارات مثبت، تصویرسازی مثبت، آگاه سازی، گسترش افکار مثبت و مقابله با افکار منفی، تغذیه و ورزش است (مارک[۵۱] و ویر[۵۲]، ۲۰۰۳، به نقل از سبحانی فرد، ۱۳۸۱). وو[۵۳] و دیگران (۲۰۰۸) روان درمانی حمایتی را برای جلوگیری از افسردگی زنان مبتلا به اچ آی وی مثبت و مؤثر می داند. رودس[۵۴] و ترلوآر[۵۵] (۲۰۰۸) در پژوهش خود در زمینه ی محصول اجتماعی خطر هپاتیت c در میان معتادین تزریقی، به تأثیر مثبت روان درمانی حمایتی بر بهبود کیفیت زندگی و سلامت روان معتادین اشاره کرده اند.
    ولز[۵۶] (۲۰۰۵) معتقد است که ۲۷ درصد واریانس افسردگی با امید پایین تبیین می شود و آموزش امید به کاهش افسردگی در افراد منجر می شود و بعد از آن اضطراب، تحصیلات کم و جنسیت پیش بینی کننده های امید پایین هستند. او همچنین نشان داده است که امید با درآمد بالا و موقعیت اجتماعی بهتر، رابطه دارد. بین امید و پیامدهای بهتر روان درمانی نیز رابطه وجود دارد.
    هنکینز[۵۷] (۲۰۰۴) در پژوهشی به بررسی تأثیر مداخله ی درمانی مبتنی بر نظریه ی امید اشنایدر، بر کاهش میزان ناامیدی بیماران بستری مبتلا به افسردگی اساسی پرداخت. او در پژوهش خود پس از ۱۰ جلسه گروهی یک ساعتی پی برد که میزان امید گروه آزمایش، نسبت به گروه گواه افزایش معنی دار و میزان ناامیدی آن ها کاهش معنی داری داشته است.
    آروینگ[۵۸] و همکاران (۲۰۰۴) نشان دادند که گروه درمانی مبتنی بر امید قبل از شروع درمان مزایایی برای شرکت کنندگان دارد.
    شروین[۵۹] و همکاران (۱۹۹۲) در پژوهش خود اظهار داشتند که طی ۸ جلسه ی دو ساعتی گروه درمانی مبتنی بر امید، میزان تفکر عامل، معنای زندگی و عزت نفس و شادکامی افزایش می یابد، در حالی که نشانه های افسردگی و اضطراب کاهش می یابد
    ایزر (۲۰۰۶) عنوان می کند که سرطان یکی از پر استرس ترین رویدادهایی است که شخص در زندگی اش می تواند با آن روبرو شود و تغییرات آن نه تنها بر خود فرد بلکه بر خواهر و برادرها و والدین و به طور کلی بر خانواده تأثیرگذار خواهد بود. والدین، به خصوص مادران بچه های مبتلا به سرطان بیشتر از والدین بچه های سالم در معرض مشکلات روانشناختی از قبیل، اضطراب، افسردگی، استرس و غیره می باشند (کریستین[۶۰] و همکاران، ۲۰۰۷).
    در پژوهشی که توسط کلاسن[۶۱] و همکاران (۲۰۰۸) انجام شده است نتایج نشان داده است که والدین دارای فرزند مبتلا به سرطان، کیفیت زندگی ضعیف تری را در مقایسه با جمعیت عادی گزارش کرده اند و پیشنهاد کرده اند که مداخلات مستقیم در رابطه با والدین باید به عنوان بخشی از برنامه درمانی برای بچه های مبتلا به سرطان در نظر گرفته شود.
    پیشینه داخلی
    حسینیان، طباطبایی و روایی (۱۳۸۹) در پژوهشی به بررسی تاثیر برنامه روان درمانی حمایتی بر بهبود کیفیت زندگی معتادین مرد سم زدایی شده ساکن در شهر اصفهان بود. از جامعه مورد بررسی مشتمل بر تمامی مردان ۴۵-۲۰ ساله معتاد سم زدایی شده مراجعه کننده به مرکز بهداشت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان ۲۴ نفر نمونه در دسترس، بطور تصادفی به دو گروه ۱۲ نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند. افراد گروه آزمایش در مدت ۱۰ جلسه ۲ ساعته (هفته ای یک مرتبه) از برنامه روان درمانی حمایتی بهره مندگردیدند. گروه نمونه، پرسشنامه ۳۱ سوالی کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی را تکمیل کردند. این پرسشنامه شش زیرمقیاس (سلامت جسمانی، روانشناختی، استقلال، روابط اجتماعی، محیط و باورهای فرد) دارد و اعتبار آن از طریق تست – تست مجدد (با فاصله زمانی یک ماه) ۰٫۷۰ تا ۰٫۸۰ و ضریب همسبتگی درونی آن با روش آلفای کرونباخ ۰٫۶۳ تا ۰٫۸۱ برآورد شده است. روش آماری به کار گرفته شده تحلیل کوواریانس یک طرفه در دو گروه آزمایش و کنترل (در مراحل پیش آزمون و پس آزمون) می باشد. یافته ها نشان می دهد برنامه روان درمانی حمایتی بر بهبود عوامل کلی کیفیت زندگی و سلامت معتادین مرد سم زدایی شده تاثیر دارد (P<0.01). این برنامه بر بهبود عوامل مختلف سلامت (جسمانی، روانشناختی، استقلال، محیط و باورهای فردی گروه نمونه تحقیق) نیزموثر است.
    مولایی، آبدین و حیدری (۲۰۱۰) در پژوهشی به بررسی مقایسه ای تأثیر فیلم درمانی گروهی[۶۲] (GMT) و درمان گروحی حمایتی در سلامت روان نوجوانان دختر دارای تجربه سوگ پرداختند. نتایج حاکی از عدم تفاوت این دو شیوه درمانی در مرحله پس آزمون داشت. اما در مرحله پیگیری (با فاصله زمانی دو ماهه)، تأثیر فیلم درمانی گروهی بیشتر از درمان گروهی حمایتی بود.
