کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل
کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل




جستجو





آخرین مطالب


  • تاثیر سهولت کسب و کار(EDB) و سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI) بر رشد اقتصادی- قسمت ۵
  • تأثیر زندان نسبت به تکرار جرم۹۲- قسمت ۶- قسمت 2
  • تاثیر اندازه شرکت، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار سهام و نقدشوندگی بر مازاد بازده سهام در بازار سرمایه ایران- قسمت ۴
  • مطالب در رابطه با : جهاد و شهادت در فقه اسلامی۹۲- فایل ۱۴
  • تعیین رابطه بین اخلاق مداری کارکنان بر شهرت و هویت سازمانی- قسمت 19
  • ارائه الگوی تلفیقی تدوین استراتژی بر مبنای تحلیل SWOT و رویکرد ...
  • بررسی رابطه بین اندازه شرکت، زمان بندی و مدیریت سود در شرکت های ...
  • تبیین نقش عوامل اجتماعی در اجرای موفق مدیریت دانش مطالعه موردی صنعت بانکداری در شهرستان مشگین شهر- قسمت ۶
  • بررسی حقوقی حمایت از علامت تجاری درحقوق ایران ، آمریکا وکنوانسیون های بین المللی- قسمت ۱۴
  • منابع پایان نامه با موضوع ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در سازمان به ...
  • رساله برای دریافت درجه کارشناسی ارشد در رشته مهندسی صنایع گرایش مدیریت سیستم و بهره‌وری- قسمت ۳
  • مطالب درباره دلالت های معنایی در فیلم های سینمایی (مرتضی عزیزی)- فایل ۱۰
  • مطالب با موضوع : شناسایی و اولویت بندی عوامل اثربخش بازاریابی رابطه مند در افزایش رضایتمندی مشتریان ...
  • بررسی عوامل پیش بینی کننده اضافه وزن وچاقی درکودکان بدو ...
  • اثربخشی دوره آموزش ضمن خدمت فاوا برای معلمان دوره متوسطه شهرستان ملایر بر اساس مدل کرک پاتریک- قسمت ۲
  • اثربخشی آموزش مدیریت رفتار کودکان به مادران بر سلامت روان مادران و نشانگان اختلال نارسایی توجه – بیش ‌فعالی در کودکان- قسمت ۴
  • مقایسه انتقال الکترون آنزیم کولین اکسیداز توسط سه نوع نانولوله کربنی- قسمت ۵
  • دانلود مطالب درباره تأثیر ابعاد فناوری خویش خدمت بر تداوم استفاده از فناوری با ...
  • اثر بخشی طرحواره های درمانی بر کاهش تعارضات زناشویی و افزایش سلامت روان- قسمت ۲۴
  • مطالب پایان نامه ها درباره بررسی نظری معادله حالت مخلوط دوتایی کروی سخت ایزوتوپهای هیدرو‍‍‍‍ژن- ...
  • دانلود فایل های پایان نامه در مورد تحلیل پایداری اجتماعی در مجتمع های مسکونی منطقه ۲۲ تهران- فایل ...
  • شرکتهای پذیرفته شده در بورس ۵ تا ۸ شرکتهای تحت پوشش نهادهای انقلاب ۵ تا ۸ سایر شرکتهای دولتی ۵ تا ۸ شرکتهای سرمایه گذاری ۵ تا ۸ شرکتهای تحت پوشش بانکها ۷ تا ۱۰ شرکتهای تحت پوشش سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران و سازمان های صنایع ملی ایران ۷ تا ۱۰ شرکتهای
  • دیپلماسی عمومی و سیاست خارجی انگلیس در جمهوری اسلامی ایران- قسمت ۹
  • دانلود پایان نامه مدیریت با موضوع نظریه ریکاردو
  • بررسی مزیت نسبی ارزش افزوده¬ای بخش¬های اقتصادی در استان لرستان وجهتگیری آن با برنامه¬های آمایش سرزمین ‎- قسمت ۵
  • راهنمای نگارش پایان نامه درباره : ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری ...
  • دانلود مطالب پژوهشی در مورد : ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری در سازمان به ...
  • بررسی رابطه بین تبلیغات تلویزیونی بر رفتار مصرف کنندگان درفرایند تصمیم خرید خودرو- قسمت ۱۰- قسمت 2
  • ارائه مدل ریاضی برای تخصیص فضای قفسه کالا در محیط فازی- قسمت ۲
  • تبیین دلیل نیاز اعمال حقوقی به اعلام اراده و تعیین نقش اعلام اراده در ایجاد ایقاعات و عقود- قسمت 2
  • نگارش پایان نامه با موضوع ارائه مدلی تلفیقی از کارت امتیازی متوازن و هوشین کانری ...
  • تحلیل حقوقی امضاء الکترونیک اهلیت و احراز هویت در قراردادهای تجارت الکترونیک- قسمت ۴
  • تأثیر میکوریزا و اسید هیومیک بر روی برخی خصوصیات گیاه دارویی مرزه در سطوح مختلف کود اوره- قسمت ۱۰




  •  

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    لطفا صفحه را ببندید

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

    کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

     
      بررسی رابطه رفتار مدنی سازمانی با کیفیت زندگی کاری در آموزگاران اداره آموزش و پرورش سرچهان در سال تحصیلی ۸۸-۸۷- قسمت ۱۱ ...

    نایستروم[۸۳] (۲۰۰۱) در تحقیق خود که در رابطه با مدیران و زیردستان انجام داد با تأیید اهمیت روابط مدیران و زیردستان به این نتیجه رسید که مدیران میتوانند در زیردستان خود از طریق دادن اختیارات بیشتر، توجه بیشتر، حمایت مؤثرتر، اطلاعات متغیر و سایر منابع دیگر تعهد بیشتری را فراهم آورند و متقابلاً زیردستان به وسیله مشارکت و تعهد سازمانی به آنان واکنش نشان میدهند (مدرسی راد، ۱۳۸۲).
    لوین، لیپیت ووایت[۸۴] (۲۰۰۱)، جو اجتماعی وادراکات کارکنان از جو وتفاوتهای مهم فردی وپیآمدهای سازمانی را مورد تجزیه وتحلیل قرار دادند . درهمین رابطه آنها گزارش کردند که بین ادارک کارکنان از محیط کاریشان باهر یک ازپیامدهای آن که شامل رضایت شغلی ، فرسودگی، دلبستگی شغلی، رفتار مدنی سازمانی، وعملکرد شغلی است، روابطی وجود دارد.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    جیمزوسائول([۸۵]۲۰۰۱) مطالعهای که برروی ۲۳۰نفر ازیک کارخانه صنعتی انجام دادند، نشان دادهاند که ۶۷ درصد کارکنانی که از حمایت بالای فرادستان در سازمانشان برخوردارند رفتارهای مدنی وفعالیتهای اضافی بسیاری رادر سازمان انجام میدهند که به نفع سازمان وهمکارانشان است .
    ایساکسن، اسکات وکافمن[۸۶] (۲۰۰۱) درمطالعهای برروی گروهی از نظامیان به تحقیقی باهدف شناسایی عواقب استقلال کاری کارکنان، به این نتیجه رسید که کارکنانی که احساس مسئولیت بالایی دارند در صورتی که به آنان اختیار واستقلال کاری داده شود بصورت اختیاری رفتارهای داوطلبانه مثبت درآنان دیده میشود .
    تان[۸۷](۲۰۰۱) دریک مطالعه طولی، تأثیر اعتماد سرپرستان به مدیران میانی وعالی رامورد بررسی قرار داد وبه این نتیجه رسید که اگر مدیران(ارشد ومیانب) اعتماد سرپرستان راجلب کنند وازآنان حمایت کنند، این عمل باعث میشود که سرپرستان نیز، کارکنان نیز زیردست خود را حمایت کنند وکارکنانی که در طولانی مدت مورد حمایت سرپرستان قرار میگرفتند، رفتار مدنی بالایی داشتند .
    محمد نصرالدین (۲۰۰۱) درتحقیق خود برروی گروه بزرگی از کارکنان هتلها در کشور مالزی دریافت که عدالت رویهای، حمایت سازمانی وتعهد سازمانی بطور مثبت ومعنیداری با رفتار مدنی سازمانی رابطه دارد . همچنین محمدنصرالدین ورامایاها(۲۰۰۳) نیز در نمونه وسیعتری با موضوعی تقریباً مشابه تحت عنوان «رابطه بین عدالت رویهای، ادراک حمایت سازمانی ورفتارهای مدنی فراتر ازنقش» این تحقیق راانجام دادند وبه نتایج همسان دست یافتند .
    آلوتابیا[۸۸] (۲۰۰۱) دریک مطالعه وسیع برروی کارکنان دولتی کشور کویت با هدف شناسایی پیشبینی کننده های رفتار مدنی سازمانی به این نتیجه رسید که در سازمان هایی که کارکنان اجازه مشارکت در تصمیمات سازمانی دارند کارکنان خلاقتری هستند واین کارکنان خلاق رفتارهای مدنی سازمانی بیشتری داردند . وی همچنین دریافت که فشارهای کاری گرانباری شغلی از بروز رفتار مدنی سازمانی جلوگیری میکند .
    ویلیامز، پیتر، زیناب(۲۰۰۲) درمطالعه خود برروی کارکنان یک واحد تولیدی رویه اعطای پاداش ازسوی سرپرستان را مورد مطالعه قرار داد ونقش این رویه رادر رفتار مدنی سازمانی کارکنان راهدف خود قرار داد وبه این نتیجه رسیدند که بطور معنیداری اکثر کارکنانی که ادراک میکردند در توزیع پاداشها باآنها باانصاف و عدالت کامل برخورد شده است رفتارهای مدنی سازمانی از خود نشان میدهند . این کارکنان نیز بدون درخواست سرپرستان، برای فعالیتهای اضافی مثبت داوطلب میشدند . این افراد در بهتر وبیشتر ازسایرین از مقررات وقوانین سازمانی پیروی میکردند ونسبت به سازمان وفادارتر بودند .
    یوسف[۸۹] (۲۰۰۲)، در تحقیقات خود برروی گروهی از رهبران سازمانها، تأثیر عملکرد رهبران بررفتار کارکنان را مورد بررسی قرار داد ومشاهده کرد، رهبرانی که از شغل خود خشنودترند بطور همه جانبه کارکنان وزیردستان خود را حمایت میکنند ودرپر آن، اکثر کارکنانی که حمایت را ادراک کرده بودن رفتار مدنی سازمانی ورفتار نوعدوستانه بالایی داشتند .
    جورج وبتنهاوسن[۹۰] (۲۰۰۲) در فراتحلیلی متوجه شدند که بین انسجام گروه های مختلف شغلی، تعهد، رضایت شغلی ورفتار مدنی سازمانی رابطه مثبت ومعنیدار وجود دارد .

    پیش بینی رضایت شغلی زنان شاغل در مشاغل خدماتی غیر دولتی مشهد

    چن، هوی وسگو[۹۱] (۲۰۰۲)، درمطالعهای برروی ۲۴۲نفر از کارکنان یک شرکت پخش مواد نفتی، به این نتیجه رسیدند که سرپرستان ومدیرانی که بصورت مداوم کارکنان رااز عملکرد مثبت خود آگاه میکردند وازآنها تحسین وقدردانی به عمل میآوردند، تأخیر وغیبت آنها کمتر میشد وکار آنها ازبالاتری کیفیت برخوردار بود وبطور کلی نسبت به سایرین رفتارهای مدنی بیشتری از خود نشان میدادند.
    اسمیت وهمکاران[۹۲](۲۰۰۳) در مطالعات خود شواهدی رافراهم آوردند مبنی براینکه رفتار حمایتی رهبر اثر مستقیمی بررفتار مدنی تعمیم یافته دارد وبطور غیرمستقیم بررفتار نوعدوستانه اثر دارد . رفتارهای حمایتی رهبر ممکن است رفتار مقابله به مثل رادر زیردستان بوجود آورد . یک راه جبران رفتار حمایتی رهبر انجام رفتار مدنی است و همینطور رفتار حمایتی رهبر ممکن است به عنوان علامتی برای کارکنان باشد دال براینکه چنین رفتارهایی یاری دهندهای مهم هستند.
    آستین استون[۹۳]، پیتر، ریچارد، زیناب ومحمد،( ۲۰۰۶) در مطالعهای که برروی ۳۸۴نفر از کارکنان یک بیمارستان انجام دادند. نتایج نشان داد ، کارمندانی که رفتار مدنی سازمانی رابخاطر عدالت سازمانشان انجام میدادند وادراک آنان این بود که سازمان درقبال کارهای آنان عدالت را رعایت میکنند، از خود این رفتار رانشان میدادند وکارکنانی که رفتارهای داوطلبانه رانه بخاطر عدالت سازمان بلکه بخاطر اینکه آن را قسمتی از شغل خود میدانستند انجام میدادند متفاوت بود ورفتار مدنی سازمانی با دوامتری داشتند.
    کیفیت زندگی کاری:
    (کامینگز و اورالی، ترجمه محمد زاده، ۱۳۷۰) تحقیقی که در زمینه ی کیفیت زندگی کاری در سال ۱۹۷۹ انجام گرفت. این طرح در پالایشگاه نفت در سارنیای کانادا انجام شد. شاخصه ی کلیدی آن دربر گیرنده یک واحد عملیاتی منحصر به فرد برای کل طرح، با یک سلسله مراتب نسبتاً افقی سه سطحی بود. گروه های کاری خود کنترل کننده، هر نوبت کاری را با افرادی که دارای مهارت های قابل تغییر بودند بدون طبقه بندی شغلی خاص و فرصت های قابل ملاحظه برای خود کنترلی انجام می دادند، یک جدول کار قابل انعطاف به بسیاری از تعطیلات آزاد پایان هفته اجازه می داد که بیست و چهار ساعت در روز و در طول سال استفاده شود. اندک قضاوت های موقعیتی در طرح وجود داشت و آن یک طرح پرداخت بر حسب مهارت بود. مشاور داخلی این طرح اظهار داشت که عوامل زیر در تداوم برنامه دخیل بودند:
    اول: در مرحله اولیه، تلاش قابل ملاحظه ای صرف ایجاد یک تعهد بدون تزلزل در تمام سطوح نیست به مفهوم مشارکت گردید و جنبه ی کلیدی بدست آوردن تعهد، ایجاد یک مفهوم فلسفی بود که اهداف، سوابق و منطق اجرای طرح مشارکت را شرح می داد.
    دوم: تمام افرادی که احتمال می رفت بخشی از طزرح باشند تا آن جا که امکان داشت در طراحی اولیه درگیر شدند.
    سوم: توجه زیادی معطوف به استخدام افراد مناسب شد. سرپرستان که هماهنگ کننده ی گروه نامیده می شدند از سراسر سازمان شل در کانادا انتخاب گردیدند.
    چهارم: برای کسب خوداتکایی کارکنان در گروه طرح، قبل از اینکه کمیته انتخابی کارکنان، گزینش گروه بر پایه مهارت های افراد و ترجیحات همکاران را انجام دهد، اعضا در یک برنامه آموزش ۳۲ ساعته خود مدیریتی شرکت نمودند.
    پنجم: یک سیستم رسمی به منظور نگهداری خود مدیریتی در سارنیا ایجاد شده بود. این سیستم دربرگیرنده هیأت بازنگری هنجارهای گروهی، شامل نماینده ای از هر گروه، هماهنگ کننده گروه، مدیر عملیاتی، معاون اتحادیه، نماینده ای از روابط کارکنان می شد.
    ششم: اصول هدایت کننده طرح به روابط مدیریت – اتحادیه گسترش داده شده بود. سارنیا به طور پیوسته چگونگی پیشرفت طرح را ارزشیابی می کرد و تغییری که لازم بود انجام می داد. مدیران و کارکنان به این طرح به صورت یک فرایند آموزشی رشد یابنده ی پایان ناپذیر
    می نگریستند.
    لاو[۹۴] و همکاران (۱۹۹۸، به نقل از کامرانی، ۱۳۷۶) در پژوهشی که به بررسی کیفیت زندگی کاری با رشد و سودآوری و همچنین عملکرد سازمانی پرداختند. آن ها در این تحقیق به این نتیجه رسیده اند که رابطه معناداری بین کیفیت زندگی کاری و عملکرد سازمانی و همچنین بین کیفیت زندگی کاری و رشد و سودآوری سازمان وجود دارد.
    کانتر (به نقل از غفار زاده، ۱۳۸۰) در تحقیقی که به منظور کشف رابطه بین تعارض در خانواده و تعارض در محیط کاری و همچنین کیفیت زندگی کاری و رضایتمندی از زندگی انجام داده است، به این نتیجه رسیده است که تعارض های کاری مهمترین پیش بینی کننده تعارض خانوادگی است.
    بروک و همکاران (۱۹۹۹ ، به نقل از قاسم زاده، ۱۳۸۴) در پژوهشی پیرامون کیفیت زندگی بر اساس معیارهای سلامت جسمانی بررسی رابطه کیفیت زندگی با جنسیت بر اساس سلامت جهانی پرداخته و به این نتیجه رسیدند:
    علی رغم بالاتر آوردن کیفیت در زنان، این تفاوت معنادار نیست.
    همچنین در این تحقیق نشان داده شد که بین تحصیلات و کیفیت زندگی رابطه معناداری وجود دارد.
    دونالدسون[۹۵] و همکاران (۱۹۹۹، به نقل از کامرانی، ۱۳۸۶) در پژوهشی تحت عنوان «بررسی ارتباط بین سلامت رفتار و کیفیت زندگی کاری و بازدهی سازمانی» به مطالعه این سه متغیر در یک صد و چهل و شش نفر از کارگران یک کارگاه چوب بری پرداختند. این پژوهش نشان می دهد سلامت رفتار (نبود رفتارهایی چون غیبت و کم کاری) باید کنار عوامل دیگری مانند ایمنی کار و امنیت شغلی به عنوان یک عامل در سنجش و ارتقای کیفیت زندگی کاری مورد توجه قرار گیرد. نتیجه پژوهش این فرضیه را تأیید می کند که هر چه سلامت رفتار فرد بالاتر باشد، کیفیت زندگی کاری و بازدهی او نیز بیشتر است.
    الیزو و شایه (۲۰۰۰) رابطه بین کیفیت زندگی کاری و کیفیت زندگی را مورد بررسی قرار دادند و نتیجه گرفتند که مشابهت و یا موازی بودن ساختارهای کیفیت زندگی کاری و کیفیت زندگی نشان می دهد احتمال انتقال بین آن ها وجود دارد. بنابراین اگر شغلی باز طراحی شود و یا غنی گردد، می تواند در عین حال که کیفیت زندگی کاری را بهبود بخشد، منجر به بهبود کیفیت زندگی گردد. همچنین بهبود کیفیت زندگی می تواند بر کیفیت زندگی کاری تأثیر مثبت بگذارد. در ضمن در این تحقیق به بررسی رابطه بین کیفیت زندگی کاری و مؤلفه های خشنودی شغلی می پردازد که نتیجه حاصله رابطه بین کیفیت زندگی کاری و مؤلفه های خشنودی شغلی می باشد و همچنین او در تحقیق خود به این نتیجه دست یافت که خشنودی شغلی می تواند کیفیت زندگی کاری را پیش بینی کند.
    اسپنس لامچینگر[۹۶] و همکاران (۲۰۰۱) در پژوهشی با عنوان «آزمایش مدل کنترل – نیاز کارامل در بازسازی و کار مراقبت بهداشتی: تأثیرات مشاغل پر دردسر و سخت بر کیفیت زندگی کاری پرستاران» به این نتیجه رسیده اند که در مواردی که گرفتاری و سختی کار پرستاران بالا
    می باشد، اگر به آن ها در کار خود اختیار بیشتری داده شود، تعهد سازمانی و رضایت آن ها از کارشان بیشتر می شود.
    فیلدز و تاکر[۹۷] (۲۰۰۱) به بررسی تأثیر کیفیت زندگی کاری بر شرکت ها و اتحادیه ها پرداختند. این تحقیق نشان می دهد که اجرای برنامه کیفیت زندگی کاری باعث افزایش تعهد کاری در شرکت ها و اتحادیه ها می شود و این تأثیر در شرکت ها بیش از اتحادیه ها می باشد.
    جانسون[۹۸] و همکارانش (۲۰۰۳) در پژوهشی که در مورد کیفیت زندگی کاری مردم سوئد انجام دادند، دریافتند که میانگین کیفیت زندگی کاری مردم سوئد در سال ۱۹۹۸، ۳۴/۷ و در باقیمانده عمر آن ها ۹۱/۶ و برای دوره کهنسالی ۰۳۲/۵ می باشد. آن ها در این پژوهش به این نتیجه رسیدند که کیفیت زندگی کاری در زنان بالاتر از مردان نیست و همچنین در این پژوهش به این نتیجه دست یافت که بین کیفیت زندگی کاری و خشنودی شغلی رابطه معناداری وجود دارد.
    ۲)تحقیقات انجام شده درداخل کشور

