|
|
|
شناسائی و اولویت بندی عوامل موثر بر موفقیت کارآفرینان برتر ... |
... |
۲-۹-۳- عوامل محیطی در سالهای اخیر بررسیهای مربوط به عوامل موفقیت کارآفرینان، از متغیرهای شخصیتی به سمت متغیرهای دیگری سوق پیدا کرده است. (George and Zahra, 2002) به بررسی مجموعه مطالعاتی پرداختهاند که رابطه فرهنگ و کارآفرینی را بررسی می کند و همچنین در پژوهشی دیگر به بررسی رابطه متقابل رفتارهای محیطی، فردی، سازمانی و کارآفرینی پرداخته شده است(Gartner, 1985). نتایج یکی از مطالعات در این زمینه بیان می کند که تجربه کاری قبلی در زمینه کارآفرینی فعلی، نقش بسیار مهمی در موفقیت کارآفرینی دارد و بهتر است که این تجربه، هم در مورد مشاغل مدیریتی و هم غیر مدیریتی باشد (Hoad and Rosko, 1964). برخی محققان به بررسی ابعاد فرهنگی- اجتماعی پرداختهاند که می تواند بر تصمیم گیری در مورد ایجاد یک کسب و کار جدید اثرگذار باشد. مطالعات نشان دادهاند که اجتناب از عدم قطعیت، افراد را به سمت کارآفرینی هدایت می کند(Noorderhaven et al, 2003). همچنین در مطالعاتی دیگر بیان شده است که انگیزه های کارآفرینی، ممکن است در هنگام اتفاقاتی از قبیل از دست دادن شغل، ترک مدرسه، جدایی از همسر و یا رفتن به یک کشور دیگر، دچار تغییرات اساسی شود(Shapero and Sokol, 1982). در مجموع مطالعات انجام گرفته در این حوزه، چندین بعد دیگر فرهنگی- اجتماعی پیشنهاد گردیده است از قبیل ارزش بالای نوآوری، ریسک پذیری و استقلال(Kolveried and Obloj, 1994)، ارزشهای شخصی(Huisman, 1985)، مقام و مرتبه اجتماعی کارآفرینان(Davidsson, 1995)، و اهمیت کار در جامعه (McGrath et al, 1992). به طور جالبتر تعدادی از محققان در سال ۱۹۹۲، یک مقایسه بین المللی را بین کارآفرینان و افراد عادی انجام دادند و دریافتند که کارآفرینان، احتمال کمتری دارد که علت شکست خود را ، فقدان توجه و ملاحظه بدانند(McGrath, McMillan and Scheinberg, 1992). در مطالعه (Begley et al, 1997) نتایج حاکی از آن بود که در صورتی که در جامعه، مقام و شان کارآفرینی از اهمیت بالایی برخوردار باشد، افراد بیشتری تمایل به ورود به عرصه کارآفرینی خواهند داشت و همچنین در کشور آمریکا، افرادی که میخواهند یک نوآوری از خود بروز دهند به دنبال ایجاد یک کسب و کار جدید میروند تا فرصتهای جدیدی را برای ایدههای خود بوجود آورند.
جدول ۲-۵: پیشینه پژوهش در زمینه ارتباط عوامل محیطی و فاکتورهای موفقیت کارآفرینی
پیشینه پژوهش در زمینه ارتباط عوامل محیطی و فاکتورهای موفقیت کارآفرینی
عوامل محیطی
ادبیات
تجربیات شغلی مرتبط
- (Hoad and Rosko, 1964) پیشنهاد کردند که تجربه کاری مرتبط، با موفقیت بیشتر در آغاز کسب و کار جدید، ارتباط دارد.
ابعاد فرهنگی- اجتماعی
مطالعات نشان دادهاند که اجتناب از عدم اطمینان، افراد را به سمت کارآفرینی، سوق میدهد(Noorderhaven et al, 2003). (Shapero and Sokol, 1982) اظهار کردند که بعضی از جابجاییها می تواند باعث شود افراد گرایش بیشتری به کارآفرینی پیدا نمایند از قبیل از دست دادن شغل، ترک مدرسه، جدایی از همسر و یا انتقال به کشوری دیگر. چندین بعد دیگر فرهنگی- اجتماعی نیز در ارتباط با کارآفرینی مطرح شده اند که مهمترین انها شامل میزان توجه جامعه به نوآوری، ریسکپذیری و اهمیت مستقل بودن است(Kolvereid and Obloj, 1994). بعضی مطالعات به جایگاه بالای کارآفرینان در جامعه و اهمیت کار به عنوان عامل مهم گرایشات کارآفرینانه، اشاره کرده اند (Davidsson, 1995 and McGrath et al, 1992). (Ray, 1994) معتقد است که به علت ترس از شکست در میان کارآفرینان سنگاپور، آنها سخت تلاش می کنند تا با چالشهای غیر قابل حل مواجه نشوند.
۲-۱۰- چشماندازهای جدید در عوامل موفقیت کارآفرینی عوامل معنوی و ارزشها در کنار عواملی در بالا ذکر شد، ما همچنین باید به دنبال فاکتورهای موفقیتی باشیم که در تحقیقات اندکی به آنها اشاره شده است و حتی عدهای از افراد آنها را به عنوان عامل موفقیت کارآفرینان قبول ندارند. این عوامل شامل شانس و سرنوشت، مذهب، ارزشهای زندگی (ارزشهای تصویری)، زندگی رویایی (ارزشهای ایدهآل) و فلسفه زندگی (ارزشهای هدف) هستند. ۲-۱۰-۱- مذهب به نظر میرسد که مذهب با موفقیت کارآفرینان در ارتباط است. در غرب، (Weber, 1958) معتقد است که در مذهب پروتستان، رعایت اخلاقیات و اصول مذهبی، یک نیروی قوی در ثروتمند شدن افراد است. در جوامع مختلف، مذهب تنها، راهی برای رستگاری و کمال خود فرد نیست بلکه راهی برای پیشرفت جوامع انسانی و بهبود وضعیت کل جامعه است. ۲-۱۰-۲- شانس و سرنوشت شانس به معنای داشتن یک طالع خوب و همراه با شادکامی است. فرهنگ لغات آکسفورد این واژه را یک واقعه مطلوب یا نامطلوب به صورت اتفاقی یا شانسی میداند که به سود فرد است. ۲-۱۰-۳- ارزش تصویری، ارزش زندگی و فلسفه زندگی ارزش تصویری به معنای آن است که چگونه یک فرد در مورد دیگران میاندیشد و دیگران چه تصوری از فرد دارند. در مطالعه (Agar, 2001) نتایج حاکی از آن است که اخلاقیات در زندگی، عمیقترین و سریعترین اثرگذاری را بر دیدگاه ما نسبت به جهان و اطرافیان دارد. ارزشهای درونی ما، سبک زندگی و میزان اهمیت معنویات را در زندگی ما مشخص می کند و در نهایت اینکه هیچ فردی نمیتواند بدون توجه به اهداف عالی، زندگی سالمی داشته باشد. در یکی از مطالعات بسیار جامع که بر روی کارآفرینان چینی در هنگکنگ انجام گرفته است(cheung and Chow, 2006)، تقریبا تمامی عوامل موثر بر موفقیت کارآفرینی بررسی شده است. این مطالعه را میتوان جامعترین پژوهش در این زمینه دانست، بنابراین ما به مرور کلی این تحقیق میپردازیم. الف- عوامل جمعیتی
موضوعات: بدون موضوع
[پنجشنبه 1400-07-29] [ 01:58:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
بررسی قابلیت استناد به ادله الکترونیکی در حقوق موضوعه ایران- فایل ... |
... |
بند (الف) ماده ۷ قانون یکنواخت مبادلات آمریکا[۶] نیز در این زمینه اشعار میدارد: «اثر قانونی یا قابلیت اجرای سند یا امضاء را صرفاً به دلیل شکل الکترونیکی آن نمیتوان رد کرد (نوری، ۱۳۹۰).
۱-۴- تعریف دلیل الکترونیکی
دلیل الکترونیکی، دلیلی است که ویژگی «الکترونیکی» دارد، یعنی «دلیل الکترونیکی»، مفهومی اخص از دلیل است اما این به آن معنا نیست که این نوع دلیل، دارای تمامی ویژگی های یک دلیل سنتی است بلکه ماهیت الکترونیکی آن، موجب آثاری میشود که آن را از دلیل سنتی متمایز میکند، از جمله آنکه نمیتوان دلیل الکترونیکی را در هشت قالب سنتی مذکور جای داد بلکه برخی آن را قالب نهمی از دلایل دانسته و پیشنهاد کرده اند در بخش مربوط به اصول اساسی ادله در قانون مدنی و یا ذیل مبحث اسناد، عنوان جدیدی به نام دلیل الکترونیکی و یا واژه ای عامتر به آن افزوده شود زیرا پیشرفت فناوری های اطلاعاتی ممکن است واسط های دیگری را با آثار مشابه به بازار عرضه کند (عبداللهی، ۱۳۹۱، ص۲۲). مفهوم «دلیل الکترونیکی» نه تنها دلایلی را که توسط ابزارهای الکترونیکی به وجود آمدهاند بلکه انواع دلایلی را که توسط سایر ابزراهای فناوری جدید اعم از دیجیتالی، مغناطیسی، نوری و الکترومغناطیسی ایجاد شدهاند و نیز دلایل ایجاد شده توسط ابزارهای دیگری که در آینده ابداع خواهند شد را شامل میشود. اما وجه مشترک تمامی آنها این است که دلیل الکترونیکی به صورت « داده پیام» است. اگر چه قانونگذار تعریفی از دلیل الکترونیکی ارائه نداده است اما با توجه به مراتب مذکور، میتوان ان را چنین تعریف کرد:« دلیل الکترونیکی، داده پیامی است که اصحاب دعوا برای اثبات یا دفاع از دعوا به آن استناد می کند».