    حسینیان، طباطبایی و روایی (۲۰۱۱) در پژوهشی به بررسی اثر بخشی رواندرمانی حمایتی بر کیفیت زندگی زنان مبتلا به HIV در کرمانشاه پرداختند. در این مطاله ۲۰ زن از ۲۵۰ زن مراجعه کننده به دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه به صورت تصادفی انتخاب شده و تحت درمان قرار گرفتند. نتایج حاکی از اثرات مثبت این درمان بر کیفیت زندگی این زنان بود.
    بیجاری (۱۳۸۸) در پژوهشی که به منظور بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر رویکرد امید بر افزایش میزان امید به زندگی زنان مبتلا به سرطان PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است) انجام داد، به این نتیجه رسید که گروه درمانی مبتنی بر رویکرد امید درمانی در مقایسه با گروه گواه به طور معنی داری موجب افزایش امید به زندگی و کاهش افسردگی می شود.
    کاظمیان و همکاران (۱۳۸۶) در پژوهشی با هدف تعیین تاثیر گروه درمانی حمایتی بر وضعیت سلامت روان زنان یائسه در مراکز بهداشتی درمانی شهری شهرکرد پرداختند. این مطالعه از نوع نیمه تجربی با انجام آزمون مقدماتی و نهایی بود. ۴۶ زن یائسه ساکن و تحت پوشش مراکز بهداشتی درمانی شهرکرد در سال ۱۳۸۴ که واجد شرایط شرکت در پژوهش بودند، در دو گروه مورد و شاهد قرار گرفتند. جلسات گروه درمانی در گروه مورد انجام شد. داده ها با بهره گرفتن از پرسشنامه ۲۸ سوالی سلامت روان گلدبرگ و پرسشنامه مشخصات دموگرافیک در سه مرحله (آزمون اولیه، یک ماه و یک و نیم ماه بعد) جمع آوری گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با کمک نرم افزار SPSS و آزمون های آماری توصیفی و تحلیلی تی و آزمون همبستگی انجام گردید. پس از انجام گروه درمانی در تمام ابعاد سلامت روان زنان گروه مورد بهبودی حاصل شد (P<0.05). در گروه شاهد تغییر معناداری طی مراحل مختلف در وضعیت سلامت روان افراد مشاهده نشد. بین گروه شاهد و مورد در مراحل درمانی (۱ ماه و ۱٫۵ ماه بعد) تفاوت معنی داری در ابعاد سلامت روان وجود داشت (P<0.05). بین متغیرهای دموگرافیک و سلامت روان رابطه ای مشاهده نشد. این مطالعه نشان داد که گروه درمانی حمایتی روی سلامت روان زنان یائسه تاثیر دارد. لذا با توجه به یافته های پژوهش و در دسترس بودن منابع حمایتی و مشاوره ای در سیستم های بهداشتی درمانی، لزوم برگزاری جلسات گروهی مشابه در مراکز مختلف بهداشتی درمانی مطرح می گردد.
    موسوی و همکاران (۱۳۹۱) به بررسی اثربخشی مداخله معنوی بر ارتقای کیفیت زندگی مادران کودکان مبتلا به سرطان پرداخته اند. جامعه آماری شامل ۱۲ نفر از مادران کودکان مبتلا به سرطان است که بین ۱۹ تا ۵۰ سال سن داشته، تحصیلات آنان سیکل به بالا بوده و فرزند آنها در بیمارستان امام حسین شهر تهران بستری است. روش نمونه گیری به صورت در دسترس بوده و جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (فرم کوتاه) WHOQOL-BRIEF استفاده گردیده است. جهت مداخله معنوی، ۶ مؤلفه روانی- معنوی، شامل خودآگاهی، نیایش، توکل و توسل، صبر، طلب بخشش و شکر به صورت ۶ جلسه، هر روز به مدت ۹۰ دقیقه آموزش داده شد. آزمودنی ها در جلسات اول، سوم، پنجم به پرسشنامه کیفیت زندگی پاسخ دادند و سپس ۳ هفته بعد از آخرین جلسه، مجددا مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش سری های زمانی استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد که مداخله معنوی موجب افزایش کیفیت زندگی مادران کودکان مبتلا به سرطان در مرحله پس آزمون و پیگیری می گردد؛ همچنین نتایج تجزیه و تحلیل واریانس با طرح اندازه گیری مکرر نشان داد که مداخله معنوی تأثیر معنی داری بر حیطه سلامت روان و روابط اجتماعی مادران کودکان مبتلا به سرطان دارد ولی این معنی داری در حیطه سلامت جسمانی و سلامت محیط مشاهده نگردید. به طور کلی می توان نتیجه گیری کرد که مداخله معنوی در ارتقای کیفیت زندگی مادران کودکان مبتلا به سرطان مؤثر است.
    دهقانی نیشابوری و مقصودی (۱۳۹۰) به بررسی تاثیرات تاب‌آوری و سر‌سختی روانشناختی بر بهزیستی روان‌شناختی مادران کودکان مبتلا به سرطان پرداختند. این پژوهش به روش توصیفی- همبستگی طراحی و انجام شد. نمونه شامل ۹۵ نفر از مادران کودکان مبتلا به سرطان ساکن شهر مشهد بود. پرسش نامه‌های بهزیستی روانشناختی، سرسختی روانشناختی اهواز و تاب‌آوری کانر و دیویدسون توسط اعضای نمونه تکمیل شدند. آزمون همبستگی نشان داد که سرسختی روانشناختی و تاب‌آوری با بهزیستی روان‌شناختی ارتباط معکوس معنادار دارند. نتایج حاصل از آزمون رگرسیون حاکی از این بود که سرسختی روانشناختی پیش‌بینی‌کننده منفی چهار خرده‌مقیاس بهزیستی روانشناختی یعنی ارتباط مثبت با دیگران، تسلط بر محیط، پذیرش خود و هدفمندی در زندگی می‌باشد. همچنین تاب‌آوری، پیش‌بینی‌کننده هدفمندی در زندگی، پذیرش خود و رشد شخصی بالا می‌باشد. یافته‌های پژوهش مؤید این مهم است که بین تاب‌آوری و سر‌سختی روانشناختی با بهزیستی روان‌شناختی مادران کودکان مبتلا به سرطان رابطه معناداری وجود دارد و ما از طریق تاب‌آوری و سر‌سختی روانشناختی می‌توانیم بهزیستی روان‌شناختی آن‌ ها را پیش‌بینی کنیم.
