محصولات فرآیندها و خدمات می شود که این به نوبه خود مشارکت قطعی مشتریان و اجزای دیگر سازمان های تجاری را در بردارد . نوآوری یک محصول راه حل جدید خلاقانه برای شرایط و تمایلات فعلی می باشد و نیازهای پنهان و آشکار و خواسته های مشتریان و سهامداران را برآورده می کند . ( قاسمی نژاد و شاهیری ، ۱۳۹۲) .با توجه به این که هدف این مطالعه بررسی رابطه بین مدیریت دانش و نوآوری محصول در شرکت های صنعتی استان گیلان می باشد . لذا در این فصل ابتدا به بیان مسأله و در ادامه اهمیت و ضرورت تحقیق اهداف و هزینه ها و چارچوب نظری در نهایت مدل پیشنهادی تحقیق و تعریف نظری وعملیاتی متغیرها بیان می شود .
بیان مسئله
نوآوری و تغییر در محصولات و خدمات جوامع صنعتی چنان شتابی گرفته است که قدرت انتخاب و خرید بسیاری محصولات وخدمات را از مشتریان گرفته است، به گونه ای که نو بودن بسیاری از کالاها بیش از چند ماه دوام ندارد. سرعت تغییر در خدمات و کالاها و جهانی شدن اقتصاد تاثیر خود را به گونه ای در تمامی بنگاههای اقتصادی نمایان کرده است که رفتار و فرهنگ تمام مردم تحت تاثیر این تغییرات قرار گرفته است. جوامع و سازمانهایی که خود را با این تغییرات هماهنگ نکرده اند احساس عقب ماندگی دارند و بنگاههای اقتصادی در این گونه جوامع رو به نابودی هستند. رقابت در سازمانها و بنگاههای اقتصادی پیشرو، چنان سرعت و شتابی دارد که تصور رسیدن به آنها بیشتر اوقات محال و غیرممکن به نظر می رسد (عمادی،۱۳۹۰).طی سه دههء گذشته کشورها با این باور رسیده اند که تحقیق و توسعه (R&D) تأثیری مثبت بر رشد اقتصادی خواهد داشت منابع متنابهی را به بخش تحقیق و توسعۀ ملی خود اختصاص داده اند. در سالهای اخیر تئوریهای مطرح شده در زمینه رشد اقتصادی رابطه فرضی میان سرمایهگذاری در بخش علوم و فناوری(S & T)و رشد اقتصادی را ثابت نموده است کامیسون[۴](۲۰۰۸). کشف و نوآوری لایههای زیرین و بنیادین یک چرخه تجاری را تشکیل میدهد. این فرآیندی است که ارتقای استانداردهای زندگی در بلندمدت را رقم میزند. اگر بتوان چنین فرآیندی را به تصویر کشید میتوان دید که رشد اقتصادی در آن بصورت منحنی است که در بلندمدت سیر صعودی داشته و چرخه تجاری در اطراف این منحنی در حال نوسان است. آنچه که میزان صعود و پیشرفت ما را در بلندمدت تعیین میکند همان شیب این منحنی است نه نوسانات اطراف آن. بنابراین یک مزیت مهم برای موفقیت سازمان ها، نوآوری است. منابع دانش خارج از سازمان اغلب برای فرایند نوآوری در سازمان حیاتی هستند .تحقیقات انجام شده در شناخت ریشه های نوآوری، نقش برجسته استفاده از دانش محیطی را فرایند نوآوری نشان دادهاند. سازمانی که از ظرفیت جذب دانش بالایی برخوردار است، اتصالاتی با منابع دانش خارجی ایجاد میکند که به مثابه کانالهایی برای انتقال افکار نو به درون سازمان عمل میکنند .بنابراین ظرفیت جذب دانش از طریق شناسایی دانش خارج از سازمان میتواند نقش مؤثری در مرحله نخست نوآوری داشته باشد.(نسیمی,۱۳۸۷).