با توجه به تعریف داده پیام مندرج در بند الف ماده ۲ قانون تجارت الکترونیک، «دلیل الکترونیکی»، هر اطلاعات، مفهوم یا نمادی از واقعه است که با وسایل الکترونیکی، نوری و یا فناوری های جدید اطلاعات، تولید، ارسال، دریافت، ذخیره یا پردازش میشود و اصحاب دعوا برای اثبات یا دفاع از دعوا به آن استناد می نمایند (عبداللهی، ۱۳۹۱، ص۲۳). با این تعریف، دلایل الکترونیکی از نظر روش ایجاد، به سه نوع تقسیم میشود: دلایل تولید شده بوسیله رایانه: این دلایل، متضمن اظهار و بیان انسان یا فعل کاربر نیستند بلکه خروجی برنامه های رایانهای هستند و رایانه مستقلاً و بدون دخالت انسان بر اساس تعریفی که برای آنها طراحی شده است دادهها را پردازش میکنند، مثل سوابق تلفن و رسیدهای دستگاه خود پرداز بانک[۷]. دلایل ذخیره شده در رایانه: این دلایل، توسط کاربر، مستقیماً به رایانه وارد میشوند و رایانه نقشی در تولید آنها ندارد مثل پیام های پست الکترونیکی و فاکتورهای فروش. دلایل پردازش شده بوسیله رایانه: که دادههایی که توسط کاربر به رایانه وارد میشود توسط رایانه پردازش میشود مثل زمانی که با کاهش موجودی انبار، سیستم به صورت خودکار، سفارش کالا میدهد. در جریان تولید این دلایل، هم فعل انسان و هم رایانه دخیل هستند. بنابراین، هر کدام از موارد زیر میتواند نوعی دلیل الکترونیکی باشد: ۱- پایگاه های اطلاعاتی ۲- سیستمهای اجرایی ۳- برنامه های کاربردی ۴- مدل های تولید شده رایانهای ۵- پیام های پستی صوتی یا الکترونیکی ۶- تمامی اطلاعات ذخیره شده در حافظه رایانه ۷- گزارشی از تراکنش های سیستم الکترونیکی ۸- برنامه های صفحه گسترده ۹- نسخه های چاپی رایانهای ۱۰- پوشه های صوتی یا تصویری دیجیتالی (عبداللهی، ۱۳۹۱، ص ۲۳ و ۲۴). فصل دوم ویژگیهای دلیل الکترونیکی
۲-۱- ویژگیهای ادله الکترونیکی
با تدقیق در ماهیت ادله الکترونیکی، میتوان به ویژگی های پی برد که نسبت به ویژگی های سایر ادله، متمایز و متفاوت بوده و آثار متعددی به دنبال دارند، و عبارتند از: مهمترین ویژگی نسخه الکترونیکی این است که میتواند با رونوشت چاپ شده آن یکسان نباشد توضیح آنکه ممکن است تنها در صورت بررسی نسخه الکترونیکی، اطلاعات مخفی شده مهم آن قابل رویت باشد در نتیجه داشتن نسخه الکترونیکی یک سند یا مدرک میتواند نسبت به رونوشت آن اطلاعات بیشتری ارائه کند (سلطانی ۱۳۸۴). ۱- معمولاً رایانه ها اطلاعات را در محل هایی از قبیل فایل های ثبت وقایع و یا سر برگ اسناد ذخیره میکنند که عموماً در دسترس کاربران قرار ندارند و بسیاری از آنها از انواع اطلاعاتی که توسط سامانه های رایانهای ردگیری و ذخیره میشود مطلع نیستند (سلطانی، ۱۳۸۴) ۲- دادههای الکترونیکی را میتوان به صورت بسیار فشرده ذخیره کرد، این عمل باعث میشود که نقل و انتقال دادههای الکترونیکی و از بین رفتن آنها نسبت به دلایل و مدارک کاغذی آسانتر شود. ۳- دادههای الکترونیکی نسبت به اسناد و مدارک کاغذی آسیب پذیرتر هستند و به آسانی میتوان این دادهها را جعل و دستکاری کرد (سلطانی، ۱۳۸۴). ۴- یک سند الکترونیکی میتواند به صورت های مختلف ذخیره شده باشد. مدارک زمانی قابل خواندن هستند که از طریق برنامه نرمافزاری که آنرا ایجاد کرده است خوانده شوند، حتی در این صورت نیز ممکن است اطلاعات مفیدی در اسناد باقی بماند و به آسانی قابل دسترس نباشد (سلطانی، ۱۳۸۴). ۵- اسناد الکترونیکی نسبت به اسناد عادی قابلیت تکثیر سریعتری دارند (سلطانی، ۱۳۸۴). ۶- ادله الکترونیکی به صورتی هستند که ممکن است کاربر از انواع آنها که توسط رایانهای که ذخیره میشود بی اطلاع باشد (سلطانی، ۱۳۸۴). از سوی دیگر، میتوان برای اسناد اوصاف زیر را نیز مد نظر قرار داد: ۱- اصالت: سند باید بر محتوای خود دلالت داشته باشد، محتوای سند، تولید کننده یا ارسال کننده و همچنین زمان تولید یا ارسال آنرا بیان میکند. تطابق این دو وجه با واقعیت، اصالت سند را رقم میزند (سلطانی، ۱۳۸۴). ۲- اعتبار: میتوان بر اسناد به عنوان بازنمای کامل و صحیح از یک دوره عملکرد سازمانی، استناد و اعتماد کرد(سلطانی، ۱۳۸۴). ۳- یکپارچگی: اسناد را کامل و دست نخورده باید نگه داشت و از دستبردهای غیر مجاز دور ساخت، این وصف بر لزوم تغییر ناپذیری اسناد پس از تولید تأکید دارد (سلطانی، ۱۳۸۴). ۴- قابلیت استفاده: اسناد را میتوان در جای معینی قرار داد یا بازیابی کرد یا مورد تفسیر قرار داد، بنابراین سند تنها مجموعه ای از دادهها نیست، بلکه بر آیند یا فرآورده ای از یک فعالیت و رویداد است. اسناد الکترونیکی، پیشینه هایی است که به روش رایانهای تولید، منتقل و نگهداری شدهاند. آنها را ممکن است به شیوه الکترونیکی پدید آورده یا از شکل اصلی خود به شکل الکترونیکی در آورده باشند، مانند اسکن کردن پرونده های کاغذی (زرین کلکی، ۱۳۸۷، ص ۸۵). برای اینکه اسناد الکترونیکی هم مانند دیگر انواع سند کاغذی و غیر کاغذی از اعتبار قانونی برخوردار شوند و دارای ارزش استنادی باشند باید از محتوا، شکل و ساختار بهره مند شوند که به اختصار هر یک را توضیح می دهیم: محتوا: چیزی است که اطلاعات را منتقل میکند، مثل متن، داده، نشانه ها، اعداد، عکس ها، صدا و تصویر. شکل: پیشینه اطلاعاتی است که درک ما را از محیط فنی و کاری مرتبط باسند افزایش میدهد، مثل ابر داده کاربرد نرمافزار الگوهای منطقی کار و یا منشاء هایی مانند نشانی، عنوان و مانند اینها. ساختار: شیوه ساماندهی و سطح محتوای ادله را ساختار گویند، مثل ارتباط بین فایلها، موضوعات، زبان، نوع قلم، اندازهی قلم. بدین ترتیب برخورداری ادله الکترونیکی از محتوا، شکل و ساختار به این معنی است که اسناد الکترونیکی دارای اطلاعاتی است که انعکاس دقیقی از رخدادها را در زمان خاصی نشان میدهند. ساختار این اسناد را میتوان به طریق الکترونیکی بازسازی کرد، پس هر جزء از این ساختار روی هم رفته یک کل را تشکیل میدهند. بهترین راه برای حفظ محتوا، شکل و ساختار ادله الکترونیکی، مدیریت آنها در یک نظام مدیریت اسناد است باید گفت که نظام نگهداری اسناد فقط بخشی از نرمافزار نیست، بلکه چارچوب و ساختاری است که دفعات دریافت، نکهداری و دسترسی به اسناد را امکان پذیر میکند.( سلطانی ۱۳۸۴) ادله الکترونیکی به شکل یک نسخه چاپی به عنوان دلیل در دادرسی قابل پذیرش و استناد می باشند، البته چالش اساسی پذیرش این ادله، تصدیق آنها در قالب ادله بیان شده در قانون در کنار ادله عادی یا سنتی است. همچنین بخشی از مشکلات راجع به قابلیت پذیرش ادله الکترونیکی با منشاء رایانهای را در قالب موارد ذیل میتوان مورد اشاره قرار داد: ۱- ادلهای که از سوی یک شخص به وجود آمده و از رایانه، عمدتاً به عنوان محفظه بایگانی الکترونیکی استفاده شده است. ۲- دادههای الکترونیکی مرتبط با وقایع که به وسیله رایانه و بدون دخالت انسان ثبت شدهاند، برای نمونه تلفن های راه دور که به واسطه میهمانان هتل ثبت شده است. ۳- دادههای تولید شده به وسیله رایانه و مانند آن در مقام پردازش، نظیر دستگاه تنفس سنج ویژه شناسایی رانندگان مست یا دوربین های کنترل سرعت (گاتن، ۱۳۸۳: ص ۱۹۴و۱۹۵) در هر شکل، تنوع این ادله از ویژگیهای خاص فضای مجازی ناشی میشود. امروزه، رویه قضایی اغلب کشورها، با توجه به ضرورتها و واقعیتها، در مجموع قابلیت پذیرش ادله الکترونیکی را مورد تصدیق قرار داده است. هر چند اصولاً در اغلب نظام های حقوقی، در صورتی میتوان از ادله الکترونیکی در روند دادرسی بهره گرفت که یا قانونگذار آنها را پیشبینی کرده باشد و یا در قالب ادله سنتی اثبات دعوا جای داده شوند. بموجب ماده ۱۲۵۸ قانون مدنی، ادله اثبات دعوا از قرار زیر است: ۱- اقرار، ۲- اسناد کتبی، ۳- شهادت، ۴- اماره، ۵- قسم با توجه به فراوانی استفاده و مدخلیت در دعوا، سند نسبت به سایر ادله، از ارزشی مضاعف برخوردار است. سند در لغت به معنای آنچه بدان اعتماد شود، آمده است (معین ۱۳۸۶: ص ۵۵۹) در اصطلاح حقوقی، سند عبارت است از هر نوشته که در مقام دعوا یا دفاع قابل استناد باشد (ماده ۱۲۸۴ ق.م). در قلمرو ادله الکترونیکی، اسناد که جزء ادله سنتی هستند، جایگاه خود را همچنان حفظ کرده اند، اما با گذشت زمان و گسترش سریع فناوری اطلاعات و ارتباطات، نقش ادله دیگر اثبات دعوا از قبیل شهادت و قسم به تدریج در میان ادله الکترونیکی رنگ باخته و جای خود را به ابزارها، روشها و دلایل فنی و دیجیتالی داده است. به رغم آنکه سند در شمار ادله عادی اثبات دعوا جایگاه ویژهای دارد، اما باید توجه داشت که در دادههای الکترونیکی، این اسناد جلوه ویژهای مییابند که نمونه بارز آن امضای الکترونیکی است. امضای الکترونیکی در مفهوم عام عبارت است از رمز مستقل و محرمانه ای که امکان تعیین هویت ارسال کننده و الحاق او به سندی که محتوای داده را تشکیل میدهد فراهم می سازد. قانون نمونه کمیسیون سازمان ملل برای حقوق تجارت بین المللی و آنستیرال، در خصوص امضای الکترونیکی مقرر میدارد: هر گاه قانون وجود امضاء را ضروری بداند، داده پیام، امضاء شده محسوب میشود، مشروط بر اینکه: از روشی برای تعیین هویت شخص و تأیید اطلاعات موجود در داده پیام استفاده میشود. از روش به کار گرفته شده متناسب با موضوعی که داده پیام برای آن ایجاد یا ارسال شده با توجه به اوضاع و احوال از جمله هر گونه توافق خصوصی اطمینان حاصل شود (زر کلام، ۱۳۸۲، ص ۳۷). به علاوه در کنار امضای الکترونیکی میتوان به نوشته الکترونیکی نیز اشاره کرد که مورد اخیر خود شامل مواردی از قبیل رایانامه، دادههای نوری و مانند اینها میشود. نکته حائز اهمیت آن است که اسناد الکترونیکی مانند اسناد عادی دارای اعتبار و در شمار ادله اثبات دعوا به حساب می آیند.