    نظری (۱۳۸۴) به منظور بررسی نظر والدین کودکان مصروع نسبت به عوامل تنش زا و میزان سازگاری آنان با این عوامل در مراجعه کنندگان به مراکز درمانی منتخب شهر تهران تحقیقی را انجام داده است. نمونه ها شامل ۴۰۰ پدر و مادر کودکان مصروع می باشند. از پرسشنامه ای که در سه بخش تنظیم شده است: اطلاعات فردی، عوامل تنش زا، رفتارهای سازگارانه استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که در حیطه عوامل تنش زا مادران (۸۰ درصد) و پدران (۶۲ درصد) و در حیطه سازگاری مادران (۷۰ درصد) و پدران (۷۳ درصد) رفتار سازگارانه داشتند. آزمون t نشان می دهد بین میزان تنش پدران و مادران کودکان مصروع اختلاف معنی داری وجود دارد. بین میزان سازگاری مادران با متغیرهای دموگرافیک سن مادر، میزان تحصیلات، طول مدت ازدواج، تعداد فرزندان، سن کودک، ارتباط معنی داری وجود ندارد.
    نتایج پژوهش شریعتی و داور منش(۱۳۸۰) نشان داده است که وجود یک فرزند بیمار به شدت بر سلامت روانی والدین اثر گذار است و موجب افزایش فشارهای جسمانی و روانی بر والدین مخصوصا مادران می شوند و باعث کاهش مقاومت او در مقابل ابتلا به بیماریهای می گردد و در نتیجه میزان بیماری را در آنان فزونی می بخشد.
    نتیجه تصویری درباره سلامت روانی
    زهرا قلخانی (۱۳۸۷) در پژوهشی به بررسی میزان اثربخشی روان درمانی حمایتی گروهی بر کاهش افسردگی و افزایش سازگاری زناشویی زنان مبتلا به ام.اس پرداخت. برای انجام این پژوهش ۷۰ نفر زن از ۶۵۰۰ زن عضو انجمن ام. اس که ساکن تهران، دارای تحصیلات حداقل دیپلم و متأهل بودند با روش نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب شدند و به مقیاس SCL-90 پاسخ گفتند. سپس از میان آنها ۱۶ نفر انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. این دو گروه پرسشنامه سازگاری زناشویی (DAS) را به عنوان پیش آزمون پاسخ دادند. گروه آزمایش در ۸ جلسه روان درمانی حمایتی شرکت کردند و بعد از اتمام جلسه بازهم پرسشنامه SCL-90 و سازگاری زناشویی را به عنوان پس آزمون پاسخ دادند. به منظور تحلیل داده های جمع آوری شده از آزمون t مستقل استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان دادکه: تفاوت معنی داری بین گروه پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش در آزمون scl-90 در بعد افسردگی وجود دارد ولی تفاوت معنی دار در پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش در آزمون سازگاری زناشویی DAS مشاهده نشد.
    قمی و بجستانی (۱۳۹۱) در پژوهشی به بررسی اثربخشی آموزش تاب آوری بر استرس مادران دارای فرزندان مبتلا به سرطان در بیمارستان امام خمینی (ره) تهران پرداختند. جامعه آماری این پژوهش کلیه مادران فرزندان سرطانی بین ۱۰-۱۳ ساله بوده است. روش پژوهش به کار گرفته شده طرح نیمه آزمایشی که شامل پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بوده است. نتایج ۹ جلسه آموزش تاب آوری با بهره گرفتن از روش تحلیل کوواریانس نشان داد که مادرانی که تحت آموزش معین قرار گرفته اند در افزایش تاب آوری و کاهش استرس به نسبت مادرانی که از این آموزش ها برخوردار نبوده اند پیشرفت بهتری داشته اند. همچنین آموزش تاب آوری تأثیر معنی داری بر روی کاهش استرس و افزایش تاب آوری مادران به همراه داشته است.
    شعاع کاظمی و همکاران (۱۳۹۲) پژوهشی را با هدف اثربخشی روان درمانی گروهی بر ارتقاء راهبردهای مقابله ای زنان مبتلا به سرطان انجام دادند. جامعه آماری این پژوهش بیماران مبتلا به سرطان PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است) تحت پوشش مرکز تحقیقات سرطان PESTAN(به خاطر محدودیت سایت در درج بعضی کلمات ، این کلمه به صورت فینگیلیش درج شده ولی در فایل اصلی پایان نامه کلمه به صورت فارسی نوشته شده است) دانشگاه شهید بهشتی بودند که با نمونه گیری هدفمند از بین مراجعین کلینیک تخصصی آذر وابسته به این مرکز انتخاب شدند. نتیجه گیری پژوهش حاکی از این است که روان درمانی گروهی سبب ارتقاء و افزایش میزان استفاده از مقابله های مسأله دار و کاهش استفاده از پاسخ های هیجان مدار می شود.