وجود قابلیتهای شناسایی و کسب دانش از محیط خارج، سازمان را قادر می سازد که به شکلی مؤثر تغییرات فناوری و روش های مدیریتی جدید را در حوزه فعالیت خود تعقیب کنند و از این طریق قابلیتهای خود را برای پذیرش تغییرات توسعه دهند، ضمن آنکه با تبدیل شدن قابلیتهای کسب شده به روش های جاری انجام کار ( روتینها)سازمان تغییرات لازم را با هزینه کمتر و در زمان کوتاهتری اعمال میکند. مدیریت دانش به عنوان فرایند شناسایی و ایجاد و شبیه سازی دانش و کاربرد دانش به منظور کشف یک فرصت جدید و افزایش عملکرد سازمان تعریف شده است دانگ یانگ[۵](۲۰۱۱).یکی از مفاهیم مرتبط با مدیریت دانش سازمان ، مفهوم ظرفیت جذب دانش است که اولین بار به وسیله کوهن و لونیتال به عنوان توانایی یک سازمان در شناسایی، کسب و به کارگیری اطلاعات خارج از سازمان در فرایندها و محصولات نهایی خود تعریف شد.آنها ظرفیت جذب را به عنوان توانایی شرکت برای یادگیری از دانش خارجی از طریق فرآیندهای شناسایی، تطبیق و بهره برداری از دانش تعریف می کنند(کوهن و لوینتال، ۱۹۹۹، ص ۶۵). شرکت هایی که فرایند ظرفیت جذب را توسعه می دهند درصورتیکه هر دو مولفه را تقویت کنند می توانند مانع این پروسه شوند. در دیدگاه این دانشمندان ظرفیت جذب دانش دارای چهار بعد اصلی است که عبارتند از: اکتساب، تطبیق، تبدیل و کاربرد(بکارگیری)برخی نیز ساختارهای قبلی را به مجموعهای از رویه های ثابت سازمانی و فرآیندهای استراتژیکی پیوند دادند که از طریق آن شرکت ها این دانش را با هدف ایجاد یک ظرفیت سازمانی پویا کسب می کنند، شبیه سازی می کنند، انتقال داده و به کار می گیرند. با توجه به نظریه ایشان، چهار ظرفیت یا فرایند اصلی سازمان چهار بعد ظرفیت جذب را تعیین می کنند که به صورت طبیعی ترکیب شده و برای تولید یک ظرفیت سازمانی پویا فعالیت می کنند. آنان این چهار فرایند را در دو مولفه کلی گروه بندی می کند که عبارتند از: ظرفیت جذب بالقوه و ظرفیت جذب تحقق یافته. ظرفیت جذب بالقوه ابعاد کسب دانش را تشکیل می دهد (هم ظرفیت برای ارزش گذاری دانش و هم ظرفیت برای کسب و شبیه سازی دانش). در مقابل، ظرفیت جذب تحقق یافته از انتقال و کاربرد دانش تشکیل می شود(زهرا و جورج، ۲۰۰۲، ص ۱۲۵). تمایز نظری بین ظرفیت جذب بالقوه و ظرفیت جذب تحقق یافته نشان می دهد که دانش کسب شده خارجی قبل از اینکه شرکت بتواند با موفقیت از این دانش برای ارزش گذاری استفاده کند، دستخوش پروسه های تکراری متعدد می شود. (خیرخواهان، ۱۳۸۹، صص ۲۱-۲۲). در این تحقیق نیز به بررسی رابطه مدیریت دانش و نوآوری محصول در شرکت های صنعتی استان گیلان پرداخته شده است. با توجه به مسائل گفته شده این سوال پیش می آید که آیا بین مدیریت دانش و نوآوری محصول در شرکت های صنعتی استان گیلان رابطه وجود دارد؟
اهمیت وضرورت تحقیق
سازمانها نوآوری را به عنوان یک استراتژی جهت ایجاد محیط مناسب برای کسب مزیت رقابتی و افزایش سود آوری و سهم بازار یا به عنوان یک واکنش به تغییرات محیط داخلی یا خارجی شان می دانند به همین دلیل توانایی یک سازمان برای نوآور بودن و نوآوری کردن بحث اصلی در بین تئوری های سازمانی است (حسینی کاکروی،۱۳۹۱).
