" پایان نامه -تحقیق-مقاله | ۲-۱-۲- عملکرد تحصیلی و تعهد حرفهای – 9 " | ... | |
“
در ادامه به سه عامل مهم یعنی معلم و مدرسه، خانواده و جامعه میپردازیم.
معلم کسی است که با فعالیتها و گفتارش خواهناخواه نسلهایی را تحت تأثیر قرار میدهد معلم راهنمای زندگی فردی و اجتماعی با همه ابعاد آن است؛ بنابرین در هرکجای زندگی فردی و یا اجتماعی نیاز به معلم مشهود است، معلم در کلاس درس گذشته را منعکس می کند و آینده را تحت تأثیر قرار میدهد. بدین منظور در هر مقطع آموزشی لازم است اطلاعاتی از رشد و تکامل طبیعی دانش آموز، ویژگیهای سنی، عوامل مؤثر در یادگیری، تفاوتهای فردی، انگیزش، یادگیری و مشکلات خاص یادگیری در دست داشته باشد.
از مدرسه انتظار میرود:
خانواده در هر شرایط مسئول یاری به معلم و مدرسه در فراهم آوردن زمینه یا موقعیت مساعد یادگیری و آموزش است. بدون اینکه به طور مستقیم در امر آموزش دخالت کند. رفتار والدین مستقیماً روی دانش آموز مؤثر است، یادگیری مؤثر در محیطی امکان پذیر است که از همه لحاظ مساعد باشد. پس بهترین کمکی که والدین می توانند به فرزندشان بکنند این است که او را موردحمایت عاطفی خود قرار دهند.
جامعه در امر آموزشوپرورش سرمایه گذاری می کند، مصرفکننده محصولات مدارس است و کارفرماست. مدارس و معلمها مجریان برنامه های جامعه هستند بنابرین جامعه و مدیران آن نخستین مسئولان آموزشوپرورش هستند، مدارس فعال را در جامعه فعال باید جستجو کرد (شعاری نژاد، ۱۳۸۰).
۲-۱-۲- عملکرد تحصیلی و تعهد حرفهای
تعهد حرفهای به توانایی و تعهد فراگیر، به فارغالتحصیلی با توجه به هدفهای حرفهایاش اشاره دارد. صرفنظر از شیوه های مختلف سنجش این متغیر، ضرورت و اهمیت آن برای موفقیت دانشجو در مطالعات متعدد آشکارشده است. ازاینروی برای این پژوهش تعریف عملیاتی آن ارائه شده است. برای نمونه بیکر[۲] وسیرک[۳] (۱۹۸۴) تعهد را با “ایجاد پیوند سازمانی” مرتبط میسازند. بهویژه در پیوند سازمانی ۳ بعد را با یکدیگر مقایسه میکنند: تعهد بودن در یک دانشگاه به طور عام و تعهد به دانشکده و رشته تحصیلی انتخابی به طور خاص.
مطالعه قاضی طباطبایی و مرجایی (۱۳۸۰) روی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه تهران، تأثیر مثبت و معنادار عامل ارتباط رشته تحصیلی و شغلی را بر خود اثربخشی دانشجویان نشان داد. همچنین تحقیقات نشان دادهاند که هدف مداری یا جهتدهی هدف یا توانایی تعهد به اهداف متقابل، پیشبینی کننده موفقیت دانشجویان در دروس مهارتهای یادگیری کارگاههای مشاوره حرفهای، انجام و سازگاری شخصی و تحصیلی دانشجویان دختر سال اول خوابگاهی و یادگیری دانشجویان در آموزشهای از راه دور میباشد (مسعودی و محمدی،۱۳۸۵).
افزون بر این کوئین[۴] (۲۰۰۰) از واژه جهتگیری آینده برای توصیف ترکیب تعهد به اهداف و رشته تحصیلی انتخابی به طور عام و جهتدهی حرفهای به طور خاص استفاده نمودهاند. آن ها در یک مطالعه گسترده از دانشجویان کشاورزی در دانشکدههای استرالیا، دریافتند که بقای فراگیر تحت تأثیر سطح تعهد به اهداف تحصیلی به طور عام و تعهد به کشاورزی به عنوان یکرشته تحصیلی به طور خاص قرار دارد. در حقیقت آن دانشجویانی که با تصمیمات حرفهای روشن و از پیش تعیینشده وارد دوره تحصیلی شدهاند، هرچه در دوره تحصیلی جلوتر میروند در حل مشکلات خود قویتر میشوند؛ به عبارت دیگر تعهد حرفهای بالا به سطوح بالای رضایت و بقا می انجامد (مسعودی و محمدی،۱۳۸۵).