     

     

     

    فصل سوم: روش پژوهش

     

    طرح پژوهش

    پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی می باشد. در این روش تحقیق نمونه گیری و جایگذاری افراد به صورت تصادفی روی نمی دهد. بیشتر تحقیقاتی که هدف آنها یافتن عوامل علّی در زندگی واقعی و شرایط حقیقت است و در حین اجرای آنها تنها گواه تعدادی از متغیرها مقدور می‌باشد، در تحقیقات ‌تجربی یا آزمایشی یا نیمه تجربی قرار می‌گیرند. بیشتر مطالعات و بررسی‌‌‌‌‌‌‌‌هائی که در زمینه مشکلات و مسائل اجتماعی (بررسی و مطالعه جرم و جنایت ، آشوب‌‌‌‌‌‌‌‌ها ، اعتیادها) صورت می‌گیرد و اغلب کنترل یا دستکاری متغیرها در آنها مقدور نیست، از این مطالعات هستند.

     

    جامعه آماری، نمونه و روش نمونه گیری

    جامعه آماری شامل کلیه مادران دارای کودکان سرطانی مراجعه کننده به بیمارستان فوق تخصصی کودکان دکتر شیخ شهر مشهد می باشد. مادرانی که تمایل خود را برای شرکت در گروه درمانی حمایتی اعلام کردند در گروه آزمایش و سایر مادران در گروه کنترل گمارده شدند. از آنجا که حجم نمونه برای تحقیقات آزمایش ۱۵ نفر برای هر گروه پیشنهاد شده است (دلاور، ۱۳۸۸)، لذا حجم گروه آزمایش و گواه ۱۵ نفر در نظر گرفته شده است. روش نمونه گیری به صورت در دسترس می باشد. ملاک های ورود به مطالعه عبارتند از: داشتن فرزند سرطانی، پذیرش آگاهانه برای شرکت در مطالعه و گروه درمانی، نداشتن بیماری مزمن جسمی و روانی، متأهل بودن.

    نمودار ۱-۳ طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل

    ابزارهای پژوهش

    از پرسشنامه های زیر به منظور جمع اوری داده ها استفاده خواهد شد:
    پرسشنامه سازگاری بل (فرم بزرگسالان): پرسشنامه سازگاری بل به منظور پی بردن به موقعیت عمومی سازگاری فرد
    سازنده بل در سال ۱۹۶۱ ساخته شده است. تعداد سوالات این پرسشنامه۱۶۰ سوال می باشد. زیر مقیاس ها عبارتند ازالف- سازگاری در خانه ب- سازگاری در سلامتی ج- سازگاری اجتماعی د- سازگاری عاطفی ه -سازگاری شغلی
    نحوه نمره دهی و تجزیه و تحلیل به این صورت است هر که هر سوال از سه گزینه بلی، خیر و نمی دانم تشکیل شده است. نمره بالاتر به معنی سازگاری پایین تر در این پرسشنامه می باشد.
    این پرسشنامه به عنوان کمک به مشاوره با بزرگسالانی که مسایل شخصی خود را در موارد مندرج در آزمون مطرح می کنند موفقیت آمیز بوده است و در مورد هر دو جنس زن و مرد کاربرد دارد.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 04:13:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      رابطه¬ی مولفههای هوشهیجانی و مولفههای یادگیری خود تنظیمی و زندگی در دو منطقه اقتصادی- اجتماعی۶ و۱۱با اهمالکاری تحصیلی۹۳- قسمت ۷- قسمت 2 ...

    اقدامات دانش‌آموز برای انتخاب یا آرایش موقعیت جهت تسهیل یادگیری

     

     

     

    انتظارات ازخود

     

     

    بازآرایی دانش‌آموز یا تحلیل وی از پاداشها یا تنبیه طرف جهت کسب موفقیت یا شکست

     

     

     

    مرور ذهنی و به خاطرسپاری

     

     

    اقدامات دانش‌آموز در به خاطر سپاری مطالب از طریق تمرین آشکار یا پنهان

     

     

     

    جستجوی کمک اجتماعی
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی

     

     

    اقدامات دانش‌آموز در گرفتن کمک از همسالان، بزرگسالان و معلمان

     

     

     

    مرور یاد داشتها

     

     

    اقدامات دانش‌آموز در بازخوانی آزمونها و یادداشتها جهت آمادگی برای کلاس یا آزمون

     

     