    توکلی (۱۳۸۶)درتحقیقی تحت عنوان بررسی آموزش رفتار شهروندی سازمانی بر تعهد سازمانی بر روی ۶۰نفرازکارمندان سازمان فرهنگی – تفریحی شهرداری اصفهان انجام داد نتایج تحقیق نشان می دهد که بین رفتارشهروندی سازمانی و تعهد سازمانی رابطه مستقیم وجوددارد.
    تعالی (۱۳۷۴) در تحقیقی که با عنوان «بررسی اثرات کیفیت زندگی کاری بر روی بهره وری کارکنان بانک های کشور» انجام داد، به این نتیجه رسید که مهم ترین عامل معروفیت شعب بانک ها جلب رضایت مشتریان است. او توصیه کرد که آموزش های لازم به کارکنان بانک در خصوص برخورد مناسب با مشتریان داده شود. همچنین رفع نیازهای مادی کارکنان از عوامل مؤثر در افزایش بهره وری آنان است. نظام پرداخت باید تورم های سالانه را در نظر بگیرد و رؤسای شعب نیز سعی نمایند در توزیع امکانات میان کارکنان عدالت را رعایت کنند تا انگیزه کاری در کلیه کارکنان ایجاد و یا تقویت شده و در کنار نظارت برکارکنان باید به آن ها آزادی عمل اعطا نمایند.
    قاسمی (۱۳۷۹) به بررسی «تأثیر کیفیت زندگی کاری بر بهره وری نیروی انسانی» پرداخته و نتیجه گرفت بین کیفیت زندگی کاری و بهره وری نیروی انسانی رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد و همچنین در این تحقیق به بررسی رابطه بین کیفیت زندگی کاری و کارآفرینی می پردازد که نتیجه به دست آمده حاکی از این است که بین کیفیت زندگی کاری و کارآفرینی رابطه چندان معناداری وجود ندارد.
    قاسمی( ۱۳۸۰) به «بررسی کیفیت زندگی کاری بر بهره وری نیروی انسانی » پرداخته و نتیجه گرفت بین کیفیت زندگی کاری و بهره وری نیروی انسانی رابطه مستقیم و معنی داروجود دارد .
    رستگاری (۱۳۸۰) «تأثیر کیفیت زندگی کاری بر عملکرد کارکنان شبکه بهداشت و درمان شهرستان نجف آباد» را بررسی نموده است که نتایج تحقیق مؤید رابطه معنی داری بین کیفیت زندگی کاری و عملکرد کارکنان می باشد.
    مدرس، مهناز (۱۳۸۱) در تحقیقی با عنوان بررسی تاثیر کیفیت زندگی کاری بر عملکرد شغلی کارکنان
    شرکت سهامی ذوب آهن اصفهان به این نتایج دست یافت که، افزایش سطح کیفیت زندگی کاری در بهبود عملکرد شغلی کارکنان موثر است. همچنین بین نظرات کارکنان با سنوات مختلف خدمت در خصوص ابعاد کیفیت زندگی کاری، تفاوت وجود نداشته است.
    تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)
    علی نجفی(۱۳۸۲)، در تحقیقی که به منظور بررسی کیفیت زندگی کاری با عوامل مربوط به شغل در شرکت ملی حفاری اهواز انجام داد نتیجه گرفت که ساختار و فرایند سازمانی مناسب و ویژگی های ضروری شغل با کیفیت زندگی کاری رابطه معنی داری دارند. همچنین بین کاهش ابهام نقش و کیفیت زندگی کاری رابطه ی معنی داری به دست آمد.
    تدریس حسنی(۱۳۸۳) در پژوهش خود تحت عنوان « بررسی رابطه رغبت شغلی ، خشنودی شغلی و تعهد سازمانی با میل ماندن در شغل ، عملکرد تحصیلی در بین دانشجو معلمان » دریافت که برای اینکه کارآیی شغلی و تحصیلی بالا رود و تمایل ماندن در شغل آنان افزایش یابدمی بایست معلمان از رغبت شغلی ، خشنودی شغلی و تعهد سازمانی بالایی برخوردار باشند.
    قاسم زاده (۱۳۸۴) در تحقیق خود «تأثیر مشاوره شغلی به شیوه نظریه سازگاری دیویس بر کیفیت زندگی کاری کارکنان شهرداری اصفهان» را بررسی نمود. نتایج این پژوهش نشان داد مشاوره شغلی به شیوه نظریه سازگاری شغلی دیویس بر کیفیت زندگی کاری کارکنان شهرداری اصفهان تأثیر نداشته است.

    قاسم زاده (۱۳۸۴) در پژوهشی پیرامون کیفیت زندگی بر اساس معیارهای سلامت جسمانی به بررسی کیفیت زندگی با جنسیت براساس سلامت جسمانی پرداخته و به این نتیجه رسیدند ، علیرغم بالا تر آوردن کیفیت زندگی در زنان ، این تفاوت معنادار نیست . همچنین در این تحقیق نشان داده شد که بین تحصیلات و کیفیت زندگی رابطه معنا داری وجود دارد.

    رحیمی (۱۳۸۵) «میزان تأثیر کیفیت زندگی کاری اعضای هیأت علمی و میزان کارآفرینی آنان در دانشگاه های دولتی شهر اصفهان» را بررسی نموده و به این نتیجه رسید که بین کیفیت زندگی کاری و کارآفرینی همبستگی مثبت و معناداری وجود ندارد و همچنین تفاوت معناداری بین میانگین کیفیت زندگی کاری اعضای هیأت علمی بر حسب سن، جنسیت، دانشگاه محل خدمت، رشته تحصیلی و وضعیت استخدامی بدست نیاورد.
    قاسمی (۱۳۸۶) به بررسی «تأثیر کیفیت زندگی کاری بر عملکرد کارکنان شبکه بهداشت و درمان شهرستان نجف آباد» را بررسی نموده است که نتایج تحقیق مؤید رابطه معنی دار بین کیفیت زندگی کاری و عملکرد کارکنان می باشد.
    داودی (۱۳۸۷) در پژوهشی با عنوان «برررسی تأثیر کیفیت زندگی کاری بر رضایت شغلی و حوادث شغلی در بین کارکنان عملیاتی شاغل در مجتمع فولاد مبارکه» به بررسی رابطه بین کیفیت زندگی کاری و رضایت شغلی و حوادث شغلی (فیزیکی) در بین کارکنان پرداخته است. یافته های این مطالعه نشان می دهد که بین مشارکت در ایجاد شرایط کاری و با رضایت شغلی اعضا جامعه مورد بررسی رابطه خطی مستقیم معناداری وجود داد. پس نتیجه گیری کرد که مشارکت دادن کارکنان عملیاتی در تصمیم گیری های مربوط به شرایط کاری موجب افزایش رضایت شغلی آنان می گردد. همچنین او در پژوهش خود به این نتیجه دست یافت که خشنودی شغلی
    می تواند کیفیت زندگی کاری را پیش بینی کند.
    شیخی (۱۳۸۷)درپژوهشی تحت عنوان بررسی رابطه بین کیفیت زندگی کاری وفشارناشی ازابهام نقش باخشنودی شغلی برروی ۲۴۰نفرازدبیران متوسطه آموزش وپرورش ایذه به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای انجام داد.نتایج تحقیق نشان دادکه بین کیفیت زندگی کاری وخشنودی شغلی رابطه وجوددارد.
    کشاورز(۱۳۸۷)درپژوهشی تحت عنوان رابطه بین سبکهای مدیریتی،تعهد سازمانی ،ورفتارمدنی سازمانی برروی ۳۰۷معلم شاغل درآموزش وپرورش مرودشت به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انجام داد.نتایج تحقیق نشان دادکه بین سبکهای مدیریتی ورفتارمدنی سازمانی رابطه وجوددارد.
    جمع بندی ونتیجه گیری از تحقیقات پیشین
    یکی از مسئولیتهای هر نهاد اجتماعی نیل به اهدافی است که علت وجودی آنها را تشکیل میدهد. تحقق اهداف سازمان در گرو همکاری و هماهنگی تمامی عوامل است که با نظام در تعاملند آنها با یکدیگر به وجود سازمان معنا میبخشد در این میان نقش عامل نیروی انسانی بارزتر از سایر عوامل است که باید به آن به عنوان یک عامل ذی شعور و دارای نیازهای مادی و معنوی و اهداف فردی و توقعات گروهی و سازمانی بیش از سایر عوامل توجه شود. با انتخاب شیوه مدیریتی مناسب میتوان به نیازهای اساسی انسان مانند نیاز به احترام و خودیابی پاسخ گفت. (مشبکی، ۱۳۷۸)

    هر چند در زمینه خشنودی شغلی وغیره تحقیقات زیادی انجام شده، ولی در موضوعات رفتارمدنی سازمانی و کیفیت زندگی کاری به این گستردگی تحقیق صورت نگرفته است. با این وجود از تحقیقات به عمل آمده چنین استنباط می شود که هرچه کیفیت محیط کاری بیشتر باشد؛ رضایت از کار بیشتر است و هرچه کیفیت محیط کاری کمتر باشد و به روابط انسانی توجه چندانی نشود کارکنان رضایت کمتری از شغل خود دارند.
    تاکنون در آموزش و پرورش به طور کلی تحقیقی با این عنوان کمتر صورت گرفته، اما هرکدام از متغیرهای پیش گفته در برخی از مناطق آموزش و پرورش کشور بررسی شده است؛ با این حال در آموزش وپرورش سرچهان این گونه تحقیقات پیشینه ای ندارند. لذا با توجه به اهمیت نقش آموزگاران در پیشبرد اهداف سازمان و وجود شرایط نامساعد و نامطلوب حاکم در محیط کاری آنان، ضرورت انجام چنین تحقیقی احساس و انجام شد.
    مقدمه
    در این فصل به توصیف جامعه آماری، نمونه و روش نمونه گیری پرداخته می شود و سپس ابزار به کار رفته در پژوهش و بعـد از آن روش اجرا، طرح تحقیق و روش های آماری برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده توضیح داده می شود.

    روش تحقیق
    پژوهش حاضر، توصیفی از نوع همبستگی می باشد. در این طرح درجات همبستگی و روابط بین متغیـــــرها بررسی می شود. پژوهشگر در این پژوهش به دنبال بررسی رابطه متغیر پیش بین (رفتارمدنی سازمانی) با متغیر ملاک (کیفیت زندگی کاری) در میان آموزگاران (زن و مرد)دوره ابتدایی آموزش وپرورش سرچهان می باشد. سرچهان یکی از بخش های شهرستان بوانات از استان فارس که دارای آموزش و پرورش مستقل می باشد.
    جامعه آماری
    جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه آموزگاران (زن ومرد) دوره ابتدایی منطقه سرچهان، که در سال تحصیلی ۸۸ ـ۱۳۸۷ مشغول به تدریس می باشند، که تعداد کل آنها۲۰۰ نفر بوده و از این مجموع۳۸ نفر زن و ۱۶۲ نفر مرد است که ۱۹۱ نفر آنها رسمی و۹ نفر به صورت حق التدریس مشغول خدمت هستند.
    نمونه و روش نمونه گیری
    پس از دریافت مجوز از اداره مذکور و گرفتن آمار کلی از بخش کارگزینی وآماراداره، نمونه آماری باتوجه به جدول مورگان شامل ۱۲۰ نفر از آموزگاران می باشد. ۸۲ نفر مرد و ۳۸ نفر زن که درسال تحصیلی ۸۸-۸۷ مشغول به کار بودند.ازآنجاکه تعدادزنان جامعه آماری ۳۸نفرمی باشدکلیه زنان انتخاب شدندوازتعداد۱۶۲نفرآموزگار مردتعداد ۸۲ نفرکه به صورت قرعه کشی براساس شماره پرسنلی آنها انتخاب شدند.
    متغیرها
    در این تحقیق رفتارمدنی سازمانی متغیر پیش بین و کیفیت زندگی کاری متغیر ملاک می باشد.

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
    [سه شنبه 1400-01-24] [ 10:51:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      حق شرط بر معاملات حقوق بشری با تمرکز بر میثاقین 1966- قسمت 16 ...