۲-۱-۳- عملکرد تحصیلی و خود اثربخشی
خود اثربخشی ادراکشده به عقاید شخصی فرد؛ که با توجه به توانایی او برای رسیدن به سطوح تعیینشده عملکرد مشخص میشود، اشاره دارد. خود اثربخشی با تعهد حرفهای و جهتدهی اهداف متفاوت است. خود اثربخشی به عقاید دانشجو درباره شایستگیهایش اشاره دارد در حالی که تعهد حرفهای به آن توانایی اشاره دارد که به تعهد عمومی بلندمدتتر برای پیگیری یک هدف مشروط تا حصول نتیجهگیری می انجامد. در حقیقت خود اثربخشی همراه با تعهد برای بقاء و موفقیت دانشجو بسیار بااهمیتاند (بندورا[۵]،۱۹۹۷، پاجاراس[۶]، ۱۹۹۶، شانک[۷] و زیمرمان[۸]،۱۹۹۴، به نقل از مسعودی و محمدی، ۱۳۸۵).
تعهد حرفهای مهم است زیرا بر پافشاری دانشجویان برای کسب اهداف زندگی رشد یافته فراتر از تجربه تحصیلی تأثیر میگذارد و خود اثربخشی مهم است زیرا در پیگیری آن اهداف، دانشجویانی که خود را در حوزه یادگیری اثربخش میدانند به طور فعالانه در تکالیف و فعالیتهای آموزشی لازم برای موفقیت مشارکت میکنند، در حالی که دانشجویانی که خود را کم اثربخشتر میدانند احتمال بیشتری دارد که از انجام تکالیف یادگیری لازم سرباز زنند (به نقل از مسعودی و محمدی،۱۳۸۵).
همراه با عوامل فردی همچون تعهد و خود اثربخشی، نقش محیط نیز در بقاء و موفقیت آشکارشده است. آشکار است که ادراک محیط دانشکده برای سازگاری، بقاء و موفقیت دانشجو ضروری است. زیرا هرچه ادراکات مثبتتر باشد، مشارکت دانشجو در تجارب آموزشی و فرا گرد یادگیری بیشتر خواهد بود (کح[۹] و هو[۱۰]، ۲۰۰۲).
شوایترز[۱۱]، (۲۰۰۷) دریافتند که ادراکات مثبتتر از حمایت آموزشدهنده در کلاس درس، احترام و توجه همکلاسیها و حمایت اجتماعی در محیط دانشکده عموماً به انسجام و سازگاری تحصیلی، شخصی و اجتماعی بیشتر دانشجویان آمریکایی سال اول می انجامد. هو و کح (۲۰۰۲) در پژوهش خود گزارش کردند که ادراکات دانشجویان در مورد محیط دانشگاه تأثیر مثبتی بر تلاش فردی و موفقیت تحصیلی آنان میگذارد. در حقیقت محیطهای دانشکدهای که مثبت تلقی میشوند به تلاشهای بیشتر و موفقیت تحصیلی دانشجو می انجامد. آشکاراست که هر سه عامل توانایی فراگیر برای تعهد به اهداف بلندمدت و پیگیری آن ها، قضاوتهای وی درباره خود اثربخشیاش که بر انجام یا پرهیز از انجام تکالیف از سوی وی تأثیر میگذارد و ادراکات وی از محیط یادگیری، بر رضایت، بقاء و موفقیت او تأثیر میگذارد (مسعودی و محمدی،۱۳۹۰).
۲-۱-۴- عملکرد تحصیلی و خودکار آمدی
خودکارآمدی جزء عواملی است که در عملکرد تحصیلی نقش زیادی دارد و دانش آموزان دارای خودکارآمدی بالا در مقایسه با دانشآموزان دارای خودکارآمدی پایین به پیشرفتهای بیشتری نائل میشوند. شواهد تجربی نشان میدهد که میان خودکارآمدی و عملکرد تحصیلی رابطه وجود دارد. دانش آموزان دارای خودکارآمدی بالا در انجام تکالیف مدرسه و آزمونهای مربوط به نوشتن، نمرات بالایی داشتهاند (تاکمن[۱۲] و سکتن[۱۳]،۱۹۹۰، به نقل ازرجبی و همکاران، ۱۳۸۴). “
[سه شنبه 1401-09-22] [ 02:02:00 ق.ظ ]
لینک ثابت |
۱-۱۲-۲)قلمرو زمانی تحقیق
محدوده زمانی تحقیق شامل ۶ سال متوالی از سال ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۱ میباشد که بررسی فرضیات تحقیق با بهره گرفتن از داده های واقعی این سالها انجام می پذیرد. بر اساس هدف تحقیق اطلاعات مربوط به دوره فوق بررسی و شرکتهایی که در این دوره در بازار اوراق بهادار حضور داشته اند؛ در آزمون فرضیات وارد میشوند.