    نظریه ویگوتسکی:
    پژوهشگران اجتماعی- فرهنگی، انتقال از تنظیم توسط دیگری به خود خودتنظیمی را از طریق چهار مرحله اصلی تبیین می‌کنند(ویگوتسکی، ۱۹۸۱).
    اولین مرحله، می‌تواند به وسیله محدودیت‌های درک یادگیرنده از تکلیف و تنظیم‌های بزرگسال دیگر یا فرد با تجربه‌تر فهمیده شود. یادگیرنده و فرد مجرب‌تر دیگر، از طریق گفتار، نمادها و بازنمایی‌هایی که با تعریف یادگیرنده از موقعیت پیوند می‌خورد، درک مشترکی را گسترش می‌دهند.
    در طی دومین مرحله، یادگیرندگان به‌صورت موفقیت‌آمیز و از طریق ابزارهای میانجی، شروع به مشارکت در ارتباط می‌کنند، و پیـوندهایی را بیـن سخن بزرگـسال و موقـعیت تکلیـف برقرار می‌سازند. در این مرحله، به‌عنوان نمونه، یادگیرنده با هدایت یک بزرگسال، برای درک و تکمیل تکالیف، شروع به تمرین نمادها و بازیها می‌کـنند. حال، درک آنان به موقــعیت تکلیف، محدود می‌شود و مسئولیت تنظیم رفتار هنوز برعهده بزرگسال است.
    در سومین مرحله تنظیم، از نقش و کارکرد ابزارهای میانجی که آنها را قادر می‌سازد تا تکالیف را به‌طور مستقلانه و با مسئولیت بیشتر انجام دهند، آگاه می‌شوند. با این وجود تنظیمشان هنوز وابسته به راهنمای بزرگسال است. برای مثال، یادگیرندگان می‌توانند سؤالات یا مثالهایی به منظور کمک به درک خود و تکمیل تکالیف با راهنمایی بزرگسال، تولید کنند.
    در مرحله آخر، از طریق تعامل اجتماعی، استفاده از ابزارهای فرهنگی به بخشی از سازمان درونی یادگیرنده تبدیل می‌شود.در این مسیر، آنها شروع به کسب مسئولیتهای ارتباطی و تنظیمی از افراد با تجربه تر دیگر می‌کنند و سعی در رشد صلاحیت خودتنظیمی خود هستند.
    در حالی که هدف نهایی، خودتنظیمی است، پژوهشگران اجتماعی- فرهنگی از اصطلاحاتی مانند یادگیری انطباقی، یا تنظیم اشتراکی به منظور تاکید بر نقش تعاملات جاری میان افراد و بافت، در رشد خودتنظیمی استفاده می‌کنند. برای مثال، مدل تنظیم اشتراکی به مسئولیت مشترک میان معلمان و دانش‌آموزان در استقرار و نگهداری روابطی که خودتنظیمی را ارتقا می‌دهند، تاکید می کند. در این مدل، مسئولیت دانش آموزان در این است که جهان اجتماعی چندگانه و اهداف را سازمان می‌دهند؛ در حالی‌که، معلمان مسئول تدارک حمایت سکوسازی و فرصت‌هایی هستند که میانجی تنظیم دانش‌آموز است(ترنر[۷۰]، ۲۰۰۲، به نقل از مردعلی، ۱۳۸۷).
    نظریه بندورا:
    در نظریه شناختی- اجتماعی بندورا فرض می‌شود که کنش انسان به‌وسیله عوامل متعامل بسیاری تعیین می‌شود و از اینرو افراد، تنها یکی از مشارکت‌کنندگان هستند تا تنها تعیین‌کننده اعمالشان. عامل انسان در درون یک ساختار مهم پیوسته پیچیده عمل می‌کند که مستلزم جبر متقابل میان عوامل شخصی، رفتاری و محیطی است.با توجه به یادگیری خودنظم داده شده، عوامل شخصی شامل کنشها و باورهای شناختی نهفته مانند خودکارآمدی، فرایندهای فراشناختی، دانش راهبردی، ادراکات، عواطف و ارزشها است. عوامل رفتاری شامل کنشهای فردی، بیان کلامی و انتخابها می‌شود. عوامل محیطی، ساختار بافت یادگیری، اجتماعی و تجارب غیرمستقیم شکل داده شده به وسیله سرمشق گیری، ترغیب کلامی و شکلهای نمادی گوناگون، اطلاعات را در برمی‌گیرد.(بندورا،۱۹۸۶ به نقل ازسیف، ۱۳۸۹).
    صرفنظر از اینکه آموزش معلم محور باشد یا دانش‌آموز محور، یادگیرنده خود را موظف می‌سازد که در تکلیف درگیر شود. خودتنظیمی به فرایندهایی اشاره دارد که دانش‌آموزان به کمک آن رفتار، شناختها و عواطفشان را که بطور نظامدار به سمت دستیابی به اهداف یادگیری معطوف است، فعال می‌سازند. نظریه شناختی- اجتماعی بندورا، خودتنظیمی را شامل سه زیر فرایند:
    خویشتن‌نگری، خودداوری و خودتأملی می‌داند(بندورا،۱۹۸۶). این زیرفرایندها، رویدادهای انحصاری نیستند، آنها با یکدیگر در تعامل هستند و یکدیگر را تحت تاثیر قرار می‌دهند.