    نتیجه گیری
    هنجارهای حقوق بشری که ماهیتا منعکس کننده توافقات کشورها و حاصل تحول در حوزه روابط اجتماعی است، ریشه ای عمیق تر از صرف توافق دارد.نظام بین الملل حقوق بشر به نظر می رسد مکمل خلاهای نظام های داخلی در حوزه هنجارها و عملکردهای حقوق بشری است.بنابراین معاهدات حقوق بشری ماهیتا و اساسا نمایانگر اراده کشورها نیست ، بلکه منعکس کننده خواست جامعه انسانی است برای برخورداری از حداقل تضمین های حمایتی.براین اساس،معاهدات حقوق بشری ماهیتا با معاهدات متعارف متفاوت هستند،واین تفاوت ها ریشه در این واقعیت دارد که حقوق بین الملل بشر نه یک نظام هنجاری تنظیم کننده روابط کشورها با یکدیگر،بلکه یک نظام هنجاری حمایتی که موضوع حقوق بین الملل را از کشور به فرد توسعه داده است.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    محوری بودن انسان و ارزشهای مربوط به آن در معاهدات حقوق بشری،این معاهدات را از دیگر اقسام معاهدات متمایز کرده و همین تمایز مستلزم این است که برخوردی متفاوت با آن صورت گرفته و تعهد هرچه بیشتر دولتها را در پی داشته باشد.از این رو باید با هر ابزار ممکن سعی در پایبند کردن دولتها به معاهدات حقوق بشری داشت.برخلاف دیگر معاهدات که منافع مستقیم برای دولتهای عضو آن دارد،معاهدات حقوق بشری این منافع را برای دولتها به همراه نداشته و از طرق مختلف سعی در محدود کردن آن دارند.با توجه به مطالبی که در تحقیق حاضر گفته شد حق شرط شاید راه گریزی برای کشورهای عضو این معاهدات باشد.
    نتیجه اصلی و در خور در این رابطه این است که از هرگونه حق شرط برمعاهدات حقوق بشری جلوگیری به عمل آید و هرگونه شرط بر معاهدات حقوق بشری باعث خروج دولت عضو از معاهده شود،اما این نتیجه بسیار آرمانی بوده و تبلیغات منفی متعددی را به دنبال دارد.آنچه هدف معاهدات و میثاقهای حقوق بشری است جهانشمول کردن آنها است که با ارائه این راهکار آرمانی کمیت اعضای معاهده به شدت پایین خواهد آمد.هدف نهادهای نظارتی این است که بتوانند کشورها را مورد بازخواست قرار داده و تضمین رعایت حقوق بشر را بخواهند که این امر وقتی امکان پذیر است که دولت مورد نظر عضو چنین معاهداتی باشد هرچند به صورت مشروط و محدود.
    پیشنهادات:
    1-وجود یک رکن ناظر که صلاحیت ارزیابی و تشخیص مطابقت (شرط با موضوع و هدف معاهده) را داشته باشد، شرط انجام هر نظام حقوقی برای تفکیک شروط غیر مجاز است. نقش یک رکن ناظر عبارت است از ارزیابی عینی مطابقت یک شرط و در انجام این وظیفه با توجه به اعتراضاتی که ممکن است دولت ها در مورد مطابقت آن با هدف و موضوع معاهده به عمل آورند، راهنمایی می شود. بنابراین لازم است صلاحیت ارکان ناظر موجود هر چه سریعتر مورد ارزیابی مجدد قرار گیرد و در صورت ضرورت ممکن است معاهدت مزبور به منظور تضمین اجرای این وظیفه اصلاح گردند.اصلاح میثاق به طوری که تفکیک (شرط) را به عنوان نتیجه حقوقی غیر قابل اجتناب تنظیم یک شرط غیر مجاز و صلاحیت کمیته را برای تشخیص مطابقت (شرط با موضوع و هدف معاهده) در بر داشته باشد، اطمینان خوشایندی را به همراه خواهد داشت.
    2-دولت شرط گذار مسئولیت دارد هنگامی که شرط اعلام شده از طرف آن با موضوع و هدف معاهده مغایر تشخیص داده شود، اقدام مناسبی اتخاذ نماید، به عبارت دیگر عضویت در معاهده منصرف شود یا شرط خود را پس بگیرد و یا به منظور اصلاح موارد غیر مجاز، آن را تعدیل نماید.
    3-چنانچه ابهامات حقوقی دامنه داری وجود داشته باشد، موضوع را می توان به دیوان بین المللی دادگستری برای صدور نظر مشورتی ارجاع نمود، به علاوه، باید مجدداً از دولت ها خواسته شود که در مذاکرات مربوط به معاهده موضوع حق شرط را به طور جدی مورد توجه قرار دهند. و در مواردی که از قواعد موجود کنوانسیون وین تبعبت نمی شود، این موضوع را در معاهده مربوط، در صورت ضرورت از طریق اصلاح آن بگنجانند.
    4-اعطای اختیارات لازم به امین معاهده است تا از دولت های غیر عضو بخواهد که نظرات وپاسخ های خود را در مورد مطابقت شرط ها در مدت زمان مشخصی اعلام نمایند، یا حتی چنین ارزیابی را خود ایشان با اثر فوری یا تعلیقی آن به عمل آورد، که همچنین می تواند برای جلب توجه دولت های عضو به شروطی که تنظیم می کنند و پاسخ هایی که به شرط دولت های دیگر می دهند، کمک کند. این امر به معنی گسترش دایره وظایف و اختیارات فعلی مقام امین میثاق یعنی دبیر کل سازمان ملل متحد خواهد بود. طبق رویه معمول مقام امین ملل متحد نمی تواند در مورد ماهیت اعلامیه ها و بیانیه های تودیع شده اظهار نظر کند، این همچنین فراتر از وظایفی است که صراحتاً در مقررات مندرج در ماده 77 کنوانسیون وین احصاء شده است. بنابراین دولت های عضو میثاق ها می توانند در مورد افزایش اختیارات مقام امین به توافق برسند بدون آنکه توسل به آئین پر دردسر تجدید نظر در معاهده ضرورت داشته باشد.

     

    ضمایم
    اعلامیه ی جهانی حقوق بشر
    از آنجا که شناسایی حیثیت ذاتی کلیه اعضای خانواده بشری و حقوق یکسان و انتقال ناپذیر آنان اساس آزادی و عدالت و صلح را در جهان تشکیل می دهد ، از آنجا که عدم شناسایی وتحقیر حقوق بشر منتهی به اعمال وحشیانه ای گردیده است که روح بشریت را به عصیان واداشته و ظهور دنیایی که در آن افراد بشر در بیان عقیده آزاد و از ترس و فقر فارغ باشند به عنوان بالاترین آمال بشر اعلام شده است ، از آنجا که اساساً حقوق

    جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.
    انسانی را باید با اجرای قانون حمایت کرد تا بشر به عنوان آخرین علاج به قیام بر ضد ظلم و فشار مجبور نگردد ، از آنجا که اساساً لازم است توسعه روابط دوستانه بین الملل را مورد تشویق قرار داد ، از آنجا که مردم ملل متحد ایمان خود را به حقوق اساسی بشر و مقام و ارزش فرد انسانی و تساوی حقوق مرد و زن مجدداً در منشور اعلام کرده اند و تصمیم راسخ گرفته اند که به پیشرفت اجتماعی کمک کنند و در محیطی آزادتر وضع زندگی بهتری به وجود آورند ، از انجاکه دولتهای عضو متعهد شده اند که احترام جهانی و رعایت واقعی حقوق بشر و آزادی های اساسی را با همکاری سازمان ملل متحد تامین کنند ، از آنجا که حسن تفاهم مشترک نسبت به این حقوق و آزادیها برای اجرای کامل این تعهد کمال اهمیت را دارد ، مجمع عمومی این اعلامیه جهانی حقوق بشر را آرمان مشترکی برای تمام مردم و کلیه ملل اعلام می کند تا جمیع افراد و کلیه ارکان اجتماع این اعلامیه را دائماً مد نظر داشته باشند و مجاهدت کنند که بوسیله تعلیم و تربیت احترام این حقوق و آزادی ها توسعه یابد و با تدابیر تدریجی ملی و بین المللی ، شناسایی و اجرای واقعی و حیاتی آنها ، چه در میان خود ملل عضو و چه در بین مردم کشورهایی که در قلمرو آنها می باشند ، تامین گردد .
    ماده اول : تمام افراد بشر آزاد به دنیا می آیند و از لحاظ حیثیت و حقوق با هم برابرند . همه دارای عقل و وجدان می باشند و باید با یكدیگر با روح برادری رفتار كنند .
    ماده دوم :
    1) هر كس میتواند بدون هیچ تمایز – خصوصاً از حیث رنگ ، جنس ، نژاد ، مذهب ، عقیده سیاسی یا هر عقیده ی دیگر و همچنین ملیت و وضع اجتماعی ، ثروت ، ولادت یا هر موقعیت دیگر ، از تمام حقوق و كلیه ی آزادی هایی كه در اعلامیه حاضر ذكر شده است بهره مند گردد .
    2) به علاوه هیچ تبعیضی به عمل نخواهد آمد كه مبتنی بر وضع سیاسی ، اداری و قضایی یا بین المللی كشور یا سرزمینی كه شخص به آن تعلق دارد . خواه این كشور مستقل ، تحت قیومیت یا خود مختار بوده و یا حاكمیت آن به شكلی محدود شده باشد .
    ماده سوم : هر كس حق زندگی ، آزادی و امنیت شخصی دارد .
    ماده چهارم : احدی را نمی توان در بردگی نگاه داشت و داد و ستد بردگان به هر شكلی كه باشد ممنوع است .
    ماده پنجم : احدی را نمی توان تحت شكنجه یا مجازات یا رفتاری قرار داد كه ظالمانه یا خلاف انسانیت و شئون انسانی یا موهن باشد .
    ماده ششم : هر كس حق دارد كه شخصیت حقوقی او در همه جا به عنوان یک انسان در مقابل قانون شناخته شود .
    ماده هفتم : همه در برابر قانون مساوی هستند و حق دارند بدون تبعیض و بالسویه از حمایت قانون برخوردار شوند . همه حق دارند در مقابل هر تبعیضی كه ناقض اعلامیه حاضر باشد و هر تحریكی كه برای اعمال چنین تبعیضی انجام شود از حمایت قانون برخوردار شوند .
    ماده هشتم : در برابر اعمالی كه حقوق اساسی فرد را مورد تجاوز قرار دهد و آن حقوق به وسیله ی قانون اساسی و یا قانون دیگری برای او شناخته شده باشد ، هر كس حق رجوع موثر به محاكم ملی صالحه را دارد .
    ماده نهم : احدی را نمی توان خودسرانه توقیف ، حبس یا تبعید نمود .
    ماده دهم : هر كس با مساوات كامل حق دارد كه دعوایش بوسیله ی دادگاه مستقل و بی طرف ، منصفانه و علناً رسیدگی شود و چنین دادگاهی درباره ی حقوق و الزامات او و یا هر اتهام جزائی كه به او وارد شده باشد تصمیم بگیرد .
    ماده یازدهم :
    1) هر كس كه به بزهكاری متهم شده باشد بی گناه محسوب خواهد شد تا وقتی كه در جریان یک دعوای عمومی كه كلیه تضمین های لازم جهت دفاع او تامین شده باشد ، تقصیر او قانوناً محرز گردد .
    2) هیچ كس برای انجام یا عدم انجام عملی كه در موقع ارتكاب ، آن عمل به موجب حقوق ملی یا بین المللی جرم شناخته نمی شده است محكوم نخواهد شد . به همین طریق هیچ مجازاتی شدید تر از آنچه كه در موقع ارتكاب جرم بدان تعلق میگرفت در باره ی احدی اجرا نخواهد شد .
    ماده دوازدهم : احدی در زندگی خصوصی ، امور خانوادگی ، اقامتگاه یا مكاتبات خود ، نباید مورد مداخله های خود سرانه واقع شود و شرافت و اسم و رسمش نباید مورد حمله قرار گیرد . هر كس حق دارد در مقابل اینگونه مداخلات و حملات مورد حمایت قانون قرار گیرد .
    ماده سیزدهم :
    1) هر كس حق دارد كه در داخل هر كشوری آزادانه عبور و مرور كند و محل اقامت خود را انتخاب كند .
    2)هر كس حق دارد هر كشوری از جمله كشور خود را ترك كند یا به آن بازگردد .
    ماده چهاردهم :
    1) هركس حق دارد در مقابل شكنجه ، آزار و تعقیب پناهگاهی جستجو كند و در كشورهای دیگر پناه گزیند .
    2) در مواردی كه تعقیب واقعاً مبتنی به جرم عمومی و غیر سیاسی یا رفتارهایی مغایر با اصول و مقاصد ملل متحد باشد نمیتوان از این حق استفاده كرد .
    ماده پانزدهم :
    1) هر كس حق دارد كه دارای تابعیت باشد .
    2) احدی را نمی توان خودسرانه از تابعیت خود یا از حق تغییر تابعیت محروم كرد .
    ماده شانزدهم :
    1) هر زن و مرد بالغی حق دارند بدون هیچگونه محدودیت از نظر نژاد ، ملیت ، تابعیت یا مذهب با یكدیگر زناشویی كنند و تشكیل خانواده دهند . در تمام مدت زناشویی و هنگام انحلال آن ، زن و شوهر در كلیه امور مربوط به ازدواج دارای حقوق مساوی می باشند .
    2) ازدواج باید با رضایت كامل و آزادانه زن و مرد واقع شود .
    ماده هفدهم :
    1) هر كس منفرداً یا بطور دسته جمعی حق مالكیت دارد .
    2) احدی را نمی توان خودسرانه از حق مالكیت محروم نمود .
    ماده هیجدهم : هر كس حق دارد كه از آزادی فكر ، وجدان و مذهب بهره مند شود . این حق متضمن آزادی تغییر مذ
    هب یا عقیده و نیز متضمن آزادی اظهار عقیده و ایمان میباشد و همچنین شامل تعلیمات مذهبی و اجرای مراسم دینی است . هر كس میتواند از این حقوق منفرداً یا اجتماعاً و به طور خصوصی یا عمومی برخوردار شود.
    ماده نوزدهم : هر كس حق آزادی عقیده و بیان دارد و حق مزبور شامل آنست كه از داشت عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد و در كسب اطلاعات و افكار و در اخذ و انتشار آن به تمام وسایل ممكن و بدون ملاحظات مرزی آزاد باشد .
    ماده بیستم :
    1) هر كس حق دارد آزادانه مجامع و جمعیتهای مسالمت آمیز تشكیل دهد .
    2) هیچكس را نمیتوان مجبور به شركت در اجتماعی كرد .
    ماده بیست و یكم :
    1) هر كس حق دارد در اداره ی امور عمومی كشور خود ، خواه مستقیماً و خواه از طریق نمایندگانی كه آزادانه انتخاب شده باشند شركت جوید .
    2) هر كس حق دارد با تساوی شرایط به مشاغل عمومی كشور خود نایل آید .
    3) اساس و منشاء قدرت حكومت اراده ی مردم است . این اراده باید به وسیله ی انتخاباتی ابراز گردد كه از روی صداقت و بطور ادواری صورت پذیرد . انتخابات باید عمومی و با رعایت مساوات باشد و با رای مخفی یا طریقه ای نظیر آن انجام گیرد كه آزادی رای را تضمین نماید .
    ماده بیست و دوم : هر كس به عنوان عضو اجتماع حق امنیت اجتماعی دارد و مجاز است بوسیله ی مساعی ملی و همكاری بین المللی حقوق اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی خود را كه لازمه ی مقام و نمو آزادانه ی شخصیت اوست با رعایت تشكیلات و منابع هر كشور بدست آورد .
    عکس مرتبط با اقتصاد
    ماده بیست وسوم :
    1) هر كس حق دارد كار كند ، كار خود را آزادانه انتخاب نماید ، شرایط منصفانه و رضایت بخشی برای كار خود خواستار باشد و در مقابل بیكاری مورد حمایت قرار گیرد .
    2) همه حق دارند بدون هیچ تبعیضی در مقابل كار مساوی اجرت مساوی دریافت كنند .
    3) هر كس كه كار می كند به مزد منصفانه و رضایت بخشی ذیحق میشود كه زندگی او و خانواده اش را موافق شئون انسانی تامین كند و آنرا در صورت لزوم با هر نوع وسایل دیگر حمایت اجتماعی تكمیل نماید.
    4) هر كس حق دارد برای دفاع از منافع خود با دیگران اتحادیه تشكیل دهد یا در اتحادیه ها شركت كند .
    ماده بیست و چهارم : هر كس حق استراحت و فراغت و تفریح دارد و به خصوص به محدودیت معقول ساعات كار و مرخصی های ادواری با اخذ حقوق ذیحق میباشد .
    ماده بیست و پنجم :
    1)هر كس حق دارد كه سطح زندگانی او ، سلامتی و رفاه خود و خانواده اش را از حیث خوراك و مسكن و مراقبتهای پزشكی و خدمات لازم اجتماعی تامین كند و همچنین حق دارد كه در مواقع بیكاری ، بیماری ، نقص اعضاء ، بیوگی ، پیری یا تمام موارد دیگری كه به عللی خارج از اراده ی انسان وسایل امرار معاش از دست رفته باشد ، از شرایط آبرومندانه ی زندگی برخوردار شود .
    2) مادران و كودكان حق دارند از كمك و مراقبت مخصوصی بهره مند شوند . كودكان چه بر اثر ازدواج و چه بدون ازدواج به دنیا آمده باشند ، حق دارند كه همه از یكنوع حمایت اجتماعی برخوردار شوند .
    ماده بیست وششم :
    1) هر كس حق دارد كه از آموزش و پرورش بهره مند شود . آموزش و پرورش لااقل تا حدودی كه مربوط به تعلیمات ابتدایی و اساسی است باید رایگان باشد . آموزش ابتدایی اجباری است . آموزش حرفه ای باید عمومیت پیدا كند و آموزش عالی باید با شرایط تساوی كامل به روی همه باز باشد تا همه بنا به استعداد خود بتوانند از آن بهره گیرند .
    2) آموزش و پرورش باید طوری هدایت شود كه شخصیت انسانی هر فرد را به حد كمال رشد آن برساند و احترام حقوق و آزادی های بشر را تقویت كند . آموزش و پرورش باید حس تفاهم ، گذشت و احترام به عقیده ی مخالف و دوستی بین تمام ملل و جمعیتهای نژادی یا مذهبی و همچنین توسعه ی فعالیتهای ملل متحد را در راه حفظ صلح تسهیل نماید .
    3) پدر و مادر در انتخاب نوع آموزش و پرورش فرزندان خود نسبت به دیگران اولویت دارند .
    ماده بیست و هفتم :
    1) هر كس حق دارد آزادانه در زندگی فرهنگی اجتماع شركت كند ، از فنون و هنر ها بهره گیرد و در پیشرفت علمی و فوائد آن سهیم باشد .
    2) هر كس حق دارد از حمایت منافع مادی و معنوی آثار علمی ، فرهنگی یا هنری خود برخوردار شود .
    ماده بیست وهشتم : هر كس حق دارد برقراری نظمی را بخواهد كه از لحاظ اجتماعی و بین المللی ، حقوق و آزادی هایی را كه در این اعلامیه ذكر گردیده است تامین كند و آنها را به مورد اجرا گذارد .
    ماده بیست و نهم :
    1) هر كس در مقابل آن جامعه ای وظیفه دارد كه رشد آزاد و كامل شخصیت او را میسر كند .
    2) هر كس در اجرای حقوق و استفاده از آزادی های خود فقط تابع محدودیت هایی است كه به وسیله قانون و منحصراً به منظور تامین ، شناسایی و مراعات حقوق و آزادی های دیگران و برای رعایت صحیح مقتضیات اخلاقی و نظم عمومی و رفاه همگانی در شرایط یک جامعه ی دمكراتیک وضع گردیده است .