نوآوری برای حفظ پیشرفت اکثر سازمان ها ضروری است . اگر نیروی حیاتی یک سازمان تجاری جریان نقدی باشد نوآوری راهکاری برای تجدید قوای سازمان می باشد تا با موفقیت بیشتری در بازار تقاضا رقابت کنند . توسعه محصولات نوآورانه روی بهبود موقعیت راهبردی و توانایی ارائه محصول سازمان از طریق هدایت و خلاقیت تمرکز دارد.
نوآوری محصول شامل چندین جنبه اساسی است :
جستجوی نیازها برای محصولات ، فرایندها و خدمات جدید :
تعیین مدیریت مناسب و تطبیق محصولات جدید :
استقرار برنامه ریزی مناسب برای کل سیستم مدیریت در جهت توسعه تجاری سازی محصولات جدید
انتخاب فرصت های محصول جدید برای سرمایه گذاری
تقویت توانایی های سازمانی جهت خلق محصولات جدید موفق
تولید محصول جدید و برنامه اجرای توسعه محصول جدید
نوآوری محصول یک بازسازی پویا است که نیازمند رهبری و تجربه سازمانی و مدیریتی می باشد، نوآوری در محیط پویا و رقابتی پیش بینی می شود تا به عنوان مؤلفه ای اساسی برای شرکت ها جهت ایجاد ارزش و حفظ مزیت رقابتی باشد . شرکت هایی که دارای ظرفیت نوآورانه بیشتری می باشند در عرضه محصول ورود به بازار جدید بهتر هستند و شرکت ها را قادر به کسب نتایج نوآوری مطلوب و افزایش عملکرد می کنند . هنگامی که شرکت ها ابتکارات نوآوری را توسعه می دهند ، فرایندهای نوآوری تعاملی بوده و شامل عوامل متعددی است که در چارچوب و امتداد سازمان هستند . چنین فرایندهای تعاملی مستلزم توسعه و افزایش شبکه های تعامل می باشد تا فعالیتهای نوآوری را شکل داده و پیامدهای نوآوری را اشاعه دهد . ( چن و [۶]همکاران، ۲۰۱۰) نوآوری شامل خلق یک ایده جدید ، پیاده سازی ( تولید ) یک محصول جدید ، فرایند یا خدماتی است که منجر به رشد پویایی اقتصادی ملی و افزایش اشتغال و همچنین منجربه ایجاد سود خالص برای شرکت و کسب و کار نوآورانه می شود شرایط گسترده است ( قاسمی نژاد ، ۱۳۹۲) . این ایده نو نیاز به درک نیاز مشتری جدید و یا راه جدیدی برای تولید است که در فرایند توسعه تجاری ، کاهش هزینه و افزایش بهره وری را به همراه دارد ( پاپ ادیوک[۷] و چو ۲۰۰۶ ) . تحقیقات نشان داده مدیریت دانش از طریق ایجاد یک فرهنگ مفید و ارزشمند برای ایجاد و تسهیم دانش و همچنین ایجاد فرهنگ همکاری در سازمان ها نقش مهمی را در فرایند نوآوری ایفا می کند . محققان بر نقش محوری مدیریت دانش به خصوص در ایجاد یک محیط کاری داخلی که خلاقیت و نوآوری را حمایت می کند تأکید کرده اند ، عملکرد نوآوری کم در سازمان ها به نوآوری های محصول و فرایند کمک می کند و به عنوان مزیت رقابتی، شناخته شده است . بنابراین باید برای پیاده سازی مدیریت دانش در سازمان به منظور ایجاد یک فرهنگ مشترک برای به حداکثر رساندن عملکرد نوآوری و همچنین برای ایجاد مزیت رقابتی مؤثر است تلاش کرد ( میر فخرالدینی ، ۱۳۸۹).تغییرات سریع و رشد روز افزون دانش اطلاعات ، هر سازمانی را بر آن می دارد تا برای بقاء تمام تلاش خود را در مدیریت دانش برآمده اند تا به موقع از منابع دانشی خود و محیط پیرامون ، بهره برداری کنند . تمرکز مدیریت دانش بر بهبود توانایی های سازمان است . موفقیت به ایجاد محیط کاری جدیدی نیاز دارد که در آن دانش و تجربه به سادگی تسهیم شوند . فرایندها و فناوری های اطلاعاتی نیز برای این هدف باید اعمال شوند . رفتار انسان ها در سازمان هم باید در این راستا قرار گیرد تا بتوانند به بهره وری بیشتر دست یابند مبانی زیر ساخت مدیریت دانش شامل فن آوری اطلاعات ، فرایندهای دانش و فرهنگ سازمانی است که این مبانی به استفاده کامل از دانش منجر می شوند ( طبرسا و اورمزدی ، ۱۳۸۷ ، ص ۳۹ ).