    دانش‌آموزان درحالی‌که درگیر تکالیف یادگیری هستند، رفتارهایشان را مشاهده می‌کنند. هدفشان از مشاهده رفتار این است که رفتار خود را در مقابل اهداف یا معیارهایی که به وسیله دانش‌آموز، آموزش‌دهنده یا دانش‌آموز دیگری از طریق الگوگیری اجتماعی کسب شده‌اند، مورد قضاوت قراردهند. اطلاعات به‌دست آمده از این داوری موجب واکنش مثبت یا منفی می‌شود. اگر دانش آموز پیشرفت خود را مثبت تلقی کند، سرانجام راهــبردها و بافتـهایی را که این موفقیت را ارتـقاء می‌دهند، درونی می‌سازد؛ در غیر اینصورت، اصلاحات انجام خواهد شد. واکنشهای منفی یا مثبت در تطابق با معیارها در طی خویشتن نگری ارائه می‌شوند.
    الگوی پینتریچ:
    ینتریچ,(۱۹۹۹)، مدلی از یادگیری خودتنظیمی که در برگیرنده اغلب راهبردهای مشخص شده توسط زیمرمن و پونز بود را ارئه نمود. مدل پینتریچ از یادگیری خودتنظیمی شامل سه دسته کلی از راهبردها است که عبارتند از:
    الف- راهبردهای شناختی یادگیری.
    ب-‌راهبردهای یادگیری خودنظم‌دهی و فراشناخت.
    ج- راهبردهای مدیریت منابع.
    الف) راهبردهای شناختی: راهبردهای شناختی، رفتارها و افکاری هستند که فرایند یادگیری را تحت تاثیر قرار می‌دهند. به‌گونه‌ای که اطلاعات بتوانند به‌طور موثرتری در حافظه به‌خاطر آورده شوند. راهبردهای شناختی را به سه مقوله راهبردهای تکرار و مرور، بسط و گسترش و سازماندهی تقسیم می‌کند.
    ب) راهبردهای یادگیری خودنظم دهی و فراشناخت: اصطلاح فراشناخت به دانش ما درباره فرایندهای شناختی خودمان و چگونگی استفاده بهینه از آنها برای رسیدن به اهداف یادگـیری گفته می‌شود. همچنین، راهبردهای فراشناختی عملکردهای اجرایی هستند که به منظور برنامه‌ریزی و تفکر در مورد فرایند یادگیری صورت می‌گیرد و هدف از آن هدایت، کنترل و ارزیابی یادگیری به وسیله شخص یادگیرنده است. پینتریچ(۱۹۹۹) معتقد است دانش فراشناخت به دانش‌آموزان در مورد خودشان، تکالیف و راهبردهای مختلف محدود می‌شود، اما خودتنظیمی به هدایت، کنترل و تنظیم رفتارهای بالفعل و فعالیتهای شناختی اشاره دارد.
    ج) راهبردهای مدیریت منابع: این راهبردها مربوط به روش هایی است که دانش‌آموزان به‌منظور مدیریت و کنترل محیطشان مورد استفاده قرار می‌دهند. این راهبردها در اداره‌کردن محیط و منابع موجود به دانش‌آموزان کمک می‌کند. راهبردهای مدیریت منابع را شامل برنامه‌ریزی زمان موجود برای مطالعه و سازماندهی زمان برای سایر فعالیتهای زندگی فرد، فراهم آوردن یک محیط فارغ از عوامل منحرف کننده، مدیریت شغلی از نظر تلاش، گفتگو با خود، خود تقویتی و جستجوی کمک از دیگران می‌باشد.
    الگوی بوکارتز:
    یادگیری خودتنظیمی، یک مفهوم غنی است که به محققان اجازه می‌دهد که اولا، مؤلفه‌های مختلفی را که بخشی از یادگیری موفقـیت‌آمیز هستند، توصیف کنند. ثانیاً، تعـاملات متـقابل را که بین مؤلفه‌های مختلف اتفاق می‌افتد، تبیین کند و ثالثاً، یادگیری و پیشرفت مستقیم خود، یعنی ساختار هدف، انگیزش، اراده و هیجان خود را شرح دهند.بنابراین، نظریه یادگیری خودتنظیمی، به‌معنی قادر بودن به توسعه دانش، مهارتها و رفتارهایی است که می‌توانند از یک بافت یادگیری به بافت دیگر و نیز از موقعیتهای یادگیری که این اطلاعات در آنها به دست آمده است، که به بافت کار و اوقات فراغت منتقل شوند.
    بوکارتز(۱۹۹۷، به‌نقل از مردعلی،۱۳۸۷) یادگیری خودتنظیمی را به‌معنای توانا شدن در ایجاد نگرشها، مهارتها و دانش‌هایی عنوان می‌کند که می‌توانند از یک بافت یادگیری به بافتهای دیگر و از موقعیت یادگیری که اطلاعات در آن کسب شده است به موقعیتهای کاری واقعی منتقل شود.ضمن تاکید بر آموزش مهارتهای خودتنظیمی به‌عنوان هدف آموزش و پرورش، به تعامل بین آموزش یادگیری خودتنظیمی و تعامل بین مؤلفه‌های شناختی و انگیزشی، تاکید دارد. وی یادگیری خودتنـظیمی را به‌عنوان یک مرحله پیچـیده تکاملی و تعاملی می‌داند که شامل خودتنظیمی شناختی و خودتنظیمی انگیزشی است. وی خودتنظیمی را در سه سطح اهداف، راهبردها و دانش قلمرو خاص در نظر می‌گیرد. براساس، در این مدل سه سیستم تنظیمی در یادگیری خودتنظیمی وجود دارد:
    ۱٫‌تنظیم خود (انتخاب هدف و منبع).
    ۲٫‌تنظیم فرایند یادگیری(استفاده از دانش ومهارتهای فراشناختی برای جهت دادن به یادگیری).
    ۳٫‌تنظیم روش های پردازش اطلاعات(انتخاب راهکارهای پردازش اطلاعات).