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 10:51:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      تعامل أصحاب المذاهب الأربع مع المعصومین ع ۱۲- قسمت ۸ ...

    أبو حنیفه وحدیث الغدیر:

    روى العلامه المجلسی عن محمد بن نوفل قال: کنت عند الهیثم بن حبیب الصیرفی ف‍دخل علینا أبو حنیفه النعمان بن ثابت، فذکرنا أمیر المؤمنین × ودار بیننا کلام فیه، فقال أبو حنیفه: قد قلت لأصحابنا: لا تقروا لهم بحدیث غدیر خم فیخصموکم، فتغیر وجه الهیثم بن حبیب الصیرفی و قال له: لم لا یقرون به، أما هو عندک یا نعمان؟ قال: هو عندی وقد رویته، قال: فلم لا یقرون به وقد حدثنا به حبیب بن أبی ثابت عن أبی الطفیل عن زید بن أرقم، أن علیا × نشد الله فی الرحبه من سمعه؟ فقال أبو حنیفه: أفلا ترون أنه قد جرى فی ذلک خوض، حتى نشد علی الناس لذلک؟ فقال الهیثم: فنحن نکذب علیا أو نرد قوله؟ فقال أبو حنیفه: ما نکذب علیا ولا نرد قولا قاله، ولکنک تعلم أن الناس قد غلا فیهم قوم. فقال الهیثم: یقوله رسول الله ’ ویخطب به ونشفق نحن منه ونتقیه لغلو غال أو قول قائل، ثم جاء من قطع الکلام بمسأله سأل عنها ودار الحدیث بالکوفه، وکان معنا فی السوق حبیب بن نزار بن حسان، فجاء إلى الهیثم فقال له: قد بلغنی ما دار عنک فی علی وقوله – وکان حبیب مولى لبنی هاشم – فقال له الهیثم: النظر یمر فیه أکثر من هذا فخفض الأمر، فحججنا بعد ذلک ومعنا حبیب، فدخلنا على أبی عبد الله جعفر بن محمد ÷، فسلمنا علیه فقال له حبیب: یا أبا عبد الله کان من الأمر کذا وکذا، فتبین الکراهیه فی وجه أبی عبد الله × فقال له حبیب: هذا محمد بن نوفل حضر ذلک، فقال له أبو عبد الله ×: أی حبیب کف، خالقوا الناس بأخلاقهم وخالفوهم بأعمالکم، فإن لکل امرئ ما اکتسب، وهو یوم القیامه مع من أحب، لا تحملوا الناس علیکم وعلینا، وادخلوا فی دهماء الناس، فإن لنا أیاما ودوله یأتی بها الله إذا شاء، فسکت حبیب، فقال: أفهمت یا حبیب؟ لا تخالفوا أمری فتندموا، قال: لن أخالف أمرک، قال أبو العباس: سألت علی بن الحسن، عن محمد بن نوفل، فقال: کوفی، قلت: ممن؟ قال: أحسبه مولى لبنی هاشم، وکان حبیب بن نزار بن حسان مولى لبنی هاشم، وکان الخبر فیما جرى بینه وبین أبی حنیفه حین ظهر أمر بنی العباس، فلم یمکنهم إظهار ما کان علیه آل محمد ^[۱۳۶].

     

    أبو حنیفه کان یرجع الناس إلى أصحاب الصادق ×:

    روى الشیخ المفید عن هشام بن سالم قال: أقام محمد بن مسلم أربع سنین بالمدینه یدخل على أبی جعفر × یسأله، ثم کان یدخل بعده على أبی عبد الله × یسأله، قال ابن أبی عمیر: سمعت عبد الرحمن بن الحجاج وحماد بن عثمان یقولان: ما کان أحد من الشیعه أفقه من محمد بن مسلم. وعنه عن سعد بن عبد الله، عن أحمد بن محمد، عن ابن فضال، عن عبد الله بن بکیر، عن محمد بن مسلم، قال: إنی ذات لیله لنائم على السطح، إذ طرق الباب طارق، فقلت: من هذا؟ فقال: أشرف رحمک الله، فأشرفت فإذا امرأه، فقالت: لی ابنه عروس یضربها الطلق فما زالت تطلق حتى ماتت، والولد یتحرک فی بطنها ویذهب ویجیء فما أصنع؟ فقلت لها: یا أمه الله، سئل محمد بن علی بن الحسین الباقر ^ عن مثل هذا فقال: یشق بطن المیت ویستخرج الولد، یا أمه الله افعلی مثل ذلک، یا أمه الله، إنی رجل فی ستر، من وجهک إلی؟ قالت لی: رحمک الله جئت إلى أبی حنیفه صاحب الرأی فقال لی: ما عندی فیها شیء، ولکن علیک بمحمد بن مسلم الثقفی فإنه یخبرک، فما أفتاک به من شیء فعودی إلی فأعلمینیه، فقلت لها: امضی بسلام، فلما کان الغد خرجت إلى المسجد، فإذا أبو حنیفه یسأل أصحابه عنها فتنحنحت، فقال: اللهم غفرًا، دعنا نعیش[۱۳۷].

     

    ۲٫ تعامل أبی حنیفه المباشر مع الأئمه ^:

    إن أول اتصال مباشر لأبی حنیفه بأئمه أهل البیت ^، کما یستفاد من الأخبار المنقوله، کان له من العمر أربعه عشره سنه عند رحیل الإمام زین العابدین × عن هذه الدنیا، ولم نقف على شیء من الأخبار تدل على رؤیته له أو الالتقاء به، لکنه قد تشرف بصحبه ابنه الإمام محمد الباقر، وحفیده الإمام جعفر الصادق، والتقى بالإمام موسى الکاظم ^، ونهل من نبع علومهم الفیاضه المتدفقه، وفی واقع الأمر لیس هناک عالم من علماء الأمه الإسلامیه، إلا وهو عیال على أئمه أهل البیت ^، فی أخذه العلم عنهم مباشره أو بالواسطه، فی بلد المعصوم کان الآخذ عنه أو فی بلد آخر قرب أو بعد، کان فی زمانه أو بعد زمانه طال أو قصر، لأن سائر علوم الشریعه المحمدیه کتابا وسنه صدرت من بیتهم الطاهر، واستمر انتشارها بین أمه جدهم رسول الله ’، وهم أصلها وفصلها ورعاتها، ولهم المرجعیه العلمیه، والزعامه الدینیه بدون منازع، روی عن الإمام الصادق × أنه أقبل على الحکم وقال: یا أبا محمّد، اذهب أنت وسلمه وأبو المقدام حیث شئتم یمیناً وشمالا، فوالله لا تجدون العلم أوثق منه عند قوم کان ینزل علیهم جبرائیل ×.
    ویُعدّ أبا حنیفه النعمان من أصحاب الإمام محمد الباقر ×، عاش فی ظل وجوده ثلاثه عقود، وهناک إشارات فی المصادر الإسلامیه، تشیر إلى أنه کان یلتقی به ویسأله ویستفید من علومه، غیر أنه لم یُحفظ لنا من تلک اللقاءات والجلسات شیئا مفصلا إلا النز الیسیر، ولعل هناک أشیاء لم نوفق فی العثور علیها تبقى على الباحثین تحصیلها.
    فقد روى ابن عبد البر بسند طویل ینتهی إلى أبی حمزه الثمالی، قال: کنا عند أبی جعفر محمد بن علی ×، فدخل علیه أبو حنیفه فسأله عن مسائل، فأجابه محمد بن علی × ثم خرج أبو حنیفه، فقال لنا أبو جعفر ×: ما أحسن هدیه وسمته وما أکثر فقهه[۱۳۸].
    هذا الخبر فیه فوائد عده، کونه تشرف بلقاء الإمام ×، وهذا فیه فخر لإبی حنیفه، وأنه امْتُحِن عند عالم أهل البیت ^ الذی هو أعلم أهل زمانه، وفیه مدح لأبی حنیفه فی قوله : (ما أحسن هدیه…) بغض النظر عن صحه هذه المقطوعه، فالناقل لهذا الخبر یعلم أهمیه تزکیه الإمام × فی الرفع من شأن أبی حنیفه، وهو اعتراف ضمنی بعظمه الإمام ×.
    وروى الشیخ الکلینی بسند ینتهی إلى عبید بن زراره، قال: دخل ابن قیس الماصر وعمرو بن ذر وأظن معهما أبو حنیفه على أبی جعفر ×، فتکلم ابن قیس الماصر فقال: إنا لا نخرج أهل دعوتنا وأهل ملتنا من الإیمان فی المعاصی والذنوب، قال: فقال له أبو جعفر ×: یا ابن قیس، أما إن رسول الله ’ قد قال: لا یزنی الزانی وهو مؤمن، ولا یسرق السارق وهو مؤمن، فاذهب أنت وأصحابک حیث شئت[۱۳۹].

     

    لقاء أبی حنیفهالأول مع الإمام الصادق ×:

    من المرجح أن أبا حنیفه قد التقى بالإمام الصادق × أول مره فی المدینه المنوره، فی حدود سنه أربعه وثلاثین بعد المائه، قال الشیخ الطبرسی: روی أنه دخل أبو حنیفه المدینه (بعد أن زار قبر النبی ’[۱۴۰]) ومعه عبد الله بن مسلم، فقال له: یا أبا حنیفه، إن ها هنا جعفر بن محمّد من علماء آل محمّد، فاذهب بنا إلیه نقتبس منه علما…[۱۴۱] وسیأتی تمام الخبر فی حواره مع الإمام موسى الکاظم ×.
    وفی خبر آخر، قال أبو حنیفه: دخلت المدینه فأتیت أبا عبد الله الصادق ×، فسلمت علیه وخرجت من عنده، فرأیت ابنه موسى × فی دهلیز داره قاعدا فی مکتب، وهو صغیر السن[۱۴۲].. وفی لفظ: وسنه خمس سنین[۱۴۳].
    حسب هذا الخبر فإن مولد الإمام موسى الکاظم × کان فی سنه تسعه وعشرین بعد المائه، وقد رآه أبو حنیفه عند أبیه وعمره خمس أعوام، یعنی سنه أربع وثلاثین بعد المائه، فیکون عمر أبی حنیفه آن ذاک أربعه وخمسین سنه عند لقائه بالإمام الصادق ×، والله تعالى أعلم.

     

    أبو حنیفه یمدح الإمام الصادق ×:

    وقد کان أبو حنیفه یحدث عن إعجابه بالإمام الصادق ×، ویمدحه بمدح ما مدح به غیره، قال الحافظ شمس الدین محمد بن محمّد الجزری: وثبتَ عندنا أنّ کلاً من الإمام مالک، وأبی حنیفه رحمهما الله تعالى، صحب الإمام أبا عبد الله جعفر بن محمّد الصادق، حتى قال أبو حنیفه: ما رأیت أفقه منه، وقد دخلنی منه من الهیبه ما لم یدخلنی للمنصور[۱۴۴].
    وقد اشتهر عن أبی حنیفه قوله: لو لا السنتان لهلک النعمان[۱۴۵]، یرید السنتین اللتین تلقى فیهما العلم عند الإمام الصادق ×، عندما رُحِّل إلى بغداد من طرف المنصور الخلیفه العباسی.
    وروی عن أبی حنیفه أنه قال: لولا جعفر بن محمد ما علم الناس مناسک حجهم[۱۴۶].
    وروى ابن عدی الجرجانی عن إبراهیم بن محمد الرمانی أبو نجیح قال: سمعت حسن بن زیاد یقول: سمعت أبا حنیفه وسئل من أفقه من رأیت؟ فقال: ما رأیت أحدا أفقه من جعفر بن محمد، لما أقدمه المنصور الحیره بعث إلیّ فقال: یا أبا حنیفه إن الناس قد فتنوا بجعفر بن محمد، فهیئ له من مسائلک الصعاب، فقال: فهیأت له أربعین مسأله، ثم بعث إلیّ أبو جعفر فأتیته بالحیره، فدخلت علیه وجعفر جالس عن یمینه، فلما بصرت بهما دخلنی لجعفر من الهیبه ما لم یدخلنی لأبی جعفر، فسلمت وأذن لی أبو جعفر فجلست، ثم التفت إلى جعفر فقال: یا أبا عبد الله تعرف هذا؟ قال: نعم هذا أبو حنیفه، ثم أتبعها، قد أتانا، ثم قال: یا أبا حنیفه هات من مسائلک، سل أبا عبد الله، فابتدأت أسأله، قال: فکان یقول فی المسأله: أنتم تقولون فیها کذا وکذا، وأهل المدینه یقولون کذا، ونحن نقول کذا، فربما تابعنا وربما تابع أهل المدینه وربما خالفنا جمیعا، حتى أتیت على أربعین مسأله ما أخرج منها مسأله، ثم قال أبو حنیفه: ألیس قد روینا أن أعلم الناس أعلمهم باختلاف الناس[۱۴۷].
    فی الحقیقه هناک سؤال محیر جدا، یُقدَم للذین یقلدون أبی حنیفه فی أعظم شیء، وقد أتخذوه إماما وعالما وفقیها، واعتمدوا علیه فی أخطر مسائل أمور الدین، فهو یخبرهم بلسان عربی فصیح أنه ما رأى أفقه من الصادق ×، وأنه قد دخله منه الهیبه ما لم یدخله للمنصور، فهیبه السلطان معلومه عند جمیع الناس، تُدخِل الخوف والرِّعْدَه واحتباس الأنفاس، والتلکّؤ فی الکلام والعجز عن ابتلاع الریق وما إلى ذلک، فلا أظن بأن أبا حنیفه کان یقصد هیبه من هذا النوع، إنما هی هیبه طهاره وإمامه وعلم ربانی، هیبه مشوبه بخجل شدید، یتمنى صاحبها أن تنشق له الأرض وتبتلعه، لأنه یعلم من نفسه أنه لیس فی مستوى محاججه أهل الطهاره من أهل بیت رسول الله ’، لو لا أن المنصور أجبره على ذلک، فلسان حال أبی حنیفه یخبر بکل وضوح، بأن الصادق × هو إمام الکل، ولا یقاس به أحد من العلماء والفقهاء، وأن الواجب على الکل الرجوع إلیه فی أمر الدین والدنیا، فأین مقلدی أبی حنیفه عن هذه الشهاده، فقد أدى الرجل ما علیه، فهل أدّوا ما علیهم؟ فمن صدق أبا حنیفه وجب علیه الرجوع إلى الإمام الصادق ×، ومن کذب أبا حنیفه وجب علیه ترک مذهبه.

     

    الصادق × ینهى أبا حنیفه عن القیاس ویحاججه:

    رُوی عن الحارث بن التیهان، قال: قال لی ابن شبرمه: دخلت أنا وأبو حنیفه على جعفر بن محمد ×، فسلمت علیه (وکنت له صدیقا) ثم أقبلت على جعفر ×، فقلت: أمتع الله بک، هذا رجل من أهل العراق له فقه وعقل، فقال له جعفر ×: لعله الذی یقیس الدین برأیه، ثم أقبل علیّ فقال: هذا النعمان بن ثابت؟ فقال أبو حنیفه: نعم أصلحک الله. فقال: اتق الله ولا تقس الدین برأیک، فان أول من قاس إبلیس، إذ أمره الله بالسجود فقال: ” أنا خیر منه خلقتنی من نار وخلقته من طین”، ثم قال له جعفر ×: هل تحسن أن تقیس رأسک من جسدک؟ قال: لا (إلى أن قال) ثم قال له: أیما أعظم عند الله عز وجل، قتل النفس أو الزنا؟ قال: بل قتل النفس، قال له جعفر ×: فإن الله تعالى قد رضی فی قتل النفس بشاهدین، ولم یقبل فی الزنا إلا أربعه، ثم قال له: أیما أعظم عند الله تعالى، الصوم أو الصلاه؟ قال: لا بل الصلاه، قال: فما بال المرأه إذا حاضت تقضی الصیام ولا تقضی الصلاه؟ اتق الله یا عبد الله، فإنما نحن وأنت غدا (ومن خالفنا) بین یدی الله عز وجل، ونقول: قال رسول الله ’، وتقول أنت وأصحابک: سمعنا ورأینا، فیفعل بنا وبکم ما شاء الله عز وجل[۱۴۸].
    وفی روایه أخرى أن الصادق × قال لأبی حنیفه لما دخل علیه: من أنت؟
    قال: أبو حنیفه .
    قال ×: مفتی أهل العراق؟
    قال: نعم.
    قال: بما تفتیهم؟
    قال: بکتاب الله.
    قال ×: وأنک لعالم بکتاب الله، ناسخه ومنسوخه، ومحکمه و متشابهه؟
    قال: نعم.
    قال: فأخبرنی عن قول الله عز وجل: “وقدرنا فیها السیر سیروا فیها لیالی وأیاما آمنین” أی موضع هو؟
    قال أبو حنیفه: هو ما بین مکه والمدینه، فالتفت أبو عبد الله إلى جلسائه وقال: ناشدتکم بالله، هل تسیرون بین مکه والمدینه ولا تأمنون على دمائکم من القتل، وعلى أموالکم من السرقه؟
    فقالوا: اللهم نعم.
    فقال أبو عبد الله: ویحک یا أبا حنیفه! إن الله لا یقول إلا حقا، أخبرنی عن قول الله عز وجل: “ومن دخله کان آمنا” أی موضع هو؟
    قال: ذلک بیت الله الحرام، فالتفت أبو عبد الله إلى جلسائه وقال: ناشدتکم بالله، هل تعلمون أن عبد الله بن الزبیر وسعید بن جبیر دخلاه فلم یأمنا القتل؟
    قالوا: اللهم نعم.
    فقال أبو عبد الله ×: ویحک یا أبا حنیفه! إن الله لا یقول إلا حقا.
    فقال أبو حنیفه: لیس لی علم بکتاب الله، إنما أنا صاحب قیاس.
    قال أبو عبد الله: فانظر فی قیاسک إن کنت مقیسا، أیما أعظم عند الله القتل أو الزنا؟
    قال: بل القتل.
    قال: فکیف رضی: فی القتل بشاهدین، ولم یرض فی الزنا إلا بأربعه؟ ثم قال له: الصلاه أفضل أم الصیام؟ قال: بل الصلاه أفضل.
    قال ×: فیجب على قیاس قولک، على الحایض قضاء ما فاتها من الصلاه فی حال حیضها دون الصیام، وقد أوجب الله تعالى علیها قضاء الصوم دون الصلاه.
    قال له: البول أقذر أم المنی؟
    قال: البول أقذر.
    قال ×: یجب على قیاسک أن یجب الغسل من البول دون المنی، وقد أوجب الله تعالى الغسل من المنی دون البول.
    قال: إنما أنا صاحب رأی.
    قال ×: فما ترى فی رجل کان له عبد فتزوج وزوج عبده فی لیله واحده، فدخلا بامرأتیهما فی لیله واحده، ثم سافرا وجعلا امرأتیهما فی بیت واحد، وولدتا غلامین فسقط البیت علیهم، فقتل المرأتین وبقی الغلامان، أیهما فی رأیک المالک وأیهما المملوک، وأیهما الوارث وأیهما الموروث؟
    قال: إنما أنا صاحب حدود.
    قال: فما ترى فی رجل أعمى فقأ عین صحیح، وأقطع قطع ید رجل، کیف یقام علیهما الحد؟
    قال: إنما أنا رجل عالم بمباعث الأنبیاء.
    قال: فأخبرنی عن قول الله لموسى وهارون حین بعثهما إلى فرعون: ” لعله یتذکر أو یخشى ” ولعل منک شک؟
    قال: نعم.
    قال: وکذلک من الله شک إذ قال: (لعله)؟
    قال أبو حنیفه: لا علم لی.
    قال ×: تزعم أنک تفتی بکتاب الله ولست ممن ورثه، وتزعم أنک صاحب قیاس، وأول من قاس إبلیس لعنه الله، ولم یُبنَ دین الإسلام على القیاس، وتزعم أنک صاحب رأی، وکان الرأی من رسول الله ’ صوابا، ومن دونه خطأ، لأن الله تعالى قال: ” فاحکم بینهم بما أراک الله ” ولم یقل ذلک لغیره، وتزعم أنک صاحب حدود، ومن أنزلت علیه أولى بعلمها منک، وتزعم أنک عالم بمباعث الأنبیاء، ولخاتم الأنبیاء أعلم بمباعثهم منک، ولولا أن یقال: دخل على ابن رسول الله فلم یسأله عن شیء ما سألتک عن شیء، فقس إن کنت مقیسا.
    قال أبو حنیفه: لا أتکلم بالرأی والقیاس فی دین الله بعد هذا المجلس، قال: کلا إن حب الریاسه غیر تارکک، کما لم یترک من کان قبلک. تمام الخبر[۱۴۹].
    وقال القاضی النعمان المغربی: إن الصادق × قال لأبی حنیفه لما دخل علیه: من أنت؟
    قال: أبو حنیفه.
    قال ×: مفتی أهل العراق؟
    قال: نعم.
    قال × لأبی حنیفه: الذی تعتمد علیه فی الفتیا؟
    قال: کتاب الله وسنه رسول الله ’.
    قال: فلما لم تجد له نصا فی ذلک؟
    قال: أقیسه على ما وجدته.
    قال: ویحک یا نعمان، إن أول من قاس إبلیس، فأخطأ، قال: ” خلقتنی من نار وخلقته من طین ” فرأى أن النار أشرف من الطین، وأن من خُلق من الفاضل أن لا یسجد للمفضول.
    ثم قال: یا نعمان، أیهما أطهر عندک البول أو المنی؟
    قال: المنی.

     

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 10:50:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      حمایت از بزه‌دیدگان تروریسم سایبری در حقوق کیفری ایران با تکیه بر اسناد بین‌المللی – Copy- قسمت ۷ ...

    اسناد بین‌المللی متعددی نیز به تعریف بزه‌دیده پرداخته‌اند، از جمله سازمان ملل متحد در یازدهم دسامبر ۱۹۸۵ در قطعنامه‌ای تحت عنوان «اعلامیه اصول بنیادین عدالت برای بزه‌دیدگان و قربانیان سوءاستفاده از قدرت»، به تعریف بزه‌دیده اقدام نموده است. این اعلامیه در تعریف بزه‌دیده بیان می‌دارد:
    «بزه‌دیدگان کسانی هستند که به طور فردی یا گروهی متحمل خسارت شده‌اند. این خسارات به ویژه در زمینه‌های مربوط به آسیب به تمامیت جسمانی و روانی، رنج روحی، خسارت مادی و وارد شدن لطمۀ بزرگی به حقوق انسانی افراد است و این خسارت ناشی از فعل یا ترک فعلی است که قوانین یک دولت را نقض می‌کند» (بند الف مادۀ یک اعلامیۀ اصول بنیادین عدالت برای بزه‌دیدگان و قربانیان سوءاستفاده از قدرت، مصوب ۱۹۸۵).
    ۱-۷-۲-۵- تروریسم
    از واژۀ تروریسم در فرهنگ‌ها و دایره‌المعارف‌های مختلف، تعاریف کم و بیش مختلفی ارائه شده است. قبل از پرداختن به تعریف اصطلاح تروریسم، از نظر واژه‌شناسی به تبیین آن پرداخته می‌شود. از لحاظ واژه‌شناسی، تروریسم از ریشۀ لاتین فعل (terrere) و فرانسوی (Terreur) و شبیه به (Trein) یونانی گرفته شده است و به معنی ترساندن است. در زبان عربی، “واژۀ تروریسم از «ارهاب» به معنی ترس و ترساندن گرفته شده که مصدر آن «رهب» است. در مفهوم عامیانه، استفاده از واژۀ تروریسم، «ترور شخصیت» مد نظر بوده، یعنی اهانت، تهمت، نه با خشونت بلکه با سرکوب روح و جان” (سلامتی، ۱۳۸۷: ۲۰). این واژه در فراز و فرود تاریخ بشری جلوه‌های گوناگونی داشته است، گاهی دربارۀ افعال دولت‌ها، گاهی برای توصیف اقدامات انقلابی و یا برای توجیه مبارزات ضد استعمارگری و غیره، به کار گرفته شده است.
    در خصوص تعریف تروریسم و عناصر آن تعاریف و نظریات مختلفی ارائه شده است، به طوری که اَلکس اشمید و یانگمن جی. آلبرت، در سال ۱۹۸۸ در طرحی تحقیقاتی به سفارش ارتش آمریکا، ۱۰۹ تعریف با ۲۲ جزء تعریف متفاوت را برای تروریسم برشمردند (Schmid& Jongman, 1995: 50)، این امر گویای تشتت نظرات در تعریف واحد از تروریسم است. به طور کلی در تعریف تروریسم در بین کشورها، دو گرایش عمده در نظرات رسمی و غیررسمی وجود دارد:”گرایش غالب که در کشورهای اروپایی عضو سازمان ملل متداول است، این است که سعی دارند هرگونه فعالیت دارای خصیصۀ خشونت آمیز علیه نظام‌های سیاسی حاکم را فارغ از انگیزۀ مسببان آن محکوم ‌سازند و آن‌ ها را در زمرۀ اقدامات و جرایم تروریستی قلمداد کنند. اما گرایش دیگر سعی بر این دارد که انگیزه‌ها و اقداماتی که در راستای اعمالی مانند تبعیض نژادی یا نهضت‌های استقلال‌طلبانه انجام می‌شود، از مصادیق تروریسم نداند. این گرایش، بیشتر از جانب کشورهای جنوب و کشورهای عضو سازمان کنفرانس اسلامی سرچشمه می‌گیرد”(بزرگمهری، ۱۳۸۷: ۱۹). در زمینۀ شناسایی مفهوم تروریسم می‌توان به چند تعریف از این اصطلاح اشاره نمود. در تعریف تروریسم آمده است:
    «به‌کارگیری اقدامات خشونت بار شدید و غیر قانونی، بر ضد جان و یا مال عموم شهروندان غیر نظامی یا بخشی از آنان و یا تهدید به آن، به منظور ایجاد هراس عمومی» (هاشمی، ۱۳۹۰: ۴۵).
    حقوق‌دانان نیز در تعریف تروریسم نظریات و تعاریف مختلفی را ارائه داده‌اند. از جمله محمد علی اردبیلی، تروریسم را «قصد ایجاد رعب و وحشت برای رسیدن به مقاصد خاص» تعریف کرده است (اردبیلی، ۱۳۸۱: ۱۲۱). در خصوص تعریف تروریسم در اسناد بین‌المللی نیز، می‌توان به تأثیرگذارترین سازمان بین‌المللی، یعنی سازمان ملل متحد اشاره نمود که طی تلاش‌های صورت گرفته در این سازمان، چندین کنوانسیون به تروریسم اختصاص داده شده است. از میان اسناد این سازمان، دو کنوانسیون به صورت اختصاصی به تروریسم پرداخته‌اند. این دو کنوانسیون عبارت انداز: کنوانسیون مبارزه با بمب گذاری تروریستی و کنوانسیون بین‌المللی سرکوب حمایت مالی از تروریسم. بنابراین عناصر مشترک اغلب تعاریف تروریسم عبارت اند از: استفاده از خشونت، ارعاب یا تهدید به خشونت علیه یک شخص و یا گروه، به منظور دستیابی به اهداف سیاسی، ایدئولوژیک، اجتماعی و مذهبی یا اعمال فشار و یا ارعاب گروه دیگری از مردم و یا فرد دیگری به انجام اقدامات مد نظر آن‌ ها.
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    با مطالعۀ اعمال و رفتارهای تروریستی و نیز ابزار مورد استفاده و آثار و میزان رعب و وحشت جرایم مذکور، می‌توان تروریسم را به انواع گروه‌ها طبقه بندی کرد. لازم به ذکر است که تروریسم عنوان کلی است که رفتارهای مجرمانۀ بسیاری را پوشش می‌دهد؛ لذا تقسیم بندی‌های متفاوتی از تروریسم ذکر آمده‌اند. به دلیل تنوع و گوناگونی اقسام تروریسم، قریب به ۱۰ مورد از معیارهای طبقه بندی تروریسم وجود دارد، از جمله: تقسیم بندی بر اساس مرتکبان، بر اساس قربانیان، علت، محیط، ابزارها، گرایشات سیاسی، انگیزه، هدف و مطالبات. مهم‌ترین گونه‌های تروریسم که جامعۀ امروزی را متأثر می‌کنند، عبارت اند از: تروریسم دولتی، تروریسم مذهبی، تروریسم اقتصادی، بیوتروریسم، تروریسم هسته‌ای و تروریسم سایبری که این نوع خاص از تروریسم در سال‌های اخیر به یک شیوۀ معمول ارتکاب اعمال تروریستی تبدیل شده است.
    عکس مرتبط با اقتصاد
    ۱-۷-۲-۵-۱- عناصر ساختاری تروریسم
    بیشتر عملیات‌های تروریستی از یک سری ویژگی و نتایج مشترکی تبعیت می‌کنند. در ذیل به پنج نمونه از عناصر ساختاری تروریسم که در هر اقدام تروریستی به وفور مشاهده می‌گردد، پرداخته می‌شود.
    ۱-۷-۲-۵-۱-۱- استفاده و یا تهدید به استفاده از خشونت، به صورت غیرقانونى و نامأنوس
    مشخصۀ بارز هر اقدام تروریستی، استفاده از هرگونه اعمال خشونت‌آمیزی است که بتوان به واسطۀ آن‌ ها دولت یا گروه‌ها را به انجام مقاصد خود متقاعد کنند. در زمینۀ ریشه‌یابی خشونت می‌توان گفت که این واژه ریشه در کلمۀ «Violence» به معنی تخلف دارد (The Culture of Violence Jaron, 1994: 24). با این حال مفهوم خشونت، دارای معانی مبهمی است و اکثر اندیشمندان بر روی مصداق‌ها در تعریف و حوزۀ شمول آن تأکید می‌کنند. بنابراین اعمال خشونت‌آمیز می‌تواند شامل استفادۀ ناعادلانه و غیرمنطقی از قدرت یا زور که به طور معمول همراه با خشم، شدت بسیار با قصد صدمه زدن به افراد یا اشیاء باشد. بنابراین در جرایم تروریستی، اعمال خشونت روشی برای رسیدن به هدف است. در بزه‌های تروریستی از روش‌های گوناگونی برای اعمال خشونت استفاده می‌شود، اقداماتی نظیر: گروگان‌گیری، بمب‌گذاری، تهدید، تخریب مجازی اطلاعاتی و رایانه‌ای و برخی اعمال مشابه دیگر.
    ۱-۷-۲-۵-۱-۲- انتخاب طیف وسیعی از بزه‌دیدگان بی دفاع
    تروریست‌ها برای بزرگ جلوه‌دادن اعمال خود و استفاده رسانه‌ای، بیشتر آماج‌هایی را که از حساسیت بالا برخوردار هستند یا از تأسیسات حیاتی، مکان‌های عمومی و پرجمعیت برای انجام عملیات تروریستی استفاده می‌کنند. مکان‌های عمومی و شلوغ به دلیل حضور بیشتر شهروندان و افراد عادی، به خصوص زنان و کودکان، بیشترین بزه‌دیدگان تروریستی را به خود اختصاص می‌دهند. بنابراین کشته یا زخمی شدن کودکان یا زنان، بیشترین تأثیر را در عمیق و خشن نشان دادن اقدامات تروریستی نشان می‌دهد به همین دلیل بزه‌های تروریستی به دردناک‌ترین جرایم در تاریخ بشر قلمداد می‌شوند (هاشمی، ۱۳۹۰: ۴۲).
    ۱-۷-۲-۵-۱-۳- ایجاد رعب و وحشت
    همان طور که در اغلب تعاریف مربوط به تروریسم اشاره گردید، ترس، رکن اصلی جرایم تروریستی محسوب می‌شود و همین خصیصه باعث بزرگ جلوه نمودن این اقدامات در سطح دولت‌ها و جامعه شده است. در بسیاری از جرم‌انگاری‌های صورت گرفته، تهدید به عملیات‌های تروریستی نیز در شمول جرایم تروریستی قرار می‌گیرد و این گویای تأثیر روانی بزه‌های تروریستی، به دلیل خصیصۀ خشونت آمیز بودن آن‌ ها است (سلامتی، ۱۳۸۷: ۲۵). در برخی نظام‌های حقوقی، اقدامات خشونت آمیز تروریستی، حتی زمانی که به مرحلۀ اجرایی بزه نرسیده باشد، اما منجر به هراس و بهم ریختن نظم عمومی مردم شده باشد، قابل مجازات خواهد بود. در این زمینه می‌توان به مادۀ ۱-۴۲۱ قانون جزایی فرانسه اشاره نمود که حتی تهدید به استفاده از خشونت نیز در شمول بزه تروریسم قرار می‌گیرد.
    ۱-۷-۲-۵-۱-۴- سازمان‌یافتگی عملیات‌های تروریستی
    اشخاص و گروه‌های تروریستی به صورت هدفمند و گروهی به فعالیت‌های تروریستی اقدام می‌کنند. بزهکاران تروریستی، مکان‌ها یا اهدافی را مورد تهاجم قرار می‌دهند که بتوانند از این طریق به اشاعۀ بیشتر عمل خود در جامعه یا فراتر از آن، یعنی در سطح بین‌الملل اقدام نمایند (هاشمی، ۱۳۹۰: ۴۳). بنابراین اقدامات تروریستی، جنایت‌های عمدی هستند که غایت آن‌ ها فقط تخریب یا صدمه رساندن محض نیست؛ بلکه عاملان با برنامه ریزی قبلی و حساب شده در بلند مدت، دست به اقدامات خرابکارانه‌ای می‌زنند تا معمولاً به اهداف سیاسی و ایدئولوژیک خود دست یابند.
    ۱-۷-۲-۵-۱-۵- استفاده از ابزارها و شیوه‌های مدرن
    در طول تاریخ اقدامات و فعالیت‌های اشخاص و گروه‌های تروریستی، با پیشرفت جامعه دچار تحول شده و با سخت‌تر شدن و پیشرفته شدن آماج جرم، روش‌های ارتکاب جرایم تروریستی نیز مدرنیزه شده است. تروریسم شیمیایی، هسته‌ای و سایبری نمونه‌ای از رویکرد جدید گروه‌های تروریستی در استفاده از فناوری‌های نوین بشری است. امروزه تروریست‌ها از رسانه‌های ارتباط جمعی برای موجه نمودن خشونت و عقاید خود و همچنین تحت پوشش دادن وقایع تروریستی در سطح بین‌الملل تلاش می‌نمایند. در طی وقوع حادثۀ تروریستی حتی در محدودترین جوامع بشری، تروریست‌ها از طریق اینترنت و شبکه‌های اجتماعی قادر هستند که در عرض کوتاه‌ترین زمان به انتشار و تبلیغات عقاید و فعالیت‌های خود اقدام نمایند (جلالی فراهانی، ۱۳۸۵: ۹۴).
    ۱-۷-۲-۶- تروریسم سایبری
    با پیشرفت جوامع در زمینۀ فناوری اطلاعات، ابزارهای ارتکاب جرم توسط بزهکاران در زمینۀ تروریسم تحول یافته است. در یک نگاه کلی، تروریسم سایبری، حاصل تلاقی تروریسم و فضای مجازی یا سایبر است. ریشه‌های مفهوم تروریسم سایبری را می‌توان در دهۀ ۱۹۹۰ میلادی جستجو کرد؛ یعنی زمانی که استفاده از اینترنت رشد فزاینده‌ای یافت و مباحثی نو ظهور تحت عنوان جامعۀ اطلاعاتی را به وجود آورد. اوایل ۱۹۹۰ بود که آکادمی ملّی علوم آمریکا گزارش خود را در مورد امنیت سیستم‌های رایانه‌ای این گونه آغاز کرد:
    نتیجه تصویری درباره فناوری اطلاعات
    «ما در معرض خطر هستیم و آمریکا روز به روز به رایانه وابسته می‌شود… این امکان برای تروریست‌ها وجود دارد که با یک صفحه کلید خسارت بیشتری در مقایسه با بمب اتمی به بار آورند» (Gabriel, 2004: 2).
    بری کالین، یکی از متخصصان حوزۀ سایبر، تروریسم سایبری را این گونه تعریف نموده است:
    «سوءاستفادۀ عمدی از سیستم، شبکه یا دستگاه‌های اطلاعاتیِ رایانه‌ای برای تحقق هدفی که مؤید یا تسهیل کنندۀ مبارزه یا اقدام تروریستی است» (بقایی هامانه و باقر پور اردکانی، ۱۳۸۴: ۳۵).
    بالاخره در تعریف این پدیده می‌توان گفت: تخریب شدید داده‌ها و سیستم‌های رایانه‌ای و مخابراتی به وسیلۀ افعالی چون حملات سایبری یا تهدید به حمله، توسط اشخاص غیردولتی، برای ارعاب و یا اجبار دولت‌ها یا جوامع در دستیابی به اهداف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی یا اجتماعی. در تروریسم سایبری به جای اعمال خشونت مستقیم علیه اشخاص و یا اموال فیزیکی، عملیات مرتکب باعث تخریب داده‌های دیجیتال می‌شود (Denning, 2007: 2).
    ۱-۷-۲-۶-۱- تقسیم بندی بزه‌دیدگان تروریسم سایبری
    با روشن شدن قلمرو مفهوم بزه‌دیده، می‌توان بزه‌دیدگان تروریسم سایبری را به دو دستۀ کلی اشخاص حقیقی و اشخاص حقوقی دسته بندی نمود. بنابراین در ذیل به تقسیم بندی بزه‌دیدگان تروریسم سایبری و به تشریح آنان در بزه مورد بحث می‌پردازیم.
    ۱-۷-۲-۶-۱-۱- بزه‌دیدگان حقیقی تروریسم سایبری
    این دسته از بزه‌دیدگان، شامل افرادی می‌شود که کاربران فضای مجازی محسوب می‌شوند؛ و یا این که اشخاصی هستند که به تازگی وارد فضای سایبر شده‌اند. به عبارت دیگر بر اساس تئوری‌های فعالیت‌های روزمره یا سبک زندگی اشخاص، افرادی که به طور روزمره در اینترنت به سر می‌برند، بیشتر از سایرین در معرض بزه‌دیدگی قرار دارند (زررخ، ۱۳۹۰: ۱۴۷). نفوذگران یا هکرهای تروریستی از شاخص‌ترین بزهکاران حوزۀ فضای سایبر هستند که با بهره گرفتن از دانش و مهارت خاص خود، از نفوذپذیری و نقاط آسیب پذیر رایانه‌های افراد و شبکه‌ها در سطح وسیع سوءاستفاده کرده و با به‌کارگیری بدافزارهای رایانه‌ای، از قبیل تروجان‌ها، ویروس‌ها و کرم‌های رایانه‌ای، به تخریب سخت افزار و نرم افزارهای رایانه‌ای و یا اختلال در نرم افزارهای امنیتی اشخاص، در سطح گسترده اقدام می‌کنند.
    قربانیان تروریسم سایبری، همانند دیگر انواع تروریسم از گستردگی و تنوع زیادی برخوردارند. به منظور درک بیشتر وضعیت قربانیان تروریسم سایبری، می‌توان به نمونه‌ای از حملات سایبری در کشور آمریکا اشاره نمود که در سال ۲۰۰۳ با حمله علیه تأسیسات انتقال برق و نیروگاه‌های برخی از ایالات، برق مناطق بسیاری از آمریکا قطع شد و سبب مختل شدن پایگاه نیروی هوایی «ادواردز» و مرکز آزمایشات بمب افکن‌های (B-1 و B-2) گردید (Colarik, 2006: 135). با دقت و بررسی دربارۀ رخدادهایی از این قبیل، می‌توان به بحران بزه‌دیدگی ناشی از حملات تروریستی سایبری پی برد. کرم استاکس نت، نمونۀ بارز تأثیر حملات تروریستی سایبری بر کاربران خانگی است؛ به طوری که با گذشت چند ماه از شناسایی این بدافزار در تأسیسات کشورمان، خطر این جاسوس افزار به رایانه‌های خانگی رسید. به همین دلیل مسئولان اعلام کردند که این کرم جاسوسی نه تنها تهدیدی برای سیستم‌های صنعتی کشور محسوب می‌شود، بلکه تهدیدی برای بیش از یک سوم جمعیت کشور که کاربران اینترنت را تشکیل می‌دهند نیز هست؛ چرا که این کرم رایانه‌ای نقاط ضعفی را در رایانه‌های آلوده ایجاد کرده که امکان دسترسی به اطلاعات رایانه کاربران را از راه دور فراهم می‌سازد و کاربران خانگی و هم شرکت‌های دولتی و خصوصی نیز در معرض تهدید این بدافزار قرار دارند.
    بنابراین با پشت سر گذاشتن تجربۀ مواجهه با بدافزار استاکس نت، می‌توان به درگیر بودن بزه‌دیدگان حقیقی در حملات سایبری و جایگاه آن‌ ها در میان بزه‌دیدگان حملات تروریستی سایبری پی برد. با نگاهی به قوانین کشورهای مختلف و کنوانسیون‌های بین‌المللی در مورد محافظت از سیستم‌ها و دستگاه‌های رایانه‌ای و مخابراتی، اغلب رفتارهای جرم‌انگاری شده حول دو محور اختلال یا تخریب تأسیسات مذکور است. بدین منظور هر گونه اختلال یا تخریب به وسیلۀ دستکاری نفوذگران و کرکرها در داده‌ها که منجر به تخریب یا اختلال سخت افزار یا نرم افزاری تأسیسات رایانه‌ای و مخابراتی اشخاص شود، بزه‌دیدگی اشخاص حقیقی را نیز در پی خواهد داشت. بنابراین خسارت‌های تحمیل شده فقط اختصاص به منابع رایانه‌ای ندارد؛ بلکه ممکن است به دنبال وقوع حادثه، در شخص قربانی اثرات جسمی یا روانی بروز نماید. در خصوص بزه‌دیدگان تروریسم سایبری، ذکر این نکته ضروری است که اختلال، تخریب یا تلفات ناشی از حملات تروریستی سایبری یا تهدید به این حملات باید در سطح کلان وقوع یابد تا تحت عنوان بزه‌دیدگان آن محسوب شوند (جلالی فراهانی، ۱۳۸۵ الف: ۹۵). در میان انواع بزه‌دیدگان تروریسم سایبری، به نظر می‌رسد که کاربران خانگی و کارکنان تأسیسات زیرساختی مبتنی بر فناوری اطلاعات، بیشترین آسیب پذیری را در مقابل حملات سایبری از یک طرف، به دلیل عدم آشنایی کافی با اصول امنیت شبکه و رایانه، بی تجربه بودن آن‌ ها و فقدان دسترسی به امکاناتی از قبیل اینترنت؛ برای بروز رسانی وضعیت ایمنی رایانه‌های شخصی متحمل می‌شوند و از طرف دیگر، به دلیل توقف امور اجرایی و تخریب زیرساخت‌های کشور، شهروندان بیشترین خسارت را در جنبه‌های مختلف اقتصادی، امنیتی، بهداشتی، مخابراتی و انرژی تجربه می‌کنند.
    علاوه بر کاربران خانگی و کارکنان، دسته‌ای دیگر از بزه‌دیدگان حقیقی، افرادی هستند که با بهره گرفتن از تلفن‌های همراه به فعالیت‌های روزمرۀ خود می‌پردازند. گوشی‌های تلفن همراه نوینی چون آی پد[۱۷] و به طور غالب گوشی‌هایی که دارای سیستم عامل آندروید[۱۸] هستند، امروزه در میان مردم از محبوبیت ویژه‌ایی برخوردار هستند و قابلیت این را دارند که مانند یک رایانۀ شخصی به کاربران خدمات ارائه دهند. این افزایش محبوبیت منجر به جذب بزهکاران سایبری و به خصوص تروریست‌های سایبری به فناوری‌های مذکور شده است، به طوری که در سال ۲۰۱۲ تعداد بدافزارهای کشف شده‌ای که به منظور حمله به گوشی‌های تلفن همراه برنامه نویسی شده‌اند، نسبت به سال ۲۰۱۰، چهار برابر افزایش داشته است. بدافزارهای مذکور قادر هستند که با دور زدن حالت مبتنی بر امضاء در نرم افزارهای پویشگر، خود را به نرم افزارهای معتبر الصاق کرده و بین گوشی‌های تلفن همراه منتشر شوند.
    at:1/6/1391) retrieved http://www.ircert.com,). بر اساس تحقیقات صورت گرفته، مهم‌ترین تهدیدات سایبری علیه گوشی‌های همراه در سه ماه اول سال ۲۰۱۲ عبارت اند از: تروجان‌های پیامک، نرم افزارهای جاسوسی، ابزارهای نفوذ و برنامه‌های کاربردی آلوده هستند. این دسته از بدافزارها به عملیات‌هایی از قبیل: سرقت و ارسال شمارۀ سریال بین‌المللی گوشی،[۱۹] شمارۀ تلفن، نوع سیستم عامل و هک کردن، اقدام به دسترسی غیرمجاز به اطلاعات در حال تبادل، درخواست اتصال به اینترنت به منظور ارتکاب حملات انکار سرویس به سرورهای شبکه، دسترسی به نرم افزارهایی که برای ارتباط بانکی اختصاص داده شده‌اند و اعمالی از این قبیل اقدام می‌کنند(http://www.ircert.com, retrieved at:1/6/1391) .
    نفوذگران و کرکرها در بسیاری از مواقع از گوشی‌های تلفن همراه به عنوان ابزاری برای دستیابی به شبکه‌های مخابراتی و آلوده کردن آن‌ ها اقدام می‌کنند و به سادگی می‌توان با روش‌های مذکور به انواع شبکه‌ها و رایانه‌ای حساس دسترسی پیدا کرد. بدافزارهای مذکور در اغلب موارد از طریق استفاده و دریافت موسیقی یا متن از شبکه‌های اجتماعی از قبیل تویتر[۲۰]، مای اسپیس[۲۱] و فیس‌بوک وارد گوشی‌های همراه شده و موجب کشیده شدن نفوذگران تروریستی به دستگاه‌های مربوطه می‌شوند.
    ۱-۷-۲-۶-۱-۲- بزه‌دیدگان حقوقی تروریسم سایبری
    عمده‌ترین و گسترده‌ترین بزه‌دیدگان تروریسم سایبری، زیرساخت‌های حیاتی و اطلاعاتی مهم کشور هستند. منظور از شبکه‌های حیاتی[۲۲] شبکه‌هایی هستند که در صورت اخلال به مدت هرچند کوتاه یا عملکرد نادرست، زندگی روزمرۀ مردم و یا عملکرد عادی دستگاه‌های اجرایی کشور و مأموریت آن‌ ها را مخدوش می‌کند. جذاب‌ترین هدف برای حملات تروریستی سایبری و تروریسم سنتی، اقدام به تخریب یا اختلال در تأسیسات و داده‌های رایانه‌ای و مخابراتی سازمان‌هایی است که قسمت بزرگی از امور اجرایی کشور و فعالیت‌های شهروندان به آن‌ ها وابسته است. انتخاب چنین اهدافی نیز، به دلیل جلب توجه عموم جامعه و به خصوص جامعۀ جهانی به اقدامات و خواسته‌های آنان است.
    بر اساس آیین نامۀ اجرایی بند ۱۱ مادۀ ۱۲۱ قانون برنامۀ پنج سالۀ چهارم توسعه کشور، مراکز و تأسیساتی که ممکن است هدف بالقوه‌ای برای دشمنان تلقی گردند، به سه دسته تقسیم می‌شوند که عبارت اند از: ۱٫ مراکز حیاتی: مراکزی که دارای گسترۀ فعالیت ملّی هستند و وجود و استمرار فعالیت آن‌ ها برای کشور حیاتی است و آسیب یا تصرف آن‌ ها به وسیلۀ دشمن باعث اختلال کلی در ادارۀ امور کشور می‌گردد. ۲٫ مراکز حساس یعنی، مراکزی که دارای گسترۀ فعالیت منطقه‌ای هستند و وجود و استمرار فعالیت آن‌ ها برای مناطقی از کشور ضروری است و آسیب یا تصرف آن‌ ها به وسیلۀ دشمن باعث بروز اختلال در بخش‌های گسترده‌ای از کشور می‌گردد. ۳٫ مراکز مهم: یعنی، مراکزی که دارای گسترۀ فعالیت محلی هستند و وجود و استمرار فعالت آن‌ ها برای بخشی از کشور دارای اهمیت است و آسیب یا تصرف آن‌ ها به وسیله دشمن باعث بروز اختلال در بخشی از کشور می‌گردد.
    ۱-۸-۲-۶-۲- طبقه بندی تروریسم سایبری و افعال مرتبط با آن
    بر اساس مطالعات پریچارد[۲۳] و مک دونالد[۲۴] در زمینۀ تروریسم سایبری، در خصوص طبقه بندی تروریسم سایبری و افعال مرتبط با آن، تروریسم سایبری را به هفت گروه تقسیم کرده‌اند که در ذیل به بیان مختصر آن‌ ها پرداخته می‌شود .(Janet and Laurie, 2004:284)
    ۱-۷-۲-۶-۲-۱- جنگ اطلاعاتی
    جنگ اطلاعاتی، مفهومی نزدیک با تروریسم سایبری دارد؛ اما در برخی ارکان تشکیل دهندۀ این بزه تفاوت‌هایی وجود دارد که می‌توان تفاوت آن را با تروریسم سایبری روشن نمود. در تعریف جنگ اطلاعاتی آمده است: اقدامات لازم جهت حفظ یکپارچگی سامانه‌های اطلاعاتی خودی در مقابل بهره‌برداری، آلوده شدن و تخریب و از طرف دیگر تلاش برای بهره‌برداری، آلوده کردن و همچنین تخریب سامانه‌های اطلاعاتی دشمن و انجام پردازش‌های لازم جهت به دست آوردن برتری اطلاعاتی در مواقع اعمال فشار است (رنجبر و همکاران، ۱۳۸۶: ۲۶). تقسیم بندی‌های متفاوتی از جنگ اطلاعاتی ارائه شده که بیشتر در ابعاد نظامی به مسئله پرداخته‌اند؛ از جمله یکی از متخصصین این امر به نام لیبسکی، با تأکید بر واژه‌شناسی نظامی، جنگ اطلاعاتی را به هفت گونه تقسیم کرده است: «نبرد فرماندهی و کنترل، جنگ جاسوسی، جنگ الکترونیکی، جنگ روانی، نبرد نفوذیاب‌ها، جنگ اطلاعاتی اقتصادی و جنگ سایبر» (Kenneth&Boulton, 2006: 77) آن چه در جنگ‌های اطلاعاتی از اهمیت زیادی برخوردار است، برتری اطلاعاتی است و سعی می‌شود با تهاجم اطلاعاتی به فرایندهای اطلاعاتی دشمن و خرابکاری در آن‌ ها، دسترسی به نیروهای اطلاعاتی خودی محروم شود. به طور کلی قابلیت‌های جنگ اطلاعاتی از نقطه نظر دفاعی به پنج گروه تقسیم شده است: عملیات روانی، فریبکاری نظامی، جنگ جاسوسی، عملیات شبکۀ کامپیوتری و جنگ الکترونیکی (Cox, 2005: 886).
    نکتۀ قابل توجه در تمایز تروریسم سایبری با جنگ اطلاعاتی، این است که نبرد سایبری عبارت است از این که جنگ اطلاعاتی فقط علیه داده‌های اطلاعاتی صورت می‌گیرد و تخریب سخت‌افزاری، مانند تروریسم سایبری در آن وجود ندارد، همچنین در نبرد اطلاعاتی، نیروهای نظامی دو کشور درگیر هستند، در صورتی که در تروریسم سایبری اشخاص و گروه‌های غیردولتی در دو طرف نبرد سایبری قرار دارند.
    ۱-۷-۲-۶-۲-۲- جنگ سایبری
    اصطلاح جنگ سایبر[۲۵] برای اولین بار توسط دکتر توماس رونا[۲۶] در سال ۱۹۷۶ به کار گرفته شد. جنگ سایبر عبارت است از: اقداماتی که شامل استفاده از حملات سایبری به وسیلۀ کشورها یا گروه‌های برانگیخته سیاسی، که به منظور دستیابی به اهداف سیاسی انجام می‌شود (Andrew lewis, 2010: 1). جنگ سایبری را به سه گونه تقسیم بندی کرده‌اند، جنگ اطلاعاتی علیه داده‌های افراد، جنگ اطلاعاتی علیه داده‌های شرکت‌ها یا سازمان‌ها، جنگ اطلاعاتی جهانی که به منظور حمله علیه سیستم‌های حیاتی کشورها ارتکاب می‌یابد. “نمونه‌ای از جنگ‌های سایبری اخیر می‌توان به هک شدن تارنمای شرکت ارتباطاتی (SK) کره جنوبی، در ژوئیۀ‌ ۲۰۱۱ اشاره نمود که در طی آن، اطلاعات شمارۀ تلفن، پست‌های الکترونیک و آدرس منزل ۳۵ میلیون نفر دزدیده شد. همچنین در اکتبر ۲۰۱۱، دولت آمریکا پذیرفت که کنترل هواپیمای جاسوسی خود را در یک حملۀ سایبری از سوی ایران از دست داده است. در سال ۲۰۱۲ هم، اطلاعات کمیسیون دوجانبۀ‌ اقتصادی، بین چین و آمریکا توسط نفوذگران هندی، هک شد که در طی آن، دسترسی به اطلاعاتی، شامل تبادلات پست‌های الکترونیک بین اعضای کمیسیون دوجانبه بوده است” (www.gerdab.ir, retrieved at: 31/5/1391)
    ۱-۷-۲-۶-۲-۳- جاسوسی سایبری
    جاسوسی سایبری، تابع روش‌های سنتی جاسوسی، یعنی شناسایی اطلاعات مورد نیاز که به طور معمول، اطلاعات مهم حکومتی، نظامی یا بازرگانی هستند، دسترسی یا جمع آوری اطلاعات و افشاء یا در دسترس قرار دادن اطلاعات به اشخاص غیرمجاز، به طور معمول با انگیزه‌های سیاسی، اقتصادی، نسبت به داده‌های محرمانه در حال انتقال یا ذخیره شده در سیستم‌های رایانه‌ای و مخابراتی انجام می‌شود (ماه پیشانیان، ۱۳۹۰: ۱۰۲). جاسوسی رایانه‌ای یا سایبری یکی از مراحل اولیه و ضروری تروریسم سایبری برای مرتکبان آن است، با این توضیح که اشخاص تروریست از جمله نفوذگران، برای طرح‌ریزی حملات سایبری نیازمند اطلاعات مربوط به زیرساخت‌های حیاتی یا اطلاعاتی هستند تا با بهره گرفتن از اطلاعات کسب شده و نحوۀ پیکربندی سیستم‌ها، به عملیات‌های غیرقانونی علیه داده‌ها و سیستم‌های رایانه‌ای و مخابراتی اقدام کنند.
    ۱-۷-۲-۶-۲-۴- خرابکاری سایبری
    خرابکاری رایانه‌ای،[۲۷] عبارت است از: عملیات‌های اخلال‌گرانه و تخریبی در داده‌ها یا برنامۀ سیستم‌های رایانه‌ای یا مخابراتی دولتی، با افعالی از قبیل: تغییر، محو کردن، متوقف ساختن، انتقال دادن و امثال آن، با اهدافی معمولاً سیاسی یا اقتصادی (عالی پور، ۱۳۹۰: ۲۱۶). با مطالعۀ رفتار تروریست‌های سایبری، می‌توان گفت که رکن رکین تروریسم سایبری در فعلیت بخشیدن به مقاصد تروریست‌های سایبری، استفاده از خرابکاری رایانه‌ای و جاسوسی در عملیات‌های تروریستی است، زیرا خرابکاری، دسته‌ای از اعمال غیرقانونی علیه سیستم‌ها و تجهیزات مخابراتی را شامل می‌شود که هم داده را در بر می‌گیرد و هم تجهیزات فیزیکی (سخت افزار) مربوطه را شامل می‌شود. جاسوسی نیز مهم‌ترین بخش در پیاده‌کردن حملات سایبری است. آن چه در درجۀ اول، تروریست‌های سایبری به آن نیاز دارند، اطلاعات در خصوص تجهیزات رایانه‌ای و مخابراتی و همچنین نفوذ در آن‌ ها و دسترسی به داده‌های حساس است.
    ۱-۷-۲-۶-۲-۵- اختلال زیرساختی
    به طور کلی زیرساخت‌ها، مجموعه‌ای از عناصر منسجم هستند که در صورت نابودی و اختلال در آن‌ ها امنیت فیزیکی، اقتصادی ملّی یا ایمنی همگانی در معرض خطر قرار می‌گیرد (اسکندری، ۱۳۹۰: ۱۵). تروریست‌های سایبری به واسطۀ اخلال در زیرساخت‌های از قبیل: زیرساخت‌های سرمایه‌ای، تأسیسات و تجهیزات، ساختمان‌ها، عوامل انسانی به اهداف خود دست می‌یابند.
    ۱-۷-۲-۶-۲-۶- دفاع سایبری
    به مجموعۀ تدابیر امنیتی گفته می‌شود که با هدف ایمن سازی فضای سایبر در مقابل تهدیدات امنیتی و پیشگیری از بروز رخدادهای سایبری، صورت می‌گیرد. دفاع در مقابل تروریسم سایبری می‌تواند شامل آموزش، سازوکارحقوقی و تقویت دفاعی باشد (سلامتی، ۱۳۸۷: ۱۵۷).
    ۱-۷-۲-۷- حملات سایبری
    به طور کلی حملات سایبری،[۲۸] به فعالیت‌های مجرمانۀ انجام شده از طریق اینترنت گفته می‌شود که به صورت تهاجمی و به وسیلۀ اشخاص حرفه‌ایی، مانند نفوذگران یا بدافزارهایی ساخته شده، به منظور صدمه رساندن و ایجاد خسارت در اهداف مشخص صورت می‌گیرد. این حملات می‌تواند شامل سرقت مالکیت فکری یک سازمان، ضبط حساب‌های بانکی آنلاین، ایجاد و توزیع ویروس‌ها بر روی رایانه‌ها و سیستم‌های مخابراتی، ارسال اطلاعات کسب و کار محرمانه بر روی اینترنت و اخلال در زیرساخت‌های ملّی و حیاتی کشور باشد.
    ۱-۷-۲-۷-۱- هزینه و عواقب حملات سایبری
    زیان‌های حاصل از حملات سایبری در برخی موارد، به مراتب بیشتر از حملات تروریستی سنتی است. در بخش صنعت آمار و هزینه‌ها به نسبت شرکت‌های مالی متفاوت است؛ بنابراین تأثیر جرایم اینترنتی و حملات را بر صنعت، با توجه به گزارش مؤسسۀ پانمون، می‌توان بر اساس بیشترین خسارات در آن حوزه به صورت خلاصه در ذیل بیان نمود:
    بر اساس تحقیقات مؤسسۀ مذکور، بیشترین بخش‌های صنعتی که در اثر حملات سایبری زیان دیده است، مربوط به سازمان‌های دفاعی کشور است؛ و به ترتیب شامل بخش‌های انرژی، سرویس‌های مالی، بخش عمومی، ارتباطات، تکنولوژی و نرم افزار، حمل و نقل، بخش صنعت، بنگاه‌های محصولات مصرف‌کنندگان، خرده فروشی‌ها، آموزش و خدمات می‌شود (Ponemon Institute LLC, 2010: 16). بنابراین با توجه به گزارش مذکور می‌توان به تبعات حملات سایبری به خصوص تروریسم سایبری پی برد و با شناسایی نقاط آسیب پذیر به ایمن نمودن زیرساخت‌های حیاتی کشور پرداخت.
    ۱-۷-۲-۷-۲- تقسیم بندی حملات سایبری
    رشد سریع فناوری و در دسترس بودن منابع و آموزش‌های لازم به منظور یادگیری شیوه‌های هک و نفوذ در سیستم‌های رایانه‌ای، از روش‌های متنوعی برای حمله به اهداف استفاده می‌کنند. در ذیل به شش نمونه از شایع‌ترین حملات استفاده شده توسط تروریست‌های سایبری اشاره می‌گردد (Rajeev C, ۲۰۰۳: ۶-۸).
    ۱-۷-۲-۷-۲-۱- حملات ویروس‌ها، کرم‌ها و تروجان‌ها
    این تهدیدات، به طور معمول از طریق پست الکترونیک یا به اشتراک گذاری منابع توسط رسانه‌ها یا در داخل کدهای دستوری تارنماها پنهان می‌شوند و به عملیات‌های خرابکارانه منجر می‌شوند. به طور خلاصه، پیامدهای آن‌ ها: حذف سوابق و فایل‌های سیستمی، تخریب سیستم یا داده‌ها، انتشار اطلاعات محرمانه و رمزهای عبور است (Rajeev C, ۲۰۰۳: ۶).
    ۱-۷-۲-۷-۲-۲- حملات خودی
    حملات موسوم به حملات خودی[۲۹]توسط افراد خودی صورت می‌گیرد؛ مانند کارمندان یک شرکت تولید نرم افزاری یا فردی که برنامه نویس برنامه‌های بانکی هستند. با این توضیح که شخص با بهره گرفتن از امکانات موجود و اطلاعات در دسترس به مقاصد گوناگون، مرتکب حملات بر ضد تأسیسات اطلاعاتی می‌شود. نمونه‌ای از افراد فوق، کارمندانی هستند که اخراج شده‌اند یا در بزودی حکم اخراج آن‌ ها صادر می‌شود. بنابراین برای انتقام جویی به این اقدامات دست می‌زنند؛ و شامل جاسوسی اطلاعاتی، سرقت اطلاعات و یا انجام اعمال مخرب علیه تمامیت داده‌ها می‌شود. به عبارت دیگر حملات خودی عبارت است از:
    «حمله به یک شبکه یا سیستم توسط فردی که در رابطه با آن سیستم است. حملات درونی به طور معمول عملی از سوی کارمندان فعلی یا قبلی شرکت یا سازمان هستند که از کلمه عبور و نقاط آسیب پذیر سیستم آگاهی دارند» (پاک نظر، ۱۳۸۳: ۲۰۷).
    ۱-۷-۲-۷-۲-۳- حملات توزیع شدۀ انکار سرویس[۳۰]
    این نوع حملات، با هدف خاموش کردن ترافیک[۳۱] یک تارنما و به طور خاص یک سیستم و ممانعت از ارائۀ خدمات سیستم مورد نظر، برای کاربران داخلی و خارجی انجام می‌شود. این نوع حملات، نوع گسترده‌ای از حملات انکار سرویس هستند و حمله‌ای هماهنگ علیه سرویس‌های موجود در اینترنت محسوب می‌شوند. اهداف جذاب و بزه‌دیدگان این حملات، عبارت اند از: بانک‌ها، سازمان‌های تجاری، مراکز اطلاعاتی، گروه‌های ارتباطاتی و برخی از نهادهای وابسته به دولت است. هزینه‌ها و خسارات این حملات به دلیل قطع ارتباطات یک تارنما که به طور معمول بنگاه‌های تجاری و خدماتی کشوری هستند، خیلی بالا است. به عنوان مثال حملات انکار سرویس علیه شرکت‌های فعال در بورس، خسارات سنگینی را به اقتصاد دولت وارد می کند (ماندنی خالدی و سلیمی، ۱۳۸۴: ۲۴۷).
    ۱-۷-۲-۷-۲-۴- نفوذ غیر مجاز
    نفوذ غیرمجاز، یکی دیگر از شایع‌ترین حملات سایبری تروریست‌های سایبری محسوب می‌گردد. طبقه‌بندی حملات نفوذ شامل: نفوذ مبتنی بر شبکه، نفوذ بر اساس میزبانی سایت،[۳۲] استراق سمع ارتباطات و اطلاعات کاربری و نفوذ به پایگاه داده است. شخص متجاوز می‌تواند با انجام حملات مخرب بر روی تمام سیستم‌های شبکه، کاربران، ارتباطات بین دستگاه‌ها، اطلاعات شخصی، سرقت هویت، کلاهبرداری و جاسوسی و شناسایی اطلاعات حیاتی با هدف استفاده از اطلاعات به عنوان ابزاری برای اقدامات تروریستی سایبری استفاده نماید. آماج نفوذ غیرمجاز، شامل: شرکت‌های بزرگ، مؤسسات و شرکت‌هایی هستند که در حوزۀ تأمین ادوات نظامی، تأسیسات وابسته به انرژی و مؤسسات دولتی و اطلاعات سیستمی فعالیت می‌کنند. منشأ حملات می‌تواند داخلی یا خارجی باشد، به طور معمول قصد مرتکبان، شناسایی، جاسوسی یا سرقت هویت است(باستانی، ۱۳۹۰: ۵۷).
    ۱-۷-۲-۷-۲-۵- حملات محو وب سایت