موضوعات: بدون موضوع
[ 01:58:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
دانلود پایان نامه در رابطه با بررسی تاثیر عوامل آنی گرایی خریدار و درون فروشگاهی بر ... |
... |
رابطهای میان خرید آنی و جنسیت وجود ندارد. رابطه ای میان خرید آنی و درآمد خانواده وجود ندارد. یان فا و چانگ چین لو(۲۰۰۴) شرحی از نوجویان مد: مطالعهای در مورد درک از خود[۱۶۱]، خرید آنی و تمایل به خرید آنی را انجام داد. نتایج این تحقیق عبارتند از: نوجویی با وضعیت تأهل در ارتباط است. نوجویان مد عمومأ رفتار آنی از خود نشان میدهد. نوجویان مد حوزهی دانش خود را از طریق اینترنت بسط میدهند. در خرید اینترنتی هیچ تفاوتی میان خریداران نوجو و غیر نوجو وجود ندارد. پارک، شارون و لنون(۲۰۰۴) خرید پوشاک به واسطه تلویزیون: خرید آنی و تعاملات فرا اجتماعی را مورد مطالعه قرار داد و در این تحقیق ۱۵۰۰ پرسشنامه پخش گردید. نتایج آن به شرح زیر است: رابطه مثبت میان خرید آنی و در معرض دید قراردادن خرید تلویزیونی[۱۶۲]وجود دارد. رابطه مثبت میان خرید آنی و تعاملات فرا اجتماعی مربوط به مجریان برنامههای خرید تلویزیونی وجود دارد. رابطه مثبت میان تعاملات فرا اجتماعی و در معرض دید قراردادن خرید تلویزیونی و در معرض دید قرار گرفتن تلویزیونی [۱۶۳]. کسانی که از برنامههای تلویزیونی خریداری کرده بودند خریداران تلویزیونی شناخته شدند. ۱۵۴ نفر از این نوع خریدار بودند که ۶۷% آنها بالای ۴۵ سال بودند. بیش از نیمی از این افراد پوشاک سایز بزرگ را خریداری کردهاند. تقریباً ۴% پاسخدهندگان خرید آنی را انگیزهی خرید تلویزیونی خود دانستهاند. هم انگیزههای لذتجویانه و هم منفعتطلبانه لحاظ گردید. تمایز محصول و تجربه خرید از تلویزیون نقش حیاتی ایفا میکند. بعلاوه امکان خرید از خانه نیز اهمیت زیادی دارد. هرچه افراد زمان بیشتری تلویزیون نگاه کنند احتمال این نوع خرید آنی بالا میرود. کاسکی(۲۰۰۴) خرید آنی در اینترنت: عوامل مشوق و بازدارنده را بررسی کرد. نتایج این تحقیق مبین این امر بود که گمنامی، سهولت دسترسی، سطح وسیعی از محصولات در دسترس، ارتقای بازاریابی، بازاریابی مستقیم و استفاده از کارتهای اعتباری عوامل مشوق و به تعویق انداختن لذت، دسترسی آسان، کنترل فزاینده مصرف کننده، محیط ضعیف ادراکی و مقایسههای مربوط به قیمت و محصولات از عوامل بازدارنده در خرید آنی هستند. ورپلانکن، هرابادی، پری و سیلورا(۲۰۰۵) شیوه و سلامت مصرفکننده: نقش خرید آنی در غذاهای ناسالم را مطالعه کردند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که تمایل به خرید آنی با عادت خوردن غذاهای اسنک(و زود طبخ) در ارتباط است. کمبود عزت نفس و وضعیت عاطفی منفی خیلی شدید با تمایل به خرید آنی در ارتباط است و این دو عامل مستقیمأ با عادت خوردن غذاهای اسنکی در ارتباط است. عادت به خوردن غذاهای اسنک با اختلالات غذایی در ارتباط است که خود منجر به کم شدن عزت نفس می شود. هم خرید آنی و هم خوردن غذاهای اسنک از جمله رفتارهایی هستند که لذت کوتاه مدتی را دارند. پارک، کیم و فرنی(۲۰۰۶) مدلی ساختاری از رفتار مدگرایی خرید آنی ارائه کردند. این مطالعه بر روی ۲۱۷ دانشجو صورت پذیرفت. درگیری ذهنی(فرد) مدگرایانه و هیجان مثبت اثرات مثبتی بر رفتار خرید آنی مدگرایانه دارد که مرد اول بیشترین تأثیر را دارد. تمایل به خرید لذتجویانه به عنوان عامل میانجی در این میان نقش بازی میکند. نخیل جالان(۲۰۰۶) به بررسی خرید آنی، محیط درون فروشگاهی، ویژگیهای شخصیتی و ارتباط آنها پرداخت. محقق عوامل اثرگذار بر خرید آنی را به عوامل درونی و بیرونی تقسیم کرد. عوامل درونی با زیرشاخههای احساس و ویژگیهای شخصیتی و عوامل بیرونی با زیرشاخههای عوامل دموگرافیک، اجتماعی-اقتصادی، بازاریابان و سایر شناخته شدهاند. در این تحقیق برای عوامل درونفروشگاهی گویههای محیط، طراحی، اجتماعی و سایر در نظر گرفته شدهاست. این تحقیق به این نتیجه رسید که عوامل درونفروشگاهی بعنوان عامل خارجی بر خرید آنی تاثیر معنی دار دارد.
جفری و هاج(۲۰۰۷) عوامل تأثیرگذار در خرید آنی هنگام خرید آنلاین را مورد بررسی قرار دادند. نتایج نشان داد که تمایل به خرید آنی با میزان زمانی که افراد قبل از برخورد با قلم کالای آنی در اینترنت سپری کردهاند در ارتباط است. بیان میکنند که اگر خرید در اینترنت بر اساس خیریه باشد میزان خرید آنی افزایش مییابد زیرا دلیل عقلایی برای آن خرید به وجود میآید. کاتلین واس و فابر(۲۰۰۷) تحقیقی در زمینهی منبع مصرف شده: تاثیر فراهم بودن منبع خودکنترلی بر خرید آنی را به انجام رساندند که نتیجهی آن نشان داد که کم شدن خودکنترلی[۱۶۴] باعث افزایش خرید آنی میشود که در ۳ مطالعه این کار صورت پذیرفته است. ماتیلا و ویتز(۲۰۰۸) نقش محرکهای محیطی فروشگاه و عوامل اجتماعی بر خرید آنی را بررسی کرد و نشان داد که یک سطح واقعی از برانگیختگی وجود ندارد بلکه به میزان تحریکی که مصرفکنندگان تمایل دارند بستگی دارد. دو عامل اجتماعی بر خرید آنی مؤثر است که عبارتند از همیاری کارکنان و ازدحام درک شده توسط مصرفکننده. سیلورا، لاواک، کروپ(۲۰۰۸) به بررسی خرید آنی: نقش عاطفه، تأثیر اجتماعی، سلامت ذهنی پرداخت. نتایج این تحقیق نشان داد که بخش عقلایی خرید آنی با فقدان تصمیمگیری در تصمیمگیری خرید در ارتباط است و خرید آنی عقلایی با سلامت ذهنی به صورت منفی در ارتباط است. بخش عاطفی خرید آنی با احساساتی از هیجان و اشتیاقی مقاومتناپذیر به خرید در ارتباط است. زنان بیشتر از مردان تمایل به خرید آنی دارند و رابطهای منفی میان خرید آنی و سن وجود دارد. ژو و وانگ(۲۰۰۸) خرید آنی مصرفکننده و محرک داخل فروشگاهی در سوپرمارکتهای چینی را مورد بررسی قرار داد. این تحقیق به بررسی اثرات پوسترها در نقطه خریدPOP می پردازد و این کار را از ۲ جنبه انجام میدهد. اثر اول به بررسی اثر ترویجی و آگاهیدهنده[۱۶۵](یعنی اینکه این پوسترها قیمت کمتر و تخفیف را نمایش می دهد) و اثر دوم اثر جوی[۱۶۶] و عملی(مثل لذت بردن، مدرن بودن، جذاب بودن) است. پوسترهای درون فروشگاهی تنها برای تخفیف و آگاهی از قیمت کمتر نبایستی باشند بلکه بایستی برای تحریککننده بودن محیط نیز استفاده شوند و این پوسترها راهی برای افزایش خرید آنی میباشد. درآمد خانوارها نقش مهمی را در خرید آنی آنها ایفا میکند. هرابادی، ورپلانکن و نیپنبرگ(۲۰۰۹) تجربه مصرف در خرید آنی در اندونزی: برانگیختگی هیجانی و ملاحظات لذتجویی را مورد مطالعه کردند. مطالعات آنها نشان داد که آنیبودن عمومی در خرید با برانگیختگی مثبت بالا در خرید و ملاحظات لذتجویی در خرید رابطه دارد. برانگیختگی بالا و ملاحظات لذت جویی، موجب آنی بودن خاص در خرید میشود. تندای و کریسپن(۲۰۰۹) به بررسی محیط داخل فروشگاه و خرید آنی پرداختند. در این تحقیق در میان ۹عامل یافتشده در خرید آنی کوپنها، نمایش داخل فروشگاهی، تبلیغات، رفتار کارکنان، و قیمت مهمترین عوامل هستند. ۶۲٫۵ % زیر ۳۰ سال هستند که خرید آنی دارند. محیط داخل فروشگاه بر خرید آنی مؤثر است. در میان فقیران عوامل با ماهیت اقتصادی مثل قیمت و کوپن اهمیت بیشتری دارند. جو داخل فروشگاهی مثل موزیک و رایحه به بیشتر ماندن در فروشگاه کمک میکند. عثمان غنی و فرزند علی جان(۲۰۱۰) مطالعهای اکتشافی بر رفتار خرید آنی انجام دادند که نتایج مبین آن است که در میان تمام متغیرها تنها سن رابطهای قوی با تمایل به خرید آنی دارد و هرچه سن بیشتر میشود مقدار آن کم می شود. جنسیت آن چنان اثری ندارد. درآمد هم آنچنان اثر شگرفی ندارد. لای(۲۰۱۰) چگونگی تاثیر وضعیت و روشهای مالی رفتار خرید آنی در دانشجویان دانشگاهها و کالجها را را مورد بررسی قرار داد. نتایج نمایان ساخت که نوجوانانی که خرید آنی پایینی داشتند دورههای برنامهریزی مالی فردی را قبلاً سپری کرده اند. نوجوانانی که خرید آنی در آن ها بالا است این جمله را بیان کردهاند که پول راهی برای