     

    برای

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 04:12:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی تطبیقی معاونت در جرم در حقوق کیفری ایران و لبنان- قسمت ۱۰ ...

    نتیجهگیری

     

     

    ۹۴

     

     

     

    پیشنهادات

     

     

    ۹۶

     

     

     

    منابع ومأخذ

     

     

    ۹۷

     

     

     

    کتب فارسی

     

     

    ۹۷

     

     

     

    مقاله ها و پایان نامه ها

     

     

    ۹۸

     

     

     

    تقریرات

     

     

    ۹۹

     

     

     

    فرهنگ ها

     

     

    ۹۹

     

     

     

    کتب عربی

     

     

    ۹۹

     

     

     

    د) پایگاه های اینترنتی

     

     

    ۱۰۰

     

     

     

    چکیده انگلیسی

     

     

    ۱۰۱

     

     

    چکیده
    معاون جرم شخصی است که عناصر مادی ومعنوی جرم اصلی ارتکاب یافته به وسیله مباشر یا شرکای جرم را انجام نداده است، بلکه درشرایطی معین درارتکاب جرم مذکور مداخله کرده است. در هر دو نظام کیفری ایران و لبنان، معاونت یک عمل مجرمانه مستقل نیست، بلکه امری فرعی و تبعی بوده وتحقق آن مستلزم وجود فعل مجرمانه اصلی است.قواعدمربوط به معاونت درجرم درحقوق جزای ایران به وسیله مواد ۴۳ و ۷۲۶ ق.م.ا و درحقوق لبنان تحریض بهجرم درمواد ۲۱۷ و ۲۱۸ قانون جزای این کشور و متدخّل که همان معاون است در مواد ۲۱۹ و۲۲۰ پیش بینی شدهاست.