     

    جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت abisho.ir مراجعه نمایید.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 10:50:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت

      بررسی مقایسه‌ای الگوی گذران اوقات فراغت جوانان و والدین آنها’- قسمت ۲۰- قسمت 2 ...

    ۴-۹۹- توزیع ضریب همبستگی متغیرهای میزان پرداختن به کارهای هنری………
    در بین جوانان و والدین آن‌ ها

    ۱۳۴

     

     

    ۴-۱۰۰- توزیع ضریب همبستگی متغیرهای میزان پرداختن به رسانه‌ها……………
    دربین جوانان و والدین آن‌ ها

     

    ۱۳۵

     

     

    ۴-۱۰۱- توزیع میانگین متغیرهای میزان پرداختن به رسانه‌ها………………………….
    دربین جوانان و والدین آن‌ ها در اوقات فراغت

     

    ۱۳۵

     


    فصل اول


    کلیات
    ۱-۱ مقدمه
    در اجتماعات سنتی گذشته، کار و فراغت از یکدیگر تفکیک ناپذیر بودند و چنان با زندگی در هم آمیخته بودند که اعضای آن جوامع اساساً با مسئله‌ای به نام فراغت رو به رو نبوده‌اند. ظهور و پیدایش مفهوم فراغت به شکل علمی و نظام دار را باید در دوره‌ی صنعتی شدن جوامع جستجو کرد (مهدوی و مولایی،۱:۱۳۸۱). زیرا قبل از آن کارِ افراد چه به صورت گروهی و چه انفرادی شکل خلاقی داشت و فرد در حین کار احساس فراغت نیز می‌نمود. به طور مثال بررسی‌های جامعه ‌شناسان نشان داده‌اند که از ۸۷۶۰ ساعت عمر انسان در یک سال ۶۸۳۰ ساعت (۷۸ درصد) آن صرف کار و نیازهای ضروری زندگی ازجمله خوابیدن، غذا خوردن، آمد و رفت، استحمام و غیره می‌شود و ۱۹۳۰ ساعت باقی مانده یعنی حدود ۸۰ شبانه روز (۲۲ درصد) کل وقت انسان یک سال را اوقات فراغت تشکیل می‌دهد، که این رقم در کشور ایران به بیش از ۳ ماه می‌رسد (عصاره،۱۲۰:۱۳۷۳).
    دومازیه، در کتاب به سوی یک تمدن اوقات فراغت را چنین تعریف می‌کند، مجموع فعالیت‌هایی که شخص پس از رهایی از تعهدات و تکالیف شغلی، خانوادگی و اجتماعی با میل و اشتیاق به آن‌ ها می‌پردازد و هدف آن استراحت، تفریح یا توسعه‌ی دانش خود یا به کمال رساندن شخصیت خود با ظهور استعدادها، خلاقیت‌ها و بالاخره گسترش مشارکت آزادانه اجتماعی است (کار بخش راوری،۲۶۱:۱۳۸۱).
    تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
    اوقات فراغت فرصت‌هایی است که در آن فرد از هرگونه وظیفه‌ای رهاست و به فعالیت‌هایی می‌پردازد که دلخواه او است. آنگاه که ذهن انسان فراغت می‌یابد، امکان خلاقیت فراهم می‌شود.
    ویل دورانت در این باره می‌گوید: ‘تمدن، حاصل اوقات فراغت ملت‌هاست. مردمانی که خور و خواب و شکار و غارت همه‌ی شب و روز آن‌ ها را پرکرده بود، هیچ تمدنی نیافریدند. معماری ماندگار، شعر زیبا، ماشین‌ها، کتاب‌ها، ارتباطات، اختراعات، اکتشافات و همه‌ی وسایل رفاهی بشر زاییده اوقات فراغت او هستند’.
    اوقات فراغت، از یک سو فرصتی مناسب برای خود یابی، خودسازی، خود شکوفایی، خلوت با خود، راز و نیاز با خالق هستی، بازاندیشی و محاسبه و مراقبه‌ی وجودی، رشد استعدادها، بروز خلاقیت‌ها و نوآوری‌ها و نیز آرامش و خشنودی است و از‌سوی دیگر زمینه‌ساز بسیاری از نابهنجاری‌ها و آسیب‌های فردی و اجتماعی به شمارمی‌آید (آقائی،۲۶۱:۱۳۸۶).
    اوقات فراغت را می‌توان مهمترین و دلپذیرترین اوقات بشردانست. این اوقات برای مؤمنان لحظه‌های نیایش با معبود، برای عالمان ساعات توفیق و تفکر و برای هنرمندان زمان ساختن و ابداع است و در عین حال برای عده‌ای این اوقات به جای فراغت، ملال‌آورترین لحظات است (سازمان ملی جوانان،۲۶۲:۱۳۸۱).
    در منشور فراغت که در ماه جولای سال ۲۰۰۰ به تصویب هیئت ‌مدیره‌ی جهانی فراغت رسید، چنین آمده است: ‘تأمین فراغت برای کیفیت زندگی همان قدر اهمیت دارد که تأمین سلامت و آموزش’ (روجک،۱۱:۱۳۸۸).
    در واقع ازآنجاکه فراغت به عنوان یک پدیده‌ی فرهنگی اجتماعی هم از ساخت اقتصادی اجتماعی جامعه تأثیر می‌گیرد و هم بر آن تأثیر می‌گذارد و از طرفی هم موضوع مشترک میان تمامی اقشار جامعه است.
    عکس مرتبط با اقتصاد
    بنابراین پژوهش مذکور با هدف بهبود امور اجتماعی و خیر و صلاح عمومی و به مصداق این عبارت جامعه شناس فرانسوی امیل دورکیم که می‌گوید:’اگر معتقد بودم جامعه‌شناسی به درد اصلاح نمی‌خورد، زحمت یک روز تجربه آن را بر خود هموار نمی‌کردم’ انجام می‌گیرد تا شاید قدمی در راه چنین مشکلاتی بر داشته شود زیرا تا زمانی که انسان‌ها مشغول کار و فعالیت‌اند به امور دیگری نمی‌پردازند و زمانی که بیکار می‌شوند، به فکر فرو می‌روند که چه کار کنند و وقت آزادشان را چگونه پُر‌کنند.
    ۱-۲ طرح مسئله
    گرچه اوقات فراغت[۱] پدیده‌ای است که با تمدن صنعتی[۲] پیوند دارد، اما افلاطون و ارسطو، دو فیلسوف بزرگ یونان باستان نیز در آثار خود به این موضوع پرداخته‌اند. اوقات فراغت نیز مانند سایر جنبه‌های زندگی بشر، در طول قرون و اعصار ثابت نمانده و تغییرات عظیمی را در روند تاریخی خود شاهد بوده است. اما مهمترین برهه‌ای که تغییر و تحولی بنیادی در اوقات فراغت پدید آورد، انقلاب صنعتی بود. با پدید آمدن انقلاب صنعتی در قرن هجدهم، در مفهوم اوقات فراغت تغییری ماهوی به وجود آمد. اوقات فراغت به عنوان مفهوم جدیدی که محصول جدایی کار از خانه، پیشرفت‌های فناوری و تقسیم کار اجتماعی است این فرصت را مهیا کرد که انسان از اجبارها و محدودیت‌های نظم اجتماعی مدرن رها شود (کیویستو،۸۰:۱۳۸۰).
    بنابراین دیدگاه‌ها و تعاریف متفاوتی پیرامون آن شکل گرفته است که اوقات فراغت را از سه بُعد (زمان، فعالیت و حالتی از بودن) مورد تعریف و مطالعه قرار می‌دهند (تورکیلدسن،۳۱:۱۳۸۲).
    چون فرد معمولاً می‌تواند در اوقات فراغت همان چیزی را که می‌پسندد انجام دهد، شخصیت نهایی خود را بازیابد و آن را ابراز کند، بنابراین قابلیت‌های فرد غالباً در عرصه‌ی اوقات فراغت جلوه‌گر می‌شود. از طرف دیگر، فعالیت‌های اوقات فراغت از چنان اهمیتی برخوردار است که از آن به مثابه آیینه‌ی فرهنگ جامعه یاد می‌کنند. در نتیجه چگونگی گذران اوقات فراغت افراد یک جامعه به میزان زیادی معرف خصوصیات فرهنگی آن جامعه است. پی‌پر[۳]، اظهار می‌دارد موجودیت و اصالت فرهنگ در هر جامعه‌ای بر مبنای اوقات فراغت افرادی که در آن جامعه زندگی می‌کنند قرار دارد (سلسله مباحث فرهنگ،۲۵:۱۳۸۳).
    ژوفر دومازیه[۴]، جامعه‌شناس فرانسوی، معتقد است که حتی در جوامع کشاورزی که دارای کتابت هم بوده‌اند نمی‌توان از فراغت به معنی امروزی آن سخن گفت. بنابراین، در چنین تمدنی، دو شرط لازم برای پیدایش فراغت تحقق یافته است: نخست، کار از شکل اجبار فرهنگی و اجتماعی به در آمده، شکل مسئولیت آزاد فرد را دارد. شرط دوم، جدا شدن کار از فعالیت‌های دیگر انسان است. از نظر دومازیه این دو شرط ضروری، تنها در زندگی اجتماعی تمدن‌های صنعتی و پس از صنعت وجود دارد و نبود آن‌ ها در تمدن‌های باستانی سنتی به معنای نبود فراغت است (ساروخانی،۷۶۴:۱۳۷۰).
    بنابراین آنچه که امروز از آن تحت عنوان فراغت یاد می‌شود با کیفیت یاد شده پدیده‌ای مدرن و متأخر است چرا که در دنیای پیشامدرن به دلیل ماهیت در هم تنیده زندگی و کار اساساً فراغت به معنای امروزی آن معنا نداشت. در واقع در دوره جدید است که با جدایی کار از خانه، ظهور پدیده‌ی ساعت کاری و زمانمند شدن کار و زندگی، اوقات فراغت به عنوان یک بخش از زندگی روزمره بروز یافته و اهمیت پیدا کرده است. جایگاه و اهمیت این پدیده به اندازه‌ای است که چگونگی گذران آن می‌تواند نشانه‌ای از جایگاه طبقاتی افراد دانست و حتی طبقات اجتماعی با مدیریت اوقات فراغت خود تلاش می‌کند خود را از یکدیگر جدا کنند.
    اگرچه انحای گذران اوقات فراغت بسته به شرایط اجتماعی و تاریخی متفاوت است، اما در میان جوانان به دلیل خصایص ویژه دوره جوانی معمولاً با آسیب‌های بیشتری همراه است. افزایش سالهای تحصیل، دیررسی ورود انسان به بازار کار و افزایش سن ازدواج، دوران جوانی را طولانی کرده است. انسان جدید از کودکی مستقیماً به بزرگ‌سالی قدم نمی‌گذارد بلکه دوره‌ای در زندگی او وجود دارد که با فقدان یا کمی مسئولیت همراه است از این رو اوقات فراغت در آن سهم بزرگی یافته است. در این دوران گاه رفتارهایی از فرد سر می‌زند که ازسوی جامعه تأیید و تجویز نمی‌شود و گاه انحرافی تلقی می‌شود. انتخاب چگونگی گذران اوقات فراغت تحت تأثیر عواملی مانند سن، جنس، طبقه‌ی اجتماعی و… قرار دارد و بر اساس این عوامل می‌توان رویه‌هایی را در آن مشاهده کرد. این رویه‌ها ما را به الگوهای فراغتی افراد هدایت می‌کند. الگوهای فراغتی نا مناسب به خصوص در قشر جوان می‌تواند آن‌ ها را از چارچوب‌های پذیرفته شده در جامعه دور ساخته و آسیب‌هایی را در این گروه اجتماعی موجب شود.
    نیاز به اوقات فراغت مربوط به یک قشر خاص نیست اما ازآنجاکه ایران در ردیف کشور‌های جوان قرار دارد، توجه خاص به فراغت و ایجاد امکانات برای گذراندن اوقات فراغت جوانان می‌تواند نقش مؤثری در شکل‌گیری شخصیت آنان و همین طور سازندگی جامعه داشته باشد.
    تحقیقات متعدد در این باره نشان می‌دهد کمبود امکانات تفریحی و عدم برنامه ریزی در اجرای صحیح سیاست‌های اجتماعی و اقتصادی جوانان را به سوی فعالیت‌های ناسالم و انواع تفریحات
    آسیب زا سوق می‌دهد و ممکن است مبنایی برای بروز کج‌روی در این قشر فراهم آورد (سلگی،۳۹:۱۳۸۲).
    مطالعاتی که در حوزه جامعه‌شناسی اوقات فراغت انجام شده است نشان می‌دهد که اساساً اوقات فراغت، مسئله آفرین نیست، بعضی از انواع اجرای اوقات فراغت مسئله آفرین است. یکی از الگوهای مسئله آفرین گذران اوقات فراغت، الگوی اوقات فراغت خانه محور، فردی و خصوصی شده است (ابرکرومبی و دیگران،۳۴۱:۲۰۰۰). این الگو،از جمله الگوهای رایج در بسیاری از کشورها است که باعث بروز مسائل متعددی گردیده است (سعیدی،۲۰۵:۱۳۸۳). اوقات‌ فراغت‌ خانه محور، فردی و خصوصی شده، بر اعتماد بین شخصی، مشارکت اجتماعی و انسجام اجتماعی تأثیرگذاشته و سرمایه‌ اجتماعی را کاهش‌ می‌دهد (غفاری،۹۰:۱۳۷۹).
    چگونگی اوقات فراغت بستگی تام به ویژگی‌های شخصیتی، توانایی، قابلیت و باورهای فرد، امکانات، فرهنگ و ارزش‌های جامعه دارد. ازسوی دیگر تحولات اجتماعی، پیشرفت سریع علوم و تکنولوژی، نقش فعال رسانه‌ها چهره‌ی جدیدی به زندگی بشر داده است. بنابراین اوقات فراغت باید باتوجه به زندگی کنونی انسان‌ها مورد بررسی قرار گیرد (طهماسبیان،۵:۱۳۷۹).

     

    جهت دانلود متن کامل این پایان نامه به سایت jemo.ir مراجعه نمایید.

     

    موضوعات: بدون موضوع
     [ 10:50:00 ب.ظ ]



     لینک ثابت
     
    مداحی های محرم