۱-۱۲-۳)قلمرو مکانی تحقیق
تمامی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که شرایط مذکور در بند جامعه آماری را داشته باشند .
۱-۱۳)تعریف واژه گان تحقیق
تمرکز مالکیت: این ساختار مالکیت به حالتی اطلاق می شود که بخش عمده ای از سهام شرکت در اختیار سهامدار خاصی باشد که باعث تمرکز مالکیت و به تبع آن تمرکز حاکمیت شرکتی می شود. در تحیقق حاضر این متغیر از طریق نسبت تعداد سهام بزرگترین سهامدار هر شرکت به کل سهام منتشره آن محاسبه شده است.
عدم تقارن اطلاعاتی: اگر در یک معامله بالقوه یک طرف اطلاعات بیشتری نسبت به طرف دیگر داشته باشد، عدم تقارن اطلاعات وجود دارد. در این تحقیق، عدم تقارن اطلاعاتی از طریق تفاوت بین قیمتهای پیشنهادی خرید و فروش در بازار سهام به دست میآید.
مدیریت سود: عبارت است از کم نمایی یا بیش نمایی سودخالص توسط واحد انتفاعی که از طریق انعطاف پذیری مجاز در به کارگیری اصول پذیرفته شده حسابداری و فرصتهایی دستکاری سود اعمال می شود. در این تحقیق، مدیریت سود از طریق مدل تعدیل شده جونز و تخمین اقلام تعهدی اختیاری محاسبه می شود.
فصل دوم
مروری بر ادبیات و پیشینه پژوهش
۲-۱) مقدمه
ترکیب سهامداران شرکت های مختلف ، متفاوت است . بخشی از مالکیت شرکت ها در اختیار سهامداران جزء و اشخاص حقیقی قرار دارد . بخشی دیگر از سهام در اختیار مدیران و قسمتی هم در اختیار سهامداران عمده که به سهامداران نهادی معروفند میباشد. سرمایه گذاران نهادی، سرمایه گذاران بزرگ نظیر بانک ها، شرکتهای بیمه و شرکتهای سرمایه گذاری هستند. عموماً ا ین گونه تصور می شود که حضور سرمایه گذاران نهادی ممکن است به تغییر رفتار شرکت ها منجر شود. تأثیر سرمایه گذاران نهادی بر تصمیمات مدیریت در قبال تقسیم سود و سایر تصمیمات مالی در تحقیقات پیشین اثبات شده است.
موضوع تحقیق حاضر بررسی ارتباط بین عدم تقارن اطلاعاتی، مدیریت سود و نظارت صندوق های سرمایه گذاری میباشد. در فصل حاضر، مبانی نظری و مفاهیم مرتبط با موضوع تحقیق و همچنین، برخی از تحقیقاتی که در گذشته انجام و به طور مستقیم یا غیرمستقیم با موضوع تحقیق ارتباط دارند؛ ارائه شده است. این فصل در پنج بخش ارائه شده است. در این بخش ها، به ترتیب، مفاهیم مرتبط با مالکیت و مکانیسم های نظارتی ناشی از آن، صندوق های سرمایه گذاری، مفاهیم عدم تقارن اطلاعاتی و پیامدهای آن و مفاهیم مرتبط با مدیریت سود ارائه شده است. در بخش پایانی نیز، پیشینه تحقیق به تفکیک تحقیقات خارجی و تحقیقات داخلی موردنظر قرار گرفته است.
بخش اول: مبانی نظری مرتبط با مالکیت و مکانیسم های نظارتی ناشی از آن
۲-۲) تئوری ساختار مالکیت[۲]
باید توجه داشت که تأثیر ساختار مالکیت بر عملکرد و بازده شرکت ها موضوعی پیچیده و چند بعدی است. به همین دلیل انواع تعارض و تضاد منافع بین اشخاص و گروه ها را می توان انتظار داشت که از جمله آن ها میتوان به تضاد منافع بین مالکان و مدیران، سهامداران و طلبکاران، سهامداران حقیقی و حقوقی، سهامداران درونی و بیرونی و غیره اشاره نمود. با وجود این، یکی از مهم ترین ابعاد تئوری نمایندگی به ناهمگرایی منافع بین مدیران و سهامداران مربوط می شود که موضوع اصلی اکثر تحقیقات در این زمینه را تشکیل میدهد. به اعتقاد صاحب نظران، سهامداران همواره باید نظارت مؤثر و دقیقی را بر مدیریت اعمال نمایند و همواره تلاش کنند تا از ایجاد مغایرت در اهداف و بروز انحراف در تلاش های مدیران جلوگیری شود. البته در هر صورت سهامداران با انتخاب مدیران و تفویض قدرت تصمیم گیری به آنان تحت شرایطی ممکن است در موضع انفعال قرار داشته باشند که شدت و ضعف آن بستگی زیادی به عملکرد، صحت و دقت تصمیمات سهامداران دیگر خواهد داشت(براون و چن[۳]، ۲۰۱۰).
۲-۳)تعاریف حاکمیت شرکتی
بررسی متون متعدد و معتبر نشان میدهد که اولین و قدیمیترین مفهوم عبارت حاکمیت شرکتی، از واژه لاتین Gubernare به معنای هدایت کردن گرفته شده است که معمولا ً در مورد هدایت کشتی به کار میرود و دلالت براین دارد که اولین تعریف حاکمیت شرکتی بیشتر بر راهبری تمرکز دارد تا کنترل.
بررسی ادبیات موجود نشان میدهد که هیچ تعریف مورد توافقی در مورد حاکمیت شرکتی وجود ندارد. تفاوتهای چشمگیری در تعریف بر اساس کشور مورد نظر وجود دارد. حتی در امریکا یا انگلستان نیز رسیدن به تعریف واحد کار چندان آسانی نیست. تعریفهای مختلفی ازحاکمیت شرکتی وجود دارد؛ از تعریفهای محدود و متمرکز بر شرکتها و سهامداران آن ها گرفته تا تعریفهای جامع و دربرگیرنده پاسخگویی شرکتها در قبال گروه کثیری از سهامداران، افراد یا ذینفعان.
تعریفهای موجود از حاکمیت شرکتی در یک طیف وسیع قرار میگیرند. دیدگاه های محدود در یک سو و دیدگاه های گسترده در سوی دیگر طیف قرار دارند. در دیدگاه های محدود، حاکمیت شرکتی به رابطه شرکت و سهامداران محدود میشود. این، الگویی قدیمی است که در قالب نظریه نمایندگی بیان میشود. در آن سوی طیف، حاکمیت شرکتی را میتوان به صورت شبکه ای از روابط در نظر گرفت که نه تنها میان شرکت و مالکان آن ها (سهامداران) بلکه میان شرکت و تعداد زیادی از ذینفعان از جمله کارکنان، مشتریان، فروشندگان، دارندگان اوراق قرضه و… وجود دارد. چنین دیدگاهی در قالب نظریه ذینفعان دیده میشود. تعریفهای محدود، متمرکز بر قابلیتهای سیستم قانونی یک کشور برای حفظ حقوق سهامداران اقلیت است (پارکینسون ۱۹۹۴)؛ تعاریف محدود اساساً برای مقایسه میان کشوری مناسبند و قوانین هر کشور نقش تعیین کنندهای در سیستم حاکمیت شرکتی دارد.
تعریفهای گستردهتر حاکمیت شرکتی بر سطح پاسخگویی وسیعتری نسبت به سهامداران و دیگر ذینفعان تأکید دارند. تعریفهای تریگر (۱۹۸۴)، مگینسون (۱۹۹۴) و رابرت مانگز و نل مینو (۱۹۹۵) که به گروه بیشتری از ذینفعان تأکید دارند، از مقبولیت بیشتری نزد صاحبنظران برخوردارند. تعریفهای گستردهتر نشان میدهند که شرکتها در برابر کل جامعه، نسلهای آینده و منابع طبیعی (محیطزیست) مسئولیت دارند. در این دیدگاه، سیستم حاکمیت شرکتی موانع و اهرمهای تعادل درونسازمانی و برونسازمانی برای شرکتهاست که تضمین میکند آن ها مسئولیت خود را نسبت به تمام ذینفعان انجام میدهند و در تمام زمینههای فعالیت تجاری، به صورت مسئولانه عمل میکنند؛ همچنین، استدلال منطقی در این دیدگاه آن است که منافع سهامداران را فقط میتوان با درنظر گرفتن منافع ذینفعان برآورده کرد.