    پایان نامه حقوق

    درحقوق ایران نظریه استعاره مجرمیّت پذیرفته شده است بجز دربرخی ازجرایم خاصکه از نظریه استقلال درمجرمیّت تبعیت نموده است. قانونگذار لبنان مجازات محرّض را در ماده ۲۱۷ ق.م.ل نظر به استقلال درمجرمیّت دارد،اما درخصوص معاونین اصلی تابع نظریه استعاره مطلق بوده و در خصوص معاونین عادی از نظریه استعاره نسبی مجرمیّت تبعیت نموده است.درایران مصادیق عام رفتار معاون درماده ۴۳ ق.م.ا ونیزدر قانون لبنان درماده ۲۱۹بطور حصری پیش بینی شده است.مصادیق خاص رفتار معاونت که برگرفتهازمنابع فقهی است عبارتند از اکراه درقتل،امربهقتل،امساک و دیدهبانی میباشد.
    درحقوقکیفریایران ترک فعل مصداق معاونت درجرم محسوب نمیگردد، مگردرمواردی که شخص طبق قانون مکلف به جلوگیری از وقوع جرم بوده باشد.که دراین موارد قانونگذار ایران، چنین ترک فعل را تحت عنوان مستقل مجرمانه معاونت، قابل تعقیب ومجازات میداند.درحقوق کیفری لبنان ترک فعل درصورتی که مسبوق به توافق پیشین باشد، معاونت درجرم محسوب میگردد.
    وجود رابطه سببیت میان فعل مجرمانه مرتکب اصلی و مساعدت معاون ضروری است.لیکن ارتباط مستقیم میان معاون و مباشرجرم اصلی شرط نیست،بدین جهت معاونت در معاونت درهردو نظام کیفری مورد پذیرش قرار گرفته است.همچنین معاون و مباشرجرم باید تطابق قصد داشته باشند و هدف مشترکی را دنبال نمایند ومعاون باید نسبت به عملارتکابیخود،عملارتکابی مباشرواوضاع و احوال خاصجرم آگاهی داشته واعمالخویش را با اراده وقصد مجرمانه مرتکب گردد. درحقوقایران برخلاف لبنان معاونت درجرایمغیرعمدی پذیرفته نیست.ودرحقوق لبنان به شرط آنکه نتیجه حاصله عرفاً قابل پیش بینی باشد، معاونت در جرایم غیرعمدی پذیرفته شده است زمان وحدت قصد بینمجرم اصلی ومعاون یا قبل از ارتکاب جرم یا مقارن باارتکاب جرم است وپساز ارتکاب جرم معاونت مصداق پیدا نمیکند اما در حقوق لبنان اخفـایاشیاء و اشخاص جنایتکار چنانچه بنابر توافق قبلی باشد معاونت در جرم محسوب میشود. در حقوق ایران مجازات معاون حداقلمجازات مباشرجرم است.قانونگذار لبنان مجازات معاونین اصلی را همچون شریک در جرم که مجازاتی برابر فاعل دارد، مقرر نموده و مجازات معاونین عادی به مانند حقوق ایران حداقل مجازات آن جرمتعییننموده است.
    کلیدواژه: معاونت درجرم، اعانت براثم، همکاریدرجرم، تحریک بهارتکاب جرم، تهیه مقدماتارتکابجرم، تسهیلجرم، تشویق بهارتکاب جرم
    مقدمه
    الف) بیان موضوع
    یکی از علل اختلال امور نابسامانی اجتماعی و کاهش میزان امنیت در جامعه، مساله بزهکاری و مجرمیت است.جرم همیشه نتیجهی اراده فعل شخص واحدی نیست بلکه دراثر همکاری و اشتر اک مساعی عدهای ازاشخاص به منصه ظهورمیرسد. این افراد مباشرمعاون یا شریک یک جرم هستند. بدیهی است اشتراک مساعی واجتماعی افراد ضمن اینکه بر میزان قدرت افراد میافزاید در عین حال نمایانگر یک خطر اجتماعی بارزی است که قانونگذار با تدوین قوانین و مقررات درصدد مقابله وپیشگیری از وقوع این تشریک مساعی و همکاری مجرمانه می پردازد. درعصرحاضر به اقتضای ترقی جامعه بشری، پیشرفت شگرفی علمی وصنعتی وسرعت وسهولت وسایل ارتباط داخلی وخارجی، جرایمی به ظهور رسیده که نقش اصلی و اساسی ارتکاب آن را کسانی ایفاء میکنند که خود صحنهی جرم و محل ار تکاب تا حدود زیادی دور میباشند.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    بنابراین تعاون و اشتراک مساعی به همان اندازه که سازندگی واعتلاء و پیشرفت جوامع بشری را تسهیل میکند، اگردراختلال نظام اجتماعی صرف شود، برسرعت سوق دادن آن جامعه به جانب پرتگاه تباهی میافزاید بنابراین شر کت و معاونت چند نفردر ارتکاب جرم، جامعه را با خطرات زیادی مواجه میسازد که کیفیت مبارزه با آن و اتخاذ تدابیر لازم در قبال این بلای اجتماعی درخور بحث و اندیشه و تفکر و تحقیق است.
    در زمان معاصر دیگر کمتر مشاهده می شود که مجری به تنهایی به ارتکاب جرم مورد نظر خود اقدام کند، بلکه تبهکاران از یک طرف برای سهولت تبهکاری و از دیگر سو برای فرار از کیفر اعمال ارتکابی خود گرد هم جمع شده و با تقسیم کار بار مسئولیت انفرادی را کاهش میدهند تا از این طریق مسئولیت را متوجه عده بیشتری گردانند و مقامات قضایی و انتظامی را در امر تفتیش جرم و تعقیب دستگیری و محاکمه مجرمین گمراه سازند.
    بدین لحاظ لازم است با شناخت زمینه ها، انواع ابعاد و نتایج همکاری مجرمانه و از جمله معاونت در ارتکاب جرم تدابیری جهت پیشگیری و مبارزه با آن اندیشیده شود.
    دراین تحقیق ابتدا جایگاه فرعی خاص از همکاری مجرمانه یعنی معاونت درجرم درمیان سایر مداخله کنندگان درجرم مشخص گردیده و سرانجام عنوان معاونت در جرم درحقوق کیفری ایران و مطالعه تطبیقی با حقوق لبنان برگزیده و مورد تصویب قرار گر فته است.
    باید توجه داشت بهترین شیوه برای بررسی و تجزیه و تحلیل موضوع، مقایسه تطبیقی موضوع با سایر موارد مشابه است. همین دلیل به مطالعه تطبیقی موضوع با حقوق کیفری لبنان و در پرتو قانون جزای آن کشور پرداخته شده است. معاون شخصی است که مجرم اصلی را در وقوع جرم کمک و مساعدت نموده است بدون اینکه در عملیات اجرایی جرم مداخله داشته باشد.
    ب) سؤالات تحقیق
    سؤال این است که اصولاً چرا چنین فردی مجرم شناخته شده است؟ مصادیق لازم به منظور تحقق معاونت درجرم در قوانین جزایی دو کشور ایران و لبنان چه مواردی است؟ آیا این مصادیق منحصر به موارد تعیین شده قانونی است؟ رفتار مادی لازم جهت تحقق معاونت در جرم در این دو نظام کیفری صرفاً به شکل فعل مثبت است یا ترک فعل نیز می تواند مصادیق معاونت محسوب گردد؟ آیا مسئولیت معاون نشات گرفتهازمسئولیت مباشرجرم است یا بایستی برای آنچه عملاً انجام داده است مجازات شود؟ برای توجیه مسئولیت کیفری معاون جرم ارتکاب چه مقدار فعل از سوی کمک کننده ضروری است؟آیا وجود توافق قبلی یا هدف مشترک، شرط تحقق نهاد مزبور دراین دو نظام کیفری است؟ هرگاه توافق قبلی یاهدف مشترک وجود نداشته باشد ولی متهم (معاون) اتفاقاً درصحنه جرم حاضر باشد وضعیت چگونه خواهد بود؟ با توجه به مطالب فوق سؤالهای اصلی تحقیق عبارتند از:
    ۱- آیا بزه معاونت در جرم بزه عاریتی است یا جرم مستقل محسوب میگردد؟
    ۲-آیا معاونت در جرم در رابطه سببیت بین رفتار معاون و جرم ارتکابی توسط مباشر لاجرم بایست مستقیم باشد؟
    ۳- آیا معافیت مباشر جرم از مجازات در هر صورت موجب معافیت معاون نیز خواهد بود؟
    ۴- آیا معاونت در جرم از طریق ترک فعل نیز ممکن خواهد بود؟
    ۵- مصادیق قانونی معاونت در جرم به نحو حصر است یا تمثیل؟
    ۶- آیا علم و آگاهی معاون از قصد مجرمانه مباشر برای تحقق رکن روانی معاونت در جرم کفایت می کند یا علاوه بر آن قصد مجرمانه معاون نیز ضروری است؟
    پ) فرضیات تحقیق
    ۱- درهردو نظام کیفری معاونت عنوان مستقل مجرمانه نیست بلکه امری تبعی وفرعی بودهو تحقق آن مستلزم وجود فعل مجرمانه اصلی است.

     

    برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت zusa.ir مراجعه نمایید.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 04:12:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم