۹-۶-۲ رابطه بین منبع کنترل و عزت نفس…………………………………………………………………………………..۳۵
۱۰-۶-۲ تاثیر گروه همسالان بر عزت نفس کودکان و نوجوانان…………………………………………………….۳۶
۱۱-۶-۲ ابعاد عزت نفس………………………………………………………………………………………………………………….۳۷
۱۲-۶-۲ شیوه های تربیتی عزت نفس……………………………………………………………………………………………۳۹
۷-۲ تعریف رضایت از زندگی…………………………………………………………………………………………………………..۳۹
۱-۷-۲ پیشینه رضایت از زندگی…………………………………………………………………………………………………….۴۱
۲-۷-۲- مولفه های اصلی رضایت از زندگی………………………………………………………………………………..۴۱
فصل سوم: روش پژوهش
۱-۳ طرح پژوهش…………………………………………………………………………………………………………………………….۴۴
۲-۳ جامعه، نمونه و روش نمونه گیری……………………………………………………………………………………………۴۴
۱-۲-۳ جامعه آماری………………………………………………………………………………………………………………………..۴۴
۲-۲-۳ حجم نمونه و روش نمونه گیری………………………………………………………………………………………….۴۴
۳-۳ ابزارهای پژوهش……………………………………………………………………………………………………………………….۴۵
۱-۳-۳ پرسشنامه اختلالات رفتاری آیشنباخ………………………………………………………………………………….۴۵
۲-۳-۳ پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ……………………………………………………………………………………………۴۶
۳-۳-۳ پرسشنامه رضایت از زندگی (SLWS )………………………………………………………………………………46
۴-۳ روش تجزیه و تحلیل داده ها…………………………………………………………………………………………………..۴۸
فصل چهارم: نتایج و تجزیه و تحلیل داده ­ها
۱-۴ یافته های توصیفی…………………………………………………………………………………………………………………..۵۰
۲-۴ یافته های استنباطی………………………………………………………………………………………………………………. ۵۲
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
۱-۵ فرضیه اول:بین اختلالات رفتاری نوجوانان بی سرپرست و عادی تفاوت وجود دارد……………..۵۸
۲-۵ فرضیه دوم: بین رضایت از زندگی نوجوانان بی سرپرست و عادی تفاوت وجود دارد……………۵۹
۳-۵ فرضیه سوم: بین عزت نفس نوجوانان بی سرپرست و عادی تفاوت وجود دارد……………………..۶۱
۴-۵ محدودیت های پژوهش……………………………………………………………………………………………………………۶۲
۵-۵ پیشنهادهای پژوهش……………………………………………………………………………………………………………….۶۳
فهرست منابع
منابع فارسی……………………………………………………………………………………………………………………………………..۶۵
منابع انگلیسی…………………………………………………………………………………………………………………………………..۶۷
فهرست جداول
جدول۱-۴ آماره های توصیفی متغیر جنسیت بر حسب گروه ها…………………………………………………..۵۰
جدول ۲-۴ توزیع فراوانی افراد بر حسب جنسیت در گروه ها……………………………………………………….۵۰
جدول ۳-۴ آماره های توصیفی اختلالات رفتاری به تفکیک گروه ها……………………………………………۵۱
جدول ۴-۴ آماره های توصیفی عزت نفس و رضایت از زندگی به تفکیک گروه ها……………………….۵۱
جدول ۵-۴ آزمون لون جهت سنجش برابری واریانس های خطای متغیرها در بین گروه ها……….۵۲
جدول ۶-۴تحلیل واریانس چند متغیری متغیر ها در بین گروه ها………………………………………………۵۳
جدول ۷-۴ اثرات بین آزمودنی ها در اختلالات رفتاری…………………………………………………………………۵۳
جدول ۸-۴ آزمون ام . باکس متغیرها در بین گروه ها……………………………………………………………………۵۴
جدول ۹-۴ آزمون لون جهت سنجش برابری واریانس های خطای متغیرها در بین گروه ها……….۵۵
جدول ۱۰-۴ تحلیل واریانس چند متغیری متغیرها در بین گروه ها……………………………………………..۵۵
جدول ۱۱-۴ اثرات بین آزمودنی ها در عزت نفس و رضایت از زندگی………………………………………….۵۶
پیوست ها
پرسشنامه اختلالات رفتاری آیشنباخ……………………………………………………………………………………………….۷۵
پرسشنامه عزت نفس روزنبرگ………………………………………………………………………………………………………..۷۷
پرسشنامه رضایت از زندگی……………………………………………………………………………………………………………..۷۸
فصل اول
کلیات پژوهش
۱-۱ مقدمه
بی سرپرستی از آغاز خلقت وجود داشته است و کودکان بی سرپرست در خانه های کودک و نوجوان و دور از محبت والدین و اعضای خانواده زندگی می کنند و برخی از آنها دچار محرومیت ها و احساس شکست و گاه نیز دچار صدمه ها و ضربه های روانی هستند. این کودکان در وجودشان احساس خلا می کنند و افرادی ناراضی و ناراحت هستند که برای احقاق حق خود ممکن است تن به رفتارهای ناسازگارانه و انحراف آمیز دهند. کودکان بی سرپرست با مقایسه شرایط زندگی خود با کودکان عادی خود را دچار ناکامی جبران ناپذیری می بینند که زمینه بروز پرخاشگری و ناسازگاری کودک را فراهم می سازد و از آنجایی که نوجوانی یکی از دورانهای مهم در ساخت و پایه ریزی شخصیت فرد محسوب می شود چه بسا مشکلات رفتاری بروز پیدا کرده در این برهه، در دوره های بعدی زندگی، خود را به صورت ویژگی هایی پایدار نشان دهند. به طور مثال مشکلات رفتاری درون­­ ریزانه در کودکی و نوجوانی با اختلالات خلقی و خودکشی در بزرگسالی و سطوح بالای پرخاشگری در کودکی با رفتار جنایی [۱]و سایر رفتارهای ضد اجتماعی مربوط بوده است( لایو[۲]، ۲۰۰۳). به همین دلیل شناخت عوامل و همبسته های موثر در حل مشکلات و ناهنجاری های رفتاری نوجوانان و اقدام در زمینه برنامه ریزی به منظور اصلاح و بهبود این عوامل از جمله روش­های بسیار موثر در پیشگیری از اختلالات روانی در بزرگسالی خواهد بود.(مایر[۳]، سالووی[۴]، ۱۹۹۷). کارآمدی نوجوان در برخورد با مسایل فردی و اجتماعی به طور قابل ملاحضه­ای توسط تجربه های هیجانی و نحوه مواجهه و انطباق با رویدادها تعیین می شود. در قرن حاضر که فشار روانی بر زندگی انسانها سایه افکنده است، توانایی کنترل هیجانات خود مهارت دارند، بهتر می­ توانند حالات هیجانی منفی را از طریق فعالیت های خوشایند جبران نمایند(سالووی ، ۱۹۹۷ به نقل ازخسرو جاوید، ۱۳۸۱). مطالعات انجام گرفته میزان شیوع اختلالات رفتاری در کودکان سنین مدرسه را بالا و در حدود ۱۱ تا ۲۵ درصد گزارش کرده اند.(آلمگویست[۵] و همکاران، ۱۹۹۹). کودکان مبتلا به اختلالات رفتاری دارای فراخنای توجه کوتاهی هستند، عزت نفس پایین تری دارند، در ارتباط با اعضای خانواده، اطرافیان و مردم مشکل دارند و به آسانی ناکام می­شوند.(ساسر، والر،[۶] ۲۰۰۶).
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
یکی از عواملی که بر سازگاری فرد دراجتماع مؤثر است، عزّت نفس است. عزّت نفس یکی از عوامل تعیین کننده ی رفتار انسان به شمار می رود. در حقیقت، برداشت و قضاوتی که افراد از خود دارند تعیین کننده ی چگونگی برخورد آنها با مسائل مختلف است. فردی که عزّت نفس پایین دارد و برای خود ارزش و احترامی قایل نیست، ممکن است دچار انزوا، گوشه گیری و یا پرخاشگری ورفتارهای ضد اجتماعی شوند. آنها میتوانند به این باور رسیده باشند که در شرایط مختلف با هر نوع مهارتی که داشته باشند، وظایف خویش را به نحو احسن انجام دهند، به عبارت دیگرخود را با شرایط موقعیت های متفاوت اجتماعی سازگار نماید، این رفتار همان رضایت از زندگی است( بلاسکویچ و توماکا[۷]، ۲۰۰۷). احساس رضایت از زندگی که حوزه ای از روان شناسی مثبت نگر است. حوزه ای است که تلاش می­ کند ارزیابی های شناختی و عاطفی مردم از زندگیشان را مورد بررسی قرار دهد(آناس[۸]، ۱۹۹۳از لاگلین و هیونبر[۹]، ۲۰۰۱). پژوهش ها نیز نشان می دهد، کسانی که عزت نفس بالاتری دارند، از زندگی خود راضی ترند(کیتز[۱۰]، ۲۰۰۷).