پاداش دادن به خودشان است که این را از بچگی خود تجربه کردهاند. نوجوانان با خرید آنی بالا بیشتر تمایل به فعالیت به صورت اعتباری هستند و نیز پولگراتر(فکر بیشتری در مورد جنبههای مختلف پول میکنند) هستند. سانگ وان و بامگارتنر(۲۰۱۱) به مطالعه در زمینهی غلبه بر(احساس) گناه و شرم در زمینهی خرید آنی پرداختند. نتایج حاکی از آن است که اجتناب از استراتژیهای مقابلهای با شرم در ارتباط است و استراتژیهای مقابلهای مبتنی بر مشکل با گناه در ارتباط است. راههای جلوگیری از گناه: برنامهریزی جهت کاهش خرید آنی، برنامهریزی جهت کاهش جبران پول از دست رفته و خنثی سازی ذهنی[۱۶۷] است. راههای جلوگیری از شرم: به دنبال حمایت اجتماعی بودن، فراغت روانی، قبول(کنار آمدن)، مقصر دانستن دیگران است. هانگ ژیائو و نیکولسن(۲۰۱۱) بازنمایی خرید آنی: چارچوب تحلیل رفتاری جهت بازاریابی خدمات و تحقیقات بازاریابی را انجام دادند. محقق اشاره میکند که آنیگرایی را بایستی در تحلیل رفتار مصرفکننده[۱۶۸] جستجو کرد. چانگ، اکمان و یان(۲۰۱۱) کاربرد مدل SOR در محیط خرده فروشی: نقش انگیزه لذتجویی در رفتار خرید آنی را مورد مطالعه قرار دادند. مطالعه بر روی۲۱۲ مصرف کننده صورت پذیرفت. نتایج نشان داد که: ویژگی های محیطی فروشگاه بر واکنش هیجانی مثبت از سوی مصرفکننده مؤثر است. واکنش هیجانی مثبت بر رفتار خرید آنی مؤثر است. انگیزهی لذتجویی در مصرفکننده به عنوان میانجی میان ویژگیهای محیطی و واکنش هیجانی مثبت عمل میکند. لین، چانگ، تین و تیان(۲۰۱۲) به تحلیل رابطهی میان خرید آنی و احساس شرمساری پس از آن پرداخت. در این تحقیق ۱۵ عامل خرید آنی را مورد بررسی قرار گرفته است. مهم ترین عامل در خرید آنی “سودمند بودن[۱۶۹]” و علت اصلی پشیمانی ” نامناسب بودن[۱۷۰] ” آن است. ۵ عامل را در احساس پشیمانی ذکر کرده است. بستهبندی گیرا کمترین عامل در خرید آنی است. یون(۲۰۱۲) به مطالعه پیش زمینهها و پیامدهای تجربیات داخل فروشگاهی بر اساس گونه شناسی تجربی پرداخت. محقق به بررسی اثرات مشوقهای خرید بر تجربیات خرید برای ۳ نوع از خرده فروشیها میپردازد(فروشگاههای زنجیرهای، فروشگاههای حراج و فروشگاههای اینترنتی) همچنین در مورد ۲ محصول عطر و مواد شوینده ۳۰۲ پاسخگو داشته است. نتایج نشان داد که خریداران فروشگاهها بیشتر تجربیات احساسی را ترجیح میدهند درحالی که خریداران فروشگاههای حراجی و اینترنتی تجربیات عقلایی را ترجیح میدهند. به علاوه در خرید عطر بیشتر احساسی هستند و شویندهها عقلایی. نوع فروشگاه و نوع محصول میانجی میان مشوقهای خرید و تجربیات آن است. لوپز و فرانکوس(۲۰۱۲) مدل پنج عاملی ویژگیهای شخصیتی، مادیگرایی و خرید اضافی را بررسی کرد. این تحقیق با مطالعه بر روی ۶۶۷ خانم نشان داد که مادیگرایی به عنوان میانجی میان مدل ۵ عاملی شخصیت و خرید اضافی میباشد. مخصوصاً روان آزرده خویی[۱۷۱] اثر مستقیم و غیر مستقیم بر خرید اضافی دارد. به علاوه مادیگرایی میانجی میان برونگرایی[۱۷۲]، آزادی در مقابل تجربیات جدید[۱۷۳] و سازگار بودن[۱۷۴] و خرید اضافی عمل میکند. برون گرایی رابطه مثبت با مادیگرایی دارد در حالی که آزادی در مقابل تجربیات جدید و سازگار بودن با مادیگرایی رابطهی منفی دارند. وظیفه شناسی تنها استثناء در مدل است که رابطه مستقیم و منفی با خرید اضافی دارد. ۲-۱۰ آنی گرایی آنیگرایی مفهومی است که نظریههای متعددی به آن پرداخته و ماهیت آن را تعریف کردهاند. آنچه به عنوان تعریف تظاهر بیرونی آنیگرایی میتوان از نظریهها دریافت این است که: مفهوم آنیگرایی به عنوان یک متغیر شخصیتی، گسترهی وسیعی از رفتارها را پوشش میدهد که فرد درک بسیار پایینی از آنها دارد، نابالغانه ابراز میشوند، بی جهت مخاطره آمیزند یا با موقعیت تناسب ندارند و اغلب به نتایج ناخوشایند منجر میشوند. آنیگرایی همان گونه که نقش مهمی در رفتار بهنجار ایفا میکند، به شکل آسیب شناختی نیز در بسیاری از بیماریهای روانی مانند شیدایی، اختلالات شخصیت، اختلالات سوء مصرف مواد(مکری وهمکاران ،۱۳۸۷؛رضوانفرد و همکاران،۱۳۸۶؛ایوندن، ۱۹۹۹)، اختلال نارسایی توجه/ فزونکنشی(ایوندن، ۱۹۹۹)، اختلال وسواس-بیاختیاری(چمبرلین[۱۷۵]و همکاران،۲۰۰۷)،روانگسستهگرایی و اختلال شخصیت ضداجتماعی (لینام و میلر، ۲۰۰۴) و ارتکاب به خودکشی(قاضی طباطبایی و بخشی،۱۳۸۶) نقش مهمی دارد. آنچه از مطالعات بر میآید این نکته است که نمیتوان آنیگرایی را متغیری تک بعدی در نظر گرفت بلکه به گفتهی استریهورن[۱۷۶](۲۰۰۲، به نقل از مک کالوم[۱۷۷] و همکاران،۲۰۰۷، مولر[۱۷۸] و همکاران،۲۰۰۱) آنیگرایی یک سازه رفتاری چند وجهی است که به وسیله نقصهایی در مهار خود مشخص میشود و به عنوان ناکامیهای متعدد در انضباط شخصی[۱۷۹]، خودنظم جویی[۱۸۰]، یا حساسیت به پاداش آنی بیان میشود. این سازه به طور خاص برای توصیف رفتارهایی به کار برده میشود که ناگهانی، ذاتاً مخاطره آمیز، بدون فکر قبلی، بی توجه به پیامدهای آنها و اغلب دارای نتایج آسیبرسان میباشند. تأکید بر رفتارهای آشکار، فرآیندهای شناختی، سرعت پاسخدهی و عوامل محیطی به عنوان تعیینکنندههای زود انگیختگی متغیر است(کلیس[۱۸۱] و همکاران، ۲۰۰۰؛ به نقل از همان.) در مفهومسازی زودانگیختگی الگوهای نظری متفاوتی ارائه شده است. برخی از پژوهشگران در چارچوب نظریههای شخصیتی به توصیف آنیگرایی پرداخته و آن را در قالب یک بعد(گری ۱۹۸۷؛ به نقل از جکسون، ۲۰۰۲؛ زاکرمن[۱۸۲]،۱۹۹۱؛ به نقل از وایتساید و همکاران، ۲۰۰۵) یا صفت(آیزنک، ۱۹۷۵؛ کاستا[۱۸۳]و مک کری[۱۸۴]، ۱۹۹۲،دپو[۱۸۵]و کولینز[۱۸۶]، ۱۹۹۹، به نقل از وایتساید و لینام،۲۰۰۱)، یا مزاج[۱۸۷](باس و پلامین[۱۸۸]، ۱۹۷۵، کلونینگر[۱۸۹] ۱۹۹۳،به نقل از همان) معرفی کردهاند. اکثر این نظریه پردازان ماهیتی چندعاملی برای آنیگرایی قائلند و تنها در زمینه تعداد و محتوای عاملها از هم متمایز میشوند. در بخش بعدی به بعضی از این نظریه پردازی ها اشاره شده است. ۲-۱۰-۱ انواع آنیگرایی در مطالعات رفتار اجتماعی همان گونه که قبلاً اشاره شد، آنیگرایی را عاملی مؤثر در برخی از اختلالات روانشناختی میدانند. در این بین نقش آنیگرایی در رویکردهای شناخت اجتماعی و تصمیمگیری به رفتار ضداجتماعی مورد توجه روزافزون قرار گرفته است(فونتین[۱۹۰]،۲۰۰۸). این فرضیه که نارسا کنش وری عصب شناختی یا روان عصب شناختی زمینه رفتار و اشکال خاصی از رفتار ضداجتماعی(مانند پرخاشگری زودانگیخته) است، مورد حمایت علمی قرار گرفته است(پالن[۱۹۱] و هنسی[۱۹۲]؛۱۹۹۳؛به نقل از همان). شش نوع آنیگرایی مطرح است که ممکن است بر تصمیمگیری اجتماعی و مشکلات رفتاری تأثیر گذاشته یا از آن ها تأثیرپذیرند. این انواع آنیگرایی از این لحاظ مورد اهمیت قرار دارند که با تصمیمگیری اجتماعی مرتبط هستند. موقعیتهای اجتماعی جزء موقعیتهای پیچیده هستند که نیازمند تواناییهای شناختی برای برنامهریزی، تصمیمگیری و در نهایت، عمل میباشند. اولین نوع “آنی گرایی باثبات[۱۹۳]” است که ناشی از تفاوتهای شبکههای عصبی و الگوهای فعالیت عصبی- شیمیایی افراد است. کوای[۱۹۴](۱۹۹۷)، در بسط مدل عصب روانشناختیگری از اضطراب، شواهدی را فراهم آورد که نشان میداد این نوع آنیگرایی از کاهش کنش وری سیستم بازداری رفتاری در مغز ریشه میگیرد. گرچه انتظار میرود بنیان زیستی این نوع از آنیگرایی منجر به بروز یکسان آن در موقعیتهای متفاوت گردد، اما شواهد(بلیر[۱۹۵]،۲۰۰۵،گومز[۱۹۶] و سنسون[۱۹۷] ۱۹۹۴، بارکلی[۱۹۸] و همکاران،۱۹۸۰) نشان داده عوامل زمینهای موجود در یک موقعیت خاص میتواند باعث کاهش آن گردد. به عنوان مثال، بارکلی و همکارانش(۱۹۸۰) نشان دادند، در صورتی که تکلیف تعیینشده با پیامدهای آنی همراه باشد، رفتار مبتلایان به ADHD، که دارای صفت آنیگرایی هستند، کمتر زودانگیخته است. اهمیت دادن به عوامل زمینهای که قادرند آنیگرایی را تعدیل کنند، در این نظریه قابل توجه است. نوع دوم، “آنی گرایی تحولی[۱۹۹]” است که مشخصکننده رفتارهای بدون تأمل نوجوانانی است که مغزشان هنوز به بلوغ عصبی برای کنترل پاسخ های واکنشی نرسیده است(فونت ین، ۲۰۰۸). وجود این نوع آنیگرایی تأییدی است بر وجود یک بنیان زیستی در سیستم عصبی. بر همین اساس میتوان پیش بینی کرد که ایجاد تغییرات عصبی منجر به تغییر در آنی گرایی شود. نوع سوم، “آنی گرایی از پیش طراحی شده[۲۰۰]” است. این نوع آنیگرایی شامل تمایل فرد برای دست یابی و اجرای مضمون شناختی است که هم از نظر روانی و هم از نظر رفتاری، طی تجربیات مکرر وی تمرین شده است. بخش کلیدی نظریه مضمون شناختی این است که وقتی محتوای مورد نظر آغاز میشود، همزمان با اجرای خود به خودی آن، تصمیمگیری مبتنی بر ارزیابی، عملاً خاموش یا کنار گذاشته میشود(بندورا[۲۰۱]و همکاران،۱۹۹۶) با توجه به تعریف بیان شده، این نوع آنیگرایی را میتوان بیشتر حاصل یادگیری و تبدیل شدن آن به عادت دانست. این نوع آنیگرایی، مانند آنچه کلونینگر در نظریه خود مطرح ساخته، در سطح نیمه هشیار بروز میکند. از آن جایی که فرد باید تجربیات متعدد و مشابهی داشته باشد تا این نوع آنیگرایی در وی ایجاد شود، انتظار میرود در نوجوانان کمتر از بزرگسالان مشاهده گردد. چهارمین نوع، ” آنی گرایی مبتنی بر ارزش[۲۰۲] ” است که با گزینههای رفتاری نادیده گرفته شده فرد سر و کار دارد. نادیده گرفته شدن این رفتارها به دلیل ناهمخوانیشان با ارزشهایی است که فرد قویاً به آنها اعتقاد دارد. بنابراین ممکن است یک طرحواره رفتاری که در تعارض شدید با ارزشی قوی در فرد است، به دلیل ناهمخوانی درونی به سرعت کنار گذاشته شود(فونتین،۲۰۰۸). بر این اساس میتوان انتظار داشت افراد متفاوت از فرهنگهای گوناگون که سیستم ارزشی متفاوتی دارند، در مواجهه با موقعیتهای یکسان، رفتارهای زودانگیخته متفاوتی از خود نشان دهند. این نوع از آنیگرایی بیشتر تحت تأثیر عوامل درونی است تا بافت بیرونی. پنجمین نوع آنیگرایی با عنوان است “آنیگرایی مبتنی بر پردازش[۲۰۳]” است که ناشی از تقاضاهای اجتماعی برای مواجهه با محدودیتهای بلادرنگ[۲۰۴] است. بنابر وجوه گوناگونی یک موقعیت اجتماعی، میزان زمانی که فرد برای پردازش اطلاعات اجتماعی، دستیابی و درنظرگرفتن رفتارهای جایگزین و انتخاب یک رفتار برای اجرا دارد، محدود است. همزمان با گذر زمان(در میکروثانیه ها) و شکست خوردن رفتارهای جایگزین در رسیدن به آستانههای مقبولیت، استانداردهای فرد پایین میآیند. هنگام بالابودن تقاضاهای زمانی، این فرایند به سرعت منجر به پایین آمدن آستانههای مقبولیت و در نتیجه موافقت با اولین گزینه رفتاری در دسترس میشود. زمان چنان به سرعت تمام میشود که هر نوع رفتار، بهتر از هیچ نوع رفتار میگردد. فرد این موقعیت را به صورت یک فشار تجربه میکند. از این طریق، عوامل بلادرنگ بر آستانه های تصمیمگیری تأثیر گذاشته و منجر به رفتارهای زودانگیختهای میشوند که در غیر این صورت ممکن بود بیارزش شناخته شده و اجرای آنها بازداری شود(همان). بر این اساس انتظار میرود عملکرد افراد زودانگیخته در تکالیف شناختی که دارای محدودیت زمانی بوده و نیازمند پاسخ دهی سریع هستند، نسبت به سایر افراد بهنجار کاهش پیدا کند.
موضوعات: بدون موضوع
[ 01:58:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
طرح های پژوهشی دانشگاه ها با موضوع بررسی رابطه کیفیت سود و تغییرپذیری بازده سهام- فایل ۱۰ |
... |
۲-۲-۱- بازده همانطور که میدانیم هدف سرمایه گذاران حداکثرکردن بازده مورد انتظاراست. بازده در فرایند سرمایه گذاری نیروی محرکی است که ایجاد انگیزه می کند و پاداشی برای سرمایه گذاران محسوب می شود. بازده سهام یکی از فاکتورهای مهم در انتخاب بهترین سرمایه گذاری است. یک ارزیابی از بازده تنها راه منطقی
( قبل از ارزیابی ریسک) است که سرمایه گذاران می توانند برای مقایسه سرمایه گذاری های جایگزین و متفاوت از هم انجام دهند. برای درک بهتر عملکرد سرمایه گذاریاندازه گیری بازده واقعی( مربوط به گذشته) لازم است. مخصوصا اینکه بررسی بازده مربوط به گذشته درتخمین و پیش بینی بازده های آتی نقش زیادی دارد (ربیعی، ۱۳۸۳). ۲-۲-۲- تعریف بازده بازده عبارت است از نسبت کل عایدی(ضرر) حاصل از سرمایه گذاری در یک دوره معین به سرمایه ای که برای بدست آوردن این عایدی در ابتدای دوره مصرف گردیده است. بازده سهام شامل تغییر در اصل سرمایه ( تغییر قیمت سهام) و سود نقدی دریافتی می باشد. برای محاسبه بازده سهام شرکتهای مورد بررسی فاکتورهای افزایش سرمایه بایستی مد نظر قرار گیرند (همان منبع،۱۳۸۳). ۲-۲-۳- بازده تحقق یافته در مقابل بازده مورد انتظار تعیین تفاوت بازده تحقق یافته و بازده مورد انتظار از اهمیت بالایی برخوردار است. برای اینکه این دو بحث در مسائل و مباحث سرمایهگذاری به طور وسیعی مورد استفاده قرار میگیرد. بازده تحقق یافته، بازدهای است که واقع شده است، یا بازدهای است که کسب شده است. در واقع بازده تحقق یافته بازدهای است که، به وقوع پیوسته و واقع شده است. بازده مورد انتظار، عبارت است از بازده تخمینی یک دارایی که سرمایهگذاران انتظار دارند در یک دوره آینده به دست آورند. بازده مورد انتظار با عدم اطمینان همراه است و احتمال دارد برآورده شود و یا اینکه برآورده نشود. سرمایهگذاران برای کسب بازده مورد انتظار بایستی یک نوع دارایی را خریداری کنند و توجه داشته باشند که این بازده ممکن است تحقق نیابد. سـرمایهگذاری بر روی اوراق بهادار ریسـکدار و بلند مدت میتواند باعث برآورده شدن بازده مورد انتظار سرمایهگذاران شود، در حالی که در کوتاهمدت این امر کمتر اتفاق میافتد. طبق تئوری نمایندگی و با توجه به میل سرمایهگذاران، هدف مدیریت باید در راستای به حداکثر رساندن ارزش شرکت باشد. معیارهایی نظیر حداکثر شدن درآمد هر سهم و حداکثر شدن قیمت سهام، به عنوان معیارهای اساسی مطرح میباشند که در ادامه به ارائه توضیحات لازم در این رابطه میپردازیم (میرمحرابی، ۱۳۸۰). ۲-۲-۴- حداکثر شدن سود هر سهم به عنوان یک معیار سهامداران عادی بهعنوان مهمترین تأمینکنندگان سرمایه شرکتها، سود هر سهم را بهعنوان یکی از اهداف مطلوب و حداکثر شدن آن را بهعنوان حداکثر شدن ثروت خود تلقی میکنند. حتی برخی محافل بازار با تأکید بیشتر بر سود گذشته شرکت، مبنای ارزیابی و قیمتگذاری سهام شرکت را بر این معیار قرار دادهاند. سود سهام بخشی از سود یک دوره مالی است که به سهامداران عادی تعلق میگیرد. البته باید توجه داشت که این مفهوم با مفهوم درآمد هر سهم اشتباه نشود. درآمد هر سهم مبلغی است که عملاً به صاحب سهم تعلق گرفته اما لزوماً به دارنده سهم پرداخته نگردیده است. برای محاسبه درآمد هر سهم باید ابتدا بخشی از درآمد که متعلق به سهام ممتاز بوده و مرجح بر سهام عادی است را از سود شرکت کسر نموده و باقیمانده را بر تعداد سهام عادی تقسیم نمود. موارد قابل توجه در مورد درآمد هر سهم (EPS) به شرح زیر میباشد: الف) رقم به دست آمده هر سهم نمایانگر سود ویژهای است که به هر سهم در یک سال تعلق گرفته است. بر این اساس سرمایهگذار میتواند سودآوری شرکت را اندازه گیری کرده و با مقایسـه ارقام مربوط به سالهای مختلف، افزایش یا کاهش آن را محاسبه کند. ب) در صورتی که سود سهام اختصاص یافته به هر سهم بیش از درآمد هر سهم باشد، سرمایه گذار متوجه خواهد شد که شرکت از اندوختههای سالهای قبل کمک گرفته تا سود متناسبی به سهامداران پرداخت شود. ج) در صورتی که سود سهام تقسیم شده از درآمد را به حساب اندوخته شرکت منظور کرده که ممکن است این وجوه در توسعه شرکت بسیار مؤثر باشد. د) سرمایه گذار میتواند با مقایسه درآمد هر سهم در شرکتهای مختلف، بازده عوامل تولید این شرکتها را اندازه گیری کرده و با توجه به قیمت سهام شرکتهای مذکور در بازار، سهام مورد نظر خود را انتخاب کند. این مقایسه به خصوص از نظر شرکتهای با فعالیت مشابه دارای اهمیت خاص میباشد (پورکریم، ۱۳۸۶). ۲-۲-۵- حداکثر شدن قیمت هر سهم به عنوان یک معیار حداکثر شدن قیمت سهام، بیشتر هدف سرمایه گذارانی است که به دنبال انتفاع از خرید و فروش سهام هستند. به این صورت که آنها دارای هدف کوتاه مدت هستند یعنی تنها میخواهند از افزایش قیمت سهام خریداری شده خود انتفاع ببرند و هیچ توجهی به عایدات نقدی و غیرنقدی بلند مدت سهام ندارند. ۲-۲-۶- بازده سرمایه گذاری وقتی افراد، سهام عادی خریداری میکنند مصرف فعلی خود را به امید دستیابی به مصرف بیشتر در آینده از دست میدهند. آنان توقع دارند که سودهای سهام متعدد دریافت داشته و نهایتاً سهام خود را با قیمت بالاتر به فروش رسانند. با توجه به اینکه نمیدانیم چه چیزی در آینده واقع خواهد شد، سرمایه گذاران قادر نخواهند بود که الگوی مصرف خود را با اطمینان مشخص کنند. زیرا که بازده های یک سرمایه گذاری و زمان بندی چنین بازدههایی نامعلوم است، بنابراین فقدان شرایط مطمئن و مشخص باید با بازده منتظر بالاتر به نحوی جبران شود. اما چه چیزی بازده سهام عادی را شکل میدهد؟ عوامل مؤثر بر بازده سهام عادی یک شرکت طی یک دوره مورد نظر شامل تغییرات قیمت هر سهم، سود تقسیمی هر سهم، مزایای حق تقدم و مزایای سهام جایزه است که چگونگی اعمال آنها در محاسبه بازده سهام در قسمتهای بعدی تشریح خواهد شد (دستگیر، ۱۳۷۱). ۲-۲-۷- تفاوت در رجحان سهامداران نرخ بازده یک سرمایهگذاری، مفهومی است که از نظر سرمایه گذاران مختلف معانی متفاوتی دارد. برخی از سرمایهگذاران در جستجوی بازده کوتاه مدت نقدی هستند و ارزش کمتری به بازده بلندمدت میدهند. این سهامداران ممکن است سهام شرکتهایی را که سود نقدی زیادی پرداخت میکنند خریداری کنند. برخی دیگر از سرمایهگذاران در درجه اول به رشد و توسعه اهمیت میدهند. این قبیل سرمایهگذاران در جستجوی پروژههایی هستند که در بلند مدت درآمد بیشتری را عاید آنها میکند و معمولاً در شرکتهایی که بازده سرمایه یا ارزش ویژه آنها بسیار بالاست سرمایه گذاری میکنند. در طبقه بندی دیگر، میتوان سهامداران را با توجه به الگوی خرید و فروش سهام از سوی آنها به سه گروه به شرح زیر تقسیم بندی کرد: اول گروهی که سهام را تا زمانی که بازده بالایی دارد نگهداری میکنند و در مواقعی که ارزش واقعی سهام کمتر از ارزش بازار آن است اقدام به فروش آن میکنند. گروه دوم سهامدارانی هستند که به دنبال بازدهی برابر با متوسط بازدهی بازار هستند و از خرید و فروش مکرر سهام خودداری میکنند و گروه سوم شامل سهامدارانی هستند که به هدف سفته بازی سعی در به دست آوردن حداکثر سود در حداقل زمان دارند. ۲-۲-۸- اجزای بازده اگر شخصی یک دارایی را از هر شخص دیگری خریداری کند، سود (زیان) ناشی از این سرمایه گذاری را بازده سرمایه گذاری مینامند. بر این اساس بازده معمولاً از دو بخش تشکیل میشود، یک قسمت مربوط به دریافتی نقدی حاصل از سرمایه گذاری است و قسمت دیگر بازدهی است که از فروش دارایی به دست میآید. سود دریافتی: مهمترین جزء بازده سودی است که به صورت جریانات نقدی دورهای سرمایه گذاری بوده میتواند به شکل بهره یا سود تقسیمی باشد. ویژگی متمایز این دریافتها این است که منتشر کننده پرداختهایی را به صورت نقدی به دارنده دارایی پرداخت میکند، این جریانات نقدی با قیمت اوراق بهادار نیز مرتبط است. سود (زیان) سرمایه: دومین جزء مهم بازده سود (زیان) سرمایه است که مخصوص سهام عادی است ولی در مورد اوراق قرضه بلند مدت و سایر اوراق بهادار با درآمد ثابت نیز مصداق دارد. به این جزء که ناشی از افزایش (کاهش) قیمت دارایی است سود (زیان) سرمایه گویند. این سود (زیان) سرمایه ناشی از اختلاف بین قیمت خرید و قیمت زمانی است که دارنده اوراق قصد فروش آنها را دارد. مجموع این دو جزء، بازده کل اوراق بهادار را تشکیل میدهد که برای هر اوراق بهاداری به صورت زیر است: (کاهش قیمت) – افزایش قیمت + سود دریافتی = بازده کل اوراق بهادار پس نرخ بازده کل اوراق بهادار شامل مجموع دو جزء سود دریافتی و تغییرات قیمت است. باید توجه نمود که هر یک از دو جزء میتواند صـفر باشـد و یا تغییرات قیمت میتواند منفی باشـد ولی سـود دریافتی نمیتواند منفی باشـد (جهانخانی و پارسائیان، ۱۳۷۶). ۲-۲-۹- عوامل موثر بر بازدهی سرمایه گذاری در سهام تابع عوامل میزان بازدهی و مقایسه سایر داراییها میباشد. بازدهی سهام میتواند به عوامل متعددی بستگی داشته باشد و استفاده از این عوامل با توجه به ارتباط این عوامل با موضوع تحقیق بوده است. بطور کلی این عوامل را میتوانیم به دو گروه کلی تقسیم کنیم (ربیعی، ۱۳۸۳): گروه اول عواملی را در بر میگیرد که سود نقدی و مزایای پرداختی را تحت تاثیر قرار میدهد. برخی از این عوامل که سود نقدی را تحت تاثیر قرار می دهند بشرح ذیل هستند: سود نقدی و کارآیی بنگاه یکی از عوامل مهم در این گروه میباشند. کارآیی بنگاه مستقیما به مدیریت آن وابسته است. چگونگی مدیریت بنگاه تاثیر روشنی بر کارایی فعالیت های تولیدی و تجاری سودآوری قدرت و سلامت مالی و امکانات رشد بالقوه بنگاه دارد. معافیت های مالیاتی از دیگر عوامل موثر بر سود بنگاه استو معافیت های مالیاتی بازدهی سهام را از دو جنبه تحت تاثیر قرار می دهند. معافیت مالیاتی بیشتر از یک طرف موجب افزایش سود بنگاه شده و از طرف دیگر مالیات کمتر بر سرمایه گذاری در سایر دارایی های مالی موجب افزایش تقاضای سرمایه گذاری در سهام می گردد که این عامل نیز اثر خود را در افزایش قیمت سهام نشان می دهد. ظرفیت بازار و نوع کالای تولیدی شرکت نیز به نوبه خود سود شرکت را تحت تاثیر قرار می دهند. هرچه ظرفیت بازار برای کالایی که شرکت تولید می کند بیشتر باشد میزان فروش آن بنگاه بیشتر بوده لذا درآمد و سود بنگاه بیشتر خواهد بود. همچنین سود جاری و آینده شرکت تا حد زیادی تحت تاثیر اوضاع و شرایط اقتصادی حاکم بر کشور نیز می باشد. عامل دیگری که سود بنگاه را، بخصوص در مورد شرکت های فعال کشورمان تحت تاثیر قرار می دهد٬ میزان وابستگی آنان به ارز می باشد. از آنجایی که شرکت برای ادامه فعالیت خود ناچار است که مواد اولیه مورد نیازش را از بازارهای خارجی تهیه کند لذا وابستگی کمتر در این زمینه نیز سود بنگاه را تحت تاثیر قرار می دهد. این عامل به خاطر نوسان قیمت ارز در کشور و تعدیلات مربوط به تسعیر نرخ ارز و از سوی دیگر محدودیتهای بین المللی که باعث کاهش تعداد منابع دسترسی و بالطبع قیمتهای بالاتری که برخی از تامین کنندگان درخواست می کنند، به وجود می آید. اندازه شرکت نیز از جمله عوامل دیگری است که توجه متخصصین را به خود جلب کرده است از آنجایی که شرکت های بزرگ به منابع مالی ارزانتری دسترسی دارند از کارآیی و سود دهی بیشتری برخوردار هستند. گروه دوم که نرخ بازدهی را تحت تاثیر قرار می دهد شامل عواملی است که بر قیمت سهام موثر هستند. نرخ بازدهی سهام علاوه بر سود و مزایای پرداختی تحت تاثیر قیمت سهام نیز می باشد. قیمت سهام نیز تابع عوامل متعددی است. برخی از این عوامل بطور مختصر ذیلا ارائه شده است: روند آینده اقتصادی (انتظارات سهامداران) قیمت سهام را مستقیما تحت تاثیر قرار میدهد. چنانچه سهامداران نسبت به تحولات آتی اقتصاد خوشبین باشند تقاضای خرید سهام خود را افزایش میدهند که تقاضای بیشتر برای خرید سهام موجبات افزایش قیمت سهام را فراهم می سازد و برعکس. کیفیت ترکیب سهامداران نیز از جمله عواملی است که قیمت سهام را تحت تاثیر خود قرار میدهد. بسته به اینکه اکثریت سهامداران بازار سهام کدامیک از گروه های سرمایه گذاران کم تحرک سرمایه گذاران حرفه ای و سفته بازان باشند تغییرات قیمت سهام متفاوت خواهد بود قابلیت نقد پذیری سهام نرخ تورم چگونگی توزیع درآمد نحوه قیمت گذاری سهام و میزان عرضه سهام که تحت تاثیر عوامل اقتصادی و غیراقتصادی است قیمت سهام را متاثر می سازد. از عوامل دیگری که سود و مزایای پرداختی و قیمت سهام را تحت تاثیر قرار می دهد میتوان به عوامل فرهنگی سیاسی اقتصادی فنی و تکنولوژیک اشاره نمود.
موضوعات: بدون موضوع
[ 01:57:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|
دانلود مطالب پایان نامه ها در مورد بررسی مدل سنجش سلامت و فساد اداری در شهرداری تهران- فایل ۱۳ |
... |
- رشد نمایی فساد: در این مرحله افرادِ هر چه بیشتری از داخل و خارج از سازمان به شبکه میپیوندند.
- مرحلهی ثبات: در این مرحله شبکهی قدرت فساد به مرحلهی توازن و سازگاری با سایر شبکهها و سیستم نظارتی میرسد (Carvaial, 1999).
با توجه به تعاریف ارائه شده تا کنون باید یک تعریف را به عنوان تعریفی که در این تحقیق مورد توجه است و اساس تحقیق بر آن گذاشته میشود ارائه شود. به نظر محقق، تعریفی که سازمان شفافیت بینالملل (Transparency International) در سال ۲۰۱۳ از فساد کرده است جمعبندی مناسبی از تعاریفی است که تا کنون ارائه شده است و همخوانی بسیار خوبی با تعریف ارائه شده از فساد در قانون ارتقای سلامت اداری دارا میباشد. این سازمان فساد را «سوءاستفاده از قدرت اعطایی با قصد انتفاع شخصی» تعریف میکند (Sutherland, 2014, p. 1) ۲-۲-۲-۱- انواع فساد: در مطالعهای که چندی قبل صورت گرفته است- بر اساس مجموعهای از شاخصهای مهم و اساسی- اشکالی از پدیدهی فساد معرفی شدهاند. به عبارتی دیگر فساد در متن اجتماع رخ میدهد و از این رو دارای علل و عوامل و اشکال متفاوت و متنوعی میباشد (Nordin, Rumaizah Mohd; Takim, Roshana; Nawawi, Abdul Hadi;, 2013, p. 65) این اشکال، که میتوان آنها را جزو انواع اصلی رفتار مفسدانه نامید، عبارتند از ارتشاء، اختلاس، کلاهبرداری و اخاذی (Graycar, Adam; Sidebottom, Aiden;, 2012, p. 386). با این که به نظر میرسد این مفاهیم تا حدود زیادی باهم همپوشانی دارند و حتی گاهی اوقات ممکن است با عبارات دیگری نیز جایگزین شوند، با این حال میتوان از آنها برای توضیح و تفکیک شکلهای اصلی رفتار مفسدانه استفاده نمود (Lambsdorff, 1999, p. 10).
فساد را میتوان بر حسب شکل منافع و نوع رویهای(چگونگی) که فساد یا عمل مفسدانه رخ میدهد به دو شکل اساسی تقسیم کرد: فردی و نهادی (Thompson, 1993)و (Graycar, Adam; Sidebottom, Aiden;, 2012, pp. 386-387). فردی: در این نوع فساد، افراد صاحب منصب یا کارکنان منافع شخصیشان را در نقشهای خودشان به مثابهی شهروندان خاص اخذ میکنند. نهادی: در این نوع فساد، کارکنان منافعی را دریافت میکنند که موقعیتهای شغلی یا حرفهایشان را در درون سازمان ارتقاء میبخشد یا به تقویت ایدئولوژی سیاسیشان کمک میکند. در فساد از نوع نهادی، منافع دریافتی افراد سیاسی است و لزوماً به مشروعیت زدایی خود آنها منجر نمیشود (LaFree, G; Morris, N;, 2004, pp. 601-604). کیمویو[۱۲] دو نوع فساد را شناسایی نموده است: فساد کوچک[۱۳] و فساد سیستماتیک[۱۴]. وی معتقد است فساد کوچک زمانی قابل مشاهده خواهد بود که راستگویی یک هنجار است، در نتیجه رفتارهای فسادآمیز یک استثنا محسوب میشوند. در حالی که فساد سیستماتیک دربرگیرندهی تعداد زیادی از افراد است که به طور منظم و با همکاری درگیر رفتارهای فسادآمیزاند (Dion, 2013, p. 413). فساد اداری نیز مورد توجه بسیاری از محققان و صاحبنظران بوده است و معمولاً در تعریف فساد اداری همان تعریف فساد را ارائه میدهند با شرط وقوع در سازمان. اما در جای دیگر تعریف قانونی فساد اداری چنین مطرح شده است: «استفادهی غیر قانونی از اختیارات اداری/دولتی برای نفع شخصی»(زاهدی،محمدنبی و شهبازی،۱۳۸۸،ص.۳۳). نکتهی قابل طرح تا به اینجا این است که همانگونه که مشاهده شد، تعاریف از فساد بسیار است و هر کدام از محقان و صاحبنظران سعی در تعریف فساد از منظری خاص دارند. به گونهای که برخی آن را منظر قانونی تعریف مینمایند، همانند هلیدی، تعریف مؤسسه گالوپ، لانگست و … که در این منظر فرض بر این موضوع استوار است که قانونِ کامل، جامع و بدون خدشهای وجود دارد که کارکنان باید بر اساس آن عمل کرده و عمل نکردن مطابق با آن به معنی بروز فساد است (فاضلی،۱۳۸۸،صص.۲۳-۲۲)و (Rocha, Jose Luis; Brown, Ed; Cloke, Jonathan;, 2011, p. 160). اما در مواقعی که قانون وجود نداشته باشد و یا قانون موجود دارای ابهاماتی باشد چنین تعاریفی نیز اساساً دچار تزلزل میشود. از این رو برخی دیگر از محققان سعی در تعریف فساد بر اساس افکار عمومی نمودهاند. بر این اساس آنچه مردم جامعه غیراخلاقی و مضر میدانند، فساد است اما در این نوع تعریف نیز به دلیل تفاوت نظر و نگاه در میان مردم و نخبگان سیاسی، رسیدن به اتفاق نظر کاری است دشوار. بر همین اساسهایدنهایمر[۱۵] سه نوع فساد را از هم متمایز میسازد(فاضلی،۱۳۸۸،ص.۲۴) : فساد سیاه: کاری است که از نظر تودهها و نخبگان منفور است(مانند رشوه گرفتن مهندس ناظر و نادیده گرفتن معیارهای ساخت ساختمان). فساد خاکستری: کاری که اکثر نخبگان منفور میدانند ولی مردم نسبت به آن بیتفاوتاند.(مانند کوتاهی کارمندان در اجرای قوانینی که مردم دوست ندارند و نخبگان مفید میدانند.) فساد سفید: کاری که ظاهراً خلاف قانون است ولی نخبگان و مردم مهم و مضر نمیدانند(حبیبی،۱۳۷۵،ص.۱۵). هر چند این دستهبندی نیز چندان نتوانسته است مشکل رسیدن به اجماعی در تعریف فساد را حل کند اما نباید از این نکته غافل شد که افکار عمومی بر مبنای برداشتی که از فساد در جامعه وجود دارد دربارهی مشروعیت نظام سیاسی قضاوت میکند. برخی دیگر نیز فساد را بر اساس روند تصمیمگیری تعریف کردهاند و برخی دیگر آن را بر اساس سطح سازمانی. که در این صورت از فساد کلان و خرد صحبت به میان میآید(فاضلی،۱۳۸۸،صص.۲۷-۲۴). سازمان جهانی ضد فساد دو نوع کلی فساد را شرح میدهد: کلان و خرد. فساد جامع دربرگیرندهی عملیات اصلی دولت شده و قوانین و مقررات و حکمرانی خوب را در هم میشکند (Lidholm, 2006/2007, p. 12). فساد کلان سوءاستفادهی مقامات سیاسی ارشد از قدرت است که به زوال سریع حاکمیت قانون، ثبات اقتصادی و اعتماد مردم به حاکمیت منجر میشود. از این نوع فساد به «اخاذی دولتی[۱۶]» نیز یاد میشود(فاضلی ۱۳۸۸ص.۲۷). این در حالی است که فساد در سطح خرد تمام جامعه را تحت تأثیر خود قرار نمیدهد بلکه تقریباً شامل تعاملات میان افراد میشود که از حدود وظایف و تعهد یکی از طرفین منحرف میشود (Lidholm, 2006/2007, p. 12). فساد خرد همان گرفتن رشوههای اندک از سوی کارکنان بروکراسی(کارمندان) در مقابل واگذار کردن امتیازهای کوچک است. از این فساد به «فساد نظاممند[۱۷]» نیز یاد میشود(فاضلی،۱۳۸۸،ص.۲۷). رز-اکرمن فساد کلان را بسیار خطرناک میداند، زیرا انحراف جدی در مسیری که دولت و جامعه عمل میکند، ایجاد میکند. دولت مبالغ سنگینی برای تدارک و تجهیز بنگاههای با مقیاس بزرگ پرداخت میکند و از خصوصیسازیها و اعطای امتیازات مبالغ ناچیزی دریافت میکند. مقامات فاسد انتخابهای بخش عمومی را منحرف میکنند تا رانتهای کلانی برای خود ایجاد کنند و انتخابهای عمومی ناکارآمد و نابرابر تولید کنند. دولت تعداد زیادی طرحهای غلط ایجاد میکند و بیش از اندازه روی طرحهایی خرج میکند که اساساً در ست و بیعیب هستند. فساد منافع افزایش درآمد حاصل از خصوصیسازی و اعطای امتیازات را کاهش میدهد(رز-اکرمن،۱۳۸۲،ص.