اهداف تحقیق
هدف اصلی : بررسی رابطه مدیریت دانش و نوآوری محصول در شرکت های صنعتی استان گیلان
اهداف فرعی:
بررسی وتعیین رابطه مدیریت دانش و نوآوری محصول در شرکت های صنعتی استان گیلان
بررسی وتعیین تسهیم دانش داخلی و نوآوری محصول در شرکت های صنعتی استان گیلان
بررسی رابطه اکتساب دانش خارجی و نوآوری محصول در شرکت های صنعتی استان گیلان
بررسی رابطه اکتشاف دانش و نوآوری محصول در شرکت های صنعتی استان گیلان
چهار چوب نظری تحقیق
در این تحقیق به بررسی رابطه مدیریت دانش و نوآوری محصول در شرکت های صنعتی استان گیلان پرداخته می شود. مدل تحلیلی تحقیق بر گرفته از تحقیقات(دانگ یانگ ،در سال ۲۰۱۱ )بوده است.این مدل شامل ۲ متغیر(بُعد)و ۳ مؤلفه است که بُعداول شامل مدیریت دانش و مؤلفه های آن ، تسهیم دانش ، اکتساب دانش ،اکتشاف دانش ، بُعد دیگر آن نوآوری محصول است . مدیریت دانش به طور بارز به استراتژی دانش اشاره دارد و اصطلاح نسبتاً جدیدی است که نه تنها مفاهیم انتقال و به اشتراک گذاری دانش ( از داخل یا خارج شرکت ) ، بلکه فرایند کاربرد دانش را نیز دربر می گیرد . نوآوری دردانش می تواند به محصولات ، فرایندها و خدمات جدیدی تبدیل شود . و نیازهای درحال تغییر مشتریان ( ارباب رجوع ) را برآورده سازد ( نیستروم[۸] ،۱۹۹۰ ).تبدیل دانش فردی به دانش گروهی جهت بهبود دانش موجودوتوانایی های تبدیل دانش و افکار به جدیدترین محصولات و فرایندها می باشد که توسط ارائه خدمات یا محصولات جدید توسط سازمان، جستجوی راه های جدیدبرای ارائه خدمات ،عمل کردن سازمان به شیوه ای خلاق ونوآور سنجیده می شود(فرجندی،۱۳۸۹).
تسهیم دانش داخلی
مدیریت دانش
نوآوری محصول
اکتساب دانش خارجی خارجی خارجی
اکتشاف دانش
شکل (۱-۱)مدل مفهومی تحقیق، Dong (2011)
فرضیه های تحقیق
فرضیه اصلی
بین مدیریت دانش و نوآوری محصول در شرکت های صنعتی استان گیلان رابطه وجود دارد.
فرضیات ویژه:
بین تسهیم دانش داخلی و نوآوری محصول رابطه وجود دارد.
بین اکتساب دانش خارجی و نوآوری محصول رابطه وجود دارد.
بین اکتشاف دانش و نوآوری محصول رابطه وجود دارد.
تعریف نظری وعملیاتی متغیرهای تحقیق ۱-۷-۱) متغیرپیش بین :مدیریت دانش
۱-۷-۱-۱) تعریف نظری مدیریت دانش:
مدیریت دانش به عنوان رسمی سازی دسترسی به تجربیات ، دانش و تخصص هایی تعریف می شود که باعث خلق قابلیت ها ، ایجاد عملکرد بهتر تشویق نوآوری و افزایش ارزش مشتری می گردد . ( گلوت و ترزیوسکی[۹] ، ۲۰۰۴ ) مدیریت دانش ، سازوکاری برای دست یابی به تخصص ، دانش و تجربه است که قابلیت های جدید را فراهم کرده و عملکرد بهتر را موجب می شود ، نوآوری را تشویق و ارزش مطلوب ذینفعان را افزایش می دهد (انصاری و قاسمی ، ۱۳۸۸ ، ص۵ ).
۱-۷-۱-۲) تعریف عملیاتی مدیریت دانش:
مدیریت دانش به عنوان یک دیدگاه فرایند محور ، استراتژیهایی را برای کسب یا تولید دانش به صورت خارجی یا داخلی برای دستیابی ، به اشتراک گذاشتن ، ذخیره کردن یا حفظ دانش در شرکت و سرانجام برای بکار بردن دانش منعکس می سازد . مدیریت دانش اولاً به عنوان یک دیدگاه فرایند محور تعریف می شود که استراتژیهایی را برای کسب یا تولید دانش چه به طور خارجی یا داخلی ارائه می کند ، ثانیاً برای دستیابی ، بر اشتراک گذاشتن ، ذخیره کردن یا حفظ دانش در شرکت کاربرد دارند و سرانجام کاربرد دانش را منعکس می سازد ( آهلانر و [۱۰]همکاران ۲۰۰۷ ) .
۱-۷-۱-۳) تسهیم دانش داخلی :
تسهیم دانش عبارت است از فرهنگ تعاملات دانش محور که شامل تبادل دانش ضمنی و صریح ،تجارب و مهارت های کارکنان بین واحدهای سازمانی یا در کل سازمان می شود . اگر دانش شخصی سازی شده و به اشتراک گذارده نشود ، کارکنان سازمان به صورت جداگانه در فرایند یادگیری وارد شده و تمایلی به تسهیم دانش خود با دیگر اعضای پروژه نخواهند داشت . در واقع دانش می تواند به صورت همزمان بر توانمندی های فردی و شایستگی های سازمانی اثر گذارده و به تقویت توانمندی سرمایه های فکری سازمان در حوزه سرمایه های انسانی و سازمانی منجر شود. (بابک سهرایی ، ۱۳۹۰) جهت سنجش آن از سؤالات ۱ تا ۵ پرسشنامه استفاده شده است .
۱-۷-۱-۴) اکتساب دانش خارجی:
اکتساب[۱۱] دانش، یکی از جنبه های مهم مدیریت دانش است که به هر دو جنبه دانش اندوزی یعنی هم کسب دانش سازمان و هم خلق دانش سازمان با هم و به موازات هم اهمیت می دهد. فرایند های کسب دانش، عبارت اند از: در اختیار گرفتن ، ذخیره سازی، پردازش، انتقال و تسهیم(طبرسا و اورمزدی،۱۳۸۷ ). جهت سنجش آن از سؤالات ۶ تا ۹ پرسشنامه استفاده شده است.
۱-۷-۱-۵) اکتشاف دانش:
شناسایی دانش عبارت است تلاشی ساخت یافته برای تعیین خطاها و نواقص دانش یک سازمان برای پشتیبانی از استراتژیهای رقابتی سازمان، شناسایی دانش شامل شفاف سازی دانش درون ، شناسایی دانش فردی و گروهی در درون سازمان ، استفاده از کتابچه ها راهنمای متخصصان و راهنمای سازمان و استفاده از نقشه های دانش ) و بیرون سازمان ( شناسایی حاملان و منابع بیرونی دانش ) می باشد (عباس زاده ،۱۳۸۸ ) جهت سنجش آن از سؤالات ۱۰ تا ۱۳ پرسشنامه استفاده شده.
۱-۷-۲)متغیر ملاک:نوآوری محصول:
موضوعات: بدون موضوع
[ 01:40:00 ب.ظ ]