در برخی از مطالعه های تجربی رابطه بین عزت نفس و افسردگی در مورد فرزندان بی سرپرست و عادی همبستگی منفی وجود دارد و در تحقیقی دیگر با عنوان رابطه بین عزت نفس و افسردگی دانش آموزان، نتایج نشان داد که بین عزت نفس و افسردگی همبستگی منفی وجود دارد(محمدی، ۱۳۸۷). به طوری که در هر دو تحقیق یادشده بین میزان افسردگی و عزت نفس نتایج معنی دار نبوده و لذا فرضیه های این تحقیق مبنی بر پایین بودن عزت نفس و بالاتر بودن میزان افسردگی که یک شاخه اختلالات رفتاری است در نوجوانان بی سرپرست نسبت به دانش آموزان عادی رد شده است(واکر و همکاران، ۱۹۹۸). اهمیت توجه به نوجوانان بی سرپرست و مسائل و مشکلات آنها بیانگر لزوم پژوهش در این زمینه می باشد. لذا هدف از پژوهش حاضر مقایسه اختلالات رفتاری، عزت نفس و رضایت از زندگی در نوجوانان بی سرپرست و عادی بود.
نتیجه تصویری برای موضوع افسردگی
۲-۱ بیان مساله
کودکان و نوجوانان قشر عمده ای از جمعیت جهان را تشکیل می دهند. در هر جامعه سلامت کودکان و نوجوانان اهمیت ویژه ای دارد و توجه به بهداشت روانی آنان کمک می کند تا از نظر روانی و جسمی سالم بوده و نقش اجتماعی خود را بهتر ایفا کنند(کوشان[۱۱]،۲۰۰۰ )
مطالعات انجام شده در فرهنگ های مختلف نشان داده است درصد قابل توجهی از کودکان سنین مدرسه و قبل از مدرسه دچار مشکلات رفتاری هستند)هارلند، ریجینولد، براگمان، ورلو، وانهوریک، ورهولست[۱۲]، ۲۰۰۲). کودکان بی­سرپرست و بد سرپرست که از عاطفه مادرانه و روابط صمیمی والدین محروم بوده ­اند غالبا از اختلالات عاطفی، نا­ایمنی، احساس وابستگی یا طرد، گروه گریزی یا گروه­ گرایی حاد رنج می­برند. و به طور جدی نیازمند ارتباط صمیمانه و عاطفی هستند، و به روش های فرافکن و ابزارهای توانبخشی که بروز مشکلات آنها را تسهیل سازد علاقه نشان می­دهد( نلسون، ۲۰۰۰). به طور کلی هنگامی اختلال رفتاری مطرح می شود که رفتار کودک مورد تایید والدین نباشد، در رفتار کودک رفتارهای برون فکنانه دیده می شود، رفتار نامناسب تکرار شده و تنبیه های خانواده برای حذف آن بی تاثیر باشد و کودک دچار بیماری روانی نباشد(شمس اسفندآباد، ۱۳۸۲).
روانشناسی جدید سعی داردتوجه خود را صرفا به مشکلات روانی معطوف نسازد و بیشتر به جنبه های مثبت زندگی تاکید کند. رضایت از زندگی[۱۳] نیز یکی از مولفه های اساسی در شناخت کیفیت زندگی افراد می باشد. پژوهشهای انجام شده در زمینه رضایت از زندگی در بین نوجوانان نشان داده است که رضایت مندی و تلقی مثبت از زندگی در گروه سنتی نوجوانان یا دانش آموزان کاملا متفاوت از بزرگسالان است و پژوهش در این زمینه نیازمند لحاظ نمودن مولفه های ویژه آنان است. افزایش تنش ها و مشکلات رفتاری، ناامیدی، اضطراب و افسردگی ازجمله آثار منفی نارضایتی از زندگی است که پیامدهایی همچون کاهش روحیه مشارکت جویی اجتماعی، تعاون و اعتماد اجتماعی خواهد داشت(کامرون[۱۴]،۲۰۰۱). بر اساس یافته های عملی برآورد افراد از سلامت ذهنیشان به طور منظم از لحاظ میزان ارزش گذاری یا درجه اهمیتی که برای حیطه های متفاوت زندگی مثل شغل، سلامت، اوقات فراغت، تحصیل یا زندگی عاشقانه قائل هستند، تغییر میکند(اکرم خمسه،۱۳۹۰). .به علاوه فقط حیطه ها و زمینه های ارزشمند، یعنی حیطه هایی که رضایتمندی کلی از زندگی را نشان داده اند بر قضاوت افراد درمورد رضایتمندی کلی از زندگی تأثیر میگذارد. حیطه ها یا زمینه هایی که مهم نیستند، بر رتبه بندی کلی از رضایت مندی تأثیری ندارند. رضایت از زندگی می تواند جز عوامل تاثیر گزار بر عزت نفس افراد باشد.
عزت نفس به عنوان یکی از ابعاد شخصیت آدمی همواره تحت تاثیر روابط با دیگران شکل می گیرد و خانواده به عنوان اولین منبع ارتباط کودک عامل مهمی در شکل گیری این بعد از شخصیت آدمی است. این عامل مهم که در ساخت شخصیت کودک نقش دارد در کودکان بی سرپرست به خاطر نداشتن خانواده کم رنگ است. کاپلان از جمله پژوهشگرانی است که به عزت نفس[۱۵] افراد به عنوان یک صفت نگریسته است .از شیوه فرزند پروری والدین و رابطه آن با عزت نفس کودکان را به دقت مطالعه نموده است. در نتایج حاصل از مطالعات کاپلان، اگر افراد در دوران کودکی خود تجارب منفی را پشت سر بگذارند از عزت نفس پایینی برخوردار می شوند و این تجارب منفی عبارت اند از: مرگ یکی از والدین، بستری شدن یکی از والدین به علت بیماری روانی، ازدواج مجدد یکی از والدین(کاپلان، پورکورنی۱۹۷۱ به نقل از کریمی ۱۳۸۳). علاوه بر این عوامل دیگری که می تواند بر عزت نفس موثر باشد، طبقه اجتماعی، اقتصادی خانواده است. طبقه اجتماعی و اقتصادی که فرد در آن متولد می شود، در سرتاسر زندگی، بر طول عمر، بهداشت روانی، شخصیت و بخصوص عزت نفس، میزان تحصیلات، شغل، گرایشهای فرد تاثیر عمیقی دارد .نتایج پژوهشها نشان داده است افرادی که در طبقات پایین زندگی می کنند، طول عمر کمتر و عزت نفس پایین تری دارند و عموما از بهداشت روانی مناسبی برخوردار نیستند(بروس کوین[۱۶]، ترجمه توسلی و فاضل، ۱۳۶۹). از عوامل تاثیر گذار دیگر بر عزت نفس افراد عامل جنسیت است. نتایج پژوهشهای انجام شده نشان می دهد که در سنین دبیرستان(۱۵-۱۸)، بیشترین تفاوت بین عزت نفس پسران و دختران به چشم می خورد و عزت نفس پسران۵/۱ انحراف استاندارد بالاتر از دختران است(مرتون و لوینسون[۱۷] به نقل از کریمی، ۱۳۸۳). اکثر صاحب نظران برخورداری از عزت نفس را به عنوان عامل اساسی در سازگاری عاطفی و اجتماعی افراد می دانند که این سازگاری در کودکان بی سرپرست دیده نمی شود. از آنجا که نوجوانی یکی از دورانهای مهم در ساخت و پایه ریزی شخصیت فرد محسوب می شود چه بسا مشکلات رفتاری بروز پیدا کرده در این برهه، در دوره های بعدی زندگی، خود را به صورت ویژگی های پایدار نشان دهند.به طور مثال مشکلات رفتاری درون ریزانه در کودکی و نوجوانی با اختلالات خلقی و خودکشی در بزرگسالی وعزت نفس پایین و سطوح بالای پرخاشگری در کودکی با رفتار جنایی و سایر رفتارهای ضداجتماعی مربوط بوده است، لذا با توجه به پژوهش های نادری که در ایران درباره مسائل و مشکلات نوجوانان بی سرپرست انجام شده است، پژوهش حاضر درصدد بررسی و تحقیق درباره مشکلات نوجوانان انجام خواهد شد.