۳۰۱). ۲-۲-۲-۲- فصل مشترک مباحث مربوط به فساد به رغم ماهیّت پیچیده و چندوجهی پدیدهی فساد، و تنوع تعاریف و مفهومپردازیها و تشتت آراء دربارهی آن، آنچه از بدنهی دانش و بررسی منابع مربوط به فساد میتوان استنباط کرد این است که فساد دستکم دارای چهار دلالت اساسی زیر است: نخست) اکثر منابع و تحلیلها با این امر موافقاند که فساد به آن دسته از کارکنان و صاحبمنصبان و کارگزاران بخش عمومی مربوط میشود که از موقعیتهای اعتماد و اقتدار سوءاستفاده میکنند. سیاستمداران، بوروکراتها، قضات، پلیس، مأموران اصلاح و نظارت، دادستانها و جز آنها را میتوان در زمرهی این دسته از کارگزاران قرار داد. دوّم) اکثر صاحبنظران حوزهی فساد با این امر موافقاند که ارتکاب فساد فقط میتواند در خلال یا جریان انجام وظایف قانونی این دسته از صاحب منصبان و کارگزاران بخش عمومی صورت بگیرد. این مفهومپردازی از فساد کم و بیش با نظریهی جرمشناس معروف ادوین ساترلند[۱۸] (۱۹۴۹) دربارهی “جرایم یقه-سفید”[۱۹] (جرایمی که توسط افرادی با مناصب و منزلتهای بالا در جریان ایفای نقشهای شغلی صورت میگیرد) منطبق است. نکتهای که باید مورد توجه قرار داد این است که فساد شامل حال آن دسته از صاحبمنصبان بخش عمومی میشود که با بهره گرفتن از موقعیت شغلی خودشان هم اعمال غیرقانونی انجام میدهند و هم از هنجارهای غیررسمی تخطی میکنند. سوّم) اکثر مطالعات و تحلیلها بر این امر صحه میگذارند که صاحبمنصبان و کارگزاران بخش عمومی عمدتاً در قبال اعمال مفسدانهی خود از منافع و پاداشهای شخصی برخوردار میشوند. با این حال، همانطور که تامسون (۱۹۹۳) نیز تصریح کرده است، این به منزلهی آن نیست که همهی پاداشها و منافع مادی پولی و شخصی است. پاداشها و عایدی ناشی از ارتکاب اعمال مفسدانه میتواند اشکال غیررسمی، غیرشخصی و غیر اجرایی و غیرسازمانی نیز داشته باشد. چهارم) بسیاری از تعاریف و مفهومسازیهای مربوط به فساد این نکته را مورد توجه قرار دادهاند که در مواردی افراد ثالث[۲۰] به طور مستقیم از اعمال و تصمیماتی که توسط صاحب منصبان بخش عمومی گرفته میشود، منتفع میشوند. چنین تفسیری، حوزهی فساد را به ورای منافع کارگزاران بسط میدهد. یعنی فساد فقط ارتکاب اعمال غیرقانونی و سوءاستفاده از منابع عمومی به نفع شخصی کارگزاران نیست. از این رو، اعمال کارگزاران بخش عمومی که منافعی برای شخص ثالث دارد هر چند که شاید مفسدانه تلقی نشود، با این وجود غیراخلاقی و کجروی است. صدور مجوزها و گواهینامهها (لیسانسها) و موارد متعدد دیگر به نفع اشخاص ثالث را میتوان مثالهای بارزی برای این مؤلفه از فساد در نظر گرفت (LaFree, G; Morris, N;, 2004). اکنون لازم است که با مفاهیم و تعاریف سلامت نیز آشنا شویم. ۲-۲-۲- مفاهیم و تعاریف سلامت: مفهوم سلامت یکی از مباحث دیگری است که محققان و صاحبنظران از دیدگاهها و زوایای متفاوت به آن نگریستهاند. در ابتدا نگاه کوتاهی بر این جنبههای متفاوت افکنده و سپس به زاویهای پرداخته خواهد شد که در این تحقیق بیشتر مورد نظر است. مفهوم سلامت، گاهاً در معنا و مفهوم Health و تندرستی به کار میرود. این نگاهی است که در مؤلفههای Good Governance به آن برمیخوریم. برنامهی اسکان انسانی سازمان ملل متحد (UN-Habitat) در کتاب راهنمایی که برای مبارزه با فساد در سازمانها و شهرداریها و حکومتهای محلی منتشر ساخته است، از تعبیر health برابر با integrity و متضاد با فساد بهره برده است (Fisher, 2006, p. 7). اما بیش از آن که سلامت با مفهوم تندرستی مانند آنچه در بالا مطرح شد مورد توجه قرار گیرد، گاهاً در معنای متضاد فساد به کار میرود (Armstrong, 2005, p. 1). لانیی و ازفر در مقایسهی این دو مفهوم میگویند: “گهگاه واژهی حکمرانی خوب به جای واژهی سلامت به کار برده میشود، اما دومی دقیقتر است و مشخصکنندهی درستکاری و فقدان فساد در حکومت است. حکمرانی خوب نه فقط به سلامت بلکه همچنین به مدیریت کارآمد منابع عمومی و نزد برخی مفسران، به مشارکت عمومی مکفی در تصمیمسازی اشاره میکند” (Lanyi, Anthony; Azfar, Omar;, 2005, p. 5) “ظاهراً اصطلاح integrity"” از کلمهی لاتین in-tangree به معنی دستنخورده (untouched) مشتق شده است. این واژه به فضیلت، فسادناپذیری، و حالتی از بیعیب بودن اشاره دارد. سلامت با فقدان کلاهبرداری و فساد رابطهی تنگاتنگی دارد، اما همچنین شامل شایستگی عام نیز هست” (Haan, Inade; Benner, Hans;, 2008, p. 16). در تعریف سلامت نیز همانند تعریف فساد میتوان به از دیدگاهها و جنبههای متفاوت نگریست. این دیدگاهها مبتنی بر هماهنگی، دیدگاه اخلاقی و دیدگاه قانونی و … قابل بحثاند. از دیدگاه هماهنگی، سلامت به منزلهی تجسم کردن کلیت یا کامل و به منزلهی عرضه کردن همسازی و انسجام اصول و ارزشها تلقی میشود (Mintrop, 2012, p. 700). این تعریف با یکی از معانی لاتین کلمهی integras سازگار است: بینقص، کل، هماهنگی. اما در دیدی دیگر بر دلالت اخلاقی مفهوم سلامت تأکید دارند: “سلامت نیازمند مؤلفهای اخلاقی است که رویکرد دوم را به مفهوم سلامت این دیدگاه اخلاقی میسازد، با مواضع متفاوتی که در ارتباط با این دیدگاه اخذ میشود” (Six, Fredrique; De Bekker, Frank G.A.; Hubert, Leo W.J.C.;, 2007, p. 186) و (Mintrop, 2012, p. 699). در ذیل این دیدگاه، برخی اخلاقی بودن را با مراعات قانون و مقررات برابر میدانند. در این معنا، قانون تجسم ارزشها و هنجارهای مهم تلقی میشود. در لغتنامهی وبستر تعریف و تشریحی که از سلامت ارائه شده است بدین شرح است: «پایبندی زیاد به کدهای اخلاقی، ارزشهای ویژه و … و مترادف با فاسد نبودن» (Meyer, Michael E.; Steyn, Jean; Gopal, Nirmala;, 2013, p. 141)در مقابل دیدگاه قانون محور، کسانی قرار میگیرند که قانون را به تنهایی کافی نمیدانند و رعایت ارزشها و هنجارها را در ارزیابی سلامت مهم میدانند. کسانی که علاوه بر قانون، رعایت منشور اخلاقی سازمان یا واحد مربوطه را نیز مهم ارزیابی میکنند، به این موضع نزدیکتراند(محدثی، فاضلی و عابدیجعفری،۱۳۹۱،ص.۵۶). به این ترتیب اگر به چیزی فراتر از قانون در تأمین سلامت اعتقاد داشته باشیم توضیحی که دلاتره[۲۱] از سلامت ارائه میدهد نیز از این جنس محسوب میشود. وی معتقد است سلامت و حل و فصل و عزم و اراده و برقراری این عادت است که افراد بدون اجبار بیرونی و تنها با خودکنترلی کارهای درست انجام دهند (Meyer, Michael E.; Steyn, Jean; Gopal, Nirmala;, 2013, pp. 141-142). ۲-۲-۲- ۱- سطوح و دستهبندی تعاریف سلامت: دستکم در دو سطح از سلامت سخن گفته شده است و در این دو سطح از ارزیابی و سنجش سلامت بحث شده است: ۱) سلامت فردی و ۲) سلامت نهادی. که سلامت سازمانها را مورد ارزیابی و سنجش قرار میدهد (Meyer, Michael E.; Steyn, Jean; Gopal, Nirmala;, 2013, p. 142). سلامت فردی: در سطح فردی، سلامت افراد به ویژه مدیران و رهبران مورد ارزیابی و بررسی قرار میدهد. آن طور که سیکس و همکارانش میگویند در یک دهه اخیر تحقیقات زیادی در این باره به ویژه دربارهی سلامت مدیران شرکتها انجام گرفته است (Six, Fredrique; De Bekker, Frank G.A.; Hubert, Leo W.J.C.;, 2007, p. 185). سلامت نهادی: بیشتر تحقیقاتی که دربارهی سلامت انجام شده است، بر سلامت سازمانهای اجتماعی متمرکز بوده است و از سطح ارزیابی سلوک فردی فراتر رفتهاند. لانیی و ازفر تأکید دارند که “مهم است به یاد داشته باشیم که فساد مسألهی توسعهی نهادی است – و نه فقط مسألهی افراد خلافکار” (Lanyi, Anthony; Azfar, Omar;, 2005, p. 15). لذا آنان در بررسی و سنجش سلامت، بر تحلیل عواملی که بر کیفیت کارکرد نهادها و سازمانها تأثیر مینهند تأکید دارند (Lanyi, Anthony; Azfar, Omar;, 2005, p. 15). تعاریف ارائه شده از سلامت را میتوان بر حسب معیارهای مختلف دستهبندی کرد. اما در یک نگاه کلی، میتوان این تعاریف را در دو دستهی بزرگ تعاریف سلبی و تعاریف ایجابی تقسیم کرد. ۲-۲-۲-۲- تعاریف سلبی سلامت: همانطور که پیش از این اشاره شد، در متون مربوط به سازمانها، امور اداری، حکومتهای محلی، و دولتها مفهوم سلامت را اغلب در مقابل مفهوم فساد بهکار میبرند و آن را به منزلهی آن روی دیگر سکهی فساد به حساب میآورند. لذا مقامات، سیاستمداران، مدیران و محققانی که به نحوی با موضوع کیفیت ادارهی امور اجتماعی و بهبود شرایط مدیریتی کشور سروکار دارند و علائق یا نگرانیهایی در این باره دارند، اغلب به این بسنده میکنند که فساد را مورد سنجش قرار دهند و بر حسب آن دربارهی سلامت سازمان یا ادارهی مورد نظر داوری کنند؛ بدین معنا که اگر فساد بیشتر باشد، نتیجه گرفته که سلامت کم است و برعکس (محدثی، فاضلی و عابدیجعفری،۱۳۹۱،ص.۵۹). ۲-۲- ۲-۳- تعاریف ایجابی سلامت: تعاریف ایجابی از سلامت، بر این اصل استوار است که سلامت به معنی فقدان فساد نیست بلکه به معنی برخورداری از استعدادها و امکانات، نیروها و فرآیندهایی است که دستکم، سه امکان زیر را علیه فساد فراهم میآورد: امکان پیشگیری از تحرک نیروها و فرآیندهای فاسد شناسایی سریع موقعیتهای فساد و نیروها و فرآیندهای فساد
موضوعات: بدون موضوع
[ 01:57:00 ب.ظ ]
لینک ثابت
|
|