عکس مرتبط با اقتصاد
۳-۱ اهمیت و ضرورت پژوهش
همانطور که بیان شد، عوامل خانوادگی متعددی بر روی رشد اولیه کودکان و عملکرد سازگاری آنها درآینده، تاثیر می گذارد، تاکید روی تعامل مادر و فرزند است. هدف از اجرای این پژوهش پی بردن به مشکلات رفتاری کودکانی است که خانواده ای ندارند و از کودکی در آغوش گرم خانواده نبوده اند. در پژوهشهای متعدد نشان داده شده است که بین اضطراب و خجالتی بودن با عزت نفس دانش آموزان رابطه وجود دارد و نتایج مثبت به دست آمده است. که این عامل بین نوجوانان بی سرپرست بیشتر به چشم می آید(کروزییر[۱۸]، ۱۹۸۱).
همه گیر شناسی اختلالات رفتاری کودکان و نوجوانان به لحاظ اثرات زیربنایی، در آینه سلامت فردی و اجتماعی از اهمیت ویژه ای برخوردار است خاصه آنکه پژوهشهای لازم در این زمینه بیشتر بر روی کودکان عادی و دانش آموزان خانواده دار انجام شده و پژوهشهای محدودی بر روی کودکان و نوجوانان بی سرپرست انجام شده است. باتوجه به آنچه گفته شد سوال اصلی پژوهش حاضر این است که آیا بین اختلالات رفتاری، عزت نفس و رضایت از زندگی بین کودکان بی سرپرست و عادی تفاوت وجود دارد. با توجه به بررسی های صورت گرفته، در جامعه­ ایرانی بیشتر ارتباط و نقش رضایت از زندگی و عزت نفس و اختلالات رفتاری به صورت کلی مورد بررسی قرار گرفته است و پژوهش های بسیار کمی به طور اختصاصی افراد عادی و بی­سرپرست را در این متغیرها مورد بررسی قرار داده­اند. همچنین با توجه به شیوع بالای این اختلالها، در این زمینه خلائی در پژوهش های پیشین احساس می­شد. در صورت تایید یا رد فرضیه های پژوهش حاضر می­توان اختلالات رفتاری و عزت نفس و رضایت از زندگی را در فرایندهای تشخیص و درمان مدنظر قرار داد. این پژوهش همچنین تکمیل کننده­ پژوهش های پیشین خواهد بود. نظر به اینکه کودکان و نوجوانان آسیب پذیرترین گروه های اجتماعی هستند، بررسی اختلالاهای رفتاری دانش آموزان به منظور اجرای مداخلات درمانی و ترمیمی به موقع و پیشگیری زود هنگام از عوارض حاصله از این اختلالها مثل افت تحصیلی و با توجه به مشکلات رفتاری همه جنبه های زندگی فردی و اجتماعی کودکان و نوجوانان را تحت تاثیر قرار می دهد، توجه به ضرورت و اهمیت برنامه ریزی در جهت ارتقای سلامت روانی دانش آموزان مستلزم شناخت میزان، تنوع مشکلات و عوامل تاثیر گذار به واسطه پژوهش حاضر انجام شود.به نظر آیشنباخ کوشش های واقعی لازم به منظور دریافت کمک حرفه ای برای کودکان و نوجوانان معمولا زمانی به عمل می آید که والدین در مورد مسائل کودک نگران باشند. در چنین شرایطی ارزیابی از توانایی های تحصیلی، اجتماعی و مشکلات رفتاری کودک نیز ضرورت می یابد. پژوهشی که به عمل می آید کودک عادی را با کودک نیازمند به کمک حرفه ای که کودکان بی سرپرست را هم در بر می گیرد در زمینه مسائل رفتاری و عزت نفس و رضایت از زندگی بررسی می کند.
نتیجه تصویری درباره سلامت روانی
۴-۱ اهداف پژوهش
هدف اصلی
مقایسه اختلالات رفتاری، عزت نفس، و رضایت از زندگی در نوجوانان بی ­سرپرست و عادی.
اهداف فرعی
مقایسه اختلالات رفتاری در نوجوانان عادی و بی­ سرپرست
مقایسه عزت نقس در نوجوانان عادی و بی­ سرپرست
مقایسه رضایت از زندگی در نوجوانان عادی و بی­ سرپرست
۵-۱ فرضیه های پژوهش
فرضیه­ ی اصلی
بین اختلالات رفتاری، عزت نفس، و رضایت از زندگی در نوجوانان عادی و بی ­سرپرست تفاوت وجود دارد.
فرضیه های فرعی

 

 

موضوعات: بدون موضوع
[چهارشنبه 1400-01-25] [ 04:01:00 ب.ظ ]